فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
الگوی کشت به عنوان یکی از اجزای سیستم کشاورزی می تواند نقش مؤثری در دستیابی به اهداف توسعه ی کشاورزی و روستایی که همانا بهبود زندگی کشاورزان و رفاه حال آنان است، داشته باشد. الگوی کشت بیان کننده ی نوع یا ترکیب کشتی است که کشاورز جهت بهره برداری بهینه از اراضی، آن را انتخاب می کند. انتخاب هر الگوی کشت، به دلیل چند بُعدی بودن کشاورزی می تواند پیامدهای مهمی در زندگی کشاورز و جامعه ی روستایی داشته باشد. این پیامدها کدام بخش از حیات اجتماعات روستایی را متأثر می سازد، و نیز جهت و عمق اثرگذاری آن کدام است، پرسش اساسی ما در این تحقیق خواهد بود. برای پاسخ گویی به پرسش تحقیق، مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفت. مطالعات میدانی صورت گرفته مربوط به دهستان بالاتجن استان مازندران و سال زراعی 1389
می باشد. به این منظور 250 نفر از کشاورزانی که تولید مرکبات را جایگزین تولید برنج نموده بودند انتخاب و نظر آنان را در ارتباط با آثار اجتماعی و اقتصادی تغییرات صورت گرفته جویا شدیم. یافته های تحقیق حاکی از آن است در این دو بخش تفاوت معناداری در دوره ی قبل و بعد از تغییر الگوی کشت و در سطح آلفا 01/0 وجود داشته است. در شاخص های اجتماعی به جز مؤلفه مشارکت در مؤلفه های ماندگاری و آگاهی کشاورز پیرامون فعالیّت کشاورزی، میانگین ها نشان از رشد شاخص دارند و در شاخص های اقتصادی کیفیت اشتغال، رفاه و امنیت اقتصادی این رشد محسوس تر نیز هست. براین اساس می توان گفت الگوی کشت مرکبات در توسعه ی روستاهای مورد مطالعه نقش مؤثری را ایفا نموده است.
مقاله به زبان انگلیسی: تحلیل اثرات اجرای طرح هادی بر بهبود کیفیت زندگی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت در روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: طرح هادی روستا از جمله طرح های عمران روستایی است که می تواند نقش بنیادی و زیر بنایی در توسعه همه جانیه مناطق روستایی داشته باشد از این رو در این مقاله تلاش شده اثرات اجرای طرح هادی بر بهبود کیفیت زندگی روستاییان بررسی شود.
روش: روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی بوده است. جامعه آماری این تحقیق روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت می باشد که در دو گروه روستاهای دارای طرح هادی اجراشده و دارای طرح هادی آورده شده و از هر گروه با توجه به رتبه بندی جمعیتی 4 روستا به صورت نمونه گیری احتمالی انتخاب گردیده است. با استفاده از جدول استاندارد شده مورگان، حجم نمونه آماری (378 مورد) مشخص و به روش سهمیه ای بین روستاهای مورد مطالعه توزیع شده است.
یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون t، مان ویتنی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که اجرای طرح هادی تنها در بعد اقتصادی کیفیت زندگی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت تأثیر مثبت و معناداری داشته ولی در ابعاد اجتماعی، کالبدی و محیطی تأثیر چشمگیری نداشته است. در طول تحقیق مشخص شد آگاهی روستاییان از اجرای طرح هادی گامی مثبت در بهبود کیفیت زندگی بوده و کیفیت زندگی در روستاهای دارای طرح هادی اجرا شده و روستاهای دارای طرح هادی متفاوت است.
محدودیت ها:دستیابی به اطلاعات و بررسی کیفیت زندگی روستاییان ازچالش های پژوهش حاضرمحسوب می شود.
راهکارهای عملی:با توجه به یافته ها، توجه به همه ابعاد کیفیت زندگی و آگاهی دادن به روستاییان جهت ایجاد حس مشارکت و بهبود کیفیت زندگیشان پیشنهاد شده است.
اصالت/ارزش: ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی، موضوع مهمی است که می تواند منجر به آگاهی از دیدگاه ها و عقاید کارشناسان، شناسایی نقاط قوت و ضعف طرح ها و برنامه های توسعه ای روستایی فراهم نماید.
