فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کم توجهی به جریان های دوسویه روستایی شهری بویژه در کشورهایی درحال توسعه همچون ایران در درون نواحی و مناطق جغرافیایی موجب بروز بی توازنی و شکاف ژرف در تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی و شهری در ابعاد اجتماعی اقتصادی، محیطی اکولوژیک، و کالبدی زیربنایی خواهد شد. هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی و واکاوی اثرگذاری جریان های فضایی روستایی - شهری بر تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری است. روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نگاه روش روش توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. بعلاوه، برای جمع آوری داده های میدانی در ارتباط با شاخص ها، گویه ها و سنجه های مؤلفه اثرگذار متغیر مستقل (جریان های روستایی- شهری) و متغیرهای اثرپذیر (تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری) از روش پیمایش میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش 83 روستای شهرستان دماوند برمبنای سرشماری سال 1395 مرکز آمار ایران است. با توجه به همگنی ناحیه مورد مطالعه، امکانات و محدودیت تحقیق در گام اول، با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی و تصادفی ساده تعداد 29 روستا به عنوان نمونه تصادفی براساس قضیه حد مرکزی انتخاب شدند. در گام دوم، برای برآورد حجم نمونه از فرمول محاسبه حجم نمونه کوکران بهره گرفته شد. قلمروجغرافیایی پژوهش: مطالعه حاضر که در زمینه جریان های دوسویه روستایی شهری می باشد، در شهرستان دماوند انجام شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد جریان های روستایی- شهری در سکونتگاه های روستایی ناحیه مورد مطالعه با تحول ابعاد و اندازه جمعیت روستاها، کاربری زمین، مسکن، و سرمایه گذاری روستاها در تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری اثرگذار است. نتایج: پیوندهای روستایی شهری از ظرفیت های اجتماعی اقتصادی و کالبدی زیربنایی برخوردار است که باعث ایجاد جریان های فضایی همچون جریان کالاو خدمات، مردم، فناوری و اطلاعات، سرمایه، پسماند بین شهر و روستا شود.. در مجموع میان جریان های فضایی همچون جریان مردم، کالا، خدمات، سرمایه گذاری، و اطلاعات بر ابعاد تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد.
سنجش میزان سرمایه اجتماعی و اثرگذاری آن در ارتقاء فرصت های اقتصادی کارآفرینی گردشگری (مطالعه موردی: روستاهای محور سلطانیه- غارکتله خور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر کارآفرینی گردشگری می باشد که وجود آن بخصوص در مناطق روستایی می تواند اثرات زیادی را بر افزایش مشاغل و کسب و کارهای مرتبط با گردشگری داشته باشد. هدف پژوهش: بنابراین هدف پژوهش حاضر سنجش میزان سرمایه اجتماعی و اثرگذاری آن در ارتقاء فرصت های اقتصادی کارآفرینی گردشگری در 11 روستای واقع در محور ارتباطی سلطانیه به غار کتله خور می باشد. روش شناسی تحقیق: نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و جهت گردآوری داده ها از روشهای اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش جمعیت روستایی ساکن در 11 روستای واقع در محور ارتباطی سلطانیه به کتله خور می باشد که مطابق فرمول کوکران تعداد 322 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری نظیر tتک نمونه ای، رگرسیون، مدل رتبه بندی پرومتی و تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: روستاهای مورد مطالعه در شهرستان خدابنده استان زنجان واقع شده اند که این شهرستان در جنوب غرب استان قرار دارد که کوهستانی ترین و مرتفع ترین منطقه این استان می باشد. همچنین این شهرستان بیشترین جمعیت روستایی استان را به خود اختصاص داده است. یافته ها: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که میزان شاخص های سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه بالاتر از مطلوبیت عددی (3) به دست آمده است و در این ارتباط شاخص مشارکت با میانگین 47/3 بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. نتایج حاصل از رگرسیون هم نشان از ضریب همبستگی خوب بین متغیرهاست و شاخص شبکه با بتای (365/0) درصد بالاترین اثرگذاری را بر فرصت های اقتصادی کارآفرینی گردشگری داشته است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل مسیر، مشارکت با محاسبه تاثیر کلی (مستقیم و غیرمستقیم) بیشترین تاثیر را بر فرصت های اقتصادی کارآفرینی گردشگری داشته است. همچنین نتایج حاصل از مدل رتبه بندی پرومتی نشان داد که روستای زواجر به لحاظ سرمایه اجتماعی رتبه اول و روستای دلایرسفلی رتبه آخر را به دست آورده است. نتایج: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش، مولفه های سرمایه اجتماعی می توانند موجب ارتقاء فرصت های اقتصادی کارآفرینی گردشگری در منطقه مورد مطالعه شوند.
