فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۶۱ تا ۶٬۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
147 - 163
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در ارتباط با سکونتگاه های روستایی مقوله پایداری اجتماعی - اقتصادی است. این دو معیار، به علت توجه بیشتر به مؤلفه های پایداری محیطی، تا حد زیادی در سایه و سیطره آن قرار گرفته و کمتر به طور مستقل بررسی شده اند. ازاین رو،نگارندگان در پژوهش حاضر کوشیده اند معیارهای مؤثر بر پایداری اجتماعی و اقتصادی در مناطق روستایی را ارزیابی و رتبه بندی کنند. بررسی های انجام گرفته بیانگر آن است که تاکنون تحقیق جامع و کاملی در این حوزه انجام نگرفته و فقطبه گردآوری معیار ها و رتبه بندی روستاها اکتفا شده است. این در حالی است که بدون توجه به میزان اهمیت و تأثیر آن بر پایداری امکان رسیدن به نتیجه مطلوب فراهم نخواهد شد. بنابراین، در تحقیق حاضر با بهره گیری از طراحی ساختار سلسله مراتبی به تحلیل و رتبه بندی معیار ها از نظر میزان اهمیت پرداخته شده است. بر این اساس، با مرور منابع علمی معتبر داخلی و خارجی و همچنین مصاحبه با کارشناسان سازمان بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، این معیارها شناسایی و دسته بندی شد. به این ترتیب، ده زیرمعیار امنیت، ایمنی، آموزش، مشارکت، جمعیت، بهداشت، فراغت، مسئولیت پذیری، رضایت از خدمات، و تعلق مکانی به عنوان زیرمعیارهای پایداری اجتماعی و ده زیرمعیار نرخ بیکاری، بیمه کشاورزی، دسترسی به بازار، نوسان قیمت، بار تکفل، مکانیزاسیون، میانگین درآمد، سرانه دامی، تنوع اقتصادی، و سرمایه گذاری نیز برای پایداری اقتصادی در مناطق روستایی ایران شناسایی شد. در ادامه و براساس آرای متخصصان و کارشناسان توسعه و برنامه ریزی روستایی مشخص شد که میزان تأثیر معیارهای اجتماعی و اقتصادی بر پایداری سکونتگاه های روستایی تقریباً یکسان است و تفاوت چندانی در میزان اهمیت آن ها وجود ندارد. از طرفی دیگر، زیرمعیارهای آموزش و نرخ بیکاری به ترتیب مؤثرترین زیرمعیارهای پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی در سکونتگاه های روستایی کشورند.
تحلیل وضعیت سرمایه های معیشت پایدار روستایی در شهرستان سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث توسعه روستایی، کاهش فقر و مدیریت محیط زیست است. در طی سال های أخیر، رویکرد معیشت پایدار یکی از بهترین روش ها برای پرداختن به توانمندسازی فقرا بوده است. این رویکرد به عنوان مرکز توجه أخیر محققان توسعه به دنبال حفظ یا افزایش بهره وری منابع، حفظ مالکیت و فعالیت های درآمدزا برای تأمین نیازهای اساسی خانوارهای روستایی است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی شاخص معیشت پایدار روستایی با تأکید بر سرمایه های معیشتی فیزیکی، مالی، اجتماعی، انسانی و محیطی در شهرستان سراوان صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که به شکل چهره به چهره تکمیل گردید. روایی پرسشنامه با بهره گیری از پانل متخصصان توسعه روستایی مورد تأیید قرار گرفت. نمونه آماری متشکل از هفت نفر از کارشناسان فرمانداری شهرستان سراوان بودند که با بهره گیری از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی به مقایسه زوجی وضعیت و درجه اهمیت سرمایه های معیشتی (معیارها) در بین دهستان های شهرستان سراوان (گزیدارهای مورد بررسی) مبادرت نمودند. یافته ها نشان داد، در بین سرمایه های پنجگانه معیشت از دید پاسخگویان به ترتیب سرمایه های فیزیکی، سرمایه مالی، سرمایه اجتماعی، سرمایه انسانی و سرمایه محیطی از اولویت بالاتری برای تأمین معیشت روستاییان مورد مطالعه برخوردار بودند. در نهایت، وضعیت دهستان های مورد مطالعه بر مبنای معیارهای مورد سنجش تعیین شد. بر این مبنا، دهستان حومه حائز رتبه ی اول، دهستان جالق حائز رتبه دوم و دهستان های ناهوک، کوهک و اسفندک، گشت، کله گان و بم پشت و کشتگان در رتبه های بعد قرار گرفتند.
