فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
6 - 23
حوزههای تخصصی:
دستیابی به رشد و ترقی یک جامعه مستلزم ایجاد فرصت های برابر و نیز چگونگی به کارگیری استعدادها و توانایی های موجود در آن می باشد. یکی از این فرصت ها امکان حضور معلولان همانند دیگر افراد در جامعه می باشد؛ بی تردید افراد معلول براساس تساوی حقوق شهروندی نیازمند حضور در فضاهای عمومی شهری و برقراری تعاملات اجتماعی می باشند؛ لذا در پژوهش حاضر سعی بر آن شده است تا با توجه به اهمیت موضوع، به طراحی و مناسب سازی این دسته از فضاها در یکی از مهم ترین بلوار شهر سمنان (محدوده بلوار قائم) جهت رفع مشکلات، ارتقاء حضور و قابلیت دسترسی ایمن معلولین به این فضاها که هدف این تحقیق می باشد، پرداخته شود. بنابراین پس از مطالعات کتابخانه ای، به بررسی و تحلیل وضع موجود با انجام برداشت میدانی، توزیع پرسشنامه و بهره گرفتن از تکنیک های SWOT و QSPM پرداخته شده است. با توجه به تحلیل و بررسی های انجام شده، مشکلات اصلی در این محور: عدم تسهیل در عبور و مرور پیاده و سواره، عدم سهولت دسترسی و بهره مندی مناسب از اماکن عمومی، فضاها و تمهیدات ویژه گذران اوقات فراغت می باشد. در ادامه، جهت رفع مشکلات، راهبردها و راهکارهای اجرایی ارائه شده است. نتیجه به دست آمده از این مقاله نشان می دهد با اجرای راهکارهایی همچون مناسب سازی پیاده روها، خیابان ها، ساختمان های عمومی، عناصر مبلمان شهری، بازنگری و مناسب سازی محور مطالعاتی براساس شاخص های طراحی و ضوابط شهرسازی، می توان به ارتقاء حضور شهروندان به ویژه معلولین جسمی- حرکتی کمک کرد.
مطالعه تطبیقی زیستپذیری در بافت جدید و قدیمی شهرها؛ نمونه مورد مطالعه: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
35 - 48
حوزههای تخصصی:
گسترش بی ضابطه شهرها و غلبه رویکردهای کیفی نسبت به استانداردهای کمی باعث طرح موضوعاتی مانند زیست پذیری شهری شده که در جهت ارتقای ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی توسعه پایدار گام بر می دارد. این پژوهش بر آن بوده تا با مطالعه تطبیقی، میزان زیست پذیری را در بافت قدیمی و جدید شهر ارومیه مورد واکاوی قرار دهد. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. برای رسیدن به هدف تحقیق، تعداد 12 شاخص براساس موجود بودن اطلاعات انتخاب شده و در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی لایه های اطلاعاتی برای آنها تشکیل شده است. برای محاسبه وزن شاخص ها از روش تصمیم گیری چند معیاره بهترین- بدترین استفاده شده و نتایج آن در نرم افزار گامز مورد تحلیل قرار گرفته است. سرانجام، وزن به دست آمده از روش بهترین- بدترین در شاخص های 12 گانه استاندارد ضرب شده و با هم ترکیب شده است. خروجی به دست آمده بیانگر آن بوده که به طور کلی میزان زیست پذیری در بافت قدیمی شهر ارومیه نسبت به بافت جدید شهر بیشتر بوده است. همچنین میزان زیست پذیری در بافت قدیم براساس شاخص های دسترسی به معابر اصلی، متوسط قیمت زمین، تراکم جمعیتی، دسترسی به کاربری ورزشی و تفریحی، دسترسی به کاربری درمانی، دسترسی به کاربری آموزشی و فرهنگی، دسترسی به کاربری تجاری، تعداد افراد با سواد و تعداد شاغلان نسبت به بافت جدید در وضعیت بهتری قرار داشته؛ از طرف دیگر میزان زیست پذیری براساس شاخص های کیفیت ابنیه، محدوده تحت پوشش فاضلاب و دسترسی به کاربری فضای سبز در بافت جدید نسبت به بافت قدیم وضعیت خوبی را دارا بوده است.
سنجش کیفیت معنایی نمای مجتمع های تجاری بر اساس خوانش ادراکات ذهنی مخاطبان (بانوان) آشنا و ناآشنا با محیط با کاربست نظریه زمینه ای (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
114 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر یافتن ادراک ذهنی مخاطبان آشنا و ناآشنا درباره کیفیت معناشناختی نماهای معماری مجتمع های تجاری و بررسی تفاوت کیفیت ادراک ذهنی مخاطبان تحت تأثیر خاطرات و ذهنیات از نمای ابنیه تجاری شهر قزوین است. روش تحقیق آمیخته ای از روش های توصیفی تحلیلی و نظریه زمینه ای است. گردآوری داده ها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته از کاربران و ناظران این نماها و از میان عموم مردم صورت گرفته است. جامعه نمونه به صورت تصادفی منظم در دو دسته شهروندان قزوینی (مخاطبان آشنا) و مخاطبان ناآشنا با مجتمع های مورد بررسی انتخاب شدند. مخاطبان ناآشنا از بین ساکنان دو شهر رشت و تهران انتخاب شدند. علت انتخاب این دو شهر، یافتن تفاوت های احتمالی در پاسخ های این دو گروه بنابر تفاوت مقیاس شهر، انتظارات و پیش زمینه های ساکنان این دو شهر بود. ابنیه تجاری مورد سؤال شامل تمامی 13 مجتمع تجاری شهر قزوین است. نتایج تحقیق نشان می دهد ادراک ذهنی مخاطبان آشنا و ناآشنا درباره کیفیت معناشناختی نماهای معماری مجتمع های تجاری شهر قزوین دارای تفاوت ها و شباهت های معناداری است. تفاوت ها عمدتاً به جنبه های عاطفی و پس ازآن، کارکردی مربوط است و شباهت ها در ادراکات ذهنی به ویژگی های شکلی- کالبدی نماها ارتباط دارد. درنهایت در میان زیربخشهای کیفیات معنایی، اگرچه کیفیات عاطفی در تعدیل نگرش منفی و ادراک ذهنی نامطلوب از نماهای تجاری برای مخاطبان آشنا مؤثر بوده اما کیفیات کالبدی و پس ازآن کارکردی، عوامل مهم تر و عام تر در ادراک ذهنی مطلوب برای مخاطبان آشنا و ناآشنا است که پیامد آن کیفیات عاطفی مطلوب خواهد بود.