شناسایی عوامل بحرانی و روستاهای مستعد جهت توسعه پایدار گردشگری روستایی در شهرستان دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
77 - 108
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری روستایی در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته و از رشد و توسعه مناسبی برخوردار نبوده است. ازاین رو، هدف مطالعه حاضر دستیابی به توسعه پایدار گردشگری روستایی از طریق شناسایی عوامل بحرانی اثرگذار و تعیین روستاهای مستعد در این زمینه است. برای دستیابی به این هدف، شهرستان دزفول در استان خوزستان به عنوان منطقه مورد مطالعه در نظر گرفته شد. چارچوب روش تحقیق از دو قسمت به هم پیوسته تشکیل شده است. شناسایی عوامل بحرانی و سنجش شدت اثر این عوامل جهت توسعه پایدار گردشگری روستایی شهرستان دزفول در قسمت نخست تحقیق با استفاده از روش دیمتیل فازی کلاسیک بررسی شد. سپس در قسمت دوم، با توجه به عوامل بحرانی شناسایی شده و شدت اثر آن ها، از روش تاپسیس جهت اولویت بندی روستاهای مستعد گردشگری، بهره گرفته شد. نتایج مطالعه نشان داد که عوامل مدیریتی و کالبدی به ترتیب با میانگین شدت اثر 0/976 و 0/906، بحرانی ترین عوامل هستند. در بین عوامل اقتصادی، فرصت های شغلی مرتبط با گردشگری و وضعیت سرمایه گذاری منطقه؛ در بین عوامل اجتماعی، تعاملات اجتماعی و شیوه زندگی روستاییان و در بین عوامل فرهنگی، جشنواره های محلی و اقامتگاه های سنتی از عوامل بحرانی جهت توسعه پایدار گردشگری روستایی شهرستان دزفول هستند. در پایان، روستاهای مستعد توسعه پایدار گردشگری روستایی براساس عوامل بحرانی شناسایی شدند. با توجه به نتایج، لزوم توجه به مشوق ها و حمایت های دولتی جهت افزایش سرمایه گذاری برای ساخت اقامتگاه ها، بهبود زیرساخت ها و ایجاد فرصت های شغلی مرتبط با گردشگری، ترویج و آموزش اطلاعات لازم درزمینه برپایی جشنواره های محلی و نحوه برخورد با گردشگران در روستاهای دارای پتانسیل را می توان راهکاری مناسب برای توسعه پایدار گردشگری روستایی در شهرستان دزفول قلمداد کرد.
Analyzing Determinants of Community Participation in Rural Water Project Planning in Simiyu Region, Tanzania: A Logit Model Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
45 - 64
حوزههای تخصصی:
Purpose- Access to safe and clean water remains a critical global concern, especially in rural areas of developing countries where infrastructural and institutional limitations are prevalent. In Tanzania, particularly in the Simiyu Region, water insecurity is further compounded by limited community participation in the planning stages of rural water projects. While participatory approaches are widely advocated to improve sustainability and responsiveness of such initiatives, there remains limited empirical evidence on the socio-economic and institutional factors influencing household-level participation. The main purpose of this research is to analyze the determinants of community participation in rural water project planning in Simiyu region, Tanzania by employing a Logit Model Approach. Design/Methods/Approach- This study addresses this gap by analyzing the determinants of community involvement using a logit regression model, drawing from data collected through a cross-sectional survey of 217 respondents. The sample was derived using Yamane’s (1967) formula, and a mixed sampling technique was applied to ensure representativeness across demographic and socio-economic groups. Structured questionnaires were employed for data collection, and the resulting data were analyzed using descriptive statistics and logistic regression methods. Findings- The results revealed that several variables significantly influence participation. These include age (marginal effect = 0.116, p < 0.05), gender (0.098, p < 0.05), occupation—particularly among those engaged in livestock keeping (0.161, p < 0.05) and small businesses (0.177, p < 0.05)-as well as income level. Additionally, community awareness (0.247, p < 0.05) and prior experience with development initiatives (0.175, p < 0.05) were strong positive predictors. Cultural norms were found to influence gendered participation, with male respondents more likely to be involved in decision-making processes. Practical implications- These findings emphasize the importance of integrating gender-sensitive and participatory planning approaches to ensure alignment with local needs and to promote sustainability. Original/Value- The study recommends targeted policy interventions including community capacity-building, equitable policy frameworks, and strengthened local governance mechanisms to foster inclusive participation. Institutionalizing participatory approaches and promoting gender equity will be crucial in enhancing community ownership, improving project outcomes, and ensuring long-term water security in rural Tanzania.
بررسی اثرات مشاغل خانگی بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش بی بدیل مشاغل خانگی در روند توسعه اقتصادی روستاها و همچنین جوامع روستایی، تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر آن ها بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی در بین مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان سرخس به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 290 نفر از مددجویان کمیته امداد امام خمینی شهرستان سرخس بودند که در قالب طرح اشتغال خانگی، تسهیلات دریافت کرده اند که 201 نفر از آنها، به عنوان نمونه تحقیق، مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق بررسی و اعمال نظرات اساتید راهنما و مشاور و کارشناسان کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان سرخس و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ تایید شد. نتایج تحقیق نشان داد، مشاغل خانگی بر ابعاد اقتصادی و اجتماعی نمونه مورد مطالعه در سطح 99 درصد اطمینان، اثر داشتند. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که بین متغیر سطح تحصیلات و سابقه فعالیت در مشاغل خانگی با اثرات اقتصادی آن ها در جوامع روستایی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد، اثرات اقتصادی و اجتماعی مشاغل خانگی از دیدگاه گروه های جنسیتی و افراد شرکت کننده در دوره های آموزشی مرتبط با شغل، تفاوت معنی داری داشتند.
