فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۶ مورد.
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
187 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش واکاوی نقش مکان های سوم شهری در کیفیت محیطی شهر اهواز است. این پژوهش با رویکردی کمَی، به روش پیمایشی و متکی بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی در سال 1402 در شهر اهواز انجام شد. جامعه آماری کلیه شهروندان اهوازی (885000 نفر) در سال 1395 می باشند که به وسیله فرمول کوکران تعداد 390 نفر به عنوان حجم نمونه و به صورت تصادفی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون های ANOVA، تحلیل رگرسیون، T تک نمونه ای، تحلیل مسیر و... استفاده شد. یافته ها نشان می دهد، تمامی 10 شاخص بررسی شده بالاتر از میانگین مبنا (3) بودند. همچنین در مدل رگرسیونی مشخص شد، متغیرهای پیش بین حدود (741/0= R2) از واریانس متغیر ملاک (کیفیت محیط) را تبیین می کنند؛ و منطقه 6 (میانگین 08/4) برتری بیشتری نسبت به سایر مناطق 8 گانه اهواز ازلحاظ کیفیت محیطی داشت. نتایج نشان داد؛ کیفیت محیط و میزان رضایت شهروندان اهوازی از مکان های سوم شهری با توجه به فرهنگ بومی ساکنین این شهر، ارتباطی تنگاتنگ با وضعیت مکان های سوم این شهر (با بار عاملی 722/0) دارد.
ارائه الگویی برای کاربست شهرسازی وکالتی جهت توسعه پایدار شهرهای کوچک نمونه موردی : شهرهای کوچک شمال استان همدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بر آن است تا با روشن ساختن ظرفیت های شهرسازی وکالتی در توسعه پایدارشهرهای کوچک، به پی یافتن پاسخ این پرسش بپردازد که مؤلفه های شهرسازی وکالتی در توسعه پایدار شهرهای کوچک کدامند؟ تا برای ارائه راهکارهای اجرایی بهره ببرد. پژوهش حاضر جزء پژوهش های کاربردی و اکتشافی – تبیینی با روش ترکیبی(کیفی-کمی) است. در بخش کیفی از طریق مصاحبه با خبرگان شامل اساتید دانشگاهی و مسئولان اجرایی شهرهای کوچک شمال استان همدان و با استفاده از استراتژی پدیدارشناسی و تاکتیک تحلیل محتوای مصاحبه(تحلیل تم) و نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA 2020 و نرم افزار iMindMap 9 مؤلفه های شهرسازی وکالتی در شهرهای کوچک و نمودار شبکه مضامین ارائه شد. در بخش کمی تحقیق توصیفی و از نوع زمینه یابی است و جهت سنجش نسبت روایی محتوایی و انجام مراحل تکنیک دلفی از آزمون های T تک نمونه ای و ضریب کندال تحت نرم افزار کمی SPSS نسخه 26 استفاده شد و جهت سنجش مطلوبیت برازش الگوی کمی پژوهش از روش تحلیل عاملی تأییدی به کمک آزمون های روایی همگن بودن، روایی همگرا و واگرا و آزمون پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ تحت نرم افزار PLS نسخه 3 انجام شد. نمونه آماری بر مبنای اشباع نظری و تئوریکی بر اساس کدهای استخراجی از مصاحبه با پنل خبرگان و 384 نفر از شهروندان و شهرهای کوچک شمال استان همدان که شامل شهرهای کبودرآهنگ، رزن و دمق انتخاب شد. در پژوهش انجام شده شهرسازی وکالتی با 7 مولفه مالی، مسئولیت پذیری، مشارکتی، توانمندسازی، عدالت، تصمیم سازی و آموزشی معرفی شدند. در بین ابعاد شهرسازی وکالتی، بیشترین میانگین با مقدار 65/3 مربوط به ابعاد مسئولیت پذیری و آموزشی بوده و کمترین میانگین با مقدار 42/3، مربوط به بعد تصمیم سازی بود که در بین نظر عموم مردم با نخبگان و مسئولین تفاوت معنی داری در مولفه های موثر شهرسازی وکالتی، وجود نداشت. باتوجه به نتایج به دست آمده الگوی شهرسازی وکالتی در توسعه پایدار شهرهای کوچک از برازش مطلوبی برخوردار بودند تا با استفاده از این الگوها راهکارهای اجرایی برای کاربست شهرسازی وکالتی جهت توسعه پایدار شهرهای کوچک ارائه شود.
ارائه الگوی رقابت پذیری پایدار در جهان پسا کرونا با رویکرد توسعه گردشگری خلاق (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
53 - 68
حوزههای تخصصی:
کرونا ویروس از هر نظر دنیا را برای همیشه تغییر داده و نقش بسزایی در توقف این تحرک اجتماعی بزرگ(گردشگری)، سفرهای بین المللی، تقاضای گردشگری و صنعت مهمان نوازی داشته است. چنانکه حتی اقتصادهای توس عه یافته و مس تحکم هم از اثرات مخرب ناش ی از مبارزه با این ویروس در امان نمانده اند وآنها نیز به خصوص در بخش های مربوط به خدمات دچار بحران جدی ش ده اند. با این ضرورت، تحقیق حاضر درصدد بازشناسی محرک های موثر بر رقابت پذیری سفر وگردشگری برای دوران پساکرونا خواهد بود. بر این اساس تحقیق حاضر سعی دارد با تلفیق روش مورفول و متاسوات الگوهای رقابت پذیری گردشگری خلاق را در شهر زنجان مشخص سازد. برای این منظور نیز براساس مطالعات اسنادی، کتابخانه ای، میدانی نه عامل در 27 وضعیت شناسایی شده اند که جهت تحلیل وضعیت های آینده از نرم افزار مورفول و متاسوات و برای تعیین الگوهای رقابت پذیری گردشگری خلاق از متاسوات استفاده شده اند. لازم به ذکر است که نمونه مورد استفاده در تحقیق حاضر خبره محور و به میزان (تعداد 15) نفر بوده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که وضعیت آینده گردشگری خلاق در شهر زنجان وضعیت نامطلوب داشته است، در این راستا الگوهای توان یابی رقابت پذیری گردشگری خلاق در این شهر در جهان پسا کرونا به شرح زیر بوده اند: اهتمام به امکانات ارتباط شهر با دیگر استان ها و بهبود خدمات الکتریکی- برقی شهر به عنوان عامل تقلیدناپذیر، توجه به نیروی متخصص و قیمت گذاری مناسب محصولات برای عرضه به گردشگران به عنوان الگوهای متناسب با استراتژی گردشگری، و در نهایت شیوع ویروس کرونا، تحریم های آمریکا و بی توجهی به ذینفعان گردشگری به عنوان تهدید شناسایی شده اند.
