مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
تجریش
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
مکان گزینی سکونت و زندگی انسان شهری در شهرهای ایرانی با بستر طبیعی در ارتباط مستقیم بوده است. در شهرهایی که محور طبیعی در آن نقش بارزی ایفا میکند، نقاط کانونی وجود دارد که حاصل برخورد جریان پرقدرت طبیعت و حضور نظم انسانی در ادوار مختلف تاریخی در آن محدوده است. این نقاط مرکز ثقل قلمرو ترکیب یافته از طبیعت و شهر را شامل میشود و بالاترین ظرفیت را در توسعه کیفی شهر در سازمان فضایی آن دارد. همزمانی و تلاقی لایه های مختلف ادراکی، عملکردی، خاطره ای و ذهنی، جغرافیایی و بی شمار عناصر متکثر محیط و منظر در حوزه نفوذ آنها ضمن ایجاد ظرفیت بالا برای تأثیرگذاری بر محیط زیست انسانی و فضای شهری، عامل توسعه کیفی شهر نیز خواهد بود. شناسایی، ساماندهی و توسعه این نقاط با رویکرد منظر به عنوان دانش بومشناختی و با توجه به هدف توسعه کیفی و پایدار شهر، می تواند گامی مؤثر در نیل به اهداف توسعهای شهر باشد. این نوشتار به نقش طبیعت در شهر و اهمیت برهمکنش آن با تاریخ شهر در زیست جهان انسانی می پردازد و در انتها با بررسی منطقه تجریش به عنوان نمونهای از هم نهشتی طبیعت با تاریخ در تهران و لزوم پردازش آن، نسبت به تشریح موضوع اقدام کند.
شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار در منظر ورودی کاربری های تجاری و مذهبی بر ارتقای حس دعوت کنندگی (مطالعه موردی محدوده تجریش تهران)
حوزههای تخصصی:
انسان غالباً فعّالانه با فضا برخورد کرده و همواره با آن در داد و ستد اطلاعات است. فرد پس از قرارگیری در یک مکان و دریافت اطلاعات و نمادها توسط حواس خود، با توجه به سرعت رابطه یابی بین این عناصر، قادر خواهد بود که به بخشی از محیط پاسخ فعّال داده و توجه خود را به سمت آنها معطوف کند. «حسّ مکان»، توانمندی فضا یا مکان در ایجاد حسّی خاص نسبت به کلیّت مکان است. «ورودی» اوّلین مکانی است که با حضور در آن خصوصیات کلی فضا، آداب ورود، حدّ خصوصی و عمومی بودن و سایر ویژگی های فضا کشف می شود؛ لذا توقعی که از یک ورودی می رود القاء حسّ دعوت کنندگی و پذیرش فرد است. انسان به واسطه نوع تعاملاتی که با مکان بر قرار می سازد، اوّلین تجربه حضور در مکان را از «ورودی آن مکان» در ذهن خود به ثبت می رساند و این مرحله از حسّ ادراک، اوّلین تجربه ای می شود برای تداوم حضور و پیوند فرد با مکان و یا عدم دعوت فرد برای ورود و همنوایی با مکان.
با توجه به این رویکرد مؤلفه های عینی منظر شهر از جمله خوش نمابودن، تنوع، هماهنگی با جداره های اطراف و... و مؤلفه های ذهنی سیما و منظر از جمله صمیمیّت، اصالت، سرزندگی و... در دعوت کنندگی ورودی تأثیر گذار بوده و به خلق «حسّ مکان» کمک می نمایند. به این منظور در یک برداشت میدانی، محدوده میدان تجریش واقع در منطقه 1 شهرداری تهران ، مورد بررسی قرار گرفته است. آنچه از این پژوهش نتیجه می شود این است که مهم ترین عاملی که در شکل گیری حسّ مکان در یک کاربری مذهبی اهمیّت دارد القاء حسّ آرامش و صمیمیّت، افزایش سرزندگی، تحرک و هویّت به عنوان مؤلفه های ذهنی تعیین کننده در ورود و یا ردّ پذیرش ورود و دعوت کنندگی حاصل از اوّلین سکانس دید است. امّا انتظاری که از «دعوت کنندگیِ ورودی» در یک کاربری تجاری می رود ظاهری متفاوت و گاه هماهنگ، اصالت و تناسب ورودی با مکان، خوش نما بودن و توجه به میزان روشنایی در شب و در مجموع سرزندگی فضا است. در نهایت در این پژوهش راهبردهای طراحی در زمینه ارتقاء دعوت کنندگی ورودی با استفاده از مؤلفه های تأثیر گذار سیما و منظر شهری ارائه شده است.