Determinants of Entrepreneurial Orientation of Rural Women Who Are Members of Microcredit Funds, Case Study: Western Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
23 - 39
حوزههای تخصصی:
Purpose- Existing literature shows that women, especially rural women, play a prominent role in the development of small and medium-sized businesses; however, few studies have explored factors affecting the perceptions and entrepreneurial tendencies of rural women in developing countries, especially in Iran. The present study was conducted to investigate the determinants of entrepreneurial tendencies of rural women, who are members of microcredit funds, in western Iran (Kermanshah province).Design/methodology/approach- This is an applied study of a correlational-descriptive nature with a quantitative approach that uses a survey method for data collection. The study population consists of all female members of microcredit funds in Kermanshah city (n = 626 people). Using Bartlett et al.'s table, 201 people were chosen as the research sample using a stratified random sampling method. They were selected by proportional assignment. The main data collection instrument was a questionnaire whose validity and reliability were confirmed using content validity, convergent validity, combined reliability and Cronbach's alpha. Data analysis was conducted using SPSS and Smart PLS software.Findings- According to the results, the latent variables of social capital, recognition of opportunities and entrepreneurial skills had a positive and significant effect on the entrepreneurial tendency of rural women who are members of the microcredit fund; however, the positive and significant effect of entrepreneurial education on the entrepreneurial tendency of rural women was not confirmed. In addition, the findings showed that social capital has a positive and significant effect on entrepreneurial tendency through opportunity recognition.Originality/value- The findings of this research have theoretical and practical implications for the development of entrepreneurship among rural women. That is while enriching literature on the subject, it helps policy makers focus on communication and social interactions, strengthen entrepreneurial skills and introduce entrepreneurial opportunities to develop entrepreneurship among rural women.
تحلیل سیستماتیک شبکه دانش برنامه ریزی توسعه یکپارچه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: برنامه ریزی توسعه یکپارچه روستایی، نتیجه مجموعه ای از تحولات مختلف برنامه ریزی، اقتصاد، سیاست و جامعه شناسی در دهه ای اخیر است که به دلیل جهانی شدن و تمرکززدایی در مقیاس محلی یا منطقه ای ضرورت تبیین یافته است، این گونه از برنامه ریزی سازوکاری تفکر مبنا و مساله محور است و به دنبال پاسخگویی به سه سوال اساسی چیستی، چرایی و چگونگی در یک چارچوب مردم محور و مکان محور است و با عقلانیت یکپارچه به این موضوع می پردازد برنامه ریزی توسعه یکپارچه روستایی، براساس تحولات فکری- نظری دهه های اخیر و مسائل و مشکلات برنامه ریزی در سطح ملی ظهور یافته است. برنامه ریزی واکاوی و تحلیل زیست بوم مطالعات جهانی در حوزه برنامه ریزی توسعه یکپارچه، به دلیل تکثرگرایی نهادی جهت محرومیت زدایی تک ساحتی در نقاط روستایی کشور از اهمیت ویژه ای برخودار است، در این میان بررسی دانش علمی پژوهشی و حجیم تولید شده جهانی، می تواند حاوی درس آموخته های زیادی برای پژوهش ها و اقدامات آبادانی و پیشرفت روستایی باشد. بنابراین هدف کلی پژوهش حاضر، تحلیل سیستماتیک شبکه دانش در زمینه برنامه ریزی توسعه یکپارچه با مرور شبکه هم رخدادی واژگان و هم نویسندگی در این حوزه است تا روندهای دانش، منابع و کمبودهای آن آشکار شود. روش پژوهش: این تحقیق از نظر نوع کاربردی بوده که از رویکرد علم سنجی برای بررسی مستندات علمی استفاده نموده است. در پژوهش حاضر، از روش تحلیل شبکه اجتماعی برای تحلیل و تبیین هم واژگانی و هم نویسندگی مطالعات مرتبط در کل شبکه بهره گرفته شده است. در گام اول روش کار، داده ها از پایگاه اطلاع رسانی اسکوپوس استخراج گردید، سپس مرحله های پالایش مفهومی انجام و بر مبنای اهداف پژوهش، داده های نهایی با بهره گیری از الگوریتم های مبتنی بر تحلیل شبکه ی اجتماعی در نرم افزار VOSviewer مورد واکاوی قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که از 93 پژوهش علمی و 191 نویسنده، کشورهای آفریقای جنوبی، انگلستان و آمریکا دارای بیشترین انتشارها بوده و نویسندگانی نظیر مادزیوهندیلا، ون نیکرک، آشا و باندا بالاترین بیشترین ارجاع ها را داشته اند. همچنین خوشه ی فکری چاکویزرا، دارای بیشترین تراکم شبکه بود. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که پژوهش های برنامه ریزی توسعه یکپارچه از ابعاد مختلف و در زیست بوم های متنوع و مرتبطی انجام شده است به گونه ای که سطوح و پیوندهای مختلفی از فضاهای شهری تا روستایی را نیز در برگرفته است. تحلیل هم رخدادی واژگان نیز، 6 خوشه ی پژوهشی در مطالعات برنامه ریزی توسعه یکپارچه مرتبط با واژه های جامعیت، برنامه ریزی شهری، حکمرانی محلی، مشارکت، توسعه پایدار و عدالت فضایی را آشکار ساخت. نتیجه گیری: یافته های تحلیل شبکه دانش و ترسیم نقشه آن در این مطالعه می تواند دستاوردهای ارزشمندی برای تحقق رویکرد عقلانی-تخصصی به برنامه ریزی سیاسی- اجتماعی داشته باشد و افق های نوین مطالعاتی و اجرایی را به روی آنان بگشاید.