شناسایی و اولویت بندی مشکلات فرآیند مدیریت ادعا در پروژه های عمرانی (مورد مطالعه: شهرداری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
119 - 130
حوزههای تخصصی:
پروژه های عمرانی مهم ترین محرک توسعه زیربنایی جوامع هستند که پیشرفت و توسعه در جوامع بشری نیاز به ایجاد و بهره برداری از پروژه های عمرانی را روز افزون ساخته است. اجرای پروژه های عمرانی نیازمند صرف زمان، هزینه و سایر منابع از سوی عوامل ذیربط پروژه می باشد که صرف این منابع خود ایجاد حق و ادعا برای طرفین می نماید. در نتیجه موفقیت پروژه های عمرانی وابستگی شدیدی به حل موثر ادعاها دارد. هدف از انجام این پژوهش شناسایی مشکلات فرآیند مدیریت ادعا در پروژه های عمرانی و عوامل موثر بر آن و رتبه بندی این عوامل بر اساس تکنیک DANP می باشد. پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کمی قرار می گیرد و از نظر هدف کاربردی و از منظر روش توصیفی است. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از ابزار پرسش نامه و نظرات 8 خبره شاغل در پروژه های عمرانی شهر شیراز استفاده شده است. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار Excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، اسناد ادعا با وزن 216/0 به عنوان مهم ترین مرحله از فرآیند مدیریت ادعا شناسایی شد. همچنین عدم نگهداری اطلاعات به صورت مکتوب و سیستم ثبت ناکارآمد هر دو از مرحله اسناد ادعا به ترتیب با وزن 0464/0 و 0439/0 و زمان ناکافی برای تهیه اسناد مربوطه از مرحله اعلان ادعا با وزن 0438/0، به عنوان 3 مشکل اساسی فرآیند مدیریت ادعا شناسایی شدند. بنابر نتایج به دست آمده و مشخص شدن اهمیت مرحله اسناد ادعا و همچنین اهمیت مشکلات این مرحله از فرآیند مدیریت ادعا؛ می بایست توجه بیشتری به این مرحله از فرآیند مدیریت ادعا جهت حل مؤثر ادعاهای مطرح شده در پروژه های عمرانی داشته باشیم. در عین حال نزدیک بودن اوزان به دست آمده نشان از اهمیت سایر مراحل فرآیند مدیریت ادعا در حل ادعا دارد که نباید از آن غافل شد.
مروری بر ادبیات نظری و شناسایی عوامل و معیارهای مؤثر بر رقابت پذیری شهری با رویکرد فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها مفهوم جدید تولید ناخالص منطقه ای رایج شده است. هدف این پژوهش، پس از آشکارسازی مفهوم رقابت پذیری شهری به شناسایی رویکردها و عوامل و معیارهای مؤثر رقابت پذیری شهری در ایران با استفاده از روش فراتحلیل پرداخته است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی، به لحاظ هدف؛ کاربردی و در ارتباط با روش گردآوری اطلاعات، روش های آن کتابخانه ای است. فرآیند ارزیابی و انتخاب در این پژوهش شامل 4 مرحله بررسی عنوان، بررسی محتوای مقالات، بررسی روش و بررسی نتایج پژوهش است که در این پژوهش از الگوی 7 مرحله ای فرا تحلیل سندلوسکی و باروس استفاده شده است. این مقاله از نوع مقاله مروری نظام مند است .(Systemaric Review) رویکرد پژوهش حاضر تحلیل محتوا بوده و با جمع آوری اطلاعات موردنیاز و بررسی عناوین، محتوا، روش و نتایج، تعداد 18 مقاله انتخاب و معیارهای اساسی این مقالات استخراج شده است. نتایج نشان می دهد که در رقابت پذیری شهری، بیشترین تأثیرگذاری را عامل اقتصادی دارد و شهرها باید این عامل را در راستای افزایش رقابت پذیری تقویت کنند که در این راستا می توان به تقویت پیوندهای اقتصادی درون و برون شهرها، ارتقا و استفاده از مزیت های بین شهرها، ارتقا کیفیت بازار کار و ... اشاره کرد یا در راستای عوامل اجتماعی در سطح منطقه می توان به ارتقا تبادل فضایی، ارتقا سطح سرمایه انسانی اشاره کرد.
