فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶٬۷۶۱ تا ۱۶٬۷۸۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
35 - 44
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات حیاتی قرن بیست و یکم برای دانشمندان شهری در ارتباط با پایداری شهر، نوع فرم شهر(فشردگی یا پراکنش) و حومه نشینی یا نوشهرنشینی است. لذا آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر می تواند نقش مهمی در میزان موفقیت برنامه ریزان شهری داشته باشد و به بهبود محیط های شهری کمک شایانی بنماید. هدف از این مقاله تحلیل الگوی فیزیکی گسترش شهر یاسوج می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق اسناد، مجلات، کتب مرتبط با موضوع و سازمان های مختلف جمع آوری شده است و با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از مدل شانون نشان می دهد که نواحی چهار گانه شهر در سال 1379 به صورت پراکنده بوده و در سال 1389 هنوز هم رشد شهر به صورت افقی و پراکنده و غیر متراکم است ولی نسبت به دوره قبل از مقدار پراکندگی شهر کم شده است و هم چنین نتایج حاصل از مدل هلدرن نشان می دهد که در فاصله سال های 1390- 1345حدود 78 درصد از رشد کالبدی شهر یاسوج مربوط به افزایش جمعیت و حدود 22 درصد از رشد شهر مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است.
ارزیابی بناهای بلندمرتبه مسکونی ایرانی از منظرمعماری الگوگرا در معماری و شهرسازی ایرانی – اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری ایرانی با ورود اسلام باورهای اعتقادی و اصولی را به ظهور رسانید که معماری ایرانی – اسلامی را در زمره معماری های الگوگرا جای داد. الگوهایی که در سیر تاریخی این معماری تکامل پیدا کردند و تبدیل به ویژگی های شاخص و بعضاً منحصر به فرد معماری ایرانی – اسلامی گشتند. معماری الگوگرای ایرانی – اسلامی در دهه های اخیر و در برخورد با معماری غربی مورد غفلت قرار گرفته و ارزش های برگرفته از هویت و فرهنگ ایرانی – اسلامی آن نادیده انگاشته شده اند. پارادایم پژوهش حاضر آزاد پژوهی و ترکیبی از شیوه های تحلیلی، استفاده از پرسشنامه، دلفی و آزمون همبستگی می باشد، به این منظور 40 نمونه ساختمان بلندمرتبه مسکونی ایرانی در معرض سنجش و ارزیابی (کمی با استفاده از طبق لیکرت) خبرگان از شاخص های برگزیده معماری ایرانی - اسلامی قرار می گیرند و نتایج به دست آمده توسط نرم افزار SPSS به منظور بررسی میزان همبستگی شاخص ها مورد تحلیل قرار می-گیرند. یافته های تحلیل همبستگی پیرسون نشان دهنده ارتباط معنادار مستقیم و رو به بالای معماری الگوگرا با معیارهای بینش نمادین، معماری مفهومی، سلسله مراتب فضایی، انطباق محیطی، انطباق فرهنگی، خوانایی، نشانه گرایی، مقبولیت عمومی و معماری ایرانی – اسلامی می باشد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که برای بازگشت به الگوهای ایرانی - اسلامی در طراحی ساختمان های بلندمرتبه مسکونی امروزی 2 گروه از شاخص ها که در قالب بحث اخلاق مداری (شاخص های ذهنی) و انسان محوری (شاخص های کالبدی) مطرح می شوند، بیش از سایر عوامل و شاخص ها بر مبنای الگوهای معماری ایرانی - اسلامی تأثیرگذار و مطلوب نظر هستند.
تأثیر سایبر دیپلماسی در سیاستگذاری های امنیتی - راهبردی ایالات متحده آمریکا (2013-2002)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال یازدهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
91 - 100
حوزههای تخصصی:
یکی از روشهایی که در چند دهه اخیر توجه بسیاری از کشورها به ویژه ابر قدرتها (ایالات متحده آمریکا) را به خود جلب کرده دیپلماسی سایبری بوده است. دیپلماسی سایبری را شاید بتوان نوعی از دیپلماسی عمومی تفسیر کرد که شاکله و موجودیت آن از طریق اینترنت و فضای مجازی به وجود آمده است. به عبارت دیگر این دیپلماسی را می توان اعمال امور دیپلماتیک از طریق کانال سایبر در نظر گرفت، که زمینه تعامل با میلیون ها شهروند خارجی از کشورهای دیگر را فراهم می سازد. هدف این دیپلماسی می تواند تغییر در فرهنگ جوامع دیگر، همسو کردن آنها با سیاست ها و فعالیت های یک دولت خاص، بر پا کردن جنبش اعتراضی از طریق شبکه های اجتماعی، بسیج گروه های برانداز از طریق فضای سایبر، جمع آوری اطلاعات در مورد صف آرایی نیروهای اجتماعی- سیاسی طرف مقابل باشد. در این مقاله سیاستگذاری های امنیتی-راهبردی ایالات متحده آمریکا با توجه به دیپلماسی سایبری در رابطه با سایر کشورها به ویژه ایران و منطقه خاورمیانه بررسی شده است. سؤال اصلی این بررسی بر مبنای تحولات دیپلماتیک که باعث به وجود آمدن دیپلماسی سایبری شده و تأثیری که این نوع دیپلماسی بر سیاستگذاری های امنیتی-راهبردی ایالات متحده آمریکا دارد شکل گرفته است
تحلیلی بر جایگاه عدالت فضایی استان هرمزگان بر اساس شاخص های سازماندهی سیاسی فضا نسبت به دیگر استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
157 - 176