ادراک کشاورزان شهرستان باوی از همزیستی با خشک سالی (تعاریف، تجارب، خاطرات و انتظارات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
19 - 36
حوزههای تخصصی:
خشک سالی در چند سال اخیر بر تمام مناطق مختلف جهان مخصوصاً مناطق روستایی اثرات مضاعفی گذاشته است به همین دلیل ادراک افراد از این واقعه بسیار متفاوت است. ادراک قوی ترین پیش بینی کننده درک خطر کشاورزان از تغییرات آب وهوایی است. بنابراین، ادراک کشاورزان از خشک سالی می تواند گامی حیاتی در زمینه افزایش سازگاری آنان باشد. هدف کلی این تحقیق کیفی که به روش پدیدارشناسی انجام شد بررسی ادراک کشاورزان از همزیستی با خشک سالی (تعاریف، تجارب، خاطرات و انتظارات) بود. جامعه موردمطالعه را کشاورزان شهرستان باوی تشکیل دادند. افراد مطلع از طریق روش گلوله برفی یا ارجاع زنجیره ای شناسایی شدند که در نهایت بعد از 25 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. داده های این تحقیق با روش مصاحبه عمیق و مشاهده مستقیم جمع آوری گردید و در کنار این دو روش از تهیه عکس و استفاده از اسناد کتابخانه ای نیز استفاده شد. داده ها بر اساس الگوی کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بر پایه نتایج، کشاورزان موردمطالعه درک، تعاریف، تجارب، خطرات و انتظارات متفاوتی از خشک سالی را ذکر کرده اند. به نحوی که پس از جمع آوری مفاهیم، مقوله های استخراجی موردبحث قرار گرفت که در نهایت برای بخش تجارب (6 کد)، تعاریف (3 کد) و خاطرات (5 کد) و انتظارات (3 کد) استخراج شد. به طورکلی نتایج این پژوهش می تواند بینش های جدیدی را برای سیاست گذاران این حوزه فراهم کند تا بتوانند برنامه اصولی برای پایدارسازی جوامع محلی در شرایط خشک سالی را فراهم کنند.
تحلیل توانمندی های روستاهای پیشرو در اشتغال زایی، مطالعه موردی: روستاهای منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
101 - 115
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های به منصه ظهور رسانیدن توانمندی اشتغال است. توجه به استعدادها و توانمندی های محیطی و انسانی روستا یک ضرورت برنامه ریزی می باشد. بالأخص روستاهایی که پیشرو و جلوتر از دیگر روستاها به صورت بالقوه و بالفعل می باشند. هدف از پژوهش حاضر تحلیل توانمندی های روستاهای پیشرو در اشتغال زایی است. ماهیت این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی می باشد. در این راستا جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق 26 روستای پیشروی منطقه سیستان می باشد که اطلاعات روستاها به صورت مشاهده میدانی و مصاحبه با دهیاران و اعضای شورای اسلامی روستا انجام شده است. نتایج گواه از آن است که روستاهای پیشرو منطقه سیستان به لحاظ ویژگی های محیطی و انسانی دارای قابلیت های بالایی جهت ایجاد اشتغال بوده که می تواند الگوی دیگر روستاها باشند. یافته ها نشان می دهد روستای خمر با بیشترین فعالیت های شغلی در ارتباط با ماشین، روستا ماشین منطقه، روستای لوتک با بیشترین فعالیت های خدماتی بازار، روستا بازار و روستای امیرنظام روستای فرش سیستان شناخته شدند. همچنین روستای قلعه نو به عنوان روستای ویژه توریسم و روستای میلک به عنوان روستای بازارچه و مرزی منطقه می باشند. در روستاهای پیشرو در اشتغال نزدیک به 60 نوع فعالیت شغلی، که برخی فعالیت ها قبلاً در روستاها وجود نداشتند، که خود نشان از تنوع فراوان در این روستاها است. این ویژگی ها و توانمندی ها می تواند راهگشای رشد و پیشرفت سایر روستاهای منطقه باشد.
تحلیل فضایی شاخص های روستای هوشمند در سکونتگاه های پیراشهری (مطالعه موردی: روستاهای پیرامون کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم روستای هوشمند با هدف ارائه سیاست گذاری از پایین به بالا برطرف کردن چالش های پیش روی توسعه روستا را هدف خود قرار داده است. هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی شاخص های رهیافت روستای هوشمند در سکونتگاه های روستایی پیراشهری کلان شهر تهران در شهرستان اسلامشهر است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی و جامعه آماری تحقیق حاضر شامل دو گروه می باشد جامعه آماری گروه اول شامل روستاهای دوازده گانه انتخاب شده در شهرستان اسلامشهر دارای 34574 نفر جمعیت در قالب 10340 خانوار است که بیش از 95 درصد از جمعیت روستایی شهرستان را شامل می گردد.، برای تعیین حجم نمونه مورد پرسشگری در روستاها از فرمول کوکران استفاده شده است در این فرمول برای بهره گیری از سطح اطمینان 95 درصد، حجم نمونه برابر 260نمونه روستایی تعیین گردیده است و به روش تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. گروه دوم شامل 30 نفر از کارشناسان، متخصصان و استادان دانشگاهی و مسئولان اجرایی شناسایی شده در حوزه روستایی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزارهای AHP,ARAS و آزمون Tتک نمونه ای در نرم افزارSPSS استفاده شده است . نتایج تحقیق مؤید آن است که از میان شاخص های روستای هوشمند شاخص گردشگری هوشمند و انرژی هوشمند به ترتیب با میزان آماره 265/9 و 996/8 مهم ترین شاخص های روستای هوشمند در سطح روستاهای موردمطالعه بوده اند. شاخص انرژی هوشمند با میانگین33/3 در رتبه اول را و شاخص گردشگری هوشمند با آماره 31/3 در رتبه دوم اثرگذاری در شکل گیری رهیافت روستای هوشمند در منطقه موردمطالعه را به خود اختصاص داده است. درنهایت نتایج روش تصمیم گیری چندمعیاره ARAS نشان می دهد به لحاظ برخورداری از شاخص های روستای هوشمند روستای نظام آباد و فیروز بهرام به ترتیب در رتبه اول و دوم و روستای ایرین در رتبه آخر ازنظر هوشمند سازی قرارگرفته است.
