مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
شهرستان رودبار
حوزههای تخصصی:
ضرورت تحوّل در کارکرد اقتصادی نواحی روستائی (مطالعة موردی: بخش خورگام شهرستان رودبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکرد اقتصادی یکی از مهمترین کارکردهای جوامع روستائی است که نقشی اساسی در مکانگزینی و پایداری سکونتگاهها، تولید اقتصادی، معیشت، درآمدزائی و ایجاد فرصتهای شغلی دارد. این کارکرد علیرغم نقش گستردة بخش کشاورزی، صرفاً در این بخش خلاصه نشده و بنظر میرسد که حرکت این جوامع به سمت تنوّع سازی زمینههای اشتغال، معیشت و درآمد اجتناب ناپذیر باشد. در این رابطه هر ناحیة روستائی به تناسب شرایط جغرافیایی و قابلیّتهای درونی خویش، قادر به پیمودن این راه و تحقّق اهداف کمّی و کیفی اقتصاد خویش است. این مقاله چکیدهای از یک کار تحقیقی و بر مبنای امکان سنجی تحوّل در کارکرد اقتصادی روستاها و بهصورت موردی در یکی از نواحی روستایی شهرستان رودبار (بخش خورگام) تهیّه شده است.
بررسی عوامل مؤثر در تحولات نظام زراعی دهستان رحمتآباد (شهرستان رودبار) در دهه80-?1370(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فعّالیتهای اقتصادی - فارغ از مکان جغرافیایی – در قالب گذشته خویش قادر به ادامه حیات نبوده و در عصری که همه چیز در حال تغییر و تحوّل است، اقتصاد روستایی نیز، متفاوت از گذشته، و به اقتضای زمان و مکان نیازمند تحوّل و دگرگونی است. مقاله حاضرکه روند تحولات نظام زراعی دهستان رحمتآباد در دهه 70 را مورد بررسی قرار داده، تلاش دارد تا ضمن شناخت از ابعاد دگرگونیهای رخ داده در الگوهای زراعی ناحیه, عوامل مؤثر بر این تغییرات مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.از مهمترین نتایج تحقیق این است که نظام زراعی ناحیه در فرآیند تحول بیشترین تأثیررا از عوامل جغرافیایی (بهعنوان عوامل درونی ) و شبکههای ارتباطی، بازار، ترویج و دولت (بعنوان عوامل بیرونی ) پذیرفته است.
پهنه بندی زمین لغزش در حوضه آبخیز توتکابن با استفاده از مدل های کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"زمین لغزش نوعی حرکت دامنه ای است که منجر به جابجایی مواد سطحی دامنه های پرشیب می شود. دامنه های شمالی رشته کوه البرز تحت تاثیر شرایط محیطی و اقلیم مرطوب دارای پتانسیل بالایی از لحاظ وقوع حرکات دامنه ای نسبت به سایر نقاط کشور است. حوضه تحت بررسی (حوضه توتکابن) در شهرستان رودبار قرار دارد. ثبت بیش از 100 لغزش دراین حوضه طی بررسی های میدانی نشان دهنده استعداد بالای این حوضه جهت وقوع لغزش می باشد. هدف این تحقیق شناسایی عوامل موثر، پهنه بندی زمین لغزش و همچنین مشخص کردن پتانسیل مناطق مختلف این حوضه از لحاظ وقوع لغزش جهت کاستن خسارات ناشی از آن بوده است.
پس از ثبت لغزش های موجود و انتقال آن بر روی نقشه اقدام به مشخص کردن مناطق ناپایدار با توجه به متغیرهای ضخامت رسوب، جهت دامنه، شیب، فاصله از آبراهه، پوشش گیاهی، سنگ شناسی و ارتفاع شده است. برای این منظور از سه مدل امتیازدهی متغیرهای موثر، ارزش گذاری لایه های اطلاعاتی و تراکم سطح استفاده شده است.