کاربرد توسعه میان افزا در شناسایی عرصه های مداخله در بافت های شهری (نمونه موردی: محدوده تجریشِ منطقه یک تهران)
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
58-70
حوزههای تخصصی:
در پی رشد بی رویه جمعیت ناشی از مهاجرت که اغلب در شهرهای موجود در کشورهای در حال توسعه رخ می دهد؛ شاهد رشد بی قواره شهرها و گسترش افقی آنها به بهانه تامین نیاز مسکن هستیم. از این رو جهان امروز با مشکلات عمده ای از جمله مشکلات ناپایداری محیط های شهری، بحران انرژی، کاهش منابع طبیعی و عدم مدیریت صحیح در زمین های شهری مواجه است. علاوه بر موارد فوق، نادیده گرفتن و رها کردن بافت تاریخی که هویت و سرمایه هر سرزمین قلمداد می شود، بسیار حائز اهمیت است. در حال حاضر بسیاری از برنامه ریزان بر روی توسعه میان افزا به عنوان راهبردی جهت حل مشکلات ناشی از مدیریت رشد و توسعه شهری، تجدید حیات مراکز شهری، مسکن و توسعه پایدار متمرکز شده اند. درایران اصلی ترین پتانسیل توسعه میان افزای شهری، بافت های قدیمی هستند، که مبحث نوسازی و بهسازی در این بافت ها سال هاست که آغاز شده است و با توجه به گستردگی مسئله پیش رو همچنان ادامه دارد و روی آوردن به بحث توسعه درونی، رویکردی مناسب در زمینه شهرسازی و معماری و رفع مشکلات فوق تلقی می شود. سیاست توسعه میان افزای شهری به واسطه ویژگی میان رشته ای خود، تعاملی میان معماری، شهرسازی و مرمت ایجاد کرده است. توسعه میان افزا با محافظت از فضاهای باز شهری، بازنده سازی محلات قدیمی و کاهش هزینه های مربوط به زیرساخت ها امکان خانه دار شدن را برای مردم فراهم کرده است. این پژوهش کوشیده است با روش توصیفی _ تحلیلی و استفاده از داده های اسنادی، مطالعات میدانی، مصاحبه و پرسش نامه و نیز با استفاده از فن تحلیل الگوی رفتاری به بررسی و ثبت الگوهای رفتاری استفاده کنندگان از محیط کالبدی بپردازد. فن تحلیل الگوهای رفتاری در فضاهای شهری شامل چهار گام اصلی است که گام اوّل: تهیه نقشه از محدوده مشخص شده میدان تجریش تا باغ فردوس است. گام دوّم: ثبت الگوهای رفتاری که ثبت صحیح و سیستماتیک حرکات در فضای مورد مطالعه که کار عمده و اصلی در فن حاضر است. گام سوم: تهیه نقشه الگوهای رفتاری است. این گام به ثبت دقیق اطلاعات به دست آمده در گام دوم بر روی نقشه تولید شده در گام اول اختصاص دارد. پیش از ثبت الگوهای رفتاری باید موقعیت عناصر متحرک بر روی نقشه تعیین شود. گام چهارم، تحلیل نقشه الگوهای رفتاری است.در واقع گام چهارم در راستای پاسخ گویی به سوالات زیر است: 1.آیا فضای شهری طراحی شده با الگوی رفتاری مردم انطباق دارد؟2. آیا فضاها(فضاهای مخصوص عابر پیاده، سواره، حمل ونقل عمومی، عمومی، خصوصی و نظایر آن) به درستی تعریف شده اند. متناسب با کارکردشان توسط مردم مورد استفاده قرار می گیرند؟3. چه بخش هایی از فضا توسط مردم بیشتر و یا کمتر مورد استفاده قرار می گیرند؟ به طور مثال ازدحام و و احساس سردرگمی و عدم نمایانی در دسترسی ها، سبب ایجاد مشکلات زیادی میشود که ، بهبود دسترسی ها و ارتقاء کیفیت منظر شهری پیشنهاد شده است. پیشنهاد چگونگی بهبود در بخش تحلیل یافته ها مشخص می شود. از مسائل دیگر ازدحام دست فروشان کتاب و کالاهای مود نیاز در جداره پیاده رو است که به منظور ساماندهی دست فروشان، پیش بینی فضاهای فرهنگی و در نتیجه منجر به رونق اقتصادی شد. نتایج حاصل از تحلیل دوربین ها حاکی از آن است که برخی دانه های درشت محدوده باعث عدم نفوذپذیری