فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عشایر که همواره از عوامل مهم تولید در بخش کشاورزی محسوب شده و در مناطق مرزی نقش بسزایی در پایداری امنیت دارند، به دلیل کمبود زیرساختها و همچنین کمبود سرمایه در بخش اقتصادی عمدتا با مشکلاتی مواجه می باشند که بدون تردید کم توجهی به رفع این مسائل، مشکلات متعددی را برای آنها و برای تخریب محیط زیست به دنبال خواهد داشت. تسهیلات با نرخ کارمزد کم، یکی از راهکارهای ایجاد تحرک اقتصادی در مناطق روستایی و عشایری محسوب می گردد که در صورت برنامه ریزی مناسب در توزیع آن می تواند تاثیر بسزایی در سعه پایدار مناطق عشایری داشته باشد. هدف پژوهش: این مقاله با هدف بررسی چگونگی توزیع تسهیلات اشتغال پایدار روستایی در مناطق عشایری خراسان شمالی انجام شده است. روش شناسی تحقیق: روش توصیفی – تحلیلی و مبنای بررسی ، سامانه ثبت نام تسهیلات به نام کارا در طی سال 1396 تا پایان 1399 می باشد. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر مناطق عشایری خراسان شمالی می باشد. یافته ها و بحث: علی رغم اینکه بیشترین تسهیلات در استان به بخش کشاورزی اختصاص یافته است از طرفی تسهیلات به سمت مراکز شهرستانها سوق داده شده و کمتر به حاشیه مرزها اختصاص یافته است و از طرف دیگر، تسهیلات بخش عشایری دارای توزیع نامناسب بین شهرستانی بوده و در درون بخش هم سهم بسیار ناچیزی به بخش های صنعت و خدمات وابسته به کشاورزی رسیده است. نتایج: بنابراین نباید توقع داشت که این تسهیلات باعث پویایی خاصی در تحرک بخشی به اقتصاد عشایر گردد و با بازنگری در فرآیند توزیع این تسهیلات و کم کردن دخالت های غیرکارشناسی می توان بر اثر بخشی آن افزود.
عوامل مؤثر بر کاهش زیست پذیری اجتماعی اقتصادی در روستاهای مرزی شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد مرزی یکی از مهمترین فرصت ها و در عین حال چالش هایی است که مرزنشینان روستایی با آن مواجه هستند. این امر شرایطی را ایجاد کرده است که به سبب آن، زیست پذیری روستایی به عنوان یک چالش اساسی مطرح می شود. بنابراین، پژوهش حاضر در پی تأثیرات اقتصاد مرزی بر زیست پذیری مناطق مرزی روستایی دهستان ننور با رویکردهای توسعه پایدار و زیست پذیری روستایی است. تلفیق نظری و تجربی این دو دیدگاه در خوانش وضعیت زیست پذیری روستاهای مرزی می تواند علاوه بر توصیف وضعیت وجود، به زمینه ها، علل و عوامل مداخله ای و پیامدها و راهبردهای اتخاذ شده کمک کند. برای همین منظور، با ٤٦ نفر از مطلعین کلیدی روستاها مصاحبه به عمل آمد. نتایج نشان داد که شرایط جغرافیای و مرزی زمینه ی شکل گیری اقتصاد مرزی را فراهم آورده است. آنچه حائز اهمیت است شرایطی علّی و مداخله ایی _ تجاری شدن مرز و ضعف زیرساخت های توسعه ای _ است که زمینه و علل ناپایداری اجتماعی و کاهش تاب آوری اجتماعی _اقتصادی را به عنوان پیامد اصلی اقتصاد مرزی و تأثیر آن بر روی زیست پذیری روستاهای مرزی را فراهم آورده است. راهبردهای اتخاذ شده برای کاهش این پیامدها در قالب اقدامات محلی و نهادی انجام شده است. براساس یافته ها، اقدامات مرزنشینان برای زیست پذیر نمودن روستاها مثبت اما اقدامات نهادی مقطعی، دارای بار سیاسی و ایدئولوژیکی بوده است. در نهایت نتایج بررسی این یافته ها نشان داد که اقدامات صورت گرفته ی نهادی، برای این مناطق بی کاربرد بوده و غالبأ به تشدید ناپایداری و کاهش زیست پذیری اجتماعی_ اقتصادی منجر شده است .
