مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
شهرستان مینودشت
حوزه های تخصصی:
احداث صنایع و استقرار فعالیت های صنعتی در قالب شهرک ها در نواحی روستایی از جمله پدیده هایی است که پیامد های گوناگونی در بر داشته است. از این رو پژوهش حاضر با توجه به اهمیت موضوع، به ارزیابی این پیامدها در ابعاد مختلف فضایی پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی، تحلیلی است. جامعه آماری، آن دسته از شاغلان شهرک صنعتی مینودشت هستند که در روستاهای بخش مرکزی این شهرستان سکونت دارند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه 114 نفر برآورد، و به روش نمونه گیری تصادفی نمونه ها انتخاب شدند. و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss تجزیه وتحلیل شدند. جهت تعیین میزان تغییرات اجتماعی و اقتصادی در زندگی روستاییان در دو وضعیت قبل و بعد اشتغال، در شهرک صنعتی و همچنین سنجش تغییرات محیطی-کالبدی در اطراف شهرک؛ از آزمون های ناپارامتری ویلکاکسون و مک نمار و آزمون های توصیفی استفاده شد. یافته ها بیانگر آن است که، استقرار شهرک صنعتی در ناحیه مورد مطالعه، پیامدها و تغییرات مختلفی به جای گذاشته است. ایجاد اشتغال و کسب درآمد به طور مستقیم برای تعدادی از روستاییان از جمله آثار مثبت این شهرک است؛ اکثریت این افراد قبل از اشتغال در بخش صنعت، در فعالیت های کشاورزی مشغول بوده اند که تعداد زیادی از آنها پس از اشتغال در شهرک صنعتی، فعالیت های کشاورزی خود را رها کرده اند. همچنین حدود یک سوم از شاغلان روستایی شهرک را زنان تشکیل می دهند که این مطلب نشان دهنده عملکرد مثبت استقرار صنایع در این ناحیه در زمینه اشتغال زنان است. نتایج به دست آمده از آزمون ویلکاکسون درمورد مولفه های میزان درآمد و پس انداز شاغلین روستایی، رضایت شغلی، امنیت شغلی، میزان تمایل برای ادامه زندگی در روستا، وضعیت مسافرت و تفریح، بهبود وضعیت بهداشت و درمان، گویای تفاوت معنا داری است. همچنین نتایج به دست آمده از آزمون مک نمار، در رابطه با مولفه های مربوط به الگوی مصرف و کیفیت زندگی تفاوت های معناداری را در دو دوره قبل و بعد از اشتغال در شهرک صنعتی، نشان می دهد. در زمینه پیامدهای محیطی- کالبدی از آزمون های توصیفی استفاده شد؛ با توجه به نتایج به دست آمده از مهمترین پیامدها در این بعد، می توان به آلودگی هوا، تغییر کاربری وسیع زمین های کشاورزی مرغوب و تغییر در چشم انداز های محیطی اشاره کرد.
کارآفرینی روستایی و تعیین عوامل مؤثر بر آن (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: خلاقیت و نوآوری از ارکان اصلی توسعة پایدار است. درهمین راستا، ازطریق کارآفرینی روستایی به ویژه در بخش کشاورزی، می توان با شناسایی مزیت ها، محدودیت ها، ضعف ها و قوت های جوامع روستایی، براساس برنامه ریزی راهبردی مناسب، به توسعة اقتصادی روستایی درکنار سایر ابعاد کمک کرد. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی عوامل مؤثر بر سطوح کارآفرینی روستاییان شهرستان مینودشت می باشد.
روش: برای رسیدن به هدف تحقیق، از روش تحقیق نوع ترکیبی (توصیفی تحلیلی) استفاده شده است. جامعة آماری این تحقیق، روستاییان ساکن در شهرستان مینودشت واقع در استان گلستان می باشند (10613=N). حجم نمونه ازطریق فرمول کوکران و به روش تصادفی، با انتساب متناسب تعیین گردید (170=n). ابزار تحقیق، پرسشنامه ای بود که روایی آن براساس نظر گروهی از کارشناسان و اساتید دانشگاه تأیید گردید و برای تعیین میزان پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (856/0). داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که می توان روستاییان موردمطالعه را براساس نمرة وضعیت کارآفرینیشان، به چهار دستة روستاییان سنتی، نسبتاً سنتی، تغییرپذیر و روستاییان صلاحیت دار و پیشرو طبقه بندی نمود. همچنین، نتایج تحلیل تشخیصی گویای آن بود که با توجه به مقادیر لاندای ویلکس، متغیرهای ریسک پذیری، میزان درآمد از شغل اصلی، سطح دانش نسبت به کارآفرینی و سطح سواد، در مقایسه با دیگر متغیرها بهتر قادر به پیش بینی سطح کارآفرینی روستاییان شهرستان مینودشت هستند.
