فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۳۲۱ تا ۹٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
صنایع تبدیلی و تکمیلی یکی از صنایع مهم در ارتباط با تولیدات و محصولات کشاورزی می باشد که موجب حفظ و نگه داری محصولات کشاورزی و مواد غذایی برای مدت طولانی و هم چنین اشتغال زایی و افزایش ارزش افزوده بخصوص برای مناطق روستایی که تولیدکننده اصلی محصولات کشاورزی هستند می شود. پژوهش حاضر باهدف شناسایی دهستان های اولویت دار جهت استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی و ارائه مدل یکپارچه آنتروپی شانون فازی و روش ARAS فازی برای شناسایی دهستان های اولویت دار جهت استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی موردمطالعه روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهرکرد انجام شد. این تحقیق ازنظر هدف از نوع کاربردی بود و جامعه آماری موردپژوهش شامل کلیه کارشناسان و صاحب نظران در حوزه تخصصی اعم از پژوهشگران، خبرگان و کارشناسان مرتبط در استان چهارمحال و بختیاری بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی به تعداد 26 نفر شناسایی شدند. نتایج تحقیق نشان داد، با استناد به معیارها و ملاک های مکان یابی مستخرج از چارچوب مفهومی تحقیق، از نظر مطلوبیت در استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی، دهستان های مرکزی، فرخشهر، طاقانک با وزن های 92/99%، 66/97% و 65/78% به عنوان بهترین مناطق شناسایی شدند. همچنین دهستان مرغملک با 98/64% پایین ترین وزن را از این منظر به خود اختصاص داده است.
ابزارهای تأمین مالی و عوامل مؤثر بر مشارکت مردم در بهسازی محیطی شهر سبز (فراتحلیلی بر مطالعات انجام شده در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 18
حوزههای تخصصی:
امروزه، شهرها با چالش های اساسی ساختاری مانند ارتقای توسعه بازارهای داخلی و افزایش روند مهاجرت روبه رو هستند که به تحمیل آثار منفی مانند آلودگی های محیط زیستی، تراکم جمعیت و گسترش نامتوازن شهرها در زمینه ارائه خدمات منجر شده است. در این میان، بازآفرینی شهری به عنوان یکی از ارکان شهر پایدار یا شهر سبز، اهمیت زیادی دارد. در فرایند بازآفرینی شهری نیز تأمین منابع مالی یکی از استراتژی های مهم و ارکان اجرای طرح های بهسازی و نوسازی محسوب می شود. از این رو، هدف مطالعه حاضر آن است که با مروری بر مطالعات داخلی روش های تأمین مالی پروژه های نوسازی بافت فرسوده، بتوان به مجموعه ای از تجارب و مؤلفه های اثرگذار بر موفقیت آن ها دست یافت. بنابراین، در پژوهش حاضر با توجه به وسعت موضوع و تعدد مطالعات در این حوزه، با استفاده از روش کتابخانه ای، مروری و اسنادی، به بررسی و تحلیل روش های تأمین مالی بازآفرینی بافت فرسوده شهری، مؤلفه های اثرگذار بر انتخاب آن ها و همچنین، مباحث مرتبط با مشارکت مردم در این حوزه پرداخته شده است. نتایج نشان داد ساختار تأمین مالی استفاده شده براى پروژه نوسازی ممکن است در یک شهر و حتی منطقه به دلیل قوانین و شرایط خاص آن مؤثر نباشد؛ در حالی که به طور مؤثرى در مناطق دیگر قابل استفاده باشد. بنابراین، انتخاب روش تأمین مالی مناسب، به شرایط هر پروژه و ویژگی های منطقه میزبان بستگی دارد. همچنین، در بیشتر مطالعات فقط به رتبه بندی روش های تأمین مالی و بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب ابزارهای یادشده پرداخته شده است. این در حالی است که به ضعف ها و قوت های استراتژی های تأمین مالی نوسازی و بهسازی شهری پرداخته نشده است که باید به عنوان پیش نیاز رتبه بندی روش های تأمین مالی در مطالعات آتی در نظر گرفته شود.
واکاوی اثرات سد سلمای افغانستان بر تنش های آبی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چشم انداز تأمین و آینده آب شمال شرق (کلان شهر مشهد) علاوه بر تأثیرپذیری از بحران های کلی تنش های آبی کشور، و شرایط طبیعی و اقلیمی منطقه شمال شرق، تحت تأثیر متغیر همسایگی و سیاست های هیدروپلیتیکی افغانستان است؛ چرا که افغانستان ضمن آگاهی از وضعیت جغرافیایی خود (محصور در خشکی بودن)، برای جبران بخشی از نیازمندی هایش در امر توسعه زیرساختی آبی، کشاورزی و اقتصادی، متوسل به سیاست هیدروهژمونی (نقش ابزار گونگی آب) در رابطه همسایگان خود، از جمله ایران شده است. در حقیقت سیاستِ هیدروهژمونی افغانستان، گونه ای از راهبردِ دیپلماتیک و سیاسی این کشور، برای جبران بخشی از خلاء «قدرت-امنیت- هویت»، در موازنه ژئوپلیتیکی با همسایگان است. سدسازی های متعدد، و از جمله ساخت سد سلما، در چارچوب همین تحلیل می گنجد. سؤال اصلی این مقاله چنین است: اصولاً احداث سد سلما بر روی شاخه اصلی هریرود، چه پیامدهایی بر تنش های آبی کلان شهر مشهد دارد؟ به طور واضح سیاست های فرادستی افغانستان در ساخت سد سلما، نواحی پایین دست، از جمله ناحیه شمال شرقی ایران (استان خراسان و کلان شهر مشهد) را با چالش تأمین آب مواجه می نماید. گونه های متعددی از تنش های ژئوپلیتیکی، سیاسی-امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، از جمله پیامدهای اعمال چنین راهبردی است. پژوهش بر اساس ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. اطلاعات پژوهش به شیوه کتابخانه و اسنادی و با مراجعه به منابع معتبر گردآوری شده است.
