فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۲۱ تا ۳٬۶۴۰ مورد از کل ۶٬۴۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: یکی از چالش هایی که بسیاری از شهر ها در نتیجه افزایش جمعیت و مصرف زمین، با آن مواجه اند، از بین رفتن سیستم پشتیبان حیات یا شبکه ی زیرساخت سبز است. حضور زیرساخت های سبز به اندازه زیرساخت های مصنوع برای جوامع مدرن ضروری است و از دست رفتن آن ها هزینه های پنهانی برای جامعه به دنبال دارد. از آنجا که زیرساخت ها سبز ارائه دهنده خدمات اکولوژیک متعددی برای سکونتگاه ها هستند، امروزه اهمیت بسیاری دارند. روش: در روش شناسی این پژوهش ابتدا به مطالعه و بررسی اسناد و مدارک علمی مرتبط با بنیان نظری و همچنین اسناد فرادست و همتراز و موضوعی منطقه مذکور پرداخته و سپس با استفاده از تصاویر ماهواره ای از محصولات سری ماهواره ای Cartosat-1/IRS-P5 در بازه زمانی 2008 تا 2015 به مطالعه زیرساخت سبز پرداخته شده است. یافته ها: اصول و مراحل صحت تطبیقی مطالعات در حوزه طبقه بندی اراضی و ... جهت تأیید مراحل بکار رفته است، بعد از آن آشکار سازی تغییرات با مدل، انجام شده است. در گام بعدی نیز مولفه های آمایش سرزمین که شامل پراکنش فضایی، گسترش، همجواری و کفایت بوده اند، با استفاده از تکنیک های آمار فضایی درمحیط ArcMap مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج: نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که تغییرات و گسترش زیرساخت های سبز در بازه زمانی و مکانی مورد نظر از اصول آمایش سرزمین تبعیت نمی کند، و پراکنش فضایی نامتعادل، گسترش ناهمسو، سازگاری متوسط و کفایت نامطلوب را در زیرساخت های سبز نشان می دهد.
ارزیابی محدوده های پیشنهادی طرح تفصیلی برای کاربری فضای سبز شهری با استفاده از تحلیل شبکه ای (ANP) در (GIS) (مطالعه موردی: ناحیه جوادیه منطقه 16 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
97 - 110
حوزههای تخصصی:
بافت فرسوده شهری ازجمله معضلات مهم شهرهای کشور است. ناحیه جوادیه نیز یکی از نواحی شهری است که از مشکل بافت فرسوده و کمبود خدمات شهری رنج می برد. با توجه به کمبود کاربری فضای سبز در سطح ناحیه جوادیه، پیشنهادهایی در طرح تفصیلی به منظور تأمین فضای سبز این محدوده مطرح شده است؛ این پژوهش باهدف ارزیابی پیشنهادهای طرح تفصیلی بر اساس معیارهای مکان یابی کاربری فضای سبز صورت گرفته است. پ ژوهش حاضر ازنظر ه دف ک اربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی بوده است. جمع آوری اطلاعات در دو مرحله صورت گرفته است؛ در مرحل ه اول پیشینه و چارچوب نظری تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اس نادی صورت گرفته و معیارها استخراج شده و در مرحله بعد نی ز با استفاده از روش دلفی متخصصین (15 نفر) و توزیع پرسشنامه، ارجحیت معیارها نسبت به یکدیگر سنجیده شده و به وزن هایی برای هریک از معیارها با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای دست یافتیم. بر این اساس معیار نزدیکی به مراکز ثقل جمعیتی با اهمیت 36.57 درصد بیشترین اهمیت را نسبت به سایر معیارها دارا است. معیارهای نزدیکی به مراکز آموزشی، نزدیکی به راه های دسترسی، دوری از پارک های موجود و نزدیکی به مراکز فرهنگی در رتبه های بعدی ازنظر اهمیت معیارها قرار دارند. درنهایت با استفاده از تلفیق فرآیند تحلیل شبکه ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی محدوده هایی که مناسب ایجاد فضای سبز در ناحیه جوادیه هستند شناسایی شدند. بر اساس این پژوهش، پیشنهادهای طرح تفصیلی منطبق بر محدوده های دارای اولویت مطلوب برای ایجاد فضای سبز نبوده است. به منظور برطرف کردن این مشکلات و با توجه به انعطاف پذیری برنامه ریزی سناریویی، پیشنهاد می شود در طرح های آتی شهری، از رویکرد برنامه ریزی سناریویی استفاده شود. می توان از نتایج این پژوهش برای پیشنهاد ایجاد فضای سبز شهری در طرح هایی که در این محدوده تهیه خواهد شد، استفاده شود.
مکان یابی بهینه فضای سبز شهری با استفاده از GIS و روش ANP (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مکان یابی بهینه فضای سبز شهری در شهر اردبیل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش ANP است؛ این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات و آمار مورد نیاز بر اساس مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و بازدید میدانی و مراجعه به سازمان های مربوطه انجام گرفته است. سپس معیارهای مورد استفاده جهت مکان یابی بر اساس ضوابط مکان یابی انتخاب شده و با استفاده از روش ANP در نرم افزار Super Decisions مقایسه های زوجی انجام گرفته و وزن معیار هر یک از شاخص ها جهت آماده سازی لایه ها برای تجزیه و تحلیل های فضایی در محیط Arc GIS 10.2 انجام گرفته است؛ نتایج تحقیق به گونه ای است که در بعضی مناطق شهر اردبیل فضای سبز کمتری به ازای تراکم جمعیتی بیشتر و برعکس، وجود دارد. از جمله این مناطق بخش هایی از منطقه سه و چهار اردبیل می باشد که با وجود تراکم جمعیتی زیاد دارای فضای سبز کمتری نسبت به مناطق یک و دو (بخصوص منطقه دو) هستند؛ در نهایت با نتایج حاصل از تلفیق لایه های وزن دار به دست آمده، در محیط GIS با کمک دستورهای GAMMA 0/9,Weighted Overlay, Weighted Sum مکان های اولویت دار که در درجه زمین های مناسب و نسبتاً مناسب بودند برای ایجاد فضای سبز شهری در شهر اردبیل شناسایی و پیشنهاد شدند؛ از جمله محله هایی که شناسایی شده و دارای کمبود فضای سبز شهری می باشند می توان به محله های معجز، باغمیشه، عالی قاپو، محمدیه، دانش و ... اشاره کرد .
