فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۶۱ تا ۶٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که به منظور ارزیابی وضعیت فعلی به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در صنعت گردشگری شهر شیراز از دیدگاه گردشگران داخلی صورت گرفته است، از لحاظ ماهیت از نوع پژوهش های کاربردی توسعه ای و روش گردآوری داده های آن پیمایش میدانی و استفاده از پرسش نامه و نظرسنجی است. حجم نمونة نظرسنجی از جامعة آماری گردشگران داخلی ورودی به شهر شیراز و با استفاده از فورمول کوکران ۳۸۴ نفر برآورد شد که جهت اطمینان بیشتر به ۴۰۰ نفر افزایش یافت. تحلیل داده ها نیز در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون ها و روش های آماری نظیر فراوانی، میانگین، آزمون تی تک نمونه ای و ضرایب همبستگی کندال و پیرسون صورت گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که همبستگی بین دو مقوله میزان «آمادگی الکترونیکی گردشگران» با «میزان آشنایی گردشگران با مفهوم گردشگری الکترونیکی» در سطح اطمینان ۹۹ درصد برابر با ۷۹۸/۰ و همبستگی بین «میزان آمادگی الکترونیکی گردشگران» با «میزان استفاده گردشگران از فاوا» در امور مربوط به گردشگری ۸۵۶/۰ و همبستگی بین «میزان آشنایی گردشگران با مفهوم گردشگری الکترونیک» با «میزان استفاده گردشگران از فاوا در امور مربوط به گردشگری» ۶۴۹/۰ است. بنابراین علی رغم وجود زمینه های مناسب از لحاظ آمادگی الکترونیکی گردشگران داخلی جهت استفاده از فاوا در امور گردشگری، گردشگران با مفهوم گردشگری الکترونیک و کاربردهای آن چندان آشنا نیستند و به همان نسبت کمتر از فناوری اطلاعات و ارتباطات در امور مربوط به گردشگری استفاده می کنند. همچنین آن ها وضعیت موجود به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در امور مربوط به گردشگری شیراز را به جز در مواردی خاص چندان مطلوب و رضایت بخش نمی دانند. با وجود این، مظاهر و ابزار فاوا به خصوص رادیو و تلویزیون، ماهواره و اینترنت نقش مؤثری در انتخاب شیراز به عنوان مقصد گردشگری آن ها داشته است.
قابلیت سنجی توسعه گردشگری با رویکرد توسعه پایدار در شهر مرزی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود به هزاره سوم میلادی، کشورهای مختلف دنیا از منابع اقتصادی متعددی در توسعه کشورها استفاده می کنند که از جمله آنها، گردشگری است. شهر ارومیه یکی از مناسب ترین مناطقی است که دارای جاذبه های متعدد گردشگری است و با برنامه ریزی در این زمینه، می توان به توسعه اقتصادی، فرهنگی، و زیرساختی لازم در این شهر دست یافت.
روش تحقیق مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی- توسعه ای است. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته و پس از پرسشگری از مردم، گردشگران و مسؤلین حوزه گردشگری به تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک دلفی و مدل SWOT پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که مناسب ترین راهبرد توسعه گردشگری منطقه، راهبرد بازنگری (WO) با امتیاز 3.266 است. بر این اساس لازم است اقداماتی نظیر بسترسازی برای توسعه سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی برای ایجاد زیرساخت های مناسب، آموزش متخصصین برای استفاده بهینه از ظرفیت های منطقه، ایجاد محیط های پیاده محور و تشویق مردم به استفاده از وسایط نقلیه عمومی، تبلیغات پتانسیل های منطقه برای شناسایی قابلیت های منطقه در سطح ملی و فرا ملی، اهمیت دادن به صنعت گردشگری به عنوان صنعتی فرابخشی برای تمام دستگاه های اجرایی مرتبط با گردشگری انجام گیرد.
پهنه بندی خطر زمین رانش و تأثیر آن بر ناپایداری سکونت گاه های شهری مورد شناسی: زیباشهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناپایداری دامنه ای به ویژهخطر زمین لغزش از جمله مخاطرات عمده ای است که در مناطق شیب دار با خاک هایسست، معمولاً از فراوانی زیادی برخوردار است. منطقه تپه های زیبا شهر گرگان به دلیل گسترش تپه های لسی و خاک های کم مقاومت و هم چنین تبدیل مناطق شیبدار به مناطق مسکونی و ساخت و ساز و فعالیت های عمرانی بر روی شیروانی هابه منظور احداث راه، ساختمان و .... حساسیت ویژه ای در برابر مخاطرات زمینلغزش دارد. در این تحقیق تلاش بر این است که عوامل موثر بر ناپایداری منطقهبا تأکید بر ژئومورفولوژی مورد بررسی قرار گیرد.داده های مورد استفاده دراین تحقیق نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، کاربری اراضی، نقشه شهری گرگان وتصاویر ماهواره ای به همراه بازدید میدانی است. روش تحلیل نیز بر مبنایداده های موجود به صورت استقرایی است. برای تحلیل داده ها، نقشه های موردنظر به محیطGISمنتقل و با استفاده از مدلAHP به ارزیابی خطر زمین لغزش درمنطقه پرداختیم. مجموعاً 8 معیار اصلی مرتبط با وقوع پدیده زمین لغزش موردتحلیل قرار گرفت، این معیارها به عنوان نقشه های عامل هر کدام جدا گانهکلاس بندی شده و از روش های آماری و مشورت با کارشناسان متخصص ارزش گذاریشدند. نقشه نهایی تولید شده در منطقه نشان داد که عامل شیب 8/15 درصد،زمینشناسی و انعطاف پذیری خاک 28 درصد، گسل 14 درصد وکاربری اراضی3/12 درصد،بیشترین تأثیر را در بروز زمین لغزش منطقه داشته است. پس منطقه ناپایداربوده و دوری از حریم خطر بهینه تر است.
