فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
121 - 135
حوزههای تخصصی:
هوش فرهنگی؛ توانایی یک فرد را برای موفقیت در کارهای متنوع و تنظیمات فرهنگی (سازمانی، قومی، ملی و بین المللی) تعیین می کند. در این راستا این عامل، به عنوان مانعی برای جلوگیری از تعارضات و تناقضات فرهنگی به شمار می آید. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه هوش فرهنگی با ارزش درک شده گردشگری پایدار در گردشگران خارجی ورودی به شهر یزد می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی گردشگران خارجی ورودی به یزد در دو بازه زمانی فروردین و آبان 1397 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس، 260 نفر به عنوان نمونه پژوهش (138 نفر مرد و 122 نفر زن) انتخاب شدند. همه گردشگران پرسش نامه های هوش فرهنگی و ارزش درک شده گردشگری پایدار را تکمیل کردند. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزارها، داده ها با استفاده از روش های آماری آزمون همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که هوش شناختی، فراشناختی، انگیزشی و رفتاری اثر مستقیم و معناداری بر ارزش درک شده عملکردی، معرفتی و عاطفی دارد و همچنین تأثیر آن ها بر بعد عاطفی ارزش درک شده نسبت به ابعاد عملکردی و معرفتی بیشتر است. یافته های فرعی پژوهش نیز نشان دادند که در بین طبقه بندی گردشگران نمونه پژوهش شامل (اروپایی، آسیایی، آمریکایی و استرالیا - اقیانوسیه) گردشگران آمریکایی، بالاترین هوش فرهنگی و گردشگران آسیایی، پایین ترین میزان هوش فرهنگی رادارند.
تحلیل تطبیقی شکوفایی شهری در مدل ادغامی کپلند (مطالعه موردی: مناطق شهری کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده شکوفایی شهری را می توان یکی از دیدگاه های نوین در نظام برنامه ریزی شهری دانست که در ارتباط با توسعه متعادل و هماهنگ در محیطی همراه با انصاف و عدالت مطرح می شود و از مفاهیمی است که از درون نظریه توسعه پایدار شکل گرفته است، لذا اهمیت بررسی آن در مناطق شهری به غایت احساس می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی شکوفایی شهری و تناسب سنجی آن در مناطق شهری کرمانشاه است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش؛ توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی است. داده های مورد نیاز داده های پژوهش در گام نخست از طریق نرم افزار SPSS تلخیص و برای ورود به مدلها به صورت خام مهیا گردید و با استفاده از آزمون T test وضعیت شکوفایی شهری مناطق هشت گانه کرمانشاه موردسنجش قرار گرفت و در مرحله بعد در محیط برنامه EXCEL وارد گردیده و با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره ویکور، الکتر،تاپسیس و مدل ادغامی کپلند، مناطق کرمانشاه از لحاظ شکوفایی شهری رتبه بندی و اولویت بندی گردیدند. نتایج آزمون T برای شاخص های شکوفایی شهری نشان داد که تفاوت بین مناطق در سطح شاخص های شکوفایی شهری معنی دار است و بالاترین میزان اختلاف مربوط به منطقه یک(2/3) در شاخص بهره برداری می باشد، لذا بررسی این اختلاف با استفاده از مدلهای تصمیم گیری مهم و ضروری می باشد. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که براساس تحلیل مدل های بکارگرفته شده چند معیاره و مدل ادغامی کپلند(POSET) ترتیب درجه برخورداری و تناسب هر کدام از مناطق هشت گانه شهر کرمانشاه در مجموع تلفیقی شاخص های شکوفایی شهری به ترتیب شامل مناطق یک، شش، هشت، سه، هفت، پنج، چهار و در نهایت منطقه دو می باشد. بنابراین منطقه یک شهری کرمانشاه بیشترین میزان و اولویت اول را از حیث شاخص های شکوفایی شهری را به خود اختصاص داده و آخرین منطقه نیز اختصاص به منطقه دو است.
شناسایی و ارزیابی زنجیره ارزش کسب وکارهای روستایی با قابلیت برندسازی (موردمطالعه: منطقه ترکمن صحرای استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
218 - 231
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی کسب وکارهای روستایی بر مبنای دو رویکرد برندسازی و زنجیره ارزش پرداخته است تا راهی برای فعال کردن کسب وکارها جهت افزایش بهره وری و دستیابی به توان رقابتی باشد. این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش های احتمالی و هدفمند در نمونه برداری و جمع آوری داده ها است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از مجموع نمرات میانگین، انحراف معیار، ضریب تغییرات، تکنیک های وزن دهی جمع رتبه ای و تصمیم گیری چند شاخصه ارس (ARAS) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را 220 نفر از اساتید دانشگاه های استان گلستان، کارشناسان ادارات دولتی مرتبط با توسعه روستاها و مدیران روستایی شامل؛ بخشداران ، نمایندگان شوراهای بخش، دهیاران و صاحبان مشاغل تشکیل داده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان شاخص های تبیین کننده محصولات برند در سطح مناطق روستایی، شاخص رضایتمندی با وزن 095/0 در رتبه اول، انطباق پذیری با وزن 091/0 و کیفیت گرایی با وزن 086/0 در رتبه های بعدی قرارگرفته اند و از میان کسب وکارها و محصولات رایج منطقه؛ زراعت پنبه با ضریب 971/0 در اولویت اول، قالی بافی با ضریب 966/0 در اولویت دوم، غذاهای سنتی با ضریب 952/0 در اولویت سوم، پرورش اسب ترکمن با ضریب 943/0 در اولویت چهارم و اقامتگاه های بوم گردی با ضریب 924/0 در رتبه پنجم جهت برنامه ریزی برندسازی قرار داشته اند. همچنین نتایج تحلیل زنجیره ارزش مبین این موضوع است که به عنوان یک ابزار مکمل برندسازی، می توان در شناسایی و دسته بندی فرایندها، فعالیت ها و عملیات گوناگون کسب وکارها به منظور تعیین استراتژی های بازاریابی و سیاست های قیمت گذاری استفاده کرد.
