فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۴۱ تا ۳٬۶۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
Passive Defense is a set of civilian efforts performed to enhance deterrence, reduce vulnerability, sustain essential activities, promote national stability, and facilitate crisis management against military threats of an enemy. Since in battles, sensitive and critical areas of cities are of paramount importance,it is clear that in military agressions, a large part of threats are focused on cities and their urban facilities and equipment, especially fuel centers. As a result, consideration of passive defense while planning cities has a significant role in reducing the vulnerability of cities and their urban elements as well as facilitating the urban crisis management. It also provides the citizens resistance threshold under possible enemy invasion and natural malicious agents. Hence, this article reviews and analyzes the current situation of gas distribution centers and evaluates their positioning across the city of Mashhad with regard to passive defense approach. However, as far as there is no clear- cut criteria for organizing fuel centers with passive defense approach, the Delphi method is used to select the desired criteria in which on the basis of the final comments of the experts, four critera- performance, access, hazards and security election and spatial organization of the fuel tanks and petrol stations- are analyzed using AHP model and GIS spatial analyzes. Accordingly, it can be said that the assessment of the current status of the urban fuel stations in Mashhad indicates that no area of the city enjoys all measures of passive defense (performance, availability, security, and risks). Likewise, the results indicate that the distribution of these centers in the city are mostly consistent with the factor of access. taking into account all the criteria, it is the North West of Mashhad which has the highest utility than other areas. It is followed by the east of Mashhad and the Northeast and the middle east of the city, respectively. Accordingly, it could be stated that ignoring an efficient design for determining the optimum location of the site construction with a passive defense approach results in an inappropriate and naive spatial distribution of the stations leading to an increased security and environmental risks of the city.
ارزیابی تاثیرپذیری حس تعلق شهروندی از حس مکان با تاکید بر مولفه معنایی آن؛ نمونه موردی: شهر جدید پردیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۶۴-۴۱
حوزههای تخصصی:
امروزه فرآیند توسعه شهرها بیش از پیش به سوی ابعاد کالبدی تمایل یافته و در مقابل انسان و ویژگی های او رنگ باخته اند. نتیجه این امر گسستگی رابطه انسان با مکان وی به صورت خاص و شهر به صورت عام است. بدین ترتیب شهروند خود را هرچه کمتر جزئی از شهر برشمرده و تعلقی به آن احساس نمی کند، رخدادی که نتایج آن طیفی از مشکلاتی چون کاهش مسئولیت پذیری در قبال رخدادهای پیرامونی با تاکید بر زوال امنیت شهری تا بحران های اجتماعی از جمله بحران هویت را در بر می گیرد. مقاله حاضر با هدف ارزیابی تاثیرپذیری حس تعلق شهروندی مشتمل بر حس تعلق مکانی و حس تعلق اجتماعی از حس مکان با تاکید بر مولفه معنایی آن به عنوان یک پژوهش شهری- راهبردی با اتخاذ شیوه توصیفی و مردم نگاری تدوین شده است. شاخص های پژوهش برمبنای مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به کمک پرسشنامه طراحی شده در طیف لیکرت با بهره گیری از آزمون آماری تی در نرم افزار SPSS و روش تحلیل سلسله مراتبی AHP به صورت موردی در شهر جدید پردیس مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که معنای مکان متاثر از شاخص های تعاملات اجتماعی در مکان، ویژگی های فردی، ساختارهای ذهنی و فرهنگ بر شکل گیری حس مکان مشتمل بر شاخص های حضورپذیری، رضایتمندی و دلبستگی دخالت دارد. همچنین حس مکان خود بر ارتقای حس تعلق مکانی شهروندان متاثر از پیوندهای سکونتی، پیوندهای خانوادگی و پیوندهای فعالیتی و نیز حس تعلق اجتماعی ناشی از روابط فردی و گروهی، عضویت در گروه و فعالیت تاثیرگذار می باشد. بدین ترتیب طراحی و برنامه ریزی شهری با اتخاذ رویکردهای انسانی به شهر و تلاش در راستای بهبود روابط شهروندان با مکان به عنوان مظروفی که کالبد و فعالیت را در خود می پذیرد، می تواند بر قدرتمندسازی رابطه این همانی شهروند با مکان و در نهایت میزان تعلق و دلبستگی آنان به شهر اثرگذاری قابل توجهی داشته باشد.
