فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۶۱ تا ۴٬۹۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، سنجش وضعیت شاخص های پایداری در حوزة صنعت توریسم در شهر اهواز است. این هدف از طریق تشخیص میزان اولویت کاربست شاخص ها، میزان تأثیر مستقیم و غیر مستقیم شاخص های پژوهش در پایداری صنعت توریسم و میزان پیش بینی پایداری در حوزة صنعت توریسم در شهر اهواز به وسیلة شاخص های منتخب بررسی شده است. به همین منظور، شاخص ها در شش بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اکولوژیکی و تکنولوژیکی در قالب سی متغیر دسته بندی شده و ازدیدگاه شهروندان اهوازی مورد ارزیابی قرار گرفته است. بنابراین، این پژوهش ازلحاظ هدف گذاری، مطالعه ای کاربردی و ازلحاظ روش شناسی، توصیفی- تحلیلی است که در آن از روش پیمایشی به صورت ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعة نمونه 384 نفر از شهروندان اهواز هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفیِ ساده انتخاب شده و مورد پرسش قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و متناسب با اهداف پژوهش، از آزمون های آماری T، برازش رگرسیونیو مدل تحلیل تشخیص در قالب نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ازدیدگاه شهروندان اهواز، شاخص های تکنولوژیکی با توجه به میزان اختلاف از میانگین پایین 06002/0- نسبت به میانگین مبنا در آزمون Tدارای وضعیت نامناسب هستند و درنتیجه، اولویت بیشتری برای بسترسازی و بهبود شرایط دارند. همچنین، با توجه به نتایج مدل برازش رگرسیونی در بین شاخص های برگزیدة پژوهش و با توجه به میزان معنا داری به دست آمده، شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی رابطة مستقیم با پایداری صنعت توریسم دارند؛ ضمن اینکه پیش بینی شرایط پایداری در حوزة صنعت توریسم با توجه به شاخص های پژوهش در مدل تحلیل تشخیص نشان می دهد شاخص های فرهنگی با میزان پیش بینی کلی 418/0 بهتر می توانند شرایط پایداری در حوزة صنعت توریسم در شهر اهواز را پیش بینی کنند.
سنجش عوامل آسیب رسان ناشی از زلزله در منطقه یک شهر تهران با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران از جمله کشورهای زلزلهخیز جهان است. نود درصد خاک ایران بر روی کمربند زلزله واقع است. کلانشهر تهران بر اساس نقشههای پهنهبندی زلزله، جزو مناطق پرخطر محسوب میشود. منطقه یک شهرداری تهران بر روی یکی از اصلیترین گسلهای شهر تهران به نام گسل شمال تهران واقع است. از آنجایی که شناسایی عوامل آسیبرسان در کاهش مخاطرات ناشی از زلزله نقش به سزایی دارد، لذا سنجش عوامل آسیبزا به منظور کنترل این عوامل و کاهش خسارات جانی و مالی میتواند در کاهش آسیبها نقش بسزایی داشته باشد.
هدف اصلی این پژوهش شناسایی مهمترین عوامل تشدیدکننده آسیبرسان ناشی از زلزله در منطقه یک شهرداری تهران و همچنین شناسایی آسیبپذیرترین نواحی در سه گروه نواحی با آسیبپذیری زیاد، متوسط و آسیبپذیری کم میباشد. دادهها و اطلاعات جمعآوری شده در این پژوهش، دادههای فضایی، آماری و توصیفی است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی با بهرهگیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) است. نتایج حاصله مشخص میسازد مهمترین عوامل تشدیدکننده آسیبها در منطقه یک به ترتیب اولویت؛ فاصله از گسل، شیب زمین، همجواری با کاربریهای ناسازگار، عمر بنا، تراکم زیاد جمعیت، عدم دسترسی به فضاهای باز شهری و مساحت نامناسب قطعات زمین کاربریها میباشد. همچنین آسیبپذیرترین نواحی در این منطقه به ترتیب اولویت نواحی؛ هشت، شش، ده و چهار میباشند
تحلیل ناپایداری مکانی- فضایی بافتهای فرسوده شهری؛ مطالعه موردی: منطقه ده شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۲۸۰-۲۶۹
حوزههای تخصصی:
منطقه ده شهر تهران با ساختار قدیمی و فرسوده دارای 3 نوع بافت فرسوده است که بیش از 97 درصد واحدهای مسکونی این نوع بافتها دارای قطعات کم دوام هستند. اطلاعات حاصل از مطالعات اسنادی ومیدانی با استفاده از روشهای آماری و نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. در این تحقیق با تاکید بر شاخص های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، توزیع کاربریها، زیست محیطی به ارزیابی ناپایداری مکانی- فضایی بافتهای فرسوده پرداخته شده است. جامعه آماری مورد مطالعه 400 نفر از سرپرستان خانوار در بافتهای فرسوده بوده اند که از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. نتایج نشان داد که بیش از 97 درصد از واحدهای مسکونی بافتهای فرسوده دارای قطعات کم دوام هستند و 7/23 درصد از تاسیسات زیربنایی با ناپایداری بالا ارزیابی شده اند. محاسبه ضرایب آنتروپی و ضرایب مکانی نیز بیانگر عدم تعادل در توزیع کاربریها است، بطوریکه ناپایداریهای مکانی – فضایی کاربریها سبب کاهش کیفیت زندگی در بافتهای فرسوده شده است. مقدار X2 (3/262) در سطح معنی داری 000/0 بیانگر رابطه مستقیم بین ناپایداری ها و محرومیت نسبی در محدود مورد مطالعه است. آلفای 07/0 و ضریب Beta نیز بیانگر آن است که شاخص های کالبدی و توزیع نامطلوب کاربریها از جمله دلایل عمده ناپایداری بافتهای فرسوده در منطقه مورد مطالعه است.
