فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
51 - 69
حوزههای تخصصی:
ازجمله مهم ترین راه های درآمدزایی و برون رفت از مشکلات اقتصادی درصحنه های بین المللی، ملی، منطقه ای، ناحیه ای و محلی تقویت صنعت گردشگری و توجه ویژه به آن است. کلان شهر مشهد، به دلیل وجود بارگاه مقدس امام رضا (ع) و دارا بودن جاذبه های متنوع دیگر، پتانسیل و ظرفیت قابل توجهی در جذب گردشگران دارد. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی عوامل مقصد محور مؤثر برجذب و مدت اقامت گردشگر در شهر مشهد می باشد که به منظور دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی با استراتژی داده بنیاد بهره گرفته شده است. بدین ترتیب که نظرات خبرگان در ارتباط با عواملی که می توانند بر گرایش و طول مدت اقامت گردشگران در شهر مشهد مؤثر باشند، طی مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شده سپس به کمک روش داده بنیاد، مفاهیم، کدهای باز و مقوله های مرتبط استخراج و استنباط گردید. پس از انجام دوازده مصاحبه و بررسی و تفسیر داده ها، 34 مقوله فرعی در قالب 7 مقوله اصلی استخراج گردید و اشباع نظری حاصل شد. نتایج نشان می دهد که عوامل «قانونی و دولتی» (مدیریت یکپارچه، تدوین و اجرای قوانین حامی گردشگر، عوامل ایدئولوژیک و روابط بین المللی، ثبات حاکمیت و امنیت ملی، استقرار و توسعه دولت الکترونیک)، «مدیریتی» (مدیریت فضای کالبدی شهر، توجه به مبلمان شهری، مدیریت تصویر برند مقصد، مدیریت ترافیک، سوغات، توسعه سرمایه گذاری پایدار)، «رفاهی» (اقامت و اسکان، تسهیلات حمل ونقل، خوراک، رویدادها، مراکز تجاری و بازارهای محلی، ایمنی و امنیت، تبدیل ارز و سهولت خرید، راهنمای گردشگر، بهداشت و درمان)، «زیرساختی» (مسیرهای دسترسی به مقصد و جاذبه های آن، زیرساخت های گردشگری و فضاهای سرگرمی و تفریحی، پایگاه های داده و اطلاعات، امکانات ارتباطی و مخابراتی)، «اقتصادی» (هزینه های گردشگری، تسهیلات مالی گردشگری)، «فرهنگی اجتماعی» (اعتماد اجتماعی، نگرش جامعه میزبان، تعامل جامعه میزبان) و «بازاریابی» (آموزش، هوشمند سازی، آگاهی رسانی و تبلیغات برای گردشگران، آگاهی رسانی و تبلیغات برای سرمایه گذاران، تحقیقات) به عنوان عوامل مقصد محور بر گرایش و طول مدت اقامت گردشگر در شهر مشهد تأثیر دارند.
تحلیلی بر نمونه گیری در پژوهش های کمّی مبتنی بر پیمایش برنامه ریزی شهری (مطالعه موردی: نشریه پژوهش و برنامه ریزی شهری در سال 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
207 - 230
حوزههای تخصصی:
نمونه گیری یکی از عناصر روش شناسی پرکاربرد در پژوهش های کمّی برنامه ریزی شهری در دهه های اخیر بوده است که به دلیل نقش بسزای آن در کیفیت و اعتبار پژوهش، تحلیل و ارزیابی فرایند طراحی، اجرا و گزارش آن بر اساس اصول و قواعد نظریه نمونه گیری ضروری و حائز اهمیت به نظر می رسد. در این راستا، پژوهش حاضر با انتخاب مقالات پیمایشی مبتنی بر نمونه گیری کمّی منتشر شده در شماره های 36 و 37 نشریه پژوهش و برنامه ریزی شهری در سال 1398 به عنوان نمونه موردی، به روش کیفی و تحلیل محتوا به ارزیابی گزارش روش نمونه گیری آن ها پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از مجموع مقالات مورد بررسی، نحوه توضیح و گزارش معیارهای «ذکر تعداد نمونه» با گزارش 100 درصدی (80 درصد گزارش دقیق و کامل و 20 درصد گزارش ناقص و مبهم)»، «تعریف جامعه آماری» با 90 درصد گزارش (40 درصد گزارش دقیق و کامل و و 50 درصد گزارش ناقص)، «روش محاسبه حجم نمونه» با 80 درصد گزارش (50 درصد گزارش دقیق و کامل و 30 درصد گزارش ناقص در وضعیت خوب و یا نسبتاً قابل قبولی بوده است؛ ولی معیارهای«چارچوب نمونه گیری (با 100 درصد عدم گزارش)»، «روش نمونه گیری (40 درصد عدم گزارش و 60 درصد گزارش ناقص، مبهم و یا اشتباه)»، «تعیین شیوه دسترسی به اعضای نمونه (80 درصد عدم گزارش)» در وضعیت بدتری قرار داشته اند. درنهایت، به طور کلی نحوه گزارش روش و فرایند نمونه گیری در 50 درصد آن ها «ناقص و مبهم»، 10 درصد «ناقص و اشتباه» و 40 درصد «ناقص، مبهم و اشتباه» بوده است و هیچ کدام از آن ها دارای گزارش کامل و درستی از روش شناسی نمونه گیری - در همه معیارها به صورت یکجا - نبوده اند. بنابراین نبود الگوی علمی مشخص و منظم در زمینه گزارش روش نمونه گیری بر اساس اصول و قواعد نظریه نمونه گیری در پژوهش های مورد بررسی و وجود کوتاهی و قصور در زمینه برخی معیارها در برخی مقالات، کیفیت علمی آن ها را از لحاظ هنجارها و کارکردهای تکرارپذیری، اعتبارپذیری، پایایی و تعمیم پذیری روش پژوهش علمی تحت تأثیر قرار می دهد. این امر، توجه جدی اعضای جامعه علمی حوزه برنامه ریزی شهری را به مسأله روش شناسی نمونه گیری در فرایند آموزش، پژوهش، ارزیابی و انتشار تحقیقات علمی طلب می کند.
