ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
۲۰۰۲.

تحلی ل رابط ه طایف ه گرای ی اجتماعات محلی با توسع ه سیاس ی در شرایط انتخاباتی (مطالع ه موردی: شهرستان نورآب اد ممسن ی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتخابات توسعه سیاسی طایفه گرایی شهرستان نورآباد ممسنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۷ تعداد دانلود : ۵۴۴
اهداف: طایفه گرایی اساساً مبتنی بر رجحان یک گروه نژادی، طایفه ای و فرهنگ اجتماعی مشخص بر گروه های دیگر است که در آن انجام تصمیم گیری های سیاسی مبتنی بر گرایش های طایفه ای بوده و در تضاد با توسعه سیاسی است؛ زیرا توسعه سیاسی، فرآیند دموکراتیزاسیون مبتنی بر نهادینگی ساختارهای سیاسی برخوردار از جامعه مدنی و چرخه مسآلمت آمیز قدرت از طریق وفاق بین نخبگان و تفکیک و افتراق بین ساخت ها را در بر می گیرد، اما دستیابی به چنین سطحی از توسعه سیاسی در تصمیم گیری ها نیازمند گُذار از تعصبات قومی و طایفه ای است. پدیده طایفه گرایی اجتماعی سیاسی عمدتاً در اجتماعات محلی با ساختارهای طایفه ای عمدتاً مشاهده می شود که تدوام آن می تواند اثرات منفی متعددی مانند بی انگیزگی سایر گروه های اجتماعی و انحصارطلبی قدرت سیاسی شود. نمود عینی طایفه گرایی در تصمیم گیری های سیاسی عمدتاً در شرایط انتخاباتی تشدید می شود. در این میان شهرستان ممسنی به عنوان یکی از شهرستان های استان فارس از جمله مناطق جغرافیایی پیرامونی کشور است که هنوز عناصر سنتی خود را حفظ کرده است. این شهرستان در طی سالیان متمادی زندگی عشیره ای و سنتی داشته است، به طوری که هویت جغرافیایی و طایفه ای یکی از نیرومندترین عوامل اثرگذار بر پایگاه رأی آوری نمایندگان این حوزه انتخابیه را شکل می دهد. بنیاد پژوهش کنونی بر این پرسش نهاده شده است که چه رابطه ای بین طایفه گرایی و توسعه سیاسی در اجتماعات محلی وجود دارد؟ روش: داده های مقاله پیشِ رو که ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد، به روش کتابخانه ای و تحلیل آماری داده های میدانی (پرسش نامه و مصاحبه) گردآوری شده است. در روش میدانی با استفاده از نرم افزار SPSS به تبیین رابطة دو متغیر طایفه گرایی به مثابه متغیر مستقل و توسعه سیاسی به عنوان متغیر وابسته پرداخته شد. یافته ها/ نتایج: تحقیق نشان داد که بین دو متغیر طایفه گرایی و توسعه سیاسی ارتباط معناداری وجود داشته است. در شهرستان ممسنی به دلیل حاکمیت بافت سنتی و غلبه عناصر متأثر از این بافت بر عناصر مدرن و تلفیق آن با برخی موانع چالش برانگیز، فرآیند توسعه سیاسی با موانعی مواجه بوده است. نتیجه گیری: نگرش های محلی طایفه ای یکی از عوامل کلیدی بوده که در توسعه نیافتگی سیاسی شهرستان نورآباد ممسنی نقش داشته و به علت عبور ناقص شهرستان از مراحل توسعه سیاسی نظیر انتخابات، منجر به تثبیت نظام فکری طایفه گرایی شده است.
۲۰۰۳.

