مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
روستاهای پیرامونی
حوزه های تخصصی:
پویایی و تحول در سکونتگاه های انسانی متاثر از عوامل درونی و بیرونی است که میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری در شهرها رابطه مستقیم با وسعت و جمعیت دارد اما سکونتگاه های روستایی عموماً تاثیرپذیر هستند. این تاثیرپذیری علاوه بر ساختار فضایی – کالبدی بر روابط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز است. ضمن تاکید بر این موضوع که تغییرات اقتصادی در روستاها نیز تابعی از شرایط عمومی در سطح ماکرو همچون؛اقتصاد جهانی، سیاستهای بین المللی، ملی و ناحیه ای است، میزان پذیرش این تغییرات در نقاط مختلف متفاوت و با سرعت های متغیر صورت می پذیرد که با فاصله از شهر رابطه مستقیم دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تحولات اقتصادی روستاهای پیرامونی شهر سقز به منظور شناخت و تجزیه و تحلیل و آسیب شناسی، انجام گرفته که در آن تغییرات گویه های مرتبط با ساختار اقتصادروستایی مانند؛ وضعیت اراضی زراعی و باغی، تعداد شاغلین و بیکاران، وضعیت ساختار شغل اصلی و داشتن شغل دوم مورد ارزیابی قرارگرفته همچنین در ادامه میزان اثرات توسعه کالبدی یک شهر میانه اندام (سقز) بر آنها بویژه؛ کاهش مساحت اراضی کشاورزی، کاهش فعالیتهای زراعی و دامی، بهبود و ضعیت اشتغال و اشتغال در شهر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد سنجش، ارزیابی و آزمون قرار گرفته است. نتایج و یافته های پژوهش نشان از سرعت تحولات می دهد که نمود آن علاوه برمسائل اقتصادی، ویژگی های کالبدی و اجتماعی- فرهنگی را نیز در بر می گیرد که در این خصوص می توان به کاهش مساحت اراضی کشاورزی بدلیل الحاق به شهر (ادغام روستاهای صالح آباد و قوخ در داخل شهر پس از انقلاب) و یا تبدیل شدن به خانه باغی هایی به منظور گذران اوقات فراغت شهرنشینان اشاره نمود. همچنین می توان به از بین رفتن دامداری سنتی در روستاها، اشتغال اهالی روستاها در شهر بعنوان شغل دوم، تغییر در ساختار اشتغال اهالی از بخش کشاورزی به خدمات و صنعت نیز اشاره نمود. روستاهای پیرامونی شهر سقز که دارای مرز بلافصل هستند به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیده و شیوه جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.
واکاوی پیامدهای خزش شهری در سکونتگاه های روستایی پیرامونی (مورد مطالعه: روستاهای جنوب کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلانشهرها به دلیل تمرکز فوق العاده قدرت، سرمایه و جمعیت به شکل افقی به مراکز پیرامونی کشیده می شوند و این توسعه فیزیکی، اغلب به صورت ناموزون شکل گرفته و باعث بروز مشکلات زیادی همچون تغییر کاربری اراضی، دگرگونی های اجتماعی اقتصادی، طبیعی و در نتیجه بروز مسائل زیست محیطی می شود. عواملی مانند رشد شهری، ارزش زمین و تراکم توسعه از عوامل اساسی شکل گیری خزش شهری به شمار می روند که ساختار درونی شهرها را دگرگون کرده و باعث گسترش شاخص های شهری به صورت ناهمگن در نواحی پیرامونی شده و این نواحی را تبدیل به فضاهای بی برنامه می کند. در این پژوهش، الگوهای خزش شهری و تحلیل تغییرات به وجود آمده طی سه دوره به وسیله سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور و با استفاده از داده ها و تصاویر ماهواره ای لندست TM سال 1986 و +ETM سال 2000 و +ETM سال 2014 (1365-1379-1393) هجری شمسی انجام شد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که طی سه دوره گذشته، ساخت و سازهای مسکونی در این ناحیه به طور چشمگیری افزایش پیدا کرده است. به طوری که مساحت این ساخت و سازها از89/4 درصد در سال 1986 به 3/10 درصد در سال 2014 افزایش پیدا کرده و در مقابل، مساحت اراضی زراعی از33/61 درصد در سال 1986 به 7/44 درصد در سال 2014 کاهش یافته است. البته ساخت و سازهای پراکنده و خزش شهری در ناحیه مورد مطالعه به صورت الگوی خزش گسسته بوده که باعث رخداد ناپایداری در بخش کشاورزی و اقتصاد روستایی ناحیه شده است. همچنین گسترش شبکه راه ها، بزرگراه ها، شبکه برق و ساخت و سازهای غیرمسکونی، خزش شهری گسسته را در ناحیه مورد مطالعه تشدید کرده است. لذا به منظور کاهش ناپایداری کشاورزی و تغییر کاربری اراضی ارزشمند کشاورزی و مرتعی، توجه به برنامه ریزی یکپارچه کاربری زمین در کنار برنامه ریزی یکپارچه شهری و روستایی، پیشنهاد می شود.