تجربه ی جریان بازآفرینی فرهنگ مبنا در محله سنگ سیاه، الگویی برای احیاء بافت های تاریخی (مطالعه موردی: محله سنگ سیاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بافت تاریخی هر شهر نه تنها گنجینه ماندگار فرهنگی و هنری آن شهر است، بلکه بخش مهمی از ماهیت آن شهر را در دل خود دارد؛ می توان گفت که حفاظت از این بافت در اصل حفاظت از ماهیت شهر است. در نتیجه تاکنون روش های گوناگونی جهت حفظ و نگهداری این بافت ها ارائه شده است. هدف: هدف از این پژوهش تبیین چگونگی مداخله جریان بازآفرینی فرهنگ مبنا در بافت های ناکارآمد شهری و ارائه الگویی جهت حفاظت پویا از بافت های تاریخی با بهره گیری از دیدگاه های این تفکر است. در این راستا، نه تنها به بررسی رویکردهای موجود در بازآفرینی پرداخته شده، بلکه با تحقیق در مورد یکی از بازآفرینی های موفق در بافت تاریخی شیراز (محله ی سنگ سیاه) الگویی تلفیقی با نگرش فرهنگ مبنا ارائه شده است. روش شناسی تحقیق: برای رسیدن به این هدف از روش های میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است که مهم ترین آنها مطالعه ی اسناد بالادستی، مشاهده در محل و انجام مصاحبه با 17 نفر از افراد دخیل در بازآفرینی محله سنگ سیاه بود. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، محله تاریخی سنگ سیاه در شهر شیراز است. یافته ها: الگوی به دست آمده شامل ده مرحله است که جوانب اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را پوشش می دهد. این مدل نه تنها در نظریه تمام جوانب را پوشش داده، بلکه در عمل نیز کارایی خود را ثابت کرده و به دلیل ماهیت منطعف خود این امکان را فراهم می کند که در سایر شهرها و بافت های تاریخی نیز مورد استفاده قرار گیرد. نتایج: نتیجه این پژوهش را می توان در دو مورد خلاصه کرد. یکی بررسی جوانب بازآفرینی فرهنگ مبنا با هدف کاربری کردن این رویکرد و نجات آن از نگرشی صرفا شعاری در برنامه ریزی شهری. و دیگری ارائه الگویی جهت اجرای روند بازآفرینی فرهنگ مبنا در محلات شهری با رویکردی منعطف و دربرگیرنده ابعاد مختلف.
واکاوی مؤلفه های شکوفایی شهری در ایجاد رضایتمندی سکونتی با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر بررسی رضایتمندی سکونتی ساکنین از مهم ترین موضوعات پژوهشی در رشته های مختلف محسوب شده است. در این راستا آگاهی از رضایتمندی سکونتی در چهارچوب شکوفایی شهری نیازمند ارائه تحلیلی ساختاری از آن در آینده است، تا به وسیله آن بتوان رضایتمندی سکونتی در شهر را افزایش داد. هدف: هدف این پژوهش واکاوی مؤلفه های شکوفایی شهری در ایجاد رضایتمندی سکونتی با رویکرد آینده پژوهی در شهر رشت می باشد. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش انجام، توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش عملی نیز با نظر خبرگان و متخصصان شهر رشت با استفاده از تکنیک دلفی و با بهرهگیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع، صورت پذیرفته است. همچنین با استفاده از نرمافزار میکمک و سناریو ویزارد به تحلیل رضایتمندی سکونتی در چارچوب شکوفایی شهری در شهر رشت پرداخته است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر رشت می باشد. یافته ها: در نهایت 12 عامل کلیدی شناسایی شد و تعداد 28 وضعیت احتمالی برای عوامل کلیدی در نظر گرفته شد. مسولیت پذیری مسئولین و مردم، تولید شهر به ازای هر نفر و دسترسی به خدمات عمومی بیشترین ارزش سازگاری را بین عوامل کلیدی در بهبود وضعیت رضایتمندی سکونتی شهر رشت در چهارچوب شکوفایی شهری دارند. نتایج: رضایتمندی سکونتی در شهر رشت به عوامل اقتصادی و اجتماعی مانند اشتغال، درآمد خانوار، و مشارکت مردم و بخش خصوصی وابسته است. به منظور بهبود این رضایتمندی، سناریوهای آینده پژوهی با تمرکز بر حکمروایی شهری و مشارکت مردمی، به پایداری و ارتقای شرایط سکونتی کمک می کنند.
مجموعه عوامل موثر در خلاقیت (مزیت های رقابتی و ظرفیت های موجود) در راستای دستیابی به برندینگ شهری (مطالعه موردی: شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
79 - 92
حوزههای تخصصی:
در رویکردی نوین به شهر، شهر خلاق به عنوان یک روش راهبردی در عرصه تفکر، برنامه ریزی و اجرای طرح های شهری مطرح شده است. با توجه به تغییرات بسیار عمیقی که در محیط شهر در حال وقوع است، خلاقیت شهری، یک عامل حیاتی در حل بسیاری از مسایل شهر به شمار می رود. در این راستا، هدف پژوهش حاضر؛ شناخت مجموعه عوامل موثر در خلاقیت (مزیت های رقابتی و ظرفیت های موجود) در راستای دستیابی به برندینگ شهری شهر دامغان می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و نوع تحقیق کاربردی است و بر حسب نحوه اجرا از نوع پیمایشی (مشاهده و مصاحبه) می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل (کلیه مدیران ارشد شهرداری، اعضای هیئت علمی گروه جغرافیا، هنر و شهرسازی، شورا های شهر و افراد دارای تجربه در حوزه مدیریت شهری) می باشند که با استفاده از روش دلفی 17 نفر به عنوان حجم نمونه، انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش گرند تئوری (نظریه داده بنیاد)، استفاده شده است. از نتایج مصاحبه با افراد متخصص و کارشناس جهت بررسی ظرفیت های موجود و مزیت های رقابتی با استفاده از روش تئوری زمینه ای، 42 مفهوم و 7 مقولهی (تصویرسازی، تدوین سند و برنامه راهبردی و جامع، شناسایی ارزشمند بودن مزایای رقابتی و ظرفیت های موجود، توسعه زیرساخت ها، نوآوری، باززنده سازی شهری، مدیریت یکپارچه شهری)، استخراج شد. از نتایج مصاحبه با افراد متخصص و کارشناس جهت بررسی ظرفیت های موجود و مزیت های رقابتی با استفاده از روش تئوری زمینه ای، 42 مفهوم و 7 مقولهی (تصویرسازی، تدوین سند و برنامه راهبردی و جامع، شناسایی ارزشمند بودن مزایای رقابتی و ظرفیت های موجود، توسعه زیرساخت ها، نوآوری، باززنده سازی شهری، مدیریت یکپارچه شهری)، استخراج شد.