تحلیل فضایی و سنجش سطح پایداری توسعه مناطق کلان شهرتبریز
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز نمونه ای از مدل های کلیشه ای توسعه شهری (عمدتا"" متجدد) است که به رغم انسجام فضایی و فشردگی در مرحله پیدایش و رشد ارگانیک آن تا دوره پهلوی به ویژه قبل از اصلاحات ارضی اوایل دهه 40، در پی تحولات ناشی از شهرسازی دهه های اخیر به کلی متحول شده و در شرایطی که تا چند دهه پیش در فضایی محدود شکل گرفته و با برج و بارو محصور بود، گسترش زیادی یافته و امروز گرفتار ساختاری متخلخل و بیمار گونه شده است. فرضیه های این تحقیق عبارت هستند از؛ 1) با توجه به شاخص های پایداری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، محیطی و کالبدی، توسعه شهر تبریز در جهت پایدار اتفاق نیفتاده است.2) میان مناطق شهر تبریز به لحاظ برخورداری از شاخص های پایداری شهری تفاوت وجود دارد. ابزار جمع آوری داده ها، آمارنامه های مرکز آمار ایران، اطلاعات حاصله ار نقشه های تحلیلی تولید شده در محیط GIS و اسناد موجود در شهرداری های مناطق و طرح های توسعه شهری تبریز بوده است. همچنین روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که درآن از مدل ها و روش های کمی نظیر تحلیل عاملی، روشAHP، آزمون های ناپارامتریک فریدمن و ویلکاکسون، الگوی ترکیبی HDI، سیستم اطلاعات جغرافیاییGIS و ... استفاده شده است. ننتیجه حاصل از بررسی های انجام شده بیانگر آن است که در میان 10 منطقه شهری تبریز،3 منطقه محروم با ضریب متوسط توسعه یافتگی 27/0 در پایین ترین سطح برخورداری و توسعه یافتگی قرار گرفته است.
مکان یابی سایت پسماند زباله های شهری( نمونه موردی : شهرمحلات)
حوزههای تخصصی:
توسعه روزافزون مناطق شهری و افزایش بی رویه ی جمعیت در آنها، باعث تولید انواع زباله های شهری شده است. امروزه چگونگی دفع و معدوم سازی این زباله ها، به یکی از دغدغه های محیط زیست شهری و توسعه پایدار تبدیل گردیده است. از طرف دیگر، مشکل یافتن یک محل دفن مناسب به علت وجود عوامل و پارامترهای متعدد دخیل در این امر، همواره از جمله مسایل پیچیده، پر هزینه و وقت گیر بوده است . این تحقیق با هدف تعیین مکان مناسب دفن پسماند شهری شهر محلات با استفاده از قابلیت های ابزار GIS و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) اجرا شده است.در این مطالعه، شاخص های مختلف از قبیل فاصله از آبراهه، فاصله ازگسل، درصد شیب، نوع کاربری زمین و فاصله از راه اصلی که در مکان یابی دفن زباله مفید می-باشند، در محدوده شهرستان محلات در نظر گرفته شد. سپس جهت مقایسه زوجی معیارها و پارامترهای مربوط از دانش 100 نفر از کارشناسان در حوزه های مختلف؛ اعم از سازمان های محیط زیست، فرمانداری، منابع طبیعی و شهرداری شهرستان محلات در قالب پرسشنامه استفاده گردید. بعد از محاسبه و اعمال وزن های نهایی برروی هریک از لایه ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، مدل سازی به صورت فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام گرفت. در نهایت پهنه های مناسب دفن زباله شهر محلات بر اساس قابلیت استقرار مکان در قالب 5 طبقه از بسیار مناسب تا بسیار نامناسب شناسایی و با مشاهدات میدانی تطبیق داده شد و جهت جنوب شرقی شهر محلات مناسب ترین پهنه جهت دفن پسماندهای شهری برآورد شد.