نقش جریان های فضایی در تحولات اقتصادی سکونتگاه های روستایی مورد: روستاهای پیرامونی شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان های فضایی بین سکونتگاه های روستایی و شهری وجود دارند که در غالب جریان افراد، سرمایه، کالا، اطلاعات و فناوری و مانند آن تعریف می شود. جریان های فضایی بین شهر و روستا در گذر زمان از عوامل کلیدی در تحولات اقتصادی سکونتگاه های روستایی است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش جریان های فضایی در تحولات اقتصادی سکونتگاههای روستایی پیرامون شهر زاهدان است. تحقیق حاضر با توجه به ماهیت مسئله و موضوع مورد بررسی، از نوع تحقیقات داده پردازی است و جامعه آماری پژوهش را 218 روستای شهرستان زاهدان تشکیل می دهند که از این میان 30 روستا با استفاده از روش تخمین شخصی به عنوان نمونه موردی تحقیق برگزیده شده اند. با توجه به هدف پژوهش، از بین خانوارهای روستاهای نمونه، 348 خانوار به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده اند. نمونه های تحقیق (اعم از روستا و خانوار) به ترتیب با استفاده از روش های طبقه ای(فاصله از شهر و جمعیت) و تصادفی انتخاب شده اند. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (ابزار پرسشنامه)بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین ) و آمار استنباطی ( آزمون رگرسیون و آزمون کندال تائوبی) و برای تعیین وضعیت شدت تحولات در روستاهای نمونه از تکنیک Vikor استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که جریان های فضایی در بهبود ساختار اشتغال، گسترش فعالیت های گردشگری، بهبود وضعیت مسکن، بهبود وضعیت صنعت، بهبود وضعیت کشاورزی و خدمات تأثیر گذاشته است اما این تحولات در همه ابعاد و در همه روستاها مثبت نبوده و تحولات منفی را نیز (تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی، گسترش الگوی مسکن شهری، تداوم جریان سرمایه در بخش های غیر تولیدی) در پی داشته است.