ارزیابی و مقایسه شهر جدید شوشترنو طی دوره های مختلف، (1394-1353) و ارائه پیشنهاد های طراحی شهری به منظور بهبود کیفیت آن
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
99-122
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید ایران را می توان به دو دسته قبل و بعد از انقلاب تقسیم بندی کرد آن دسته از شهرهای جدیدی که قبل از انقلاب احداث شده اند بیشتر به منظور اسکان کارگران و کارمندان بخش صنعت یا کشاورزی بوده است، این در حالی است که شهرهای جدیدی که در دهه های اخیر احداث شده اند اکثراً به منظور اسکان سرریز جمعیت شهرهای بزرگ می باشد. از جمله شهرهای جدید ایران، شهر شوشترنو که در سال 1353ه.ش به منظور اسکان کارگران و کارمندان شرکت کشت و صنعت کارون و به منظور ارتقاء بخش کشاورزی خصوصاً نیشکر، احداث گردیده است. هدف از این تحقیق ارزیابی و مقایسه شهر جدید شوشترنو طی دوره های مختلف (1353- 1394) و ارائه پیشنهادهای طراحی شهری به منظور بهبود کیفیت آن می باشد. روش این پژوهش، توصیفی – تحلیلی از نوع کاربردی می باشد و روش گردآوری اطلاعات اسنادی – کتابخانه ای و میدانی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل سلسه مراتبی (AHP) و برای تعیین اوزان آنها از نرم افزار (Export choice) استفاده شده است، نتایج تحقیق نشان می دهد عوامل اقتصادی با وزن 329/0 درصد، عوامل اجتماعی – فرهنگی با وزن 316/0 درصد، عوامل سیاسی با وزن 203/0 درصد و عوامل مدیریتی با وزن 152/0 درصد به ترتیب در عدم اجرای کامل طرح جامع شهر شوشترنو نقش داشته اند. همچنین در مقایسه اسنادی و میدانی وضع موجود شهر شوشترنو با طرح اولیه مشخص شد عمده ترین تغییرات در احداث نشدن فضاهای عمومی و شهری مانند خیابان پیاده راه، مسجد جامع، میدان ورودی شهر و ... می باشد. و در تحلیل کاربری اراضی وضع موجود شهر و مقایسه آنها با طرح اولیه مشاهده شد، اکثر کاربرهای عمومی مانند فضای سبز، آموزشی، ورزشی و ... ، کاهش داشته اند و در مقابل کاربرهای نظامی و انتظامی، شبکه معابر، حمل و نقل و انبار افزایش چشم گیری داشته اند.
راهکارهای تعیین اندازه و سطح بهینه حریم شهرها در طرح جامع شهرهای کمتر از 50 هزار نفر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
65 - 78
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مشکلات برنامه ریزان در طرح های جامع شهری، تعیین دقیق مرز محدوده های شهر به ویژه حریم آن است. شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در ماده 7 مصوبه تفویض اختیار تصویب طرح های جامع شهرهای با جمعیت کمتر از یکصد هزار نفر به شورای برنامه ریزی و توسعه استان ها (مورخ 15/5/86 و با اصلاحیه مورخ 5/5/88)، کارگروه های تخصصی امور زیربنایی و شهرسازی و شوراهای برنامه ریزی و توسعه استا ن ها را موظف نمود، به هنگام بررسی و تصویب طرح های جامع شهری، حریم شهرها را متناسب با سطح محدوده و افق طرح، حدوداً سه تا پنج برابر سطح محدوده شهر تعیین نمایند. در این مقاله با هدف بررسی و نقد مصوبه یاد شده شورای عالی و میزان تطابق وضعیت شهرهای ایران با آن، 50 شهر نمونه از سراسر کشور انتخاب گردید. روش نمونه گیری در این پژوهش، انتخاب تصادفی بوده است. از مجموع 1012 شهر کشور در سال 85، 866 شهر دارای جمعیت زیر 50 هزار نفر بوده که با توجه به انتخاب 50 شهر در کل کشور، طرح جامع 77/5 درصد از شهرها که در طی سال های 88 تا 90 به تصویب رسیده ، مورد بررسی قرار گرفته است. شیوه بررسی بدین صورت بوده که با استفاده از اسناد طرح های توسعه و عمران (جامع) این شهرها، مساحت محدوده و حریم پیشنهادی استخراج گردیده تا امکان مقایسه با مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران فراهم شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که متوسط حریم پیشنهادی در50 شهر مورد نظر، 1/8 برابر محدوده پیشنهادی بوده و در تعیین حریم شهر بیشتر مسائل اقتصادی و اندازه کمی حریم مد نظر، مورد توجه قرار گرفته است. همچنین حریم بیشتر شهرهای مورد بررسی، به شکلی نامتناسب طراحی شده است. به نظر می رسد مصوبه یاد شده باید مورد بازنگری قرار گرفته و تجدید نظر در ملاک های تعیین اندازه حریم شهرها در چارچوب منطقی برای توسعه آینده و بر مبنای شرایط خاص کالبدی، زیست محیطی، اقتصادی و حتی سیاسی انجام شود.