ظرفیت استراتژیک ایران در دکترین خیزش صلح آمیز چین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران انرژی خاورمیانه چین خیزش صلح آمیز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۷ تعداد دانلود : ۶۵۹
جمهوری خلق چین به عنوان بزرگ ترین اقتصاد جهان که از سویی برخوردار از فناوری های مؤثر و از سوی دیگر دارای حوزه تمدنی متفاوت از غرب است، از جمله کشورهایی محسوب می شود که همواره در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است. افزون بر این، نیاز رو به افزایش چین به منابع انرژی فسیلی، روابط تاریخی دوستانه ایران و چین به همراه مخالفت چین با سیاست های یکجانبه گرایانه آمریکا از دیگر عواملی هستند که در ظاهر به نظر می رسد می توانند تکوین روابط راهبردی ایران و چین را تسهیل کنند. با این وجود به نظر می رسد روابط دو کشور به واسطه نحوه تفکر رهبران نسل چهارم و پنجم چین همواره دستخوش فراز و نشیب هایی بوده است، به گونه ای که این روابط در حوزه های انرژی و اقتصاد محدود شده است. این پژوهش با مفروض گرفتن این نکته که روابط اقتصادی ایران و چین بویژه در حوزه انرژی طی سالهای پس از جنگ سرد افزایش قابل ملاحظه ای یافته است، می کوشد تا امکانات و تهدیدات و فرصت های ناشی از این رویداد را با تمرکز بر مطالعه منابع و اسناد چینی مربوط به انتخاب های استراتژیک بین المللی چین در قرن 21 در دوره موسوم به خیزش صلح آمیز در سیاست خارجی چین مورد بررسی و سنجش قرار دهد و به این پرسش پاسخ دهد که ایران در انتخاب های نوین چین واجد چه میزان ظرفیت استراتژیک است؟ مقاله ضمن بررسی نگاه چین به نظام و امنیت بین المللی پس از جنگ سرد و با بهره گیری از آمار و داده های مستند، این فرضیه را مورد بررسی قرار خواهد داد که: «به نظر می رسد الزامات معرفتی و راهبردی در دکترین خیزش صلح آمیز چین، با وجود بازتولید عناصر هویتی و معرفتی مستقل از غرب، مانع از تحقق سطح عالی روابط بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در کوتاه مدت و میان مدت خواهد بود».
۲۰۰۴.

تحلیل جامعه شناختی مقابلة کشاورزان با آثار زیان بار تغییر آب وهوا مطالعة موردی: شهرستان بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازگاری باور مازندران کشاورزان تغییر آب و هوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۷ تعداد دانلود : ۴۲۹
تغییر آب و هوا پدیده ای است که به سرعت درحال وقوع است و پیامدهای زیان بار گسترده ای دارد. بهره گیری از دانش تغییر آب وهوا و یقین داشتن از وقوع آن، در توانمندسازی گروه های آسیب پذیر در برابر پیامدهای این تغییر بسیار مؤثر و حیاتی است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش دانش و باور کشاورزان به تغییر آب وهوا در حمایت شان از سیاست های سازگاری در کشاورزی است. جامعه آماری این تحقیق را 7861 نفر از کشاورزان شهرستان بابلسر تشکیل می دهند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 140 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری برگزیده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بود و میزان پایایی پرسش ها بیش از 60 درصد به دست آمد. یافته های تحقیق نشان می دهند که میزان دانش تغییر آب و هوا، باور به وقوع آن و نیز سطح حمایت کشاورزان از سیاست های مقابله، بیش از متوسط بوده است. براساس تحلیل رگرسیون، متوسط زمین زراعیِ دراختیار و باور به وقوع تغییر آب وهوا مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر حمایت کشاورزان از سیاست های مقابله بودند. درحالی که متغیرهای سن، درآمد حاصل از کشاورزی، و دانش تغییر آب وهوا بر عامل حمایت تأثیری نداشتند. براساس نتایج این تحقیق، پیشنهادهایی برای توانمندسازی کشاورزان و حمایت های اجتماعی، روانی، و اقتصادی ارائه شده است.
۲۰۰۵.

راهکارهای دستیابی به عدالت فضایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت فضایی بی عدالتی فضایی خصوصیات ذاتی خصوصیات اکتسابی نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۵ تعداد دانلود : ۸۱۷
بواسطه تهدیدات و شرایط پیچیده کنونی، ضرورت تلاش برای دستیابی به عدالت فضایی یکی از اولویت های مطالعاتی جغرافیای سیاسی به عنوان علم کشورداری و اداره بهینه فضا است، لذا این پژوهش با شیوه توصیفی و تحلیلی و تکیه بر مطالعات نظری و یافته های میدانی و با استفاده از نرم افزار سنجش عدالت فضایی در پی تدوین راهکارهای دستیابی به عدالت فضایی در کشور می باشد. یافته ها نشان از این امر دارد که بی عدالتی فضایی حاکم بر ایران ناشی از عملکرد عوامل گسترده ای است که مهمترین آنها به صورت کلی عبارتند از: جغرافیای طبیعی، توزیع طبیعی و ذاتی بنیادهای زیستی(خصوصیات ذاتی مناطق)؛جغرافیای انسانی ایران؛ نظام سیاسی، سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه ملی (خصوصیات اکتسابی)؛محیط ژئوپلیتیکی پیرامونی و جهانی. مهمترین بنیان های بی عدالتی فضایی در ایران متأثر از عملکرد عوامل پیش گفته به ترتیب اهمیت عبارتند از: نابرابری در توزیع منابع، قدرت، ثروت و فرصت، ضعف نظام بودجه ریزی، ضعف مدیریت نظام منطقه ای و محلی، تبدیل نشدن عدالت فضایی به یک مطالبه عمومی و تمرکزگرایی نهادمند به عنوان با اهمیت ترین مولفه ها با تأثیرگذاری خیلی زیاد و بنیادهای طبیعی نامتوازن، ضعف ادبیات در حوزه مطالعاتی عدالت فضایی و ضعف نظام اطلاعات و حسابداری منطقه ای و ملی به عنوان مولفه های با اهمیت پایین تر نسبت به سایر عوامل تشخیص داده شد. در راستای دستیابی به عدالت فضایی راهکارهای ذیل به عنوان دستورکار سیاستگذارانه توصیه می شود: توزیع فضایی بهینه جریان ثروت به عنوان پیش نیاز توسعه( مدیریت جریان پول)؛ در نظر گرفتن ردیف متمرکز با عنوان تعادل بخشی در بودجه استانها به منظور دستیابی به توازن منطقه ای؛ تقویت پتانسیل های محلی مناطق در راستای افزایش بهره وری به منظور نیل به توسعه متوازن؛ پیگیری تفکر سیستمی عدالت فضایی در سطوح محلی، منطقه ای و ملی؛ بازنگری اصول 27 گانه مبتنی بر تمرکز امور در قانون اساسی.
۲۰۰۶.

