فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
کشاورزی پایدار، نظامی است که ضمن مدیریت صحیح و استفاده از منابع برای تأمین نیازهای غذایی بشر، کیفیت محیط زیست و ذخایر منابع طبیعی را افزایش می دهد. هدف از این تحقیق بررسی عوامل محیطی، اقتصادی و اجتماعی بر دانش کشاورزان گندم کار دربارة کشاورزی پایدار در استان اردبیل است. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. جامعة آماری مورد ِنظر را کلیة کشاورزان گندم کار استان اردبیل به تعداد 17500 نفر تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 412 نفر به عنوان نمونة آماری تعیین شد. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوط به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسشنامه بین 71/0 الی 82/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که به جز متغیّرهای مقدار علف کش، مقدار آفت کش، تعداد افراد تحت تکفل، سن و سطح کلّ اراضی زیر ِکشت، بین تمامی متغیّرهای تحقیق با دانش کشاورزان گندم کار دربارة کشاورزی پایدار ، رابطة معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیّره نشان داد که متغیّرهای (میزان استفاده از مجرا های ارتباطی، میزان عملکرد، سابقة فعالیت کشاورزی، سواد، سطح مشارکت و فاصله تا نزدیک ترین مرکز خدمات)؛ 63 درصد از تغییرات در متغیّر وابسته را تبیین می کنند. در پایان نیز راهکارهایی برای بهبود دانش کشاورزان و افزایش به کارگیری فعالیت های پایداری ارائه شده است.
تأثیر اسکان عشایر بر میزان مشارکت زنان در تأمین درآمد خانوار (مطالعه موردی: زنان عشایر سیستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان عشایر همواره در فعالیت های روزمره نقش شایان توجهی داشته اند، اما با اجرای سیاست اسکان و دگرگونی زندگی عشایر کوچنده، و به دنبال آن نقش و کارکرد زنان عشایر نیر تغییر و تحول کرده است. آنچه در عمل اتفاق می افتد، فروپاشی از یک سو و اسکان خودجوش و هدایت شده از سوی دیگر است. در این روند، به طورکلی نه تنها وضعیت کوچندگان، بلکه نقش زنان عشایری به طور خاص، به دلیل ماهیت زندگی شان وخیم تر شده است و نقش زنان در تأمین معاش خانواده نیز به شدت کاهش می یابد. این تحقیق از نوع توسعه ای-کاربردی است. جامعه آماری، شامل پنج سامانه اسکان یافته شهرستان زابل واقع در سیستان با 250 خانوار است. با استفاده از فرمول کوکران از طریق نمونه گیری تصادفی، همسران 141 سرپرست خانوار انتخاب شد، که به دلیل دوری سامانه ها از هم و مشکلات ناشی از دسترسی به آن ها از 124 زن پرسش شده است. برای جمع آوری داده ها دو پرسشنامه طراحی شد. پرسشنامه اول توسط زنان عشایر و پرسشنامه دوم توسط خبرگان محلی پر شده است.با توجه به بررسی تطبیقی از دو مقطع قبل و بعد اسکان، وضعیت عمومی عشایر اسکان یافته نامناسب است و نقش زنان عشایر در تولید فرآورده های لبنی و صنایع دستی پس از اسکان تضعیف و درآمد خانوار نیز کاهش یافته است. به عبارتی بین تضعیف نقش تولیدی زنان و درآمد خانوار، رابطه معنی داری وجود دارد. براساس یافته ها می توان گفت که سیاست اسکان عشایر در سامانه های مورد مطالعه موفقیت آمیز نبوده است.
ارزیابی جایگاه پدافند غیرعامل در ساخت مسکن روستایی(مطالعه موردی: روستا های شهرستان پیرانشهر)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل از کم هزینه ترین اقدامات پیشگیرانه است. رعایت اصول آن باعث بهبود عملکرد سیستم ها و کاهش آسیب پذیری در مواقع بحرانی می شود. طبعا هدف از توجه به پدافند غیرعامل امکان ادامه حیات، افزایش بازدارندگی و پایداری و همچنین آسان نمودن مدیریت بحران در کوتاه ترین زمان و با کم ترین هزینه می باشد. لذا از آنجای که پایداری مناطق روستایی به عنوان تامین کننده امنیت غذایی دارای اهمیت استراتژیک در شرایط بحرانی هستند توجه به عناصر کالبدی این مناطق از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. بر این اساس مسکن روستایی به عنوان مهمترین عنصر کالبدی مناطق روستایی نیازمند نگاه اساسی است. پس هدف از این پژوهش ارزیابی جایگاه اصول و تدابیر پدافند غیرعامل در ساخت مسکن روستاهای شهرستان پیرانشهر می باشد. در این بین 15 روستا به عنوان روستاهای مورد مطالعه انتخاب شده اند که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده 250 پرسشنامه تکمیل گردید و در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مسکن روستایی منطقه مورد مطالعه دارای بافت فرسوده و ناپایدار، مقاومت پایین در برابر تهدیدات طبیعی و ... است. لذا در بکارگیری از اصول پدافند غیرعامل در حد متوسط و کمتر از حد متوسط قابل ارزیابی می باشد و در صورت بکارگیری این اصول پایداری مساکن روستایی در مقابله با تهدیدات طبیعی افزایش می یابد.