تحلیل پیشران های تبیین کننده تاب آوری شهری در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: تاب آوری رویکردی نو در راستای ارزیابی و ارتقای ظرفیت مانایی و تحمل پذیری بنیان های توسعه در شهرهاست. تبیین و شناخت مؤلفه های مؤثر و پیش برنده آن می تواند راهگشای بسیاری از برنامه های مرتبط با مدیریت بحران و دفاع غیر عامل شهری باشد که با توجه به پیچیدگی های تهدیدات امروزی امری بسیار ضروری می باشد. روش: مقاله حاضر با هدف گذاری کاربردی و با روش شناسی توصیفی- تحلیلی در راستای شناخت و تحلیل پیشران های تبیین کننده تاب آوری شهری در کلان شهر مشهد می باشد. جهت شناسایی شاخصه های مفهومی تبیین کننده پیشران های اصلی تاب آوری به روش اسنادی و دلفی هدف مند استفاده شده است. جامعه نمونه کارشناسان و متخصصان مرتبط با موضوع پژوهش در دو بخش به صورت 15 نفر برای اجرای تکنیک دلفی هدف مند و 50 نفر برای ارزش گذاری به پیشران های تبیین کننده می باشند. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری ایموس گرافیک (AMOS) استفاده شده است یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر این امر است که اولاً تحلیل شاخصه های مفهومی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) شش پیشران تبیین کننده اصلی را به صورت تاب آوری اقتصادی با ضریب پایایی 78/0، تاب آوری اجتماعی با ضریب پایایی 0.76، تاب آوری کالبدی با ضریب پایایی 0.72، تاب آوری نهادی- مدیریتی با 0.73، تاب آوری زیرساختی با ضریب پایایی 0.82 و زیست محیطی با ضریب پایایی 0.74، مورد شناسایی قرار داد و ثانیاً تحلیل ساختار ارتباطی پیشران های شناسایی شده با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی (CFA) نشان داد که پیشران های شناسایی شده دارای ارتباط ساختاری معناداری برای تبیین تاب آوری در کلان شهر مشهد می باشند. نتایج: آنچه از این تحقیق بر می آید که برای ارزیابی و کاربست تاب آوری در کلان شهر مشهد نیازمند به دید جامع و چند جانبه می باشد. یعنی توجه به پیشران های مهمی در 6 حوزه کلان اقتصادی تا زیست محیطی می باشد، چرا که تحقق تاب آوری در این کلان شهر با ارتباط ساختاری قوی در بین این پیشران ها مرتبط می باشد.
شناسایی کانون های محرک توسعه خلاق در بافت تاریخی با رویکرد گردشگری (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
405 - 423
حوزههای تخصصی:
نظریه شهر خلاق پارادایم برنامه ریزی در زمانه ای است که جهانی شدن وجوه مختلف زندگی بشری از مهم ترین مشخصه های آن به شمار می رود و در آن اهمیت روزافزون خلاقیت و فرهنگ در اقتصاد و البته ضرورت نیاز به مکان و فضاهای خاص و نشان مند وجود دارد. بدون شک بافت های تاریخی منابع سرشار میراث و محلی مناسب برای به کارگیری رویکرد شهر خلاق هستند. نظریه شهر خلاق و پیدایش سیاست گذاری های مداخله گر در بافت های تاریخی، به دلیل توجه متناسب به ابعاد اقتصادی-اجتماعی و ظرفیت های محلی در میان سیاست گذاران و متخصصان شهری با استقبال گسترده ای مواجه شده است. در چنین فضایی آنچه توانست به عنوان بازیگر جدید عرصه اقتصاد و مدیریت شهری نقش بازی کند، سیاست های فرهنگی بود که در آن ، قلمروهای عمومی و کانون محرک توسعه هدف گذاری اصلی برای تحولات آینده شهرها قلمداد می شد؛ بدین منظور در این مقاله سعی شده است با تأکید بر فعالیت های گردشگری و با بررسی نظریات نوین توسعه خلاق، پهنه های محرک توسعه بافت تاریخی منطقه بررسی و شناسایی شود. الگوی تحقیق مورد نظر توصیفی، تحلیلی و اکتشافی است. در روش انجام تحقیق نیز از مدل سنجش قابلیت اراضی و تصمیم گیری چندمعیاره، همچنین تلفیق آن ها با فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP و منطق ارزش گذاری لایه ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. نتایج تحقیقات نشان می دهد که به محدوده میدان فردوسی، میدان بهارستان و پارک شهر به عنوان محدوده های محرک توسعه توجه شده است.