تحلیلی بر عوامل اثرگذار بر پیاده سازی الگوی شراکت عمومی - خصوصی در توسعه مناطق کلانشهری، مورد مطالعه: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
47 - 63
حوزههای تخصصی:
محدودیت منابع بودجه ای و ظرفیت های اقتصادی مدیریت های مناطق کلانشهری برای تأمین منابع پروژه های بزرگ فرهنگی، فنی و اقتصادی مدیریت مناطق کلانشهری را بر آن داشته تا تمامی تلاش خود را در بهره گیری از مشارکت فعال بخش خصوصی و ایجاد فضای رقابتی مناسب برای فعالیت آنها و به طور کلی تمرکززدایی از تصمیم گیری گرفته تا مدیریت بهره برداری را بکار بندند که این تلاش ها در قالب روش های مختلفی چون مشارکت های عمومی - خصوصی متبلور شده و موجب تسریع در روند توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی شده است. این پژوهش از نظر روش و ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده و از حیث هدف پژوهش در دسته پژوهشات کاربردی قرار دارد. در این پژوهش از روش کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. در تحلیل و بررسی متغیرها از آزمون های میانگین، معادلات ساختاری و رگرسیون استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، 100 نفر از مدیران سازمان ها و بخش خصوصی در شهرداری تهران می باشند. در این تحقیق برای انتخاب نمونه های حاضر از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از بین 4 متغیری که اثرگذاری آنها بر متغیر ppp مورد بررسی قرار گرفته، متغیر نظارت کمترین مقدار آماره را به خود اختصاص داده است و چون کمتر از مقدار آماره استاندارد 96/1 هستند، لذا اثرگذاری این متغیر آخری معنی دار نیست. اما مابقی متغیرها معنی دار هستند و بیشترین مقدار آماره را به خود اختصاص داده اند. واژه های کلیدی: مشارکت عمومی و خوصی، کلانشهر، توسعه یافتگی، تهران. واژه های کلیدی: مشارکت عمومی و خوصی، کلانشهر، توسعه یافتگی، تهران. واژه های کلیدی: مشارکت عمومی و خوصی، کلانشهر، توسعه یافتگی، تهران. واژه های کلیدی: مشارکت عمومی و خوصی، کلانشهر، توسعه یافتگی، تهران. واژه های کلیدی: مشارکت عمومی و خوصی، کلانشهر، توسعه یافتگی، تهران.
خوانش محرک های موثر بر وضعیت آینده رشد و توسعه نسل نخست شهرهای جدید در ایران (مطالعه موردی: شهر جدید پردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
174 - 192
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید کشور گریبانگیر چالش های متعدد اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و زیست محیطی هستند که آینده توسعه شهری آن ها را در معرض شرایط نا متعادل و نا موزونی قرارداده است. اما در این میان برای این که بتوان درک درستی از نیروهای موثر بر رشد و توسعه شهرهای جدید داشته باشیم، ضرورت شناخت محرک های کلیدی موثر در این رابطه را بیش از پیش ضروی ساخته است. در این راستا، این مقاله کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، محرک های موثر بر وضعیت آینده رشد و توسعه شهر جدید پردیس را شناسایی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان و کارشناسان بر اساس نمونه گیری گلوله برفی و محرک های توسعه، 54 نیروی محرک در در 5 بعد اصلی (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، مدیریتی-نهادی، کالبدی، ارتباطی و زیست محیطی) که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. یافته ها از نظر تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای محرک در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه-بندی محرک ها حاکی از تمرکز آن ها در ناحیه محرک های مستقل است. از میان 54 عامل رشد و توسعه، محرک های ایجاد همگرایی در مدیریت یکپارچه شهر، بهره گیری از مشارکت شهروندان در حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری، جذب سرمایه گذاران بخش خصوصی، احیاء روابط محلی و محله ای، بهره گیری از افراد متخصص در بدنه مدیریتی شهرهای جدید، ارتقای ایمنی و امنیت شهری، هوشمندسازی شهری با استفاده از IT و ICT، تقویت هویت مکانی و فرهنگ، جذب طبقه نوآور و خلاق، یازاریابی مکان و برندسازی شهری، عرضه مسکن استطاعت پذیر برای اقشار مختلف، بالا بردن توان خدماتی شهر و تقویت شبکه حمل و نقل درون و برون شهری ایمن، ارزان و سریع به عنوان محرک های کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده رشد و توسعه شهر جدید پردیس شناسایی شدند. این نیروها از نظر عملکرد سیستمی، محرک ورودی و باثبات هستند که نقش اثرگذاری بالا و اثرپذیری اندک دارد. در نتیجه، وضعیت کلان سیستم و تغییرات آن را کنترل می کند و که وضعیت رشد و توسعه شهر جدید پردیس به عملکرد آن ها وابسته است.
