فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
145 - 159
حوزههای تخصصی:
گردشگری پزشکی به عنوان شاخه ای گردشگری سلامت است که می تواند نقش بسزایی در جهت توسعه گردشگری ایفا کند. این نوع از گردشگری به خاطر افزایش گردشگران در این حوزه، و درآمد بالای آن در مرکز توجه بسیاری از کشورها قرارگرفته است ایران با داشتن نیروی انسانی متخصص در امر پزشکی و امکانات پیشرفته پزشکی و با توجه به ظرفیت های بالا در جذب گردشگران پزشکی به عنوان مقصد مهمی برای گردشگری پزشکی در جهان و بخصوص در جهان اسلام به شمار می آید. با توجه به اهمیت گردشگری پزشکی و دارا بودن پتانسیل موجود در شهر تبریز (بیمارستان های دولتی و خصوصی و وجود کادر متخصص و توانمند و ارزانی خدمات پزشکی) و به دلیل موقعیت استراتژیک شهر تبریز به دلیل وجود کشورهای همسایه مثل آذربایجان، ارمنستان و گرجستان و همچنین به لحاظ نزدیکی فرهنگی به ویژه زبانی با کشور آذربایجان، شهر تبریز می تواند یکی از شهرهای مطرح در خصوص گردشگری پزشکی باشد بر این اساس هدف این پژوهش ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر توسعه گردشگری پزشکی در شهر تبریز است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. داده های پژوهش از طریق منابع کتب، اسناد، مقالات مرتبط و پرسشنامه جمع آوری و داده های پرسشنامه در نرم افزار SPSS با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل واقع شده است. نتایج تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان می دهد؛ بین قیمت و توسعه گردشگری پزشکی (98/-) رابطه منفی و بین کیفیت خدمات درمانی و توسعه گردشگری پزشکی (86/)، بین فرهنگ و گردشگری پزشکی (72/)، بین امکانات و تجهیزات پزشکی با گردشگری پزشکی (89/) و درنهایت بین فن آوری اطلاعات و ارتباطات با توسعه گردشگری پزشکی (83/) رابطه مثبت وجود دارد. بنابراین لازم است در جهت توسعه این صنعت به شفاف نمودن قیمت خدمات درمانی، بالا بردن کیفیت خدمات درمانی، افزایش و ارتقا فرهنگ گردشگر پذیری، به کارگیری امکانات، تسهیلات و تجهیزات درمانی و گردشگری دارای تکنولوژی بالا و استانداردهای جهانی و به کارگیری فن آوری اطلاعات در حوزه های پزشکی و گردشگری پرداخته شود تا بتوان از منافع سرشار این صنعت در جهت اشتغال زایی و ارزآوری بهره مند شد.
عوامل موثر انگیزشی و بازدارنده سفر به سبک فلش پکری (مطالعه موردی: فلش پکری در شهرهای ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی عوامل انگیزشی و بازدارنده ی فلش پکرها در ایران به عنوان سبکی جدید در حوزه گردشگری می باشد. بدین منظور، برای گردآوری داده ها، از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته استفاده شد. تحلیل محتوای یافته ها نشان داد که عوامل مؤثر در انتخاب سفر به سبک فلش پکری در شهرهای ایران در دو مضمون عوامل پیش ران و عوامل پیش خوان طبقه بندی می شود. عوامل پیش ران، شامل دو مقوله عوامل فردی با چهار مؤلفه تجربه گرایی، خودشکوفایی، فرار از روزمرگی و افزایش اطلاعات عمومی بوده و عوامل اجتماعی، شامل تجربه سه مقوله آزادی، استقلال و آسایش در سفر می باشد. عوامل پیش خوان، شامل مقوله عوامل حاضر در مقصد با دو مؤلفه جاذبه های گردشگری مقصد و کسب علم یا مهارت آموزی می باشد. همچنین، بررسی عوامل بازدارنده از سفر به سبک فلش پکری در سه مضمون اصلی زیرساخت ها، عوامل امنیتی و عوامل ارتباطی طبقه بندی می گردد. زیرساخت ها شامل دو مقوله زیرساخت های بهداشتی و زیرساخت های رفاهی می باشد. زیرساخت های بهداشتی شامل دو مؤلفه آلودگی محیط زیست و کمبود خدمات درمانی بوده و زیرساخت های رفاهی شامل کیفیت حمل و نقل و مکان های اقامتی می باشد. عوامل امنیتی شامل مقوله امنیت اجتماعی بوده که به دو مؤلفه امنیت فیزیکی و روانی تقسیم می گردد. عوامل ارتباطی نیز شامل مقوله فناوری و ارتباطات می باشد که در دو مؤلفه پوشش شبکه و فیلترینگ طبقه بندی می گردد. در نتیجه، یکی از عوامل مهم در طبقه بندی و شناسایی انواع گردشگران شناخت انگیزشی آن ها می باشد که نقش مهمی در پیش بینی رفتار مصرف کننده در حوزه بازاریابی و همچنین تنظیم میزان عرضه و تقاضا در حوزه ی گردشگری دارد.
