فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۲۸ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
675 - 691
حوزههای تخصصی:
تعیین میزان پایداری مقاصد گردشگری نقش مهمی در برنامه ریزی توسعه این مراکز دارد. براین اساس در پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، امام زاده حمزه علی واقع در استان چهارمحال و بختیاری به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر 4 هزار گردشگر و زائر این امام زاده در ماه های گردشگرپذیر هستند. حجم نمونه نیز براساس فرمول کوکران 350 مورد است. به منظور ارزیابی پایداری امام زاده حمزه علی و تعیین جایگاه آن در چرخه حیات گردشگری از مدل تلفیقی آلن–باتلر استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، بیشترین میزان پایداری در امام زاده حمزه علی به پایداری اجتماعی و فرهنگی مربوط است و با توجه به ارزش 13/5 این بعد از توسعه پایدار در شرایط پایداری متوسط قرار دارد. پس از آن پایداری کالبدی و فیزیکی با ارزش 97/4 (پایداری متوسط) در رتبه بعدی قرار دارد. کمترین میزان پایداری مربوط به بعد زیست محیطی با ارزش 71/3 (شرایط تقریباً ناپایدار) و پس از آن بعد اقتصادی با ارزش 56/4 (پایداری متوسط) است. درمجموع، از ترکیب همه ابعاد توسعه پایدار در زمینه رفاه سیستم انسانی (امتیاز 85/4) و رفاه اکوسیستم (امتیاز 34/4)، این امام زاده در وضعیت پایداری متوسط قرار دارد. همچنین امتیاز امام زاده در چرخه حیات گردشگری 159/0 است که در مرحله مداخله و درگیرشدن قرار گرفته است.
نقش جریان های فضایی در تحولات اقتصادی سکونتگاه های روستایی مورد: روستاهای پیرامونی شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان های فضایی بین سکونتگاه های روستایی و شهری وجود دارند که در غالب جریان افراد، سرمایه، کالا، اطلاعات و فناوری و مانند آن تعریف می شود. جریان های فضایی بین شهر و روستا در گذر زمان از عوامل کلیدی در تحولات اقتصادی سکونتگاه های روستایی است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش جریان های فضایی در تحولات اقتصادی سکونتگاههای روستایی پیرامون شهر زاهدان است. تحقیق حاضر با توجه به ماهیت مسئله و موضوع مورد بررسی، از نوع تحقیقات داده پردازی است و جامعه آماری پژوهش را 218 روستای شهرستان زاهدان تشکیل می دهند که از این میان 30 روستا با استفاده از روش تخمین شخصی به عنوان نمونه موردی تحقیق برگزیده شده اند. با توجه به هدف پژوهش، از بین خانوارهای روستاهای نمونه، 348 خانوار به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده اند. نمونه های تحقیق (اعم از روستا و خانوار) به ترتیب با استفاده از روش های طبقه ای(فاصله از شهر و جمعیت) و تصادفی انتخاب شده اند. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (ابزار پرسشنامه)بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین ) و آمار استنباطی ( آزمون رگرسیون و آزمون کندال تائوبی) و برای تعیین وضعیت شدت تحولات در روستاهای نمونه از تکنیک Vikor استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که جریان های فضایی در بهبود ساختار اشتغال، گسترش فعالیت های گردشگری، بهبود وضعیت مسکن، بهبود وضعیت صنعت، بهبود وضعیت کشاورزی و خدمات تأثیر گذاشته است اما این تحولات در همه ابعاد و در همه روستاها مثبت نبوده و تحولات منفی را نیز (تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی، گسترش الگوی مسکن شهری، تداوم جریان سرمایه در بخش های غیر تولیدی) در پی داشته است.
تحلیل موقعیت مکانی مخاطرات ادراکی تخریب گرایی در فضاهای عمومی شهر مطالعه موردی: محله برج قربان شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
87 - 96
حوزههای تخصصی:
تخریب گرایی به عنوان یکی از انواع جرم های رایج در شهرهای امروز، پیامدهای منفی متعددی را در بر داشته و موجب مشکلات اجتماعی، فرهنگی، خسارات مالی و... شده که نمود بصری آن نیز بیش از سایر جرائم در فضاهای عمومی شهری ماندگاری دارد. در این میان گروهی اعم از روان شناسان و جامعه شناسان بر نقش عوامل درونی و شخصیتی و گروهی از جمله معماران و شهرسازان بر چگونگی نقش موقعیت مکانی بر تخریب گرایی معتقدند. دیدگاه اصلی این مقاله بر نقش توأمان هر دو عامل استوار است. هدف اصلی دستیابی به نقش مکان و موقعیت مکانی بر پیشگیری از رفتارهای تخریب گرایانه از طریق ایجاد مخاطرات ادراکی و حس ترس از ارتکاب به تخریب (جرم) است. با توجه به شرایط محیطی، اجتماعی، فرهنگی و... در فضاهای شهری ایران به این موضوع پرداخته شده است. مطالعه موردی محله برج قربان شهر همدان است که با توجه به عوامل درونی، به عنوان یک محله دارای افراد بالقوه تخریب گرا مورد ارزیابی قرار گرفته است. تحقیق اسنادی، تحلیلی است که به روش همبستگی به بررسی نسبت متغیرها می پردازد. فرض مقاله بر پراکنش یکسان افراد تخریب گرا در فضاهای عمومی شهری این محله است. برداشت متغیرهای مکانی مورد نظر و میزان وقوع رفتارهای تخریب گرایانه از طریق مشاهدات میدانی عینی و پرسشنامه صورت گرفته است. سپس با نرم افزار spss و آزمون های آماری، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها با انتظارات نظری و پیشینه پژوهشی مقاله مطابقت دارد. نتایج حاکی از آن است که چگونگی میزان نظارت و تراکم جمعیتی موجود و موقعیت مکانی اعم از دید پی درپی، حس مکان، بهداشت محیط، بهداشت بصری، بهداشت رفتاری و فضاهای پنهان در فضاهای عمومی شهر بر میزان مخاطرات ادراکی تخریب گرایان در هنگام ارتکاب به تخریب مؤثرند. به عبارتی حضور در موقعیت های مکانی خاص، منجر به ایجاد حس ترس از تخریب (جرم) به دلیل پیامدهای پیشِ رو شده و در نهایت موجب از بین رفتن رفتارهای تخریب گرایانه و یا جابه جایی مکان تخریب می شود.
