فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
ددر سال های اخیر، حمایت از کارآفرینی و گسترش آن به راهبردی در توسعه، شکوفایی و رشد جوامع انسانی تبدیل شده است. به اعتقاد شوماخر (1973) اگر برنامة توسعه به سه عامل آموزش، مشارکت مردم، سازمان و نظم توجه نکند، قادر نخواهد بود از سایر منابع بهرة مناسب ببرد؛ ازاین رو، امروزه تأکید کارشناسان بر توسعة مردم محور است و به عقیدة آن ها مردم باید محور همة فعالیت های توسعه باشند؛ بنابراین، استفاده از مشارکت و توانمندی های مردم به ویژه روستاییان، برای عمران و توسعة مناطق روستایی در تمام ابعاد آن لازم و ضروری است. درزمینة کارآفرینی نیز استفاده از مشارکت و پتانسیل مردم محلی، بهترین و مهم ترین ابزار به شمار می آید. نهادهای محلی و سازمان های غیردولتی (NGOs) می توانند یکی از اصلی ترین ابزارها برای استفادة بهتر و سازمان-یافته تر از مشارکت های مردمی محسوب شوند و در خدمت توسعة کارآفرینی و توسعة روستایی باشند. هدف از انجام این پژوهش، امکان سنجی توسعة کارآفرینی روستایی با بهره گیری از نهادهای محلی است که در بخش بهاباد استان یزد انجام شده است. تحقیق از نظر نوع، کاربردی و از نظر روش، به صورت پیمایشی است. ابزارهای سنجش، مصاحبه، پرسش نامه و روش PRA بوده اند و در تجزیه وتحلیل داده ها از روش SWOT استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق کارآفرینان، مردم محلی و مسؤولین بودند. از هرکدام از دو گروه کارآفرینان و مسؤولین، به عنوان نمونه و به صورت تصادفی ساده، تعداد 30 نفر انتخاب شد و از مردم محلی نیز برای نمونه و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 124 نفر انتخاب شد. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر این است که منطقة بهاباد ازنظر توسعة کارآفرینی روستایی، نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای مختلفی دارد. با بهره گیری از ظرفیت نهادهای محلی می توان از نقاط قوت و فرصت های موجود، درراستای توسعة کارآفرینی استفاده کرد و همچنین، می توان با کمک گرفتن از پتانسیل نهادهای محلی، نقاط ضعف و تهدیدهای موجود را تا حدود زیادی به نقاط قوت و فرصت تبدیل کرد که بهترین راهبرد در این امر، راهبرد رقابتی/ تهاجمی (SO) است.
مقایسه کارآیی روش های تصمیم گیری چند شاخصه AHPو تاپسیس به منظور تعیین نواحی مستعد کشت محصول پسته در دشت مختاران شهرستان بیرجند در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محصول پسته به عنوان یکی از محصولات پربازده و دارای مقاومت زیاد در برابر خشکی و شوری، نقش قابل توجهی در وضعیت اجتماعی و اقتصادی کشاورزان مناطق خشک و نیمه خشک دارد. دشت مختاران در خراسان جنوبی از جمله مناطقی است که کشت این محصول در آن تمرکز فراوانی یافته است. تحقیق حاضر تلاش داشته تا ضمن پهنهبندی نواحی مستعد کشت پسته با روشهای تصمیمگیری چند شاخصهای AHP و تاپسیس در محیط GIS، مناسبترین متد را از میان آن دو روش شناسایی و معرفی نماید. این پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی میباشد که پس از جمعآوری اطلاعات و لایههای مختلف و آمادهسازی آنها، از دو روش نامبرده جهت تعیین نواحی مستعد کشت بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد بر اساس روش AHP بخش عمده دشت مختاران برای کشت پسته با محدودیت متوسط، کم و بدون محدودیت هستند اما در روش تاپسیس بیشتر مناطق این دشت با محدودیت متوسط، نسبتاً شدید و محدودیت شدید تشخیص داده شدهاند. تطبیق موقعیت جغرافیایی پهنههای تعیین شده از دو روش مزبور نیز موید عدم یکسانی موقعیت این پهنهها به ویژه در نواحی بودن محدودیت برای کشت پسته در دشت مورد مطالعه است. با توجه به این که روش AHP نسبت به روش تاپسیس نواحی بیشتری را مستعد کشت پسته در دشت مختاران معرفی نموده و هم چنین نواحی مستعد معرفی شده در آن، با وضع موجود کشت پسته در این منطقه انطباق بیشتری دارد میتوان گفت از کارآیی بیشتری در راستای مکانیابی نواحی مستعد کشت محصولات کشاورزی برخوردار است.
