فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
زنان حدود نیمی از جمعیت روستایی را تشکیل داده و علی رغم وضعیت نامناسب اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نقش قابل توجهی در جامعه ایفا می نمایند. آنان علاوه بر مسئولیت مدیریت منزل و تربیت فرزندان، در فعالیت های کشاورزی و دامداری در خانواده نیز مشارکت دارند. اما متأسفانه با وجود تلاش زیاد زنان در جوامع روستایی، نقش این گروه غالباً در فعالیت های تولیدی و اقتصادی نادیده گرفته می شود. با این نگرش هدف مقاله حاضر بررسی نقش کار پنهان زنان در سطح رفاه خانوارهای روستایی شهرستان هامون می باشد. روش تحقیق مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. در این راستا ابتدا داده ها و اطلاعات مرتبط با فعالیت های زنان روستایی در بخش کشاورزی و دامداری در طی دوره های ماهانه جمع آوری، سپس میزان درآمد( در صورت دریافت دستمزد) برآورد گردید. در ادامه به نقش کار پنهان زنان روستایی(با توجه به تعدیل عامل مداخله گر درآمد همسر) در سطح رفاه خانوارها پرداخته شد. یافته ها نشان می دهد، برآورد ارزش پولی کار پنهان زنان روستایی شهرستان هامون در امور کشاورزی و دامداری به طور میانگین ماهانه 7405000 ریال می باشد همچنین بین چهار گروه درآمدی خانوارهای روستایی و کار پنهان زنان تفاوت معنا داری دیده می شود. لذا پیشنهاد می گردد:با توجه به اینکه کار پنهان زنان روستایی قلب اقتصاد خانواده است، فرهنگ سازی های لازم در زمینه ارزشمند نمایاندن این خدمات که در حجم تولید ملی انکار ناپذیر است صورت گیرد و دولت با حمایت از طرح های کوچک زود بازده تولیدی و ارائه تسهیلات مالی زمینه استفاده از این نیروی عظیم انسانی را فراهم آورد.
تحلیل عملکرد شوراهای حل اختلاف در تعالی مدیریت توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسناد توسعه روستایی نشان می دهد که مدیریت توسعه روستایی به عنوان یک فرآیند، تنها توسط دولت ها، بوروکراسی و بازار صورت نمی گیرد. بلکه در حال حاضر مردم و نهاد های مردمی در قالب واژه حکمروایی به جای واژه مدیریت و با رهیافت نهادسازی جدید و با هدف تواناسازی جوامع روستایی در نظر گرفته می شود. لذا، اصول و رهیافت، معماری برنامه ریزی با رهیافت اجتماعی و طرح های مشارکت روستاییان بروز و افزایش یافته است و این موارد با افزایش نقش حکمروایی در مقابل اقدامات و مداخلات مستقیم دولت همراه شده است. مقاله حاضر با هدف تحلیل عملکرد شورای حل اختلاف در تعالی مدیریت توسعه روستایی روستاهای شهرستان شبستر انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق 16 روستای دارای شورای حل اختلاف بخش مرکزی شهرستان شبستر می باشد که از بین آنها230 نفر از سرپرست های خانوار از طریق روش نمونه گیری کوکران انتخاب شده اند. در این پژوهش از تعداد 9 شاخص و 58 گویه به عنوان مؤلفه های حکمروایی خوب برای تحلیل عملکرد شورای حل اختلاف استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون T تک متغیره و تحلیل واریانس استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیلها، می توان گفت شورای حل اختلاف تا حدودی توانسته مدیریت توسعه روستایی شهرستان شبستر را تعالی بخشد.
تحلیل اختلافات فضایی فعالیت (اشتغال و بیکاری) در نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیکاری یکی از چالش های پیش روی برنامه ریزان در اکثر مناطق جهان می باشد. در ایران نیز بیکاری و کاهش میزان بیکاری یکی از اهداف اصلی برنامه های دولت مطرح شده است. شاخصهای مربوط به فعالیت نشان از تغییرات بیکاری طی زمان دارد. از این رو تحقیق حاضر در پی الگوی فضایی تغییرات مکانی بیکاری در نواحی روستایی کشور است. برای انجام تحقیق از مدل آزمونی تی استودنت استفاده شده است که می تواند آزمون تغییرات فضایی-مکانی را در سطح محلی انجام دهد. برای انجام تحقیق از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385 و 1390 استفاده شده است. این اطلاعات در قالب بخش های سال 1390 باهم تلفیق شدند و شاخص سازی روی آن ها انجام شده است. نتایج تحقیق حکایت از نابرابری های فضایی اشتغال و بیکاری در نواحی روستایی دارد. هم چنین مشخص شد که بهبودهایی در زمینه اشتغال زایی در روستاها بوجود آمده، ولی اختلافات فضایی مشهودی قابل مشاهده است. به علاوه میزان اشتغال زایی برای زنان کمتر و محدودتر بوده و تفاوت های فضایی- جنسیتی در زمینه اشتغال در نواحی روستایی کشور مشهود است.
