فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸٬۰۰۱ تا ۱۸٬۰۲۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
175 - 193
حوزههای تخصصی:
مناطق ساحلی به جهت دارا بودن قابلیت ها و جاذبه های چشمگیر، برای رسیدن به گردشگری موفق باید از رهگذر توسعه پایدار گردشگری عبور نمایند ازاین رو توسعه گردشگری پایدار به عنوان یک راهبرد مدیریتی در مناطق ساحلی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه به منظور شناسایی عوامل مؤثر در توسعه گردشگری پایدار در منطقه ساحلی رامسر به بررسی یکسری از شاخص ها در قالب پرسشنامه مطابق با فرمول کوکران و ضریب اطمینان ۹۵/۰ (به روش pps) به صورت تصادفی از 383 نفر از گردشگران، نظرسنجی گردید. نتایج حاکی از آن است که اکثر گردشگران شاخص های وضعیت بهداشت محیط و خدمات و تسهیلات گردشگری را به عنوان مهم ترین شاخص ها در منطقه شناسایی کرده اند. علاوه بر این در این مطالعه به منظور برنامه ریزی راهبردی و ارائه راهبردهای بهینه جهت دستیابی به مدیریت یکپارچه و مطلوب ، از مدل SWOT- ANP استفاده شد. همان طور که نتایج نشان می دهد راهبردهای تهاجمی- رقابتی (SO) با 544/0 امتیاز به عنوان راهبرد برتر انتخاب گردید که این راهبردها به منظور بهبود و توسعه حفاظت در منطقه، باید موردتوجه مدیران و برنامه ریزان قرار گیرد. همچنین در راهبردهای SO می توان با تکیه بر تقویت قوت ها و فرصت ها، به توسعه گردشگری در مقیاس مناسب و در حد ظرفیت و پتانسیل منطقه اقدام نمود. علاوه بر راهبردهای ارائه شده در این تحقیق، افزایش سطح فرهنگ گردشگران از طریق ارائه آموزش های محیط زیستی (توسعه انواع تفریحات متنوع آموزشی، ورزشی، سرگرمی و غیره) نیز می تواند به بهبود در وضعیت حفاظت و توسعه گردشگری پایدار در این مناطق کمک نماید.
بررسی پایداری امنیت روستاهای مرزی استان سیستان و بلوچستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
43 - 60
حوزههای تخصصی:
امنیت مفهومی است که تمامی شئونات و ابعاد زندگی انسان را در بر می گیرد. واقعیت یافتن امنیت در محیط جغرافیایی، مستلزم اقدامات و برنامه ریزی های ویژه ای است و با مسائل زیادی از قبیل امنیت اقتصادی، امنیت سیاسی – نظامی، امنیت اجتماعی، امنیت بهداشتی، امنیت زیست محیطی و ... ارتباط دارد. امنیت پایدار معطوف به توسعه پایدار در سطوح منطقه ای، شهری و روستایی و تا سطح فردی است. استان سیستان و بلوچستان از نظر امنیت آسیب پذیری زیادی دارد و در سالهای اخیر شاهد افزایش خشونت و منازعات مسلحانه توسط گروههای ستیزه جو بوده است. نمی توان اثر محرومیت اقتصادی و پایین بودن شاخصهای توسعه را در ناامنی نادیده گرفت. هنوز بیش از 50 درصد جمعیت این استان در مناطق روستایی زندگی می کنند و رشد جمعیت روستایی در این استان نیز بالاست، لذا برای دستیابی به امنیت پایدار استان ضروری است که کاهش آسیب ها و تهدیدات امنیتی مناطق روستایی استان مورد توجه واقع شود، از این رو مقاله حاضر به استفاده از روش توصیفی - تحلیلی زمینه های ناپایداری امنیتی مناطق روستایی استان سیتان و بلوچستان را مورد توجه قرار داده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که برای ایجاد امنیت پایدار در مناطق روستایی استان باید راهبرد توسعه روستایی مورد توجه قرار گیرد.
تعیین اولویت کشورهای اسلامی در راستای اهداف دیپلماسی شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان امروز، جهان شبکه ای است که شهرها برای بهره مندی از فرصت های جهانی و نیز برآوردن نیازهای شهری خود، نیازمند همکاری و رقابت هستند. همان گونه که جهانی شدن، دستور کار کشورها را به یکدیگر نزدیک ساخته، و کشورها در تراز ملی با هم وارد تعاملاتی با دستور کارهایی مشترک می شوند، در تراز شهری نیز، شهرها با توجه به داشته ها و نیز نیازهایشان پای در تعاملات با دیگر شهرها می گذارند. دیپلماسی شهری می تواند بسان ابزاری مدیریتی، جهت حضور بین المللی شهرها به کارگرفته شود. از این رو، بنا نهادن دیپلماسی شهری بر پایه داشته های هر شهر، امکان موفقیت و بهره وری آن را بسیار افزایش می دهد. با توجه به موقعیت شهر مشهد، کشورهای اسلامی یکی از اهداف عمده برای برقراری یا ایجاد پیوندهای دیپلماسی شهری می باشند. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که تقویت دیپلماسی شهری در مشهد، مستلزم ارتباط با کدام کشورهای اسلامی است و چه معیارهایی در این زمینه قابل طرح است. بدین منظور با استفاده از منابع کتابخانه ای، آمار و اطلاعات رسمی و سازمانی، گزارش های معتبر جهانی و انجام20 مصاحبه با متخصصین و مسئولان مرتبط، اقدام به جمع آوری اطلاعات گردیده است. برای اولویت بندی شهرها و کشورهای اسلامی از چهار سنجه ی: منطقه جغرافیایی، پیشینه تاریخی و اشتراکات فرهنگی، میزان روابط تجاری، و سطح روابط سیاسی میان ایران و کشورهای اسلامی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که 10 کشور اول برای اهداف دیپلماسی شهری مشهد به ترتیب عبارت است از: آذربایجان، عراق، هند، افغانستان، پاکستان، تاجیکستان، ترکیه، عمان، قرقیزستان و قزاقستان.