ارزیابی توسعه شهری از منظر سیاستگذاری عمومی با تاکید بر نقش شورای اسلامی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
107 - 120
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارزیابی توسعه شهری از منظر سیاستگذاری عمومی با تاکید برنقش شورای اسلامی شهر شیراز (با تاکید بر دوره پنجم شورا) انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت و هدف، از نوع کاربردی و از حیث روش توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات تحقیق حاضر آمیزه ای از روش های کتابخانه ای و روش میدانی است. جامعه آماری تحقیق عبارتست از مدیران و سرپرستان بخش های مختلف شهرداری شیراز (خبرگان اجرایی) و اساتید دانشگاهی آشنا به موضوع تحقیق (خبرگان دانشگاهی) که از آن نمونه گیری به شیوه تصادفی بعمل آمد. ضمنا برای مشخص کردن حجم نمونه نیز از جدول مورگان استفاده گردید. همچنین ابزار جمع آوری داده، پرسشنامه محقق ساخته است که سوالات آن براساس بررسی و بازنگری تحقیقات داخلی و خارجی تدوین شده که مشتمل بر 3 بخش: بررسی متغیرهای جمعیت شناختی، ارزیابی سیاستگذاری شورای اسلامی شهر (مشتمل بر 23 سوال در 5 بعد) و بخش سوم پرسشنامه ارزیابی توسعه شهری (مشتمل بر 33 سوال در 5 بعد) است که پس از تایید روایی و پایایی برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. پس از تکمیل پرسشنامه ها، اطلاعات موجود در آن، کدگذاری و با استفاده از نرم افزار های آماری SPSS و SmartPLS در سطح معناداری 5 درصد مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مدل تحقیق نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد، فرضیه اصلی تحقیق یعنی سیاستگذاری شهری با تاکید بر نقش شورای اسلامی شهر شیراز موجب توسعه شهری شیراز گردیده است و فرضیات 5 گانه فرعی مرتبط با این فرضیه مورد تاییدند. همچنین یافته ها در سطح اطمینان مذکور نشان داد اثرکلی متغیر سیاستگذاری شهری با تاکید بر نقش شورای اسلامی شهر بر توسعه شهری 899/0 است که نشان دهنده تاثیر بسیار خوب این مدل در تببین واریانس متغیر ارزیابی توسعه شهری است.
آینده نگری روند تحولات و راهبردهای مدیریت رشد سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با مرور چند دهه تلاش برای کنترل، کاهش و ساماندهی اسکان غیررسمی، شاهد آن هستیم که نه تنها مسئله حاشیه نشینی به سطحی قابل قبول نرسیده بلکه آمارها حاکی از شیوع و عمیق تر شدن آن در کشور است. حاشیه نشینی تنها یک معضل اجتماعی تلقی نمی شود بلکه عاملی است که خاصیت انباشتی داشته و بازتولید کننده انواع آسیب ها و مسائل اجتماعی است برون رفت از آن نیازمند ملاحظات پیچیده ای است. هدف: این پژوهش به شناسایی عوامل و متغیرهای شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی پرداخته است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی و با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی و با استفاده ترکیبی از مدل های کمی و کیفی این رویکرد انجام گردید. برای انجام این پژوهش، از تکنیک پویش محیطی و دلفی جهت استخراج عوامل اولیه مؤثر بر روند آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر مراغه استفاده گردید. اطلاعات پرسشنامه ها از طریق 23 نفر از کارشناسان سازمانی، اساتید دانشگاهی به دست آمد و عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر مراغه با استفاده از اطلاعات گردآوری شده در پرسشنامه ها در نرم افزار Micmac، شناسایی گردید و از روش سناریونویسی و نرم افزار Vensim برای تدوین سناریوهای مختلف جهت رسیدن به سناریوهای مطلوب استفاده گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه واقع در استان آذربایجان شرقی به عنوان قلمرو جغرافیایی پژوهش انتخاب شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که 48 عامل در 4 حوزه مختلف (اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و کالبدی) استخراج شدند. میزان تأثیرگذاری عوامل و درجه پرشدگی ماتریس نشان می دهد که عوامل در بیش از 92 درصد بر یکدیگر تأثیرگذار بوده اند. بنا به نظر متخصصان سه متغیر وضعیت کلان اقتصادی، نرخ بیکاری و میزان سرمایه گذاری دولت تأثیر مؤثری در شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی داشته است. نتایج: با توجه به وضعیت نیروهای کلیدی و تأثیرگذار چهار سناریو برای آینده اسکان غیررسمی در شهر مراغه ارائه شد که در نهایت سناریوی اول که سناریوی مطلوب بود، راهبردهایی که در این راستا شکل خواهند گرفت، ارائه داد: سیاست های توازن منطقه ای، مدیریت شهری و منطقه ای واحد و یکپارچه، سیاست های باز توزیعی، فقرزدایی.