ابزار اصلی کار تحقیق استفاده از نرم افزارILWIS و تکنیک کار مقایسه میزان تاثیرگذاری متغیرها با استفاده از روش های ذکر شده بوده است، نتایج تحقیق از طریق ارایه نقشه های پهنه بندی در قالب نرم افزار مذکور و تجزیه و تحلیل پهنه های در معرض مخاطره به نتایج پهنه با خطر نسبی خیلی کم، خطر نسبی کم، خطر نسبی متوسط و بالاخره پهنه های با احتمال وقوع زیاد و خطر خیلی زیاد تقسیم شده است، و مشخص شده که مناطق بخش شرقی و شمال غربی حوضه دارای بیشترین پتانسیل زمین لغزش و مناطق شمالی و جنوبی آن خطر کمی را جهت وقوع زمین لغزش داشته و پایدار می باشند. بدیهی است برنامه ریزی برای منطقه به ویژه در راستای احداث سازه هایی نظیر راههای ارتباطی بناها و ساخت و سازهای مسکونی و روستایی باید با توجه به ضریب پایداری دامنه ها صورت پذیرد."
کارکرد صنعتی نواحی روستایی و ضرورت توسعه آن
حوزههای تخصصی:
از صنعتی شدن می توان به عنوان یک استراتژی در توسعه مناطق روستایی به ویژه ارتقاء شاخص های اقتصادی بهره گرفت. روستاها اگرچه توانایی پذیرش فعالیت های صنعتی بزرگ مقیاس را ندارند اما با توجه به قابلیت ها و توان مندی های درونی قادر هستند تا صنایع کوچک و حتی متوسط مقیاس را از نظر عوامل تولید پشتیبانی نموده و در خود جای دهند.استان گیلان اگرچه همواره به عنوان یک قلمرو جغرافیایی در راستای کارکرد کشاورزی وگردشگری مورد توجه بوده لیکن درشرایط جغرافیایی متنوع آن امکان احیاء و گسترش فعالیت های صنعتی نیز وجوددارد.شهرستان رودبار و ناحیه مطالعاتی(بخش خورگام) یکی از همین قلمروهاست که این تحقیق سعی نموده تا ضمن بررسی توانمندی های آن از بعد صنعتی راه های بهبود و توسعه این فعالیت را با اتکا به منابع درونی ناحیه ارائه دهد.نتیجه مطالعات نشان می دهدکه اگرچه ناحیه مورد نظر به دلیل انزوای جغرافیایی و ارتباطی کارکرد صنعتی ضعیفی دارد ولی با توجه به زیرساخت های موجود افزایش توان صنعتی آن در راستای بهره گیری از فواید و اثرات مثبت این استراتژی وجود دارد.ضمن اینکه سرمایه گذاری های جدید در زمینه صنایع روستایی تا حدودی بر همین نکته تاکید می نماید.
تحلیل موانع و قابلیت های تنوع بخشی فعالیت ها در اقتصاد روستایی مورد: بخش رحمت آباد و بلوکات شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی مهم ترین فعالیت در نواحی روستایی است که به صورت سنتی و معیشتی در سکونتگاه های روستایی ایران صورت می گیرد. چنین ساختار اقتصادی و شغلی در نواحی روستایی مسائل خاصی را به دنبال داشته است. مشکلات موجود در مناطق شهری را تنها می توان با ایجاد فرصت های شغلی در مناطق روستایی حل کرد. ایجاد مشاغل متنوع با تنوع بخشی به فعالیت ها در نواحی روستایی، می تواند بسیاری از مشکلات این نواحی را مرتفع سازد . از این رو تحقیق حاضر با هدف تحلیل موانع و قابلیت های تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی در نواحی روستایی بخش رحمت آباد و بلوکات شهرستان رودبار تدوین شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی تحلیلی است. در این تحقیق جامعه آماری،14 روستا در غالب تیپ های مختلف(کوهستانی، کوهپایه ای و دشتی) واقع در بخش مورد مطالعه است. در این مطالعه موانع و قابلیت های تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی به ترتیب با 4 بعد و 44 شاخص، 3 بعد و 30 شاخص و با بهره گیری از آزمون آماری تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار Excel و Spss استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد ساختار فعالیت های اقتصادی در روستاهای بخش رحمت آباد و بلوکات، از وضعیت نامطلوبی برخوردار است. همچنین مشخص شد بعد زیرساختی و نهادی با مجموع اثرگذاری 920/0 بیشترین تأثیر را بر روی سایر ابعاد(بعد محیطی، اجتماعی و اقتصادی) داشته و مهم ترین مانع در تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی در روستاهای این بخش است. بعد محیط طبیعی نیز با ضریب 378/0 بیشترین تأثیر را بر روی سایر ابعاد( محیط اقتصادی و محیط اجتماعی-فرهنگی) داشته و قابلیت روستاهای بخش رحمت آباد و بلوکات در تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی محسوب می شود.