واکاوی سازه های اجتماعی مؤثر بر موفقیت تعاونی های تولید روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های شرکت های تعاونی که نقش مهمی در زندگی مردم، به ویژه روستاییان و کشاورزان دارد، شرکت تعاونی تولید روستایی است، که همواره به عنوان یکی از راه های اساسی برای فائق آمدن بر مشکلات کشاورزی مطرح بوده است. بنابراین، توجه به رشد و توسعة شرکت های تعاونی به منظور دستیابی به اهداف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، که در سایة شناخت مفاهیم موفقیت تعاونی ها شکل می گیرد، بسیار ضروری است. پژوهش حاضر به تحلیل سازه های اجتماعی مؤثر بر موفقیت تعاونی های تولید روستایی پرداخته است. بدین منظور از روش توصیفی- همبستگی با رویکرد مقایسه ای بهره گرفته شد. جامعة آماری پژوهش، تعاونی های تولید روستایی شهرستان بویراحمد بودند که جمعاً 1809 نفر عضو دارند و با استفاده از جدول پاتن و روش نمونه گیری طبقه ای به صورت متناسب 317 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که برای تعیین اعتبار آن از روش تحلیل عاملی، و به منظور تعیین پایایی آن از هم سانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای کمّی کردن داده های کیفی که به صورت طیف 7گزینه ای سنجیده شده بود، از نظریة مجموعه های فازی بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل مسیر (نرم افزار AMOSver20) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تعاونی های تولید روستایی شهرستان بویراحمد ازلحاظ دستیابی به اهداف ازپیش تعیین شده (389/0 دامنة میانگین 012/0 تا 975/0) چندان موفق نبودند و تا رسیدن به حد موفقیت مطلوب فاصلة زیادی دارند. در این میان تعاونی تولید کاکان ازلحاظ میانگین (471/0) دستیابی به اهداف تفاوت معناداری با سایر تعاونی های مطالعه شده دارد و موفق تر عمل کرده است.
دگرگونی اقتصاد کشاورزی و شکل گیری پدیده روستانشینی شهری و روستاگرایی مورد: روستاهای شهرستان رباط کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات در زمینه اقتصاد کشاورزی و شکل گیری پدیده روستانشینی شهری در پیرامون کلانشهرها به عنوان فضای دوگانه (نه شهر- نه روستا) و تلفیقی از نشانه های زندگی شهری و روستایی، چالش ها و مشکلات متعددی به دنبال داشته است. اولین گام در راستای حل معضل یاد شده، شناسایی و طبقه بندی ساختار مناطق روستایی و تعیین درجه روستاگرایی و سپس روستانشینی شهری است. هدف اصلی این پژوهش، در گام نخست توصیف و تبیین ساختار روستایی شهرستان رباط کریم، به منظور شناخت سکونتگاه هایی که پدیده روستانشینی شهری در آن ها رخ داده و سپس تبیین علل شکل گیری آن می باشد. این پژوهش توصیفی و تحلیلی در سه مرحله کلی شامل رتبه بندی توسعه کشاورزی، تعیین درجه روستاگرایی، مشاهده میدانی و طبقه بندی سکونتگاه ها به دو بخش روستاگرا و روستانشینی شهری و استخراج عوامل موثر در شکل گیری پدیده روستانشینی شهری انجام شده است. تکنیک های بکار گرفته شده در این پژوهش شامل پرومتی، خوشه بندی سلسله مراتبی، مدل روستاگرایی کلاک و نظریه بنیانی ساده شده می باشد. نتایج بیانگر این است که پدیده روستانشینی شهری در روستاهای آلارد، شترخوار، سفیدار، کیگاور، پرندک، منجیل آباد، انجم آباد و ادران رخ داده و مهم ترین عوامل در شکل گیری این پدیده، ابعاد کالبدی فضایی، اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی و قانونی، برنامه ریزی و نهادی بوده است.
ارزیابی اثرات کالبدی- فضایی جابه جایی در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: دهستان ملاوی، شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع سیل و طغیان فصلی رودخانه ها از جمله سوانح طبیعی است که هر ساله خساراتی را بر جوامع انسانی تحمیل می کند. در کشور ما نیز در طی دهه های اخیر خسارات مالی و جانی سیلاب افزایش یافته و قربانیان این سانحه نیز اغلب روستاییان می باشند. از جمله سیاست هایی جدیدی که به منظور مقابله با این سوانح طبیعی اتخاذ می گردد، جابه جایی و اسکان مجدد روستاییان می باشد که قدر مسلم این امر پیامدهای مختلفی را در پی خواهد داشت. سه روستای بابازید، وره زرد و خرسدر علیا از جمله روستاهایی است که به دلیل قرارگیری در حریم رودخانه ی کشکان رود، بارها متحمل خسارات فراوان ناشی از سیل بوده است. لذا به منظور جلوگیری از تکرار این حادثه، در سال 1385 اقداماتی جهت جابجایی این روستاها صورت گرفت. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به تعیین پیامدهای کالبدی – فضایی جا به جایی روستاهای مذکور از توابع شهرستان پلدختر پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی– تحلیلی بوده، روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از روش پیمایشی و تکمیل پرسشنامه بوده است. حجم نمونه شامل 20 درصد از خانوارهای موجود در روستاهای مورد بحث است که برابر با 117خانوار تعیین شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های ناپارامتری ویلکاکسون و t مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تأثیر اسکان مجدد این روستاها در زمینه کالبدی و زیست محیطی بوده است. در مقابل کمترین پیامد حاصل از جا به جایی روستاهای مذکور در بعد اقتصادی بوده و تفاوت معناداری در قبل و بعد از جابه جایی وجود نداشته است.