تحلیل اثرات هدفمندسازی یارانه ها در توانمندسازی اقتصادی خانوارهای روستایی (مورد: دهستان جایدر در شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه برخی کشورها برای دست یابی به توسعه، توانمندسازی را کامل ترین روش یافته اند. به خصوص در مورد روستاییان و اقشار آسیب پذیر. در واقع توسعه بدون توانمندسازی مردم، خصوصاً روستاییان مفهوم ناقصی است. بنا بر اعتقا برخی، از مواردی که بر توانمندسازی اجتماعی به ویژه برای ساکنان نواحی روستایی تأثیر می گذارد، هدفمندسازی یارانه ها می باشد. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی تأثیر هدفمند ساختن یارانه ها بر توانمندی اقتصادی خانوارهای روستایی بپردازد. تحقیق حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها و اطلاعات نیز با استفاده از روش اسنادی و پیمایشی صورت گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه و مصاحبه حضوری بوده که در سطح خانوار روستایی توسط سرپرستان خانوارهای روستایی تکمیل گردیده است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای دهستان جایدر بخش مرکزی شهرستان پلدختر با 28 روستای دارای سکنه بوده است که از بین آن ها تعداد 10روستا معادل 35 درصد روستاها به عنوان جامعه نمونه تحقیق انتخاب شده اند و تعداد 80 خانوار روستایی نیز از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون استفاده شده است. نتایج یافته های تحقیق نشان می دهد که یارانه پرداختی به خانوارهای روستاهای منطقه مورد مطالعه بر توانمندسازی اقتصادی خانوارهای روستاهای دهستان جایدر دارای اثرات مثبت شامل افزایش قدرت خرید، افزایش میزان پس انداز و رفاه خانوارها، کاهش فقر، و ابزاری برای تأمین امنیت غذایی خانوارها، و اثرات منفی مانند کاهش سطح زیرکشت محصولات کشاورزی، کاهش میزان سرمایه گذاری برای توسعه فعالیت های کشاورزی، افزایش تورم و افزایش دریافت وام شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی روستایی در استان سیستان و بلوچستان (با تمرکز بر توسعه ی مراکز رشد روستایی، توسعه ی فناوری های اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی زنان روستایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی روستایی در استان سیستان و بلوچستان می باشد. بدین منظور در ابتدا پیشینه ی تحقیق همراه با تحقیقات صورت گرفته در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت. سپس بر اساس بررسی نظری، متغیّرهای
"" ایجاد مراکز رشد روستایی""، "" توانمندسازیزنانودخترانروستایی"" و "" توسعه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات در روستاهای استان سیستان و بلوچستان""، به عنوان عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی روستایی، در روستاهای استان سیستان و بلوچستان شناسایی شد و بر همین اساس پرسشنامه ای با هماهنگی و استفاده از نظرات خبرگان طراحی گشت و در اختیار نمونه ی 140 نفری از جامعه ی آماری دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه های استان قرار داده شد. داده های جمع آوری شده بعد از کدبندی از طریق آزمون آماری رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisler مورد تحلیل قرار گرفت. در هر دو روش به اعتقاد مشارکت کنندگان در تحقیق حاضر، متغیّرهای توانمندسازی زنان و دختران روستایی استان و توسعه ی فناوری های اطلاعات و ارتباطات در روستاهای استان با توسعه ی کارآفرینی روستایی ارتباط معنی داری ندارند اما متغیّر ایجاد مراکز رشد روستایی در روستاهای استان با توسعه ی کارآفرینی روستایی رابطه معنی داری دارد.
