مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
شهرستان دیواندره
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نگرش زنان روستایی شهرستان دیواندره نسبت به اشتغال در بخش صنایع دستی انجام شده است. جامعة آماری تحقیق شامل همة زنان روستایی بالای سن 15 سال شهرستان دیواندره (استان کردستان) بودند (17101N=). با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران،120 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب توزیع شدند. ابزار اصلی تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی آن به تأیید پانل متخصصان رسید و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (7/0α>). تجزیه وتحلیل داده ها به وسیلة نرم افزار SPSSwin18 انجام شد. نتایج تحقیق بیانگر این بود که بیشتر زنان موردمطالعه نگرش مساعدی نسبت به اشتغال در بخش صنایع دستی ندارند. همچنین، نتایج مقایسة میانگین ها نشان داد بین نگرش آنان براساس متغیرهای تعداد اعضای خانوار، استفاده از رسانه های ارتباطی، آگاهی درزمینة اشتغال مربوط به صنایع دستی، علاقه به صنایع دستی، دریافت آموزش، درآمد خانوار، سطح تحصیلات و شرکت در دوره های آموزشی- ترویجی اختلاف معناداری وجود دارد. علاوه براین، نتایج تحلیل عاملی، عوامل مؤثر بر بهبود نگرش زنان موردمطالعه را نسبت به اشتغال در بخش صنایع دستی را در سه عامل راهکارهای حمایتی، آموزشی- تشویقی و ایجاد تشکل های صنایع دستی طبقه بندی کرد.
بررسی توانمندی زنان روستایی در بهبود امنیت غذایی خانوار در شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به نقش با اهمیت زنان روستایی در امنیت غذایی هدف اصلی این پژوهش شناسایی توانمندی زنان روستایی در بهبود امنیت غذایی بود.
روش: داده های مورد نیاز تحقیق از طریق پرسشنامه از میان زنان متأهل روستایی شهرستان دیواندره گردآوری شد که 213 نفر از آنان به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب گردید روایی پرسشنامه از طریق پانل متخصصان امنیت غذایی و اعضای هیئت علمی گروه مدیریت و توسعه کشاورزی و پایایی آن از طریق آلفای کرنباخ و پایایی ترکیبی مورد تائید قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که خانوارهای مورد مطالعه از نظر امنیت غذایی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند همچنین، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین تمامی ابعاد توانمندی (اقتصادی، اجتماعی و روان شناختی) زنان روستایی با امنیت غذایی خانوار آنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که ابعاد توانمندی زنان روستایی با ضریب تبیین 83 درصد (γ= 0.91, t= 10.90) اثر مثبت و معنی داری بر امنیت غذایی خانوار دارد.
راهکار عملی: به دلیل ضعف مالی زنان روستایی پیشنهاد می شود درزمینه ی بهبود توانمندی زنان روستایی و دسترسی آنان به اعتبارات و منابع مالی از طریق ایجاد و توسعه تعاونی ها و موسسه های اعتباری خرد که از تأمین وام های کوچک برای زنان روستایی کم درآمد حمایت می کنند بسیار توصیه می گردد.
اصالت و ارزش: در پژوهش حاضر توانمندی های زنان روستایی در ابعاد مختلف که در بهبود امنیت غذایی تأثیرگذار است شناسایی شد نتایج این پژوهش می تواند به برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه روستایی جهت بهبود وضعیت امنیت غذایی در جوامع روستایی کمک شایانی نماید.
نقش منابع و کانال های ارتباطی و اطلاعاتی در توانمندسازی زنان روستایی شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این تحقیق بررسی نقش کانال های ارتباطی و اطلاعاتی در توانمندسازی زنان روستایی است. جامعة آماری تحقیق کلیة زنان روستایی بالای پانزده سال شهرستان دیواندره (استان کردستان) بودند (N=17101). با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 131 نفر از آن ها انتخاب شدند. برای اعتبار بیشتر یافته ها 180 پرسشنامه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، با انتساب متناسب، توزیع و در نهایت 166 پرسشنامه تکمیل و تجزیه و تحلیل شد. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن را پانل متخصصان و پایایی آن را ضریب آلفای کرونباخ تأیید کرد (7/0α>). تجزیه و تحلیل داده ها به وسیلة نرم افزار SPSSwin18 انجام شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد رابطه ای مثبت و معنا دار، در سطح 1 درصد، بین منابع و کانال های ارتباطی و اطلاعاتی (محلی، ملی، بین المللی) با توانمندسازی زنان روستایی وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد منابع و کانال های ارتباطی و اطلاعاتی (محلی، ملی، بین المللی) قادرند 2/53 درصد از تغییرات واریانس متغیر وابستة تحقیق را تبیین کنند.
امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در جامعة روستایی شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی به غذای کافی و مطلوب و سلامت تغذیه ای از محورهای اصلی توسعه و زیربنای پرورش نسل آیندة کشور قلمداد می شود. در دهه های اخیر با برجسته شدن مفهوم توسعة انسانی موضوع تغذیه ابعاد تازه ای به خود گرفته است. پژوهش حاضر با هدف کلی تحلیل وضعیت امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در جامعة روستایی شهرستان دیواندره انجام شد. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة زنان متأهل روستایی شهرستان دیواندره بود (N=15421). با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 213 نفر به روش طبقه بندی تصادفی برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن را جمعی از متخصصان امنیت غذایی و اعضای هیئت علمی گروه مدیریت و توسعة کشاورزی دانشگاه تهران، و پایایی آن را ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید کرد. نتایج پژوهش نشان دهندة وضعیت نامناسب امنیت غذایی و گروه های غذایی در خانوارهای روستایی مطالعه شده بود. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین درآمد خانوار، تعداد شاغلان خانوار، فاصلة محل سکونت تا شهر، بعد خانوار، مقدار زمین زراعی و باغی درتملک خانواده و تحصیلات مادر خانواده (مسئول تغذیه) با امنیت غذایی خانوار رابطة معنا داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سه متغیر درآمد خانوار، تحصیلات مادر و نظام تولیدی مختلط می توانند تا 1/62 درصد از واریانس متغیر وابستة تحقیق (امنیت غذایی) خانوار را تبیین کنند.
موانع توسعه اشتغال زنان روستایی در صنایع دستی شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی موانع اشتغال زنان روستایی در بخش صنایع دستی شهرستان دیواندره(استان کردستان) انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان روستایی بالای 15 سال شهرستان بوده است (17101N=). با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران170 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب گردید که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب توزیع شده است. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن به کمک پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید (7/ 0α>). تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSSwin18 انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد مهم ترین موانع گسترش صنایع دستی از دیدگاه زنان روستایی شهرستان دیواندره، عدم توجه و حمایت های دولتی از بخش صنایع دستی است. علاوه بر این، تحلیل عاملی موانع توسعه صنایع دستی به استخراج پنج عامل با عنوان موانع اقتصادی، زیرساختی، اجتماعی- فرهنگی، آموزشی و روانشناختی منجر شده است. از مهم ترین راهکارهای توسعه اشتغال مرتبط با صنایع دستی راهکارهای حمایتی، آموزشی- تشویقی و ایجاد تشکل های صنایع دستی بوده است. بنابراین، پیشنهاد می شود نهادها و سازمان های دست اندرکار با بسترسازی مناسب و آموزش های کاربردی، امکان حضور زنان روستایی را در بخش صنایع دستی فراهم نمایند.