تحلیل عوامل مؤثر بر گرایش به اعتیاد در مناطق روستایی (مورد مطالعه: دهستان رونیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر به مثابه یک مسأله اجتماعی، پدیده ای است که آینده جوامع روستایی را در ابعاد مختلف با چالش روبرو می سازد. در این رابطه برنامه ریزی به منظور مقابله با این معضل اجتماعی نیازمند شناخت و بررسی عوامل موثر در گرایش به اعتیاد در بین جوامع روستایی می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناخت و اولویت بندی عوامل مؤثر بر گرایش به اعتیاد در نواحی روستایی دهستان رونیز تدوین شده است. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی و گردآوری داده ها بر اساس روش اسنادی و میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانوار ساکن در روستاها و نیز افراد معتاد می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون های آماری T مستقل، من ویتنی و فریدمن) استفاده گردیده است. نتایج بدست آمده نشان از آن دارد که عوامل فردی با میانگین 28/4 و خانوادگی با میانگین 25/4 مهم ترین نقش را در گرایش به اعتیاد دارند. همچنین نتایج نشان داد بر اساس دیدگاه جامعه آماری مهم ترین مؤلفه های مؤثر در جلوگیری گرایش به اعتیاد که در فرآیند برنامه ریزی می باید به آنها توجه داشت شامل ایجاد و تنوع فرصتهای شغلی و نیز توسعه امکانات گذران اوقات فراغت در محیط های روستایی می باشد.
مطالعه تطبیقی رویکرد کالبدی- فضایی و سیاست های مرتبط با آن در برنامه های توسعه روستایی طیّ دو دهه ی اخیر (مورد: شهرستان قائم شهر، مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرداختن به مقوله ی توسعه ی روستایی به مثابه فرآیندی است که باید وضعیت جوامع روستایی را در همه ابعاد محیطی- اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی، نهادی- مدیریتی و کالبدی- فضایی ارتقاء داده و در تعامل با مناطق شهری و بخش های دیگر، امکان دستیابی به تعادل های ناحیه ای، منطقه ای و ملی را فراهم سازد. چراکه جمعیّت روستاهای ایران حدود 30 درصد از کل جمعیّت کشور را شامل می شود، لذا هرگونه تحرک اقتصادی و اجتماعی آنان در سطوح ملی، منطقه ای و ناحیه ای بر بسیاری از موضوعات تأثیرگذار خواهد بود. بنابراین با توجه به اهمیّت توسعه ی روستایی در مقیاس کلان، تحقیق حاضر در مقیاس خرد به منظور تعیین نقش و تأثیر سیاست های دولت طیّ دو دهه ی اخیر در توسعه ی روستایی در روستاهای واقع در شهرستان قائم شهر با رویکرد کالبدی- فضایی انجام شده است. بطورکلی، مطالعه ی مقایسه ای نقش آثار و عملکردهای رویکرد کالبدی- فضایی در برنامه های توسعه در روستا می باشد. تحقیق حاضر، از لحاظ هدف؛ کاربردی، از نظر ماهیّت و روش شناسی؛ توصیفی و تحلیلی است. مسأله ی اصلی این است که مشخص شود دولت در زمینه ی رویکرد کالبدی- فضایی چه سیاست هایی در مقیاس ملّی، منطقه ای و ناحیه ای و در جهت توسعه ی روستایی طیّ دو دهه ی اخیر (برنامه های دوم تا پنجم توسعه) داشته است و تعیین شود که این رویکردکالبدی- فضایی و سیاست های مرتبط با آن چه آثار و پیامدهایی بر روی روستاها داشته و در نهایت به ارائه ی راهکارها در جهت بهبود وضعیت روستا و توسعه ی روستایی پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در برنامه ی پنجم در مقایسه با سایر برنامه ها در زمینه ی کالبدی- فضایی؛ سیاست هایی نظیر؛ مقاوم سازی، بهسازی و طرح هادی روستایی موفق عمل کرده است.
کاربرد تحلیل پوششی داده ها با استفاده از مرزهای کارا و ناکارا در بررسی کارایی خانه-های بهداشت روستایی (مطالعه موردی: شهرستان لنگرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی به تسهیلات و خدمات سلامت یکی از مؤثرترین عوامل حفظ و ارتقاء سلامت جامعه بشمار می رود. خانه های بهداشت به-عنوان واحدهای بهداشتی مستقر در روستاها نماد توسعه سلامت هستند که اثرات ارزشمندی را در ارتقاء سطح سلامت و بهبود شاخص سلامتی منطقه خود دارند. ایجاد بهبود در هر سازمانی نیازمند اندازه گیری عملکرد سازمان، برنامه ریزی و هدف گذاری جهت بهبود عملکرد می باشد. مهمترین معیار قضاوت در خصوص عملکرد کلیه سازمان ها، کارایی آن ها می باشد. این مطالعه با هدف بررسی کارایی خانه های بهداشت روستایی شهرستان لنگرود صورت گرفته است.