تحلیلی بر عملکرد مدیریت شهری شهر مهاباد از منظر مشارکت و رضایتمندی شهروندی
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از ارکان اساسی برنامه ریزی شهری، توجه به مشارکت آگاهانه و فعالانه شهروندان در تمامی ابعاد توسعه می باشد؛ بنابراین آنچه که در حال حاضر ضرورت انکارناپذیری برای مدیریت شهری است، لزوم تغییر در جهت استفاده از رویکردهای مشارکتی و جلب رضایت شهروندان می باشد. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی عملکرد مدیریت شهری از منظر مشارکت و رضایتمندی شهروندی به مطالعه شهر مهاباد پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع ماهیت کاربردی بوده و روش تحقیق آن نیز توصیفی- تحلیلی می باشد. بر این اساس، پس از بررسی مفاهیم و مبانی مرتبط با موضوع پژوهش، جهت گردآوری اطلاعات از روش مطالعة میدانی استفاده شد. نتایج این تحقیق نیز که پس از آنالیز 384پرسشنامة توزیعی میان شهروندانی که به نحوی با شهرداری و عملکرد آنها در ارتباط بودند، نشان دهنده تمایل بسیار بالای شهروندان به مشارکت در مدیریت شهری است؛ هرچند بررسی ها نشان می دهد سابقه مشارکت مردم در زمینه مدیریت شهری چندان چشمگیر نبوده و بیشتر در زمینه مشارکت های فیزیکی بوده است، اما با این وجود، نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپرمن گویای وجود رابطه مستقیم و معناداری آماری بین میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری و میزان رضایت مندی آنان می باشد. همچنین این تحقیق نتیجه گیری می کند که عوامل موثر بر میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری در چهار بعد فردی، اقتصادی، اجتماعی و مدیرتی قابل تقسیم بندی است که در این میان تاثیرگذارترین شاخص در بعد فردی سلامت جسمی و روحی شهروندان، در بعد اجتماعی تعلق مکانی، در بعد اقتصادی سودآور بودن فعالیت مشارکتی و در نهایت در بعد مدیریتی اعتماد نهادی(اعتماد دوسویه بین مردم و مدیریت شهری) می باشد.
بررسی نقش دولت در پیدایش و توسعه کالبدی-_ فضایی بندر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۷
47 - 60
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی پیدایش و روند تحولات کالبدی_ فضایی شهر بوشهر در دوران مختلف تاریخی و کاربردپذیری نظریه دولت و شهرنشینی به عنوان یکی از مهم ترین نظریات جدید در ادبیات شهر و شهرنشینی با آن تحولات می پردازد. بر اساس این نظریه، دولت با تجاری کردن پول و سرمایه در شهرها، از طریق نظام بانکی گسترده ای که در اختیار دارد، به توسعه شهر و شهرنشینی کمک کرده است. این نفوذ گسترده و بی بدیل دولت، بیش از همه از شیوه دستیابی به منابع درآمدی آن( یعنی صدور نفت خام) سرچشمه می گیرد که مازاد ملی حاصل از آن سهم مهمی در انباشت سرمایه و بازتولید گسترش یابنده در فرایند اقتصادی کشور دارد. در این بین مسلماً شهرهایی در کشور وجود دارند که تاکنون از این زاویه مورد مطالعه قرار نگرفته اند؛ شهر بوشهر از آن جمله است. این شهر که پیدایش آن به عنوان یک شهر نوبنیاد به زمان نادرشاه افشار و به دستور وی بر می گردد، بنابه شرایط جغرافیایی خاص منطقه از پسکرانه روستایی و کشاورزی تأثیرگذار بر امر رشد و توسعه شهری برخوردار نبوده و مهم ترین عامل تاثیرگذار در رشد و تحولات این شهر، موقعیت مرزی (ساحلی) و رونق بخش تجارت آن می باشد. در مجموع، یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین عامل تأثیرگذار در پیدایش و توسعه کالبدی _ فضایی شهر بوشهر، اقدامات و تصمیمات دولت های حاکم بوده است؛ در نتیجه نظریه دولت و شهرنشینی با وضعیت شهر بوشهر انطباق می یابد.
