فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۲۱ تا ۶٬۶۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده هرچند نسبتِ جمعیت عشایر، کمتر از جمعیت شهر و روستا است؛ لیکن جامعه عشایری ایران به عنوان یک واقعیت اجتماعی اقتصادی، بخشی از ساختار تاریخی سیاسی و فرهنگی و عضو فعال از پیکره جامعه ملی است و نقش آن به ویژه در تأمین مواد پروتئینی و سایر فرآورده های لبنی قابل توجه است. در سده اخیر تحولات وسیعی به لحاظ اسکان و تداوم کوچ، به تبعیت از سیاست ها و رویکردهای مختلف برای این جامعه ایجادشده و موافقان و مخالفانی را با استدلال های متفاوت داشته است. بااین وجود بررسی و مطالعه علمی در خصوص شرایط این جوامع، تصمیم گیری و برنامه ریزی را در جهت توسعه پایدار آسان تر می نماید. در پژوهش حاضر که از نوع مطالعات توصیفی – تحلیلی است، سعی گردید به بررسی و مقایسه شاخص های اقتصادی و اجتماعی در دو گروه جامعه اسکان یافته و اسکان نیافته عشایری پرداخته شود. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. حجم نمونه از روش کوکران محاسبه (260 نمونه) و روش نمونه گیری از نوع تصادفی بوده است. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل فراوانی، درصد و آزمون یومان ویتنی در محیط نرم افزاری SPSS تجزیه وتحلیل شده است. یافته های تحقیق بیانگر تفاوت قابل توجه بین دو گروه در شاخص های اجتماعی مانند مشارکت، آموزش، امنیت اجتماعی، بهداشت و درمان است؛ بااین وجود به لحاظ شاخص های اقتصادی ازجمله درآمد، مالکیت، اشتغال، میزان تولید و... تقریباً مشابه همدیگر هستند و تفاوت قابل ملاحظه ای بین دو گروه اسکان یافته و اسکان نیافته وجود ندارد
تحلیل نابرابری های اقتصادی – اجتماعی توسعه در نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال 1990 در گزارش برنامه عمران ملل متحد، شاخص مرکب توسعه انسانی موسوم به HDI توسط کارشناسان آن سازمان مطرح شد. این شاخص از ترکیب شاخص های امید به زندگی، باسوادی و درآمد سرانه به دست می آید و در محاسبه آن از حداقل، حداکثر و نسبت بین آنها استفاده می شود. در مقاله حاضر شاخص توسعه انسانی مناطق روستایی استان های ایران در دو مقطع 1384 و 1394 به دو روش سازمان ملل و منطق فازی محاسبه و نتایج حاصله مورد ارزیابی و مقایسه قرار می گیرد . بر اساس شاخص توسعه انسانی محاسباتی در هر دو مقطع 1384 و 1394 استان هایی نظیر تهران، گیلان، اصفهان و فارس بهترین رتبه ها و استان هایی نظیرکهگیلویه و بویراحمد، کردستان و سیستان و بلوچستان بدترین رتبه ها را با استفاده از هر دو روش داشته است. رتبه بندی مؤلفه های تشکیل دهنده شاخص توسعه انسانی نیز موید نتایج حاصله است. به دلیل اینکه در روش دوم فازی مقدار ماکسیمم و مینیمم شاخص ها بر اساس اطلاعات استان ها جمع آوری شده ، رتبه شاخص توسعه انسانی محاسباتی بر اساس روش فازی نسبت به روش سازمان ملل واقع بینانه تر به نظر می رسد. همچنین علی رغم تحولات صورت گرفته پس از یک دهه در روستاها، هنوز این شاخص مطلوب نیست ولی در مقایسه با سال 1384 بهبود یافته است، به طوری که استان سیستان و بلوچستان با حدود 15 درصد بیشترین و استان تهران با حدود 3 درصد کمترین نرخ رشد را در شاخص توسعه انسانی داشته که به وضوح حکایت از کمتر شدن اختلاف توسعه ای بین مناطق دارد. به علاوه نتایج نشان می دهد که مناطق روستایی استان های مرزی کشور دارای توسعه انسانی به مراتب پایین تری نسبت به استان های مرکزی کشور هستند. بنابراین توجه به مناطق روستایی مرزی در برنامه ریزی های کلان منطقه ای ضروری است.
آینده نگاری مدیریت حریم پایتخت به روش سناریونگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
45 - 66
حوزههای تخصصی:
در عصر کنونی، با وجود نامعلومی ها، عدم قطعیت ها و پیچیدگی های فراوانی که بیش تر از سوی محیط های بیرونی و خارج از کنترل سیستم برنامه ریزی و نیز فضاهای ملی وفراملی اعمال می شود، شیوه های سنتی و مرسوم مدیریت و برنامه ریزی توسعه فضایی شهری و منطقه ای کارآیی خود را در مواجهه با شرایط پیش بینی نشده و غیرخطی از دست داده اند. با گذشت حدود نیم قرن از تصویب نخستین طرح توسعه شهری و تهیه برنامه های متعدد، نتایج ارزیابی های مختلف گویای ناکارآمدی و تحقق پذیری پایین طرح های توسعه شهری و منطقه ای در ایران است. مروری بر روش شناسی برنامه ها و طرح های تهیه شده در ایران در برخورد با آینده نشان می دهد که اکثر این طرح ها، با دیدگاهی اثبات گرایانه، آینده را در قالب مدل های کمی در تداوم روندهای گذشته تا به حال در نظر گرفته و در خوش بینانه ترین حالت به ارائه سناریوهای متعدد در خصوص آینده های محتمل پرداخته اند. ناکارآمدی رویکردهای مرسوم، دستورکار مقاله را به اندیشه و کاربست شیوه های جدید و منعطف تفکر و پژوهشِ آینده و تلفیق آن در مطالعه مدیریت حریم پایتخت معطوف ساخته است. منظور از حریم پایتخت گستره حدود 6000 کیلومترمربعی مدنظر مصوبه طرح جامع شورای عالی شهرسازی و معماری است که امروزه، ناشی از حضور کنش گران متعدد، به یکی از اصلی ترین پیچیدگی ها و عدم قطعیت های این کلانشهر بدل شده است. در این رابطه از روش شناسی آینده نگاری به شیوه ی سناریونگاری مبتنی بر رویکرد کارگاه های آینده نگاری مشارکتی بهره گیری شده است. در نهایت نیز تصویر آتی ناشی از وقوع هر یک از سناریو ترسیم شده است. با این خردمایه که بستر مناسبی برای تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های پابرجای آتی فراهم آید.