سنجش پایداری اجتماعی- اقتصادی سکونتگاه های روستایی دهستان های خاوه شمالی و جنوبی، استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالشهای جدی سکونتگاههای روستایی در کشورهای در حال توسعه مقوله پایداری اجتماعی- اقتصادی است که به رغم ارتباط نظام مند با پایداری محیطی تا حد زیادی در سایه و سیطره آن قرار گرفته و کمتر به طور مستقل مفهوم سازی و بررسی شده است. این دو بعد که بخش درخور توجهی از ناپایداری سکونتگاههای روستایی کشور در ارتباط با آنها قرار دارد، بیش از هر چیز بر مفهوم عدالت درون نسلی تاکید دارند. تحقیق حاضر بر پایه 29 شاخص پایداری اجتماعی- اقتصادی 50 روستای دهستانهای خاوه شمالی و جنوبی در شهرستان دلفان را بررسی نموده است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه روستا و مراجعه به مطلعین محلی گردآوری شده است. برای رتبه بندی پایداری روستاها از تکنیک تاپسیس و ضریب ناموزون موریس استفاده شده و یافته ها مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج گویای آن است که با روش تاپسیس 92 درصد و با روش موریس 96 درصد روستاهای مطالعه شده در شرایط نیمه پایدار قرار دارند. بین دو روش بررسی تفاوت معنی دار در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. بین سطح پایداری روستاها به روش تاپسیس با جمعیت رابطه ای مشاهده نشد اما بین همین متغیر و جمعیت به روش موریس همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد.
تحلیل نقش گردشگری در اقتصاد روستایی مطالعة موردی: دهستان بان زرده شهرستان دالاهو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش گردشگری در اقتصاد روستایی دهستان بان زرده است. این پژوهش از نوع نظری کاربردی و ازلحاظ روش مطالعه، توصیفی تحلیلی است. داده ها و اطلاعات لازم برای انجام این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری گردید. در روش پیمایشی از ابزار پرسشنامه استفاده شد. جامعه نمونه 370 نفر از ساکنان 13 روستای دهستان بان زرده هستند که با روش نمونه گیری تصادفیِ طبقه بندی شده انتخاب شدند و از آنها پرسش شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمون های آماری میانگین پاسخ ها، T تک نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون در قالب نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان می دهند که از دید ساکنان، فعالیت های گردشگری در دو مؤلفه اشتغال و درآمد و همچنین وضعیت اقتصادی محدوده مطالعه شده مؤثرتر بوده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که نقش فعالیت های گردشگری در جذب سرمایه گذاری ها در محدوده مطالعه شده پررنگ است. افزون بر این، فعالیت های گردشگری از دید ساکنان نقش کمتری در مؤلفه قیمت زمین داشته است. بین مؤلفه های درآمد، اشتغال و سرمایه گذاری، و وضعیت اقتصادی در سطح محدوده مطالعه شده رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و فقط بین مؤلفه قیمت زمین و وضعیت اقتصادی رابطه منفی و معنا دار برقرار است.
مدیریت منابع طبیعی در مقیاس محلی، سرمایة اجتماعی و قدرت اجتماعی در شبکة ذی نفعان محلی مطالعة موردی: سامان عرفی گجین دشت- منطقة کلاته رودبار دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقیاس محلی، مدیریت منابع طبیعی بهره برداران روستایی و عشایری بازوی های اجرایی مدیریت مشارکتی قلمداد می شوند. برای دستیابی به مدیریت مشارکتی موفق، تقویت سرمایة اجتماعی شبکة ذی نفعان محلی مرتع ضروری است. هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل ابعاد اصلی سرمایة اجتماعی ازقبیل اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی بین ذی نفعان محلی سامان عرفی گجین دشت در منطقة کلاته رودبار شهرستان دامغان است. ابتدا ماتریس های اعتماد و مشارکت براساس پرسشنامة تحلیل شبکه ای تولید شدند و سپس در نرم افزار های تحلیل شبکه ای، شاخص های کمی و ریاضی مرتبط سنجش گردید. نتایج حاکی از آن است که میزان انسجام اجتماعی در شبکة روابط در حد متوسط است و لذا سرمایة اجتماعی نیز در حد متوسط ارزیابی می شود. افزون بر این، افراد اصلی و تعیین کننده در مدیریت مشارکتی در منطقه براساس شاخص مرکزیت مشخص شدند. درنهایت می توان ادعا کرد که تقویت سرمایة اجتماعی بین ذی نفعان مراتع روستایی در سامان عرفی گجین دشت ضروری است و کنشگران اصلی می توانند بازوی اجرای مدیریت پایدار منابع طبیعی باشند. روش تحلیل شبکه، ابزاری کارآمد در سنجش معیارهای اجتماعی مؤثر بر مدیریت مشارکتی منابع طبیعی است.