سنجش ظرفیت اجتماعی در پذیرش اصول رشد هوشمند در نواحی شهری (مطالعه موردی: کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
239 - 264
حوزههای تخصصی:
به دنبال ظاهرشدن پیامدهای ناگوار رشد پراکنده شهری، سیاست های رشد هوشمند به منزله راهکارهایی سازگار با توسعه پایدار در سطح جهان شناخته شده است. در حال حاضر، این سیاست های چکیده ای است که همه نظریه های گذشته را دربرمی گیرد و برای منطقی کردن گسترش شهرها به آن توجه می شود. افزون بر این، ظرفیت سازی و سنجش ظرفیت مردم در رسیدن به توسعه پایدار الزامی است. با توجه به اصل تشویق همکاری های جامعه و سهامداران، پیشنهاد نظرسنجی برای افزایش مشارکت شهروندان در حل مسائل شهری مطرح می شود. هدف از این پژوهش، بررسی ظرفیت اجتماعی ده ناحیه شهر کاشان در پذیرش اصول ده گانه رشد هوشمند است. در این پژوهش اصول رشد هوشمند یک بار ترکیب شده و پس از مقایسه مقبولیت آن در قالب یک سیاست در ده ناحیه، تفاوت های نواحی در پذیرش اصول آزموده شده است. پس از این، بررسی جزئی تر مقبولیت هر اصل در هر ناحیه در قالب ظرفیت سنجی اجتماعی صورت گرفته است. پژوهش حاضر کاربردی است که برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز آن از مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. داده ها به کمک پرسشنامه در مقیاس پنج طیفی لیکرت، با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده و نقشه ها با استفاده از نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه شده است. جامعه آماری، 66.731 خانوار ساکن در شهر کاشان است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد کل نمونه 320 به دست آمده است. براساس نتایج، ناحیه بازار بیشترین و ناحیه خزاق کمترین ظرفیت اجتماعی را در پذیرش رشد هوشمند دارند. در بررسی هر اصل در ناحیه های شهر کاشان مشخص شد ظرفیت اجتماعی در پذیرش چهار اصل توسعه انتخاب ها و فرصت های مسکن، حفاظت از فضاهای باز و نواحی زیست محیطی، استفاده از تکنیک های طراحی نوآورانه و تشویق همکاری های جامعه و سهامداران تفاوت معناداری ندارد.
تحلیلی بر کنترل فضای عمومی در پارک های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
649 - 673
حوزههای تخصصی:
یکی از روندهای تأثیرگذار بر تولید فضاهای عمومی معاصر، گرایش روزافزون به کنترل و نظارت بر این فضاهاست، اما تاکنون این روند کمتر مطالعه شده است. پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر با هدف «ارزیابی کنترل فضای عمومی و روش های آن در پارک های شهر تهران» و «بررسی دیدگاه کاربران این پارک ها درمورد کنترل فضای عمومی» در دو بخش انجام شد. محدوده مورد مطالعه، شامل پارک های ملت، لاله، رازی و پارک شهر است. داده ها نیز براساس مشاهده میدانی و پرسشگری از 100 کاربر هر پارک گردآوری شد. با توجه به نتایج، کنترل فضای عمومی رابطه ای مستقیم با کیفیت فضای عمومی دارد. از میان پارک های مورد بررسی، پارک ملت و لاله کمترین درجه کنترل و پارک شهر و رازی بیشترین درجه کنترل را دارند. با اینکه پارک های شهر تهران به روش های سخت کنترل می شوند، کاربران آن ها عموماً خواهان کنترل فضا به روش های نرم هستند. همچنین زنان در مقایسه با مردان به استفاده از روش های کنترل نرم موافق ترند. در تشدید کنترل بر فضا نیز تنها کاربران پارک رازی، خواستار نظارت و کنترل بیشتر بر فضای پارک هستند که دلیل این امر امنیت پایین محله ای است که پارک در آن قرار دارد. درنهایت، کاربران هر چهار پارک با درجه بالایی از توافق، خواستار جلوگیری از ورود گروه های حاشیه ای مانند تکدی گران، کودکان کار و افراد بی خانمان به فضای پارک ها هستند. نتایج این مطالعه، ضرورت توجه به خواسته ها و منافع افراد و گروه های گوناگون را به عنوان بخشی از ذی نفعان فضا در فرایند مدیریت فضاهای عمومی نمایان می سازد.
ارزیابی قابلیت ها و چالش های توسعه کالبدی – فضایی شهر مذهبی (مطالعه موردی: شهر کربلا در دوره معاصر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
38 - 53
حوزههای تخصصی:
شهر از نظر کالبدی _ فضایی با هدف ایجاد محیطی با هویت زیبا، مانوس و خوانا رشد می کند. در شهرهای مذهبی علاوه بر این اهداف، با رویکرد ارائه خدمات به زائرین و گردشگران مذهبی، در رشد اقتصادی شهر مؤثر است و می تواند در ایجاد رونق اقتصادی، اشتغال و امکانات نیز برای ساکنین تأثیرگذار باشد، به نحوی که در هماهنگی کامل با تقدس شهر و ابنیه موجود شهرهای مذهبی، مطابقت داشته باشد. تطابق اقتصادی در نظام سلسله مراتبی فضایی در شهر باید همسو با بافت شهری باشد، تا بتواند بین مذهب، مسکن و اقتصاد تعادل برقرار نماید. پیدایش و شکل گیری شهر کربلا نشان می دهد، در سال های اخیر برنامه ریزی و طرح های شهری برای همسویی رشد شهر متناسب با وجود عنصر و شاخص اصلی به نام بارگاه و حرم امام حسین(ع) انجام نشده است. استفاده از طرح جامع مصوب شهر کربلا توانسته است تا حدودی به برخی از ابعاد و شاخص های شهر توجه نماید و با تأکید بر این عوامل روند توسعه شهر متناسب با اقلیم و شرایط موجود را پیشنهاد و طراحی نماید. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت « توصیفی – تحلیلی – تاریخی » است و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، اسنادی و طرح های بالادست و استفاده از سیستم های جغرافیایی ( GIS )، سنجش از دور و تفسیر نقشه های هوایی و ماهواره ای و با روش تجزیه و تحلیل SWOT به تحلیل قابلیت ها و چالش های توسعه کالبدی فضایی شهر پرداخته شده است و با رعایت سلسله مراتب فضایی، معابر و شناخت گره های شهری، چالش ها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل SWOT شناسایی شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد، اصلی ترین راهبرد توسعه شهر کربلا، بایستی مبتنی بر به کارگیری برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی در بخش های مختلف شهر باشد و از این طریق بتوان، به توسعه کالبدی – فضایی مناسب که حاصل توسعه اقتصادی و اجتماعی شهر است، دست یافت و بهترین مسیر ارتباطی بین هسته مرکزی با سایر نقاط شهر برقرار ساخت.