تحلیل ساختار فضاهای شهری مطلوب زنان با تأکید بر امنیت در شهر ایرانی – اسلامی (مطالعه موردی: محله مهدی القدم ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
629 - 644
حوزههای تخصصی:
امنیت به عنوان نی ازی اساس ی در اجتماع ات ان سانی، جایگ اه خاص ی دارد. در این بین، زنان ب ه واس طه خ صوصیات بیولوژیک، مسئولیت ها و نگاه متفاوت، در مقایسه با مردان ارتباط متمایزی با فضا برق رار می کنند. آن ان به تسهیلات خاصی از فضا نیازمند هستند تا اطمینانشان از حضور امن در فضاهای شهری افزایش یابد. ایمن سازی فضاهای شهری یکی از ضروریات اساسی شهرسازی، به ویژه شهرسازی ایرانی–اسلامی است. پژوهش حاضر در پی تحلیل ساختار فضای شهری محله مهدی القدم، از محلات قدیمی شهر ارومیه با هدف سنجش شاخصه های شهر ایرانی-اسلامی و تعیین میزان مطلوبیت ساختار فضاهای شهری این محله در رابطه با نیازهای امنیتی زنان بوده است. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی، پیمایشی و با استفاده از نرم افزار Spss و Gis است. به منظور درک بهتر و سنجش میانگین شاخص های فضای شهری مناسب زنان، به ویژه شاخص امنیت، محله مهدی القدم به 2 بخش تقسیم شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 239 نمونه انتخاب شد که برای بخش 1 و بخش 2 به ترتیب 119 و 120 نمونه است. در این پژوهش به منظور دست یابی به قضاوتی صحیح از 9 شاخص استفاده و این شاخص ها در دو بخش محله از طریق آزمون های T تک نمونه ای و T زوجی تحلیل شد. نتایج نشان می دهد بین شاخص های انتخابی و شاخص امنیت در دو بخش محله، به جز 2 مورد، 99 درصد رابطه معنادار وجود دارد. مقایسه میانگین شاخص ها نشان می دهد که بخش 2 محله از نظر فضاهای شهری مطلوب زنان در سطح مناسب تری در مقایسه با بخش 1 محله قرار دارد.
تحلیل نابرابری فضایی شاخص های توسعه در نواحی روستایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی، از نخستین گام ها در فرایند برنامه ریزی توسعه نواحی به شمار می رود. به همین منظور هدف از این پژوهش، سنجش و تعیین سطوح توسعه یافتگی دهستان های استان اردبیل بوده است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری 63 دهستان استان اردبیل بوده است. داده ها از فرهنگ آبادی های 1390 در قالب 42 متغیر استخراج شده است. دهستان های استان با استفاده از روش های ویکور، تاکسونومی عددی، SAW و در نهایت با روش کپ لند رتبه بندی و درجه توسعه یافتگی آنها تعیین و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که ضریب توسعه یافتگی بین دهستان های استان اردبیل متفاوت بوده و دارای اختلاف و نابرابری است؛ به طوری که از مجموع 63 دهستان این استان، 12 دهستان در سطح توسعه یافته، 13 دهستان نسبتاً توسعه یافته، 21 دهستان در حال توسعه و 16 دهستان در سطح محروم از توسعه قرار دارد.
تبیین الگو و تحلیل نحوه توزیع خدمات شهری در شهرهای نفت خیز (مطالعه موردی: آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1295 - 1318
حوزههای تخصصی:
توزیع نامناسب و نابرابر خدمات در شهرها به علت جاماندن توسعه شهر از رشد شهر در حال حاضر یکی از چالش های مدیریت شهری در پاسخ گویی به شهروندان است. در این میان شهرهای صنعتی دارای ویژگی های خاصی از جمله تمرکز فعالیت های صنعتی، مسائل زیست محیطی، و از همه مهم تر دوگانگی فضایی اند. به همین دلیل، توجه به پایداری توسعه شهرهای نفتی به ویژه از لحاظ کالبدی و خدماتی ضروری است. تحقیق حاضر (در سال 1396) با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تبیین الگوی توزیع خدمات شهری در محلات شهر آبادان و بررسی نقش صنعت نفت در این زمینه انجام شده است. بنابراین، این پژوهش با گردآوری اطلاعات اسنادی و میدانی (توزیع پرسش نامه) و به کارگیری شاخص های خدماتی و اجتماعی- اقتصادی و بهره گیری از مدل های تخمین تراکم کرنل، اندازه گیری توزیع جغرافیایی، میانگین فاصله نزدیک ترین همسایه، موران، OLS، و همچنین آزمون های T.Test دونمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزازهای Arc GIS و SPSS انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت، قوی، و معنی دار بین توسعه اقتصادی و اجتماعی با توسعه خدمات شهری در شهر آبادان است؛ به طوری که وجود محلات برنامه ریزی شده وابسته صنعت نفت، که هم به لحاظ اقتصادی و اجتماعی مترقی ترند هم به لحاظ کالبدی و خدماتی برنامه ریزی شده ترند و نیز وجود محلات حاشیه ای به ویژه در نواحی شرقی شهر آبادان که هم به لحاظ اجتماعی و اقتصادی ضعیف و آسیب پذیر ند هم به لحاظ توسعه کالبدی کمتر مورد توجه مدیریت شهری بوده اند به جدایی گزینی و دوگانگی فضایی در شهر آبادان منجر شده است.