واکاوی اثرات گردشگری در روستای ابیانه با استفاده از تکنیک SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری صنعتی است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در هر منطقه است. روستای ابیانه با توجه به ویژگی های محیطی، جاذبه های فرهنگی، طبیعی و مذهبی و انسانی که دارد، می تواند با مدیریت و برنامه ریزی علمی به قطب گردشگری مهمی در سطح منطقه تبدیل گردد و یکی از محورهای مهم گردشگری استان باشد. این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سوال است که گردشگری در روستای ابیانه چه آثار مثبت و منفی داشته است ؟ بنابراین هدف این تحقیق بررسی نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای توسعه گردشگری روستایی در ابیانه است. این پژوهش، از نوع تحقیقات کاربردی- توصیفی است که برای گردآوری داده ها از روش پیمایشی استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه ای حاوی 41 متغیر بود که برای تعیین روایی پرسشنامه از نظرات استادان و متخصصان مرتبط استفاده شد و برای پایایی ابزار تحقیق از پیش آزمون استفاده گردید و با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا محاسبه شده) 72/0 α =) به اصلاح و حذف متغیرها پرداخته شد. حجم نمونه 170 گردشگر بود که با استفاده فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روش ها و تکنیک های آماری مورد استفاده در این تحقیق مشتمل بر انواع روش های توصیفی و تحلیل مولفه های اصلی بود که در قالب نرم افزار آماری SPSS و مدل SWOT انجام شد. نتایج حاصل از مدلSWOT نشان می دهد که این روستا علی رغم برخورداری از ظرفیت تبدیل شدن به یک منطقه نمونه گردشگری، کمبود تسهیلات بهداشتی برای گردشگران با امتیاز وزنی475/0، کمبود تبلیغات مناسب جهت معرفی و شناساندن ابیانه با امتیاز وزنی 42/0، کمبود نیروی متخصص و آموزش دیده در بخش گردشگری و طبیعت گردی با امتیاز وزنی 408/0و ناآشنایی اهالی در نحوه برخورد با گردشگران با امتیاز وزنی 335/0 را به عنوان موانع اساسی در راه رسیدن به این هدف در مقابل خود دارد. با این حال، معماری و بافت منحصر به فرد آن با امتیاز وزنی 3/0، وجودامکانات رفاهی مناسب نظیرهتل با امتیازوزنی18/0، اماکن تاریخی و باستانی و مذهبی جذاب در ابیانه با امتیاز وزنی 156/0 و وجود بازار صنایع دستی و محلی ابیانه ازجمله : لباس های سنتی، بافتنی، زیورآلات زنانه و غیره با امتیاز وزنی147/0 مهم ترین قوت های این منطقه تشخیص داده شده است. یافته های این تحقیق می تواند مستقیماً مورد استفاده برنامه ریزان و پژوهشگران و سازمان های اجرایی مرتبط با گردشگری روستایی قرار گیرد.
مکان یابی محل دفن بهداشتی زباله های روستایی مورد: دهستان قلعه دره سی شهرستان ماکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم توسعه پایدار، مساله حفاظت از محیط زیست و منابع آن است، به طوری که سایر ابعاد توسعه نیز در ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با این بُعد قرار دارد. قسمت اعظم منابع طبیعی کشور در قلمرو روستاها واقع شده و نگهداری و تقویت این منابع جزء الزامات توسعه پایدار قلمداد می شود. مدیریت صحیح و مکان یابی زباله های روستایی از اقدامات اساسی در راستای حفاظت از محیط زیست روستاها به شمار می آید. در محیط های نرم افزاری GIS روش های مختلفی از قبیل BOOLEAN، FUZZY، WLC و OWA برای تلفیق اطلاعات و مکان یابی دفن زباله وجود دارد،از آن جایی که روش OWA (الگوریتم میانگین مرتب شده وزنی) دارای انعطاف پذیری بالائی بوده و به نوعی تکامل یافته روش های دیگر است، بنابراین می تواند نتایج دقیق تری را به دست دهد. در این تحقیق با استفاده از منطق فازی و روش OWA در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به مکان یابی دفن زباله در دهستان قلعه دره سی اقدام گردید. برای این کار از 11 شاخص استفاده شد و نتایج حاصل از تحقیق با استفاده از حالت های مختلف روش OWA در هفت کلاس مدل سازی گردید. با بررسی نقشه های مختلف ایجاد شده در وضعیت های مختلف روش OWA آشکار شد که از بین آن ها وضعیت «ریسک کم و دارای توازن» با بیشترین دقت همراه بوده است؛ به طوری که طبق همین وضعیت 515/21 کیلومتر مربع از محدوده دهستان به عنوان بهترین کلاس ها برای دفن زباله تشخیص داده شد.
سنجش عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی سالمندان در مناطق روستایی (مطالعه موردی: شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسائل و نیازهای دوران سالمندی ضرورتی اجتماعی در جهت ارتقای کیفیت زندگی سالمندان به شمار می رود. هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی سالمندان در مناطق روستایی است. به همین منظور ۱۵۰ نفر (۷۲ مرد و ۷۸ زن) از سالمندان مناطق روستایی شهرستان نیشابور، به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند و درباره زندگی آن ها مطالعه شد. چارچوب نظری تحقیق تلفیقی از نظریات جامعه شناسی سالمندی و نظریات کیفیت زندگی است. یافته ها نشان می دهد حدود ۳۶ درصد سالمندان روستای مورد مطالعه کیفیت زندگی خود را خوب و بسیار خوب، ۵۵ درصد افراد کیفیت زندگی را متوسط، و حدود ۹ درصد کیفیت زندگی را بد و بسیار بد ارزیابی کرده اند. نتایج تحلیل عاملی دَه عامل کلیدی را برای تعیین ابعاد کیفیت ذهنی زندگی سالمندان نشان می دهد که این دَه عامل ۰۱۶/۷۴ درصد از کل واریانس را تبیین می کند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد شش عامل سرزندگی در گام اول، بهزیستی ذهنی در گام دوم، توانایی جسمی و ذهنی در گام سوم، کیفیت خدمات بهداشتی و قابلیت دسترسی به آن در گام چهارم، روابط اجتماعی در گام پنجم، و تعامل اجتماعی در گام ششم، به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته دارند، وارد معادلة رگرسیونی شده اند. در مجموع این شش عامل توانسته اند بیش از ۶۰ درصد تغییرات کیفیت زندگی را در ناحیه مورد مطالعه تبیین کنند. بنابراین، برای ارتقای کیفیت زندگی سالمندان مناطق روستایی ضرورت توجه و اقدامات عملی در حوزه عوامل شناسایی شده احساس می شود.