تحلیل اثرات گردشگری بر نواحی روستایی در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی(مورد مطالعه: نواحی روستایی شهرستان رودبار)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیرگردشگری جایگ اه وی ژه ای در توس عه من اطق مختلف پیدا کرده است و در بسیاری از ممالک در حال توسعه به عنوان منبع اصلی درآمد، اشتغال و توسعه زیرس اخت ه ا مورد توجه قرار گرفته اس ت. در این رابطه گردشگری روستایی به عنوان جزئی از صنعت عظیم گردشگری می تواند نقش عمده ای در توانمندسازی مردم محلی و تنوع بخشی به رشد اقتصادی و هم چنین خلق فرصت های شغلی جدید در فضاهای روستایی ایفا نماید. از آنجایی که اقتصاد مقاومتی اصولا بر پایه قطع وابستگی به نفت و مقابله با تحریم ها اتفاق می افتد، ایران به عنوان کشوری غنی از لحاظ دارا بودن منابع توسعه گردشگری و به سبب فرهنگ، تمدن، ویژگی های آب و هوایی است که می تواند به کشوری فعال در صنعت گردشگری تبدیل شود. هدف از تحقیق حاضر تحلیل اثرات گردشگری بر نواحی روستایی در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی است. این تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی است. روش گ ردآوری اطلاع ات، کتابخان ه ای و پیمایش ی (تکمی ل پرسشنامه) است. جامعه آماری را کلیه خانوارهای ساکن در نواحی روس تایی شهرس تان رودبار تشکیل می دهند، با اس تفاده از فرم ول کوکران اصلاح شده 320 سرپرست خانوار به عنوان نمونه تعیین شدند. یافته های حاصل از تحقیق نشان می دهد که در بین شاخص های اقتصادی مورد استفاده کاهش بیکاری با میانگین 38/4 بیشترین میزان تاثیرپذیری را داشته و در وضعیت بهتری نسبت به سایر شاخص ها قرار گرفته است. در بین شاخص های اجتماعی بهبود مساکن و بافت فیزیکی روستا با میانگین 11/4 در وضعیت مناسب تری از لحاظ تاثیر پذیری از فعالیت های گردشگری قرار گرفته است. با تحلیل اثرات گردشگری بر نواحی روستایی در راستای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی، چنین استنباط می شود که فعالیت های گردشگری در راستای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی بوده است.
موانع بکارگیری و توسعه مکانیزاسیون در باغ های زیتون شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیتون یکی از مهم ترین محصولات باغی استان گیلان و منبع درآمد حدود 2800خانوار در شهرستان رودبار است که تولید آن به جزء در مرحله داشت شامل آبیاری و سمپاشی(سمپاشی 100 درصد و آبیاری زیر 15 درصد) به شیوه کاملا سنتی و با هزینه های بالا صورت می گیرد.تولید سنتی ضمن کاهش کمی و کیفی محصول،افزایش هزینه های تولید، کاهش رقابت پذیری و در نتیجه کاهش درآمد کشاورزان را به دنبال دارد. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی به شناسایی موانع بکارگیری و توسعه مکانیزاسیون در باغ های زیتون شهرستان رودبار می پردازد. ابزار اصلی تحقیق مشاهده (بازدید از باغ های زیتون) و پرسشنامه ای محقق ساخته حاوی پنج بخش شامل ویژگیهای فردی باغدار ،بخش اجتماعی ،بخش اطلاعاتی و ترویجی، بخش فنی و بخش اقتصادی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل زیتونکاران شهرستان رودبار به تعداد 2800 نفر بوده است که از این تعداد 338 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب و مورد مصاحبه قرارگرفتند و در نهایت 286 پرسنامه تایید وداده های آن در نرم افزار SPSS نسخه 18 وارد شد و خروجی های توصیفی و استنباطی به دست آمد. به طور کلی، یافته های تحقیق حاکی از چشم انداز نامناسب شرایط مکانیزاسیون به ویژه از منظر ویژگی های فنی و اقتصادی می باشد و نتایج حاصل از تحلیل عاملی، 6 مولفه شامل آموزشی-ترویجی،سرمایه انسانی،نظام بهره برداری، اقتصادی، اجتماعی و فنی را از جمله عوامل تاثیر گذار بر مکانیزاسیون کشاورزی باغ های زیتون رودبار معرفی نموده است که می توانند نقش بازدارنده یا پیش برنده در این زمینه داشته باشند و حدود 65 درصد از موضوع مورد بررسی را تبین می نمایند.اصلاح تدریجی الگوی کشت و سامانه آبیاری و پی ریزی ساختار مناسب مکانیزاسیون به عنوان راهکارهای کوتاه و بلندمدت پیشنهاد شده است.