آینده پژوهی راهبردی کلانشهر اصفهان (بر مبنای آنالیز چالش ها با مدل علت و معلولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم وجود نگاه آینده پژوهانه در نظام توسعه شهری از عوامل عمده ضعف نظام برنامه ریزی شهری در نظر گرفته شده است، از این رو ضروری است تا آینده را در چارچوب مدل های آینده پژوهی و با رویکرد برنامه ریزی شهری قابل فهم کرده تا از چالش های پیش رو با حداقل آسیب عبور نمائیم. این پژوهش، با هدف آینده پژوهی در برنامه ریزی و مدیریت شهری با رویکرد شناخت چالش های آین ده در ح وزه برنامه ریزی شهری کلانشهر اصفهان و شناخت راهبردهای اجرایی به منظور کاهش چالش ها از دیدگاه متخصصان و مدیران اجرایی نگاشته شده است. در این تحقیق در گام اول با استفاده از نظر خبرگان و کارشناسان اجرایی حوزه مدیریت شهری و مدل دلفی، تعداد 16 عامل به عنوان چالش های کلیدی شهر اصفهان در آینده تبیین گردید. درگام دوم از روش دیمتل به منظور تجزیه وتحلیل و رتبه بندی عوامل علی و معلولی استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل علی و معلولی دیمتل نشان می دهد که عدم مدیریت یکپارچه و کارآمد شهری، الحاقات به شهر اصفهان و تراکم فروشی شهرداری اصلی ترین و تاثیرگذارترین عوامل در ایجاد بحران های آینده شهر اصفهان هستند و در نهایت با استفاده از نظر خبرگان و استفاده از مدل دلفی کارآمدترین راهکارها با توجه به معضلات مطرح شده تعیین و با استفاده از مدل آنتروپی شانون رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد که مهمترین راهبردهای برون رفت از معضلات کلانشهر اصفهان برنامه ریزی و دیدگاه یکپارچه به مسائل شهری و استقرار مدیریت یکپارچه شهری، تهیه و تدوین طرح جامع شهری با رویکرد های نوین و برنامه ریزی با مشارکت مردم ( مردم برای مردم) است.
مکان یابی کتابخانه های عمومی شهر تهران به منظور بهبود دسترسی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک هدف اصلی تمام برنامه ریزی ها رسیدن به تعادل منطقه ای، توزیع مناسب فعالیت ها و استفاده حداکثر از قابلیت های محیطی در فرآیند توسعه مناطق می باشد، حال آنکه تمرکز شدید جمعیت و فعالیت ها در یک یا چند نقطه جغرافیایی از مشخصه های بارز اکثر شهرها در بسیاری کشورهای جهان از جمله کشور ایران است، بنابراین می توان گفت ریشه اصلی این مشکلات عمدتاً ناشی از تنظیم برنامه ریزی توسعه با نگرش صرف اقتصادی و بدون توجه به بازتابهای اجتماعی و منطقه ای آن می باشد. بر این اساس در این پژوهش به مکان یابی کتابخانه های عمومی شهر تهران به منظور بهبود دسترسی شهروندان، پرداخته شده است. روش پژوهش کاربردی-توسعه ای بوده، که با استفاده از ابزارهای اسنادی، تحلیلی، بازدیدهای میدانی و نقشه های موجود طرح های تفصیلی و جامع صورت گرفته است. جهت تحلیل داده ها از مدل میانگین نزدیکترین همسایه، منطق فازی و مدل تحلیل شبکه [1]</sup></sup> که مدل های مناسبی جهت مکان یابی کاربری ها می باشند، با کمک نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی، سوپر دسیژن [2]</sup></sup> و ادریسی [3]</sup></sup> استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد دسترسی به کتابخانه های عمومی در سطح شهر تهران در وضعیت موجود مناسب نمی باشند، و دارای الگویی تصادفی می باشد، به منظور بهبود کارایی این مراکز باید به ایجاد مراکز جدید پرداخت.<br clear="all" /><br title="" />
آمایش مناطق مرزی، با تأکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمایش مناطق مرزی در ایران، به دلیل وجود مرزهای طولانی و قرارگیری بیش از نیمی از استان های کشور در مرزهای بین المللی با کشورهای همجوار، از جایگاه ویژه ای در نظام برنامه ریزی کشور برخوردار است. بنابراین، هدف این مقاله، ضمن تبیین جایگاه آمایش مناطق مرزی در نظام برنامه ریزی کشور؛ شناخت عناصر و مؤلفه آن، چگونگی ارتباط این عناصر با دیگر عناصر نظام برنامه ریزی کشور و شناخت اهمیت و ضرورت پرداختن به آمایش مناطق مرزی است. نتیجه گیری مطالعات این مقاله نشان می دهد که توسعه و امنیت در مناطق مرزی، لازم و ملزوم یکدیگر است. همچنین، شدت عدم تعادل منطقه ای میان مناطق مرزی و مناطق داخلی در ایران بر توسعه ملی تاثیرگذار است. به عبارت دیگر، اگر چه توسعه نیافتگی در مناطق مرزی که منجر به ناامنی می شود، اثرات خود را بر توسعه نیافتگی و ناامنی در کل کشور می گذارد. اما موانع ذهنی و عینی زیادی تاکنون باعث شده است این گونه تاثیرات منفی ادامه داشته باشد. آمایش مناطق مرزی سعی دارد این موانع را بردارد و با ارایه یک نوع برنامه ریزی فضایی- راهبردی، توسعه یکپارچه و پایداری ملی را تحقق بخشد.