نقش تحولات مسکن بر کیفیت محیطی مناطق روستایی با تاکید بر مؤلفه سرزندگی (مطالعه موردی: بخش سنگر شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری مربوط به مسکن در تمامی کشورها از اهمیت ویژه ای برخوردار است تا جایی که بدون در نظر گرفتن تحولات و مؤلفه های آن، که قرار است سازنده و محمل آسایش روانی انسان باشد ممکن است در اثر فشار محیط نتواند این نیازها را برآورده سازد. پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این سؤال است که تحولات مسکن چه تاثیری بر شاخص های کیفیت محیطی با تاکید بر مؤلفه سرزندگی در بخش سنگر شهرستان رشت می گذارد؟ و این شاخص ها در محدوده مطالعاتی از منظر ذهنی ساکنان چگونه تحلیل می شوند؟ برای رسیدن به این مهم، از روش توصیفی- تحلیلی و نرم افزار Spss در تحلیل داده ها استفاده شده و با به کارگیری آزمونهای آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون T یک طرفه و زوجی، به ارزیابی هرکدام شاخص ها پرداخته شده است. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 344 پرسشنامه در روستاهای مورد مطالعه توزیع گردیده است. این پرسش نامه ها تأثیرپذیری کیفیت محیط را در مقابل تحولات مسکن از طریق مؤلفه سرزندگی مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که شاخص امنیت مساکن روستایی بیش از پیش بر مولفه سرزندگی در محیط مناطق روستایی ارجحت یافته تا جایی که روستاییان گویه های مرتبط با متغیر ایمنی را بیش از گویه های دیگر در تحولات مسکن مدنظر قرار می دهند و از دید روستاییان، امتیاز مؤلفه سرزندگی محیط روستا در طراحی مسکن روستایی در سطح متوسط ارزیابی شده است.
تحلیل موانع و قابلیت های تنوع بخشی فعالیت ها در اقتصاد روستایی مورد: بخش رحمت آباد و بلوکات شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی مهم ترین فعالیت در نواحی روستایی است که به صورت سنتی و معیشتی در سکونتگاه های روستایی ایران صورت می گیرد. چنین ساختار اقتصادی و شغلی در نواحی روستایی مسائل خاصی را به دنبال داشته است. مشکلات موجود در مناطق شهری را تنها می توان با ایجاد فرصت های شغلی در مناطق روستایی حل کرد. ایجاد مشاغل متنوع با تنوع بخشی به فعالیت ها در نواحی روستایی، می تواند بسیاری از مشکلات این نواحی را مرتفع سازد . از این رو تحقیق حاضر با هدف تحلیل موانع و قابلیت های تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی در نواحی روستایی بخش رحمت آباد و بلوکات شهرستان رودبار تدوین شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی تحلیلی است. در این تحقیق جامعه آماری،14 روستا در غالب تیپ های مختلف(کوهستانی، کوهپایه ای و دشتی) واقع در بخش مورد مطالعه است. در این مطالعه موانع و قابلیت های تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی به ترتیب با 4 بعد و 44 شاخص، 3 بعد و 30 شاخص و با بهره گیری از آزمون آماری تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار Excel و Spss استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد ساختار فعالیت های اقتصادی در روستاهای بخش رحمت آباد و بلوکات، از وضعیت نامطلوبی برخوردار است. همچنین مشخص شد بعد زیرساختی و نهادی با مجموع اثرگذاری 920/0 بیشترین تأثیر را بر روی سایر ابعاد(بعد محیطی، اجتماعی و اقتصادی) داشته و مهم ترین مانع در تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی در روستاهای این بخش است. بعد محیط طبیعی نیز با ضریب 378/0 بیشترین تأثیر را بر روی سایر ابعاد( محیط اقتصادی و محیط اجتماعی-فرهنگی) داشته و قابلیت روستاهای بخش رحمت آباد و بلوکات در تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی محسوب می شود.
تحلیل فضایی - مکانی تصادفات رانندگی درون شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل فازی (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: شهر کرمان طی چند دهه اخیر شاهد تحولات زیادی بوده است. این تحولات شامل توسعه فیزیکی، افزایش جمعیت شهری، مهاجرت بی رویه، حاشیه نشینی و گسترش افقی شهر با حفظ مرکزیت اداری، اقتصادی و فرهنگی جنوب شرق هستند، اما ایجاد زیر ساخت ها به خصوص در بخش حمل و نقل شهری، متناسب با این تحولات صورت نپذیرفته است. تحقیق حاضر با درک اهمیت موضوع و با توجه به جایگاه شهر کرمان و عدم مطالعات منسجم در این خصوص سعی دارد با استفاده از فنآوری GIS و مدل فازی به بررسی و تحلیل پراکندگی تصادفات شهر کرمان و اولویت بندی مناطق حادثه خیز اقدام نماید. روش: نوع پژوهش، کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع، روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت ترکیبی مبتنی بر اسنادی و پیمایشی است. بر این اساس فاکتور های مهم که پس از تلفیق و ترکیب داده ها در محیط GIS ابتدا نقشه پراکندگی تصادفات رانندگی شهر کرمان مشخص گردید و سپس با وزن دهی به فاکتورها مناطق حادثه خیز شهر کرمان مشخص گردید. یافته ها: بر این اساس به ترتیب سه محدوده میدان آزادی، خیایان مطهری و جهاد بیشترین مناطق مستعد تصادفات درون شهری می باشند که با توجه به انجام پروژه های روان سازی ترافیک در میدان آزادی، محور خیابان مطهری (پارک مطهری تا سه راه طالقانی) به عنوان محور با بیشترین تصادفات انتخاب گردید. نتایج: هدف اصلی این تحقیق تاکید بر تعداد کلی تصادفات به منظور تشریح مکان های حادثه خیز و ایجاد مدلی بر حسب شدت و تنوع تصادفات بوده هسج. جمع بندی نشان می دهد مناطق مرکزی شهر به خصوص میدان آزادی، خیابان مطهری و بلوار جهاد بیشترین خطر بروز تصادفات درون شهری را داشته است.