Analyzing the Effects of Rural Economy Diversification on the Livelihood Assets of Rural Households (Case Study: Khavmirabad District of Marivan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- In this applied study, which has been done by descriptive-analytical method, various agricultural and non-agricultural economic activities, and their impacts on the villagers’ livelihood assets are analyzed. Design/methodology/approach- Data collection was both theoretical using documentary method and empirical using interviews, observation, and distribution of questionnaires among 260 heads of households in the villages of the district. The sample size was determined by the Cochran method from a population size of 2736 households. The questionnaires were distributed among random heads of households as well as the sample villages that were selected by a stratified method. Findings- The analysis showed that the created economic diversity was able to increase the villagers’ livelihood capital, and among them, financial capital has had the greatest impact on improving the level of livelihood capital for the villagers. Research limitations/implications- Among the limitations of the study were the dispersion of a large number of villages in the border area, lack of easy access to these villages, lack of cooperation in providing information, and the villagers’ problem with completing questionnaires. Practical implications- The practical solutions of the study can be: prepare for the development and expansion of tourism (rural, commercial, and nature tourism), Making the necessary legal, administrative, and supportive bases for the development of entrepreneurship and domestic & foreign private sector investment (Iraqi Kurdistan region), Development of trade in goods from the border markets, and Support the formation of fundraising from the micro-savings in the villages for investment and launching production activities in the villages of the district. Originality/Value- Today, the predominant approach of rural planning to eliminate poverty as the most important obstacle to rural development is to provide sustainable livelihoods for villagers. In this regard, the main strategy of this approach is to diversify the rural economy and to bring about various agricultural and non-agricultural income resources in rural areas, so that the villagers’ assets will be increased and/or preserved, which is the core of the sustainable livelihood approach and the main factor of sustainable rural livelihood.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر رخداد سیلاب در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان تغییر اقلیم و مخاطرات پیش رو بخشی از مباحثی است که آمایش سرزمین به آن ورود کرده است. پویایی تغییرات جهانی و رویکرد حاکمیتی دولت های جهان شمول چشم اندازهای جدیدی را به روی مباحث آمایش سرزمین گشوده است. یکی از مواردی که از آن به عنوان چالش پنهان یاد می شود پیشامد سیلاب به منزله یک مخاطره روزافزون است. هدف این پژوهش مدل سازی متریک یا سنجه به منزله واحد پایه فضایی جهت پیش بینی رخداد سیلاب است. در مقاله حاضر، ضمن به کارگیری نرم افزار MikeUrban 2019، متناسب با اهداف پژوهش، از طیف وسیعی از ابزارها و مراحل پردازش کمی استفاده شد. به منظور پیش بینی سیلاب، عوامل رخدادی گذشته شامل؛ مرور مبانی و مطالعه شاخص های عملیاتی به صورت پارسل، با استفاده از تصاویر سنجنده OLIماهواره لندست ۸ مرتبط با سال 2020 با روش تفسیر تلفیقی، نقشه پایه شهر ایلام در فصول ترسالی سال (پاییز و زمستان و بهار) تحلیل و ساخت نقشه پوشش شهر در دو کاربری False Color (Urban) و Land/Water تهیه و انجام و در ادامه به منظور تعیین صحت و دقت نقشه های پوششی از تصاویر Google Earth استفاده شد. با ترکیب چهار سنجه منتخب با بیشترین همبستگی فضایی در 50 نقطه تصادفی شهر، سنجه های شش ضلعی با مساحت های بهینه انتخاب و الگوهای فضایی تحلیل شدند. مطابق نتایج، در پیشامد بالفعل 1 تعداد ۸ سنجه فضایی با مساحتی معادل 68 هکتار و پوشش 5/1 درصدی از کل محدوده شهر در معرض خطر سیلاب قرار دارند. در پیشامدهای 8/0 و 9/0 تعداد 19 سنجه با مساحت 170 هکتار، 6/3 درصد از پوشش کاربری های محدوده در معرض خطر بالقوه قرار دارند. ضمن اینکه بین پیشامد سیلاب با نوع سنجه و میزان و جهت شیب و همچنین تراکم و عرض شبکه معابر از یک طرف و شبکه زهکشی همبستگی بالایی وجود دارد، در پیشامدهای زیاد ( 1 8/0) تعداد 28 سنجه در گروه کاربری های مسکونی در مقیاس طرح تفصیلی با مساحت 5/76 هکتار، بایر و محصورشده با 55/70، شبکه معابر با 75/29، و پارک و فضای سبز با 17 هکتار خطرپذیرترین کاربری ها تشخیص داده شدند. از میان همه گروه های کاربری خطرپذیر، 5/29 درصد در گروه نوساز، 5/44 درصد در گروه قابل نگهداری، و 18 درصد در گروه بافت فرسوده تشخص داده شدند.