و در پی آن ایجاد مناطق ناامن می شود. در در واقع مواردی که با استفاده از فن تحلیل الگوی رفتاری در راستای توسعه میان افزا استخراج شد شامل؛ توجه به مسائل زیست محیطی، فضاهای فرهنگی و تفریحی، ارتقای سمنظر شهری ، ایجاد مکان های امن، بهسازی فضایی، بهبودی دسترسی ها، ایجاد رونق اقتصادی، افزایش نفوذ پذیری و اختلاط کاربری هاست. در واقع مواردی که با استفاده از فن تحلیل الگوی رفتاری در راستای توسعه میان افزا استخراج شد شامل؛ توجه به مسائل زیست محیطی، فضاهای فرهنگی و تفریحی، ارتقای منظر شهری ، ایجاد مکان های امن ، بهسازی فضایی، بهبودی دسترسی ها، ایجاد رونق اقتصادی، افزایش نفوذ پذیری و اختلاط کاربری هاست که به منظور اجرایی کردن این موارد با کمک تحلیل محله 4 روش الگوی رفتاری و مصاحبه با افراد و متخصصین راهکاهایی ارائه شد.
ارزیابی پیامدهای محیط زیستی مجتمع های تجاری بزرگ در کلانشهرها با استفاده از ماتریس RIAM و برنامه EMP، نمونه مورد مطالعه: مرکز تجاری ارگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
99 - 112
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر تغییرات فضایی ناشی از گسترش کاربری های تجاری در شهرها، نقش برنامه ریزی فضایی را دو چندان کرده است. اگر مراکز بزرگ خرید در مکان های مناسب شهر مکانیابی و احداث نشوند، مشکلات متعدد محیط زیستی را ایجاد خواهند کرد. ارگ تجاری تجریش یکی از مجتمع های تجاری شهر تهران است که در محیطی جغرافیایی به نام باغ گیاهی احداث گردیده است. احداث این مجتمع با قطع درختان تنومند و قدیمی باغ همراه بوده است. در مقاله پیش رو هدف ارزیابی اثرات محیط زیستی ناشی از احداث مجتمع های تجاری بزرگ در کلانشهرهای کشور و همچنین ارائه برنامه ای مدون برای مدیریت و پایش آنها با تأکید بر ارگ تجریش است. این پژوهش به روش توصیفی و با کاربست مدل های ارزیابی محیطی انجام شده است. از تکنیک ارزیابی پیامدهای محیط زیستی (EIA) با روش ماتریس سریع پاستاکیا (RIAM) بهره گرفته شده و در نهایت برنامه مدیریت محیط زیست (EMP) نیز به منظور کاهش آثار سوء بر محیط تدوین شده است. از نتایج ماتریس RIAM و مجموع امتیازات به دست آمده در چهار محیط فیزیکی _ شیمیایی، بیولوژیکی _ اکولوژیکی، اجتماعی _ فرهنگی و اقتصادی _ فنی با عدد 737- ، چنین استنباط می شود که اثرات منفی (30 اثر) دارای چیرگی بر اثرات مثبت (11 اثر) بوده است. پس از تحلیل و بررسی تفصیلی هر یک از چهار محیط تحت تأثیر مشخص شد که محدوده –D (در بین کلاس ها از +E تا –E) با بازه امتیاز محیط زیستی "36- تا 71-"، دارای بیشترین تعداد اثر سوء است که نشان دهنده شدت پیامدهای منفی به وجود آمده ناشی از احداث مرکز تجاری ارگ در تجریش است؛ افزون بر آن محیط فیزیکی _ شیمیایی دارای بیشترین تعداد مؤلفه منفی در بین سایر محیط هاست. به عنوان نتیجه نهایی با استناد به تمامی تحقیقات صورت گرفته، به این مهم دست یافته ایم که ساخت ارگ تجاری در محل باغ گیاهی با اصول محیط زیست هماهنگ نبوده و از شاخص های توسعه پایدار پیروی نکرده است. به بیان دیگر بستر مجتمع ارگ و محل استقرار آن دارای توان اکولوژیکی و اجتماعی _ اقتصادی لازم نبوده است؛ بنابراین اقداماتی کاهشی برای این پیامدها در حوزه های آلودگی هوا، صدا، آب، پسماند، صرفه جویی در انرژی، محیط بیولوژیکی، محیط اجتماعی _ اقتصادی و همچنین خدمات آتش سوزی در قالب برنامه EMP و مختص مرحله بهره برداری ارگ تجاری ارائه شده است.