ارزیابی عناصر مؤثر بر توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
61 - 77
حوزههای تخصصی:
لازمه ابقا و توسعه گردشگری عوامل و عناصری است که گردشگری بر اساس آن ها شکل می گیرد و با عنوان عناصر اولیه (جاذبه های گردشگری) و عناصر ثانویه (خدمات گردشگری) شناخته می شوند و گردشگری بدون در نظر گرفتن این عناصر اعتباری ندارد. این عوامل در گردشگری شهری و توسعه آن نقش مهمی دارند و عامل مهمی در جذب و ماندگاری گردشگر در شهرها به حساب می آیند. در این راستا هدف تحقیق حاضر ارزیابی عناصر مؤثر بر توسعه گردشگری شهر ارومیه می باشد. در این تحقیق به دو عنصر خدمات گردشگری و جاذبه های گردشگری که در توسعه گردشگری شهری تأثیر دارند پرداخته شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل استفاده شد. طبق نتایج مدل سازی تخمین معادلات ساختاری جاذبه های گردشگری با ضریب مستقیم و مثبت 99/0 و خدمات گردشگری با ضریب مستقیم و مثبت 85/0 در توسعه گردشگری شهری شهر ارومیه نقش دارند. نتایج تحقیق نشان می دهد وضعیت جاذبه های طبیعی به دلیل آب وهوای مطبوع و وجود جاذبه های طبیعی و منابع و توانمندی ها به ویژه به دلیل طبیعت بکر و توان های طبیعی و آب وهوای مطبوع که به دلیل موقعیت جغرافیای که دارد، مناسب ارزیابی شده است ولی وضعیت خدمات و امکانات ارائه شده گردشگری شهری این شهر آن چنان که باید توجه نشده است.
تحلیل ساختار عناصر شهری "در دنیای تو ساعت چند است؟" با مروری بر ارتباط شهر و سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنمایی شهر و باز تعریف واقعیت های زمانی، مکانی، و فضایی در رسانه های مختلفی چون سینما به دلیل درگیر نمودن ذهن و اندیشه ناخودآگاه بیننده می تواند نقش مهمی در شکل گیری تصویر شهر، شناخت آن ، و تعریف هنجارها و ناهنجارهای الگوهای رفتاری شهری ایفا کند. پژوهش حاضر با هدف تاثیر رسانه های جمعی و به طور خاص سینما به عنوان یکی از قوی ترین و مهم ترین ابزارهای بیانی فضای شهری در جهت برانگیختن احساسات، شکل دادن ادراکات و تصورات و آگاهی شهروندان به عنوان مخاطب و بازتعریف فضاها و الگوهای اجتماعی و در نتیجه احساس تعلق و تعصب به فضا انجام شده است. از این رو روش مورد استفاده در تحقیق روش کیفی است و از تکنیک تحلیل محتوا استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در سینمای ایران ، کمتر به ارزش های زیبایی شناسانه و مفهوم گرای معماری و فضاهای شهری توجه شده و اغلب به عنوان عنصری صرفا بصری مورد استفاده قرار گرفته است. جز محدودی از موارد، فیلمها به ندرت توانسته اند به طور شایسته به ارائه تصویری از شهر که در خور تعریف آن از جنبه های مختلف فرم، عملکرد و معنا باشد، بپردازند . با این وجود، کم نیستند فیلم هایی که فضاها و معماری در آن کارکرد مفهومی و زیبایی شناسانه دارد. این تحقیق به شناسایی عناصر معماری و شهرسازی فیلم " در دنیای تو ساعت چند است؟" به عنوان نمونه ای موفق در جهت انتخاب لوکیشن های شهری شهر رشت و انزلی و بازنمایی فضاهای شهری آنها به مخاطب به منظور معرفی، شناخت و برانگیختن حس نوستالژیک شهروندان و انتقال مفاهیمی چون حس تعلق و تعصب به فضا و... به وی پرداخته شده است.