برنامه ریزی منطقه ای بر مبنای سناریو با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مورد شناسی: تعاون روستایی شهرستان های رستم و نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از معضلات اجتماعی و اقتصادی موجود، بی نظمی های اجتماعی در اشکال مختلف، ناهنجاری های رفتاری و اجتماعی، رشد بی رویه مهاجرت، افزایش حاشیه شهرنشینی و بسیاری مشکلات دیگر، به نحوی ناشی ازتوسعه نیافتگی روستایی می باشند. در این میان تعاون روستایی، نقش عمده ای در توسعه روستا و دستیابی به توسعه منطقه ای ایفا می کند. بنابراین پرداختن به آینده و برنامه ریزی آن ، جزء جدانشدنی فرآیند برنامه ریزی توسعه روستایی است. هدف اصلی مطالعه ی حاضر، شناساییسناریوهای مختلف توسعه در بخش تعاون شهرستان های رستم و ممسنی، ارزیابی و انتخاب بهترین آن ها می باشد. رویکرد اینپژوهش،توسعه ایوروشتحقیق،توصیفی- تحلیلیاست. برای گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و دیدگاه متخصصان و صاحبنظران توسعه منطقه ای و از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار expertchoice، جهت تجزیه و تحلیل و اولویت بندی سناریوها استفاده شده است. بر این اساس ابتدا نقاط ضعف، قوّت، فرصت ها و تهدیدها مشخص گردیده و سپس چهار سناریو شامل: قطب تولید دام و فرآورده های دامی،قطب تولیدات باغی و صنایع تبدیلی مرتبط، قطب تولید محصولات راهبردی گندم و برنجو در نهایت ادامه وضعیت موجود طراحی گردید که در بین سناریوهای طراحی شده، سناریوی قطب تولیدات باغی و صنایع تبدیلی مرتبط، در اولویت اول قرار گرفت.
بررسی سطح توسعه روستایی با تکنیک TOPSIS (مطالعه موردی: بخش اصلاندوز- پارس آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی می تواند معیاری مناسب برای تعیین جایگاه روستا و رفع مشکلات و نارسایی های جهت نیل به رفاه اقتصادی و سلامتی اجتماعی باشد. هدف این تحقیق بررسی توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی بخش اصلاندوز شهرستان پارس آباد می باشد. تعداد سکونتگاه ها 118 مورد و تعداد شاخص 27 مورد اشند. این تحقیق از نوع توصیفی بود. جهت رتبه بندی سکونتگاه های بخش از روشTOPSIS استفاده شد. نتایج نشان داد که بر اساس میزان محاسبه شده، حداقل 083/0 برای قشلاق گدایلو و حداکثر 67/0 برای شهر اصلاندوز می باشد و میانگین آن برابر 16/0 است. دامنه نوسان سطح توسعه یافتگی سکونتگاه های بخش 58/0 برآورد شده است. هم چنین 13 سکونتگاه در حال توسعه و 103 سکونتگاه توسعه نیافته می باشند. تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین های های سطوح توسعه وجود دارد.
