فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۸۱ تا ۶٬۴۹۴ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی و ساخت ساختمان های بلند یکی از رویه های ساخت وساز در دنیای امروزی است. گران شدن زمین و کمبود آن از جمله مهم ترین دلایل برای روی آوردن به این سبک از ساخت وسازها می باشد. باتوجه به شرایط خاص این نوع ساختمان هاء مسأله تغییرات محیط شهری در آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین منظور، هدف پژوهش حاضر تحلیل اثرات بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط شهری نمونه موردی محله کیانپارس شهر اهواز است. پژوهش از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر نتایج کاربردی است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است. با مرور جامع پیشینه پژوهش و نظرخواهی از خبرگان، تعداد 40 کارشناس و متخصص بلند مرتبه سازی شهری و امور شهری شناسایی و سپس روابط درونی بین این توانمندسازها با استفاده از روش ISM، بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان داد که پس از تحلیل داده ها، این شاخص ها در 3 سطح مختلف طبقه بندی شدند. اقتصادی، کالبدی، زیرساخت، عملکردی - اقتصادی، کالبدی – فضایی در سطح بالا (سطح 1) قرارگرفت، که اساسی ترین و مهم ترین شاخص های بلند مرتبه سازی محله کیانپارس اهواز می باشد، که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر سایر شاخص ها تاثیرمی گذارد، از این رو ضروری است مورد توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری قرارگیرد. نتایج این پژوهش به تصمیم گیران امور شهری کمک می کند تا بتوانند جهت اثرات مثبت بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط شهری، تصمیمات هوشمندانه تری اتخاذ و مسیر مناسب تری را جهت توسعه صنعت بلند مرتبه ساری در محله کیانپارس شهر اهواز، انتخاب نمایند.
سنجش و ارزیابی جانمایی دروازه های تاریخی شهر کرمان با محوریت احیاء و بازآفرینی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است که با هدف سنجش و ارزیابی دروازه های تاریخی شهر کرمان نخست به بررسی دروازه های تاریخی و اهمیت آن ها از جایگاه پردازنده های ماهواره ای پرداخته و سپس با دیدی جامع و نظری به جایگاه این دروازه ها مطابق با اصول و معیارهای منتخب بازآفرینی شهری بپردازد. برای پاسخ به این پرسش ها با نگاهی کلان و انتقادی ، با استفاده از روش تحقیق توصیفی - تحلیل محتوا ، با بررسی اسناد و بیانیه های مربوط به دروازه های مربوطه و جمع آوری داده ها از طریق بررسی اسنادی و کتابخانه ای و میدانی، مهمترین معیارهای موثر بازآفرینی شهری بر دروازه های تاریخی مورد بررسی قرار گرفته و سپس اطلاعات به دست آمده با استفاده از پردازش تصاویر نرم افزار SOPI مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که دروازه ها می توانند به طور موثر احیا شده و با بهره گیری از موقعیت استراتژیک و استفاده از شیوه های پایدار به فضاهای شهری پررونق و سرزنده جهت تعاملات اجتماعی شهروندان تبدیل شوند و در عین حال نقشی موثر و کارامد در توسعه پایدار، احیاء و حفاظت آثار و بافت تاریخی باقیمانده شهر کرمان داشته باشند.موقعیت و جایگاه دروازه های تاریخی در افکار عمومی شهر معاصر کرمان قابلیت برقراری هم پیوندی دوباره شهر با ساختار کهن آن را در ادراک شهروندان دارا بوده و بهبود شش دروازه شهر می تواند فضاهای شهری حضورپذیر و پویا را ایجاد کرده و مراکز تجاری یا فرهنگی را نیز توسعه دهد که بر درک شهروندان از شهر و ساختار قدیمی آن نیز تأثیر گذار باشد.