تبیین آثار اقتصاد معیشتی (دامداری) بر توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان رستم آباد شمالی رودبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله عبارت است از تبیین آثار اقتصاد معیشتی (دامداری) بر توسعه روستایی است. سؤال اصلی مقاله این است که آیا اشتغال زایی ناشی از فعالیت های دامداری، توسعه روستایی را در ابعاد مختلف آن امکان پذیر می سازد؟ این پژوهش به طریق میدانی و کتابخانه ای انجام گرفته است. در روش میدانی از پرسشنامه، مصاحبه چهره به چهره، مشاهده و عکس بهره گیری شده است. در روش کتابخانه ای از اسناد، گزارش های سازمان ها، نهادهای دولتی، کتب، مقالات داخلی، نشریات، آمارنامه ها، برخی طرح های پژوهشی، پایان نامه های مرتبط، استفاده گردیده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش توصیفی- همبستگی با استفاده از مدل سوات، برای ترسیم نمودارها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. در این تحقیق با استفاده از روش مذکور و با کمک نرم افزار spss مورد محاسبه قرار گرفت و عدد 741/0 به عنوان ضریب کل به دست آمد. روایی آن نیز به جهت استفاده از نماگرهایی که در مطالعات پیشین به کار گرفته شده و همچنین مورد تائید خبرگان و اساتید متخصص در زمینه مطالعات پایداری قرار گرفت. جامعه آماری مقاله 210 خانوار دامدار فعال در 20 روستای دهستان رستم آباد شمالی رودبار با دارا بودن 2074 رأس دام بزرگ و 3810 رأس دام کوچک که مجموعاً 5884 دام می باشد را دربر می گیرد. با توجه به تعداد 210 خانوار دامدار، به کل جامعه دامداران پرسشنامه داده شد و به روش چهره به چهره تکمیل و طبق جدول زیر طبقه بندی گردید.
تبیین تاثیر سیاست های عمرانی بر امنیت پایدار نواحی روستایی شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای رفع فقر شدید و ارتقای سطح و کیفیت زندگی روستاییان، ایجاد اشتغال و افزایش بهره وری آنان، سیاست هایی توسط برنامه ریزان بکار گرفته شده است اما اینکه تا چه اندازه این تدابیر و سیاست ها توانسته است مورد رشد و ارتقا مناطق روستایی را فراهم آورد بحثی است که مورد بررسی این تحقیق قرار گرفته است. یافته ها به روش میدانی و کتابخانه ای تهیه شده است جامعه آماری تحقیق روستاهای شهرستان رودبار می باشد که در بحث پرسشنامه جهت انتخاب نمونه از روش مورگان استفاده شده است. نتایج نشان داد میان امنیت و سطح برخورداری روستاهای شهرستان ارتباط مثبتی برقرار است. میزان ضریب همبستگی بین فعالیت های عمرانی و رشد جمعیت بین 7/0 تا 1 است. این ضریب همبستگی نشان می هد، بین متغیرهای مستقل سیاست های عمرانی، متغیر وابسته ماندگاری جمعیت ارتباط معنی دار وجود دارد. جمعیت در طی دو برنامه رو به افزایش بوده است مقایسه روستاها نشان می دهد روستاهای دورتر که در ارتفاعات و یا در مناطق دور دست قرار دارند از امکاناتی مانند آب شرب و یا اشتغال برای روستائیان بی بهره هستند میزان مهاجرت و یا ناپایداری در آن بیشتر است بنابراین بررسی ها نشان می دهد میزان ضریب همبستگی بین فعالیت های عمرانی و اشتغال بین 5/0 است. این ضریب همبستگی نشان می هد که بین این دو متغیر رابطه همبستگی مثبت وجود دارد رضایت از فعالیت های اقتصادی و به بیان دیگر رضایت از آینده شغلی و رضایت از درآمد فعلی در ماندگاری جمعیت نقش مهمی را ایفا می کند.