ارزیابی توسعه ی کالبدی شهر تبریز بر اساس تحلیل شاخص های رشد هوشمند شهری (مورد مطالعه: منطقه ی 2، 4 و 7 تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به ارزیابی توسعه ی کالبدی شهر تبریز براساس شاخص های رشد هوشمند شهری براساس داده های مربوطه جمع آوری شده پرداخته است. سوال اصلی تحقیق این است که بکار گیری شاخص های رشد هوشمند شهری در توسعه ی کالبدی مناطق شهر تبریز موثر خواهد بود؟ روش تحقیق حاضر بصورت توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف پیمایشی می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدلهای چند معیاره تاپسیس و آنتروپی شانون، تکنیک دلفی و تکنیک لیکرت استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از بین سه منطقه ی شهرداری تبریز منطقه ی 2، 4 و 7، در شاخص تلفیقی رشد هوشمند شهری، منطقه ی 2 شهردارای بهترین حالت و منطقه ی 7 بدترین حالت را دارا می باشد. بنابراین توجه به مناطق کم برخوردار در برنامه ریزی های آتی توسعه ی کالبدی شهر تبریز حتما باید در اولویت قرار گیرد. براساس تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق تکنیک دلفی مشخص شد که، بهترین حالت توسعه ی کالبدی شهری تبریز الگوی مدل متمرکز همراه با خدمات و امکانات رفاهی محور مراکز ناحیه ای و محله ای می باشد. همچنین از طریق طیف لیکرت به تفاوت بین وضع موجود و مطلوب توسعه ی کالبدی شهر تبریز براساس شاخص های رشد هوشمند شهری پرداخته شد. در وضع موجود توسعه ی کالبدی شهر تبریز برابر (16/37) و توسعه ی کالبدی شهر تبریز براساس شاخص های رشد هوشمند شهری در وضع مطلوب برابر (84/62) شد. که نشان می دهد بکارگیری شاخص های رشد هوشمند شهری در توسعه ی کالبدی شهر تبریز موثر خواهد بود.
دیدگاه خانوارهای محلی پیرامون پیامدهای اجتماعی احداث سد بهشت آباد در حوزه مبدأ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
628 - 645
حوزههای تخصصی:
احداث سدها به منظور ذخیره سازی و انتقال آب بین حوزه ای یکی از راهکارهای سیاست گذاران به منظور مدیریت چالش کمبود آب در دهه های اخیر است، اما این راهبرد می تواند منجر به پیامدهای منفی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی گردد. هدف این مقاله بررسی دیدگاه خانوارهای روستایی و شهری محلی در مورد پیامدهای اجتماعی حاصل از احداث سد بهشت آباد و انتقال آب بین حوزه ای است. این پژوهش در حوزه آبخیر بهشت آباد واقع در استان چهارمحال و بختیاری انجام شد و جوامع محلی که به طور مستقیم تحت تأثیر سد قرار می گیرند موردمطالعه قرار گرفت. در این مطالعه پیمایشی، با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای 200 خانوار از 3514 خانوار منطقه انتخاب شدند و داده ها با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه ساختاریافته گردآوری گردیدند. از دید جوامع محلی احداث سد موجب افزایش مهاجرت که منجر به حاشیه نشینی در اطراف شهرها شده، تضعیف مشارکت بین خانوارهای محلی و افزایش آسیب پذیری معیشت ها، به ویژه در فعالیت هایی همچون زراعت، باغداری، دامپروری و خدمات مرتبط و افزایش قیمت زمین در مناطق تحت تأثیر احداث سد خواهد شد، هرچند به اعتقاد برخی از افراد، احداث سد سبب ایجاد مشاغل گوناگونی خواهد شد. این دیدگاه ها به طور معنی داری تحت تأثیر سن پاسخگو، میزان تحصیلات، تعداد فرزندان و تعداد دام خانوارها بود. این نشان می دهد که پاسخگویان که دارای سن بالاتر، تعداد دام سبک بیشتر و تعداد فرزند بیشتری بودند تأثیر احداث سد را منفی تر و افرادی که دارای سطح تحصیلات بالاتری بودند دید مثبت تری نسبت به احداث سد داشتند.
تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی و احساس همگرایی قومی در شهر ارومیه (مطالعه موردی: قوم کرد وترک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Presenting a Paradigm Model of Home Business Development in Rural Areas of Counties in Isfahan Province Based on Grounded Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
43 - 58
حوزههای تخصصی:
Purpose- Employment and unemployment, which are very important issues in rural areas, can be solved in general through home-based businesses and their development. The issue of home-based businesses can be very influential in creating employment in rural areas The main purpose of this study is to provide a paradigmatic model of home business development in rural areas of Isfahan province based on basic theory. Design/Methodology/Approach- This study was conducted in 2020. The present research is among the basic and qualitative researches that have been done with the approach of the foundation data theory approach. The interview collection tool was structured. The interviews were conducted among experts and experts in the field of home-based jobs, and the opinions of the interviewees were theoretically saturated from the 29th interview. Findings - After the emergence of concepts (139 references) and open, central, and selective coding, led to the design of the conceptual framework of the research model and the presentation of the paradigm model. Based on the results of the Grounded Theory, the pattern of home-based businesses to achieve development in rural areas of Isfahan province has been drawn. This model includes causal conditions (including managerial factors and comprehensive policy system), intervening conditions (educational-promotional factors, motivational factors, and attitudinal factors), contextual conditions (infrastructure factors, marketing, skill factors, and promotion of financial and credit resources). This includes strategies (stakeholder participation, information system, and support factors) and social consequences (increasing the level of participation and sense of responsibility and cooperation among residents, reducing social harms, empowering local people, Reduce the migration of local people to the city, move towards sustainable development) and economic consequences (rural growth and development, reducing the dependence of local people on government credits and facilities and assistance such as subsidies, promoting economic welfare, improving local livelihoods) has it. Research limitations/implications- The limitations of the present study include the following: Research is time-consuming; some people are not cooperating to collect data, it is difficult to assess the relative importance of the components and factors of the proposed theory.
تحلیل روابط فضایی شهرهای کوچک و روستاهای پیرامونی (مطالعه موردی: شهر گهواره در استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت مناطق شهری تهران خارج از ظرفیت آن مشکلات کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را برای برنامه ریزان شهری و شهروندان فراهم آورده است که بخش بزرگی از این جمعیت پذیری ناشی از عدم توجه برنامه ریزان به مسائل تراکمی می باشد. این معضل زمانی دوچندان می شود که در بافت فرسوده مناطق شهری برای ایجاد انگیزه در میان شهروندان جهت نوسازی بافت تسهیلاتی ارائه می گردد که ناخواسته تراکم جمعیتی را افزایش می دهد. هدف این پژوهش کاربردی، بررسی اثرات تراکم جمعیتی، تراکم کاربری و تراکم ساختمانی بر تاب آوری، محلات ناحیه یک منطقه چهارده شهر تهران می باشد. در این پژوهش از مدل فازی استفاده شده است و روش جمع آوری داده ها نیز به صورت اسنادی و میدانی صورت گرفته است. نتایج حاصل رابطه منفی را بین تراکم های شهری با تاب آوری نشان می دهد یعنی با افزایش تراکم، میزان تاب آوری محلات کاهش و آسیب پذیری آنها افزایش می یابد. از آنجایی که عدم قطعیت در مبحث تاب آوری حایز اهمیت است مدل فازی بهترین گزینه برای نرمال نمودن داده ها می باشد که مورد استفاده قرارگرفته است. براساس این پژوهش محله دژکام بالاترین رتبه تراکمی را به خود اختصاص می دهد که نشان از پایین بودن تاب آوری این محله و افزایش آسیب پذیری آن دارد و محله آهنگران با کمترین تراکم کاربری و تراکم ارتفاعی تاب آورترین محله ناحیه یک منطقه 14 از منظر تراکمی می باشد.
سازوکارهای توسعه گردشگری روستایی در حوزه طبیعی: مطالعه موردی روستای حیدرآباد، شهرستان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سازوکارهای توسعه گردشگری روستایی در حوزه طبیعی در روستای حیدرآباد از توابع شهرستان ایلام بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی، به لحاظ ماهیت، کمّی و از لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات از نوع تحقیقات پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش سه گروه کارشناسان، خانوارهای ساکن در روستا و گردشگران را دربرمی گرفت، که نمونه های آماری گروه های کارشناسان و خانوارهای ساکن در روستا به صورت سرشماری و نمونه های آماری جامعه گردشگران به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در مجموع، 250 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته ای بود که مبنای طراحی آن، بررسی منابع داخلی و خارجی، اهداف و سؤالات پژوهش بود. روایی ابزار پژوهش توسط پانل صاحب نظران ترویج و توسعه روستایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام و نیز خبرگان گردشگری روستایی استان ایلام بررسی و تأیید شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که در حوزه طبیعی، سازوکارهای زیرساختی – فرهنگی (با درصد واریانس 158/29)، رفاهی- خدماتی، اطلاع رسانی و اقتصادی- فرهنگی به عنوان مهم ترین مؤلفه های توسعه گردشگری روستای حیدرآباد شناسایی شدند.