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهمترین دل مشغولی ها و مسائل فراروی کشورهای درحال توسعه، برقراری عدالت فضایی-اجتماعی، توسعه و یافتن راهکارهای سازنده برای دستیابی به این مهم است. سازماندهی سیاسی فضا اگر مهمترین موضوع دولتهای مدرن نباشد بدون تردید یکی از حساس ترین و مهمترین موضوعات می باشد که عوامل سیاسی، اجتماعی، تاریخ و فرهنگ یک جامعه را به کمک می طلبد. سازماندهی سیاسی فضا تقسیم بندی یک پهنه سرزمینی براساس عوامل و محدوده های همگن اجتماعی، محیطی، اقتصادی، سیاسی و اداری به منظور اداره و مدیریت بهینه سرزمین و بهره برداری مطلوب و منطقی از منابع در راستای برقراری توسعه پایدار و به منظور ایفای نقش سیاسی می باشد. در ایران در سال ۱۳۵۵ بنا به پیشنهاد وزیر کشور، هیئت وزیران تصویب کرد که نام استان ساحلی، بنادر، جزایر خلیج فارس و دریای عمان به استان هرمزگان تغییر یابد. این استان از دیرباز به عنوان دروازه دریایی خاورمیانه شناخته شده و در حال حاضر شهر بندرعباس به عنوان بزرگترین بندر حوضه دریای خلیج فارس از اهمیت بسیار زیادی در ملاحظات سیاسی و اقتصادی منطقه برخوردار است. هدف اصلی در این مقاله، تحلیل جایگاه عدالت فضایی استان هرمزگان بر اساس شاخصهای سازماندهی سیاسی فضا (زیرساختها و زیربنایی، فقر، سلسه مراتب سکونتگاهی، محیط زیست) در مقایسه با دیگر استانهای کشور می باشد که با روش کیفی و ماهیت توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، سایتهای اینترنتی با رویکرد به نظریه نظام سلسله مراتبی سکونتگاهها انجام گرفته است. نتایج یافته ها نشان می دهند که استان هرمزگان از نظر برقراری عدالت فضایی و سطح توسعه یافتگی در جایگاه مناسب قرار ندارد و شاخص های سازماندهی سیاسی فضا در این استان به درستی مدیریت نشده اند.
بررسی بهترین راهبردهای طراحی معماری همساز با اقلیم در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری سازگار یا همساز با اقلیم هر منطقه جغرافیایی از هر نظر برای ایجاد آسایش اقلیمی برای ساکنان ساختمان های مسکونی و همچنین در بحث مصرف انرژی از اهمیت بسزایی برخوردار است. در همین راستا، در این پژوهش با استفاده از داده ه های استاندارد EPW، شهر مشهد و با به کارگیری نرم افزارهای راینو و مشاور اقلیمی، به تحلیل ساعات آفتابی با استفاده از مدل سازی سه بعدی یک منطقه دلخواه از شهر مشهد پرداخته شد. همچنین جهت باد، درجه روزهای گرمایشی و سرمایشی، میزان آسایش اقلیم حرارتی جهانی(UTCI) بررسی شد و در انتها ارائه بهترین راهبردها برای طراحی معماری سازگار با اقلیم شهر مشهد با استفاده از استاندارد (ASHRAE 55)، در بیست راهبرد خلاصه شد. از حیث سمت و سرعت باد غالب در شهر مشهد نیز جهات جنوب و جنوب شرقی هستند که عموماً درمعرض وزش باد ملایم هستند که بیشترین آن در فصل زمستان با رقمی بالغ بر 424 ساعت خواهد بود. بیشینه درجه روزهای گرمایشی و سرمایشی به ترتیب به ماه های دی با 452.8 درجه روز و تیر ماه با رقم 165.3 درجه روز متعلق است. به طورکلی و در مقیاس سالانه، درجه روزهای گرمایشی با رقم 1937.9 درجه روز در مقابل 600.7 درجه روز سرمایشی قرار دارد. در بررسی تنش های حرارتی شاخص (UTCI) نیز به طورکلی می توان گفت، فصول بهار و تابستان و به طور خاص اردیبهشت ماه بیشترین محدوده بدون تنش حرارتی هستند و ماه بهمن بیشترین تنش های سرمایی را دارد. به طورکلی، در 47.84 درصد از ایام سال تنش حرارتی وجود نخواهد داشت. راهبردهای مؤثر بر طراحی معماری همساز با اقلیم در شهر مشهد با توجه به کاهش رطوبت هوا در ماه های گرم سال، افزایش رطوبت از طریق مه پاش ها و منابع فعالی نظیر کولر آبی و آب نما ها هستند. در راستای تأمین گرما در ماه های سرد سال می توان با جانمایی مناسب ساختمان ها در ضلع جنوبی و استفاده از پنجره های گسترده در این ضلع، به بهترین نحوه از گرما و نور خورشید در راستای کاهش مصرف انرژی و سازگاری اقلیم و معماری بهره مند شد.
واکاوی نقش تصاویرذهنی در ایجاد حس تعلق در محلات (مطالعه موردی: محله شتربان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط شهر به عنوان منبع و نشانه های تصاویر ذهنی وخاطرات به صورت برجسته ای شکل پذیر است وهر فرد با توجه به تصوراتی که از محیط شهری دارد نسبت به آن حس تعلق می کند. بنابراین شناخت عواملی که منجر به ارتباط محیط شهری با ادراکات ذهنی می گردند امری ضروری است که عدم توجه به آن منجر به گسست فرهنگی می شود و رابطه ای که بین تصورات ذهنی به عنوان امری ثابت و ساختار فیزیکی شهری به عنوان امری متغیر وجود دارد بستری متعادل بین شهر و افراد ایجاد می کند که سبب حضور مردم درآن می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تصاویر ذهنی در ایجاد حس تعلق به محله و رابطه آن با میزان حس تعلق و وابستگی به محله تاریخی شتربان تبریز به عنوان نمونه موردی انجام گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت «توصیفی- تحلیلی» می باشد و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت بررسی های میدانی و با استفاده از پرسشنامه می باشد. باتوجه به اهداف وسوأل های تحقیق ، از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون Tتک نمونه ای و نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد بین تصویر ذهنی شهروندان وحس تعلق رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد (آزمون دو دامنه،05/0>P،384 n=،64/0r= ).و با توجه به اینکه تصاویر ذهنی کالبدی (001/0 = p و 44/4= t)، تصاویر ذهنی اجتماعی (029/0 = p و 20/2 = t) و تصاویر ذهنی معنایی (001/0 = p و 27/9 = t) بر حس تعلق دارای تاثیر مثبت معنی داری هستند بعد تصاویر ذهنی معنایی با ضریب استاندارد شده (بتا) 47/0 بیشترین تاثیر را بر حس تعلق دارد.همچنین میزان حس تعلق در محله شتربان به طور معنی دار ی بالاتر از حد متوسط می باشد.