۲. مبانی نظری
تحلیل پوششی داده ها (DEA) یک رویکرد داده ای برای ارزیابی عملکرد مجموعه ای از موجودیت های متجانس به نام واحدهای تصمیم گیری DMU)ها( است که عملکرد آن ها براساس اندازه های متعدد مشخص می شود. DEA سنتی که مبتنی بر مفهوم مرز کارایی است، بهترین نمره کارایی را تعیین می کند که می توان به هر یک از DMUها اختصاص داد. DMUها براساس این نمرات به-عنوان کارای DEA (کارای خوشبینانه) یا غیرکارای DEA (غیرکارای خوشبینانه) تقسیم بندی می شوند و DMUهای کارای DEA، مرز کارایی را مشخص می کنند. رویکرد مشابهی وجود دارد که از مفهوم مرز ناکارایی برای تعیین بدترین نمره کارایی نسبی که می توان به هر DMU اختصاص داد، استفاده می کند.DMU های واقع روی مرز ناکارایی به عنوان ناکارای DEA یا ناکارای بدبینانه تعیین می شوند و آن هایی که روی مرز ناکارا نیستند، به-عنوان غیرناکارای DEA یا غیرناکارای بدبینانه اعلام می شوند. در مقاله حاضر این بحث مطرح می شود که هر دو کارایی نسبی را برای خانه های بهداشت باهم در نظر گرفت. برای اندازه گیری عملکرد کلی DMUها، پیشنهاد می شود که هر دو کارایی در قالب یک بازه ادغام شود که در این صورت مدل های DEA پیشنهادی برای اندازه گیری کارایی را مدل های DEA کراندار می نامیم. به این ترتیب بازه کارایی تمام مقادیر ممکن کارایی را که منعکس کننده دیدگاه های مختلف هستند، در اختیار تصمیم گیرنده قرار می دهد. در این مقاله برای کارایی خانه های بهداشت (واحدهای تصمیم-گیری)، هر دو کارایی هم زمان و در قالب بازه کارایی باهم ادغام شده اند. خانه های بهداشت، نخستین و محیطی ترین واحد روستائی ارائه خدمت در نظام شبکه های بهداشتی درمانی کشور به شمار می روند و نقش مهمی در پیشگیری از بیماری ها و صیانت از سلامت مردم را به عهده دارند، به طوری که ارتقای شاخص های بهداشتی کشور به ویژه در روستاها مرهون فعالیت های آن هاست. هر خانه بهداشت بسته به شرایط جغرافیایی، به ویژه امکانات ارتباطی و جمعیت، یک یا چند روستا را تحت پوشش خود دارد و نقش کلیدی این خانه ها، زمانی مشخص می شود که در دور افتاده ترین روستاهای کشور با ارائه خدمات بهداشتی لازم به روستاییان، از بروز بیماری در جامعه پیشگیری می کنند.
نیازمندی های روستاییان برای دستیابی به معیشت پایدار (مطالعه موردی: بخش سرفاریاب- شهرستان چرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی نیازمندی های روستاییان در راستای معیشت پایدار در بخش سرفاریاب (شهرستان چرام)، استان کهگیلویه و بویراحمد است و به دنبال پاسخ گویی به این سؤال کلیدی است که: در راستای دستیابی به معیشت پایدار کدام نیازمندی های روستاییان اولویت دارند؟
روش: روش مورد استفاده توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از روش میدانی استفاده شد. در این راستا، جامعه آماری این تحقیق، ده روستا بالغ بر ۱۷۲۵ خانوار بوده است که براساس فرمول کوکران و با خطای، ۵/۰، ۲۷۲ پرسش نامه به دست آمده و به صورت تصادفی بین مردم روستاها پخش و توزیع شده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی استفاده شد.
یافته ها/ نتایج: نتایج تحلیل عاملی از دیدگاه های ۲۷۲ نفر از روستاییان به ۱۴ عامل به عنوان عوامل مؤثر در نیازمندی های روستایی به منظور برقراری معیشت پایدار استخراج و نام گذاری شد؛ به طوری که عامل اول و دوم، نیازهای زیرساختی- زیربنایی (تأسیسات و تجهیزات) و عوامل نیازهای بهداشتی و درمانی روستایی هر کدام به ترتیب با تبیین بیش از ۱۳ و ۴ درصد از کل واریانس به عنوان مهم ترین عامل معرفی شد و عامل های ورزشی و تجاری و نیازهای آموزش زیست محیطی، هر کدام با ۳۱/۲ و ۱۷/۲ درصد از کل واریانس متغیرهای مؤثر بر نیازمندی ها در راستایی معیشت پایداری روستایی را تبیین کردند و در سطح پایین ترین عامل ها قرار گرفتند.
تبیین و ارزیابی نقش کارآفرینی در توسعه روستایی با تأکید بر صنایع دستی (مطالعة موردی: روستاهای بخش مرکزی در شهرستان انار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی نقش طرح های کارآفرینی در تحولات اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی با تأکید بر صنایع دستی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان انار می باشد.
روش: توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتاب خانه ای و میدانی استفاده شده است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران ۱۲۰ خانوار است.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل یافته ها از طریق آزمونT تک نمونه ای و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار spss نشان می دهد که استقرار صنایع دستی در متنوع سازی و ایجاد اشتغال و کسب درآمد در زمینه اقتصادی و کاهش مهاجرت روستایی، بهبود زیرساخت ها و افزایش مشارکت و هم کاری در بعد اجتماعی، در مناطق روستایی منطقه مورد مطالعه تأثیرگذار بوده است. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان داد که صنایع دستی در توسعه روستایی منطقه مورد نظر به میزان ۷۰/۰اثرگذار می باشد. بر این اساس، از بین ابعاد مطروحه، بعد اقتصادی (۳۳/۳) نسبت به بعد اجتماعی (۲۱/۳) تأثیرگذاری بیش تری در زمینه توسعه روستایی داشته است.
راه بردهای عملی: یکی از راه کارهای عملی در جهت توسعه پایدار روستایی منطقه مورد مطالعه، رشد و توسعه کارآفرینی روستایی از طریق صنایع دستی روستایی است. صنایع دستی در روستاهای بخش مرکزی انار ضمن پرکردن اوقات فراغت و بیکاری روستاییان مانع از مهاجرت های گسترده آن ها می شود.
اصالت وارزش: روستاییان منطقه، قبلاً درآمد قابل توجه ای از کشت و صادرات پسته داشته اند و توجه کم تری به بخش صنایع دستی می کردند؛ اما در چند سال اخیر به سبب خشک سالی های پی در پی و به دنبال آن کاهش درآمد خانوارها، ضرورت دیده می شود که روستاییان را به مشاغل مربوط به صنایع دستی بومی منطقه هدایت کرد تا آثار نامتعادل کننده خشک سالی ها خنثی شود. نتایج این تحقیق برای روستاییان منطقه و متولیان امر توسعه روستایی شهرستان انار کاربرد عملی دارد.
