مطالب مرتبط با کلیدواژه

تکنیک ادغام


۱.

بررسی و تحلیل پراکنش خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی در کلانشهر اهواز (با استفاده از تکنیک ادغام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدمات شهر اهواز عدالت فضایی تکنیک ادغام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۶ تعداد دانلود : ۷۶۸
توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنها مترادف با عدالت اجتماعی است، زیرا عدم توزیع ناعادلانه منجر به ایجاد بحران های اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی و توزیع عادلانه نیز زمینه ساز توسعه متوازن مناطق شهری خواهد شد. بنابراین، پراکنش بهینه و اصولی خدمات و امکانات شهری، منطبق با عدالت اجتماعی، در فرآیند برنامه ریزی شهری از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل پراکنش خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی در سطح مناطق 7 گانه شهر اهواز است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی– تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه ی کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. جهت رسیدن به اهداف، 14 شاخص تعیین کننده خدمات عمومی انتخاب شده اند. سپس با استفاده از نظرات کارشناسان اقدام به میزان اهمیت شاخص ها در محیط فازی شد. برای تحلیل و رتبه بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی از مدل های تصمیم گیری چند معیار شامل تاپسیس فازی و ویکور و برای رسیدن به یک نتیجه ی واحد از تحلیل داده ها در مدل های مختلف، از تکنیک ادغام (میانگین وزن ها، روش بردا و کپ لند) استفاده شده است. تجزیه وتحلیل شاخص ها بیانگر آن است که مناطق 3 و 4 تقریباً در همه مدل های مورد استفاده، برخوردارترین مناطق و مناطق 6 و 7 پایین ترین برخورداری را از خدمات شهری دارند. همچنین یافته ها حاکی از آن است که شاخص های مذهبی، ورزشی و آموزشی در سطح مناطق نسبت به دیگر شاخص ها از تعادل بیشتری برخودار هستند.
۲.

تحلیل جغرافیایی پراکنش شاخص های کالبدی مسکن روستایی ایران با رویکرد توزیع مطلوب فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران مسکن روستایی تحلیل جغرافیایی تکنیک ادغام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۲ تعداد دانلود : ۵۳۵
هدف: تحلیل جغرافیایی و در رأس آن بحث سامان د هی فضایی روندی برای بهره سازی، آرایش منطقی، حفظ تعادل، توازن و هماهنگی در فضای جغرافیایی و جلوگیری از بروز عدم تعادل و بازتاب های تخریبی و منفی در فضای سرزمین است. تحقیق حاضر سعی دارد تا با گردآوری سنجه های مطلوب در بعد شاخص کالبدی مسکن، میزان برخورداری مناطق روستایی ایران از این شاخص ها را مشخص کرده و به کمک تکنیک های رایج، به رتبه بندی و سطح بندی این مناطق جهت تحلیل موضوع توزیع مطلوب فضایی در بعد کالبدی مسکن بپردازد و راه کارهای توسعة متعادل و برون رفت از حالت افتراق فضایی را پیشنهاد دهد. روش: رویکرد حاکم بر این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و ماهیت آن می تواند کاربردی باشد. به این منظور داده های آماری مورد نظر، از سازمان مرکز آمار ایران، اخذ و جهت سنجش داده ها از پرسش نامه ای در قالب نظرات خبرگان و صاحب نظران که شامل ۲۰ کارشناس و متخصص صاحب نظر در این زمینه است، استفاده شده است. جهت تحلیل و وزن گذاری داده های پژوهش نیز از مدل تأپسیس فازی و ویکور استفاده شده است. سپس، نتایج حاصل از این مدل ها با استفاده از تکنیک-های (میانگین رتبه ها، روش بردا و کپ لند) ادغام شده است و جهت روشن شدن ارتباط بین شاخص های کالبدی روستایی مسکن با عامل جمعیت روستایی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده به روشنی بیان گر نوعی ناهماهنگی بین موضوع پژوهش با رویکرد توزیع فضایی است؛ به طوری که تحلیل فضایی شاخص های مسکن، نشان دهندة این واقعیت است که بین استان های ایران از لحاظ شاخص های مسکن روستایی تفاوت معناداری وجود دارد.؛ به طوری که در استان های مرکزی و شمالی شاهد وزن مطلوبی تری نسبت به اغلب استان های جنوب و جنوب شرقی که به طور نسبی کم ترین ضریب شاخص های مسکن روستایی را از آن خود کرده اند، هستیم. این مسأله به نوعی گرایش به سمت عدم تعادل را نشان می دهد. اصالت و ارزش: شایان ذکر است که مطالعة کمّی در زمینة شاخص های کالبدی مسکن روستایی با رویکرد و تکنیک به کاررفته صورت گرفته است و اگر پژوهشی صورت گرفته است، بر روی مناطق شهری بوده که همین مسأله می تواند باعث تمایز پژوهش حاضر از سایر تحقیقات شود.
۳.