بررسی جایگاه و نقش مشارکت کودکان در طراحی و برنامه ریزی شهرها با تاکید بر روان شناسی محیط کودکانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۲۷۸-۲۵۳
حوزههای تخصصی:
ایجاد یک فضای شهری برای رفاه کودکان مستلزم توجه به تنوع موضوعات برنامه ریزی و طراحی شهر است. یک فضای هدایت شده نشان می دهد که چگونه با بازطراحی شاخصها و بکارگیری صحیح آنها می توان فضاهای شهری دوستدار کودک ایجاد نمود. فضاهای هدایت شده می توانند در مسیری طراحی شوند که موانع دسترسی مستقل کودکان را کاهش دهند و این در راستای برنامه ریزی برای ایجاد شهردوستدارکودک است. در این میان توجه به مشارکت کودکان در فرایند طراحی و برنامه ریزی شهرها از مهمترین موضوعات در زمینه شهرهای دوستدار کودک است که موضوع مقاله حاضر را تشکیل داده است. در ضمن بررسی ابعاد روان شناختی محیط کودکانه در قالب نگاهی به روانشناسی محیطی نیز مورد نظر بوده است. روش تحقیق مقاله «توصیفی- تحلیلی» و روش «فراتحلیل» است که از پیمایش محیطی و مشارکتی کودکان برای ارائه الگوی مشارکت و بسترسازی برای آن استفاده کرده است. بدین منظور با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، ارائه تعاریفی در باب مشخصات شهرهای دوستدار کودک و مشارکت کودکان در امور شهری، با توجه به روند مشارکت کودکان در پروژه های شهری، راهکارهایی جهت ارتقاء مشارکت کودکان و نوجوانان در شکل گیری فضاهای شهری ارائه شده است.
بررسی تاثیر پیگمالیون در رفتار شهروندی و سلامت سازمانی در اداره کل فنی و حرفه ای استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۴۰۶-۳۹۵
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این تحقیق بررسی تاثیر پیگمالیون در رفتار شهروندی و سلامت سازمانی در اداره کل فنی و حرفه ای استان اردبیل بود. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است به لحاظ هدف کاربردی بوده و به صورت میدانی انجام شده است. در این تحقیق جامعه آماری کلیه کارکنان اداره کل فنی و حرفه ای استان اردبیل درنظر گرفته شد که تعداد آن ها 284 نفر بود. حجم نمونه بر اساس فرمول نمونه برداری کوکران 163 نفر بود. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی (OCB)(1989) و پرسشنامه سلامت سازمانی (OHI) هوی و همکاران (۱۹۹۶) و پرسشنامه محقق ساخته تاثیر پیگمالیون که شامل 20 گویه بود، استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (جداول فراوانی میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) استفاده شده است که در آن تاثیر تاثیر پیگمالیون بر سلامت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با استفاده از نرم افزار SPSS19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت بر مبنای تعقل جوه تاثیر پیگمالیون ری و رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد (0.05>P). در بین ابعاد رفتار شهروندی سازمانی بعد وجدان کارکنان دارای بیشترین میزان همبستگی (0.408r =) با اثر پیگمالیون دارد. همچنین بین سلامت سازمانی و تاثیر پیگمالیون سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد (0.05>P). در بین ابعاد سلامت سازمانی بعد روحیه کارکنان دارای بیشترین میزان همبستگی (0.411r =) با تاثیر پیگمالیون دارد (0.01>P). ابعاد ملاحظه گری و تاکید علمی رابطه معنی داری با تاثیر پیگمالیون در اداره کل فنی و حرفه ای استان اردبیل نداشتند (05/0<P). همچنین ابعاد سلامت سازمانی و رفتار شهروندی با ضریب تبیین به ترتیب 77 و 82 درصد توانستد در پیش بینی میزان تاثیر پیگمالیون نقش داشته باشند. بنابراین رفتار شهروندی سازمانی و سلامت سازمانی در پیش بینی تاثیر پیگمالیون در سازمان کارایی دارد.
تحلیل جایگاه محله گرایی در کنترل رفتارهای نابهنجار شهروندی با تاکید بر مفهوم هویت سازی محلات شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۴۳۸-۴۰۷
حوزههای تخصصی:
ادبیات جامعه شناسی و جغرافیای شهری معاصر یکی از ویژگی های عمده کلان شهرهای کنونی را کاهش نگران کننده پیوندهای اجتماعی و اخلاقی شهروندان و کنترل رفتارهای نابهنجار شهری می داند. در واقع در کنار معیارهای متعدد تعیین کننده جغرافیایی، اقتصادی، اداری، فنی و شبکه ای، کلان شهر کانون اجتماعی- فضایی است که به تناسب افزایش جمعیت، توسعه نظام کار فنی و نیز بالا رفتن حجم انتظارات ساکنین آن، پیوسته در معرض اشکال مختلف از کاهش و یا گسست در پیوندهای اجتماعی و اخلاقی قرار دارد. بر این اساس پرداختن به مفهوم محله محوری و تحلیل جایگاه ان در کنترل رفتارهای اجتماعی از مووضعات مهمی است که لازم است در حوزه نظری مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و روش استدلال منطقی و ابزار گرداوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به این مقوله پرداخته می شود. در پایان نیز جایگاه محله محوری و برنامه ریزی محله محور در کنترل رفتارهای ناسالم و نابهنجار شهری مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.