شناسایی و اولویت بندی پیشران های توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشران ها نیروها و روندهای مهمی هستند که نقش بازساخت آینده فضاهای زندگی را بازی می کنند. بر همین اساس پیشران ها به عنوان تسهیل کننده در دستیابی به اهداف و بهبود شرایط زندگی به خصوص در نواحی روستایی نقش به سزایی دارند. در این مقاله سعی شده مهم ترین پیشران های توسعه کارآفرینی روستایی در ایران که منجر به بهبود و توسعه هرچه بیشتر و بهتر کارآفرینی روستایی می گردد، شناسایی و اولویت بندی گردد. توسعه کارآفرینی روستایی پتانسیلی برای کمک به تنوع بخشی به منابع درآمد و اشتغال روستایی است که فرصت های مناسبی را برای کاهش مخاطرات معیشتی و ماندگاری در مناطق روستایی فراهم می کند. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و به لحاظ محتوا از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز و تجزیه و تحلیل آن ها از روش فراتحلیل و روش کیو استفاده شده است. در این راستا پیشران های توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی از طریق مرور ساختار یافته 50 مقاله داخلی و خارجی در حوزه کارآفرینی روستایی شناسایی، و با استفاده از روش کیو اولویت بندی شده اند . نتایج فراتحلیل شناسایی شش گروه از پیشران های توسعه کارآفرینی روستایی شامل پیشران های حمایتی، پیشران های اقتصادی، پیشران های آموزشی و فناورانه، پیشران های اجتماعی، پیشران های رفتاری، پیشران های محیطی و زیرساختی را نشان می دهد. که در این میان فراوانی و تکرار پیشران های رفتاری بیشتر از سایر پیشران ها بوده است. همچنین شناسایی 7 دیدگاه در مورد پیشران های توسعه کارآفرینی روستایی را نشان می دهد. بر اساس این دیدگاه ها به ترتیب بیشترین تاکید بر روی پیشران های رفتاری، آموزشی، اقتصادی، حمایتی و زیرساختی بوده است.
قابلیت های سرمایه اجتماعی برای توانمندسازی اقتصادی روستاییان مورد: روستاهای مرزی شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلید فهم اثرات سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی اقتصادی این است که اشکال مختلف سرمایه قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارند. توانمندسازی اقتصادی روستاییان در منطقه مرزی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان علاوه بر اینکه همه ضرورت های توانمندسازی اقتصادی روستاییان در سایر نقاط کشور را دارد از دو ضرورت بسیار مهم دیگر نیز برخوردار می باشد که عبارتند از ماندگاری روستاییان در روستا و جلوگیری از خالی شدن نوار مرزی که این ضرورت علاوه بر جنبه اجتماعی از جنبه امنیتی نیز حائز اهمیت است. ضرورت دوم مربوط به عدم سوق یافتن جوانان روستایی به سمت کولبری است. سوالات اصلی پژوهش عبارتند از 1) میزان توانمندی اقتصادی روستاییان و سرمایه اجتماعی آنها در چه سطحی می باشد؟ 2) سرمایه اجتماعی و مولفه های آن چه رابطه ای با توانمندی اقتصادی روستاییان دارد؟. مبانی نظری پژوهش متمرکز بر اندیشه بوردیو در زمینه تبدیل اشکال سرمایه به یکدیگر است. روش پژوهش پیمایش با ابزار پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه روستاییان مناطق روستایی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان است که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 483 نمونه انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی روستاییان در سطح متوسط به بالا و توانمندی اقتصادی آنها در سطح پایینی قرار دارد. رابطه سرمایه اجتماعی با توانمندی اقتصادی معنادار و معکوس می باشد. شاخص های سرمایه اجتماعی برون گروهی روستاییان در سطح متوسط است و رابطه غیرمعنادار و مثبتی با توانمندی اقتصادی دارد در حالی که شاخص های سرمایه اجتماعی درون گروهی قوی و رابطه معنادار و معکوسی با توانمندی اقتصادی دارد. بازتولید شدن توانمندی های پیشین و سنتی در میان روستاییان که به دلیل غلبه سرمایه اجتماعی درون گروهی بر برون گروهی می باشد سبب شده که سطح مهارت و توانمندی های جدید در میان روستاییان در سطح پایینی باشد.
تحلیل فضایی اشتغال زایی و فعالیت اعتبارات کارآفرینی روستایی در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم برای توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی دسترسی و توزیع مناسب اعتبارات کارآفرینی در میان روستاییان است. در همین راستا توزیع مناسب فعالیت اعتبارت کارآفرینی می تواند نقش بسزایی در اثربخشی این اعتبارات در زندگی روستاییان داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی اعتبارات کارآفرینی روستایی در استان خراسان رضوی می باشد. روش انجام مطالعات در این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده که مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی می باشد. که اطلاعات تسهیلات پرداختی از طریق اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان خراسان رضوی که در 13 زمینه فعالیت در سال1398در سامانه کار ثبت نام کرده اند بدست آماده است. و بر اساس مدل ماباک میزان وام دریافتی به روستاییان استان خراسان رضوی رتبه بندی شد. بر اساس نتایج این پژوهش و تحلیل های انجام شده در مدل ماباک، بیش ترین میزان دریافت وام و تسهیلات اشغال زایی پس از شهرستان مشهد به شهرستان تربت جام اختصاص یافت و کمترین آن به شهرستان داورزن با 655 میلیون تومان اختصاص داشته است. بر این اساس می توان بیان نمود که شهرستان مشهد با توجه به این که به عنوان مرکز استان است و نواحی روستایی آن به لحاظ دسترسی به موقعیت کلانشهر مشهد، امکان انجام فعالیت بیش تری دارند، لذا بیش ترین مقدار وام و اعتبارات دریافتی را به خود اختصاص داده است. این امر بیانگر آن است که از نظر مقادیر اختصاص یافته در وام ها و اعتبارات پرداختی در بین شهرستان های استان نابرابری وجود دارد.
