فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناخت نیازهای خدماتی کارآفرینان امکان ارائه خدمات مناسب از سوی دولت به کارآفرینان را فراهم می سازد. هدف از این پژوهش شناسایی نیازهای خدماتی کارآفرینان کشاورزی می باشد. جامعه آماری شامل 260 نفر از کارآفرینان کشاورزی شهرستان کرمانشاه بودندکه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 152 نفر تعیین شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد که "بازاریابی محصولات" مهم ترین نیاز خدماتی از دیدگاه کارآفرینان کشاورزی می باشد و نیازهای "مشاوره فنی"، "آشنایی با روش های کسب سرمایه" و "یادگیری مهارت های ارتباطی" در اولویت های بعدی قرار دارند. همچنین نتایج به دست آمده از آزمون من وایتنی نشان داد که بین کارآفرینان کشاورزی بر حسب مکان فعالیت و جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر کارآفرینان کشاورزی ساکن روستا در جنبه های ارتباطی و آموزشی و زنان کارآفرین در جنبه مدیریت و برنامه ریزی نیاز بیشتری به ارائه خدمات دارد.
تحلیل ارتباط استراتژی های تنوع تأمین معاش با مدیریت اراضی کشاورزی مورد: مناطق روستایی شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A Survey of the Environmental Effects on the Livability of Rural Areas (Case Study: Villages of Buin Zahra County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Every human being, regardless of the city or village that he Lives, in pursuit of a desirable and satisfying life needed fields and factors to enable a person to provide comfort and long-term well-being for himself and his community. To some authors this condition is synonymous with livability or suitable conditions for life, in general, it refers to a set of objective characteristics that make a place in point is that people tend to live in the present and future. The aim of this study is to evaluate the environmental factors affecting the livability of rural areas and tried to answer the question of whether environmental factors affect the livability of rural areas or not?
Design/methodology/approach: The nature of this study is applied, and it uses the descriptive-analytical method. Data was collected by documentary study and field studies (questionnaires, interviews, and direct observation). The population statistic was the rural area of the city of Buin Zahra. 211 households were chosen through Cochran formula. To analyze the data descriptive statistics (mean, standard deviation) and comparative statistics (correlation analysis, one sample t-test, ANOVA) were used.
Finding: The results showed that the livability of the villages in all dimensions is moderate. The results of analysis of variance showed that the environmental factors affecting the livability of the villages have significant differences in all indicators. Furthermore, the analytical results indicated that the correlation between habitability and environmental factors are significant and there is a positive relationship between them. By promoting the quality of environmental factors, the livability of rural areas will be upgraded.
Originality/value: Due to their lifestyle and livelihood, villagers are the direct beneficiaries of environmental resources (i.e., water, soil, forest, grassland); therefore, environmental factors should be considered in the development of a village and its livability because the preservation of the environment against pollution and destruction of the village and its values is especially important. This study aimed to explain the effects of environmental factors on the livability of rural areas and finally offers some recommendations for improving and promoting the rural environment factors.
طراحی الگوی معیشت زیست بوم پایدار در روستای هجیج با استفاده از نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت راز و رمزهای بقای مجتمع های زیستی مانند زیست بوم های پایدار و سازوکارهای بومی در معیشت پایدار این جوامع می تواند روزنه ای برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی باشد. در این پژوهش روستای هجیج به عنوان نمونه ای از یک منطقه بومی و هدف گردشگری با داده های طبیعی و فرهنگی بسیار، به صورت کیفی با کاربرد روش نظریه بنیانی مبتنی بر رویکرد ترکیبی، کاربردی و اکتشافی موردمطالعه قرار گرفت تا بتوان راز این ماندگاری را کشف کرد.در این راستا 53 نفر سرپرست خانوار از 171 خانوار این روستا (با جمعیت 571 نفر) به شیوه نمونه گیری هدفمند با رویکرد زنجیره ای مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند قرار گرفتند. علاوه بر آن، از مشاهده مستقیم، بررسی اسناد و تجارب شخصی نیز بهره گرفته شد. سپس، نتایج تحلیل محتوا گردید. با کدگذاری محوری و طی روند خط سیر داستانی از 4 مقوله، 20 زیر مقوله و 132 مفهوم، الگوی پارادایمی مطالعه به عنوان الگوی معیشت زیست بوم پایدار هجیج ارائه شد. الگوی مبتنی بر نتایج، نشان داد که مردم این روستا با بهره گیری از مجموعه ای از داشته های طبیعی، اجتماعی، انسانی، فیزیکی، دانش بومی و فرهنگی، راهبردهای متنوعی را برای نگهداری زیست بوم خود از دیرباز در پیش گرفته اند. اما هجوم پیامدهای منفی و عنصرهای مداخله گر، زندگی این الگوی پایدار را در زمان کنونی به خطر انداخته که نیازمند توجه جدی است.