تحلیل اثرات پایداری اجتماعی بر میزان ادراک امنیت تصرف در سکونتگاه های غیررسمی مطالعه موردی: محله کشتارگاه شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
29 - 42
حوزههای تخصصی:
تجارب علمی و عملی در رابطه با رویکردهای ارتقای امنیت تصرف در سکونتگاه های غیررسمی نشان داده که امنیت تصرف یک حس است که تنها از طریق ابزارهای رسمی و قانونی همچون سند مالکیت به دست نمی آید. امروزه به جای ارتقای امنیت تصرف از طریق فاکتورهای قانونی، استفاده از ابزارهای میانجی گر مرسوم شده است. با توجه به این سئوال که آیا پایداری اجتماعی می تواند به عنوان یک ابزار میانجی گر مطرح باشد، هدف این تحقیق بررسی و سنجش تأثیرات توسعه پایدار اجتماعی بر میزان امنیت تصرف در محله کشتارگاه شهر ارومیه می باشد. در این تحقیق از شاخص های عدالت فضایی و انسجام اجتماعی برای تببین پایداری اجتماعی و از پنج شاخص نیز برای سنجش میزان امنیت تصرف ادراکی ساکنان محله کشتارگاه استفاده شده است. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی_تحلیلی بوده و در آن از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و از تکنیک های تحلیل شبکه در محیط ArcGIS، تحلیل فازی و روش های آماری چون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که با افزایش میزان انسجام اجتماعی و تأمین عدالت فضایی در دسترسی به خدمات شهری، میزان امنیت تصرف ادراکی ساکنان محله کشتارگاه افزایش می یابد؛ بدین گونه که تغییری به اندازه یک واحد انحراف معیار در انسجام اجتماعی و دسترسی به عدالت فضایی به ترتیب موجب تغییر 0.873 و 0.792 واحد انحراف معیار در میزان امنیت تصرف ادراکی ساکنان محله می شود. بنابراین می توان گفت حرکت به سمت پایداری اجتماعی می تواند زمینه ساز افزایش حس امنیت تصرف زمین و مسکن در ساکنان محله کشتارگاه باشد.
مدل سازی تغییرات کاربری زمین : دسته بندی مفاهیم و مدل ها و بیان زمینه های تحقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل های شبیه سازی و بهینه سازی تغییرات کاربری زمین ، ابزاری برای درک عوامل پیشران و پیامدهای ناشی از تغییر کاربری های زمین است و شیوه این تغییرات را در طی مکان و زمان پیش بینی و تشریح می کند. این مدل ها در کنار ابزارهای تحلیل سناریو کمک شایانی به سیاست گذاران و برنامه ریزان آمایش سرزمین می کند. انواع بسیاری از مدل های کاربری زمین و کاربردهای آن در حال حاضر وجود دارند که هر کدام از دیدگاه متفاوتی به مسأله نگاه کرده اند. مرور مفاهیم موجود در مبحث کاربری زمین و دسته بندی مدل های مربوط به لحاظ مفهومی و روش شناسی، قدم ابتدایی و اساسی در درک بهتر این مفاهیم و به کارگیری صحیح این مدل ها در کاربردهای دنیای واقعی است. همچنین داشتن نگاهی جامع به این روش ها و مدل ها و نیز نقاط قوت و ضعف هر کدام، می تواند به محققان در ارائه نسل جدیدی از مدل ها که جامعیت و یکپارچگی بیشتری داشته باشند، کمک زیادی کند. بنابراین در این مقاله در سه قسمت، تحقیقات انجام شده در حوزه تغییرات کاربری زمین بررسی می شود: مفاهیم محوری، اصول محوری و روش های مدل سازی. ابتدا محورهای مفهومی که متمایزکننده تحقیقات انجام شده در بحث تغییرات کاربری زمین هستند، تشریح و سپس اصول محوری معرفی شده است که این تغییرات بر اساس آن ها رخ می دهند. در ادامه مقاله، شیوه جاری شدن مفاهیم و اصول اشاره شده در قالب مدل های عملیاتی مختلف، تشریح و دسته بندی جامعی از مدل های موجود به لحاظ روش شناسی به کاررفته در آنها ارائه شده است. بر اساس دسته بندی و مرور صورت گرفته، برخی از مسایل مهم قابل تحقیق در مدل سازی کاربری زمین و پیشنهاداتی برای توسعه های آینده این مدل ها بیان شده است. لزوم توجه بیشتر به جامعیت و یکپارچگی مدل ها و توسعه مدل هایی با درنظرگرفتن اهداف جامع تر و نیز ارائه روش های حل جدید و کارا از مهم ترین زمینه های تحقیقات آینده در این حوزه است .