تحلیل شاخص های حکمروایی خوب در باز آفرینی شهری از منظر ساکنان محله (مطالعه موردی: محله تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از شهرهای کشور با مشکل بافت فرسوده روبرو هستند. از این رو برای حل مشکل و بازآفرینی بافت های فرسوده رویکردهایی مورد استفاده قرار گرفتند، که صرفا کالبدی بوده و ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و فضایی کمتر در نظر گرفته شده است. از رویکردهای جدید که به فعالیت کنشگران اجتماعی در فرآیند بازآفرینی اشاره دارد، رویکرد حکمروایی خوب شهری است. با تاکید بر این نگرش، در این تحقیق سعی شده است تا سطح شاخص های حکمروایی خوب شهری، در فرآیند بازآفرینی محله تجریش مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین اطلاعات حاصل از پرسشنامه ها در محیط نرم افزاری SPSS با روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون های T تک نمونه ای و فریدمن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان می دهد، وضعیت حکمروایی خوب در فرآیند بازافرینی تجریش نامطلوب قرار دارد و بیشترین میانگین را شاخص های مسئولیت پذیری و کارآمدی و شاخص های قانونمداری و چشم انداز استراتژیک با کمترین میانگین در پایین ترین رتبه قرار گرفته اند.
بازتوسعه مراکز شهری در چارچوب رویکرد توسعه میان افزای مسکونی. نمونه موردی: محله بازار تجریش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
13 - 38
حوزههای تخصصی:
ضرورت طرح یک راه حل مناسب، جهت مقابله با پدیده گسترش بیرویه شهرها از یک طرف، و تغییر نگرش نحوه مداخله در بافت های درونی قدیمی و ناکارآمد ازطرف دیگر، سبب تکامل یافتن چارچوب های نظری این نحوه مداخله در بافت های شهری، با هدف استفاده هر چه بهتر از زمین های زیر توسعه شهری و حفظ هرچه بیشتر زمین های واجد ارزش غیر شهری گردیده است. شهرسازی نوین، توسعه پایدار، مدیریت رشد، رشد هوشمند و توسعه میان افزا، همگی مفاهیم و رویکردهای یک فلسفه فکری و نظری است که در تقابل با گسترش بی رویه شهری به صورت یک روند تکاملی مورد توجه قرار گرفته اند. رشد بیرویه افقی کلانشهرهای کشور از جمله تهران، ضرورت اندیشیدن به راه حلی مناسب را نمایان می کند. در این ارتباط، هدف کلی این پژوهش امکانسنجی استفاده از پتانسیل توسعه میان افزا جهت بازتوسعه مراکز شهری در تقابل با رشد بیرویه کلانشهرهای ایران، می باشد. بدین منظور محدوده میدان تجریش، به عنوان یکی از مراکز اصلی شهرتهران، جهت ارزیابی شرایط بازتوسعه از نظرگاه رویکرد توسعه میان افزا، انتخاب گردید. در این راستا، با برگزیدن روش تحقیق توصیفی تحلیلی، در ابتدا شاخص-های موردنظر توسعه میان افزا بازیابی شده، با استفاده از تکنیک تحلیل ظرفیت به عنوان پایه اصلی مدل تحلیلی پژوهش، ظرفیت های محدوده جهت بازتوسعه در چارچوب میان افزا شناسایی و تحلیل گردیده، شاخص ها با تکنیک دلفی و دوبه دویی و نرم افزار GIS ارزشگذاری و پهنه بندی فضایی گردیده است. دستاورد اصلی پژوهش، استفاده از شاخص های بومی شده و کاربردی توسعه میان افزا درجهت یافتن اولویت های بازتوسعه، برای مراکز شهری و طرح ریزی کلی باتوجه یافته ها برای محدوده مورد مطالعه به عنوان نمونه می باشد.