تحلیل نگرش کارشناسان به موانع و چالش های انتقال مدیریت آبیاری به بهره برداران، پژوهشی بر مبنای روش کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آبیاری کوچک مقیاس کلید معیشت روستایی و امنیت غذایی در کشورهای در حال توسعه می باشد، به ویژه در مناطق با بارش کم و نامنظم، و تبخیر زیاد که تولید محصول در مناطق خشک را محدود می نماید. با این حال، با وجود سرمایه گذاری های عظیم دولت در ایجاد و نوسازی برنامه های آبیاری خرد، برخی از این برنامه ها بعد ازخاتمه حمایت دولتی با ناکارآمدی و فروپاشی مواجه می گردند .در نتیجه، بسیاری از کشورها برنامه های انتقال مدیریت آبیاری از سیستم های دولتی به بهره برداران آب را از طریق اجرای سیاست های انتقال مدیریت آبیاری(IMT) و مدیریت مشارکتی آبیاری(PIM) در دستور کار خود قرار دادند. پژوهش حاضر تلاشی در جهت نگرش سنجی موانع و چالش های انتقال مدیریت آبیاری با استفاده از روش کیو می باشد.
۲. چارچوب نظری
بین دو سرنام PIM و IMT یک تمایز مهم وجود دارد. ویژگی کلیدی PIM، مشارکت کشاورزان در مدیریت سیستم هایی است که به آن وابستگی دارند. این که مستقیم یا غیر مستقیم مشارکت نمایند، یا به عنوان مالک یا مشاور نقش داشته باشند، در این تعریف بازگذارده شده است. مهم کمیت مشارکت می باشد، و برای شکل مشارکت قالب خاصی در نظر گرفته نشده است. ویژگی کلیدی IMT خارج شدن مدیریت از دستان دولت و قرار گرفتن در دستان کشاورزان می باشد، این که کشاورزان در مدیریت جدید سیستم مشارکت نمایند، از معنای IMT استخراج نمی گردد.
همان گونه که انواع مختلفی از تمرکززدایی وجود دارد. یعنی تمرکززدایی سیاسی، اداری و مالی، بنابراین مدل های مختلفی از انتقال مدیریت آبیاری وجود دارد. این مدل ها از لحاظ تمرکز، مقیاس، پاسخگویی واحد مدیریت و دامنه کارکردها و حقوق دارایی انتقال یافته به کشاورزان متفاوت هستند. مدل های اولیه IMT (۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰) بیشتر بر کشاورزی غیر فقیر، بازارگرا، بزرگ مقیاس و شبه تجاری نظیر مزارع بزرگ در ایالات متحده، مکزیک، نیوزلند و ترکیه تمرکز می نمود. هدف این مدل های اولیه، صرفه جویی در هزینه های دولتی، بهبود عملیات و نگهداری، بهره وری هزینه و حفظ یا افزایش بهره وری کشاورزی آبی بود. دولت به طور معمول آغازگر این امر بود و کلیه کارکردهای مالی و نگهداری و حفظ به کشاورزان انتقال می یافت. ولی مالکیت در دست دولت باقی می ماند.در مقابل، مدل های جدیدتر IMT (۱۹۸۰ و ۱۹۹۰) در جنوب و جنوب شرق آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا بر کشاورزی فقیر، کوچک مقیاس و بازار محلی گرا تمرکز نموده اند.در حالی که اهداف رسمی یعنی صرفه جویی در هزینه های دولتی، بهبود عملیات و نگهداری، بهره وری هزینه و حفظ یا افزایش بهره وری کشاورزی آبی، به قوت خود باقی است، IMT حتی اگر فقط موجب صرفه جویی در هزینه های دولتی و بهبود بهره وری مجموعه گردد، به طور فزاینده ای به عنوان یک رویداد موفق در نظر گرفته می شود.
روستابودگی و چشم اندازهای متفاوت تغییرات جمعیتی در نواحی روستایی دوردست (مطالعة موردی: شهرستان شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در مقالة حاضر به مطالعة تغییرات جمعیتی نواحی روستایی دوردست (مقیاس خرد) پرداخته شده است، مقایسة تطبیقی دو منطقة مطالعاتی؛ یعنی سرحد/ قوشخانه و مرکزی در شمال و جنوب شهرستان شیروان با خصوصیات فضایی و مکانی مشابه و همگن.
روش: از روش کیو جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده و استخراج الگوهای گفتمانی استفاده شده است. نخست، چشم اندازهای متفاوت تغییرات جمعیتی در نواحی روستایی دوردست با ساختار مکانی و فضایی مشابه و یکسان انعکاس داده می شود. سپس، رویکردهای مختلف روستابودگی جهت شناسایی ابعاد پیچیدة مرتبط با جابه جایی های متفاوت جمعیتی معرفی شده و استفاده می شود.