بازآفرینی بافت فرسوده شهری با رویکرد حکمروایی خوب (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در کشورمان، بخش قابل توجهی از بافت قدیمی شهرها که غالبا هسته ی اولیه و اصلی آن هارا تشکیل می دهند در روند شتاب آلود شهرنشینی و برنامه های توسعه شهری مورد بی توجهی قرار گرفته و به بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری تبدیل شده اند موضوع مورد بررسی این پژوهش بازآفرینی بافت فرسوده شهر ساری با رویکرد حکمروایی خوب شهری است و در آن تلاش شده است به این سوال پاسخ داده شود که شهر ساری به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری چگونه است و چگونه می توان با استفاده از این رویکرد به بازآفرینی بافت فرسوده شهری اقدام نمود. هدف: هدف این پژوهش،بازآفرینی بافت های فرسوده شهر ساری با رویکرد حکمروایی خوب است. روش شناسی تحقیق: ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی است. در روش کتابخانه ای از ابزارهایی نظیر، مقاله ها، آمارنامه ها، جداول آماری و ...استفاده شده است و در روش میدانی از مشاهده مستقیم، و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. این اطلاعات وارد نرم افزار SPSS شده و به وسیله آزمون های آماری ( توصیفی- استنباطی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین با استفاده از نرم افزارSmart PLS مدل معادلات ساختاری پژوهش تنظیم گردید. قلمروجغرافیایی پژوهش: شهرساری مرکز استان مازندران و شهرستان ساری است. این شهر با جمعیتی حدود 347 هزار نفر در میان 30 مرکز استان در رتبه بیست و سوم کشوری جای گرفته است (مرکز آمار ایران،1395). شهر ساری دارای چهار منطقه (بافت قدیم، منطقه یک، منطقه دو، منطقه سه) می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد بیش از 50 درصد فراوانی پاسخ ها به وضعیت شاخص های حکمروایی خوب و بازآفرینی پایین تر از حد متوسط بوده که حاکی از وضعیت نامطلوب این شاخص ها در بافت فرسوده شهر ساری می باشد. نتایج: نتایج نشان می دهد بین حکمروایی خوب و بازآفرینی بافت فرسوده در شهر ساری رابطه معناداری وجود دارد و سه شاخص عدالت گرایی، قانون گرایی و اجما ع گرایی بیشترین تاثیر را بر بازآفرینی بافت فرسوده شهرساری داشتند.
بررسی جاذبه های بوم شناسی مناطق حفاظت شده اطراف تهران با تأکید بر ظرفیت تحمل گردشگری، نمونه موردی: ورجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع صنعت گردشگری و اولویت دادن به منافع اقتصادی در مناطق حفاظت شده اطراف تهران، اصول توسعه پایدار را به زیر پا نهاده و فشار روزافزونی را بر محیط زیست به دنبال دارد ازاین رو به منظور کاهش این فشار، محاسبه ظرفیت برد مناطق گردشگری به عنوان راهکار کلیدی توصیه می شود. هدف اصلی در این پژوهش تعیین ظرفیت برد گردشگری در منطقه حفاظت شده ورجین به جهت نزدیکی به پایتخت و با برخورداری از طبیعت کم نظیر از جاذبه های بوم شناسی است. روش انجام پژوهش در پژوهش حاضر، پیمایشی و از نوع توصیفی -تحلیلی است. داده های مورد نظر از طریق مصاحبه با محیط بانان، آمار آب و هوایی از ایستگاه سینوپتیک لواسان و با بهره گیری از نرم افزار GIS جهت نمایش موقعیت و توپوگرافی منطقه جمع آوری شد. تعیین ظرفیت برد، با روش TCC به عنوان ابزار کمی در سه سطح فیزیکی، واقعی و مؤثر محاسبه گردید. جهت تعیین ظرفیت برد گسترده، جاذبه های بومشناسی، نظیر بازدید از حیات وحش، منابع آب و همچنین کوهنوردی انتخاب و ظرفیت برد جاذبه های طبیعی مورد نظر بر اساس (نفر/هکتار/روز) تعیین و سپس با استاندارد جهانی Baud-Bovy مقایسه گردیدند. برآورد ظرفیت های برد مؤثر در هر سه جاذبه گردشگری مشخص کرد که محاسبات انجام شده، کم تر از 5 نفر در هر هکتار بوده و با استاندارد جهانی مرتبط با طبیعت (بادباوی و لاوسون) مطابقت دارد. نتایج حاصل از پژوهش مذکور بیانگر ظرفیت برد مناسب جهت توریسم گسترده و جذب گردشگر در منطقه حفاظت شده ورجین می باشد.