دورنمای ساختار جمعیتی کشور در افق (۱۴۳۰) و تأثیر آن بر حوزه های دفاعی امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۴
67 - 106
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین دورنمای ساختار جمعیتی کشور در افق (۱۴۳۰) و تأثیر آن بر حوزه های دفاعی امنیتی، به بررسی روندهای جمعیتی تأثیرگذار در افق مورد نظر پرداخته است. نوع و روش این پژوهش توسعه ای- کاربردی و رویکرد آن ترکیبی (کمی و کیفی) است. در بخش کیفی از پنل های خبرگی برای تحلیل روندهای جمعیتی و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته بهره گیری شد. جامعه آماری این پژوهش را خبرگان سازمان های نیروهای مسلح و مراکز علمی جمعیت شناختی تشکیل داده است. حجم نمونه انتخاب شده در بخش کیفی تعداد (۲۰) نفر از خبرگان و در بخش کمی به صورت هدفمند از تعداد (۱۰۰) نفر خبرگان در دسترس نظرخواهی شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل روند، آماره های توصیفی و استنباطی استفاده شده است. روندهای نزولی نرخ رشد جمعیت و باروری، تراکم ناهمگون، افزایش سالخوردگی، افزایش مهاجرت، توسعه شهرنشینی، افزایش سن ازدواج و افزایش طلاق، به تغییرات اساسی در ساختار جمعیت ایران منجر شده و استمرار این روندها تا افق (۱۴۳۰) موجب تأثیرگذاری بر حوزه های دفاعی امنیتی خواهد شد. در یک رتبه بندی کلی با تجمیع تمامی مؤلفه های حوزه های شش گانه (اقتصادی، اجتماعی/فرهنگی، سیاسی، نظامی، زیست محیطی و علم و فناوری) به ترتیب، مؤلفه های تأمین نیروی وظیفه، افزایش هزینه های تأمین امنیت انتظامی و اجتماعی، تهدید تمامیت ارضی، تهدید امنیت منافع ملی و منابع اقتصادی و تأمین نیروی پایور بیشترین تأثیرپذیری را از روندهای جمعیتی کشور دارند. درمجموع، سه روند متراکم سالخوردگی، تراکم ناهمگون و واگرایی هویت های قومی-مذهبی تا افق (۱۴۳۰) بر حوزه های دفاعی امنیتی تأثیرگذار است.
برآورد میزان رسوب حوضه رود ارس با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: زیرحوضه دره رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۵
141 - 162
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های نوین در زمینه پیش بینی فرآیندهای هیدرولوژیکی و ژئومورفولوژیکی شبکه های عصبی مصنوعی از مؤلفه های هوش مصنوعی است که در جهت پیاده سازی ویژگی های شگفت انگیز مغز انسان در یک سیستم مصنوعی می کوشند و ابزاری قدرتمند در زمینه ی مدل سازی و پیش بینی پارامترهای ژئومورفولوژی اند که در این پژوهش جهت برآورد میزان رسوب حوضه رود ارس استفاده شده است. بدین منظور از آمار دبی، رسوب و بارش ماهانه ایستگاه هیدرومتری بران واقع در حوضه آبریز دره رود از زیر حوضه های مهم حوضه رود ارس در دشت مغان در طول دوره آماری 34 ساله (سال آبی 54-53 تا 87-86) استفاده گردید. بدین صورت که میزان دبی و بارش به عنوان ورودی های شبکه عصبی مصنوعی و میزان رسوب به عنوان خروجی شبکه در نظر گرفته شدند. به منظور پیاده سازی مدل از امکانات و توابع موجود در محیط برنامه نویسی نرم افزارهای MATLAB/2010 و SPSS/21 بهره گرفته شد. سپس به ارزیابی عملکرد مدل، از طریق معیارهای آماری از جمله ضریب تعیین، مجذور میانگین مربعات خطا، میانگین مربعات خطا، میانگین مطلق خطا، ضریب همبستگی و همچنین میانگین درصد نسبی خطا پرداخته شد. نتایج به دست آمده ضمن تأیید توانایی مدل شبکه عصبی مصنوعی نشان داد که انطباق خوبی بین مقادیر پیش بینی شده و مشاهداتی وجود دارد به طوری که میانگین خطای این مدل با داده های مشاهداتی برابر 9/0 درصد و ضریب همبستگی 99/0 است که در سطح 01/0 نیز معنی دار گشته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مدل شبکه عصبی مصنوعی از دقت بالایی در برآورد میزان رسوب در حوضه مورد بررسی برخوردار است. نتایج حاصل می تواند در مدیریت و برنامه ریزی حوضه های آبخیز و مدیریت منابع آبی و طبیعی بویژه در بخش های کشاورزی، صنعت، شرب و همچنین پیش بینی وضعیت رسوب گذاری در مخزن سدها مفید باشد.