اثربخشی اجرای مصوبه اصلاح الگوی مصرف انرژی و منابع در ساختمان ها (مطالعه موردی: ساختمان های شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
48 - 52
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش روزافزون مصرف انرژی و کاهش منابع انرژی به عنوان یکی از دغدغه های بزرگ کلانشهرها و همچنین وجود اسناد فرادستی در این زمینه منجمله ابلاغ سیاست های کلی محیط زیست توسط مقام معظم رهبری و برنامه های دولت یازدهم در زمینه بهینه سازی مصرف انرژی از جمله مصوبه دولت در خصوص بهینه سازی مصرف انرژی و حفاظت از محیط زیست و تشکیل ستاد بهینه سازی انرژی و محیط زیست، شهرداری تهران طی مصوبه شماره 4474/1270/160 مورخ شورای اسلامی شهر تهران در خصوص «الزام شهرداری تهران به اجرای برنامه اصلاح الگوی مصرف»، اقدام به اجرای پروژه های متعددی در این زمینه نمود که ازجمله آنها می توان به «بهینه سازی مصرف آب، برق و گاز در ساختمان های شهرداری تهران» اشاره کرد. اجرای برنامه مذکور در سنوات اخیر در ساختمان های شهرداری موجب نتایج قابل توجهی شده است. مقاله حاضر به بررسی میزان کاهش مصرف انرژی و منابع در سالهای 96 و 97 در مجموعه ساختمانهای تحت پوشش پروژه در مناطق 22گانه شهرداری پرداخته است. بررسی تغییرات مصرف انرژی و منابع در ساختمان های شهرداری تهران در سال 97 نسبت به سال 96 نشان داد که اجرای پروژه اصلاح الگوی مصرف منجر به کاهش 3 درصدی سرانه آب، 9 درصدی سرانه مصرف برق و 5 درصدی سرانه مصرف گاز شده است.
نقش شهرها در انتقال بیماری
حوزههای تخصصی:
مبانی مربوط به شهرنشینی بیشتر به جریان های اقتصادی و تغییرات جمعیتی شهرها و مناطق توجه داشته است. اخیراً، مجامع علمی و سیاسی به چالش های مربوط به شهرنشینی که یکی از مهم ترین آن ها مرتبط با بهداشت و بیماری در شهرها است توجه خاصی نشان داده اند. پرسشی که مطرح می شود این است که آیا شهرهای موجود و یا شهرهای که در آینده ایجاد می شوند موجب شیوع و یا مانعی برای بیماری ها هستند. در این تحقیق به نقش شهرها در ایجاد جریان هایی که منجر به افزایش شیوع بیماری ها به ویژه بیماری های عفونی در حال ظهور EID ، در مناطق مختلف شهری می شود، می پردازد و به طور خلاصه نشان می دهد که چگونه شهرنشینی در اپیدمیولوژی بیماریها مؤثر است. روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی – پژوهشی می باشد. قابل توجه است که علاوه بر مشکلات مرتبط با تغییرات جمعیتی در شهرها، فشارهای زیست محیطی همراه با تغییرات اجتماعی و مکانی منجر به شکل های جدید شیوع بیماری شده است که در ظهور اپیدمی های EID نقش دارند. با مطالعات انجام شده به این نتیجه رسیدیم که سه عامل مهم تأثیرگذار بر شیوع بیماری ها در شهرها عبارتند از: تغییرات جمعیتی، زیرساخت ها و حکومت. مطمئناً عوامل بیشتری وجود دارد که می توان آنها را شناسایی کرد، اما این سه موضوعی است که در ادبیات مربوط به شهرنشینی و بیماری ها برجسته ترین بوده و همچنین ارتباط نزدیکی با فرآیندهای گسترش شهرنشینی دارد. با روی آوردن مدیریت شهری به سمت ایجاد شهرهای هوشمند اثرات اقتصادی و اجتماعی ناشی از شیوع بیماری ها و یا هرگونه بحران های طبیعی به مقدار قابل توجهی کاهش داد.
سنجش عوامل مؤثر بر پایداری اقتصادی شهرهای مرزی (مطالعه موردی: شهر سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای شهرها و مناطق مرزی مبادلات اقتصادی از مهم ترین روش های ایجاد تحول در کارکرد، کالبد، اشتغال و به تبع آن ایجاد امنیت پایدار است. بنا به تعریف، پایداری اقتصادی عبارت است از ایجاد درآمد و ثبات آن برای افراد جامعه بدون کاهش و زوال سرمایه ها و ذخایر این پژوهش به منظور سنجش میزان پایداری اقتصادی شهر مرزی سردشت و مؤلفه های مؤثر بر آن انجام شده است. باهدف کاربردی و روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده فرمول تعیین حجم کوکران حجم نمونه 383 نفر به دست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل نتایج پرسش نامه از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری (تی تک نمونه ای، همبستگی اسپیرمن، رگرسیون خطی ساده) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که شهر سردشت از پایداری اقتصادی ضعیفی برخوردار است به طوری که میزان پایداری این شهر 8/2 ارزیابی شده که از میزان میانه نظری پایین تر به دست آمد، نتایج آزمون همبستگی نشان از همبستگی قوی بین متغیرهای مقیاس و کارآفرینی با 894/0 در سطح معنی داری 05/0 بوده است، نتایج آزمون رگرسیون نیز نشان از تأثیر زیاد مؤلفه کارآفرینی بر پایداری اقتصادی در شهر سردشت داشته است.