کاهش تراز آب دریاچه ارومیه و ناپایداری روستاهای پیرامون (مورد مطالعه: شهرستان های آذرشهر و میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش بحران های محیطی مانند کم آبی و خشکسالی جوامع روستایی را در معرض خطر قرار داده و هزینه های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی زیادی را به همراه داشته است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه بر ناپایداری روستاهای پیرامون آن بوده است. نوع تحقیق کاربردی، ماهیت روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) است و تجزیه و تحلیل داده ها با روش های کمی صورت پذیرفته است. قلمرو مکانی این تحقیق روستاهای واقع در شعاع 20 کیلومتری دریاچه اورمیه که در شهرستان های میاندوآب و آذرشهر استقرار دارند، بوده است. نتایج نشان داد سکونتگاه های شرقی تأثیرات بیشتری از خشک شدن دریاچه ارومیه نسبت به سکونتگاه های جنوبی متحمل شده است. بیشترین اثرات منفی در هر دو شهرستان در بعد محیطی (همچون شور شدن اراضی، کاهش تنوع محصولات زراعی و باغی، تخریب باغات و مراتع) و سپس بعد اجتماعی (نظیر کاهش مشارکت و همیاری روستاییان، کاهش انسجام اجتماعی، کاهش امنیت در داخل روستاها و افزایش بزهکاری) بوده است. کمترین اثرات کاهش تراز آب دریاچه ارومیه در بعد اقتصادی (شامل کاهش فرصت های شغلی غیرکشاورزی، کاهش درآمدهای متنوع و پایدار، کاهش زمینه های اشتغال و افزایش قیمت مسکن) مشاهده شده است.
ارزیابی زیست پذیری مبتنی بر متغیرهای حس تعلق به مکان (مطالعه موردی: منطقه ۱ کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
361 - 385
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته، رشد فناوری و اجرای مبانی مدرنیته در ساخت شهرها موجب روند کاهشی در زیست پذیری شهرها شده است که به اثراتی نامطلوب در فضاهای شهری منجر شده است. یکی از برجسته ترین این اثرات که می توان از آن به عنوان آسیب شهری نام برد، افول ارزش های مرتبط با حس تعلق به مکان در شکل گیری این فضاها است. این امر در کلان شهرها جلوه بیشتری دارد که طبیعتاً رشد فناوری در آن ها سرعت بیشتری داشته است. این پژوهش با هدف تخمین زیست پذیری، با در نظر گرفتن عوامل مرتبط با متغیر حس تعلق به مکان در منطقه ۱ شهر تهران انجام شده است. در این خصوص، یک مدل تخمین گر جدید با ترکیب سیستم استنتاج فازی تطبیق یافته و ژنتیک الگوریتم تهیه شده است. برای این منظور، متغیرهای مبتنی بر حس تعلق به مکان شامل کالبد، معنا، فعالیت، سرمایه اجتماعی، حس مکان و کیفیت زندگی به عنوان متغیرهای تخمین گر استفاده شده است. نتایج نشان داد مدل سیستم استنتاج فازی تطبیق یافته ژنتیک شامل همه متغیرهای ورودی (926/0=R)، بهترین مدل تخمین گر زیست پذیری است. همچنین شاخص سرمایه اجتماعی تأثیر بسیار کمی در زیست پذیری دارد. اهمیت شاخص کیفیت زندگی ذهنی به طور معنادارتری از سایر شاخص ها بیشتر است و می تواند بیشتر از سایر عوامل به بهبود زیست پذیری مناطق منجر شود.
مطالعه تطبیقی مسئولیت آلوده کنندگان جغرافیای انسانی (محیط زیست) نسبت به مرگ های ناشی از آلودگی ایجاد شده توسط آن ها در حقوق ایران و اسناد بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست، یکی از ارزش های اساسی جوامع انسانی است. محیط زیست شامل همه یا بخشی از عناصر تشکیل دهنده محیط طبیعی اعم از آب، هوا، خاک در سطح زمین یا عمق آن یا محیط انسان است. با توجه به گسترش انواع آلودگی ها و دیگر خسارت های زیست محیطی ناشی از رشد بی رویه اقتصادی و افزایش جمعیت و سایر فعالیت های انسانی که اثراتی بر محیط زیست دارند که بعضاً منفی و مضر هستند. بحثی که در اینجا حائز اهمیت است این است که کسانی که محیط زیست را آلوده می کنند چه مسئولیتی دارند و اینکه قانون گذار چه تدبیری برای مقابله با این افراد اندیشیده است. این تحقیق بر پایه روش توصیفی تحلیلی به نگارش در آمده و از مدل کتابخانه ای و همچنینی روش فیش برداری برای گردآوری اطلاعات استفاده کرده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که آلوده کنندگان محیط زیست، بر اساس قانون هم مسئولیت مدنی دارند و هم در صورت وجود شرایط مسئولیت کیفری نیز بر آن ها بار می شود.