سنجش درجه توسعه فضایی براساس میزان بهره مندی از تسهیلات بانکی (مطالعه موردی: مراکز شهری ایلام)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از ملزومات توسعه پایدار شهری، برنامه ریزی جهت کنترل توسعه فضایی متعارف شهرها میباشد. ازعوامل موثر در توسعه کالبدی مراکز شهری توسعه شعبات بانکی وارائه خدمات مالی وتسهیلات بانکی در بخشهای مختلف خدماتی، صنعتی، مسکن، امورزیربنایی و... میباشد. بابررسی اثرخدمات بانکی و نقش آن در توسعه فضایی مراکز شهری و شناسایی عوامل موثر (مثبت ومنفی) میتوان برای آینده مراکز شهری برنامه ریزی دقیق تر وعلمی تری در جهت حفظ تعادلهای منطقه ای ارائه نمود. درمطالعه حاضر با استفاده از تکنیک تاپسیس وانتخاب شاخصهاو وزن دهی به آنها، نسبت به سطح بندی مراکز شهری ایلام از نظر میزان بهره مندی از تسهیلات و خدمات بانکی در راستای توسعه فضایی اقدام شده است. به همین منظور ابتدا بر اساس شاخص مالی و بانکی، میزان برخورداری مراکز شهری از نظر تسهیلات و خدمات بانکی مورد سنجش قرار گرفت و سپس به ارزیابی مراکز شهرها از نظر میزان توسعه فضایی پرداخته شد. تطبیق نتایج پژوهش در دو بخش اقتصادی و توسعه کالبدی حاکی از آن است که؛ تفاوت چشم گیری از نظر میزان توسعه فضایی بر اساس میزان برخورداری از تسهیلات و خدمات بانکی در بین مراکز شهری استان ایلام وجود دارد. به گونه ای که رابطه افزایش تسهیلات با توسعه فضایی در سه شهر ایلام، سرابله و دهلران مستقیم ومعنادار و همگام با توسعه فضایی این شهرها بوده است. در شهرهای دره شهر و آبدانان تسهیلات بانکی اثر کمتری در توسعه فضایی داشته اما در شهرهای مهران و ایوان تاثیر تسهیلات بانکی در توسعه فضایی، بیشتر از سایر شهرها میباشد.
تأثیر احساس خطر شغلی بر بهرهوری و کیفیت زندگیِ کاریِ کشاورزان روستایی مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان بهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی از جمله مشاغلی است که ذاتاً با مجموعه ای از مخاطرات روبه روست. در پژوهش حاضر ضمن شناخت میزان تأثیرپذیری و حس کشاورزان از این مخاطرات، به بررسی تأثیر آن بر بهره وری و کیفیت ذهنی زندگی کاری آنان پرداخته می شود. روش به کارگرفته شده در این پژوهش، توصیفی – تحلیلی، و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش نیز مشتمل است بر کشاورزان روستایی ساکن در بخش مرکزی شهرستان بهاباد (1186 بهره بردار). با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 134 نفر تعیین گردید و آنها به صورت تصادفی و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. گردآوری داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه های تدوین شده صورت گرفت. در تنظیم پرسشنامه ها کوشش گردید تا با استفاده از منابع اطلاعاتی و دیدگاه های خبرگان، کشاورزان و کارشناسان کشاورزی منطقه، منابع تولید احساس مخاطره های شغلی کشاورزان، با استفاده از دیدگاه و نظر استادان، مؤلفه های مرتبط با بهره وری و کیفیت زندگی کاری کشاورزان شناسایی گردد. داده های جمع آوری شده وارد نرم افزار SPSS شد و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که احساس خطر شغلی کشاورزان سبب کاهش بهره وری و همچنین کاهش کیفیت زندگی شغلی کشاورزان شده است. در واقع کشاورزانی که به میزان کمتری در شغل خود احساس خطر می کنند، بهره وری بیشتری داشته اند و کیفیت زندگی کاری شان نیز بهتر بوده است.
مدل سازی و آنالیز اثر پوشش سطوح معابر بر دمای فضاهای باز شهری تفهم طراحی و نتایج از پروژه سهیل
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به ارزیابی آثار سه ماده آسفالت، بتن سیمانی و آجر توپر در کف سازی سطوح معابر شهری بر شرایط میکرو اقلیم فضاهای فعالیت به ویژه دمای محیطی حاکم بر آنها اختصاص دارد. هدف بهبود شرایط آسایش حرارتی و کاهش شدت جزیره گرمایی در ملاحظات منطقه ای است. تحقیق روی سایت سهیل واقع در شهر تهران با سنجش آثار مواد به کارگرفته شده در پوشش معابر آن از روش شبیه سازی در مدل سه بعدی ENVI_met® و در تیرماه انجام گرفته است. نتایج مدل سازی و شبیه سازی مؤلفه های دمایی ناشی از تغییر نوع پوشش شبکه معابر در پارامترهای دمای پتانسیل و دمای تابشی در فضای سایت مقایسه شد. این مقایسه نشان داد که استفاده از آجر به عنوان کف پوش سرد سنتی در پوشش معابر شهری به ویژه در اقالیم خشک ایران در مقایسه با پوشش های مدرن و پرکاربردی مانند آسفالت و بتن سیمانی کمک چشمگیری به کاهش اوج دمای محیط در طول روز تا بیش ازс◦5/1 و کاهش دمای سطحی معابر تا с◦10 می کند. درحالی که شرایط آسایش در حد قابل ملاحظه ای در بافت شبکه معابر آجری نسبت به دو سطح دیگر بهبود یافته است. همچنین آنالیز اختلاف دمای روزانه و شیب تغییرات در مقایسه با سه ماده نشان داد که اوج اختلاف دما بین آنها در ساعات 10صبح تا 17 بعدازظهر رخ می دهد و پس از ساعت 18 مقدار شیب تغییرات برای تمام پوشش ها اندک و دارای ارزش یکسانی است. به طور کلی نتایج نشان داد که استفاده از کف پوش های سرد سنتی مانند آجر توپر بر شبکه معابر و سایت های پیاده آثار قابل ملاحظه ای بر بهبود شرایط آسایش حرارتی در فضاهای باز شهری در مقابل مواد متداول امروزی خواهد داشت. این نتایج لزوم کاربرد رویکرد علمی بر جزئیات سبک و الگوی شهرسازی و معماری سنتی ایران را دوچندان می کند.