آموزه های مشارکت کودکان در فرایند طراحی فضای شهری دوستدار کودک مطالعه موردی : شهر سده لنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
111 - 120
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر حقوق کودکان و مشارکت آنان در شهرسازی جایگاه ویژه ای در تجربیات شهرسازی جهان پیدا کرده است. این رویکرد به کودکان اجازه می دهد که در برنامه ریزی و طراحی محیط زندگی خود اثر گذار و سهیم باشند. از آنجایی که برای ایجاد فضاهای شهری در فرایند مشارکتی توجه به نظر گروه های دخیل در کانون توجه قرار می گیرد، مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان نیز این ضرورت را ایجاد می کند که مراحل برنامه ریزی و طراحی با همکاری کودکان انجام شود. همچنین به این دلیل که نوع نگاه کودکان به شهر از موضع بزرگسالان متفاوت است، روش های مشارکت کودکان در فرایند برنامه ریزی و طراحی شهری نیز متفاوت خواهد بود. در این مقاله که از نظر روش توصیفی_تحلیلی است، با مرور مفاهیم و فرایند مشارکت کودکان در ایجاد فضا های شهری دوستدار کودک، الگویی برای فرایند مشارکت آنها در شهر استخراج شده و به این سئوال پاسخ داده شده که چگونه می توان یک الگوی مشارکتی مبتنی بر آموزش و ایجاد یک زبان مشترک با کودکان را تدوین کرد؟ و چه رابطه معناداری میان نظرات و پیشنهادهای کودکان آموزش دیده با سایر گروه های جانشین آنها در طراحی و برنامه ریزی شهر وجود دارد؟ در این پژوهش با برگزاری فراخوان ها و کارگاه های شهرسازی برای کودکان تلاش شده بستر مناسبی برای مشارکت داوطلبانه کودکان در شهر سده لنجان فراهم شود تا از این طریق بتوان نظر کودکان را به عنوان گروه دخیلان اصلی در فضاهای دوستدار کودک بررسی کرده و انگاره و پیشنهاد های آنها را متناسب با نظر طراح تعدیل کرد که برای این منظور 128 کودک آموزش دیدند و سپس به سئوالات پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد، فرایند انجام شده در این تحقیق در جهت افزایش مشارکت پذیری کودکان و ایجاد یک زبان مشترک میان کودکان و سایر گروه های دخیل و طراحان کارآمد بوده و به خوبی می تواند در برنامه های مشارکتی کودکان مورد استفاده قرار گیرد. همچنین نتایج حاصل از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون پیرسون_خی دو) نشان داد، نظرات کودکان با نظرات سایر گروه های دخیل و همین طور طراحان، تفاوت های فاحشی دارد که لزوم بهره مندی از مشارکت فعالانه کودکان در برنامه های مشارکتی را بیش از پیش مورد تأکید قرار می دهد.
بررسی اثرات شهر هوشمند بر زیست پذیری شهرها (منطقه 9 کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها و کلانشهر , نوع جدیدی از مشکلات را تولید می کنند. مدیریت زباله ؛ کمبود منابع ، آلودگی هوا ؛ نگرانی سلامت انسان ؛ ترافیک و کهنگی زیرساخت مشکلاتی در میان پایه فنی ، فیزیکی و مشکلات مواد می باشد.اطمینان از شرایط قابل زندگی در چارچوب چنین رشد سریع جمعیت شهری در سراسر جهان نیاز به درک عمیق تر از مفهوم شهر هوشمند دارد. ضرورت پیرامون این چالش ها باعث شد بسیاری از شهرها در سراسر جهان برای یافتن راه های دقیق برای مدیریت آنها تلاش کنند.لذا در این پژوهش به بررسی تاثیر هوشمند سازی بر زیست پذیری شهر در منطقه 9 شهرداری کلانشهرمشهد پرداخته شده است. در ابتدا اقدام به تهیه پرسشنامه در خصوص شاخص های شهر هوشمند در نواحی منطقه 9 کردیم و در مرحله بعد ویژگی های توصیفی پرسشنامه را در نواحی سه گانه منطقه 9 شهرداری مشهد با توجه به شاخص های شهر هوشمند با استفاده از تحلیل عاملی به بررسی شاخص ها پرداختیم و در قسمت دوم به تشریح و بررسی شاخص های شهر هوشمند با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی به اولویت بندی شاخص کردیم و در قسمت سوم با استفاده از روش تاپسیس و بهره گیری از روش ترکیبی AHP-Topsis مشخص نمودیم که ناحیه 1 از نواحی منطقه 9 شهرداری مشهد نسبت به سایر نواحی هوشمندتر است و در نهایت به ارائه راهکارهایی با تأکید بر شهر زیست پذیر پرداختیم.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری شهرستان بانه
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
167 - 190
حوزههای تخصصی:
گردشگری از عوامل مهم عمران نواحی و فعالیتی ارزآور و متعادل کننده است که موجب توسعه اقتصادی و اجتماعی در سطح منطقه می شود و توسعه آن بر پایه برنامه ریزی صحیح گردشگری همواره عامل مؤثری در بهبود کیفیت زندگی مردم بوده است. با توجه به این مهم، پژوهش حاضر در پی شناسایی پتانسیل های طبیعی و انسانی گردشگری شهرستان بانه و اتخاذ استراتژی هایی برمبنای این پتانسیل ها، جهت توسعه گردشگری این شهرستان است. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها نیز مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی است. بدین ترتیب، داده های تحقیق از دو گروه جامعه آماری (مسئولان و نخبگان) جمع آوری شد. برای تحلیل عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر شهرستان بانه و تدوین استراتژی های توسعه، مدل SWOT و برای اولویت بندی استراتژی ها نیز مدل ترکیبی ANP-SWOT و نرم افزار Super Decision به کار رفته است. بر پایه نتایج اولویت بندی، استراتژیِ «تأکید بر توسعه گردشگری تجاری خرید به دلیل 1. موقعیت تجاری ویژه بانه در شمال غرب کشور، 2. داشتن بازارچه مرزی، و 3. توانمند بودن شهرستان برای توسعه این نوع گردشگری جهت افزایش تعداد گردشگران با انگیزه سفر تجاری بازرگانی و خرید» با بالاترین امتیاز (357/0SO1:) به منزله بهترین استراتژی و در واقع استراتژی اصلی توسعه گردشگری شهرستان بانه مشخص شد. همچنین استراتژیِ «برنامه ریزی در راستای جذب گردشگران خارجی از کردستان عراق با توجه به حجم بالای تردد مسافر بین حکومت خودمختار کردستان عراق و جمهوری اسلامی ایران و استفاده از فرصت های تجاری به وجود آمده در اقلیم کردستان عراق» با (336/0SO3:) به منزله استراتژی جایگزین انتخاب شد.