محدودیت ها/ راهبردها: دست یابی به اطلاعات وضعیت کارآفرینی روستاییان، از چالش های پژوهش حاضر محسوب می-شود.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل بازدیدهای میدانی از فعالیت های کارآفرینان موفق، برگزاری دوره-های آموزشی کارآفرینی و خلاقیت و ... پیشنهاد می گردد.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر دارای اهمیت است که می توان با شناسایی متغیرهایی مانند وضعیت ریسک-پذیری، وضعیت درآمد روستاییان و دانش و آگاهی نسبت به کارآفرینی، اقدام به نوآوری و ایجاد مشاغل جدید نمود.
ارزیابی و اولویّت بندی ریسک های منابع آب آشامیدنی در نواحی روستایی مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمبود آب آشامیدنی سالم بخصوص در کشورهای جهان سوم از جمله کشور ایران به عنوان یکی از معضلات اساسی مطرح است. از این رو لازم است ضمن اعمال سیاست های اصولی به جنبه های مدیریتی مختلف این منبع حیاتی توجه شود. در این راستا پژوهش حاضر با شناسایی و طبقه بندی ریسک هایی که منابع آب آشامیدنی را در روستاهای بخش مرکزی شهرستان مینودشت تهدید می کنند، اقدام به ارزیابی و اولویّت بندی آنها نموده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و به شیوه پیمایشی انجام شده است. نمونه آماری مورد مطالعه روستاهایی است که دارای دهیاری می باشند. مدل مورد استفاده در این تحقیق TOPSIS Fuzzy (تاپسیس فازی) می باشد. نتایج به دست آمده گویای آن است که بیشترین میزان ریسک مربوط به ریسک هایی با مشخصات فیزیکی منابع و مخازن آب و ریسک های ناشی از عوامل انسانی بوده است و ریسک های مربوط به عوامل طبیعی و مکان گزینی منابع و مخازن آب و کیفیت آب در رتبه های بعدی قرار دارند. بیشترین میزان ریسک در گروه های مختلف مربوط به نداشتن و یا مشخص نبودن حریم منابع، مخازن و خطوط انتقال، نداشتن نقشه ی منابع آب، مخازن، خطوط انتقال و شبکه ی توزیع، تبخیر و هدر رفت آب در مخازن و یا منابع و عدم امکان توسعه ی شبکه ی توزیع آب و عدم پایش مستمر کیفیت آب توسط سازمان های مسؤول می باشد.
ارزیابی و اولویّت بندی مناطق روستایی براساس شاخص های روستای سالم (مطالعة موردی: دهستان قراولان شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: مطالعة سلامت روستاییان هدف اصلی این تحقیق است، همچنین شناخت تفاوت های روستاها از نظر سلامت، یکی دیگر از اهداف تحقیق است.
روش: روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و طراحی شاخص ها در مقولة روستای سالم تنظیم شده است و داده ها از طریق پرسش نامه جمع آوری شده است. روستاهای شهرستان مینودشت به عنوان نمونه برای این پژوهش انتخاب شده است. با استفاده از مطالعات پیمایشی و نمونه گیری، 22 روستا و 257 خانوار در دهستان قراولان از بخش گالیکش شهرستان مینودشت براساس آمار سال 1385 به عنوان جامعة نمونه انتخاب شده اند و از طریق اجرای مدل الکتره به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است.
یافته ها/ نتایج: در نهایت پس از اجرای مدل، بر اساس شاخص های روستای سالم، روستاهای پاسنگ بالا و صادق آباد، بالاترین و روستاهای گوگل بزرگ و منجلو، پایین ترین میزان سلامت در بین روستاهای نمونه را دارند.
نتیجه گیری: در مجموع نتایج نشان می دهد که روستاها به لحاظ برخورداری از سطح سلامت، متفاوت هستند؛ بنابراین نیاز است برای تحقق کلیة شرایط لازم برای سلامت اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی روستاها، برنامه ریزی جدی تری صورت گیرد.