تحلیل شاخص های بوم گردی با تأکید بر رویکرد کارآفرینی روستایی (مورد: روستاهای بوم گردی استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
159 - 183
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، بسیاری از برنامه ریزان اجتم اعی- اقت صادی معتقدند که بوم گردی به عنوان یکی از راهبردهای مهم در توسعه پایدار روستایی در مرکز توجه اندیشمندان، مجامع توسعه و دستور کار دولت ها قرار دارد. در این راستا سنجش وضعیت شاخص های بوم گردی با رویکرد کارآفرینی روستایی برای توسعه و تقویت آن و در فرایند توسعه روستایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ لذا هدف پژوهش حاضر واکاوی وضعیت شاخص های بوم گردی کارآفرینی محور در روستاهای بوم گردی استان کهگیلویه و بویراحمد است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بوده و برای گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای ساکن در 15 روستای بوم گردی استان است که بر اساس فرمول کوکران تعداد 281 خانوار انتخاب و به روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفته اند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و فریدمن انجام گرفت. نتایج نشان داد میانگین تمام ابعاد و شاخص ها کمتر از میانه نظری 3 است. همچنین بیشترین میانگین متعلق به بعد فردی و روان شناختی با میانگین 80/2 و کمترین میانگین مربوط به بعد زیرساختی و فنی با میانگین 62/2 است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نیز نشان داد در تمام ابعاد، میانگین واقعی از 3 کوچک تر و در حد متوسط به پایین است. بر مبنای این نتایج، مهم ترین مشکل بوم گردی با رویکرد کارآفرینی در روستاهای استان کهگیلویه وبویراحمد، ناشناخته بودن مقوله بوم گردی با رویکرد کارآفرینی، حمایت مالی و اقتصادی پایین، عدم دسترسی به آموزش، مشاوره و تجربیات کم، عدم توجه به سازگاری زیست محیطی و نهادسازی و شبکه سازی در بوم گردی، فناوری ارتباطات و اطلاعات و مهارت-دانش فنی پایین است که منجر به نامطلوب شدن وضعیت موجود بوم گردی با رویکرد کارآفرینی در روستاهای بوم گردی استان شده است.
سنجش آثار کیفیت خدمات سازمان جهاد کشاورزی بر رضایتمندی صاحبان مشاغل خانگی در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
181 - 162
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت خدمات به ویژه در سازمان های دولتی برای جلب رضایت ذی نفعان، تبدیل به یک موضوع با اهمیت شده است. از طرفی دیگر مشاغل خانگی ازجمله بخش های حیاتی فعالیت های اقتصادی کشورهای پیشرفته به شمار می آیند. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان کیفیت خدمات سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان و تأثیر آن بر رضایتمندی صاحبان مشاغل خانگی انجام شد. روش این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ گردآوری داده ها، میدانی بود. جامعه آماری این پژوهش تمام افرادی هستند که در مشاغل خانگی زیرمجموعه سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان در سال 1402 به فعالیت می پردازند. حجم نمونه 220 نفر و روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده، ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه استاندارد بود. تحلیل توصیفی داده های پژوهش با استفاده نرم افزار SPSS26 انجام گرفت. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری به روش کمترین مربعات جزئی، از نرم افزار SmartPLS3 استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد میانگین متغیرهای رضایتمندی مشتری و کیفیت خدمات و ابعاد آن شامل عوامل فیزیکی (محسوس)، قابلیت اعتماد، پاسخ گویی، اطمینان دهی، همدلی ازنظر پاسخ گویان از حد متوسط پایین تر است. نتایج حاکی از آن است که تمامی ابعاد کیفیت خدمات سازمان بر کیفیت خدمات تأثیرگذار است و همچنین کیفیت خدمات سازمان بر رضایتمندی مشتری تأثیر مثبت و مستقیم دارد. با توجه به تأثیر کیفیت خدمات سازمان بر رضایتمندی مشتریان، برای ارتقای سطح کیفیت خدمات سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان و همچنین بهبود رضایتمندی صاحبان مشاغل خانگی از کیفیت خدمات این سازمان پیشنهادهایی ارائه شد.
تحلیل الگوی فضایی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در برابر زلزله؛ مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۹۰-۷۷
حوزههای تخصصی:
هدف: منطقه کلان شهری تهران به عنوان یکی از مناطق با ریسک بالای مخاطره زلزله شناخته می شود. انباشت و فشردگی کالبدی و همچنین تراکم بالای جمعیت در این منطقه باعث افزایش نگرانی ها در مورد خسارات و آسیب های ناشی از زلزله احتمالی در این منطقه شده است. تاکنون ابعاد مختلف موضوع آسیب پذیری در برابر مخاطره زلزله در سطح محلات و مناطق شهری واقع در منطقه کلان شهری تهران موردتوجه پژوهشگران قرار گرفته است؛ اما آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی این منطقه چندان موردتوجه قرار نگرفته است. به دلیل وجود این خلأ علمی و اجرایی، هدف پژوهش حاضر تحلیل الگوی فضایی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه کلان شهری تهران است. روش پژوهش: این پژوهش در چهارچوب روش شناسی کمی انجام شده و جزء تحقیقات کاربردی به حساب می آید. جامعه آماری تحقیق شامل 1082 سکونتگاه روستایی دارای سکنه در دو استان تهران و البرز است. از بین آن ها، تعداد 914 روستا که دارای داده های آماری قابل دسترس بوده اند موردمطالعه قرار گرفته اند. گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و عمدتاً با استفاده از آمارنامه های مرکز آمار ایران انجام شده است. جهت تحلیل داده ها از سیستم استنباط فازی، روش درون یابی کریجینگ و تحلیل لکه های داغ استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد، تمام سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه کلان شهری تهران دارای پتانسیل بالای آسیب پذیری در برابر مخاطره زلزله هستند. همچنین، الگوی فضایی آن نشان دهنده سطح بالای آسیب پذیری سکونتگاه های واقع در محدوده های پیرامونی نسبت به محدوده های مرکزی منطقه کلان شهری تهران است. نتیجه گیری: تفاوت بین پهنه های مختلف در محدوده منطقه کلان شهری تهران به لحاظ پتانسیل آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطره زلزله تحت تأثیر پویایی های فضایی هم به لحاظ فرایندهای طبیعی و هم به لحاظ ساختارهای اجتماعی-اقتصادی و تعاملات بین این دو است. به طوری که سکونتگاه های روستایی واقع در مرکز به لحاظ برخورداری و میزان دسترسی به زیرساخت های موردنیاز دارای شرایط مساعدتری هستند و سکونتگاه های دور از مرکز دارای دسترسی و برخورداری کمتری هستند.