نقش زیرساخت های نرم و سخت سازمانی در کیفیت برگزاری گردشگری رویدادی و پیامدهای تجربه گردشگر، مطالعه موردی: پیمایش جشنواره گل و گیاه محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
81 - 97
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری با ویژگی های خاص خود صنعتی پویا با آینده ای روشن تلقی می شود که باعث توسعه شهری می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش زیرساخت های نرم و سخت سازمانی در کیفیت برگزاری گردشگری رویدادی و پیامدهای تجربه گردشگری گل و گیاه محلات می باشد. جامعه آماری این پژوهش تمامی افرادی هستند که در سال های گذشته از جشنواره گل و گیاه شهر محلات بازدید کرده اند که بر اساس جدول کرچسی و مورگان 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش پس از تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس نشان داده است که زیرساخت های نرم و سخت سازمانی بر کیفیت گردشگری تأثیر دارند و همچنین عجین شدن گردشگر بر تماس فرهنگی و تجربه به یادماندنی و تجربه به یادماندنی بر تمایل به بازدید دوباره و توصیه به دیگران تأثیرگذار است. جهت نیل به توسعه گردشگری می باید فعالیت های بنیادین در دو جبهه صورت گیرد. از منظر بخش دولتی و سیاست گذاران لازم است ضمن فراهم آوردن زیرساخت، همکاری و همراهی با بخش خصوصی، بسترهای اولیه و ضروری جهت ایجاد انگیزه در بخش خصوصی را فراهم نمایند. از طرف دیگر لازم است بخش خصوصی ضمن اتخاذ رویکرد نظام مند با کسب شایستگی های لازم در تدوین استراتژی های بازاریابی موردنیاز کوشا باشد. در پایان امید است با همراهی و همدلی بخش دولتی و خصوصی از ظرفیت های بالقوه کشور در صنعت گردشگری جهت توسعه ملی استفاده شود.
تحلیل شاخص های مدیریتی موثر بر توسعه محلات شهری (مطالعه موردی: شهر کنگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
159 - 182
حوزههای تخصصی:
پیامدهای حاصل از فرایند برنامه ریزی و مدیریت شهری غیر مشارکتی به اذعان متخصصان حوزه شهری چندان موفقیت آمیز نبوده است. بر این اساس در پی گسترش شهرنشینی پارادایمی از نگاه حکومتی به نگاه حکمروایی شکل گرفته و لزوم رویارویی با چالش های جدید برآمده از رشد شهرنشینی موجب دگرگونی اساسی در دیدگاه ها و رویکردهای مدیریت شهری شده است. از این رو هدف پژوهش حاضر اولویت بندی شاخص های مدیریتی موثر در توسعه شهر کنگان است. نوع پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر روش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی می باشد. اطلاعات مورد نیاز با مطالعه منابع کتابخانه ای، اسنادی و همچنین مطالعات میدانی بدست آمده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با روش AHP انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 90 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه برنامه ریزی و مدیریت شهری می باشند که حجم نمونه به روش گلوله برفی تعیین شده است. بر اساس نتایج تحلیل سلسله مراتبی معیارهای مدیریتی/ سیاسی و اجتماعی/ فرهنگی به ترتیب در اولویت اول و دوم قرار گرفته اند. همچنین با توجه به رتبه بندی ها در مدل AHP محلات چهار و دو به ترتیب با امتیاز 181/0 و 167/0 دارای رتبه های اول و دوم و رتبه های آخر به محلات هشت و ده تعلق گرفته است و در نهایت پیشنهاد می شود زیرمعیارهایی چون مسئولیت پذیری و پاسخگویی مسئولان، انگیزش و بینش راهبردی، عدالت اجتماعی، جامعه محوری و اقدام جمعی، اقدامات عمرانی و زیرساخت های شهری و مدیریت و دانش زیست محیطی در اولویت های برنامه ریزی این شهر قرار گیرند.