بررسی و تحلیل ساختار کشاورزی روستاهای بخش خورگام شهرستان رودبار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هفتم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
129 - 145
حوزههای تخصصی:
نقطه آغاز اقتصاد در روستاها را باید شکل گیری فعالیت کشاورزی دانست و در واقع این فعالیت بیشترین نقش را در بافت اقتصادی آنها داشته و دارد. اگرچه جوامع روستایی صرفاً به این نوع فعالیت نمی پردازند لیکن نقش کشاورزی در استقرار انسان، نظام تولید اقتصادی، الگوی تغذیه و بسیاری از جنبه های متعارف انسان ساکن در روستا غیرقابل انکار است.در این تحقیق که به اهمیت کشاورزی در نظام اقتصادی و معیشت جوامع روستایی می پردازد،یکی از محدوده ای شهرستان رودبار(استان گیلان)مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است.در روند تحقیق از شیوه های رایج جمع آوری و پردازش اطلاعات استفاده شده و نقش کشاورزی در نظام درآمدو معیشت روستاهای ناحیه مورد ارزیابی قرار گرفته و راهکارهای لازم برای رفع مشکلات موجود نیز ارائه گردیده است. نتایج این تحقیق نشانگر آنست که بین شاخصهای جمعیتی روستاهای ناحیه و ارزش اقتصادی تولیدات کشاورزی ارتباط تنگاتنگی وجود داشته,ضمن اینکه با بهره برداری از منابع بالقوه و راکد ناحیه میتوان انتظار داشت که کشاورزی در کارکرد اقتصادی ناحیه ایفاگر نقشی بمراتب بیشتر از وضعیت فعلی باشد.
ارزیابی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی با رویکرد فضایی مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
1 - 21
حوزههای تخصصی:
مفهوم حس تعلق مکانی در میزان و نوع روابط بین افراد جامعه تأثیر می گذارد و این رابطه در گروه های اجتماعی که به مکان خاصی اختصاص دارند، باعث افزایش سرمایه های اجتماعی و اعتماد آنان می گردد. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل فضایی رابطه بین سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی در مناطق روستایی شهرستان رودبار است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، روستاهای استان گیلان واقع در شهرستان رودبار با تعداد 18 روستا و مجموع 2955 نفر جمعیت می باشد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است. تعداد نمونه ها با استفاده از جدول مورگان، 450 نفر تعیین شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که توزیع فضایی تعلق مکانی به صورت شمالی- جنوبی است و روستاهای مناطق مرکز به سمت جنوب غرب کم ترین حس تعلق و روستاهای شمال دارای بهترین وضعیت می باشند. در زمینه توزیع فضایی سرمایه اجتماعی نیز بهترین وضعیت را روستاهای واقع در بخش مرکزی و کم ترین توزیع فضایی را عمدتاً جنوب غرب شهرستان و بخشهایی از جنوب شرقی را دربر می گیرد. یافته ها نشان داد، براساس ضریب تعیین R2، 1/78 درصد از واریانس سرمایه اجتماعی در خانوارهای روستایی مورد مطالعه، توسط 3 شاخص عملکردی، ادراکی و محیطی تعلق مکانی قابل تببین است. ضریب بتا (Beta) نیز حاکی از آن است که، شاخص ادراکی تعلق مکانی با بتای 550/0 بیشترین میزان تأثیر را بر سرمایه اجتماعی روستاهای مورد مطالعه داشته است. با این وصف می توان گفت، تعلق به مکان در بین خانوارهای روستایی عامل مهمی در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان و محیط زیست می باشد که منجر به ایجاد محیط های با کیفیت در مناطق روستایی خواهد گردید. این حس می تواند زمینه مساعدی برای ایجاد دموکراسی مشارکتی فراهم سازد و اجرای برنامه های مختلف اقتصادی و اجتماعی را در اجتماع محلی با توفیق چشمگیری همراه کند و کیفیت زندگی را بهبود بخشد.
