مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
ضریب تغییرات
حوزه های تخصصی:
توزیع گوسی یا نرما یکی از کاربردی ترین توزیعها در میان متغیرهای تصادفی است . علی رغم آن این واقعیت که توزیع نرمال کلیه مقادیر از منفی بی نهایت تا مثبت بی نهایت را ا ختیار می کند ممکن است در عمل مواقعی که مشاهدات محدود شده اند ، با خطاهای محاسباتی معناداری مواجه شویم . در چنین موقعیتها ، عملا با توزیعهای نرمال بریده شده مواجه هستیم . از جمله برای تعیین میزان موجودی لازم برای رسیدن به سطح سرویس مطلوب ، اغلب فرض می شود که تقاضاها از توزیع نرمال پیروی می کنند . با توجه به این که تقاضاها الزاما دارای مشاهدات کمتر از صفر نیستند . استفاده از توزیع نرمال به برآورد نادرستی از سطح سرویس هدف می انجامد و سطح سرویس به دست آمده کمتر از مقدار واقعی آن خواهد بود ...
بیمه درآمدی ؛ الگویی جدید در مدیریت ریسک محصولات بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشاورزی فعالیتی سرشار از مخاطرات است . دراین فعالیت انواع مخاطرات طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و عمدی دست به دست هم داده و مجموعه شکننده و آسیب پذیری برای تولیدکنندگان فراهم کرده است.دولتها جهت حمایت از کشاورزان و تولیدکنندگان بخش کشاورزی سیاستها و برنامه هایی را طراحی می کنند که بیمه درآمدی یکی از آنهاست.این بیمه از طرح های جدید بیمه ای به شمار می آید که همزمان ریسک قیمت و عملکرد را مدیریت می کند. دراین مقاله سعی شده است با بررسی نظریه بیمه درآمدی، مزایای آن نسبت به سایر طرحهای بیمه ای بیان شود و همچنین با استفاده از اطلاعات قیمت و عملکرد محصولات گندم، جو، نخود و پیاز در استانهای فارس، کرمانشاه و آذربایجان شرقی و اطلاعات سری زمانی مربوط به سالهای ١٣٦٢-80 امکانسنجی ایجاد بیمه درآمدی صورت گیرد. نتایج حاکی از این است که در استان آذربایجان شرقی، با توجه به بالاتر بودن ضریب تنوع درآمد هر هکتار، محصول پیاز از امکان مناسبتری جهت ایجاد یک بیمه درآمدی نسبت به گندم آبی و دیم برخوردار است. همچنین گندم آبی در این استان نیز موقعیت مناسبتری دارد.در استان کرمانشاه نخود آبی و دیم نسبت به گندم و همچنین گندم آبی نسبت به گندم دیم دارای موقعیت مناسبتری از لحاظ ریسک درآمدی جهت اجرای الگوی بیمه درآمدی هستند.در استان فارس محصول گندم نسبت به جو برتری دارد و در کل کشور به ترتیب محصولات پیاز دیم، پیاز آبی، نخود دیم، نخود آبی، گند م آبی، گند م دیم، جو دیم و جوآبی از لحاظ اجرای الگوی بیمه درآمدی مزیت دارند.