Integration of Neural Network, Markov Chain and CA Markov Models to Simulate Land Use Change Region of Behbahan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Land is the place of earthly natural ecosystem functionality that has been used by humans in multiple methods. Land-use change (LUC) simulation is the most important method for researching LUC, which leads to some environmental issues such as the decreasing supply of forestry products and increasing levels of greenhouse gas emissions. Therefore, the present study aims at (i) using the Landsat imagery to prepare land use-cover (LULC) maps for 2000 and 2014; (ii) assessing Land use changes based on land change modeler (LCM) for the period from 2000 to 2014, and (iii) predicting the plausible land cover pattern in the region of Behbahan, using an algorithm based on ANN for 2028. Design/methodology/approach- A hybrid model consisting of a neural network model, Markov chain (MC), and cellular automata (CA Markov) was designed to improve the performance of the standard network model. The modeling of transfer power is done by multilayer Perceptron of an artificial neural network and six variables. The change allocated to each use and the forecasting is computed by Markov chain and CA Markov. Operation model calibration and verification of land use data at two points were conducted in 2000 and 2014. Findings- Modeling results indicate that the model validation phase has a good ability to predict land-use change on the horizon is 14 years old (2028). The comparison between modeling map and map related to 2013 shows that residential area and agricultural land continue to their growth trend so that residential area will be increased from 3157 hectares in 2014 to 4180 hectares in 2028 and it has 2% growth that has been 2% from 2000 to 2014. The results of this study can provide a suitable perspective for planners to manage land use regarding land-use changes in the past, present, and future. They are also can be used for development assessment projects, the cumulative effects assessment, and the vulnerable and sensitive zone recognition.
تحلیل وضعیت سرمایه های معیشت پایدار روستایی در شهرستان سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث توسعه روستایی، کاهش فقر و مدیریت محیط زیست است. در طی سال های أخیر، رویکرد معیشت پایدار یکی از بهترین روش ها برای پرداختن به توانمندسازی فقرا بوده است. این رویکرد به عنوان مرکز توجه أخیر محققان توسعه به دنبال حفظ یا افزایش بهره وری منابع، حفظ مالکیت و فعالیت های درآمدزا برای تأمین نیازهای اساسی خانوارهای روستایی است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی شاخص معیشت پایدار روستایی با تأکید بر سرمایه های معیشتی فیزیکی، مالی، اجتماعی، انسانی و محیطی در شهرستان سراوان صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که به شکل چهره به چهره تکمیل گردید. روایی پرسشنامه با بهره گیری از پانل متخصصان توسعه روستایی مورد تأیید قرار گرفت. نمونه آماری متشکل از هفت نفر از کارشناسان فرمانداری شهرستان سراوان بودند که با بهره گیری از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی به مقایسه زوجی وضعیت و درجه اهمیت سرمایه های معیشتی (معیارها) در بین دهستان های شهرستان سراوان (گزیدارهای مورد بررسی) مبادرت نمودند. یافته ها نشان داد، در بین سرمایه های پنجگانه معیشت از دید پاسخگویان به ترتیب سرمایه های فیزیکی، سرمایه مالی، سرمایه اجتماعی، سرمایه انسانی و سرمایه محیطی از اولویت بالاتری برای تأمین معیشت روستاییان مورد مطالعه برخوردار بودند. در نهایت، وضعیت دهستان های مورد مطالعه بر مبنای معیارهای مورد سنجش تعیین شد. بر این مبنا، دهستان حومه حائز رتبه ی اول، دهستان جالق حائز رتبه دوم و دهستان های ناهوک، کوهک و اسفندک، گشت، کله گان و بم پشت و کشتگان در رتبه های بعد قرار گرفتند.
تبیین جامعه شناختی ارتباط بین«مشارکت اعضاء» و«موفقیت» تعاونی های کشاورزی (موردمطالعه: تعاونی های کشاورزی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
388 - 403