تبیین محرک های کلیدی مؤثر بر استقرار شهر هوشمند مبتنی بر فناوری اینترنت اشیا (مورد مطالعه: کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
232 - 248
حوزههای تخصصی:
مقدمه افزایش جمعیت در مراکز شهری مستلزم ارائه خدمات و زیرساخت های کافی برای پاسخ گویی به نیازهای ساکنان شهر است. همچنین، این ازدحام شهرهای پرجمعیت را از نظر حکمرانی، رشد اقتصادی، پایداری محیط زیست، کیفیت زندگی، حمل ونقل، برق، مصرف آب و سایر مسائل با مشکلاتی مواجه می کند. شهرهای هوشمند معمولاً با تکیه بر زیرساخت های پیشرفته و فناوری های اطلاعات و ارتباطات مدرن ایجاد می شوند و اینترنت اشیا با اتصال دستگاه های هوشمند و استفاده از تجزیه وتحلیل داده های بزرگ راه حل های هوشمندی را برای شهرهای آینده ارائه می دهد، به گونه ای که مدیریت شهر و شهروندان به انبوهی از اطلاعات در زمان واقعی در مورد محیط شهری دسترسی پیدا می کنند و بر اساس آن تصمیمات، اقدامات و برنامه های آینده را رقم می زنند. شهر مشهد با توجه به موقعیت و توان جذب جمعیت حال و آینده آن، نیازمند همگام و همسو شدن با تحولات مدرن به منظور استفاده بهینه از منابع و امکانات و همچنین، ایجاد بسترهای لازم به منظور پاسخ گویی به نیاز آیندگان است. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا بتواند با شناسایی عوامل و پیشران های کلیدی به منظور دستیابی شهر مشهد به الگوی شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در آینده گام بردارد. بنابراین، سؤال پژوهش حاضر عبارت است از: محرک های کلیدی اثرگذار بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در کلان شهر مشهد در آینده (افق1412) کدام است؟ مواد و روش در مطالعه حاضر روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام کار، آمیخته ای از توصیفی تحلیلی و در تبیین ساختار به صورت رویکرد آینده پژوهی انجام گرفته و بر این اساس، مهم ترین عوامل مؤثر بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در شهر مشهد مورد بررسی قرارگرفته است. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی (منابع کتابخانه ای، مجله های علمی) و میدانی (با استفاده از ابزار پرسشنامه) بوده است. در این تحقیق، جامعه آماری در تحقیق حاضر شامل 25 نفر از کارشناسان، خبرگان و صاحب نظران شهری در دسترس متشکل از مدیران شهری (شهرداران مناطق، معاونان، رؤسای سازمان ها و مدیران حوزه های شهری و به ویژه فاوای شهرداری)، اعضای شورای اسلامی شهر (به ویژه مرکز پژوهش های شورای اسلامی شهر مشهد)، کارشناسان عمرانی در فرمانداری شهرستان مشهد و دفتر امور شهری و شوراهای استانداری خراسان رضوی، اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی، اساتید دانشگاه های فردوسی مشهد، آزاد اسلامی واحد مشهد، پیام نور و مؤسسه های آموزش عالی غیرانتفاعی واقع در مشهد و متخصصان حوزه شهری هستند. در پژوهش حاضر ابتدا برای شناسایی عوامل کلیدی مصاحبه های ساختاریافته با تعدادی از صاحب نظران حوزه های برنامه ریزی و فناوری اطلاعات شهری با استفاده از روش دلفی به عمل آمد و سپس، در ادامه با تجمیع عوامل حاصل از مصاحبه و اسناد مورد مطالعه در پیشینه تحقیق روایی و پایایی متغیرها توسط متخصصان امر تأیید شد و درنهایت، عوامل در قالب پرسشنامه آینده پژوهی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای، مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در شهر مشهد شناسایی شد و در ادامه، با استفاده از روش کمی آینده پژوهی و استفاده از نرم افزار Micmac به میزان تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری عوامل شناسایی شده اقدام شد. بنابراین، یافته های تحقیق نشان می دهد از بین عوامل کلیدی 26 گانه اثرگذار بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا، پس از بررسی شاخص ها و استخراج عوامل کلیدی تأثیرگذار (مستقیم و غیرمستقیم)، 7 پیشران کلیدی سیاست گذاری های بخش دولتی در بخش فناوری اطلاعات، ارتقای سطح سواد اطلاعاتی و توانمندی های علمی شهروندان، سرمایه گذاری در زیرساخت های توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات، بسترسازی برای ارتقای مشارکت شهروندان در توسعه شهری، آگاه سازی شهروندان و مسئولان از فواید و مزایای جایگزینی امکانات هوشمند با بهره گیری از دانش جمعی و فرهنگ سازی، ایجاد و تقویت زیرساخت های پیشرفته مبتنی بر شهر هوشمند و استفاده گسترده از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) دارای بیشترین اثرگذاری را بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در شهر مشهد داشته اند. نتیجه گیری در یک جمع بندی از نتایج پژوهش می توان اشاره کرد سیاست گذاری های بخش دولتی در بخش فناوری اطلاعات می تواند اثرات قابل توجهی در زمینه استقرار شهر هوشمند مبتنی بر فناوری اینترنت اشیاء در افق برنامه ریزی کوتاه مدت ده ساله داشته باشد. علاوه بر این ارتقاء سطح سواد اطلاعاتی و توانمندی های علمی شهروندان هم می تواند بستری مناسب جهت این امر در شهر مشهد فراهم کند، چراکه بهره مندی از دانش و اطلاعات مرتبط از زمینه های اصلی به کارگیری علم و روندی جدید در یک جامعه است. همچنین سرمایه گذاری در زیرساخت های توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات از اهمیت ویژه ای برخوردار است و با تمرکز هرچه بیشتر سرمایه در این حوزه زمینه شکل گیری هرچه بیشتر و بهتر شهر هوشمند با در نظر داشتن فناوری اینترنت اشیا فراهم خواهد شد. باید توجه داشت استفاده از یک پدیده جدید نیازمند آگاهی است. بنابراین، آگاه سازی شهروندان و مسئولان از فواید و مزایای جایگزینی امکانات هوشمند با بهره گیری از دانش جمعی و فرهنگ سازی حائز اهمیت است. به علاوه باید توجه داشت با ایجاد و تقویت زیرساخت های پیشرفته مبتنی بر شهر هوشمند می توان در راستای تحقق آن گام برداشت تا درنهایت با استفاده گسترده از فناوری اطلاعات و ارتباطات به اهداف غایی دست یافت.