پراکنده رویی شهر بابل و تغییر نقش اقتصادی روستا های پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پراکنده رویی یکی از مهم ترین مسائل توسعه شهری کشورهای در حال توسعه است. این مفهوم بیشتر در نیم قرن اخیر وارد ادبیات مدیریت و برنامه ریزی شهری این کشورها شده است. البته ماهیت این پدیده در کشورهای در حال توسعه با کشورهای توسعه یافته متفاوت است. این پدیده در این کشورها اغلب به دلیل روستاگریزی و در کشورهای توسعه یافته به دلیل شهرگریزی به وقوع می پیوندد. این پدیده در کشورهای توسعه یافته اغلب به واسطه گسترش شهر بر روی عرصه های روستایی پیرامون روی می دهد. برخی شهرهای ایران نیز همانند سایر کشورهای در حال توسعه، این نوع گسترش را در مرحله رشد شتابان خود در شش دهه اخیر تجربه کرده که شهر بابل یکی از این شهرها است. این روند اغلب موجب استحاله و دگردیسی ساختاری و کارکردی روستاهای کشور و ادغام آن ها در شهرها شده است. از جمله این پیامدها، تغییر نقش اقتصادی این روستاها از کشاورزی به خدماتی است. جامعه آماری این پژوهش، شهر بابل و روستاهای واقع در بخش مرکزی شهرستان بابل است. محدوده زمانی این پژوهش، سال 1335 تا 1395 است. سوال اصلی این پژوهش این است که شهر بابل از چه الگوی گسترشی در سال های 1335 تا 1395 برخوردار بوده و چه تغییرات اقتصادی را در روستاهای پیرامون خود در محدوده بخش مرکزی شهرستان بابل برجای گذاشته است؟ بنابراین هدف این پژوهش، شناخت الگوی گسترش شهر بابل در این دوره و تأثیر آن بر ویژگی های اقتصادی روستاهای پیرامون آن است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث نوع داده، کمی است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام می پذیرد. داده و اطلاعات این پژوهش اغلب به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. جهت تحلیل داده و اطلاعات این پژوهش از آمار توصیفی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که پراکنده رویی شهر بایل در این دوره موجب تغییر نسبت شاغلین بخش های اقتصادی این شهر و روستاهای پیرامون آن شده است.
تحلیل جغرافیایی محرک های مهاجرت بازگشتی در روستاهای پیرامون شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: مهاجرت معکوس یا مهاجرت بازگشتی از شهر به روستا پدیده مطلوبی است که به خاطر پیامدهای مطلوب اجتماعی- اقتصادی و مکانی- فضایی آن؛ در دهه اخیر اهمیت زیادی برای برنامه ریزان یافته است. هدف تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت مهاجرت معکوس در روستاهای پیرامون شهر زاهدان و محرکهای آن است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گرداوری داده ها از روش میدانی با ابزار پرسشنامه کارشناسان استفاده شد. جامعه نمونه شامل دهیاران، معتمدین و روسای شورای روستاهاست. برای ارزیابی وضعیت مهاجرت معکوس از مدل تجزیه و تحلیل نسبت (MOORA) و برای تحلیل محرکها نیز از مدل رگرسیون و همبستگی استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از مقایسه نسبی روستاهای پیرامون شهر زاهدان از نظر وضعیت مهاجرت معکوس نشان می دهد روستای منزلاب، چانعلی، خیراباد پایین به ترتیب بهترین وضعیت را داشته اند. نتیجه مدل رگرسیون نشان داد 6 مولفه 62 درصد از تغییرات مهاجرت معکوس را پیش بینی میکنند. براساس نتایج آزمون رگرسیون، عوامل نهادی، اقتصادی و انسانی محرک های اصلی مهاجرت معکوس هستند. نتایج: مهاجرت معکوس به روستاهای پیرامون زاهدان با نرخ متفاوتی در حال وقوع بوده و تداوم و تقویت این روند مستلزم برنامه ریزی مطلوب برای ارتقای کیفیت نهادی، کارایی مسئولین و تامین زیرساخت های اساسی روستاهای مذکور میباشد.