تحلیل تأثیر تقاضای اجتماعی بر کاربری اراضی روستاهای شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی روستایی عرصه ای است که تقاضای زیادی برای کاربری اراضی آن وجود دارد، روستا منبعی شکننده و آسیب پذیر در برابر تغییرات محیطی و انسانی است و با توجه به محدودیت زمین و ارزش معیشتی آن در نواحی روستایی، در صورت بهره گیری از زمین های موجود و استفاده ی آن در ساخت و سازهای غیر اصولی و بی رویه، آنگاه برای احداث اماکن خدماتی و ضروری در نواحی روستایی با کمبود زمین مواجه خواهیم شد.
در نواحی روستایی شهرستان تنکابن بسیاری از اراضی که معیشت روستاییان بر آن متکی است، با افزایش تقاضا برای ساخت و ساز از باغات و مزارع حاصل خیز به کاربری مسکونی و کاربری های وابسته به آن تبدیل شده است، اما محرک اصلی این فرایند مجموعه انگیزه هایی است که به صورت تقاضا از طرف بومیان روستا و غیر بومیان مطرح شده است. جاذبه های جغرافیایی از لحاظ طبیعی و انسانی در روستاها، باعث افزایش تقاضا برای زمین و تغییر کاربری اراضی و چشم اندازهای روستاها شده است. این تحقیق درصدد است، به تحلیل تأثیر تقاضای اجتماعی بر کاربری اراضی در روستاهای شهرستان تنکابن با روش توصیفی- تحلیلی بپردازد. جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، منابع اسنادی، پیمایشی و تکمیل پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق نرم افزار spss انجام شده است.
نتایج نشان داد با عنایت به میانگین پاسخ های به دست آمده، تأثیر عناصر طبیعی و انسانی بر تقاضای اجتماعی و کاربری اراضی به طور یکسان بوده است و تغییرات کاربری اراضی ناشی از تقاضای افراد غیر بومی، بیشتر از تقاضای افراد بومی در روستاهای شهرستان تنکابن مؤثر می باشد و با توجه به سطح معناداری محاسبه شده در ناحیه آلفای 0.05می توان ادعا نمود، توافق معناداری در این زمینه بین پاسخ گویان وجود دارد.
ارزیابی کارایی شبکه منطقه ای تولید و جمع آوری شیر در بخش مرکزی شهرستان هشترود با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوندهای فضایی – مکانی در عرصه منطقهای موجب شکلگیری شبکههای مختلف و تعامل دو سویه میان سکونتگاهها روستایی و کانونهای شهری میشود. این شبکهها زمینه ساز شکل گیری روابط متقابل با استفاده از قابلیتهای متنوع و مکمل مراکز مختلف شهری و روستایی و انتقال مازاد محصولات کشاورزی به سوی نقاط شهری و بازارهای مصرف است. پیوند نقاط روستایی با صنایع فرآوری مواد لبنی از طریق واحدها ی تولید و عوامل جمعآوری شیر ایجاد میگردد که زمینهی شکلگیری شبکههای تولید و جمعآوری شیر را فراهم میکند و باعث اتصال عملکرد نواحی کشاورزی به صنایع شهری می شود. این تحقیق با هدف ارزیابی کارایی این شبکه های منطقه ای تولید و جمعآوری شیر انجام گرفته است. برای بررسی این موضوع از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از دو روش اسنادی و پیمایش میدانی استفاده شده است. به منظور بررسی وضع موجود، مکانیابی ایستگاههای جدید و بهینه سازی و اصلاح شبکه از مدل پتانسیل اقتصادی و مدل حمل و نقل با عنایت به رویکرد سیستم پشتیبان تصمیم گیری و با استفاده ترکیبی از نرم افزارهای GIS و GAMS بهره گرفته شده است. نتاج تحقیق بیانگر آن است که شبکه در وضع موجود با کاستی ها و نواقصی از جمله کمبود ایستگاه جمع آوری، پایین بودن ظرفیت برخی ایستگاه ها جهت پذیرش شیر تولیدی، عدم پوشش همه روستا های موجود در محدوده شبکه و کیفیت نامناسب دسترسی ها و نیز طولانی شدن بازه زمانی دسترسی از محل تولید تا ایستگاه مورد نظر مواجه می باشد. لذا با توجه به حجم تولید و ظرفیت ایستگاه های موجود برای کاهش هزینهها و رعایت فاصله استاندارد مسافت طی شده شیر از زمان دوشیده شدن تا نزدیکترین مرکز جمعآوری و کاهش تبعات منفی آن ایستگاه جدیدی در شرق شهرستان مکانیابی و تغییرات لازم دروضع موجود شبکه از طریق تغییر یالهای انتقال جریانها به گرهها اعمال گردید.
