فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۸۱ تا ۵٬۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، اصلی ترین عامل بحران های جوامع بشری ریشه در نابرابری های اجتماعی و فقدان عدالت دارد. امروزه برنامه ریزان به ویژه جغرافی دانان با طرح عدالت فضایی یا توزیعی، راهبردهای جدیدی را در مسیر توزیع منافع همگانی بر اساس معیار های نیاز، استحقاق و منفعت عمومی ارائه می دهند. در این تحقیق، شهر تهران به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفته است؛ به این دلیل که در این شهر، نابرابری فضایی نسبت به سایر شهرهای کشور، بیشتر قابل مشاهده است. هدف تحقیق، تحلیل فضایی و سطح بندی مناطق شهر تهران بر اساس شاخص های انتخاب شده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده که از روش های آماری تحلیل عاملی، تحلیل خوشه ای، تحلیل تشخیصی، رگرسیون و روش های تصمیم گیری چند معیاره استفاده شده است. شاخص های مورد مطالعه هفت بخش اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، فرهنگی، زیربنایی، امنیتی، فضای سبز و آلودگی را شامل می شود. بر اساس نتایج تحلیل عاملی، بخش های مختلف مناطق شهر تهران به صورت جداگانه سطح بندی شدند. در مرحله بعد، مناطق شهر تهران با استفاده از روش های دیگر نیز سطح بندی شدند و با استفاده از تحلیل خوشه ای در چهار سطح توسعه یافته، متوسط به بالا، متوسط به پایین و توسعه نیافته سطح بندی شدند. در نهایت، برای انتخاب خوشه بندی نهایی، از تحلیل تشخیصی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که مناطق شمال شهر تهران نسبت به سایر در سطح توسعه یافته قرار دارند و از طرفی شکاف بین مناطق شمالی نسبت به سایر مناطق شهر تهران خیلی زیاد است؛ در حالی که مناطق جنوبی تقریباً در یک سطح قرار دارند. در پایان نیز با توجه به مدل پیش بینی رگرسیونی، بخش های اجتماعی و زیربنایی به عنوان اولویت اول برای توسعه مناطق توسعه نیافته پیشنهاد شده است و شاخص های فرهنگی و اقتصادی در اولویت دوم و بخش های کالبدی و فضای سبز در اولویت بعدی قرار دارند، بخش امنیتی نیز در اولویت چهارم برای مناطق توسعه یافته، پیشنهاد شده است.
ظرفیت سنجی فضاهای گمشده شهری با رویکرد توسعه فضای سبز پایدار مورد شناسی: محله آخوند شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار شهری با به کارگیری تمام عناصر و فضای موجود شهرها قابل پیگیری است. در شهرها فضاهای خالی و بدون استفاده ای وجود دارند که با نداشتن خاصیت ظاهری، دارای قابلیت های فراوانی هستند. فضاهای گمشده شهری به منظور شکوفایی عوامل پایدار و همچنین مناسب برای اهداف توسعه پایدار، با داشتن شاخصه ها و توانایی های بالقوه، دارای ارزش بازسازی و همچنین ترمیم هستند. برای بالفعل نمودن ظرفیت تبدیل این فضاها به کاربری فضای سبز، باید آنها را شناخت و سنجشی از لحاظ ظرفیت سنجی عوامل مؤثر در بهبود طراحی با مدیریت زیست محیطی لازم است تا بازده محیطی این فضاهای شهری افزایش یابد. به نوعی می توان بیان نمود که باید با تعیین اولویت ها و تعیین سلسله مراتب ارزشی با رویکرد به توسعه فضای سبز پایدار، فضاهای قابل بازدهی به ترتیب اولویت شناسایی گردند تا به درستی از ظرفیت ها و سرمایه گذاری ها استفاده شود؛ زیرا که تمامی این فضاها دارای بازدهی بالا نیستند.
این پژوهش با رویکرد تحلیلی- کاربردی، در ابتدا با مطالعات کتابخانه ای و میدانی، با بررسی مبانی فضاهای گمشده، شناسایی عوامل مؤثر در شکل گیری آنها را با شاخصه های «فضاهایی با شاخصه های جمع شدن زباله، تخریب، رها شده، منظر نامطلوب، احساس فضای بی دفاع، مکان ولگردها و اوباش ها، برنامه ریزی نشده و بدون کاربری مشخص» یاد می شود و با مطالعه موردی در محله آخوند، چهار فضا با این ویژگی ها شناسایی شد و در نهایت با هدف تغییر کاربری این فضاها به فضای سبز با روش تحلیل سلسله مراتبی با استفاده از نرم افزار Expert choice و نظر کارشناسان امور شهری و شهرسازی شهرداری قزوین، ظرفیت تبدیل فضاهای گمشده در محدوده محله آخوند با مشخصه های مساحت مناسب، تراکم جمعیت، فاصله از فضای سبز موجود، کاربری فضای سبز در طرح تفصیلی، دسترسی به شبکه های ارتباطی موجود، نزدیکی به مراکز آموزشی موجود و مراکز مسکونی، اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که فضای شماره یک با وزن نهایی 337/0 در اولویت اول توسعه فضای سبز قرار گرفت و فضاهای دو، سه و چهار با ترتیب 282/0، 223/0 و 158/0 در اولویت های بعدی بوده و نشانگر این است اولویت ها به ترتیب، بازده و تناسب کمتر به منظور تبدیل و ترمیم این فضاهای گمشده به فضای سبز را دارا هستند.