تحلیل الگوهای پراکنده رویی در مجموعه شهری تهران با تأکید بر رویکردهای نظام مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش الگوی توسعه پراکنده رویی یکی از روش های توسعه سکونتگاهی است که بر اساس عوامل متعددی از جمله سیاست ها و رویکر های مدیریت شهری شکل می گیرد. بررسی این موضوع که تحولات توسعه کلان شهر تهران در پنجاه سال اخیر به چه په شکل صورت گرفته و سیاست ها و رویکرد های مدیریت شهری مؤثر چه بوده و چگونه توسعه شهر را تحت تأثیر قرار داده اند از جمله پرسش هایی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است. این پژوهش به سبب اهمیت موضوع با روشی توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و در مواردی بهره گیری از مشاهدات میدانی استفاده شده است. به منظور حصول به اهداف پژوهش از سه نوع مدل اندازه گیری بسته به موضوع و متغیر های پژوهش استفاده شده است. در این راستا پیوستگی کالبدی در مجموعه شهری تهران از طریق مدل آنتروپی شانون، پیوستگی عملکردی از طریق مدل تحلیل شبکه (بررسی ارتباطات و جریان های نقاط سکونتگاهی و توزیع و ترکیب کاربری ها) و رشد بد قواره شهری با استفاده از مدل هلدرن مورد سنجش واقع شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که 1) پدیده پراکنده رویی در کلان شهر تهران صورت گرفته است (مدل هلدرن و آنتروپی شانون)، 2) کلان شهر تهران با پدیده تفرق عملکردی مواجه بوده (تحلیل شبکه) و توزیع کاربری ها و خدمات در سطح کلان شهر تهران به صورت یکنواخت و متعادل صورت نگرفته است است و 3) سیاست ها و رویکرد های مدیریت شهری در سال های متوالی تأثیرات گسترده ای بر پراکنده رویی و توسعه فضایی نامتعادل در سطح مجموعه شهری تهران داشته است.
تبیین عوامل طراحانه موثر بر شکل گیری بستر زندگی شبانه در فضاهای شهری (نمونه مورد مطالعه: خیابان کاشانی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
31 - 44
حوزههای تخصصی:
شهرها در جهان معاصر در حال دگرگونی اند که از مهمترین ابزارهای این تحول بهره گیری از مؤلفه زمان و امتزاج آن با فرهنگ، هنر و فناوری در بازتولید فضاهای شهری است. امری که موجد پیدایش مفهوم زندگی شبانه و فضاهای شبانه شهری است. با توجه به اهمیت زمان در زندگی معاصر و تغییر ساختارهای زمانی به دلیل تغییر سبک زندگی، استفاده مطلوب تر از زمان در زندگی شهری در این فضاها می تواند تحقق یابد و سرزندگی حاصل از رخداد فعالیت های روزانه در ساعات شبانه امتداد یابد. در شهر یزد فضاهای شبانه ترغیب کننده حضور بیشتر شهروندان در فضا به ویژه در فصول گرم خواهند بود و با توزیع زمانی تراکم جمعیت و نگهداشت آنها در فضا در بازه زمانی طولانی تر نشاط و سرزندگی شهر که در حال حاضر یکی از مهمترین دغدغه های مدیریت شهری است را ارتقا می بخشد. با علم به این موضوع که بستر فضای شبانه ملاحظات طراحانه خاص خود را می طلبد، هدف پژوهش تبیین عوامل و معیارهای مؤثر بر طراحی فضاهای شبانه است. بر این اساس، پس از استخراج معیارهای مؤثر از میان متون نظری و تجارب مرتبط، این معیارها با بهره گیری از ترکیب روش کمی و کیفی، اولویت بندی و در خیابان کاشانی یزد ارزیابی شدند. در روش کمی به منظور اولویت بندی معیارها از ابزار پرسشنامه و آزمون های کلموگروف_اسمیرنوف و فریدمن استفاده شده و در روش کیفی این معیارها با استفاده از تکنیک های ارزیابی محیط (مشاهده، مصاحبه های باز، برداشت میدانی) در خیابان کاشانی یزد تحلیل شدند. براساس نتایج پژوهش ملاحظات طراحانه فضاهای شهری شبانه به دو دسته عوامل زمینه ساز در ارتباط با جذب جمعیت و عوامل پشتیبان در ارتباط با چگونگی نگهداشت جمعیت در فضای شهری، دسته بندی می شوند. عوامل زمینه ساز پتانسیل فضا برای ایجاد فضای شبانه هستند که با امتزاج با عوامل پشتیبان تقویت می شوند و نهایتاً با ارتقای کیفیت تجربه محیط موجب عملکرد صحیح فضای شبانه می شوند.
بررسی فرایند کاربست توسعه راهبردیِ شهر ملارد با استفاده از مدل Meta SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
193 - 220
حوزههای تخصصی:
راهبرد توسعه شهری (CDS) با هدف کاهش فقر و توسعه پایدار و ارتقای مشارکت و ایجاد حکمروایی خوب شهری مطرح شده و در چند سال اخیر توجه بسیاری از محافل علمی ایران را نیز به خود معطوف کرده است. این رویکرد می تواند جایگزین برنامه های غیرمنعطف قبلی در بهبود بحران های پیش رو در همه شهرهای ایران شود. روشن است که در صورت عدم استفاده از راهبردهای نوین توسعه شهری و بهره گیری از روش ها و سیاست های قدیمی نمی توان مسائل و مشکلاتِ شهرهای کشورمان را حل کرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل وضع موجود شهر ملارد با استفاده از مدل Meta SWOT و ارائه راهبردهای مؤثر جهت توسعه پایدار این شهر است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و از نظر هدف کاربردی مبتنی بر روش های کمّی و کیفی است. جامعه آماری این پژوهش 5۰ نفر از مسئولان و مدیران شهری ملارد است. بر اساس نتایج به دست آمده در قالب این مدل کاهش منابع آب و مهاجرت بی رویه و به خصوص افزایش جمعیت افغان ها در ترکیب جمعیت شهر و آسیب های اجتماعی مهم ترین موانع توسعه پایدار شهری ملارد هستند که باید در فرایند برنامه ریزیِ راهبردی توسعه این شهر مورد توجه قرار گیرند. همچنین در بین عوامل مؤثر بر توسعه پایدار شهر ملارد بسترهای مناسب فعالیت های کشاورزی و صنایع تبدیلی و تکمیلی و تنوع قومی و فرهنگی دارای تناسب راهبردی هستند.
آسیب شناسی تعاونی های آب بران (موردمطالعه: دشت میان دربند شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
650 - 665
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آمیخته، شناسایی و اولویت بندی آسیب های مدیریت مشارکتی آبیاری در بین تعاونی های آب بران دشت میان دربند شهرستان کرمانشاه است. جامعه مورد مطالعه بخش کیفی افراد صاحب نظر در زمینه تعاونی های آب بران و مدیریت مشارکتی آبیاری به تعداد 15 نفر با انتخاب هدفمند بود. جامعه آماری بخش کمی نیز، 688 نفر از اعضای تعاونی های آب بران منطقه میان دربند بودند که تعداد 245 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته های بخش کیفی نشان داد آسیب های عنوان شده به دو دسته آسیب های مربوط به تعاونی ها و اعضا (آسیب های درونی) و آسیب های مربوط به سازمان و ارگان های مرتبط با مدیریت شبکه های آبیاری و زهکشی (آسیب های بیرونی) تقسیم شدند. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده بخش کمی، مهم ترین آسیب های تعاونی های آب بران عبارت اند از: عدم برگزاری جلسات هیئت مدیره و مجمع عمومی، نارضایتی از سیاست گذاری های مدیریتی شبکه، بی اعتمادی اعضای تعاونی نسبت به یکدیگر، عدم تحویل به موقع آب در طول فصل زراعی، یکنواخت نبودن توزیع آب در تمام شبکه، بالا بودن نرخ آب بها و عدم اختصاص اعتبارات بلندمدت از طرف دولت برای احیای منابع آب. به منظور دسته بندی تعاونی های آب بران از لحاظ میزان تأثیرپذیری از آسیب های شناسایی شده از تحلیل خوشه ای استفاده شد. تعاونی ها بر اساس میزان تشابهی که از نظر تأثیرپذیری از آسیب ها داشتند در 5 خوشه قرار گرفتند.
ارزیابی تناسب اراضی میان بافتی شهر گرگان برای توسعه میان افزا با استفاده ترکیبی از AHP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
69 - 80
حوزههای تخصصی:
زمین مهم ترین عامل توسعه و گسترش فیزیکی شهرها می باشد؛ و مقوله مدیریت زمین در حال حاضر به یکی از مهم ترین بحث ها و دغدغه های دولت های محلی تبدیل گردیده است. همچنین رشد و توسعه پراکنده شهرها، موجب تخریب محیط زیست و منابع طبیعی پیرامون شهرها شده است. در این بین، بر اثر تصمیم گیری های نامناسب و شتاب زده، برخی از ظرفیت های اراضی درونی و میان بافتی شهرها برای توسعه و یا توسعه مجدد، از سوی مدیران شهری نادیده گرفته شده است. از این رو هدف از این تحقیق، تشخیص و شناسایی اراضی مناسب میان بافتی شهر گرگان برای توسعه میان افزا و مجدد می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی_ تحلیلی است. بدین منظور، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، به عنوان یک مدل تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM)، به منظور اولویت بندی، وزن دهی و تعیین نسبت پایندگی معیارها و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، به عنوان ابزاری نیرومند در تصمیم گیری و مدیریت محیط، برای تولید، پردازش و همپوشانی لایه ها استفاده گردید. طی این فرآیند، 14 معیار و شاخصِ تأثیرگذار شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، لغزش، حریم گسل، حریم رودخانه، کاربری اراضی شهری، دانه بندی قطعات، تعداد طبقات ساختمان ها، تراکم واحد مسکونی، منطقه بندی ساختمانی، تراکم جمعیت، قیمت اراضی و بافت فرسوده، در قالب شاخص های طبیعی، کالبدی و اجتماعی شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. در پایان با تولید نقشه نهایی، با جمع معیارها و زیرمعیارهای (لایه های) وزن دار به وسیله عملیاتِ ریاضی و همپوشانیِ موزون در محیط نرم افزار ArcGIS، اراضی سازگار و مناسب برای توسعه درونی شهر گرگان، به منظور پاسخ به تقاضای شهروندان برای زمین و مسکن، تعیین گردید. نقشه نهایی بیانگر آن است که، بیشترین اراضی میان بافتی سازگار و مناسب برای توسعه مجدد و میان افزا، در بافت شمال شرقی و شمال و کم ترین سازگاری و تناسب اراضی در بافت جنوب غربی، جنوب و حریم رودخانه ها قرار گرفته اند.