تحلیل نقش هسته های عملکردی در ایجاد عدم تعادل ساختار فضایی (مورد شناسی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از رهیافت های مهم در ساماندهی مطلوب فضا، ایجاد یک ساختار فضایی متعادل است که در توسعه پایدار نقش مهمی ایفا می کند. ساختار فضایی مطلوب نیازمند توزیع متعادل فضایی جمعیت و فعالیت در محیط است. این دو متغیر به عنوان ارکان اصلی ساختار فضایی نقش زیادی در ایجاد یا عدم ایجاد سازماندهی فضایی مطلوب دارند. از طرفی توزیع جمعیت در فضا بستگی زیادی به توزیع فعالیت دارد؛ درنتیجه توزیع فعالیت نقش اساسی در ساماندهی فضا دارد. هدف از این پژوهش بررسی تعادل یا عدم تعادل ساختار فضایی کلان شهر تهران براساس هسته های عملکردی است. روش تحقیق انجام پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع علّی-همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات و داده ها به صورت کتابخانه ای بوده است. داده ها شامل فعالیت های شهری هستند که از منابع اسنادی استخراج شده است. تعداد فعالیت ها 25 مورد بود که در 7 شاخص اصلی صنعتی، تجاری، اداری، آموزشی و تفریحی، فرهنگی و درمانی گنجانده شده است. این 7 شاخص به عنوان هسته های عملکردی در نظر گرفته شده اند. برای بررسی هسته های عملکردی در کلان شهر تهران از روش پیتر هال مبنی بر تقسیم فعالیت بر جمیعت در مناطق شهری استفاده شده است. برای تحلیل توزیع هسته های عملکردی فعالیت ها و جمعیت در سطح کلان شهر تهران از روش تخمین تراکم کرنل استفاده شده است. برای تحلیل الگوهای فضایی از مرکز میانگین، بیضی انحراف معیار و میانگین نزدیک ترین همسایه استفاده شده است. برای مدل سازی همبستگی های فضایی از رگریسیون وزنی جغرافیایی (GWR) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که الگوهای پراکنش هسته های عملکردی به صورت تک هسته ای و در بعضی مولفه ها به صورت چند هسته ای بوده است. همچنین نتایج آمار فضایی نشان می دهد که الگوی توزیع هسته های عملکردی خوشه ای بوده است و همچنین نتایج رگرسیون جغرافیایی نشان می دهد که ارتباط معناداری بین هسته های عملکردی و توزیع جمعیت وجود دارد. نتیجه اینکه ساختار فضایی هسته های عملکردی در ایجاد مشکلات ترافیکی و ازدحام کلان شهر تهران نقش زیادی دارند.
عوامل مؤثر بر تولید فضا در نواحی پیراشهری (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد نظام سرمایه داری به تولید فضاهای سودمحور و ناسازگار با محیط زیست منجر شده است. این وضعیت در محدوده های پیرامون شهر ارومیه، به طور برجسته مشاهده می شود. در پژوهش حاضر، روند تولید فضا و عوامل مؤثر بر آن در فضاهای پیرامون شهر ارومیه، در بازه زمانی 2000 تا 2014 ارزیابی شده است. این پژوهش به لحاظ نوع، کاربردی بوده و از نظر روش در گروه پژوهش های ترکیبی (کمی و کیفی) قرار دارد. برای گردآوری اطلاعات از تصاویر ماهواره ای و مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش کمی و کیفی، با نرم افزارهای ArcGIS، ENVI و رویکرد تئوری بنیانی صورت گرفت. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی شامل کارشناسان سازمان های مرتبط در امور شهری و روستایی (اعم از شهرداری، سازمان راه و شهرسازی، اداره کل منابع طبیعی، سازمان جهاد کشاورزی، استانداری، فرمانداری و...) بوده و روش نمونه گیری آن به صورت غیرتصادفی است. در مرحله اول پژوهش، فضاهای تولیدشده در فاصله زمانی سال های 2000 تا 2014 در پنج کلاس مسکونی، صنعتی، سبز، فضاهای خالی و بایر و ارتباطی طبقه بندی شدند. مطابق نتایج، از سال 2000 تا 2014 حجم فضاهای سبز (730/37 درصد) و فضاهای خالی و بایر (031/34 درصد) روندی کاهشی داشته و در مقابل، بر میزان فضاهای مسکونی (448/24 درصد)، صنعتی (787/3 درصد) و شبکه های ارتباطی (00148/0 درصد) افزوده شده است. این وضعیت، روندی ناپایدار را در اکوسیستم منطقه نشان می دهد. در نتایج تحلیل کیفی، مؤلفه های نظام سرمایه داری، تنوع اقتصادی، حاشیه نشینی، سیاست های نوسازی، مدیریت ناکارآمد و ضعف قوانین به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تولید فضا در نواحی پیراشهری مشخص شدند. به طورکلی، نتایج این پژوهش، گرایش های سوداگرانه و رانت جویانه را در نواحی پیراشهری نشان داد.