تحلیلی بر سرزندگی خیابان های تجاری شهری، نمونه مطالعه: بلوار نوبهار شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: در حال حاضر شهر کرمانشاه به عنوان بزرگترین شهر کُردنشین کشور و مرکز استان، در تحقق فضاهای شهری سرزنده ناموفق عمل نموده است. البته خیابان نوبهار جزو معدود فضاهای این شهر است که به سبب حضور پُر جنبت و جوش مردم، تا حدودی سرزنده قلمداد می شود. لذا پژوهش حاضر تلاش دارد با تحلیل وضعیت این خیابان، ضمن ارائه راهبردهایی پیشنهادی برای آن، راه را برای ارتقای سرزندگی سایر فضاهای شهری کرمانشاه، روشن و هموار نماید. روش: پژوهش حاضر تحلیلی-تفسیری است. لذا ابتدا شاخص های سرزندگی از پژوهش های معتبر داخلی و خارجی استخراج شده و به صورت سؤالات پرسشنامه ای تنظیم شده اند. روایی سوالات با دریافت نظر کارشناسان و پایایی با محاسبه آلفای کرونباخ (0/806) مورد بررسی و تایید قرار گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان کرمانشاهی است که برای خرید یا تفریح به خیابان نوبهار مراجعه داشته اند. حجم نمونه نیز بر مبنای فرمول کوکران 384 مورد بوده است که به تقریب 400 در نظر گرفته شده است. همچنین نمونه گیری به صورت تصادفی ساده صورت پذیرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS و به کمک مدل های تحلیل عاملی و رگرسیون چند متغیره خطی انجام گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد حدود 38 شاخص، نمایانگر سرزندگی یک خیابان تجاری شهری هستند که در قالب 8 عامل شامل «پیاده مداری»، «فضایی برای ماندن»، «نشاط بخشی»، «راحتی خرید»، «دسترس پذیری»، «همه شمولی»، «انعطاف پذیری» و «خاطره انگیزی» دسته بندی می شوند. در این میان، دو عامل پیاده مداری و فضایی برای ماندن بیشترین تاثیر را بر جلب رضایت مردم از سرزندگی یک خیابان تجاری دارند که باید مورد توجه برنامه ریزان و طراحان شهری قرار گیرد. نتایج: اگرچه خیابان نوبهار در شهر کرمانشاه از سرزندگی نسبتا مطلوبی برخوردار است اما نارضایتی مراجعه کنندگان در دو عامل «دسترس پذیری» و «همه شمولی» مشهود است. از همین رو، در انتهای مقاله، راهبردهایی برای ارتقاء این دو عامل ارائه شده است.
تحلیل فضایی مدارس متوسطه ناحیه یک کلانشهر تبریز با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به ارزیابی و تحلیل فضایی کاربری های مراکز آموزشی دبیرستان در ناحیه یک کلانشهر تبریز با سایر کاربری های شهری با استفاده از تلفیق مدل های تصمیم گیری چند معیاره AHP و مدل فازی پرداخته و با بهره گیری از امکانات سیستم اطلاعات جغرافیایی به تحلیل معیارهای سازگاری، مطلوبیت ، ظرفیت و وابستگی اقدام شده است. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد و حجم نمونه شامل تمام مدارس دبیرستان در ناحیه یک شهر تبریز می باشد . نتایج حاصل از بررسی وضعیت فضایی مکانی دبیرستان های ناحیه یک کلانشهر تبریز نشان دهنده ی وضعیت نامطلوب دبیرستان های این ناحیه از لحاظ توزیع فضایی می باشد.در ارزیابی ماتریس مطلوبیت نسبت به شاخص های شیب و فاصله از رودخانه، به جز4 مدرسه که در وضعیت نسبتاً نامطلوب واقع شده اند تمامی مدارس در شرایط مطلوبی قرار دارند. از مجموع 77 دبیرستان مورد مطالعه در این ناحیه،11دبیرستان در طیف کاملا مناسب و 15دبیرستان در طیف نسبتا مناسب قرار دارند ، همچنین تعداد30 دبیرستان در این ناحیه از لحاظ توزیع فضایی در وضعیت نامناسبی می باشند.