بررسی نقش امنیت در گردشگری مذهبی منطقه ثامن کلانشهر مشهد
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از پیشروترین فعالیتهای در حال رشد دنیا و ابزاری برای افزایش درآمد ملی کشورها محسوب میشود. همچنین امنیت، از نیازها و ضرورتهای پایدار فرد و جامع تلقی میشود که فقدان یا اختلال در آن، پیامدها و بازتاب های نگران کننده و خطرناکی به دنبال دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش امنیت در گردشگری مذهبی منطقه ثامن شهر مشهد انجام شده است. منطقه ثامن یکی از مناطق 13 گانه مشهد میباشد که در اطراف حرم مطهر رضوی قرار گرفته که بیشترین و با ارزشترین آثار تاریخی و میراثی شهر مشهد در این منطقه وجود دارد. این تحقیق یک پژوهش کاربردی است و از نظر ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی و ابزار اصلی آن پرسشنامه میباشد. ابزار مورد استفاده جهت تحلیل دادهها استفاده از نرم افزار Spss میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان داد ضریب همبستگی بین عوامل نظامی- انتظامی و عوامل کالبدی که معادل (623/0) و سطح معناداری (000/0) بوده و بنابراین بین نقش عوامل نظامی، انتظامی و کالبدی بر احساس امنیت گردشگران رابطهی معناداری وجود دارد. ضریب همبستگی بین عوامل نظامی- انتظامی و عوامل اجتماعی که معادل (458/0) و سطح معناداری (000/0) بوده و بنابراین بین عوامل نظامی- انتظامی و اجتماعی رابطهی معناداری وجود دارد . عوامل مؤثر در امنیت گردشگران در منطقه ثامن از نظر گردشگران کمرنگ بودن عوامل نظامی- انتظامی و عوامل اجتماعی است که با برنامه ریزی متولیان امر در منطقه ثامن بالأخص شهرداری و منطقه انتظامی ثامن این موارد قابل بهبود است.
آثار شیوع کرونا بر بودجه شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
235 - 242
حوزههای تخصصی:
شیوع کرونا از دو کانال کاهش تقاضا و کاهش عرضه به صورت توأمان اقتصاد جهانی را با رکودی بی سابقه مواجه نموده است. شوک آثار شیوع این ویروس بر اقتصاد ایران به دلیل تاب آوری شکننده آن به واسطه تحریم های بین المللی به مراتب بیشتر خواهد بود. اقتصادهای منطقه ای و شهری و به تبع آن مالیه شهرداری ها نیز در همین چارچوب با خسران مواجه خواهند شد. برآوردهای این تحقیق حاکی از این است که شیوع کرونا بر حدود 9/20 هزار میلیارد تومان از منابع 6/30 هزارمیلیاردتومانی بودجه 1399شهرداری تهران اثر خواهد گذاشت. این اثر در دو سناریو حداکثری با فرض عدم از میان رفتن ویروس در طول سال و سناریو حداقلی با فرض تعدیل 50 درصدی سناریو نخست مورد بررسی قرار گرفته است؛ بر همین مبنا در سناریو حداکثری کرونا 608/4 هزار میلیارد تومان و در سناریو تعدیل شده حدود 304/2 هزار میلیارد تومان کسری، مازاد بر کسری بودجه سالیانه شهرداری تهران به منابع درآمدی این سازمان تحمیل خواهد نمود. این در حالی است که مصارف بودجه شهرداری تهران تنها در بخش هزینه ها از شیوع کرونا اثر مستقیم می پذیرد و از این ناحیه نیز مصارف بودجه تنها 93 میلیون تومان در سرجمع افزایش خواهد یافت.
تدوین راهبردهای متنوع سازی اقتصاد روستاها مورد: بخش خاوو میرآباد در شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر استراتژی های متنوع سازی اقتصاد روستاها در بخش مرزی خاوومیرآباد شهرستان مریوان مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است تا رهیافت این امر ارائه راهکارهای کاربردی در راستای افزایش پایداری اقتصادی روستاها و به دنبال آن کم رنگ شدن فقر در روستاهای منطقه باشد. جمع آوری داده ها در بخش نظری با استفاده از منابع اسنادی و در بخش میدانی با بهره گیری از مصاحبه، مشاهده و توزیع پرسشنامه در میان 50 نفر از کارشناسان و متخصصان عرصه برنامه ریزی روستایی انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با بهره گیری تکنیک سوات و مقایسه دودویی در نرم افزار expert choice انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تاسیس بازارچه های مرزی بیشترین تأثیر و نقش را در بهبود متنوع سازی اقتصادی روستاها در میان فعالیت های معیشتی موجود دارد. همچنین وضعیت متنوع سازی اقتصادی منطقه مورد مطالعه تحت تأثیر 12 عامل درونی در مقابل 9 عامل بیرونی است. به عبارتی دیگر 4 عامل قوت در مقابل 8 عامل ضعف و 5 عامل فرصت در مقابل 4 عامل تهدید، پیش روی عملکرد مطلوب متنوع سازی اقتصاد روستاهای منطقه قرار دارد. اولویت بندی عوامل با استفاده از میانگین نسبی نشان داد تنوع توان های طبیعی، اقتصادی و اجتماعی جهت تنوع بخشی اقتصادی روستاها " مهمترین قوت " ، عدم ایجاد زمینه های ایجاد مشاغل تبدیلی کشاورزی و دامداری " مهمترین ضعف " ، حرکت نظام اقتصادی کشور به بازگشایی مرزها و سیاست تجارت درهای بازخارجی " مهمترین فرصت " و تبلیغات منفی مبنی بر عدم امنیت در مناطق مرزی نیز " مهمترین تهدید " مؤثر بر عملکرد مطلوب متنوع سازی اقتصادی در سطح روستاهای منطقه بوده و راهبردهای مؤثر جهت بهبود وضعیت تنوع بخشی اقتصادی روستاهای منطقه، راهبردهای تهاجمی است.