تحلیل آماری بی هنجاری های دمای حداقل و حداکثر ایران در دوره سرد سال به منظور درک اثر تغییر اقلیم بر مناطق مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دمای حداقل دمای حداکثر ضریب تغییرات من کندال امواج گرمایی و سرمایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۵ تعداد دانلود : ۵۴۳
بررسی بی هنجاری های دما برای شناخت تغییر اقلیم و خطرات ناشی از آن ضروری است. در این پژوهش به منظور شناخت بهتر خصوصیات و تغییرات دمای حداقل و حداکثر پس از بررسی کیفی داده های 60 ساله (1951-2010) 26 ایستگاه، آماره های میانگین، ضریب تغییرات و احتمال 20% حد بالا و پائین دمای حداکثر و حداقل داده ها برای تشخیص دوره های سرد و گرم فراگیر محاسبه شد. از آزمون من کندال برای تشخیص روند سری های استفاده شد. کمترین میانگین دمای حداقل پاییز (اکتبر، نوامبر، دسامبر) و زمستان (ژانویه، فوریه، مارس) در نیمه غربی و بیشترین آن در نیمه جنوبی رخ داده است. کمترین ضریب تغییرات دمای حداقل پاییز در سواحل شمالی و جنوبی، در زمستان سواحل شمالی و جنوبی و قسمت های شرق مشاهده می شود. همچنین کمترین دمای حداکثر در پاییز در شمال غرب و غرب و در زمستان در شمال و شمال غرب رخ داده است. بیشترین دمای حداکثر در دو دوره در نیمه جنوبی ثبت شده است که با کمترین ضریب تغییرات هماهنگ است. میانگین دمای حداکثر و حداقل 30 ساله دوم نسبت به 30 ساله اول و 10 ساله آخر نسبت به 10 ساله اول در اکثر ایستگاه ها افزایش یافته است. بیشترین وقوع فراگیر امواج سرمایی در فصل پاییز و زمستان در دهه 70 و 80 و بیشترین امواج گرمایی در دهه 60 و 2000 رخ داده است. طبق نتایج آزمون من کندال در دمای حداقل طی پاییز و زمستان به ترتیب 8 و 4 ایستگاه روند کاهشی و مابقی روندی افزایشی داشته اند. دمای حداکثر پاییز، در 3 ایستگاه روند کاهشی داشته و در زمستان همه مناطق با روند افزایشی مواجه بوده اند. در هر دو دوره حداقل ها بیشتر از حداکثرها افزایش یافته و دامنه اختلاف دمای شبانه روزی کاهش یافته است که در بسیاری از موارد می تواند اثرات اقتصادی- اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی نامطلوبی به همراه داشته باشد.
۲۰۰۷.