مدیریت تأمین مالی شهر و اقتصاد سیاسی شهری جدید (مطالعه موردی: کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت شهری و گسترش سطح انتظارات مردم، نیازمند خدمت رسانی مناسب شهرداری به شهروندان و بالتبع گسترش منابع مالی و درآمدی شهرداری هاست. تغییر شیوه های سنتی تأمین مالی و قطع کمک های دولتی به شهرداری کلان شهرهای کشور بر اساس طرح خودکفایی شهرداری ها و پس از آن اجرای سیاست تعدیل اقتصادی و کوچک سازی دولت در اوایل دهه 1370، منجر به روی آوری شهرداری ها به درآمد حاصل از فروش مازاد تراکم گشت. شهرداری مشهد نیز با حضور سالانه حدود 27 میلیون نفر زائر در کنار جمعیت 5/3 میلیونی شهر برای خدمت رسانی، نیازمند تأمین مالی هزینه های ماهانه (جاری- عمرانی) چند صد میلیاردی شهر می باشد که بدان جهت، همچون دیگر کلان شهرهای ایران به درآمدهای ناپایداری نظیر فروش تراکم و عوارض ساختمانی وابسته است. هدف این پژوهش بررسی نظام تأمین منابع مالی شهرداری مشهد و اقتصاد سیاسی جدید ناشی از آن است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است، داده های نظام مالی و درآمدی با روش اسنادی و مؤلفه های اقتصاد سیاسی ناشی از آن با روش شبه دلفی (مصاحبه با خبرگان و نخبگان) تهیه شده و میزان اثرگذاری و شدت تاثیرپذیری با مدل دیمتل پردازش شده است. نتایج تحقیق نشانگر اتکا مالی شهرداری مشهد به درآمدهای ناپایدار ناشی از عوارض ساختمانی و زمین بخصوص فروش تراکم مازاد ساختمانی است. تحلیل اقتصاد سیاسی این پدیده نشانگر ایجاد اقتصاد سیاسی جدید مبتنی بر اعطای مجوزهای رانتی به زمین های شهری بعنوان پایه اصلی درآمدی شهرداری های کشور شده است، بگونه ای که فروش مازاد تراکم را می توان به مثابه توزیع رانت اقتصادی در نظر گرفت.
نقش فعالیت های گردشگری در توسعه خدمات فرهنگی اکوسیستم های شهری (مطالعه موردی: منطقه 3 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
115 - 136
حوزههای تخصصی:
خدمات فرهنگی اکوسیستم، مزایایی غیرمادی است که انسان از ارتباط با محیط به دست می آورد؛ بدین گونه که انسان ابتدا براساس فرهنگ خود محیط را درک و سپس مزایای مذکور را از آن دریافت می کند، اما در حال حاضر به دلیل توسعه سریع، نامناسب و کمتر برنامه ریزی شده، در بیشتر شهرهای کشور از جمله اصفهان، خدمات فرهنگی دریافتی مردم در معرض خطر قرار دارد. از آنجا که گردشگری یکی از فعالیت های مؤثر بر فرهنگ، مزایا و خدمات آن است، هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تأثیرگذاری عملکرد و فعالیت های گردشگری بر توسعه خدمات فرهنگی اکوسیستم (CES) در منطقه تاریخی شهر اصفهان (منطقه 3) است. داده های استفاده شده از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری و برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری در محیط نرم افزار LISREL استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمجموع، فعالیت های گردشگری در توسعه CES در منطقه 3 شهر اصفهان نقش مؤثری داشته است؛ البته این تأثیر در ابعاد مختلف یکسان نیست و مؤلفه های خدمات فرهنگی اکوسیستم (CES) یعنی حس مکان، تنوع فرهنگی، روابط اجتماعی، ارزش های زیباشناختی و سیستم دانش و ارزش های آموزشی با درجات متفاوت متأثر از فعالیت ها و فرایندهای گردشگری هستند. در میان شاخص های نامبرده، قوی ترین تأثیرپذیری به مؤلفه ارزش های زیباشناختی و ضعیف ترین تأثیرپذیری به مؤلفه سیستم دانش و ارزش های آموزشی تعلق دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر تبلیغات شفاهی گردشگران ورزشی در مقصد گردشگری مطالعه موردی: شهر گنبدکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
89 - 106
حوزههای تخصصی:
در بازار پررقابت گردشگری، به کارگیری ابزارهای تبلیغی قدرتمند جهت تأثیر بر نگرش و رفتار گردشگران برای انتخاب مقاصد گردشگری یکی از چالش های مهم در بحث بازاریابی می باشد. گردشگری ورزشی یکی از بخش های مهم در توسعه صنعت گردشگری و رویدادهای ورزشی به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی در بازاریابی مقاصد محسوب می شوند. تبلیغات شفاهی گردشگران ورزشی یکی از بهترین ابزارهای تبلیغی در بازار رقابتی است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل مؤثر بر تبلیغات شفاهی گردشگران ورزشی در مقصد گردشگری شهر گنبدکاووس تدوین شده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. 374 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین گردشگران ورزشی حاضر در مقاصد ورزشی گنبدکاووس در بهار سال 1398 انتخاب شدند. داده های این تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. روایی پرسشنامه توسط 6 نفر از اساتید صاحب نظر و پایایی آن با استفاده از ضریب همبستگی آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی موردسنجش و تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMART PLS V2.0 M3 انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که وفاداری، رضایت مندی و اعتماد اثر مستقیم و معنی داری بر تبلیغات شفاهی گردشگران در مقصد گردشگری دارد. لذا جهت وفادار نمودن گردشگران و تبلیغات شفاهی آن ها پیشنهاد می شود که کیفیت خدمات رویداد و مقصد، بازاریابی رابطه مند مقصد، ارزش ادراک شده و تصویر ذهنی گردشگران از رویداد و مقصد بهبود یابد.