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که به روش پیمایشی انجام گرفته از نظر هدف تحقیقی کاربردی است، جامعه آماری آن اعضای تعاونی های «فعال» کشاورزی در لرستان است که تعداد 354 نفر آن ها طبق فرمول کوکران از طریق نمونه گیری سهمیه ای متناسب با حجم، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که روایی صوری آن طبق نظرات 15 تن از اعضای جامعه آماری تعیین و روایی محتوای ابزار پژوهش با استفاده از نسبت اعتبار محتوا (cvr) و پایایی آن نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ محاسبه گردید که مقدار آن 76/0 شد و داده های تحقیق نیز به وسیله نرم افزارهای Spss و Amos تحلیل گردیدند. مطابق نتایج آزمون t تک جمله ای مشارکت اعضا در اداره امور تعاونی های موردمطالعه از سطح متوسط بالاتر است. همچنین نتایج آزمون همبستگی متغیرها و نتایج تحلیل معادلات ساختاری مدل تحقیق رابطه بین ابعاد مشارکت اعضاء (مشارکت اعضاء در مجامع عمومی، مشارکت اعضاء در نظارت بر امور تعاونی، مشارکت اعضاء در مدیریت و مشارکت اقتصادی اعضا) و «موفقیت» تعاونی های کشاورزی را تأیید نمود و ارتباط بین آن ها با سطح اطمینان 99 درصد یک ارتباط مستقیم، مثبت و معنی دار نشان داده شد. نتایج کسب شده در رابطه با شاخص های برازش حاصله مدل نشان داد که مدل تحقیق از برازش مناسبی برخوردار است. در همین رابطه بین زنان و مردان متأهل و مجرد تفاوت معنی داری از لحاظ مشارکت در فعالیت های تعاونی وجود نداشت در حالی که بین متغیرهای سن، سابقه عضویت، تحصیلات و میزان سهام اعضا با موفقیت تعاونی ها رابطه مستقیم و معنی دار ملاحظه گردید.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری جمعیت شناور روستایی (موردمطالعه: دهستان تبادکان در حاشیه کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
290 - 313
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد تغییرات گسترده ای در جابه جایی های میان شهرها و روستاها هستیم، به طوری که جابه جایی های دائمی میان شهر و روستا به رفت وآمدهای روزانه تبدیل شده است که از آن تحت عنوان شناوری جمعیت یاد می شود. این امر در میان ساکنان روستاهای پیرامون کلان شهرها بیشتر به چشم می خورد. در این میان علاوه بر انگیزه های اقتصادی، عوامل مختلفی می تواند در شکل گیری و تقویت جریان جمعیت شناور روستایی تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری جمعیت شناور روستایی در نقاط شهری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، خانوارهای 20 روستای دهستان تبادکان در پیرامون کلان شهر شهر مشهد است. جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه محقق ساخته و بر اساس شاخص های تحقیق انجام گرفت. نتایج نشان داد که عوامل مؤثر بر شناوری جمعیت روستایی را می توان در قالب عوامل اقتصادی، اجتماعی، فردی، جغرافیایی- محیطی، نهادی دسته بندی کرد. در این میان عامل اقتصادی، عامل اجتماعی و عامل فردی به ترتیب 71/37، 13/12 و 78/7 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده اند. همچنین نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن رابطه معکوس و با شدتی متوسط میان دو متغیر فاصله از شهر و نسبت شناوری جمعیت روستایی را ارائه کرد. در نهایت نتایج حاصل از آزمون رگرسیون لجستیک حاکی از آن است که متغیرهای سن، شغل و داشتن محل سکونت یا خانه در شهر تأثیر آماری معنی داری بر متغیر وابسته (شناوری یا غیرشناوری جمعیت) دارند و قادر به پیش بینی تغییرات متغیر وابسته هستند.
شناسایی عوامل اثرگذار بر توسعه کارآفرینی با بازیافت پسماندهای محصول برنج (مورد مطالعه: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان گیلان 238 هزار هکتار اراضی شالیزاری دارد که به طور میانگین از هر هکتار، 29/1 تن کلش در مرحله برداشت و 2/1 تن فل و سبوس در مرحله تبدیل به عنوان پسماند باقی می ماند. بخشی از این پسماندها با قیمت پایین به استان های دیگر ارسال می گردد؛ بخشی دیگر بدون فرآوری برای خوراک دام استفاده می شود و بقیه در طبیعت رها شده و باعث آلودگی محیط زیست می شود در حالی که می تواند فرصت خوبی برای توسعه کارآفرینی و بهبود وضعیت مدیریت پسماند برنج باشد. بدین سان، هدف از این مطالعه، شناسایی عوامل موثر بر توسعه کارآفرینی با بازیافت پسماند برنج بوده است. جامعه آماری تحقیق 191 هزار نفر بهره بردار برنج می باشند که با استفاده از جدول مورگان 400 نفر به عنوان نمونه تعیین شده است. روش تحقیق توصیفی و کمی است. برای تعیین رواﯾﯽ از نظر خبرگان و کارشناسان مرتبط و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ (0.89=α) استفاده شد. ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫﺎ از ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺴﯿﺮ و ﺿﺮﯾﺐ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ اﺳﺘﻔﺎده گردید. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد در بعد اقتصادی عامل تولید و ویژگی های محصول با ضریب بتا 1/0، در بعد اجتماعی عامل فرهنگی – اجتماعی با ضریب بتا 5/0، در بعد محیطی عامل حفاظت زیست محیطی با ضریب بتا 081/0 و در بعد نهادی عامل مدیریت پسماند با ضریب بتا 026/0 بیشترین قدرت متغیر وابسته پژوهش را در هر بعد تبیین نموده است. از این رو، بعد اجتماعی- فرهنگی با ضریب بتا 5/0 از بقیه عوامل تاثیرگذارتر است که با مواردی همچون ارتقاء سطح آموزش و ایجاد تشکل کارآفرینی پسماند می توان باعث افزایش درآمد، ایجاد اشتغال، حفظ محیط زیست شده و در ایجاد و تقویت کارآفرینی پسماند برنج در منطقه تاثیر گذاشت.