مکانیسم انتقال قیمت در بازار محصولات شیلاتی منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی وضعیت انتقال قیمت و سنجش میزان انتقال قیمت بین سطوح عمده و خرده فروشی در بازار محصولات شیلاتی بوده است. روش پژوهش: در این مطالعه با استفاده از مدل گارچ دومتغیره و مدل هوک میزان تقارن و عدم تقارن انتقال قیمت در بازار محصولات شیلاتی منتخب مشتمل بر ماهیان قزل آلا، شیر، کپور، حلوا سفید، کیلکا، شوریده، ماهیان سرد آبی، ماهیان گرم آبی و میگو بر اساس داده های ماهانه طی سال های 1398- 1390 مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که فرضیه انتقال متقارن قیمت ها در کوتاه مدت تنها برای ماهیان شیر و شوریده تأیید و برای سایر محصولات رد می شود. همچنین فرضیه انتقال نامتقارن قیمت ها در بلندمدت برای ماهیان قزل آلا، شیر و شوریده تأیید و برای سایر محصولات رد می شود. همچنین برای ماهیان قزل آلا، شیر و شوریده کشش کوتاه مدت انتقال قیمت بیشتر از کشش بلندمدت انتقال قیمت است که بیانگر انتقال کامل تغییرات قیمت از سطوح عمده به خرده فروشی است. درحالی که برای ماهی های کیلکا، کپور، حلوا سفید و میگو کشش کوتاه مدت انتقال قیمت کمتر از کشش بلندمدت انتقال قیمت است که این یافته با نتایج حاصل از مدل رزیت همخوانی دارد. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود مسئولین ذی ربط برای جلوگیری از تضییع حقوق دو قشر تولیدکننده و مصرف کننده تعاونی های موجود فروش با تولیت و مشارکت واقعی عرضه کنندگان و پرورش دهندگان نهاده ها و محصولات شیلاتی را با فرهنگ سازی، آموزش و دادن امکانات، مورد حمایت قرار دهند تا با خرید به موقع و عرضه مستقیم نهاده ها و محصولات به مصرف کنندگان زمینه صادرات را نیز فراهم آورند که این خود از افزایش حاشیه بازار و نوسانات قیمتی نیز جلوگیری می کند.
ارزیابی عدالت فضایی در پرداخت تسهیلات اشتغال زایی روستایی، نمونه موردی : شهرستان های استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت توزیع فضایی تسهیلات اشتغالزایی در نواحی روستایی کشور و از طرف دیگر برنامه ریزی آینده براساس آن، راهی است برای توسعه اقتصادی روستاها که نتیجه آن شکوفایی اقتصاد کشور خواهدبود. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی عدالت فضایی در توزیع تسهیلات و روند ایجاد اشتغال در بخش ها و گروه های عمده فعالیت های اقتصادی و پراکنش فضایی آن در نواحی روستایی استان لرستان به تفکیک شهرستان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و براساس طرح تحقیق توصیفی- تحلیلی است. داده های پژوهش از نوع داده های ثانویه بوده و از مراجع رسمی کشور (معاونت توسعه کارآفرینی و اشتغالزایی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در آبان سال 1400) جمع آوری شده است. داده های پژوهش با استفاده از ابزارها و مدل های فضایی در نرم افزارهای اکسل و سیستم اطلاعات جغرافیایی تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در تسهیلات اشتغالزایی روستایی در سطح شهرستان های استان لرستان عدالت فضایی رعایت نشده است و تناسب بین نرخ بیکاری نواحی روستایی شهرستان ها و تسهیلات اشتغالزایی ارتباط مستقیم وجود ندارد و بیشتر شهرستان های همجوار به مرکز استان از این تسهیلات برخوردار بوده اند. همچنین بین ظرفیت محیطی شهرستان ها و رسته های شغلی که تسهیلات اشتغالزایی دریافت کرده اند تا حد زیادی همبستگی وجود دارد و از این منظر عدالت فضایی در بین شهرستان ها رعایت شده است.