تحلیل فضایی تغییرات کارکردی روستاهای جنوب غربی کلانشهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تحلیل روند تغییرات کارکردی روستاهای جنوب غربی کلانشهر تهران پس از انقلاب صورت پذیرفته است که در دو قلمرو اصلی تحلیل ابعاد تغییرات و تحلیل عوامل موثر بر تغییرات کارکردی انجام شده است. روش تحقیق از نوع توصیفیتحلیلی بودهو گردآوری اطلاعات با استفاده از مطالعه کتابخانه ای، مشاهده میدانی، تکمیل پرسشنامه و مصاحبه انجام شده است. جامعهآماریاینتحقیق دو گروه «مردم» شامل سرپرستان خانوار ساکن در روستاهای نمونه، مهاجرین وارد شده به روستاهای نمونه و کارگران فصلی شاغل به کار در روستاهای نمونه و «گروه کارشناسان آشنا با موضوع تحقیق و مسئولان محلی» هستند. حجم نمونه گروه مردم، برابر با 374 نفر بر اساس فرمول کوکران و حجم نمونه کارشناسان برابر با 30 نفر بر اساس تکنیک دلفی است. یافته ها نشان دادند کهابعاد تغییرات کارکردی این روستاها شامل سه بعد اصلی جمعیت پذیری ناشی از مهاجرت، تغییر در ساختار اقتصادی روستاها به نفع صنایع، خدمات و به ضرر بخش کشاورزی و دامداری، همچنین تغییر بارز در کاربری اراضی کشاورزی به کاربری های غیرکشاورزی است. همچنین نزدیکی به تهران، دسترسی ناشی از گسترش شبکه های ارتباطی، مهاجرت به روستاها و جمعیت پذیری، افزایش جمعیت شهرهای پیرامونی روستاها و تغییر کاربری اراضی روستاها مهمترین عواملتغییرات کارکردی روستاها گردیده است.
تحلیل روابط فضایی شهرهای کوچک و روستاهای پیرامونی (مطالعه موردی: شهر گهواره در استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت مناطق شهری تهران خارج از ظرفیت آن مشکلات کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را برای برنامه ریزان شهری و شهروندان فراهم آورده است که بخش بزرگی از این جمعیت پذیری ناشی از عدم توجه برنامه ریزان به مسائل تراکمی می باشد. این معضل زمانی دوچندان می شود که در بافت فرسوده مناطق شهری برای ایجاد انگیزه در میان شهروندان جهت نوسازی بافت تسهیلاتی ارائه می گردد که ناخواسته تراکم جمعیتی را افزایش می دهد. هدف این پژوهش کاربردی، بررسی اثرات تراکم جمعیتی، تراکم کاربری و تراکم ساختمانی بر تاب آوری، محلات ناحیه یک منطقه چهارده شهر تهران می باشد. در این پژوهش از مدل فازی استفاده شده است و روش جمع آوری داده ها نیز به صورت اسنادی و میدانی صورت گرفته است. نتایج حاصل رابطه منفی را بین تراکم های شهری با تاب آوری نشان می دهد یعنی با افزایش تراکم، میزان تاب آوری محلات کاهش و آسیب پذیری آنها افزایش می یابد. از آنجایی که عدم قطعیت در مبحث تاب آوری حایز اهمیت است مدل فازی بهترین گزینه برای نرمال نمودن داده ها می باشد که مورد استفاده قرارگرفته است. براساس این پژوهش محله دژکام بالاترین رتبه تراکمی را به خود اختصاص می دهد که نشان از پایین بودن تاب آوری این محله و افزایش آسیب پذیری آن دارد و محله آهنگران با کمترین تراکم کاربری و تراکم ارتفاعی تاب آورترین محله ناحیه یک منطقه 14 از منظر تراکمی می باشد.
نقش جریان های روستایی-شهری در تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی(مطالعه موردی: روستاهای پیرامونی شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
51 - 66
حوزه های تخصصی:
ج جریان های فضایی بین سکونتگاههای روستایی و شهری وجود دارند که در غالب جریان افراد، سرمایه، کالا، اطلاعات و فناوری و مانند آن تعریف می شوند. جریان های فضایی بین شهر و روستا در گذر زمان از عوامل کلیدی در تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش جریان های فضایی در تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی پیرامون شهر زاهدان است. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است و جامعه آماری پژوهش را 218 روستای شهرستان زاهدان تشکیل می دهند که از این میان 30 روستا با استفاده از روش تخمین شخصی به عنوان نمونه موردی تحقیق برگزیده شده اند. با توجه به هدف پژوهش، از بین خانوارهای روستاهای نمونه، 348 خانوار به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار استنباطی (آزمون کندال تائوبی و آزمون رگرسیون چند متغیره) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که aبر اساس آزمون کندال تائوبی رابطه معناداری بین جریان های فضایی و تحولات فضایی با ضریب همبستگی 594/0 وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد 9/58 درصد تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی مورد مطالعه به وسیله جریان های فضایی تبیین می گردد. جریان های سرمایه و افراد با ضریب Beta، 508/0 و 412/0 بیشترین تاثیر را در تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی مورد مطالعه داشته است. تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی نیز در همه ابعاد یکسان نیست به طوری که تحولات بیشتر در بعد کالبدی-زیربنایی و بخش های غیر تولیدی روستاهای پیرامونی شهر زاهدان عنیت دارد. در نهایت در ناحیه مورد مطالعه به دلایل ساختاری و عملکردی پیوند ناقص بین شهر زاهدان و روستاهای پیرامونی شکل گرفته است که باعث عدم تحقق توسعه در سطح منطقه شده است.