دیپلماسی و الگوی توزیع فضایی فعالیت وجمعیت در روستاهای مرزی مورد: شهرستان زهک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت به عنوان اولین و قدرتمندترین تصمیم گیر و کنشگر در عرصه ساختار فضایی است. ساختار فضایی یک بخش اساسی از نبرد برای کنترل و مراقبت افراد و جامعه است در واقع برنامه ریزی فضایی و آمایش سرزمین، تجلی اراده حکومت در قالب تنظیم قوانین و اختصاص منابع و تصمیم سازی است. مناطق مرزی یکی از راهبردی ترین مناطق برای مداخله دولت به شمار می رود. این مناطق به دلیل تماس با محیط داخلی و خارجی از ویژگی های خاصی برخوردارند که هر گونه دیپلماسی داخلی و خارجی بر آن اثرگذار است. شهرستان زهک یکی از مناطق مرزی ویژه در استان سیستان و بلوچستان است که به دلیل تجاری، وجود بازارچه مرزی و ورود آب هیرمند و دیپلماسی آب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مقاله با هدف بررسی نقش مدیریت کلان و دیپلماسی و پیامدهای اقتصادی آن بر ساختار و سازمان فضایی در شهرستان زهک انجام پذیرفت، روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از پرسشنامه و مشاهده میدانی است. بدین منظور 184 پرسشنامه ویژه مدیران روستا در تمامی روستاهای بالای 20 خانوار شهرستان توزیع گردید و 10 مصاحبه نیز با مدیران ادارت و سازمان های دولتی شهر زهک، انجام پذیرفت. نتایج نشان می دهد که تحت تاثیر دیپلماسی بین دو کشور مرزی، با تعطیلی بازارچه مرزی و ایجاد دیوار حایل، اقتصاد نواحی روستایی و فعالیت در شرق شهرستان بر مبنای تجارت و کشاورزی رو به زوال گذاشته است و در اثر بیکاری و نبود فعالیت اقتصادی بسیاری از روستاها تخلیه و خالی از سکنه شدند. علاوه بر این با پیگیری سیاست جابجایی روستاها، تنوع قومی و فرهنگی، زمینه ساز ناپایداری سکونتگاه های جدیدالتاسیس شده است. با تمرکزگرایی و حمایت از مراکز جمعیتی، الگوی جریان های ارتباطی در شهرستان الگویی قطبی شده با مرکزیت زهک و زابل است و از الگوی شبکه ای پیروی نمی کند که این امر برای روستاهایی که خارج از شبکه قرار گرفته اند زمینه ساز ناپایداری و زوال را فراهم کرده است.
تحلیل نقش اقتصادی مرز بر پایداری مناطق پیرامونی (مورد مطالعه: دهستان های شهرستان میرجاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سکونتگاه های روستایی حاشیه مرز از جمله مناطق مهم و استراتژیک جهت کاهش مشکلات مرزها به شمار می روند که اگر به شیوه علمی و منطقی ساماندهی شود، تا حد زیادی در کنترل مناطق مرزی مؤثر بوده و مشکلات این مناطق به حداقل می رسد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش اقتصادی مرز بر پایداری مناطق پیرامونی با تأکید بر سکونتگاه های شهرستان میرجاوه بوده است. تحقیق حاضر از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت، کمی و به لحاظ هدف کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات در مطالعات میدانی پرسشنامه بوده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارSPSS و مدل WASPASبهره گرفته شده است. جامعه آماری شامل ساکنین دهستان های میرجاوه که بر طبق سرشماری سال 1395، 34156 نفر بوده که بر اساس نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 380 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن گویای ارتباط معنادار و مثبت بین نقش اقتصادی مرز و ابعاد پایداری در دهستان های شهرستان میرجاوه بود؛ همچنین نتایج آزمون ضریب تغییرات به منظور میزان توسعه یافتگی دهستان های مورد مطالعه در ابعاد پایداری نشان داد در بعد اقتصادی، افزایش اشتغال، در بعد اجتماعی، افزایش انگیزش شغلی، در بعد کالبدی، کیفیت راه و در بعد زیست محیطی، سلامتی محیط، بیشترین میزان اثرپذیری داشته است. در نهایت نتایج تحلیل فضایی دهستان ها به منظور میزان تاثیرپذیری شان از نقش اقتصادی مرز با تاکید بر ابعاد پایداری، با استفاده از مدل WASPASنشان داد در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی، دهستان (حومه) بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است.
ظرفیت سنجی شاخص های گردشگری خلاق در مناطق روستایی (مورد مطالعه: شهرستان دزپارت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات بنیادین در زمینه گردشگری و ضرورت تفکرات جدید اقتصادی،گردشگری را به سمت و سوی خلاقیت پیش برده است. بطوری که صاحب نظران به این باور هستند که پایداری گردشگری در گردشگری خلاق است. بنابراین در راستای توسعه این رویکرد در مناطق روستایی، ظرفیت سنجی بر اساس شاخص های گردشگری خلاق ضروری است. هدف این تحقیق بررسی ظرفیت سنجی شاخص های گردشگری خلاق در مناطق روستایی به صورت مطالعه موردی در روستاهای شهرستان دزپارت است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات پیمایشی با استفاده از ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان سه روستای گردشگری شیوند، دهنو و فالح تشکیل می دهند که بالغ بر 1463 نفر بوده است. بر اساس محاسبه فرمول کوکران، حجم نمونه به تعداد 304 نفر محاسبه شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بوده که روایی آن از طریق جامعه نخبگان تایید و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ با ضریب 81/0 تایید شد. نتیجه آزمون شاخص های گردشگری خلاق نشان داد که تمامی شاخص ها در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی اختلاف میانگین برابر با 139/0 تایید می نماید که مناطق روستایی دزپارت از لحاظ شاخص های گردشگری خلاق، استعداد و ظرفیت های قابل توجه دارند. همچنین نتیجه آزمون در سطح شاخص ها نشانگر آن است که شاخص های آموزش(861/0-)، مشارکت محلی(358/0-)، نوآوری و ابتکار(348/0-)، تکنولوژی ارتباطی(960/0-)، خدمات و امکانات(618/0-) و زیرساخت مناسب(09/1-) دارای اختلاف میانگین منفی بوده و این بیانگر آن است که این شاخص ها دارای وضعیت نامناسبی در مناطق روستایی مورد مطالعه هستند. رگرسیون تایید نمود که شاخص های بررسی شده بیش از 74 درصد می توانند متغیر توسعه گردشگری خلاق در مناطق روستایی مورد مطالعه را تبیین نمایندکه شاخص صنایع دستی با 10 درصد و شاخص مشارکت با 8 درصد، بیشترین میزان تبیین در زمینه متغییر گردشگری خلاق را دارند.