بررسی تاب آوری شهر دورود در برابر زلزله با استفاده از روش گاما در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های اصلی بشر مقابله با مخاطرات طبیعی است. یکی از مهم ترین این مخاطرات،زلزله بوده که همواره خطری جدی برای شهرها تلقی می شود. شهر دورود هم به مانند بسیاری از شهرهای ایران با توجه به قرارگیری بر روی چندین گسل فعال، ازجمله مناطق بسیار حساس بوده و در معرض خطرات ناشی از زلزله است؛ بنابراین با توجه به ماهیت غیرقابل پیش بینی زلزله باید تا حد امکان از خسارات جانی و مالی مرتبط با آن کاست و همچنین کاهش آسیب ناشی از زلزله، مدیریت بحران بعد از وقوع آن و تاب آور نمودن شهر در برابر زمین لرزه را در نظر گرفت. هدف اصلی برنامه ریزی برای مخاطره و کاهش خطر بحران، علاوه بر کاهش آسیب پذیری به نحوی بارز به سمت تمرکز روی ایجاد تاب آوری در جوامع گرایش پیداکرده است. در تحقیق حاضر با توجه به اهمیت تاب آوری شهری در برابر حوادث طبیعی مانند زلزله، لایه های اطلاعات فیزیکی شهر دورود موردبررسی قرارگرفته است. روش تحقیق و پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. لایه های اطلاعاتی موجود شامل: ساختمان های اسکلت فلزی، بتن آرمه،ساختمان های ساخته شده از خشت و چوب،خشت و گل،آجر و چوب،تمام آجر،آجر و آهن،فاصله از گسل،فاصله از فضاهای باز،فاصله از خطوط دسترسی و تراکم جمعیت در بلوک های شهری شهر دورود بوده است. لایه های آماری با استفاده از روش فازی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، تجزیه وتحلیل شده اند. نتایج حاصل در عملگر گاما نشان می دهد که بخش های جنوبی و جنوب شرقی شهر دورود ازلحاظ فیزیکی وضعیت مناسبی در تاب آوری در برابر زلزله ندارند. درمجموع نتایج پژوهش نشان می دهد که به غیراز قسمت هایی از ناحیه مرکزی، کل شهر وضعیت نرمالی ندارد.
تحولات مدیریت مرتع در ایران با تاکید بر قوانین و مقررات، و ممیزی مراتع در قلمرو بهره برداران مرتعی (بخش اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درک عمیق روند تغییرات مدیریتی از سنتی به مدیریت مرسوم فعلی در زمینه ی مراتع می تواند در شناسایی بخش عمده ای از مشکلات و چالش های آن ها موثر باشد و به تدوین راهبردهای مناسب برای مدیریت پایدار مراتع کمک کند. این مقاله با مروری بر منابع در زمینه ی تحولات مدیریت مرتع در ایران، داده ها و اطلاعات دوره های تاریخی را تجزیه وتحلیل و ارزیابی می کند. هدف پژوهش: ابتدا، تاریخچه ای از مدیریت سنتی مراتع ارایه می شود (1). به دنبال آن، روند تاریخی تضعیف مدیریت سنتی مراتع تشریح می شود (2). سپس مدیریت مرتع در دوره بعد از انقلاب اسلامی ایران (از سال 1357 به بعد) تبیین می شود (3). در ادامه، به برخی از قوانین و مقررات در زمینه مدیریت مرتع اشاره می شود و ظهور چالش های جدید مورد بررسی قرار می گیرند (4). در نهایت، ضمن مرور آمار سطح مراتع در دوره های مختلف تاریخی، براساس آخرین آمار ارایه شده گزارشی از میزان ممیزی مراتع ارایه می شود (5). روش شناسی تحقیق: مقاله، پس از ارایه مقدمه ای کوتاه، در راستای ارزیابی تاریخی تحولات مدیریت مرتع، براساس مطالعه مروری و بهره گیری از منابع و اسناد و مدارک، پنج محور اصلی را مورد بررسی قرار می دهد. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر ارزیابی تاریخی تحولات مدیریت مرتع، براساس مطالعه مروری و بهره گیری از منابع و اسناد و مدارک در مقیاس ایران می باشد. یافته ها و بحث: نتایج جمع بندی و مرور منابع، نشان می دهد در طی دوره های تاریخی، مدیریت مراتع متاثر از عوامل مختلف دستخوش تغییرات عمده ای شده است. نتایج: در راستای مدیریت جامع، یکپارچه و پایدار مراتع، توجه به دیدگاهی جامع که بتواند از همه پتانسیل های منطقه ای در راستای مدیریت پایدار مرتع بهره گیرد، ضروری است. در بخش دوم، در مقاله جداگانه ای، تحولات جمعیتی و معیشتی بهره برداران مرتعی در زمینه مدیریت مرتع در ایران مورد بررسی قرار می گیرند.
سیاست ها و برنامه های تأمین مسکن قابل استطاعت؛ مروری بر تجربه آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یک کالای مصرفی و در عین حال سرمایه ای، از اصلی ترین نیازهای اجتماعی به شمار می رود که در بسیاری از جوامع به کالای کمیابی نیز تبدیل شده است بنابراین عرضه مسکن ارزان قیمت در بازار و دسترسی گروه های درآمدی پایین به آن، از اصلی ترین رهیافت های توسعه اقتصادی کشورها به شمار می آید و تمام دولت ها سعی بر تحقق آن را دارند. عرضه این نوع مسکن همواره با چالش مالی و حتی برنامه ریزی روبرو بوده و در بسیاری از کشورهای جهان توفیقی در این زمینه حاصل نشده است با این حال در کشور آمریکا به دلیل کثرت برنامه ها و سیاست گذاری های قابل اجرا و متکی بر سرمایه های اجتماعی، تا حدودی دستاوردهای موفقیت آمیزی داشته و بازار مسکن توانایی پاسخگویی به بخشی از نیاز مسکن گروه های درآمدی پایین را دارد تا جایی که تقریبا در تمامی ایالت های آمریکا چتر حمایتی مسکن ارزان قیمت به روش های گوناگون برای دسترسی اقتصادی گروه های کم-درآمد برقرار شده است. بر همین اساس بررسی تجربیات آمریکا نشان می دهد که ارتقاء کیفیت و افزایش کمیت مسکن قابل استطاعت در کنار اختلاط درآمدی-سکونتی در محلات از کلان سیاست های تامین مسکن است که با برنامه هایی نظیر ناحیه بندی فراگیر، ساد ه سازی کدهای مقرراتی، کوپن انتخاب مسکن و بانک های زمین شرایطی را محیا می سازند که از یک سو قیمت نهایی ساخت مسکن کاهش یابد و از سوی دیگر، یارانه های حمایتی به واسطه توسعه گران بخش مسکن در اختیار گروه های کم درآمد قرار گیرد که از این طریق نیز عرضه را متناسب با نیاز جامعه کم درآمد هدف گذاری می نمایند. در تمامی برنامه های تامین مسکن ارزان-قیمت، چندجانبه گرایی در برنامه ریزی و تامین منابع مالی از اصلی ترین تجربیات آمریکا به شمار می رود که زمینه های بهره گیری از ظرفیت ها و سرمایه های جامعه را محیا ساخته است.