ارائه مدل کاربردی طراحی فضاهای شهری زیست پذیر شاد با رویکرد ارتقای کیفیت زندگی در محله تجریش
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
63 - 83
حوزههای تخصصی:
امروزه در اکثر کشورهای توسعه یافته زیست پذیری به عنوان یک اصل در چهارچوب پایداری موردبحث قرار می گیرد. همچنین استدلال می شود که ارزیابی زیست پذیری، می تواند با ارائه یک روش قابل توصیف، برای ارزیابی محیط های شهری و کیفیت آن ها، با رویکردهای گوناگون به اجرای برخی از برنامه های جدید شهری کمک کرد. ﮐﯿﻔﯿﺖ ﯾﮑﯽ از ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻣﺤﻮری ﻃﺮاﺣﯽ ﺷﻬﺮی ﺑﻮده که از اﻫﻤﯿﺖ ﻧﻈﺮی و عملی ﻓﺮاواﻧﯽ ﺑﺮﺧﻮردار است در ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ باهدف ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ تحقق پذیری ﺷﻬﺮ ﺷﺎد و ﺗﺒﯿﯿﻦ اﻟﮕﻮی دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ آن که دارای ماهیت توسعه ای-کاربردی است، تلاش بر این بود با تجزیه وتحلیل فضای مکانی یعنی محدوده تجریش و قرار دادن خط مشی برای ایجاد محیط های شاد به تدوین یک چهارچوب نظری جهت تبیین مفهوم شادی در محیط پرداخته و با معرفی و بازشناسی مؤلفه های سازنده آن مدلی ارائه گردد تا به واسطه از آن راهکارهایی با عنوان سیاست های طراحی استخراج شود. لذا پس از مرور شاخص های کیفیت و از طریق معیارهای برگزیده مرتبط با شادی، به بررسی شاخصه ها در چهار بعد تأثیرگذار پرداخته شده است که با تکیه بر فن تهران (فنون چشم انداز سازی) به صورت قرار دادن چکیده ای از مطالعات، در چهارچوب مفهومی پیشنهادی فن مذکور، ساماندهی شده و پس از سنجش وضعیت استخراج شده نتایج حاکی از آن بود که علاوه بر سه مرحله اصلی شناخت وضعیت موجود، شناخت آینده پیش رو، اتصال میان گذشته و آینده که در فرهنگ شهرسازی با عنوان زیست پذیری یاد می شود، فاز پنجم تحلیل با سه مؤلفه اصلی، هویت، ساختار و معنا به میان آمده که پاسخگو به سیاست های چهار بعد اصلی خواهد بود.
بررسی نقش مراکز مذهبی در کاهش انزوای اجتماعی محله های شهری با رویکرد سرمایه اجتماعی، نمونه موردی: (محله تجریش و محله شاه عبدالعظیم تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال بازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
74 - 92
حوزههای تخصصی:
الگوی ساخت کالبدی را می توان ساده ترین راه در راستای دستیابی به شکل گیری همبستگی اجتماعی و کاهش انزوای اجتماعی دانست. بی تردید کیفیت کالبدی شهر در میزان و چگونگی برقراری روابط اثرگذار خواهد بود؛ به عبارت دیگر، روابط اجتماعی موجود در شهر که مقداری از آن ها ناشی از نقش مراکز مذهبی موجود در محله است؛ روح محله را زنده می سازد و بدون شک، کمیت و کیفیت آن، درگرو سلامت کالبد محله خواهد بود. هدف این تحقیق بررسی و شناسایی شاخص های نقش مراکز مذهبی در کاهش انزوای اجتماعی محله های تجریش در منطقه 1 و شاه عبدالعظیم در منطقه 20 تهران با رویکرد سرمایه اجتماعی که می تواند با کاهش انزوای اجتماعی این محله با رویکرد سرمایه اجتماعی منجر شود. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. داده ها به صورت پرسشنامه و مصاحبه سازمان یافته در میان شهروندان محله تجریش در منطقه 1 و محله شاه عبدالعظیم در منطقه 20 تهران برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و lisrel8.8 و Excel استفاده شد. بررسی نقش مراکز مذهبی در کاهش انزوای اجتماعی محله های شهری با رویکرد سرمایه اجتماعی، از طریق معیارهای؛ (ساختاری، ارتباطی، شناختی) بررسی شدند. از طریق تجزیه وتحلیل داده های پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مشخص شد که زیرمعیارها و سؤالات تحقیق به طور کامل معرف مؤلفه های 3 گانه ب نقش مراکز