تبیین چگونگی ارتباط هنرمند و مخاطب در اثر معماری به عنوان خالق عامل معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۱۲۴-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
پرسش از مأموریت معماری و نسبتی که با انسان به عنوان هنرمند یا مخاطب دارد، بدون پرداختن به مسأله واقعیت و چگونگی معرفت ممکن نیست. معماری اسلامی به عنوان پدیده ای انسانی محصول آگاهی انسان درباره کلیه جنبه های مختلف علمی، مهندسی، و هنری است. بنابراین روشن کردن چیستی و چگونگی آگاهی و معرفت و روش ها و ابزار های فهم آن می تواند کمک شایانی به فهم و ادراک اثر کند. بدین سان این پژوهش با حرکت از مفهوم به مصداق، شناختی از معرفت، انسان، جهان و واقعیت ارائه می کند. در ادامه به واکاوی چگونگی ظهور و ادراک دانایی در اثر معماری اسلامی پرداخته می&zwnjشود. روش تحقیق این پژوهش استدلال منطقی است. بنابراین در ابتدا جهان بینی اسلامی براساس حکمت متعالیه به عنوان آخرین و مهمترین تحول عمده حکمت اسلامی طرح می شود، این رویکرد سامانه ای قوی با روشی منطقی است و از شفافیت نظری قوی جهت تفهیم تعریف مؤلفه هایی همچون هستی شناسی، انسان شناشی، معرفت شناسی و جهان شناسی برخوردار است. پس از تبیین اصول ساختار های ذهنی طبق جهان بینی اسلامی طرح شده، به نحوه پیدایی اثر معماری توسط خالق اثر و چگونگی ادراک آن بوسیله مخاطب و ارتباط اثر با واقعیت بر اساس علل چهارگانه و پنچ گانه، غایی و مثالی، فاعلی، مادی و صوری که در مقام صوری بحث لحاظ شده اند، پرداخته می شود. نحوه ایجاد معماری اسلامی به عنوان علت فاعلی و ظهور اندشیه و خیال به عنوان علت غایی و مثالی و فعلیت توده و فضا به عنوان علت های مادی در قالب صورت مکان به عنوان علت صوری، هدف این پژوهش است. چگونگی خلق و درک اثر و نحوه حضور و ظهور واقعیت در معماری با مشخص کردن چیستی و چگونگی احساس، ادراک و شناخت بررسی می شود. نتیجه مهم این تحقیق پرداختن به مأموریت اصلی معماری به عنوان خالق عامل معرفت است.
تحلیل عوامل موثر بر روستای سبز کارآفرین، مورد مطالعه: دهستان دنا، شهرستان دنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
243 - 262
حوزههای تخصصی:
استان کهگیلویه و بویراحمد (پایتخت طبیعت ایران) و شهرستان دنا دارای توان های طبیعی زیادی می باشد که از دو جنبه قابل بررسی است: بهره برداری از منابع و مشکلات محیط زیستی مربوط و حفاظت از آن ها. روستای سبز کارآفرین راه حلی برای برون رفت از وضعیت بهره برداری بی رویه کنونی و جایگاه نامناسب منابع طبیعی در فرایند توسعه، شناخته شده. سؤال های پژوهش عبارت اند از: وضعیت عوامل موثر بر روستای سبز کارآفرین از نظر اهمیت و وضع موجود چگونه است؟ مهم ترین عوامل موثر بر روستای سبز کارآفرین کدام اند؟ این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است. شناسایی روستای سبز به منظور بهره برداری از منابع و مشارکت دادن موثر آن ها در روند توسعه روستایی و تحقق کارآفرینی سبز روستایی انجام می گردد. به لحاظ زمانی تک مقطعی بوده، گردآوری داده ها پیمایشی و وسیله مشاهده و پرسشنامه است. 5 سکونتگاه به عنوان نمونه انتخاب شدند و به روش طبقه ای، تصادفی با انتساب متناسب نمونه گیری انجام شد. نمونه گیری در سطح روستاها مبتنی بر طبقات جمعیتی و در سطح خانوار انجام و درمجموع تعداد 332 پرسشنامه تکمیل شده به دست آمد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که وضع موجود عوامل موثر بر روستای سبز کارآفرین در منطقه موردمطالعه در سطح پایینی قرار دارد. به طورکلی اهمیت تمامی عوامل موثر بر روستای سبز کارآفرین در سطح مهمی ارزیابی گردیده است درحالی که وضع موجود این عوامل در سطحی به مراتب پایین تر از اهمیت آن ها قرار دارد. بنابراین لازم است سازمان های متولی توسعه روستایی در جهت ارتقاء وضع موجود این عوامل همت گمارند.