باززنده سازی مراکز محله های سنتی براساس مفاهیم نظریه ساختارهای زنده الکساندر، مطالعه موردی: محله حکم آباد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
141 - 162
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تدوین راهنمای طراحی برای مدیران اجرایی در حوزه باززنده سازی شهری بر مبنای نظریه ساختار زنده کریستوفر الکساندر اجرا گردید. حکم آباد ، یکی از محلات سنتی شمال غربی تبریز می باشد ، مرکز ساختارمند و چهار میدان تاریخی آن به عنوان مرکز زنده واجد ارزش بود که امروزه ، به دلیل تحولات دوره مدرن ، در حلقه ای از فضاهای ناکارآمد احاطه گردیده است و «ساختار زنده» آن تضعیف شده است و باززنده سازی آن ضرورت می یابد. مطالعه حاضر با روش توصیفی -تحلیلی مبتنی بر رویکرد کیفی انجام شد ، با تبیین مفاهیم نظریه ساختار زنده ، شاخص های تحقیق استخراج شد و با توجه به راهبرد مطالعه که به صورت نمونه موردی می باشد ، بسط و ارزیابی شاخص های استخراج شده در نمونه موردی مطالعه یعنی مرکز محله حکم آباد مورد مطالعه قرار گرفت. رویکرد متفاوت این مطالعه در مقایسه با مطالعه های پیشین در این است که نوشتار حاضر به دنبال بسط «اصول نظریه ساختار زنده» به عنوان راهکارهای طراحی در حوزه «باززنده سازی محلات سنتی» می باشد که تاکنون موضوع مطالعه نبوده است. نتایج حاصل بیانگر موفق بودن بسط اصول «مقیاس های مختلف» ، «مراکز نیرومند» ، «مرزها» ، «تکرار متناوب» ، «فضای معین» ، «شکل خوب» ، «تقارن موضعی» ، «انسجام و ابهام عمیق» ، «تضاد» ، «درجه بندی» ، «ناهمگونی» ، «پژواک» ، «فضای خالی» ، «سادگی و آرامش درونی» ، «جدایی ناپذیری» ، در تقویت کیفیت حیات در مرکز محله می باشد.
تحلیل شبکه ای دانش تغییر کاربری اراضی برای امنیت غذایی و توسعه پایدار مناطق پیرا- شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
101 - 120
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری زمین، به ویژه در مناطق حاشیه شهری، یک چالش محیط زیستی مهم است که با پیامدهایی مانند کاهش امنیت غذایی و عدم تعادل در توسعه پایدار همراه است. درحالی که مطالعات متعددی در این زمینه انجام شده است، یک مرور فراگیر و شبکه ای از این مطالعات وجود ندارد. هدف این تحقیق تحلیل شبکه دانش تغییر کاربری اراضی با استفاده از تحلیل شبکه دانش برای شناسایی شکاف های تحقیقاتی و ترسیم مسیرهای تحقیقاتی آینده است. این مطالعه 1491 مقاله مرتبط با تغییر کاربری اراضی را از پایگاه داده اسکوپوس جمع آوری و تجزیه وتحلیل کرد. در ادامه، شبکه دانش این مقالات با استفاده از نرم افزار VOSviewer تصویرسازی شد. یافته ها نشان می دهد که تعداد مطالعات پژوهشی در این زمینه بین سال های 1991 تا 2003 بسیار محدود بوده است. از سال 2009 تا 2016 سرعت آن افزایش یافته و تا سال 2024 به تدریج بر عمق این پژوهش افزوده شده است. خوشه بندی اصطلاحات امنیت غذایی و استفاده از زمین را در هسته شبکه نشان داد که از اهداف توسعه پایدار حمایت می کند. این تحقیق نشان می دهد که دانش تغییر کاربری اراضی با علوم محیطی، کشاورزی و اجتماعی درهم تنیده است. این مطالعه با ارائه یک نمای کلی از شبکه دانش تغییر کاربری اراضی نشان می دهد که این حوزه تحقیقاتی در حال رشد و توسعه است. بااین حال، هنوز نیاز به تحقیقات بیشتر در زمینه های خاص مانند نوآوری های نظری و همکاری های جهانی وجود دارد.
ارزیابی شاخص های مؤثر بر مشارکت شهروندان در امور شهری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشارکت شهروندان در روند تصمیم گیری شهری یکی از عناصراصلی توسعه همه جانبه شهری بوده که نقش مهمی در ایجاد تعادل شهری ایفا نماید . هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی شاخص های مؤثر در مشارکت شهروندان در امور شهری با رویکرد مدلسازی است. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. که از نظرات 30 نفر از متخصصین این موضوع با استفاده از روش دلفی شناسایی شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات 6 عامل به عنوان عوامل تأثیرگذار قوی مشارکت شهروندان در امور شهری از مدلسازی تفسیری - ساختاری ISM و سپس با نرم افزار میک مک و نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه شهر کرمانشاه است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میزان اثرگذاری شاخص شفافیت نسبت به سایر عوامل تأثیرگذاری بیشتری داشته است. همچنین نتایج نشان داد که شاخص های شفافیت، پاسخگویی، کارایی و مشارکت مندی و شاخص های عینی جز متغیرهای پیوندی هست که از قدرت نفوذ و وابستگی بالایی برخوردارند ولی شاخص شفافیت و پاسخگویی به سمت عوامل کلیدی سوق دارند و در مرز بین شاخص های پیوندی و کلیدی قرار دارند که از قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی برخوردارند و بیشترین تاثیر بر امور شهری می گذارد و همچنین شاخص های ذهنی از قدرت نفوذ ضعیف، ولی وابستگی بالایی برخوردار است و بیشترین تأثیر را از عوامل کلیدی و پیوندی می پذیرد. و در نهایت به ارائه پیشنهادها برای توسعه مشارکت شهروندان در امور شهری در شهر کرمانشاه پرداخته شده است. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد از بین شاخص های تاثیر گذار بر مشارکت شهروندان در امور شهری شاخص شفافیت و پاسخگویی بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند و شاخص عینی دارای وضیعت نامطلوبی می باشد. به همین منظور مسئولین و برنامه ریزان شهری باید توجه ویژه ای به شاخص های عینی داشته باشند.