آینده پژوهی در بافت تاریخی با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: برزن شش بادگیری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
137 - 159
حوزههای تخصصی:
از برجسته ترین ویژگی های هسته تاریخی شهرها، حضور عناصر و بافت های کالبدی و فضاهای شهری غنی و باارزش است. با توجه به ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد در یونسکو و مطرح شدن آن در بحث گردشگری، ضرورت حفظ و صیانت از این بافت و تضمین توسعه پایدار آن بیشتر احساس می شود. رویکرد آینده پژوهی با شناسایی فرصت ها و تهدیدهای آینده بافت های شهری، این امکان را فراهم می کند تا بتوان از فرصت های آینده به بهترین شکل استفاده و از پیامدهای منفی تا حد امکان جلوگیری کرد؛ از این رو هدف پژوهش حاضر شناخت متغیرهای کلیدی مؤثر برای رفع مشکلات بافت تاریخی شهر یزد بر مبنای توسعه پایدار و بررسی روابط متغیرها و نحوه اثرگذاری آن ها بر یکدیگر است. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. ماهیت داده ها کیفی و روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی بوده است. برای این منظور، از دیدگاه های 15 کارشناس خبره بافت تاریخی شهر یزد، در شناسایی عوامل کلیدی استفاده شده است. عوامل کلیدی شامل فرسودگی کالبدی، مهاجرت، حس تعلق، امنیت اجتماعی، مشارکت و... بوده است. در مرحله بعد، نیروهای پیشران مؤثر در توسعه برزن شش بادگیری مشخص و این عوامل براساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی شدند. سناریوها نیز با توجه به آن شکل گرفته اند. ارائه انواع سناریوها از محتمل ترین تا مطلوب ترین، راهبردهایی دارند که تکرارپذیری آن ها مبنای کار است. براین اساس، رفع فرسودگی و کاهش جمعیت گریزی با بیشترین تکرار در سناریوها، رتبه اول و راهبرد ارتقای امنیت رتبه دوم را دارد. راهبردهایی مانند ارتقای سرمایه گذاری بخش خصوصی، بهبود وضعیت گردشگری، اعمال مدیریت یکپارچه و بهبود طرح های توسعه شهری در رتبه های بعدی قرار می گیرند. بر این مبنا، راهکارهایی مانند اعطای وام های نوسازی از جانب دولت، بهسازی و نوسازی واحدهای مسکونی، بهسازی و طراحی محورهای پیاده رو، افزایش آگاهی مردم از هویت غنی برزن در سطح ملی و فراملی، ایجاد تسهیلات و بستر مناسب برای سرمایه گذاری شرکت های گردشگری پیشنهاد می شود.
بررسی الگوهای تراکمی توسعه عمودی مسکن(بلندمرتبه سازی) و تحلیل اثرات آن بر کیفیت زندگی (نمونه موردی: ناحیه3 منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
92 - 105
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اولیه و اساسی انسان است که توجه به نحوه تأمین نیاز به مسکن، کیفیت مسکن، دسترسی به مسکن مناسب و قابل زندگی برای تمامی اقشار جامعه از مهم ترین اهداف انواع برنامه های شهری بوده و از بحث های جدی در رویکرد کیفیت زندگی محسوب می شود. از انواع الگوهای مسکن، الگوی بلندمرتبه سازی هست که در دهه های اخیر به طور جد در دستور کار مدیریت شهری قرارگرفته است و در صورت عدم برنامه ریزی و مدیریت اثرات آن، می تواند کیفیت زندگی ساکنین را تحت الشعاع خود قرار دهد. هدف این پژوهش، مطالعه رابطه کیفیت زندگی با الگوهای تراکمی توسعه عمودی مسکن و ارزیابی اثرات تراکم بر ابعاد، معیارها و شاخص های کیفیت زندگی در ناحیه 3 منطقه 22 شهر تهران است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. برای دستیابی به اهداف و پاسخ به سؤالات از آمار توصیفی، آزمون تی تک نمونه ای و همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد کیفیت در الگوی تراکم کم با میانگین 26/3 نسبت به سایر الگوها دارای وضعیت قابل قبولی است. از مهم ترین نتایج آزمون اسپیرمن، همبستگی مؤلفه تراکم باکیفیت زندگی منفی(83/0- = r)محاسبه شد و اثبات گردید با افزایش تراکم، کیفیت زندگی کاهش می یابد.