برآورد و ارزیابی سازگاری شاخص های نابرابری اقتصادی با استفاده از ریزداده ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حساسیت در نابرابری فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورها، تلاش در دقت اندازه گیری آن را ضرورت بخشیده است. در این راستا به انواع شاخص های نابرابری ساخته و ارتقای کیفیت داده ها توجه شده است. در اثر گسترش روزافزون فناوری، حجم حافظه و سرعت پردازش اطلاعات کامپیوترها، کارت ها و مبادلات الکترونیکی، تحولات عظیم اطلاعات و پدیده ریزداده ها (میکرودیتا) در راه است. هدف اساسی این مقاله، کاربرد ریز داده های توزیع هزینه (درآمد) برای برآورد دقیق تر نابرابری اقتصادی در ایران و استفاده از این فرصت برای آزمون سازگاری شاخص های نابرابری مطرح در زمینه توزیع درآمد بوده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهد که میانگین ضریب جینی مناطق شهری در دوره (1379-1380) در مقایسه با دوره (1375-1378) به طور معناداری افزایش یافته است، در حالی که میانگین ضریب جینی مناطق روستایی در دوره ها، تفاوت معناداری از نظر آماری نداشته است. بر اساس یافته های تحقیق با احتیاط می توان استنباط کرد که شروع برنامه پنجساله سوم با افزایش نابرابری در توزیع درآمد همراه شده است. برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سال 1378 پایان یافت. روند کاهشی – افزایشی در مناطق شهری و افزایشی – کاهشی در مناطق روستایی بین سال های 1375 تا سال 1378 معرف عدم وجود سیاست های مشخص و موثر در زمینه توزیع درآمد بوده است.
توزیع زمانی و رژیم بارش در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رژیم بارش به توزیع فصلی- ماهانه بارندگی اشاره دارد. با شناخت این ویژگی، می توان به بخش های مهمی از ساز و کار(های) حاکم بر توزیع زمانی بارش پی برد. رژیم بارش می تواند بر عملکرد سایر اجزاء اقلیم تاثیر گذاشته و برآیند آن پیامدهای مثبت یا منفی خواهد بود. در مطالعه حاضر با استفاده از آمار بارندگی ماهانه 73 ایستگاه طی دوره آماری 2005-1966رژیم بارندگی شمال غرب کشور مورد توجه قرار گرفت. در این راستا از سه نمایه بارش (ضریب تغییرات، نمایه یکنواختی و نمایه فصلی) بهره گرفته شد. هر سه نمایه بیان گر ویژگی های کما بیش یکسان از رژیم بارش پهنه مورد مطالعه بود. نتایج نشان داد که کم ترین ضریب تغییرات و بیش ترین یکنواختی بارش در شمال شرق پهنه مورد بررسی رخ می دهد. این بخش دارای رژیم بارش یکنواخت با یک فصل مرطوب می باشد که نشان می دهد سامانه های متنوع باران زایی در این بخش ها از بیشینه فعالیت برخوردارند. در نقطه مقابل آن، بخش جنوب غربی پهنه، دارای رژیم بارش کاملاً متمرکز است که بازتابی از تاثیر فزاینده سامانه های متمرکز در یک فصل است. حدود 80 درصد از پهنه اخیر دارای رژیم بارش فصلی با یک فصل خشک کوتاه است.
بررسی میزان تعادل در نظام شهری استان خوزستان (85 تا 1365)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل میزان تعادل نظام شهری استان خوزستان در دهه های 65 تا 85 می باشد. جامعه آماری آن را جمعیت نقاط شهری استان خوزستان در دوره های 85 تا 1365 تشکیل می دهد. داده های بدست آمده از آمارنامه های مرکز آمار و سالنامه های سرشماری عمومی نفوس و مسکن، ابتدا در محیط های Excel و Spss وارد شده، سپس با استفاده از روش های شاخص تمرکز شهری(مهتا)، مدل رتبه - اندازه، ضریب آنتروپی و ضریب تغییرات مورد مطالعه قرار گرفته اند. این تحقیق از نوع نظری و روش انجام آن پیمایشی- تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز این پژوهش از آمارنامه ها و تحلیل وب سایت های مربوط به مرکز آمار ایران و سرشماری عمومی نفوس و مسکن نقاط شهری استان خوزستان جمع آوری گردید است. از جمله نتایج این پژوهش می توان به این موارد اشاره نمود: فقدان تعادل در سسله مراتب شهری هنوز یکی از مشخصه های بارز نظام شهری استان خوزستان است. به علت وجود نخست شهر اهواز، سلسله مراتب شهری استان از قانون رتبه- اندازه تبعیت نکرده و ناهمخوانی، عدم تعادل و گسیختگی در نظام شهری آن مشهود می باشد. جهت رسیدن به نظام شهری متعادل، به سیاستگذاری و برنامه ریزی در جهت ایجاد نظامی توسعه یافته، متشکل از شهرهای کوچک و میانی در چارچوب راهبردهای ملی شهرنشینی که بتوانند یکپارچگی و انسجام فضایی سرزمین را به دنبال داشته باشد، نیاز می باشد.