کاربرد تحلیل عاملی و مدل تخمین تراکم کرنل در ارزیابی توسعه مکانی- فضایی مناطق روستایی شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات جغرافیای روستایی، به دلیل تنوع پدیده های مکانی و فضایی امکان مطالعه به صورت مجرد و منفرد مقدور نیست. لذا اولین گام طبقهبندی این پدیده ها در گروه های مشابه است، که در این خصوص تحلیل عاملی به عنوان ابزاری قدرتمند در مقابل این مشکل، راه حل تقلیل و تحلیل عوامل توسعه را به عهده دارد. در این مقاله از 38 شاخص جهت سطحبندی روستا های شهرستان تنکابن استفاده گردید، که با استفاده از تحلیل عاملی به 4 عامل تقلیل یافت. امروزه استفاده از سامانه های اطلاعات جغرافیایی در تحلیل فضایی توسعه روستایی و به کارگیری مدل ها و آزمون های آماری گرافیک مبنا در جهت تهیه پایگاه داده مکانی، مرتب سازی، نمایش فضایی اطلاعات ،تلفیق اطلاعات و تحلیل فضایی آن متداول شده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی_ترکیبی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت کمی و کیفی با بهرهگیری از روش های آمار استنباطی و با استفاده از نرم افزار های SPSSو ArcGIS10 انجام گرفته است. نتایج نشان میدهد عامل اقتصادی-کالبدی با مقدار ویژه 305/17 ، به تن هایی قادر است، 769/33 درصد از واریانس را محاسبه کند، و دارای بیشترین تأثیر در بین عوامل چهارگانه میباشد، به عنوان عامل اصلی در سطحبندی روستا ها شناخته شده است. همچنین بهترین مدل جهت تخمین تراکم توسعه در منطقه، مدل کرنل بوده که با ضریب تعیین 71/0 بهترین مدل انتخاب گردید. با توجه به این مدل، تراکم توسعه در روستا های شمال غربی شهرستان میباشد.
وضعیت اشتغال در مناطق روستایی ایران طی سال های 1385 1335 (مطالعه موردی: مناطق روستایی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از گذشته دور تا کنون، اشتغال در ترقی و توسعه جامعه بشری نقش بسزایی داشته است و در سال های اخیر، اهمیت اشتغال در همه ابعاد زندگی افراد به وضوح دیده می شود. پژوهش پیش رو که از نوع توصیفی تحلیلی است با هدف بررسی روند اشتغال در مناطق روستایی کشور طی دوره های گذشته (1385-1335)، به صورت موردی در مناطق روستایی استان اصفهان انجام گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، اطلاعات مورد نیاز را با تکیه بر مستنندات مرکز آمار طی سال های 1335 تا 1385، جمع آوری کرده و به کمک نرم افزارهای GIS و Excel اقدام به ترسیم نمودارها و نقشه های مورد نیاز شد. نتایج پژوهش نشان داد، شاخص های جمعیت در سن فعالیت و میزان بیکاری در مناطق روستایی استان افزایش داشته و شاخص های جمعیت فعال، نرخ عمومی فعالیت، نرخ واقعی فعالیت و نرخ اشتغال، از روند کاهنده ای پیروی کرده است؛ به این صورت که نرخ اشتغال در سال 1385 نسبت به سال 1335 در مناطق روستایی استان اصفهان حدود 5/8 درصد کاهش داشته است. همچنین نتایج پژوهش گویای آن است که طی دوره های مورد بررسی، اکثر شاغلان روستاهای استان اصفهان از بخش کشاورزی به سمت فعالیت در بخش های دیگر، به ویژه خدمات تمایل دارند. درمجموع در ناحیه دشتی تعداد شاغلان در بخش های صنعت و خدمات افزایش داشته و در بخش کشاورزی کاهش یافته است. در ناحیه خشک و بیابانی تعداد شاغلان بخش های کشاورزی و صنعت کاهش و تعداد شاغلان بخش خدمات افزایش یافته و در ناحیه کوهستانی معتدل، همانند دو ناحیه دیگر، شاغلان بخش کشاورزی کاهش یافته و شاغلان بخش های صنعت و خدماتی نسبتاً تغییر نکرده است.
تحلیل زمینه های توسعه گردشگری در سکونتگاه های روستایی شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش نرخ بیکاری و مهاجرت جوانان از سکونتگاه های روستایی، یکی از مهم ترین تهدیدهای دهه های اخیر جوامع روستایی کشور بوده است. در این میان گردشگری به عنوان بستر بالقوه برای تغییر این وضعیت می تواند جریان اقتصادی، اشتغال و جمعیت را به سوی روستاها بازگرداند. توجه به پتانسیل های موجود و سرمایه گذاری هدفمند در گردشگری روستایی یکی از زمینه های مناسبی است که در مقاله حاضر به آن پرداخته شد.هدف از این پژوهش تعیین مناسب ترین زمینه توسعه گردشگری روستایی با در نظر گرفتن قابلیت ها و محدودیت های دهستان رودپی شمالی شهرستان ساری است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی بوده و در ابتدا با استفاده از تحلیلSWOT، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید محدوده مورد مطالعه در زمینه گردشگری مورد شناسایی قرار گرفته است. سپس از تلفیق تحلیلSWOT با تکنیکT2 FS-AHP، مناسب ترین زمینه توسعه گردشگری روستایی تعیین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد اکوتوریسم مناسب ترین زمینه گردشگری دهستان رودپی شمالی شناخته شده، و سپس گردشگری فرهنگی، گردشگری ورزشی و در نهایت گردشگری کشاورزی در رتبه های بعدی جهت توسعه گردشگری روستایی در دهستان رودپی شمالی قرار دارد.