سنجش آسیب پذیری بخش کشاورزی در برابر بحران دریاچه ارومیه و چالش های تاب آوری جامعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با توجه به نقش و اثرات فاجعه دریاچه ارومیه بر تغییرات ساختار و کارکرد بخش کشاورزی و تاب آوری نواحی روستایی در منطقه کرانه شرقی دریاچه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش پژوهش کمّی و ماهیت آن بهره گیری از روش تحلیلی-تجربی است. بدین منظور با استفاده از رویکردهای نوین در سنجش آسیب پذیری و توسعه آن متناسب با شرایط بومی مسئله مورد بررسی شاخص های سنجش آسیب پذیری با تلفیق سری های زمانی و تکنیک های تحلیل فضایی در سنجش از دور در سه بخش: در معرض خطر، حساسیت و ظرفیت سازگاری انتخاب گردید. نتایج پژوهش در مرحله اول منجر به شناسایی مهم ترین نیروی تأثیرگذار (نقش بحران دریاچه ارومیه) در ساختار و کارکرد بخش کشاورزی را گردید. علاوه براین تحلیل تغییرات کاربری اراضی و روند تغییرات تولیدات کشاورزی تأیید کننده تأثیرپذیری ساختار و کارکرد بخش کشاورزی ناشی از تغییرات دریاچه ارومیه است. درنهایت، نتایج حاصل از کاربست شاخص های سنجش از دور، ظرفیت سازگاری و قابلیت محیطی بخش کشاورزی را مشخص ساخت. نتایج این بخش بیان کننده ظرفیت پایین تاب آوری بخش کشاورزی در پهنه های عمده تولیدات کشاورزی و تهدید امنیت شغلی و زندگی ساکنان نواحی روستایی در منطقه کرانه شرقی است. ازاین رو، کاربرد نتایج پژوهش حاضر، ضرورت های تاب آوری و عمل گرا را در نظام برنامه ریزی محلی به ویژه برای بخش کشاورزی و جامعه روستایی فراهم خواهد آورد.
ارزیابی تغییرات کاربری اراضی زراعی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: روستای دستجرده-شهرستان طارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه سامانه اداره زمین با محوریت ثبت مالکیت ها، ارزش گذاری زمین و کاربری اراضی برای اهداف توسعه پایدار مورد استفاده قرار می گیرند. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی چگونگی روند تغییرات کاربری اراضی کشاورزی در محدوده مورد مطالعه و روشن شدن دلایل تقطیع اراضی که موجب کاهش راندمان تولیدات محصولات کشاورزی می باشد، است.
روش: روش تحقیق در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تغییرات کاربری اراضی زراعی در روستای دستجرده از دیدگاه های مختلف مطالعه و بررسی شود.
یافته ها: نتایج نشان دادند که در این محدوده، طی دوره آماری (1390-1377) حدود 4/21 درصد از کلّ اراضی (614/216 هکتار) تغییر کاربری داده است که 76/23 درصد از کلّ قطعات (394 قطعه) را شامل می شود و بیش ترین تغییرات در محدوده راه ارتباطی اتفّاق افتاده است. همچنین، بیش ترین تغییرات کاربری به تغییرات کاربری های زراعی به تاکستان مربوط است که 9/9 درصد از مساحت کل اراضی را به خود اختصاص داده است.. ارزیابی تغییرات نقشه های کاداستر محدوده مورد مطالعه نشان دادند که 72/48 در صد از کلّ قطعات این روستا تغییر مالکیت داده و همچنین، 3/11 در صد از کلّ قطعات به دو یا چند قطعه تقسیم شده و 7/2 در صد از کلّ قطعات از دو یا چند قطعه به یک قطعه تبدیل شده اند
راهکارهای عملی: افزایش امنیت اجتماعی و اقتصادی به سبب روشن شدن حقّ تصرف و مالکیت در روستا، کاهش تعارضات و سوءاستفاده های احتمالی از منابع ملّی و شخصی، ترفیع جایگاه مالکیت و اهمیت ثبت اسناد در میان روستاییان کشور، شناسنامه دار کردن اراضی کشاورزی فاقد نقشه-های کاداستر و شناسنامه ثبتی و در نهایت، تغییر کاربری اراضی کشاورزی به آسانی صورت نگیرد.
اصالت و ارزش: بسیاری از پدیده های محیط پیرامون ما در حال تغییر و تحوّل هستند؛ ولی این تغییرات در همه جا یکسان نبوده؛ بلکه به صورت احداث جاده ها و راه ها از میان مزارع کشاورزی، توسعه زمین ها ی کشاورزی یا کاهش آن ها، توسعه شهرها، ازبین رفتن جنگل ها و مراتع، توسعه زمین های حاشیه شهر برای مقاصد مختلف دیده می شود.