شناسایی و ناحیه بندی تغییرات زمانی و یکنواختی بارش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش از متغیرترین عناصر اقلیمی است که تغییرات آن پیامدهای محیطی و اقلیمی دارد. هدف از این پژوهش شناسایی نواحی اقلیمی از نظر توالی روز بارشی و بررسی ویژگی یکنواختی بارش است. برای تحقق اهداف از روش تحلیل خوشه ای برای ناحیه بندی اقلیمی و به منظور بررسی پراکندگی مکانی و زمانی بارش از آمارة ضریب تغییرات و یکنواختی (H) در سه بازة زمانی (ده سال اول، دوم، و سوم) سالانه و فصلی برای شناخت جزئیات تغییرات بارش استفاده شد. بر اساس معیار روز بارشی (بارش یک روزه تا بارش با توالی هفت روز و بیشتر)، ایران به هفت ناحیة اقلیمی تقسیم شد. سپس، نواحی مختلف ایران از لحاظ سهم توالی های بارش در تأمین روز بارش مقایسه شد. مشخص شد که بارش یک روزه در اغلب نواحی بیشترین سهم را در ایجاد بارش دارد. همچنین، مشخص شد که میانگین ضریب تغییرات سالانة ایران در دهة سوم (2004-2013) افزایش یافته و شاخص یکنواختی بارش این دهه کاهش یافته است؛ به عبارت دیگر، بارش در دهة سوم به تمرکز گرایش داشته است. نمایة یکنواختی بارش ناحیه ها نشان داد که ناحیة 4 (شمال غرب و شمال شرق کشور) و ناحیة 3 (سواحل شمال کشور) تمایل به یکنواختی زمانی دارند و کمترین مقدار یکنواختی مربوط به ناحیة 1 (سواحل جنوب و جنوب شرق کشور) است.
برآورد تغییرات آب و هوایی آینده در ساحل جنوبی دریای خزر با استفاده از مدل آب و هوایی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
111-138
حوزه های تخصصی:
افزایش سطح دریا یکی از قوی ترین شاخص تغییرات آب و هوایی است. پیش بینی دقیق سطح دریای خزر برای آینده غیر ممکن است، اما مدل های کامپیوتری می توانند پیش بینی احتمالی تغییرات آینده را ارائه دهند. این مشکل با استفاده از یک سیستم مدل یکپارچه به نام SIMCLIM با دقت مکانی 1/0 درجه در1/0 درجه در خوشبینانه ترین حالت یعنی RCP 4.5 و بدبینانه ترین حالت یعنی RCP 8.5 در محدوه 90 درصد ( صدک 5 تا 95 ) مورد بررسی قرار گرفته است. رویداد های فرین ناشی از تغییرات آب و هوایی در پیش بینی تراز سطح دریا اهمیت زیادی دارند. در منطقه مورد مطالعه، در آینده فراوانی و شدت رویدادهای فرین دما و بارش افزایش خواهند یافت. نمایه های فرین، نشان دهنده تغییر مقادیر فرین دما و بارش نسبت به دوره پایه 2010-1981 است . ضریب تغیرات بارش و دما برای کل حوضه خزر مثبت است و در ناحیه جنوبی الگوی نامنظمی بر آستانه های بارش حاکم است. پیش بینی های انجام شده نشان می دهد، سطح دریا به آرامی تا سال 2100 افزایش می یابد. منحنی های تغییرات سالانه با دوره پایه 2015-1995 سطح آب دریای خزر راست آزمایی گردید که نشان می دهند در دو دهه گذشته فرکانس نفوذ آب به خشکی از یک افزایش آهسته و یکنواخت به یک رخداد تشدید شونده عبور کرده است. اگر افزایش حداکثر پیش بینی شده رخ دهد، خط ساحلی آسیب پذیرترین جابجایی را تجربه خواهد کرد.