تبیین الگوی مناسب کاربردی جهت ارزیابی عملکرد و ارتقاء کارایی شهرهای جدید (مطالعه موردی: شهرهای جدید تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ایجاد شهرهای جدید با توجه به اهداف ایجاد و عملکردهای خاصی که داشته اند،گاه تبدیل به یک قطب جمعیتی شده و گاه آن قدر ضعیف عمل کرده اند که انسان تمایلی به زندگی در آن ها ندارد. هدف از پژوهش حاضر تبیین الگوی مناسب کاربردی جهت ارزیابی عملکرد و ارتقاء کارایی شهرهای جدید هشتگرد، اندیشه، پردیس، پرند می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف (نوع استفاده) یک تحقیق کاربردی است. از نظر روش انجام دادن تحقیق به طور کلی، این تحقیق یک تحقیق توصیفی- تحلیلی است. روش شناسی: جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه ساکنین شهرهای پردیس، پرند، اندیشه و هشتگرد می باشند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 383 نفر برای هر 4 شهر به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه 17 شاخصه(حمل و نقل، مخابرات، آب، فاضلاب، برق، مسکن، اجتماعی، تجهیزات عمومی شهر، آموزشی، اقتصادی، مدیریتی، رودخانه و مسیل، فضای سبز، بهداشت و درمان، مدیریت پسماند، انرژی و تأسیسات گاز) است. برای بررسی روایی پرسشنامه از نظر 5 نفر از متخصصین حوزه برنامه ریزی شهری استفاده شده و روایی آن چندین بار مورد بررسی قرار گرفت و همچنین از روایی سازه ای بر اساس تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. برای بررسی پایایی نیز از آلفای کرونباخ بهره گرفته شد که مقدار آن 83/0 و در وضعیت مطلوبی است. در قسمت تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای spss22 و Amos به بررسی سؤالات تحقیق با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری پرداخته شد. یافته ها: نتایج بیانگر آن است که عملکرد شهرهای مختلف در زمینه ها و خدمات مختلف به گونه ای بوده است که شهر هشتگرد در رتبه نخست، اندیشه در رتبه دوم، پردیس در رتبه سوم و پرند در رتبه آخر قرار دارد بر این اساس عملکرد شهرهای پیرامونی شهر تهران هیچ کدام بالاتر از 65/0 نبوده است و دو شهر پرند و پردیس حتی زیر 50/0 بوده اند که این نشان از ضعف در این زمینه می باشد.
تحلیل چند بعدی از شاخص های شهر هوشمند در دوره همه گیری کووید 19؛ مورد مطالعه: شهر مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
به طورکلی شهرهای هوشمند برای بهبود زندگی شهری به فناوری اطلاعات و ارتباطات متکی هستند که مفاهیم شهر هوشمند به عنوان تلاش برای بهبود عملکرد شهری و تمایل به ارائه راهکارها و راه حل ها برای مشکلات شهری به منظور ارائه کیفیت بالاتر زندگی انسان شناخته می شود. همان طور که در دوران کووید-19 شاهد آن بودیم دولت ها برای کارآمدتر کردن فاصله اجتماعی در سراسر جهان به یک قرنطینه اجباری شهری روی آورده اند. در این شرایط تحرکات جسمانی محدود و فعالیت های روزمره به صورت منظم از طریق دورکاری انجام می شد که به اهمیت هوشمند سازی شهری می توان پی برد. در این پژوهش به تحقق شهر هوشمند با زیرساخت های دولت الکترونیک و مجازی و هوشمند شدن خدمات دولت با کاربست مؤلفه اصلی پویایی هوشمند، اقتصاد هوشمند، محیط هوشمند، حکمروایی هوشمند و مردم هوشمند در دوران شیوع کووید-19 در شهر مشهد پرداخته شد. این پژوهش، ازنظر روش جز پژوهش های کمی- کیفی، به لحاظ هدف جز پژوهش های کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. به منظور ایجاد پایگاهی از عوامل اولیه موجود درباره عوامل مؤثر بر شهر هوشمند از تکنیک پویش محیطی و بررسی پیشینه ادبیات استفاده شده است. برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده که از روش پرسشنامه بهره گرفته است. نتایج نشان داد که مؤلفه های مردم هوشمند، حکمروایی هوشمند و اقتصاد هوشمند دارای بیشترین همبستگی با مفهوم شهر هوشمند را داشته اند. درواقع با ارتقای مؤلفه های نامبرده مفهوم شهر هوشمند تا حد زیادی محقق می شود. درنهایت می توان گفت تأثیرگذارترین مؤلفه مردم هوشمند می باشد و با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون های آماری شیوع بیماری کووید-19 در شهر مشهد باعث افزایش مؤلفه مردم، حکمروایی و اقتصاد هوشمند شده است.
ارائۀ سناریوهای مدیریت یکپارچۀ پسماند شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و شهرنشینی، منجر به افزایش تولید پسماند و نگرش تک بُعدی به سیستم مدیریت پسماند، منجر به اثرات تخریبی زیست محیطی و افزایش هزینه ها شده است. الگوی مدیریت یکپارچه پسماندهای جامد (ISWM ) از مناسب ترین الگوهای مؤثر در کاهش هزینه های اقتصادی مدیریت پسماند و اثرات زیست محیطی پسماندها به شمار می رود. این مطالعه با رویکرد آینده پژوهی از طریق شناسایی شاخص های کلیدی مؤثر بر الگوی مدیریت یکپارچه پسماند در راستای تدوین سناریوهای پیشِ روی مدیریت پسماند شهر مشهد انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل 25 نفر از کارشناسان (سازمان مپ شهرداری مشهد) و متخصصان (دانشگاهی) است. پس از بررسی، 23 شاخص مؤثر شناسایی شد، سپس با تحلیل نرم افزار میک مک، 10 شاخص به عنوان پیشران های کلیدی مشخص شد. با تدوین 30 فرض عدم قطعیت برای پیشران ها، با استفاده از ماتریس اثرات متقابل و نرم افزار سناریوویزارد، به شناسایی سناریوهای محتمل پیشِ روی مدیریت پسماند شهر مشهد براساس الگوی مدیریت یکپارچه پسماند پرداخته شد. براساس نتایج، 59048 سناریو محتمل وجود دارد که فقط 5 سناریو دارای سازگاری بالا و احتمال وقوع بیشتر هستند. سناریوی اول و دوم با مجموع امتیاز 167 و 149 به عنوان سناریوهای محتمل مطلوب، شرایط امیدوارکننده ای را برای آینده مدیریت پسماند شهر مشهد ارائه می دهند. سناریوهای سوم، چهارم و پنجم به عنوان سناریوهای بحرانی (نامطلوب) گویای شرایط نامناسب برای آینده مدیریت پسماند شهر مشهد است.