واکاوی دگردیسی نقش غالب اقتصادی در روستاهای پیرامون کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش غالب اقتصادی سکونتگاه های روستایی با توجه به جایگاه آن ها در نظام تولیدی کشور همواره از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. این نقش با توجه به شرایط محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حاکم بر آن دستخوش تغییراتی می گردد. در این میان روستاهای نزدیک به شهرها به ویژه کلانشهرها، با توجه به روابط فضایی میان این دو و متأثر از شهر اصلی، بیش از سایر روستاها در معرض این تغییر و دگرگونی واقع می شوند. پژوهش حاضر باهدف شناسایی فرایند دگردیسی روستاهای دهستان کرارج که در پیرامون کلانشهر اصفهان قرار دارند و عوامل به وجود آورنده این دگردیسی انجام شده است و در پی یافتن پاسخی روشن برای این سؤال است که "دگردیسی نقش غالب اقتصادی روستاهای پیرامون کلانشهر اصفهان متأثر از چه عواملی و در چه فرایندی بوده است" و "متأثر از این عوامل، این روستاها با چه پیام دهایی روبه رو شده اند؟". این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی است و با استفاده از روش کیفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 50 نفر از افراد مطلع انجام گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عواملی همچون "محدودیت منابع زیست محیطی"، "نزدیکی به عوارض اصلی طبیعی و مصنوع محدوده" و "مالکیت متفاوت آب و زمین" و با توجه به شرایط زمینه ای شامل "تحولات فرهنگی-اجتماعی روستا" و "تحولات ارزش اقتصادی زمین" و همچنین شرایط مداخله گری همچون "عدم حمایت سازمان های تصمیم ساز و تصمیم گیر" و "ضعف و ناکارآمدی در تدوین و نظارت قوانین مربوط به کاربری اراضی" منجر به "دگردیسی نقش غالب اقتصادی روستاهای هدف مطالعه" شده که در نهایت پیامدهایی همچون "تغییر چهره نظام کالبدی و فضایی"، "تغییر طبقات اقتصادی ساکنان" و نیز "تغییر هویت فرهنگی- اجتماعی" روستاها را در پی داشته است.
تحلیل ابعاد پایداری روستاهای پیرامونی مناطق ویژه اقتصادی (مورد: منطقه ویژه اقتصادی رامشار سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مناطق ویژه اقتصادی، نقش و جایگاه ویژه ای در توسعه پایدار منطقه ای دارند. به طوری که با توجه به آمارها و ارقام در داخل و خارج از کشور این مناطق در توسعه پایدار و در قالب شاخص های مختلفی تأثیر بسزایی دارند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، تحلیل ابعاد پایداری روستاهای پیرامونی مناطق ویژه اقتصادی رامشار سیستان می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، پیمایشی است. داده های موردنیاز تحقیق به روش اسنادی - میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS و مدل Fuzzy BWM بهره گرفته شد. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد، ارتباط بین منطقه ویژه اقتصادی رامشار و ابعاد توسعه پایدار (اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی)، معنادار و مثبت است. نتایج مدل FBWM نشان داد، در بین ابعاد مطرح شده، بعد اقتصادی با وزن 351/0 بالاترین وزن را به خود اختصاص داده اند. درنهایت نتایج تحلیل فضایی روستاهای پیرامون منطقه ویژه رامشار نشان داد، روستاهای(سکوهه با مقدار تجمیع کلی 612/3، دوست محمد حاجی با مقدار تجمیع کلی 564/3، سعید خان با مقدار تجمیع کلی 556/3)، رتبه های اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند.
