مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
مدل WASPAS
حوزههای تخصصی:
طبق آمار سازمان ملل، سیل و طوفان نسبت به سایر بلایای طبیعی بیشترین خسارات را به سکونتگاه های انسانی وارد آورده اند. کاهش خطرات سیلاب از مهمترین اهداف برنامه ریزی توسعه شهری است. شهر جیرفت در نقطه اتصال 3 رود هلیل، شور و ملنتی واقع شده است و هر ساله از طغیان رودها آسیب می بیند. هدف تحقیق حاضر، اولویت بندی محلاّت شهر جیرفت به منظور برنامه ریزی برای مدیریت سیلاب است. نوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها، آمار سازمانی و میدانی است. جامعه آماری، کارشناسان منابع طبیعی، برنامه ریزی شهری و ادارات مسئول مدیریت بحران جیرفت هستند. حجم نمونه شامل 53 نفر کارشناسان مربوطه می باشد. تحلیل داده ها با مدل های WP و WASPAS انجام شد. نتایج نشان داد محلاّت شهر به خاطر توسعه فیزیکی بدون برنامه در کنار بستر رودخانه ها آسیب پذیر است. نتایج مدل WP که داده های کمی آسیب های رخ داده در محلاّت مختلف شهر را تحلیل نمود نشان داد بخش مجاور رود هلیل، محلّه سرجاز و محلاّت میانی ملنتی بیشترین آسیب پذیری را در سه دهه اخیر داشته اند. نتایج WASPAS نشان داد محلاّت مجاور هلیل رود، محلاّت میانی شهر در حاشیه رود ملنتی و بخش های محل تلاقی رود ملنتی و شور بیشترین آسیب پذیری را از سیلاب داشته اند و ضروری است در اولویت برنامه ریزی قرار گیرند؛ در حالی که قسمتی از شهر که مجاور بخش میانی رود ملنتی واقع شده، محلّه سرجاز و حاشیه رود شور در رتبه 4 تا 6 آسیب پذیری قرار گرفتند. راهکار حفاظتی مطلوب برای کنترل تأثیرات منفی سیلاب در شهر جیرفت نیازمند ترکیبی از اقدامات سازه ای، مطلوبیت کاربری زمین شهری و مدیریت حوزه بالادست است.
سنجش رتبه بندی شهرستان های استان کرمانشاه ازلحاظ زیرساخت های گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
153 - 166
حوزههای تخصصی:
اولویت بندی مقاصد گردشگری را می توان به نوعی بخشی از فرایند برنامه ریزی فضایی در یک منطقه دانست چراکه هدف برنامه ریزی فضایی، شناخت سرزمین و چگونگی بهره برداری از این منابع همراه با پیش بینی وضع آینده استقرار مطلوب انسان و عملکرد وی در طبیعت به منظور تأمین رشد معقول، متوازن و مطلوب اقتصادی بر پهنه سرزمین و جلوگیری از بروز عدم تعادل و بازتاب های تخریبی و منفی فضای سرزمین است. هدف پژوهش حاضر سنجش برخورداری شهرستان های استان کرمانشاه ازلحاظ زیرساخت های گردشگری می باشد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. به منظور سنجش میزان برخورداری شهرستان ها از زیرساخت های گردشگری از مدل waspasاستفاده شده است. شاخص های بررسی شده در این پژوهش جهت تشکیل ماتریس تصمیم گیری به تعداد 10 و گزینه های آن 14 شهرستان استان می باشد. نتایج حاصل از آن نشان می دهد استان کرمانشاه با ضریب 4157/0 دارای رتبه نخست و شهرستان اسلام آباد غرب با ضریب 3028/0 رتبه دوم و شهرستان سنقر با ضریب 2894/0 رتبه سوم ازلحاظ زیرساخت های گردشگری را دارا می باشند و شهرستان ثلاث باباجانی با ضریب 139/0 و شهرستان هرسین با ضریب 1706/0 به ترتیب محروم ترین شهرستان ها ازلحاظ زیرساخت های گردشگری در استان کرمانشاه هستند. بنابراین مدیریت گردشگری استان نیازمند توجه به شهرستان های محروم از زیرساخت های گردشگری می باشد.