بررسی وجوه پایداری در سیستم صنعتی سازی ساختمان های اداری در اقلیم گرم و مرطوب شهرستان آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
51 - 68
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات نظام ساختمان سازی در کشور به خصوص ساختمان های اداری روش های طراحی و اجرای آن می باشد که این روش ها اغلب دارای فن آوری روز دنیا نبوده و موجب آن گردیده که بیشتر ساختمان های اداری در کشور با روش های فعلی پویایی و کارایی لازم را نداشته باشد. کم بودن عمر مفید این ساختمان ها مخصوصاً در اقلیم گرم و مرطوب که دارای تابش شدید و رطوبت بالایی می باشد باعث فرسایش شدید این ساختمان ها که با مصالح متداول ساخته شده اند، می شود. صنعتی سازی ساختمان بر مبنای وجوه اصلی توسعه پایدار و معیارهای آن ها به عنوان یک مسیر کارآمد جهت کنترل و افزایش کیفیت ساخت این ساختمان ها است و یکی از برنامه های بلندمدت سیاست گذاران بخش ساخت و ساز کشور می باشد. هدف اصلی این نوشتار بررسی معیارهای پایداری در صنعتی سازی ساختمان های اداری در اقلیم گرم و مرطوب شهرستان آبادان می باشد. میزان اهمیت و وجوه معنادار مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی به عنوان سه رکن اصلی پایداری در صنعتی سازی ساختمان های اداری در آبادان به عنوان پرسش اصلی این پژوهش مطرح است که توسط جامعه آماری شامل متخصصین صنعت ساخت و ساز نظام مهندسی سنجش می شود. روش تحقیق در بخش اول با گردآوری شاخصه های اصلی توسعه پایدار فاکتورهایی که ازنظر متخصصین دارای بیشترین اهمیت بودند انتخاب و بر اساس معیارهای ابعاد توسعه پایدار دسته بندی و کدگذاری شدند. در بخش دوم با روش پیمایشی و مطالعات میدانی و ابزار پرسشنامه با استفاده از طیف لیکرت سؤالات پس از تأیید روایی و پایایی آن توسط متخصصین در میان جامعه آماری توزیع شد. آزمون های آن شامل T تک نمونه ای t-test، T زوجی و آزمون K-S در محیط نرم افزار SPSS-16.0 انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داده که اهداف اجتماعی و مؤلفه های آن (ایمنی محصول و کارگران و کیفیات محیطی) بالاترین تأثیر و پس ازآن اهداف اقتصادی و مؤلفه های آن (سرعت ساخت و طول عمر پروژه) را در پایداری صنعت ی سازی ساختمان های اداری دارند و مبین این است که صرف نگاه اقتصادی و فنی توسعه و تحقق صنعتی سازی ساختمان تحقق نمی یابد.
ارزیابی تأثیر شاخص های مدیریت دانش بر عملکرد مدیریت شهری (مطالعه موردی: شهرداری های شهرداری کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مسایل رفتاری بسیار مهم در حوزه مدیریت موضوع مدیریت شهری بوده که تعیین کننده متغیرهای زیادی از سازمان است. و به دنبال آن در دهه های اخیر موضوع مدیریت دانش به عنوان یک نیاز استراتژیک برای موسسات، سازمانها و نهادهای خدماتی مطرح شده است. که تضمین کننده برتری های بلندمدت برای سازمان ها به خصوص در زمینه مدیریت شهری و جوامع و میزان بهره گیری آن ها از سرمایه های انسانی، فکری و اطلاعاتی شهرداری است. در همین راستا؛ هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر شاخص های مدیریت دانش بر عملکرد مدیریت شهری با استفاده از مدل ساختاری تفسیری ISM در شهرداری کرمانشاه است. و از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. روش بررسی: در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا عوامل مؤثر بر تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد مدیریت شهری شهرداری کرمانشاه با استفاده از نظرات 20 نفر از متخصصین این موضوع و استادان و کارشناسان در سازمان های ذی ربط از طریق روش دلفی شناسایی شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات 10عامل به عنوان عوامل تاثیرگذار قوی مدیریت دانش بر عملکرد مدیریت شهری، شهرداریهای کرمانشاه از مدلسازی تفسیری-ساختاری ISM و سپس با نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد معیار تکنولوژی، فرهنگ سازمانی، زیرساخت های منابع انسانی جزء تأثیرگذارترین عوامل و پنج معیار رهبری، مکانیسم فرایند، مشارکت شهروندان، تقویت سازمان های غیر دولتی و شهر هوشمند جزء تأثیرپذیرترین عوامل به شمار می آیند و بین متغیرهای مدیریت دانش و مدیریت شهری رابطه دوسویه وجود دارد و تاثیر بسیاری بر همدیگر می گذارند. همچنین نتایج حاصل از میک مک نشان می دهد اکثر عوامل جز متغیرهای پیوندی می باشند از وابستگی بالا و قدرت هدایت بالا برخوردارند. و در خاتمه به ارائه پیشنهادی برای تقویت مدیریت دانش بر مدیریت شهری شهرداری کرمانشاه پرداخته شده است.