کاربست رویکرد انتقال حق توسعه در نواحی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسائل و مشکلات ناشی از توسعه و گسترش فضایی شهرها و سیاست های تصمیم گیری با رویکردهای سنتی نه تنها سبب گردیده محلات مستعد توسعه از حقوق برابری برخوردار نباشند، بلکه باعث تخریب فضاهای میراث دار شهری شده اند. رویکرد انتقال حق توسعه تکنیک بازاری است جهت فراهم کردن سازوکارهای قانونی، اقتصادی، اجتماعی و غیره در راستای انتقال حقوق توسعه به سایر نقاط شهری است. از این رو پژوهش حاضر با تکیه بر رویکرد حاضر، درصدد کاربست این مفهوم در توسعه فضاهای شهری زنجان است. روش تحقیق پژوهش حاضر براساس نوع، توصیفی-تحلیلی بوده و براساس هدف کاربردی-توسعه ای است. سعی برآن است نواحی مناسب برای اجرای رویکرد انتقال حق توسعه شناسایی و نواحی مستعد نیز براساس مدل تصمیم گیری ویکور رتبه بندی گردد. حجم و تعداد نمونه براساس روش گلوله برفی انجام و 20 پرسشنامه تکمیل گردید. جهت اجرای مدل، تهیه و تحلیل نقشه های موضوعی از نرم افزارهای ArcGIS و Excel استفاده شد. نتایج نشان داد که پیش بینی های توسعه آتی شهر براساس ضوابط پهنه بندی متفاوت تر از وضعیت موجود بوده و پهنه های ارسالی توسعه در مرکز و جنوب شهر (منطبق بر نواحی 1-1، 2-1 و 3-1) قرار گرفته است. نواحی با رتبه مطلوبیت بالا برای دریافت توسعه شامل محلات گلشهرکاظمیه فاز 1 تا 8، شهرک کارمندان، کوی فرهنگ، شهرک آزادگان، شهرک رجایی و کوچمشکی حاصل شده که طبق ضوابط شهرسازی، مستعد توسعه با توجه به سیاست-های بلندمرتبه سازی هستند. می توان نتیجه گرفت که اجرای پروژه انتقال حق توسعه در درجه اول نیازمند تعریف تشکیلات اجرایی در بدنه مدیریت شهری و پیش بینی در طرح های توسعه شهری با رویکرد برابری اجتماعی است.
تحلیل تاریخی سیاست های مسکن ایران از دوران پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۱۴۰۰(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از حقوق اساسی انسان ها در بیانیه ها و قوانین اساسی کشورهای مختلف مورد تأکید قرارگرفته و سیاست های مختلفی در این رابطه مطرح شده است. در ایران سیاست گذاری مسکن از برنامه سوم عمرانی آغازشده و بعد از انقلاب با تصویب قانون اساسی و مطرح شدن مسکن به عنوان حق همگانی، ادامه یافته است. بااین وجود تأمین مسکن در ایران همچنان به عنوان یک مشکل مطرح است. بر همین اساس تحلیل سیاست های مسکن ایران از گذشته تاکنون و قیاس آن با استراتژی های جهانی تأمین مسکن و یکدیگر، ضروری است. در همین رابطه پژوهش حاضر باهدف تحلیل سیاست های مسکن ایران با روش تحلیل محتوای تاریخی-قیاسی تدوین و داده ها با روش کتابخانه ای گردآوری شده و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که محتوا و اهداف سیاست های مسکن از زمان انقلاب تا سال ۱۴۰۰ چه تغییراتی داشته و در هر دوره کدام یک از رویکردهای جهانی تأمین مسکن مورداستفاده قرارگرفته است؟ در همین رابطه بر مبنای رویکرد قیاسی در تحلیل محتوا، چارچوبی از تحلیل محتوای سیاست-عمومی مبتنی بر اهداف، ابزارها و نهادهای درگیر انتخاب و اسناد فرادست مسکن هر دوره بر اساس مقولات کلان چارچوب انتخابی تحلیل و در نهایت رویکرد جهانی مورداستفاده هر دوره تعیین گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست های مسکن ایران در دوره تحلیل عمدتاً مبتنی بر رویکردهای جهانی مورداستفاده تا اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی با اهداف اجتماعی و پس ازآن اقتصادی بوده است. در همین راستا ابزارهای مورداستفاده نیز عمدتاً شامل امتیازات ویژه و وام ها، تفویض مقررات، قوانین فرماندهی، حمایت مالی گروه های ذینفع و ارائه مستقیم کالا بوده است. در همین رابطه نقش تعیین کننده وزارت مسکن و شهرسازی در سیاست ها باعث شده که نهادهای درگیر عمدتاً کارگزاران اداری باشند و پس ازآن نیز با توجه به اهمیت مشارکت در سیاست ها، شهروندان به عنوان دومین گروه از نهادهای درگیر مطرح شوند.