تبیین مدل توسعه سیستم گردشگری روستایی با استفاده از نظریه آشوب و مدل باتلر (مورد مطالعه: روستای مصر، شهرستان خور و بیابانک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
222 - 235
حوزههای تخصصی:
به دلیل حساسیت بالای روستاهای مناطق بیابانی و توان های گردشگری آن، برنامه-ریزی برای توسعه گردشگری روستایی، نیازمند تبیین سیستم توسعه گردشگری است. روستای مصر، یکی از مهم ترین فضاهای گردشگری شهرستان خور و بیابانک است که در طی سال های گذشته، رشد فعالیت های گردشگری را تجربه کرده است. بنابراین، این پژوهش با هدف شناسایی مدل ارزیابی سیستم گردشگری روستا و تبیین آن با نظریه های مقاصد گردشگری انجام شده است. بدین منظور، داده ها از طریق مصاحبه، گفتگو و مشاهدات میدانی گرد آوری و با بهره گیری از مبانی نظری موجود تهیه شده و از طریق روش تحلیل محتوای کیفی، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و در نهایت، مدلی برای تبیین روند سیستم گردشگری آن ارائه شد. نتایج مدل حاکی از تأثیرگذاری قابل توجه آثار هنری در عرضه گردشگری و نقش کلیدی کارآفرینان در توسعه سیستم گردشگری است که در مراحل بعدی به تدریج تکامل یافته است. همچنین میزان انطباق مدل با نظریه آشوب و مدل باتلر، بررسی گردید که از منظر نظریه آشوب، این سیستم با رویکرد اثر پروانه ای و سازگاری پویا سازگار بوده و از منظر مدل باتلر، روستای مصر در انتهای مرحله مشارکت و حرکت به سمت توسعه قرار دارد و به نظر می رسد تخریب خلاق نظریه آشوب با مرحله مشارکت چرخه حیات، سازگاری بیشتری دارد.
Addressing Barriers of Rural Development under Drought(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Several models of rural development have been proposed but they have failed to adequately explain why development stagnates in certain regions. To fill this knowledge gap, this qualitative research was conducted. Design/methodology/approach- Based on focus group interviews with farmers and semi-structured interviews with rural managers and experts from two sub-counties in Kherameh, Fars province, the barriers of rural development under drought were investigated. Finding- Various adaptation strategies, such as changing cropping pattern, developing greenhouses and rising mushroom, quail and ostrich, have been applied by farmers in order to reduce the negative impacts of drought and water scarcity. However, different barriers including climate variability, quantitative and qualitative reduction of water resources, unemployment and lack of sustainable job opportunities, limitation of financial resources and investment, inefficiency of institutional supporting policies, limitation of budgets and loans, and uncertainty about future of agriculture have prevented rural areas from development. Practical implications - Continuous monitoring of drought and developing early warning systems, consensus about distribution of common water resources, water conveyance from other regions and considering water subsides, local participation in development planning, encouraging research institutes to focus their research on investigating and producing water resistance crops, improving drought management information through effective extension services and linking urban-based businesses with small-scale crop producers are offered to improve rural development in this drought prone area. Originality/value- Given that a similar study has not been conducted about rural development traps under drought, the findings of this study can be used by rural development planners and practitioners.
تحلیل جغرافیایی پراکنش شاخص های کالبدی مسکن روستایی ایران با رویکرد توزیع مطلوب فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل جغرافیایی و در رأس آن بحث سامان د هی فضایی روندی برای بهره سازی، آرایش منطقی، حفظ تعادل، توازن و هماهنگی در فضای جغرافیایی و جلوگیری از بروز عدم تعادل و بازتاب های تخریبی و منفی در فضای سرزمین است. تحقیق حاضر سعی دارد تا با گردآوری سنجه های مطلوب در بعد شاخص کالبدی مسکن، میزان برخورداری مناطق روستایی ایران از این شاخص ها را مشخص کرده و به کمک تکنیک های رایج، به رتبه بندی و سطح بندی این مناطق جهت تحلیل موضوع توزیع مطلوب فضایی در بعد کالبدی مسکن بپردازد و راه کارهای توسعة متعادل و برون رفت از حالت افتراق فضایی را پیشنهاد دهد.
روش: رویکرد حاکم بر این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و ماهیت آن می تواند کاربردی باشد. به این منظور داده های آماری مورد نظر، از سازمان مرکز آمار ایران، اخذ و جهت سنجش داده ها از پرسش نامه ای در قالب نظرات خبرگان و صاحب نظران که شامل ۲۰ کارشناس و متخصص صاحب نظر در این زمینه است، استفاده شده است. جهت تحلیل و وزن گذاری داده های پژوهش نیز از مدل تأپسیس فازی و ویکور استفاده شده است. سپس، نتایج حاصل از این مدل ها با استفاده از تکنیک-های (میانگین رتبه ها، روش بردا و کپ لند) ادغام شده است و جهت روشن شدن ارتباط بین شاخص های کالبدی روستایی مسکن با عامل جمعیت روستایی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.