تحلیل تطبیقی شاخص های مسکن پایدار در بافت قدیمی و نوساز شهری (مورد مطالعه: بافت محله های اتابک و پونک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
137 - 152
حوزههای تخصصی:
مسکن پایدار به عنوان زیر مجموعه ای از شاخص های توسعه شهری پایدار از عوامل مهم و تأثیرگذار در کیفیت زندگی شهروندان است، مسکن پایدار دارای ویژگی های آسایش مناسب، فضای مناسب، عوامل بهداشتی مناسب، مکان مناسب و قابلت دسترسی است. این درحالی است که در کشور ما شکل گیری محلات شهری در دوره های مختلف محیط های مسکونی متفاوتی را بوجود آورده است. ضرورت ایجاب می نماید پایداری این محیط ها به لحاظ شاخص های مسکن پایدار مورد پایش و ارزیابی قرار گیرد تا برنامه های آتی حوزه مسکن جهت گیری مناسبی را دنبال نماید. این پرسش مطرح می شود که شاخص های مسکن شهری پایدار در محلات قدیمی و نوساز در چه وضعیتی قرار دارند؟ مطالعه موردی شهر تهران و جامعه آماری سرپرستان خانوار دربافت نوساز محله پونک و بافت قدیمی محله اتابک می باشند. روش تحقیق پیمایشی (توصیفی-تحلیلی) است و در جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد میانگین شاخص دسترسی به مراکز خرید 46.6 و میزان رعایت بهداشت در واحد مسکونی با میانگین67.7 و شاخص برخورداری از تجهیزات سرمایشی و گرمایشی با میانگین53.4 از ملاک های برتری بافت نوساز محله پونک به نسبت محله اتابک است. گرچه به طور نسبی محله پونک نسبت به محله اتابک در شرایطی بهتر و مساعدتری قرار دارد اما اختلاف دو محله از نظر متغیرهای مورد بررسی تفاوت چندانی نشان نمی دهد. نتایج حاصل از آزمون های یومن وایتنی و کای دو بیانگر شدت اختلاف و سطح معناداری دو محله در مقایسه با هم هستند. به لحاظ داشتن شاخص های مسکن پایدار شهری در هر دو محله از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند و میانگین های حاصل از آزمون کای دو کمتر از حد متوسط عدد 3 بوده، که با استانداردهای پایداری مطابقت ندارد و باعث شکل گیری محیط های مسکونی ناپایدار شده است. بر این اساس بافت های نوساز و قدیم شهری، الگوها و الویت های متفاوتی از برنامه ریزی مسکن بر اساس نیازسنجی ها و تاکید بر وجوه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی با تاکید بر عدالت اجتماعی و فضایی را طلب می کنند.
تبیین رابطه بین مولفه های موثر برکیفیت فضای باز جمعی در ارتقاء اجتماع پذیری محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
45 - 56
حوزههای تخصصی:
میزان موفقیت فضاهای جمعی به میزان استفاده از آن مکان و حضور انسان وابسته است. انسان به صورت پیوسته با مکان همراه بوده و نوعی تعامل در آن را ایجاد کرده که منجر به شکل گیری روابط اجتماعی و اجتماع پذیری فضای باز جمعی شده است. در دهه های اخیر، بی توجهی به حفظ و ارتقای حیات جمعی در برخی فضاهای باز موجب از بین رفتن اهمیت و نقش فضا شده است. همچنین عدم استفاده از معیارهای فضاهای باز عمومی برای اجتماع پذیری فضاها منجر به خالی و رانده شدن فضاها شده است. از این رو شناخت معیارهای ایجاد کننده و ارتقادهنده اجتماع پذیری در فضاهای باز جمعی به منظور رونق بخشیدن به این گونه فضاها در مقیاس های مختلف ضروری است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر کیفیت فضای باز جمعی محیط های مسکونی و تأثیر آن در ایجاد تعامل بین کاربران و پاسخ به این پرسش که حضور افراد در این فضاها چگونه منجر به اجتماع پذیری فضای باز جمعی و عاملی در جهت موفقیت فضا می شود، انجام شده است. از این رو چهار فضای باز مشترک جمعی در مقیاس مجتمع های سکونتی در منطقه شش شهرداری شهر شیراز انتخاب شد. این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به روش پیمایش و با استفاده از ابزار سنجش پرسشنامه صورت گرفته است. حجم نمونه 488 نفر از ساکنان مجتمع مسکونی است. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و با بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام شده است. پس از تحلیل و دسته بندی ابعاد در سطح نظریه مکان و استخراج هفت مؤلفه مؤثر بر کیفیت فضاهای جمعی و اجتماع پذیری (که شامل ایمنی و امنیت، انعطاف پذیری، نفوذ پذیری، فعالیت پذیری، تعامل اجتماعی، هویت مکان و ادراک محیط است) در چگونگی برقراری تعامل و ارتباط کاربران محیط چهار نتیجه حاصل گردید. نخست ایجاد آفرینش فضاهایی پویا، دوم ایجاد فضاهای جمعی، سوم پیوستگی و تعامل و چهارم تقویت درک متقابل از رفتارهای محیط کیفیت مکان های باز جمعی را می توان ارتقا بخشید.