Investigating the Impact of Socio-cultural Resilience Dimensions of Coastal Regions on Sustainable Tourism Development (Case Study: Coastal Regions of Bushehr)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
81 - 96
حوزههای تخصصی:
Purpose- Coastal regions are some of the most popular tourism destinations worldwide and tourism can be a promising tool for enhancing dimensions of social-cultural resilience. The more resilient a community is to sudden, unexpected, or chronic economic, political, social, and environmental (negative) events, the less vulnerable it is to these disruptions. This study aimed to investigate the impact of socio-cultural resilience dimensions of coastal regions on sustainable tourism development in coastal regions of Bushehr, Iran. Design/methodology/approach- This study is applied in terms of its objective and is correlational-descriptive in nature. Based on the type of data collected and analyzed, it is a quantitative study. The target population comprised 1686 socio-cultural experts involved in tourism development in Bushehr City. A sample of 313 participants was selected using random sampling, based on Cochran's formula. The study utilized two questionnaires: a Sustainable Tourism Development questionnaire and a Socio-Cultural Resilience questionnaire. Smart Plus and SPSS software version 26, and parametric, and nonparametric statistical tests were used to analyze the findings. Findings- The results showed a significant positive relationship between socio-cultural resilience in coastal regions and the level of tourism development in Bushehr Province. The regression coefficient for the impact of sociocultural resilience on tourism development as a dependent variable was 0.767. The regression coefficients for the cultural, environmental, economic, and social dimensions were 0.713, 0.839, 0.773, and 0.611, respectively. The coefficient of determination (R²) for sustainable tourism development was 0.589, indicating that 58.9% of the variance in sustainable tourism development in coastal areas can be explained by sociocultural resilience. The R² values for the cultural, environmental, economic and social dimensions were 0.508 (50.8%), 0.703 (70.3%), 0.597 (59.7%) and 0.373 (37.3%), respectively. Practical implications- The results of this study have significant implications for the development of public policies related to sustainable tourism. In conclusion, given the diverse tourism opportunities and potentials of Bushehr Province in coastal areas, especially in the field of water and coastal sports, tourism managers and planners as well as researchers and scientists must show the necessary commitment to the formation and development of this industry through proper planning and determining appropriate strategies. It concludes by presenting some policy-making guidelines for a tourism destination manager.
تببین نقش مشارکت در مدیریت روستایی با رویکرد حکمروایی خوب در روستاهای شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:حکمروایی خوب روستایی به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت روستایی بوده که محوریت این رهیافت در مدیریت روستایی بر مبنای توسعه مردم سالار و برابر خواهانه برای تأثیرگذاری تمامی نیروهای دارای نفع و نفوذ در اداره امور روستاها و همچنین پاسخگویی به تمام نیازهای این گروه ها است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش مشارکت در مدیریت روستایی با رویکرد حکمروایی خوب در روستاهای شهرستان صومعه سرا است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش به بررسی رابطه بین مشارکت روستاییان در مدیریت و حکمروایی خوب روستایی و بهبود آن در شهرستان صومعه سرا پرداخته شده است. برای این منظور در مطالعات کتابخانه ای و میدانی با ابزار مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS داده ها مورد تحلیل قرار گرفت. پس از مشخص شدن نرمال بودن داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون نمونه زوجی t برای تحلیل داده ها استفاده شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر ستان صومعه سرا می باشد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد از نظر مدیران و خبرگان روستایی اقدام به جلب سرمایه گذاری روستایی، توجه به نظرات و پیشنهادات مردم روستا، نظرخواهی از مردم در انتخاب دهیار و وجود چشم انداز مالی بلند مدت برای روستا در اهمیت بالاتری است و از دیدگاه مدیران و کارشناسان نهادها نقش مدیران در تاثیر تشویق وتوجه به مشارکت زنان در روستا، توجه به محرومان، پیگیری طرح های عمرانی و اطلاع رسانی به مردم به عنوان عوامل تأثیرگذار بر افزایش مشارکت روستاییان درمدیریت حکمروایی خوب و بهبود آن در روستا می باشد. نتایج بطورکلی این مطلب را نشان می دهد که نقش مدیران روستایی بر افزایش مشارکت روستاییان در مدیریت حکمروایی خوب و بهبود آن در روستا درجه اهمیت بوده است نتایج: نتایج وجود رابطه معنادار مثبت بین مشارکت روستاییان در مدیریت و حکمروایی خوب روستایی و بهبود آن را نشان داد.
تحلیل اثرات قابلیت دسترسی به نظام حمل و نقل و توسعه اقتصادی نواحی روستایی ( مورد مطالعه: شهرستان اسد آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی به نظام حمل و نقل روستایی اجزای ضروری اقتصاد بشمارمی آیدو یکی از مولفه های است که می تواند در توسعه اقتصادی نواحی روستایی اثرگذارباشد. در این راستا، برای تبیین دقیق موضوع، در پژوهش کمی حاضر گردآوری داده ها از طریق ابزارپرسشنامه انجام شد و ارتباط میان دسترسی نظام حمل و نقل و توسعه اقتصادی نواحی روستایی در قالب 8 شاخص در سطح 30روستا و 368 خانوار نمونه در شهرستان اسدآباد به دو شکل توصیفی و استنباطی سنجیده شد. یافته ها آشکارساخت همه شاخص های دسترسی به نظام حمل ونقل برروی شاخص های توسعه اقتصادی نواحی روستایی شهرستان اسدآباد اثر گذار بوده اند. همچنین، میان دسترسی روستاها به نظام حمل و نقل و بهبود توسعه اقتصادی آنها متناسب با نظام استقرارشان درموقعیت های دشتی،کوهپایه ای، و کوهستانی رابطه معنی دار مشاهده شد. به سخن دیگر، افزون بر قابلیت دسترسی به نظام حمل و نقل و فاصله روستاها تا کانون های بازار شهری و روستایی، موقعیت استقرار روستاها در توسعه اقتصادی روستاها اثرگذاربوده است. بر اساس ضریب بتا استاندارد شده تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته، نتایج نشان میدهد که ضرایب تأثیر برای هر یک از شاخص های نظام حمل و نقل روستایی به صورت مثبت بوده و سطح معنی داری کوچکتر از (05/0) است؛ که تأثیر مستقیم و معنی دار هر یک از شاخص های نظام حمل و نقل روستایی در توسعه اقتصادی نواحی روستایی تایید شده است. می توان گفت براساس مقادیر Beta به ترتیب بهبود خدمات حمل و نقل341/0، بیشترین اثر و کمترین اثر گسترش زیرساخت حمل و نقل 270/0 داشته است.