ارزیابی خطر ریسک زمین لغزش حوضه آبخیز طالقان رود بر پایه ردیابی الگوهای همدید منجر به مخاطرات ژئومورفودینامیکی (مطالعه موردی زمین لغزش های ناشی از بارش های 14-31 مارس 1998)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رخداد مخاطرات ژئومورفودینامیکی عوامل متعددی دخیل اند. هرچه دامنه شناخت این مخاطرات گسترده تر شود، مدیریت و کاهش خسارت های ناشی از وقوع آن ها امکان پذیرتر خواهد بود. پژوهش حاضر در همین راستا با رویکرد تحلیلی_ کمی به بررسی مسیر الگوهای همدید منجر به این مخاطرات می پردازد. قلمرو مکانی پژوهش، البرز شمالی و زاگرس شمال غربی است. به طورکلی در این محدوده و در این مقطع زمانی، 74 مورد زمین لغزش از بانک اطلاعاتی زمین لغزش ها ثبت شده که 9 مورد دارای تاریخ دقیق وقوع بودند که برای تحلیل انتخاب شدند. نتایج حاصل نشان داد که گر چه محدوده مطالعاتی به دنبال بارش های این دوره زمین لغزش هایی به وقوع پیوسته است اما به لحاظ تفاوت های محیطی و عملکرد الگوهای همدید نحوه تأثیرگذاری بارش متفاوت بوده است. پراکنش مکانی بارش تجمعی، نقش ارتفاعات زاگرس را در دریافت بارش های نازل شده مثبت ارزیابی می نماید. تحلیل داده های بارش نشان داد توزیع بارش در طول سال در البرز شمالی منظم تر بوده است. این ویژگی سبب افزایش حجم رطوبت خاک شده، تحت چنین شرایطی رخداد زمین لغزش ها با بارشی کمتر نشان دهنده آستانه کمتر بارش برای وقوع زمین لغزش می باشد؛ درحالی که در زاگرس شمال غربی بخش قابل توجهی از بارش سالانه در مقطع زمانی کوتاهی نازل می شود که ممکن است سبب بروز سیل یا زمین لغزش گردد. سامانه های ورودی منجر به مخاطره، مسیر اروپای شمالی- دریای سیاه- شرق مدیترانه، مسیر شمال آفریقا (لیبی)- جنوب مدیترانه-شرق مدیترانه، مسیر شرق مدیترانه-شمال عراق-دریای خزر، مسیر غرب مدیترانه- شرق مدیترانه- دریای خزر و مسیر شمال آفریقا (سودان)- عربستان- خلیج فارس مسیر سامانه های کم فشار مؤثر در ایجاد بارش در دوره مطالعاتی بوده اند.
امکان سنجی شکل گیری منطقه ی خلاق با تئوری گردشگری صنعتی مطالعه موردی: شهرستان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان یزد با مشکلات زیست محیطی در بُعد طبیعی و با مشکلات اقتصادی و کمبود اشتغال و کار در بُعد اقتصادی مواجه است. مشکلات زیست محیطی در شهرستان یزد به کارخانجات قدیمی و فرسوده مرتبط می شود که در زمینه های مصالح ساختمانی فعالیّت داشته اند و در حال حاضر به دلیل متروک شدن آنها به عنوان یک مشکل زیست محیطی و از کار افتادن این کارخانجات به عنوان یک مشکل اقتصادی تلقی می شوند. هدف آرمانی پژوهش شکل گیری منطقه ی خلاق با گردشگری صنعتی و هدف کاربردی: ارائه ی راهکارهای پیشنهادی مورد نیاز جهت تدوین برنامه و طرح ابتکاری با تأکید بر شکل گیری منطقه ی خلاق با گردشگری صنعتی، می باشد. در این پژوهش برای پیشبرد هریک از اهداف مدّ نظر تحقیق، از روش های گوناگونی استفاده شده است؛ بطور کلی، می توان روش ارزیابی پژوهش را این گونه بیان کرد: پس از شناخت وضع موجود شهرستان یزد و شکل گیری اطلاعات و داده پایه، با استفاده از نرم افزار GIS در تجزیه و تحلیل اطلاعات شهرستان، داده های کمّی به صورت خروجی های کیفی در قالب نقشه های تحلیلی با استفاده از منطق فازی شکل می گیرند. سپس نقشه های به دست آمده ی فوق به دلیل کیفی بودن از روش گراندد تئوری استفاده شده و با کدگذاری اطلاعات به دست آمده از نقشه های تحلیلی اقدام به تهیه ی مدل تلفیق و تعیین امکان سنجی شکل گیری منطقه ی خلاق در شهرستان یزد با توجه به استراتژی تلفیق پرداخته می شود. نتایج بیانگر تئوری گردشگری صنعتی به عنوان گزینه مناسب شکل گیری منطقه ی خلاق مطرح می باشد. چرخه ی منطقه ی خلاق شامل: نوآوری، سرمایه ی اجتماعی، کیفیت زندگی، سرمایه ی انسانی خلاق می باشد.