سنجش میزان احساس امنیت گردشگران در فضای کلانشهرها (مورد مطالعه: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بیشتر کلانشهرها از پتانسیل و توانایی لازم برای گردشگری خصوصاً در سطح ملی و بین المللی برخوردار بوده و جمعیت زیادی از گردشگران را به طرف خود جذب میکنند لذا توجه به امنیت اجتماعی آنها در چنین شهرهایی امری لازم و ضروری است. فقدان امنیت و یا احساس عدم امنیت در بین گردشگران میتواند این صنعت درآمدزا را تهدید کند. براین اساس، هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل میزان امنیت اجتماعی گردشگران در شهر تبریز است. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی بوده و برای جمعآوری دادهها از روشهای کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه، و مشاهده) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی شامل میانگین گیری، آزمونهای t-test، رگرسیون چندمتغیره، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش را، گردشگران شهری داخلی وارد شده به شهر تبریز در سال 1394 تشکیل میدهد که با استفاده از فرمول کوکران، برابر با 384 نمونه برآورد شده است، و این رقم جهت اطمینان بیشتر به 390 نفر افزایش داده شده است. روش نمونه گیری به شیوه تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای میباشد. اعتبار ابزار تحقیق با استفاده از اعتبار صوری و پایایی سؤالات آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در حد بالاتر از 7/0 مورد تایید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که میزان تحصیلات، سن، سواد، وضعیت تأهل، میزان درآمد، نقش نیرویانتظامی و رسانهها به مقدار بسیار زیادی بر میزان احساس امنیت اجتماعی گردشگران شهری تأثیر داشته و در این میان وضعیت کالبدی – فیزیکی شهر تبریز کمترین تأثیر را از نظر گردشگران شهر داشته است.
مقایسه تطبیقی نقشه فضایی فضای سوم و نقشه شناختی حس امنیت شهروندان بعنوان راهکار کاهش ترس از جرم در شهر، نمونه موردی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقا ایمنی و امنیت جوامع و کاهش ترس از جرم در شهروندان از دیرباز همواره مورد توجه بوده و مطالعات گسترده ای در حوزه های دانشی گوناگون به این موضوع معطوف شده است. ترس از جرم، بعنوان چهره تاریک و فاقد آمار مشخص، تاثیرات مخربی بر سلامت فیزیکی و ذهنی و کارکرد اجتماعی افراد دارد. احساس نا امنی و نگرانی های ناشی از آن با تاثیر بر سایر فعالیتهای انسانی، امور اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، موجب اختلال درفعالیتهای روزمره اجتماعی می گردد. علیرغم وجود آمار و گزارشهای ارتکاب جرم ، حس ناامنی و ترس از جرم بعنوان مبحثی متاثر ولی مجزا از جرم ، فاقد آمار رسمی می باشد. علیرغم تحقیقات مکرر بر ارتقا حس امنیت در فضای خصوصی (دیدگاه معمارانه)، به نظر می رسد پاسخگویی به این نیاز مهم در فضاهای همگانی شهر در حوزه دانش شهرسازی می باشد. نظریه فضای سوم بعنوان فضای شهری فراتر از مکان زیست و کار، با ارایه معیارهایی جهت افزایش تحرک و پویایی و کارایی فضا در بازه زمانی گسترده تر، بستر تعاملات اجتماعی و حضور فعال شهروندان را فراهم می آورد. تحقیق حاضر با بررسی موقعیت مناطق با حس امنیت بیشتر (آمار ترس از جرم کمتر) و موقعیت ""فضای سوم"" در حوزه های پنجگانه شهر اصفهان در صدد آزمون تطبیق پذیری این دو می باشد. نقشه شناختی حس امنیت در قالب پرسشنامه شهروندی تهیه و در ارتباط با نقشه فضایی ""فضای سوم"" حاصل از امتیاز دهی متخصصان شهرسازی به روش سلسله مراتبی در شهر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. مطالعات تاثیر ویژگیهای فضای سوم در ارتقا حس امنیت محیطی و کاهش ترس از جرم در شهروندان می باشد. ارتقا احساس امنیت در هر جامعه در گرو مطالعات زیربنایی، شناخت عوامل موثر و برنامه ریزی جهت ارتقا کیفیت کالبدی-اجتماعی محیط می باشد. فضای سوم بعنوان راهکار موثر اجتماعی-محیطی می تواند زمینه ساز ارتقا حس امنیت شهروندان گردد.
سطح بندی ریسک منابع آب آشامیدنی روستاهای تیپ کوهستانی با استفاده از تکنیک تاپسیس و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (مطالعه موردی: دهستان بررود شهرستان کاشمر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:کمبود آب آشامیدنی سالم به خصوص در کشورهای رو به رشد همچون کشور ما، به عنوان یکی از معضلات اساسی مطرح است. عدم کنترل در کیفیت و میزان برداشت و مصرف بی رویه آن می تواند، این معضلات را تشدید کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی ریسک هایی که منابع آب آشامیدنی را در مراکز روستایی دهستان بررود شهرستان کاشمر تهدید می کنند،انجامگردید.