سنجش اثرات همگرایی نیروهای مذهب و اقتصاد در شکل و فرم منطقه ثامن شهر مشهد در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۲
87 - 101
حوزههای تخصصی:
وجود بارگاه حضرت رضا)ع( در شهر مشهد، مهمترین عامل جذب جمعیت و رونق فعالیت ها در ناحیه کنونی شهر مشهد است و تأثیر منحصر به فردی بر کمیت و کیفیت توسعه فیزیکی شهر مشهد داشته است. این عامل حائز اهمیت، نه تنها باعث تبدیل منطقه پیرامونی حرم مطهر به یکی از باشکوه ترین و وسیع ترین مجموعه های آرامگاهی جهان اسلام و موجب ظهور یکی از پردرآمدترین مناطق اقتصادی و گردشگری کشور شده، بلکه تأثیر قابل توجهی بر کمیت و کیفیت توسعه فیزیکی شهر مشهد داشته است. در مطالعه شکل و فرم بافت های شهری، نقش عوامل مختلفی مانند عوامل طبیعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و ... را می توان مشاهده نمود. به دلیل ماهیت معنوی و مذهبی منطقه ثامن، عوامل مذهبی نقش مهمی بر جهت گیری توسعه آن داشته اند. به علاوه، وجود فرصت های سرمایه گذاری با ارزش برای سرمایه گذاران خصوصی و عمومی، نقش عوامل اقتصادی را بر توسعه شهری این منطقه قابل توجه ساخته است. بنابراین به نظر می رسد که بین عوامل تبیین کننده شکل و فرم شهری، دو عامل مذهبی )معنوی( و اقتصادی )مادی( اساس یترین تغییرات منطقه ثامن مشهد را باعث شده اند. این مقاله، با هدف بررسی نقش دو نیروی قابل توجه )ارزشهای مذهبی و ارزشهای اقتصادی(بر شکل و فرم بافت پیرامون حرم )منطقه ثامن(، در دوره معاصر، به دنبال شناخت ارزشهای معنوی ) مذهب( و ارزشهای مادی )اقتصادی( و ارزیابی اثرات همگرایی و تعامل این دو نیرو بر شکل و فرم نهایی منطقه با استفاده از روش تحقیق تحلیلی _ توصیفی است. به این ترتیب، از یک سو به توصیف ویژگی های شکلی منطقه ثامن در مراحل مختلف رشد و تحول آن به شیوه توصیفی تحول سنجی می پردازد و از سوی دیگر، چرایی و چگونگی اثرگذاری دو نیروی قدسی و مادی در شکل و فرم این منطقه در دوره های مختلف تحلیل می شود. نتایج تحقیق نشان داد که این دو نیرو به طور هم عرض و در جهات مختلف، بافت شهری منطقه ثامن را دستخوش تغییرات جدی کرده اند و شکل و فرم نهایی منطقه ثامن تحت تأثیر کشاکش و تقابل دائمی بین این دو نیرو شکل گرفته است.
بررسی تأثیر ابعاد سلامت بر انتخاب مسکن استیجاری در بین شهروندان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
55 - 68
حوزههای تخصصی:
وضعیت اقتصادی افراد در جوامع کنونی، نقش مهمی در گرایش به زندگی آنها در گونه های آپارتمانی و تبدیل آن به یک الگوی رایج در مسکن شهری دارد. این در حالی است که زندگی در این گونه فضاها با مشکلات عدیده ای چون افزایش میزان کمبود ویتامینD ، اضافه وزن و کاهش سلامت جسمانی، انواع آسیب های اجتماعی، کاهش فضاهای شخصی و کاهش سطح سلامت روانی همراه است که این موارد خود تهدید کننده سلامت ساکنان به شمار می رود. با این حال از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی، سلامت به معنای تأمین همزمان سه بعد جسمی، روانی و اجتماعی افراد است. بنابراین به نظر می رسد که وضعیت اقتصادی افراد، تأثیر مستقیم و بی واسطه ای بر کیفیت زندگی و تأمین سلامت آنها دارد. به همین منظور پژوهش حاضر به دنبال بررسی سه بعد سلامت در ترجیحات مردم با وضعیت اقتصادی متفاوت، به هنگام انتخاب مسکن آپارتمانی و اولویت مؤلفه های تأثیرگذار در انتخاب آنها در این سه حوزه است. به عبارت دیگر پژوهش حاضر به دنبال آن است تا روشن نماید کدام بعد سلامت در ترجیحات افراد در انتخاب مسکن در اولویت قرار دارد و آیا وضعیت اقتصادی مردم بر ترجیحات آنان تأثیرگذار است یا خیر؟ به همین منظور روش پژوهش حاضر، ترکیبی از نوع توصیفی_پیمایشی انتخاب شده و از نرم افزارهای SPSS22 و AMOS23 برای تحلیل داده ها و از آزمون های فریدمن و آنوا برای به آزمون گذاشتن فرضیات بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، مبین آن است که میان سطح اقتصادی افراد بر نوع ترجیحات آنها در انتخاب مسکن از بعد سلامت تأثیرگذار است. به این ترتیب که توجه به شاخص های سلامت روان در بالاترین سطح در انتخاب مسکن برای همه اقشار اقتصادی قرار دارد و با افزایش توان اقتصادی خانوار، توجه به شاخص های سلامت اجتماعی بر شاخص های سلامت جسمانی پیشی می گیرد.