ارزیابی شاخص های کیفی مسکن در برنامه ریزی مسکن (مطالعه موردی: نواحی شهری نظرآباد، استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه ویژه به مسکن نیز پس از گذر از جبران کمبود مسکن، نگاهی کیفی به آن است. تحلیل ویژگی های کیفی می تواند زمینه ساز تحول در برنامه ریزی جامع مسکن و اتخاذ سیاست مناسب در عرصه های مختلف شهری به ویژه بخش مهم مسکن شود. در این پژوهش شاخص های کیفی مسکن در شهر نظرآباد استان البرز و نواحی شهری آن ارزیابی می شود. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و براساس هدف کاربردی است. ابتدا شاخص های کیفی مسکن در سه بخش اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی استخراج و تنظیم و با استفاده از پرسش نامه، این شاخص ها در سطح شهر نظرآباد و نواحی آن در معرض سنجش توسط شهروندان گذاشته شد. حجم نمونه آماری براساس فرمول کوکران، 378 واحد مسکونی است. از مدل VIKOR برای سنجش اختلاف نواحی شهری در شاخص های کیفی و سطح بندی این شاخص ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که وضعیت شاخص های سه گانه در شهر نظرآباد مطلوب نیست. طبق خروجی مقدار آمارهٔ آزمون T تک نمونه ای برابر با 268/83 و سطح معناداری آزمون فرضیه (000/0) است. بنابراین، ازآن جایی که سطح معناداری کمتر از 05% است، وضعیت نسبتاً نامطلوب در سه گروه شاخص کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی در سطح کل شهر نظرآباد تأیید می شود. نتایج مدل VIKOR هم نشان می دهد که مقدار Q در ناحیه دوم شهر نظرآباد برابر است با 406/0 که نشان دهنده وضعیتی نیمه توسعه یافته و نسبتاً مطلوب در شاخص های کیفی است. نواحی اول و چهارم شهر در مقدار Q، با 588/0 و 0490/0 وضعیت متوسط دارند. نواحی سوم و پنجم به ترتیب با 641/0 و 643/0 وضعیت نسبتاً نامطلوب و کمترتوسعه یافته دارند.
ارزیابی بناهای بلندمرتبه مسکونی ایرانی از منظرمعماری الگوگرا در معماری و شهرسازی ایرانی – اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری ایرانی با ورود اسلام باورهای اعتقادی و اصولی را به ظهور رسانید که معماری ایرانی – اسلامی را در زمره معماری های الگوگرا جای داد. الگوهایی که در سیر تاریخی این معماری تکامل پیدا کردند و تبدیل به ویژگی های شاخص و بعضاً منحصر به فرد معماری ایرانی – اسلامی گشتند. معماری الگوگرای ایرانی – اسلامی در دهه های اخیر و در برخورد با معماری غربی مورد غفلت قرار گرفته و ارزش های برگرفته از هویت و فرهنگ ایرانی – اسلامی آن نادیده انگاشته شده اند. پارادایم پژوهش حاضر آزاد پژوهی و ترکیبی از شیوه های تحلیلی، استفاده از پرسشنامه، دلفی و آزمون همبستگی می باشد، به این منظور 40 نمونه ساختمان بلندمرتبه مسکونی ایرانی در معرض سنجش و ارزیابی (کمی با استفاده از طبق لیکرت) خبرگان از شاخص های برگزیده معماری ایرانی - اسلامی قرار می گیرند و نتایج به دست آمده توسط نرم افزار SPSS به منظور بررسی میزان همبستگی شاخص ها مورد تحلیل قرار می-گیرند. یافته های تحلیل همبستگی پیرسون نشان دهنده ارتباط معنادار مستقیم و رو به بالای معماری الگوگرا با معیارهای بینش نمادین، معماری مفهومی، سلسله مراتب فضایی، انطباق محیطی، انطباق فرهنگی، خوانایی، نشانه گرایی، مقبولیت عمومی و معماری ایرانی – اسلامی می باشد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که برای بازگشت به الگوهای ایرانی - اسلامی در طراحی ساختمان های بلندمرتبه مسکونی امروزی 2 گروه از شاخص ها که در قالب بحث اخلاق مداری (شاخص های ذهنی) و انسان محوری (شاخص های کالبدی) مطرح می شوند، بیش از سایر عوامل و شاخص ها بر مبنای الگوهای معماری ایرانی - اسلامی تأثیرگذار و مطلوب نظر هستند.