تحلیلی بر ارائه راهکارها و سیاست های تأمین منابع درآمد پایدار در کلانشهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
103 - 114
حوزههای تخصصی:
کسب درآمد در شهرداری ها از اموری است که تأثیر عمده ای در ارائه خدمات شهری به شهروندان دارد. اگر شهرداری ها نتوانند درآمد کافی و پایدار به دست آورند، نخواهند توانست تاسیسات ضروری در شهر را ایجاد و اداره کنند. نکته حائز اهمیت در بحث تامین و اصلاح منابع مالی شهرداری ها، پایداری منابع درآمدی است؛ به طوری که این درآمدها باید علاوه بر داشتن قابلیت اتکاء و استمرار پذیری، تهدیدی برای توسعه پایدار شهری نیز نباشند. این پژوهش، یک تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است. علت انتخاب تحقیق، دستیابی به اصول و معیارهای تاثیرگذار «تأمین منابع درآمدی پایدار برای شهرداری شهر تهران» است. برای دستیابی به اهدف پژوهش، پس از بررسی ادبیات نظری و مصاحبه های اکتشافی 11مؤلفه اصلی شاخص های تامین مالی پایدار شناسایی شد و پس از مطالعات تطبیقی، جهت بررسی میدانی و اعتباربخشی به وضعیت پایداری درآمدهای مورد مطالعه، پرسشنامه ای تهیه شد و توسط 150 نفر از اساتید و کارشناسان شهرسازی، اعضای شورای شهر، مدیران و معاونان ارشد مالی، مشاوران، کارشناسان و صاحب نظران مالی، اساتید صاحب نظر، مدیران در آمد و کارشناسان تشخیص درآمد شهرداری های 22 گانه مناطق تهران تکمیل شد. نتایج تحقیق نشان داد پایدارترین نوع درآمد برای شهر تهران که قابلیت اجرایی نیز دارد دریافت سهم مناسبی از مالیاتهای دولت چه در قالب مالیات بر ارزش افزوده و چه به صورت انتقال درصدی از مالیات های ملی به عنوان سهم شهرداری می باشد.
تحلیل و ارزیابی شهر شاد در شهر جدید فولادشهر در راستای پایداری محلات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
19 - 34
حوزههای تخصصی:
توجه به شادی و ابعاد آن نقش اساسی در مطلوبیت کیفیت محیطی محلات دارد که امروزه یکی از چالش های پیش روی شهرها به ویژه شهرهای جدید است. فولادشهر یکی از اولین شهرهای جدید در ایران است که در سال 1347 با تصویب طرح جامع و طرح تفصیلی آن آغاز به کارکرده است. این شهر طی دهه های اخیر با توسعه جدید و قدیمی دست خوش تغییرات بوده و محله هایی با سطح کیفی نامطلوب، با مشکلات و معضلات فراوانی همچون کمبود فضاهای عمومی، ناامنی، عدم زیبایی بصری، کمبود امکانات محله ای، آلودگی محیطی و... ایجادشده است که با شاخص های شهر شاد در تناقض بوده و از میزان شادی و نشاط شهر کاسته است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های شهر شاد در فولادشهر جهت شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. در این راستا جهت گردآوری اطلاعات و ارزیابی شاخص های شهر شاد از پرسشنامه استفاده شده و رتبه بندی محلات به کمک تحلیل تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS انجام شده است. نتایج ارزیابی 19 محله فولادشهر بر اساس 4 بعد زیست محیطی، کالبدی- عملکردی، اجتماعی و اقتصادی و زیرمعیارهای آن نشان می دهد محله 2 A در رتبه اول و محله 7 C در رتبه 19 ام قرارگرفته اند که می توان عواملی همچون توسعه بدون برنامه فولادشهر و کم توجهی به فضاهای شهری در محلات جدید تأسیس شده، عدم توجه به هویت در محلات، عدم وجود کاربری های موردنیاز شهروندان، عدم توجه مدیران شهری به زیباسازی محلات، ایمنی پایین معابر، میزان درآمد پایین شهروندان، نبود شغل در شهر، نبود فضاهای تفریحی و... مؤثر در کاهش میزان شادی و نشاط شهروندان محلاتی که در رتبه های پایین قرار دارند، دانست. پیشنهاد ارائه شده جهت ارتقاء کیفیت شهر شاد برای دستیابی به پایداری محلات فولادشهر، تقویت زیرساخت ها و پتانسیل اقتصادی برای افزایش ظرفیت مالی خانوارها برای رفع نیازهای اساسی، ارتقای کیفیت فضاهای آبی، ایجاد تنوع فعالیت های اختیاری و اجتماعی و ایجاد زندگی فعال خیابانی با ایجاد فضاهای شاد با استفاده عناصر هویتی شهر، ایجاد زمینه مشارکت در امور مربوط به محل سکونت از طریق ایجاد شوراهای محله و عرصه های عمومی است.