کارآفرینی و توسعه روستایی؛ آموزه هایی از تجارب کشور چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی به عنوان موتور توسعه اقتصادی در بهره گیری از توان محلی محسوب شده و در برنامه ریزی توسعه روستایی مورد توجه بیشتری قرار گرفته است . مقاله حاضر با رویکردی پژوهشی با تأکید بر کارآفرینی روستایی به بررسی سیاست گذاری ها و برنامه های عملیاتی توسعهکارآفرینی روستایی در کشور چین پرداخته است. با توجه به نوپا بودن کارآفرینی روستایی در ایران، هدف اصلی این مقاله، شناسایی نتایج برنامه های موفق کارآفرینی روستایی در کشور چین به منظور بهرمندی از آنها در تدوین برنامه های کارآفرینی روستایی در ایران است. مطالعات این پژوهش نشان می دهد که چالش های متعددی در برنامه های کارآفرینی روستایی کشور چین وجود داشته است و اتخاذ راهبردهای مناسب مختلف بویژه در سه دهه گذشته نظیر صنعتی سازی تواحی روستایی و ارائه خدمات آموزشی و ... موجب موفقیت برنامه های کارآفرینی روستایی در این کشور شده است.
بررسی و تبیین فرایند انتخاب نماگرهای سنجش و ارزیابی پایداری سکونتگاه های روستایی حوزه ی کلان شهری با تأکید بر کلان شهر تهران*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکرد توسعه ی پایدار به عنوان چارچوبی برای تحلیل پایداری نظام سکونتگاههای انسانی به طور عام و سکونتگاههای روستایی به طور خاص از ارزش و اعتبار بالایی برخوردار است. اما به دلیل نسبی بودن مفهوم پایداری درشرایط متفاوت مکانی- زمانی، پیچیدگی های چشمگیری نیز فراروی پژوهشگران است و به همین دلیل تحلیل پایداری در شرایط متفاوت مستلزم در دسترس بودن نماگرهای مشخصی است که در انطباق کامل با واقعیات موضوع مورد نظر بوده و نیز امکان شناخت کامل ویژگی های جامعه ی مورد مطالعه را فراهم نماید تا به گونهای مناسب راهکارهای پایدارسازی نیز مشخص گردند.
حوزه های کلان شهری از جمله حوزه هایی است که به واسطه ی نظام متفاوت روابط مختلف سکونتگاهی و حضور و جریان نیروهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نشات گرفته از قطب کلان شهری، سیمایی متفاوت را به کانون های روستایی خود بخشیده است به گونهای که متأثر از این نیروها و فرایندهای اثرگذار، سکونتگاه های روستایی آن از ویژگی های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی متفاوتی با سایر حوزههای روستایی برخوردارند و نماگرهای معمول و مرسوم قابلیت ارزیابی تمام واقعیات و نیروها و روندهای اثرگذار و اثرپذیر منحصربه فرد را در حوزه های کلان شهری ندارند؛ به همین دلیل، سنجش و ارزیابی پایداری در چنین فضایی مستلزم تدوین یک روششناسی خاص و بستههای نماگر ویژه میباشد. این پژوهش با چنین رویکردی به دنبال تدوین و بومیسازی مجموعهای از نماگرهای سنجش و ارزیابی پایداری در ابعاد مختلف برای سکونتگاههای روستایی واقع در حوزه ی کلان شهر تهران است. روششناسی انجام این پژوهش مبتنی بر روش های تحلیلی- توصیفی و پیمایشی است.
این پژوهش ضمن معرفی یک چارچوب روششناختی نوین با استفاده از نظرسنجی از نخبگان علمی، تعداد 64 نماگر (از بین تعداد 206 نماگر) مشتمل بر 15 نماگر محیطی- اکولوژیک، 21 نماگر اجتماعی- فرهنگی، 15 نماگر اقتصادی و 13 نماگر کالبدی- زیرساختی را برای سنجش و ارزیابی پایداری روستاهای حوزه ی کلان شهری انتخاب کرده است که استفاده از آن ها امکان یک بررسی واقعیتگرا و تحلیل شرایط پایداری در سکونتگاه های روستایی محدوده های کلان شهری را فراهم می نماید. نتایج این پژوهش همچنین نشان می دهد که در ارتباط با تحلیل متوسط ارزش نماگرهای انتخاب شده نماگرهای اجتماعی- فرهنگی با 92/7 امتیاز در مقایسه با سایر نماگرها از اعتبار بیشتری در تحلیل پایداری برخوردارند. نماگرهای اقتصادی با 8/7 امتیاز، طبیعی با 34/7 امتیاز و نماگرهای کالبدی- زیرساختی نیز با 32/7 امتیاز در رتبه های بعدی قرار دارند.