تحلیل ادراک محیطی جامعه روستایی از شیوع ویروس کرونا در بخش مرکزی شهرستان ورزقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شیوع ویروس کرونا، بین جمعیت روستایی- شهری و سکونتگاه های روستایی و شهری تفاوت ویژه ای دیده نمی شود. با این حال، به عنوان یک بحران، ویروس کرونا، تأثیر منفی در اقتصاد روستایی داشته و یا می تواند محرک مهم برای نوآوری در مشاغل جدید در نواحی روستایی باشد. در محیط های مختلف جغرافیایی، ادراک و شناخت های متفاوتی نسبت به این ویروس دیده می شود. با توجه به هدف تحقیق مبنی بر تحلیل ادراک محیطی جامعه روستایی از شیوع ویروس کرونا در قلمرو جغرافیای رفتاری، تحقیق حاضر در پی کشف و شناخت نقشه های ذهنی جامعه روستایی بخش مرکزی شهرستان ورزقان و ادراکات آن ها ست. بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی از نوع آمیخته (ترکیبی) است. روش «طراحی اکتشافی (مدل توسعه ابزار)» در این تحقیق استفاده شده است. در فاز یک با استفاده از روش «توصیف ضخیم» (فراتر از توصیف و مشاهده برای بیان ظهور رفتار خاص در جامعه) و به کمک نرم افزار مکس کیودا توصیفی عمیق از تجربیات افراد مطلع محلی گردآوری شد و به مشاهده ژرف و لایه لایه موضوع از زوایای مختلف به شیوه استقرایی در کدگذاری کیفی انجام شد. برای رصد متغیرهای کیفی نیز از شیوه STEEP (V) استفاده شده است. بر اساس نتایج کیفی، به توسعه ابزار (با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی) از طریق تحلیل داده های کمی حاصل از نتایج پرسشنامه محقق ساخته اقدام شده و مقوله ها اولویت بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان داد که کاهش حداکثری تعاملات اجتماعی غیرضروری در نواحی روستایی، شرط اصلی کنترل شیوع کرونا است. بعلاوه، شیوع ویروس در زمان بندی فعالیت کشاورزان، توجه به پس انداز، آسیب فعالیت اقامتگاه های گردشگری روستایی، و رونق کسب وکارهای روستایی، و نیز سرمایه اجتماعی اثر منفی داشته است.
The Efficacy of Farm-Nonfarm Diversification on Rural Households’ Quality of Life (Case Study: Golmakan Dehestan of Chenaran County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Considering that a diversified economy can lay the proper groundwork for improving quality of life, the present study investigates and analyzes the efficacy of diversification on rural households’ quality of life. Design/methodology/approach - The study is descriptive-analytical and its population consists of rural settlements in Golmakan Dehestan, Chenaran County. “Economic activities diversification” is the independent variable of the study which is quantified in two agricultural and non-agricultural aspects, using 14 indicators. “Rural households’ quality of life” is the dependent variable which is quantified in three social, economic and physical-environmental aspects, using 48 indicators. Questionnaires were handed to 258 rural families in 15 villages and the average score of each indicator was considered as the score of each of the villages studied. The validity of the questionnaire was established through confirmatory factor analysis (65.72%) and its reliability was established by Cronbach's alpha (0.83). Findings - The results of the step-wise regression show that diversity of non-agricultural activities has a meaningful influence on the variation of the dependent variable (rural households’ quality of life), such that a change of one standard deviation in non-agricultural activities leads to a change of 0.6 of standard deviation in rural households’ quality of life. Therefore, non-agricultural activities are influential in improving the economic conditions of families, and consequently raising quality of life among rural families. Research limitations/implications - Among the limitations of the study, the dispersed area that the villages are located in, the long distance between some villages, and the unwillingness of rural households for filling out the questionnaire can be mentioned. According to the role of non-farm activities on improving quality of life, suggestion of the study is to improve non-farming economy in rural areas. This, naturally, requires more attention to national macro-policies along with localization and necessitates implementation of successful global models regarding diversification of non-farming economy in rural areas. Originality/Value- A review of the studies regarding economic activities diversification in Iran and the world shows that, at the time of this writing, none has dealt with the influence of economic activities diversification on rural families’ quality of life.