حس مکان و رفتار محیط زیست گرایانه (مورد مطالعه: جامعه میزبان و گردشگران در تفرجگاه چشمه بلقیس شهرستان چرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
352 - 369
حوزههای تخصصی:
حس مکان عامل تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای فرد است. احساس تعلق به مکان می تواند موجبات حفاظت از مکان را فراهم سازد. از این رو، هدف این پژوهش ارزیابی حس مکان افراد نسبت به تفرجگاه چشمه بلقیس در شهرستان چرام و ارتباط آن با رفتار محیط زیست گرایانه آنان بود. این تحقیق از نظر ماهیت کمّی و از لحاظ گردآوری داده ها در زمره تحقیقات توصیفی است که به شیوه پیمایش انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل افراد محلی (میزبان) در منطقه تفرجگاهی باغ چشمه بلقیس و گردشگران (میهمان) بودند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن توسط پانلی از متخصصان مربوطه تأیید و پایایی آن نیز با انجام مطالعه ای پیش آهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای سطوح هفت گانه حس مکان (در بازه 80/0 تا 90/0) به دست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد هر دو گروه میزبان و گردشگر از نظر متغیرهای حس مکان و رفتار محیط زیست گرایانه در وضعیت متوسط و بالاتر قرار داشتند. نتایج آزمون مقایسه میانگین های دو گروه گردشگر و میزبان نیز نشان داد، تفاوت معناداری در بین آن ها از لحاظ متغیر حس مکان وجود دارد. این در حالی است که تفاوت معناداری از نظر رفتار محیط زیست گرایانه در بین دو گروه مشاهده نگردید. همچنین یافته ها حاکی از عدم وجود همبستگی بین رفتار محیط زیست گرایانه و حس مکان در هر دو گروه گردشگر و میزبان بود. در پایان با توجه به نتایج مطالعه، پیشنهادهایی برای بهبود وضع موجود تفرجگاه چشمه بلقیس در شهرستان چرام ارائه گردیده است.
کارآفرینی کشاورزی و توسعه مناطق روستایی (مورد مطالعه: دهستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تقویت کارآفرینی و ایجاد بستر مناسب برای توسعه آن از ابزارهای پیشرفت اقتصادی کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه به شمار می آید؛ چراکه فعالیت های کارآفرینانه با اثربخشی بالا به توسعه اقتصادی (ایجاد اشتغال، نوآوری در فعالیت ها و رقابت پذیری) می انجامد. دراین راستا، کارآفرینی در مناطق روستایی راهکاری جدید در نظریه های توسعه برای توانمندسازی و ظرفیت سازی در مناطق روستایی به منظور دستیابی به توسعه روستایی است. از این رو با توجه به ضرورت و اهمیت موضوع، تحقیق حاضر با هدف تحلیل و بررسی نقش عوامل موثرکارآفرینی در بخش کشاورزی در راستای توسعه مناطق روستایی دهستان رشتخوار انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی است که به شیوه توصیفی- تحلیلی برای بررسی پارامترهای مورد بررسی سود جسته است. در این راستا، عوامل موثر بر کارآفرینی در 319 خانوار روستایی ساکن در 13 روستای بالای 100 خانوار این دهستان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا ضمن مطالعات اسنادی و بازدیدهای اولیه میدانی، طیف گسترده ای از شاخص ها تعیین گردید. سپس جمع آوری داده ها براساس شاخص های انتخابی و با استفاده از پرسشنامه خانوار انجام شد. روایی پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت. ضریب اعتبار پرسشنامه نیز، برابر با 77/0 بدست آمد. در ادامه برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های آماری و نرم افزارهای Expert choice، SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در بین ابعاد مورد مطالعه، عوامل فردی (603/46) بالاترین رتبه را دارا می باشد. همچنین در بین روستاهای مورد مطالعه در دهستان رشتخوار روستای فتح آباد از بالاترین میزان تأثیرگذاری (050/0) نسبت به سایر روستاها از سطح عوامل موثر بر کارآفرینی در بخش کشاورزی برخوردار است و روستای فتح اباد از نظر ابعاد اثرگذار توسعه روستایی (047/0) در رتبه اول قرار دارد.