تحلیلی بر بحران آب شرب و خانگی در شهر کرمان بر اساس مصارف شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از ابزارهای اصلی رفاه و توسعه جوامع، استفاده بهینه از آب می باشد. در این میان، شهر کرمان با توجه به موقعیت کویری و خشک خود، استفاده بی رویه و غیر علمی از آب به خصوص در بخش خانگی، با بحران و کمبود آب آشامیدنی مواجه است. در این راستا، پژوهش حاضر بحران آب خانگی و شرب در شهر کرمان را مورد تحلیل قرار می دهد. داده و روش: تحقیق حاضر از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی و در زمره تحقبقات کاربردی می باشد. اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده است. جامعه آماری را خانوارهای شهر کرمان برابر با 192365 خانوار و متخصصین شامل می شود که از طریق نمونه گیری کوکران 384 خانوار و دلفی دو مرحله ای (35 متخصص برای پرسش نامه عوامل مؤثر بحران آب خانگی و شرب) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای، معادلات ساختاری و تکنیک ایشیکاوا تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که بین میانگین 2/76 با حدمبنای متوسط (3) اختلاف معناداری (0/000) وجود دارد. بنابراین وضعیت مؤلفه های آب خانگی و شرب شهر کرمان در حالت مناسب و مطلوب نیست. نتایج تکنیک ایشیکاوا (استخوان ماهی) نشان می دهد که از اولویت بالا تا پایین، بعد اجتماعی و فرهنگی در سر ماهی و بعد مدیریتی در انتهای ماهی قرار گرفته است. نتابج آزمون معادلات ساختاری حاکی از آن است که مؤلفه اجتماعی و فرهنگی با ضریب مسیر 0/312 بیشترین تأثیر و مؤلفه کالبدی با مقدار 0/224 کمترین تأثیر را بر بحران آب خانگی و شرب شهر کرمان داشته است. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت شهروندان با مصرف بی رویه از آب خانگی و مصرفی باعث بحران آب شرب شده اند. از طرفی دیگر مدیریت شهری باید به فعالیت خود در زمینه مدیریت صحیح و یکپارچه آب شرب از طریق نظارت، تبلیغ، اجرای برنامه های آینده نگر و غیره ادامه دهد.
الگوی تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری با تکیه بر ظرفیت های اجتماعی و فرهنگی استان های منتخب گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
39 - 60
حوزههای تخصصی:
ذی نفعان صنعت گردشگری با ایجاد تاب آوری می توانند در برابر بحران ها بهبود یابند و بر اقتصاد ملی تأثیرگذار باشند. همچنین، با در نظر گرفتن ظرفیت های اجتماعی-فرهنگی، ذی نفعان می توانند بحران ها را به فرصتی برای رشد و توسعه پایدار تبدیل کنند. بنابراین، توجه به ایجاد تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری و ارتقاء آن برای توسعه پایدار ضروری است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری با تکیه بر ظرفیت های اجتماعی-فرهنگی در استان های برگزیده گردشگری ایران (تهران، یزد، اصفهان و همدان) انجام شده است. این پژوهش از نوع بنیادی است، و روش پژوهش کیفی و به روش داده بنیاد صورت پذیرفته است. داده ها با روش نمونه گیری هدفمند نظری و با استفاده از ابزار مصاحبه عمیق با خبرگان پژوهش گردآوری و با استفاده از اصول تحلیل داده ها و مبانی کدگذاری، با کمک نرم افزار (مکس کیو دی ای) انجام شده است. در نتیجه الگوی پژوهش در 6 طبقه اصلی (موجبات علی، پدیده اصلی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها)، 6 مقوله اصلی (تعالی فرهنگی و معنوی جامعه، فرهنگ حمایت و نوآوری، چالش های صنعت گردشگری، تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری، مدیریت تاب آوری، صنعت گردشگری تاب آور و پایدار)؛ 18 مقوله فرعی (سلامت معنوی، هم بستگی و انسجام اجتماعی، سلامت معنوی، نوآوری و خلاقیت، حمایت های دولتی و غیردولتی، چالش های صنعت گردشگری، ایجاد تاب آوری و حفظ ارزش های حاکم بر صنعت گردشگری، بهره مندی از ظرفیت های اجتماعی و فرهنگی، و غیره)؛ 64 کد مفهومی ارائه گردیده است. انتظار می رود به کارگیری الگوی تعیین شده در جهت تاب آوری و بهبود عملکرد صنعت گردشگری بهره برداری شود.