تحلیلی بر کارکرد بازارهای هفتگی در کیفیت زندگی نواحی روستایی شهرستان گنبدکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازار هفتگی کیفیت زندگی کارکرد نواحی روستایی گنبد کاووس (شهرستان)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۴ تعداد دانلود : ۴۰۱
هدف پژوهش حاضر بررسی و تبیین کارکرد بازارهای هفتگی در بهبود شاخص های کیفی زیستی و معیشتی خانوارهای روستایی است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی و پیمایشی بود. بر این اساس، سؤالات متعددی در مقیاس های مختلف اندازه گیری (اسمی، ترتیبی و نسبتی) در قالب پرسشنامه تهیه و تنظیم شد. جامعه آماری تحقیق سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای دارای بازار هفتگی در سه دهستان شهرستان گنبد کاووس بودند. برای تحلیل و سنجش داده ها، از آزمون های تحلیل همبستگی مثل کای اسکوئر و فای/ کرامر و همچنین، از آزمون های مقایسه میانگین فریدمن و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که ایجاد و استقرار بازارهای هفتگی در برخی از روستاها با بهبود شاخص های اقتصادی و اجتماعی از قبیل ایجاد فرصت های شغلی جدید، افزایش درآمد، تنوع شغلی، کاهش هزینه ها و افزایش انگیزه ماندگاری روستاییان و ... رابطه معنی دار دارد. همچنین، نتایج آزمون های فریدمن و کروسکال والیس برای مقایسه شاخص های توسعه کالبدی در روستاهای مختلف نشان داد که استقرار بازار هفتگی با بهبود و ارتقای برخی از مؤلفه های کالبدی رابطه معنی دار دارد. بر این اساس، بهبود اوضاع کالبدی روستا تا حد قابل قبول متأثر از ایجاد بازار در نواحی روستایی مورد مطالعه است
۲۰۰۸.

مدل هاگت و تحلیل منازعات منطقه ای (مطالعه موردی: جنگ ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل های پوتیتکای هاگت منازعات منطقه ای ژئوپلیتیک جنگ ایران عراق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۳ تعداد دانلود : ۳۵۸
علل و عوامل، ریشه ها و تداوم منازعات میان دولت ها و پیامدهای ناشی از آن، از جایگاه مهمی در نظریه های ژئوپلیتیک برخوردار است. از این رو، نظریه پردازان ژئوپلیتیک به شیوه های مختلف سعی کرده اند برای تقلیل و پیشگیری از منازعات میان دولت ها با طرح نظریه ها و مدل های مختلف به تبیین و تحلیل این مهم بپردازند. یکی از نظریه های مطرح در میان نظریات ژئوپلیتیک، «مدلِ های پوتیتکای پیتر هاگت» است که مبنای پژوهش حاضر است. منازعات ابعاد و سطوح مختلفی دارد که یکی از آن، منازعات در سطح منطقه ای است. بر این اساس تحلیل منازعات منطقه ای، به ویژه منازعات میان دولت ها در منطقه حساس و استراتژیک غرب آسیا، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از منازعات مهمی که در این منطقه رخ داد جنگ ایران و عراق است که هشت سال به طول انجامید. بنابر این در پژوهش حاضر سعی می شود با استفاده از مدل ذکر شده به این سوال پاسخ داده شود که تا چه میزان منابع جغرافیاییِ منازعات منطقه ای در میان دو کشور ایران و عراق، با عوامل دوازده گانه مدل ِ های پوتیتکای هاگت قابل تطبیق می باشد؟ این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و یافته های تحقیق ضمن توضیح مؤلفه های مدلِ های پوتیتکای پیتر هاگت در درک مسئله این پژوهش، تاییدگر این فرضیه است که از دوازده عاملی که هاگت به عنوان منابع جغرافیایی تنش زا نام می برد، هفت مورد از آن به وضوح در روابط دو کشور ایران و عراق مشاهده می شود و در بروز جنگ میان آن ها، نقش داشته است.
۲۰۰۹.

اولویت بندی عوامل مؤثر بر ریزش و تهیه نقشه خطر آن با استفاده از مدل های ارزش اطلاعات و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (مطالعه موردی: دره هراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرایند تحلیل سلسله مراتبی هراز ارزش اطلاعات ریزش