Presenting a Paradigm Model of Home Business Development in Rural Areas of Counties in Isfahan Province Based on Grounded Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
43 - 58
حوزههای تخصصی:
Purpose- Employment and unemployment, which are very important issues in rural areas, can be solved in general through home-based businesses and their development. The issue of home-based businesses can be very influential in creating employment in rural areas The main purpose of this study is to provide a paradigmatic model of home business development in rural areas of Isfahan province based on basic theory. Design/Methodology/Approach- This study was conducted in 2020. The present research is among the basic and qualitative researches that have been done with the approach of the foundation data theory approach. The interview collection tool was structured. The interviews were conducted among experts and experts in the field of home-based jobs, and the opinions of the interviewees were theoretically saturated from the 29th interview. Findings - After the emergence of concepts (139 references) and open, central, and selective coding, led to the design of the conceptual framework of the research model and the presentation of the paradigm model. Based on the results of the Grounded Theory, the pattern of home-based businesses to achieve development in rural areas of Isfahan province has been drawn. This model includes causal conditions (including managerial factors and comprehensive policy system), intervening conditions (educational-promotional factors, motivational factors, and attitudinal factors), contextual conditions (infrastructure factors, marketing, skill factors, and promotion of financial and credit resources). This includes strategies (stakeholder participation, information system, and support factors) and social consequences (increasing the level of participation and sense of responsibility and cooperation among residents, reducing social harms, empowering local people, Reduce the migration of local people to the city, move towards sustainable development) and economic consequences (rural growth and development, reducing the dependence of local people on government credits and facilities and assistance such as subsidies, promoting economic welfare, improving local livelihoods) has it. Research limitations/implications- The limitations of the present study include the following: Research is time-consuming; some people are not cooperating to collect data, it is difficult to assess the relative importance of the components and factors of the proposed theory.
بررسی تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی در بافت های فرسوده و جدیدشهری (مطالعه موردی: محله فیض آباد و ظفرکرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی واژه ای است چند بعدی و چند مفهومی که از دهه 1960 وارد مباحث جغرافیا، مخصوصاً جغرافیای انسانی گردیده و امروزه هدف اصلی برنامه ریزی شهری؛ ارتقاء سطح کیفیت زندگی ساکنین شهر می باشد کیفیت زندگی از شاخص ها و زیر شاخص هایی تشکیل می شود که فرض ممکن بر این است که در هر مکان به یک میزان اهمیت و اولویت نداشته باشند مخصوصاً در دو نوع بافت فرسوده و جدید. هدف این تحقیق بررسی شاخص های کیفیت زندگی در بافت فرسوده و بافت جدید(نمونه موردی: محله فیض آباد و ظفر شهر کرمانشاه)می باشد و سعی برآن داردکه با توصیف و تبیین کیفیت زندگی و شناخت شاخص های تاثیرگذار، رتبه و سهم هرکدام از این شاخص ها و نحوه سنجش آنها را در محیط های شهری بررسی کند. مبنای سنجش سطح کیفیت در بافت فرسوده و جدید شاخص های اقتصادی اجتماعی، زیست محیطی، کالبدی می باشد، روش کار بر مبنای اطلاعات بدست آمده از طریق مطالعات اسنادی، مطالعات میدانی می باشد و از طریق ابزار پرسشنامه اطلاعات گردآوری شده و بر حسب طیف لیکرت امتیازبندی شده اند امتیاز این شاخص ها از یک تا5 (حالت بسیار بد تا بسیار خوب و یا بسیار کم تا بسیار زیاد)می باشد و میانگین این میزان عدد 3می باشد. داده ها در محیط spss با استفاده از آمار توصیفی و مدل رتبه بندی فرید من، مورد تحلیل قرار گرفته اند حجم نمونه از طریق فرمول کوکران بدست آمده و روش نمونه گیری برای مشخص کردن محله ها از نمونه گیری خوشه ای-فضایی بوده و در مراحل بعد برای انتخاب پرسش شوندگان از نمونه گیری تصادفی استفاده شده است نتایج تحقیق حاکی از این است نوع و رتبه شاخص های کیفیت زندگی در هر محله متفاوت می باشد بگونه ای که شاخص کالبدی در محله فرسوده فیض آباد بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده و این وضعیت در محله جدید ظفر مربوط به شاخص اجتماعی می باشد.
تأثیر تبدیل روستا به شهر بر توسعه نواحی روستایی: مطالعه موردی شهر سلطان آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
157 - 184
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، در اغلب کشورهای در حال توسعه، گرایش برنامه ریزان به تمرکززدایی فضایی، وکاهش نابرابری های منطقه ای و دوگانگی های شهری- روستایی به اتخاذ راهبردهای شهری متفاوت انجامیده است؛ یکی از مهم ترین این راهبردها تبدیل روستا به شهر و تقویت آن است. با توجه به اهمیت این موضوع، تحقیق توصیفی- تحلیلی حاضر با هدف شناسایی اثرات تبدیل روستا به شهر در توسعه نواحی روستایی شهر سلطان آباد در سال 1398 صورت پذیرفت. گردآوری داده ها، به دو روش اسنادی و پیمایشی انجام شد؛ همچنین، تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و LISREL و آزمون های تی (T) تک نمونه ای و نیز تحلیل عاملی به شیوه اکتشافی و تأییدی صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که از جمله اثرات تبدیل روستا به شهر سلطان آباد ایجاد فرصت های شغلی جدید، رضایت مندی از تبدیل روستا به شهر، کاهش انگیزه افراد برای مهاجرت به شهرهای دیگر است. بنابراین، نتایج پژوهش حاضر بر موفقیت سیاست تبدیل روستا به شهر در توسعه روستایی محدوده مورد مطالعه دلالت داشت.