بررسی و تحلیل نقش شهر کنارک در توسعه روستاهای پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل نقش شهر ساحلی کنارک در توسعه روستاهای پیرامونی آن می پردازد. این پژوهش از نظر هدف «کاربردی» و از نظر شیوه اجرا «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری پژوهش 20 روستای حوزه پیرامونی کنارک با جمعیت بالای 10000 نفر بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر محاسبه شده است. ابزار گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است. جهت جمع آوری داده های میدانی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که به صورت تصادفی ساده در بین پاسخگویان توزیع شده است. داده های مورد نیاز در قالب 4 شاخص و 24 زیرشاخص جمع آوری گردید. جهت تحلیل یافته های استنباطی از آزمون تی تک نمونه ای، رگرسیون چند متغیره و آزمون تحلیل مسیر و جهت تعیین سطح توسعه یافتگی روستاهای پیرامونی شهر کنارک از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی و مدل تاپسیس فازی استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که شاخص اقتصادی با میانگین 910/2 پایین تر از حد مطلوب و شاخص فرهنگی با میانگین 233/3، شاخص اجتماعی با میانگین 059/3 و شاخص زیربنایی و ارتباطی با میانگین 071/3 بالاتر از حد مطلوب قرار دارند. نتایج تحلیل مسیر بیانگر آن است که شاخص اقتصادی با اثر کلی 742/0 و شاخص زیربنایی- ارتباطی با اثر کلی 621/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر توسعه روستاهای پیرامونی داشته و شاخص فرهنگی با اثر کلی 199/0 کم ترین تأثیر را داشته است همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد، بر اساس سطح معنادری به دست آمده (000/0 Sig=)، بین کارکردهای شهر ساحلی کنارک و توسعه روستاهای پیرامونی آن رابطه معنی داری برقرار است. به عبارتی می توان چنین بیان کرد که اثرات شهر ساحلی کنارک بر توسعه روستایی چشمگیر است. لذا پیشنهاد می گردد با گسترش و رونق گردشگری ساحلی در این خطه علاوه بر افزایش اشتغال در شهر کنارک و روستاهای اطراف به بهبود زیرساخت های روستاهای این ناحیه نیز کمک کرد.
الحاق شهری سکونتگاه های روستایی پیرامون شهر زنجان؛ مورد: روستاهای سایان و گاوازنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرچه در سالهای اخیر آنچه که به ادغام یا الحاق شهری شهرت یافته، کم و بیش توسط کارشناسان شهری مورد اشاره قرارگرفته است، اما کوشش چندانی در سنجش دامنه یا هدایت دگرگونیهای برآمده از این فرایند در گذر زمان به انجام نرسیده است. بر مبنای اطلاعات و داده های پراکنده موجود، این پدیده طی یکی- دو دهه اخیر، در غیاب برنامه های متناسب شهری و به صورتی عمدتاً خودجوش، زمینه ساز الحاق و ادغام بسیاری از سکونتگاههای روستایی در کانونهای شهری به ویژه کلانشهرهای کشور شده است. این مقاله کوشش دارد تا ابعاد مختلف پدیده ادغام یا الحاق شهری و پدیده های وابسته به آن- پدیده های خزش و خورندگی شهری- را با نگاهی به رشد بی رویه شهر زنجان و ادغام دو نمونه سکونتگاه های پیرامونی آن، مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که تحولات سکونتگاه های روستایی ناشی از الحاق، عمدتاً موجب بروز مسائل متعددی در روستاهای مورد مطالعه شده است. گرچه روستاهای پیرامونی در فرایند الحاق به صورت کانونهای جمعیت پذیر در آمده اند، اما این افزایش جمعیت نه به سبب رشد طبیعی، بلکه به علت تصمیم سازیهای اداری- دولتی و گسترش بی رویه محدوده شهر و بروز پدیده های خزش و خورندگی بوده است. واقعیت این است که روند الحاق سکونتگاه های روستایی پیرامون زنجان، نه تنها موجب حل مسایل و مشکلات پیشین این روستاها نشده است، بلکه پیامدهای متعددی نظیر افزایش جمعیت به واسطه ورود مهاجران روستایی و شهری و به دنبال آن پیدایش حاشیه نشینی، تغییرکاربری اراضی کشاورزی به مسکونی و خدماتی، آلودگی و مسائل زیست محیطی سکونتگاههای ملحق شده به شهر و... را فراروی روستاهای سایان و گاوازنگ و همچنین شهر زنجان قرار داده است.
