مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
گروه های تحصیلی
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
225-241
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین سبک های یادگیری و منبع کنترل دانشجویان گروه های تحصیلی بود. روش: روش پژوهش علی-مقایسه ای و جامعه آماری 6992 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز در گروه های تحصیلی علوم انسانی، علوم پایه، فنی-مهندسی و پزشکی بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی از میان آن ها 363 نفر انتخاب شد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه سبک های یادگیری کُلب (1999) و منبع کنترل راتر 1966 بود. داده های به دست آمده با مجذور کا و تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد دانشجویان علوم انسانی سبک یادگیری انطباق یابنده، علوم پایه سبک همگرا، فنی- مهندسی سبک واگرا و پزشکی سبک جذب کننده دارند (43/72 =c 2 ، 001/0 = P). منبع کنترل دانشجویان دارای سبک یادگیری انطباق یابنده نسبت به گروه های تحصیلی دیگر بیرونی تر (161/11 =F، 001/0 = P) و منبع کنترل دانشجویان فنی-مهندسی نسبت به گروه های دیگر و دانشجویان پزشکی نسبت به علوم انسانی درونی تر بود (526/64 =F، 0001/0 = P). نتیجه گیری : از آن جایی که شناخت شیوه های یادگیری می تواند در شکل گیری منبع کنترل درونی و بیرونی مناسب و نیز تغییر اسناد ناسازگار موثر باشد، بنابراین لازم است آموزش و روش های تدریس، متناسب با سبک های یادگیری هر گروه تحصیلی باشد تا دانشجویان با یادگیری مبانی و کاربردی رشته تحصیلی خود، تجارب آموزشی و شغلی موفقیت آمیز را کسب کنند و به خودباوری برسند.
ارائه مدل علی روابط ادراک از حمایت اجتماعی و مسئولیت پذیری محیط زیستی با توجه به نقش واسطه ای سرمایه های روان شناختی در میان دانش آموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی روابط ادراک از حمایت اجتماعی و مسئولیت پذیری محیط زیستی با توجه به نقش واسطه ای سرمایه های روان شناختی در میان دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان لارستان به روش تحلیل مسیر انجام شد. روش: برای این منظور 341 نفر (181 نفر دختر و 160 نفر پسر) از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و به پرسش نامه ای خود گزارشی متشکل از مقیاس های حمایت اجتماعی واکس (1999)، سرمایه های روان شناختی لوتانز (2007)، مسئولیت پذیری محیط زیستی هوی سائوس (2005) پاسخ دادند. جهت اطمینان از پایایی خرده مقیاس ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. به طورکلی نتایج پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی (حمایت خانواده، معلمان، همسالان) از طریق واسطه گری سرمایه های روان شناختی (تاب آوری، امیدواری، خودکارآمدی، خوش بینی) بر مسئولیت پذیری محیط زیستی دارای اثر غیرمستقیم و مثبت می باشد. از میان مؤلفه های سرمایه روان شناختی، خوش بینی و امیدواری دارای بیشترین اثر مستقیم بر مسئولیت پذیری محیط زیستی می باشد. در بین ابعاد حمایت اجتماعی، حمایت خانواده بیشترین اثر غیرمستقیم را بر مسئولیت پذیری محیط زیستی دارد.
اولویت بندی گروه های تحصیلی آموزش عالی برای تحقق توسعه پایدار استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق از نظر هدف، کاربردی می باشد و از نظر جمع آوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی است. هدف از انجام این پژوهش، تعیین اولویت گروه های تحصیلی آموزش عالی در راستای تحقق توسعه پایدار استان سیستان و بلوچستان بوده است. برای انجام این پژوهش، شاخص های توسعه پایدار، از مدل بومی توسعه پایدار استان سیستان و بلوچستان استخراج شده و پس از تعیین وضعیت موجود شاخص ها، وضعیت مطلوب هریک از شاخص ها توسط ۴ پانل تخصصی متشکل از ۵۰ نفر خبره با روش دلفی فازی تعیین شده است. درنهایت نیز اولویت بندی گروه ها و زیرگروه های تحصیلی آموزش عالی با کمک خبرگان و با استفاده از روش AHP و نرم افزار Expert Choice انجام شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که گروه آموزشی «مهندسی، تولید و ساخت» دارای اولویت اول، گروه آموزشی «علوم انسانی و هنر» دارای اولویت دوم و گروه آموزشی «علوم تربیتی» دارای اولویت سوم برای توسعه پایدار استان سیستان و بلوچستان می باشند.