ارزیابی و تحلیل وضعیت اشتغال در شهرهای جدید (نمونه موردی: شهر جدید بهارستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت شهرها، مسائل و مشکلات بسیاری ازجمله آلودگی هوا، بیکاری، توسعه ناموزون و ... را برای شهرها به وجود آورده است. اگرچه برنامه ریزان امور شهری، ایجاد شهرهای جدید را یکی از راه های حل مسائل و مشکلات شهرها دانسته اند، تاکنون شهرهای جدید انتظارهای مورد نیاز را برآورده نکرده اند و یکی از دلایل برآورده نکردن نیازها، عدم وجودنداشتن زمینه اشتغال برای ساکنان این شهرها است. عمدتاً شهرهای جدید در ایران به مادرشهرها وابسته هستند و بیشتر نقش خوابگاهی دارند. ساکنان این شهرها معمولاً در مادرشهرها و شهرهای اطراف مشغول به فعالیت هستند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل وضعیت اشتغال در شهر جدید بهارستان است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر داده های کتابخانه ای و میدانی است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از ابزار پرسش نامه، و اطلاعات طرح جامع و تفصیلی شهر بهارستان و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های مجذور اتا، رگرسیون خطی و... استفاده شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهند که بین اشتغال در بخش های کشاورزی، صنعت و اندازه شهر بهارستان رابطه معناداری وجود ندارد ولی بین اندازه شهر با اشتغال در بخش خدمات رابطه معناداری وجود دارد. از طرفی ساکنان شاغل شهرجدید بهارستان نسبت به کسانی که بیرون از شهر بهارستان اشتغال دارند، رضایت شغلی بیشتری دارند. همچنین نتایج نشان می دهند که شهر جدید بهارستان در ایجاد اشتغال موفق نبوده است.
مدل سازی روابط فضایی عوامل مؤثر در استقرار مراکز مالی و اعتباری موجود در شهر تهران با رگرسیون وزنی جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث رقابت در خصوص بازدهی فعالیت های اقتصادی موجود در فضای شهری توجه به مکان استقرار این فعالیت ها را در خدمات رسانی به شهروندان بیش از پیش ضروری کرده است. در این بین مراکز مالی و اعتباری، به ویژه بانک ها را می توان یکی از مهم ترین فعالیت های اقتصادی دانست. عوامل گوناگونی در شناسایی مکان بهینة استقرار این فعالیت ها دخالت دارد که موجب پیچیدگی در تصمیم گیری های مکانی می شود و مدلسازی روابط فضایی عوامل مؤثر را ضروری می کند. رگرسیون وزنی جغرافیایی با مدل سازی روابط فضایی بین مجموعه ای از متغیرها امکان پیش بینی مقادیر متغیرها ی نامعلوم و فهم بهتر عوامل تأثیرگذار بر متغیر را می دهد. در این تحقیق سعی شد تا با مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی روابط فضایی عوامل مؤثر در استقرار مراکز مالی و اعتباری مدل سازی و مکان بهینة استقرار این مراکز در شهر تهران پیش بینی شود. در این تحقیق از متغیرهای مراکز آموزشی و فرهنگی، اداری، تفریحی، بهداشتی و درمانی، اقتصادی و تجاری، ترافیکی، حمل و نقلی و جمعیتی به عنوان متغیر مستقل و از وضعیت فعلی شعب مراکز مالی و اعتباری به عنوان متغیر وابسته در مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شد. همچنین، به منظور پی بردن به دقت و اهمیت رگرسیون وزنی جغرافیایی، خروجی حاصل از این مدل ارزیابی شده است. نتایج ، بیانگر دقت بالای این روش در شناسایی مکان بهینة استقرار مراکز مالی و اعتباری است. نتایج نشان دهندة آن است که مدل مورد نظر با R2 برابر با 8883/0 و R2 تعدیل شدة برابر با 8841/0 دارای دقت قابل قبولی در مدل سازی روابط فضایی عوامل مؤثر در استقرار مراکز مالی و اعتباریاست. همچنین، خودهمبستگی برآورد شده روی مقادیر باقیمانده و حاصل از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی با استفاده از آمارة موران I (Moranʼs I) نیز از عدم خودهمبستگی معنادار حکایت می کند.
بررسی تأثیر حس تعلق مکانی بر امنیت و نشاط اجتماعی کودکان (مطالعه موردی: منطقه2 شهرداری قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در حوزه شهرهای دوستدار کودک به طورخاص در اروپا از سال 1980 موردتوجه قرار گرفته است که با هدف ایجاد فرصتی برای کودکان در راستای شکلدادن و یا تغییر محیط پیرامون آنها می باشد. مکان علاوهبر بعد مادی از بعد غیرمادی نیز برخورداربوده و احساساتی در ساکنان خود ایجادمی کند. این حس تعلق مکانی بر نشاط اجتماعی و امنیت اجتماعی کودکان شهر تأثیرمی گذارد که تحلیل این فرایند هدف این مقاله است. هدف دیگر معرفی کاربرد مدل های ساختاری، بهعلت چندبعدیبودن ابعاد بررسی و وجود متغیرهای مکنون، در حوزه مطالعات شهری است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از حیث روش پیمایشی محسوبمی شود. جمعیت آماری این پژوهش کودکان 12 تا 18ساله شهر قزوین می باشند که از این بین کودکان منطقه2 شهرداری قزوین به عنوان جمعیت نمونه انتخابشدند. در این پژوهش از پرسشنامه محقق-ساخته استفادهشد و پس از اطمینان از پایایی و روایی آن در جمعیت نمونه توزیعگردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی و مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحلیل داده ها مدل مفهومی ارایه شده را تأییدمی کند. همچنین، نتایج پژوهش نشان دهنده تأثیر مثبت و معنادار حس تعلق مکانی بر امنیت اجتماعی و نشاط اجتماعی و تأثیر مثبت و معنادار امنیت اجتماعی بر نشاط اجتماعی در جامعه موردمطالعه می باشد.