ارائه ی الگوی برنامه ریزی راهبردی توسعه ی گردشگری پایدار روستایی(مطالعه ی موردی: دهستان لواسان کوچک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از انواع گردشگری است که شکل پایدار آن در ابعاد مختلفِ اقتصادی، اجتماعی و محیطی، بسترساز دست یابی به توسعه ی پایدار جوامع محلّی می شود. از این رو، دست یابی به این مهم، نیازمند طرّاحی، تدوین و به کارگیری الگوی راهبردی، به همراه راهبردهای مناسب و ویژه ی این نواحی از سوی برنامه ریزان و مدیران گردشگری است. بنابراین این پژوهش با هدف تدوین الگوی راهبردی مناسب برای توسعه ی گردشگری در روستاهای منطقه ی مورد مطالعه انجام شده است. سؤال اساسی پژوهش این است که الگوی راهبردی مناسب برای توسعه ی گردشگری که به توسعه ی پایدار روستایی منجر شود، کدام است؟ بر این اساس، پژوهش پیش ِرو با بررسی های اسنادی و میدانی و نیز، روش شناسی توصیفی تحلیلی و از سه گروه مشارکت کننده ی (مردم روستا 170 نفر، گردشگران 140 نفر، مسئولان 25 نفر) در 14 روستای دهستان لواسان کوچک و دیدگاه های آنها در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی مورد بررسی قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه ی الگوی راهبردی توسعه ی گردشگری روستایی در چارچوب جامع راهبردی، از روش تحلیلی سوات استفاده شده است. با توجّه به نتایج از بین مجموع عوامل داخلی، تعداد 9 قوّت و تعداد 11 ضعف و از بین مجموع عوامل خارجی، تعداد 7 عامل، به عنوان فرصت خارجی و تعداد 11 عامل، به عنوان تهدید خارجی پیش روی این نواحی شناسایی شدند. این نتایج بیانگر این مطلب است که سطح آسیب پذیری اغلب روستاها، به دلیل توسعه ی گردشگری بسیار بالاست و توزیع و تخصیص مجدّد منابع در سطح نواحی مورد مطالعه با توجّه به محدود بودن فرصت ها و بالابودن نقاط ضعف، امری الزامی است.
ارزیابی کیفیت زندگی در نواحی روستایی با استفاده از سامانه های هوشمند (منطق فازی) (مطالعة موردی: دهستان مهبان شهرستان نیک شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی روستایی در کشورهای کمترتوسعه یافته ازجمله ایران به دلیل نابرابری های اقتصادی و اجتماعی بین شهر و روستا، با چالش های فراوانی مواجه هستند. از این رو شناخت و تبیین عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی در این نواحی اهمیت بسزایی دارد. از آنجاکه عدم قطعیت ذاتاً بر علوم انسانی به ویژه در محیط های برنامه ریزی و تصمیم گیری حاکم است و ارزش گذاری شاخص های کیفیت زندگی نیز به طور نسبی در مناطق مختلف جغرافیایی متفاوت است، بهره گیری از سامانه های هوشمند برای دستیابی به نتایج دقیق تر و واقعی تر بسیار ارزشمند است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل کیفیت زندگی در نواحی روستایی دهستان مهبان شهرستان نیک شهر با استفاده از «منطق فازی» است، که از طریق شاخص های عینی (کمی) و ذهنی (کیفی) در ابعاد اقتصادی و اجتماعی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی مبتنی بر منطق فازی است. داده های پژوهش از اسناد موجود در سازمان های دولتی، آمارنامه ها، و پرسشنامه به دست آمده است. نتایج یافته ها نشان می دهند که کیفیت زندگی عینی در دهستان مهبان در طیفی از نامطلوب تا نسبتاً مطلوب قرار می گیرد، به گونه ای که روستای موکی پایین با ضریب 145/0 پایین ترین درجه (نا مطلوب) و روستای کشیک با ضریب 501/0 بالاترین درجه (نسبتاً مطلوب) را به خود اختصاص می دهد. کیفیت زندگی ذهنی نیز در طیف نسبتاً نامطلوب تا نسبتاً مطلوب جای می گیرد، به گونه ای که روستای تیتران دَن با ضریب 460/0 کمترین درجه (نسبتاً نامطلوب) و روستای کشیک با ضریب 607/0 بیشترین درجه (نسبتاً مطلوب) را دارند.
بهینه سازی مدیریت ضایعات و بقایای زراعی: (مورد مطالعه روستای حسن آباد شهرستان روانسر استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجم وسیعی از محصولات کشاورزی که با صرف هزینه های بالا تولید می شود به دلایل متعدد در چرخه تولید تا مصرف ضایع می شود که میزان این ضایعات در کشور ما بسیار بالاست. افزایش ضایعات بخش کشاورزی چالش مهمی برای دولت ها خواهد بود، زیرا ضایعات از یک سو تهدید کننده امنیت غذایی بوده و از سوی دیگر در ایجاد آلودگی های زیست محیطی تأثیر گذار هستند. هدف این تحقیق کیفی بهینه سازی مدیریت ضایعات زراعی در جامعه مورد مطالعه تحقیق یعنی شهرستان روانسر استان کرمانشاه می باشد. از این شهرستان، روستای حسن آباد به صورت هدفمند و به علت فعال و مهم بودن در فعالیت های بخش زراعی انتخاب شد. افراد مورد مطالعه با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و اطلاعات با مصاحبه عمیق و گروه های متمرکز حاصل شد و سپس با روش نظریه بنیانی تجزیه و تحلیل شد. کشاورزان، شرایط آب و هوایی نامساعد، آفات و بیماری، مشکلات مالی کشاورز و فرسودگی ماشین آلات مهمترین عوامل ایجاد ضایعات در این منطقه شناسایی شدند. کشاورزان برای مقابله با این شرایط راهکارهایی مانند آماده سازی زمین و کاشت بذر مرغوب در زمان مناسب، مبارزه با آفات، بیماری و علف های هرز، کشت مکانیزه و برداشت مناسب را به کار می گیرند. ضایعات ایجاد شده و بقایای کشاورزی برای بهبود حاصلخیزی خاک، تغذیه دام و طیور، تهیه بستر دام، پرورش قارچ و بی خاکورزی مورد استفاده قرار گرفته و مقداری از آن را دور ریخته شده یا سوزانده می شود. این در حالی است که مواد دفعی قابلیت استفاده برای تولید کمپوست را دارا هستند.