تحلیل آماری بی هنجاری های دمای حداقل و حداکثر ایران در دوره سرد سال به منظور درک اثر تغییر اقلیم بر مناطق مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
10.22067/geo.v0i0.73539
حوزه های تخصصی:
بررسی بی هنجاری های دما برای شناخت تغییر اقلیم و خطرات ناشی از آن ضروری است. در این پژوهش به منظور شناخت بهتر خصوصیات و تغییرات دمای حداقل و حداکثر پس از بررسی کیفی داده های 60 ساله (1951-2010) 26 ایستگاه، آماره های میانگین، ضریب تغییرات و احتمال 20% حد بالا و پائین دمای حداکثر و حداقل داده ها برای تشخیص دوره های سرد و گرم فراگیر محاسبه شد. از آزمون من کندال برای تشخیص روند سری های استفاده شد. کمترین میانگین دمای حداقل پاییز (اکتبر، نوامبر، دسامبر) و زمستان (ژانویه، فوریه، مارس) در نیمه غربی و بیشترین آن در نیمه جنوبی رخ داده است. کمترین ضریب تغییرات دمای حداقل پاییز در سواحل شمالی و جنوبی، در زمستان سواحل شمالی و جنوبی و قسمت های شرق مشاهده می شود. همچنین کمترین دمای حداکثر در پاییز در شمال غرب و غرب و در زمستان در شمال و شمال غرب رخ داده است. بیشترین دمای حداکثر در دو دوره در نیمه جنوبی ثبت شده است که با کمترین ضریب تغییرات هماهنگ است. میانگین دمای حداکثر و حداقل 30 ساله دوم نسبت به 30 ساله اول و 10 ساله آخر نسبت به 10 ساله اول در اکثر ایستگاه ها افزایش یافته است. بیشترین وقوع فراگیر امواج سرمایی در فصل پاییز و زمستان در دهه 70 و 80 و بیشترین امواج گرمایی در دهه 60 و 2000 رخ داده است. طبق نتایج آزمون من کندال در دمای حداقل طی پاییز و زمستان به ترتیب 8 و 4 ایستگاه روند کاهشی و مابقی روندی افزایشی داشته اند. دمای حداکثر پاییز، در 3 ایستگاه روند کاهشی داشته و در زمستان همه مناطق با روند افزایشی مواجه بوده اند. در هر دو دوره حداقل ها بیشتر از حداکثرها افزایش یافته و دامنه اختلاف دمای شبانه روزی کاهش یافته است که در بسیاری از موارد می تواند اثرات اقتصادی- اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی نامطلوبی به همراه داشته باشد.
نقش دانشگاه آزاد اسلامی درتشکیل سرمایه انسانی «نگاهی به پراکندگی جغرافیایی در ایران»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال چهارم پاییز ۱۳۸۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
49 - 70
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نویسنده ضمن تشریح سرمایه انسانی و اجتماعی و ارتباط متقابل آنها معتقد است که در کشورها ی در حال توسعه از جمله ایران سرمایه انسانی بدلیل نقش بارز آن در آگاهی بخشی و افزایش کارایی افراد جامعه در شکل گیری سرمایه اجتماعی نقش به سزایی دارد . نویسنده سپس به نفش دانشگاه آزاد اسلامی در ایجاد نظام آموزش عالی در پهنه جغرافیایی کشور و آسان نمودن دسترسی به آموزش عالی برای شتاب بخشیدن به تشکیل سرمایه انسانی پرداخته است . از اینرو وی در ادامه به توزیع انسانی دانشجویان این دانشگاه با استفاده از شاخص سرمایه انسانی پرداخته است . وی در ادامه به توزیع دانشجویان این دانشگاه با استفاده از شاخص های میانگین و ضریب تغییرات واحد ها و مراکز هر استان پرداخته و معتقد است که روند توزیع جمعیت دانشجویی طی سالهای 1380-1384 جهتی نسبتاّ قابل قبول داشته است .