ارزیابی رویکردهای ترکیبی برای تعریف دیتوم در پایش شبکه های ژئودتیکی کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۴
21 - 35
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل رفتار سازههای مهندسی از جمله فعالیتهای مهم در ژئودزی است چرا که هرگونه ارزیابی نادرست از جابجاییها، میتواند تاثیرات مرگباری داشته باشد. برای یافتن میزان تغییر شکل ایجاد شده در یک سازه بر اثر عوامل مختلف، ابتدا باید به برآورد جابجایی نقاط آن سازه پرداخت. بدین منظور از دو روش مقاوم[1] و غیرمقاوم[2] که بر نتایج سرشکنی مشاهدات اپکها استوار هستند، استفاده میشود. روش حداقل سازی نرم [3]L1 و سرشکنی تکراری وزندار دو اپک زمانی[4]، از جمله روشهای مقاوم هستند که با حداقل سازی نرم اول و دوم، بردار جابجایی را محاسبه میکنند. تجزیه و تحلیل جابجاییها بر حسب میزان دخالت نقاط در محاسبات، به دو گروه تک نقطهای و ترکیبی[5] تقسیم میشوند. در روشهای تک نقطهای تعیین دیتوم در پایش شبکههای ژئودتیک کلاسیک، روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی[6] ، به عنوان روش بهینه در نظر گرفته میشود. یکی از مشکلات اساسی این روشها وابستگی شدید آنها به هندسهی شبکه است که مانع از کشف همهی نقاط ناپایدار و افزایش میزان خطا در محاسبات خواهد شد. در این تحقیق، استفاده از روشهای ترکیبی به عنوان جایگزین مناسبی برای این روشها معرفی میگردد. تفاوت این روشها با روشهای تک نقطهای، در بررسی تمامی نقاط شبکهی ژئودتیک بشکل یکجا و کشف نقاط ناپایدار در بین آنها است. هدف این تحقیق بررسی موفقیت روشهای ترکیبی در جهت کشف نقاط ناپایدار و مقایسهی موفقیت آنها با روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی و انتخاب روش بهینه میباشد. در این راستا بر مبنای مشاهدات یک شبکه شبیهسازی شده و ایجاد حالتهای مختلف جابجایی، بهترین روش انتخاب گردید سپس روش پیشنهادی بر روی مشاهدات واقعی سد جامیشان، واقع در جنوب غرب شهرستان سقز، واقع در کرمانشاه، پیادهسازی شد. با وجود توانایی روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی در کشف نقاط ناپایدار، این روش برخلاف روش زیرنمونه چندگانه تفاضلات طولی[7]، نتوانسته است همواره تمامی نقاط ناپایدار را تشخیص دهد. روش زیرنمونه چندگانه با تفاضلات دادههای طولی، با درصد 100 به 70، 100 به 87.5 و 100 به 87.5، در مقابل روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی، توانست موفقیت بهتری را بدست آورد. بنابراین روش زیرنمونه چندگانه تفاضلات طولی به عنوان بهترین روش انتخاب شده است.
بررسی خشکسالی هواشناسی در ایستگاه ارومیه با استفاده از شاخص SPI تحت سناریوهای تغییر اقلیم (RCP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات در فراوانی و شدت خشکسالی همراه با تغییر اقلیم، تأثیر قابل توجهی بر منابع آب و محیط زیست دارد که به نوبه خود در کشاورزی، جامعه و اقتصاد منعکس می شود. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر تغییر اقلیم بر روی خشکسالی هواشناسی در ایستگاه ارومیه می باشد. بدین منظور ابتدا با استفاده از داده های بارندگی، خشکسالی دوره پایه 2005-1986 و دو دوره آینده (2050-2031 و 2070-2051) در مقیاس های زمانی 3، 6، 12 و 24 ماهه در ایستگاه ارومیه محاسبه شد. داده های بارش دوره های آتی به کمک مدل گزارش پنجم CanESM2 و سناریوهای RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 و با استفاده از مدل ریزمقیاس نمایی SDSM تعیین شدند. سپس روند مقادیر SPI در دوره پایه و آینده با استفاده از آزمون من-کندال بررسی شد. بررسی تغییرات بارش نشان داد که در دوره آینده اول (2031-2050)، بر اساس دو سناریو RCP2.6 و RCP8.5، میانگین بارش افزایش می یابد ولی در دوره دوم (2051-2070) کاهش بسیار کمی در میزان بارش دیده می شود. همچنین مقادیر SPI در مقیاس زمانی طولانی مدت، شدت خشکسالی بیشتری را نشان می دهند و در بین سناریوهای مورد بررسی، RCP8.5 نسبت به سایر سناریوها، شدت خشکسالی بیش تری را نسبت به دوره پایه نشان می دهد. نتایج آزمون من- کندال نیز نشان دهنده روند معنی دار SPI در دوره پایه و دوره های آینده بر اساس سناریو RCP8.5 است.
بررسی موانع کارآفرینی در مناطق روستایی شهرستان مرودشت در جهت کاهش بیکاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
107 - 120
حوزههای تخصصی:
مناطق روستایی کشور و به تبع آن روستاهای واقع در شهرستان مرودشتدارای مشکلات زیادی در خصوص بیکاری جوانان بخصوص جوانان تحصیلکرده هستند که عدم توجه به این موضوع در طی سال های گذشته باعث مهاجرت تعدادی زیادی از جوانان روستایی به شهرهای استان فارس و روی آوردن به مشاغل کاذب شهری شده است. این مطالعه با هدف بررسی شناخت موانع ایجاد و توسعه کارفرینی در مناطق روستایی شهرستان مرودشت نوشته شده است. دامنه زمانی مورد استفاده در این مطالعه سالهای 1394-1393 بوده است. روش مورد استفاده در تحلیل داده های این تحقیق از روش برنامه ریزی استراتژیک و استفاده از ابزار SWOT بوده است. داده های مورد نیاز این مطالعه با توجه به ماهیت موضوع مورد مطالعه و پایین بودن میزان سواد در مناطق روستایی و ابزار مورد استفاده از روش مصاحبه و طوفان فکری بوده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که دو دسته عوامل در راه توسعه کارآفرینی در این مناطق نقش دارند. یک دسته مربوط به عوامل درونی موجود در روستا و دسته دوم مرتبط به عوامل کارکرد نظام اقتصادی(تورم رکودی) میگردد که مشکلات زیادی را برای توسعه کارآفرینی ایجاد نموده است. در پایان ، توصیه هایی برای رفع موانع موجود در راه توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی شهرستان مرودشت ارائه شده است.