ارزیابی پتانسیل توسعه اکوتوریسم شهری؛ مطالعه موردی: دریاچه دوقلو (سیاه گاو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
178 - 187
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به ارزیابی پتانسیل اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی دریاچه دوقلو(سیاه گاو) در توسعه اکوتوریسم شهرستان آبدانان می پردازد. در این راستا با بهره گیری از تکنیک SWOT نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای دریاچه دوقلو با استفاده از روش پیمایشی در قالب تکمیل پرسشنامه و مصاحبه در سال 1398 مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری مطالعه حاضر را گردشگران و کارشناسان حوزه گردشگری این منطقه، تشکیل داده اند. بر اساس نتایج ارزیابی نظر کارشناسان و گردشگران، مجموع امتیاز موزون برای نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصت ها به ترتیب 40/4، 29/4، 45/4 و 59/4 تعیین شده است. بنابراین نتایج دریاچه دوقلو از نظر عوامل درونی در مجموع دارای قوت است و فرصت های محیطی بر تهدیدها غلبه دارند. لذا راهبرد تهاجمی (SO) برای کمک به توسعه ی اکوتوریسم دریاچه مناسب است. براین اساس لازم است با استفاده از نقاط قوت حداکثر استفاده از فرصت های محیطی دریاچه صورت گیرد. علاوه بر آن نتایج اولویت بندی موانع توسعه اکوتوریسم بیانگر آن است که از نظر هر دو گروه کارشناسان وگردشگران، مناسب نبودن شبکه حمل و نقل، نامناسب بودن امکانات بهداشتی و استراحتگاه در نزدیکی دریاچه، ضعف مدیریت و عدم هماهنگی سازمان های مرتبط با گردشگری و فقدان زیرساخت مناسب و تسهیلات رفاهی، بیشترین اثر منفی را بر توسعه ی اکوتوریسم منطقه داشته است.
نقش مشارکت اجتماعی در بهبود عملکرد مدیریت بحران فضای شهری مطالعه موردی: شهر رباط کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
95 - 105
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت بحران یک بخش اساسی از مسائل شهری است. قبل از تعقیب هرگونه اهداف بلند، نقش مشارکت اجتماعی برای تضمین ثبات و موفقیت مستمر مدیریت بحران ضروری است. مدیریت بحران مؤثر نیازمند یک رویکرد منظم و نظام مند مبتنی بر مشارکت اجتماعی، حساسیت مدیریتی و یک درک خوب از اهمیت مدیریت بحران از سوی ساکنین است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مشارکت اجتماعی در بهبود عملکرد مدیریت بحران شهری در شهر رباط کریم است. در این راستا پس از بررسی مباحث نظری در حوزه مشارکت اجتماعی و با تکیه بر مباحث مدیریت بحران شاخص های تأثیرگذار بر مشارکت اجتماعی شناسایی شدند. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری شهروندان شهر رباط کریم می باشند که به شیوه نمونه گیری تصادفی 383 نفر با روش کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که ضریب همبستگی مشارکت اجتماعی و مدیریت بحران با ضریب 783/0 معنادار می باشد و با استفاده از آزمون رگرسیون خطی نقش مشارکت اجتماعی با 765/0 درصد در بهبود عملکرد مدیریت بحران مثبت ارزیابی شده است. در واقع می توان گفت با ارتقاء یک واحد از هر متغیر مستقل (مشارکت اجتماعی) به میزان ضریب نوشته شده متغیر وابسته ارتقاء پیدا خواهد کرد. بنابراین در نظام مدیریت بحران شهر رباط کریم، اساسی ترین مؤلفه، افزایش مشارکت اجتماعی است.
شناسایی و تحلیل الگوی گسترش شهر اهواز در بازه زمانی 1360 تا 1400
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی، رشد شهری و گسترش نامطلوب آن به عنوان پدیده ای جهانی، همه کشورهای جهان را تحت تاثیر قرار داده است. در دهه های اخیر در ایران رشد و گسترش شهرها به صورت نوعی معضل یا مسأله نمایان شده است و شهر اهواز نیز از این مسائل جدا نیست. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل الگوی گسترش شهر اهواز در بازه زمانی 1360 تا 1400 است. این پژوهش از لحاظ ماهیت هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد و به دنبال بررسی روند گسترش فیزیکی و الگوی گسترش شهر اهواز در افق 1400 است. برای دستیابی اهدف ابتدا روند گسترش فیزیکی در دوره 35 ساله (1360 تا 1395) بررسی شد و سپس 14 شاخص برای بررسی گسترش بهینه توسعه شهر اهواز در افق 1400 استخراج شدند که با استفاده از منطق فازی (FUZZY) این شاخص ها استاندارد شدند و در ادامه برای مدل بهینه با استفاده از مدل تحلیل ترکیبی ANPDEMATEL سه سطح برای گسترش این شهر مشخص شده که در ترکیب با OVERLAYFUZZY و GAMA 9/0 در محیط GIS نقشه های خروجی نیز با استفاده از نرم افزار های ENVI و Arc GIS استخراج شد. نتایج نشان داد در سطح مدل های پیش بینی کننده اراضی کشاورزی با وزن های 0.101 و 0.118 بیشترین اهمیت و مهم ترین عامل تغییر یافته در روند گسترش فیزیکی شهر اهوا بوده است. همچنین خروجی سطح بندی گسترش فیزیکی در افق 1400 مشخص شد که بهترین مکان در محدوده بلافصل منطقه 8 شهری و عدم قرارگیری بر سایت زمین های کشاورزی در این شهر می باشد.