الگوی توزیع فضایی مصرف کالاهای ضروری در سبد مصرفی خانوارهای روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، ارزیابی چگونگی توزیع فضایی هزینه کالاهای ضروری و سنجش ضریب حساسیت قیمتی و درآمدی برخی اقلام عمده مصرفی، در سبد مصرفی خانوارهای روستایی کشور می باشد. در این راستا، با استفاده از رویکرد سیستم معادلات دیفرانسیلی تایل مبتنی بر ماتریس برتن، حساسیت قیمتی و درآمدی برای گروه های فقیر، غنی و ثروتمند روستایی محاسبه شده است. یافته های تحقیق مؤید این است که بیشترین هزینه نان در روستاهای ایران مربوط به استان آذربایجان شرقی و اردبیل، بیشترین هزینه قند و شکر در روستاهای ایران مربوط به کرمانشاه و اردبیل، بیشترین هزینه گوشت مربوط به روستاهای اردبیل و خوزستان و بیشترین هزینه برنج مربوط به روستاهای استان فارس و گیلان می باشد. همچنین نتایج تحقیق حاکی است که حساسیت قیمتی کالاهای اساسی برنج، قند و شکر، نان و گوشت برای گروه خانوارهای فقیر روستایی ایران طی دوره 1353-1390 به ترتیب برابر 660/1-، 289/0-، 471/0-و 861/0- بوده است. حساسیت قیمتی کالاهای اساسی برنج، قند و شکر، گوشت و نان برای گروه خانوارهای متوسط روستایی ایران به ترتیب برابر 972/1-، 332/0-، 449/0-و 840/0- و حساسیت قیمتی کالاهای اساسی برنج، قند و شکر، گوشت و نان برای گروه خانوارهای غنی روستایی ایران به ترتیب برابر 381/1-، 486/0-، 448/0-و 884/0- بوده است.
تحلیل اثرگذاری عوامل ساختاری- نهادی مؤثر بر مشارکت روستاییان در فرایند اجرای طرح های هادی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت بدون شک عامل اساسی در توفیق فرایند طرح های توسعه روستایی است، اما تمرکز قدرت نزد دولت و نهادهای اجرایی سبب می گردد تا مشارکت مردم در فرایند تهیه، اجرا و نگهداری این طرح ها، با چالش روبرو شود. در این مقاله تلاش شد تا عوامل ساختاری-نهادی مؤثر بر مشارکت روستاییان در فرایند اجرای طرح های هادی روستایی مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، 21 روستا که در آنها طرح هادی اجرا شده است و از بین آنها10 روستا با جمعیت 5504 خانوار به روش نمونه گیری انتخاب گردید. در سطح روستاهای مورد مطالعه با روش نمونه گیری (کوکران) 233 خانوار روستایی انتخاب و به روش نمونه گیری تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. یافته های مطالعه بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون های همبستگی تیپ پیرسون نشان می دهد که ارتباط معنی دار و نسبتاً قوی با ضریب 477/0 بین عوامل ساختاری-نهادی مؤثر بر مشارکت و فرایند اجرای طرح های هادی روستایی وجود دارد، به نحوی که عوامل ساختاری- نهادی مؤثر بر مشارکت حدود 25 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نماید و در بین عوامل ساختاری- نهادی، متغیر نقش تشکل های مردم نهاد در مشارکت آفرینی به میزان 6/25 درصد بر روند اجرای طرح هادی تأثیرگذار بوده است. در توزیع فضایی رابطه بین عوامل ساختاری-نهادی مؤثر بر مشارکت و روند اجرای طرح های هادی در شش روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود دارد.