بررسی نقش وکارکرد شهرهای کوچک در سهولت خدمات رسانی به نواحی روستایی شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع نابرابری و عدم تعادل فضایی میان مناطق روستایی و شهری از مباحث مهم برنامه ریزان منطقه ای است. برای توازن بخشیدن و کاهش نابرابری نقاط روستایی، توجه به شهرهای کوچک یکی از راهکارهای تعادل بخشی به این وضعیت است. مقاله حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از روش ها و مدل های کمی مانند ضریب مکانی (LQ) و شاخص مرکزیت به تحلیل عملکرد شهرهای شهرستان رودبار می پردازد. در این مقاله، اهدافی چون تبیین رابطه بین کارکرد نقاط شهری در خدمات رسانی به نواحی روستایی شهرستان، رتبه بندی برخورداری خدمات و تعیین سطوح توسعه یافتگی روستاهای حوزه نفوذ مستقیم شهرهای شهرستان رودبار مورد توجه است. ضریب مکانی (LQ) مشخص نمود که شهرستان رودبار در زمینه کشاورزی و صنعت دارای ضریب (LQ) بالاتر از یک بوده و صادر کننده محصولات تولیدی می باشد اما از نظر خدمات (LQ) پایین تر از یک بوده و نشان دهنده وابستگی به شهرستان های دیگر است. بر اساس شاخص مرکزیت، ساکنان حوزه نفوذ مستقیم شهرهای رودبار، لوشان، منجیل، رستم آباد و بره سر از نظر سطح بندی روستاهای حوزه نفوذ مستقیم خود دارای نظم هستند و شهرهای جیرنده و توتکابن از این نظم در سطح بندی روستاهای حوزه نفوذ مستقیم خود محروم هستند. این شهرها به غیر از انجام ارتباط اجباری اداری و سیاسی که موجب وابستگی روستا به شهر می شود در سایر موارد چون مناسبات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی علاوه بر شهرهای خود به شهرهای دیگر شهرستان نیز مراجعه می کنند.
اکوتوریسم و پایداری محیط زیست روستایی در شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
اکوتوریسم پاسخگوی نیازهای فعلی زیست بوم ها است و به جای صدمه زدن به محیط زیست، به حفظ و بسط فرصت هایی برای تداوم حیات آن ها در آینده کمک می کند. انگیزه اصلی در اکوتوریسم پایدار، سفر به طبیعت و بازدید از جذابیت های طبیعی ناحیه ای خاص ازجمله ویژگی های کالبدی و فرهنگ بومی آن است. هدف پژوهش حاضر واکاوی اثرات اکوتوریسم بر پایداری زیست محیطی نواحی روستایی شهرستان رودبار است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی-تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی، کتابخانه ای، پرسشنامه و نظرسنجی از صاحب نظران و مسئولین و مشاهدات میدانی صورت گرفته است. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزارهای ArcGIS و Spss و آزمون ANOVA و روش مدل سنجش پایداری پرسکات آلن استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد میزان درجه سطح پایداری زیست محیطی در روستاهای مورد مطالعه متفاوت است به طوری که روستای شیرکوه با میزان پایداری 723/0 (سطح خوب) در بالاترین سطح پایداری در بین روستاهای مورد مطالعه دارد. روستاهای حلیمه جان با 689/0 و شهربیجار نیز با 687/0 در جایگاه های بعدی قرارگرفته اند. روستای کلشتر با 182/0 بدترین سطح پایداری را داشته و در وضعیت ناپایدار قرار دارد. همچنین نتایج آزمون آنووا در شاخص های زیست محیطی نشان داد که روستاهای شیرکوه، حلیمه جان و شهربیجار، با توجه به بررسی نتایج داده های بدست آمده و نظرات متخصصان رتبه های اول تا سوم قرارگرفته و از میانگین سطح پایداری مطلوبی برخوردار هستند. روستای کلشتر نیز در پایین ترین رتبه قرار دارد. در نهایت می توان گفت اکوتوریسم در محدوده مورد مطالعه قابلیت این را دارد که بنیان توسعه گردشگری سبز در فضاهای روستایی بنا نهد.