تبیین ابعاد و مولفه های پایداری در حمل و نقل شهری با بهره گیری از تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئله حمل و نقل یکی از عمده ترین مسائل کلان شهرها محسوب می شود. بروز مشکل در این سیستم می تواند مشکلاتی از قبیل اتلاف وقت و انرژی، افزایش هزینه های زندگی شهری و افزایش آلودگی محیط زیست در زندگی شهری به وجود آورد. یکی از مباحث اساسی که در توسعه پایدار شهری به آن پرداخته می شود مسئله حمل ونقل عمومی کارآمد است. استفاده شهروندان از حمل ونقل عمومی باعث ارتقای شرایط کمی و کیفی زندگی در شهرها، بهبود محیط زیست شهری و رسیدن به توسعه پایدار شهری خواهد شد. بر این اساس، پژوهش حاضر سعی دارد تا بر اساس مفاهیم و دیدگاههای موجود به تبیین ابعاد و مؤلفه های پایداری در برنامه ریزی شبکه های حمل و نقل شهری بپردازد. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، از نوع مطالعات اسنادی- کتابخانه ای و پیمایش از نوع توصیفی، تبیینی و تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل تحلیل عاملی استفاده گردید نمونه آماری پژوهش، خبرگان و متخصصان و صاحب نظران حوزه حمل و نقل شهری و شهروندان تهرانی که از شبکه های حمل و نقل شهری استفاده می کردند، بوده و نحوه نمونه گیری در بین شهروندان به صورت تصادفی ساده و نمونه گیری در بین متخصصان به صورت تعمدی می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. تعداد 147 پرسشنامه متخصصان و تعداد 400 پرسشنامه شهروندان توزیع گردید و با استفاده از نرم افزار آماری لیزرل و spss به تجزیه و تحلیل داده های آماری پرداخته شد. نتایح پژوهش نشان می دهند که موثرترین شاخص های کالبدی در حمل و نقل پایدار شهری از دید شهروندان مؤلفه کیفیت زندگی بوده که بیشترین سهم را در تغییرات شاخص کالبدی دارد و کمترین سهم برای متغیر دسترسی به مناطق پرتراکم می باشد. همچنین در تغییرات برنامه ریزی شبکه های حمل و نقل بیشترین سهم برای مؤلفه استفاده از تکنولوژی ها و فن آوری های نوین و در استفاده از سسیتم حمل و نقل کمترین سهم برای متغیر امنیت می باشد. از دیدگاه مسئولین در تغییرات شاخص کالبدی، بیشترین سهم متعلق به مؤلفه قیمت زمین و کمترین سهم برای متغیر دسترسی به مناطق پرتراکم می باشد. همچنین مؤلفه فرهنگ و انضباط شهری و اجرای تعهدات و کارایی نیروی کار بیشترین سهم را در تغییرات برنامه ریزی شبکه های حمل و نقل و متغیر امنیت در استفاده از سسیتم حمل و نقل کمترین سهم را دارد. Abstract The present study is applied in terms of purpose, applied and in terms of collecting information, such as documentary-library studies and descriptive, explanatory and analytical surveys. The data collection tools are questionnaire. In order to analyze the data, the factor analysis model was used. The statistical sample of the research, experts and proficent of the urban transport sector and citizens of Tehran who used urban transportation networks, and the example of the sample between citizens, sampling method among citizens in random order and sampling among experts is deliberate. The Cochran formula was used to determine the sample size. A total of 147 questionnaires were distributed among experts and 400 citizen’s questionnaires. Statistical analysis was performed using lisrel and SPSS software. The result of research show that the most effective physical indicators in sustainable urban transport are Citizens' quality of life component, which has the largest share in the changes of the physical index, and the variable of access to high density regions have the lowest share.Also, in planning of transport networks changes, the largest contribution to the use of technology and new techniques system is the lowest contribution to the security variable. From the experts 'point of view,the changes in the physical index, are the largest share of the land price variable and the lowest share for the variable of access to densely populated areas. Also, the component of urban culture and discipline and the implementation of labor force obligations and efficiency have the largest share in the changes in the planning of transportation networks and the variable of security in using transportation system has the lowest share.