پیوندهای کلانشهری و تحولات کالبدی- فضایی روستاهای پیرامون، مطالعه موردی: دهستان محمدآباد کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵۰
۱۲۰-۱۰۱
حوزه های تخصصی:
روابط و تعاملات گسترده و متنوع روستایی – شهری به شکل جریان جمعیت، کالا، سرمایه، اطلاعات، نوآوری و عقاید اثرات مهمی بر سکونتگاه های انسانی می گذارد. بسیاری از تحولاتی که در شهرها و روستاها پدید می آید، نتیجه میزان و چگونگی این تعاملاتی است که بین این فضاها وجود دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی عوامل و مکانیزم های تأثیر گذار بر پیوندهای روستایی – شهری میان کلانشهر کرج و روستاهای پیرامونی و تأثیر این پیوندها بر فضای روستایی در چارچوب رویکرد شبکه منطقه ای است. جامعه آماری پژوهش را 11 روستای دهستان محمدآباد تشکیل می دهند که از این میان شش روستا با استفاده از روش تخمینی به عنوان نمونه موردی تحقیق برگزیده شده اند. همچنین با توجه به هدف تحقیق، از بین خانوارهای روستاهای منتخب، 342 خانوار به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردیده اند. نمونه های تحقیق (اعم از روستا و خانوار) به ترتیب با استفاده از روش های نمونه گیری فاصله ای و تصادفی انتخاب شده اند. جمع آوری اطلاعات در این مقاله بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. در بررسی های میدانی با استفاده از فنون پرسشگری و مشاهده و ابزاری همچون پرسشنامه و کارت مشاهده داده ها و اطلاعات مورد نیاز گرد آوری گردیده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از آمار توصیفی و استنباطی، تکنیک TOPSIS و ابزار نرم افزاری SPSS بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که جریانات فضایی به ویژه جریان سرمایه و مردم (جمعیت) که زمینه تعاملات روستایی – شهر قدرتمندی را در ناحیه مورد مطالعه فراهم نموده، تحول کالبد - فضایی (نظام کاربری اراضی، مسکن و ...) در این ناحیه را نیز در پی داشته است. ولی این تحولات در همه ابعاد و همه روستاهای ناحیه مثبت نبوده و تحولات منفی را نیز (نظیر تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی، گسترش الگوی مسکن شهری) در پی داشته است. در واقع، عدم وجود برنامه ریزی توسعه فضایی برای نظم دهی به چگونگی روابط و پیوندها و به دنبال آن کم توجهی به نقش شهر کرج و روستاهای پیرامونی، موجب شده تا نتوانیم جریانات و عوامل شکل دهنده و تأثیر گذار بر این پیوندها را طوری هدایت کنیم که زمینه ساز توسعه در این ناحیه باشد.