سنجش مؤلفه های ارتقای امنیت محیطی در مجموعه های مسکونی مبتنی بر راهبردهای (CPTED)؛ مطالعه موردی: مجموعه مسکونی منازل توسعه نیشکر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸۷
۷۰-۵۷
حوزههای تخصصی:
هدف : رشد شتابان شهرنشینی در چند دهه اخیر در ایران، موجب شکل گیری مجموعه های مسکونی انبوهی در شهرها شده است. از یک سو مجموعه های مسکونی امکانات بیشتر و بهتری را برای ساکنان فراهم کرده و از سویی دیگر، تا زمانی که به فضای خصوصی و زندگی شخصی ساکنان آنها آسیب وارد نشود، زندگی جمعی را بر زندگی فردی ترجیح می دهند. امنیت محیطی یکی از عوامل مهم ارتقاء کیفیت زندگی در مجموعه های مسکونی است. راهبردهای CPTED (پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی) با تأکید بر طراحی محیطی، به افزایش احساس امنیت و کاهش جرم در محیط های شهری منجر می شوند. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان امنیت در مجموعه مسکونی منازل نیشکر شهر اهواز انجام شده است. روش پژوهش : این پژوهش از نوع کیفی و ترکیبی از روش های توصیفی - تحلیلی، پیمایشی و مورد کاوی می باشد. چارچوب نظری این پژوهش بر مبنای مطالعه منابع معتبر کتابخانه ای، گردآوری و تحلیل شده است. ابزار گردآوری داده ها از تکنیک پرسشنامه و مصاحبه روایی، بر اساس نظریه ها و همچنین بررسی های میدانی پژوهشگران انجام پذیرفته است. یافته ها: از 124 نفر از ساکنان این مجموعه مسکونی از طریق پرسشنامه پرسش به عمل آمد. پرسشنامه بر اساس استخراج اصول و شاخص های راهبردهای CPTED (نظارت، قلمروگرایی، کنترل دسترسی، پشتیبانی از فعالیت ها و ترس از جرم، تعمیر و نگهداری محیط و امنیت فیزیکی) تدوین گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 و آزمون T تک متغیره و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. نتیجه گیری: نتایج حاصله، نشان داد که به ترتیب مؤلفه های نظارت، پشتیبانی از فعالیت ها و ترس از جرم، مدیریت و نگهداری محیط و کنترل دسترسی به عنوان عوامل مهم امنیت در مجموعه مسکونی توسعه نیشکر اهواز می باشند و بین این عوامل رابطه معناداری وجود داشته که بر هم تأثیر مستقیم دارند.
تحلیل مکانی ردپای اکولوژیک تولید در بخش کشاورزی، مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
53 - 68
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار بیشتر بر روی رویکردهای اجتماعی و اقتصادی تمرکز می کند و این احتمال وجود دارد که منابع محیطی به علت فعالیت های ناپایدار انسان کاهش پیدا کند. محیط اکولوژیک روستا پایه رفاه انسانی در این مناطق تعریف می شود، عدم توجه به بُعد اکولوژیک در ابعاد مختلف توسعه روستایی منجر به بروز مشکلات فراوانی در رویکردهای منتهی به پیشرفت اقتصادی خواهد شد. با توجه به اهمیت توسعه پایدار در مناطق روستایی، در این تحقیق کوشش شده با استفاده از شاخص ردپای اکولوژیک میزان پایداری مناطق روستایی شهرستان بیرجند در بخش کشاورزی اندازه گیری و تحلیل شود. داده ها از طریق پرسش نامه و مصاحبه با 220 نفر کشاورز روستایی در سال 1402 به دست آمد. نتایج این پژوهش در بخش کشاورزی بر حسب خانوار برای 30 روستای مورد مطالعه در 6 دهستان و سه تیپ روستایی کوهستانی، پایکوهی و دشتی ارائه گردید. نتایج نشان داد که میانگین سرانه ردپای اکولوژیک تولید در بخش کشاورزی 33/2 هکتار و میانگین سرانه ظرفیت زیستی 44/80 هکتار بود که نشان دهنده عدم وجود فشار اکولوژیک در بخش کشاورزی این شهرستان است. سرانه ردپای اکولوژیک تولید و ظرفیت زیستی در بخش کشاورزی در روستاهایی با تیپ کوهستانی کمتر از تیپ های دشتی و پایکوهی بود. در این تحقیق مشخص شد که در شهرستان بیرجند رابطه معناداری بین فاصله روستا از مرکز جمعیت و میزان ردپای اکولوژیک تولید آن در بخش کشاورزی وجود ندارد. سرمایه گذاری در بخش کشاورزی مکانیزه و آبیاری قطره ای در راستای تشویق تولیدکنندگان این بخش به بهره وری بالاتر از زمین های کشاورزی و نیل به توسعه پایدار از جمله راه حل های مناسب به حساب می آید.