ارزیابی اثرات پروژه های محرک توسعه در محله های شهری (نمونه مورد مطالعه: محله گودال مصلی، شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
57 - 70
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری با رویکرد توسعه محله های درونی، سعی در بازگرداندن حیات شهری به بافت های رو به زوال در شهرها دارد. به منظور تسهیل این روند، برنامه ریزی و اجرای پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از سیاست های به کار گرفته شده در جهت بازآفرینی محله های شهری و فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور ساکنان و توجه به ابعاد مختلف توسعه، مورد توجه قرار گرفته است. در فرایند بازآفرینی شهری، از مرحله تشخیص مسئله تا اجرای پروژه ها و بازنگری برنامه، پی ریزی و تقویت تصمیم سازی ها از طریق ارزیابی امکان پذیر می شود. در این راستا، مقاله حاضر با تدوین شاخص های تحرک و توسعه، تلاش کرده است تا به یک ساختار مناسب و قابل تعمیم برای ارزیابی پس از اجرای پروژه های محرک توسعه در سطح محله دست یافته و اثرات یک نمونه از این پروژه ها را در محله گودال مصلی در بافت تاریخی شهر یزد مورد ارزیابی قرار دهد. پس از استخراج شاخص های ارزیابی در ارتباط با بازآفرینی محله های شهری و پروژه های محرک توسعه از متون معتبر جهانی و تجارب عملی، تحلیل داده های ثانویه مربوط به بلوک های شهری محله گودال مصلی در محیط نرم افزار SPSS21 انجام شده و نتایج نهایی به دست آمده است. به عنوان روش تحقیق در این مقاله، از روش Regression Analysis برای تحلیل اثرات هر شاخص بر هر عامل و از ماتریس ارزیابی اثرات لئوپولد _ مخدوم برای ارزیابی پس از اجرای پروژه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد پروژه دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد به طور متوسط و به ترتیب بر بعد کالبدی، سپس بر بعد سکونتی و نهایتاً بر بعد فعالیتی در سطح محله گودال مصلی اثرات محسوس داشته و این پروژه با ارائه گزینه های اصلاحی به عنوان یک محرک توسعه با اثرات مثبت، قابل تأیید است. همچنین نتایج حاکی از بیشترین ارتباط میان شاخص میزان بومیت با شأن سکونتی بافت، شاخص میزان دسترسی به خدمات با وضعیت محیط مسکونی، شاخص های میزان جمعیت در سن فعالیت و درصد فعالیت کاربری های تجاری با وضعیت فعالیتی و اقتصادی محله بوده و درصد ابنیه نوساز، میزان تراکم جمعیت، میزان اداری بودن و پایداری ابنیه بر تحرک و توسعه کالبدی محله مؤثر است.
تبارشناسی مفهوم و مبانی پارادایمی آینده پژوهی
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی به عنوان یک حوزه بین رشته ای، گسترش سریع و رو به رشدی در ابعاد مکانی، زمانی، پارادایم های فلسفی و روش شناسی تجربه کرده است. اگر چه پایگاه آینده پژوهی مدرن در تاریخ آینده پژوهی غرب قرار دارد ولی اندیشیدن درباره آینده، مقوله تازه ای نیست؛ این مقوله، پدیده ای جهان شمول است که می توان ریشه آن را در دوران پیش از تاریخ بشر نیز جست وجو کرد. در تمامی جوامع شناخته شده بشری، مردم در مورد زمان و آینده تصوراتی دارند، این برداشت ها گرچه گوناگون به نظر می رسند، ولی تأکید متفاوتی بر گذشته و آینده دارند و از حیث پرداختن به جزئیات در سطوح مختلفی قرار می گیرند. اما، به هرحال وجود چنین تصوراتی در تمامی جوامع بشری، واقعیتی انکارناپذیر است. لذا این مقاله با رویکرد تحلیل تاریخی- تبارشناسی به موضوع پرداخته و ضمن تبیین مفهوم آینده پژوهی و پارادیم های فلسفی آن، سنت های فکری، دوره بندی تاریخی تغییرات آینده پژوهی و روش شناسی را مورد بررسی قرار داده است.
تحلیل عوامل موثر بر سرزندگی فضاهای شهری آینده جهت حضورپذیری زنان
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری، به دلیل ساختار کالبدی و کارکرد اجتماعی شان، مهم ترین وسیله در جهت تقویت جامعه ی مدنی به عنوان عرصه ی مشارکت تمامی گروه ها اعم از زنان و مردان هستند. سرزندگی فضاهای شهری از اهیمت بالایی برخودردار است؛ چرا که این فضاها، محلی برای برقراری روابط اجتماعی هستند و بخش مهمی از تجربه زندگی شهروندان را تشکیل می دهند. یکی از عواملی که بر سرزندگی فضاهای شهری آینده تاثیرگذار است حضور زنان در این گونه فضاها است. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر سرزندگی فضاهای شهری آینده جهت حضور بانوان در این فضاها است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی است. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان مرتبط با حوزه سرزندگی شهری و فضاهای شهری است که 50 نفر به عنوان نمونه تحقیق به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPLS بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که شاخص های ایمنی و امنیت، دسترسی، تنوع و جذابیت، عدالت اجتماعی، کارآمدی فضا، کیفیت محیط، آسایش و راحتی، تعامل اجتماعی و حس مکان بر سرزندگی فضاهای شهری آینده جهت حضور فعال زنان موثر است. در بین شاخص های ذکر شده، کارآمدی فضا، تنوع و جذابیت و کیفیت محیط بیشترین تاثیر را بر حضورپذیری زنان در فضاهای شهری آینده دارند. الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند به عنوان یک مدل جهت سنجش سرزندگی فضاهای شهری آینده جهت حضور فعال بانوان در شهرهای کشور مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی عوامل محیطی و کالبدی بر میزان حضور جوانان در معابر شهری مطالعه موردی: خیابان عفیف آباد در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
29 - 44
حوزههای تخصصی:
امروزه پرداختن به موضوع حضور جوانان در فضاهای شهری و ارتباط آن با مؤلفه های معماری بسیار با اهمیت است. دستیابی به نقش این عناصر در افزایش حضور جوانان در معابر، گام مهمی برای کاهش مشکلات جوانان خواهد بود. تقویت حضور جوانان، ضمن ایجاد تعامل با سایر شهروندان، زمینه استفاده از این فرصت ارزشمند به منظور برنامه ریزی اوقات فراغت جوانان و افزایش سرزندگی شهروندان در فضاهای شهری خواهد بود. مهم ترین هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر عناصر کالبدی معماری از جمله فرم و شکل نمای بناهای مجاور معابر شهری، رنگ بدنه ها، نوع کف سازی، مبلمان، تنوع کاربری، محل قرارگیری و شکل باغچه ها و آب نماها و ... بر میزان حضور جوانان در فضاهای شهری و به ویژه معابر است. این تحقیق از نقطه نظر هدف بیرونی از گونه کاربردی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و دیدگاه 400 نفر از شهروندان شامل ساکنان، کسبه و رهگذران، با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته، برداشت شده است. این برداشت ها با استفاده از تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS v.24 اولویت بندی گردیدند. در ادامه با روش تجزیه و تحلیل عاملی، محتوا و بار عاملی پرسش های موجود در هر یک از مؤلفه ها ارائه گردیده است. بر مبنای نت ایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، مهمترین مؤلفه ها از نظ ر پاس خ دهن دگان دسته بندی شد. یافته های تحقیق نشان می دهد، عناصر مبلمان شهری ب ا ض ریب همبس تگی 64/. در مقایسه با مؤلفه های خدمات عمومی و رفاهی، محیطی، ویژگی های عملکردی، مؤلفه های ایمنی و امنیت، تنوع فضایی، کالبدی و مؤلفه های انعطاف پذیری، بیشترین تأثیر را بر افزایش حضور جوانان در خیابان عفیف آباد شیراز داشته اند. همچنین مشخص گردید، توجه به نظافت و پاکیزگی محیط و دسترسی به خدمات عمومی، مهمترین عوامل مورد توجه جوانان حاضر در خیابان عفیف آباد به منظور انگیزه حضور آنان در معابر شهری بوده است.
ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در شهر ابرکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در شهر ابرکوه، است. روش پژوهش براساس هدف، از نوع کاربردی است وبراساس ماهیت، از نوع توصیفی– تحلیلی است که با استفاده از نرم افزار Spss و Excel و روش های آماری از قبیل تحلیل عاملی و رگرسیون، توزیع وتکمیل پرسشنامه (300مورد)، مطالعات پیمایشی شهرابرکوه، مطالعه تاریخی مفهوم کیفیت زندگی و با استفاده از نظریه های گوناگون، به بررسی وضعیت کیفیت زندگی شهروندان در شهر ابرکوه پرداخته شده است. بخشی از یافته های این تحقیق نشان می دهد که: به طور کلی 9/45 درصد شهروندان شهر ابرکوه از کیفیت زندگی راضی و 9/32 درصدازکیفیت زندگی ناراضی بودند و 2/21درصد پاسخگویان نیز در طبقه خنثی قرار گرفته اند. بررسی وضعیت و میزان رضایت از قلمروهای سه گانه محیط فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی درشهرابرکوه ، نشان می دهد؛ درقلمرو «محیط اجتماعی» بالاترین میزان رضایت با ارزش میانگین 73/7 مربوط به سلامت و پایین ترین میزان رضایت مربوط به موفقیت های زندگی شهروندان باارزش میانگین 30/4 است. در قلمرو «محیط فیزیکی» بالاترین میزان رضایت باارزش میانگین 92/6 مربوط به وضعیت خانه و مسکن وکمترین میزان رضایت با ارزش میانگین 72/4 مربوط به مبلمان شهری است. در قلمرو «محیط اقتصادی» بالاترین میزان رضایت با ارزش میانگین 29/4 مربوط به امکانات و خدمات آموزشی و پایین ترین میزان مربوط به فرصت های شغلی با ارزش میانگین 29/3 است.
تحلیل برهمکنش های فناورانه کاربران در فضاهای باز عمومی دانشگاهی در راستای پیاده سازی سایبر پارک های شهری مطالعه موردی: پردیس باغ ملی دانشگاه هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
59 - 73
حوزههای تخصصی:
ظهور دنیای مجازی منجر به خلق فضاها و ایجاد الگوهای رفتاری نوینی در زندگی انسان مدرن امروزی شده است. در همین راستا، سایبر پارک، از طریق هم آفرینی فضاهای باز عمومی و بهره گیری از فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی، فرصت های فراوانی را برای ذی اثران در حوزه تعاملات دیجیتالی (تبادل اطلاعات، انتقال تجارب، به اشتراک گذاری دانش و...) فراهم کرده است. درواقع، سایبر پارک زیست بوم اجتماعی هوشمندی است که در جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار، می تواند با استفاده از افزارهای فناورانه و در بستر طبیعت، نیازها و خواسته های افراد را به ویژه در زمینه آموزش و یادگیری برآورده کند. هدف اصلی این پژوهش، امکان سنجی پیاده سازی سایبر پارک ها از طریق برهمکنش های فناورانه کاربران در فضاهای باز عمومی دانشگاهی است و پردیس باغ ملی دانشگاه هنر به عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شده است. بدین منظور، داده ها به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و سپس با بهره گیری از روش تحلیل کمی و به کارگیری نرم افزار آماری SPSS و نیز به کمک راهبرد پژوهشی مطالعه موردی، تحلیل داده ها انجام شده است. برای ارتقای اعتبار این پژوهش، مطالعه آزمایشی (30 عدد پرسشنامه) اجرا شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که موفقیت در استقرار سایبر پارک درون فضاهای باز عمومی دانشگاهی نیازمند توسعه و تقویت زیرساخت های فناورانه در این مکان و تأمین فضای مناسب (به خصوص محیط طبیعی) برای فراهم شدن امکان حضور افراد برای استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی و به اشتراک گذاری تجارب حاصل از آن ها است. یافته ها به اشتیاق و تمایل بالای ذی اثران (دانشجویان یا کاربران اصلی) به مشارکت در امور مربوط به فضای باز عمومی آموزشی نیز اشاره دارند. همچنین، کیفیت فضای باز عمومی پردیس باغ ملی دانشگاه هنر به شدت مرتبط با امکانات موجود در آن بوده و با زندگی اجتماعی دانشجویان (مرتبط با کاربرد فناوری های اطلاعات و ارتباطات) همبستگی قوی دارد.