ارزیابی وضعیت مسکن در محله های شهر بناب با استفاده از تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی های نامطلوب و توزیع ناعادلانة منابع مالی و انسانی، مسائل عمده ای را با ابعاد گوناگون و پیچیده، در روند توسعه یافتگی شهرها به خصوص شهرهای کوچک ایجاد کرده است. مسکن به عنوان موضوعی چندبعدی، تأثیر بسزایی بر توسعه یافتگی شهرها دارد و از مهم ترین نیازهای انسان به شمار می رود. در ارزیابی توسعه یافتگی شهرها در بخش مسکن، گام نخست شناخت وضع مسکن در شهرهاست. این امر، زمینة مناسب برای ارائة راهبردها و به کارگیری برنامه های مناسب توسعة مسکن و نیز توسعة یکپارچة ناحیه ای و تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی را در نواحی فراهم می آورد. براین اساس، هدف پژوهش حاضر، تحلیل شاخص ها و تعیین عوامل مؤثر بر توسعة محله های شهر بناب و سطح بندی هریک از محله هاست. بدین منظور، بررسی شاخص های کمی، جمعیتی و کالبدی مسکن انجام گرفت و اطلاعات مربوط به آن ها برای شانزده محلة شهر بناب جمع آوری شد. پژوهش به روش تحلیل خوشه ای با استفاده از تکنیک های آماری SPSS انجام گرفت. مطابق نتایج، بیشتر محله ها در خوشة اول (محله های توسعه یافته) هستند؛ یعنی بالاترین مطلوبیت مسکن را دارند. محله های 2، 14 و 15 در خوشة دوم وضعیت نسبتاً مطلوب، محلة 4 در خوشة سوم وضعیت نسبتاً نامطلوب و محلة 8 در خوشه چهارم وضعیت نامطلوب دارند.
سنجش رضایت مشتریان از کیفیت خدمات الکترونیکی دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی- پیمایشی حاضر تحلیل کیفیت خدمات الکترونیک ارائه شده به روستاییان در دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات
( روستایی استان اصفهان بود. جامعه آماری خانوارهای ساکن در روستاهای دارای این دفاتر بودند. حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران برابر با 368 برآورد شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه سروکوال بود که با اعمال تغییراتی با شرایط منطقه متناسب شد. پایایی و روایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ و آماره KMO مورد تأیید قرار گرفت. داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در هر پنج بُعد کیفیت خدمات، انتظار مشتریان بیشتر از وضعیت موجود خدمات الکترونیک است، اما دو بُعد «همدلی» و «ملموسات» با کمترین مقادیر منفی، تا حدی جلب رضایت مشتریان را فراهم کرده اند؛ ابعاد «قابلیت اطمینان»، «پاسخ گویی» و «ضمانت» نیز نامطلوب ترین ابعاد خدمات از لحاظ کیفیت می باشند
Explanation and presentation of professional ethics criteria and indicators for the promotion of Social Accountability within Iranian’s government organizations using structural equation modeling(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۵
۳۵۸-۳۴۷
حوزههای تخصصی:
Concurrently, organizations must respond effectively to social expectations and moral law and to achieve success in all areas and by respecting professional ethics adopt an appropriate procedure to achieve these expectations align with organizational goals to facilitates promotion of social accountability and realization of higher goals. In this study, we have formulated a framework by reviewing the literature and related researches so that with application of quality and quantitative combinatory approch as well as utilization of Delphi and judgmental sampling and chain and professional acceptance of scientific and organizational model (32 members), a comporehensive model was instituted in the form of a standard model (individual, organizational and cross- organizational) and 23 indicators of professional ethics to promote social accountability. Then, realized model structures in the studied organizations has been tested through structural equation modeling (confirmatory factor analysis) using smart PLS software. Meanwhile, Cronbach's alpha (0.965) is used to measure questionnaire’s reliability in addition to evaluation of validity. Moreover, among national executive accountability, 124 members are selected for this study through Morgan table and stratified random sampling method so that the situation of each dimensions such as individual (3.56), organizational (3.50) and cross-organizational (3:06) were obtained unfavorably. Overall, this study defines a new method to analyze and measurements of enhance public accountability and professional ethics under Iranian’s government agencies.
بررسی و ارزیابی کاربری اراضی مناطق هشت گانه شهر اهواز با استفاده از روش مقایسه ای و مدل ضریب مکانی (LQi)
حوزههای تخصصی:
امروزه در اثر شهرنشینی بدون برنامه، نابسامانی هایی در ویژگی های کاربری زمین در شهرها به وجود آمده است.جهت ارتقاء کیفی شهرنشینی، ساماندهی کاربری اراضی شهرها از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. علاوه بر این کاربری زمین شهری، جزو مفاهیم پایه و اصلی دانش شهرسازی و درواقع شالوده شکل گیری آن است و به اندازه ای اهمیت دارد که برخی از برنامه ریزان شهری در کشورهای پیشرفته آن را مساوی با برنامه ریزی شهری می دانند؛ لذا این پژوهش باهدف بررسی و ارزیابی کاربری اراضی شهر اهواز و با استفاده از روش تحلیلی- مقایسه ای بر پایه روش تجربی انجام شده است. در این روش ابتدا به منظور ارزیابی کاربری ها، از یک سو با استفاده از روش های مقایسه ای میزان کاربری شهری مناطق هشتگانه با کل شهر اهواز، ایران و جهان مقایسه شده و از سوی دیگر با استفاده از ضریب مکانی LQi به تفاوت های مکانی کاربری ها در سطح شهر اهواز پرداخته شده و وزن هر کاربری در سطح مناطق شهر اهواز مورد ارزیابی قرارگرفته است. درنهایت نیز تحلیل های به دست آمده را به محیط Excel و SPSS برده تا مورد کنکاش قرار گیرند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که توزیع و پراکندگی کاربری ها در سطح مناطق شهر اهواز نامتعادل است و میزان سرانه کاربری ها با کشور و جهان اختلاف زیادی دارد. در این پژوهش مشخص شد که میزان سرانه کاربری های صنعتی، زمین های بایر و ساختمان های متروکه و مخروبه در سطح شهر زیاد و سرانه کاربری های پارک و فضای سبز، تفریحی- گردشگری و ورزشی بسیار پایین می باشد. درنهایت پیشنهاد هایی جهت توزیع بهتر کاربری ها ارائه شد.