روش: روش تحقیق توصیفی– تحلیلی مبتنی بر استفاده از مدل و آزمایش های تجربی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل 10 درصد جمعیت روستاهای منطقه، دهیاران و مسئولین آب و فاضلاب می باشد. شاخص های ریسک منابع آب آشامیدنی با استفاده از روش سلسله مراتب زوجی، وزن دهی و براساس مدل تاپسیس رتبه بندی شد و سطح بندی مراکز روستایی در پنج سطح شامل؛ روستاهای با ریسک بسیار بالا، ریسک بالا، ریسک متوسط، ریسک کم و ریسک بسیار کم صورت گرفته است.
یافته ها:نتایج تحقیق نشان می دهد که روستای قراچه بالاترین رتبه و روستای خرو پایین ترین رتبه را به لحاظ ریسک منابع آب آشامیدنی داشته اند. روستاهای تجرود و طرق نیز در رتبه های سوم و چهارم قرار گرفته اند. هم چنین مراکز روستایی مورد مطالعه با توجه به رتبه بندی صورت گرفته به پنج سطح از نظر ریسک مخازن و شبکه توزیع آب آشامیدنی تقسیم شدند که در سطح یک روستاهای قراچه و تجرود با ریسک بسیار کم و در سطح پنجم روستاهای کریز و خرو با ریسک بسیار زیاد، سطح بندی شده است. نتیجه نهایی مدل AHP نشان داد که عامل باکتریولوژیکی آب با وزن 197/0 بیشترین اهمیت را در مقایسه با دیگر عوامل داشته و هم چنین عوامل مدیریتی که در ارتباط مستقیم با نهاد مدیریت روستا می باشند، با وزن 160/0 در رتبه دوم اهمیت قرار دارند.
محدودیتها/ راهبردها: عمده ترین محدودیت تحقیق حاضر، عدم دسترسی به آمار و اطلاعات در مورد کیفیت فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی آب است.
راهکارهای عملی: شناخت ویژگی های مربوط به منابع آب آشامیدنی در جوامع روستایی با تأکید بر رویکرد مدیریت ریسک، به صاحب نظران و برنامه ریزان، کمک و یاری می رساند تا مدیریت منابع آب روستایی همگام با مشارکت مردم، به نحو مطلوب تحقق یابد. از طرف دیگر، ارائه آموزش های مورد نیاز در سطوح مختلف از افراد روستایی تا سطوح مدیریتی و ارائه راهکارهای عملی برای رفع مشکل آب، می تواند در مدیریت منابع آب روستایی تأثیر بسزائی داشته باشد.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در بررسی میزان ریسک منابع آشامیدنی بر اساس مدل ها و آزمایش های تجربی، به ویژه در روستاهای تیپ کوهستانی، است که این نوع روستاها با مشکلات بسیاری در این زمینه مواجه می باشند.
ارزیابی قابلیتهای زیست پذیری بافت فرسوده و راهبردهای تقویت آن (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر زنجان)
حوزههای تخصصی:
بحث بافتهای فرسوده به عنوان پتانسیل زیست شهری؛ دیر زمانی است که در کشور ما توجه بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان را به خود معطوف کرده و برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت زیست این بافت ها اجتناب ناپذیر می نماید. در این میان به نظر می رسد برای زیست پذیری بافت فرسوده شهر زنجان اتخاذ روند برنامه ریزی استراتژیک می تواند کمک شایانی در تهیه راهبردهای نهایی برای رسیدن به نقطه مطلوب نماید. در راستای دستیازی به هدف تحقیق؛ گرداوری داده ها به روش کتابخانه ای، پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان و نخبگان شهری؛ و به منظور شناسایی عوامل بیرونی و داخلی موثر بر زیست پذیری بافت از تکنیک سوات و در جهت اولویت بندی استراتژیها از مدل AHP بهره گرفته شد. نتایج تحلیل نشان می دهدکه بافت فرسوده شهر زنجان از نظر نقاط قوت و فرصتهای زیست پذیری از پتانسیل بالایی برخوردار بوده و استراتژی تهاجمی به عنوان اولویت دارترین راهبرد جهت مداخله در زیست پذیری بافت فرسوده تعیین گشته است.
تحلیل نقش ویژگی های مهارتی مدیران محلی در توسعه روستایی (مطالعه موردی بخش مرکزی شهرستان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت نقش ویژگی های مهارتی مدیران محلی در توسعه روستایی و همچنین شناسایی راهکارهای ارتقای ویژگی های مهارتی مدیران محلی، هدف تحقیق حاضر می باشد .
روش: تحقیق حاضر از نوع کاربردی، توسعه ای و روش آن توصیفی – تحلیلی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات و داده های موردنیاز از روش اسنادی و میدانی استفاده شده و ابزار گردآوری داده ها شامل فیش و پرسشنامه می باشد. قلمرو تحقیق بخش مرکزی شهرستان ایلام است که دارای دو دهستان میش خاص و ده پایین می باشد. در این پژوهش، پرسشنامه ای در قالب 22 گویه در طیف لیکرت برای سنجش تأثیر ویژگی های مهارتی همچون (قدرت نفوذ و متقاعد کردن مردم و روابط عمومی قوی، توانایی انجام وظایف، قانون گرایی، تحصیلات دانشگاهی مرتبط، تجربه و اطلاعات، قدرت تصمیم گیری و برنامه ریزی، قدرت جذب منابع مالی، قدرت بیان، تعامل با سازمان های دولتی، ارائه گزارش به مردم روستا) طراحی گردید. طراحی گردید.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که ازنظر اعضای جامعه نمونه اکثر مدیران روستایی، روستاهای مورد مطالعه از ویژگی های مهارتی لازم برای تصدی مسئولیت مدیریت روستای خود برخوردار بوده اند. از سوی دیگر یافته ها نشان داد که تمامی ویژگی های مورد بررسی در توسعه روستایی تأثیرگذار هستند. ازنظر جامعه نمونه بین ویژگی های مهارتی مدیران روستایی و توسعه روستایی رابطه معنی داری وجود دارد.