یافته ها: نتایج به دست آمده به روشنی بیان گر نوعی ناهماهنگی بین موضوع پژوهش با رویکرد توزیع فضایی است؛ به طوری که تحلیل فضایی شاخص های مسکن، نشان دهندة این واقعیت است که بین استان های ایران از لحاظ شاخص های مسکن روستایی تفاوت معناداری وجود دارد.؛ به طوری که در استان های مرکزی و شمالی شاهد وزن مطلوبی تری نسبت به اغلب استان های جنوب و جنوب شرقی که به طور نسبی کم ترین ضریب شاخص های مسکن روستایی را از آن خود کرده اند، هستیم. این مسأله به نوعی گرایش به سمت عدم تعادل را نشان می دهد.
اصالت و ارزش: شایان ذکر است که مطالعة کمّی در زمینة شاخص های کالبدی مسکن روستایی با رویکرد و تکنیک به کاررفته صورت گرفته است و اگر پژوهشی صورت گرفته است، بر روی مناطق شهری بوده که همین مسأله می تواند باعث تمایز پژوهش حاضر از سایر تحقیقات شود.
تحلیل عوامل مؤثر بر گرایش روستائیان به دریافت تسهیلات بهسازی مسکن روستایی مورد مطالعاتی: (دهستان مهروئیه- شهرستان فاریاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به آسیب پذیری شدید مساکن روستایی، پرداخت اعتبارات ارزان قیمت به روستاییان به عنوان یکی از مهم ترین راهبردهای بهسازی مسکن در کشور، به ویژه در دهه اخیر بوده است. بنابر این مطالعه و بررسی عوامل مؤثر بر گرایش روستاییان به دریافت این تسهیلات، یکی از مهم ترین مسائلی است که می تواند در اجرای موفق این راهبرد نقش مؤثری ایفا نماید. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر گرایش روستائیان به دریافت تسهیلات بهسازی مسکن روستایی و بر اساس روش میدانی در دهستان مهروئیه شهرستان فاریاب استان کرمان انجام شده است. روش تحقیق به صورت اسنادی-تحلیلی و میدانی بوده و داده های میدانی با پرسشنامه جمع آوری شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS ، استفاده شده است. همچنین سطح پایایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 73/0 است. جامعه آماری این تحقیق را خانوارهای دهستان مهروئیه تشکیل می دهند که در بین سال های 1392-1386 از تسهیلات بهسازی مسکن استفاده نموده اند. تعداد این خانوارها شامل 1078 واحد می باشد و حجم نمونه با روش نمونه گیری کوکران 200 خانوار محاسبه شد که با استفاده از روش طبقه ای با انتساب متناسب در بین روستاهای دهستان مهروئیه توزیع گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد، بین دریافت تسهیلات بهسازی و فقدان مسکن ملکی ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین وضعیت اجتماعی، اقتصادی و اداری- اجرایی بر ایجاد گرایش به دریافت تسهیلات مسکن روستایی نقش تعیین کننده ای دارند، و با بررسی مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی و اداری- اجرایی مشخص گردید که مؤلفه اجتماعی بیشترین اهمیت را داشته است.
تحلیل ساختاری شاخص های توسعه ی پایدار روستایی مورد: دهستان های شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین گام در ارزیابی نابرابری های فضایی روستایی، شناخت دقیق ادبیات این حوزه و به تبع آن، تبیین و تحلیل شاخص های توسعه ی پایدار روستایی است. در این راستا پژوهش حاضر به مطالعه ی دهستان های شهرستان صومعه سرا پرداخته است. با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی و از گونه ی تکاملی (توسعه ای) است. جامعه ی آماری، دهستان های شهرستان صومعه سرا و حجم نمونه شامل 20 تن از خبرگان، یعنی متخصصان و مسئولان اجرایی در حوزه های توسعه ی پایدار روستایی هستند. ابتدا به منظور اعتبارسنجی، شاخص های برداشت شده از مطالعات کتابخانه ای، بر اساس ابعاد توسعه ی پایدار روستایی مطابق طیف لیکرت، در قالب 15 معیار و 144 زیر معیار، مورد سنجش خبرگان قرار گرفته است. در ادامه به منظور توصیف و تحلیل شاخص هایی که بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را دارند، از روش تحلیل ساختاری استفاده شد. این روش برای تحلیل روابط میان متغیرها به ویژه در سیستم های گسترده با ابعاد متعدد به کار می رود و یکی از روش های پرکاربرد در حوزه ی آینده پژوهی است. نتایج نشان می دهد که متغیرهای «ریسک»، «میزان سرمایه گذاری دولت در امور زیربنایی» و «اعتبارات تخصیص یافته به فصل عمران و نوسازی روستا» هستند. این متغیرها ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل شدن به بازیگران کلیدی سیستم را دارند و ماهیت ناپایدارشان، نقطه ی انفصال سیستم است. متغیرهای «هدف»، «(کنترل) روند مهاجرت ها»، «میزان امید به زندگی» و «درآمد حاصل از مشاغل پایدار» است. این متغیرها، بیش از اینکه تأثیرگذار باشند، تأثیرپذیرند و نتایج تکامل سیستم هستند. میزان امید به زندگی در روستاهای شهرستان علاوه بر جهان بینی، باورها و تجربیات فردی و اجتماعی، وابسته به امکانات و خدمات در دسترس روستائیان نیز است. عواملی که امید به زندگی روستائیان، به ویژه جوانان را تحت تأثیر قرار می دهد، دغدغه هایی چون امنیت و پایداریِ اشتغال و دسترسی به کیفیت بالای امکانات و خدمات مدرن است. مسئله ی مهاجرت نیز در ارتباط مستقیم با شاخص امید به زندگی قرار می گیرد.