نقش مجراهای آموزشی در بهبود مشارکت روستاییان در طرح های حفاظت از محیط زیست (مورد مطالعه: شهرستان دیواندره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف کلی نقش مجراهای آموزشی در بهبود مشارکت های روستاییان در طرح های حفاظت از محیط زیست انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کشاورزان شهرستان دیواندره بود (N=7931). با استفاده فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 260 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای افزایش اعتبار یافته ها 290 پرسشنامه با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب توزیع شد که در نهایت تعداد 274 پرسشنامه به صورت کامل تکمیل گردید و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. ابزار اصلی تحقیق، پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط جمعی از متخصصان و پایایی متغیرهای آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (α>0.7). تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSSwin18 انجام شد. نتایج تحلیل همبستگی حاکی از رابطه مثبت و معنی داری بین ابعاد مجراهای آموزشی (محلی، ملی و بین المللی) با مشارکت روستاییان بود. علاوه بر این نتایج ضریب رگرسیون نشان داد ابعاد مجراهای آموزشی تأثیر مثبت معنی داری بر بهبود مشارکت روستاییان دارند به طوری که 08/90 درصد از تغییرات متغیر وابسته (مشارکت) را تبیین نمودند. همچنین نتایج تحلیل عاملی راهکارهای بهبود مشارکت ها مردمی را در طرح های حفاظت از محیط زیست را در عامل های تقویت فرهنگ مشارکت و حفاظتی، راهکار مدیریتی و فرهنگی، راهکار مشورتی و آگاهی، اثربخشی و کارایی، راهکار ساختاری و تشکیلاتی و بهبود تعهد و مسئولیت طبقه بندی کرد. در این راستا بر اساس نتایج تحقیق پیشنهاد هایی جهت بهبود مشارکت های روستاییان در طرح های حفاظت از محیط زیست ارائه شد.
واکاوی نقش سرمایه اجتماعی در بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
214 - 229
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، واکاوی نقش سرمایه اجتماعی در بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی بود. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرست خانوارهای روستایی کشاورزان کوچک مقیاس در روستاهای شهرستان دیواندره بود (N=10099). با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه 184 نفر به دست آمد که برای افزایش اعتبار یافته ها، تعداد 200 پرسشنامه بین اعضای جامعه آماری توزیع گردید که درنهایت 195 پرسشنامه تکمیل و عودت داده شد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای (بخش های مختلف به عنوان طبقه در نظر گرفته شد) با انتساب متناسب بود. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (α>0.7). تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSwin18 و Lisrel8.54 انجام شد. نتایج نشان داد که خانوارهای موردمطالعه ازنظر وضعیت سرمایه اجتماعی در وضعیت مطلوبی قرار دارند اما ازنظر وضعیت تاب آوری در وضعیت مناسبی نیستند. همچنین، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین تمامی ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، مشارکت و اقدام جمعی، انسجام اجتماعی و عضویت در گروه ها) خانوارهای موردمطالعه و تاب آوری آنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدل سازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که ابعاد سرمایه اجتماعی با ضریب تبیین 81 درصد ( 90/γ=0 , 81/t=17) اثر مثبت و معنی داری بر تاب آوری خانوارهای موردبررسی دارد.
سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های شهرستان دیواندره
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
593 - 605
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و سنجش شاخص های توسعه انسانی دردهستان های شهرستان دیواندره واقع در استان کردستان بر اساس مولفه های( محل خرید مایحتاج مردم، آموزشی، فرهنگی و رزشی، مذهبی،سیاسی-اداری،برق،گاز و آب، بهداشتی و درمانی، بازگانی و خدمات،مخابرات و ارتباطات) پرداخته شد، روش انجام تحقیق حاضر توصیفی– تحلیلی است، گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته، مدل های مورد استفاده در این تحقیق مدل رتبه- اندازه و مدل HDI است که برای سنجش میزان تعادل فضایی بین توزیع خدمات و جمعیت در دهستان این شهرستان می باشد انچه در در یافته های تحقیق مطرح شد نشان میدهد که این است کهR برابر 789 / می باشد می توان گفت که دردهستان های شهرستان دیواندره بین جمعیت و خدمات تعادل وجود دارد ،که بیشترین اختلاف مربوط به دهستان سارال می باشد که از لحاظ جمعیتی دارای جمعیتی رتبه کم ، اما از لحاظ خدمات در رتبه مناسب تری قراردارد، همچنین بر اساس مدل شاخص توسعه انسانی HDI به بررسی شاخص های انسانی دهستان های شهرستان دیواندره پرداخته شد که به ترتیب دهستان قراتوره، سارال، حومه، چهل چشمه،زرینه،کوله، کانی شیرین و ایاتو رتبه های اول تا هشتم توسعه یافتگی را در بین دهستان های ین شهرستان به خود اختصاص داده اند.