بهکارگیری رهیافت حقوق مالکیت در برنامه ریزی شهری برای حل مشکل آثار بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
122 - 135
حوزههای تخصصی:
ردیابی و رفع آثار بیرونی، به همراه تأمین منافع و کالاهای عمومی به عنوان کلیدیترین چالشهای حوزه عمومی، دلیل و ماهیت وجودی برنامهریزی شهری بوده و همواره در کانون کاربست و عمل آن قرار داشته است. آثار بیرونی، به عنوان هزینهها و منافع جانبی ناشی از فعالیتهای یک فرد (عامل) هستند که بر رفاه افراد (عاملان) دیگر و یا جامعه تأثیر میگذارد، ارزش آن محاسبه نشده و به طرفین متضرر، پرداخت و از طرفهای منتفع، دریافت نمیشود. برنامهریزان و سیاستگذاران شهری تا کنون برای حل مشکل آثار بیرونی، ابزارهای سیاستی مختلفی ازجمله؛ کنترل و هدایت توسعه، مالیاتستانی و پرداخت یارانه، و... را به کار گرفتهاند. از آنجا که آثار بیرونی در شهر ابعاد چندگانه حقوقی، اقتصادی، اجتماعی و فضایی دارد، اتخاذ رهیافتی میانرشتهای و چندانتظامه برای کشف قوای علّی و سازوکارهای مولد آنها، ضرورتی اجتنابناپذیر است. بنابراین، هدف این مقاله تبیین شیوه میانکنش و نقش نهادهای حقوق مالکیت و برنامهریزی شهری در تولید و کنترل آثار بیرونی در شهر است. پس از ارائه یک گونهبندی از انواع ابزارهای سیاستی رفع آثار بیرونی، با بهکارگیری منطق استدلال پسکاوی تحت پارادایم واقعگرایی انتقادی، این مقاله به یک چهارچوب مفهومی دست مییابد که تخصیص حقوق مالکیت زمین در نظام برنامهریزی شهری را اصلیترین سازوکار مولد و کنترل آثار بیرونی در شهر شناسایی و تبیین میکند. از اینرو، بر بهکارگیری رهیافت حقوق مالکیت، که در فصل مشترک دو انتظام اقتصاد و حقوق قرار دارد، در نظام برنامهریزی شهری کشور تأکید میشود.
سنجش سطح انطباق پذیری عدالت توزیعی زیرساختی-خدماتی با مزیت رقابتی نواحی روستایی (نمونه موردی: شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام برنامه ریزی غالب کشور بر دو جریان عمده برنامه ریزی کالبدی (طرح هادی روستایی، جامع شهری و...) و برنامه های میان مدت توسعه اقتصادی-اجتماعی (برنامه های 5 ساله بخشی محور) استوار است و در برخی موارد با تخصیص ناعادلانه منابع و امکانات به بعضی مناطق و محروم شدن مناطق دیگر، موجب افزایش نابرابری های ناحیه ای شده است؛ ازاین رو، به منظور ایجاد توسعه متوازن و استقرار نظام آمایش محور مطلوب؛ شناسایی توان های محیطی، نواحی همگن فضایی و مزیت های رقابتی نواحی روستایی در ابتدای امر ضروری است. پژوهش حاضر با هدف سنجش انطباق پذیری عدالت در سطح برخورداری از امکانات با مزیت رقابتی در دهستان های شهرستان اردبیل انجام شده است. جامعه آماری دهستان های شهرستان اردبیل با 20889 خانوار و رویکرد پژوهش توصیفی-تحلیلی است. روش تهیه اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. همچنین درجهت تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک چندمتغیره الکتر و مدل موریس در نرم افزار EXCEL، روش درون یابی فاصله معکوس (IDW) و روش طبقه بندی فازی در نرم افزار GIS ARCاستفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد دهستان های شهرستان اردبیل، از جنبه عدالت در برخورداری از امکانات و خدمات وضعیت مطلوب ندارد و عدم توازن در آن ها مشهود است. به عبارت دیگر، دهستان های نزدیک به مرکز استان (شهر اردبیل)، برخوردارتر و دهستان های با فاصله بیشتر مانند ارشق شرقی و دوجاق، با وجود مزیت رقابتی بالا؛ کم برخوردارترند. به طورکلی، بین سطح برخورداری دهستان ها و مزیت رقابتی شان رابطه مستقیم وجود ندارد و این وضعیت شدیداً تحت تأثیر نگاه تمرکزگرای برنامه های کالبدی و برنامه های اقتصادی-اجتماعی 5 ساله (با غلبه سیاست زدگی، نفوذ و فشارهای سیاسی برای اجرای برخی طرح ها) و اهمیت فاصله سکونتگاه های روستایی از مرکزشهرستان (شهر اردبیل و حوزه نفوذ آن)، است ؛ بنابراین راهکار اصلی؛ گذار از غلبه برنامه های بخشی محور اقتصادی-اجتماعی 5 ساله و برنامه ریزی کالبدی به سوی برنامه ریزی آمایش سرزمین با الزامات قانونی مورد نیاز و کافی است.
تحلیل فضایی عدالت مکانی در آمایش کاربری های خدماتی (پارک و فضای سبز، ورزشی و تفریحی-توریستی) شهر تبریز با رویکرد چند معیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مشکلات اساسی شهرها در دهه های اخیر، توزیع نابرابر منابع و جمعیت در بخش های مختلف شهری است. توجه به اهمیت توزیع کاربری های خدماتی در نواحی شهری و فراهم نمودن امکانات و خدمات مورد نیاز عاملی مهم در ارتقاء سطح زندگی، عدالت اجتماعی و پایداری زندگی شهری است. خدمات عمومی شهر به عنوان مهم ترین ابزار در دست مدیریت شهری، برای برقراری عدالت فضایی است. با توزیع مناسب این خدمات، شهر می تواند به عنوان بستر تحقق عدالت فضایی مطرح گردد. کلان شهر تبریز علاوه بر اینکه از تبعیض طبقاتی در بین گروه های اجتماعی – اقتصادی رنج می برد، از تبعیض فضایی ناشی از توزیع نامناسب خدمات شهری نیز تهدید می شود. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی علمی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی است. به دلیل پیچیدگی و ازدیاد فاکتورهای مؤثر در مکانیابی کاربری های خدماتی، لزوم به کارگیری روش های چند متغیره تصمیم ساز جهت تعیین مکان مطلوب جهت احداث کاربری های جدید را ضروری می سازد. در پژوهش حاضر ابتدا سرانه کاربری های مورد بررسی محاسبه و با سرانه استاندارد مقایسه شده و میزان کمبود در منطق ده گانه مشخص شد. سپس پارامترهای مؤثر در مکان گزینی کاربری هایی نظیر (پارک و فضای سبز، ورزشی و تفریحی-توریستی) شناسایی شده، و با استفاده از روش های مبتنی بر سیستم های پشتیبانی فضایی چند معیاره MC-SDSS برمبنای مدل های Topsis و Saw در محیط نرم افزار ArcGIS و وزن دهی پارامترها توسط کارشناسان خبره حوزه مطالعات شهری با روش تحلیل سلسه مراتبی در محیط نرم افزار Expert Choice نقشه های نهایی تهیه شده، و فضاهای کاملاً نامطلوب تا کاملاً مطلوب برای هر کدام از خدمات فوق شناسایی شده اند.