پیوند مردم نگاری و نظریه مبنایی؛ روشی برای پژوهش در مطالعات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
15 - 28
حوزههای تخصصی:
در چند دهه ی اخیر استفاده از روش های ذیل سنت کیفی پژوهش غیر از علوم اجتماعی در دیگر رشته ها نیز رواج پیدا کرده و حوزه شهر و مطالعات مربوطه به عنوان دانشی میان رشته ای تأثیر بسیاری از این روش ها گرفته است. از جمله پرکاربردترین روش ها در این رشته، مردم نگاری و نظریه مبنایی هستند. از سویی هر کدام پاسخگوی بخشی از نیازها بوده و ضعف هایی برای کاربرد در مطالعات شهری دارند؛ برای مثال تأکید نظریه مبنایی بیشتر بر افراد و مصاحبه با آنها بوده و توجه چندانی به بحث فضا و محیط و مشاهده ی آنها ندارد، حال آن که مردم نگاری نیز مراحل تحلیلی مشخصی ندارد و اغلب بسیار زمان بَر است. هدف این پژوهش دستیابی به روشی است که بتوان با کاربست آن نقاط ضعف هر یک از دو روش بیان شده را پوشش داد و از مزیت پیوند این دو در مطالعات شهری و بحث های مرتبط به آن مانند مفهوم فضای شهری استفاده کرد. روشی که در نتیجه ی مرور اسناد در این حوزه به دست آمد، مردم نگاری نظریه مبنایی نامیده می شود. این روش ترکیبی دارای انواعی است که در این پژوهش در سه دسته ارائه شده است. برای کاربست آن در عرصه تحقیق نیز مراحلی پیشنهاد شده که در آن از ترکیب مردم نگاری با رویکرد متأخر آن و نظریه مبنایی بر ساختگرا ارائه شده از سوی کیتی چارمز استفاده شده است. درنهایت به عنوان نمونه مطالعه بر روی یک فضای نیمه عمومی(کافه ای در مرکز شهر تهران) به کمک روش مردم نگاری نظریه مبنایی انجام شد. در نتیجه ی این مطالعه روشن شده است که با استفاده از این روش، بخش های مفغول مانده در هر روش به تنهایی، تا اندازه ی زیادی پوشش داده شده و پژوهشی جامع تر در راستای رسیدن به اهداف آن انجام شده است.
سنجش و ارزیابی کیفیت محیطی فضای عمومی روستاهای مقصد در جذب گردشگران (مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری شهرستان طرقبه و شاندیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جاذبه های موجود در محیط های روستایی نقش اساسی در جذب گردشگر دارند. فضاهای عمومی موجود در روستاها مانند میدان ها و کوچه ها همراه معماری بیرونی خانه ها و مبلمان های موجود می توانند عناصر جذاب برای گردشگران باشند. کیفیت محیطی فضاهای عمومی و عناصر موجود در آن اولین و مهم ترین جاذبه گردشگری از دیدگاه گردشگران روستایی بوده و می تواند موجب رونق گردشگری شود. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر سنجش و ارزیابی کیفیت محیطی فضای عمومی روستاهای مقصد در جذب گردشگر است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و داده های مورد نیاز به دو روش اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. در این پژوهش هشت روستا از شهرستان طرقبه و شاندیز، که دارای جاذبه های گردشگری اند و گردشگری در آن ها رواج یافته، بررسی شده است. جامعه آماری شامل گردشگران روستایی و جامعه نمونه شامل 194 گردشگر است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون همبستگی پیرسون، Tتک نمونه ای، و مدل ویکور استفاده شده است. براساس آزمون Tتک نمونه ای، از بین چهار مؤلفه انتخاب شده بیشترین مقدار آن مربوط به مؤلفه عملکردی با میانگین 08 / 3 و کمترین مقدار مربوط به مؤلفه زیباشناختی با میانگین 94 / 2 است. براساس آزمون همبستگی، در بین مؤلفه های کیفیت محیطی رابطه معناداری وجود دارد و قابلیت تعمیم به کل جامعه را دارد. همچنین، نتایج مدل ویکور نشان داد که روستای جاغرق در بهترین شرایط به لحاظ برخورداری از کیفیت محیطی فضاهای عمومی قرار دارد و روستای کنگ در پایین ترین رده است.