سنجش میزان برخورداری مناطق شهری اهواز از شاخص های شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها و منطقه های خلاق رشد اقتصاد کشور را باعث می شوند. شهرهای خلّاق ب ه عنوان مراک ز نوآوری، خلّاقیت و تبدیل ایده به ثروت، قلمداد می گردند. حرکت به سمت ایجاد و تحقق شهر خلاق به دلایل جایگاه شهر به عنوان محل شکل گیری بسترهای جامعه دانایی محور، اهمیت و محور بودن شهرها در توسعه اقتصادی و اجتماعی امر بسیار مهم و ضروری است. این پژوهش با هدف رتبه بندی مناطق شهر اهواز به لحاظ برخورداری از شاخص های شهر خلاق انجام شده است، روش بررسی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده، به منظور جمع آوری داده ها از نظرات کارشناسان با استفاده از پرسشنامه و همچنین آمارنامه شهر اهواز استفاده شد. جهت سنجش متغیرهای شهر خلاق از مدل تصمیم گیری واسپاس و جهت وزن دهی به شاخص ها از روش آنتروپی شانون استفاده شد. در پژوهش حاضر مناطق شهری اهواز بر اساس 14 معیار از شاخص های شهر خلاق سطح بندی شده اند. نتایج حاکی از آن است میزان برخورداری مناطق شهری اهواز از لحاظ شاخص های شهر خلاق متفاوت است و شکاف بسیاری بین مناطق وجود دارد. بهترین وضعیت از لحاظ شاخص های شهر خلاق بر اساس الگوی واسپاس را منطقه یک با وزن 416/0 دارد، به عبارتی در منطقه یک که معیارها در سطح بالا هستند، زمینه تحقق شهر خلاق به مراتب بالاتر است. در مقابل کمترین میزان برخورداری مربوط به منطقه هشت با وزن 224/0 است. بنابراین مناطق هشت گانه شهر اهواز به لحاظ برخورداری از شاخص های شهر خلاق از وضعیت یکسانی برخوردار نیستند.
بررسی میزان تاب آوری شهری با استفاده مدل Waspasو WP (نمونه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
225 - 241
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بیشتر پژوهش های مرتبط با مخاطرات، پارادایم خود را از مدل کاهش تلفات و خسارت به یک مدل جامع تر تاب آور اجتماع محلی تغییر داده اند. بر این اساس دید گاه ها و نظریه های مدیریت سوانح و توسعه پایدار در پی ایجاد جوامع تاب آور در برابر مخاطرات طبیعی هستند. تاب آوری میزان مقاومت سیستم ها، توانایی آن ها در تحمل تغییر و اختلال و تداوم روابط موجود بین افراد و متغیرهاست. این تحقیق با در نظر گرفتن چنین تعریفی برای تاب آوری به ارزیابی میزان تاب آوری هفت محله شهر ساری (چهارراه بخش هشت- سلمان فارسی- پیروزی، طبرستان، هسته مرکزی شهر-شهرداری سمت دروازه بابل، معلم، منطقه آزاد بعثت- نهضت و شهبند و راه بند) در برابر مخاطرات طبیعی پرداخته است. مبنای تحلیل فضایی در این پژوهش تقسیمات واحدهای برنامه ریزی محلات (مطابق طرح جامع شهر) است. جامعه نمونه برابر با جامعه آماری (18 نفر کارشناسان شهرداری، مسکن و شهرسازی منابع طبیعی و ...) است. هفت شاخص (مقاومت ساختمان، بستر زمین و زیرساخت های شهری، فضاهای باز، محیط کالبدی، کاربری ها، اقتصادی و اجتماعی) طراحی و داده های موردنیاز حاصل شد؛ درنهایت شاخص های مختلف جهت مطلوبیت بخشی به برنامه ریزی مخاطرات محیطی توسط کارشناسان وزن دهی گردید. درواقع ارزیابی میزان تاب آوری شهری و رتبه بندی محلات در شهر ساری از آن عبور می کنند با استفاده از مدل های ارزیابی WP و WASPAS انجام می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که از هفت محله شهر ساری، تنها یک محله ( چهارراه بخش هشت، سلمان فارسی) در وضعیت بسیار خوب و محله طبرستان در وضعیت خوب به لحاظ میزان تاب آوری قرار دارند.