ارزیابی آسیب پذیری فیزیکی سکونت گاههای روستایی در برابر مخاطرات طبیعی(زلزله) با استفاده از مدل تصمیم گیری کوپراس مطالعه موردی( روستاهای دهستان چالان چولان شهرستان درود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناخت وطراحی فرایند تحلیل مدل تصمیم گیری چند معیاره کوپراس در رتبه بندی سکونتگاههای روستایی بر اساس میزان آسیب پذیری فیزیکی در برابر مخاطرات (زلزله) است. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی می باشد. بدین منظور برای شناسایی شاخص های آسیب پذیری با تأکید ویژه بر مناطق روستایی از مطالعات مرتبط با حوزه تخصصی آسیب پذیری بهره گرفته شد. بر این اساس 13 شاخص شناسایی گردید و مبنایی برای جمع آوری اطلاعات میزان آسیب پذری روستاهای مورد مطالعه در دهستان چالان چولان پس از زلزله سالا 1385 شد. این اطلاعات جمع آوری شده در فرایند انجام کار پس از نرمال سازی شاخص ها و وزن دهی به آنها در فرایند مدل کوپراس مورد استفاده قرار گرفتند و بر اساس آن روستاهای مورد مطالعه رتبه بندی شدند. نتایج مدل کوپراس نشان می دهد روستاهای باباپشمان، دوسر و گاراژ به ترتیب بیشترین آسیب پذیری و روستاهای حشمت آباد، بهزاد آباد و احمدآباد کمترین آسیب پذیری را در زلزله سال 1385 دشت سیلا خور لرستان داشته اند
وضعیت سنجی و اولویت بندی شاخص های توسعة پایدار در مناطق روستایی مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین نیازهای اساسی توسعه و اولویت بندی مؤلفه های آن در مناطق روستایی، از ضرورت های برنامه ریزی روستایی به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، وضعیت سنجی و اولویت بندی شاخص های توسعة پایدار در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است. جامعة آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی این شهرستان (89 روستا) بود که با استفاده از جدول برآورد حجم نمونة لین، 566 خانوار روستایی مطالعه و بررسی شدند. برای جمع آوری داده ها، افزون بر اسناد، پرسشنامة محقق ساخته به کار رفت و برای تعیین اعتبار بخش های مختلف پرسشنامه از روش اعتبار محتوا و به منظور تعیین پایایی آن از هم سانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ، 955/0-561/0 به دست آمد که بهینگی پرسشنامه را نشان می داد. داده پردازی پژوهش با استفاده از نرم افزار MATLAB7.10 انجام گرفت. با نگرش اندام وار به توسعة پایدار روستایی، شاخص ها انتخاب شدند و سپس برای عملیاتی کردن شاخص ها از استانداردسازی فازی بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب جینی و آنتروپی شانن استفاده شد. نتایج وضعیت شناسی شاخص ها ازلحاظ پایداری حاکی از آن بود که 32 درصد از شاخص های بررسی شده در وضعیت پایدار، 32 درصد در وضعیت پایداری متوسط و 36 درصد نیز در وضعیت ناپایدار قرار داشتند. افزون بر آن، نتایج ضریب جینی نشان داد که شاخص ها به صورت مناسب توزیع نشده اند. بنابراین، لازم است که درخصوص تعیین مراکز و کانون های اصلی خدمات رسانی براساس نظام سلسله مراتبی سکونتگاه ها بازنگری صورت گیرد.
ارزیابی جابه جایی سکونتگاه های روستایی پس از زلزله(نمونة موردی: اسطلخ کوه بعد از زلزلة سال 1369 در گیلان- زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پس از وقوع سوانح، برنامه های بازسازی اغلب با دو رویکرد درجاسازی و جابه جایی انجام می شوند. تجارب مختلف جهانی نشان می دهند که برنامه های جابه جایی به میزان اندکی موردقبول اهالی واقع می شوند؛ به صورتی که سایت های جدید یا ترک می شوند یا به رونق قبل خود بازنمی-گردند. این، درحالی است که تجربة جابه جایی روستای اسطلخ کوه شهرستان رودبار نشان از پذیرش سایت جدید روستا دارد؛ به صورتی که اهالی در گسترش و بهبود وضعیت آن تلاش می کنند. هدف از نگارش مقالة حاضر، بررسی روند بازسازی روستای اسطلخ کوه پس از گذشت 20 سال با هدف کشف دلایلی است که ساکنان جابه جایی را پذیرفته اند و نیز دست یابی به دستاوردها و عوارض آن است.
روش: در مقالة حاضر، از روش تحقیق کیفی و ابزارهای جمع آوری اطلاعات مانند مشاهده، مصاحبة عمیق و نیمه عمیق و بررسی اسناد کتابخانه ای بهره برده شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از بررسی ها حاکی از آن است که جابه جایی این روستا در جلب مشارکت مردمی با موفقیت همراه بوده است و در سرعت انجام روند بازسازی به موفقیت های شایان توجهی دست یافته است. به نظر می رسد مواردی مانند مالکیت زمین های روستای جدید، فاصلة مناسب از سایت قدیم و دسترسی به آن و نیز مشارکت اهالی و شورای اسلامی روستا در فرایند بازسازی و ... از دلایلی هستند که اهالی، روستای جدید را پذیرفته اند؛ اما بازسازی عوارضی منفی نیز برای روستا به وجود آورده است.
محدودیت ها: دسترسی اندک و گاهی نبود اطلاعات بازسازی، مسیر نامناسب دسترسی به روستا و مشکلات مرتبط با جامعة هدف ازجمله سواد اندک و مسن بودن افراد محدودیت های پژوهش هستند.