شناسایی وتحلیل کانونهای جرمخیز در راستای دستیابی به امنیت پایدار(مطالعه موردی: مناطق شهرارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صحنه جرم در شهر یعنی همان مکانی که جرم در آن رخ میدهد و به عبارت دیگر، محدوده هایی که بزهکاری به لحاظ زمانی و مکانی در آن تجمع مییابد یا انجام جرم را آسان میسازد. این مقاله با هدف شناسایی کانونهای جرمخیز در مناطق شهر ارومیه به ارایه راهکارهایی برای رسیدن به امنیت پایدار در مناطق مختلف شهر ارومیه میپردازد. تحقیق پیش روی به لحاظ هدف «کاربردی» و به لحاظ ماهیت و روش «توصیفی – تحلیلی» است. جامعه آماری این پژوهش همه مجرمان دستگیر شده مناطق چهارگانه شهر ارومیه در سال 1389 بوده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آمار استنباطی و مدل های پیشرفته آماری، ضریب همبستگی، ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل مسیر استفاده شده است. بررسی انواع جرمها در سطح مناطق شهر ارومیه در سال 1389 نشان میدهد منطقه دو و سه دارای بیشترین میزان ارتکاب انواع جرمها و منطقه چهار دارای کمترین میزان ارتکاب انواع جرمها هستند. همچنین بیضی انحراف معیار نشان میدهد توزیع جرمها و روند گسترش آن در مناطق این شهر، دارای جهتی شرقی به غربی است؛ به گونهای که منطقه چهار دارای کمترین میزان وقوع جرم است (توزیع متمرکز) و در سایر مناطق میزان ارتکاب انواع جرمها توزیعی پراکنده دارد. بررسی تحلیل مسیر اثرگذاری عوامل مختلف در شکلگیری کانونهای جرمخیز نیز نشان میدهد متغیرهای سرقت با میزان 504/0 و خرابکاری و اخلال در نظم جامعه با میزان 449/0 دارای بیشترین تأثیرها در شکلگیری کانونهای جرمخیز در شهر ارومیه بودهاند. در نهایت، راهکارهایی برای کاهش میزان جرمها و رسیدن به امنیت پایدار در سطح مناطق شهر ارومیه ارائه شده است.
مکانیابی سایت های اسکان موقت با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)؛ مطالعه موردی منطقه 16 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان موقت به عنوان یکی از متداولترین شـیوههای تأمین مسکن افـراد بیخانمان به حساب میآید که در چرخه تأمین سرپناه پس از سانحه، بلافاصله پس از تأمین سرپناه اضطراری و پیش از عملیات بازسازی مطرح میگردد. این شیوه از سکونت گرچه در یک برهه زمانی خاص مطرح شده و با گذر زمان کارکرد اصلی خود را از دست میدهد، اما فرآیند مکانگزینی آن بسیار حایز اهمیت میباشد. این مقاله که با هدف مکانیابی سایتهای اسکان موقت در منطقه 16 تهران تدوین گردیده است در ابتدا با بررسی و مطالعه ادبیات مسکن و سکونتگاه موقت، 24 شاخص تأثیرگذار بر مکانیابی سایتهای اسکان موقت را شناسایی نموده و ضرایب اهمیت هر یک از این 24 شاخص را با بهرهگیری از فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی فازی (FAHP) مورد سنجش قرار داده است. و سپس از طریق همپوشانی لایههای اطلاعاتی (Overlay) و اعمال این ضرایب در محیط نرمافزار GIS مرجحترین مکانها را متناسب با هدف، شناسایی نموده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که از میان شاخصهای مطالعه شده؛ 5 شاخص مالکیت، مدت زمان بهرهبرداری از فضا به عنوان اسکان موقت، دسترسی به شریانهای اصلی، دسترسی به شبکه گاز و کاربری وضع موجود بیشترین و 3 شاخص میزان مجاورت با حریم معابر و محورهای ارتباطی، دوری از آلایندههای صوتی و مراکز جمعآوری زباله کمترین میزان اهمیت را در فرآیند گزینش مکان برای سکونتدهی افراد بیخانمان در حوزه تصمیمگیری از منظر برنامهریزان به خود اختصاص میدهند، در ضمن باتوجه به روش و شاخصهای گزینش شده، دو بوستان بعثت و بهمن مناسبترین مکان برای استقرار سایتهای اسکان موقت شناسایی گردیدهاند.