تدوین مدل ارزیابی فرم شهری با رویکرد تاب آوری فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری شهری در یک دهه اخیر به ویژه با شیوع کوید 19، به عنوان یک مسیر و راهبرد نوین برای توسعه شهری محسوب می شود. تاب آوری فرم شهری از زیرمجموعه های گفتمان تاب آوری شهری است و با اینکه در یک دهه گذشته پژوهش ها و مقالاتی در مورد تاب آوری فرم شهری و چگونگی ارزیابی آن نگارش شده است، این موضوع هنوز در مرحله مفهومی و اکتشافی است. این مقاله سعی دارد با تبیین ابعاد مختلف جعبه ابزار ارزیابی مکان تاب آور که برآمده از چارچوب تاب آوری فضایی است، یک مقایسه تطبیقی بین ابزارهای ارزیابی تاب آوری فرم شهر انجام دهد. در این چارچوب، مورفولوژی شهری به عنوان نمود فضایی و کالبدی فعالیت های انسانی حاصل تعاملات پیچیده عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تعریف می شود که بر واکنش شهر در برابر مخاطرات طبیعی و انسان ساخت تاثیر می گذارد. بافت های شهری فاقد ظرفیت مکان تاب آور (به عنوان جوهره تاب آوری مورفولوژی شهری) با خطر فرسودگی و افول کیفیت های محیطی در فرایند توسعه شهری و تغییرات گسترده روبرو هستند و کیفیت زیست پذیری و سرزندگی این بافت ها در طولانی مدت رو به افول می گذارد. در این راستا، ابعاد سه گانه کالبد و ساختار، مکان و تصویر (شناختی و ادراکی)، محیطی و رفتاری به عنوان محورهای اصلی، از طریق مقایسه با سایر چارچوب ها و جعبه ابزارهای ارزیابی تاب آوری فرم شهری، توجیه می گردد. این ابزار می تواند با سنجش میزان تاب آوری فرم های شهری و تاب آوری مکان به خصوص در بافت های در معرض توسعه، امکان مداخلات موثرتر در برابر تغییرات و مخاطرات را برای برنامه ریزان، طراحان و سیاست گذاران شهری فراهم کند.
تبیین کارایی و نقش عملکرد مدیریت شهری بر مؤلفه های امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرم در شهرها
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انسان همواره به دنبال تأمین امنیت به عنوان یکی از نیازهای اساسی خود است و احساس امنیت به عنوان یکی از شاخص های مهم کیفیت زندگی شهری، همواره مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است، همچنین احساس امنیت اجتماعی در فضاهای شهری یکی از مهمترین شاخص های کیفیت زندگی مطلوب برای شهروندان محسوب می گردد. با افزایش ضرورت ایجاد امنیت در جوامع، ابزار، شیوه ها و رویکردهای ایجاد و حفظ آن دستخوش تحول شده است. از اینرو مدیریت شهری، از جنبه های مهم برنامه ریزی شهری بوده که با جوامع انسانی به ویژه جامعه شهری و ایجاد امنیت اجتماعی ارتباط مستقیم دارد؛ لذا هدف این تحقیق، مروری بر نقش و جایگاه عملکرد مدیریت شهری در ارتقاء بخشی امنیت اجتماعی شهرها می باشد. روش بررسی: نگرش حاکم براین تحقیق به صورت کتابخانه ای-تحلیلی است. در این تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای اقدام به جمع آوری تعاریف و نظریات و تئوری ها شده است. در مرحله پس از تحلیل داده ها، بررسی مبانی نظری و تحقیقات صورت گرفته در این حوزه به برشمردن مولفه های امنیت اجتماعی و تاثیر عملکرد و نقش مدیریت شهری بر هریک از آنها پرداخته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: بررسی ها نشان می دهد که بر اساس ضریب تعیین، 28 درصد از واریانس متغیر وابسته، توسط متغیر مستقل تبیین می شود. ضریب بتا (BTA) نیز نشان دهنده ارتباط مستقیم بین دو متغیر مستقل و وابسته است. در نتیجه، از طریق تحلیل رگرسیون دو متغیره می توان نتیجه گرفت که با بهبود عملکرد مدیریت شهری سطح امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرم نیز افزایش می یابد.
شناسایی و تحلیل موانع گذار از ساختارهای سنتی به بستر هوشمند در مقاصد گردشگری روستایی بخش بن رود شهرستان اصفهان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی این چالش ها و تلاش در جهت برطرف شدن آن ها شکل گرفته است. روش بررسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، نظری- کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی است. در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا عوامل موانع گذار از گردشگری سنتی به گردشگری هوشمند با استفاده از نظرات 30 نفر از خبرگان حوزه گردشگری از طریق روش دلفی شناسایی شده است. سپس تجزیه و تحلیل اطلاعات سیزده عامل به عنوان موانع تاثیرگذار قوی بر گردشگری هوشمند بخش بن رود شهرستان اصفهان، از مدلسازی تفسیری-ساختاری ISM و سپس با نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتیجه به دست آمده از مدل تفسیر ساختاری نشان داد که اساسی ترین عامل چالش ها و مشکلاتی در خصوص فراهم کردن بستر هوشمند برای مردم محلی و گردشگران در روستاهای بخش بن رود بخش اصفهان مرتبط با سطح اول است که مربوط به عدم اعتقاد کسب و کار به بسترهای انلاین، عدم قابلیت های اقامتگاه های بوم گردی برای رزرو انلاین هستند.این عوامل دارای بالاترین قدرت تاثیر گذاری هستند؛ همچنین نتایج حاصل از تحلیل میک مک می توان بیان کرد همه متغیرهای جزء متغیرهای پیوندی هستند، این متغیرها از وابستگی بالا و قدرت هدایت بالا برخوردارند.