نقش مؤلفه های فرهنگی- اجتماعی بر رفتار محیط زیستی شهروندان، مطالعه موردی: شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم و قابل توجه در هر جامعه، رفتار محیط زیستی آن جامعه است که علاوه بر تأثیرگذاری بر مسائل و مشکلات محیط زیست، خود تأثیرپذیر از عوامل دیگری می باشد. لذا، این موضوع حائز اهمیت می باشد که رفتار محیط زیستی و عوامل تأثیرگذار بر آن، در هر جامعه ای مطالعه شود. هدف از این تحقیق، بررسی عوامل موثر بر رفتارهای محیط زیستی شهروندان است. جامعه آماری این پژوهش، شهروندان شهر شیروان بوده که طبق فرمول کوکران، تعداد 380 خانوار به روش سیستماتیک تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. این پژوهش با رویکرد کمی و با روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود. آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی متغیرها که شامل رفتار محیط زیستی (632/0)، باور محیط زیستی (782/0)، ارزش محیط زیستی (823/0)، آگاهی محیط زیستی (760/0) و دانش محیط زیستی (819/0) می باشند، با مقادیر ذکر شده تایید شدند. هم چنین ، روایی تحقیق، از نوع روایی محتوایی و صوری بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد باور محیط زیستی افراد بر رفتار ایشان موثر است. رفتار نیز تحت تأثیر جنسیت، سن و تحصیلات افراد می باشد و عملکردهای متفاوتی از خود نشان می دهد. در یک نتیجه کلی، می توان بیان کرد که مولفه های فرهنگی- اجتماعی می توانند پیش بینی کننده رفتارهای محیط زیستی مسئولانه باشند.
شناسایی عوامل هوشمندی سازمان در سازمان های ارائه دهنده خدمات گردشگری در استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
137 - 156
حوزههای تخصصی:
فناوری مدرن در سازمان های گردشگری، تعدادی از مشاغل و تخصص ها را حذف و تعدادی از مشاغل و تخصص های جدید را به وجود آورده است. این در حالی است که ساختار سازمان های ارائه دهنده خدمات گردشگری در استان خراسان جنوبی همچنان شکل سنّتی خود را حفظ کرده است و نیاز به شناسایی عوامل عملکرد هوشمندانه در گردشگری و تغییر ساختار سازمان های ارائه دهنده این خدمات احساس می شود. پژوهش حاضر درصدد شناسایی عوامل هوشمندی در صنعت گردشگری خراسان جنوبی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارشناسان شاغل در سازمان های گردشگری استان خراسان جنوبی است (هتل های سه ستاره، دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری و اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری). برای تعیین نمونه آماری پژوهش از روش سرشماری استفاده شد که جمعاً 356 نفر مورد توزیع پرسشنامه قرار گرفتند. پرسشنامه مورداستفاده در پژوهش، محقق ساخت است که برای طراحی آن از تکنیک دلفی استفاده شده است. روایی و پایایی پرسشنامه به روش سازه- واگرا بررسی شد و در ادامه با استفاده از رویکرد حداقل مجذورات جزئی، روابط متغیّرها و مدل اصلی پژوهش بررسی شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خدمات الکترونیک (غیرحضوری) برای گردشگران، کارکنان آموزش دیده و مسلط به زبان خارجه، خدمات و محصولات مکمل در کنار محصول اصلی سازمان، ارائه تجربه سفر هوشمند، آزاداندیشی و نوآوری کارکنان گردشگری و سرانجام استفاده از روش های نوین بازاریابی گردشگری، ازجمله مهم ترین عوامل هوشمندی در سازمان های گردشگری هستند.
سنجش پراکنده رویی شهری در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه پیش رو سنجش پراکنده رویی است، با این وجود از مواردی همچون افشاء هویت و ارائه کلیتی از تمام وجوه ادبیات این پدیده، عرضه معیارهای تمیز پراکنده رویی غربی از نمونه ایرانی آن و دست آخر پیشنهاد تعریف رویکردهای ابتکاری- غیرتنظیمی در کنار ابزارهای دستوری- نظارتی جهت مهار این مسأله می توان به عنوان اهداف فرعی آن نام برد. ترسیم تصویری درخور از میزان این پدیده با دو روش اسنادی جهت استخراج- تعدیل متغیرهای کمی و سنجش بر پایه تکنیک تحلیل عاملی همزمان با اعمال خصیصه های منحصر به فرد کیفی هر ناحیه آماری میسر شد که این تصویر نه تنها میزان بالای فشردگی را در نواحی مرکزی شهر نشان می دهد بلکه انطباق آن با نقشه هایی چون ادوار تاریخی گسترش فیزیکی کلانشهر و گونه های بافت شهری نیز به تبیین تک تک اشکال پراکنده رویی به اصطلاح ایرانی در شهر هدف و عوامل شکل دهنده هریک از آنان می پردازد.
نقش معماری فضاهای آموزشی در انتقال فرهنگ بواسطه علوم رفتاری (نمونه مورد مطالعه: مدارس تیزهوشان متوسطه اول شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
:وقوع انقلاب صنعتی، تحولات عصر جدید و تفکر مدرن، چالشی فراگیر را در تمام دنیا شکل داد که عمیق ترین جنبه آن بعد فرهنگی بود. ازآنجا که سرعت وقوع این تحولات بسیار زیاد بود، مانع از تطبیق آنها با فرهنگ جوامع مختلف شده و نهایتا کم توجهی به معماری سنتی را در پی داشت. از آنجا که دامنه این نوگرایی به ساختار نظام آموزشی نیز کشیده شد؛ رویکردهای کشورهای غربی به این موضوع، منجر به شکل گیری مدارسی با طرحهای بسیار ساده شد .در حالی که در ایران الگوی ساخت مدارس تاریخی به مسئله یادگیری و نقش مدرسه در نظام جامعه و محله بسیار اهمیت می داد. در شرایط کنونی با توجه به مسائل ومشکلات موجود در کشور، آنچه در راستای رفع مسئله موجود و بهبود شرایط کنونی مطرح می شود، لزوم بکارگیری روشی است که دانش آموزان و بستر فرهنگی را به عنوان پیش شرطی مهم در جهت یادگیری موفق به حساب آورده و در پی فراهم ساختن محیطی مناسب جهت تحقق اهداف فراگیر یادگیری باشد. لذا پژوهش حاضر به دلیل نیاز فرهنگی و با هدف شناسایی نقش معماری فضاهای آموزشی در انتقال فرهنگ و ارائه راهکارهای طراحی با استفاده از فرهنگ ایرانی در جهت بهبود کیفیت ساختمانهای آموزشی معاصر شکل گرفته است. حال سوال اصلی این است که چگونه می توان با پیوند میان ارزشهای فرهنگی و علوم رفتاری به طراحی فضاهای آموزشی پرداخت؟ مطالعات، حاکی از ارتباط دوطرفه بین سه مولفه فرهنگ، رفتار و محیط در فضاهای آموزشی و همپوشانی آنها بصورت مولفه های رفتاری-محیطی، محیطی-فرهنگی، رفتاری- فرهنگی می باشد. به این ترتیب می توان اذعان داشت که فضاهای آموزشی به کمک علوم رفتاری برآمده از فرهنگ محیط، می توانند ارزشهای فرهنگی جامعه را به دانش آموزان انتقال دهند.