بررسی عوامل مؤثر در رضایتمندی روستاییان از جابجایی های فضایی، مکانی روستاها (مطالعه موردی: روستای چهارمحل، شهرستان رودبار )
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر رضایتمندی روستاییان در جابجایی های فضایی، مکانی روستاها در طی سال های 1385- 1369 به انجام رسیده است. این تحقیق از نوع پیمایشی است که به روش توصیفی - تحلیلی و همبستگی در روستای چهارمحل از توابع بخش خورگام شهرستان رودبار استان گیلان به عمل آمده است. برای انجام این تحقیق از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه سرپرستان 720 خانوار روستای چهارمحل می باشد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 251 نفر تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری، متغیرهای متعددی و بصورت متقاطع و دو به دو مورد آزمون قرار گرفتند که برای محاسبه رابطه بین متغیرها از آزمون کای اسکوئر و برای بررسی شدت رابطه بین آن ها ازآزمون Cramers v (به دلیل غیر پارامتری بودن) استفاده شده است. نتایج حاصل از مقادیر بدست آمده درسطح معناداری با مقدار sig = 0/000 و وجود شدت رابطه با میزان Cramer's v=0/000 در اغلب آزمون های بعمل آمده رضایت اهالی روستای چهارمحل ازجابجایی فضایی و مکانی و ادغام صورت گرفته، حاصل اقدامات مختلفی از جمله شکل گیری ساختار اقتصادی و شغلی در منطقه، برخورداری از امکانات و خدمات زیربنایی، ساخت مساکن با مصالح بهتر، اجرای طرح هادی، افزایش درآمد روستاییان و جلب مشارکت روستاییان بوده است.
سنجش پایداری شاخص های توسعه اقتصادی در نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان رودبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
پایداری اقتصادی بدنبال ایجاد رشد عادلانه و متوازن جوامع انسانی، تضمین بهره مندی تک تک انسان ها در طول زمان بدون وارد آوردن خدشه به منابع زیستی، طبیعی و فرهنگی است. پژوهش حاضر با هدف سنجش پایداری شاخص های اقتصادی نواحی روستایی شهرستان رودبار انجام شده است. این تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است، جامعه آماری را کلیه خانوارهای ساکن در نواحی روس تایی شهرس تان رودبار تشکیل می دهند که طبق سرشماری سال 1390دارای 37910 نفر جمعیت و 11929خانوار روستایی است. از آنجایی که تعداد خانوارها در روستاهای شهرستان رودبار از تجانس و همگونی لازم برخوردار نبودند از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده استفاده شد، که در 4 دسته طبقه بندی شدند و در نهایت حجم نمونه با اس تفاده از فرم ول کوکران 327سرپرست خانوار تعیین شدند. جهت تجزیه و تحلیل شاخص های مورد استفاده از مدل موریس و جهت سنجش پایداری اقتصادی روستاهای نمونه از مدل ویکور و همچنین از نرم افزار های SPSS و Excelاستفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که در بین 30 شاخص مورد استفاده هیچ کدام در وضعیت پایدار نبوده، 6 شاخص دارای وضعیت نسبتا پایدار و 24 شاخص دیگر در وضعیت ناپایدار قرار داشته اند. همچنین نتایج حاصل از سنجش پایداری اقتصادی در میان 20 روستای نمونه نشان می دهد روستای چیچال با ضریب 0/18در بالاترین سطح پایداری و روستای جوبن با ضریب 0/88 ناپایدارترین روستا با توجه به شاخص های اقتصادی مورد استفاده بوده است.