تبیین ساختاری کارکردی مدیریت مشارکتی شهری(مطالعه ی موردی : شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای اینکه هر ساختاری را کارکرد ویژه ای است و هر کارکرد ویژه ای، ریشه در ساختاری دارد، هدف این نوشتار، توصیف و تبیین ساختار و کارکرد مدیریت مشارکتی در شهر مشهد است. تحلیل ساختاری کارکردی روشی است که در این پژوهش به کارگرفته شده است. تعداد پرسش نامه ها (384 نفر شهروند و 21 کارشناس شهری) از فرمول کوکران به دست آمده است. یافته ها نشان می دهد که دو نیمه ی ""از بالا به پایین"" (سازمان های شهری) و ""از پایین به بالا"" ( شورای شهر و شهرداری) در ساختار مدیریت شهری مشهد، به طور هم زمان و هم تراز فعّالیّت دارند (دوگانگی ساختاری)، به گونه ای که نیمه ی ""از بالا به پایین""، یک کارکرد به نسبت غیرمشارکتی و نیمه ی ""از پایین به بالا"" یک کارکرد نسبی مشارکتی را از خود آشکار می کند (دوگانگی کارکردی). یافته ها نشان می دهد که میانگین شاخص مشارکت، برابر 4/2 بوده که این مقدار کمی کمتر از حدّ متوسّط در طیف پنج گزینه ای لیکرت (5/25) است. بنابراین به دنبال ""دوگانگی ساختاری""، ""کارکرد نیمه مشارکتی"" نیز از ویژگی های مدیریت شهری مشهد است. در تبیین این دوگانگی باید گفت: در نیمه ی ""از بالا به پایین"" (سازمان های شهری)، منبع اصلی تأثیرپذیری و به دنبال آن، طرفِ پاسخ خواه، سازمان های فرادست هستند، در صورتی که در نیمه ی ""از پایین به بالا"" ( شهرداری شورای شهر)، منبع اصلی تأثیرپذیری و به دنبال آن، طرفِ پاسخ خواه، شهروندان هستند. گذرنکردن برنامه های سازمان های شهری، از صافی شورای شهر و همچنین، نبود مدیریت یکپارچه نیز، از مهم ترین چالش های پیشِ روی مدیریت مشارکتی شهری است.
بررسی وضعیت مسکن در سکونتگاه های غیر رسمی و ارایه راهبردهای ساماندهی آنها نمونه موردی: سکونتگاه های واقع در حریم 5 تا 10 کیلومتری نیروگاه اتمی بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده مسکن به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای انسان است و تأمین مسکن مناسب برای انسان همواره از مشکلات اساسی پیشروی انسان و نیازهای او می باشد. امروزه با گسترش سریع شهرها و افزایش تقاضا برای مسکن، تأمین این نیازها با مشکلاتی روبرو می-باشد که باعث می شود عده ای از مردم با ایجاد مساکن غیر استاندارد و خارج از چارچوب قانون علاوه بر ایجاد سکونتگاه های غیر رسمی در مساکنی زندگی کنند که مطابق با اصول و استانداردهای شهرسازی نباشد. بنابراین بررسی مشکلات مربوط به مسکن در سکونتگاه های غیر رسمی و برنامه ریزی صحیح برای حل این مشکلات از مهم ترین مسایل رویاروی مدیران شهری می باشد.
این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن توصیفی- تحلیلی میباشد و 19 شاخص، شامل شاخص های کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات میدانی و پرسش نامه و همچنین به روش اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است. داده ها و اطلاعات به دست آمده نیز با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته است.
نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که یکی از دلایل اصلی ایجاد سکونتگاه های غیر رسمی در حریم 5 تا 10 کیلومتری نیروگاه اتمی بوشهر اسکان افراد کم درآمد و فقیری می باشد که به دلیل عدم توانایی برای تأمین مسکن به صورت قانونی و در چارچوب طرح جامع شهر، به ساخت و سازهای غیر رسمی در این محدوده اقدام نموده اند. بنابراین، با توجه به روحیه مشارکت پذیری ساکنان این سکونتگاه ها و امید به آینده بهتر این سکونتگاه ها بهترین راهکار برای کاهش مشکلات و بهبود وضعیت سکونتگاه ها ایجاد هماهنگی بین سازمان های مختلف و مسؤول شبکه زیر ساختی و تشویق و ترغیب ساکنان به همکاری جهت حل مشکلات این سکونتگاه ها می باشد.
بررسی کیفیت کالبدی و کارکردی کاربری های تفریحی-فراغتی در شهرهای گردشگری(نمونه مورد مطالعه: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات تفریحی و فراغتی از جمله عوامل موثر بر کیفیت تجربه گردشگران در مقاصد گردشگری محسوب می شود، امری که می تواند مستقیماً در مدت زمان اقامت آنان نیز تاثیر گذار باشد. هدف این تحقیق، بررسی وضعیت کمی و کیفی کاربری های تفریحی-فراغتی در نوار ساحلی بابلسر است. از نظر روش شناسی مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. منابع مورد استفاده در این پژوهش شامل: مشاهده و چک لیست، برداشت میدانی، پرسشنامه، منابع کتابخانه ای و استفاده از متون علمی است. جامعه آماری تحقیق مبتنی بر روش کوکران برای تعیین حجم نمونه، شامل گردشگران حوزه، مالکان کاربری های خدمات تفریحی و فراغتی است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفته اند. با استفاده SPSS، از روش های آماری توصیفی و استنباطی چون میانگین، فراوانی و همبستگی به منظور آنالیز داده ها نیز بهره گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد، کیفیت کالبدی و خدمات رسانی واحدهای تفریحی و فراغتی در شهر بابلسر در سطح نامطلوبی قرار دارد و در میان جامعه گردشگران بین طبقه اقتصادی-اجتماعی و میزان رضایتمندی آنان از کاربری های تفریحی-فراغتی نوار ساحلی بابلسر رابطه معنی داری وجود ندارد.