ارزیابی بافت های فرسوده شهری با رویکرد بازآفرینی شهری، مطالعه موردی: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
115 - 139
حوزههای تخصصی:
مروزه بیشتر شهرها گریبان گیر بافت های فرسوده هستند که در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، کالبدی و زیست محیطی مشکلاتی را برای شهرها فراهم ساخته است. وجود این معضلات و نبود استراتژی های مدون و روشن در خصوص مدیریت و برنامه ریزی برای بافت های فرسوده سبب شده است تا این مشکلات دوچندان شود. لذا از میان انواع رویکردهای مداخله در بافت های مذکور بازآفرینی شهری جهت ملاحظات توأمان اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و غیره نسبت به سایر رویکردها زمینه را برای حرکت به سوی شهر پایدار فراهم می کند. هدف از این مقاله ارزیابی بافت های فرسوده با رویکرد بازآفرینی شهری در شهر میاندوآب است که با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مورسی بررسی قرار گرفت. بدین منظور در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات موردنظر از روش مشاهده، کتابخانه ای و پرسشنامه و همچنین برای تجزیه وتحلیل یافته ها از روش ترکیبی SWOT-AHP و برای رتبه بندی استراتژی ها از روش FAHP و برای بررسی رابطه معناداری متغیرها از مدل معادلات ساختاری SMART PLS استفاده شد. جهت سنجش روایی و پایایی پرسشنامه از پیش آزمون و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و کلیه مؤلفه های تحقیق مورد تأیید قرارگرفته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبرد غالب بر محدوده موردمطالعه از نوع تهاجمی (SO) که با امتیاز 256/0 نشان از برتری آن در مقایسه با سایر راهبردها هست. این راهبرد نشان دهنده این است که بازآفرینی بافت فرسوده شهر میاندوآب با فرصت ها و قوت های زیادی برای غلبه بر تهدیدها و ضعف ها روبه رو است. نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد مؤلفه های پایداری اقتصادی، شفافیت قوانین و مقررات و همکاری و تعامل میان بخشی رابطه معنادار و مطلوبی با توسعه مشارکت وجود دارد.
ارزیابی پایداری محله ای در روستاهای الحاقی به شهر (نمونه موردی: شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
539 - 559
حوزههای تخصصی:
در فرآیند شهرنشینی شتابان روستاهای پیرامون شهرها در شهرها ادغام می شوند و محلات متفاوتی در شهرها ظهور می کنند و به دلیل عدم توانایی مسئولان شهری در مدیریت این محلات هسته های ناپایدار شهری شکل می گیرند. ناپایداری محله به عنوان مهم ترین مانع فراروی توسعه پایدار شهری می باشد که این معضل در سطح محلات با هسته های روستایی به اوج خود می رسد. از این رو در این پژوهش پایداری روستاهای ادغامی به شهر اردبیل و سطح بندی وضعیت پایداری آن ها در ابعاد مختلف جهت برنامه ریزی آتی مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر با توجه به هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق 5 محله از مجموع محلات شهر اردبیل که قبلا" روستا بودند و در سال های اخیر به شهر الحاق شده اند می باشد. نمونه گیری به طور تصادفی انجام شده و برای برآورد حجم نمونه از رابطه کوکران با احتمال 95/0 درصد اطمینان استفاده شده و حجم نمونه387 نفر برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزارهای Excel و SPSS به کار گرفته شد و با بهره گیری از مدل بارومتر پایداری سطوح پایداری محلات هدف در 4 بُعد (اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) تعیین شد .بر اساس سنجه های به کار رفته و نتایج حاصل از پیاده سازی مدل بارومتر پایداری در پژوهش حاضر تمامی محلات هدف در هریک از ابعاد پایداری در وضعیت ناپایداری قرارگرفته اند. متوسط میزان پایداری از لحاظ رفاه اکوسیستم در محدوده مورد مطالعه برابر 205/0 و رفاه انسانی نیز برابر 237/0 است که نشان از وضعیت ناپایدار هر دو دارد؛ رفاه انسانی اندکی پایدارتر از رفاه اکوسیستمی می باشد .