بررسی و ارزیابی عملکرد دهیاران در روند مدیریت و توسعه روستایی (مطالعه موردی: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده اگر امروزه توسعه روستایی را راهبردی بدانیم که به منظور بهبود زندگی اقتصادی، اجتماعی، محیطی و... گروه خاصی از مردم به مرحله اجرا در آمده است، در این صورت رابطه معناداری میان شرح وظایف دهیاران و توسعه روستایی قابل مشاهده می-باشد. در این پژوهش بر آن هستیم تا اهدافی را که توسعه روستایی به دنبال آن است و از استقرار دهیاران در روستاها انتظار می رود، مورد بررسی قراردهیم، در این راستا عملکرد دهیاری ها در قالب چهار شاخص فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی، خدماتی و عمرانی مورد بررسی قرار گرفته است، به نحوی که هدف پژوهش ارزیابی شاخص های موثر بر عملکرد دهیاری ها در فرآیند توسعه روستاهای شهرستان همدان می باشد. در این پژوهش با یک روش میدانی با نمونه گیری از 61 روستا و به تبع آن61 دهیاری به عنوان جامعه نمونه، با استفاده از روش پرسشنامه دلفی و بهره گیری از روش مدل ارزیابی چند معیاری(AHP) به بررسی نقش عملکرد دهیاران در روند مدیریت توسعه روستاهای شهرستان همدان پرداخته شده است. برای ارزیابی عملکرد جامعه هدف ازروش پرسشنامه دلفی با فرمول سازی سه معیار میزان تخصص و مهارت، اتفاق نظر و اجماع مخاطبین و نیز اهمیت دادن و توجه به مسائل توسط گروه فوق الذکر پرداخته شده است. نتایج حاصله حاکی از آن است، در بحث اهمیت دادن دهیار به شاخص های چهارگانه، شاخص عمرانی بالاترین درجه اهمیت و شاخص اقتصادی کمترین درجه را به خود اختصاص داده است. همچنین دربحث تخصص و مهارت دهیاران، شاخص خدماتی بالاترین و شاخص اقتصادی کمترین رتبه را به خود اختصاص داده است. در نهایت با استفاده از مدل(AHP) و مقایسه عملکردی آنان در دو بخش مرکزی و شراء از توابع شهرستان همدان مشخص گردید که نقش و عملکرد دهیاران روستاها در بخش مرکزی نسبت به بخش شراء موفقتر بوده است. واژگان کلیدی: توسعه روستایی، دهیاران، تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، شهرستان همدان.
ارزیابی کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده در شهر سنندج مورد: روستاهای حسن آباد و نایسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهری یکی از دغدغه های اساسی نهادهای مدیریت و برنامه ریزی شهری است. این پژوهش با عنوان ارزیابی کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده در شهر سنندج بر آن است تا با واسطه سنجش سطح رضایت مندی ساکنین از وضعیت کیفی محیط سکونت به ارزیابی کیفی و در صورت لزوم طراحی راهکارهای مناسب جهت بهبود کیفیت محیط های مسکونی بپردازد. برای تحقق این هدف رویکرد سنجش میزان رضایت مندی سکونتی به عنوان رویکرد نظری تحقیق برگزیده شد. داده های گردآوری شده در قالب تکمیل پرسشنامه میدانی با استفاده از نرم افزار SPSSو روش های آماری تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی، آزمون T تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد میزان کیفیت محیط مسکونی در روستاهای حسن آباد و نایسر به ترتیب با میانگین 47/2 و 46/2 (در مقایسه با میانه نظری 3) پایین تر از میانه نظری بوده است. بر اساس خروجی آزمون T، رضایت از کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده معنادار نمی باشد و در مورد دو شاخص سازنده اصلی یعنی رضایت از شاخص های عینی محیط مسکونی و شاخص های ذهنی محیط مسکونی نیز نتایج به همین صورت است. طبق نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره، در سطح دوم مدل، شاخص های ذهنی محیط مسکونی نسبت به شاخص های عینی در میزان رضایت از کیفیت محیط مسکونی تأثیر بیشتری دارد. در سطح سوم مدل نیز، زیرشاخص امکانات خارجی واحد مسکونی، رضایت از سازمان دسترسی و فضایی و دسترسی به امکانات و خدمات تأثیر بیشتری بر شاخص بالاسری دارند. هم چنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای شناسایی میزان تاثیر ویژگی های اجتماعی- اقتصادی مخاطبان بر روی ادراک کیفیت محیط مسکونی نشان داد که در هر دو روستا، تفاوت ادراک کیفیت محیط مسکونی در بین تمامی گروه ها (و بر مبنای ویژگی های اجتماعی- اقتصادی افراد) معنی دار است. در نهایت نتایج آزمون تحلیل عاملی، مدل نظری ارایه شده را تأیید نمود.