بام های سبز هیدروپونیک برای صرفه جویی در مصرف انرژی حرارتی مدارس سبز در اقلیم سرد و خشک ایران: مطالعه قیاسی بین دو نمونه بام سبز هیدروپونیک گسترده و مدولار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدارس سبز نوع جدید مدارس می باشند که در آن ها مصرف انرژی های تجدید پذیرکمتر از مدارس معمولی است. در این مدارس با افزودن پوسته های سبز مانند بام های سبز هیدروپونیک، علاوه برافزایش ارتباط دانش آموزان با طبیعت، میزان مصرف انرژی کاهش پیدا می کند. ازآنجایی که شناخت اولویت انواع این بام ها در اقلیم های مختلف، باعث کارکرد بهینه این بام ها از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی می شود؛ لذا در پژوهش حاضر باهدف پیشنهاد بهترین بام سبز در مدارس سبز از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی حرارتی در اقلیم سرد دو نمونه بام سبز هیدروپونیک مدولار و گسترده به عنوان انواع متداول بام سبزدر مدارس از نظر مقاومت حرارتی و دمای فضای زیر بام بایکدیگر مقایسه شدند، روش پژوهش ترکیبی از دو روش محاسبات عددی پیرامون مقاومت حرارتی هر دو بام و شبیه سازی یک مدرسه سبز استاندار با دو نمونه بام سبز گسترده و مدولار به کمک نرم افزار انرژی پلاس 8 است. در خلال تحقیق، یافته ها حاکی از آن بودند که مقاومت حرارتی بام سبز هیدروپونیک گسترده بیشتر از نمونه بام مدولار است (26506>6/7272)؛ همچنین درجه حرارت فضای زیر این بام در کاربری آموزشی در سرد ترین ماه برابر 9.08 است که تقریبا 6 درجه گرم تر از کاربرد بام سبز مدولار است؛ لذا، بام سبز هیدروپونیک گسترده عملکرد حرارتی بهتری از نمونه مدولار ازنظر صرفه جویی در انرژی برای مدارس سبز در آب وهوای سرد ایران دارد.
بررسی تأثیرات مؤلفه های اجتماعی و محیط نهادی بر توسعه کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی و شناخت نقش عوامل اجتماعی و محیط نهادی بر توسعه کارآفرینی در شهرستان فسا تدوین گردیده است. جامعه آماری تحقیق کلیه افرادی هستند که ظرف 5 سال گذشته در شهرستان فسا در بخش کشاورزی کسب وکار جدیدی را ایجاد نموده اند. چارچوب نظری تحقیق نظریات رابرت پوتنام، فرانسیس فوکویاما در باب شبکه های اجتماعی و نظریه پیوندهای قوی ضعیف مارک گرانووتر و نظریات داگلاس نورث است. همچنین از دیدگاه های دیده بان جهانی کارآفرینی (GEM) به عنوان مبنای نظری برای متغیر وابسته (توسعه کارآفرینی کشاورزی) بهره گرفته شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 288 نفر که با استفاده از نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب گردیده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شده است. اجرای آزمون رگرسیون بین متغیرها نشان داد، متغیر اعتماد اجتماعی (15/.)، پیوند اجتماعی (19./.)، مشارکت اجتماعی (11/.)، حمایت اجتماعی (19/.)، کیفیت قوانین و حقوق مالکیت (19/.)، ثبات سیاسی دولت (20%) و کیفیت خدمات عمومی (64%) بر توسعه کارآفرینی کشاورزی مؤثر می باشند. همچنین آزمون همبستگی پیرسون وجود رابطه بین متغیرهای مستقل فوق و متغیر وابسته توسعه کارآفرینی کشاورزی در سطح 99 درصد را تائید می نماید. رگرسیون چندگانه نشان داد مؤلفه های اجتماعی قادر به پیش بینی (29%) درصد و مؤلفه محیط نهادی (28%) از تغییرات کارآفرینی کشاورزی می باشند. در بین متغیرهای اجتماعی بیشترین تأثیر متعلق به متغیر حمایت اجتماعی و در بین متغیرهای محیط نهادی، متغیر ثبات سیاسی بیشترین توان پیش بینی تغییرات متغیر توسعه کشاورزی را دارا می باشد.