بازارهای فراشهری و تغییرات کالبدی محله های پیرامون (مطالعه موردی: بازارهای فراشهری مبل یافت آباد، کیف و کفش امین الملک و آلومینیوم قلعه مرغی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول در الگوی مراکز تجاری، سبب استقرار کاربری های منطقه ای و فرامنطقه ای در سطح محله های مسکونی شده و با پیامدهایی مثبت و منفی همراه بوده است. در پژوهش حاضر، بازارهای فراشهری مبل یافت آباد، کیف و کفش امین الملک و آلومینیوم قلعه مرغی واقع در منطقه 17 شهرداری تهران، به عنوان فضاهای تجاری با عملکرد فراشهری بررسی شده است تا تأثیرات آن ها بر تغییرات کالبدی محله های مسکونی مجاور خود، از جمله یافت آباد، امامزاده حسن، باغ خزانه و بلورسازی مشخص شود. پژوهش حاضر شناختی و ارزیابی-مقایسه ای است و از پژوهش های مقطعی-طولی محسوب می شود. داده های آن نیز از نوع کمی-کیفی (آمیخته) و شیوه گردآوری، اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه و مشاهده) است. جامعه آماری مطالعه حاضر، بلوک های آماری سال های 1359، 1375 و 1390، قطعات کاربری اراضی و مسئولان شهری محله ها و منطقه مورد مطالعه است. داده ها به کمک آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS تحلیل شد و نمایش فضایی داده ها با استفاده از نرم افزار GIS صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد بازارهای فراشهری سبب تشدید فرسودگی بافت محله و بناهای آن و تبدیل واحدهای مسکونی محله ها به کاربری تجاری و انبار کالا شده است. به طورکلی استقرار بازارهای فراشهری در محله های مورد مطالعه، فضای این محله های مسکونی را آشفته کرده است.
بررسی نقش بنیان های جغرافیایی دربرنامه ریزی توسعه پایدار روستایی با استفاده از مدل SOWT (مطالعه موردی شهرستان پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: در این پژوهش به بررسی و شناخت بنیانهای جغرافیایی ونقش آن ها در برنامه ریزی توسعه پایدار روستایی وارائه راه کارهای مناسب توسعه روستایی با توجه به نقش بنیان های جغرافیایی در شهرستان پاکدشت پرداخته شده است .با توجه به این که جغرافیا علمی با نگرش سیستمی است و تمام عناصر یک سیستم با یکدیگر در ارتباط وبه همدیگر وابسته اند وبرای شناخت عنصری از یک سیستم باید به کل سیستم آن احاطه داشت پس لازم است که پس از شناخت وضعیت جغرافیایی روستاها ازبعد طبیعی وانسانی موجود در روستاها راه حل هایی برای توسعه ساکنان روستا وناحیه مورد مطالعه باهدف رفع مشکلات اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی روستائیان پیشنهاد داده شود. بنیان های قوی و کارآمد باعث پیشرفت و ارتقاء فعالیت های اقتصادی واجتماعی شده وبه سطح درامد ورفاه مردم روستا کمک می کند وشناخت آنها توسط برنامه ریزان به تسریع بهتر فرایند برنامه ریزی روستایی می انجامد . البته شایان ذکر است که راه های ارتباطی ونزدیکی به شهر به تسریع عملکرد بنیان های جغرافیایی کمک بسیاری کرده است و باعث افزایش اگاهی مردم وشناخت بهتر جهت افزایش بازدهی محصولات کشاورزی خودباحداقل هزینه شده است.پس درامربرنامه ریزی توسعه روستایی لزوم توجه به بنیانها وتوان های محیطی هرروستا اهمیت بسیاری داردوبانگرش سیستماتیک وبرنامه ریزی همه جانبه وجامع می توان به توسعه پایدار روستایی رسیدالبته همراه بابرنامه ریزی کارشناسی شده بایدمشارکت مردم رادرفرایندتصمیم گیری دخالت داد و از نیروهای بومی ودانش غنی آنها به صورت بهینه ومطلوب بهره برد.هدف اصلی در این پژوهش، شناخت تنگناها و بررسی مشکلات و ارائه راه کارهای مناسب توسعه روستایی باتوجه به نقش بنیانهای جغرافیایی در منطقه مورد مطالعه می باشد.
بررسی مقایسه ای حس تعلق به مکان در محلات گلشن و قنات کوثر منطقه 4 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
حس تعلق شهروندان به مکان و محل زندگی خود یکی از ابعاد مهم در ارتقای کیفیت محیط های شهری است. و عامل مهمی در شکل گیری پایه های ارتباطی شهروندان در محیط شهری می شود. تحقیق حاضر در پی بررسی و شناخت حس تعلق به مکان در میان شهروندان محلات قنات کوثر و گلشن واقع در منطقه 4 شهرداری تهران و عوامل تأثیرگذار بر آن که زمینه ساز طراحی برنامه ها و سیاست ها در جهت تقویت حس تعلق به مکان است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و روش آن توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان بالای 18 سال محلات گلشن و قنات کوثر منطقه 4 کلان شهر تهران است. که جمعیت برحسب سرشماری سال 1395 برابر 58819 نفر می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 382 نفر تعیین شد. نحوه نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بوده است. تحلیل نتایج نشان می دهد که ساکنین محله قنات کوثر نسبت به ساکنین محله گلشن احساس راحتی بیشتری در محله خود نسبت به سایر محلات احساس می کنند. همچنین پیشرفت و ارتقا محله برای ساکنین هردو محله اهمیت بالایی دارد. در محله گلشن، ساکنین این منطقه به زندگی در این محله افتخار نمی کنند و برایشان ارزش محسوب نمی شود درصورتی که ساکنین محله قنات کوثر به سکونت در این محله افتخار می کنند. ساکنین محله قنات کوثر تمایل بیشتری برای گذراندن زمان در محله خودشان دارند. همچنین مقایسه دو محله نشان می دهد که برای بخش زیادی از ساکنین محله قنات کوثر حضور در خیابان های این محله رضایت بخش است درحالی که این موضوع برای ساکنین محله گلشن کمتر صدق می کند.