بررسی جدایی گزینی اجتماعی-فضایی گروه های تحصیلی و شغلی در کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
67 - 80
حوزه های تخصصی:
توسعه و شکل گیری سریع و غیر قابل مهار کلانشهرها و همچنین تأثیرگذاری نیروهای جدید اجتماعی_اقتصادی ملی و بین المللی، به طور کلی جغرافیای ملی و به طور خاص خصوصیات کلانشهرها را تغییر داده که نتیجه آن مجموعه ای از خروجی های فضایی و اجتماعی متنوع و تأثیرگذار بر کلا نشهرهاست. از ملموس ترین اثرات عدم برنامه ریزی مناسب برای روبه رو شدن با این تحولات، عدم توزیع مناسب منابع میان گروه ها و اقشار مختلف جامعه و در نتیجه نابرابری ها و جدایی گزینی های اجتماعی_اقتصادی است. کلا نشهر شیراز نیز همچون دیگر کلانشهرهای ایران تغییرات گسترده ای را طی سال های اخیر تجربه نموده است. توسعه ای که علاوه بر دست اندازی به نواحی پیرامونی شهر، موجب جدایی گزینی گروه های مختلف اجتماعی شهر از یکدیگر شده است. از این رو هدف این پژوهش بررسی الگوهای جدایی گزینی اجتماعی_فضایی گروه های اجتماعی کلانشهر شیراز در سال 1390 با روش توصیفی_تحلیلی است. به طوری که بتوان علاوه بر بیان کمی تفرق های اجتماعی موجود، توزیع فضایی گروه های مختلف را نیز بررسی نمود. در واقع ابتدا با استفاده از شاخص های جدایی گزینی، تفرق های اجتماعی به صورت کمی بررسی می شود و سپس با استفاده از شاخص موران محلی انسلین، خوشه های شکل گرفته از این تفرق فضایی در سطح کلانشهر شیراز استخراج می شود. داده های مورد استفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و مربوط به سرشماری سال 1390 دو شهر شیراز و صدرا و بر مبنای 505 حوزه آماری است. یافته های پژوهش حاکی از جدایی گزینی گروه های تحصیلکرده، طبقات بالا و طبقات متوسط از گروه ها و اقشار کم برخوردار جامعه شیراز است. به طوری که گروه های برخوردارتر (با شاخص جدایی گزینی 0.51 برای گروه های تحصیلی و 0.35 برای گروه های شغلی) در نواحی شمال غربی و غربی و اقشار ضعیف تر (با شاخص جدایی گزینی 0.38 برای گروه های تحصیلی و 0.35 برای گروه های شغلی) نیز در نواحی جنوبی و جنوب شرقی تجمع نموده اند. در واقع در حالی که اقشار ضعیف تر جامعه شیراز به طور قابل توجهی از منظر سطح تحصیلات و طبقه شغلی در نواحی حاشیه ای جنوبی و گاهی خارج از محمدوده خدماتی شهر با سطح خدمات بسیار پایین تر سکنی گزیده اند، اقشار برخوردار جامعه با نسبت بالایی متمایل به سکونت در نواحی گران قیمت تر شمال غربی، با سطح خدمات بالاتر و با آب وهوایی بهتر هستند.