بازآفرینی شهری به منظور ارتقای بافت های فرسوده شهری با بهره گیری از روش تلفیقی و یکپارچه ساختار سلسله مراتبی فازی(Fuzzy AHP) (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
166 - 178
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری سیاستی جامع، در برگیرنده برنامه های ارتقای کیفی بافت های شهری با اهداف یکپارچه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. هدف از این تحقیق، ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه 12 شهر تهران برای بازآفرینی شهری می باشد که در قالب مطالعات فضایی –مکانی و به وسیله اجرای یک مدل تحلیلی در سه گام محقق شد. بازآفرینی شهری سیاستی جامع، در برگیرنده برنامه های ارتقای کیفی بافت های شهری با اهداف یکپارچه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. هدف از این تحقیق، ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه 12 شهر تهران برای بازآفرینی شهری می باشد که در قالب مطالعات فضایی –مکانی و به وسیله اجرای یک مدل تحلیلی در سه گام محقق شد. در گام اول ، ابتدا مفاهیم، اصول و الزامات بازآفرینی شهری با مطالعه سوابق ، و از طریق مراجعه به منابع علمی، و معتبر به دست آمد و سپس در گام دوم ، معیارهای بازآفرینی در ارتباط با بازآفرینی یکپارچه در منطقه مطالعه با استفاده از نظرسنجی کارشناسی تعیین گردید.. در گام سوم از مدل تلفیقی Fuzzy AHP و GIS برای ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه به منظور بازآفرینی شهری استفاده شد. در گام اول ، ابتدا مفاهیم، اصول و الزامات بازآفرینی شهری با مطالعه سوابق ، و از طریق مراجعه به منابع علمی، و معتبر به دست آمد و سپس در گام دوم ، معیارهای بازآفرینی در ارتباط با بازآفرینی یکپارچه در منطقه مطالعه با استفاده از نظرسنجی کارشناسی تعیین گردید.. در گام سوم از مدل تلفیقی Fuzzy AHP و GIS برای ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه به منظور بازآفرینی شهری استفاده شد. نتایج نشان داد که از مجموع کل مساحت منطقه، 10.96 درصد آن در قسمت کاملا مطلوب برای بازآفرینی قرار گرفته است. بعد از آن اولویت های نسبتا مطلوب با 15.38 درصد، مطلوب با 31.68 درصد، نسبتا نامطلوب با 23.28 درصد و کاملا نامطلوب حدود 18.7 درصد مساحت منطقه 12 را به خود اختصاص داده اند و ضروری است که مدیران و برنامه ریزان توجه جدی را برای بازآفرینی این بافت منطقه شهری داشته باشند.
تببین مدل برندسازی مکان های تاریخی با رویکرد زمینه گرا، مطالعه موردی: تپه تاریخی هگمتانه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
171 - 186
حوزههای تخصصی:
امروزه برند سازی مکان نقش مهمی در سیاست ها و راهبردهای توسعه مکان ایفاء می کند. با توجه به این که ماهیت توسعه های کیفی محیط های شهری مبتنی بر رویکردی زمینه گرا است، برند سازی مکان با رویکرد زمینه گرا می تواند به عنوان ابزار و روشی اثربخش جهت توسعه اماکن تاریخی فرهنگی به کار گرفته شود. یکی از ظرفیت های ارزشمند شهر همدان تپه تاریخی هگمتانه است که در صورت مدیریت و برنامه ریزی هوشمندانه می تواند به عنوان برند شهر همدان جاذب مخاطبین و گردشگران در سطح ملی و بین المللی باشد. این پژوهش در پی تدوین مدلی جامع و زمینه گرا جهت برند سازی تپه هگمتانه شهر همدان است. به همین منظور فرآیند تحقیق با استفاده از روش گرندد تئوری و مصاحبه با چهار طیف: ساکنان و کسبه؛ متخصصان؛ مدیران شهری؛ و گردشگران آشنا به منطقه انجام شده و انتخاب افراد مصاحبه شونده بر اساس روش گلوله برفی بوده است. درمجموع 32 مصاحبه عمیق انجام شد. با کدگذاری مفاهیم مستخرج از مصاحبه ها، 129 مفهوم، در قالب 23 مقوله دسته بندی شدند. مقوله های استخراج شده طبق مدل اشتراوس و کوربین در چهار بخش: شرایط (علی، زمینه ای، مداخله گر)، مقوله اصلی، راهبردها و پیامدها جایگذاری شدند. در نتیجه این پژوهش مدل زمینه ای برند سازی تپه هگمتانه به دست آمد. تحلیل های انجام شده نشان می دهد که برند "تپه تاریخی- گردشگری" را می توان در راستای توسعه راهبردی تپه هگمتانه در نظر گرفت. تحقق برند سازی تپه هگمتانه می تواند تصویری منحصربه فرد از شهر همدان به مخاطبین ارائه نماید.
رویکردی آینده پژوهانه به برنامه ریزی راهبردی منابع انسانی با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۴۱۶-۳۸۹
حوزههای تخصصی:
کشف روابط بین برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی و آینده پژوهی، فرصت های محتملی را برای اثربخشی دوچندان هر دو حوزه فراهم می آورد. پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی برنامه ریزی راهبردی منابع انسانی آینده پژوهانه در سازمان های دولتی با استفاده از روش فراترکیب و آنتروپی شانون انجام شده است. ازین رو 314 مقاله حوزه برنامه ریزی راهبردی منابع انسانی و آینده پژوهی، ارزیابی و با تحلیل محتوا، ابعاد و کدهای مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک به کمک روش کمی آنتروپی شانون تعیین شد. بر اساس یافته ها، شش مرحله و هفده گام برای برنامه ریزی راهبردی منابع انسانی آینده پژوهانه در سازمان های دولتی شامل بررسی پیش نیازها و ضرورت ها، آماده سازی آینده پژوهانه، معناسازی آینده، توسعه و طراحی آینده پژوهانه، اقدام آینده پژوهانه و ارزیابی آینده پژوهانه ارایه شد. همچنین مشخص شد که ایجاد درک صحیح، توجیه، تبیین و تشریح اهداف برای مدیریت ارشد، مدیران عملیاتی و کاربران به منظور جلب حمایت آنها دارای بیشترین ضریب اهمیت در میان 110 کد شناسایی شده می باشد. با مشخص شدن هریک از مراحل و گام ها و همچنین کدهای مربوطه و به تبع آن مدل برنامه ریزی راهبردی منابع انسانی آینده پژوهانه در سازمان های دولتی، نقشه روش شناختی این مدل نیز مطرح گردید و دامنه ای از روش ها برای هر گام عنوان گردید تا بتواند پاسخگوی عدم اطمینان و شرایط متغیر محیطی امروزه ی سازمان ها باشد.