بررسی عوامل فردی مؤثر بر مشارکت روستاییان در فرایند اجرای طرح های هادی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح های هادی روستایی، در دو دهه اخیر سیمای سکونتگاه های روستایی ایران را دگرگون ساخته است، اما این تحول بدون مشارکت مردم در فرایند تهیه،اجرای طرح ها و نگهداری از آن ها به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. در این مقاله مشارکت عوامل فردی مؤثر بر فرایند اجرای طرح های هادی روستایی و میزان موفقیت آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه براین، پژوهش دارای هدف کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی انجام شده است که بخش عمده داده های آن براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری(کوکران)از سطح 233 خانوار منطقه نمونه ی جمع آوری شده است. یافته های پژوهش برپایه نتایج آزمون های همبستگی تیپ پیرسون نشان داد بین عوامل فردی مؤثر بر مشارکت و فرایند اجرای طرح های هادی روستایی ارتباط معنی دار و ضعیفی وجود دارد که بر اساس آن، عوامل فردی مؤثر بر مشارکت فقط 14 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین و توجیه می کند و در بین عوامل فردی، فقط تأهل و تعداد فرزندان به میزان 8 درصد بر روند اجرای طرح هادی تأثیرگذار بوده است. درمورد توزیع فضایی، باتوجه به ارتباط بین عوامل فردی مؤثر بر مشارکت و روند اجرای طرح های هادی فقط در سه روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی مشاهده شد. باتوجه به یافته های پژوهش، راهکارهایی مانند ظرفیت سازی نهادی و قانونی برای تسهیل و افزایش مشارکت عمومی روستاییان، برگزاری کارگاه های آموزشی برای آشنایی با فرایند تهیه، اجرا و نگه داری طرح های هادی، بهره گیری از نهادهای محلی و مواردی ازاین قبیل پیشنهاد شد.
بازخوانی تجربیات برنامه ریزی سکونتگاه های روستاییِ در معرض خطر، با نگاهی به طرح جابه جایی روستای صفی آباد مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ت تغییر در فضاهای روستایی، تحت تأثیر نیروهای درونی (محلی) و عوامل و رخدادهای بیرونی، ازجمله سیاست گذاری ها یا اقدامات عمرانی در مقیاس های محلی، ناحیه ای و ملی است. ازجملة این اهداف عمرانی می توان به طرح های جابه جایی سکونتگاه های روستایی اشاره کرد که در مواردی مانند احداث سد، بازسازی پس از روی دادن سوانح طبیعی و دورسازی از محل خطرات طبیعی به اجرا درمی آیند. با اجرای طرح جابه جایی روستای صفی آباد واقع در شهرستان مینودشت به دلیل رانش زمین، دگرگونی هایی در ابعاد مختلف فضایی- کالبدی این روستا پدید آمده است و سیستم اقتصادی، اجتماعی و کالبدی روستا به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است؛ ازاین رو، در تحقیق حاضر علاوه بر مرور تجربیات مربوط به جابه جایی کالبدی سکونتگاه های روستایی، پیامدهای اجرای طرح جابه جایی روستای صفی آباد مینودشت بررسی شده است. روش تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات لازم ازطریق روش های کتابخانه ای و میدانی (شامل مشاهدة مستقیم، مصاحبه و تکمیل پرسش نامه ) به دست آمده اند. جامعة آماری موردمطالعه در این تحقیق، سرپرستان خانوارهای جابه جاشدة روستای صفی آباد (338 خانوار) است که در طرح جابه جایی، مکان خود را تغییر داده اند و در محل جدید سکنی گزیده اند. با استفاده از فرمول کوکران و اصلاحیة آن، 117 خانوار به عنوان نمونة آماری برگزیده شدند. برای تجزیه وتحلیل داده های پرسش نامه، از آزمون های توصیفی و آزمون آماری ویلکاکسون، برای بررسی آثار و پیامدهای طرح در سه بعد کالبدی- محیطی، اقتصادی و اجتماعی– فرهنگی در دو دورة قبل و بعد از جابه جایی روستا (در نرم افزار آماری SPSS ) استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از تفاوت معناداری ازلحاظ آماری در تعدادی از مؤلفه های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی است؛ به گونه ای که تغییرات مثبت آن در شاخص های کالبدی و فیزیکی سکونتگاه است؛ ولی پیامدهای منفی آن در زمینه های اقتصادی و اجتماعی می باشد. به بیان دیگر، باوجود ازبین رفتن تهدیدهای محیطی ناشی از رانش زمین، کیفیت زیست پذیری روستا ارتقاء نیافته است.