کاربرد سناریوی پایه مدل اسلوس در شبیه سازی توسعه شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
553 - 580
حوزههای تخصصی:
طی دو دهه اخیر در ایران، رشد بی رویه کلان شهرها سبب نابودی مناطق زیستی و طبیعی زیادی شده است؛ بنابراین باید ارزیابی توسعه شهری با استفاده از مدل های مناسب صورت بگیرد تا از نابودی محیط زیست، منابع زمینی و اکوسیستمی جلوگیری شود؛ از این رو پژوهش توسعه ای- کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر با هدف مدل سازی رشد شهری کلان شهر تبریز و پیش بینی تغییرات آتی آن با استفاده از مدل اسلوس انجام شده است. در این مقاله، از مدل سلول های خودکار Sleuth در محیط GIS برای مدل سازی رشد شهری کلان شهر تبریز استفاده شده است. متغیرهای مورد استفاده شامل شیب، سیستم حمل ونقل، کاربری اراضی، مستثنیات و سایه روشن است که داده های مربوط به آن ها با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست به دست آمده است. مدل رشد شهری Sleuth برای داده های تاریخی تولیدشده از تصاویر ماهواره ای لندست برای سال های 1993-2016 در سه مرحله کالیبره شد و ضرایب رشد تولیدشده به کمک مدل، با استفاده از برنامه اجرایی OSM برای انتخاب در مراحل بعد شکل گرفت. پنج ضریب رشد شهری شامل پخش، انتشار، زایش، مقاومت شیب و جاذبه جاده، در سال 2016 به ترتیب ارزش های 26، 40، 38، 76 و 89 را داشتند. براساس ضرایب به دست آمده، با توجه به داده های تاریخی، رشد شهری بیشتر از ضریب جاذبه جاده تأثیر گرفته است. در مقایسه با دیگر شهرها که مقاومت شیب تأثیر چندان زیادی در توسعه شهری ندارد، در شهر تبریز توپوگرافی عامل بسیار مهمی در محدودکردن توسعه شهری است. الگوهای رشد شهری آینده تا سال 2040 با طراحی سه سناریوی تاریخی، زیست محیطی معتدل و زیست محیطی سخت برای کلان شهر تبریز پیش بینی شد. نتایج نشان می دهد براساس سناریوی اول تا سال 2040 میلادی 3241 هکتار به زمین های شهری افزوده خواهد شد و بخش زیادی از باغ ها و زمین های مرغوب از بین خواهد رفت. براساس نتایج سناریوی دوم ممکن است 1670 هکتار از زمین های باارزش دست نخورده باقی بماند، اما در سناریوی سوم نه تنها از زمین های باارزش زیادی محافظت خواهد شد، بلکه مطابق با رویکرد شهر فشرده، مدیران شهری در ارائه خدمات شهری به شهروندان موفق تر خواهند بود. نتایج پیش بینی ها نشان می دهد سناریوی زیست محیطی معتدل برای توسعه فیزیکی کلان شهر تبریز بسیار مفید است. درنهایت اینکه مدل اسلوس روش خوبی برای توضیح الگوی فضایی توسعه کلان شهر تبریز است.
مقایسه روش های بیشترین شباهت، ماشین بردار پشتیبان و شبکه عصبی مصنوعی در آشکارسازی سطوح نفوذناپذیر شهری با استفاده از تصویر با قدرت تفکیک مکانی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
185 - 200
حوزههای تخصصی:
سطوح نفوذناپذیر عامل مهمی در نظارت بر توسعه شهری و کیفیت محیط زیست است. به همین دلیل، شناخت این سطوح پیش شرطی برای رسیدن به توسعه پایدار شهری خواهد بود. هر چند روش های گوناگونی برای تشخیص و مطالعه این سطوح وجود دارد ولی تعیین دقیق و مقرون به صرفه این سطوح، هنوز یک چالش مهم برای پژوهشگران شهری است. با توجه به افزایش دسترسی به داده های سنجش از دور، در این پژوهش با استفاده از تصویر سنجنده GeoEye سال 2009، دقت روش های سه گانه طبقه بندی بیشترین شباهت، شبکه عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان را در تعیین سطوح نفوذناپذیر در بخشی از شهر بندرعباس بررسی و مقایسه شده است. به این منظور، بعد از انجام عملیات پیش پردازش های لازم بر روی تصویر، با استفاده از آلگوریتم های مورد اشاره، پنج کلاس خیابان و ساختمان (به عنوان سطوح نفوذناپذیر)، بدنه آبی، پوشش گیاهی و زمین بایر (به عنوان سطوح نفوذپذیر شهری) برای هر سه روش، استخراج شدند. برای ارزیابی نتایج، روش های دقت کلی، ضریب کاپا، دقت کاربر و تولیدکننده مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش ماشین بردار پشتیبان با دقت کلی7/94 درصد و ضریب کاپا 93/0، نسبت به روش شبکه عصبی مصنوعی (با دقت صحت کلی 1/93 درصد و ضریب کاپا 90/0) و روش بیشترین شباهت (با دقت صحت کلی 2/92 درصد و ضریب کاپا 89/0)، دارای دقت بهتری است. مطالعه حاضر هرچند نشان داد که روش ماشین بردار پشتیبان دارای صحت بالاتری بود اما با این وجود، دقت روش های بیشترین شباهت و شبکه عصبی مصنوعی نیز در تعیین سطوح نفوذناپذیر، مناسب و قابل قبول بوده و پردازش تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالا با این روش ها، می تواند سطوح نفوذناپذیر را تشخیص دهد.