محدودیتها/ راهبردها: با توجه به کوتاه بودن طول عمر مدیریت نوین روستایی در کشور، تحقیق و پروژه های که در این زمینه صورت گرفته است محدود بوده و در این منابع تنها به بررسی یکی از انواع مدیرت محلی پرداخته شده است و علاوه بر آن عدم حمایت نهادهای دولتی مربوطه از محدودیت های اساسی این تحقیق می باشند.
راهکارهای عملی: انتخاب افراد شایسته و توانا به عنوان مدیران روستا، برگزاری دوره های آموزشی برای افزایش مهارت های اکتسابی موردنیاز مدیران محلی و همچنین درزمینه افزایش توانمندی مدیران روستایی، باید برنامه مدون و منسجمی با مشارکت کلیه سازمان های ذی ربط در زمینه توسعه روستایی، مردم و مدیران محلی تدوین شود.
سنجش کیفیت محیط شهری در شهرهای کوچک استان آذربایجان شرقی
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر موضوع کیفیت محیط شهری به یکی از مباحث کلیدی در حوزه مطالعات انسان و محیط تبدیل شده است. سنجش کیفیت نه فقط براساس محیط عینی بلکه هم چنین بر پایه ادراک افراد از محیطی که به آن تعلق دارند صورت می پذیرد. در این راستا کیفیت محیط براساس رضایتمندی شهروندان نیز قرار می گیرد. بنابراین باید بررسی شود که برداشت ذهنی افراد از کیفیت مکانی که در آن زندگی می کند چگونه است. ویژگی هایی که شهرهای کوچک به درک و تفسیر بیشتر از محیطی که افراد در آن زندگی می کنند کمک می کند کدامند. مقاله حاضر با هدف سنجش کیفیت محیط شهری در شهرهای عجب شیر، ایلخچی، ملکان و آذرشهر نگاشته شده است و بر آن است که با توصیف و تشریح مفهوم کیفیت محیط شهری، ضمن بررسی وضعیت این چهار شهر از لحاظ شاخص های کیفیت محیط شهری، به شناسایی مولفه های موثر بر رضایتمندی از کیفیت محیط شهری در این شهرها بپردازد. شیوه انجام این تحقیق بر مبنای روش تحلیل رگرسیون چند متغیره سلسله مراتبی بوده و مدل ارائه شده در این زمینه نیز بر اساس چارچوب دیدگاه تحقیقات تجربی استوار می باشد که به مدل تجربی سنجش کیفیت محیط معروف است. بر اساس نتایج به دست آمده، وضعیت کیفیت محیط شهری در چهار شهر مورد مطالعه پایین تر از حد متوسط قرار گرفت؛ در این بین باتوجه به ویژگی های خاص شهرهای کوچک از لحاظ اجتماعی و روابط بین ساکنین، ویژگی کیفیت محتوایی از وضعیت مناسبی در این شهرها برخوردار بود. در بین مولفه های موثر بر کیفیت محیط شهری در مجموع کیفیت محیط سکونتی بالاترین رتبه را به خود اختصاص داد.
بررسی عوامل اثرگذار بر مدیریت کاربری اراضی روستایی در شهرستان ممسنی (با استفاده از مدل ترکیبی TOPSIS- SWOT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زندگی مدرن امروزی با توجه به سطوح مختلف فعالیت های اقتصادی و اجتماعی افراد که منجر به شکل گیری نیازها، خواسته ها و انتظارات جدید از فضای پیرامونی آنها شده، تقاضا برای زمین و دخل و تصرف در آن نیز دچار تحول گردیده است. در این میان سکونتگاه های روستایی دارای پیشینه ای هماهنگ از نظر معیشتی و هویتی با زمین، نحوه بهره برداری و تغییر کاربری از این منبع کمیاب در راستای خلق فضاهای محل سکونت خود می باشند. که با توجه به تغییر در نوع معیشت، فضای کالبدی– ساختاری روستاها و سطوح فکری و رفتاری روستائیان نحوه ی استفاده از زمینِ درون روستاها نیازمند مدیریتی جامع و اتخاذ سیاست های راهبردی به منظور ایجاد نظام آمایش سرزمین درون روستاها می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت، از نوع توصیفی تحلیلی است، که به بررسی استفاده مناسب از زمین های روستایی و عوامل اثرگذار بر مدیریت کاربری اراضی روستایی در سکونتگاه های بخش مرکزی شهرستان ممسنی پرداخته است. به منظور تحلیل داده ها یافته های مقدماتی تحقیق را در مدل «SWOT» مورد بررسی قرار داده و 10 نقطه قوت، 11 تهدید، 10 فرصت و 10 ضعف بررسی و 18 استراتژی ارائه شده است. در نهایت با بهره گیری از تکنیک «TOPSIS» نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصت های منتج شده از دیدگاه صاحبنظران رتبه بندی شدند. بر اساس یافته ها استراتژی تدافعی (WT)، بهترین روش در جهت برنامه ریزی و مدیریت اراضی زراعی روستاهای مورد مطالعه شناخته شد. همچنین بر این اساس نتایج تکنیک تاپسیس تهدیدها بیشترین تأثیر را در بهینه سازی و توسعه متعادل کاربری اراضی روستایی دارد و در رتبه دوم فرصت ها قرار می گیرند. از این رو برای بهینه سازی و توسعه متعادل کاربری اراضی در این بخش استراتژی تدافعی می بایست در اولویت قرار گیرد.