بررسی ریخت-گونه شناسانه بافت های مسکونی جدید در راستای بهینه سازی مصرف انرژی اولیه مطالعه موردی: سپاهان شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
41 - 54
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت سریع فناوری و در پی آن رشد روزافزون جمعیت شهری، توسعه ی محلات مسکونی امری اجتناب ناپذیر بوده است. ساخت وسازهای خارج از ضابطه، تغییرات شکلی بافت های شهری و عدم تطابق آن با ویژگی های اقلیمی، افزایش تقاضای انرژی مصرفی ساختمان ها را به دنبال داشته است. به گونه ای که بخش عمده ای از انرژی که در شهرها به مصرف می رسد به ساختمان های مسکونی تعلق دارد و یکی از عوامل تأثیرگذار بر این مسئله شکل بافت شهری است. اما اغلب پژوهش هایی که تاکنون در این حوزه انجام شده است، به بررسی اثرات شکل شهری بر مصرف سوخت حمل ونقل پرداخته اند و یا مصرف انرژی ساختمان ها را در مقیاس خرد ارزیابی نموده اند. ازآنجایی که عملکرد حرارتی ساختمان ها در مقیاس های فراتر از مقیاس ساختمانی متفاوت می باشد، این مسئله اهمیت تحلیل عملکرد حرارتی ساختمان ها را در مقیاس هایی بالاتر نظیر واحد همسایگی برای محققین روشن می سازد. لذا این پژوهش در پی آن است که با به کارگیری رویکرد ریخت-گونه شناسانه و سنجش مصرف انرژی اولیه گرمایشی، سرمایشی و روشنایی ریخت گونه های مختلف، به بررسی روابط بین شاخص های ریخت شناختی و مصرف انرژی اولیه بپردازد و بر اساس معیار انرژی اولیه، الگوهای کارآمد و ناکارآمد را شناسایی نماید. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق، روش مورد استفاده در آن توصیفی-تحلیلی است و برای یافته اندوزی از روشهای اسنادی و میدانی( مشاهده، پرسشنامه)بهره جسته است. پژوهش حاضر در سه گام متفاوت تعریف شده، به طوری که نخست با مطالعات اسنادی به شرح مباحث کلیدی پرداخته، سپس بر اساس رویکرد ریخت-گونه شناسی و با روش میدانی، بافت مسکونی سپاهان شهر در مقیاس واحد همسایگی ریخت-گونه بندی شده است. در پایان نیز با مدلسازی مصرف انرژی اولیه سرمایشی، گرمایشی و روشنایی ریخت گونه های مختلف از طریق نرم افزار دیزاین بیلدر، نتایج بر اساس نگرش مقایسه ای، آزمون همبستگی و آنالیز واریانس تحلیل گردیده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که، بین مصرف انرژی اولیه و شاخص های طرح چیدمان، مکان قرارگیری توده، فرم ساختمان، ارتفاع ساختمان، سطح معابر و فضاهای باز رابطه همبستگی قوی و بین مصرف انرژی اولیه و شاخص تناسبات بلوک رابطه همبستگی متوسط وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از تحلیل واریانس، الگوهای متداول ردیفی و الگوهای مربع شکل، به ترتیب کارآمدترین و ناکارآمدترین الگوی بافت مسکونی جدید به شمار می آیند. سایر الگوها نظیر گونه های L,I,T,H شکل ازلحاظ مصرف انرژی اولیه در سطح میانی قرار می گیرند و در این میان، الگوهای H شکل بهترین گزینه برای ساختمان متراکم چهار طبقه می باشند.
تحلیل فضایی زیست پذیری اقتصادی در سکونتگاه های روستایی شهرستان ری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود شرایط زندگی در جوامع روستایی، هدف غایی برنامه ها و پروژه های توسعه روستایی است. پیش شرط دستیابی به این مهم، فراهم ساختن شرایط مناسب زندگی است. به همین خاطر، صاحب نظران، متخصصان و مدیران حوزه برنامه ریزی، مفهوم زیست پذیری را به عنوان یکی از مفاهیم نوین در حوزه برنامه ریزی روستایی که ارتباط نزدیکی با پایداری روستاها و بهبود کیفیت زندگی ساکنان آن دارد، پذیرفته اند. هدف تحقیق حاضر، تحلیل فضایی زیست پذیری اقتصادی در روستاهای شهرستان ری است. این پژوهش، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جمع آوری داده ها با استفاده از دو نوع پرسشنامه محقق ساخته (یکی برای 98 روستای دارای سکنه به صورت تمام شمار و دیگری برای 360 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه که طبق فرمول کوکران محاسبه و به روش ساده انتخاب گردید) انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل موران دو متغیره نشان می دهد که 14 روستا از 98 روستای مورد مطالعه، در وضعیت کاملاً مطلوب، 37 روستا در وضعیت متوسط و 48 روستا در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل HOT / COLD SPOT s نشان می دهد که 16 لکه سرد (زیست پذیری پایین « LL »)، و 12 لکه داغ (زیست پذیری بالا « HH ») در ناحیه وجود دارد. بزرگترین لکه داغ در شمال شرق شهرستان واقع شده و روستاهای قرار گرفته در این لکه دارای زیست پذیری اقتصادی بالایی هستند و در مجاور همدیگر قرار گرفته اند. بزرگترین لکه سرد نیز در جنوب غرب شهرستان قرار گرفته است.