تبارشناسی هنجارهای کیفی طراحی فضاهای شهری با تاکید بر میزان پدیداری آنها در عرصه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۲
۸۰-۵۷
حوزههای تخصصی:
امکان دهی به عرصه های عمومی در فضاهای شهری که موجب ایجاد ارتباط سازنده اجتماعی، تعاملات شهروندی مطلوب و افزایش گُفتمان فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در شهر می شود؛ یکی از اهداف و رسالتهای طراحی شهری بشمار رفته و می رود. حوزه عمومی، حوزه ای واقع در میان جامعه مدنی و دولت است و فضای طرح آزاد مسائل عمومی و استدلال و تحقیق درباره آنها و نهایتا تکوین اراده عمومی را تشکیل می دهد. عرصه عمومی، حوزه ای است که افکار عمومی در آن با بکارگیری خرد انتقادی و قضاوت عقلانی شکل می گیرد و به تنها منبع مشروعیت بخش به قوانین حاکم بر حیات اجتماعی مبدل می شود. پرسشهایی از این قبیل که آزادی، عدالت، برابری، عقلانیت و جز آن، تنها در حوزه عمومی هر جامعه خاص ممکن است پاسخ داده شده و مورد پذیرش و باور قرار گیرد. از سویی دیگر، کیفیت محیط از مهمترین رسالتهای طراحی شهری بوده و هست و ایجاد التزام هنجاریابی بین مولفه های عام کیفیت محیط با پدیدار شدن آن در عرصه های عمومی نیز اهمیت مضاعفی در این میان دارد. این تحقیق در راستای دستیابی به تبارشناسی هنجارهای کیفی محیط در میزان پدیداری آنها در عرصه های عمومی شهر است. روش تحقیق «توصیفی و تحلیلی» و همچنین «روش استدلال منطقی» است که ابتدا با احراز شرایط عرصه های عمومی، مولفه هایی بدست آمده و سپس با سایر مولفه های کیفیت محیط تطبیق داده شدند. در پایان نیز نتایج این استنتاج در قالب جدولی مورد اشاره قرار گرفته است.
اولویت بندی قطب های گردشگری و تدوین راهبردهای توسعه گردشگری منطقه ای با استفاده از تکنیک TOPSISو SWOT مطالعه موردی: استان کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه شهرنشینی و نیاز به گذران اوقات فراغت و رهایی از تنش های روزمره، اهمیت جاذبه های گردشگری در نواحی جغرافیایی را بیشتر نمایان ساخته؛ از این رو الگوهای نوین توسعه گردشگری بر مدار توسعه محلی و بهره گیری از تنوع های مکانی- فضایی گردشگری استوار هستند؛ لذا در برنامه ریزی آمایش سرزمین به منظور شناخت محیط های مستعد، هدایت گردشگران، کاهش آسیب های زیست محیطی و تمرکز فعالیت در مناطق مستعد، اولویت بندی نواحی و سپس ارائه برنامه-ریزی راهبردی برای اجرای طرح های توسعه در کانون توجه برنامه ریزان توسعه قرار دارد. بر این اساس استفاده ازروش های مناسب جهت شناسایی بهترین مکان از میان تعداد زیادی مکان، با مدد معیارها و شاخص ها، ضروری می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی قطب های گردشگری استان کرمانشاه بر اساس 4 شاخص(طبیعی، تاریخی، تفریحی، تجاری) صورت گرفته که بر اساس این اولویت بندی به تدوین راهبردهای توسعه گردشگری در این قطب ها می پردازد. پژوهش حاضر از نظر روش و ماهیت توصیفی – تحلیلی و پیمایشی و بر حسب محتوا کاربردی- توسعه ای می باشد. ابزار پژوهش پرسشنامه و جامعه آماری پژوهش را صاحب نظران و کارشناسان گردشگری در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تشکیل می دهد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های TOPSIS و SWOT استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان به ترتیب اهمیت در قطب گردشگری کنگاور 93/0، اورامانات 92/0(بسیار خوب)، قصر شیرین 61/0(خوب)، کرمانشاه با 45/0(متوسط) و اسلام آباد غرب با صفر(ضعیف) ارزیابی شده است. که نشان دهنده این است که قطب های گردشگری به برنامه ریزی استراتژیک نیازمند می باشد.