مذهبی در کاهش انزوای اجتماعی محله های شهری با رویکرد سرمایه اجتماعی، نمونه موردی: (محله تجریش در منطقه 1 و محله شاه عبدالعظیم در منطقه 20 تهران) هستند. بر اساس آزمون پیرسون؛ مؤلفه ی ارتباطی بالاترین تأثیر را بر روی کاهش انزوای اجتماعی محله های تجریش و شاه عبدالعظیم می گذارد (beta=0.779)( beta=0.698) دارد. بیشترین تأثیر و ارتباط بین سرمایه اجتماعی و مؤلفه های 11گانه نقش مراکز مذهبی بر کاهش انزوای اجتماعی محله های شهری به ترتیب زیر است: مشارکت، حضور پذیری، هویت، اعتماد، صداقت، دین داری، روایات مشترک، ترکیب روابط، همگونی اجتماعی، نهادی، الزامات و انتظارات.مدل مفهومی تحقیق با استفاده از مدل لیزرل تدوین و برازش آن از طریق ضرایب تی استانداردشده بر روی نشانگرهای مدل( که بزرگ تر از قدر مطلق 1.96) تائید گردید. مؤلفه های تحقیق نیز بر اساس میانگین رتبه ای آزمون فریدمن اولویت بندی شدند که عبارت اند از؛ بعد ارتباطی(1.17)،بعد ساختاری (2.87)، بعد شناختی (3.16). نتایج نهایی حاصل از بررسی شاخص کلِ نقش مراکز مذهبی در کاهش انزوای اجتماعی محله های شهری با رویکرد سرمایه اجتماعی، میانگین محله ی تجریش 2.95 محله ی شاه عبدالعظیم 2.82 می باشد. هر دو محله ازنظر نقش مراکز مذهبی در کاهش انزوای اجتماعی محله های شهری با رویکرد سرمایه اجتماعی در وضعیت نزدیک به میانه نظری می باشد و تأثیرگذاری مراکز مذهبی در کاهش انزوای اجتماعی این دو محله مشهود است. در پایان پس از تدوین مدل مفهومی و ارائه پیشنهاداتی جهت کاهش انزوای اجتماعی محله های شهری با رویکرد سرمایه اجتماعی با استفاده از نقش مراکز مذهبی، در محله های تجریش و شاه عبدالعظیم ارائه شد.
ارزیابی عملکرد سرای محلات در راستای توسعه مدیریت محلی نمونه موردی: سرای محله های اوین، تجریش و نیاوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۴۶-۳۵
حوزههای تخصصی:
امروزه سیاست های پایداری شهری بیش از پیش اهمیت واحدهای همسایگی و اجتماعات محلی را در چارچوب مفهوم توسعه پایدار روشن ساخته است. از اینرو توجه مدیریت شهری در برنامه ریزی به سوی سطح خرد گرایش یافته است. در کشور ما توجه به سطح خرد در شهرها از سابقه طولانی برخوردار نیست اما در سالهای اخیر مدیریت شهری تهران با تشکیل شورایاری ها و بعد از آن ایجاد سرای محلات به عنوان محلی برای فعالیت مدیریت محله گامی جهت محقق شدن آن صورت گرفته است. در این مقاله حکمروایی خوب شهری، برنامه ریزی محله محور، اهمیت و ضرورت توسعه مدیریت محله در راستای مشارکت شهروندان و توجه به توانایی ها و ظرفیت های محلات مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی عملکرد سرای محلات در راستای مدیریت محلی می باشد که در این ارتباط سرای محله های اوین، تجریش و نیاوران در منطقه یک شهرداری تهران به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته و سه محور اطلاع رسانی و آگاهی، مشارکت شهروندان در اداره امور محله و استفاده از ظرفیت ها و توانایی های محلات از طریق پرسشنامه و مصاحبه استخراج گردیده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد، هر سه سرای محله در این محورها دارای تفاوت عملکردی هستند. در محور اطلاع رسانی- آگاهی بخشی و مشارکت ساکنین، سرای محله اوین نسبت به سرای محله تجریش و نیاوران عملکرد بهتری داشته است. در زمینه محور سوم توانمندسازی، استفاده از پتانسیلها و ظرفیت های محلات هم با وجود تفاوت در ویژگی های جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی محله ها، مدیریت شهری در تعریف محورهای فعالیت مدیریت محله(خانه های چهارده گانه) به این ظرفیت ها و توانایی های ویژه محلات توجهی نکرده است و هنوز مدیریت محله از اصول برنامه ریزی محله محور و حکمروایی خوب شهری فاصله زیادی دارد.