یافته ها: ذهنیت های به دست آمده از تکنیک کیو تصدیق می کند که با وجود تشابهات مکانی و جغرافیایی سکونت گاه های روستایی در شهرستان شیروان، دو طیف از گفتمان های مختلف اجتماعی و اخلاقی در سرحد/قوشخانه و بخش مرکزی شکل گرفته و بر همین اساس، تفاوت هایی را در چشم اندازهای حرکتی جمعیت به وجود آورده است. بخش مرکزی خصوصیات ذاتی خود را بیشتر با روند تغییرات عمومی فضای روستایی به اشتراک گذاشته و در معرض جریان های شهرگریزی و تقاضاهای شهری (بازجمعیت پذیری) قرار گرفته است؛ ضمن این که چندفعالیتی بودن ساختار اقتصادی در این منطقه مشهود است و این باعث رونق اشتغال و به دنبال آن، تثبیت جمعیتی شده است. این در حالی است که منطقة سرحد/قوشخانه بیشتر پای بند به هویت های سنتی و تاریخی خود هستند و به ابتکارات کارآفرینانه اعتقادی ندارند و از جذب سرمایه های بیرون روستا ممانعت به عمل می آورند. عدم ادغام ظرفیت های منطقه با تغییرات عمومی فضای روستایی باعث شده است تا شاخصه هایی از محرومیت در این منطقه بروز کند و به این ترتیب مهاجرت فرستی داشته باشد.
راهکارهای عملی: ما دیدگاهی ضد ذات گرایانه (چندگانه) را برای توصیف خلقیات و روحیات مردم در نواحی روستایی دوردست ( مقیاس خرد) ارائه می دهیم؛ یعنی باید تجربیات مختلف ساکنان محلی را در مطالعات و سیاست گذاری ها در نظر گرفت و از این طریق به تبیینی بهتر از وضعیت موجود روستاها و به تبع آن سامان دهی بهینة جمعیت روستایی دست یافت (نه این که دچار مطلق گرایی شد و نسخه ای یکسان را برای نواحی مختلف در سیاست گذاری های جمعیتی پیچاند).
اصالت و ارزش: الگوهای کلان توسعة روستایی از درون رفتارهای خرد محلی فرصت ظهور می یابند. پیش بینی آیندة سکونت گاه های روستایی با اصول الگوهای پیشین توسعه، غفلت از خواسته های نوظهور و جدید ساکنان محلی (با توجه به تغییرات گستردة صورت گرفته) و همچنین، اثرات مخرب رفتارهای خرد محلی در طرح های اجرایی را با خود به همراه می آورد.
بررسی نقش آموزش در مدیریت ریسک مخاطرات طبیعی(زلزله) مورد: مناطق روستایی شهرستان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه مناسب مدیریت ریسک زلزله در مناطق روستایی جلوگیری از وقوع، کاهش اثرات و پیامدهای آن ها با تلفیق رویکردهای مختلف ساختاری و غیرساختاری است؛ در این راستا مولفه آموزش از اهمیت اساسی برخوردار است. در پژوهش پیش رو سعی بر این است که وضعیت آموزش زلزله و ارتباط آن با موقعیت مکانی، سطح سواد، مهارت و مشارکت مردم در بین سکونت گاه های روستایی شهرستان قزوین مورد بررسی قرار گیرد. برای ارزیابی گویه های تبیین کننده آموزش در مدیریت ریسک زلزله در سطح 29 روستا، تعداد 386 نفر از سرپرستان خانوارها از بین 27930 خانوار روستایی مورد پرسش قرار گرفته اند. انتخاب روستاهای نمونه به روش خوشه ای و انتخاب سرپرستان خانوارها به روش تصادفی سیستماتیک بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در کنار استفاده از روش های آماری توصیفی جهت مقایسه میانگین ها و تبیین معنی دار بودن تفاوت های موجود بین طبقات یا گروه ها از آزمون T تک نمونه ای و آزمون F و برای تبیین همبستگی و تأثیرگذاری از آزمون آماری پیرسون استفاده شده است. نتایج بدست آمده از یافته های تحقیق نشان از کم، کافی نبودن و متناسب نبودن برنامه های آموزشی در مدارس و رسانه های جمعی در ارتباط با مولفه هایی چون (ساخت و ساز مساکن مقاوم، کمک های اولیه، حفظ جان خود و افراد خانواده، حفظ اموال و دارایی ها) در فرایند مدیریت ریسک زلزله بوده است. همچنین بین مولفه آموزش با موقعیت مکانی و سطح تحصیلات ساکنین منطقه مورد مطالعه ارتباط معنی داری وجود دارد. در این راستا، تقویت آگاهی ها و دانش مدیریت ریسک زلزله و افزایش آموزش های فنی مرتبط با مدیریت ریسک زلزله در بین ساکنان مناطق روستایی و توجه به شیوه های مختلف آموزش به عنوان یک ضرورت اساسی پیشنهاد می شود.
اثربخشی هدفمندی یارانه ها برکیفیت زندگی روستاییان مورد: روستاهای بخش احمدآباد شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مباحث جدید توسعه پایدار، تأکید عمده بر توسعه انسانی است که این مهم جز از راه سیاست گذاری های مبتنی بر مباحث مربوط به تخصیص کارآمدتر منابع که خود از مباحث عمده عدالت اجتماعی است، امکان پذیر نیست. از جمله سیاست های دولت در تحقق این امر، طرح هدفمندی یارانه ها است. با توجه به اینکه مبنای این طرح، حمایت از اقشار آسیب پذیر و بهبود کیفیت زندگی آنها است، مطالعه حاضر به سنجش اثربخشی یارانه ها بر کیفیت زندگی روستاییان بعد از اجرای مرحله اول طرح هدفمندی یارانه ها پرداخته است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و طرح تحقیق شبه پانل است. واحد تحلیل 245 خانوار روستایی در روستاهای بخش احمدآباد شهرستان مشهد است. کیفیت زندگی خانوارهای روستایی در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- محیطی به کمک 18 مؤلفه و 62 متغیر در دو مقطع زمانی قبل و بعد از مرحله اول طرح هدفمندی در طیف لیکرت مورد بررسی قرار گرفت. روایی پرسشنامه به وسیله تحلیل عاملی تأییدی(05/0 Sig. ≤ ، 87/0 = (Kaiser-Meyer تأیید گردید و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ 87/0 مطلوب تشخیص داده شد. نتایج نشان داد که میانگین کیفیت زندگی خانوارهای روستایی در بعد اجتماعی از 17/3 به 69/2 و در بعد اقتصادی از 79/2 به 45/2 و در بعد محیطی کالبدی از 06/3 به 84/2 و در سازه کیفیت زندگی از 3 به 54/2 در پایان مرحله اول طرح هدفمندی یارانه ها کاهش یافته است. در واقع طرح هدفمندی یارانه ها نتوانسته است در بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی مؤثر باشد. اگر چه میانگین کیفیت زندگی در ابعاد مورد بررسی قبل از طرح هدفمندی پائین تر از حد متوسط ارزیابی بوده است، اما پس از اجرای طرح هدفمندی، میانگین کیفیت زندگی و ابعاد آن نسبت به قبل از اجرای طرح هدفمندی کاهش داشته است.