عوامل موثر بر رضایتمندی شهروندان از خیابان شهری و ارتباط این عوامل با سرمایه-های اجتماعی (مطالعه موردی: خیابان 5 آذر شهرستان گرگان)
حوزههای تخصصی:
موضوع فضای شهری از جمله مباحث پرجاذبه ای است که بسیاری از اندیشمندان مسایل شهری به آن توجه داشته و اهمیت آن را اساسا به جهت رابطه ای می دانند که آن با راهبردهای اجتماعی، پالایش ساخت اجتماعی، تولید کیفیت انسانی- عاطفی در جامعه، بیان زندگی فعال مردم، فعالیت سیاسی، زندگی سالم شهری و مانند آن دارد. در این پژوهش به بررسی ارتباط بین تحصیلات، جنس ها و محدوده های سنی مختلف شهروندان گرگانی با هر یک از عوامل موثر در رضایتمندی شهروندان از خیابان 5 آذر شهرستان گرگان با استفاده از نرم افزار SPSS پرداخته شد. نتایج یافته ها حاکی از آن است که بین محدوده های سنی با عواملی همچون کانال ها، جوی ها و کنترل آب های روان، تردد وسایل نقلیه، ایستگاه اتوبوس و فضاهای بازی برای کودکان و بزرگسالان ارتباط معنی داری وجود دارد که این معنی داری در محدوده سنی کمتر از 18 سال بیشتر به چشم می خورد. هم چنین در بررسی ارتباط بین تحصیلات و هر یک از عوامل موثر در رضایتمندی نیز مشخص شد که فقط بین سطح تحصیلات با جنس کفپوش پیاده رو و بین جنس های مختلف با فاکتورهای کانال ها، جوی ها و کنترل آب های روان ارتباط معنی-داری وجود دارد. جهت تعیین بااهمیت ترین و کم اهمیت ترین عوامل موثر بر رضایتمندی شهروندان از آزمون Friedman استفاده گردید. نتایج این پژوهش سبب می شود که نیازمندی های شهروندان به تفکیک سن، جنس و سطح تحصیلات شناسایی شده و برنامه ریزان و طراحان شهری را در برنامه-ریزی دقیق تر و طراحی بهتر و مناسب تر برای افزایش رضایتمندی شهروندان یاری رساند.
بررسی و رتبه بندی مناطق شهری از نظر مشارکت شهروندان در تفکیک از مبدأ زباله با استفاده از برنامه ریزی چندمعیاره: مطالعه موردی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله راهکارهایی که در بازیافت مواد مدنظر می باشد، اجرای طرحهای تفکیک زباله از مبدأ توسط خانوارها می باشد که اساس این گونه طرحها، بر مشارکت خانوارها استوار می باشد. هدف اصلی این مطالعه بررسی و ارزیابی مناطق مختلف شهری از نظر مشارکت خانوارها در تفکیک از مبدأ زباله در شهر مشهد و رتبه بندی آنها می باشد. آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه از حدود 603 خانوار شهر مشهد در سال 1388 بدست آمد. نتایج رتبه بندی مناطق که با استفاده از برنامه ریزی چندمعیاره و تکنیک برنامه ریزی توافقی صورت گرفت نشان می دهد که از نظر میزان مشارکت، مناطق با درجه توسعه یافتگی متوسط در رتبه اول، محروم در رتبه دوم و برخوردار در رتبه سوم قرار دارند. در انتها، با توجه به نتایج بدست آمده، طرحها و راهکارهایی اجرایی در خصوص افزایش مشارکت خانوارها ارائه شد.
بررسی علل تغییر کاربری اراضی در طرح های تفصیلی شهری و تأثیر آن بر خدمات شهری مطالعه موردی شهر مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناکارآمدی طرح های توسعه شهری از جمله طرح های تفصیلی شهرها با واقعیت های موجود در جامعه در قالب پدیده های اجتماعی در شهرها بروز می کند. یکی از این معضلات تغییرات کاربری اراضی شهرهاست که برخلاف ضوابط و مقررات طرح های تفصیلی به صورت قانونی و غیرقانونی در شهرها شکل گرفته است. حاصل این تغییرات به وجود آمدن عدم تعادل در خدمات شهری و نزول مستمر کیفیت محیط شهرهاست. در این تحقیق سعی شده است که از طریق بررسی های کتابخانه ای، توزیع پرسشنامه بین جامعه هدف، موارد تغییرات صورت گرفته در کاربری های مصوب شهر مرودشت در فاصله سال های 1385- 1375 و علل آنها با استفاده از نرم افزارهای ARC GIS , AUTO CAD وspss مشخص گردد. در بررسی علل تغییر کاربری اراضی شهرها بیشترین سهم متعلق به عوامل اقتصادی و قانونی است که به موضوع عدم وجود منابع پایدار درآمدی در شهرداری ها و فقدان عوامل قوی ضمانت اجرایی در قوانین و مقررات شهرسازی مرتبط است.