عوامل موثر در تحقق پذیری حیات شبانه در برنامه ریزی توسعه پایدار شهری از منظر مخاطبان تهران و حوزه نفوذ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شهرهای بزرگ، تفاوتهای عملکرد روز و شب به عنوان عامل تباهی شهرها، ازبین رفتن فضاهای شهری و کاهش رونق اقتصادی محسوب گشت. کلانشهر تهران به عنوان پایتخت ایران و یکی از شهرهای مهم خاور میانه نیازمند ایجاد یا بازآفرینی فضاهای شبانه در شهر است. در این راستا می توان آزادسزی پتانسیل نهفته در فضاها و اماکن عمومی شهر تهران به شرط لحاظ الزامات کالبدی، ادارکی و نیز فرهنگی-آیینی مورد نیاز، رویای زندگی شبانه را برای شهروندان محقق ساخت. پرسش پژوهش کنونی آن است که چه موانعی برای تحقق زیست پذیری شبانه در شهرها در ایران و به طور خاص در شهر تهران وجود دارد و راه-کارهای تشویق فعالیتهای شبانه امن در شهر تهران کدامند؟ پژوهش کنونی از رویکرد آمیخته که تلفیقی از دو روش کیفی و کمّی است، استفاده می کند. به این صورت که این پژوهش ابتدا به صورت کیفی و با استراتژی موردکاوی که از استراتژی های تحقیقات کیفی است، به تبیین جنبه های مختلف حیات شبانه در برنامه ریزی توسعه پایدار شهری مجموعه شهری تهران و حوزه نفوذ می پردازد. علاوه بر موردپژوهی، از روش پیمایش به عنوان یک روش کمّی برای گردآوری و تحلیل داده ها، استفاده گردیده است. دستاورد پژوهش نشانگر این است که راه کارهای تشویق فعالیتهای شبانه امن و حیات شبانه درونی و بیرونی در برنامه ریزی توسعه پایدار شهری (نمونه موردی: تهران و حوزه نفوذ) شامل تغییرات ماهیت و زمان فعالیت کاربری ها، تأمین روشنایی فضا، بسترسازی حمل و نقل و ارتقای امنیت فضاهای شهری است.
برآورد وپهنه بندی پتانسیل خطر سیل گیری در حوضه آبریز کن تهران با استفاده از مدل تصمیم گیری فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲
106 - 118
حوزههای تخصصی:
با توجه به شرایط طبیعی کشورایران،عدم توجه به موضوع سیلاب ها میتواند خسارات های جبران ناپذیری به بار آورد که در این میان برآورد سیلاب و پهنه بندی نواحی سیل گیر اهمیت بسیار زیادی در کنترل خطرات دارد. به دلیل قرار گیری حوضه کن در شمال تهران و قرارگیری در دامنه ها وشیب های تند و خصوصیات بارش و پوشش گیاهی وقوع سیلاب یکی از دغدغه های عمده در این منطقه می باشد. همچنین ساخت وسازها وایجاد رستوران ها در حاشیه رودخانه ها و تخریب پوشش گیاهی باعث کاهش مقدار آب نفوذی و افزایش آب سطحی گردیده است. حجم زیاد آب ازسمتی بر بزرگی طغیان سیل می افزاید و از طرفی با افزایش فرسایش، رسوباتی به وجود می آورد که با برجای گذاشتن آن ها ظرفیت بستر اصلی رود کاهش می یابد. علت اصلی وقوع این سیلاب ها بارش باران های شدید و گاهی نیز ذوب برف است که باعث طغیان رودخانه و جاری شدن آب در زمین های حاشیه ای رود می شود. در این تحقیق کوشش شده که نواحی سیل گیر حوضه کن در شمال استان تهران با استفاده از مدل تصمیم گیری فازی مورد مطالعه و پهنه بندی قرار گیرد. پس از بررسی معیارهای مورد نیاز فازی سازی هریک از آنها انجام شده است و برای پهنه بندی با استفاده از عملگر های gama ، or و and تلفیق لایه های اطلاعاتی فازی صورت گرفته است و برای شناسایی مناطق سیل گیر حوضه آبریز کن عملگر گاما (0.8) به خوبی نواحی سیل گیر را بارزسازی کرده است. عملگر and ، حداکثر درجه عضویت اعضا را استخراج می کند و از دقت بالایی در مکانیابی برخوردار نمی باشد. عمگر or نیز عملگر اشتراک مجموعه هاست. که حداقل درجه عضویت اعضا را استخراج می کند در نتیجه برای تحقیق حاضر عملگر گاما در ارتباط با پهنه بندی خطر حوضه آبریز کن ، بسیار مطلوب عمل کرده است.