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۸۳۳ تعداد دانلود : ۴۶۱
یکی از انواع حرکات دامنه ای که در مناطق کوهستانی خسارت های جانی و مالی فراوانی وارد می کند، ریزش های سنگی است. شناخت نواحی حساس به ریزش با بهره گیری از روش های دقیق و مناسب برای تردد جاده ای و همچنین ساکنان منطقه، اهمیت زیادی دارد. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر در وقوع ریزش و تهیه نقشه پهنه بندی خطر آن در دره هراز، واقع در استان مازندران است. برای این کار، نخست با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بررسی های میدانی، نقشه پراکنش ریزش های منطقه تهیه شد. سپس نقشه های عوامل مؤثر به منزله لایه های اطلاعاتی در محیط GIS وارد شدند. پس از محاسبه فراوانی ریزش های موجود در هر طبقه از عوامل و وزن دهی به آنها، با استفاده از مدل ارزش اطلاعات، لایه های ساخته شده در محیط ArcGIS با هم تلفیق و از جمع جبری نقشه های وزنی، نقشه پهنه بندی خطر ریزش در منطقه تهیه شد. برای تهیه نقشه پهنه بندی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، وزن هر عامل از ماتریس وزن دهی به دست آمد. نتایج بیانگر آن است که به ترتیب عوامل شیب، جنس سنگ، پوشش و کاربری زمین، جاده، آبراهه، گسل، ارتفاع و جهت دامنه، بیشترین نقش را در وقوع ریزش در منطقه دارند. ارزیابی مدل ها نشان داد که مدل های ارزش اطلاعات و تحلیل سلسله مراتبی، به ترتیب با احتمال تجربی 737/0 و 842/0 برای پهنه بندی در منطقه مناسب هستند؛ اما در مقایسه، وزن دهی عوامل با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی موجب افزایش دقت کار شده است.
۲۰۱۰.

مؤلفه های جغرافیا پایه در قوانین اساسی جدید افغانستان و عراق

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قانون اساسی جغرافیا قان ن اساسی افغانستان قانون اساسی عراق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۰
پس از یازده سپتامبر و فراهم شدن زمینه ی تحقّق افکار استراتژیست های نومحافظه کار، دکترین تغییر رژیم برای حذف حکومت های چالش سازِ هژمونیِ ایالات متّحده، در کانونِ راه ْ بردِ امنیّت ملّی آمریکا قرار گرفت. تصمیم سازانِ نومحافظه کار، با تمرکز بر راه ْبردِ تغییر رژیم های چالش گر(حذف حکومت های ستیزه جو و ورشکسته و سپس ایجاد دولت جانشین)، وارد عرصه ی عملیّاتی سیاست خارجی شدند. گام نخست را در افغانستان و عراق با انجام تهاجم نظامی گسترده پشت سرگذاشتند. روند تدوین قوانین اساسی جدید افغانستان در سالِ ۱۳۸۲/۲۰۰۴ و در عراق به سالِ ۱۳۸۴/۲۰۰۵، رخ داده است. نگارنده تلاش می کند نشان دهد که کدام یک از مؤلفه های جغرافیایی در قوانین اساسی نوپیدای دو کشور، بروز یافته اند. نگارنده ی نوشتارِ پیشِ رو، برپایه ی یک پژوهش توصیفی و با درنظرداشتِ روشی مقایسه ای، کوشش می کند نشان دهد که چگونه مؤلفه های جغرافیایی در نگارش قوانین اساسی جدید، ایفای نقش می کنند. بنیانِ نگارش مقاله، بهره گیری از ایده یِ پیوند فضا و سیاست است و نگارنده کوشیده است قانون اساسی را به منزله ی دست آوردِ پیوند حقوق و سیاست، به جغرافیا پیوند زند.
۲۰۱۱.

تبیین الگوی مدیریت بحران اجتماعی با رویکرد امنیتی مورد مطالعه؛ استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی مدیریت بحران بحران امنیتی بحران اجتماعی سیستان و بلوچستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۰ تعداد دانلود : ۸۲۴
اصولا بحران یک فشار زایی روانی- اجتماعی است که باعث درهم شکسته شدن انگاره های متعارف زندگی و واکنش های اجتماعی می شود و مدیریت بحران فرآیندی نظام یافته است که بحران های بالقوه درحوزه های مختلف را شناسایی، پیش بینی و سپس درمقابل آنها اقدامات پیشگیرانه تدوین می نماید. از این رو همواره باید مجموعه ای از طرح ها و برنامه های عملی برای مواجهه با بحران های احتمالی تنظیم گردد تا مدیران آمادگی رویارویی با وقایع پیش بینی نشده را کسب کنند. مطالعه حاضر به دنبال ارائه الگوی مدیریت بحران اجتماعی-امنیتی در استان سیستان و بلوچستان می باشد. بدین منظور با روش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد با تعداد 35 نفر از متولیان مدیریت بحران استان مصاحبه عمیق به عمل آمد. مجموعه داده های جمع آوری شده پس از طی فرایند مقایسه مستمر داده ها و کدگذاری باز، محوری و انتخابی، در قالب 5 مقوله؛ هویت، نفوذ، مشروعیت، مشارکت و توزیع و 3 طبقه؛ امنیتی- سیاسی، مدیریتی و اجتماعی- فرهنگی، سازماندهی شدند و نتایج حاصل از تحلیل داده ها در قالب مدل مدیریت بحران اجتماعی- امنیتی ارائه گردید. اینک در این مقاله ویژگی ها و شاخص های مهم هریک از بحران های مرتبط، با توجه به شرایط محیطی استان سیستان و بلوچستان تبیین گردیده و تحلیل نهایی بیانگر ضرورت اتخاذ راهبردهای مدیریت بحران اجتماعی- امنیتی در استان از طریق؛ تغییر نگرش مرکز نسبت به این استان، برقراری عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثمرات توسعه ملی در منطقه، تحکیم فرآیندهای همگرایی-ملی و انسجام امنیتی و اجتماعی می باشد. این رویکرد می تواند به عنوان یک الگو برای خط مشی گذاری و تصمیم گیری در شرایط مشابه نیز بمنظور مدیریت بحران مورد استفاده قرار گیرد.
۲۰۱۲.