اثرات طرح های هادی بر منابع معیشت خانوارهای روستایی در شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف کلی بررسی اثرات طرح های هادی روستایی بر معیشت پایدار خانوارهایی روستایی شهرستان دیواندره انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سرپرستان خانوارهای روستایی بود که در آن ها طرح هادی اجرا شده بود ( N=8550 ). حجم نمونه با استفاده فرمول نمونه گیری کوکران 186 نفر محاسبه شد که برای افزایش اعتبار یافته ها تعداد 210 پرسشنامه بین اعضای جامعه آماری توزیع شد که در نهایت تعداد 196 نفر پرسشنامه را تکمیل و عودت دادند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای بود. نتایج تحقیق نشان داد که در بین شاخص های کیفیت زندگی با تأکید بر معیشت پایدار شاخص های کیفیت حمل ونقل و کیفیت زیرساخت ها از وضعیت بهتری نسبت به دیگر شاخص ها برخوردار بوده است و شاخص های کیفیت آموزشی و تعامل و همبستگی از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده است. بعلاوه تحقیق حاضر نشان داد که طرح هادی بر سرمایه های مالی و انسانی معیشت پایدار بیشترین و بر سرمایه های اجتماعی و طبیعی کمترین تأثیر را داشته است. نیز بین اثرات طرح هادی بر منابع معیشتی (مالی، فیزیکی، انسانی، اجتماعی و طبیعی) باکیفیت زندگی رابطه مثبت و معنی داری دارد. درنهایت اثرات طرح هادی بر منابع معیشتی 68 درصد از واریانس تغییرات متغیر وابسته تحقیق (کیفیت زندگی) را تبیین کرده است.
ارزیابی تأثیر حمل و نقل بر توسعه اجتماعی نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای حاشیه محور ارتباطی سنندج- دیواندره)
حوزه های تخصصی:
حمل و نقل نقش مهمی در تحولات اجتماعی دارد و در مناطقی که دسترسی کمتری به سیستم حمل و نقل دارند، تنگناهای ساختاری زیادی در فرایند توسعه اجتماعی بوجود می آید، در این راستا عدم تامین نیاز دسترسی به حمل و نقل یکی از مهمترین موانع در رسیدن به اهداف توسعه پایدار روستایی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر دسترسی به محور ارتباطی سنندج - دیواندره بر ارتقای شاخص های اجتماعی روستاهای واقع در حاشیه این محور انجام شده است. داده های مورد نیاز با روش های اسنادی و مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردیده است. بدین منظور ابتدا شاخص های توسعه اجتماعی به عنوان متغیر وابسته تحقیق تعریف شد و 6 شاخص و 64 گویه در زمینه های آموزش، بهداشت، اشتغال و درآمد، مشارکت اجتماعی، امنیت اجتماعی و خدمات اجتماعی برای سنجش آن طراحی گردید. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستایی و مسئولین محلی می باشند که 210 سرپرست خانوار و 14 مسئول محلی این روستاها به عنوان حجم نمونه تعیین و با روش طبقه بندی شده تصادفی انتخاب گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آزمون آماری آلفای کرونباخ تأیید گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های تی تست مستقل و تی تست زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر رابطه معکوس بین سطح شاخص های توسعه اجتماعی روستا و فاصله آنها از محور ارتباطی سنندج - دیواندره است. همچنین بین وضعیت شاخص های توسعه اجتماعی روستاهایی که در حاشیه این محور واقع اند با روستاهایی که در 10 کیلومتری این محور قرار دارند، تفاوت معنی داری وجود دارد.