بررسی تأثیر رواج گردشگری خانه های دوم بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی مطالعة موردی: شهرستان کلاردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی و پیرو آن گردشگری خانه های دوم نتیجة تحولات گستردة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه پس از جنگ جهانی دوم است. در کشور ما، به ویژه در نواحی کوهستانی مجاور شهرهای بزرگ و همچنین در سواحل دریای خزر از چند دهة گذشته، خانه های دوم با هدف گذراندن اوقات فراغت گسترش یافته است. این مقاله با هدف تأثیر گردشگری خانه های دوم بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی در شهرستان کلاردشت انجام شده است. پژوهش حاضر، از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. در این پژوهش برای گرد آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش، 9 سکونتگاه روستایی شهرستان کلاردشت است که در آن ها ساخت خانه های دوم چشمگیر بوده است. در سطح روستاها، حجم نمونة خانوارهای بررسی شده براساس فرمول کوکران، 200 خانوار بوده است که به صورت تصادفی ساده از بین روستاییان و مالکان خانه های دوم انتخاب شده اند. با بررسی ابعاد و شاخص های متغیرهای پژوهش، مشخص شد بیشترین مقدار متغیر رواج گردشگری در روستای پی قلعه (50/2) و دربارة متغیر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی، بیشترین مقدار در روستای طایب کلا (09/3) است. همچنین شدت تأثیر متغیر توسعة گردشگری خانه های دوم بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی، حدود 40 درصد برآورد شده، این نسبت در جامعة روستاییان حدود 4/44 و در بین مالکان خانه های دوم حدود 5/24 درصد است که تأثیر متوسط گردشگری خانه های دوم را در سطح منطقه نشان می دهد. با توجه به آزمون رگرسیون گام به گام در مرحلة دوم شاخص ایجاد مشاغل جدید مرتبط با گردشگری با ضریب 12 درصد بیشترین تأثیر را دارد و پس از آن ساخت وسازهای جدید با ضریب 6/8 درصد در ردیف دوم قرار گرفته است.
بررسی تمایلات رفتاری باغداران شهرستان دشتستان نسبت به حفاظت از آب با استفاده از تئوری ارزش- باور- هنجار استرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی تمایلات رفتاری باغداران نسبت به حفاظت از آب با استفاده از تئوری ارزش- باور- هنجار استرن است.
روش: جامعه آماری این پژوهش را باغداران شهرستان دشتستان تشکیل می دهند که از ۳۰۰ نفر آن ها به شیوه نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی، اطلاعات گردآوری شد. این پژوهش به شیوه پیمایش و با ابزار پرسش نامه صورت گرفته است. روایی پرسش نامه توسط اعضای هیأت علمی بخش ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رامین خوزستان و پایایی آن از طریق مطالعه راهنما (۹۲/۰- ۶۰/۰) تأیید شد.
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد، ارزش های بوم گرایانه به طور مستقیم و معنی داری بر روی باورهای زیست محیطی باغداران (یعنی یک جهان بینی اکولوژیکی، آگاهی از پیامدها، انتساب مسؤولیت) تأثیر می گذارند. باورهای زیست محیطی، هنجارهای اخلاقی را به طور مستقیم تحت تأثیر قرار می دهند و هنجارهای اخلاقی نیز به طور مستقیم و معنی داری بر روی تمایلات رفتاری باغداران تأثیر می گذارند (۴۶/۰ R۲=).
محدودیت ها: از محدودیت ها و مشکلات این پژوهش می توان به مشکلات تردد به باغ های مورد مطالعه، زمان بربودن جهت توزیع و جمع آوری پرسش نامه و دشواربودن تکمیل پرسش نامه با توجه به مشغله کاری اکثر باغداران اشاره کرد.
راه کارهای عملی: شناسایی و معرفی الگوهای باغداران موفق در زمینه فعالیت های حفاظت از محیط زیست و فرآهم آوردن فرصت ملاقات آن ها با سایر باغداران که می تواند نقش مهمی در افزایش آگاهی عمومی باغداران از این گونه فعالیت ها، تقویت حس مسؤولیت پذیری و در نهایت، افزایش تمایلات رفتاری آن ها در راستای حفاظت از محیط زیست، به خصوص منابع طبیعی هم چون آب داشته باشد، از مهم ترین پیشنهادهای این مطالعه می باشد.
اصالت و ارزش: نوآوری این مقاله در بررسی و شناسایی عواملی است که می تواند تمایلات رفتاری کشاورزان را نسبت به حفاظت از آب افزایش دهد. از آن جا که تا کنون تحقیقات بسیار کمی در این زمینه در ایران انجام شده است، نتایج حاصل می تواند راه گشای اتخاذ تصمیمات و اقدامات سیاست گذاران در سازمان دهی و حل مسائل مربوط به بحران کم آبی به وجود آمده در کشورمان شود.