نقش عضویت در تشکل های روستایی بر سطح سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق تحلیلی – مقایسه ای حاضر با هدف کلی بررسی تاثیر عضویت در تشکل های روستایی بر سطح سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی زنان روستایی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را 5000نفر از زنان روستایی در شهرستان کنگاور واقع در استان کرمانشاه تشکیل دادند. با استفاده از جدول بارتلت حجم نمونه 380 نفر تعیین شد.به منظور نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد.تحلیل داده ها با استفاده از محاسبات آماری توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، نما و ...) و استنباطی (آزمون t مستقل، تحلیل مقایسه ای وضعیت سرمایه اجتماعی با استفاده از معیار ISDM و آزمون یومان ویتنی) انجام شد.بر اساس یافته های تحقیق سطح سرمایه اجتماعی زنان روستایی مورد مطالعه در حد متوسط بود.اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد بین سطح سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی زنان عضو و غیر عضو تشکل های روستایی وجود داشت. یافته ها بیانگر این نتایج بود که بها دادن به زندگی و ظرفیت پذیرش تفاوت ها در میان زنان عضو تشکل های روستایی نسبت به دیگر مولفه های سرمایه اجتماعی از میانگین بیشتری برخوردار بود. در حالی که در بین زنان غیر عضو پیوند های کاری از میانیگن بیشتری برخوردار بود.
بررسی اثرات اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی توسعه گردشگری بر منطقه اورامانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از صنعتهای پیشرو در قرن حاضر مورد توجه تمامی کشورها، بویژه کشورهای در حال توسعه قرار گرفته است. رونق این صنعت پیشرو تأثیرات مثبت و منفی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بر کشورها و ساکنان آن دارد. منطقه اورامانات در استان کرمانشاه بعد از یک دهه از جنگ تحمیلی به خاطر داشتن جاذبه های بیشمار خود به ویژه در زمینه طبیعی و اقتصادی مقصد بسیاری از گردشگران بوده است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی حاصل از توسعه گردشگری بر این منطقه تهیه و تنظیم شده و راهکارها و پیشنهاداتی در جهت توسعه پایدار گردشگری ارائه گردیده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و برای تکمیل داده ها و اطلاعات از مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کارشناسان و مسؤلین سازمانها و ادارات منطقه اورامانات به تعداد 85 نفر بوده است، که به دلیل حجم کم، سعی شده است تمامی جامعه آماری به عنوان نمونه انتخاب شوند. همچنین از نظرات 10 نفر از اساتید بومی دانشگاههای پیام نور منطقه نیز استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده از نرم افزار Spss و برای ترسیم نقشه نیز از نرم افزار Arc Gis استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که توسعه گردشگری در بعد اقتصادی دارای تأثیرات مثبتی چون ایجاد اشتغال و افزایش درآمد، کاهش سطح بیکاری و در بعد اجتماعی دارای تأثیرات مثبتی چون ارتقاء استاندارد زندگی، افزایش شهرت منطقه و سطح آگاهی ساکنان آن بوده است. در بعد زیست محیطی میزان تأثیرات منفی بسیار زیاد و می توان به افزایش انواع آلودگیها، ترافیک، تغییر کاربری اراضی و افزایش پراکندگی زباله ها توسط گردشگران اشاره کرد. در پایان نیز به ارائه راهکار و پیشنهاد پرداخته شده است.