ارزیابی و سنجش زیست پذیری شهری در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
1 - 17
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مفاهیم مختلفی از پارادایم توسعه پایدار ارائه شده است که بیشتر بخش های آن را شاخه های جغرافیایی تشکیل می دهد. چنانکه مفاهیمی مانند شهر سبز، بوم شهر، شهر قابل زندگی و شهر محیطی را در چهارچوب توسعه پایدار شهری نام می برند. شهر زیست پذیر نیز به عنوان یک رویکرد جدید جهت نیل به تحقق توسعه پایدار شهری می باشد که توسط اپلیارد در کتاب خیابان های زیست پذیر وارد عرصه علمی و جغرافیایی گردید. با توجه به افزایش شهرنشینی در جهان علی الخصوص کشورهای درحال توسعه مانند ایران بررسی و مطالعه ابعاد این رویکردها جهت ایجاد شهری قابل زندگی ضروری می باشد. هدف این پژوهش بررسی شاخص های زیست پذیری شهری در مناطق 8 گانه شهر اهواز تهیه شده است. روش تحقیق از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی می باشد. جامعه آماری شامل 1095389 نفر جمعیت ساکن در مناطق هشت گانه شهر اهواز و حجم نمونه که با استفاده از فرمول کوکران برآورد شده، برابر با 384 نفر است. ابتدا با استفاده از منابع اسنادی- کتابخانه ای شاخص های شهر زیست پذیر شناسایی، سپس با استفاده از ابزار پرسشنامه اطلاعات موردنیاز از مناطق هشت گانه شهر اهواز جمع آوری شده است. درنهایت با استفاده از روش های آنتروپی شانون و روش تصمیم گیری چندمعیاره ویکور (VIKOR) مناطق 8 گانه شهر اهواز ارزیابی و رتبه بندی شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد، منطقه سه شهر اهواز دارای بیشترین میزان زیست پذیری و منطقه پنج شهر اهواز دارای کمترین میزان زیست پذیری نسبت به سایر مناطق هستند. برای روشن تر شدن وضعیت هریک از مناطق موردمطالعه کل مناطق در سه طیف دسته بندی شدند. درمجموع سه منطقه شهر دارای وضعیت مطلوب، یک منطقه نیمه مطلوب و چهار منطقه دارای وضعیت نامطلوب بودند. بنابراین برنامه ریزی متوازن بین مناطق و رسیدگی به وضعیت مناطق دارای وضعیت نامطلوب باید در سرلوحه وظایف مسئولین امور قرار گیرد.
نقش مدیریت شهری در تاب آوری شهرها در برابر سوانح طبیعی (مورد مطالعه: شهر باقرشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر، تاب آوری شهری به عنوان مهمترین راهکار مقابله با مخاطرات طبیعی مورد توجه اندیشمندان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. در تاب آوری شهری عوامل مختلفی مؤثر هستند که از جمله ی آن ها نظام مدیریت شهری است. برای این منظور در پژوهش حاضر نقش مدیریت شهری باقرشهر در تاب آوری در برابر سوانح طبیعی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش از نظر ماهیت کاربردی و از نظر هدف توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش متخصصان و کارشناسان شهری درگیر در مدیریت شهری باقرشهر بوده است که از بین آن ها، 35 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. روش گردآوری داده ها، به صورت کتابخانه ای و میدانی با استفاده از مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بوده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مقایسه میانگین با آزمون T-Test و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار SPSS.21 و Smart PLS.3 بوده است. یافته های پژوهش نشان داد که تاب آوری باقرشهر در حد متوسط است و از میان چهار مؤلفه ی تاب آوری، تاب آوری نهادی از پایین ترین میزان (کم تا خیلی کم) برخوردار است. در روش کیفی مشخص شد که نظام مدیریت شهری به دلایلی همچون نبود همکاری بین بخشی، نبود نظارت کافی بر ساخت و سازها و عدم شناخت کافی از تاب آوری شهری به ناتاب آوری شهری باقرشهر دامن زده است. همچنین ارزیابی اصول دهگانه نقش مدیریت شهری در تاب آوری باقرشهر نشان داد که نظام مدیریت شهری در دو مؤلفه ی تأمین منابع مالی و ارزیابی مستمر خطرپذیری ها از وضعیت خیلی نامطلوبی برخوردار است، اما در بخش حفاظت و ارتقاء زیرساخت ها و برنامه ریزی کاربری اراضی شهری تا حدودی بهتر عمل کرده است.
الگوسازی عوامل موثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری شهر گنبد کاووس با تاکید بر رویداد ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
89 - 105
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر شهرها جهت ارتقای خود به منظور ایجاد یک مقصد گردشگری جذاب، ناگزیر به رقابت با یکدیگر هستند. در بازار پررقابت جهانی مدیریت برند و جایگاه یابی مقاصد گردشگری از مهم ترین چالش های مطرح در عرصه گردشگری می باشد. رویدادهای ورزشی یکی از ابزارهای راهبردی برای برند سازی مقصد گردشگری در بازار رقابتی است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف الگوسازی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری با تأکید بر رویدادهای ورزشی در شهر گنبدکاووس تدوین شده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است که 374 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین گردشگران رویداد ورزشی گنبدکاووس در بهار سال 1397 انتخاب شدند. نتایج نشان داد که مقدار ضریب تأثیر تمامی متغیرهای آگاهی، تصویر ذهنی، کیفیت ادراک شده، وفاداری و برگزاری رویداد ورزشی بر ارزش ویژه برند در مقصد گردشگری با توجه به مقدار تی در سطح 05/0 معنادار است. وفاداری و رویداد ورزشی نسبت به سایر عوامل موردبررسی، بیشترین میزان اثرگذاری بر ارزش ویژه برند در مقاصد گردشگری را داشتند. برگزاری رویداد ورزشی باعث انتقال تجارب مثبت از رویداد ورزشی به مقصد گردشگری در ذهن گردشگران می شود و درنتیجه وفاداری گردشگران به مقصد گردشگری را افزایش و هزینه های تحقیق و ریسک ادراکی گردشگران را کاهش می دهد.