تحلیل سطح حس تعلق به مکان های تفریحی به واسطۀ تبیین معنای مکان (نمونۀ موردی: دهکدۀ تفریحی زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنایی که کاربران به مکان نسبت می دهند، در شکل گیری حس تعلق به مکان و سطح این حس تأثیرگذار است؛ با وجوداین، پژوهشگرانِ این حوزه به ندرت ارتباط میان معنای مکان و تعلق به آن را بررسی کرده اند. این مسئله در مناطق طبیعی و تفریحی با توجه به وسعت منطقه و طرح های راهبردی، از اهمیت بیشتری برخوردار است. این مقاله بر آن است که چگونگی تعلق افراد به محیط های طبیعی و شدت این تعلق را به واسطه معنای مکان بررسی کند. برای این منظور، دهکده زاینده رود به عنوان مکانی تفریحی-اقامتی که از منابع طبیعی در استان اصفهان بهره مند است، به عنوان نمونه موردی انتخاب شد. روش تحقیق در این مقاله، روش ترکیبی اکتشافی است. نخست برای شناسایی معانی ای که گردشگران به دهکده تفریحی زاینده رود نسبت می دهند، از مصاحبه استفاده شد. معانی به دست آمده از مرحله قبل برای طراحی پرسشنامه استفاده شد و این معانی در قالب چهار عامل اصلی تعلق به مکان به پرسشنامه شکل داد. هدف از این پیمایش، بررسی تفکرات و احساساتی است که گردشگران با تعلقات متفاوت به نمونه مدنظر نسبت می دادند. نتایج این مقاله نشان می دهد که سطح بالای معنا در یک مکان، باعث ایجاد و افزایش شدت تعلق به آن مکان می شود. همچنین، زیبایی و منابع طبیعی منحصربه فرد به ترتیب بیشترین و ارتباط با دنیای طبیعی کمترین امتیاز را در سطح معنایی در میان افراد با سطوح مختلف حس تعلق به مکان داشتند. در میان عوامل مؤثر در ایجاد این حس، پیوند اجتماعی و هویت مکان به ترتیب بیشترین و کمترین امتیاز را در بین شرکت کنندگان این پیمایش داشتند. در انتها تأکید می شود که ایجاد تسهیلات تفریحی در این مکان ها باعث افزایش تعاملات اجتماعی و در ادامه، افزایش سطح حس تعلق به مکان در میان کاربران می شود.
تجزیه و تحلیل میزان فرونشست زمین در محدوده شهر نیشابور
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
698 - 717
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطراتی که طی سال های اخیر در بسیار از مناطق دنیا به خصوص ایران رخ داده، مخاطرات ناشی از فرونشست است. مهمترین علل آن برداشت بی رویه از منابع آب های زیرزمینی همانند سایر مخاطرات محیطی(زلزله، خشکسالی، سیل، طوفان و لغزش و ...) ،خشکسالی است که مشکلات زیادی را برای امور کشاورزی، عمرانی، اقتصادی- اجتماعی دولت به وجود آورده است. شهر نیشابور در سطح دشت نیشابور واقع شده که این دشت از جمله مهم ترین دشت های استان خراسان رضوی که شدید با بحران پدیده فرونشست زمین روبرو است. تکنیک تداخل سنجی راداری یک ابزار قوی با دقتی در محدوده میلی متر در برآورد فرونشست با استفاده از مشاهدات فاز را دارا است. در این تحقیق به منظور پایش میزان فرونشست رخ داده در محدوده شهر نیشابور که بخش کوچکی از دشت نیشابور است، از داده های ماهواره Sentinel 1A سال های 2017 تا 2022 استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی تداخل سنجی راداری نشان داد که در طول دوره آماری در منطقه مورد مطالعه 18 سانتی متر فرونشست اتفاق افتاده است. به علاوه برای پی بردن به علت فرونشست ، اطلاعات چاه های پیزومتری موجود در منطقه اخذ و تغییرات آن ها در طول دوره 1398-1370 بررسی گردید. میزان فرونشست های ثبت شده برای هر دوره به ترتیب 4 سانتی متر برای 2017-2018(1395-1396)، برای دوره 2018-2019(1396-1397) حدود 6 سانتی متر، 5 سانتی متر برای دوره 2019-2020(1397-1398) و 2 سانتی متر برای دوره 2020-2021(1398-1399) و 1 سانتی متر برای دوره 2021-2022(1399-1400) بدست آمد. بعلاوه نتایج تحقیق نشان داد که در محدوده شهر نیشابور ارتباط تنگاتنگی بین افت سطح آب های زیرزمینی و مناطق دارای فرونشست زمین وجود دارد. لازم ذکز است که قسمت شمال شهر که بیش ترین میزان افت سطح آب زیرزمینی 36/78 متر را دارا می باشد و در پهنه فرونشست شدید دارد.