الویت بندی عوامل تاثیرگذار در ارتقای رقابت پذیری اقتصاد منطقه ای(مورد مطالعه: شهرستان رودبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت پذیری منطقه ای برای اولین بار پس از رشد پارادایم جهانی شدن توسط مایکل پورتر مطرح شد. رقابت پذیری با تاکید بر فاکتورهای اقتصادی، اجتماعی، نهادی و منابع طبیعی سعی در تقویت بعد اقتصادی دارد. در واقع این رویکرد، موجب افزایش بهره وری و افزایش نرخ اشتغال در منطقه خواهد شد و از این طریق سرمایه های بیشتری به منطقه تزریق خواهد شد. همزمان با افزایش سرمایه و بالا رفتن درآمد عمومی، کیفیت زندگی نیز بهبود خواهد یافت. در این مسیر سرمایه ی انسانی افزایش یافته و کارآفرینی و نوآوری منطقه تقویت خواهد شد و در نهایت، تداوم این چرخه موجب پویایی و پایداری توسعه در منطقه می گردد. با اینکه، شهرستان رودبار از مزیتی نسبی تولید عمده زیتونبرخوردار است، به نظر می رسد عوامل پیشران اقتصادی در این منطقه ضعیف بوده و شهرستان از سطح رقابت پذیری بالایی برخوردار نیست. از این رو تحقیق حاضر تلاشی است که با مطالعه چهارچوب سیستم منطقه ای، علاوه بر شناسایی عوامل تاثیرگذار در رقابت پذیری، با برآورد میزان اثرگذاری آن ها، سمت و سوی راهبردهای توسعه ی منطقه ی رودبار را مشخص می کند. در این راستا پس از شناسایی شاخص های رقابت پذیری از مطالعات پیشین، به تدوین و تکمیل 384 پرسشنامه که با روش کوکران نمونه برداری شده بود، مطالعه ی میدانی خود را آغاز نمود. سپس با استفاده از آزمون آماری کالموگروف- اسمیرنوف به بررسی توزیع داده ها پرداخته است. پس از مشخص شدن چولگی در توزیع داده ها با استفاده از آزمون KMO همبستگی جزیی بین شاخص ها بررسی شد. سپس با کمک نرم افزار PLS بار عاملی هر شاخص محاسبه شده است. در این مسیر، ابعاد پنچ گانه ی رقابت پذیری، به ترتیب الویت اثرگذاری در مدل نهایی: بعد نهادی با بار عاملی 694/0، بعد اجتماعی با بار عاملی 691/0، منابع اولیه با بارعاملی 550/0، اقتصاد با بارعاملی 510/0و در نهایت زیرساخت با بار عاملی 365/0 به دست آمده است.
تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر بهبود مدیریت مزارع برنج در شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
341 - 364
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر بهبود مدیریت مزارع برنج در شهرستان رودبار بود که در قالب پارادایم کمی حاکم بر این پژوهش انجام شد. حجم نمونه تحقیق 252 نفر از کشاورزان شهرستان رودبار بودند که به روش تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفتند. باتوجه به شاخص های محاسبه شده، پایایی و روایی مدل تایید گردید. به منظور بررسی مؤلفه های تاثیرگذار بهبود مدیریت مزارع برنج در شهرستان رودبار از یک مقیاس با 48 گویه که باطیف پنج گزینه ای لیکرت مشتمل بر دو بخش کلی شامل ویژگی های فردی-حرفه ای شالی کاران و گویه های مربوط به بهبود مدیریت سنجیده شد، استفاده گردید. داده های گردآوری شده با روش تحلیل عاملی تاییدی با نرم افزار LISREL8.8 تحلیل شدند. نتایج نشان داد مدیریت تغذیه، مدیریت آفات و بیماری ها و علف های هرز، مدیریت فنی زراعی، مدیریت فروش و بازاریابی، مدیریت آب و خاک و مدیریت نیروی انسانی و سرمایه های اجتماعی از جمله مؤلفه هایی هستند که بهبود مدیریت مزارع برنج را تبیین می کنند. برمبنای نتایج می توان این گونه استنباط نمود که کشاورزان می بایست عوامل فنی و اجتماعی را در بهبود مدیریت مزارع خود موردتوجه قرار دهند. درراستای نتایج تحقیق پیشنهاد می شود شرکت های فنی خدماتی با مشارکت شرکت های خصوصی اقدام به معرفی محلول های تغذیه ای مناسب برای دوره های مختلف رشد و نمو برنج نماید تا شالیکاران بتوانند با مدیریت تغذیه شالیزارهای خود، کمیت و کیفیت محصول خود را بهبود بخشند. همچنین می توان از طریق معرفی ماشین های جدیدی که با شرایط منطقه و ارقام موردکشت در مزارع سازگار است، بهره وری را افزایش داد. در همین راستا، برگزاری نمایشگاه های سالانه مرتبط با معرفی فناوری های نوین مانند ماشین آلات تولید و فرآوری برنج می تواند مفید باشد.