تحلیل شاخص های کمی وکیفی تأثیرگذاردر برنامه ریزی مسکن استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسکن و برنامه ریزی آن در راستای توسعه پایدار در چهارچوب برنامه ریزی ملی و منطقه ای ضروی است تا با بهره گیری از دانش و تکنیک های برنامه ریزی، وضعیت موجود و مسایل مربوط به آن مشخص گردد. بدین منظور، هدف اصلی این پژوهش بررسی و تجزیه و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار در برنامه ریزی مسکن و سطح بندی استان های کشور براین اساس می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 و منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک موجود انجام شده است. شاخص های بررسی، 27 شاخص کمی و کیفی مسکن فراگیر مسکن می باشد که براساس مدل های برنامه ریزی منطقه ای (تحلیل عاملی و مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور) تجزیه و تحلیل شده است. با استفاده از روش تحلیل عاملی، 4 عامل مؤثر مشخص گردید که این عوامل جمعاً 18/91 درصد از واریانس را تبیین و محاسبه می نمایند. سپس به منظور سطوح برخورداری استان های کشور از شاخص های مزبور از روش ویکور استفاده شده است. بر اساس این سطح بندی، استان های اصفهان (با ضریب صفر)، گلستان( صفر)، تهران(صفر) و آذربایجان شرقی (با ضریب079/0) در رتبه های اول تا چهارم و در سطح بسیار برخوردار جای گرفته اند و استان های سمنان(با ضریب87/0) شوند. اردبیل (88/0)، سیستان و بلوچستان (90/0)، بوشهر(90/0)، لرستان(91/0)، هرمزگان(91/0)، چهارمحال و بختیاری(92/0)، کهگیلویه و بویراحمد (94/0)، قم(94/0)، خراسان شمالی(96/0) و ایلام(1) به ترتیب در رتبه های آخر و سطح بسیار محروم را به خود اختصاص داده اند.
ارزیابی هویت محله ای در شهر جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر شهر و هر محله ای هویت خود را از ویژگی های محیط طبیعی و محیط اجتماعی- فرهنگی باز می یابد و این ویژگی ها آن را از دیگر شهرها و محله ها متمایز می کند. چنین مؤلفه هایی یک فرصت و یک امتیاز منحصربه فرد برای تشخیص و حس مکان یا فضا است. در همین راستا، این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و به دو صورت اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق را همه ساکنان محلات[1] شهر جهرم شامل 22375 نفر تشکیل می دهند. با فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه 260 نفر به دست آمد. بدین منظور، پرسش نامه سنجش هویت شهری محلات شهر جهرم تهیه و با روش های آماری استاندارد شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی، T و هم بستگی در نرم افزار آماری Spss تحلیل شد. 43 شاخص اولیه به 6 عامل شامل کیفیت خدمات رسانی، شناخت هویت کالبدی محله، امنیت، میزان مشارکت و هم بستگی های درونی ساکنان محله، مخاطرات زیباشناختی محله و تعهد در حفظ کالبد محله تقلیل یافته است. بنا بر نتایج تحلیل عاملی، اولین عامل مربوط به متغیر کیفیت خدمات رسانی با مقدار ویژه (120/23) است و کوچک ترین عامل مربوط به متغیر تعهد در حفظ کالبد محله با مقدار ویژه (974/.) است. نتایج آزمون تی نشان دهنده پایین بودن تعلق خاطر در بین پاسخ گویان نسبت به محل زندگی شان است. همچنین، نتایج آزمون هم بستگی نشان می دهد بین دو متغیر میزان تمایل به مشارکت و میزان تعلق مکانی رابطه وجود دارد.
ارزیابی شهر پایدار از منظر شهر دوستدار خانواده و بانوان باردار (نمونه پژوهی: منطقه 19 شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع ارتقای امنیت، سلامت و آرامش مردم در فضاهای شهری، به ضرورتی در برنامه های توسعه پایدار شهری تبدیل شده است و همواره انتظار می رود که این فضاها بتوانند سرزندگی اجتماعی و حضور و فعالیت گروه های مختلف را ممکن و تسهیل کنند. این پژوهش با تأکید بر مسئله و ضرورت حضور، فعالیت و رعایت حقوق زنان، به ویژه زنان باردار، شاخص های شهر پایدار دوستدار خانواده، میزان آسایش و مطلوبیت فضاهای شهری برای حضور زنان باردار بررسی کرده است. این مطالعه اکتشافی باهدف ارزیابی فضاهای شهری مناسب نیازهای جسمی و روانی بانوان باردار انجام شده و روش تحقیق آن، توصیفی – تحلیلی و روش های گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شرایط کالبدی و خدماتی منطقه، جوابگوی نیازهای جسمی و روانی (حقوق ویژه) زنان باردار آن نیست و آن ها از شرایط تردد و خدمات شهری برای حضور و فعالیت در محیط بیرون خانه، ناراضی هستند. همچنین آن ها کالبد و مجموعه شرایط محله را ازلحاظ بهداشت جسمی و روانی بسیار ضعیف تا متوسط و نامناسب برای زندگی خانواده ها می دانند؛ مدیریت شهری منطقه نوزده، در تأمین نیازهای اولیه خانواده ها به ویژه زنان باردار در فضاهای عمومی عملکرد مؤثری ندارد؛ درحالی که با تأمین حداقل نیازهای زیست سالم انسانی می توان سهم چشمگیری در افزایش کیفیت زندگی آن ها داشته باشد.