تحلیل میزان دلبستگی نوجوانان از محیط های عمومی شهری با تأکید بر ظرفیت اجتماعات محلی (اجتماعی- مکانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان علاوه بر بعد مادی، از بعد غیرمادی نیز برخوردار بوده و احساساتی در ساکنان خود ایجاد می کند. به واسطه این احساسات نوعی دلبستگی به مکان در افراد ایجاد شده که منجر به شکل گیری هویت مکانی می شود. هدف اصلی این پژوهش تبیین دلبستگی به مکان در نوجوانان ساکن در محله های منتخبی از شهر تهران است. این حس دلبستگی مکانی بر ظرفیت اجتماعی با تأکید بر سرمایه اجتماعی و ظرفیت مکانی با تأکید بر کیفیت محیط سکونت تأثیر می گذارد که در این فرآیند تحلیل می شود، همچنین کاربرد مدل های ساختاری (به دلیل چند بعدی بودن ابعاد بررسی و وجود متغیرهای مکنون) در حوزه مطالعات شهری معرفی می شود.
دراینتحقیقتحلیلیوهمبستگی،نمونه ای 475نفریاز نوجوانان محله های مناطق 17، 10، 8، 1 شهرتهران که به روش طبقه ای سیستماتیک انتخاب شده بودند، گردآوری شدهریکازمتغیرهایپنج گانه تحقیق شاملظرفیت اجتماعی، ظرفیت مکانی، امنیت اجتماعی، دسترسی به خدمات و خاستگاه اقتصادی- اجتماعی با استفادهازروش «مدل سازی معادلات ساختاری»و تکنیک «تحلیل مسیر» موردبررسیقرارگرفت.سپسسهمدلازچگونگی روابط متفاوتمیانمتغیرهاتهیهشدکهنتایجآن هانشانمی دهد مدل تأثیرگذاری حس دلبستگی به مکان در میان نوجوانان، از طریق متغیرهای ظرفیت مکانی و دسترسی به خدمات بهتر از دیگر روابط را آشکار می کند. بیشترین اثر علی را بر متغیر دلبستگی به مکان داشته و در مجموع 73 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند. بر مبنای یافته های پژوهش هر چهار متغیر اصلی تحقیق یعنی: «ظرفیت مکانی»، «ظرفیت اجتماعی»، «دسترسی به خدمات»، «امنیت اجتماعی» و متغیر جانبی «خاستگاه اقتصادی- اجتماعی» با متغیر وابسته «میزان دلبستگی به مکان» رابطه معنی داری داشته اند (p<.01) و این نتایج با ضریب اطمینان 99 درصد قابلیت تعمیم به نوجوانان ساکن در محله های منتخب است.
تحلیل وضعیت شاخص های ساختاری- کارکردی کیفیتِ شهرنشینی در شهرهای کوچک (مورد پژوهی: شهر نورآباد ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت شهرنشینی به چگونگی شرایط و وضعیت شیوه زندگی خانوارهای شهری و ساخت فضای داخلی شهرها اطلاق می شود. با توجه به پیچیدگی ذاتی ش هرها و ابع اد مختل ف تأثیرگذاری آنها، شناخت عوام ل اص لی و کلی دی در جهت دستیابی ب ه پای داری ش هری ض روری ب ه نظ ر می رس د. در ای ن راس تا، رض ایت مندی شهرنش ینان از وضعیت موجود شهرها، توجه به خواسته ه ا و نیازه ای آنان می تواند مدیران شهری را در دست یابی به پایداری بیشتر شهرها به ویژه پای داری اجتم اعی ی اری رس اند. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی کیفیت شهرنشینی بر اساس تجزیه و تحلیل ساختار و کارکرد سیستم شهری در نورآباد ممسنی است. روش تحقیق به کار رفته توصیفی تحلیلی و از نظر هدف در زمره ی پژوهش کاربردی می باشد. با توجه ماهیت پژوهش روش گردآوری داده ها به صورت پیمایشی است. جامعه آماری تمام خانوارهای ساکنان شهر نورآباد ممسنی می باشد که به صورت تصادفی350 نمونه انتخاب و پرسش نامه بین آن ها توزیع شده است. یافته های پژوهش به وسیله مدل تاپسیس و نرم افزار SPSS به منظور تعیین کیفیت شهرنشینی در شهر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شهروندان بالاترین رضایت را نسبت به شاخص کارکرد امنیت اجتماعی به جز گویه کیفیت امکانات و خدمات پزشکی دارند در کارکرد امنیت اجتماعی بالاترین رتبه ی کسب شده متعلق به رضایتمندی از پاسخگویی نیروی انتظامی با رتبه 639/0 و رتبه 517/0 را رضایتمندی از امکانات پزشکی موجود در این شهر کسب نموده است. کمترین رضایت را نسبت به کارکرد تولیدی شهر دارند، در این کارکرد رضایتمندی از وضعیت اشتغال در تولیدات صنعتی در رتبه پایین با نمره 453/0 قرار دارد. همچنین بین رضایتمندی و کارکرد تولیدی بیشترین رابطه و همبستگی نسبت به سایر شاخص ها برقرار می باشد.