مروری بر نقش حاکمیت دهیاری ها در توسعه روستایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
509 - 528
حوزههای تخصصی:
روستا به عنوان کوچکترین واحد تقسیمات کشوری محسوب می شود. یکی از مهمترین ابعاد توسعه روستایی مدیریت محلی است که نقش بسیار مهمی در هماهنگی فعالیت های توسعه روستایی بر عهده دارد. یکی از موضوعات مهم در حوزه مدیریت روستایی کشور تأسیس دهیاری ها است. دهیاری ها و بررسی عملکرد آنها در توسعه روستایی یکی از موضوعات مهم در حوزه مدیریت روستایی است. لذا هدف اصلی این پژوهش بررسی مروری بر نقش حاکمیت دهیاری ها در توسعه روستایی بود. پژوهش حاضر از نوع تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق تحلیلی- توصیفی و به صورت مطالعه اسنادی- کتابخانه ای و منابع علمی است. نتایج این پژوهش نشان داد عوامل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، زیست محیطی و عمرانی زیربنایی با تاکید بر آموزش روستاییان و تشکیل گروه های مختلف محلی، فرهنگ سازی و ترویج مشارکت گروهی مهمترین عامل های مؤثر و تاثیر گذار بر نقش حاکمیت دهیاری ها در توسعه روستایی می باشند پیشنهاد می شود می شود یکی از محدودیت های توسعه پایدار روستاها منابع مالی دهیاریها است؛ از اینرو، کمک های مالی دولت، استفاده از تسهیلات مالی بانک ها، و مشارکت محلی و مردمی برای تأمین تامین منابع مالی پایدار در عرصه های روستایی دهیاری ها تقویت شود.
مدیریت مولفه های اجتماعی و انسانی در مسکن مطلوب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۶۶-۵۱
حوزههای تخصصی:
تعالیم دین اسلام، به عنوان کامل ترین و جامع ترین دین، در بیان سبک زندگی اسلامی، آداب و رفتارهای اجتماعی خاصی را سفارش می کند. انجام برخی از این رفتارها با کالبد مسکن گره خورده و وابسته به کالبد مناسب آن می باشد؛ از طرفی دین اسلام سفارش های مستقیمی هم در رابطه با طراحی مسکن ارائه نموده است. این در حالی است که مسکن امروزی جوامع مسلمان با تاثیر از الگوهای مسکن غربی، فاقد تناسب لازم برای زندگی در سبک اسلامی بوده و هویت اسلامی را به نمایش نمی گذارد. پژوهش حاضر با هدف رسیدن به ویژگی های مدیریت مسائل اجتماعی در مسکن مطلوب و آرمانی برای زندگی مسلمانی، با کنکاش در متون معتبر اسلامی شامل قرآن کریم و روایات معتبر از پیامبر اسلام (ص) و امامان معصوم (ع) جهت بهره گیری در معماری معاصر مسلمانان تدوین گردیده است. برای نیل به این هدف، ضمن تدوین چارچوب نظریِ پژوهش؛ شامل ارائه ی تعاریف و دیدگاه ها در مورد موضوع پژوهش، به بررسی و استخراج مفاهیم و مضامین اندیشه ی اسلامی در باب مسکن و سکونت از متون دست اول اسلامی مانند متن قرآن کریم و تفاسیر مختلف آن، احادیث و شرح آنها، فقه و احکام و تاریخ اسلام پرداخت شده است. با کنکاش در متون دست اول اسلامی، مشاهده می شود که خانه به عنوان یکی از مراکز اصلی مدیریت روابط اجتماعی مطرح می شود و متون دینی با بیان اهمیت حُسن همسایگی و آثار مربوط به آن، اقدام به تعریف حقوق و حدود همسایگی و حریم های آن نموده است و برای افزایش بیشتر یکپارچگی اُمت اسلامی، سفارش به صله ی ارحام و پذیرش مهمان در خانه و سفارش به برقراری جلسات مذهبی در خانه با هدف احیای امر ولایت و آشنایی با دین نموده است. آشنایی با این ویژگی ها و انعکاس آن در طراحی معماری مسکن می تواند زمینه رسیدن به مسکن مطلوب اسلامی را فراهم نماید.
تحلیل رویکردهای نظری به عوامل شکل دهی افکار عمومی در عرصه های عمومی شهری با تاکید بر نظریه های فلسفی و رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۱۶۸-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
پاسخگویی به نیازهای اجتماعی انسان و تأمین فرصت های لازم در زمینه کسب تجارب اجتماعی وی مستلزم وجود فضا، قرارگاه و کالبدی است که از آن به «فضای عمومی» تعبیر می شود. این فضا، فضایی است که افراد و گروههای مختلف اجتماعی در آن سهیم اند و محل تبادل نظریات و افکار آنهاست. از سوی دیگر، فرایند افکار عمومی را می توان به سه بخش الف) شکل گیری، ب) هدایت و ج) بازداری تقسیم کرد. رسانه های همگانی امروز در تشکیل، هدایت و انحلال افکار عمومی نقش بارز و انکارناپذیری دارند. از سوی دیگر بررسی تئوریک نظریه های مرتبط با عرصه های عمومی و فرایندهای شکل گیری آنها در شهر و از سویی دیگر، افکار عمومی در عرصه های شهری، ضرورتی بوده است که در این مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و مواردی از میدان التحریر مصر نیز مورد ارزیابی قرار می گیرد. روش تحقیق این مقاله «توصیفی و تحلیلی» با ابزار گردآوری داده مشتمل بر «مطالعات کتابخانه ای و اسنادی» است و از روش «استدلال منطقی» نیز در تحلیل متون و نظریات مرتبط استفاده شده است. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که برای شکل گیری افکار عمومی می توان به نظریات کاشت، برجسته سازی، جوسازی، اعطای اعتبار اجتماعی رسانه به موضوع، غلبه بر جهل متکثر، برقراری رابطه بین موضوع و منافع شخصی شهروندان، اشاره کرد. مهم ترین شیوه ها در خصوص هدایت افکار عمومی عبارتند از: ارائه اطلاعات گزینش شده، انگاره سازی و تأکید بر اصول و قوانین. همچنین جدای از تفاوت فضا و مکان در شهر، نتایج نشان میدهد که مجموعه مولفه هایی برآمده از نظریه های فوق الذکر وجود دارد که می توان با بکارگیری آنها در طراحی فضاهای شهری امکان بسترسازی برای بروز آنها را در عرصه های عمومی فراهم کرد.