بررسی فضایی انعطاف پذیری مناطق شهری پس از زلزله با استفاده از روش OWA در منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش حوادث طبیعی تعمیق آنمتاثر از فعالیتهای انسانی، خسارتهای متعددی را مخصوصاَ در کشورهای در حال توسعه اموجب شده است.خسارت های مالی و جانی ناشی از حوادث طبیعی در جهان و مخصوصا در کشورهای کمتر توسعه یافته، متاثر از زیرساخت های ضعیف اجتماعی و اقتصادی، روز به روز در حال افزایش می باشد. در میان حوادث طبیعی، زلزله، به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن، یکی از مخربترین این حوادث به شمار می رود.ایران یکی از زلزله خیزترین کشورهای جهان است و شهرهای آن بر اثر این پدیده بسیار آسیب دیده اند. در بین شهرهای ایران، تهران به عنوان کلانشهر اول کشوربا توجه به جمعیت متراکم، توسعه فیزیکی نامناسب، تراکم سازه ای، و عدم رعایت استانداردها، با خطر جدی تری روبه رو است.هدف از این پژوهش، بررسی فضایی انعطاف پذیری منطقه 12 تهران پس از زلزله می باشد. در این مطالعه، ابتدا داده ها ی منطقه 12تهرانآماده و استانداردسازی گردید. سپس با استفاده از روشAHP، میزان ریسک پذیری منطقه 12 تهران تحلیل شد. در نهایت با توجه به نقشه میزان ریسک پذیری منطقه، به کمک روش OWAنقشه نهایی میزان انعطاف پذیری آن پس از زلزله حاصل گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که محلات شماره 2و12 (بهارستان و دروازه غار شوش) کمترین انعطاف پذیری را پس از زلزله دارند
پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر سنندج ناشی از زلزله با استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و مدل تاپسیسبا استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و مدل تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاجعه زلزله برای توسعه جامعه یک تهدید بزرگ محسوب می شود و متغیرهای محیطی بر میزان آسیب پذیری ناشی از آن تأثیر می گذارند. هدف این مقاله پهنه بندی میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله در شهر سنندج بر اساس متغیرهای تأثیرگذار است. در این راستا، نقشه نهایی پهنه بندی آسیب پذیری طبیعی منطقه و معیارهای کالبدی (کیفیت سازه ها، تراکم، کاربری، کیفیت بر اساس مصالح مصرفی، فاصله از معابر اصلی و فرعی، فاصله از مراکز درمانی، آتش نشانی و فرودگاه) و معیارهای اجتماعی تأثیرگذار مورداستفاده قرار گرفتند. معیارهای اجتماعی موردبررسی واقع شده است. متغیرها که مجموعاً 15 معیار هست در سیستم اطلاعات جغرافیایی به لایه های اطلاعاتی تبدیل شدند سپس با استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس همپوشانی انجام گرفت. در نهایت، میزان آسیب پذیری در پنج گروه از آسیب پذیری بسیار کم تا بسیار زیاد طبقه بندی شد. با مقایسه نتایج دو مدل، مشخص گردید که پهنه های آسیب پذیری، تقریباً مشابه همدیگر هستند با این تفاوت که بر اساس مدل تحلیل سلسله مراتبی، مناطق دارای آسیب پذیری بسیار زیاد، دارای درصد و پراکندگی کم تری نسبت به مدل تاپسیس است. هم چنین، مطابق با مدل تحلیل سلسله مراتبی بیش ترین پراکندگی در نواحی با آسیب پذیری بسیار کم رخ داده است. درحالی که طبق مدل تاپسیس نواحی با آسیب پذیری متوسط بیش ترین وسعت را دارا است. مطابق با هر دو مدل مذکور مشخص شد نواحی دارای بیش ترین آسیب پذیری در شمال شهر قرارگرفته اند.
