فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۸۱ تا ۶٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناخت سازوکار فضای جغرافیایی شهرها، در مواجهه با ابر فرآیند جهانی شدن، از مهمترین رویکردهای مربوط به تحلیل های فضای جغرافیایی می باشد. پژوهش حاضر با درک این نکته و در نظر گرفتن اهمیت کلانشهرهای کشورهای درحال توسعه، تهران را در کنار شانگهای که یکی از الگوهای موفق جهانی شدن می باشد، با هدف یافتن سازوکار فضای جغرافیایی این دو شهر و ارائه مدل بومی جهانی شدن، انتخاب نموده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی، تحلیلی و استنباطی می باشد، که با بهره گیری از مبانی نظری، اخذ نظرات کارشناسان از طریق روش دلفی و سنجش استنباطی متغیرهای جهانی شدن، با استفاده از آزمون (Man-witny)، در محیط نرم افزار SPSS به بررسی آن پرداخته شده است. نتایج حاصل که به صورت دو معادله بیان شده است، بازگو کننده تفاوت مولفه یکپارچگی فرآیندهای اقتصادی، ارتباطی، اطلاعاتی و پیوستگی مکانی آنها در سامانه جهانی با سامانه غیرجهانی می-باشد. نتیجه بررسی متغیرهای جهانی شدن در دو شهر تهران و شانگهای نشان می دهد که بیشترین میزان اختلاف به ترتیب مربوط به متغیر حجم تجارت بین الملل، گردشگری خارجی، ضریب نفوذ اینترنت، تعداد شعبات بانکهای خارجی، تعداد شعبات شرکت های چند ملیتی وسرمایه گذاری مستقیم خارجی می باشد. لذا از نظر توصیفی، تحلیلی و استنباط آماری، نتایج گویای ساز و کار متضاد فضای جغرافیایی شانگهای و تهران می باشد.
بررسى نقش موقعیت لرستان از نظر ژئوپلیتیکى در رابطه با امنیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد که بعد جغرافیایی با وجود فرایند جهانی شدن اقتصاد و پیدایش کنشگران نوین ، همچنان در تعاملات جهانی م هم اس ت. به عقیده برخی از پژوهشگران و تحلیلگران سیاسی سرنوشت سازمان های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی بشر در گرو یک سلسله عوامل طبیعی ثابت و متغیر است که همه آن ها از جبر جغرافیایی ریشه می گیرند. هر نوع تصمیم گیری سیاسی و نظامی باید در چارچوب عوامل ثابت و متغیر یاد شده صورت گیرد. در این چارچوب است که نقش واحدهای استانی در چارچوب امنیت دولت – ملت ها مهم و برجسته می شود. با توجه به این مقدمه سؤال اصلی مقاله این است که اهمیت موقعیت لرستان از نظر ژئوپلیتیکى در رابطه با امنیت ایران از چه ابعادی قابل بررسی است؟ فرضیه مقاله برای پاسخگویی به سوال مذکور این است که به نظر می رسد که غرب ایران به ویژه استان لرستان دارای مولفه های جغرافیایی و سیاسی برجسته و مهمی در منظومه ژئوپلیتیکی ایران است. این مقاله از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سوآت و برای سنجش وزن سنجه ها نیز از روش AHP استفاده شده است. جامعه آماری این مقاله دانشجویان کارشناسی ارشد و ای جغرافیای سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار و حجم نمونه نیز 50 نفر تعیین شده است. نتایج این مقاله نشان می دهد که از تما می جنبه های علم ژ ئو پلیتیکی یعنی موقعیت جغرافیایی ، اقتصادی ، فرهنگی و قومیتی، مذهبی و نیز جمعیتی لرستان حائز نقشی کانونی و مهم در امنیت ایران است و این که غرب ایران به ویژه استان لرستان دارای مؤلفه های جغرافیایی و سیاسی برجسته و مهمی در منظومه ژئوپلیتیکی ایران است. از طرف دیگر شناخت تاریخچه و پیشینه تحولات سیاسی، جغرافیایی و قومی غرب کشور و به ویژه استان لرستان به درک اهمیت ژئوپلیتیکی آن ها منجر خواهد شد و نهایتاً فرصت ها و تهدیدات و نیز قوت ها و ضعف های جغرافیایی و سیاسی موجود در منطقه مورد مطالعه نیازمند توجه و برنامه ریزی است.
الگوریتم پیشنهادی برای تشخیص جایگاه مقصد گردشگری در چرخه حیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
17 - 35
حوزههای تخصصی:
شناخت وضع موجود در فرآیند توسعه، تأثیر تعیین کننده ای در شناخت مسیر صحیح برنامه ریزی برای توسعه گردشگری دارد و مدل یا نظریه باتلر در خصوص چرخه حیات مقصد گردشگری یکی از بهترین ابزارها در این زمینه است که از انتشار اولیه در ابتدای دهه هشتاد میلادی تاکنون در فاصله زمانی بیش از چهل سال به عنوان یک نظریه معتبر علمی مورد پذیرش متخصصین حوزه گردشگری بوده است. از آغاز تا اکنون روش های بسیاری برای تشخیص مراحل مختلف چرخه حیات صورت گرفته و تلاش های بسیاری انجام یافته است که نظریه به شکل عملیاتی تبیین گردد که مقاله حاضر نیز یکی از این تلاش هاست. تعیین جایگاه هر مقصد در چرخه حیات مقصد گردشگری منطقاً از فرایندی سه مرحله ای تبعیت می کند. ابتدا بایستی ویژگی های مراحل مختلف چرخه حیات تعیین شود، شرایط این شاخص ها در مراحل شش گانه چرخه حیات باتلر تدقیق و درنهایت برای تعیین جایگاه مقصد، شرایط فعلی آن با شاخصه ای مربوط به هر مرحله تطبیق داده شود. در این راستا عوامل متغیر مراحل مختلف چرخه حیات در قالب بیست شاخص از مطالعات نظری استخراج شده است که آن ها می توان در قالب سه گروه کمیت گردشگران، شیوه سفر و وضعیت مقصد طبقه بندی کرد. سپس وضعیت این شاخص ها در هر مرحله از چرخه تدقیق شده اند. ازآنجایی که یکی از مشکلات اصلی مدل باتلر نبود مرز دقیقی بین مراحل مختلف است به جای انتساب دقیق گزینه ها و مراحل به یکدیگر کرانه پایین و بالا برای هر گزینه تعیین گردیده است. بر اساس الگوریتم نهایی قرارگیری مقصد در مرحله خاصی از تکامل خود به اثبات می رسد اگر و فقط اگر گزینه مربوط به آن مرحله در تمام شاخص ها دارای ارزش درست باشد.
تحلیل کالبدی- فضایی شهر خرم آباد با استفاده از شاخص های رشد هوشمند شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
35 - 50
حوزههای تخصصی:
افزایش مشکلات ناشی از تراکم جمعیت در شهرها، صاحب نظران را به چاره اندیشی و حل معضلات شهری واداشت و برای کاهش معضلات ناشی از رشد بی رویه فضاهای شهری، صاحب نظران انگاره رشد هوشمند شهری را مطرح نمودند، رشد هوشمند شهری به عنوان ابزاری توانمند در سنجش میزان تمرکز یا پراکنده بودن رشد یک شهر در چارچوب الگوهای رایج و ایده آل، امروزه نقش غیر قابل انکاری در توسعه، تغییر و شکل دهی نقاط سکونتی انسان ها به ویژه شهرها ایفا می کند. از این رو هدف پژوهش حاضر تحلیل کالبدی- فضایی رشد هوشمند شهر خرم آباد است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی و از لحاظ روش شناسی کمی - تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و داده های فضایی است. در تجزیه وتحلیل اطلاعات این پژوهش از روش های آماری- گرافیکی در قالب نرم افزار ArcGIS و همچنین نرم افزارهای Excel و GeoDa بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحلیل شاخص ها با استفاده از آزمون های گرافیک مبنا نشان می دهد که شهر خرم آباد در زمینه شاخص های منتخب فاصله ی چشمگیری با اصول رشد هوشمند شهری دارد. این امر نشانگر تفاوت چشمگیر شاخص های منتخب با اصول رشد هوشمند شهری است. نتایج آزمون های گرافیک مبنا و آزمون های نموداری با هم همسو بوده و در این زمینه توافق و سازگاری بین این آزمون ها وجود دارد که درجه تجمع پذیری کم، توزیع نامتعادل در سطح شهر خرم آباد، پراکندگی، خوشه ای بودن، توسعه جسته و گریختگی و توسعه منفصل و ناپیوسته بسیار زیاد و به طور کلی رشد پراکنش افقی بی رویه است.
بررسی ابعاد اثرگذار بر کارکرد پارک علم و فناوری خراسان در تبدیل شهر مشهد به شهر دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به پدیده جهانی شدن و اهمیت یافتن دانش به عنوان مزیت رقابتی برای کشورها و شهرها، توسعه شهری دانش بنیان و تبدیل شهرها به شهرهای دانش بنیان مورد توجه ویژه ای قرار گرفته است. یکی از سازوکارهای این تغییر، توسعه پارک های علم و فناوری به عنوان یکی از ساختارهای فضایی شهرهای دانش می باشد. در کشورهای در حال توسعه به دلیل عدم نقش آفرینی موثر این پارک ها، حرکت به سمت توسعه شهرهای دانش بنیان کند می باشد. این پژوهش قصد دارد ابعاد موثر بر کارکرد پارک علم و فناوری خراسان را مطالعه کرده و با شناسایی اولویت های برنامه ریزی، گامی در جهت بهبود توسعه شهر مشهد به عنوان شهر دانش بنیان بردارد. با این هدف ابتدا به شناسایی عوامل پرداخته و مدلی مفهومی را به وجود آورده است. سپس از طریق پرسشنامه نظرات ذی نفعان پارک علم و فناوری خراسان جمع آوری شده است. با استفاده از نرم افزار Smart PLS اطلاعات جمع آوری شده، تحت مدل مفهومی مورد آزمون قرار گرفته است. در نهایت عامل سازمانی و پس از آن عامل فرهنگی به عنوان عواملی با اثرگذاری بیشتر شناسایی شدند. همچنین اثرگذاری عامل سیاست گذاری در این مرحله از رشد پارک علم و فناوری خراسان مورد قبول واقع نشد.
تحلیل مولفه های موثر بر اجتماع پذیری باغ شاهزاده ماهان، متاثر از ادراک طبیعت در محیط انسان ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل مولفه های موثر بر اجتماع پذیری باغ شاهزاده ماهان، متاثر از ادراک طبیعت در محیط انسان ساخت می پردازد. تحقیق حاضر یک تحقیق کاربردی، و از نظر نوع داده ها آمیخته (کمّی-کیفی) است. جامعه آماری در بخش کیفی (بخش مصاحبه)،20 نفر از خبرگان و متخصصین مباحث معماری در بخش آکادمیک بودند، که با روش نمونه گیری هدف مند، و با در نظر گرفتن قانون اشباع انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمّی، شامل گردشگران وکاربران باغ شاهزاده ماهان با تعداد نامشخص است؛ که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی، و با توجه به جامعه نامحدود، حجم نمونه 384 در نظر گرفته شد. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده های کیفی، ابتدا با 20 نفر از صاحب نظران معماری در بخش آکادمیک مصاحبه عمیق از روش رودررو انجام شد. هدف از این بخش شناسایی شاخصها در مصاحبه بود. سپس با انجام کدگذاری ها، پرسشنامه 40 سوالی جهت استفاده در بخش کمّی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد مولفه هایی همچون طراحی انسانی (مسئولیت پذیری طراحی در برابر نیازهای فیزیکی، فرهنگی، اجتماعی، و روح کاربر و خلق روح مکان، طراحی عملکردی (مسئولیت پذیری طراحی در خصوص تامین نیازهای فیزیکی)، طراحی پاسخگو به اصول زیبایی شناصی بصری، طراحی زیست محیطی (بومی نگری و انعکاس منطقه گرایی زیستی و اکولوژی طبیعی)، طراحی پایدار (مسئولیت پذیری نسبت به انرژی و منابع طبیعی) و ایمنی و امنیت بر مطلوبیت فضای قرارگاه، و اجتماع پذیری باغ شاهزاده تاثیرگذارند.
رابطه بین سطوح توسعه یافتگی و میزان خسارات تصادفات درون شهری و برون شهری در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین توسعه یافتگی با میزان تصادفات برون شهری و درون شهری در استان های ایران پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و برای وزن دهی ۳۹ شاخص، از روش آنتروپی شانون و برای محاسبه توسعه یافتگی از روش تاپسیس استفاده شده است و با روش تحلیل خوشه ای در پنج خوشه رتبه بندی شده است. نتایج، نشان دهندة رابطه معکوس بین توسعه یافتگی و تعداد مصدومان و جان باختگان است. به گونه ای که استان های تهران، اصفهان و خراسان رضوی به ترتیب با ضریب ،(۰٫۴۷۳)، (۰٫۳۸۸) و (۰٫۳۰۷)، توسعه یافته ترین و به ترتیب با دارا بودن ۳۷۴۴۲۳، ۳۰۰۷۰۲ و ۲۱۸۹۸۲ نفر، مصدوم و متوفی بیشترین تلفات را دارند. به نظر می رسد، چنین رابطه ای در نتیجة عدم توازن بین این سطح از توسعه یافتگی و تعداد وسایل نقلیه در استان های توسعه یافته ایران است که در صورت برقراری تعادل و توازن بین وضعیت توسعه یافتگی و تعداد وسایل نقلیه در این استان ها این رابطه مستقیم خواهد بود.
بررسی اثرات تأسیس مدارس طبیعت در زیست پذیری شهری با استفاده از تکنیک دلفی، نمونه موردی پارک پردیسان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثرات احداث مدرسه طبیعت در زیست پذیری شهری در پارک پردیسان تهران است. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است که تحلیل های آن با استفاده از تکنیک دلفی انجام شده است. نتایج بررسی نشان می دهد که آموزش محیط زیستی به صورت مدارس طبیعت اثر مستقیم و غیرمستقیم در مؤلفه های زیست پذیری شهری پایداری دارد. مقدار اثرگذاری کل ابعاد مدارس طبیعت به ترتیب برای شاخص های زیست محیطی 538/0، اقتصادی 521/0 و اجتماعی 429/0 است، لذا ایجاد و توسعه مدارس طبیعت موجب بهبود زیست پذیری در شهر خواهد شد. علاوه بر این مقدار، اثر مستقیم که بیان کننده تأثیر شاخص بر زیست پذیری بدون دخالت سایر شاخص ها است، کمی متفاوت از اثر کل است و گویای این مطلب است که شاخص ها به طور مستقیم تأثیر زیادی بر زیست پذیری دارند.
واکاوی نقش پروژه های محرک توسعه در تحقق سیاست های بازآفرینی (مورد مطالعه: محدوده ی مرکزی شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
196 - 211
حوزههای تخصصی:
یکی از سیاست های نوین در توسعه شهری به طور عام و در بازآفرینی بافت های ناکارآمد و نابسامان به طور خاص، اجرای پروژه های محرک توسعه با هدف تسریع و تسهیل فرایند تحول در این بافت ها با بهره گیری از ظرفیت های محلی است. در این بین پروژه های محرک و توسعه بازآفرینی شهری مولدهایی هستند در جهت بازگرداندن رونق و توسعه به مناطق مورد نظر، تا چرخه فعالیتِ زنده و پویا را در این مناطق به راه اندازند. هدف این تحقیق بررسی نقش پروژه های محرک توسعه اجرا شده در دستیابی به اهداف و سیاست های بازآفرینی در ناحیه ی مرکزی شهر سنندج می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف و ماهیت تحقیق، در رده تحقیقات کاربردی قرار دارد و از روش کیفی و کمی (آمیخته) به منظور گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده کرده است. از نرم افزار MAXQDA برای تجزیه و تحلیل کیفی (استخراج شاخص ها) و از نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل کمی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که به ترتیب ابعاد فرهنگی – اجتماعی با ارزش عددی (38/3)؛ اقتصادی با ارزش عددی (95/2)؛ کالبدی - فضایی با ارزش عددی (9/2)؛ زیست محیطی با ارزش عددی (35/2) و مدیریتی با ارزش عددی (02/2) بیشترین تاثیرگذاری پروژه های محرک توسعه را بر تحقق سیاست های بازآفرینی محدوده مرکزی شهر سنندج داشته اند. همچنین رضایت مندی ساکنان از اثرات پروژه های محرک توسعه بر تحقق اهداف بازآفرینی ارزیابی گردید، که در برخی ابعاد نگرشی مثبت و در برخی ابعاد نیز نگرشی ضعیف داشتند.
تحلیلی بر فرایند تولید فضای شهری در ایران (مورد مطالعه: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
387 - 415
حوزههای تخصصی:
بین شهرنشینی و تولید فضا رابطه دیالکتیکی و چندمقیاس وجود دارد. از یک سو شهرنشینی سریع نه فقط فضای فیزیکی از جمله محیط ساخته شده کاربری اراضی و چشم اندازها را تغییر می دهد، بلکه فضای تخیلی و ذهنی و فضای تولیدشده کل فرایند شهرنشینی را نیز تغییر می دهد. هدف این مطالعه تحلیل فرایند تولید فضای شهری در دوره ایران مدرن است. شهر تهران به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. به منظور رسیدن به هدف پژوهش، مهم ترین اقدامات شهرسازی، نیروهای تأثیرگذار، اهداف و نتایج اقدامات صورت گرفته در شهر تهران تجزیه وتحلیل شده است. روش تحقیق توصیفی- پس رویدادی بوده است. ابزار گردآوری داده ها به صورت اسنادی بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد اهداف تغییر و تولید فضای جدید شهری متفاوت بوده و در سه دوره مهم اتفاق افتاده است. در دوره اول مهم ترین هدف از تغییر فضای شهری، کنترل فضا و درنهایت بسط سرمایه داری بوده است. دولت به شکل هوسمانیسم به دنبال تغییر فیزیکی و ذهنی فضا بوده است. در دوره دوم مهم ترین هدف در تولید فضای شهری، انباشت سرمایه بوده است که دولت و ارکان دیگر یعنی سرمایه و حکومت محلی، با کاهش موانع فضایی بسترهای لازم را برای انباشت سرمایه در شهر تهران فراهم آورده اند. دولت با تزریق پول های نفتی، با سرمایه گذاری در بخش صنعت مونتاژ و تا حدودی در زمین و مسکن و شهرداری نیز با تخریب فضاهای قدیمی و ایجاد خیابان ها، بزرگ راه ها و اتوبان ها در تلاش برای به رسیدن به این هدف بودند. در دوره سوم دولت با هدف کاهش هزینه ها، از تأمین بودجه شهرداری عقب نشینی و قانون خودکفایی شهرداری را تصویب کرد که شهر را در اختیار بورژوازی مستغلات و شهرداری گذاشت. توافق بین بورژوازی مستغلات و شهرداری سبب شد فضا برای مبادله و کسب سود ایجاد شود و شهرداری به صورت مستقیم و غیرمستقیم اقدام به حذف موانع فضایی برای انباشت بیشتر سرمایه و افزایش ارزش افزوده کند. درنهایت نیز بورژوازی مستغلات شهر تهران را به یک کالای ارزشمند حجیم تبدیل کرده است.
نقش سازماندهی فضایی بر افزایش اجتماع پذیری فضاهای باز مجتمع های مسکونی؛ نمونه مورد مطالعه: مجتمع های مسکونی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
27 - 40
حوزههای تخصصی:
تحقیقات مختلف نشان می دهد که عوامل متعددی از جمله عامل اجتماعی، کالبدی و اقتصادی بر میزان اجتماع پذیری یک محیط تأثیر گذارند. در این ارتباط نقش سازماندهی فضایی به عنوان نمونه ای از عوامل کالبدی مؤثر بر اجتماع پذیری فضاهای باز مجتمع های مسکونی، موضوعی قابل تأمل است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. بنابراین چهار الگوی سازماندهی فضایی در مجتمع های گفته شده شامل الگوی خطی، مجموعه ای، مرکزی تک عنصری و مختلط در چهار مجتمع مسکونی شهر شیراز به عنوان نمونه موردی انتخاب شده اند. ابزار تحلیل در پژوهش جاری تئوری نحو فضاست که با استفاده از روابط ریاضی و آنالیزهای نرم افزاری در محیط نرم افزارDepthmap ، به تجزیه و تحلیل ساختار کالبدی نمونه های مورد نظر پرداخته است. بر این اساس از شاخص های سلسله مراتب، دسترسی پذیری، جانمایی فضایی، شفافیت، تنوع فضایی و درصد فضاهای باز و بسته، در این پژوهش بهره گیری شده است. مقاله پیش رو علاوه بر روش نحو فضا از مشاهدات میدانی و نیز بررسی اسناد طرح در قالب نقشه ها و پروفیل ها نیز بهره برده است. در نهایت نتایج تحقیق حاکی از آنست که ساماندهی فضایی در مجتمع های مسکونی، نقش بارزی در افزایش یا کاهش اجتماع پذیری فضای باز یک مجتمع دارد. همچنین فضاهای باز با چیدمان مرکزی و مختلط نسبت به سایر الگوها اجتماع پذیرتر هستند و جانمایی نادرست عملکردهای مختلف در فضای باز یک مجتمع مسکونی، باعث کاهش اجتماع پذیری در فضای مورد نظر خواهد شد. این مهم می تواند توسط طراحان در تهیه لکه گذاری های اولیه طراحی فضاهای باز مجتمع های مسکونی، مد نظر قرار گیرد.
سنجش و ارزیابی ابعاد مؤثر بر ارتقاء تاب آوری جوامع روستایی در مواجهه با خشکسالی (موردمطالعه: شهرستان سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
630 - 645
حوزههای تخصصی:
افزایش تاب آوری مهم ترین عامل جهت حفظ انعطاف پذیری سیستم های اجتماعی-زیست محیطی و مقابله با خشکسالی است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و تحلیل شاخص های مبتنی بر تاب آوری جوامع روستایی در مواجهه با خشکسالی در سه روستا با شدت های متفاوت خشکسالی است. در این راستا ابتدا با استفاده از نقشه های پهنه بندی خشکسالی بر اساس شاخص SPEI در دوره زمانی ده ساله روستاهای موجود در سه زون خشکسالی بسیار شدید، شدید و متوسط شناسایی و از هر زون یک روستا به صورت تصادفی انتخاب گردید. سپس با استفاده از رویکرد پیمایشی، روش مشاهده مستقیم و بازدید میدانی، کشاورزان به عنوان جامعه هدف شناسایی گردیده و موردبررسی قرار گرفتند. با توجه مجموع تعداد کشاورزان در سه روستا، طبق فرمول کوکران، حجم نمونه به تعداد 105 نفر برآورد گردید. بر اساس پرسشنامه های تاب آوری و آزمون های آماری به ارزیابی ابعاد و شاخص های مؤثر بر تاب آوری پرداخته شد. نتایج مدل اندازه گیری لیزرل بر اساس متغیرهای سطح اول ابعاد سنجش تاب آوری نشان داد بیشترین اثرگذاری و اهمیت ابعاد در میزان تاب آوری متعلق به بعد زیرساختی و فیزیکی و بعد طبیعی است. ابعاد اقتصادی و مالی، اجتماعی و فرهنگی، حکمرانی و مدیریت، انسانی و فردی به ترتیب در رتبه بعدی اهمیت قرار دارند. سنجش میزان ابعاد تاب آوری در روستاهای موردمطالعه نشان داد بعد اجتماعی و فرهنگی دارای بیشترین میزان و بعد طبیعی دارای کمترین میزان در روستاهای موردمطالعه در این منطقه هستند. ﺗﻘﻮیﺖ ابعاد تأثیرگذار ﻣی ﺗﻮاﻧﺪ ﺳﻄح ﺗﺎب آوری و انطباق پذیری ﺑﺎ ﺷﺮایط را اﻓﺰایﺶ دﻫﺪ و نقش مؤثری در به حداقل رساندن ضررهای احتمالی در شرایط بحرانی، ایفا نماید. در این راستا، لازم است به تصمیم گیری و تخصیص منابع به کشاورزان منطقه در مواجهه ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻃﺮات، توجه ویژه ای معطوف شود.
تعیین ابعاد برنامه ریزی شهری با تاکید بر پیوست فرهنگی در پروژه های عمرانی (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر نوع مداخله در فضای شهری دارای پیامدهایی است. پیوست فرهنگی به دنبال شناسایی تاثیرات اقدامات یا سیاست های توسعه ای بر ابعاد فرهنگی محیط است. پیوست فرهنگی در حوزه طرح های عمرانی، نقشی مهم در توسعه پایدار و همه جانبه شهری ایفا می کند. بر این اساس، چشم انداز توسعه پایدار مبتنی بر فرهنگ ایرانی- اسلامی، ایجاب می کند که برنامه توسعه متوازن و همه جانبه اجتماعی با محوریت فرهنگ در طرح های بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت مورد توجه مدیران شهری قرار گیرد. پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی، به بررسی مقالات علمی-پژوهشی و کتاب های تخصصی مرتبط پرداخت و در نهایت،348 مقوله از موضوعات مرتبط با پیوست فرهنگی در پروژه های عمرانی استخراج شد که با حذف و ادغام مقوله های دارای مضامین یکسان و مشابه، شاخص های اصلی به 50 مورد تقلیل یافت. این شاخص ها براساس ابعاد مختلف، ذیل 8 موضوع اصلی دسته بندی شدند: روابط اجتماعی، خلاقیت، آینده نگری، هویت، امنیت، عدالت، جذابیت، و نمادها و نشانه ها. نتایج این پژوهش دربردارنده دستاوردهای نظری و کاربردی برای سیاست گذاران و مدیران شهری است.
تحلیل تطبیقی ویژگی های جمعیتی در سکونت گاه های رسمی و غیررسمی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
105 - 118
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی چالشی بنیادین در شهرنشینی نو به شمار می روند. در برخورد با این چالش، رویکردها و برنامه های گوناگونی به کار گرفته شده است، ولی بسیاری از برنامه ها به دلایل گوناگون ازآن گونه نبود شناخت ویژگی های این سکونتگاه ها به ویژه ابعاد جمعیتی با کامیابی همراه نبوده است. بررسی ها نشان می دهد ابعاد اسکان در سکونتگاه های غیررسمی در سنندج بسیار فراتر از میانگین کشوری است و بیش از نیمی از جمعیت شهر را فرا گرفته است. هدف این نوشتار واکاوی شاخص ها و ویژگی های جمعیتی در سکونتگاه های غیررسمی و همسنجی آن با دیگر سکونتگاه های شهر سنندج است. این پژوهش یک بررسی توصیفی و از گونه اکتشافی است و با کمک داده های ثانویه (اطلاعات سرشماری در سال های 1385، 1390 و 1395) درباره محله های سنندج به نتیجه رسیده است. دستاوردها نشان می دهد که بیشترین دگرگونی های جمعیتی شهر سنندج دربرگیرنده حجم، آهنگ رشد جمعیت و مهاجرت در سکونتگاه های غیررسمی شکل می گیرد. افزون بر این، از دید ویژگی های ایستای جمعیت شامل تراکم در خانوار، تراکم در زمین، چگونگی آموزش، بار تکفل و چندوچونی اشتغال گونه ای ناپایداری و نبود توازن در میان سکونتگاه ها برپاست که همگی می توانند زمینه ساز نمایان شدن دیگر چالش های شهری باشند. راهکار سیاستی نوشتار این است که در فراهم آوری و پیشبرد یک رویکرد فراگیر برای برنامه ریزی و مدیریت بر پایه بهسازی و بازآفرینی این سکونتگاه ها، توجه به ویژگی ها و شاخص های جمعیتی آنها بایسته و بنیادین است. نتایج این مقاله، علاوه بر نشان دادن ابعاد و ویژگی های مختلف جمعیت در مناطق و محلات سنندج، درس های مهمی را برای برنامه ریزان و سیاست گذاران در مورد سیاست های توزیع مجدد جمعیت و مدیریت شهری ارائه می دهد.
تحلیل و سنجش عوامل اقتصادی مؤثر بر توانمندسازی زنان در محلات فرودست شهری (مطالعه موردی: سکونتگاه های غیررسمی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
303 - 321
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی آنگاه می تواند موفقیت آمیز باشد که با مشارکت همه گروه های اجتماعی و برای همهآن ها از جمله زنان انجام پذیرد. یکی از اساسی ترین موانع توانمندسازی زنان در اسکان غیررسمی که مانع نقش آفرینی آنان در فرایند مشارکت در سامان دهی محلات مسکونی خویش می شود سطح بسیار پایین وضعیت اقتصادی آن هاست. سازمان ملل نیز توانمندسازی زنان در سطح گسترده را به عنوان یکی از اهداف کلیدی اعلامیه هزاره سوم اعلام کرده است.هدف از این مقاله تحلیل و بررسی رابطه بین عوامل اقتصادی و توانمندسازی زنان در سکونتگاه های غیررسمی است. تحقیق حاضر کاربردی و روش آن پیمایشی است و برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق زنان 18سال به بالای ساکن در سکونتگاه های غیررسمی شهر ایلام است که با شیوه نمونه گیری تصادفی طبقاتی متناسب با حجم و براساس فرمول نمونه گیری کوکران 377 نفر انتخاب شدند. روایی پرسش نامه با استفاده از روایی محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (89/0) به دست آمد. برای تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS از آزمون های تحلیل واریانس(F)، پس آزمون توکی، همبستگی پیرسون، دونمونه ای مستقل(T)، و تحلیل رگرسیونی بهره گرفته شد. به علاوه از نرم افزار AMOS برای مدل سازی معادلات ساختاری(SEM) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد بین توانمندسازی زنان و عوامل اقتصادی چون دسترسی به شغل دارای درآمد، نوع شغل، میزان درآمد، دسترسی به تسهیلات بانکی، تحت پوشش نهاد حمایتی بودن، قدرت پس انداز، و برخورداری از حق مالکیت قانونی رابطه معناداری وجود دارد.
ارائه الگوی پایدارسازی نظام درآمدی و مدیریت توسعه شهر صفی آباد
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
75-93
حوزههای تخصصی:
از آنجا که چگونگی توسعه پایدار شهری یکی از مهمترین چالش های پیش روی سیاست مداران و برنامه-ریزان شهری است؛ و با افزایش نیاز به خدمات عمومی در شهرها و محدودیت های مالی شهرداری ها از سوی دیگر، این چالش روز به روز بیشتر می شود. بر همین اساس، دستیابی به الگوی پایدار منابع مالی برای تأمین هزینه های جاری و عمرانی شهر، از مهم ترین عوامل پایداری شهری است که امکان سرمایه گذاری در نظام زیرساخت های توسعه ای شهر را فراهم می کند. این نوشتار توصیفی - تحلیلی است که از مدل SWOT استفاده و سعی شده است نقاط ضعف را به نقاط قوت و تهدیدات را به فرصت ها تبدیل کرد و از آنها بهره برداری لازم را برد. در پژوهش حاضر، پس از بررسی نقاط ضعف و تهدیدات موجود در ساختار شهری، از سه الگوی پیشنهادی برای برون رفت از این چالش ها در جهت مدیریت توسعه پایداری شهر صفی آباد از توابع استان خراسان شمالی ارائه گردید است. الگوی شماره 1 در دو محور با عنوان «کنترل، کاهش و حذف تدریجی منابع درآمدی ناپایدار و ناسالم» و «مدیریت، بهبود و افزایش منابع پایدار» موجب پایدارسازی نظام درآمدی و مدیریت شهری صفی آباد در دو بازه میان مدت و بلندمدت خواهد شد. الگوی شماره 2 نیز بر ارائه روش های جدید درآمدی پایدار با هدف پتانسیل منابع موجود در ساختار شهری تأکید دارد.
تحلیل تطبیقی سنجش کیفیت زندگی در بافت های قدیم و جدید شهری (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مطالعه کیفیت زندگی در پایش سیاست های عمومی و نقش آن به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی شهری اهمیت اساسی دارد. در شهر کرمان تفاوت های آشکاری میان کیفیت زندگی در بافت های مختلف آن دیده می شود که ناشی از فضای کالبدی و شرایط اجتماعی حاکم بر بافت های قدیم و جدید شهری است. هدف از این تحقیق ،تحلیل وسنجش کیفیت زندگی در بافت های شهر کرمان است. روش: روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و از طریق مشاهده وضع موجود در محدوده موردمطالعه و تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردیده است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های آماری از نرم افزار آماری SPSS و AHP بهره گیری شده؛ همچنین از نرم افزار ArcGIS نیز در تهیه نقشه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از روش AHP نشان می دهد محله شهرک باهنر در شاخص اقتصادی امتیاز 0.375 در شاخص اجتماعی 0.285 شاخص زیست محیطی 0.284 و شاخص کالبدی 0.515 ؛ همچنین محله هوشنگ مرادی کرمانی در شاخص اقتصادی 0.385، اجتماعی 0.544 زیست محیطی 0.547 و کالبدی 0.333 از وضعیت به مراتب خوبی برخوردارند. محله خواجه خضر از نظر اقتصادی 0.141، اجتماعی 0.087، زیست محیطی 0.110 و کالبدی 0.075 امتیاز را کسب نموده اند. در این شاخص ها محله مشتاقیه از نظر شاخص اقتصادی 0.086، اجتماعی 0.087، زیست محیطی، 0.057 و کالبدی 0.075 بوده است. نتا یج: جمع بندی این پژوهش نشان می دهد محلات جدید یعنی محلات شهرک باهنر و هوشنگ مرادی کرمانی در همه شاخص ها، نسبت به محلات مشتاقیه و خواجه خضر در بافت قدیم از کیفیت زندگی بهتری برخوردارند.
بررسی نقش عوامل اجتماعی، فرهنگی و کالبدی در استقرار ایستگاه های جمع آوری کننده پسماندهای شهری (نمونه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی حاضر، نقش عوامل مختلف در ساماندهی ایستگاه های پسماند خشک در شهر مشهد را با استفاده از نرم افزار Arc GIS مورد تحقیق قرار داد. اطلاعات مورد استفاده به صورت اسنادی و مصاحبه حضوری با کارشناسان جمع آوری شد؛ سپس ایستگاه های ثابت مبادله پسماندهای خشک، به تفکیک مناطق مختلف مشهد بر روی نقشه مشخص گردید؛ همچنین سطح درآمد ایستگاه و میزان مراجعه مردم، به عنوان شاخص موفقیت ایستگاه در جلب مشارکت های مردمی در نظر گرفته شد؛ سپس، لایه های مختلف اطلاعاتی بر مبنای شاخص های سطح سواد و آموزش های زیست محیطی، جمعیت، سطح توسعه یافتگی مناطق، نسبت پسماندهای خشک به کل پسماند، شبکه دسترسی ها، فعالیت بخش سنتی، فاصله ایستگاه های موجود از یکدیگر و همچنین تمایل مردم به امر مشارکت در اجرای این طرح ایجاد گردید و میزان تأثیرگذاری این مؤلفه ها در مشارکت و درآمدزایی ایستگاه های پسماند برای مکان یابی ایستگاه های جدید، مورد توجه قرارگرفت. نتایج این تحقیق، مناطق 1، 8، 9 و 11 را به عنوان مکان های مناسب ایجاد ایستگاه های جدید جمع آوری پسماند خشک پیشنهاد نمود؛ علاوه بر آن، مشخص گردید که از نظر کارشناسان، سواد و آموزش های زیست محیطی و سطح توسعه یافتگی، بالاترین تأثیرگذاری را به خود اختصاص داده است.
ارزیابی سامانه بام سبز در مقایسه با بام معمولی از منظر بهره وری انرژی در راستای برنامه ریزی شهری (کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، گسترش سطوح مصنوع نسبت به فضاهای طبیعی شهرها، یک چالش اساسی است. توسعه ناپایدار شهرها متاثر از رشد تکنولوژی و بر هم خوردن تعادل زیستی میان محیط و انسان، نیازمند چاره اندیشی است. پژوهش حاضر با هدف، بررسی عملکرد حرارتی بام سبز در مقایسه با بام معمولی در شهر مشهد است. به این منظور، دو مدل آزمایشگاهی یکی دارای بام سبز و دیگری بد ون بام سبز با شرایط یکسان در دو بازه زمانی تابستان و زمستان، مورد بررسی قرار گرفته است. دمای سطوح بام ها اندازه گیری شده و شارحرارتی از طریق اختلاف دمای سطح خارجی و داخلی محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد، دامنه نوسانات بام سبز در فصل تابستان در شهر مشهد 70 درصد و در فصل زمستان 85 درصد کمتر از دامنه نوسانات بام معمولی است و از آنجاییکه شهر مشهد دارای اقلیم سرد بوده و بیشتر سال نیاز به گرمایش دارد، بام سبز می تواند بر کاهش مصرف انرژی ساختمان های این شهر بسیار موثر واقع شود. همچنین بام سبز از طریق ایجاد سایه و سرمایش تبخیری در تابستان و به حداقل رساندن پرت حرارتی در زمستان می توانند نیاز سرمایشی در تابستان و نیاز گرمایشی در زمستان را به ترتیب 11٪ و 19٪ کاهش دهد. لذا می توان بیان نمود که بام های سبز چیزی بیش از یک فضای زیبا و دلنشین هستند و آنها می توانند موجب افزایش بهره وری انرژی در ساختمان ها شوند.
سنجش ارتباط و تاثیر ابعاد بازآفرینی پایدار بر رویکرد کیفیت زندگی شهروندان (مطالعه موردی : تهران، منطقه 15)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پرچالش ترین مباحث مطرح در چند دهه اخیر، موضوع بازآفرینی شهری و حل چالش بافت های نابسامان و نیز ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان این مناطق است. مفهوم کیفیت زندگی شهری در فرایند توسعه شهرها حلقه ای مفقوده در همه وجوه زندگی شهری است. هر چند که ارتقاء کیفیت زندگی در مقیاس های فردی و اجتماعی در سکونتگاه های شهری از دیرباز مورد توجه برنامه ریزان قرار داشته است، اما در دهه های اخیر و با اولویت یافتن اهداف اجتماعی توسعه و تدوین آن ها در قالب برنامه های توسعه به تدریج نگرش انسانی و جامعه شناختی پیرامون کیفیت زندگی در ادبیات توسعه و هم چنین برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کلان کشور راه یافته است. هدف این مقاله سنجش ارتباط و تأثیرات ابعاد بازآفرینی پایدار بر ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان در منطقه 15 شهر تهران است. به این منظور از روش آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی، آزمون تی تک نمونه ای، جهت بررسی این ارتباط استفاده گردیده است. نتایج حاصل از مقاله نشان می دهد از میان متغیرهای مستقل پژوهش (ابعاد بازآفرینی پایدار)، بیشترین تأثیر بر کیفیت زندگی شهری را بعد بازآفرینی اقتصادی مؤلفه ی کار آفرینی و نیز هم چنین از میان مؤلفه های بازآفرینی فرهنگی مؤلفه دسترسی به کتابخانه کمترین اثر کلی را بر کیفیت زندگی شهری داشته است.