طراحی اقلیمی؛ نمودی از همسازی با محیط، نمونه موردی: اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
282 - 292
حوزههای تخصصی:
بی تردید شکوفایی و رشد نظام صنعت و اقتصاد کشورهای پیشرفته را باید مرهون درک صحیح مفاهیم "توسعه" و "تحقیق" و شناخت ارتباط منطقی و برنامه ریزی شده بین این دو دانست. نقش صنعت ساختمان در بازسازی و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور ایران انکارناپذیر است و دستیابی به اهداف بخشی از توسعه کشور، تنها در گرو داشتن نگرشی سیستمی و تلاش در جهت صرفه جویی های اقتصادی در مقیاس کلان است. در این راستا، طراحی اقلیمی که بر توجه به ویژگیهای اقلیمی مناطق مختلف وتاثیرآنها درشکل گیری ساختمانهای و محیط های مسکونی تاکید دارد، ازسویی بر بالا بردن سطح کیفی آسایش فضاهای داخلی تاثیر گذاشته واز سوی دیگر با تکیه بر انرژی های غیر فسیلی و کاهش مصرف انرژی های فسیلی نقش قابل ملاحظه ای در جلوگیری از انتشار گازهای گلخانه ای و مخاطرات طبیعی ناشی از آن دارد. این تحقیق قصد دارد به روشی تحلیلی و بر پایه مطالعات اسنادی، ویژگی های موثر طراحی اقلیمی بر آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی را مورد بررسی قرار دهد. در این راستا و با توجه به گستردگی و تنوع اقلیمی در ایران و همچنین با توجه به منابع در دسترس، تمرکز بر گروه اقلیمی گرم و خشک می باشد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد راهکارهای طراحی اقلیمی می تواند نقش قابل ملاحظه ای در تامین آسایش حرارتی فضای معماری و کاهش مصرف انرژی و مخاطرات ناشی از روند مصرف کنونی انرژی های فسیلی داشته باشد. واژه های کلیدی: طراحی اقلیمی، آسایش حرارتی اقلیم گرم و خشک، کاهش مصرف در انرژی، مخاطرات طبیعی
بررسی مطلوبیت فضایی خانه های سنتی بر اساس مؤلفه های راندمان عملکردی (مطالعه موردی: خانه های دوره قاجار در شهر یزد)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۳
۱۰۷-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
خانه های سنتی ایران نمونه ای از مسکن بومی است که دارای خصوصیات کالبدی و عملکردی متفاوتی است. توده و فضا در این خانه ها به دلایل گوناگونی شکل می گرفته است ، که از این میان می توان به ، اقلیم و اب و هوا، مناسبات فرهنگی، ویژگی های اجتماعی و .. اشاره کرد. عوامل دیگری نیز در شکل گیری گونه های مختلف این مسکن بومی نیز دخالت داشته است چرا که شکل گیری ساختاری و فضایی این نوع مسکن علاوه بر اقلیم می تواند متاثر از ویژگی های عملکردی باشد و این موضوع می تواند تاثیر بسزایی در کیفیت عملکردی و کارکردی این خانه ها داشته باشد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی راندمان عملکردی و نقش حیاط در خانه های سنتی و بررسی ان در این خانه ها می باشد . در این خصوص منظور از راندمان عملکردی مطلوب فضا، یکپارچگی فضایی،سیرکولاسیون حرکتی،نفوذ پذیری و انعطاف پذیری فضایی در خانه ها تعریف شده است. برای دستیابی به این منظور که تعداد حیاط چه تاثیری در این مطلوبیت فضایی دارد ،ابتدا نمونه های موردی در شهر یزد بر اساس تعداد حیاط (1حیاطه،2حیاطه،چندحیاطه) انتخاب شد. ابزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل خانه ها نحو فضا است که در ان با استفاده از نمودارهای توجیهی به تجزیه و تحلیل روابط فضایی خانه پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که خانه های یک حیاطه با حیاط مرکزی که اطراف ان را توده و فضا تشکیل داده است بنا به دلایلی ، از میزان نفوذپذیری بیشتری (وجود عمق نسبی کمتر نسب به نمونه های دو حیاطه و چند حیاطه) برخوردار است و همچنین انعطاف پذیری و اتصال فضایی بالاتری نسبت به سایر نمونه های دیگر را داراست. و همچنین به دلیل دسترسی مناسب تر فضاها و ارتباط موثر تر این فضاها در خانه های یک حیاطه نشان می دهد که این خانه ها در مقایسه با سایر نمونه ها از مطلوبیت فضایی بیشتری برخوردار می باشند.