تحلیل توزیع فضایی مراکز تجاری نوین شهری و مکان یابی بهینه آن ها با استفاده از GIS و AHP (مورد پژوهی: کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراکز تجاری نوین مجتمع هایی متشکل از صدها مغازه و واحدهای تجاری- خدماتی در سطح نواحی شهری است. مکان یابی نادرست این مراکز و عدم توجه به نقش آن در ارائه خدمات به شهروندان از معضلات مشترک بسیاری از شهرهاست. شهر شیراز به دلیل گسیختگی ساختار فضایی شهر با نارسایی و کمبود مراکز تجاری نوین در مناطق شهری مواجه است. هدف پژوهش ارزیابی توزیع فضایی مراکز تجاری نوین شهری و مکان یابی بهینه آن ها در شهر شیراز است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف کاربردی و بر اساس روش توصیفی– تحلیلی انجام یافته است. متغیرهای پژوهش شعاع پوششی، تراکم جمعیت، شبکه معابر و کاربری اراضی سازگار و ناسازگار است. معیارها و زیر معیارها، بر اساس وزن دهی انجام شده در مدل AHP ، باهم تلفیق گشته و با استفاده از GIS روشIndex overlay نقشه نهایی مراکز تجاری نوین مشخص گردید. در این پژوهش شاخص شعاع پوششی با وزن نرمال 16/2 بیش ترین تأثیر و شبکه معابر با 5/0 کمترین تأثیر را داشته است. نتایج یافته ها نشان می دهد که مراکز تجاری نوین موجود شیراز جهت خدمات رسانی به تمام شهروندان کافی نبوده و بیش از نیمی از محدوده شهر، خارج از شعاع پوشش استاندارد مراکز تجاری نوین هستند و نیازمند مراکز جدید می باشند، تا کل فضای شهر تحت پوشش مراکز موجود و پیشنهادی قرار گیرد در این پژوهش مکان بهینه کاربری های مورد نظر از مناسب ترین تا نامناسب در نقشه شهر شیراز با استفاده از معیارهای معرفی شده در نقشه جانمایی شده است . عمده ترین مکان های مناسب به ترتیب در مناطق 7، 3، 2 و 5 جهت احداث مراکز تجاری نوین هستند.
پویش جمعیتی و الگوهای پوشش زمین در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان جمعیت شهری و تمرکز فزاینده آن در منطقه کلان شهری تهران، بارزترین تحول جمعیتی ایران معاصر محسوب می شود. تمرکز جمعیت و پویش فضایی - زمانی آن، آثار معناداری بر الگوهای پوشش زمین در منطقه کلان شهری تهران گذاشته است. این مقاله تحولات فضایی - زمانی جمعیت شهری و الگوهای پوشش زمین ناشی از آن را در چند دهه اخیر در منطقه کلان شهری تهران بررسی می کند. برای دستیابی به اهداف تحقیق از داده های حاصل از سرشماری و تصاویر ماهواره لندست استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که پویش فضایی - زمانی جمعیت شهری در منطقه کلان شهری تهران دربرگیرنده مراحل اصلی تمرکز جمعیت در شهر تهران، برگشت تمرکز و تمرکززدایی جمعیت در پیرامون کلان شهر تهران و شکل گیری منطقه کلان شهری تهران است. متناسب با پویش فضایی - زمانی جمعیت شهری و تغییرات پوشش زمین، الگوهای فضایی متفاوت شامل الگوی متمرکز و تک هسته ای، الگوی نیمه متمرکز و الگوی منظومه ای، مهم ترین الگوهای رشد شهری ناشی از تحولات جمعیتی در منطقه کلان شهری تهران اند.
تحلیل توزیع فضای سبز شهری با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در برنامه ریزی شهری اهمیت دارد، ایجاد برابری بین نواحی مدنظر در برخورداری از مواهب توسعه است. این امر به تحقق پذیری عدالت شهری کمک می کند. در این میان، برنامه ریزی در راستای برقراری تعادل زیست محیطی در شهرها، یکی از ضروریات رویکرد عدالت فضایی است. فضای سبز شهری با ایجاد تعادل در ارکان توسعه پایدار و عدالت اجتماعی، ما را در رسیدن به شهری عدالت محور یاری می کند. شهر اردبیل ازنظر توسعه کالبدی شهر، تخریب فضاهای سبز، رشد محلات حاشیه ای و افزایش جمعیت با معضل جدی روبه رو بوده و به همین منظور، به عنوان پایه مطالعاتی با هدف تحلیل توزیع فضای سبز با رویکرد عدالت فضایی انتخاب شده است. نوع تحقیق مدنظر براساس هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، علمی محسوب می شود. در این مقاله، با استفاده از معیارهای مناسب (آسایش، هم جواری با کاربری مسکونی، تراکم جمعیت، بعد خانوار، هم جواری با معابر اصلی، هم جواری با کاربری آموزشی، مساحت، سازگاری، شیب، مدل رقومی ارتفاع، لیتولوژی، دسترسی به تأسیسات و تجهیزات) لایه های مدنظر در محیط Arc Map آماده سازی شد و با اعمال وزن های حاصل از فرایندهای وزن دهی در نرم افزار Expert Choice به روش AHP در یک مدل فراهم آمد. سپس این لایه ها در محیط نرم افزار IDRISI استانداردسازی شدند. نتایج نشان داد بین پراکنش فضای سبز شهر اردبیل و توزیع جمعیت رابطه ای وجود ندارد و تحلیل شاخص سرانه فضای سبز مؤید رقم بسیار اندک سرانه فضای سبز است. مناطق 1 و 3 با کمبود حدود 16 مترمربع فضای سبز برای هر نفر و منطقه 4 نیز با کمبود حدود 15 مترمربع فضای سبز برای هر نفر روبه رو است. در کل، از بین مناطق اردبیل، منطقه 2 فضای سبز بیشتری از سایر مناطق دارد؛ اما همین فضای سبز نیز متناسب با عدالت فضایی توزیع نشده است.