اثرات روابط اقتصادی شهر و روستا بر وضعیت اجتماعی و اقتصادی سکونتگاه های روستایی مورد: دهستان چهل چای در شهرستان مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد فضا به الگوی مکانی یک اقتصاد، همانند توزیع و محل فعالیت های تشکیل دهنده آن و جریان های مکانی که بخش اساسی آن اقتصاد را تشکیل می دهند، اطلاق می شود. در تحقیق حاضر، اثرات روابط اقتصادی شهر و روستا بر وضعیت اجتماعی و اقتصادی سکونتگاه های روستایی دهستان چهل چای شهرستان مینودشت را مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. در بخش مطالعات میدانی از ابزار پرسشنامه و مشاهدات مستقیم استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، کل سرپرستان خانوار روستایی دهستان چهل چای شهرستان مینودشت بوده است. بر اساس سرشماری 1390، دهستان مورد مطالعه شامل 37 روستای دارای سکنه و 5003 خانوار بوده است؛ بنابراین با توجه به تعداد روستاها، پراکندگی آن ها در سطح دهستان و فراوانی تعداد خانوارهای روستایی، اقدام به نمونه گیری شده است؛ به طوری که، ابتدا تعداد 8 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید. در مرحله بعد، با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه 234 خانوار تعیین و به روش طبقه بندی گروهی تصادفی متناسب با تعداد خانوار هر یک از روستاها، نمونه ها انتخاب شده است. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن تحلیل شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که نقش روابط اقتصادی شهر و روستا در محدوده مورد مطالعه بسیار مهم و تأثیرگذار بوده است؛ این روابط رو به رشد باعث شده تا در مواردی حالت سلطه اقتصادی شهر بر نواحی روستایی کمرنگ تر شود و به نوعی تعامل و پیوندهایی، هر چند ناقص و بیشتر به نفع شهر پدید آید. همچنین یافته ها مؤید این است که بین روابط اقتصادی شهر و روستا و وضعیت اقتصادی و اجتماعی ناحیه مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد و بدین ترتیب می توان گفت که روابط اقتصادی شهر و روستا نقش مؤثری در وضعیت اجتماعی و اقتصادی نواحی روستایی دارد.
ارائه راهبردهای توسعه گردشگری ورزشی (مطالعه موردی شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر راهبردهای توسعه گردشگری ورزشی در شهرستان مینودشت را ارائه می دهد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای و میدانی -شامل مشاهده مستقیم و منظم و پرسشنامه- استفاده شده است. برای بدست آوردن پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد در این ارتباط ضریب بدست آمده( 0.74 ) نشان دهنده پایایی مطلوب پرسشنامه می باشد. جهت سنجش روایی پرسشنامه، ظاهر و محتوی پرسشنامه توسط 10 نفر از کارشناسان و متخصصین رشته گردشگری تایید شد. گروه های درگیر در این تحقیق عبارتند از: جامعه محلی، مدیران محلی و گردشگران . داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار آماریSPSS V18 و مدل SWOT تجزیه و تحلیل شدند؛ یافته های تحقیق نشان می دهد که ورزش های هوایی مانند پاراگلایدر در بین جاذبه های گردشگری ورزشی شهرستان مینودشت در رتبه اول قرار دارند. یافته های تحقیق نشان می دهد عوامل متعدد بر فرایند توسعه گردشگری ورزشی شهرستان موثر می باشند مهم ترین قوت و ضعف توسعه گردشگری ورزشی در شهرستان مینودشت به ترتیب پایین بودن هزینه حضور در رویدادهای ورزشی وعدم استفاده از تجارب موجود در زمینه توسعه متقابل ورزش و گردشگری می باشد و همچنین مهم ترین فرصت و تهدید به ترتیب امکان حضور گردشگران و ورزشکاران خارجی و کیفیت پایین خدمات آژانس های گردشگری است. در نهایت با تلفیق عوامل درونی و بیرونی بر روی نمودار مدل سوات، راهبردهای تدافعی به عنوان راهبردهای بهینه شناخته شدند.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در توسعه یکپارچه با تأکید بر پیوندهای روستایی- شهری (مطالعه موردی: شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابرابری های ناحیه ای در بسیاری از کشورها چالشی اساسی در مسیر توسعه است؛ در این راستا برنامه ریزی ناحیه ای پاسخی به نارسایی ها و کاستی ها و کوششی در جهت از میان بردن نابرابری ها و تحقق توسعه یکپارچه ناحیه ای است. هدف تحقیق حاضر شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه یکپارچه ناحیه ای با تأکید بر پیوندهای روستایی- شهری در شهرستان مینودشت بوده است؛ بنابراین ماهیت تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. در این راستا از سه تکنیک طوفان مغزی، دلفی و ماتریس اثرات متقاطع (به کمک نرم افزار میک مک) استفاده شد. با استفاده از تکنیک طوفان مغزی و دلفی 54 عامل شناسایی شد که 11 عامل در بخش کشاورزی، 4 عامل در بخش صنعت، 13 عامل در بخش خدمات، 4 عامل در بخش نیروی انسانی، 4 عامل در بخش زیربنایی، 3 عامل در بخش آموزشی، 5 عامل در بخش اجتماعی، 4 عامل در بخش منابع طبیعی و 6 عامل در بخش مدیریت و برنامه ریزی قرار گرفته اند. این عوامل با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شدند. براساس نتایج به دست آمده سیستم مورد مطالعه از نوع ناپایدار بوده و بنابراین در آن با پنج دسته از عوامل تأثیرگذار، دو وجهی، تأثیرپذیر، مستقل و تنطیمی سروکار داریم. عوامل تأثیرگذار شامل دوازده عامل از جمله مدیریت یکپارچه ناحیه ای، برنامه محوری، زیرساخت ها، شبکه حمل و نقل ناحیه ای و... است. عوامل مستقل شامل پانزده عامل مانند کشت دانه های روغنی، جنگل ها و مراتع، شبکه های اجتماعی و سازمان های غیردولتی و... می گردد؛ عوامل دوجهی شامل شانزده عامل است که از آن جمله به کارآفرینان، گردشگری ورزشی، امنیت، تجارت الکترونیک، سرمایه های بخش خصوصی و... اشاره نمود. عوامل تأثیرپذیر نیز شامل یازده عامل می گردد که می توان در این زمینه از عواملی نظیر واحدهای خدماتی، تعاونی ها، باغداری، گردشگری فرهنگی، منابع آب و... نام برد. در سیستم مورد مطالعه عامل تنظیمی وجود ندارد.