تدوین مؤلفه های شفابخشی منظر در باغ های ایرانی و کاربرد آن در طراحی فضاهای باز شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۳۴۵-۳۱۷
حوزههای تخصصی:
توجه به ارتباط میان منظر و سلامت در مدت زمان طولانی در فرهنگ ها و جوامع مختلف عیان گردیده است؛ لذا درنظرگیری رویکرد منظر تحت عنوان منظر شفابخش می تواند راهکاری موثر و سودمند در زمینه شفابخشی فضا به نظر رسد؛ چراکه با توجه به تلاش بیشینه طراحان منظر در جهت ایجاد خصوصیات شفابخشی در فضای چنین منظری، ارتقاء آسایش، کمک به سلامت، جلوگیری از ایجاد بیماری در مراتب عالی تر و در ضمن استفاده از روشهای درمانی انسانگرا و طبیعی تاحد زیادی مورد علاقه بشر امروزی به جای روشهای مکانیزه می باشد. لحاظ چنین رویکردی در مناظر فضاهای باز شهری به منظور تحقق انجام ضرورتهای مدنظر مطرح شده و با توجه به فقدان پژوهشهایی در این حیطه، ابزاری کارساز و مفید خواهد بود که در این مقاله از میان مضامین دربرگیرنده رابطه منظر و سلامت که از اهمیت خاصی نیز برخوردار است، پژوهشگر را به رویکرد منظر شفابخش رهنمون نموده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که رویکرد طبیعی درمانگر ناشی از باغ های ایرانی و قابل استفاده در طراحی فضاهای باز شهری دارای این حسن است که می تواند رویکرد ارتقاء کیفی و زیست پذیری را در مناظر شهری ایران تثبیت کند و این گرایش را برای استفاده بهینه از طبیعت هرچند در سطح کم ولی با هدف وجود سطوحی در شهر برای کاهش تنش و افزایش سلامت و بعضاً ممانعت از بیماری از یکسو و از سوی دیگر حفاظت از میراث ارزشمند و تاریخی کشور (باغ های ایرانی) و باززنده سازی آنها تا حدممکن را در جامعه بارور کند؛ مزید بر این مطلب که تئوری های مربوط به منظر شفابخش عمدتاً در مورد فضاهای عمومی خاص و برای افراد ویژه ای مطرح شده اند.
تبیین الگوی چالش های هیدروپلیتیکی و نأثیر آن بر امنیت اقتصادی، مطالعه موردی: استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود منابع آب واژه ای است که با ورود به قرن بیست ویک بیشتر با آن مواجه هستیم. ایران به ویژه استان بوشهر به دلایل مختلف از جمله رشد جمعیت، فرایند صنعتی شدن، کمبود بارش، خشک سالی های پیاپی، برداشت بی رویه از منابع آب با چالش های هیدروپلیتیکی روبرو است. پژوهش حاضر در صدد تبیین و ارزیابی چالش های هیدروپلیتیکی استان بوشهر و تأثیر آن بر امنیت اقتصادی استان بوده است. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت اکتشافی و از نظر داده ترکیبی است، به این ترتیب که داده های کیفی پژوهش از طریق واکاوی متون و رجوع به خبرگان به وسیله ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری گردید. در فاز کمی پژوهش، داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به کمک 165 نفر از کارشناسان حوزه آب و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جمع آوری گردید. تجزیه وتحلیل این پژوهش در دو بخش کیفی و کمی صورت گرفته است. در بخش کیفی از تحلیل مضامین از طریق فرایند کدگذاری نظری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. در بخش کمی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS به تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که دو نوع چالش هیدروپلیتیکی برون استانی و درون استانی تأثیرگذار بر امنیت اقتصادی استان، قابل تبیین است، با توجه به یافته های به دست آمده از ارزیابی کلی مدل تحقیق، فرضیه کلی پژوهش مبنی بر اینکه چالش های هیدروپلیتیکی استان بوشهر بر امنیت اقتصادی استان تأثیرگذار است، مورد تأیید واقع شده است.