عوامل مؤثر بر رضایت گردشگران از فضای گردشگری روستایی در ناحیه خرقان شهرستان بوئین زهرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رسیدن به توسعه روستایی یکی از دغدغه های دولت ها، به ویژه در کشورهای در حال توسعه است. روستاها با دارا بودن منابع طبیعی و کشاورزی، با مسائل و مشکلات فراوانی روبرو هستند. این مسئله باعث شده است که در سال های اخیر بار دیگر، توسعه روستایی مورد توجه نظریه پردازان، برنامه ریزان و مجریان حکومتی قرار گیرد. یکی از راهبردهایی که در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته و حتی در برخی از این کشورها به اجرا درآمده است و نتایج مثبتی به همراه داشته، توسعه و گسترش گردشگردی در نواحی روستایی است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر میزان رضایت گردشگران از فضای گردشگری روستایی در ناحیه خرقان شهرستان بوئین زهرا است. نوع تحقیق کابردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. جامع آماری این تحقیق، 100 نفر از گردشگران در منطقه مورد مطالعه به صورت تصادفی مورد سنجش قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که اصلی ترین ضعف موجود در روستا در جذب و توسعه ی گردشگری، عدم وجود آب و هوای مناسب در فصلهای مختلف با ارزش میانگین50/2بوده است و مهمترین نقطه قوت روستا در توسعه ی گردشگری با ارزش میانگین 55/3 مربوط به دسترسی به زیرساخت های خدماتی – بهداشتی در روستا است. همچنین یافته ها تحلیل عاملی نشان داد که وجود آب و هوای مناسب در فصل های مختلف می تواند باعث توسعه ی فضای گردشگری شود، که مقدار بار عاملی این متغیر 864/0 است. و اصلی ترین نقطه ضعف در راستای توسعه ی فضای گردشگری با توجه به تحلیل عاملی تعاملات بین مردم و گردشگران با بار عاملی 532/0 بوده است.
سنجش پتانسیل های انرژی خورشیدی در توسعه سکونتگاه های روستایی مورد: شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از انرژی های تجدیدپذیر از گذشته های دور مورد توجه بشر بوده است. برخی کشورها، تلاش دارند تا انرژی های تجدیدپذیری نظیر انرژی خورشیدی را به علت داشتن مزایای ویژه مانند عدم آلودگی های زیست محیطی، فراوانی، فناناپذیری و دسترسی پایدار، آن را به تدریج جایگزین انرژی فسیلی نمایند. پتانسیل انرژی خورشیدی بسترمناسبی برای توسعه اقتصادی روستاهای حاشیه مناطق و نواحی که دور از کانون های شهری یا مراکز روستایی پرجمعیت استقرار دارند، فراهم می کند. در برخی از کشورها به رغم وجود شرایط مناسب آب و هوایی، به دلایل مختلفی هنوز استفاده از انرژی خورشیدی متناسب با پتانسیل ها نیست. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی برای تبیین پتانسیل های انرژی خورشیدی برای توسعه اقتصاد روستایی بخش کامفیروز شهرستان مرودشت، براساس جامعه آماری 1825 خانوار، بر روی 270 نمونه تصادفی انجام شده است. پتانسیل و فرآیند ایجاد و گسترش انرژی خورشیدی به مثابه مؤلفه اثرگذار، به کمک 34 گویه در قالب شاخص هایی همچون آموزش و آگاهی بخشی، دانش و اطلاعات، اعتمادسازی، ظرفیت سازی، مشارکت و شراکت در سرمایه گذاری، سنجیده شده است. مؤلفه اثرپذیر پژوهش نیز از طریق 106 گویه در ابعاد نظام محیطی، نظام اجتماعی اقتصادی و کالبدی توسعه سکونتگاه ها سنجیده شده است. نتایج نشان می دهد که به کارگیری انرژی خورشیدی، در پایداری و توسعه اجتماعی اقتصادی سکونتگاه های روستایی مؤثر است. در حقیقت، شکل پذیری و گسترش فناوری انرژی خورشیدی برای بهبود فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی روستایی، بهبود فعالیت های اجتماعی و بهبود شاخص های محیط طبیعی و شاخص های زیربنایی و خدماتی روستایی بسیار کلیدی است. بنابراین، توجه به بهبود وضعیت آموزش و اطلاع رسانی و حمایت از روستاییان برای افزایش میزان بهره گیری و مشارکت و سرمایه گذاری در به کارگیری انرژی خورشیدی، پیشنهاد می شود.