تدوین راهبردهای دیپلماسی شهری مشهد با تأکید بر کشورهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بازیگران روابط بین الملل چندگانه و متنوع شده اند. یکی از مهمترین این بازیگران شهرها هستند که همواره بر اهمیت نقش آفرینی آنها در ارتباطات بین ملت ها افزوده می شود. کلان شهرهای کشورهای اسلامی همانند دیگر کلان شهرهای جهان در حال تلاش به منظور بهره گیری از فرصت های جهانی شدن می باشند. فرصتی که در صورت نبود برنامه ریزی استراتژیک به راحتی به رقبا واگذار می گردد. از این رو، از اولویت های مهم مشهد به عنوان کلان شهری مذهبی، بهره برداری از توان های شهرهای اسلامی با کمک دیپلماسی شهری است. این پژوهش با هدف شناسایی ظرفیت ها و چالش های موجود در دیپلماسی شهری مشهد و ارائه راهکارهای مناسب برای تقویت ارتباط مشهد با شهرهای کشورهای اسلامی انجام شده است. اطلاعات پژوهش از کتاب ها، مقاله ها، سایت های اینترنتی و اسناد مرتبط به دست آمده است. در مرحله میدانی نیز، مصاحبه هایی با 20 تن از صاحب نظران در حوزه های مدیریت و برنامه ریزی شهری، علوم سیاسی و روابط بین الملل، جغرافیای سیاسی و از بین اعضای هیأت علمی دانشگاه ها، اعضای شورای شهر و مسئولان شهرداری شهر مشهد، کارشناسان وزارت امور خارجه در مشهد و سایر دستگاه های مرتبط انجام شده است. نتایج به دست آمده، توانمندی ها و ضعف ها و مشکلات شهر مشهد در دیپلماسی شهری را تعیین نموده و در نهایت استراتژی ها و اقدامات مناسب برای عملیاتی شدن آن ها پیشنهاد گردیده است. برخی از استراتژی ها عبارت است از: تقویت رابطه شهرداری با دانشگاه ها، توسعه همکاری و استفاده از ظرفیت های سازمان های بین المللی و منطقه ای، تدوین سازوکار مناسب برای جذب سرمایه گذاری خارجی، پیگیری و توسعه دیپلماسی شهریِ شبکه ای.
بررسی ارتباط بین گرایش به دولت الکترونیک و تحقق حکمرانی خوب در شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: از دهه آخر قرن بیستم فنآوری اطلاعات و استفاده از شبکه های کامپیوتری به عنوان یک ابزار قدرتمند در دست جامعه قرار گرفت و به عنوان پارادایمی مهم در مدیریت و اداره کارآمد جوامع در اقصی نقاط جهان مطرح شده است. از سوی دیگر، حکمرانی خوب به مثابه مقوله ای است که از دیرباز در بحث کارآمدی حکومت ها مطرح بوده و امروزه مورد توجه دولت ها قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین گرایش به دولت الکترونیک و تحقق حکمرانی خوب در کرمان است. روش: پژوهش از منظر هدف از نوع کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده از نوع پژوهش های توصیفی بوده که به روش پیمایشی انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS و Amos استفاده شده است. داده های پژوهش، شامل نمونه ای 103 نفری از کارکنان دبیرخانه استانداری و ادارات کل مستقر در کرمان که شامل کلیه کارکنان مسئول سایت مکاتبات دولت الکترونیک و بین دستگاهی دبیرخانه ای ادارت کل شهر کرمان است با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی گردآوری شده است. ابزار مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که روایی آن از طریق روایی سازه و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. یافته ها: گرایش به دولت الکترونیک، توانسته است 71 درصد از تغییرات حکمرانی خوب را تبیین کند. گرایش به دولت الکترونیک بیشترین تاثیر را بر ظرفیت سازی داشته است. گرایش به دولت الکترونیک به تحقق حکمرانی خوب در نظام مدیریت دولتی کلان شهر کرمان منجر می شود. نتایج: گرایش به دولت الکترونیک، شفاف سازی، پاسخگویی، اثربخشی نقش ها و وظایف، نتیجه گرایی، ارتقاء ارزش ها، ظرفیت سازی را در نظام مدیریت دولتی کرمان ارتقاء می دهد.
تحلیل فضایی مؤلفه های زیرساختی شهر یادگیرنده بر اساس ناهمسانی های فضایی میان محلات شهری زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: با ورود به عصر اطلاعات و رشد فناوری های نوین ارتباطی، طرح اندیشه ای مبنی بر شهر یادگیرنده، بر تمام مناسبات اجتماعی انسان اثر گذاشته و یادگیری همگانی را فارغ از هر نوع تمایزاتی برای همه ی شهروندان فراهم ساخته است. بنابراین در خصوص افزایش بازدهی فعالیت های یادگیری در فضاهای شهری، توجه به مکان استقرار و بهره مندی کلیه ی افراد از این خدمات، امری ضروری است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط فضایی میان عوامل جمعیتی و کالبدی به عنوان اصول اساسی در تحقق شهریادگیرنده، به بررسی ناهمسانی های فضایی در محلات شهری زنجان پرداخته است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات اسنادی-کتابخانه ای است. برای تجزیه وتحلیل یافته ها، از تکنیک خودهمبستگی موران و مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. یافته ها: نتایج به کارگیری آماره ی موران نشان می دهد خودهمبستگی فضایی میان کلیه ی شاخص های مورد سنجش، مثبت بوده و از الگوی خوشه ای تبعیت می نمایند. با توجه به وجود چنین الگویی، ارزیابی های حاصل از مدل GWR حاکی از آن است که، شاخص جمعیتی لازم التعلیم با 5/13 درصد بیشترین ضریب تأثیر را در تبدیل شدن شهر زنجان به یک شهر یادگیرنده دارد. همچنین مدل مذکور با درنظرگرفتن مقادیر R2 تعدیل شده برابر 43 و 32 درصد، روابط فضایی میان متغیرها را با دقت تقریبا قابل قبول، ولی روابط کم و مثبت، مدل سازی نموده و توانسته نابرابری های فضایی و محدوده های استقرار بهینه ی مراکز یادگیرنده در سال های آتی را به خوبی پیش بینی نماید. نتایج: یافته ها نشان می دهند بیشتر محلات شهر زنجان به لحاظ تناسب میان کاربری های یادگیرنده و جمعیت شان، دچار عدم تعادلات فضایی هستند. این مسئله درخصوص محلات بیسیم، اسلام آباد و ترانس با جمعیت بیسواد برابر با 6/40 درصد، بسیار شدیدتر می باشد. ازاین رو مدیریت شهری باید از طریق برنامه ریزی صحیح در توزیع عادلانه ی خدمات یادگیری از بروز شکاف و نابرابری های اجتماعی-فضایی میان مناطق و محلات شهری جلوگیری نماید و با تعیین مکان بهینه ی کاربری های یادگیرنده، زمینه حصول به رویکرد شهر یادگیرنده در محلات شهری زنجان را میسر سازد.