ارزیابی و رتبه بندی موانع توسعه گردشگری در شهرستان مینودشت
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
75 - 89
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، اهمیت گردشگری، هم به لحاظ تعداد گردشگران و هم از لحاظ درآمد ارزی، به طور بی سابقه ای رو به افزایش بوده است؛ از این رو، دولتمردان و برنامه ریزان در تلاش اند با مهیاسازی شرایط و برطرف کردن موانع پیش رو، فرصت بهره مندی از ابعاد مثبت این صنعت را فراهم کنند. بر این اساس، تحقیق حاضر با روشی توصیفی تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده و پرسشنامه) به ارزیابی و رتبه بندی موانع توسعه گردشگری در شهرستان مینودشت پرداخته است. جامعه آماری مطالعه شده گردشگرانی اند که طی سال 1392 از شهرستان مینودشت بازدید کرده اند و نمونهآماری مطالعه شده 300 نفر از این گردشگران است که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد توسعه گردشگری در شهرستان مینودشت با موانع متعددی مواجه است. این موانع با استفاده از تحلیل پرسشنامه ها به کمک نرم افزار SPSS ارزیابی و سپس با مدل تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس رتبه بندی شده اند؛ نتایج رتبه بندی گویای آن است که در بین موانع موجود، موانع مدیریتی بیشترین نقش را دارد و پس از آن به ترتیب موانع اقتصادی، زیرساختی، اجتماعی، و محیطی در رتبه های بعد قرار دارند.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی در تعاونی های تولید کشاورزی شهرستان مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۵
211 - 225
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر تقویت و توسعه ی کارآفرینی در تعاونی های تولیدی کشاورزی شهرستان مینودشت است. برای رسیدن به این هدف از روش تحقیق توصیفی همبستگی استفاده شد. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه ی اعضای هیأت مدیره و مدیرعاملان هفت شرکت تعاونی های تولیدی کشاورزی جامعه شامل 49 نفر هستند که به صورت سرشماری بررسی شده اند. ابزار تحقیق، پرسش نامه ای بود که روایی آن بر اساس نظر گروهی از متخصصان تأیید شد و برای تعیین میزان پایایی مقیاس اصلی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (835/0). داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. در این مطالعه، میزان کارآفرینی در قالب چهار عامل نوگرایی، پیش قدمی در ایجاد تغییر، ریسک پذیری و رقابت پذیری اندازه گرفته شده است. نتایج نشان داد که متوسط نمره ی کل کارآفرینی جامعه ی مورد مطالعه معادل 585/2 به دست آمد که بیش تر افراد (8/62) در طبقه ی خیلی ضعیف و ضعیف قرار داشتند. بنابراین می توان عنوان کرد که میزان توسعه ی کارآفرینی در تعاونی های مورد نظر در حد پایین تر از حد متوسط است. هم چنین برای شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی در شرکت های تعاونی تولید کشاورزی با استفاده از رگرسیون چندمتغیره مشخص شد که متغیرهای سطح تحصیلات، تعداد سهام، تجربه ی قبلی در زمینه کارآفرینی، میزان درآمد و سابقه ی فعالیت در شرکت تعاونی تولید کشاورزی، تأثیر مثبت بر متغیر وابسته میزان کارآفرینی تعاونی های تولید کشاورزی در منطقه ی مورد مطالعه دارد.