تحلیل الگوی فضایی نظام سکونتگاهی استان گیلان در ارتباط با عوامل طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیرپذیری کالبدی و عملکردی سکونتگاه ها از محیط طبیعی امری مسلم و انکارناپذیر است. در این ارتباط عوامل عدیده ای نقش ایفا می کنند و متأثر از آن مکانیابی، ایجاد، گسترش فیزیکی، جمعیت پذیری و ... در سکونتگاه های انسانی به نحو متفاوتی شکل می یابد. این پژوهش با هدف بررسی تحلیل الگوی فضایی نظام سکونتگاهی استان گیلان، تحت تأثیر عوامل طبیعی شکل گرفته است. در این مسیر سوال اصلی پیش روی تحقیق، میزان تأثیر عوامل طبیعی بر الگوی فضایی نظام سکونتگاهی استان است. نظام سکونتگاهی استان گیلان بر اساس سرشماری اخیر شامل 2990 نقطه می باشد که به صورت تمام شماری مورد توجه است. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است که در آن مطالعات اسنادی و روش های تحلیل آمار فضایی در نظام اطلاعات جغرافیایی با روش تحلیل همبستگی خودکار فضایی مبتنی بر شاخص مورن I مورد توجه است. نتایج حاکی از آن است که هرچند نظام سکونتگاهی استان گیلان از منظر جمعیت متمرکز نیست اما از نظر تمامی متغیرهای مورد بررسی (ارتفاع، شیب، جهت شیب، بارش، دما، تبخیر و تعرق، فاصله از آب های سطحی و پوشش گیاهی طبیعی) تمرکز بالایی در توزیع نقاط سکونتگاهی در سطح استان مشاهده شده و همبستگی فضایی تمامی متغیرها با الگوی توزیع فضایی شکل گرفته، از نظر آماری معنادار است.
بررسی وضعیت احساس امنیت در برابر سرقت و شناسایی تعیین کننده های آن در سکونتگاه های روستاییِ شهرستان روانسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت مفهومی چند بعدی و پیچیده است که برای داشتن یک جامعه پویا و سالم، دستیابی به سطح قابل قبولی از آن، از الزامات اساسی است. یکی از مهم ترین ابعاد امنیت، احساس امنیت شهروندان در برابر سرقت است. در سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی شهرستان روانسر، طی چند سال اخیر تاکنون، سرقت احشام، محصولات زراعی و ماشین آلات کشاوری و ...، دارای رشد چشمگیری بوده است. به طوری که چندین خانوار به علت سرقت، مقدار قابل توجهی از سرمایه های خود را از دست داده و تعداد قابل توجهی به اجبار منابع معیشتی خود را فروخته و یا اقدام به مهاجرت از روستاها نموده اند. هدف از پژوهش حاضر، که از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی می باشد، بررسی وضعیت احساس امنیت در برابر سرقت و شناسایی تعیین کننده های آن در سکونتگاه های روستایی واقع در بخش مرکزی شهرستان روانسر می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار روستایی بخش مذکور تشکیل می دهد و با توجه به محدودیت های مالی و زمانی، محققان قادر به بررسی نظرات کلیه سرپرستان خانوار روستایی نبوده و با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، 200 نفر را به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته اند. ابزار اصلی پژوهش جهت گرداوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن با رعایت اصول علمی، به تأیید نهایی رسیده است. نتایج نشان داد: شایع ترین نوع سرقت در روستاهای بخش مرکزی شهرستان روانسر، سرقت احشام و سرقت ماشین آلات و ادوات کشاورزی بوده و میانگین محاسبه شده برای احساس امنیت 63/2 می باشد که نشان دهنده وضعیت نامناسب احساس امنیت در محدوده مطالعاتی می باشد. نتایج مدل نهایی برازش شده رگرسیون چند متغیر نشان داد چهار متغیر مرتبط با احساس امنیت روستاییان بخش مرکزی شهرستان روانسر، توانسته اند 57 درصد واریانس متغیر وابسته پژوهش را تبیین نمایند. متغیرهای شناسایی شده به ترتیب میزان بیشترین ضرایب رگرسیونی استاندارد شده آن ها عبارت اند از: فاصله تا مراکز امنیتی (321/0-)، فاصله از جاده اصلی (278/0)، سرمایه اجتماعی (273/0) و مالکیت منابع سرمایه ای (152/0-). دقت در نوع و میزان اثر متغیرهای فوق، می تواند ابزار مناسبی برای حل مسأله احساس امنیت در محدوده مورد مطالعه باشد.
تحلیلی بر اثرات سرمایه اجتماعی در اخلاق زیست محیطی روستاییان مطالعه موردی: دهستان چایپاره بالا؛ شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بروز بحران های زیست محیطی ناشی از دخالت بی رویه انسان باعث شده است اندیشه های مربوط به نحوه تعامل انسان با محیط و از جمله مفهوم اخلاق و جایگاه آن در حفظ و بهره برداری بهینه از محیط زیست مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته و ضرورت ارزیابی مواضع کنونی انسان نسبت به طبیعت با توجه به ابعاد اخلاقی و معنوی مورد تأکید قرار گیرد. تحقیق حاضر به تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی در اخلاق زیست محیطی روستائیان پرداخته است. نوع تحقیق، کاربردی و ماهیت و روش آن توصیفی - تحلیلی می باشد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمارهای توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (کای دو و رگرسیون خطی) صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، روستاهای دهستان چایپاره بالای شهرستان زنجان است که در سرشماری سال 1390 دارای 15022 نفر جمعیت و در قالب 3584 خانوار بوده است. واحد تحلیل، خانوارهای روستایی ساکن در این دهستان می باشند، به منظور سازگاری درونی و پایایی پرسشنامه گویه های طرح شده از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که مقدار آن 86/0 درصد به دست آمد. نتایج تحقیق نشان دهنده وجود تفاوت معنادار آماری میان متغیر وابسته اخلاق زیست محیطی و متغیر مستقل سرمایه اجتماعی است. بررسی های پژوهش حاضر نشان می دهد براساس سرمایه اجتماعی، تفاوت معناداری در میزان اخلاق زیست محیطی روستایی به دست آمده و جهت این رابطه نیز مثبت برآورد شده است که نشان دهنده وجود رابطه مستقیم می باشد. براین اساس می توان گفت که با افزایش سرمایه اجتماعی، میزان اخلاق زیست محیطی نیز افزایش پیدا می کند.