نقش گردشگری سلامت در توسعه پایدار شهری با تأکید بر شاخص های اجتماعی- اقتصادی (مورد مطالعه: آبگرم محلات)
حوزههای تخصصی:
جهانی سازی و آزادسازی تجارت در خدمات بهداشتی- درمانی موجب پیدایش گردشگری سلامت و رشد آن شده است. گردشگری سلامت، هرگونه مسافرت برای ارتقاء سلامت را در بر می گیرد و به عنوان یکی از ابعاد گردشگری، به توسعه پایدار و پویایی اقتصاد کشور کمک می نماید. همچنین گردشگری سلامت یک استراتژی ملی در راستای افزایش درآمد کشور و نیز یک بازوی امنیت ملی محسوب می گردد. بر این مبنا این پژوهش با هدف بررسی نقش گردشگری سلامت در توسعه پایدار شهری با تأکید بر شاخصهای اجتماعی- اقتصادی در آبگرم محلات به رشته تحریر درآمده است. نتایج حاصل از مقاله پیش رو که با بهره گیری از مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه در بین نمونه ای معادل 405 نفر از ساکنین شهر محلات به کمک مدل کوکران انتخاب شده است نشان می دهد که بین توسعه گردشگری سلامت و توسعه اقتصادی - اجتماعی شهر رابطه -معناداری وجود دارد.
سنجش و تحلیل عوامل موثر بر مشارکت مردم در فرایند مدیریت روستایی با تاکید بر شوراها (مطالعه موردی: شهرستان تالش (دهستان اسالم))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد نهادهای محلی و تشکل های مردمی، سازوکاری برای جلب مشارکت مردم در فرایند مدیریت سکونتگاهی است. با تشریح اهمیت مشارکت در مدیریت روستایی و تجلی آن از طریق نهادهای اجتماعی باید گفت به طورکلی، گردآمدن و برانگیخته شدن روستاییان به مشارکت در نهادهای محلی، با فرایندهای ساختاری، نهادی، اجتماعی و اقتصادی قابل تبیین است. ضمن اینکه، متغیرهای سطح خرد، نظیر ویژگی های فردی و ذهنی نیز در تبیین مشارکت های مردمی اثرگذارند.از این رو، ارتقا و کارایی مشارکت در مناطق روستایی، نیازمند تقویت زمینه های مشارکت و شناسایی عوامل مؤثر بر جلب مشارکت مردم است. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS و به منظور سنجش میزان مشارکت، از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد که نشان می دهد میانگین مشارکت در جامعه نمونه متوسط است. میانگین مشارکت در زنان 926/2 و در مردان 493/3 است. براین اساس، می توان گفت تفاوت معناداری میان میانگین مشارکت بین زنان و مردان وجود دارد. از بین شاخص های فردی، شاخص های مکانی و اقتصادی، جنسیت، سن و درآمد با مشارکت همبستگی دارند. نتایج رگرسیون نشان می دهد که بیشترین تأثیر بر شکل گیری مشارکت را اعتماد اجتماعی با میزان بتای 6/34 دارد. به عبارت دیگر، اعتماد اجتماعی بر 6/34 درصد از تغییرهای مشارکت اثر می گذارد.
مکان یابی اسکان موقت با استفاده از فازی سازی متغیرها و فرایند تحلیل سلسله مراتبی در محیط GIS مورد شناسی: شهر میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بسیار بالای مقوله سرپناه برای بشر، پیش بینی مکان هایی برای اسکان موقت آسیب دیدگان حوادث، امری اجتناب ناپذیر است. شهر میبد با پیشینه تاریخی و دارای شبکه معابر باریک، در پهنه با درجه خطر نسبتاً زیاد قرار گرفته است. یکی از مهمترین وظایف برنامه ریزان بخش مدیریت بحران، پیش بینی های جدی برای اسکان اضطراری است؛ چرا که انسان آسیب دیده بدون سرپناه متعارف در آستانه آسیب های جدی جسمی، روحی و روانی است. با توجه به ماهیت مکانی این موضوع و ماهیت فازی پارامترها و رویارویی با فاکتورهای زیاد در جهت تصمیم گیری، می توان از تلفیقی از GIS و منطق فازی به همراه روش های تصمیم گیری چند معیاره به منظور اخذ تصمیم بهینه که منجر به تعیین نواحی امید بخش اسکان موقت می شود، استفاده کرد. آمار و اطلاعات لازم، به صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری و تصاویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه در نقشه شهر میبد بهنگام سازی شد. هدف از این پژوهش، بیان روشی کارآمد، منعطف، منطقی و قوی برای مکان یابی اسکان موقت با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی4 در شهر میبد است. در این پژوهش، ابتدا مؤثرترین پارامترها انتخاب و به وسیله فرایند سلسله مراتبی5 و با استفاده از منطق فازی، مکان های اسکان موقت استخراج گردید، سپس به مقایسه و اولویت بندی مناطق پیشنهادی پرداخته شد و سایت های مورد نظر رتبه بندی و بهترین سایت از بین گزینه های انتخابی مشخص گردید. در روش AHP شش مکان با اهمیت نسبی «بسیارمناسب» و با مجموع مساحت 347071 متر مربع و شش مکان با اهمیت نسبی «مناسب» و با مجموع مساحت 384369 متر مربع به عنوان بهترین مکان ها برای مکان یابی اسکان موقت، مشخص شد. پارک بهاران و اراضی بایر جنوب شرقی ورزشگاه فرمانداری برای اسکان موقت با اهمیت نسبی «بسیارمناسب» در روش فازی، تعیین گردید.