تحلیل فضایی جدایی گزینی اجتماعی- فضایی در بافت های ناکارآمد شهری موردکاوی: محله قیطریه کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
158 - 179
حوزههای تخصصی:
مقدمه تصمیم های عجولانه مدیریتی، مدیریت شهری غیرمتخصص و نبود مطالعات دقیق در طرح های توسعه، در شهرها و به خصوص کلان شهرها، منجر به به وجود آمدن محله هایی با بافت ناکارآمد شده است. یکی از عواقب این تصمیم ها، ایجاد مسئله ای به نام جدایی گزینی در محله های شهری است که به جدایی گروه های مختلف جمعیتی منتج شده است که این مسئله می تواند باعث کاهش تعاملات اجتماعی - اقتصادی ساکنان محله های اطراف آن، کاهش ورود بخش سرمایه گذاری برای توسعه این بافت ها، تغییر نگرش در بیشتر شهروندان نسبت به انتخاب فضای سکونتی خود، مهاجرت ساکنان اصلی و ورود جمعیت غیربومی به بافت و ایجاد مشکلات فراوان برای ساکنان بافت یادشده می شود. در نتیجه این جدایی گزینی، تماس های میان اعضای این طبقه فقیر، زیاد و ارتباط بین طبقه ای، کاهش می یابد و با کاهش طبقه متوسطِ ساکن در بافت ناکارآمد، نابهنجاری های اجتماعی در محله ها شدید می شود. بافت فرسوده واقع در محله قیطریه با جمعیتی حدود 3 هزار نفری، واقع در بافت قدیمی این محله است. دلیل انتخاب محله قیطریه، وجود فرسودگی بافت در بخشی از محله و هسته مرکزی آن و وجود ویژگی های اقتصادی – اجتماعی یکسان در دو قسمت محله (محدوده بافت ناکارآمد و بقیه محله) است. البته، توجه به اهمیت محله به عنوان عنصر پایه نظام شهرسازی در مبانی و مباحث برنامه ریزی شهری و میزان رضایت شهروندان از محل سکونت و مشارکت آن ها در روند بهبود محله ها و نبود توجه کافی در این زمینه، اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق را چندین برابر می کند. در این راستا، با وجود مسائل متعدد در این بافت ها، بررسی مسئله ارتباط این نوع بافت ها با مسئله جدایی گزینی فضایی – اجتماعی، می تواند از مهم ترین مسائل محله های شهری تلقی شود. بنابراین، در این پژوهش، به بررسی جدایی گزینی کالبدی و اجتماعی در بافت فرسوده و ناکارآمد محله قیطریه تهران پرداخته می شود.
مواد و روش روش تحقیق در مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های تحقیق از اطلاعات موجود در بلوک های آماری سال 1395 شهر تهران، داده های طرح تفصیلی و پرسشنامه استفاده شده است. برای بررسی نحوه توزیع و پراکنش پدیده های اجتماعی و فضایی کالبدی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مدل های مختلفی تعریف شده اند. مدل میانگین نزدیک ترین همسایگی، مدل خودهمبستگی فضایی محلی موران و مدل تحلیل لکه های داغ و سرد از جمله این مدل ها هستند که در این پژوهش به کار گرفته شده اند. ابزار تحلیل خودهمبستگی فضایی آماره موران نیز الگوی توزیع فضایی عوارض و پدیده ها را با در نظر گرفتن هم زمان موقعیت مکانی و خصیصه های درونی این عوارض ارزیابی می کند. مدل میانگین نزدیک ترین همسایگی هم از جمله آزمون های خوشه بندی است که برای تعیین الگوی پراکندگی پدیده ها از آن استفاده می شود. براساس این روش، شاخصی به نام Rn (میزان مجاورت) به دست می آید که دامنه آن بین عدد صفر تا 2/15 متغیر است. این شاخصِ پراکندگی، نحوه و چگونگی الگوی توزیع فضایی پدیده ها و عناصر را در محدوده مطالعاتی بیان می کند.
یافته ها در این قسمت از پژوهش برای سنجش جدایی گزینی، از 30 شاخص در سه بُعد اقتصادی با شش شاخص، بعد اجتماعی- جمعیتی با 15 شاخص و بعد کالبدی- فیزیکی با نه شاخص استفاده شده است. شاخص های مورد استفاده برای سنجش جدایی گزینی بعد اقتصادی از بلوک های آماری سرشماری نفوس و مسکن 1395 استفاده شده، عبارت اند از: نرخ اشتغال، بار تکفل، نرخ فعالیت، نرخ اجاره نشینی، نرخ مالکیت و نسبت جنسی اشتغال. برای سنجش طبقات بعد اقتصادی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 پیوست شد و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی طبقه بندی گروه های جمعیتی انجام شد که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. طبق مدل موران، به طور کلی الگوی توزیع بُعد اقتصادی به صورت خوشه ای است و میزان شاخص هم برابر 0/142 است. برای جداشدگی بُعد اجتماعی 15 شاخص استفاده شده است، که چهار شاخص حس تعلق، آرامش و سکون، روابط اجتماعی و اعتماد، از طریق پرسشنامه محاسبه شده و 11 شاخص دیگر (نرخ سواد، بعد خانوار، نسبت جنسی، تراکم جمعیت، نسبت مهاجرنشینی، نسبت طلاق، نسبت جنسی سواد، نسبت جنسی جمعیت محصل، درصد سالمندان، نسبت جنسی سالمندان، نسبت زنان سرپرست خانوار) از طریق محاسبه شاخص ها روی بلوک های آماری سرشماری نفوس و مسکن محاسبه شده اند. برای سنجش طبقات بُعد اجتماعی- جمعیتی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل تاپسیس به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 متصل و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی اقدام به طبقه بندی گروه های جمعیتی شده است که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. میزان شاخص موران جهانی برابر 0/007 و الگوی توزیع نیز تصادفی است. برای سنجش طبقات بُعد کالبدی فضایی از مدل تاپسیس استفاده شده است که خروجی مدل تاپسیس به بلوک های آماری در Arcgis Pro 3.0 مرتبط و با استفاده از روش طبقه بندی چندکی، اقدام به طبقه بندی گروه های جمعیتی شده است؛ که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند. بر اساس مدل موران جهانی الگوی توزیع بعد کالبدی- فضایی خوشه ای است و شاخص موران برابر 0/008 است.