بررسی و ارزیابی نقش شهروندان و مشارکت اجتماعی آنان در دستیابی به اهداف توسعه پایدار شهری (نمونه موردی: شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
95 - 112
حوزههای تخصصی:
مشارکت شهروندی به عنوان یک کنش اجتماعی یکی از مهم ترین مولفه ها جهت رسیدن به توسعه پایدار شهری است. در حقیقت مشارکت اجتماعی فقط کار جمعی نیست بلکه یک نوع تفکر جمعی، مشارکت جمعی، تصمیم گیری جمعی، تولید جمعی و در نهایت استفاده جمعی است. که سبب افزایش درک و آگاهی شهروندان از مسائل مربوط به خودشان و نیاز متقابل به یکدیگر می شود، به ایجاد جامعه بهتر کمک می کند و توانایی های یک جامعه را برای هماهنگ کردن کنش های افراد به منظور توسعه و بهبود کالاهای جمعی ارزشمند، تقویت کرده و حکومت گری بهتری را ایجاد می کند و همچنین فرصت های تدوین سیاست های هوشمندانه را افزایش داده و به توسعه پایدار شهری کمک می کند. توسعه پایدار از یک سو به حفظ محیط زیست و از سوی دیگر به حفظ ساختارهای اجتماعی و اقتصادی شهر کمک می کند. هدف اصلی این نوشتار شناخت عواملی است که می توانند در گسترش مشارکت شهروندان درتوسعه پایدار شهری موثر باشند.این پژوهش از نظر روش شناسی از نوع توصیفی- تحلیلی، روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای، اسنادی و روش نمونه گیری، پیمایشی که حجم نمونه برابر 384 نفر بوده است. برای بررسی و ارزیابی نقش شهروندان و مشارکت اجتماعی آنان و دستیابی به اهداف توسعه پایدار شهری و جهت بررسی رابطه ای و معناداری بین مشارکت و توسعه پایدار از آزمون کرلموگراف و اسمیرنوف برای شناخت موثر ترین عامل که در مشارکت تاثیر دارد از رگرسیون و برای ضریب پایایی پژوهش از آزمون الفای کرونباخ استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که براساس آزمون های استفاده شده بین مشارکت شهروندان و توسعه پایدار شهری رابطه معناداری وجود دارد. نتایج بیانگر این است: مشارکت شهروندان در توسعه پایدار شهری در شهر تبریز وضعیت متوسط برخوردار است ، بین مشارکت شهروندان و توسعه پایدار شهری رابطه معناداری وجود دارد و ارتقای پایگاه اجتماعی - اقتصادی شهروندان تا حد زیاد در میزان علاقه مندی شهروندان به مشارکت در توسعه پایدار شهری موثر می باشد.
ارزیابی کیفیت محیط شهری با متد سنجش آزردگی، مورد مطالعه: شهرچادگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
75-83
حوزههای تخصصی:
انسان از آغاز شهرنشینی کوشیده است تا کیفیت زندگی خود را ارتقاء دهد. این تلاش در بعدهای زیادی انجام گرفته است. هر سکونتگاهی زنده و پایا است و جهت بقاء خود و حفظ سلامتی ساکنین خود احتیاج به محیط شهری باکیفیت مناسب دارد. در حال حاضر شهرها با انواع مشکلات از قبیل اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیرساختی، زیست محیطی و مدیریتی مواجه هستند که همبستگی معناداری با کیفیت محیطی و نهایتاً کیفیت زندگی دارند یکی از روش های تبیین کیفیت محیط اندازه گیری موارد آزردگی در سکونتگاه می باشد. چادگان یکی از شهرهای کوچک مقیاس واقع در غرب استان اصفهان دارای آب وهوای کوهستانی و مجاورت به دریاچه سد زاینده رود علی رغم اقلیم و موقعیت جغرافیایی مناسب دارای بهره وری پایینی می باشد. هدف از این تحقیق سنجش کیفیت محیط شهری چادگان و همچنین ارزیابی میزان تاثیر شاخص های موجود در ارتباط با کیفیت محیطی چادگان می باشد. تحقیق مذکور ازلحاظ هدف تحقیق کاربردی است و به لحاظ روش تحقیق تحلیلی –توصیفی می باشد. همچنین از منظر تنظیم چارچوب نظری روش اسنادی است. روش جمع آوری اطلاعات به دو روش اسنادی-کتاخانه ای و میدانی و شامل تهیه نقشه پایه شهری، تهیه نقشه کاربری وضع موجود، تنظیم پرسشنامه می باشد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به کمک مدل تحلیل های مکانی سلسله مراتبی AHP، رگرسیون چند متغیره سلسله مراتبی است. نتایج به دست آمده ناشی از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشانگر تبیین 79 درصد واریانس کیفیت محیطی به وسیله شاخص های چهارگانه کالبد، عملکرد، محتوی و حکمروایی می باشد. همچنین میزان تأثیر این شاخص ها (کالبدی- 4/0)–(عملکرد-68/0)–(حکمرانی-30/0) و (محتوی-19/0) می باشد.