تحلیل چالش ها و راهبردهای توسعه گردشگری نواحی روستایی، مورد پژوهی: روستاهای پیرامون سد داریان در شهرستان پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
205 - 220
حوزه های تخصصی:
گردشگری از کلان پیشران های توسعه روستایی محسوب می شود که نیازمند برنامه ریزی اساسی دارد. برای بالفعل نمودن گردشگری روستایی، بایستی متناسب با هر منطقه، موانع پیش رو را شناسایی و در راستای آنها نیز راهکارهای مناسبی را اتخاذ نمود؛ نواحی روستایی پیرامون سد داریان در شهرستان پاوه به عنوان یکی از مناطق گردشگری شناخته می شود که علاوه بر ظرفیت های طبیعی، به واسطه ایجاد سد و دریاچه داریان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف این تحقیق شناخت و تحلیل چالش ها و راهبردهای توسعه گردشگری در نواحی روستایی پیرامون سد داریان است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت گردآوری داده ها، پیمایشی مبتنی بر ابزار پرسش نامه و تکنیک مصاحبه است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان سه روستای پیرامون سد شامل هجیج ، داریان و ورا تشکیل داده اند. جمعیت آنها برابر با 1298 نفر بوده و بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 296 نفر محاسبه شد. روایی پرسش نامه از طریق جامعه نخبگان تایید و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ با ضریب 79/0 تایید شد. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای تایید نمود که تغییرات گردشگری در روستاها با ایجاد سد در سطح معناداری کمتر از 05/0 و میانگین 79/2 قرار داشته است که نشانگر وضعیت نامناسب و عدم تاثیرگذاری سد در توسعه گردشگری روستاها است. علاوه بر این نتیجه نشان داد که مردم محلی بیش از 21 چالش را در زمینه توسعه گردشگری روستایی اشاره نموده اند که با استفاده از تحلیل عاملی در پنج چالش شامل زیرساختی(820/31 درصد)، مدیریتی(314/21 درصد)، آموزشی و حمایتی(832/18 درصد)، مالی(399/7 درصد) و محیطی(241/5 درصد) دسته بندی شده اند. مهمترین راهبردهای توسعه گردشگری در راستای رفع چالش ها نیز شامل توسعه خدمات و زیرساخت(608/31 درصد)، سرمایه گذاری و رونق فعالیت های اقتصادی(033/27 درصد) و فعالیت های فرهنگی و رسانه ای(925/8 درصد) شناخته شد.
تبیین اثرات شهرک های صنعتی بر کیفیت زندگی شاغلان روستایی شهرک ها (مورد: شهرک صنعتی شریف، شهرستان ابهر، استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
ایجاد شهرک ها و نواحی صنعتی یکی از رویکردهای رایج صنعتی سازی در کشورها بوده که در جهت دگرگونی تکنولوژیک و در راستای بهبود کیفیت زندگی بویژه در نواحی روستایی مطرح گردیده که در نهایت شکوفایی و توسعه روستا و کل کشور را به همراه داشته است. پژوهش حاضر در جهت بررسی نقش شهرک صنعتی شریف بر کیفیت زندگی شاغلان روستایی در شهرک صنعتی شریف شهرستان ابهر (بخش مرکزی، دهستان حومه) بوده است، که در این راستا روش پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی بوده که در این راستا 7 شاخص آموزش، مشارکت، وضعیت مسکن، وضعیت الگوی مصرف، امنیت شغلی، تعلق اجتماعی و بیمه و تامین اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفت که در این میان برای تعیین پایایی پرسشنامه از آزمون الفای کرونباخ در نرم افزار Spss استفاده شد که پایایی پرسشنامه برابر با 926/ بوده که در حقیقت موید پایایی بالای پرسشنامه بوده است، جامعه آماری شامل شاغلان روستاهای نمونه در شهرک صنعتی شریف بوده است و تعداد نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 219 نفر شاغل بوده که با توجه به عدم دسترسی به تمامی افراد نمونه 50 درصد از شاغلان که برابر با 109 شاغل روستایی بوده، مورد ارزیابی قرار گرفتند و در ادامه برای تحلیل داده ها از نرم افزار Spss و آزمون Paired- Samples t- test برای ارزیابی کیفیت شاخص های مذکور در دو مقطع قبل و بعد اشتغال در شهرک صنعتی استفاده گردید که نتایج بیانگر ارتقاء و مطلوبیت شاخص های کیفیت زندگی شاغلان در تاثیر پذیری از شهرک صنعتی شریف بوده است.