ارزیابی مکان گزینی کاربری های ورزشی با تأکید بر عدالت اجتماعی و تعادل فضایی، مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی مکان گزینی کاربری های ورزشی با تأکید بر عدالت اجتماعی و تعادل فضایی در شهر شیراز اجرا گردید. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده است که براساس 11 معیار صورت گرفت. برای بررسی معیارها از لایه های مجاورت با کاربری های سازگار، عدم مجاورت با کاربری های ناسازگار، دسترسی به حمل ونقل عمومی، دسترسی به پارکینگ عمومی، دسترسی به شبکه حمل ونقل شریانی، تعیین شعاع عملکرد در مقیاس منطقه ای و فرامنطقه ای، توجه به کاربری مصوب طرح تفصیلی، جمعیت جوان، تراکم جمعیت، سرانه ورزشی موجود و عدم قرارگیری بر روی شیب نامناسب استفاده گردید. به منظور تعیین اولویت هرکدام از معیارها، پرسشنامه محقق ساخته با نرخ سازگاری (CR)، 1/0 معیارها و زیرمعیارها تنظیم توسط 40 نفر از متخصصین امر تکمیل، سپس با تشکیل ماتریس مقایسه زوجی داده ها امتیاز هر معیار توسط متخصصین تعیین شد و 7 اولویت استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان داد که روش همپوشانی فازی نسبت به همپوشانی شاخص، انعطاف پذیری بالاتری دارد. نتایج 2 روش حدود 60 درصد باهم اشتراک داشتند. از یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت استفاده از GIS و AHP روشی مناسب برای ارزیابی مکان گزینی بوده و به برنامه ریزان و مدیران شهری توصیه می شود از نتایج این تحقیق برای مکان گزینی مراکز ورزشی جدید استفاده نمایند. نوآوری این تحقیق در استفاده از چند روش تحلیلی ترکیبی در بستر GIS می باشد.
واکاوی کیفیت اثرگذاری مؤلفه های هنر شهری بر ارتقای مردم گرایی پارک ساحلی اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
557 - 575
حوزههای تخصصی:
پارک ساحلی اردبیل به عنوان یکی از فضاهای عمومی شهر اردبیل قابلیت مناسبی برای ارزیابی هنر شهری دارد. هدف اصلی پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، واکاوی کیفیت اثرگذاری مؤلفه های هنر شهری بر ارتقای مردم گرایی پارک ساحلی اردبیل است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش پیمایشی (پرسش نامه) و نرم افزارهای تحلیل آماری SPSS و LISREL استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها و پرسش نامه های تکمیلی نشان می دهد، شاخص نورپردازی با بار عاملی 72/0 در سازه معیار عوامل کالبدی، شاخص المان های تعاملی با بار عاملی 72/0 در سازه معیار عوامل اجتماعی، شاخص آثار تاریخی با بار عاملی 54/0 در سازه معیار عوامل معنایی و شاخص های ایده های خلاقانه و مبلمان شهری با بار عاملی 66/0 در سازه معیار عوامل محیطی بیشترین تأثیر را بر ارتقای مردم گرایی پارک ساحلی اردبیل داشته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد، میزان ضریب و شدت هم بستگی میان معیارهای عوامل کالبدی-عوامل اجتماعی با بار عاملی 98/0 بیشتر از سایر معیارها در پارک ساحلی اردبیل است. همچنین به منظور رتبه بندی متغیرهای پژوهش از آزمون فریدمن استفاده شد که نتایج آن نشان دهنده برابرنبودن رتبه میانگین مؤلفه های هنر شهری مؤثر بر میزان مردم گرایی محدوده مورد مطالعه است.