راهبردهای احیای کشاورزی در راستای تجدید حیات مناطق روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجدید حیات روستاها به عنوان پیاده سازی استراتژی توسعه روستایی از طریق توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیباسازی روستاها معرفی شده است. در مناطق روستایی، احیای بخش کشاورزی به عنوان پایه ای اصلی و به عنوان مبنایی برای رسیدن به این هدف در نظر گرفته شده است. با توجه به اهمیت این موضوع، هدف از این مطالعه ارزیابی شاخص ها و راهبردهای احیای کشاورزی در راستای تجدید حیات مناطق روستایی می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه و مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان مختلف در زمینه های تحصیلی جغرافیای روستایی، اقتصاد کشاورزی، علوم اجتماعی و جامعه شناسی روستایی، کارشناسان جهاد کشاورزی، متخصصان/نخبگان/ مدیران و جوانان روستایی استان لرستان می باشد. با روش نمونه گیری هدفمند 70 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش از مدل تحلیل شبکه ای فازی (FANP)، مدل گسترش عملکرد کیفیت (QFD) و برای شناسایی راهبردهای اجرایی تجدید حیات مناطق روستایی از مصاحبه های اکتشافی و نتایج مدل تجربی QFDاستفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که 1) سرمایه گذاری، 2) توسعه بازاریابی، 3) سیاست های حمایت از کشاورزان، 4) اصلاح و تغییر الگوی کشت مهم ترین راهبردهای احیای کشاورزی در لرستان بوده اند. نتایج مدل QFD و ماتریس ارتباط نشان داد که 1) عامل انسانی، 2)کمک مالی/مشاوره دولتی، 3)عامل اجتماعی، 4)منابع محلی و 5)برنامه ریزی محیطی/امکانات برای توسعه آتی روستاها و کشاورزی مهم ترین پیشران های مورد نیاز تجدید حیات مناطق روستایی لرستان می باشند. آموزش نیروی انسانی و رهبری محلی، کمک مالی/ سرمایه ای و مشاوره دولتی، عامل اجتماعی و تقویت مشارکت، استفاده بهینه از منابع محلی و برنامه ریزی بر اساس منابع محیطی و امکانات محلی برجسته ترین استراتژی های اجرایی تجدید حیات مناطق روستایی لرستان با تاکید بر بخش کشاورزی بودند. از نتایج این پژوهش برای احیای کشاورزی و تجدید حیات روستایی در سایر مناطق روستایی ایران می توان استفاده نمود.
Regeneration of the Culture of Rural Areas of Iran in Order to Direct the Communication of Villagers with Urban System with the Approach of Sustainable Rural Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The aim of this study is to upgrade the capabilities in cultural field to direct the communication of villages with urban system to reinforce the sustainable rural development. In this way, the necessary grounds should be provided in the villages so that the population density and variety of activities and sufficient facilities for education and accumulation of wealth, etc. reach a certain level in order that sustainable rural development is formed through recreating the culture of rural areas in villages. Design/methodology/approach- The present study is conducted with applied purposes using the descriptive-analytical method. For data collection, field survey was performed using a questionnaire tool and data analysis method was performed using SPSS software. Statistical population includes 74 villages of the cities of Khoramabad, Kermanshah, Tabriz, Shadgan and Shiraz. Using Cochran formula, sample size was determined 380 households from selected villages and sample selection method is random. Findings- Data analysis was done through factor analysis and cluster analysis tests and the results of this study, based on the factor analysis method with correlation coefficient of over 5% between the research variables, indicates that, three (socio-cultural, economic and environmental) factors explain 73.629% of variance and show the satisfaction of the factors and the field of research. Using hierarchical clustering analysis (WARD) have been estimated as cluster 1: socio-cultural developed, cluster 2: economic developing, and cluster 3: environmental less developed and ANOVA analysis with a significance level of less than 0.05 indicates the existence of significant relationship between clusters in all four components of cultural regeneration and communication between urban and rural, socio-cultural, economic and environmental criteria. Research limitations/implications- One of the problems ahead of this research was the different cultural levels of people of the study area, which was a kind of requirement for certain conditions and behaviors, without which there would be no misunderstanding.one of the most important limitations of this research is the lack of cooperation of relevant organizations to provide studies on cultural changes affecting rural-urban areas. Practical implications- Among the practical solutions, the following can be mentioned: provide patterns and solutions for cultural development and sustainable development based on culture and socio-cultural attachment for regional development projects. Originality/value- This study encompasses many innovations including careful review of cultural relationships with rural-urban communication patterns and the effects of sustainable rural development on both of them.
تعیین الگوی بهینه اشتغال در پهنه های روستایی شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
800 - 815
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین در شرایط عدم اطمینان نیازمند تخصیص بهینه اراضی به کاربری های سازگار و ناسازگار با محیط های طبیعی و انسانی است. هدف این تحقیق تعیین محدوده عرصه های روستایی و طبیعی در شرق استان گیلان به منظور تنوع بخشی به اشتغال پایدار روستایی است. سطح جغرافیایی این تحقیق کل پهنه جغرافیای روستایی شرق گیلان و جامعه آماری شامل کارشناسان و مجریان حوزه برنامه ریزی روستایی در استان گیلان بوده که از بین آن ها به روش هدفمند با 83نفر مصاحبه عمیق صورت گرفته و حد کفایت حجم نمونه نیز بر اساس تکرار یا اشباع نظر در نظر گرفته شد. برای تجزیه داده ها، ابتدا با استفاده از نرم افزار Mic Mac تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین عوامل مؤثر بر اشتغال روستایی طبق نظر کارشناسان ارزش گذاری شد. سپس با تشکیل ماتریس متقاطع متوازن در نرم افزار Scenario Wizard، سه راهبرد استقرار فعالیت های متجانس، سازگار و ناسازگار برای اشتغال زایی طرح ریزی شد. به منظور تخصیص زمین ابتدا با استفاده از روش AHP متغیرها وزن دهی شده و سپس با استفاده از روش MCE پهنه شایستگی برای هر راهبرد به دست آمده است. در نهایت به منظور تخصیص زمین به هریک از این سه راهبرد به کمک تکنیک های الگویابی MOLA مناسب ترین عرصه ها با تعیین حدود مشخص گردید. نتایج تحقیق نشان داد که نواحی جلگه ای تا کوهپایه ای بیشترین قابلیت برای ایجاد مشاغل متجانس و وابسته به طبیعت، نواحی کوهستانی شایسته توسعه مشاغل سازگار با طبیعت و فعالیت های ناسازگار با طبیعت به صورت لکه هایی پراکنده در کل ناحیه امکان توسعه دارند.