مقایسه کارآیی فنون تحلیل چندمعیاری در بررسی تناسب ارضی (مطالعه موردی: مکان یابی محل دفن پسماندهای شهری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیراز مکان یابی تحلیل چندمعیاری قواعد تصمیم گیری محل دفن پسماندهای شهری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای کشاورزی و کاربری اراضی برنامه ریزی و توسعه ناحیه ای
تعداد بازدید : ۸۳۱ تعداد دانلود : ۳۸۲
امروزه، تعدد معیارهای دخیل در امر تصمیم گیری باعث شده است که استفاده از فنون تحلیل چندمعیاری، اجتناب ناپذیر تلقی شود. با وجود این، هنگام به کارگیری فنون تحلیل چندمعیاری، لازم است استفاده اصولی از آنها در زمینه های کاربردی مختلف، ارزیابی شود. بر همین اساس در این نوشتار قابلیت های استفاده عملیاتی از فنون TOPSIS و WLC، در یک زمینه تجربی (مکان یابی محل دفن زباله های شهر شیراز) به آزمون گذاشته شده و در ادامه، الگویی در اولویت بندی استفاده از این روش ها در زمینه تجربی ارائه شده است. در الگوی ارائه شده، فرض بر این است که بالارفتن میزان غربال زنی پیکسل ها در نقشه خروجی حاصل از هر یک از مدل های معرفی شده که در سطوح مختلف از آستانه های مطلوبیت قابل رهگیری است، می تواند نقطه مثبتی در به کارگیری مدل مربوطه تلقی شود. برای مثال با توجه به نمایه آماری مربوط به خروجی WLC، تعداد پیکسل هایی که تا آستانه مطلوبیت فرضی 214 غربال می شوند، 2262355 پیکسل است، ولی در همان سطح آستانه مطلوبیت فرضی، تعداد پیکسل های غربال شده در خروجی حاصل از TOPSIS، بیش از 2443499 پیکسل است. بنابراین در سطح مطلوبیت بیان شده، کاربرد روش TOPSISاز ارجحیت برخوردار است. بررسی موردی چند نمونه از پیکسل های اولویت دار در خروجی حاصل از روش TOPSIS نیز نشان می دهد که این پیکسل ها به لحاظ معیارهای تعیین شده در مکان یابی محل دفن زباله ها شرایط مطلوبی دارند. این امر می تواند اعتبار نتایج حاصل از به کارگیری مدل را تأیید کند.
۲۰۱۳.

تهیه نقشه حساسیت پذیری زمین لغزش دامنه های شمالی بینالود بر پایه الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش حساسیت پذیری الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور دامنه های شمالی بینالود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۸۳۱ تعداد دانلود : ۴۲۴
ناپایداری های دامنه ای، ازجمله پدیده های معمول در بیشتر مناطق کوهستانی ایران است. در این میان یکی از مخاطره آمیزترین این ناپایداری ها، زمین لغزش است. هدف از این پژوهش، تهیه نقشه حساسیت پذیری دامنه های شمالی بینالود به زمین لغزش با استفاده از الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور است. ابتدا پس از تهیه نقشه پایه محدوده مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدید های میدانی، نقشه عوامل مؤثر در حساسیت پذیری حوضه به زمین لغزش شامل شیب، فاصله از گسل، طبقات ارتفاعی، تراکم زهکشی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، لیتولوژی، نوع خاک و بارش در محیط GIS تهیه شد. سپس ضریب اهمیت هر کدام از معیارهای مذکور در وقوع زمین لغزش، به کمک الگوریتم سلسله مراتبی AHP به دست آمد که معیارهای شیب، لیتولوژی و طبقات ارتفاعی بیشترین ضریب اهمیت را کسب کردند. سپس بر پایه الگوریتم بهینه سازی ویکور، درجه سودمندی و پشیمانی انتخاب گزینه های برتر (زیرحوضه ها)، مشخص و در پایان با محاسبه میزان شاخص بهینه ویکور (Q)، زیر حوضه ها برحسب درجه حساسیت پذیری به زمین لغزش در سه کلاس کیفی حساسیت پذیری کم، متوسط و زیاد طبقه بندی و رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد که زیر حوضه های گلمکان، اسجیل و اندرزی بیشترین حساسیت پذیری و زیر حوضه های خیرآباد، اقبال و چایش دارای کمترین حساسیت پذیری به وقوع زمین لغزش هستند.
۲۰۱۴.