بررسی ارتباط خرده فرهنگ محلی با توسعه مشارکتی مطالعه موردی: روستاهای منطقه کهمان، شهرستان سلسله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر پژوهش های «متخصص– برانگیخته»، همچون توسعه عمودی، به شدت مورد تردید قرار گرفته و موضوع نقش مردم محلی در پژوهش تقویت شده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت و بررسی ارتباط خرده فرهنگ محلی با توسعه مشارکتی با کمک گرفتن از فنون تحقیق کیفی و انجام نمونه گیری مبتنی بر هدف، و همچنین نظری بر فرایند تحقیق از جامعه آماری 446 سرپرست خانوار انجام شد. در این پژوهش سعی شد که با نگاهی بومی به موضوع پرداخته شود، تا بتوان به دنبال یافتن ظرفیت ها و پتانسیل های افراد بود و از این راه باورهای غلط را اصلاح کرد. آن گاه از دل باورهایی که قابلیت هموار کردن مسیر توسعه را دارند، بتوان ظرفیت های بالقوه را از طریق توانمندسازی به فعلیت رساند و به هدف اصلی یعنی مشارکت دست یافت. در این پژوهش دو گفتمان پیشرفت و بازاندیشی مورد بررسی قرار گرفتند، به طوری که با مطالعه انجام شده در زمینه خرده فرهنگ محلی، و توسعه مشارکتی، مدل توسعه ای ترسیم شد که گفتمان بازاندیشی بر آن غلبه داشت. در آن فرآیندی چرخه ای به چشم می خورد، به صورتی که خانواده گرایی و محلی گرایی به عنوان پایه های مدل در نظر گرفته شده است و اعتماد اجتماعی به عنوان قلب و شاه کلید توسعه مشارکتی. به علاوه، عناصر توسعه مشارکتی (مسئولیت پذیری و اثربخشی) که در نتیجه عناصر خرده فرهنگ محلی به دست آمدند، در مرحله بعد به عنوان عاملی مؤثر در ایجاد حس اعتماد بین افراد و انگیزه پیشرفت مدّنظر قرار گرفتند. با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که از دل فرهنگ و باورهای بومی و سنتی جامعه می توان الگوی توسعه ای مناسب جامعه روستایی ایجاد کرد. در این پژوهش از دل خرده فرهنگی که سال ها مانع توسعه تلقی می شد، این ایده مطرح گردیده است که این خرده فرهنگ ها لزوماً مانع توسعه نیستند و می توان براساس همین خرده فرهنگ ها توسعه ای را ایجاد کرد که حس مسئولیت پذیری و اثربخشی به بار آورد. همچنین با آن می توان مردم را در توسعه دخیل کرد و تعلق افراد را به برنامه های توسعه ای افزایش داد.
مکان یابی بهینه توسعه کشاورزی با تاکید بر پارامترهای طبیعی شهرستان بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های آینده به دلیل نیاز روز افزون انسان به غذا و کاهش ذخایر فسیلی، اتکای کشور هم از لحاظ تامین مواد غذایی و هم از لحاظ تامین منابع ارزی مورد نیاز اقتصاد، به زمین و خاک پایگاه اصلی فعالیت های کشاورزی بیشتر می شود. از تبعات رشد جمعیت وسعت یافتن سطوح انواع کاربری های شهری، مسکونی و صنعتی است که به ضرر اراضی کشاورزی می باشد. همچنین با توجه به اینکه استفاده از منابعی مانند خاک، آب، جنگل و مرتع حالت تشدیدی و تخریبی به خود گرفته است، لذا شناخت قابلیت های ارضی و تخصیص اراضی به کاربری های منطبق و همساز با ویژگی های آن امری ضروری و حیاتی می باشد. در این پژوهش سعی شده است با شناسایی ویژگی های محیطی و ارزیابی آن، مکان های بهینه برای توسعه کاربری کشاورزی شهرستان بروجرد مشخص شود. برای ارزیابی از 12 شاخص استفاده شده که با استفاده از تلفیق دو مدل منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که 6/38 درصد منطقه مورد مطالعه (658 کیلومتر مربع) در کلاس تناسب کم، و 6/48 درصد (8/724 کیلومتر مربع) در کلاس تناسب زیاد قرار می گیرد. بر اساس نقشه نهایی مناسب ترین پهنه ها برای توسعه کشاورزی در قسمت مرکزی منطقه از شمال و شمال غربی به جنوب کشیده شده است.
نقش گردشگری مذهبی در توسعه روستایی، با تاکید بر کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی مطالعه موردی؛ روستای قپچاق شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به یکی از بزرگترین و پرمنفعتترین صنایع در اقتصاد جهان تبدیل شده و به عنوان بستری جهت ایجاد تغییرات اجتماعی و اقتصادی در بسیاری از نقاط روستایی کشورهای در حال توسعه به شمارمیرود.علاوه بر این، سود صنعت گردشگری در نواحی روستایی صرفا در بهره اقتصادی خلاصه نمی شود، بلکه این مزایا را میتوان از زوایای مختلفی همچون بهبود کیفیت زندگی روستائیان و سرمایه اجتماعی ارزیابی کرد. هدف تحقیق حاضر, بررسی نقش گردشگری مذهبی در توسعه روستایی، با تاکید بر کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی میباشد. نوع تحقیق کاربردی، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات هم به صورت آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (آزمون فریدمن و آزمون ویلکاکسون) صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، شامل خانوارهای روستای قپچاق که طبق سرشماری سال 1390، دارای 963 خانوار و 3562 نفر جمعیت می باشد، طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم 242 خانوار بدست آمد. یافتههای تحقیق نشان میدهد، گردشگری مذهبی در بین ابعاد اقتصادی, کالبدی, اجتماعی و زیست محیطی تنها در بعد کالبدی بهبود وضعیت کیفیت زندگی خانوارهای روستاهای مورد مطالعه به همراه داشته است، همچنین یافتههای تحقیق در ارتباط با سرمایه اجتماعی خانوارهای روستاهای مورد مطالعه نشان میدهد، در بعد انسجام وضعیت خانوارهای مورد مطالعه بعد از گسترش گردشگری مذهبی بهبود داشته، اما در ابعاد مشارکت و اعتماد اجتماعی، بعد از گسترش گردشگری مذهبی از سطح این ابعاد کاسته شده است.