اثرات ساخت وسازهای غیرمجاز بر قیمت زمین و مسکن روستاهای ییلاقی شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت و سازهای غیرمجاز و بدون برنامه در کمتر از یک دهه در محدوده روستاهای ییلاقی رواج زیادی پیدا کرده و هیچ چارچوب و برنامه ای برای آن تدوین نشده است. در واقع مالکان غیربومی، خارج از ضوابط طرح هادی روستایی اقدام به ساخت وساز نموده و باعث ایجاد بافت و کالبد ناهنجار می شوند. پژوهش حاضر به بررسی اثرات ساخت وسازهای غیرمجاز بر قیمت زمین و مسکن روستاهای ییلاقی شهرستان گرگان، با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و پیمایش میدانی پرداخته است. جامعه آماری پژوهش ساکنان روستای زیارت بوده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های به دست آمده نشان می دهد که تعداد 194 مورد تخلف ساختمانی در روستای زیارت صورت گرفته که از این تعداد 143 مورد داخل حریم قانونی روستا و تعداد 51 مورد خارج از حریم شکل گرفته است. از آزمون ناپارامتریک Mann Whitney جهت مقایسه دیدگاه مردم روستایی و مدیریت محلی در زمینه عوامل مؤثر بر شکل گیری تخلفات ساختمانی استفاده شده است. طبق نتایج حاصله در رابطه با مؤلفه های عدم برخورد قانونی با متخلفین و دسترسی نزدیک روستا به شهر گرگان تفاوت معنادارحاصل شده است. همچنین یافته های تحلیلی به دست آمده نشان دهنده تأثیرگذاری بالای تخلفات ساختمانی بر ساختار و محیط زیست روستایی است. نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که هرچه برخورد با متخلفین بیشتر و قیمت زمین پایین تر باشد تخلفات ساختمانی از رشد بیشتری برخوردار است.
بررسی پیامدهای اقتصادی تغییرات کاربری اراضی در روستای شهرستانک شهرستان کرج
حوزههای تخصصی:
موضوع دست اندازی به اراضی بکر و دست نخورده روستاها بالأخص روستاهای ییلاقی خوش آب وهوا و مستعد در اطراف شهرهای بزرگ و کلان شهرها امری فراگیر است. این موضوع وقتی بحرانی تر می نماید که ویلا سازی و خانه های ییلاقی شکلی مُد گونه و به تبعیت از مُد روز به خود می گیرد؛ امری که از دید سودجویان و دلالان و بساز بفروش ها پنهان نمانده و با سست بودن بنیان اقتصاد روستایی همراه می گردد؛ بنابراین روستاهای مستعد بدین لحاظ هدف و طعمه واقع شده و به آن ها دست اندازی صورت می گیرد. روستای شهرستانک نیز از این دسته روستاهاست که مطالعه حاضر پیرامون بحث راجع به تأثیرات اقتصادی تغییرات کاربری اراضی آن در سال های اخیر شکل گرفته است. پژوهش حاضر با توجه به ماهیت آن ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش توصیفی- تحلیلی است؛ و در سه بخش صورت گرفته است. در بخش نخست برای تدوین چارچوب نظری تحقیق، مرور ادبیات موضوع در دستور کار قرار گرفت؛ و پس ازآن در بخش دوم ابتدا برای جمع آوری اطلاعات از تحقیق زمینه یابی استفاده گردید؛ و با افراد بومی و غیربومی ساکن در محل روستا به مصاحبه اکتشافی اقدام شد؛ و در بخش آخر با استفاده از اقدامات صورت گرفته در بخش های اول و دوم، به لحاظ اعتباربخشی به پژوهش کیفی حاضر با مستندسازی آمار و اطلاعات به دست آمده در تلفیق با نتایج مصاحبه ها به نتیجه گیری اقدام گردید. نتایج نشان می دهد، تغییرات کاربری اراضی زمین های مرغوب و نیمه مرغوب را طعمه ساختمان های لوکس با معماری بیگانه با کالبد روستا کرده و قیمت زمین و مسکن را به حدی بالابرده که جامعه محلی به دلیل گرانی خانه و مسکن و بالا رفتن هزینه های زندگی؛ جایی در روستا نداشته و مجبور به ترک محل زندگی خود شده اند. رشد ساخت وسازها و رفت آمد افراد غیربومی به محل روستا به دلیل فصلی بودن رفت وآمدها موجبات ناپایداری اقتصاد روستا را فراهم آورده است.