ارزیابی سرمایه اجتماعی در سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: دهستان گنج افروز شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین سرمایه های توسعه ای است که در رویکردهای اخیر بسیار به آن توجه شده است. از این رو شناخت این نوع سرمایه در مناطق روستایی به منظور ارائه الگوهای توسعه ای از ضرورت ویژه برخوردار است. هدف تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت سرمایه اجتماعی در سکونتگاه های روستایی دهستان گنج افروز شهرستان بابل است. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش توصیفی، زمینه یابی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل جمعیت دهستان گنج افروز در سال 1395 بوده، که 378 نفر به عنوان حجم نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t یک طرفه، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، مدل تحلیل خوشه ای K و ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در روستاهای دهستان گنج افروز از نظر وضعیت سرمایه اجتماعی نابرابری دیده می شود. همچنین نتایج بیانگر رابطه معکوس بین جمعیت و سرمایه اجتماعی بوده است. Abstract Social capital is one of the most important development funds that has received much attention in recent approaches. Therefore, recognizing this type of capital in rural areas is a special necessity in order to provide development patterns. The purpose of this study is to assess the social capital situation in rural settlements of Ganj Afrooz district of Babol. The present study is applied based on the aim and descriptive-analytic and correlation based on the method. Using stratified random sampling, the statistical population of the study consisted of the population of the village of Ganj-Afrooz in 2016, in which 378 people are as sample size. The library and field method have been used to collect data. For data analyses below items have been applied: descriptive statistics, inferential statistic, t test, one-way analysis of variance, K-Means Custer analysis, and pearson correlation coefficient. The results of the study showed that in rural villages of Ganj-Afrooz, inequality is seen in terms of social capital status. The results also indicate an inverse relationship between population and social capital.
معرفی الگوی علمی شناسایی مناطق بسیار محروم در جهت هدفمند سازی نظام حرکت های جهادی (مطالعه موردی: استان بوشهر، شهرستان دشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به توسعه در مناطق محروم به عنوان هدف غایی برنامه ریزی محرومیت زدایی، گام نخست بررسی و شناخت واقعی از وضع موجود و سطح برخورداری مناطق به عنوان مقدمه حصول به توسعه است. بدین سان، ارائه مدل و الگویی قوی از محرومیت برای شناسایی شاخص های محرومیت و پارامترهای مرتبط برای کاهش محرومیت، مهم است. بر این اساس، مطالعه حاضر باهدف معرفی الگوی علمی شناسایی مناطق بسیار محروم جهت هدفمند سازی اردوهای جهادی انجام شد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی بود. شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و ابزار گردآوری داده ها نیز با توجّه به اهداف پژوهش مبتنی بر داده ها و اطلاعات جداول و فرم های رایج آمارنامه سرشماری نفوس و مسکن (به ویژه سالنامه آماری سال 1390 استان بوشهر) بود. منطقه موردمطالعه شهرستان دشتی و تکنیک مورداستفاده وایکور فازی بود. یافته ها نشان داد در سطح استان بوشهر، بیشترین محرومیت به شهرستان های دیر، دیلم و جم بیشترین اختصاص داشت. تحلیل یافته ها در سطح شهرستان دشتی نیز حاکی از آن بود که بخش کاکی محروم ترین بخش شهرستان دشتی و دهستان های کاکی و چغابور به ترتیب محروم ترین مناطق روستایی بوده اند. نتایج پژوهش نشان داد با تعیین دقیق و سلسله مراتبی مناطق محروم، از سطح شهرستان به بخش و از بخش به دهستان و از دهستان به روستا، می توان کانون های محرومیت را شناسایی نمود و پس از مشخص نمودن منطقه هدف، با شناخت علمی و نیازسنجی دقیق از شاخص های موردنیاز هر منطقه، می توان شاخص های هدف را شناسایی و نسبت به رفع آن ها اقدام نمود. در انتها نیز الگوی علمی شناسایی مناطق بسیار محروم پیشنهاد گردید. هرچند الگوی پیشنهادی حاضر هرچند خالی از اشکال نیست؛ اما می تواند گامی هرچند کوچک جهت اجرای طرح های تحقیقاتی به مراتب وسیع تر و علمی تر باشد.
تجزیه وتحلیل فضایی و اولویت بندی خدمات اکوسیستم فرهنگی: مدل سازی تناسب خدمات تفرجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
317 - 345
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه مدل سازی تناسب خدمات تفرجی به منظور شناسایی نواحی دارای اولویت برای توسعه تفرج بود. به منظور شناسایی الگوهای فضایی خدمات تفرجی، شاخص پتانسیل تفرجی اکوسیستم، شاخص جذابیت لنداسکیپ، برآورد میزان بازدید، و توزیع دسترسی با استفاده از مجموعه ای از زیرشاخص ها در مقیاس منطقه ای با یک دیگر ترکیب شدند. همچنین وزن هر یک از شاخص ها با استفاده از متد وزن دهی CRITIC محاسبه شد و میزان اهمیت هر یک از شاخص ها در شکل گیری تناسب فضایی خدمات تفرجی تعیین شد. نتایج نشان داد ارائه خدمات بالای تفرجی عمدتاً در مناطق دارای اکوسیستم های جنگلی و دارای پوشش متنوع، مناطق حفاظت شده و اکوسیستم های آبی مانند رودخانه ها و تالاب ها است. در مقابل، مناطق شهری و ساخته شده دارای کمترین پتانسیل فراهم آوری خدمات تفرجی اند. از آنالیز آماری Getis-Ord Gi* statistic جهت مدل سازی تناسب تفرجی و شناسایی خوشه های تناسب تفرجی و زون بندی استفاده شد. زون 1، با تناسب بسیار کم، 9/19 درصد از منطقه مطالعاتی را پوشش می دهد. این زون غالباً با کاربری های کشاورزی ، مرتعی و اراضی شهری پوشیده شده است. زون 5 با تناسب تفرجی بسیار زیاد 5/16 درصد از منطقه مطالعاتی را در بر می گیرد. کاربری اراضی غالب در این پهنه جنگل و سطوح آبی شامل رودخانه ها و تالاب ها است. زون 3 با تناسب متوسط بیش از نیمی از مساحت منطقه مطالعاتی را به خود اختصاص می دهد. رویکرد ارائه شده در این مطالعه اولویت های توسعه را با توجه به پتانسیل های تفرجی اکوسیستم های موجود در یک منطقه شناسایی می کند و می تواند در ارتقای برنامه ریزی فضایی تفرج و توریسم جهت حفظ خدمات اکوسیستمی و استفاده پایدار از آن ها به کار گرفته شود.