ارزیابی سناریوهای مختلف پراکنش فضایی کاربری های شهری به منظور کاهش حجم ترافیک (مطالعه موردی: کاربری های آموزشی شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
491 - 507
حوزههای تخصصی:
کاربری زمین و حمل ونقل و انتقالات شهری دو جزء جدانشدنی سیستم عمومی ساختار شهری و مبحث کلیدی مطالعات شهری و ناحیه ای محسوب می شوند؛ زیرا یکی از نقش های اساسی زندگی شهری را تشکیل می دهند که با ارتبا ط بخشی امور انسانی به یکدیگر و جریان یابی افراد، کالا، انرژی و اطلاعات محقق می شود. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و کاربری حاضر، ارزیابی تأثیرات اراضی شهری در ایجاد حجم ترافیک برای ساماندهی و بازتوزیع فضایی آن ها در بافت مرکزی شهر کاشان است. در این پژوهش، کاربری آموزشی (دبستان، راهنمایی و دبیرستان) و کاربری درمانی در محدوده مرکزی کاشان برای نمونه بررسی شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها مصاحبه و اطلاعات طبقه بندی شده کاربری اراضی شهرداری بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از الگوریتم k-means در محیط Arc GIS استفاده شد. در بازه زمانی که برای بازتوزیع کاربری های مورد مطالعه با استفاده از الگوریتم k-means درنظر گرفته شد، در حداقل شعاع دسترسی دبستان 14/16 درصد و در حداکثر شعاع دسترسی آن 99/17 درصد، کاربری دبیرستان در حداقل شعاع دسترسی 22/17 درصد و در حداکثر شعاع دسترسی آن 31/1 درصد، کاربری مدرسه راهنمایی در حداقل شعاع دسترسی 32/7 و در حداکثر شعاع دسترسی 67/6 درصد و در کاربری درمانی در حداقل شعاع دسترسی 51/31 از ترافیک شهری کاسته خواهد شد. نتایج این پژوهش میزان تراکم ترافیک در بخش مرکزی کاشان را در مقایسه با کل شهر و نقش کاربری بهداشتی و درمانی در ترافیک بخش مرکزی به دلیل هم پوشانی به کل شهر نشان می دهد.
مدل سازی تغییرات کاربری زمین ازطریق زنجیره مارکوف و استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور (مورد شناسی: استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
153 - 172
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، افزایش جمعیت شهرنشین و رشد بی رویه و کنترل نشده شهرها در سرتاسر جهان، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، موجب بروز مسائل زیست محیطی بسیاری نظیر نابودی باغات و زمین های کشاورزی اطراف شهرها و از بین رفتن منایع طبیعی شده است. یکی از اجزای اصلی در استراتژی فعلی برای مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر تغییرات زیست محیطی، تحلیل و سنجش میزان پوشش و تغییرات کاربری زمین است. در همین راستا، این پژوهش سعی بر آن دارد تا با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و سیستم های اطلاعات جغرافیایی و همچنین، با به کارگیری روش زنجیره مارکوف، به مدل سازی تغییرات کاربری زمین در استان قم بپردازد. به همین منظور، با استفاده از تصاویر سری زمانی ماهواره های لندست 5 ،4 و 8 (در طول 30 سال و در سه بازه زمانی) و انجام پیش پردازش ها (تصحیحات اتمسفری و توپوگرافی)، کاربری های اصلی زمین مانند مناطق مسکونی و صنعتی، زمین های کشاورزی، مراتع، کویر و شوره زار و دریاچه نمک و آب استخراج شدند. تجزیه و تحلیل نقشه های به دست آمده در این دوره 30 ساله نشان می دهد که مساحت مراتع در استان از سال 1365 تا 1395 کاهش یافته، به طوری که از 5600 به 4848 کیلومترمربع رسیده است. همچنین، مساحت اراضی کشاورزی در طی دوره 30 ساله حدود 100 کیلومترمربع کاهش یافته است و با افزایش شهرنشینی، وسعت مناطق مسکونی و صنعتی نیز افزایش یافته و از 130 به 364 کیلومتر مربع رسیده است. در نهایت باتوجه به اینکه پیش بینی تغییرات کاربری زمین، در دید کلی برای مدیریت بهتر منابع طبیعی و حفاظت زمین های کشاورزی اطراف مناطق شهری و اتخاذ تدابیر و سیاست های دراز مدت مؤثر است، با استفاده از مدل پیش بینی زنجیره مارکوف، تغییرات کاربری زمین در سال 1405 پیش بینی شد که با گسترش مناطق مسکونی-صنعتی و کویر و شوره زار و کاهش زمین های کشاورزی همراه بوده است. این تحقیق نشان می دهد که داده های سری زمانی سنجش از دور می توانند در مدل سازی تغییرات کاربری زمین نقش بسیار مؤثری ایفا کنند.