نقش مدیریت منابع آب کشاورزی در توسعه نواحی روستایی مورد: دهستان غنی بیگلو(شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می گیرد. عدم توجه کافی به مقوله مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی و تداوم استفاده از برخی شیوه های نادرست فعلی یکی از عوامل اصلی ناکامی در دست یابی به توسعه پایدار کشاورزی و روستایی است. در این مطالعه تلاش شد تا نقش مدیریت منابع آب کشاورزی در توسعه اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی فضاهای روستایی دهستان غنی بیگلو واقع در شهرستان زنجان پرداخته شود. جامعه ی آماری تحقیق، کلیه بهره برداران کشاورز این دهستان (631 خانوار) هست که بر اساس فرمول کوکران تعداد 160 سرپرست خانوار از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه با کسب نظر از کارشناسان و پایایی از طریق ضریب آلفا ی کرونباخ 89% محاسبه گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کروسکال والیس، همبستگی و رگرسیون) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین مدیریت بهینه منابع آب و توسعه پایدار روستایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به طوری که با گسترش مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی، بر میزان پایداری اجتماعات روستایی افزوده شده است. در این میان نقش و اهمیت نهادهای محلی روستایی (شوراها و دهیاری ها) در ایجاد هماهنگی جهت تأمین آب کشاورزی اهمیت زیادی داشته است. مشارکت نهادهای اجرایی، مالی و اعتباری به منظور تأمین مالی و انتقال آب موردنیاز کشاورزان در مدیریت منابع آب از دیگر دستاوردهای تحقیق است. همچنین لزوم توجه به عامل آگاهی و دانش کشاورزان و همچنین نقش مدیران و رهبران روستایی و نهادهای ذی ربط در هدایت روستاییان به سوی مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی از دیگر یافته های تحقیق حاضر به شمار می رود.
Assessing the Effective Drivers of Balanced Regional Development based on Local Competitiveness (Case Study: Rural Areas of Ardabil County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
81 - 102
حوزههای تخصصی:
Purpose - Achieving balanced development and spatial justice with much emphasis on competitive advantages has been constantly the main concern among planners and policy-makers to reduce inefficiency, inequality, polarization, and fragmentation in the spatial structure of different countries. Fulfilling such goals demands the knowledge of local potentials and the way to exploit them in a correct manner. Therefore, this study aimed to identify competitive advantages and levels of living in the study area, and then assess the effective drivers of balanced regional development (BRD) based on local competitiveness using future studies. Design/methodology/approach- An analytical-exploratory applied method was used to reflect on the rural areas and the researchers working on regional planning in Ardabil Township, Iran, were the statistical population. The sample size was thus determined to be 30 individuals using the snowball sampling method (via theoretical saturation). The data were also collected by a Delphi questionnaire, library method, documents, statistics, and initiatives. To analyze the data, Micmac software, the Geographic Information System (GIS software), Microsoft EXCEL, and the Morris method were employed. Finding- Analyzing the research findings associated with the variables as determinants with direct influence showed that among 23 variables in this study, 13 cases were within direct influence-dependence scope or condition but only 12 variables prioritized respectively as policy stability, executive regulations/procedures, price stability and predictability and intervention logic, monopoly prevention, unfair concessions or rents and competitions, removal of administrative barriers to business through delegation approach, effective deterrence of criminal laws and prosecutions in the judicial system, innovation/initiative flow, prevention of biased perceptions of laws by relevant stakeholders, distribution system and marketing status, effective market demand, administrative procedures and business information transparency, willingness to buy foreign goods, as well as auditing and taxing regulations/procedures as determinants had the highest influential power, that is, they constituted the drivers of BRD. Research limitations/implications - Among the most important limitations of the present study was no access to the statistics of all cases and the unwillingness of a number of executive organizations and bodies in Ardabil Township to cooperate. Furthermore, the pivot strategies in this research were established based on local development and BRD strategies. Practical implications - To meet the objectives of BRD planning in the rural areas of Ardabil Township, the key role of the 12 main variables mentioned here should be taken into account. Such variables have high influence and low dependence on BRD improvements in the study area and they are of top priority in planning for BRD based on local competitiveness in the rural areas of Ardabil County, Iran. Originality/Value - Little research has thus far assessed the effective drivers of BRD based on local competitiveness using future studies. Amongst the advantages of the present study, the comprehensiveness and impediment of its research criteria stand out.