ارزیابی کیفیت محیطی مقصدهای گردشگری روستایی (مطالعه موردی: محور قلعه رودخان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تمام کشورها، هدف اصلی، دستیابی به توسعه پایدار است. در این زمینه استراتژی توسعه گردشگری می تواند در دستیابی به این هدف مفید باشد. توجه به سطوح مختلف توسعه جامع یعنی توسعه منطقه ای، از پیش شرط های موفقیت توسعه ملی است. یکی از بخش های اقتصادی که در توسعه روستایی کمتر به آن توجه شده است، گردشگری روستایی می باشد. در این میان، آنچه حائز اهمیت قابل توجهی است کیفیت محیط هایی است که گردشگری در آن ها رخ می دهد. بحث های مربوط به کیفیت محیطی امروزه به یکی از مهم ترین مباحث در تحقیقات روانشناسان، اکولوژیست های گردشگری و جغرافیدانان تبدیل شده است. فراهم نمودن تسهیلات یا خدمات با کیفیت برای گردشگران، بخش اساسی و مهمی برای توسعه یک محصول پایدار است. کیفیت محیط سکونتگاه های انسانی و به ویژه نواحی روستایی، گردشگری، بستگی زیادی به کیفیت زیرساخت ها و مدیریت مناسب آن دارد. این وضع می تواند در تصویر ذهنی و رضایتمندی ساکنان محلی و گردشگران مؤثر باشد. با توجه به اهمیت کیفیت محیط و مؤلفه های مختلف مربوط به آن در توسعه گردشگری روستایی، پژوهش حاضر به منظور ارزیابی کیفیت محیطی مقصدهای گردشگری روستایی در محور قلعه رودخان شهرستان فومن انجام شده است.
عوامل مؤثر بر فرآیند شبکه ای قابلیت تحرک نقاط روستایی در بخش مرکزی شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت تحرک به معنی جابجایی مردم و کالاها از نقطه ای به نقطه دیگر در نظر گرفته می شود که به زیرساخت های حمل و نقل وابسته بوده و از اهمیت زیادی در توسعه پایدار نواحی روستایی برخوردار است. بهبود قابلیت تحرک می تواند اثرات مستقیم و غیرمستقیم گوناگونی در بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی نواحی روستایی داشته باشد. با توجه به اینکه قابلیت تحرک مناسب از جمله معضلات پویایی، به ویژه پویایی اقتصادی نقاط روستایی کشور بوده، تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت تحرک در نقاط روستایی بخش مرکزی شهرستان تبریز، عوامل مؤثر بر آن را مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور روش تحقیق توصیفی – تحلیلی مورد توجه قرار گرفت. ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق به عملیاتی نمودن مفاهیم و متغیرهای مطرح در سؤالات پرداخته شده و روایی آن به روش نظرسنجی از نخبگان مورد ارزیابی قرار گرفت و پس از تأیید جهت تعیین روابط علت و معلولی میان شاخص ها و در مرحله بعد جهت وزن دهی به نظرسنجی مجدد (15 نفر از متخصصان رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و برنامه ریزی حمل و نقل) اقدام گردید. سپس برای ارزیابی قابلیت تحرک، تکنیک فرآیند شبکه ای با بهره گیری از نرم افزار Super Decisions و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت تحرک نقاط روستایی مورد مطالعه از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS.24 استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز شامل 52 روستا تشکیل می دهد که داده های لازم به صورت تمام شماری از دهیاران آنها جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که در بین شاخص های قابلیت تحرک، شاخص های تعداد مسافران در فصول مختلف و جابجایی تولیدات باغی، بیشترین روابط علت و معلولی را با سایر شاخص های مطرح داشته است. به علاوه روستای کردکندی کمترین میزان قابلیت تحرک و مایان سفلی بیشترین قابلیت تحرک را دارد که این مسئله بیانگر اثر عوامل دیگری غیر از جمعیت صرف نواحی در میزان قابلیت تحرک آنها است. به علاوه بر اساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری، عامل فاصله بیشتر از سایر عوامل در قابلیت تحرک سکونتگاه های روستایی مؤثر بوده است.