روستا شهرها و نقش آن ها در پایداری سکونتگاه های پیرامونی (مورد مطالعه: شهر توحید)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روستا شهرها، از موفق ترین نمونه های سکونتگاهی هستند که تأثیر بسزایی در راستای رفع ناموزونی های منطقه ای و نابرابری های ناحیه ای دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی و سنجش نقش شهر کوچک توحید در توسعه ی پایدار سکونتگاه های ناحیه ای است، این پژوهش از نظر هدف کاربردی - نظری و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی و از مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی استفاده گردیده است. جامعه آماری پژوهش برابر با (374) نفر تعیین و برآورد شده است. برای انتخاب نمونه های آماری از روش نمونه گیری تصادفی ساده و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون T تَک نمونه ای و آزمون فریدمن با نرم افزار SPSS و تحلیل تراکم جمعیتی (Kernel density) از نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. نتایج تحلیل آزمون های آماری جهت بررسی تأثیر و نقش شهر کوچک توحید در ابعاد پایداری سکونتگاه های حوزه نفوذ نشان داد که بعد مدیریتی با (34/3) دارای بالاترین امتیاز و شاخص های اجتماعی – فرهنگی با (61/2 ) دارای کمترین امتیاز می باشد. یافته های پژوهش نشان از ارتباط مستقیم و معنادار بین ابعاد توسعه می باشد. در نهایت نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد، مؤلفه های چهارگانه مورد مطالعه با سطح معناداری کمتر از 05/0، بر تقویت شهر توحید در راستای تقویت توسعه ناحیه ای اثرگذار می باشند. بر اساس تحلیل فضایی (تراکم جمعیتی) به عمل آمده بین عوامل جغرافیایی از قبیل دوری و نزدیکی و میزان رابطه با شهر رابطه ی معناداری وجود دارد. یعنی روستاهایی که در فاصله نزدیک تری از شهر واقع شده اند رابطه بیشتری با شهر داشته درنتیجه تمرکز جمعیت در آن ها بیشتر و پایداری آن ها بیشتر و برعکس نیز صادق است. باید گفت شهرهای کوچک مخصوصاً در ارتباط با سکونتگاه های پیرامونی، تأثیرات عمدتاً مثبت و بعضاً منفی مختلفی را در ابعاد گوناگون بر نواحی پیرامونی بر جای می گذارند که در این پژوهش به آن پرداخته شده است.
تحلیل محرک های کلیدی اثرگذار بر مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست شهری با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهرکرد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مشارکت شهروندی یکی از عوامل اساسی در موفقیت طرح های شهری است وسیله ای است برای دستیابی به اهداف توسعه انسانی و یک ارزش مستقل در توسعه جوامع شهری به حساب می آید. میزان مشارکت شهروندان بستگی به عوامل و متغیرهای گوناگونی ازجمله بنیان های اجتماعی، آگاهی شهروندی، رضایت شهروندان و ... دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی محرک های اثرگذار بر مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست شهری در شهرکرد است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی توصیفی_تحلیلی است به نحوی که ابتدا با روش دلفی عوامل شناسایی و پس از اعتبار بخشی آن توسط کارشناسان در قالب پرسشنامه میک مک مورد ارزیابی قرارگرفته است و برای این کار از روش های اعتبارسنجی در تطبیق داده ها با رویکرد آینده پژوهی توسط خبرگان و کارشناسان شهری کمک گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که از بین شاخص های ۲۳ گانه، توجه به فرهنگ سازی و افزایش آگاهی شهروندان در حفظ محیط زیست (رضایت عمومی جامعه، افزایش آگاهی های عمومی، کاهش تضادهای بین رشد اقتصادی و امنیت زیست محیطی، انتشار فرهنگ حفظ محیط زیست و...) و توجه به موضوع مشورت و مشارکت شهروندان در حفظ محیط زیست (اطلاع رسانی به مردم، استقبال شهرداری از مشارکت، ارائه پیشنهادها و نظرات به مدیران شهری، مدنظر قرارداد افکار عمومی و...) به عنوان محرک کلیدی در اولویت قرار گرفت و پس از آن برخورداری از دانش محیط زیستی، اطلاع از مفهوم توسعه پایدار، حقوق محیط زیست، مکان یابی صنایع و استاندارهای زیست محیطی، افزایش آگاهی های محیط زیستی شهروندان از طریق رسانه ها (آگاهی از وظایف و حقوق خود در قبال محیط زیست، آگاهی از وظایف و حقوق محیط زیست، ارتقای کیفیت محیطی، تقویت اخلاق زیست محیطی و...) و توجه به موضوع حفاظت و استفاده پایدار از منابع در شهرها (کاهش مداخلات انسانی مخرب، حفظ منافع نسل های آینده، آسیب شناسی برنامه های توسعه و...) می تواند بستری مناسب برای ارتقای مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست شهری شهرکرد فراهم نماید.
ارزیابی الگوی زیست پذیری حمل ونقل پاک با تأکید بر شاخص های دسترسی پذیری (مطالعه موردی: منطقه ۸ شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
38 - 53
حوزههای تخصصی:
امروزه عوامل متعددی در زیست پذیری یک مکان تأثیر دارند که ازجمله آن ها می توان به سیستم حمل ونقل اشاره کرد. فقدان برنامه ریزی راهبردی در حوزه حمل ونقل شهری منجر به تکرار سرمایه گذاری های مشترک در بخش زیرساختی و ناهماهنگی و ناسازگاری سیستم حمل ونقل شهری شده است. هدف اصلی این پژوهش تبیین الگوی زیست پذیری حمل ونقل پاک منطقه ۸ شهر تهران با تأکید بر شاخص های دسترسی پذیری است. این پژوهش ازنظر روش انجام تحقیق، توصیفی – تحلیلی است که به دلیل کاربردپذیر بودن یافته ها در تدوین نقشه و رویکرد زیست پذیری در برنامه ریزی شهری، در هدف جنبه کاربردی است. در این تحقیق از تکنیک DEMATEL و نظرات 15 نفر از کارشناسان برای شناسایی روابط بین معیارها استفاده گردیده و از نتایج آن در تشکیل ساختار شبکه و روابط بین معیارها در مدل فرآیند تحلیل شبکه – فازی برای وزن دهی به معیارها و نرمال سازی در نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شد. نتایج پهنه بندی الگوی زیست پذیری حمل ونقل پاک منطقه هشت شهر تهران نشان داد که محله های کرمان، دردشت و تهرانپارس به ترتیب با اختصاص ضرایب زیست پذیری حمل ونقل پاک 0.77، 0.55 و 0.52 بیشترین میزان پهنه های زیست پذیری حمل ونقل پاک را به خود اختصاص داده اند. محلات هفت حوض، فدک و مدائن هر یک به ترتیب با اختصاص ضرایب 0.48، 0.43 و 0.35 جایگاه دوم زیست پذیری حمل ونقل پاک را به خود اختصاص داده اند. ازاین رو می توان گفت که مناطق مذکور پتانسیل و قابلیت بیشتری در اجرای طرح حمل ونقل پاک را در میان سایر محلات به خود اختصاص داده اند. کمترین میزان زیست پذیری برای محله مجیدیه محاسبه شده است.