نتیجه گیری در بُعد اقتصادی، بین شش شاخص مورد مطالعه وزن نرخ اجاره نشینی برابر 0/354 دارای بیشترین وزن و نرخ فعالیت با وزن 0/052 دارای کمترین وزن است. بر اساس شاخص های اقتصادی 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند و طبق مدل موران به طور کلی الگوی توزیع بُعد اقتصادی به صورت خوشه ای است و میزان شاخص هم برابر 0/142 است. بر اساس خروجی وزن دهی مدل AHP از شاخص های مورد بررسی در بُعد اجتماعی- جمعیتی، نسبت مهاجرنشینی با وزن 0/171 دارای بیشترین وزن و شاخص بُعد خانوار با وزن 0/019 دارای کمترین امتیاز است. در بُعد کالبدی- فیزیکی 11 شاخص بررسی شد، که شاخص فرسودگی قطعات دارای بیشترین امتیاز و اثر آن برابر 0/224 است و خانوار در واحد مسکونی با ارزش 0/028 دارای کمترین ارزش در جدایی گزینی شده است. از مجموع بلوک های محله که 34/6 بلوک در طبقه پایین، 32/7 درصد در طبقه متوسط و 32/7 درصد نیز در طبقه بالا واقع شده اند و بر اساس مدل موران جهانی الگوی توزیع بُعد کالبدی- فضایی خوشه ای است و شاخص موران برابر 0/008 است. جدایی گزینی بعد اجتماعی- جمعیتی شاخص های تک گروهی در بُعد یکنواختی برابر میانگین آن در سطح محله برابر 0/6 است، در واقع در مرز ورود به جداشدگی بالا واقع شده است. از نظر سطح جداشدگی طبقه متوسط با امتیاز 0/6964 در رتبه اول و طبقه بالا با امتیاز 0/6776 در رتبه دوم و طبقه پایین با امتیاز 0/658 در رتبه سوم جداشدگی قرار دارند. به طور کلی، میانگین این شاخص برای هر سه طبقه برابر 0/67 است. از نظر دسته بندی ایسلند و همکاران در طبقه بالا واقع شده است؛ اما چون فاصله کمی با 0/6 دارد، کمی فراتر از حد آستانه قرار دارد. اما بر اساس شاخص آنتروپی که میانگین آن برابر 0/18 است و چون کمتر از 0/3 است، جدایی شدگی در سطح پایینی اتفاق افتاده است. شاخص جینی نیز برابر 0/683 است و چون بالاتر از 0/6 است، جداشدگی در سطح بالا اتفاق افتاده است. بیشترین جداشدگی در طبقه متوسط با امتیاز 0/697 و در رتبه دوم طبقه بالا با امتیاز 0/68 و طبقه پایین به نسبت با میزان کمتر جداشدگی مقدار آن برابر 0/66 است و در تمامی سطوح شاخص آتکینسون نیز جداشدگی در سطح بالا اتفاق افتاده و میانگین شاخص نیز برابر 0/678 است.
سنجش توسعه ی پایدار محله ای (مطالعه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هفدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۰
166 - 181
حوزههای تخصصی:
تحلیل پایداری و وضعیت شاخصه ای پایداری در سطح محله های شهری به عنوان رهیافتی جهت دستیابی به توسعه پایدار شهری همواره یکی از اهداف مدیران شهری بوده است. بر این اساس هدف از این پژوهش بررسی وضعیت توسعه پایدار محله ای در سطح محلات شهر خرم آباد و به طور کلی شناخت وضعیت متفاوت بین محلات و نشان دادن سطوح مختلف محلات از نظر شاخصهای توسعه پایدار محله ای بوده است. با توجه به نتایج حاصل از آزمون آنوا، در همه ی شاخص های توسعه ی پایدار محله ای (شاخص اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی)،بین محلات مورد بررسی از نظر تفاوت میانگین ها اختلافات معنادار است به عبارت دیگر در سطح معناداری آزمون فیشر برای هرچهار شاخص برابر با 0/000 می باشد و در سطح اطمینان 0/95 درصد کوچکتر از0/05 است بنابراین تفاوت معنی داری از نظر میانگین بین گروه ها وجود دارد و همه محلات از نظر این شاخص ها در وضعیت متفاوتی قرار دارد. همچنین به منظور پاسخگویی به سوال پژوهش وجهت تعیین سطوح همگن توسعه پایدار محله ای و رتبه بندی محلات از نظر سطح برخورداری از شاخصهای توسعه ی پایدار محله ای از نتایج تحلیل خوشه ای و آزمون توکی استفاده شده است.بر اساس نتایج حاصل از آن محله شیرخوارگاه دارای توسعه پایدار محله ای بالا در سطح 3 (پایدار)، محله ه ای ساحلی خواجوی، تفکیکی دلفان، شهدا، فازیک، علوی دارای توسعه پایدار محله ای متوسط در سطح 2(نیمه پایدار)، محله کرگانه، اسپستان شرقی و گل سفید دارای توسعه پایدار محله ای پایین در سطح 1 (ناپایدار) در محدوده مورد مطالعه می باشند.
سنجش نگرش روستاییان نسبت به تحقق گردشگری روستایی جامعه محور (مورد مطالعه: دهستان گوراب پس، شهرستان فومن، استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
72 - 87
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهایی که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان به منظور رشد و توسعه مناطق روستایی به آن توجه می شود، توسعه و گسترش گردشگری در این نواحی است. در این میان گردشگری جامعه محور از دهه 1970 مطرح گردید که متضمن سطح بالای مشارکت جوامع با توجه به پایداری در فرآیند توسعه و برنامه ریزی گردشگری است. گردشگری جامعه محور در جستجوی ایجاد منافع اقتصادی برای جامعه ی محلی، حفاظت از منابع طبیعی و فرهنگ محلی، بهبود کیفیت زندگی و توانمندسازی جامعه محلی به منظور رفع نیازهای نسل های حال و آینده است. در این مقاله دهستان گوراب پس در استان گیلان با توجه به رونق و توسعه گردشگری در این منطقه انتخاب گردیده است تا اثرات گردشگری بر جامعه محلی مورد سنجش قرار گرفته و مشخص شود که تا چه حد توسعه ی گردشگری و اثرات آن منجر به افزایش مشارکت جامعه ی محلی در فعالیت های گردشگری شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بوده و تعداد این پرسشنامه ها از طریق فرمول کوکران 314 نفر تعیین گردید. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون تحلیل عاملی نشان می دهد که در بین عوامل گردشگری روستایی جامعه محور، عامل اقتصادی با 137/19 و جامعه ی محلی و حفظ منابع با 283/16 بهترین وضعیت و عامل مشارکت با 786/9 بدترین وضعیت را داشته است.