مهاجرت جوانان، به راستی مشکل کجاست؟ جوامع محلی و آینده نگری برای شکل دهی به سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خوی، آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چرا مهاجرت جوانان روستایی به شهرها - به رغم پیشرفت های قابل توجهی که در دو دهه اخیر در روستاهای کشور صورت گرفته است- همچنان ادامه دارد؟ در سوابق مطالعاتی به وجوه فراوانی از دلایل مهاجرت اشاره شده است که دو وجه آن تازگی داشته و در شرایط کنونی می تواند مورد توجه قرار گیرد: پیش بینی و تجویز ملزومات خدماتی برای آینده روستا مبتنی بر الگوهای کلیشه ای ساده و پیشین توسعه و بی توجهی به نقش مشارکت شهروندان در فرایند توسعه روستایی. در مقاله حاضر به شناسایی خواسته های جوانان شهرستان خوی از آینده روستایی برحسب الگوهای نوین خدمات رسانی و توسعه ای و تجربیات چندگانه و محیط های متفاوت سکونتگاهی در سه فاز معیشت، محل اقامت و شیوه زندگی و نواحی طبقه بندی شده شهر، حومه، مراکز روستایی و روستاهای دوردست پرداخته شده است. هدف ارائه راه حلی روش شناسانه برای تشخیص ذهنیات و ترجیحات سکونتی جوانان روستایی و در نتیجه جلوگیری از روند روز افزون مهاجرت است. روش پژوهش حاضر، کیفی و هدف آن کاربردی است. 87 مصاحبه از نوع ساخت یافته با جوانان روستایی در سنین 18تا 39 سال و به صورت هدفمند به عمل آمد. نتایج نشان می دهد که آینده شخصی جوانان خویی در پیوند با خواسته های چندبُعدی و متنوع است: گوناگونی اشتغال، محل اقامت و سبک زندگی که شامل کار در کارخانجات و اداره ها با حقوق و مزایای ثابت، داشتن شغل دوم و بیشتر خدماتی، رفت و آمد پی در پی به مرکز شهر، مجاورت و همسایگی، خانه های بزرگ و حیاط دار، خود معیشتی و کارخانگی و درگیری اجتماعی و با جامعه و دوستان بودن می شود. در عین حال، خواسته های بی شمار و بسیار پیچیده تر جوانان در نواحی روستایی دوردست در مقایسه با سایر نقاط، نتیجه ای فراتر از انتظار بود. در واقع، تصوّر از آینده در سطح خُرد با آنچه که در سطح عمومی از زندگی روستایی روایت می شود فرق دارد. بدون شک، اثربخشی سیاست های خدمات رسانی و توسعه در روستاها به طور قابل توجهی با لحاظ کردن خواسته های مورد انتظار جوانان از آینده روستایی می تواند بالا رود؛ بر اساس شاخصه های چند بُعدی و متنوع اشتغال، محل اقامت و سبک زندگی و در انواع مختلفی در سکونتگاه های روستایی.
توسعه بوم گردی با تأکید بر مشارکت جوامع محلی (مطالعه موردی: روستای جنت رودبار، شهرستان رامسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فایرلو و بو (۲۰۱۲)، معتقدند که گردشگری می تواند نقش مخرب در جوامع میزبان داشته و به عنوان تخریب گر محیط زیست طبیعی عمل نماید. در حالی که گردشگری جدید که در قالب بوم گردی مطرح می شود حساس به مسائل زیست محیطی و همچنین به فرهنگ محلی است و توجه ویژه ای به نگرش جوامع میزبان می دهد. برای دستیابی به بوم گردی محور، لازم است به نقش جامعه محلی و ساز و کارهای حمایت و مشارکت آنها توجه کافی صورت بپذیرد.
رشد و توسعه گردشگری طی سال های گذشته در بسیاری از مناطق شمالی کشور، پیامدهای نامطوب و نامناسبی را به همراه داشته است. روستای جنت رودبار به عنوان یکی از روستاهای شهرستان رامسر، از جمله مناطق مورد توجه برای طرح های بوم-گردی است و تحقیق حاضر در صدد است تا به بررسی مساله توسعه بوم گردی در این روستا با تأکید بر مشارکت جوامع محلی بپردازد. در این راستا، تحقیق حاضر در صدد پاسخگویی به چهار سؤال اساسی ذیل می باشد:
۱- نگرش جامعه محلی نسبت به طرح توسعه بوم گردی چیست؟
۲- اثرات و پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بوم-گردی برای جامعه محلی چیست؟
۳- میزان حمایت جامعه محلی از طرح توسعه بوم گردی چقد است؟
۴- عوامل موثر بر میزان حمایت جامعه محلی از طرح توسعه بوم گردی کدامند؟
بررسی موانع و مشکلات توسعه صنایع بومی روستایی (مطالعه موردی: قالی و گبه در شهرستان زرین دشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی به ویژه صنعت قالی ازجمله فعالیت های غیرکشاورزی است که بخش مهمی از اشتغال کشور را به خصوص در بین عشایر و روستاها به خود اختصاص داده است. بررسی موانع و مشکلات توسعه صنایع بومی روستایی در شهرستان زرین دشت که یکی از مراکز تولید قالی و گبه در استان فارس است هدف اصلی تحقیق به شمار می رود. این تحقیق به روش کیفی انجام و داده ها از طریق مصاحبه جمع آوری شده است. روستاهای فعال در زمینه قالی بافی و گبه بافی در شهرستان زرین دشت به عنوان جامعه آماری انتخاب شد. با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی، 21 نفر از خبرگان صنعت قالی و گبه در سه روستای تولیدکننده عمده قالی و گبه (مزایجان، دره شور، ده نو) به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. از نرم افزار MAXQDA برای تجزیه وتحلیل ارتباط بین کدهای تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد موانع عمده ای تولید دست بافت های شهرستان را تهدید می کند. به منظور حفظ و توسعه دست بافت های شهرستان باید اقداماتی صورت گیرد؛ ازجمله این اقدامات می توان به کوتاه کردن سلطه دلالان بر بازار مواد اولیه و خرید دست بافته ها، پیگیری بیمه قالیبافان، توجه مسئولان شهرستان نسبت به تولیدات دست بافت و ... اشاره کرد.