امکان سنجی برنامه ریزی شهر سالم با رویکرد توسعه پایدار (مناطق چهارگانه شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هجدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۷
131 - 141
حوزههای تخصصی:
The status of urban areas has a decisive role in the health of residents. In such circumstances, the adoption of environmental planning and design approaches is essential for promoting the health of citizens. The application of healthy city criteria with regard to sustainable development through designing and upgrading the quality of urban spaces and residential areas can lead to the general health of citizens. Many social, economic and environmental indicators such as safety and security, social participation, environmental quality and access to facilities and services can be factors that affect the health and quality of life of individuals. This is an applied research and the research method is descriptive-analytical and the library and field method is used for data collection and WASPAS model is used for data analysis. The statistical population of the study is all residents of Kerman. The sample size is 384 people by Morgan table. The results show that in all three dimensions of sustainable development and healthy city, Kerman is far from standards However, in terms of the current status of the indicators in the four regions of Kerman, Zone 2, there is a better situation than other regions. Although it is not in ideal conditions, it is in better condition than other areas and after that, the first, third and fourth regions were located in the next places. Of course, in most of the indicators, the first and third regions were very close to each other, but the fourth area is in the lowest level in all dimensions.
ارزیابی تطبیقی محلات از منظر شاخص شکوفایی شهری، مورد پژوهش: محلات منطقه شش کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
1119 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارزیابی تطبیقی محلات منطقه 6 کلان شهر تهران براساس شاخص های شکوفایی شهری می باشد. به کارگیری شکوفایی شهری در برنامه ریزی محله ای سیاستی نوین در توسعه شهری پایدار است. این پژوهش براساس روش از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی و براساس هدف کاربردی می باشد. روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی- کتابخانه ای بوده است. از مدل WASPASبرای رتبه بندی محله ها و از مدل آنتروپی برای وزن دهی به شاخص ها استفاده شده است. نوآوری پژوهش استفاده از رویکرد تطبیقی و مدل جدید در تعیین و ارزیابی شاخص های شکوفایی شهری در مقیاس محله های شهری منطقه شش تهران است. نتایج حاصل از به کارگیری مدل تصمیم گیری WASPASنشان می دهد بین محلات 14 گانه منطقه شش نسبت به شاخص های شکوفایی شهری تفاوت وجود دارد. سطح بندی محلات ازلحاظ شکوفایی شهری بیانگر این مطلب بوده است که سه محله یوسف آباد، کشاورز و ولیعصر به ترتیب با امتیاز نهایی، 337/0، 334/0 و 259/0 دارای وضعیت مطلوب، شش محله دارای وضعیت متوسط و پنج محله (نظامی گنجوی، جهاد، بهجت آباد، فاطمی و جمال زاده) دارای وضعیت نامطلوب و در اولویت برنامه ریزی توسعه شهری می باشند. همچنین نتایج نشان داد که بعد زیست محیطی شکوفایی شهری دارای بیش ترین محلات (11 محله) با شرایط نامطلوب بوده است.