سوداگری شهری و واگرایی فضایی تحلیل تحولات فضایی کلان شهر تهران مبتنی بر اقتصاد نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم فضا و تحولات فضایی از موضوعات پرچالشی است که در عرصه علوم مختلف نظیر جغرافیا، برنامه ریزی شهری و طراحی شهری مطرح است و به منظور تبیین و روشنگری در این عرصه، طی چند دهه گذشته رویکرد و مفاهیم مختلفی شکل گرفته اند که بحث حول عنصر قدرت(سیاست) از مهمترین آنهاست و در ادامه بحث های انتقادی و در قالب رویکردهایی نظیر اقتصاد سیاسی فضا معرفی شده است که با تعمیمی فضایی از رهیافت رادیکالی اقتصاد سیاسی- انتقاد از مناسبات سرمایه داری در حوزه فضا- به واکاوی و پویش در این حوزه می پردازد، لذا برای تطبیق رویکرد اقتصاد سیاسی فضا در کشورهای متکی بر اقتصاد نفت، مؤلفه های فضایی منبعث از نظام سرمایه داری ازجمله سوداگری در تولید فضا و به تبع آن جدایی گزینی های فضایی در کلان شهر تهران موردمطالعه قرار گرفته است. نتایج نیز گرایش های سوداگرانه و رانت جویانه در فعالیت های ساختمانی را آشکار کرده است که شکاف و جدایی گزینی شمال و جنوب تهران نیز پیامد این گرایش ها می باشد.
برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد شهری با تأکید بر توانمندی مالی و خط فقر مسکن (جمعیت شهری استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارغ از طبقة اجتماعی و شرایط اقتصادی افراد، مسکن همواره یکی از حیاتی ترین نیازها و اولویت های اساسی خانوار است. عمده ترین عواملی که سبب تبدیل تأمین مسکن به بحران، بهخصوص برای گروه های کم درآمد شدهاند، عبارت اند از: رشد سریع جمعیت، افزایش شدید نرخ شهرنشینی، کاهش بعد خانوار، افزایش نرخ سودآوری بازار زمین و مسکن، کاهش تقاضای مؤثر مسکن، کاهش نرخ دسترسی و توانمندی مالی اقشار ضعیف، سوداگری شدید بازار زمین و مسکن به ضرر گروه های کم درآمد، کاهش عرضة زمین و مسکن، کم توجهی بخش خصوصی و درنهایت، سیاست های ناموفق دولتی. با وجود تجارب گوناگون برای رفع مشکل بی مسکنی و بدمسکنی اقشار کم درآمد، حل ریشه ای این مسئله، نیازمند بررسی عوامل ساختاری آن است. در این تحقیق، شرایط و شاخص های مسکن گروه های مختلف درآمدی نقاط شهری استان کردستان، به صورت تفصیلی تحلیل میشود. این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام شد. اطلاعات و آمار مورد نیاز آن، از پایگاه تفصیلی طرح هزینه و درآمد خانوارهای مرکز آمار ایران تهیه و استخراج و محاسبات لازم روی آن ها انجام شد. سپس با استفاده از نرم افزار EVIEWS خط فقر مسکن تعیین شد. نتایج نشان می دهد میزان توانمندی مالی تأمین مسکن در دهک ها با درآمد پایین، بسیار کمتر از دهک های بالاست و خط فقر مطلق مسکن در سال 1390، 50 مترمربع است که براساس آن 7/13 درصد کل خانوارهای شهری (271,238 خانوار) با 37,160 خانوار یا 124,856 نفر (بعد خانوار 63/3 نفر) در نقاط شهری استان زیر خط فقر مسکن قرار دارند و شش دهک پایین جامعه، توانمندی های لازم برای تأمین مسکن را ندارند.
تحلیل سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه یافتگی از مباحثی است که در سال های گذشته میان جغرافی دانان و برنامه ریزان اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که خدمات عمومی ساختاردهنده ی شکل و ماهیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و فضایی مناطق است، نابرابری در نحوه ی پراکنش و توزیع آن ها تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار و ماهیت مناطق گذاشته و سبب پیدایش انواع سطوح توسعه شده و برای برخی مناطق، منافعی را به وجود می آورد. این پژوهش باهدف تحلیل سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان البرز انجام شده است. بر این اساس، روش انجام پژوهش مقایسه ای تحلیلی، نوع آن کاربردی، و جمع آوری داده ها به شیوه ی اسنادی و کتابخانه ای است. در این راستا پس از تعیین شاخص ها (43 شاخص) در قالب چهار بعد با بهره گیری از سه مدل TOPSIS ، SAW ، WASPAS و روش ادغام نتایج با روش میانگین رتبه ها، شهرستان های استان البرز ازنظر برخورداری از خدمات، سطح بندی شده و اولویت برنامه ریزی ها برای هر شهرستان باتوجه به پراکنش خدمات عمومی مشخص شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که شهرستان های کرج، ساوجبلاغ و نظرآباد ازنظر پراکنش خدمات عمومی در پایین ترین سطح توسعه یافتگی (چهارم) و شهرستان های اشتهارد و طالقان با رتبه ی 2 و 1 در بالاترین سطح توسعه یافتگی (اول) جای گرفته اند. نتایج ضریب هم بستگی پیرسون [nyh1] نیز بیانگر آن است که بین جمعیت به عنوان مهم ترین عامل در خدمات رسانی و پراکنش خدمات رابطه ی منطقی ای نیست؛ بنابراین نظام توزیع خدمات در استان البرز نیازمند برقراری ارتباط منطقی و هماهنگ بین توزیع جمعیت و پراکنش خدمات است.