ارزیابی تأثیرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری شاخص های اقتصاد روستایی (مطالعه موردی: دهستان سردابه، شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای سیاست هدفمندسازی یارانه ها در ایران از جمله اقداماتی است که با هدف کاهش فقر، کاهش فاصله طبقاتی بین دهک های مختلف جامعه و به ویژه ارتقای شاخص های اقتصادی در مناطق روستایی انجام شده است. تحقیق پیش رو با هدف ارزیابی آثار هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری اقتصادی روستاهای بخش سردابه شهرستان اردبیل انجام گرفته است. این تحقیق از نوع بنیادی اکتشافی و روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی است. داده های مورد نیاز از دو طریق میدانی و اسنادی جمع آوری شده اند. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی ساکنان روستاهای دهستان سردابه (41 روستا) می شود که طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، 9650 نفر جمعیت دارد. حجم جامعه نمونه که از طریق فرمول کوکران برآورد شده است، شامل 369 خانوار می شود که به نسبت جمعیت خانوارهای روستایی از میان 10 روستا به روش تصادفی نظام مند انتخاب شده اند. نتایج این بررسی نشان می دهد که کیفیت شاخص های اقتصادی در روستاهای مطالعه شده با گذشت نزدیک به یک دهه از اجرای این سیاست تحول چشمگیری پیدا نکرده اند. شاخص کل پایداری اقتصادی در روستاهای دهستان سردابه میزان بسیار اندکی رشد یافته است و بین متغیر اصلی پایداری اقتصادی در روستاهای مطالعه شده و اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها ارتباط معنی داری وجود ندارد.
تحلیل شکل گیری نزاع های دسته جمعی در مناطق روستایی شهرستان سلسله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نزاع دسته جمعی تحت تأثیر شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع بوده است و به تناسب این شرایط ارزش ها و نگرش های حاکم بر افراد و جوامع منجر به خسارت های مادی و معنوی غیرقابل اجتنابی شده است. هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر شکلگیری منازعات دسته جمعی در روستاهای «د.د»، «ح.ر» و «پ.ک» شهرستان سلسله بوده است. بااستفاده از روش «کیفی» و «مصاحبه عمیق» با 29نفر از ساکنان بالغ و مطلعان جامعه مورد مطالعه، که به صورت «هدفمند» انتخاب شدند، به ارایه یافته های مقتضی مبادرت شد. یافته ها نشان می دهد ته نشست های فکری- فرهنگی جامعه مورد مطالعه همچون طایفه گرایی و ناموس پرستی همواره نقش بهسزایی در بروز نزاعها داشته است. از طرفی، شرایط اقتصادی نظیر رشد بیکاری و اختلافات ملکی(لایه روبی انهار و ارث و میراث) نزاع های دسته جمعی را وارد فاز جدیدی کرده است که در تطابق با فرایندهای سیاسی مانند تزلزل در مدیریت روستا(ناکارآمدی شوراها) و نگرش های منفی نسبت به مراجع نظامی(پلیس) و قضایی وقوع نزاعهای دسته جمعی را به عنوان امری پوشیده و بالقوه درآورده است.
بررسی رفتارهای محیط زیستیِ گردشگران دریاچه ی زریوار مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی گردشگری مزایای مستقیم و غیرمستقیم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی بسیاری برای جامعه میزبان به همراه داشته و از عوامل مؤثر در شکل دهی الگوی توسعه می باشد؛ اما از طرفی دیگر، چنین رویکردی موجب پدید آمدن نگرانی ها و بیم هایی از تهدید و تخریب محیط زیست و میراث طبیعی، تاریخی و فرهنگی ساکنان محلّی گشته است. به همین دلیل امروزه، گردشگری پایدار به عنوان مفهومی نو برای مقابله با آثار مخرب توسعه ی گردشگری در چارچوب برنامه های توسعه ی پایدار به منظور حفاظت از محیط زیست مناطق گردشگری مورد توجه خاصی قرارگرفته است. با توجه به تأثیرگذاری شدید رفتار محیط زیستی گردشگران بر محیط زیست مقصد، در این پژوهش تأثیر متغیّرهای ذهنی- نگرشی و جمعیت شناختی در تبیین رفتارهای محیط زیستی گردشگران مورد بررسی قرار گرفته است. به همین منظور تعداد 230 پرسشنامه به صورت تصادفی در بین گردشگران دریاچه ی زریوار شهرستان مریوان توزیع گردید و 200 پرسشنامه جمع آوری شده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین جنسیت، سن و مدت اقامت بر میزان رفتارهای محیط زیستی گردشگران رابطه ی معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان از معناداری رابطه بین سطح تحصیلات، چگونگی مسافرت و نوع اقامت بر میزان رفتارهای محیط زیستی گردشگران دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که بیشترین تأثیر را متغیّر نگرانی محیط زیستی و تحصیلات بر متغیّر وابسته دارند. به عبارت بهتر سطح تحصیلات بالاتر و نگرانی محیط زیستیِ بالاترِ گردشگران منجر به بروز رفتارهای محیط زیستی بیشتری در گردشگران شده است.