تحلیل راهبردی بازیگران گردشگری شهری بافت تاریخی با رویکرد چند موضوع-چند بازیگر مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
61 - 79
حوزههای تخصصی:
گردشگری تاریخی به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی و فرهنگی در شهرهای بافت تاریخی نظیر یزد، با پیچیدگی هایی در تعاملات و نقش های ذینفعان مواجه است. تعدد نهادهای دخیل در مدیریت شهری و به تبع آن تعدد در بازیگران مرتبط با بافت تاریخی و گردشگری شهری، یکی از عوامل دشواری و پیچیدگی سیاست گذاری گردشگری شهری است. بنابراین انبوه مسائل و موضوعات مرتبط گردشگری بافت تاریخی شهرها ازیک طرف و تعدد نهادها و بازیگران مرتبط، تبیین و تحلیل مسائل گردشگری بافت تاریخی را تبدیل به یک مسئله غامض و پیچیده کرده است. این پژوهش با روش مکتور (تحلیل چند موضوع-چند بازیگر) به تحلیل نقش ذینفعان مختلف در گردشگری بافت تاریخی یزد پرداخته است. روش مکتور (MACTOR) یک ابزار تحلیلی در مدیریت استراتژیک است که برای تحلیل مسائل پیچیده با محوریت چند موضوع و چند بازیگر به کار می رود. این روش با بررسی تأثیر متقابل بازیگران و موضوعات، هم گرایی و واگرایی اهداف آن ها را شناسایی کرده و برای طراحی استراتژی های هماهنگ و مؤثر کمک می کند. نتایج نشان می دهد که برخی بازیگران کلیدی مانند سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان، معاونت سیاسی و امنیتی استانداری، و نیروی انتظامی بیشترین تأثیر را در میان ذینفعان دارند. درعین حال، سه دسته ذینفعان شامل ساکنین بومی، کسبه، و فعالان بخش گردشگری، به عنوان بازیگران دو وجهی شناخته شده اند که ضمن تأثیرگذاری، تحت تأثیر سایر بازیگران نیز هستند و استقلال کمی در عملکرد خود دارند. نقش شهرداری، اداره کل میراث فرهنگی و خود گردشگران نیز به عنوان واسط تنظیمی در سیستم گردشگری بافت تاریخی تعریف شده است. تحلیل های همگرایی و واگرایی اهداف ذینفعان نشان می دهد که توافق بالایی بر اهدافی مانند جذب گردشگر و ارتقای امنیت وجود دارد، درحالی که اهداف اقتصادی کم تر موردتوافق قرارگرفته است. این یافته ها می تواند به سیاست گذاران در شناسایی ذینفعان همسو و طراحی استراتژی های مؤثر برای توسعه گردشگری پایدار کمک کند.
برنامه ریزی محلات دوستدار کودک با تأکید بر مشارکت پذیری؛ نمونه مطالعاتی محله پونک جنوبی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها با چالش های بسیاری روبرو هستند که یکی از این چالش ها بی توجهی به کودکان است و محلات به عنوان یکی از نطفه های حل مسائل شهر است که می توان از ظرفیت های آن بهره برد و کودکان به عنوان قشر آسیب پذیر باید نظر آن ها در رابطه با محیط زندگیشان مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد، به این دلیل که کودکان علایق بیشتری برای حضور در محله پیدا کند. بنابراین هدف پژوهش شناسایی راهکارهای برنامه ریزانه برای ایجاد محلات دوستدار کودک به منظور ارتقاء مشارکت پذیری در محله پونک جنوبی تهران است که در پژوهش های اخیر کمتر به آن توجه شده است. بنابراین این پژوهش سعی دارد شاخص های مطرح شده در ابعاد مختلف محلات دوستدار کودک را با توجه به مشارکت پذیری مطرح نماید. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است و برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شد که 380 پرسش نامه با توجه به جمعیت هر یک از بلوک ها به روش تصادفی ساده بین ساکنان محله با جامعه آماری 35408 نفر به دلیل اصل عدالت در انتخاب افراد در نمونه مطالعاتی برگزیده شده است و برای تحلیل پرسشنامه از تحلیل رگرسیونی استفاده شد یافته های تحقیق نشان داد که میزان انجام فعالیت های متنوع توسط کودکان در بعد کالبدی، ایمنی کودک در برابر اتومبیل در بعد حمل و نقل بیشترین امتیاز و توجه به رنگ های موردعلاقه کودکان در بعد کالبدی، تهویه مسکن در بعد مسکن کمترین امتیاز را کسب کرده اند. درنتیجه می توان با مشارکت کودکان محلات را به مکانی طبق میل و خواسته کودک تبدیل کرد که امنیت، حس تعلق، حضور پذیری در آن بالاست.