تحلیل فضایی شاخص های توسعه مسکن روستایی با تأکید بر نابرابری درون منطقه ای (مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی)

کلیدواژه‌ها: عدالت فضایی شاخص های مسکن تکنیک ادغام مسکن روستایی آذربایجان غربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۲۰۴
مسکن به عنوان یک نیاز اساسی و به عنوان نمودی از ایفای نقش های اساسی انسان، پدیده ای جغرافیایی بوده و نقش مهمی نیز در توسعه جوامع انسانی دارد. هدف اصلی این پژوهش، سنجش و تحلیل فضایی شاخص های توسعه مسکن در سطح روستاهای استان آذربایجان غربی است. پژوهش حاضر، از نوع کاربردی و روش انجام آن ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی است. در این راستا  از 36شاخص در ابعاد زیربنایی و رفاهی، استحکام و سازه، بهداشتی و امکانات و تسهیلات استفاده شده است برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. همچنین با استفاده از نظرات کارشناسان، به انتخاب و وزن دهی شاخص ها اقدام شد. برای تحلیل و رتبه بندی شاخص ها و داده ها از مدل های تصمیم گیری چند معیار شامل تاپسیس (TOPSIS)، ویکور (VIKOR) و توسعه انسانی (HDI) و برای رسیدن به یک نتیجه واحد در تحلیل داده ها، از تکنیک ادغام (میانگین وزن ها، روش بردا و کپ لند) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل شاخص ها بیانگر آن است که روستاهای دو شهرستان ماکو و چالدران تقریباً در همه مدل های مورد استفاده در تحلیل داده ها، به طور نسبی بالاترین سطح توسعه و در مقابل روستاهای دو شهرستان نقده و میاندوآب پایین ترین سطح توسعه مسکن روستایی را دارند. همچنین نتایج به دست آمده براساس مدل ادغام، ضرورت توجه به مقوله عدالت فضایی در توسعه مسکن روستایی را نشان می دهد که می تواند راه گشای برنامه ریزان جهت تقویت سطح توسعه، کاهش نابرابری ها، رضایت روستاییان از وضعیت مسکن و در نهایت موجب توسعه محلی شود.
۴.

سطح بندی محلات براساس شاخص های کمی و کیفی مسکن (مورد مطالعه شهر بابلسر)

کلیدواژه‌ها: مسکن مدل های تصمیم گیری تکنیک ادغام همبستگی بابلسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۶۱
امروزه مسکن مفهومی فراتر از یک سرپناه پیدا نموده و نقش مهمی در چگونگی کیفیت کالبدی شهرها دارا ست. مسکن به عنوان کوچکترین عنصر تشکیل دهنده سکونتگاه ها به وجود آورنده یکی از مهم ترین پدیده های جغرافیایی هر منطقه به شمار می رود. افزایش سریع جمعیت،گرایش به تملک مسکن مستقل، گرانی زمین شهری و کمبود خدمات، مسکن را به عنوان معضلی پیچیده مطرح می سازد. هدف اصلی این پژوهش، سطح بندی محلات شهر بابلسر بر اساس شاخص های مسکن است. پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی – تحلیلی است. در این پژوهش از 46 شاخص استفاده شد. جامعه آماری، شامل 19 محله،420 بلوک و 15459 واحد مسکونی است که داده های آن از بلوک های آماری 1390 استخراج شده است. برای تحلیل و رتبه بندی محلات از مدل های تصمیم گیری شامل تاپسیس، ویکور و الکتره و تکنیک ادغام و برای تعیین تعادل فضایی شاخص ها از ضریب ویلیامسون استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که محلات پارکینگ ها و نخست وزیری تقریبا در تمامی مدل ها دارای بالاترین سطح برخورداری و محله بی بی سر روزه دارای پایین ترین سطح برخورداری می باشند. همچنین رابطه معناداری بین فاصله محلات از مرکز شهر و مطلوبیت مسکن دیده نمی شود، اما همبستگی بالایی بین فاصله محلات از خط ساحلی و مطلوبیت مسکن وجود دارد.