نقش عوامل طبیعی در ناپایداری سکونتگاههای روستایی در منطقه ی کوهستانی و پایکوهی زاگرس مطالعه ی موردی: روستاهای شهرستان های مریوان و سروآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل طبیعی همواره در طول تاریخ در استقرار، نوع معیشت و جابجایی جمعیّت ها اثر گذار بوده که نمونه ی بارز آن را می توان در ناپایداری سکونتگاههای روستایی مشاهده کرد این تحقیق با هدف بررسی نقش عوامل طبیعی در ناپایداری سکونتگاهای روستایی در منطقه ی کوهستانی و پایکوهی زاگرس(مطالعه موردی: شهرستان های مریوان و سروآباد) انجام گرفته در این بررسی از 9 عامل (اقلیم، ارتفاع، شیب، گسل، رودخانه، زمین لغزش، لیتولوژی،فرسایش و کاربری اراضی) استفاده شده، لایه های این عوامل در محیطARC GIS تهیه و با استفاده از نرم افزارExpert choice وزن دهی شده و با اضافه کردن وزن هابه مدل AHPدر محیط ARC GIS و همپوشانی لایه ها، روستاهای پایدار، نیمه پایدار و ناپایدار مشخص شده است .
روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده، ابزارهای مورد استفاده نرم افزارهایARC GIS و Expert choice می باشد، نتایج این تحقیق حاکی از آن است که از 229 سکونتگاه محدوده ی مورد مطالعه حدود 24روستا (48/10 درصد) در محدوده ی پایدار، 58 روستا (25/32درصد) در محدوده ی نیمه پایدار و 147 روستا (19/64 درصد) در محدوده ی ناپایدار قرار گرفته اند. بنابراین منطقه ی مورد مطالعه از لحاظ عوامل محیطی- اکولوژیکی ناپایدار محسوب شده، لذا توجه اساسی و جدی به این عوامل جهت جلوگیری از مخاطرات و ممانعت از هدر رفتن سرمایه، در هر نوع برنامه ریزی از الزامات است.
طراحی راهبردهای توسعه پایدار گردشگری روستاهای تاریخی - فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر گردشگری به ویژه در مناطق روستایی از اهمیت قابل توجهی در زمینه تنوع بخشی اقتصادی، حفظ میراث طبیعی و تاریخی- فرهنگی پیدا کرده است. در این میان اهمیت آثار تاریخی- فرهنگی موجود در روستاها به عنوان میراث تمدنی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و سبب جذب گردشگران زیادی به مقصدهای دارای چنین پتانسیل هایی می شود. لذا بهره گیری از این پتانسیل ها نیازمند طرّاحی، راهبردهای مناسب و ویژه این نواحی از سوی برنامه ریزان و مدیران گردشگری است. لذا این پژوهش با هدف تدوین راهبرد مناسب برای توسعه پایدار گردشگری در روستاهای مورد مطالعه در پی پاسخگویی به این سؤال اساسی است که راهبرد مناسب برای توسعه پایدار گردشگری در روستاهای تاریخی- فرهنگی کشور کدام است؟ بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و شیوه پیمایشی و مدل تحلیلی SWOC و ماتریس ارزیابی QSPM به ارائه راهبردهای مناسب در قالب سه گروه مشارکت کننده مردم، گردشگران و مسئولان در 7 روستای تاریخی- فرهنگی ایران پرداخته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه راهبرد مطلوب توسعه گردشگری روستایی، از روش تحلیلی سواک استفاده شده است. با توجّه به نتایج به دست آمده از نظرات جامعه های نمونه راهبرد تدافعی به عنوان راهبرد کانونی برای توسعه گردشگری روستایی در روستاهای مورد مطالعه می باشد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل حیاتی موفقیت اجرای طرح دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توسعه دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) روستایی در سال های اخیر، تحلیل چگونگی و علل رشد بیشتر برخی استان ها در توسعه این دفاتر به منظور برنامه ریزی برای آینده از اقدامات ضروری به شمار می رود. تحقیق حاضر به جست وجو و تجزیه وتحلیل عوامل حیاتی موفقیت توسعه این حوزه در بخش روستایی پرداخت. برای اهمیت سنجی عوامل مؤثر، از آزمون مقایسه میانگین و دوجمله ای و برای رتبه بندی عوامل، از مدل تحلیل سلسله مراتبی فرایند ( AHP ) استفاده شد. نتیجه پژوهش (در سال 1391) حاکی از مؤثر بودن تمام عوامل اصلی (سازمانی، انسانی، فنی و فرایندی) در اجرای موفقیت آمیز طرح فناوری اطلاعات و ارتباطات بود؛ همچنین، رتبه بندی عوامل نشان داد که عامل فنی اجرای طرح فاوا روستایی دارای بالاترین تأثیرگذاری و زیرعوامل آمادگی سازمان مخابرات از نظر برخورداری از زیرساخت های مناسب در بعد سازمانی، برگزاری دوره آموزشی برای کارگزاران در بعد انسانی، رشد مناسب و گستردگی فیبر نوری در بعد فنی، و سهولت استفاده از سامانه در بعد فرایندی بالاترین اولویت ها را دارند.