کاربرد شبکه های عصبی مصنوعی در مدل سازی توسعه کالبدی شهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه توسعه کالبدی شهرها به صورت روزافزون در حال افزایش است. مدیریت صحیح این توسعه از جهات گوناگون در زمره مسائل مهمی است که باید مدنظر قرار بگیرد. روش های متعددی برای پیش بینی و تعیین جهت توسعه شهری وجود دارد که یکی از این روش ها در تعیین مناطق مناسب، روش مبتنی بر شبکه های عصبی است. هدف تحقیق: هدف این پژوهش مدل سازی توسعه شهر رشت طی بیست سال اخیر و پیش بینی جهات توسعه این شهر تا سال 2032 می باشد. روش شناسی تحقیق: با استفاده از تصاویر ماهواره ای ETM+ لندست 7 و8 سال های 2002، 2012 و 2021 شهر رشت و با نرم افزار GIS تصاویر با ترکیب باندی مناسب آماده و سپس با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) تصاویر طبقه بندی شده اند. شاخص های در نظر گرفته شده برای مدل همسایگی مناطق شهری، فاصله از نقاط شهری، فاصله تا مناطق مرکزی شهر و فاصله تا خیابان ها و راههای اصلی می باشند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر رشت، مرکز استان گیلان و در ۴۹ درجه و ۳۵ دقیقه و ۴۵ ثانیه طول شرقی و ۳۷ درجه و ۱۶ دقیقه و ۳۰ ثانیه عرض شمالی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد و مساحت آن حدود ۱۰۲۴۰ هکتار می باشد. یافته ها: در این مدل در حالت آموزش مرحله اول (ورودی اعمال چهار شاخص بر تصاویر سال 2002)، شبکه 104 تکرار انجام داد و کمترین میزان خطا که با معیار آنتروپی متقاطع ارزیابی می شود در تکرار 98ام برابر با 058526/0 گردید. در مرحله دوم ورودی مدل اعمال چهار شاخص بر روی تصاویر 2012 بوده که کمترین میزان خطا 076657/0 ارزیابی شد. نتایج: در مجموع مدل توانسته است برای پیش بینی توسعه شهر رشت در سال 2012، 9/95 درصد و برای سال 2021، 8/93 درصد برآورد درستی داشته باشد که این عددها می تواند قابل قبول باشد. خطای مدل در این بخش اول 1/4 درصد و در بخش دوم 2/6 درصد بوده است. با بررسی دوره بیست ساله روند توسعه کالبدی، جهات توسعه شهر رشت در سال 2032 پیش بینی شد.
تحلیل رابطه متغیرهای زمینه ای و تحرک اجتماعی بین نسلی مهاجرین افغانستانی در شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث مهاجرت و تحرک اجتماعی افراد در مقیاس اجتماعی کشور میزبان و مسائل مربوط به آن از اهمیت زیادی در برنامه ریزی شهری برخوردار است و از آن جهت مهم است که نابرابری های ساختاری جامعه بدون مطالعه تحرک اجتماعی شناخته نخواهد شد و یکی از مسائلی که مهاجران با آن مواجه هستند تحرک اجتماعی بین نسلی می باشد، هدف پژوهش حاضر ارزیابی رابطه متغیرهای زمینه ای و تحرک اجتماعی بین نسلی مهاجرین افغانستانی در شهر کاشان است. روش پژوهش- توصیفی تحلیلی می باشد، حجم نمونه با استفاده از نرم افزار SAMPLE POWER با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد 150 نفر نمونه از جمعیت 20 هزارنفری مهاجران افغانستانی شهر کاشان محاسبه گردید. تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی داده ها و مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید. نتایج نشان داد بین متغیرهای زمینه ای و شاخص های تحرک بین نسلی مهاجران افغانستانی در شهر کاشان 84/0 رابطه معناداری وجود دارد. از بین متغیرهای زمینه ای عامل تحصیلات بیشترین بار عاملی را با وزن 60/0 و در میان شاخص های تحرک بین نسلی عامل سرمایه فرهنگی نهادینه شده بیشترین بار عاملی را با وزن 98/0 و عامل های سرمایه فرهنگی تجسم یافته و عینیت یافته به صورت مشترک با بار عاملی 84/0 می باشند و عامل های اعتماد اجتماعی و تقدیرگرایی نیز با بارهای عاملی 30/0 و 24/0 در مرتبه های بعدی قرارگرفته اند. بنابراین پس از تحلیل جزئی تر یافته ها مشخص گردید که جهت ارتقاء تحرک اجتماعی مهاجرین افغانستانی نقش تحصیلات و افزایش سرمایه فرهنگی می تواند موثر باشد.