تحلیل فضایی تأثیر ظرفیت های اقتصادی و کالبدی مناطق سه گانه شهر قزوین بر بروز تخلفات ساختمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
655 - 676
حوزههای تخصصی:
کنترل ساخت وسازهای شهری به منظور اداره بهینه شهر به کمک ضوابط ساخت وساز شهری صورت می گیرد، اما با وجود اقدامات گوناگون مدیریت شهری، سالانه موارد چشمگیری از تخلفات ساختمانی در شهرها گزارش می شود. درواقع می توان تخلفات ساختمانی را رعایت نکردن ضوابط و مقررات ساخت وساز شهری تعریف کرد که کیفیت زندگی در شهرها را تهدید می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط عوامل اقتصادی و کالبدی و تعداد و میزان تخلفات ساختمانی در شهر قزوین است تا با شناسایی عوامل تأثیرگذار بر هریک از انواع تخلفات ساختمانی شناخت بهتری از وضعیت موجود تخلفات ساختمانی حاصل شود و زمینه مناسب برای برنامه ریزی های آتی فراهم آید. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است که در آن برای بررسی تأثیر الگوهای فضایی حاکم بر شهر بر تخلفات از روش هم پوشانی وزن دار در نرم افزار GIS استفاده شده است. براساس نتایج، میان عوامل اقتصادی و کالبدی و تخلفات ساختمانی ارتباط معناداری وجود دارد. عوامل اقتصادی رابطه ای مستقیم با تعداد تخلف بنای مازاد بر مجوز و مجموع مساحت تخلف احداث مازاد بر سطح و تغییر کاربری دارد، اما رابطه آن با تعداد تخلف بنای بدون مجوز معکوس است. همچنین تعداد تخلفات احداث مازاد بر سطح و تغییر کاربری با عوامل کالبدی رابطه مستقیم و تعداد تخلف مازاد بر تراکم با عوامل کالبدی رابطه ای معکوس دارد؛ به طوری که هرچه تناسب کالبدی در یک منطقه بیشتر باشد، تعداد تخلف مازاد بر تراکم کمتر است.
بررسی و پیش بینی وضعیت اقلیم آسایش گردشگری و تاثیر آن در سرمایه گذاری بخش گردشگری تا سال 2050 میلادی (نمونه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم بخش مهمی از ظرفیت گردشگری یک منطقه را به خود اختصاص می دهد. در حقیقت آب و هوا و تنوع آن به عنوان یک منبع گردشگری مطرح است و اغلب گردشگران در انتخاب محل و مدت اقامت به آن توجه دارند. اقلیم معمولا به عنوان یک منبع طبیعی خاص مورد نظر بوده است؛ منبعی که قابل تجدید است. بدین جهت اقلیم با دیگر منابع متفاوت است و مکان های گردشگری و حتی اقتصاد ناحیه ای و محلی را در مقیاس وسیعی تحت الشعاع قرار می دهد. در این پژوهش با استفاده از شاخص Tci و همچنین آزمون من-کندال روند تغییرات اقلیمی استان فارس و همچنین تاثیر این تغییرات در وضعیت اقلیم آسایش گردشگری در سال های آینده مورد بررسی قرار گرفته است. روش این پژوهش بصورت همبستگی می باشد. نتایج حاکی از آن است که ماه های فوریه (بهمن)، مارس (اسفند)، ژوئن (خرداد)، دسامبر (آذر)، و همچنین میانگین سالانه دارای روند مثبت و معنا دار بوده و رو به بهبودی هستند و بقیه ماه ها نیز روند ثابت دارند. همچنین بهترین ماه برای گردشگری در استان نیز ماه اکتبر(مهر) و بدترین ماه نیز ماه ژانویه (دی) می باشد.
چرخش روابط ایران و عربستان در دو بُعد تعامل و تقابل ژئوپلیتیکی و زمینه های شکل گیری آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی الگوهای روابط کشورهای واقع در منطقه خلیج فارس به دلیل جایگاه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیکی این منطقه در ساختار قدرت جهانی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی دو کشور مهم و تعیین کننده در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس اند و روابط پُرفراز و نشیبی را تجربه کرده اند. روابط کشورها در طول زمان و تحت تأثیر عوامل مختلفی همچون جنگ ها، انقلاب ها، تحولات نظام منطقه ای و نظام جهانی و تغییر در موازنه های قدرت همواره در حال تغییر و تحول بوده است. ایران و عربستان از کشورهایی بوده اند که روابط آن ها در طول چهار دهه گذشته (پس از انقلاب اسلامی) دچار تغییر و تحولات زیادی شده است که علل آن را می توان در طیف مختلفی از عوامل ژئوپلیتیکی جست وجو کرد. این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی الگوی روابط ایران و عربستان پس از انقلاب اسلامی ایران تا سال 1397 است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که الگوی روابط ایران و عربستان پس از انقلاب اسلامی تا کنون از تقابل به تعامل و برعکس از تعامل به تقابل ژئوپلیتیکی در چرخش بوده است. مهم ترین عوامل تأثیرگذار در روابط دو کشور نیز در این بازه زمانی شامل شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران، پایان جنگ تحمیلی، حادثه 11 سپتامبر، بیداری اسلامی، ژئواکونومیک و منابع انرژی، ژئوپلیتیک شیعه، دست یابی ایران به انرژی هسته ای، رویکرد امنیتی دو کشور، تحولات منطقه ای و بین المللی مثل روی کار آمدن محمد بن سلمان در عربستان و دونالد ترامپ در امریکا و نقش قدرت های فرامنطقه ای در روابط دو کشور بوده است.