تحلیل وضعیت مناطق روستایی براساس شاخص های برنامه ریزی فضایی گردشگری (مطالعه موردی: شرق استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
برنامه ریزی فضایی گردشگری، یکی از رویکردهایی است که در دهه های اخیر در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و سیاسی گردشگری موثر واقع شده است و مانند یک سیستم بر فضاهای گردشگری یک منطقه تسلط پیدا کرده و زمینه را برای مدیریت خردمندانه از فضا، انسان و فعالیت فراهم کرده است. لذا هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل وضعیت مناطق روستایی براساس شاخص های برنامه ریزی فضایی گردشگری در شرق استان مازندران می باشد. نوع تحقیق کاربردی و برای گر آوری داده ها از روش های میدانی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و رتبه بندی روستاها از روش-های آماری و مدل WASPAS ، GIS بهره گرفته شد. جامعه آماری این تحقیق 21 روستای مقصد گردشگری در سه گروه مردم محلی، گردشگران و کارشناسان در نظر گرفته شده است. یافته های آماره tتک نمونه ای نشان دهنده سطح معنی داری شاخص های برنامه ریزی فضایی گردشگری روستای در محدوده مورد مطالعه است. همچنین بالاتر رتبه در بین مردم محلی، گردشگران و کارشناسان متعلق به روستای التپه( عباس آباد) با Qi برابر با 856/0 می باشد و در رتبه دوم روستای شهید آباد با Qi برابر با 129/0 و در رتبه سوم روستای نیالا با Qi برابر با 126/0 می باشد. روستاهای تیله نو با Qi برابر با 101/0، روستای اطراب با Qi برابر با 103/0 و لمراسک با Qi برابر 105/0 در رتبه های آخر قرار دارند.
مطالعه نقش مؤسسات آموزش عالی در توسعه فیزیکی شهرها با استفاده از مدل WASPAS (نمونه موردی: شهر زاهدان)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۳
86 - 109
حوزههای تخصصی:
گسترش فیزیکی شهرها به عنوان فرایندی پویا و مداوم تحت تأثیر نیروها و عوامل گوناگونی رخ می دهد. ازجمله این عوامل می توان به عملکرد مؤسسات آموزش عالی اشاره کرد. مؤسسات آموزش عالی در شهرها استقرار می یابند و پس از تأسیس این مؤسسات، مراکز و خدمات وابسته به آن ها شکل خواهد گرفت و این فرایند بر فرم شهرها اثرگذار شده و یکی از عرصه های مهم این اثرگذاری، گسترش کالبدی شهر است. زاهدان با داشتن 35 مؤسسه آموزش عالی و جمعیت بالای دانشجویی در سال 1394 به عنوان قطب برتر آموزشی در سطح استان و حتی منطقه شناخته شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و با استفاده از مطالعات اسنادی و پیمایشی، اثرات وجود و گسترش مؤسسات آموزش عالی در شهر زهدان بررسی شده است. برای این منظور از پرسشنامه متخصص محور استفاده شده است. انتخاب نمونه با توجه به تخصص محور بودن سؤالات و محدود بودن جامعه ی آماری تمام شماری است. بدین معنا که پرسش نامه ها بین تمامی کارکنان و کارشناسان شهری مرتبط با برنامه ریزی توسعه کالبدی شهر در سازمان های اجرایی که تعداد آنان به 40 نفر رسیده توزیع شده است. برای آزمون فرضیه ها و تحلیل داده ها، افزون بر استناد به مطالعات اسنادی و کتابخانه ای از روش تحلیل آماری برآورد میانگین و نرم افزارهایی چون SPSS، ARC MAP و EXCEL استفاده شده است و درنهایت رتبه هر یک از مؤسسات آموزش عالی در گسترش فیزیکی شهر زاهدان با استفاده از مدل WASPAS ارزیابی شده است. نتایج مطالعات بیانگر اثرگذاری استقرار دانشگاه سیستان و بلوچستان به عنوان رتبه نخست و در مراتب بعدی دانشگاه آزاد و علوم پزشکی بر گسترش فیزیکی شهر زاهدان در اطراف این مؤسسات است.