مبانی مسئولیت مدنی شهرداریها در رابطه با کارکنان و مستخدمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۴۷۰-۴۵۹
حوزههای تخصصی:
شهرداریها از جمله مهمترین نهادهای جامعه مدنی هستند که در قانون اساسی در چهارچوب حاکمیت قرار دارند و در عرصه های اجتماعی، محلی و شهری جزء ساختارهای مهم مشارکتی و توسعه محسوب می شوند. شهرداریها از جمله مهمترین ضرورت های نظام اجتماعی محسوب می شوند که الزاماً با ساختاری که تنها از طریق مداخله مردم امکان پذیر است نمایان می گردد و به دلیل وجود این روابط گسترده و نزدیک با جامعه و اشخاص، بستر مناسبی برای ورود خسارات و عدم رعایت توازن قدرتی از یکسو و اخلال در عملکرد شهرداریها از سوی دیگر فراهم می گردد. که باید با تعیین مبنایی حقوقی و متناسب با شرایط و اوضاع و احوال خااص این سازمان، حتی المقدور از ورود خسارات جلوگیری نمود یا تدابیری اندیشید تا در صورت ورود خسارت به بهترین نحو جبران شوند. لذا در این پژوهش با توسل به روش تحلیلی - توصیفی و نظریه پردازی سعی دارد که موضوع مبانی مسئولیت مدنی در موضوع خسارات وارده از سوی شهرداریها و همچنین موضوع مسئول جبران خسارات در روابط میان شهرداریها و کارکنان و مستخدمان را بیان کند.
ارائه الگویی برای برنامه ریزی و طراحی باغشهرها در نظام شهرسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۲
۲۸۸-۲۶۳
حوزههای تخصصی:
تهیه طرح «باغشهرها» یا «باغستان ها» با تصویب شرح خدمات آن توسط شورای عالی شهرسازی در سال 1389در دستور کار سازمان ها و مهندسین مشاور قرار گرفت و هر چند هم اکنون پیشبرد این موضوع در برخی از استان های کشور با مشکلاتی مواجه شده ولی به طور کلی تدوین سیاست های برنامه ریزی باغشهرها در ایران نیازمند مطالعه ای ویژه است . براین اساس مقاله ی پیش رو بر آن است تا با ارائه ی الگویی برای طراحی و برنامه ریزی چنین سکونتگاه هایی، گامی هرچند کوچک در راستای عملیاتی کردن مفهوم باغشهرها در ایران بردارد در راستای دست یابی بدین هدف، نگارندگان برآنند تا پس از بررسی جایگاه این بحث در ادبیات شهرسازی ایران و جهان، شاخص های مورد نیاز و متناسب با شرایط ایران را از منابع مرتبط استخراج و با بهره گیری از این شاخص ها به نظرسنجی از متخصصین، اساتید و کارشناسان مربوطه در این زمینه بپردازند. گفتنی است که نتایج حاصل از این نظرسنجی از طریق بررسی های آماری-تحلیل عاملی و تحلیل رگرسیونی- به ارائه ی الگویی بهینه منتج می گردد. این تحقیق در زمره ی پژوهش های کاربردی می باشد، رویکرد آن کمی و روش تحقیق تحلیلی است. جامعه ی آماری مورد نظر برای انجام پژوهش در حدود 100 کارشناس متخصص را در بر می گیرد.. بر مبنای الگوی بدست آمده حاصل از یافت های پژوهش در راستای طراحی و برنامه ریزی باغشهرهای ایران می بایستی، نخست، با پیش بینی شرایط سکونتی و شغلی برای تمامی گروه های اجتماعی در پهنه ی باغشهرها و پس از آن، با استقرار مراکز خدماتی، بهداشتی، آموزشی، اداری و نظامی مورد نیاز روستاییان در پهنه ی باغشهرها در راستای ایجاد جاذبه های عملکردی برای انتقال بخشی از جمعیت شهری به این سکونتگاهها و جذب جمعیت روستایی گام برداشت.
راهکارهای رونق تولید در مناطق روستایی استان خوزستان: کاربرد تحلیل سلسله مراتبی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
165 - 177
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از فرایند سلسله مراتبی برای اولویت بندی گزیدارها و معیارهای رونق تولید در مناطق روستایی استان خوزستان بهره گرفته شده است. بدین منظور در ابتدا با توجه به معیارها و نیز گزیدارهای شناسایی شده داده های مورد نیاز از طریق نمونه ای برگزیده از کارشناسان در سازمان های ذیربط دارند بر مبنای مقایسه های زوجی گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار Expert Choice انجام شد. نتایج پژوهش بر مبنای مقایسات زوجی نشان داد که راهکارهای اقتصادی، زیرساختی، اجتماعی و محیطی به ترتیب مهمترین راهکارها بودند. علاوه بر این، نتایج اولویت بندی راهکارهای اقتصادی رونق تولید در مناطق روستایی استان خوزستان نتایج نشان داد که دو راهکار تنوع مشاغل و توسعه فعالیت های پسین و پیشن کشاورزی و توسعه بنگاه های زودبازده و صنایع تبدیلی، در راهکارهای زیرساختی، راهکار توسعه شبکه های حمل و نقل و بازاریابی و توسعه عدالت فضایی و ارایه خدمات جدید به روستاها، در راهکار اجتماعی دو راهکارهای جلوگیری از مهاجرت و توسعه مهارت های حرفه ای و آموزشی کشاورزان و در نهایت براساس راهکارهای محیطی گزینه جلوگیری از تغییرات کاربری اراضی و سازگاری با تغییرات اقلیمی مهمترین راهکارها بود.