تغییر الگوی شهرنشینی از ساختار شهری تک مرکزی-سلسله مراتبی به ساختارهای منطقه ای شبکه ای-چندمرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر بازتاب فضایی تحولات اقتصاد پسافوردیستی، اشکال نوینی از شهرنشینی را به وجود آورده که ناکارآمدی پارادایم سلسله مراتب را آشکار کرده است. بدین ترتیب، با گذار از منطق سازمانی قلمرویی به منطق سازمانی شبکه ای، صرفه های مقیاس به صرفه های بیرونی شبکه ، پیوندهای سلسله مراتبی و یک سویه به پیوندهای هم افزا و متقابل بسیاری از مفاهیم سنتی، نه تنها به لحاظ تحلیلی و توصیفی بلکه حتی بیشتر با رویکردی هنجاری، در ماهیت و قالب جدیدی قرار گرفتند که نیازمند چارچوب بندی و تعریفی دوباره هستند. هدف این مقاله تبیین گذار از مفاهیم برنامه ریزی مبتنی بر سلسله مراتب به سمت برنامه ریزی براساس ساختارهای منطقه ای شبکه ای-چند مرکزی است. روش تحقیق براساس رویکردهای توصیفی استوار بوده و با مرور و بازبینی ادبیات انتشار یافته در این حوزه به تحلیل گزاره های مربوطه می پردازد. نتایج بررسی این تحقیق نشان داد که نظریه سلسله مراتبی راهبرد خاصی را ارائه نمی کند اما نظریات شبکه، چارچوب منسجمی از همکاری ها را بین شهرها و در مقیاس های فضایی مختلف پیشنهاد می دهد که می تواند به موقعیت رقابتی شهرها و مناطق با توجه به افزایش روز افزون اهمیت آنها در رقابت های بین المللی و نقش کلیدی آنها در جذب منابع متحرک منجر شود.
بررسی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله با استفاده از مدل MIHWP (مطالعه موردی منطقه 10 تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به تراکم بالای جمعیتی و ساختمانی، سازه های کم دوام، عرض کم معابر و درجه محصوریت بالا در شهرها، انجام مطالعات و برنامه ریزی های دقیق در راستای به حداقل رساندن آسیب های ناشی از این رویداد طبیعی ضروری است. برای این منظور یکی از مهم ترین اقدامات می تواند شناسایی عوامل مؤثر در کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله باشد. شناخت و بررسی آسیب پذیری شهرها به ویژه محدوده هایی که به صورت اسکان غیررسمی و بافت فرسوده می باشد، اهمیت زیادی دارد. می توان با مشخص کردن پهنه های آسیب پذیر در برابر زلزله و با آگاهی از خسارت های ناشی از آن ها، شهرها را به گونه ای طراحی و برنامه ریزی کرد که به هنگام وقوع زلزله کم ترین آسیب به آن ها وارد شود. دراین پژوهش شاخص های کاربری زمین، عرض خیابان، تعداد طبقات، درجه محصوریت، تراکم جمعیتی، دانه بندی قطعات، سطح اشغال، تراکم ساختمانی، کیفیت ابنیه، نوع سازه، قدمت ابنیه، دسترسی به فضاهای باز و دوری و نزدیکی به گسل های اصلی انتخاب و با استفاده از مدل MIHWP و به کارگیری قابلیت های نرم افزار Arc GIS در محاسبه، تجمیع و روی هم گذاری داده ها و لایه نقشه های شاخص های منتخب، آسیب پذیری منطقه 10 شهر تبریز در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قطعاتی که دارای خیابان های کم عرض، تعداد طبقات و درجه محصوریت بالا، مساحت کم تر، سطح اشغال، تراکم های ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، نوع سازه کم دوام، قدمت ابنیه قدیمی، فاصله زیاد تا فضای های باز و فاصله نزدیکی به گسل های اصلی بوده اند، دارای امتیاز آسیب پذیری بالایی بوده و در نتیجه آسیب پذیر نشان داده شده اند. هم چنین در محدوده منطقه، با حرکت از سمت شمال غرب به طرف مرکز و شمال شرق به میزان آسیب پذیری شهر افزوده می شود.