راهکارهای عملی: به نظر می رسد برای کاهش خطر سوانح ازطریق بازسازی، بایستی ستادهای معین بازسازی در منطقه درزمینة جابه جایی بررسی های بیشتری انجام دهند.
اصالت و ارزش: این تحقیق از این نظر دارای اهمیت است که می تواند مسیری برای تعیین شاخص-های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فرهنگی جابجایی های پس از سوانح درراستای پذیرش این رویکرد توسط مردم باشد.
تأثیر سرمایه اجتماعی بر فرایند اجرای طرح های هادی روستایی در شهرستان خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند تهیه و اجرای طرح های هادی روستایی در سه دهة اخیر، سیمای کالبدی سکونتگاه های روستایی را دگرگون ساخته است و انتظار می رود با افزایش سطح سرمایة اجتماعی در این نواحی بر مشارکت پذیری روستاییان در این طرح ها افزوده گردد. در مقالة حاضر میزان تأثیرپذیری فرایند اجرای طرح های هادی روستایی از سرمایة اجتماعی روستاییان بررسی شد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که بخش عمده ای از داده های آن بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری (کوکران) از سطح 233 خانوار نمونة منطقه جمع آوری شده است. یافته های مطالعه بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون های همبستگی تیپ پیرسون نشان می دهند که ارتباطی معنا دار و نسبتاً قوی با ضریب 379/0 بین سرمایة اجتماعی روستاییان و فرایند اجرای طرح های هادی روستایی وجود دارد. سرمایة اجتماعی روستاییان حدود 9/18 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند و بین شاخص های سرمایة اجتماعی، متغیر اعتماد اجتماعی به میزان 6/27 درصد بر روند اجرای طرح هادی تأثیرگذار بوده است. در توزیع فضایی رابطة بین سرمایة اجتماعی و روند اجرای طرح های هادی در چهار روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود دارد. با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل تقویت سرمایة اجتماعی روستاییان با افزایش میزان اعتماد اجتماعی آنان، برگزاری کارگاه های آموزشی در زمینة آشنایی با فرایند تهیه، اجرا و نگه داری طرح های هادی، بهره گیری از نهادهای محلی برای تسهیل و افزایش مشارکت عمومی روستاییان پیشنهاد شده است.
گونه شناسی بافت های روستاشهری؛ گام نخست در چشم اندازسازی روستاشهرها (مطالعه موردی گونه شناسی: بافت های روستاشهری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با رشد برون زای بافت های شهری به سوی روستاها و مراکز زیستی پیرامونی، علاوه بر بافت های مرکزی شهرها، روستاهای الحاقی نیز در جریان توسعه با جایگزینی جمعیت، نیل به حاشیه نشینی دارند و بافت های جدید مسئله دار شهری با ماهیت روستایی پدید می آیند. روستاها در جریان این الحاق مهلت سازگاری و تطابق و در یک کلمه، شهری شدن ندارند و این آغازگر مسئله در دو بستر متفاوت، یعنی شهر و روستاهایِ الحاقی به شهر است. به واسطه گستردگی این نوع الحاق ها، پژوهش در زمینه چرایی و چگونگی پیدایش بافت های روستاشهری و بیان پیشینه و رویکردهای گوناگون نسبت به این گونه بافت ها دارای ضرورت موضوعی، موضعی و زمانی است. برای امکان ارائه رهیافت هایی برای چشم اندازسازیِ بافت های روستاشهری، گونه بندی بافت های روستایی الحاقی گام نخست است. این نوشتار با هدف تعریفِ مبنایی برای گونه شناسی بافت های روستاشهری، با استفاده از روش پژوهش اکتشافی توسعه ای؛ اصول راپاپورت برای قاعده مندسازی گونه شناسی، ازجمله به کارگیری شاخص های متعدد (گونه شناسی چندشاخصه ای)، پرهیز از تشخیص گونه ایده آل و خالص و انتخاب معقولانه شاخص ها و تعمیم نظریه شکلِ شهریِ لینچ را مبنا قرار داده و رفتار روستا و شهر را در جریان الحاق 15 نمونه روستای الحاقی به شهر یزد پی جسته است. پس از دسته بندی محورهای منتج از بررسی ماهوی این بافت ها، با استفاده از روش پژوهش تطبیقی در سه گونه کالبدی (ترکیبی، خطی و فشرده طبیعت محور، ترکیبی، خطی و فشرده انسان ساخت)، موقعیت شناسی (اقماری فرودست و فرادست، پیوسته فرودست و فرادست، درونی فرودست و فرادست) و هویت انسانی (اقتصادمحور، مذهب محور و قومیت محور) طبقه بندی شدند و مبنایِ گونه بندی، 15 بافت روستایی الحاقی به شهرِ یزد قرار گرفت.