بررسی تأثیر مؤلفه های اجتماعی – اقتصادی بر توانمندی روان شناختی زنان روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مؤلفه های اجتماعی- اقتصادی بر توانمندی روان شناختی زنان روستایی پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی به روش پیمایشی و جامعة آماری شامل زنان روستایی شهرستان اسلام آباد غرب است که 161 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه بود و روایی آن را استادان و متخصصان رشته های توسعة روستایی، روان شناسی اجتماعی و ترویج کشاورزی تأیید کردند. پایایی پرسشنامه با انجام یک پیش آزمون و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (90/0=α درصد) محاسبه شد، که نشان دهندة قابلیت بالای ابزار تحقیق برای جمع آوری داده هاست. نتایج تحقیق نشان دادند که 5/56 درصد زنان مطالعه شده، توانمندی روان شناختی بالایی دارند. مدل نهایی تحقیق با استفاده از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که قوی ترین متغیرهای اقتصادی - اجتماعی تبیین کنندة توانمندسازی روان شناختی زنان، به ترتیب میزان داشتن مالکیت و اعتمادبه نفس آنهاست. با توجه به یافته های پژوهش، به منظور افزایش و بهبود وضعیت توانمندی روان شناختی و زندگی زنان روستایی و تحول در پایگاه اقتصادی - اجتماعی آنها تحولات ساختاری و آموزشی ضروری است.
ارزیابی تطبیقی عملکرد خطوط ویژه اتوبوسرانی از نگاه مسافرین، مطالعه موردی محور نمازی- زند شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیستم اتوبوسرانی شهری یکی از انواع سیستم های حمل و نقل جمعی است که با توجه به هزینه نسبتاً پایین آن نسبت به سایر روش هاو نقش آن در جابجایی انبوه مسافرین شهری از اهمیت بالایی برخوردار است. شبکه اتوبوسرانی شهر شیراز در طول زمان براساس نیازهای مقطعی و تقاضا-محوری شکل گرفته و سعی در سرویس دهی متناسب با رشد کالبدی وجمعیتی شهر داشته، لیکن بنا به دلایل متعدد، سهمی کمتر از 20 درصد جابجایی های درون شهری را بر عهده دارد. در این راستا، راه اندازی مسیرهای ویژه با هدف اولویت بخشی به حرکتناوگان اتوبوس طی سال های اخیرصورت گرفته است. انتظار می رود راه اندازی خط ویژه به کاهش متوسط زمان سفر با اتوبوس، کاهش زمان انتظار، کاهش حجم تردد خیابان های مجاور و افزایش میزان پیوستگی مسیر حرکت و ارتقا ایمنی بیانجامد. ارزیابی عملکرد سیستم، در راه اندازی خطوط ویژه طی چند سال اخیر یکی از ملزومات برنامه ریزی بهتر برای ارتقا کیفیت سیستم و بهبود بهره وری آن است. هدف این مقاله، ارزیابی تطبیقی سرویس اتوبوس خط ویژه از نظر عملکرد سیستم و برمبنای نظرات مسافرین است که برای این منظور، محور ویژه نمازی- زندبه عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. جامعه آماری این تحقیق مجموعه مسافران استکه با تعداد 84 دستگاه اتوبوس مربوط به پنج خطاتوبوسرانی مرتبط هستند. با تکمیل پرسشنامه از کنشگران نمونه، اطلاعات آن با تحلیل آمار توصیفی، تحلیل همبستگی و آزمون مقایسه (یو من ویتنی) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که اکثر مسافران از مدت زمان انتظار در ایستگاه و زمان انجام سفر در حد بالایی رضایت دارند ونتایج تحلیل قیاسی،بیانگر وجود تفاوت معنادار بین این مؤلفه در خط ویژه نسبت به سایر خطوط است. بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهادات کاربردی برای استفاده سازمان های متولی ارایه شده است.