تبیین راهبردهای توسعه گردشگری پیراشهری جامعه محور،مطالعه موردی منطقه کن - سولقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
121 - 135
حوزههای تخصصی:
رشد بدون برنامه گردشگری در مناطق پیرا شهری و عدم توجه به خواست و نظرات مردم محلی که درنهایت منجر به تمرکزگرایی برنامه ها می شود می تواند آسیب های جدی بر روستاها وارد سازد. این پژوهش باهدف تدوین استراتژی های مناسب برای توسعه گردشگری در نواحی پیرا شهری بخش کن در استان تهران انجام شده است. پژوهش با روش اکتشافی و با ماهیت کیفی و ازلحاظ نوع تحقیق، کاربردی و توسعه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش متصدیان فعالیت های گردشگری، مدیران محلی و متولیان جاذبه های گردشگری هفت روستا از دهستان سولقان در بخش کن که دارای طیف گسترده ای از جاذبه های گردشگری هستند، تعیین گردید. با توجه به ماهیت کیفی مطالعه، به منظور جمع آوری اطلاعات و داده های موردنیاز، گروه های کانونیدر سه گروه مردم محلی، مدیران و گردشگران و در قالب گروه های 9 الی 12 نفره تشکیل شده و در کارگاه های جداگانه ای که در روستای مرکزی (سولقان) برگزار شد، شرکت کردند. از تحلیل SWOT برای جمع آوری داده های موردنیاز استفاده شد و استراتژی های مرتبط تعیین شد. ماتریس نقاط قوت، فرصت ها، ضعف ها و تهدیدها ازنظر سه گروه مشارکت کننده در تحقیق همسویی بیش تر نظرات بین مردم محلی و مدیران و تفاوت در نگرش در بین متولیان گردشگری را نشان می دهد. از سوی دیگر تفاوت در نگرش ها در خصوص نقاط قوت و ضعف که برگرفته از نیازها و عملکردهای متفاوت است، منجر به ارائه راهبردهای متفاوتی می شود.
تحلیل فضایی و ارزیابی جایگاه توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
26-39
حوزههای تخصصی:
شناخت و تحلیل وضع موجود توسعه و بررسی امکانات و تنگناهای نواحی در زمینه های مختلف ضروری بوده و برنامه ریزان را در تعیین اهداف توسعه و مشخص کردن سیاست ها، خط مشی ها و راهکارهای دستیابی به آنها یاری می رساند. از طرفی در فرآیند برنامه ریزی و توسعه نواحی، تعیین سطوح برخورداری و توسعه نواحی و بررسی نقاط قوت و ضعف شرایط هر ناحیه در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، عمرانی و ... زمینه ی تخصیص بهینه منابع و امکانات را برای توسعه هماهنگ و متوازن فراهم می سازد. در این مقاله با بهره گیری از روش موریس و استفاده از 27 شاخص در زمینه های آموزشی – فرهنگی، بهداشتی – درمانی و عمرانی – زیربنایی به ارزیابی و تعیین مرتبه توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان پرداخته شده است. نتایج مطالعات نشان دهنده ی تفاوت بین شهرستان ها در سطوح توسعه یافتگی است؛ به این صورت که از 9 شهرستان استان، شهرستان های ازنا، پلدختر، سلسله و خرم آباد در سطح توسعه یافته و شهرستان های دلفان و کوهدشت به عنوان شهرستان های محروم شناخته شدند.
تبیین الگوی مطلوب شهر خلاق برای کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
123 - 137
حوزههای تخصصی:
با در نظر گرفتن مفاهیمی همچون اقتصاد خلاق، صنایع خلاق، محیط خلاق، طبقه خلاق و شهر خلاق و ارائه این مفاهیم توسط سیاست گذاران و مشاوران آن ها، عصر حاضر در حال یک گذار اقتصادی-اجتماعی است. گذاری که در آن خلاقیت موتور محرکه ی رشد اقتصاد شهری، منطقه ای و ملی است هدف تحقیق حاضر تدوین الگوی مطلوب شهر خلاق برای کلان شهر تهران است. در این تحقیق جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی بوده است. تعداد نمونه ها نیز 15 نفر به صورت غیر تصادفی هدفمند از جامعه آماری پژوهشگران شهر خلاق انتخاب و از روش دلفی در قالب نظرات خبرگان جهت تدوین الگوی موردنظر استفاده گردیده است. حاصل نظرات خبرگان 63 شاخص در 5 مؤلفه سرمایه انسانی و طبقه خلاق، امکانات محیطی، تنوع و تسامح، فناوری، تحقیق و توسعه و جهانی شدن جهت حرکت تهران به سمت شهر خلاق استخراج گردید. همچنین حاصل از نتایج تحقیق و تلخیص و تدقیق آن ها سه راهبرد "طبقه خلاق"، "صنایع خلاق و دانش بنیان" و "گردشگری خلاق" جهت تحقق شهر خلاق در تهران شناسایی و استخراج گردید. درزمینه راهبرد طبقه خلاق تأکید بر پروش، حفظ و جذب این نیرو است اما اولویت با حفظ و نگهداری این سرمایه انسانی خلاق و نوآور است. راهبرد صنایع خلاق و دانش بنیان به دنبال افزایش سهم اقتصادی این صنایع است. همچنین در راهبرد گردشگری خلاق، تأکید بر حداکثر جذب گردشگران داخلی و خارجی است. دستیابی به سه راهبرد مذکور نیز از طریق 5 مؤلفه سرمایه انسانی و طبقه خلاق، امکانات محیطی، تنوع و تسامح، فناوری، تحقیق و توسعه و جهانی شدن و زیر شاخص های مربوط به آن ها است که تأثیری مستقیم در تحقق سه راهبرد مذکور دارند و هر یک از آن ها نیز بر یکدیگر تأثیر و تأثر متقابل دارند.