بررسی میزان تاب آوری شهری با استفاده مدل Waspasو WP (نمونه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
225 - 241
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بیشتر پژوهش های مرتبط با مخاطرات، پارادایم خود را از مدل کاهش تلفات و خسارت به یک مدل جامع تر تاب آور اجتماع محلی تغییر داده اند. بر این اساس دید گاه ها و نظریه های مدیریت سوانح و توسعه پایدار در پی ایجاد جوامع تاب آور در برابر مخاطرات طبیعی هستند. تاب آوری میزان مقاومت سیستم ها، توانایی آن ها در تحمل تغییر و اختلال و تداوم روابط موجود بین افراد و متغیرهاست. این تحقیق با در نظر گرفتن چنین تعریفی برای تاب آوری به ارزیابی میزان تاب آوری هفت محله شهر ساری (چهارراه بخش هشت- سلمان فارسی- پیروزی، طبرستان، هسته مرکزی شهر-شهرداری سمت دروازه بابل، معلم، منطقه آزاد بعثت- نهضت و شهبند و راه بند) در برابر مخاطرات طبیعی پرداخته است. مبنای تحلیل فضایی در این پژوهش تقسیمات واحدهای برنامه ریزی محلات (مطابق طرح جامع شهر) است. جامعه نمونه برابر با جامعه آماری (18 نفر کارشناسان شهرداری، مسکن و شهرسازی منابع طبیعی و ...) است. هفت شاخص (مقاومت ساختمان، بستر زمین و زیرساخت های شهری، فضاهای باز، محیط کالبدی، کاربری ها، اقتصادی و اجتماعی) طراحی و داده های موردنیاز حاصل شد؛ درنهایت شاخص های مختلف جهت مطلوبیت بخشی به برنامه ریزی مخاطرات محیطی توسط کارشناسان وزن دهی گردید. درواقع ارزیابی میزان تاب آوری شهری و رتبه بندی محلات در شهر ساری از آن عبور می کنند با استفاده از مدل های ارزیابی WP و WASPAS انجام می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که از هفت محله شهر ساری، تنها یک محله ( چهارراه بخش هشت، سلمان فارسی) در وضعیت بسیار خوب و محله طبرستان در وضعیت خوب به لحاظ میزان تاب آوری قرار دارند.
رهیافتی بربهبودکیفیت خدمات گردشگری شهری با استفاده از مدل سرکوال (مطالعه موردی:شهریاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
15 - 28
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری در جهان امروز به سرعت در حال رشد است. رشد روز افزون و شتابنده صنعت گردشگری باعث شده است که بسیاری از صاحب نظران قرن 21 را قرن گردشگری بدانند. شهریاسوج ازشهرهایی است که به لحاظ برخورداری از منابع گردشگری طبیعی از قابلیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با بررسی عوامل سازمانی و محیطی موثردررضایت گردشگران شهریاسوج، درصددفراهم آوردن زمینه های مناسب برای توسعه گردشگری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است وبه روش همبستگی انجام شده و از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی گردآوری اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری گردشگرانی هستند که در بازه ی زمانی شهریورماه به شهر یاسوج سفر کرده اند. با توجه به نامشخص بودن تعداد گردشگران از نمونه گیری تصادفی قابل دسترس استفاده شد. برای تحلیل سوال ها جهت تایید یا رد فرضیه ها ازضریب همبستگی استفاده شد. ازآنجا که این بررسی با هدف ارزیابی کیفیت خدمات با مولفه رضایت از خدمات گردشگری انجام شده است،عوامل موثردرگردشگری شناسایی ودردوطبقه عوامل محیطی وسازمانی قرارگرفتند. سپس با استفاده از مدل سرکوال(تحلیل شکاف) به بررسی شکاف انتظارات و ادراک گردشگران پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد بین عوامل محیطی و سازمانی و رضایت گردشگران به ترتیب با ضریب512/0و 676/0رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
تبیین مفهوم درون گرایی در شهر اسلامی از طریق تحلیل آیات قرآن کریم و نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
نگاه مفهومی به موضوع درون گرایی به عنوان یکی از شاخص ترین ویژگی های مطرح شده در معماری های منتسب به اسلام، مسئله اصلی این پژوهش است که پس از ارائه تحلیل های موجود از موضوع درون گرایی و نقد مختصر آنها، با تمرکز بر توپولوژی رابطه شهر و فضای معماری، به تبیین این مفهوم پرداخته می شود. در این راستا، ابتدا مدلی از انسان شناسی اسلام ترسیم و سپس با تکیه بر این مدل، عناصر محیطی انسان ساخت که در منابع اصلی اسلامی (آیات قرآن و روایات) مورد اشاره است، شناسایی و معرفی می گردد. آنگاه موضوع اصلی تحقیق «مفهوم درون و بیرون» مطرح می شود به این ترتیب که: پنج موضوع مؤثر در ایجاد معنای درون از یک فضا شامل محصوریت، ضوابط دخول، حوزه خلوت، دوام حضور در قلمرو و تفکیک جنسیتی، در چهار عنصر کالبدی مورد تأکید در منابع اسلامی (بیت، مسجد، سوق و سبیل) بررسی می گردد و این بررسی ها به صورت تطبیقی با ادبیات معناشناسی روابط انسان- محیط، پی گرفته و در پایان، ضمن تعریف دوباره درون گرایی، مدلی از این فضاها و شهر اسلامی ارائه می شود.