سرمایه گذاری بخش خصوصی راهبردی برای مبارزه با فقر روستایی مورد شناسی: دهستان صائین قلعه، شهرستان ابهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخلافِ پیشرفت های عظیم اقتصادی در جهان، در حالِ حاضر میلیون ها نفر که بیشترشان در نواحی روستایی زندگی می کنند، همچنان در فقر به سر می برند. از آنجا که تأمین رفاه اجتماعی و کاهش فقر از جمله مهمترین اهداف هر نظام اقتصادی است؛ از این رو فراهم کردن شرایط مناسب برای زندگی تمامی اقشار جامعه، نیازمند برنامه ریزی و فراگرفتن راهبردهای مناسبِ تأمین مالی از قبیلِ سرمایه گذاری در توسعة روستایی با هدف تنوع بخشی به تأمین اشتغال و درآمد است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش سرمایه گذاری بخش خصوصی در کاهش فقر روستایی در روستاهای دهستان «صائین قلعه» از توابع شهرستان ابهر در استان زنجان می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامع ة آماری تحقیق 3343 خانوار ساکن در دهستان صائین قلعه است که طبق فرمول اصلاح شدة کوکران، 104 پرسشنامه به صورت تصادفی بین خانوارهای روستایی محدودة مورد مطالعه توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و استنباطی (آزمون t تک نمونه ای، ویلکاکسون و همبستگی ) و مدل ویکور بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، بین سرمایه گذارهای بخش خصوصی و کاهش فقر در روستاهای مورد مطالعه، رابطة معناداری وجود دارد؛ به طوری که اکثر میانگین ها برای مؤلفه های مورد ِنظر بالاتر از حد ّمتوسط بوده و نشان دهندة این است که سرمایه گذاری بخش خصوصی، توانسته است تغییرات معناداری را در مؤلفه های کاهش فقر روستایی مورد استفاده در تحقیق، در محدودة مورد مطالعه ایجاد کند. همچنین، تحلیل فضایی اثرگذاری سرمایه گذاری خصوصی بر روی شاخص های فقر روستایی در محدودة مورد مطالعه نشان می دهد که در بین نقاط روستایی دهستان، تفاوت برخورداری بسیار بالایی مشاهده می شود که در بین روستاهای نمونه، روستای «صائین قلعه» بهترین رتبه و روستای «ارهان» کمترین رتبه را در برخورداری از اثرات سرمایه گذاری خصوصی در بهبود شاخص های فقر روستایی دارند.
اثرات اجرای طرح هادی بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی (مطالعة موردی: بخش ثمرین در شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تهیه و اجرای طرح هادی روستایی، از مهم ترین اقدامات انجام شده در زمینة بازسازی، توسعه و ارتقای محیط های مسکونی و سالم سازی محیط زیست روستاییان است که جنبة کالبدی- فیزیکی دارد. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزش یابی اثرات اجرای طرح هادی بر ارتقای شاخص های توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی است.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت، از نوع کاربردی بوده و در زمرة تحقیقات ارزش یابی قرار می گیرد. جامعة آماری تحقیق شامل هفت روستای دارای طرح هادی اجراشده در بخش ثمرین (شهرستان اردبیل) بوده و دیدگاه ساکنان ارزیابی شده است. اطلاعات و داده های میدانی از طریق مشاهده و پرسش نامه گردآوری شد و در نرم افزارهای Excel و SPSS پردازش شده و با استفاده از آزمون آماری کای اسکوئر تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین اثرات اجرای طرح هادی بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی در حد «متوسط تا زیاد» بوده است. با بررسی شاخص های توسعة کالبدی در روستاهای مطالعاتی، شاخص «معابر و کانال های دفع آب های سطحی» متوسط و شاخص های «مسکن و ساخت وسازهای روستایی»، «کیفیت نظام کاربری زمین روستایی و مکان گزینی» و «کیفیت دسترسی به خدمات» در حد «زیاد» ارزیابی شده است. در نهایت، می توان گفت که اجرای طرح هادی بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی محدودة مطالعاتی تأثیر قابل توجهی داشته و در این زمینه موفق عمل کرده است.
راه کارهای عملی: نظارت ویژه و مستمر کارشناسان بنیاد مسکن بر عملیات اجرایی پیمان کاران، تشویق و حمایت از مؤسسات تأمین و توزیع مصالح ساختمانی در نواحی روستایی، تغییر دیدگاه بنیاد مسکن از نگاه کمّی گرایانه به تهیه و اجرای طرح و مبنا قرار گرفتن کیفیت و برگزاری کلاس های توجیهی نگه داری از پروژه های اجراشده توسط شورا و دهیار از جمله رهیافت های عملی این تحقیق است.
اصالت و ارزش: ارزیابی عملکرد طرح های هادی روستایی اقدامی ارزنده در راستای توسعه و هم چنین، ازبینبردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت این طرح ها است. با این حال، با توجه به فعالیت های انجام شده از سوی بنیاد مسکن استان و شهرستان اردبیل در محیط های روستایی، تا به حال هیچ گونه ارزیابی از اثرات این فعالیت ها در محدودة مطالعاتی انجام نگرفته و نقاط قوت و ضعف این طرح ها بررسی نشده است. بنابراین، پژوهش حاضر، اثرات اجرای این طرح ها را مورد توجه و ارزش یابی قرار داده است.