تدوین برنامه استراتژیک توسعه گردشگری در مناطق نمونه گردشگری روستایی مطالعه موردی: روستای نمونه گردشگری هجیج در شهرستان پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی راههای نجات روستاها از فقر، مهاجرت، مشکلات اجتماعی و اقتصادی توسعه گردشگری در مناطق مستعد گردشگری روستایی میباشد. با توجه به این مهم، پژوهش حاضر در پی شناسایی توان محیطی منطقه نمونه گردشگری روستای هجیج و تدوین برنامه توسعه استراتژیک گردشگری با استفاده از مجموعه عوامل درونی(قوت و ضعف) و مجموعه عوامل بیرونی(فرصتها و تهدیدات) میباشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ ماهیت، کاربردی - توسعه ای میباشد. با استفاده از پیمایش دادههای حاصل از پرسشنامه و مطالعات میدانی به تعیین ابعاد چهارگانه تکنیک SWOT پرداخته شد. نمونهگیری پژوهش نمونهگیری تصادفی ساده و جامعه آماری را کارشناسان و صاحب نظران گردشگری استان میباشد. یافته های پژوهش نشان میدهد که در روستای هجیج تعداد قوت ها 11، ضعفها 11، فرصتها 12 و تهدیدات 6 مورد میباشند. که بر اساس اولویتبندی این عوامل S4, O2, W3 و T2دارای بیشترین امتیاز میباشند و استراتژیهای WOو SO در اولویت های اول و دوم برای برنامهریزی گردشگری میباشند. ارزیابی صورت گرفته در این پژوهش به تدوین برنامه توسعه گردشگری روستا هجیج انجامید که میتواند رهگشایی برای اصلاح و بهبود وضعیت گردشگری این منطقه باشد.
بررسی کیفیت زندگی در شهرهای کوچک با تأکید بر بعد سلامت فردی و اجتماعی (مطالعه موردی: شهر نور، استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی در دهه های اخیر و بی توجهی به ابعاد کیفی زندگی انسان، پیامدهای نامطلوب بر سطح سلامت فردی و اجتماعی شهرها به دنبال داشته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی کیفیت زندگی شهر نور به عنوان شهری کوچک، با تأکید بر بعد سلامت فردی و اجتماعی است. بدین منظور مؤلفه های کیفیت محیط زیست، کیفیت محیط کارکردی و کیفیت اجتماع در ارتباط با بعد سلامت، مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز، از طریق مطالعات و بازدیدهای میدانی و تکمیل پرسشنامه با حجم نمونه ای بالغ بر 320 خانوار از بین همه محلّات شهر و به شیوه تصادفی ساده سهمیه ای جمع آوری گردید و با بهره گیری از آمارهای توصیفی و آزمون های من ویتنی، کروسکال والیس، فریدمن و کای اسکوئر یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله، نشان می دهد که در شهر مورد مطالعه، مؤلفه های کیفیت محیط زیست، کیفیت محیط کارکردی در وضعیت پایین تر از سطح متوسط و کیفیت اجتماع در وضعیت متوسط قرار دارد. بیشترین ضعف در ارتباط با مؤلفه کیفیت محیط زیست مربوط به وضعیت نظافت و لایروبی رودخانه های شهر، در ارتباط با مؤلفه کیفیت محیط کارکردی، وضعیت پارک های شهر به لحاظ امکانات مناسب برای معلولان و سالخوردگان و مؤلفه کیفیت اجتماع مربوط به کمبود استفاده از نظرات شهروندان در طرح های شهری است. در مجموع، شهر نور به لحاظ بعد سلامت فردی و اجتماعی در وضعیت متوسط قرار دارد.
واکاوی و بررسی سازه های مؤثر در توسعه تعاونی های تولید روستایی استان خراسان رضوی از نظر کارشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی و واکاوی سازههای مؤثر در توسعه تعاونیهای تولید روستاییاستان خراسان رضوی است. بدین منظور عوامل مؤثر بر توسعه تعاونیها در سه بعد درون سازمانی، برون سازمانی و ساختاری با استفاده از مدل راهبردی سوات تجزیه و تحلیل شده است.در این بررسی 34 شاخص شناسایی و از طریق مصاحبه حضوری با کارشناسان و تکمیل پرسشنامه، با تکنیک آنتروپی وزن دهی و اولویت بندی شدند. در پژوهش حاضر هدف اصلی آن است که با به کارگیری فرایند برنامه ریزی استراتژیک، ضمن پی جویی توانمندیها به منظور توسعه تعاونیهای تولید، به ارائه راهکارها و تعیین استراتژیهای کاربردی پرداخته شود. نتیجه نهایی مبین آن است که استراتژیهای قابل قبول در توسعه تعاونیها، در اولویت نخست استراتژیهای تهاجمیاند و استراتژی محافظه کارانه در اولویت دوم قرار میگیرد. در واقع استراتژی SO4با امتیاز 19/1 به مثابه بهترین استراتژی در توسعه تعاونیها تلقی میگردد. استراتژی مذکور با کمکهای دولتی از طریق فراهم نمودن منابع مالی، زیرساختها و بستر قانونی عملی میگردد. در عین حال استراتژی محافظه کارانه WO1با امتیاز 17/1 مؤثرترین راهبرد پس از استراتژی تهاجمی قلمداد میشود که بر رفع مشکلات مالی و اعتباری و استفاده مؤثرتر از منابع مالی و انسانی تأکید دارد. یافتههای پژوهش در مجموع بیانگر عملکرد ضعیف تعاونیهاست و بدیهی است زمینهها و زیرساختهای لازم در زمینههایی چون بازنگری در قوانین و مقررات و اصلاح و ارائه سیاستهای صحیح توسط دولت میتواند زمینهای مناسب برای رفع محدودیتها و استفاده مطلوب از ظرفیتهای درونی و فرصتهای بیرونی فراهم آورد.