واکاوی چشم انداز برنامه های توسعه شهری با مشارکت کودکان، مطالعه موردی: بازنگری طرح جامع کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
93 - 114
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع مشارکت و یادگیری اجتماعی موردتوجه شهرسازان قرارگرفته و نقش به سزایی در موفقیت طرح های توسعه شهری دارد، این در حالی است که در بسیاری از موارد نقش کودکان به عنوان گروهی از شهروندان، عموماً مورد غفلت بوده است. مقاله حاضر بر اساس یک طرح مشترک میان نهاد راهبری و پایش طرح های توسعه شهری تهران و یک تیم اجرایی پژوهشی با هدف ایجاد زمینه های مشارکت کودکان در فرایند بازنگری طرح جامع شهر تهران و فهم چشم انداز کودکان درباره تهران مطلوبشان تهیه شده است. بدین منظور، با مشارکت 100 دانش آموز در گروه سنی 10 تا 11 سال و بهره مندی از تکنیک های نقاشی گروهی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و گروه متمرکز برای جمع آوری داده ها و از روش تحلیل مضمون جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که با وجود دانش اندک کودکان پیرامون مفاهیم شهری، توجه آن ها به ابعاد اصلی توسعه شهری، گسترده بوده و در قالب ابعاد اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی، مدیریتی، اقتصادی و مؤلفه های شهر سرزنده، پذیرا، دارای انسجام اجتماعی، برانگیزاننده حس تعلق شهروندان، در پیوند با طبیعت، حافظ منابع طبیعی، دارای کارآمدی اقتصادی، هوشمند، روزآمد، دارای سیمای متنوع، دارای کالبد و مسکن متنوع و دارای پایداری کالبدی قابل طبقه بندی است. از دستاوردهای این کار اجرایی پژوهشی می توان به بسترسازی مشارکت کودکان در چشم انداز سازی طرح های توسعه شهری، توسط سازمان مرجع اشاره نمود. در کنار ایجاد این بسترها، بهره مندی از مؤلفه ها و اولویت بخشی به آن ها در فرایند بازنگری طرح جامع شهر تهران می تواند گامی اساسی در راستای تقویت ابعاد مشارکتی و تحقق تهران مطلوب از دیدگاه شهروندان به شمار آید.
شناسایی معیارهای مؤثر بر مکان یابی پارک ها و فضای سبز شهری در مقاله های ایرانی با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی مناسب پارک ها و فضاهای سبز شهری همواره در برنامه ریزی های شهری و دستیابی به توسعه پایدار شهری اهمیت زیادی داشته است. هدف این پژوهش، شناسایی و طبقه بندی معیارهای مؤثر در مکان یابی پارک ها و فضای سبز شهری در مقالات علمی-پژوهشی ایرانی با استفاده از روش فرا ترکیب است. واحد تحلیل در این پژوهش، مقاله های علمی – پژوهشی فارسی زبان با نمونه مطالعاتی داخلی است که در پایگاه اطلاعاتی نظیر Noormags، Magiran، SID، ISC، پرتال جامع علوم انسانی و علم نت، در دوره زمانی 1401-1387 چاپ شده اند. با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی فوق 93 مقاله یافت شد که با استفاده از برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP)، میزان روایی این مقالات موردبررسی قرار گرفت و درنهایت به 65 مقاله کاهش یافت. برای تجزیه وتحلیل مقالات منتخب از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که 81 معیار جهت مکان یابی پارک ها و فضاهای سبز شهری مورداستفاده محققان ایرانی قرارگرفته است که این معیارها به 35 معیار اصلی تبدیل و در 6 مؤلفه (دسترسی و فاصله از کاربری های شهری، کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی) طبقه بندی گردید. در بین معیارهای شناسایی شده، مهم ترین آن ها عبارت اند از فاصله از مراکز آموزشی، دسترسی به شبکه ارتباطی، فاصله از فضاهای سبز موجود، فاصله از مراکز فرهنگی- مذهبی، فاصله از مراکز مسکونی و تراکم جمعیت. یافته های این تحقیق می تواند راهنمای مناسبی برای پژوهشگران و برنامه ریزان و مدیران در زمینه مکان یابی پارک ها و فضاهای سبز شهری باشد