بررسی و تحلیل جدایی گزینی فضایی- اجتماعی گروه های تحصیلی و شغلی در منطقه کلان شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایزات فضایی- اجتماعی و جدایی گزینی به طور واضحی به فهم ساختارهای اجتماعی و فضایی مناطق کمک می کند. منطقه کلان شهری اصفهان به علت نرخ رشد غیر طبیعی بالا و مهاجرت های اقشار مختلف با ویژگی های اجتماعی- اقتصادی متفاوت به آن، کیفیت های زندگی متباینی را در سکونت گاه های مختلف آن ارائه می دهد که خود سبب جدایی گزینی فضایی- اجتماعی شده است. هدف این مقاله، اندازه گیری میزان جدایی گزینی فضایی-اجتماعی گروه های شغلی و تحصیلی و ارائه الگوهای فضایی آن در محدوده مورد مطالعه است. پژوهش حاضر از لحاظ روش کار، پژوهشی کمی، از نظر هدف، توصیفی محور، ماهیت آن، پژوهشی کاربردی، و از نظر راهبرد پژوهش، از نوع استقرایی است. با استفاده از داده های سرشماری نفوس و مسکن سال 1390، 14 شاخص تک گروهی، از طریق نرم افزارGeo-Segregation Analyzer محاسبه و الگوهای هریک از طبقات دو گروه، از طریق روش های ضریب مکانی و لکه های داغ بر حسب شاخص گتیس ارد-جی آی در محیط نرم افزار Arc GIS 10.4 ترسیم شد. نتایج تحقیق نشان داد که در کل، این منطقه به دلیل کم بودن میزان جدایی گزینی در آن، همگنی نسبی را داراست. اما از نظر طبقات شغلی، سکونت گاه های شرقی وضعیت بسیار نامناسبی را دارند به گونه ای که عمده تمرکز و خوشه بندی طبقه شغلی پایین در این بخش از منطقه قرار دارد. از نظر طبقات تحصیلی، نیمه غربی جدایی گزینی کمتری را نسبت به نیمه شرقی دارد اما همچنان در مرکز نابرابری های قابل توجهی وجود دارد.
سنجش جدایی گزینی فضایی – اجتماعی گروه های تحصیلی و شغلی در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جدایی گزینی شهری، در اکثر شهرهای جهان موضوع درخور توجهی است؛ چراکه جدایی گزینی شهری، موجب تمرکز شدید بر فقر و پیدایش طبقات پایین می شود که می تواند عامل پیدایش، گسترش و یا تشدید مسائل و مشکلات متعددی در شهر شود. درک راﺑﻄﻪ ﺑ ﯿﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻀﺎﯾﯽ ﺷﻬﺮ و اﻟﮕﻮﻫﺎی ﺟﺪاﯾﯽﮔﺰﯾﻨﯽ از ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺤﻘﻖﭘﺬﯾﺮی ﺑﯿﺸﺘﺮ در اﺟﺮای ﻃﺮحﻫﺎ و ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺷﻬﺮی ﻣﯽﮔﺮدد. روش تحقیق کمی بوده و رویکرد آن توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های مورد استفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و مربوط به سرشماری سال 1390 شهر اردبیل می باشد. داده های مورد نیاز در قالب نقشه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نرم افزار GeoDa و تحلیل جدایی گزینی فضایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به همین منظور ابتدا به سنجش میزان جدایی گزینی تک گروهی بین طبقه های بالا، متوسط و پایین شهر پرداخته شد. نتایج نشان داد که میان قشرهای موجود در شهر جدایی گزینی متوسط وجود دارد. همچنین با بررسی روش های آمار فضایی مانند شاخص خودهمبستگی موران، میانگین نزدیکترین واحد همسایگی، آماره عمومی G و آزمون K-Ripley بر پایه داده های آماری 1390 بر مبنای 1415 بلوک آماری شهر اردبیل نتایج گویا بود که شهر اردبیل از یک ساختار متمرکز و خوشه ای برخوردار است. ﺑ ﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽﺗ ﻮان ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻀﺎﯾﯽ ﺷﻬﺮ اردبیل دارای اﻟﮕﻮﯾﯽ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ اﺳﺖ ﺑﻪ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ که پهنه هایی که از بالاترین میزان محرومیت شهری برخوردارند در بخش های شمال غربی و جنوب شرقی قرار گرفتهاند و عمدتا شامل پهنه های اسکان غیررسمی، پهنه هایی با بافت نابسامان میانی و بافت هایی با پیشینه روستایی هستند.