تحلیلی بر ارتقای کیفیت فضاهای عمومی شهری با رویکرد شهرخلاق (مطالعه موردی:شهر لار)
حوزههای تخصصی:
شهر خلاق شهری است که در آن فعالیت های نو رخ می دهد و افراد مسئولانه و خلاقانه و با تفکر جمعی برای حل معضلات و بهبود شرایط زندگی و کیفیت های محیطی شهر، در کنار هم فعالیت می کنند. هدف این مقاله بررسی راه های ارتقای کیفیت فضاهای عمومی شهر لار با رویکرد شهر خلاق است و در آن به بررسی عوامل موثر بر کیفیت فضاهای عمومی این شهر پرداخته است. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی –تحلیلی است. مبانی نظری و شاخص های موثر در ارتقا کیفیت فضاهای عمومی شهر از طریق بررسی منابع مکتوب، و کیفیت فضاهای شهری از طریق نظرخواهی از مردم بررسی شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش ساکنین 15 سال به بالای شهر لار و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با381 نفر است. نتایج حاصله نشان می دهد که کیفیت فضاهای عمومی شهر لار با توجه به شاخص های خلاقیت شهری در هر دو مولفه ی مورد بررسی یعنی مولفه مکان گزینی و طراحی با میانگین 89/2، و مولفه کیفیت مدیریت و برنامه ریزی فضاهای عمومی با میانگین 13/3، مناسب نیست. بر اساس تحلیل عاملی انجام شده مهم ترین عوامل موثر در کیفیت فضاهای عمومی شهر لار، احساس تعلق و تناسب، زیبایی و طراحی، نشاط و تعامل اجتماعی، دسترسی و حس سرزندگی و مناسب سازی فضاها هستند. موثرترین راهبردها در ارتقای کیفیت فضاهای عمومی برای تقویت خلاقیت نیز، استفاده از روحیه مشارکت پذیری شهروندان در جهت رفع مشکلات فضاهای شهری و نگهداری از فضاهای عمومی و بهبود فعالیت های ورزشی، فرهنگی و هنری و تعامل با مراکز دانشگاهی شهر است.
تحلیل فضایی مولفه های تاب آوری کالبدی بافت مرکزی شهر رشت در برابر زلزله با استفاده از مدلFuzzy-AHP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله از مهم ترین عوامل تهدید طبیعی ایران محسوب می گردد. مساحت زیادی از ایران در محدوده با خطر بالا و خطر بسیار بالای زلزله قرار دارد. شهر رشت نیز در محدوده خطر بالا و خطر بسیار بالا قرار گرفته است. با توجه به احتمال بالای وقوع زلزله در رشت، تراکم بالای فعالیت و جمعیت، تراکم بالای ابنیه فرسوده، زیرساخت ها و سایر شاخص های مهم مدنظر تحقیق؛ محدوده مرکزی شهر رشت در برابر زلزله احتمالی آسیب پذیر می باشد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تاب آوری کالبدی در برابر زلزله در بافت مرکزی شهر رشت می باشد. پرسش اصلی این است که وضعیت تاب آوری کالبدی بافت مرکزی شهر رشت در برابر زلزله چگونه می باشد؟ همچنین مهمترین نکات وابسته به پاسخ این پرسش بررسی می گردد. در این پژوهش با انتخاب چهار دسته شاخص تاب آوری کالبدی در برابر زلزله و استفاده از مدل ترکیبی منطق Fuzzy و AHP میزان اهمیت شاخص ها، معیارها و زیرمعیارها مشخص می گردد. در نهایت اطلاعات جمع آوری شده به صورت لایه های اطلاعاتی وزن گرفته در نرم افزار GIS نسخه 10.3 تبدیل به یک نقشه تحلیلی از وضعیت تاب آوری(ERM) محدوده مورد مطالعه می گردد. نتایج نشان می دهد با توجه به چهار دسته شاخص عمده تاب آوری کالبدی بافت مرکزی شهر رشت، وضعیت بازار رشت در مرز هشدار و وضعیت بحرانی در برابر زلزله احتمالی قرار دارد. همچنین 27 درصد از بافت مورد مطالعه در وضعیت کاملا آسیب پذیر و نسبتا آسیب پذیر قرار گرفته است.
تعیین مکانی پهنه های فقر شهری (موردپژوهی: منطقه 12 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
307 - 321
حوزههای تخصصی:
در هزاره سوم، شهری شدن فقر اتفاق افتاده است. در همین راستا، فاصله طبقاتی و دوگانگی به ویژگی مسلط بیشتر شهرهای کشور تبدیل شده است. بر همین مبنا، هدف از پژوهش حاضر، تعیین پهنه های فقر در منطقه 12 کلان شهر تهران به منظور برنامه ریزی بهتر برای سامان دهی، توانمندسازی، و ارتقای کیفیت زندگی و مکانی آن است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل Factor Analysis و برای تهیه و تولید نقشه ها از نرم افزار GISاستفاده شده است. با استفاده از نرم افزار GISو مدل تحلیل عاملی به تعیین مکانی پهنه های فقر در منطقه 12 اقدام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تعداد 53 بلوک معادل 5 درصد خیلی مرفّه، 277 بلوک معادل 26 درصد مرفّه، 401 بلوک معادل 38 درصد متوسط، 257 بلوک معادل 24 درصد فقیر، و 73 بلوک معادل 7 درصد خیلی فقیرند. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که 31 درصد جمعیت منطقه 12 کلان شهر تهران فقیرند؛ در حالی که 38 درصد آن ها متعلق به طبقه متوسط اند. فقر با شدت و ضعف در محله های منطقه 12 عینیت جغرافیایی پیدا کرده است. به این معنا که فقر در محله های مرکزی، جنوبی، و شمالی نظیر سیروس، دروازه غار شوش، پامنار ارک، بهارستان سعدی، و فردوسی- لاله زار بیشترین نمود را دارد. در محله های دیگر نظیر امین حضور، کوثر، آبشار دردار، مختاری تختی، قیام، سنگلج، و دروازه شمیران نیز با شدت کمتری فقر ریشه دوانده است. کاملاً بین فقر و شاخص های بافت فرسوده (ریزدانگی، نفوذناپذیری، و ناپایداری) رابطه مستقیمی وجود دارد؛ به طوری که بیشترین تمرکز بافت های فرسوده در محله هایی نظیر دروازه غار شوش، سیروس، مختاری تختی، سنگلج، پامنار، امین حضور، بهارستان، و بخش هایی از لبه های دروازه شمیران وجود دارد. بنابراین، پهنه های فقیرنشین بر پهنه های بافت فرسوده منطبق اند.