ارزیابی سرمایه اجتماعی شبکه ذی نفعان محلی درراستای توانمندسازی جوامع روستایی (مورد مطالعه: روستای بزیجان، شهرستان محلات، استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از ارکان اصلی در توسعه پایدار محلی و توانمندسازی اجتماعی محسوب می شود. هدف از پژوهش حاضر تحلیل سرمایه اجتماعی درون گروهی ذی نفعان محلی روستای بزیجان در شهرستان محلات است. با توجه به تأکید بر مدیریت مشارکتی مبتنی بر سازگاری و تقویت سرمایه اجتماعی، تحلیل روابط اعتماد و مشارکت در بین ذی نفعان محلی امری ضروری است. بدین منظور با استفاده از پرسشنامه های تحلیل شبکه ای و مصاحبه مستقیم با تمامی ذی نفعان محلی (در ساختار گروه های خُرد توسعه روستایی که به دنبال اجرای یک طرح توانمندسازی جامعه روستایی در روستای بزیجان شکل گرفته است)، پیوندهای اعتماد و مشارکت در بین ذی نفعان محلی و گروه های هدف بررسی شد. قبل از اجرای طرح نتایج از کم بودن میزان اعتماد، مشارکت، انسجام و سرمایه اجتماعی حکایت داشت که پس از اجرای این طرح میزان این شاخص ها تا حد مطلوبی افزایش یافته بود. سرعت گردش، تبادل اعتماد و مشارکت بین افراد بعد از اجرای طرح در مقایسه با قبل از اجرای آن، افزایش یافته و اجرای طرح اتحاد و یگانگی بین افراد را افزایش داده بود. همچنین توانمندسازی اجتماعی در این روستا در حد مطلوبی حاصل شده بود. درنهایت می توان گفت اجرای این طرح سرمایه اجتماعی درون گروهی را افزایش می دهد. این امر به نوبه خود رانده شدن اجتماعی را کاهش و رفاه اجتماعی را افزایش می دهد و بر مشارکت گسترده ساکنان روستا اثر می گذارد.
تدوین شاخص های روستاهای هدف گردشگری ایران وارزیابی آنها؛ (مطالعه موردی:روستاهای نمونه استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی را می توان فرایند توانمند سازی و تقویت قابلیت زندگی در بستر کیفیت زندگی و محیط زیست، کارایی و خودبسندگی اقتصادی و نگهداشت و بهبود کیفیت زیست بوم در نواحی روستایی قلمداد کرد(Zmanipoor, 1994)..رهیافت هایی هستند که گردشگری را به عنوان یک راهبرد برای نواحی روستایی به کار می گیرند.این رهیافت ها با توجه به روند روزافزون تخریب روستاها و افول کشاورزی سعی در ارائه راهبردهای جدیدی برای احیای نواحی روستایی از طریق ایجاد فعالیت های مکمل و یا متحول کردن این نواحی با توجه به منابع طبیعی و انسانی آنها دارند و تنها راه احیا مجدد این روستاها را ارائه برنامه ها و استراتژی های جزئی می دانند که بتوانند هم از منابع انسانی و طبیعی آنها بهره ببرند و هم بتوانند باعث ایجاد درآمد و افزایش رفاه زندگی ساکنان نواحی روستایی بشوند (Holland & Dixey,2003,7).از دهه 70 قرن بیستم،فعالیت های توریستی درمناطق روستایی به طورچشمگیری درهمه نقاط کشورهای توسعه یافته درسرتاسردنیاافزایش یافته اند که این امرنقشی اساسی درتوسعه مناطق روستایی که ازلحاظ اجتماعی و اقتصادی عقب مانده بودندایفا نمود(Perales, 2002).لذا متخصصین این صنعت،اذعان دارند که توسعه گردشگری روستایی ،بدون سازماندهی مجدد وگسترده مناطق روستایی براساس برنامه ریزی های علمی و مدون میسر نخواهد بود. در این تحقیق سعی براین است تا با بررسی وضعیت گردشگری روستایی و مشخص کردن شاخصهای موثر در تعیین روستاهای هدف گردشگری نسبت به ارزش گذاری این شاخصها با بهره گیری از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP اقدام نموده ونقش آن را درتوسعه روستاها نشان دهد، به منظور آزمون این شاخصها، روستاهای هدف گردشگری استان سمنان را مورد ارزیابی قرارداده و اولویت بندی نمائیم.