بررسی وضعیت شکوفایی شهری (مورد مطالعه: مناطق هشت گانه شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
301 - 318
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گسترش شهرنشینی و مسائل و مشکلات عدیده ناشی از آن برای زندگی شهری، بیش از پیش ضرورت توجه به تمام ابعاد توسعه و شکوفایی شهری را لازم ساخته است. در این راستا، بررسی شهرها براساس شاخص های شکوفایی شهری به عنوان یک چارچوب مفهومی وسیع و همه شمول، امر مهمی در بحث برنامه ریزی شهری می باشد. از این رو، هدف این پژوهش ارزیابی تطبیقی مناطق هشت گانه شهر کرج بر اساس شاخص های شکوفایی شهری می باشد.روش: این پژوهش، بر اساس روش از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی و بر اساس هدف کاربردی می باشد. روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی-کتابخانه ای و روش تحلیل آن ها کمی–کیفی بوده است. همچنین، برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش های آنتروپی شانون (برای محاسبه وزن معیارها) و تکنیک تصمیم گیری چند معیاره واسپاس(WASPAS) استفاده شده است.یافته ها: نتایج نشان می دهد که وضعیت مناطق کلان شهر کرج از نظر شاخص های بهره وری و توسعه زیرساخت بسیار نامطلوب است. سطح بندی مناطق از لحاظ شکوفایی شهری بیانگر این مطلب بوده است که منطقه 9 شهر کرج با امتیاز نهایی، 0.510، دارای وضعیت مطلوب، مناطق 1، 8 و 11 دارای وضعیت متوسط و مناطق 2، 5، 6 و 7 (چهار از هشت منطقه کلانشهر کرج) دارای وضعیت نامطلوب هستند. همچنین، منطقه پنج با امتیاز نهایی، 0.235، در نامطلوب ترین وضعیت قرار دارد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که براساس امتیاز نهایی (Qi) بین مناطق هشت گانه شهر کرج از نظر شاخص های شکوفایی شهری (CPI) نابرابری شدیدی وجود دارد. همچنین، مناطق محروم کرج از نظر جغرافیایی اکثرا در شرق این کلانشهر قرار دارند و وضعیت نامطلوب در بعد توسعه زیرساخت نقطه اشتراک این مناطق است.
جانمایی پهنه های مستعد ذخیره سیلاب با تأکید بر ویژگی های فرمی زمین و روش های تصمیم-گیری چندمعیاره مکانی در حوضه ی آبخیز قمرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۸
139 - 159
حوزههای تخصصی:
انحراف و ذخیره سازی سیلاب روشی شناخته شده برای مقابله با مخاطرات و آسیب های سیل می باشد و از طرف دیگر سبب بهبود وضعیت کیفی و کمّی آب های زیرزمینی می شود و در واقع مهار سیلاب و تغذیه ی مصنوعی آبخوان ها از نتایج مهّم آن به شمار می رود. هدف این پژوهش جانمایی پهنه های مناسب ذخیره ی سیلاب حوضه ی آبخیز قمرود با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره می باشد. در این پژوهش از متغیرهای شیب، خاک، کاربری اراضی، عمق آب های زیرزمینی، لندفرم، قابلیت نفوذپذیری سطحی، زبری، شاخص تجمعی جریان، لیتولوژی، ارتفاع و تراکم زهکشی به عنوان عوامل مؤثر در جانمایی جهت انحراف و ذخیره سازی سیلاب استفاده شده است. از مدل مجموع ادغامی مجموع - حاصل ضرب (WASPAS) که یکی از جدید ترین مدل های تصمیم گیری چند معیاره می باشد برای تحلیل هم پوشانی و رتبه بندی گزینه ها و تهیه ی نقشه ی نهایی استفاده گردید. نتایج حاصل از مدل واسپاس نشان می دهد به لحاظ پتانسیل ذخیره ی سیلاب، حوضه ی آبخیز مورد مطالعه به پنج کلاس خیلی زیاد با 24 درصد، زیاد 2/28 درصد، متوسط 9/24 درصد، کم 2/15 درصد و خیلی کم 7/7 درصد تقسیم می شود. بدین ترتیب نه پهنه بسیار مناسب جهت انحراف و ذخیره سازی سیلاب در قسمت های مرکزی، جنوبی، شمال غربی و شرق حوضه شناسایی شد که این مناطق در بازدید میدانی نیز جهت اهداف مذکور مناسب تشخیص داده شدند.