بررسی متغیرهای اثرگذار بر تاب آوری مساکن روستایی در برابر مخاطرات در مناطق دشتی و کوهستانی (مورد شناسی: روستاهای بخش مرکزی قوچان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران به لحاظ وقوع انواع حوادث طبیعی در بین کشورهای نخست دنیا قرار دارد و همه ساله تعداد زیادی از هموطنان بر اثر همین حوادث، خانه و کاشانه خود را از دست می دهند. بر این اساس موضوع ایمن بودن مساکن روستایی و مدیریت درست آن ها در برابر مخاطرات، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی ها است. این تحقیق از نوع کاربردی و از نظر روش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز به دو صورت اسنادی و میدانی (پرسش نامه محقق ساخته) گردآوری شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی متغیرهای اثرگذار بر تاب آوری مساکن روستایی در برابر مخاطرات در روستاهای دشتی و کوهستانی شهرستان قوچان است. جامعه آماری تحقیق حاضر را سرپرستان خانوارهای ساکن در 4 روستای دشتی و 4 روستای کوهستانی تشکیل می دهند. براساس سرشماری سال 1395، ناحیه مورد مطالعه دارای 11712 نفر جمعیت و 3702 خانوار بوده ا ست که با استفاده از فرمول کوکران، 350 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و پرسش نامه ها به نسبت جمعیت هر یک از روستاها، بین خانوارها به صورت تصادفی ساده سیستماتیک توزیع شد. تجزیه و تحلیل و پردازش داده ها با استفاده از آزمون های مختلف در محیط نرم افزاری SPSS انجام شده و برای تهیه نقشه ها نیز از نرم افزار GIS استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون های کای اسکوئر نشان می دهد که بین مؤلفه هایی ازقبیل بهره بالای وام، عدم توان در بازپرداخت آن و... با میزان تاب آوری مساکن روستایی تا سطح اطمینان 99 درصد رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن حاکی از آن است که نداشتن ضامن معتبر، بهره بالای وام و عدم توان در بازپرداخت آن مهم ترین چالش فراروی تاب آوری مساکن هستند. علاوه برآن نتایج به دست آمده از آزمون مان وایتنی و T مستقل نشان می دهند که بین روستاهای نواحی کوهستانی با دشتی در زمینه های متعدد اختلاف معنی داری تا سطح 99 درصد وجود دارند. همچنین نتایج آزمون رگرسیون لوجستیک نشان می دهد که 3 متغیر بررسی شده توانستند 58 درصد از تغییرات متغیر رضایت از امدادرسانی را بررسی کنند و حدوداً 42 درصد باقی مانده مربوط به مؤلفه هایی است که در تحقیق حاضر مورد شناسایی قرار نگرفتند و توسط عوامل دیگری قابل پیش بینی است. بر این اساس دسترسی به مراکز آتش نشانی و کیفیت راه های ارتباطی به خصوص در روستاهای کوهستانی نقش مهمی در امدادرسانیِ به موقع به افراد در صورت وقوع بلایای طبیعی دارد.
ارزیابی توان اکوتوریستی پارک چمران کرج با استفاده از مدلSWOT و ماتریس ذی نفعان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
226 - 234
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی قابلیت های اکوتوریسمی پارک شهید دکتر مصطفی چمران کرج به عنوان یک منطقه تفرجی سرسبز و مدرن نگاشته می شود و تلاش می شود این منطقه به عنوان یک منطقه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اکولوژیکی مورد ارزیابی قرار گیرد. جهت رسیدن به اهداف، در مقاله حاضر از دو الگوی برنامه ریزی راهبردی جهت ارایه راهکارهای مدیریتی استفاده می شود که مدل های SWOT و ماتریس ذی نفعان نام دارند. نتایج نشان داد که نقاط قوت با امتیاز وزنی 3.25، فرصت ها 2.52، نقاط ضعف 94/1 و تهدید ها 1.7 بترتیب در جایگاه های اول تا چهارم قرار گرفتند. سپس با بررسی نمودار وضعیت مدیریت گردشگری برای هرگروه پنج استراتژی مشخص شد که حالت تهاجمی- رقابتی به عنوان موثرترین و پس از آن استراتژی های تنوع بخشی، بازنگری و تدافعی به ترتیب دومین تا چهارمین گروه شناخته شدند. لذا راهبرد تنوع بخشی با عنوان مقابله با تغییر کاربری اراضی درمقابل اصناف با امتیاز وزنی 56 به عنوان مهم ترین اولویت در بکارگیری راهبرد ها مشخص شد.
تحلیلی بر سرزندگی شبانه شهری در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
531 - 555
حوزههای تخصصی:
استفاده بیش از حد برنامه ریزان از فضاهای شهری تنها برای تأمین نیازهایی مانند مسکن و نیازهای اولیه، شهرها را به فضایی سرد و بی روح تبدیل کرده است. فضای شهری در این مفهوم سرزندگی لازم را ندارد و ساکنان شهرها را به افرادی افسرده تبدیل کرده است؛ از این رو برنامه ریزان سعی کرده اند سرزندگی را حداقل در بخش هایی از شهر ایجاد کنند. در این مسیر افزون بر جنبه فضایی، به جنبه زمانی ایجاد فضاهای سرزنده شهری نیز نگاهی داشته اند که از جمله آن تأکید بر ایجاد و توسعه فضاهای سرزنده شبانه شهری است. شکل گیری فضاهایی این چنین در شهرها، جنبه ای فرایندی دارد. بخش هایی از شهرها نیز به دلایل گوناگونی در ساعات مختلف و حتی در شب از تکاپوی ویژه ای برخوردارند. شناسایی چنین فضاهایی می تواند در توسعه سرزندگی شبانه شهری اهمیت فراوانی داشته باشد. شهر رشت به عنوان بزرگ ترین شهر شمال کشور و شهری شناخته شده در سطح ملی به منزله قطب گردشگری، به همراه ویژگی های فرهنگی مردم می تواند جایگاه مناسبی در این مسیر داشته باشد. براین اساس، هدف این پژوهش شناسایی فضاهای سرزنده شبانه شهر رشت و مطالعه ویژگی های این فضاهاست. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر سطح تحلیل در مناطق پنج گانه این شهر بررسی شده است. روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی بوده و برای تحلیل پژوهش از روش میانگین، آزمون ANOVA، تحلیل خوشه ای فضایی چندفاصله ای و بیضی انحراف معیار استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد شهر رشت از نظر فضاهای سرزنده شبانه وضعیت نسبتاً نامطلوبی دارد. همچنین از نظر شاخص های سرزندگی شبانه شهری، در بعد اجتماعی و اقتصادی تفاوت معناداری در مناطق پنج گانه این شهر دیده می شود. از سوی دیگر، فضاهای سرزنده شبانه در این شهر به توزیع خوشه ای نزدیک تر هستند.