ارزیابی خطر فرسایش خاک و پتانسیل رسوبدهی حوضه آبریز گابریک استان هرمزگان با استفاده از مدل EPM(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک رسوب مدل EPM حوضه آبریز گابریک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۸۲۹ تعداد دانلود : ۵۷۱
شدت فرسایش با استفاده از فناوری برآورد فرسایش (که همان مدل های فرسایشی هستند) ارزیابی می گردد. هدف از این تحقیق، به دلیل احداث سد بر ری رودخانه گابریک، برآورد شدت فرسایش و میزان رسوب در حوضه آبریز گابریک با استفاده از مدل تجربی EPM به کمک سیستم های اطلاعات جغرافیایی و کارایی این سیستم ها در مطالعات فرسایش و رسوب حوضه های آبریز و در نهایت کاهش رسوبات در سطح حوضه و نهایتاً پشت سد و به جهت انجام طرح های کنترلی و عمرانی می باشد. در این تحقیق ازاسناد و مدارک مختلف از جمله نقشه 1:250000 زمین شناسی، لایه های خاک شناسی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، آمارهای مختلف مربوط به ایستگاه های باران سنجی واقع در اطراف حوضه و مدل ارتفاعی رقومی (DEM) به عنوان ابزار تحقیق مورد استفاده قرار گرفت که نتایج نشان می دهند رسوب ویژه و رسوب کل حوضه آبریز گابریک به ترتیب 64/40 مترمکعب در کیلومتر مربع در سال و 8/227725 مترمکعب در سال می باشد، همچنین میزان رسوب ویژه و میزان کل رسوب تولید شده در حوضه مورد مطالعه به ترتیب 84/243 تن در کیلومترمربع در سال و 1666355 تن در سال می باشد که با قرار گرفتن حوضه آبریز در کلاس شدید اعمال روش های مختلف کنترل فرسایش را در سطح حوضه ضروری می نماید.
۲۰۱۵.

ارزیابی ریسک اکولوژیکی عناصر سنگین در رسوبات حاشیه جاده ها در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلاینده فلزات سنگین شاخص Igeo شاخص CF شاخص PLI شاخص RI روش کریجینگ فاصله از جاده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۷ تعداد دانلود : ۵۰۵
فعالیت های انسانی ممکن است منجر به تجمع بیشتر فلزات سنگین در رسوبات حاشیه جاده شود. خودروها یکی از منابع تولید فلزات سنگین در جاده ها هستند که این آلاینده ها به صورت ذرات از اگزوز یا دیگر اجزا خودرو وارد محیط شده و باعث آلودگی خاک این نواحی می شود. در این پژوهش میزان تغییرات فلزات سنگین در رسوبات حاشیه جاده تحت تأثیر تردد وسایل نقلیه در جاده فسا- داراب (استان فارس) مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونه های خاک از فواصل ۵ و15 متری حاشیه جاده از دو عمق 0-15 سانتیمتری در قالب طرح بلوک کامل تصادفی به صورت فاکتوریل (عمق و فاصله) جمع آوری گردید. مقادیر کل و قابل جذب عناصر سنگین اندازه گیری و با دستگاه جذب اتمی قرائت گردید. شاخص محاسبه شاخص مولر و فاکتور آلودگی (CF)، شاخص ریسک اکولوژیکی (RI)، شاخص بار آلودگی تاملینس ون (PLI) ک ه برای تعیین میزان آلودگی منطقه مورد مطالعه بر روی 5 عنصر کادمیوم، سرب، مس، روی و نیکل مورد محاسبه قرار گرفتند. نتایج نشان داد، مقدار غلظت میانگین عناصر نیکل، مس، روی، کادمیوم، و سرب به ترتیب 1.20، 2.86، 9.81، 10.08، و 84.17 میلی گرم بر کیلوگرم می باشد که غلظت سرب و کادمیوم بالاتر از مقدار پس زمینه محلی بود. بیش ترین مقدار فلزات سنگین برای نزدیکترین فاصله از جاده یعنی ۵ متری از آن می باشد و مقدار آن ۸۶/۳۸ میلی گرم بر کیلوگرم می باشد که با افزایش فاصله از جاده کاهش می یابد. شاخص زمین انباشتگی (Igeo) محاسبه شده براساس میانگین شیل و مقدار پس زمینه محلی نشان دهنده عدم آلودگی جدی منطقه به فلزات مس، روی و نیکل است و تنها کادمیوم و سرب در کلاس آلوده تا آلودگی متوسط، و آلودگی زیاد تا بشدت آلوده به ترتیب قرار گرفتند. نتایج حاصل از نقشه ها پهنه بندی به روش کریجینگ نشان داد که روی، نیکل و سرب در جنوب منطقه (نزدیکی شهر داراب)، کادمیوم در شمال (نزدیکی شهر فسا) و مس در بخش هایی از شمال، مرکز و جنوب بیشترین مقدار را داشتند.
۲۰۱۸.

ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در یکپارچه سازی اراضی کشاورزی مطالعة موردی: دهستان حصار ولی عصر شهرستان آوج(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: یکپارچه سازی اراضی سرمایه اجتماعی شهرستان آوج مدیریت منابع کشاورزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۶ تعداد دانلود : ۴۳۸
یکی از مهم ترین چالش های توسعه روستایی در ایران، تقطیع و پراکندگی زیاد زمین های کشاورزی بهره برداران است که مدیریت منابع تولید را با مشکلات عدیده ای مواجه ساخته است. بسیاری از پژوهشگران، یکپارچه سازی اراضی را راه حلی منطقی و اجرایی برای حل این معضل می دانند و بر نقش سازنده سرمایه اجتماعی شامل ساختارهای جامعه، انسجام، روابط افراد، و کارایی شبکه های محلی در این فرایند تأکید می کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سرمایه اجتماعی بهره برداران در تشکیل گروه های خودجوش محلی و یکپارچه سازی زمین های پراکنده اعضا از این طریق است. روش تحقیق برای انجام این پژوهش، توصیفی تحلیلی بود و به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری تحقیق 280 نفر از بهره برداران کشاورزی در روستاهای دهستان حصار ولی عصر بودند که زمین های شان یکپارچه شده بود. از بین آنها با استفاده از فرمول کوکران، 150 بهره بردار به عنوان نمونه انتخاب شد و پرسش نامه به شیوه تصادفی ساده توزیع گردید. روایی پرسشنامه را گروهی از صاحب نظران تأیید کردند و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به میزان 937/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل کمّی داده ها از آزمون های آماری تحلیل واریانس، کروسکال والیس، همبستگی پیرسنه و تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس نشان می دهند که میانگین عددی مؤلفه های سرمایه اجتماعی بهره برداران، تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد. نتیجه تحلیل کروسکال والیس نیز نشان می دهد که بهره برداران پروژه های یکپارچه سازی شده در سه روستای مطالعه شده در برخورداری از ابعاد سرمایه اجتماعی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. نتیجه تحلیل عاملی نقش سرمایه اجتماعی در یکپارچه سازی اراضی در پروژه های اجرا شده نشان می دهد که سه عامل اعتماد متقابل بین بهره برداران (با 39/19 درصد)، مشارکت و همکاری اعضا (با 2/17 درصد) و انسجام اجتماعی و مدیریت اشتراکی (با 56/11 درصد) که عمدتاً با ساختار اجتماعی مناطق روستایی ارتباط نزدیکی دارند، درمجموع نزدیک به 50 درصد از کل واریانس را به خود اختصاص داده اند.
۲۰۲۰.

Geopolitical regions of Southwest Asia based on civilization variable(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Civilization Southwest Asia Geopolitical regions

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۱ تعداد دانلود : ۵۴۹
South-West Asia, the most common theories is the world as part of the Middle East. Limits the term is unclear or there is no consensus. South-West Asia, the most common theories is the world as part of the Middle East. Limits the term is unclear or there is no consensus. While South-West Asia, is a geographical term that refers to the part of Asian countries and political units of the Southwest are included.This part of Asia is a large region based on different variables, is comprised of several distinct regions. Study based on cultural and Civilization factors, several regions the region's geopolitical and political units combined and a single political unit that is shared between each of these regions, there is geopolitical hierarchy. In each of the geopolitical regions in South-West Asia, intra-regional competition and competition between regions neighboring a region with no longer there, Therefore this kind of competition is reflected in the behavior of social - cultural and Civilization regions appears.This article is a descriptive - analytic study using a documentation data gathering method, tries to analyze the geopolitical regions South-West Asia and geopolitical relationships prevailing each of these regions is based on cultural and Civilization variables.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان