فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
قرارگاه رفتاری که در بستر روانشناسی اکولوژیک و در پی پژوهش های بارکر و همکارانش معرفی شد، در حوزه روانشناسی اکولوژیک، در پی تشریح ارتباطات رفتار و محیط در قالب زمان و مکان مشخص است. اگرچه به وسیله بررسی قرارگاه های رفتاری بیشتر به تحلیل رفتار در بستر محیطی – محیط ساخته شده – پرداخته می شود، ولی با توجه به این که بارکر نشان داد که یک قرارگاه رفتاری در رسیدن یک فرد به رضایت مندی نتیجه دارد، می توان با نتیجه گیری از تحلیل قرارگاه های رفتاری موجود برای ارتقاء دادن اصول راهنما و دانش طراحی طراحان، به طراحی فضاهای جدید بهره برد. ابتدائی ترین اقدام در خصوص تسلط بر این مبحث ارائه تعریف و بازشناسی قرارگاه های رفتاری است که از خلال این مطالب نیز می توان به راحتی بر آزمون ساختاری قرارگاه های رفتاری، به عنوان اولین قدم تشخیص قرارگاه ها، تسلط یافت. از این رو در این پژوهش با مروری بر ادبیات این حوزه و به ویژه مروری تحلیلی بر کتاب "قرارگاه های رفتاری" شوگن اقدام به ارائه تعریف قرارگاه های رفتاری و اجزاء آن یعنی الگوی جاری رفتار، محیط، هم ساختی محیط و رفتار و غیره پرداخته تا در نتیجه بتوان قرارگاه های رفتاری محیط های ساخته شده را شناخته تا بدین وسیله در دو مقوله بررسی محیط های ساخته شده و دانش طراحی طراحان از این بازشناسی بهره برد.
بررسی و تحلیل الگوی رفتاری گردشگران در دسترسی به جاذبه های شهری با استفاده از GIS مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از مدیریت تصویر و ذهنیت گردشگران از شهر، ریشه در میزان رضایتمندی آن ها از نحوه دسترسی به مقاصد و جاذبه های گردشگری دارد چرا که این مرحله از مسافرت نه تنها آثار مثبت و منفی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی برای مهمانان و میزبانان در پی دارد، بلکه مهم ترین وجوه برنامه ریزی و بازاریابی گردشگری را نیز در بر می گیرد. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل مسیرهای دسترسی گردشگران به جاذبه های شهر شیراز، در راستای تحلیل تصویر ذهنی گردشگران و میزان رضایتمندی آن ها از نحوه دسترسی به مقاصد گردشگری و تعیین الگوی حرکتی آنان در سطح شهر پرداخته است و از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به عنوان ابزاری مفید در تلفیق و تولید اطلاعات مکانی استفاده گردیده است. روش تحقیق پژوهش، میدانی و توصیفی تحلیلی بوده و داده های اولیه به صورت پیمایشی از طریق پرسشنامه تهیه و به پایگاه داده در GIS تبدیل گردیده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد الگوی رفتاری گردشگران در شهر شیراز بهینه ناست به گونه ای که میانگین طول مسیر انحرافی که گردشگران در سطح شهر شیراز طی می نمایند، 13 کیلومتر است. در این پژوهش با استفاده از اصول و ضوابط شهرسازی و گردشگری، بهینه ترین مسیرها و سطوح گردشگری در شهر شیراز پیشنهاد شده است.
سنجش عملکرد مؤلفه های آسایش بصری در ارتقای کیفیت محیط شهر با استفاده از تکنیک وایکور (مطالعه موردی: کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش کیفیت محیط شهری گامی بلند به سوی ارتقای رضایت شهروندان است. یکی از ابعاد شایان توجه در افزایش کیفیت محیطی ارتقای آسایش بصری است. آسایش بصری بازتابی از کیفیت زندگی، آرامش و رفاه شهروندی است؛ بنابراین، هدف این تحقیق سنجش عملکرد مؤلفه های آسایش بصری در ارتقای کیفیت محیط شهری کلان شهر مشهد است که در این زمینه 14 مؤلفة کیفیت محیطی و 4 مؤلفة آسایش بصری، ارتباط این دو دسته متغیرها و وضعیت آن ها در سطح مناطق سیزده گانة مشهد ارزیابی شده است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی است. جامعة آماری شامل تمام شهروندان مناطق 13 گانة مشهد می شود که با استفاده از فرمول کوکران 383 پرسشنامه به نسبت جمعیت مناطق توزیع شده است. پرسشنامه محقق ساخته و شامل 40 پرسش کیفیت محیط شهری و 40 پرسش آسایش بصری است. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و برای رتبه بندی مناطق از تکنیک رتبه بندی وایکور استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر وجود تفاوت معنی دار بین مؤلفه های آسایش بصری و کیفیت محیط شهری در سطح مناطق سیزده گانه است. علاوه براین، نتایج رتبه بندی مناطق نشان می دهد اغلب مناطقی که سطح آسایش بصری پایین دارند (مناطق 13، 4، 5)، کیفیت محیطی کمتر و درنتیجه رفاه شهری کمتری دارند. همچنین مناطق 1 و 9 و 8 با هم پوشانی بسیار بالا در بهترین وضعیت از منظر کیفیت محیط شهری و آسایش بصری قرار دارند.
بررسی منشاء و اثرات پدیده گرد و غبار در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زندگی انسان همواره دستخوش حوادث طبیعی ناگواری بوده که محیط زیست او را با خطر مواجه ساخته است. یکی از این حوادث و بلایای طبیعی بروز مستمرتوفان های گرد و غبارمی باشد. بیشترین گرد و غبار موجود در جو با منشأ ذرات ریز دانه اتفاق می افتد و این ذرات ریز در مناطق خشک و نیمه خشک جهان از فراوانی بالاتری برخوردار می باشند . هدف از این پژوهش شناخت و تحلیل عوامل بسترساز و تشدیدکننده پدیده گردو غبار در نقاط مبدا و همچنین اثرات این پدیده در استان کرمانشاه به عنوان یکی از نقاط مقصد این پدیده می باشد . رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات و داده ها به صورت کتابخانه ای، مصاحبه با مسئولان و استفاده از نظرات کارشناسان می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد، تالاب های جنوب عراق به طور روز افزونی کاهش یافته اند که در این راستا سیاست ها واقدامات عمرانی اخیر ترکیه و همچنین ایران در جهت مهار آبهای سطحی و بهره برداری بهینه از منابع آبی باعث کاهش دبی آب رودخانه های دجله و فرات شده است. از نتایج آن خشک شدن تالاب های هورالعظیم و هورالهویزه و افزایش عرصه بیابانی جنوب عراق می باشد. البته تحولات سیاسی و نظامی چند ساله ی اخیر کشور عراق نیز در تشدید پدیده موثر بوده است. عدم وجود ثبات سیاسی باعث کم توجهی به مسائل زیست محیطی عراق شده است. همچنین تردد بیش از حد وسایل نقلیه اعم از نظامی و غیرنظامی در کشور عراق باعث به هم خوردن سطح خاک های حساس به فرسایش و شدت گرفتن توفان های گرد و غبار شده است . خسارت و یا کاهش درآمد در بخش کشاورزی از عمده زیان های اقتصادی پدیده گرد و غبار در استان کرمانشاه بوده است. در حوزه ی اجتماعی اختلال در ناوگان هوایی، تعطیلی مراکز آموزشی و اداری و بویژه اثرات سوء آن بر سلامت انسان از اثراتی بوده است که برای استان کرمانشاه به دنبال داشته است.
پیش بینی پتانسیل جرم خیزی نقاط از طریق تحلیل کیفیات محیط شهری؛ نمونه موردی مناطق 14 گانه شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
با توجه به رابطه دو جانبه محیط-رفتار ، مباحث مرتبط با جرایم رفتاری، ناهنجاریهای رفتاری و وندالیسم بطور گسترده ای مورد توجه طراحان و جرم شناسان قرار گرفته است. از سوی دیگر، با وجود اهمیت درمان ریشه ای جرایم، مباحث پیشگیری از جرایم ارجح بر تنبیه و مجازات دانسته شده است. در نتیجه، اتخاذ تدابیر و روشهای لازم جهت پیش بینی به صورت علمی و تکنیکی ضروری به نظر می رسد. بدین منظور هدف از این پژوهش ارایه روش پیش بینی پتانسیل جرم خیزی نقاط از طریق تحلیل کیفیات محیط شهری می باشد. در این راستا، مدل تحلیلی 5 سطحی متشکل از سه مولفه اصلی کیفیت فضای شهری و 11 معیار و 36 زیر معیار ارائه گردیده است. در ادامه معیارها و زیر معیارهای مدل ارائه شده با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه ای فازی، مورد سنجش و اولویت بندی قرار گرفته و اهمیت نسبی هریک از این عوامل بر روی کیفیات محیطی موثر بر پتانسیل جرم خیزی مشخص گردیده است. سپس این مدل در مناطق 14 گاانه شهرداری اصفهان پیاده سازی شده و این مناطق در قالب 5 حوزه شهری براساس کیفیات محیطی موثر بر پتانسیل جرم خیزی و با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل و رتبه بندی قرار گرفته اند. همچنین با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش استراتژی هایی جهت ارتقاء کیفیت فضای شهری در راستای کنترل جرایم شهری حوزه های 5 گانه شهر اصفهان ارائه گردیده است. در پایان، همسانی یافته های تحقیق حاصل از مقایسه نتایج تحلیل در قالب رتبه بندی حوزه ها، با آمار جرم رخ داده در حوزه ها، بیانگر کارایی و تعمیم پذیری مدل پیشنهادی می باشد.
روند رشد و توسعه کلان شهرهای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمران و توسعه روستائی در چند دهه اخیر همواره یکی از دغدغههای اصلی توسعه در ایران و اکثر کشورهای در حال توسعه بوده است. در بسیاری از کشورها، توسعه روستائی به مثابه راهبردی با اهّمیّت برای تأمین نیازهای اساسی و توزیع بهینه منافع ناشی از توسعه ملّی تلقی شده و بدین منظور نیز با شیوههای متعّدد، الگوهای متنّوعی برای توسعه روستائی تجربه شده که عمدتاً دستاوردهای مطلوبی نداشته و هنوز نیز سهم جوامع روستائی جهان سوّم از توسعه و پیشرفت بسیار اندک است و اکثر فقرای این کشورها یا در روستاها بسر میبرند و یا شهرنشینانی عمدتاً حاشیهنشین با منشاء روستائی بودهاند. بانک جهانی که در این زمینه، الگوهای غالباً ورشکستهای را تجربه کرده، در جمعبندی از ناکامیهای حاصله، سرانجام به این باور دست یافته که توسعه روستائی، راهبردی برای بهبود زندگی اجتماعی و اقتصادی روستائیان فقیر و تلاشی همه جانبه برای کاهش فقر است که به ویژه با افزایش تولید و ارتقاء بهرهوری در محیط روستائی میسّر میگردد. توسعه روستائی با نوینسازی جامعه روستائی میباید این جامعه را از انزوای سنّتی بدرآورد و با اقتصاد ملّی عجین سازد. به همین جهت توسعه روستائی تلاشی فراگیر است و به محدّوده یک بخش خلاصه نمیشود و کلیّه بخشها و زمینههای اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و ... توسعه را در بر میگیرد (مشاورین دی. اچ. وی، 1979، ص 62). در ایران گرچه از ابتدای قرن شمسی اخیر تلاشهای پراکندهای برای توسعه روستائی آغاز گردیده و در تدوین برنامههای عمرانی اوّلیّه کشور نیز تا حدّودی مورد توجّه قرار گرفته، ولی عمدتاً در سالهای دهه چهل بود که دگرگونیهای قابل ملاحظهای پدید آمد و جامعه روستائی دستخوش تغییر و تحوّل گردید. تغییر و تحوّل در جامعه روستائی ایران با انقلاب اسلامی ابعاد گسترده و عمیقی یافت؛ هرچند به تناسب دگرگونیها بر مسائل و چالشهای توسعه روستائی نیز افزوده شد، به طوری که امروزه ضمن آن که بسیاری از مسائل دیرینه کماکان بجای مانده، چالشهای نوینی نیز سر برآوردهاند. در این نوشتار، تلاش بر آن است که به اجمال، ضمن مروری بر وضعیّت کنونی جامعه روستائی، روند تحوّلات گذشته و چشمانداز آتی عمران و توسعه روستائی بررسی شده و چالشهای اساسی آن مشخّص و تدقیق گردد.
بررسی عوامل فردی مؤثر بر مشارکت روستاییان در فرایند اجرای طرح های هادی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح های هادی روستایی، در دو دهه اخیر سیمای سکونتگاه های روستایی ایران را دگرگون ساخته است، اما این تحول بدون مشارکت مردم در فرایند تهیه،اجرای طرح ها و نگهداری از آن ها به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. در این مقاله مشارکت عوامل فردی مؤثر بر فرایند اجرای طرح های هادی روستایی و میزان موفقیت آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه براین، پژوهش دارای هدف کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی انجام شده است که بخش عمده داده های آن براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری(کوکران)از سطح 233 خانوار منطقه نمونه ی جمع آوری شده است. یافته های پژوهش برپایه نتایج آزمون های همبستگی تیپ پیرسون نشان داد بین عوامل فردی مؤثر بر مشارکت و فرایند اجرای طرح های هادی روستایی ارتباط معنی دار و ضعیفی وجود دارد که بر اساس آن، عوامل فردی مؤثر بر مشارکت فقط 14 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین و توجیه می کند و در بین عوامل فردی، فقط تأهل و تعداد فرزندان به میزان 8 درصد بر روند اجرای طرح هادی تأثیرگذار بوده است. درمورد توزیع فضایی، باتوجه به ارتباط بین عوامل فردی مؤثر بر مشارکت و روند اجرای طرح های هادی فقط در سه روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی مشاهده شد. باتوجه به یافته های پژوهش، راهکارهایی مانند ظرفیت سازی نهادی و قانونی برای تسهیل و افزایش مشارکت عمومی روستاییان، برگزاری کارگاه های آموزشی برای آشنایی با فرایند تهیه، اجرا و نگه داری طرح های هادی، بهره گیری از نهادهای محلی و مواردی ازاین قبیل پیشنهاد شد.
تحلیل نگرش زنان روستایی شهرستان دیواندره نسبت به اشتغال در بخش صنایع دستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نگرش زنان روستایی شهرستان دیواندره نسبت به اشتغال در بخش صنایع دستی انجام شده است. جامعة آماری تحقیق شامل همة زنان روستایی بالای سن 15 سال شهرستان دیواندره (استان کردستان) بودند (17101N=). با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران،120 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب توزیع شدند. ابزار اصلی تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی آن به تأیید پانل متخصصان رسید و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (7/0α>). تجزیه وتحلیل داده ها به وسیلة نرم افزار SPSSwin18 انجام شد. نتایج تحقیق بیانگر این بود که بیشتر زنان موردمطالعه نگرش مساعدی نسبت به اشتغال در بخش صنایع دستی ندارند. همچنین، نتایج مقایسة میانگین ها نشان داد بین نگرش آنان براساس متغیرهای تعداد اعضای خانوار، استفاده از رسانه های ارتباطی، آگاهی درزمینة اشتغال مربوط به صنایع دستی، علاقه به صنایع دستی، دریافت آموزش، درآمد خانوار، سطح تحصیلات و شرکت در دوره های آموزشی- ترویجی اختلاف معناداری وجود دارد. علاوه براین، نتایج تحلیل عاملی، عوامل مؤثر بر بهبود نگرش زنان موردمطالعه را نسبت به اشتغال در بخش صنایع دستی را در سه عامل راهکارهای حمایتی، آموزشی- تشویقی و ایجاد تشکل های صنایع دستی طبقه بندی کرد.
نقش ساختهای سازمانی متاسب در جامعه روستائی
حوزههای تخصصی:
عناصر مؤثر بر تحول ساختار فضایی و کالبدی شهر اسدآباد
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
63-78
حوزههای تخصصی:
شهر همچون موجود زنده همواره درحال تحول وپویایی است. شکل گیری، تداوم حیات و تغییرات ظاهری بافت شهری و رشد و توسعه آن متأثر از مجموعه ای از عوامل و نیروهایی طبیعی و انسانی است که باعث تحمیل چهره و بافت جدیدی به کالبد فیزیکی شهر را فراهم می آورد. مسلماً شناخت وضع موجود و مشکلات فعلی شهر پیش بینی تغییرات آتی آن در گرو شناخت این عوامل و مکانیزم عمل آنهاست. اهداف این پژوهش شناخت عناصر مؤثر بر تحول ساختار فضایی کالبدی شهر اسدآباد است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد و ابزارها و فنون به کاررفته در تحقیق عبارت است از: مطالعات کتابخانه ای، اینترنت، مطالعات میدانی (مشاهده). تهیه نقشه مورد نیاز و تجزیه و تحلیل نقشه ها در Gis بررسی شده است. در این پژوهش عوامل مؤثر در توسعه کالبدی شهر اسدآباد چون میزان وضعیت مهاجرت، عوامل اقتصادی و توسعه کالبدی شهر اسدآباد، عناصر سیاستگذاری و توسعه کالبدی شهر، حاشیه نشینی و توسعه کالبدی و عواملی همچون شیب، توپوگرافی، از عوامل محدودکننده گسترش شهر اسدآباد می باشند. تجزیه و تحلیل از طریق تکنیک سوات انجام شد. نتایج حاکی ازآن می باشد که مدیریت علمی و کارآمد نیازمند آگاهی از میزان و جهت گشترش آینده مناطق است که این کار به وسیله پیش بینی توسعه توسعه آینده شهری امکان پذیر است. استفاده از پتانسیل های مناسب زمین در روند توسعه، هدایت کنترل شده توسعه شهر جهت جلوگیری از پراکندگی سازی می باشد. در نهایت، نقشه شهر و گسترش شهر نشان می دهد که شهر اکنون دارای بافت شعاعی می باشد. با توجه به محدود بودن رشد جمعیت در این شهر بحث توسعه متخلخل داخل شهر و در مرحله بعد از اراضی شهرک های در حال ساخت. افزایش تعداد طبقات و افزایش تراکم و رفتن در ارتفاع با ترکیبی از این دو را می توان راه حل منطقی در جهت جلوگیری از پراکنده سازی برای توسعه شهر پیشنهاد کرد.
پهنه بندی فضایی کانون های گردشگری به منظور تعیین مناطق بهینه خدمات گردشگری در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه خدمات بهینه به گردشگران یکی از پایه های اساسی در زمینه جذب و رضایت گردشگران است، چرا که لازمه ی گریز از پیامدهای نامطلوب گردشگری و دست یابی به الگوی بهینه توسعه مقصد گردشگری، دسترسی گردشگران به خدمات و تسهیلات گردشگری است. هدف پژوهش حاضر، پهنه بندی کانون های گردشگری استان فارس به منظور تعیین مناطق بهینه خدمات گردشگری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و متغیرهای پژوهش شامل 19 شاخص در زمینه خدمات گردشگری بوده که از طریق فن دلفی بدست آمده و سپس با تحلیل سلسله مراتبی و مدل کوپراس که یکی از مدل های تصمیم گیری چندمعیاری است، کانون های بهینه خدمات گردشگری رتبه بندی و در نهایت به دو سطح فرا توسعه و فرو توسعه تقسیم بندی شدند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که قلمرو تحقیق با توجه به جاذبه های گردشگری متعدد دارای توزیع نامتعادل و نامناسب از لحاظ دسترسی به خدمات گردشگری می باشند و بخش هایی همچون بخش مرکزی شیراز، آباده، فسا و نی ریز که از لحاظ جاذبه های گردشگری دارای پتانسیل بیشتر بوده به همان نسبت خدمات گردشگری بیشتری را طلب می کنند و باید برنامه ریزان و مسئولان امر توجه ویژه ای به این مناطق نشان دهند، این مناطق را در اولویت توسعه قرار دهند. از سویی بخش های جنوب و جنوب غربی استان همچون محمله، خشت، افزار، پشتکوه و ... با توجه به آب و هوای گرم و خشک و وجود جاذبه های گردشگری کمتر در اولویت آخر از نظر توسعه قرار گرفته اند.
بررسی تأثیر میان کنش فضایی بر تعادل فضایی در ساختار شهری بجنورد با استفاده از فنِّ چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گوناگونی در دیدگاه های ارائه شده در زمینه ی رشد و توسعه ی ساختاری کارکردی شهرها، بیانگر گستردگی و پیچیدگی شهر و مسائل مرتبط باآن است که همین مسئله بیان کننده ی ویژگی پویایی شهر است. یکی از اهداف مهمِّ این نظریّه ها رسیدن به تعادل فضایی است. هدف این مقاله، بررسی ساختار فضایی شهر بجنورد و نقش عوامل کالبدی عملکردی در شکل دهی به این ساختار است. این بررسی با مطالعه ی هم کنش های فضایی کاربری ها و میزان هم پیوندی شبکه ی شهری برای دستیابی به ساختار فضایی مناسب، انجام شده است. یکی از مباحث این مقاله، چگونگی ایجاد تعادل فضایی در شهر بجنورد، در چهارچوب تولیدوجذب سفرهای درون شهری به کمک مدل چیدمان فضاست. در این مقاله با فرض اینکه همبستگی بین میان کنش فضایی و موقعیّت مکانی مناطق شهری از عوامل مؤثّر کالبدی بر تحقّق تعادل فضایی هستند، فرضیه ی بیان شده را بر روی شهر بجنورد برای تعیین وضعیّت دو عامل مهمِّ میان کنش فضایی و موقعیّت مکانی هر یک از سی ویک منطقه ی شهری بجنورد را برای بررسی تعادل فضایی به آزمون گذاشته است. روش تحقیق تحلیلی اسنادی بوده که به صورت ابتکاری و ترکیب مدل ها و با استفاده از روش نظریه جاذبه ی میزان میان کنش فضایی بین مناطق شهری، انجام شده است. سپس با استفاده از مدل چیدمان فضا، میزان یکپارچگی مناطق برآورد شده و آن گاه با استفاده از رگرسیون خطّی رابطه ی علّی بین این عوامل معادله سازی شده است. در شهر مورد مطالعه، میان کنش فضایی مناطق و یکپارچگی آنها و ارتباط این دو عامل با یکدیگر بیانگر این موضوع بوده است که تعادل فضایی، شاخص مهم و اساسی بوده که درنتیجه ی بررسی در این پژوهش، در شهر بجنورد کمتر نمایان است. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد همبستگی بین موقعیّت مکانی مناطق و میان کنش فضایی یا وجود ندارد یا در کمترین مقدار قرار دارد. بنابراین ساختار کالبدی فضایی شهر نامتعادل بوده و میزان یکپارچگی مناطق بسیار کم است.
تحلیل نقش گردشگری درتوسعه پایدار منطقه ای و رتبه بندی عوامل تأثیرگذار آن براساس مدل F,ANP)مطالعه موردی: شهرستان مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: گردشگری یک عامل مهم در استقرار منابع گوناگون و توسعه مناطق کمتر توسعه یافته به-شمار می رود. با بهره گیری حساب شده از توسعه گردشگری، می توان زمینه توسعه اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و محیط زیستی بسیاری از مناطق محروم را فراهم آورد. در این پژوهش، هدف این است که نخست نقش گردشگری در توسعه منطقه ای شهرستان مراغه بررسی گردد؛ سپس عوامل تأثیرگذار گردشگری در منطقه اولویت بندی شود. همچنین راهکارهایی برای توسعه پایدار گردشگری ارائه شود تا ضمن افزایش منافع حاصل از آن، بتوان تأثیرات منفی آن را به حداقل کاهش داد. روش: این پژوهش با توجّه به نوع هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان، متخصّصان (اساتید دانشگاهی رشته های مربوط)مسئولین سازمان ها و ادارات و مردم محلّی شهرستان مراغه، با جامعه آماری ۱۵۰۰۰ نفر و تعداد نمونه ۴۰۰ نفر است. روش گردآوری داده ها و اطّلاعات در این پژوهش، روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از تحلیل رگرسیون خطّی ساده، آزمون t و مدل F,ANP استفاده شده است. یافته ها/ نتایج: نتایج پژوهش حاکی از این است که ضریب تعیین بین متغیّر مستقل (توسعه گردشگری) متغیّر وابسته (توسعه اقتصادی) برابر ۱۳/۰ است. به عبارت دیگر، توسعه گردشگری ۱۳درصد تغییرات متغیّر وابسته را توجیه می کند. همچنین در بُعد اجتماعی و فرهنگی نیز توسعه گردشگری ۳۱ درصد تغییرات ایجادشده در متغیّر وابسته را پیش بینی (توجیه) و خطّی بودن رابطه بین دو متغیّر توسعه گردشگری و توسعه اجتماعی فرهنگی را تأیید کرده و نشان می دهد توسعه گردشگری همانند بُعد اقتصادی، در بهبود وضعیت اجتماعی و فرهنگی شهرستان نیز تأثیر داشته است. همچنین در بُعد زیست محیطی نیز گردشگری در محل تأثیر گذاشته است. نتایج رتبه بندی عوامل تأثیرگذار نیز براساس ترکیب تحلیل عاملی (FA) و تحلیل شبکه ای (ANP) به ترتیب عبارت اند از: افزایش کیفیت محیط زیست، گسترش امکانات بهداشتی و خدمات رفاهی، افزایش حساسیت به محیط، افزایش درآمد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از تحلیل آماری رگرسیون خطّی و آزمون t نشان داد بین توسعه گردشگری و توسعه اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی منطقه رابطه معناداری وجود دارد.
ارزیابی هویت محله ای در شهر جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر شهر و هر محله ای هویت خود را از ویژگی های محیط طبیعی و محیط اجتماعی- فرهنگی باز می یابد و این ویژگی ها آن را از دیگر شهرها و محله ها متمایز می کند. چنین مؤلفه هایی یک فرصت و یک امتیاز منحصربه فرد برای تشخیص و حس مکان یا فضا است. در همین راستا، این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و به دو صورت اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق را همه ساکنان محلات[1] شهر جهرم شامل 22375 نفر تشکیل می دهند. با فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه 260 نفر به دست آمد. بدین منظور، پرسش نامه سنجش هویت شهری محلات شهر جهرم تهیه و با روش های آماری استاندارد شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی، T و هم بستگی در نرم افزار آماری Spss تحلیل شد. 43 شاخص اولیه به 6 عامل شامل کیفیت خدمات رسانی، شناخت هویت کالبدی محله، امنیت، میزان مشارکت و هم بستگی های درونی ساکنان محله، مخاطرات زیباشناختی محله و تعهد در حفظ کالبد محله تقلیل یافته است. بنا بر نتایج تحلیل عاملی، اولین عامل مربوط به متغیر کیفیت خدمات رسانی با مقدار ویژه (120/23) است و کوچک ترین عامل مربوط به متغیر تعهد در حفظ کالبد محله با مقدار ویژه (974/.) است. نتایج آزمون تی نشان دهنده پایین بودن تعلق خاطر در بین پاسخ گویان نسبت به محل زندگی شان است. همچنین، نتایج آزمون هم بستگی نشان می دهد بین دو متغیر میزان تمایل به مشارکت و میزان تعلق مکانی رابطه وجود دارد.
ارزیابی تعیین کننده های پایداری در نظام کشاورزی (مطالعه موردی: مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار و مستمر هر کشوری وابسته به پایداری نظام کشاورزی است . بنابراین دست یابی به یک نظام کشاورزی پایدار، یکی از سیاست های مهم بخش کشاورزی کشورها است . پایداری نظام کشاورزی به عوامل متعددی بستگی دارد. بررسی و شناسایی این عوامل می تواند در تدوین سیاستها و راهبردهای کشاورزی پایدار نقش مهمی ایفاء کند. هدف این پژوهش، شناسایی و ارزیابی عوامل مؤثر بر پایداری نظام کشاورزی است که به صورت مطالعه موردی در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان مینودشت صورت گرفته است . روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بوده که با استفاده از جمع آوری داده ها از طریق روش های میدانی بدست آمده است. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای تمامی روستاهای بخش مرکزی شهرستان مینودشت می باشد که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 194 نفر از بین آنها به صورت تصادفی انتخاب شده و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته اند. به منظور سنجش ضریب اعتبار پرسشنامه آزمون پیش آهنگی انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن بیش از 79/0 درصد بدست آمد. نتایج حاصل از طریق تجزیه و تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS نشان می دهد پنج عامل حمایت های خدماتی- زیربنایی، عملیات زراعی پایدار محور، اجتماعی- مشارکتی، اکولوژیکی و اقتصادی قادرند بیش از 58 درصد از واریانس پایداری نظام کشاورزی را تبیین کنند که توجه به این عوامل در برنامه ریزی ها ضروری به نظر می رسد. واژه های کلیدی: عامل ها، پایداری، نظام کشاورزی، مناطق روستایی، بخش مرکزی شهرستان مینودشت .
علل شکل گیری فضاهای بی دفاع شهری در پایانه غرب شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز به امنیت، همواره از بنیادی ترین نیازهای بشر بوده و حکومت ها در هر زمان به گونه ای سعی بر تأمین آن داشته اند، اما امروزه با قدم نهادن در عصر جدید و تحولات ناشی از آن، در تمامی زمینه ها، به خصوص فضاهای شهری با مشکلات ناامنی و فقدان فضاهای قابل دفاع مواجه هستیم. در این میان، پایانه های درون و برون شهری به عنوان یکی از مهمترین مکان های شهری به دلیل خدمت رسانی برای رفع یکی از مهمترین نیازهای مردم در شهرهای امروزی یعنی جابجایی با این مشکل روبرو هستند. به نظر می رسد که بی توجهی به اصول طراحی بر اساس فضاهای قابل دفاع و کارکرد شبانه روزی برخی فضاها و تبدیل شدن مکان ها به نامکان، جزء عوامل اصلی شکل گیری فضاهای بی دفاع در پایانه غرب هستند. در این پژوهش با روش تحقیق میدانی و تکنیک مشاهده و مصاحبه ناآشکار، به بررسی معیارهای تدوین شده و برگرفته از نظریه ها و... در سایت پایانه غرب پرداخته شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات ثبت شده با همپوشانی های متعدد پهنه های حاصل شده و ارزش گذاری آنها بر اساس طیف لیکرت در دو بازه زمانی، در نهایت به دو نقشه پهنه بندی سایت پایانه غرب بر اساس شدت خطر و ناامنی ناشی از رعایت نکردن معیارها دست یافتیم. یافته های پژوهش نشان می دهد، فضاهایی که براساس مشاهدات و مصاحبه ناآشکار و...، توسط مردم جزء ناامن ترین فضاها مطرح شدند، با پهنه های نهایی هم پوشانی دارند که این مسأله توجه نکردن به کارکرد شبانه روزی و تأثیر عوامل و معیارهای طراحی فضاهای قابل دفاع بر میزان ناامنی و ایجاد فضاهای بی دفاع را اثبات می کند. در نهایت راهکارهایی برای رفع فضاهای بی دفاع بر اساس اولویت پهنه ها ارائه شده است.
بررسی میزان کارایی شبکه های ارتباطی شهرها در مقابل زلزله (مطالعه موردی مناطق 1 و 5 طرح تفصیلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره زلزله های بزرگ باعث خسارات بزرگی در زندگی انسان می شوند. یکی از این خسارت ها، آسیب پذیری شبکه های ارتباطی است که امکان نجات دادن آسیب دیدگان زلزله، به ویژه در 72 ساعت اولیه را با مشکل جدی مواجه می سازد. امروزه با گسترش کالبدی و افزایش تراکم شهرهای بزرگ، وضعیت خطرناکی در صورت بروز زلزله به وجود می آید. زیرا سلسله مراتب شبکه های ارتباطی معمولاً رعایت نشده، عرض راه ها کم بوده و مراکز درمانی دور از دسترس شهروندان قرار می گیرد. بروز زلزله ای با شدت بالا در این شهرها منجر به از بین رفتن کارایی شبکه های ارتباطی، حجم بالای تلفات انسانی و خسارت های مالی عمده خواهد بود. در شهر تبریز محدوده مناطق 1 و 5 در مجموع دارای وسعتی معادل 3327 هکتار است. مساحت منطقه یک بالغ بر 2844 هکتار و وسعت منطقه پنج نیز 483 هکتار می باشد. براساس برآوردهای موجود، جمعیت این دو منطقه مجموعاً بالغ بر 458939 نفر است. در تحقیق حاضر با استفاده از 12 شاخص «کاربری زمین، عرض راه ها، ارتفاع ساختمان ها، درجه محصوریت، تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی، سطح اشغال ساختمان ها، کیفیت ابنیه، مصالح ابنیه، قدمت ابنیه، دسترسی به مراکز درمانی، دوری و نزدیکی به گسل های اصلی» که از طریق مدل های مختلف تلفیق اطلاعات و نقشه ها در محیط GIS که براساس مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس ترکیب شده اند، آسیب پذیری شبکه های ارتباطی مناطق یک و پنج در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد خیابان هایی که دارای تراکم های ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، فاصله زیاد تا مراکز امدادی، درمانی و درجه محصوریت بیش تری بوده اند، آسیب پذیرتر بوده و در نتیجه دارای امتیاز منفی بیش تری هستند. هم چنین بزرگراه ها و خیابان های با عرض بیش تر و تراکم ساختمانی و جمعیتی پایین تر، دارای آسیب پذیری کم تری بوده اند. با حرکت از سمت شرق به غرب به میزان آسیب پذیری خیابان ها افزوده می شود. این آسیب پذیری مسیرها در مرکز مناطق به اوج خود می رسد. به این ترتیب شبکه های ارتباطی موجود در مرکز، هنگام بروز زلزله از ایفای نقش خود عاجز خواهند بود.
تغییرات ساختار شهری در تبریز
حوزههای تخصصی:
امکان سنجی راهبرد توسعه شهر( CDS) در توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی منطقه یک کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پدیده اسکان غیررسمی به جزء جدایی ناپذیر شهرهای کشور به ویژه کلان شهرها تبدیل شده است که از یک سو بازتاب فضایی نابرابری ها و بی عدالتی های اجتماعی و اقتصادی و توزیع امکانات و منابع در سطوح ملی، منطقه ای و محلی بوده و از سوی دیگر حاصل کاستی های برنامه ریزی شهری و مسکن، شهروندزدایی و توجه نداشتن به نیازهای اجتماعی و اقتصادی گروه های کم درآمد در طرح های توسعه شهری است. در این پژوهش به منظور تدوین استراتژی های لازم جهت توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی شهر تبریز با پهنه بندی سکونتگاه های منطقه یک کلانشهر تبریز و شناسایی پهنه های فرودست، با استفاده از شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و بهره گیری از مدل تلفیقی AHP و GIS، سه پهنة به دست آمد. یافته های این پژوهش حاکی از گسست کالبدی بین پهنة فرودست با سایر نواحی شهر، تضاد و شکاف طبقاتی شدید در منطقه و پایین بودن کمیت و کیفیت معیارهای اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی پهنة فرودست نسبت به پهنة مرفه و کل شهر است. راهبرد توسعه شهر در مقایسه با سایر رویکردها به دلیل ماهیت مشارکتی و رویکرد مبتنی بر اجتماعات محلی برای توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی منطقه یک شهر تبریز مورد تایید قرار گرفت.
ارزیاب ی فعالیت ها و کارک رد خان ه های ت رویج روستای ی (م طالع ه م وردی: شه رستان زاب ل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ضرورت و اهمیت روزافزون به کارگیری صحیح دستاوردهای نوین علمی و فنی در فرایند اشاعة نوآوری ها و ترویج روستایی، این پرسش مطرح است که خانه های ترویج به عنوان مرکز تعامل بین کشاورزان و کارشناسان ترویجی، تا چه حد در راستای تحقق این اهداف نقش دارند؟ در این پژوهش، با توجه به عامل ارزشیابی اثربخشی به توزیع جغرافیایی خانه های ترویج روستایی، حیطة وظایف و کارکردهای ترویجی آن ها ارزیابی شده است. جامعة آماری این پژوهش، شامل تمامی مروجان و کشاورزان منطقه است که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی 120 مروج و 306 کشاورز شهرستان زابل انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش، از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه در خانه های ترویج و کشاورزان جمع آوری شد و تجزیه و تحلیل نتایج آن با نرم افزار SPSS.Ver 19.0صورت گرفت. نتایج کمی این پژوهش نشان می دهد حدود 72/42 درصد مروجان در حد قوی، 33/22 درصد در حد نسبتاً قوی، 27/24 درصد در حد متوسط و 68/10 در حد ضعیف با کشاورزان روستاها فعالیت داشته اند. برآوردهای آماری این مطالعه، با توجه به گرایش بیشتر کارشناسان ترویج به همکاری با اهالی روستاها، فعالیت های مشارکتی آنان را در حد نسبتاً مثبت و مثبت نشان می دهد. بررسی های علمی، نشانگر ارتباطات غیرمستمر و کم بودن انگیزة آنان برای برقراری ارتباط تعاملی و مؤثر با مروجان است. همچنین بررسی وضعیت ارتباط میان مروجان و کشاورزان نشان می دهد این ارتباط، بیشتر از طریق برگزاری کلاس های آموزشی و در موارد بسیار محدودی برخی فعالیت های مشارکتی انجام شده است.