ارزیابی عملکرد دهیاران در فرایند توسعه روستایی با تأکید بر گروه های هدف کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد دهیاری ها در گروه های هدف کشاورزان بخش کونانی از توابع شهرستان کوهدشت هدف نوشتار حاضر می باشد که از نظر نوع تحقیق کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و با توجه به روش جمع آوری اطلاعات از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش 2132 نفر از بهره برداران روستایی کشاورز در منطقه می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران تعداد 368 نفر از بهره برداران کشاورزی در 11 روستای مورد مطالعه از طریق روش نمونه گیری تصادفی دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات میدانی در این مطالعه، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی ظاهری و محتوایی آن با کسب نظرات متخصصان، کارشناسان و اساتید و پس از چند مرحله اصلاح و بازنگری به دست آمد. پایایی آن، با استفاده از آزمون مقدماتی و از طریق 30 پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. نتایج حاصل، که با استفاده از ماتریس ذی نفعان در مدل تلفیقی ASM، نرم افزار spss و نرم افزار AmosGraphics انجام شد، نشان می دهند که بین ارزیابی عملکرد دهیاران از منظر گروه های هدف کشاورزی و توسعه روستاهای مورد مطالعه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی- زیست محیطی رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بیشترین اثرات عملکردی دهیاران بر توسعه روستایی بخش کونانی مربوط به اثرات اجتماعی می باشد.
سنجش سطح سلامت روستاییان و عوامل فردی مؤثر بر آن در شهرستان میبد- یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت انسانها به عنوان یک حق اساسی ویک دارایی وسرمایه ارزشمند برای تمامی سطوح وطبقات اجتماع مطرح است.امروزهدیدگاه های سلامت چشم اندازوسیع تری یافته وبه عوامل تعیین کننده غیرطبی سلامت هم چون عوامل روانی، اجتماعی توجه ویژه ای معطوف شده است. بررسی ابعاد مختلف سلامت درروستا وتلاش برای ارتقاء آن نقش موثری در پایداری نواحی روستایی دارد. هدف پژوهش حاضر سنجش سطح سلامت روستاییان و عوامل فردی (جنسیت، سن، تحصیلات، بعدخانوار، وضعیت تأهل،درآمد و وضعیت شغلی) مؤثر بر آن در شهرستان میبد واقع دراستان یزد است. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که بخش عمده ای از داده های آن بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری (کوکران) از سطح 6 روستا و 177 خانوار نمونه منطقه جمع آوری شده است و با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس، فی ووی کرامر، آزمون مقایسه میانگین دو نمونه مستقل و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. یافته های تحقیق نشان داد که میانگین سطح سلامت در بین روستاییان برابر 11/3است ومیانگین سلامت اقتصادی، اجتماعی، زیست پزشکی و محیطی به ترتیب 3/2، 15/3، 75/3 و 25/3 است. بنابراین، نزدیک به 70 درصد روستاییان درسطح سلامت متوسط قراردارند. بر پایه یافته های تحقیق،درمورد ویژگی های فردی مؤثر بر سطح سلامت روستاییان تنهابعدخانوارووضعیت تاهل رابطه معناداری با سلامت نداشته اند، اما بین جنسیت،سن، تحصیلات، درآمد و وضعیت شغلی رابطه معناداری باسطح سلامت روستاییان برقرار بود. در توزیع فضایی سطح سلامت در سطح روستاهای مورد مطالعه، میانگین سطح سلامت از حداقل 14/3 در روستای بفروئید تا حداکثر 66/3 در روستای بیده در نوسان بوده است.
سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی در نواحی روستایی با استفاده از تکنیک روش تشابه به گزینة ایده آل فازی مطالعة موردی: دهستان میانده - استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی، مفهومی است که در سال های اخیر، به دلیل نقشی که در سلامت روان افراد دارد، اهمیت بسزایی یافته است. جایگاه روستاها در فرایند توسعة اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مقیاس های مختلف منطقه ای آشکار است. پیامدهای توجه نکردن به کیفیت زندگی در نواحی روستایی می تواند فقر گسترده، نابرابری فزاینده، رشد سریع جمعیت، بیکاری، مهاجرت، و حاشیه نشینی شهری باشد. با توجه به آنچه گفته شد، هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین شاخص ها و ارزیابی و سنجش کیفیت زندگی ذهنی در مراکز روستایی دهستان میاندهِ استان فارس است. این مطالعه از نوع «توصیفی- تحلیلی» است که داده های مورد نیاز آن از طریق تکمیل سیاهة اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامة بسط یافتة کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL-BREF)، به وسیلة ساکنان نواحی روستایی دهستان میانده و همچنین مطالعات پیمایشی به دست آمده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با در نظر گرفتن حداکثر ناهمگنی (5/0=q=p)، برابر با 385 نفر برآورد شده، که اعضای آن به صورت نمونه گیری سهمیه بندی از ساکنان هشت روستای پرجمعیت از طریق نمونه گیری احتمالی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش تشابه به حل ایده آل فازی تحلیل شد و به منظور تشخیص گروه های همگن برای تعیین سطح رضایت در دهستان میانده، از روش تحلیل خوشه ای بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد که روستای میانده با توجه به موقعیت مرکزی اش در سطح دهستان، در تمامی سنجه های کیفیت زندگی وضعیت بهتری از روستاهای دیگر دهستان دارد. با اینکه در بین روستا های مورد مطالعه، از نظر شاخص های ترکیبیِ کیفیت زندگی تفاوت چندانی وجود ندارد، اما در سنجه های مختلف سلامت محیط، سلامت اجتماعی، اقتصادی، روانی و جسمیِ افراد، تفاوت هایی در رضایت پاسخ دهندگان دیده می شود.
تحلیلی بر اثرگذاری اشتغال زنان مناطق عشایری بر اقتصاد خانوارهای آنها (مطالعه موردی: عشایر شهرستان چراداول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان عشایر به شیوه های گوناگونی بر اقتصاد خانواده تأثیر می گذارند. یکی از مهم ترین شیوه های تأثیرگذاری اشتغال زنان در بخش صنایع دستی می باشد. زیرا اشتغال در این بخش علاوه بر تأمین بخشی از نیازهای خانوار، می تواند یکی از منابع مهم درآمدی خانوارها نیز باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر اشتغال زنان مناطق عشایری (نیمه کوچنده) در صنایع دستی بر اقتصاد خانوار آنها در دهستان زردلان واقع در (بخش هلیلان) شهرستان چرداول از استان ایلام می باشد. در این مطالعه برای جمع آوری اطلاعات از روش های مطالعة کتابخانه ای و بررسی اسنادی استفاده شده و اطلاعات میدانی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بدست آمده است. محدودة جغرافیایی پژوهش شامل 26 روستا می باشد که 16/54 درصد از کل روستاهای منطقه ی مورد مطالعه را شامل می شود. این روستاها که به عنوان روستاهای هدف انتخاب شده اند، دارای اقتصاد مبتنی بر دامداری هستند. همچنین زنان عشایر منطقه مورد مطالعه به تولید محصولات و صنایع دستی مانند سیه مال، چیت، گیوه، مونج بافی، جاجیم بافی، وسایل چوبی آشپزخانه و ... می پردازند. جامعة آماری تحقیق شامل زنان بالای 12 سال (عشایر نیمه کوچنده) دهستان زردلان می باشد (2891 = N) که از این میان 190 نفر با استفاده از فرمول کوکران (5/0 = p&q و 07/0 = d) و به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه ی مورد مطالعه انتخاب شده اند. نتایج نشان داد، عواملی مانند تکنولوژی ابتدایی برای تولید، دوری به شهر و انزوای جغرافیایی، کمبود مشتری، عدم وجود بازار برای محصولات تولیدی آنها و عدم حمایت مسئولین زمینه ساز دستیابی کمتر زنان به درآمد از طریق صنایع دستی در منطقه ی مورد مطالعه می باشند. همچنین نتایج حاصل از t تک نمونه ای تأثیر اشتغال زنان عشایر در صنایع دستی را بر اقتصاد خانواده آنها به دلیل وجود مشکلات موجود تأیید نکرد.