بررسی عوامل مؤثر بر وضعیت تغذیه ای روستاییان شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق توصیفی همبستگی حاضر با هدف بررسی و شناسایی وضعیت تغذیه و عوامل مؤثر بر آن در خانوارهای روستایی شهرستان کرمانشاه انجام گرفت. نمونه گیری به روش خوشه ای انجام شد. تعداد نمونه، بر اساس جدول بارتلت و همکاران، ۱۳۴۰ خانوار تعیین گشت. ابزار جمع آوریِ اطلاعات پرسشنامة محقق ساز بود که روایی آن از طریق پانل متخصصان تأیید شد و پایایی آن، با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا، به تأیید رسید. بر اساس یافته ها، ۷۳ درصد تغییرات متغیر وابستة تغذیة خانوارهای روستایی شهرستان کرمانشاه با هفت متغیرِ درآمد خانواده، قیمت مواد غذایی، سطح دانش و اطلاعات تغذیه ای خانوار، تحصیلات پدر خانواده، تحصیلات مادر خانواده، تعداد اعضای خانواده، و میزان دسترسی به مواد غذایی تبیین می شود. نتایج نشان می دهد خانوارهای روستایی از انواع نان، قند، روغن، لبنیات، غلات، حبوبات، و چای در طول هفته بیشترین استفاده را می کنند و سبزیجات و گوشت و میوه کمترین میزان مصرف را در طول هفته به خود اختصاص می دهد. عواملی چون فرهنگ غذایی خاص در منطقه، کمبود دانش و اطلاعات تغذیه ای، فقر و پایین بودن درآمد، عدم دسترسی دائم به مواد غذایی، و بالابودن قیمت مواد غذایی بر پایین بودن میزان مصرف سبزیجات و گوشت و میوه در خانوارهای روستایی شهرستان کرمانشاه مؤثر است. بنابراین، عملکرد تغذیه ای خانوارهای روستایی بر این نکته دلالت دارد که آنان در تأمین انواع خوراک با ارزش غذایی مناسب با مشکل مواجه اند. نتایج این تحقیق می تواند به مسئولان در برنامه ریزی برای ارتقای سطح تغذیة جامعة روستایی کشور کمک کند.
مذهب و مدرنیته در کردستان تحلیل جامعه شناختی اثرگذاری عناصر مدرن بر ارزش های مذهبی در جامعة روستایی موکریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در بازة زمانی نزدیک به دو سال و با مطالعه و مراجعة مستمر به حدود هشتاد روستای مختلفِ منطقة موسوم به موکریان، واقع در جنوب استان آذربایجان غربی انجام شده است. داده های مربوط به مقالة پیش رو با توجه به ویژگی های فرهنگی و اجتماعی جامعة روستایی مورد مطالعه، به شیوة کیفی و به روش نظریة زمینه ای و با استفاده از فنون مصاحبه های عمیق، تاریخ شفاهی و مشارکت میدانی جمع آوری شد. پس از انجام مصاحبه های عمقی و برگزاری جلسه های متعدد بحث گروهی با افراد عادی و نیز نخبگان جامعه، اطلاعات اولیه به دست آمد. مراجعه های چندباره به میدان مطالعه به منظور سنجش اعتبار و روایی اطلاعات گردآوری شده و نیز آزمون صحت یافته های نظری، تا آخرین مرحلة تحقیق ادامه داشت. در بعد نظری، مشخصاً نظریة تحول ارزشی اینگلهارت، و نظریه های جدید نوسازی و مدرنیتة بازاندیشی شدة گیدنز، چارچوب مفهومی تحقیق را تشکیل می دهند. با توجه به تغییرات ارزشی ایجادشده در حوزة باورهای مذهبی، ارزش های فردی و جمعی، و نگرش به نمادها و نهادهای مذهبی، می توان اذعان داشت که در نتیجة ورود عناصر مدرن به جامعة روستایی مطالعه شده، تغییرات ارزشی و هنجاری گسترده ای در زیست جهان افراد جامعة مورد نظر صورت گرفته است. تحلیل داده های میدانی حاکی از بروز و گسترش تمایلات «دنیاگرایانه» و «تمایل به زندگی ناسوتی» در میان مصاحبه شوندگان - البته با شیبی ملایم- است. به نظر می رسد که جامعة مورد بررسی با نوعی پارادوکس مواجه است، که از طرفی عقب نشینی دین در آن به چشم می خورد و از طرف دیگر شاهد سازمان یافته شدن بی سابقة دین در قالب فرقه های غیربومی و وارداتی هستیم؛ که این دومی را با اندک تسامحی می توان اسلام سیاسی نامید. به هرحال، ماهیت تغییرات به وجودآمده بیانگر تأثیرپذیری متقابل مذهب و مدرنیته در جامعة مورد مطالعه است.