تحلیل راهبردی مدیریت اجرایی طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان دیواندره با روش SWOT و تشکیل ماتریس QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۲
۸۶-۷۱
حوزه های تخصصی:
طرح های هادی روستایی در سال 1362 تحت عنوان "روان بخشی روستاها" در یکی از نقاط روستایی کشور به صورت پایلوت به اجرا گذاشته شد . در سال های بعد به خصوص در سال 1366 توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی با جدیت تمام پیگیری و با هدف تجدید حیات و هدایت روستاها با در نظرگرفتن ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اجرا شد و در بسیاری از موارد رضایت و عدم رضایت روستاییان را به همراه داشت و در مواردی نیز تهدیدی برای بافت اصیل روستایی ایران بود . اکنون که تقریباً سه دهه از اجرای این طرح ها در مناطق روستایی کشور می گذرد ضروری است که نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای اجرایی طرح هادی شناسایی شده و با تدوین راهبردهای مناسب زمینه مدیریت بهتر طرح مذکور را فراهم نمود. در این راستا پژوهش حاضر با استفاده از ماتریس سوات (SWOT) نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی مدیریت اجرایی طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان دیواندره را شناسایی نمود و برای دستیابی به اهداف و مدیریت آن راهبردهای مناسب ، تدوین و پیشنهاد شد. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان بنیاد مسکن، مشاوران فعال در زمینه طرح هادی و دهیاران روستاهایی بودند که طرح هادی در آن اجرا شده بود. مجموعاً 66 نفر بودند که تمامی اعضا به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. بر پایه نتایج تحقیق مهمترین نقاط قوت و ضعف طرح ها در مناطق روستایی به ترتیب «توسعه بافت فیزیکی روستا» و «طولانی شدن مدت اجرا» بوده است و همچنین عمده ترین فرصت ها و تهدیدهای طرح هادی در مناطق روستایی به ترتیب «افزایش قیمت اراضی» و «عدم مشارکت مردم در اجرای طرح» می باشد. بعد از تعیین راهبردهای مناسب با استفاده از ماتریس کمی مدیریت (QSPM) میزان جذابیت هر کدام از راهبردها مشخص شد. در این زمینه نتایج تحقیق نشان داد که مهمترین راهبردها «تأمین و حمایت های دولتی از اجرای طرح و باز پرداخت به موقع هزینه های تخریبی» و «هماهنگی الگوهای پیشنهادی بنیاد مسکن با معماری بومی - اقلیمی منطقه و نیازهای فضایی روستاییان» می باشد. علاوه بر این نتایج پژوهش نشان داد که راهبرد مناسب برای مدیریت اجرای طر ح های هادی در مناطق روستایی راهبرد رقابتی است.
تحلیل توزیع زمانی- مکانی الگوهای استقرار سکونتگاه های عصر آهن شهرستان دیواندره با استفاده سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۰)
۱۶۷-۱۴۴
حوزه های تخصصی:
شهرستان دیواندره، یکی از مهم ترین مناطق جغرافیایی و اقلیمی ایران و کردستان، که در تقسیمات ژئومورفولوژیکی بخشی از واحد کردستان شرقی و سنندج- سیرجان را تشکیل داده است. از نظر منظر طبیعی با دشت های مرتفع که توسط سد کوهستانی احاطه شده است. براساس مطالعات باستان شناسی شهرستان دیواندره و مجاورت با محوطه های تاریخی زیویه و تخت سلیمان و نیز وجود محوطه های کاوش شده در منطقه مذکور بی شک یک منطقه تاریخی با داده های فرهنگی خاص خود است که تاکنون به صورت کامل مورد پژوهش قرار نگرفته است. پژوهش حاضر به مطالعه ۵۶ استقرار عصر آهن منطقه دیواندره (بخش کرفتو) که در بررسی های میدانی باستان شناسی سال ۱۳۹۷ شناسایی شدند می پردازد. مهم ترین پرسش های موجود، چگونگی شکل گیری استقرارها و متغیرهای محیطی مؤثر در شکل گیری سکونتگاه های عصر آهن است. در این پژوهش سعی بر آن است با روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای و به کارگیری مدل تحلیل جغرافیایی، تفسیر روشمند و مناسبی از نحوه توزیع محوطه های عصر آهن بخش کرفتو ارائه گردد. بررسی ها نشان داد که الگوی مکان گزینی محوطه ها در ارتباط با عوامل محیطی همچون ارتفاع، منابع آبی در شکل گیری و برهمکنش فرهنگی زیستگاه های عصر آهن مشهود است. منطقه مورد پژوهش دارای آب و هوای مناسب، تپه های ماهوری کم ارتفاع در پهنه دشت، جهت کشاورزی و تأثیرپذیری متغیرهای محیطی، وابستگی استقرارها به منابع آبی به صورت خطی استقرارهای دائمی و کوچرو فصلی را نشان می دهد. همچنین بررسی عوامل محیطی تأثیرگذار در مدل تراکم کرنل بیشترین تراکم محوطه ها در بخش مرکزی و غربی منطقه را مشخص می کند.