مقایسه تطبیقی روستاهای دارای دهیاری و فاقد دهیاری در روند توسعه یافتگی (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیتی که مدیریت روستایی در تحقق اهداف توسعه روستایی و نیز با در نظر داشتن اینکه دستیابی به توسعه پایدار در شرایط فعلی جهان بر اساس دانایی محوری است. نقش مدیریت در توسعه روستایی ایران حائز اهمیت بوده و این مدیریت باید بر دانایی محوری تکیه کند و بر همین اساس باید نیروهای لازم برای دانایی محوری در روستاهای کشور را فراهم کند. هدف از این تحقیق مقایسه نقش دهیاری های روستایی در توسعه پایدار در منطقه اسلامشهر با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) بوده و محقق به ارزیابی تفاوت در روستاهای دارای دهیاری و فاقد آن با توجه به ابعاد توسعه پایدار روستایی در محدوده اسلامشهر پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که مهم ترین معیار در ارزیابی عملکرد دهیاری ها در تمامی روستاهای مورد مطالعه تحصیلات و تخصص نیروی انسانی فعال در بخش دهیاری ها در نظر گرفته شده است و عواملی چون اقتصاد، نابرابری اجتماعی، زیرساخت ها، عوامل فرهنگی – اجتماعی در رتبه های بعدی قرار می گیرند. همچنین از دیدگاه ساکنان این مناطق مهم ترین عامل مربوط به زیر معیار فقدان مهارت های مدیریتی به دست آمده است؛ بنابراین می توان گفت که مهم ترین عامل عدم توسعه یافتگی در مناطق مورد مطالعه فقدان مدیریت و مهارت های مدیریتی مناسب با مسئله دهیاری روستایی بوده که از سوی ساکنین تشخیص داده شده است.
جابه جایی ژئوپلیتیکی قدرت و امنیت در آسیای جنوب غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
1 - 28
حوزههای تخصصی:
نقاط عطف تاریخی عموماً براساس تغییرات ابزاری و تحولات تکنولوژیک حاصل می شود. تغییرات تکنولوژیک در وهله نخست زمینه دگرگونی های بین المللی و در وهله دوم زمینه برخورد بازیگران با پیشینه رقابتی ناشی از مولفه های ایدئولوژیک، تاریخی و ژئوپلیتیکی بوده اند. در سال های پایانی دهه دوم قرن 21 نیز شاهد تحولات شگرف تکنولوژیک و ظهور اندیشه های نئوناسیونالیستی در طیف گسترده ای از کشورهای جهان می باشیم. مصادیق تشدید اندیشه های نئوناسیونالیستی در آمریکا با قدرت گرفتن ترامپ، در روسیه در چارچوب اندیشه سیاسی و جایگاه پوتین در ساختار قدرت سیاسی و در اروپا ظهور اندیشه های راست افراطی چالش های بنیادینی را برای اتحادیه اروپا به وجود آورده است. در همن چارچوب ناسیونالیسم ایرانی متأثر از فرهنگ و هویت را می توان در واکنش فراگیر گروه های اجتماعی ایران به ترور و هدف گیری سردار سلیمانی مشاهده نمود. فرآیندهای یادشده می تواند پیشرانه تغییرات راهبردی و ژئوپلیتیکی محسوب شود. شهادت سردار سلیمانی انعکاس منطق کنش عملیاتی، تاکتیکی و راهبردی آمریکا برای تغییر در سازوکارهای موازنه قدرت منطقه ای است. هرگونه اقدام نظامی و کنش متقابل به آن از سوی سایر بازیگران را می توان بخشی از واقعیت های نهفته رقابت ژئوپلیتیکی کشورها در مناطق بحرانی و امنیتی دانست. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از نظریه واقع گرایی ساختاری تهاجمی برای تغییر در موازنه و ژئوپلیتیک قدرت در پی پاسخ به این پرسش است که: «ژئوپلیتیک قدرت و امنیت منطقه ای در آسیای جنوب غربی بعد از ترور سردار سلیمانی، چه ویژگی هایی دارد و چه تغییراتی در معادله قدرت بازیگران به وجود آورده است؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که: «ترور سردار سلیمانی منجر به تشدید اقدامات محدود کننده و مقابله جویانه آمریکا علیه ایران و پیش زمینه ایجاد موازنه ضعف در محیط منطقه ای محسوب می شود».