ارائه ی الگویی جهت ارتقاء زیست پذیری در فضاهای عمومی زیر سطحی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت جوامع انسانی، منجر به افزایش شهرهای پرجمعیت، فشرده و پرتراکم شده است که توسعه در ارتفاع و زیرِ زمین را رایج ساخته است. با وجود مزیت های ناشی از زندگی فشرده انسان ها در کنار یکدیگر، ازدحام ناشی از تراکم، تهدیدی برای کیفیت های زیست انسان ها به وجود آورده است. مفهوم زیست پذیری، در پاسخ به این دغدغه، به کیفیت های عینی و ذهنی مورد انتظار انسان ها از محیط زیست می پردازد. توسعه های جدید زیرسطحی که عمدتاً متأثر از افزایش تراکم و ازدحام در شهرها هست، در اغلب موارد، کمتر به کیفیت های زیستی انسان ها در زیرِ سطح زمین پرداخته است و بیشتر به جنبه های عملکردی توجه شده است. کاهش نظارت اجتماعی، تأمین امنیت، تأمین تهویه، نور و کنترل رطوبت، خوانایی و جهت یابی از جمله مهم ترین چالش های این نوع از توسعه است. لزوم ایجاد و رواج استفاده از فضاهای عمومی پویا و اجتماع محور در طبقات زیرین، محرک پرداختن به این پژوهش بوده است. به منظور ارائه ی الگویی جهت ارتقاء زیست پذیری در فضاهای عمومی زیر سطحی شهرها، داده های کیفی جمع آوری شده، به روش اسنادی (تحلیل پایه) و داده بنیاد (تحلیل مکمل) به صورت همزمان مورد تحلیل قرار گرفت. روش جمع آوری اطلاعات، مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند می باشد. جهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری از نرم افزار Nvivo استفاده شد. از ترکیب تحلیل پایه و مکمل، مؤلفه های کلیدی سازنده فضای زیر سطحی زیست پذیر یعنی مؤلفه های عملکرد دسترسی؛ ادراکی؛ هویت؛ زیست محیط و تاب آوری شناسایی و بررسی شد. همچنین جهت ارائه الگو از روش داده بنیاد استفاده شد. بر اساس سوالات مطرح شده در فرآیند مصاحبه، 389 ارجاع ارائه گردید. با بازبینی متعدد و ادغام کدها بر اساس تشابه در طی چندین مرحله تلخیص داده ها، 20 کد اولیه و 7 کد محوری استخراج گردید و پس از کشف روابط علی معلولی، الگوی فضای زیرسطحی زیست پذیر مبتنی بر الگوی دانه برفی ارائه گردید.
توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با تأکید بر رویکرد سرمایه اجتماعی ( مطالعه موردی: شهر اسلامشهر)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اسلامشهر یکی از مقاصد اصلی مهاجرین به تهران در دهه های اخیر بوده است ، این مهاجرین که از روستا ها و شهر های دور و نزدیک به اسلامشهر مهاجرت کرده اند. در بسیاری از موارد بدون هر بررسی یا هماهنگی یا سازگاری با محیط جدید به ساخت و ساز غیر مجاز در محدوده شهری و نیز روستا های نزدیک به شهر اقدام نموده و سکونتگاه های غیررسمی را شکل داده اند. شرایط نامناسب بهداشتی، فقدان زیرساخت های مناسب، فقدان خدمات شهری، تراکم بالای جمعیت، اجتماع گروه های کم درآمد، وجود مشاغل غیررسمی و از همه مهم تر بالا بودن ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی مجموعه ویژگی ها و شرایطی هستند که ساکنان محلات اسکان غیررسمی شهر اسلامشهر با آن روبه رو هستند. هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیلی بر توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با تأکید بر رویکرد سرمایه اجتماعی در شهر اسلامشهر می باشد. روش بررسی: این تحقیق به لحاظ هدف جز تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش شناسی در رسته تحقیقات توصیفی –تحلیلی قرار می گیرد. جمعیت جامعه آماری که 548620 نفر می باشد و حجم نمونه برابر با 384 نفر می باشد. در تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از آمار توصیفی همچون میانگین، میانه، فراوانی، درصد فراوانی و... استفاده خواهد شد و در جهت اثبات فرضیات پژوهش نیز از روش های آمار استنباطی همچون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی تک نمونه ای و ... استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد براساس نمرات میانگین مستخرج از پرسشنامه ها و آزمون تی تک نمونه ای، 33 شاخص مورد مطالعه در دو سطح (انطباق نسبی، انطباق پایین) از لحاظ انطباق با الگوی استاندارد یعنی عدد سه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که 12 شاخص در سطح انطباق نسبی و 21شاخص در سطح انطباق پایین قرار دارند. همچنین بین متغیر سرمایه اجتماعی و توانمندسازی سکونتگاه غیررسمی اسلامشهر رابطه معناداری وجود دارد. جهت رابطه بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی مثبت و معنادار است با توجه به عدد همبستگی (0.672)، شدت همبستگی در حد متوسط است. نتایج بیانگر این بوده است که افزایش سرمایه اجتماعی موجب توانمندسازی سکونتگاه غیررسمی شهر اسلامشهر می شود.