ارزیابی اثرات اقتصاد گردشگری از دیدگاه جامعه میزبان در تفرجگاه بند ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دلایل توجه دولت ها و برنامه ریزان به گردشگری، پیامدهای اقتصادی آن برای منطقه می باشد، به طوری که امروزه گردشگری عامل مهمی برای توسعه اقتصادی به حساب می آید. با توجه به مشکلات اقتصادی روستاییان و گسترش روز افزون مهاجرت های روستایی و افول فعالیت های کشاورزی در نواحی روستایی، نیاز روز افزون به فعالیت های جایگزین و در عین حال مکمل برای کشاورزی، در نواحی روستایی احساس می شود، تا به منظور توسعه پایدار روستایی، امکان بهره مندی روستاییان از ""معیشت پایدار"" فراهم آید، که این خود بهبود"" کیفیت زندگی"" و""رضایتمندی روستایی"" را به همراه دارد. تفرجگاه بند یکی از مناطق گردشگری در پیرامون شهر ارومیه است، که با توجه به موقعیت مناسب جغرافیایی و بهره مندی از توان های زیاد در حوزه طبیعت گردی و نزدیکی به شهر ارومیه (4کیلومتری)، همواره گردشگران زیادی را به خود جذب کرده است. با وجود چنین موقعیتی، به دلیل عدم شناخت دقیق و علمی از توان ها و قابلیت های موجود، تاکنون از این توان ها در راستای هدایت فرآیندهای طبیعی، اجتماعی و اقتصادی برای توسعه پایدار اقتصاد گردشگری منطقه بهره گیری نشده است. گردشگری اثرات و پیامدهای مختلفی بر اقتصاد منطقه مورد مطالعه در طی چند سال گذشته در پی داشته است. این پژوهش به دنبال بررسی اثرات گردشگری از دیدگاه ساکنین محلی می باشد. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق، ساکنین محلی روستاهای بند ارومیه می باشند، برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری کوکران استفاده شده است، تعداد 300 نفر سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و مورد پرسشگری قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها، از آزمون ناپارامتری (کای اسکوئر) و آزمون T-test بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، که گردشگری اثرات مثبتی همچون ایجاد اشتغال برای جوانان و افزایش درآمد برای ساکنین محلی و اثرات منفی مانند افزایش قیمت زمین برای ساکنین محلی به دنبال داشته است.
سطح بندی توسعه روستایی به روش تصمیم گیری چند معیاره فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همانگونه که روابط سازمانی حاکم در فضای جغرافیایی سکونتگاه های انسانی بر کیفیت توسعه و زیر ساخت های آن موثر واقع می شوند. خود نیز متأثر از روندهای مکانی- فضایی و رویکردهای توسعه به گو نه ای متفاوت تعریف، تنظیم و در گستره ی مکانی خود تأثیر گذار می گردند. بر این مبنا در این مقاله سعی شده است تا به کمک برخی از شاخص های اجتماعی- اقتصادی، ضمن تعیین میزان توسعه یافتگی نقاط روستایی مستقر در قلمرو تحقیق (بخش سامان از توابع استان چهارمحال و بختیاری)، ارتباط بین توسعه ی روستایی و سازمان فضایی حاکم مورد ارزیابی قرار گیرد. روش چند معیاره ی فازی از سویی و نتایج طرح ساماندهی فضا و سکونتگاه های روستایی از سوی دیگر به ترتیب مبنای سنجش سطوح توسعه در 23 نقطه ی روستایی و تبیین سازمان فضایی حاکم بر پهنه ی پژوهش و در نتیجه نیل به اهداف پاسخ به پرسش-ها بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نقاط روستایی موجود علی رغم داشتن شرایط محیطی تقریبا همگن، با توجه به جایگاه و عملکرد متفاوت مکانی- فضایی از لحاظ میزان برخورداری و سطح توسعه یافتگی نیز تفاوت های قابل ملاحظه ای دارند. همچنین سطح برخورداری دهستان ها در هر یک از ابعاد اجتماعی- اقتصادی با یکدیگر برابر نیست. این تفاوت ها لزوم بازنگری و اجرای دقیق و کامل طرح ساماندهی فضا و سکونتگاه های روستایی را برای نیل به یک توسعه یکپارچه و متوازن اجتناب ناپذیر می نماید.
بررسی و ارزیابی سرمایة اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در بین روستاییان (مطالعة موردی: منطقة اورامانات استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر که از نوع مطالعة توصیفی ـ همبستگی است، بررسی و تحلیل سرمایة اجتماعی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن درمیان روستاییان منطقة اورامانات است. جامعة آماری این تحقیق، 22279 خانوار روستایی ساکن در چهار شهرستان واقع در منطقة اورامانات استان کرمانشاه هستند که به روش نمونه گیری طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران، 280 خانوار به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسش نامه بود که روایی و پایایی آن با انجام پیش آزمون و تحلیل داده های پرسش نامة یادشده و محاسبة ضریب KMO و ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. همة محاسبات آماری این پژوهش به وسیلة نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که 9/55% (559/0 =R2) از واریانس تغییرات متغیر وابسته، توسط 6 متغیر مستقل سن، سطح اراضی، رضایت کلی از زندگی، درصد درآمد از شغل اصلی و شغل راننده تبیین می شود.