تبیین تأثیرات ژئوپلیتیکی اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت اسلامی عراق و شام مهم ترین بحران ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه و حتی جهان در برهه کنونی به شما می رود. این گروه هم در اندیشه و هم در کنش سیاسی نشان داده است که به دنبال تغییر در نظم کنونی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خاورمیانه و در ادامه در کل جهان است. هدف مقاله حاضر تبیین تأثیرات ژئوپلیتیکی اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه است. سؤال اصلی مقاله این است که اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه چه تأثیرات ژئوپلیتیکی داشته است؟ فرضیه ای را که برای پاسخ گویی به این سؤال در صدد آزمون آن برآمده ایم این است که ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه در اثر اقدامات داعش بیش از پیش به دوران وستفالیایی خود رجعت نموده است و تقابلات ژئوپلیتیک بین واحدهای سیاسی منطقه بالا گرفته و شاهد نوعی پارادوکس استراتژیک بین منافع ژئوپلیتیک و تخاصمات ژئوپلیتیک در روابط منطقه ای و فرا منطقه ای خاورمیانه هستیم. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که با توجه به حساسیت ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه اندیشه و کنش سیاسی داعش بی اعتمادی و واگرایی را در منطقه خاورمیانه عمق بخشیده است و امنیت سیاسی و مرزی و جغرافیایی بر پویش های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی منطقه سایه افکنده است. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش شده است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و استفاده از جداول و نقشه ها و نمودارها تأثیرات ژئوپلیتیکی اندیشه و کنش سیاسی داعش برای تأسیس کشور و حکومت ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه تحلیل و تبیین شود. Abstract Islamic State of Iraq and Syria is the most important geopolitical crisis in the Middle East and even the world at the present time.The group has shown both political thought and political thought that it seeks to change the current political, cultural and social order of the Middle East and beyond in the whole world.The purpose of this article is to explain the geopolitical effects of ISIL's political thought and action on the establishment of an ideological and ideological government in the Middle East.The main question of the article is that what has been the geopolitical impact of ISIL's political thought and action in establishing the country and the ideological government in the Middle East? The hypothesis we are testing is to answer this question that is the geopolitics of the Middle East have already reverted to their Westphalian era as a result of ISIL's actions. And geopolitical controversies between the geopolitical unit of the upper region and we see a kind of paradox between geopolitical interests and geopolitical conflicts in the Middle East's regional and trans-regional relations. The results of this paper also show that, given the geopolitical sensitivity of the Middle East region ISIL's political thought and action have deepened distrust and divergence in the Middle East and prioritized political, territorial, and geographical security over the economic, social, cultural and political dynamics of the region. According to this introduction, this paper attempts to analyze and explain the geopolitical effects of ISIL's political thought and activities on the establishment of the country and the ideological regime in the Middle East using library resources and the use of tables, maps and charts.
تأثیر ساختار ژیوپلیتیک حاکم بر روابط روسیه و ایالات متحده آمریکابر رقابت آنها در جنوب غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده آمریکا و روسیه از زمانی که قدرت بریتانیا رو به افول گذاشت و آمریکا کم کم جای آن را گرفت، وارد رقابت در منطقه آسیا و شرق اروپا شدند. این رقابت و گاه رویارویی در زمان شوروی و پس از جنگ جهانی اول به اوج خود رسید و منجر به جنگ سرد شد که تا 1991 میلادی ادامه یافت. پس از فروپاشی شوروی این رقابت نیز برای یک دهه از بین رفت و رویکردهایی مبتنی بر روابط دوستانه با غرب و آمریکا مطرح شد. اما با ترمیم قدرت روسیه به دست ولادیمیر پوتین که خود از بازماندگان دستگاه های امنیتی شوروی بود، مجدداً بحث رقابت روسیه به عنوان یک ابرقدرت با آمریکا مطرح شد که با اشغال شبه جزیره کریمه و حمله به سوریه در حمایت از بشاراسد، این رقابت جدید واقعیت عملی یافت. حضور روسیه در سوریه، همکاری با ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس و اقداماتش در قبال امنیت افغانستان و نیز بازتعریف اهداف سیاست خارجی و امنیتی-نظامی روسیه در اسناد استراتژیک این کشور از سال 2015 به بعد، نشانگر ورود روسیه به عرصه رقابت با آمریکا در منطقه جنوب غربی آسیا است. روابط و رقابت روسیه و آمریکا در مناطق مختلف و نیز جنوب غرب آسیا تابعی از ساختارهای معنایی، مادی و منافع این دو کشور به صورت کلی و نیز منطقه ای است که به طور کل در درون یک ساختار ژیوپلیتیکی قابل تعریف است. بنابراین در این مقاله سعی شده با روش توصیفی – تحلیلی نشان دهد، از منظر سازه انگاری، ساختار ژیوپلیتیکی چگونه بر رقابت بین روسیه و ایالات متحده آمریکا در منطقه جنوب غربی آسیا تأثیر می گذارد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد، دو کشور روسیه و ایلات متحده آمریکا رقابت تنگاتنگی در حوزه های مختلف همچون شرکای استراتژیک و انگاره فضاها و موقعیت های ارزشمند ژیوپلیتیکی دارند. Abstract Since the British power has been declining, the United States has replaced it. the United States and Russia entered the competition in the Asian and Eastern European region. This competition peaked after World War I and leading to the Cold War, which lasted until 1991. With the reign of Russia during the reign of President Vladimir Putin, Russia's rivalry as a major power with the USA was raised. This new competition was observed in reality with the occupation of the Crimean Peninsula and the invasion of Syria in support of Bashar al-Assad. Russia's presence in Syria, cooperation with Iran and the Persian Gulf countries surrounding, and its actions for the security of Afghanistan As well as redefine the goals of Russian foreign policy and security in its strategic documents from 2015 onwards, Reflects Russia's entry into the region of the USA in the Southwest Asia region. This article tries to analyze this geopolitical structure on the basis of the Constructivism approach Alexander Wendt.