ارزیابی عوامل مؤثر بر وفاداری به گردشگری در مقصد رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور مدیریت بهتر رقابت در بازار گردشگری، مهم است که وفاداری گردشگر نسبت به مقصد درک شود. هدف پژوهش، بررسی تأثیر میانجی رضایت بر اثر انگیزه رانشی و کششی بر وفاداری است. هدف پژوهش کاربردی و از نظر روش پیمایشی و بر اساس "مدل معادلات ساختاری" است. جامعه آماری، از گردشگران داخلی و خارجی تفریحی شهر رشت، تشکیل شده است. از نمونه گیری خوشه ای و از پرسشنامه برای جمع آوری داده استفاده شد. داده های پژوهش با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی عوامل قابل توجهی را تعیین کرد، از جمله هشت عامل انگیزه سفر رانشی و ده انگیزه سفر کششی تحلیل های عاملی قابل قبول ارائه کردند. شاخص های نیکویی برازش نشان دادند که مدل اندازه گیری کلی، قابل قبول است و مدل پیشنهادی بر داده های جمع آوری شده با حجم نمونه تناسب دارد. رضایت و وفاداری مقصد به طور همزمان نیز نتایج قابل قبول ارائه کرده اند. این مطالعه قابلیت قابل توجهی برای ایجاد کاربردهای دقیق تری در رابطه با رفتار مقصد، به ویژه در مورد انگیزه، رضایت و وفاداری به مقصد ارائه می کند. بنابراین، پیشنهاد می شود که مدیران گردشگری مقصد، پیامدهای عملی متغیرهای انگیزشی را در نظر بگیرند، زیرا می توانند عوامل اساسی در افزایش رضایت از خدمات و محصولات مقصد و همچنین افزایش وفاداری مقصد را ارتقاء دهند.
قابلیت های محیطی مؤثر بر خودآگاهی در مجموعه های مسکونی منتخب شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد صاحبنظران، اگر قرار باشد نسخه ای جهت تغییر و بهبود کیفیت زندگی انسان نوشته شود، باید بر اساس خودآگاهی باشد که آشنایی با خویش و پیرامون خود را در پی دارد. یکی از منابع خودآگاهی، محیط است. محیط زندگی، توانایی به کارگیری مجموعه ای از قابلیت های محیطی جهت رسیدن به معیارهای خودآگاهی را دارد. از این حیث، مسکن که بیش از همه در ارتباط تنگاتنگ با زندگی درحال تحول انسان قرار دارد و متعاقبا مجموعه مسکونی، به علت ضرورت شناخت شیوه تفکر و تلقی از یک کل یکپارچه، با توجه به اجتماع پذیری بالای این گونه مسکونی مطرح می شود. این نوشتار به عنوان رویکردی علمی، به دنبال رابطه بین محیط مجموعه مسکونی و خودآگاهی، بر اساس ترکیبی از تحقیق بنیادی و اکتشافی است که در فرایند اجرا به صورت ترکیبی(کیفی وکمی) می باشد. تحقیق کیفی به صورت توصیفی-تحلیلی، به جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای پرداخته و سپس به صورت اکتشافی، از طریق مصاحبه است. توزیع پرسشنامه در میان ساکنین مجموعه های مسکونی شهر مشهد و تحلیل با استفاده از الگوسازی معادله های ساختاری و تحلیل عامل تاییدی مرتبه دوم با نرم افزار اسمارت پی ال اس، انجام گردیده است. نتایج حاکی از آن است که خودآگاهی در ارتباط با محیط، دارای پنج سطح (تمایز، موقعیت، شناسایی، ماندگاری و متا) بوده و گذر رازآلود، تداوم سناریوها، سازماندهی عملکردی، هویت پذیری و حضورطبیعت بترتیب بعنوان مؤثرترین قابلیت های محیطی در سطوح مذکور می باشند. در تعیین اهمیت سطوح، سطح ماندگاری که امکان تشخیص خود در شرایط و زمان های مختلف توسط محیط را فراهم می سازد، به عنوان مهمترین سطح خودآگاهی در مجموعه مسکونی تعیین گردید. در این میان، قابلیت های کالبدی بیش از سایر قابلیت ها در تامین سطوح خودآگاهی، مؤثر واقع شد و سایر قابلیت ها، به تنهایی امکان تامین سطوح خودآگاهی در مجموعه مسکونی را نداشتند.