حق به شهر در سکونتگاه های خودانگیخته مطالعه موردی: شهر سنندج، ناحیه منفصل شهری نایسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
55 - 69
حوزههای تخصصی:
تا به امروز حق به شهر توانسته است مسیر ترقی قابل اعتنایی را سپری نماید و به مرحله رسمیت بخشی و تأثیرگذاری در بسیاری از دستور کارها و قوانین و مقررات شهری برسد. یکی از مفاهیم مورد تأکید حق به شهر موضوع به حاشیه رفتن بخشی از شهر بنا به دلایل جنسی، سنی، اعتقادی، نژادی، سیاسی و اقتصادی است. درنتیجه حق به شهر می تواند نگاهی ویژه به موضوع سکونتگاه های خودانگیخته داشته باشد. این پژوهش در پی بررسی وضعیت حق به شهر در سکونتگاه نایسر است تا از این طریق تفاوت های حق به شهر در میان گروه های مختلف را موردسنجش قرار دهد. بر این اساس با نگاهی کاربردی به گفتمان حق به شهر به عنوان یک چهارچوب مدون برای اعتلای حق های گوناگون شهروندان در شهر با روش کتابخانه ای اقدام به مطالعه اسناد مرتبط با حق به شهر نموده و ابعاد و شاخص های اساسی این گفتمان را استخراج و با روش میدانی به بررسی وضعیت حق به شهر پرداخته است. در این تحقیق از روش تحقیق کمی با محوریت استخراج داده از طریق پرسشنامه استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که ابعاد حق به شهر در هر شش بعد موردمطالعه وضعیت ضعیفی را نشان می دهد. بااین وجود دو بعد سلامت و فرهنگی وضعیت مطلوبی را به خود اختصاص داده اند. همچنین در خصوص تأثیر متغیرهای توصیفی پژوهش بر وضعیت حق به شهر می توان عنوان نمود که ازنظر جنسی حق به شهر در میان مردان، ازنظر درآمدی گروه های با درآمدهای بالاتر، ازنظر شغلی گروه های شاغل در بخش رسمی، ازنظر سنی دو گروه سنی 25 الی 40 و 40 الی 60 سال و ازنظر سواد نیز افراد با سطح سواد پایین تر بیشترین میانگین های حق به شهر را در میان جامعه آماری پژوهش نشان می دهند.
مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در محلات جدید و قدیم شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
17 - 28
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان با میزان رضایت و تداوم حضور افراد در یک محله ارتباط مستقیم دارد. عدم شناخت کافی برنامه ریزان و طراحان از ابعاد مؤثر بر حس تعلق و تفاوت و شباهت های بین عوامل مؤثر در محلات مختلف شهری منجر به کاهش همبستگی، مشارکت اجتماعی و نیز کاهش انگیزه ساکنان برای ادامه سکونت می شود. هدف این مقاله، مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق ساکنان در محلات جدید و قدیمی اردبیل است که می تواند منجر به ارتقای سطح آگاهی از ریشه رفتارهای سکونتی مردم شود. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی، مرور ادبیات و انجام مصاحبه، به تهیه پرسشنامه محقق ساخت با 57 سئوال اقدام شد. مخاطبان به تعداد 200 نفر با استفاده از فرمول کوکران و از بین ساکنان با سن بیشتر از ۱۸ سال در محله های مسکونی شهر اردبیل، به روش خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند. 100 پرسشنامه در محلات قدیمی و 100 پرسشنامه نیز در محلات جدید اردبیل پخش و تکمیل شد. در مرحله بعد، تحلیل آماری نتایج حاصل از پرسشنامه ها شامل آزمون تی و همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار 21 SPSS انجام شد. براساس نتایج حاصل، اگرچه احساس تعلق به مکان در محلات قدیمی بیشتر از محلات جدید است، اما عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در محلات قدیمی، ماهیت متفاوتی در مقایسه با محلات جدید دارد. در محلات قدیمی علاوه بر پیوندهای تاریخی و خانوادگی در افراد، عوامل اجتماعی نسبت به عوامل کالبدی، عامل قوی تر و اثرگذارتری بر سطح رضایت مندی و حس تعلق در ساکنان محله است. با این حال در محلات جدید نیز به دلیل پررنگ بودن برخی از فاکتورهای بعد کالبدی مانند وجود عناصر طبیعی، فضاهای باز، امکانات تفریحی و موارد مشابه، شاهد سطح مطلوب رضایت مندی ساکنان بودیم. در نتیجه افراد در محلات قدیمی و جدید ابعادی از حس تعلق را به دست می آورند و ابعادی را از دست می دهند که در حالت ایده آل به منظور تجمیع حداکثری عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در یک محله، گام نخست شناسایی و قیاس عوامل بود که در این مقاله بدان پرداخته شد.
آینده نگری مدل های رفتاری شهروندان در انواع فضاهای عمومی (نمونه موردی: منطقه 1 و 10 کلانشهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
همه انسان ها در زندگی روزمره خود در ارتباط با محیط اطراف خود هستند و به نحوی از محیط تاثیر گرفته یا بر آن اثر می گذارند.تمامی رفتارهای انسان در فضاهای معینی صورت می پذیرد . در این فضاها، رفتارهای واقعی و مورد انتظار در حد امکانات موجود، فرصت بروز می یابند و هنگامی یک فضا مطلوب فرض می شود که مطابق با خصوصیات رفتاری و نیازهای افراد، طراحی شده باشد . یکی از اهداف علمی این مقاله ارایه و تبیین مدل سیستمی رفتار انسان ها در فضاهای شهری و محیط های انسان ساخت، تحت قالب محورهای ارتباط شهری و مقایسه تطبیقی آن ها و اثرات آن بر ایجاد الگوهای رفتاری استفاده کنندگان است . این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن نیز توصیفی – تحلیلی است. همچنین از روش های آمار ناپارامتریک جهت سنجش و تحلیل 275 پرسشنامه های طراحی شده به کمک نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد که الگوهای رفتاری شهروندان در معابر اصلی دو منطقه 1 و 10 کلانشهر مشهد شامل محور اصلی بلوار سجاد با اختلاف میانگین -0.41071 در شاخص های سرعت حرکت، ایجاد تعاملات اجتماعی، زمان استفاده از فضا، حضور دسته جمعی و میزان پرتاب زباله به اطراف، نسبت به محور امامیه دارای تفاوت معنی دار و آشکاری است که این خود نشان دهنده ضرورت توجه ویژه به نحوه طراحی فضاهای عمومی شهر از جمله خیابان ها را دارد.
سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی مناطق شهری در برابر سوانح (مطالعه موردی: جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
259 - 278
حوزههای تخصصی:
از آنجا که شهرها و شهرک ها در اندازه اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و فرهنگی و نحوه قرارگرفتن در معرض خطرپذیری متفاوت هستند، هریک از آن ها رویکرد متفاوتی در سوانح دارند که ضرورت انجام پژوهش در این خصوص و بررسی معیارها و شاخص های مرتبط و تأثیرات آن بر تاب آوری شهری و ساختار شهری را ایجاب می کند. این پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی است که هدف آن شناسایی عوامل مؤثر تاب آوری و شاخص های کالبدی محله های شهری، سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی در محله های جزیره کیش است. جامعه آماری این پژوهش، همه خانوارهای ساکن در محله های جزیره کیش است. برای انجام پژوهش، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برآورد شد. حجم نمونه مردم ساکن در جزیره کیش 384 نفر از سرپرستان خانوار ساکن در جزیره کیش هستند. در این پژوهش ابتدا با استفاده از منابع کتابخانه ای، شاخص ها و عوامل مؤثر بر تاب آوری کالبدی اجتماع شهری شناسایی و تعریف عملیاتی شدند و سپس با استفاده از روش میدانی و پرسشنامه، جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش صورت گرفت و در مرحله بعد با استفاده از روش فریدمن وضعیت محله های جزیره کیش از نظر تاب آوری مطالعه شد. سپس براساس مؤلفه های تأثیرگذار وضعیت تاب آوری مناطق مشخص شد. براساس این پژوهش، نتایج تحلیل داده های پژوهش و رتبه بندی به دست آمده از مؤلفه های تاب آوری جزیره کیش، شاهد این مهم هستیم که بعد کالبدی جزیره کیش در رتبه بندی مؤلفه های تاب آوری در پایین ترین ردیف قرار گرفته است و نیاز است در رشد و توسعه جزیره کیش در مقایسه با تقویت شاخص های تاب آوری کالبدی اقدامات جدی صورت بگیرد. نتایج نشان می دهد از نظر تاب آوری کالبدی محله نوبنیاد و عرب ها به ترتیب در بهترین و بدترین وضعیت قرار دارند و محله های نوار سیاحتی، اراضی شرقی و صدف در رتبه های دوم و سوم و چهارم هستند؛ پس ضروری است تا با انتخاب راهبرد متناسب و جذب سرمایه گذاری های مناسب و با توجه به ضوابط شهرسازی و کنترل های لازم، طی برنامه های معین در بازه های زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت، جزیره کیش پایش و تقویت شود. همچنین به دلیل داشتن قابلیت اجرایی می توان از چارچوب این پژوهش برای رتبه بندی میزان تاب آوری در سایر محله ها و نواحی شهری استفاده کرد.
تحلیل ارتباط بین کیفیت کالبدی محیط های شهری و استرس درک شده شهروندان (نمونه مورد مطالعه: کلانشهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
99 - 112
حوزههای تخصصی:
رشد شهرنشینی با افزایش اختلالات روانی همراه است. یکی از مهم ترین اختلالات روانی، استرس درک شده توسط شهروندان است. استرس سابقه ای طولانی در علوم پزشکی دارد. امروزه محیط زندگی شهروندان به عنوان منبع اصلی ایجاد استرس شناخته می شود. با این رویکرد، پژوهش حاضر در راستای پاسخ به این سوال انجام شد که در محله های شهری، چه ابعادی از کیفیت کالبدی بر استرس درک شده تأثیر بیشتری دارد. برای پاسخ به این سؤال، محله مفت آباد به عنوان یک محله با کیفیت نامطلوب و محله مرداویج به عنوان یک محله با کیفیت مطلوب در کلانشهر اصفهان انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه کیفیت محیطی محقق ساخته و همچنین پرسشنامه استاندارد استرس درک شده کوهن و همکاران (1983) استفاده شد. تعداد 434 نفر در تکمیل پرسشنامه ها همکاری کردند. تحلیل اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی معمولی و جزئی و رگرسیون خطی انجام شد. براساس یافته های پژوهش، میزان استرس ادراک شده توسط ساکنان محله مفت آباد بیشتر از محله مرداویج بود. نمره میانگین استرس درک شده در محله مفت آباد برابر با 07/2 و در محله مرداویج برابر با 04/1 برآورد شد. براساس مدل های مستخرج از تحلیل رگرسیون خطی چندمتغیره، متغیرهای زیبایی و نظم بصری، جذابیت عملکردی و آسایش محیطی به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را بر استرس درک شده داشتند. براساس مدل های پیشنهادی، کیفیت کالبدی محیط در محله مفت آباد 67 درصد و در محله مرداویج 46 درصد از تغییرات استرس درک شده را پیش بینی کردند. نتایج پژوهش حاضر در توافق با سایر پژوهش ها نشان داد، افرادی که در محیط های شهری با کیفیت پایین زندگی می کنند بیشتر از سایر افراد در معرض استرس هستند. از این رو رابطه میان برنامه ریزان شهری و روانشناسان باید تقویت شود تا راهکارها و سیاست هایی اتخاذ شود که از طریق برنامه ریزی و طراحی محیط بتوان شاخص های سلامت روانی شهروندان همچون استرس درک شده را بهبود بخشید.