مقایسه کارایی مدل های تصمیم گیری چند معیاره به منظور تعیین میزان توسعه یافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آغاز موج استفاده از مدل های کمی در علوم اجتماعی طی دهه های 1990 توأم با طرح مباحث توسعه و توسعه نیافتگی، کاربرد روش های تصمیم گیری چند معیاره در تعیین سطوح توسعه یافتگی مناطق را گسترش داده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه کارایی روش های تصمیم گیری چند معیاره (الکتر، ویکور، تاپسیس، کپ لند، تاکسونومی و saw) در سنجش درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان می باشد. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی –تحلیلی است. جامعه آماری 24 شهرستان استان خوزستان می باشد که با استفاده از 71 متغیر در شش بخش مختلف به رتبه بندی شهرستان های استان پرداخته و در نهایت با استفاده از سه روش ضریب تغییرات، درصد تغییرات و شدت تغییرات بهترین مدل را برای سنجش درجه توسعه شهرستان های و رتبه بندی آن ها انتخاب کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهرستان های استان در مدل های مختلف، موقعیت و رتبه های متفاوتی را به دست آورده اند، با توجه به نتایج به دست آمده از مدل ادغامی کپ لند، 24 شهرستان استان در سه سطح، نسبتاً توسعه یافته، درحال توسعه، نسبتاً محروم طبقه بندی شده اند. طبق این طبقه بندی، شهرستان رامهرمز با 23 امتیاز در رتبه اول و شهرستان باوی با 22- امتیاز در رتبه آخر (رتبه 20) قرار دارد که این امر نشان دهنده وجود ناهماهنگی و عدم تعادل در بین شهرستان های استان می باشد. همچنین نتایج بیانگر کاهش شدت تغییرات، درصد تغییرات و ضریب تغییرات در دو مدل تاکسونومی و الکتر می باشد و به نظر می رسد این دو روش در مقایسه با سایر روش های تصمیم گیری چند معیاره برای سنجش درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان، از اعتبار بیشتری برخوردارند.
واکاوی تغییرات و روند مکانی زمانی بارش در استان یزد با استفاده از پایگاه داده اسفزاری طی سال های 1349 تا 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
95 - 114
حوزه های تخصصی:
بارش یکی از مهم ترین و متغیرترین عناصر آب و هوایی است که تغییرپذیری مکانی زمانی زیادی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک دارد. آگاهی و دانش کافی از تغییرات بارش برای برنامه ریزی کشاورزی و مدیریت منابع آب در هر منطقه بسیار مهم است. به همین منظور در این پژوهش با استفاده از داده های روزانه پایگاه بارش اسفزاری در بازه زمانی 1349 تا 1394 به بررسی ویژگی های بارش و همچنین روند بارش در استان یزد پرداخته شد. میانگین ضریب تغییرات مجموع بارش سالانه استان ، 2/42 برآورد شد که از 9/32 تا 4/68 در یاخته های مختلف متغیر بود. بیشترین ضریب تغییرات بارش در مقیاس سالانه نیز در مناطق مرکزی و غربی استان مشاهده شد که نشان-دهنده پراکندگی و خطر بیشتر بارش در این مناطق می باشد. مقادیر مثبت کشیدگی و چولگی بارش سالانه نیز بیانگر فزونی سال های با بارش کمتر از میانگین بود. روند تغییرات بارش با استفاده از آزمون های آماری ناپارامتری من کندال و برآوردگر شیب سن مورد بررسی قرار گرفت. توزیع مکانی زمانی روند مجموع بارش سالانه و مجموع بارش فرین سالانه مشابه یکدیگر بود و در هر دو مورد روند کلی حاکم بر استان، روند کاهشی بود. بیشترین سهم بارش فرین به مجموع بارش سالانه نیز در مناطق مرکزی استان (دشت یزد-اردکان) مشاهده شد. بنابراین در سال های پرباران، این مناطق مستعد سیلاب های شدید هستند.