تبیین کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهر مطالعه موردی: شهر قاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
31 - 45
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان نیاز اولیه بشر و تأمین کننده حس رضایتمندی او، نقشی اساسی در بهبود کیفیت زندگی بازی می کند. به نظر می رسد هم راستا با انتقاداتی که به پروژه مسکن مهر از سوی صاحب نظران مختلف، وارد است، مسکن مهر، مسکنی باکیفیت پایین تر از حد متوسط انتظار افراد است، ازاین رو کسانی که در آن ساکن می شوند نیز دارای سطح پایینی از کیفیت زندگی می باشند. ازاین رو، هدف این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهرشهر قاین است. در این تحقیق، کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهرشهر قاین در ارتباط با عوامل اقتصادی، امنیت، اوقات فراغت، رضایت از مسکن، سلامت و آسایش، محیطی، مدیریتی، و مشارکت بررسی شده است. رویکرد کلی پژوهش، از نوع پژوهش های کمی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر داده های کتابخانه ای و میدانی می باشد. به منظور توزیع پرسشنامه، نمونه ای به تعداد 250 نفر موردبررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها، با استفاده از شاخص های آمار توصیفی همچون توزیع فراوانی و روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) انجام شده است. به طورکلی نتایج نشان داد عوامل اقتصادی، با ضریب مسیر 633/0، و مؤلفه امنیت با ضریب مسیر 717/0، تأثیر مثبت و معناداری بر کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهر دارد؛ همچنین مؤلفه اوقات فراغت، با ضریب مسیر 524/0، و مؤلفه رضایت از مسکن، با ضریب مسیر 467/0، بر کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهر، تأثیر مثبت و معناداری دارد. مؤلفه سلامت و آسایش نیز، با ضریب مسیر 527/0، و مؤلفه محیطی، با ضریب مسیر 747/0، بر کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهر، تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که عوامل مدیریتی بر کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهر، با ضریب مسیر 668/0، تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ درنهایت مؤلفه مشارکت نیز بر کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهر، با ضریب مسیر 678/0، تأثیر مثبت و معناداری دارد.
تبیین عوامل مؤثر بر سرزندگی فضای عمومی مطالعه موردی: چهارراه ولیعصر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
105 - 123
حوزههای تخصصی:
مفاهیمی که میان رشته ای هستند با توجه به اینکه رویکردهای نظری مختلفی بر آن ها حاکم می باشند، در حوزه های گوناگون تلقی های متفاوت از آن ها می شود. سرزندگی جزء این گونه مفاهیم است که در علوم روان شناسی، جامعه شناسی، جغرافیا، برنامه ریزی و طراحی شهری دیدگاه های نظری و رویه های مختلفی برای آن وجود دارد. این امر لزوم توجه به متغیرهای گوناگون را در فرایندهای ایجاد سرزندگی فضاهای عمومی ایجاب می نماید که در مبانی علمی و رویه های مدیریت شهری، به صورت جامع و با لحاظ نمودن متغیرهای مختلفی که عوامل زیربنایی سرزندگی را تبیین نماید، موردتوجه واقع نشده است. در این راستا سؤال پژوهش حاضر عبارت است از: چه عواملی به صورت زیربنایی و بنیادی بر سرزندگی فضای عمومی مؤثر هستند و چارچوب مدل مفهومی-عملیاتی ایجاد سرزندگی در فضاهای عمومی چگونه است؟ هدف پژوهش، ارائه چارچوب مناسب و کارآمد به منظور بهبود و ارتقاء سرزندگی فضاهای عمومی می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع بنیادی-کاربردی است و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته است. داده های موردنیاز بر مبنای شاخص های مستخرج از ادبیات علمی موضوع و با استفاده از پرسشنامه در محدوده مطالعاتی، که با روش هدف مند انتخاب شده است، گردآوری شده و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی بررسی شدند. پس از محاسبه ماتریس های مختلف تحلیل مذکور، تفسیر و نام گذاری عوامل بنیادی صورت گرفته است. پنج عاملِ 1) کیفیت های محیطیِ کارکردی-فضایی، 2) هنجارهای اجتماعی و زمینه های لازم برای جامعه پذیری (اجتماعی شدن)، 3) درآمد مناسب و رونق فعالیت های اقتصادی، 4) حالت روان، علایق و روحیه فردی، 5) نحوه ادراک و برهم کنش دوستانه شهروندان باهم بر سرزندگی فضای عمومی مؤثر هستند. سهم این عوامل در تبیین واریانس کل متغیرها مجموعاً 3/70 درصد می باشد. درنهایت بر مبنای واریانس تبیین شده هر یک از عوامل، مدل چارچوب مفهومی-عملیاتی مناسب و کارآمد ارائه شده است.