شناسایی و ارزیابی زنجیره ارزش کسب وکارهای روستایی با قابلیت برندسازی (موردمطالعه: منطقه ترکمن صحرای استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
218 - 231
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی کسب وکارهای روستایی بر مبنای دو رویکرد برندسازی و زنجیره ارزش پرداخته است تا راهی برای فعال کردن کسب وکارها جهت افزایش بهره وری و دستیابی به توان رقابتی باشد. این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش های احتمالی و هدفمند در نمونه برداری و جمع آوری داده ها است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از مجموع نمرات میانگین، انحراف معیار، ضریب تغییرات، تکنیک های وزن دهی جمع رتبه ای و تصمیم گیری چند شاخصه ارس (ARAS) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را 220 نفر از اساتید دانشگاه های استان گلستان، کارشناسان ادارات دولتی مرتبط با توسعه روستاها و مدیران روستایی شامل؛ بخشداران ، نمایندگان شوراهای بخش، دهیاران و صاحبان مشاغل تشکیل داده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان شاخص های تبیین کننده محصولات برند در سطح مناطق روستایی، شاخص رضایتمندی با وزن 095/0 در رتبه اول، انطباق پذیری با وزن 091/0 و کیفیت گرایی با وزن 086/0 در رتبه های بعدی قرارگرفته اند و از میان کسب وکارها و محصولات رایج منطقه؛ زراعت پنبه با ضریب 971/0 در اولویت اول، قالی بافی با ضریب 966/0 در اولویت دوم، غذاهای سنتی با ضریب 952/0 در اولویت سوم، پرورش اسب ترکمن با ضریب 943/0 در اولویت چهارم و اقامتگاه های بوم گردی با ضریب 924/0 در رتبه پنجم جهت برنامه ریزی برندسازی قرار داشته اند. همچنین نتایج تحلیل زنجیره ارزش مبین این موضوع است که به عنوان یک ابزار مکمل برندسازی، می توان در شناسایی و دسته بندی فرایندها، فعالیت ها و عملیات گوناگون کسب وکارها به منظور تعیین استراتژی های بازاریابی و سیاست های قیمت گذاری استفاده کرد.
تبیین عوامل مؤثر بر سرزندگی فضای عمومی مطالعه موردی: چهارراه ولیعصر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
105 - 123
حوزههای تخصصی:
مفاهیمی که میان رشته ای هستند با توجه به اینکه رویکردهای نظری مختلفی بر آن ها حاکم می باشند، در حوزه های گوناگون تلقی های متفاوت از آن ها می شود. سرزندگی جزء این گونه مفاهیم است که در علوم روان شناسی، جامعه شناسی، جغرافیا، برنامه ریزی و طراحی شهری دیدگاه های نظری و رویه های مختلفی برای آن وجود دارد. این امر لزوم توجه به متغیرهای گوناگون را در فرایندهای ایجاد سرزندگی فضاهای عمومی ایجاب می نماید که در مبانی علمی و رویه های مدیریت شهری، به صورت جامع و با لحاظ نمودن متغیرهای مختلفی که عوامل زیربنایی سرزندگی را تبیین نماید، موردتوجه واقع نشده است. در این راستا سؤال پژوهش حاضر عبارت است از: چه عواملی به صورت زیربنایی و بنیادی بر سرزندگی فضای عمومی مؤثر هستند و چارچوب مدل مفهومی-عملیاتی ایجاد سرزندگی در فضاهای عمومی چگونه است؟ هدف پژوهش، ارائه چارچوب مناسب و کارآمد به منظور بهبود و ارتقاء سرزندگی فضاهای عمومی می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع بنیادی-کاربردی است و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته است. داده های موردنیاز بر مبنای شاخص های مستخرج از ادبیات علمی موضوع و با استفاده از پرسشنامه در محدوده مطالعاتی، که با روش هدف مند انتخاب شده است، گردآوری شده و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی بررسی شدند. پس از محاسبه ماتریس های مختلف تحلیل مذکور، تفسیر و نام گذاری عوامل بنیادی صورت گرفته است. پنج عاملِ 1) کیفیت های محیطیِ کارکردی-فضایی، 2) هنجارهای اجتماعی و زمینه های لازم برای جامعه پذیری (اجتماعی شدن)، 3) درآمد مناسب و رونق فعالیت های اقتصادی، 4) حالت روان، علایق و روحیه فردی، 5) نحوه ادراک و برهم کنش دوستانه شهروندان باهم بر سرزندگی فضای عمومی مؤثر هستند. سهم این عوامل در تبیین واریانس کل متغیرها مجموعاً 3/70 درصد می باشد. درنهایت بر مبنای واریانس تبیین شده هر یک از عوامل، مدل چارچوب مفهومی-عملیاتی مناسب و کارآمد ارائه شده است.
ارزیابی آثار نیروگاه شهید مفتح همدان بر روستاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
122 - 139
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیرگذاری فعالیت های زیرساختی بر محیط های روستایی از جمله موضوعات مهم موردتوجه برنامه ریزان روستایی بوده است. در بین این فعالیت ها، پیامدهای نیروگاه های حرارتی بر محیط های روستایی از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. در این راستا این پژوهش به ارزیابی پیامدهای نیروگاه شهید مفتح همدان بر روستاهای پیرامون (روستاهای زیر20 کیلومتر فاصله از نیروگاه) می پردازد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. حجم نمونه بالغ بر 366 خانوار از 11 روستای پیرامون نیروگاه تعیین شده است. روایی تحقیق بر اساس نظر متخصصان جغرافیا و پایایی تحقیق با کمک ضریب آلفای کرونباخ با میانگین 74/0 مورد تأیید قرار گرفت. یافته های حاصل از مشاهدات میدانی و تصاویر ماهواره ای حاکی از خشکسالی اطراف نیروگاه است. روستاهای اطراف به دلیل استفاده بیش از حد از منابع آبی توسط نیروگاه با مهاجرت فزاینده روبه رو شده اند. در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و فیزیکی تأثیرات عمدتاً منفی بوده است. همچنین تفاوت معنی داری بین مؤلفه های تحقیق از نظر میزان تأثیرگذاری وجود ندارد. همچنین رابطه معنی داری بین فاصله و تأثیرگذاری نیروگاه بر روستاها در سطح 05/0 و به صورت مثبت وجود دارد که نشان می دهد با افزایش فاصله، وضعیت اقتصادی روستاها بهتر شده است که نشان از تأثیرگذاری نامناسب نیروگاه بر اقتصاد روستاها دارد. در نهایت با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مشخص شد که مدل مفهومی که در ابتدای تحقیق ارائه شده است مورد تأیید است.