ارزیابی کیفیت خدمات دهیاری ها با بهره گیری از مدل شکاف (مطالعه ی موردی: دهستان میان دربند شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 1377 دهیاریها به منظور اداره امور روستاهای کشور تشکیل شدند که اقدام مناسبی برای تحول مدیریت و توسعه روستاهای کشور بود. این نهاد نوپا به رغم برخی مشکلات و نارسائیها موفقیتهایی نیز در مدیریت امور روستا داشته است. بدین لحاظ ارزیابی عملکرد دهیاریها از ابعاد گوناگون و با روشها و مدلهای متعدد سهم درخور توجهی در بهبود و ارتقاء نقش، جایگاه و عملکرد آنها دارد. پژوهش حاضر با بهره گیری از مدل شکاف به ارزیابی کیفیت خدمات دهیاریها می پردازد. بدین منظور با تکیه بر مبانی نظری و وظایف دهیاریها، 32 گویه در ابعاد رفتاری، کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی تعریف شد. محدوده بررسی، دهیاریهای 10 روستا از دهستان میان دربند شهرستان کرمانشاه است. جامعه ی آماری شامل 4716 سرپرست خانوار روستایی ساکن روستاهای مذکور و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر 360 نفر است. ابزار بررسی پرسشنامه خانوار روستایی است که روایی آن توسط متخصصان موضوعی و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تایید شد ( مقدار آلفا در تمام ابعاد بیش از 0.751). نتایج بررسی نشان داد که در تمام ابعاد مذکور، کیفیت خدمات دهیاری ها اندک بوده و شکاف بین ادراک و انتظار روستائیان به ویژه در بعد اقتصادی بیش از سایر ابعاد است. همچنین مشخص شد بین متغیرهایی چون کیفیت رفتار دهیار، سن دهیار و شرکت وی در دوره های آموزش ضمن خدمت با کیفیت خدمات دهیاری در ابعاد گوناگون، ارتباط مثبت قابل تایید است. علاوه بر این از نظر عواملی چون سطح تحصیلات دهیار، شغل دوم و نوع حضور وی در روستا تفاوت معناداری در کیفیت خدمات دهیاریها مشاهده شد. بر این اساس در جهت بهبود کیفیت خدمات دهیاریها و افزایش رضایت روستائیان، مواردی نظیر تمهید هماهنگیها و همکاریهای بین بخشی و سازمانی و توجه به مولفه های رفتار سازمانی، تجربه، تحصیل و آموزش ضمن خدمت پیشنهاد شد.
سنجش توسعه یافتگی کالبدی - فضایی مناطق شهری در راستای پایداری شهری (مطالعه موردی: مناطق ۲۲ گانه کلانشهر تهران)
حوزههای تخصصی:
امروزه، بررسی سطح توسعه یافتگی، تخصیص منابع و پایداری ازجمله مباحث مورد توجه دست اندرکاران و برنامه ریزان مسائل شهری می باشد. پایداری شهری، پایداری همه جانبه و ناظر به ابعاد مختلف در کلانشهرها است. بر اساس آن می توان میزان سطح توسعه یافتگی مناطق را نیز سنجش کرد. در واقع نیل به پیشرفت و توسعه فراگیر در آینده، مستلزم شناخت موقعیت مناطق و نواحی مختلف است. در این میان مناطق درون شهری کلانشهر تهران به دلیل ویژگی های کالبدی – فضایی از جمله کمبود و عدم توزیع متعادل در کاربری ها، از سطح توسعه یافتگی مطلوبی برخوردار نمی باشند. بنابراین در پژوهش حاضر به منظور سنجش مناطق ۲۲گانه کلانشهر تهران از نظر میزان توسعه یافتگی کالبدی - فضایی با بهره گیری از روش تاپسیس، به سنجش هر یک از مناطق پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از بین ۲۲ منطقه کلانشهر تهران، منطقه ۷ با میزان تاپسیس ۰/۶۱۹ با رتبه ۱، بر خوردارترین و منطقه ۱۴ با میزان تاپسیس ۰/۰۰۴۸ و رتبه ۲۲، محروم ترین منطقه می باشد. منطقه ۷ به دلیل حفظ تعادل در توزیع کاربری ها و تناسب آن با مساحت و جمعیت توسعه یافته ترین و منطقه ۱۴ به علت عدم تعادل در توزیع کاربری ها و عدم تناسب آن با جمعیت و مساحت کمتر، توسعه یافته ترین منطقه بدست آمده است. برای شناخت درجه توسعه یافتگی مناطق با توجه به میزان تاپسیس، نمودار سطوح برخورداری مناطق ترسیم گردید که نتایج حاصل از آن نشان می دهد مناطق کلانشهر تهران به طور کلی در وضعیت محروم، نیمه برخوردار و برخوردار قرار دارند.
تحلیل الگوی کالبدی - فضایی شهر آق قلا در استان گلستان
حوزههای تخصصی:
شناخت الگوی رشد فضایی شهرها و کشورها از جمله شهر آق قلا در استان گلستان، برای تدوین سیاست های مناسب و دستیابی به توسعه پایدار امری اساسی است. لذا شناخت میزان تجمع و پراکندگی و نحوه تمرکز جمعیت در آنها ضروری است. لذا، با استفاده از روش های آمار فضایی به تحلیل چگونگی الگوی رشد فضایی شهر آق قلا می پردازیم. در این چهارچوب، جهت آزمون فرضیه از روش های مختلف آمار فضایی از جمله تحلیل خوشه بندی، ضریب موران، گری، G عمومی، تحلیل لکّه های داغ استفاده شد. داده های مورد نیاز نیز به روش کتابخانه ای و با استفاده از آمار بلوکه شهر گردآوری شد. نتایج محاسبه درجه تجمع از طریق ضریب موران و گری، الگوی تصادفی متمایل به پراکندگی را نشان می دهد. همچنین شاخص G عمومی تمرکز پایین جمعیت و فعالیت را نشان می دهد. در مجموع مشخص گردید که الگوی توزیع و تمرکز جمعیت و اشتغال در شهر آق قلا از نوع تصادفی متمایل به پراکنده است و با تمرکز پایین. می توان گفت که الگوی پراکنده می تواند تأثیرات منفی زیادی در بخش های مختلف اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی به بار آورد.
ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای شهر بَردَسْکن در برابر زلزله با استفاده از مدل سلسله مراتبی وارون (IHPW)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع ناپای امروزه آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله به عنوان یکی از مسائلِ اساسی جهان، پیشِ روی متخصصان رشته های گوناگون قرار دارد. مطالعات تکنیکی و تاریخی زلزله در ایران نشان می دهد که زلزله های ویرانگر در راستای گسل درونه، در موارد بسیاری سبب خرابی و کشته شدن صدها و گاهی هزاران نفر شده است. شهر بَردَسْکن به دلیل وجود چندین گسل فعّال در اطراف و درون آن، ریسک بالایی در برابر خطر زلزله دارد. هدف از این پژوهش شناسایی میزان آسیب پذیری اجزاء و عناصر شهری با استفاده از مدل ها و روش های موجود در کاهش آسیب پذیری در برابر زلزله می باشد. برای رسیدن به این هدف 16 شاخص کالبدی- فضایی مؤثر بر آسیب پذیری شهرها در سطحِ جهانی شناسایی شد؛ سپس در قالب مدل های برنامه ریزی و تلفیقی فازی و تحلیل سلسله مراتبی وارون، برآورد مناسبی از آسیب پذیری شهر در برابر زلزله با استفاده از داده های مکانی و توصیفی اجزاء، عناصر اصلی و رفتاری ساختمانی و تعیینِ تأثیرِ هر کدام از معیارهای به کار رفته در میزان آسیب پذیری ارائه گردید. همچنین با ارائة سناریوهای زلزله در شدت های مختلف به مدل سازی و ریزپهنه بندی آسیب وارده به ساختمان ها در برابر زلزله پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با حرکت از سمت جنوب به طرف شمالِ شهر بردسکن بر میزان آسیب پذیری قطعات ساختمانی افزوده می شود. همچنین مدل سازی سناریوهای زلزله در شدت 6 و 8 مرکالی نشان می دهد که میزان آسیب پذیری بر اساس تعداد ساختمان ها به ترتیب در محلات 3، 1، 6، 5، 4 و 2 می باشد. مهم ترین دلایل این وضعیت نزدیکی به گسل، بالا بودن شتاب افقی زمین (PGA)، بالا بودن تراکم ساختمانی بنا و پایین بودن کیفیت و مصالح ساختمانی است. داری های دامنه ای در محورها و راه های ارتباطی به خصوص در مناطق کوهستانی، از جمله مواردی است که هر ساله خسارت های زیادی را به راه های مواصلاتی کشور وارد می سازد. در برخی موارد، وقوع این نوع از مخاطرات طبیعی در گردنه ها و تنگه هایی با شیبِ تندتر و جاده هایی با انحنای بیشتر، نظیر تنگة دره دیز و گردنة ننم وار استان آذربایجان شرقی، منجر به مرگ مسافران می گردد؛ بنابراین شناسایی ویژگی های طبیعی مناطقی که جهت اجرای پروژه های عمرانی اعم از احداث جاده و سایر راه های ارتباطی نظیر خطوطِ راه آهن، سدهای آبی و... گزینش می گردند و تعیین میزان استعداد آنها جهت وقوع ناپایداری های دامنه ای بسیار با اهمیت می باشد. در این مقاله با استفاده از روش رگرسیون لجستیک به پهنه بندی و شناسایی مناطق مستعدِ وقوعِ این نوع از حرکات دامنه ای در محدودة مورد مطالعه اقدام شد. برای این مطالعه از تصویر ماهوارة لندست 8 سنجنده oLI-TIRS استفاده شد و فاکتورهای مؤثر در وقوع ناپایداری های دامنه ای (شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری زمین، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، طبقات ارتفاعی) در محیط GISبررسی و از میان آنها مهم ترین فاکتور مشخص گردید. سپس بر لایة پراکنش ناپایداری های دامنه ای انطباق داده شد، به این ترتیب نقشة پهنه بندی خطر وقوع ناپایداری های دامنه ای در نرم افزار ادریسی تولید گردید؛ پس از آن نقشة پیش بینی احتمال وقوع ناپایداری های محدوده به پنج گروه با درجه حساسیت بسیار پایین، پایین، متوسط، بالا، بسیار بالا تقسیم شد.
تحلیل فضایی الگوی اشتغال در بخش های عمده فعالیت نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ی اشتغال و به طور کلی نیروی انسانی در مسائل اقتصادی، جایگاه ویژه ای دارد. در اقتصاد ایران، اشتغال از دغدغه های اصلی سیاست گذاران اقتصادی است. تجزیه و تحلیل روند اشتغال و ساختار آن در سطح کشور و مناطق مختلف آن، مستلزم شناخت دقیق استعدادها و توان بالقوه ی بخش ها و ترکیب آن در مناطق است تا بتوان برنامه ریزی و اشتغال زایی متوازن و متعادلی را در هر یک از بخش ها و مناطق محقق ساخت. هدف از این تحقیق، شناخت وضعیت بخش ها و گروه های عمده فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی کشور می باشد. جامعه آماری پژوهش، 394 شهرستان کشور بوده است که آمار و اطلاعات آن از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شده و با استفاده از تکنیک ضریب مکانی (LQ)، بخش های پایه که صادر کننده ی نیروی شاغل بوده اند، مشخص گردیده است. نتایج حاکی از آن است که در بخش کشاورزی، غرب و شمال غرب کشور و جنوب شرق از نواحی پایه ای می باشد. در بخش صنعت نیز نواحی مرکزی، شمال و بخشی از جنوب کشور صادر کننده نیروی کار به نواحی دیگر می باشد. بخش خدمات در مناطق مرکزی، شمال شرقی و غربی و جنوب کشور از نواحی پایه است که این نواحی به عنوان صادر کننده نیروی کار خدماتی شناخته می شود.