سنجش متغیرهای اثرگذار بر شکل گیری مهاجرت معکوس در نواحی روستایی (موردی: بخش مرکزی شهرستان دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش سنجش متغیرهای اثرگذار بر شکل گیری مهاجرت معکوس در روستاهای بخش مرکزی شهرستان دزفول می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی از نوع توصیفی – تحلیلی می باشد. جهت گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری سهمیه ای و پر نمودن پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده بین سرپرست خانوارها بوده است. نتایج به دست آمده از آزمون t نشان داد که از دیدگاه مهاجران شاخص اقتصادی مهمترین عامل مؤثر بر شکل گیری مهاجرت برگشتی است. همچنین نتایج آزمون رگرسیون خطی گویای آن است که در مهاجرت برگشتی، متغیرهای سن، جنس، تعلق بومی و فاصله سکونت تأثیرگذار هستند. براساس آزمون فریدمن، دسترسی به خدمات زیر بنایی، ارتباطی، رفاهی و اداری دارای اهمیت بیشتری نسبت به سایر متغیرها بوده اند. در نهایت نتایج سیستم فازی حاکی از آن است که روستاهای مورد مطالعه در مجموعه مهاجرت برگشتی بالا قرار دارند.
تبیین مدل مفهومی توسعه شهری دانش بنیان مبتنی بر رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری مورد پژوهی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
73 - 90
حوزههای تخصصی:
ظهور جامعه شبکه ای و پدیده اقتصاد دانش بنیان، چشم انداز نوینی تحت عنوان «توسعه شهری دانش بنیان» را پیش روی برنامه ریزی و توسعه شهری گشوده است. این گرایش جدید، کلان شهرهای کشور و به ویژه تهران را نیز ناگریز از گذار به سوی اقتصاد دانش بنیان کرده است. در این راستا، هدف مقاله حاضر ارائه تبیین توسعه شهری دانش بنیان در کلان شهر تهران مبتنی است. پژوهش از نظر هدف توسعه ای- کاربردی، گردآوری اطلاعات از نوع مطالعات اسنادی و مصاحبه های تخصصی با 20 نفر از خبرگان و به صورت دلفی است. 11 عامل مؤثر بر وضعیت آینده توسعه شهری دانش بنیان کلان شهر تهران در 4 بعد اقتصادی، نهادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی- محیطی احصاء شده که با متدولوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM) روابط تحلیل شده است. دستاورد اصلی پژوهش طراحی مدل مفهومی در چهار سطح و سه لایه است، یافته های پژوهش حاکی از آن است که در لایه اول (سطح چهارم) عوامل پایه ای شامل مؤلفه های سرمایه انسانی، مکان دانش و دانش انسانی به ترتیب با قدرت نفوذ 10 و 9 و 8 دارای بیشترین تأثیر و در واقع برانگیزاننده توسعه شهری دانش بنیان در کلان شهر تهران به شمار می روند. لایه دوم شامل عوامل ساختاری، یعنی مؤلفه های فناوری و ارتباطات، تعامل و تبادل دانش، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی در سطح دوم به شمار می روند و مؤلفه های اقتصاد دانش محور، مدیریت دانش و کیفیت محیط کالبدی و فعالیتی شهری در سطح سوم است که از بین آن ها دو مؤلفه سرمایه اجتماعی و تعامل و تبادل دانش با میزان 9 دارای بیشترین وابستگی به سایر مؤلفه ها هستند، لایه سوم غایت توسعه شهری دانش بنیان است که شامل مؤلفه سطح اول یعنی دستیابی به مکانی پایدار و با کیفیت برای زندگی و با میزان قدرت 1، کمترین نفوذ را دارا است، لذا در نهایت بایستی اولویت دهی به این پیش برنده های کلیدی در تدوین راهبرد اصلی آینده دانش بنیان تهران از طریق شالوده اسناد فرادست و محتوی طرح های برنامه ریزی فراهم آید.
تحلیل نقش هیدروپلیتیک هریرود بر چالش های ایران و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگرش های نو در جغرافیای انسانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
1000 - 1023
حوزههای تخصصی:
امروزه رودخانه های مرزی با توجه به کارکردها در زمینه هایی مانند کشاورزی ، سدسازی ، انرژی ، نفت و صنعت و.. همواره به عنوان مهمترین منافع کشورها محسوب شده است. در طی سال های اخیر اختلافات گسترده ای را در حوزه های روابط بین الملل میان ایران و کشورهای همسایه خویش رخ داده است که بخش عظیمی از این اختلافات ، اختلافات بر سر رودهای مرزی بوده است و در این میان اختلافات ایران با کشور جمهوری افغانستان در این زمینه بیش از سایر کشورهای همسایه بوده است. از این رو پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی، به تبیین نقش هیدروپلیتیک هریرود بر روابط بین الملل (مطالعه موردی:ایران و افغانستان) پرداخته است . در راستای گردآوری اطلاعات و یافته های تحقیق ، از اسناد کتابخانه ای استفاده گردید . نتایج تحقیق نشان داد که مصرف آب هریرود در افغانستان بیش از سایر کشورهای منطقه می باشد و در زمینه هیدروپلیتیک نیز عوامل سیاسی بر افزایش اختلافات هیدروپلیتیک موثر می باشند که در این زمینه دیدگاه رهبران سیاسی ، احداث سدها و تغییرات مسیر رودخانه هریرود به منظور مصرف کشاورزی و توسعه اقتصادی افغانستان ، مشکلات سیاسی افغانستان و نیز دخالت کشورهای بیگانه در امور داخلی افغانستان از جمله چالش های هیدروپلیتیکی در سطح روابط بین الملل میان دو کشور ایران و افغانستان است .
نقش مؤلفه های کالبدی در حس مکان مجموعه های مسکونی: مقایسه دو مجموعه مسکونی کوی استادان و شهرک نیوساید اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان پدیده ایست که انسان در طول زندگی خود به آن معنا بخشیده و وابسته می شود. جایگاه عوامل کالبدی به واسطه گریزناپذیر بودن امر کالبد در معماری سبب شکل گیری پایگاه وجودی در افراد می گردد. هدف از این مطالعه تأثیر مؤلفه های کالبدی بر دو مجموعه مسکونی کوی استادان و شهرک نیوساید اهواز و مشخص کردن تأثیر سهم هریک از این مؤلفه ها بر القای حس مکان توسط مخاطبین است. این تحقیق با روش ترکیبی کیفی در کمی، ابتدا به جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای با تکنیک اسنادی پرداخته و سپس از تکنیک دلفی برای صحت سنجی مؤلفه های استخراج شده از متون بهره گرفته است. مؤلفه ها در پرسشنامه با طیف لیکرت بین ساکنین توزیع شده است. نتایج با نرم افزار SPSS و با استفاده از آماره های مختلف تحلیل استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که در مجموعه مسکونی کوی استادان بیشترین سهم مربوط به مؤلفه های تنوع، نورپردازی، با مقدار(000/1)، حضور نیمکت ها با مقدار (946/0) و کمترین سهم مربوط به سهولت دسترسی با مقدار (383/0) است. در واقع در ایجاد حس تعلق، عامل نورپردازی دارای تأثیر بسزایی است. تنوع فضایی در این مجموعه مسکونی و وجود نیمکت ها موجب افزایش زمان حضور در فضا شده است و همین امر موجب افزایش دل بستگی و ایجاد حس مکان می شود. در مجموعه مسکونی نیوساید بیشترین همبستگی بین متغیر فضای سبز با دیگر متغیرهاست و بیشترین به صورت موردی بین خوانایی و تنوع با مقدار (955/0) و سپس فضای سبز با معنادهی (921/0) و کمترین بین نما و کف سازی با مقدار (104/0) است. در مجموعه مسکونی نیوساید، تنوع فضایی را به وسیله مکان عرضه می کند و میزان خوانایی آن موجب ایجاد فهم یا درک مکان می شود. همچنین فضای سبز، امکان حضور پذیری و استفاده از فضا را افزایش داده است.
تحلیل وضعیت سرمایه های معیشت پایدار روستایی در شهرستان سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث توسعه روستایی، کاهش فقر و مدیریت محیط زیست است. در طی سال های أخیر، رویکرد معیشت پایدار یکی از بهترین روش ها برای پرداختن به توانمندسازی فقرا بوده است. این رویکرد به عنوان مرکز توجه أخیر محققان توسعه به دنبال حفظ یا افزایش بهره وری منابع، حفظ مالکیت و فعالیت های درآمدزا برای تأمین نیازهای اساسی خانوارهای روستایی است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی شاخص معیشت پایدار روستایی با تأکید بر سرمایه های معیشتی فیزیکی، مالی، اجتماعی، انسانی و محیطی در شهرستان سراوان صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که به شکل چهره به چهره تکمیل گردید. روایی پرسشنامه با بهره گیری از پانل متخصصان توسعه روستایی مورد تأیید قرار گرفت. نمونه آماری متشکل از هفت نفر از کارشناسان فرمانداری شهرستان سراوان بودند که با بهره گیری از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی به مقایسه زوجی وضعیت و درجه اهمیت سرمایه های معیشتی (معیارها) در بین دهستان های شهرستان سراوان (گزیدارهای مورد بررسی) مبادرت نمودند. یافته ها نشان داد، در بین سرمایه های پنجگانه معیشت از دید پاسخگویان به ترتیب سرمایه های فیزیکی، سرمایه مالی، سرمایه اجتماعی، سرمایه انسانی و سرمایه محیطی از اولویت بالاتری برای تأمین معیشت روستاییان مورد مطالعه برخوردار بودند. در نهایت، وضعیت دهستان های مورد مطالعه بر مبنای معیارهای مورد سنجش تعیین شد. بر این مبنا، دهستان حومه حائز رتبه ی اول، دهستان جالق حائز رتبه دوم و دهستان های ناهوک، کوهک و اسفندک، گشت، کله گان و بم پشت و کشتگان در رتبه های بعد قرار گرفتند.