فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۵٬۷۲۱ تا ۱۵٬۷۴۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
خطر همه گیری کووید-19 نه تنها به تهدید زندگی و مرگ ومیر محدود نمی شود، بلکه منجر به تشدید نگرانی ها و سایر رفتارهای احساسی منفی می شود و ممکن است بر قصد گردشگر برای سفر تأثیر منفی بگذارد و یا به طور کل منجر به ارزیابی دوباره فرآیند انتخاب مقصد شود؛ همچنین ممکن است بی تأثیر باشد. پژوهش حاضر نیز باهدف بررسی تأثیر عوامل ذهنی بر تمایلات گردشگران به سفر در دوران همه گیری کووید-19 صورت پذیرفته است. این پژوهش، ازنظر هدف، تبیینی، و بر اساس ماهیت از نوع کمّی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی است. جامعه آماری پژوهش، افرادی هستند که در زمان همه گیری کووید-19، اقدام به مسافرت به شهر رامسر نمودند. تعداد نمونه آماری 440 نفر برآورد شد. داده ها از طریق پرسشنامه مجازی جمع آوری شدند و طبقه بندی و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارهای SPSS25 و SmartPLS3 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که ادراک احساسی خطر سفر گردشگران (یعنی نگرانی های گردشگران از کووید-19 در ابعاد مختلف) نسبت به سایر متغیرها بیشتر بوده است. در آزمون فرضیات دریافت شد که خود کارآمدی ادراکی گردشگران بر درک آن ها از کووید-19 تأثیر منفی می گذارد. به علاوه، ادراک گردشگران از کووید-19 بر ادراک شناختی و احساسی خطر سفر و نیز تمایلات گردشگران تأثیر مثبت گذاشته است. به علاوه ادراک گردشگران از کووید-19 و ادراک شناختی و احساسی خطر سفر بر تمایلات گردشگران نسبت به سفر به رامسر در زمان شیوع کووید-19 تأثیرگذار بودند. به عنوان مهم ترین پیشنهاد، اتخاذ و اجرای راهبرد "ارتباطات سفر مبتنی بر کووید-19" در مقصد گردشگری رامسر" توصیه می گردد.
ارزیابی توان اکولوژیک شهر همدان به منظور توسعه پایدار شهری با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به رشد صعودی جمعیت و پیشرفت صنعت شهرسازی، یکی از مسائلی که مدیران و برنامه ریزان شهری با آن مواجه هستند توسعه پایدار شهری است. خصوصیات مهمی مانند مشخصات فیزیکی، اقلیمی، اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی، چارچوب شکل گیری یک شهر را ایجاد می کنند. از مهم ترین ویژگی های شهر در روند توسعه آن، خصوصیات اکولوژیکی و اقلیمی است که متأثر از شرایط مکانی منطقه است. نقشه های توسعه شهری به عنوان یکی از ملزومات در مدیریت و برنامه ریزی کلان شهری است. بر این اساس، در این پژوهش ابتدا با بررسی مطالعات پیشین به شناسایی و دسته بندی معیارهای مؤثر و ضریب تأثیر آن ها در تعیین توسعه شهری پرداخته شده است که معیارهای فاصله از آب های جاری سطحی (رودخانه ها)، دسترسی به راه های اصلی، فاصله از گسل های اصلی و فرعی، نزدیکی به توسعه فیزیکی فعلی شهر، نوع کاربری اراضی، مشخصات زمین شناسی، جنس خاک، شیب، ارتفاع، جهت شیب و پارامترهای اقلیمی (شرایط آب و هوا) مورد توجه قرار گرفت. پس از آن، محققین با استفاده از معیارهای مذکور، سعی در ارزیابی توان اکولوژیکی در توسعه شهری در شهر همدان نموده اند. در این راستا، از یک مدل تحلیلی بر پایه سیستم اطلاعات مکانی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. با تلفیق معیارها در محیط نرم افزار ArcGIS، نقشه توسعه شهری شهرستان همدان در چهار کلاس بسیار مناسب، مناسب، نامناسب و بسیار نامناسب تولید شد. نتایج به دست آمده نشان می دهند که %43/8 (حدود 18040 هکتار) از مساحت کل شهر همدان در طبقه بسیار مناسب جهت توسعه شهری قرار دارد.
شناسایی متغیرهای کلیدی مؤثر بر توسعه میان افزا در بافت های ناکارآمد مرکزی شهر با بهره گیری از آینده پژوهی (مطالعه موردی: محله شهشهان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
82 - 83
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات بزرگ شهرهای معاصر، رشد ناموزون وگسترش افقی آنهاست که حاصل عدم توجه به توسعه فضاهای درونی شهر می باشد. به همین دلیل، رویکردهایی چون توسعه میان افزا با هدف توسعه مجدد بافت های ناکارآمد مرکزی شهر بیش از پیش اهمیت یافته است. از طرفی، گذر زمان ناکارآمدی شیوه های برنامه ریزی سنتی در تحقق این توسعه را به ما نشان می دهد. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی متغیرهای کلیدی مؤثر بر تحقق توسعه میان افزا در بافت های ناکارآمد مرکزشهر و با تأکید برمحله شهشهان شهر اصفهان با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی به عنوان یکی از رویکردهای نوین برنامه ریزی در حل مسائل غیرقابل پیش بینی و عدم قطعیت ها می باشد. نوع تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش برپایه روش های نوین علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که در دو مرحله شناسایی متغیرهای اولیه از روش دلفی و تعیین متغیرهای کلیدی از روش تحلیل ساختاری به کمک نرم افزار MIC MAC بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان داد که از مجموع 40 متغیر بررسی شده، پنج متغیر بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را برکل سیستم دارند و به عنوان متغیرهای کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده توسعه میان افزا و کاهش فرسودگی در محله شهشهان قابل معرفی هستند که عبارتند از: تعدیل نقش و عملکرد فرامحلی محله شهشهان، تناسب مشوق های نوسازی-بهسازی با توان بهره گیری ساکنین از آن، افزایش مشارکت ساکنین، رفع مشکلات مالکیت زمین و مسکن و بهبود نظام ارتباطات ودسترسی ها در سطح محله. این متغیرها بیشترین نقش را در وضعیت آینده تحقق توسعه میان افزا در محله شهشهان ایفا می کنند و زمینه ساز تدوین سناریوهای توسعه آتی این محله محسوب می شوند.
تحلیل وضعیت برخورداری نظام شهری استان کرمانشاه از شاخص خدمات شهری با استفاده از مدل های تاکسونومی، تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
381 - 403
حوزههای تخصصی:
زمینه اصلی فعالیت شهرداری ها خدمات رسانی عمومی به شهروندان است که شامل طیف وسیعی از فعالیت ها از جمله بهداشت، سلامت، امنیت و عمران می شود. با این حال، بخش هایی از وظایف شهرداری های استان کرمانشاه به دلیل روشن نبودن قوانین مربوط مغفول مانده است. ضعف برنامه مدون و دقیق به همراه توزیع تسهیلات و خدمات که تنها با تصمیمات شخصی مدیران یا کارشناسان متناسب و مطابق است، از دیگر ضعف های گریبانگیر شهرداری های این استان به شمار می آید؛ بدین ترتیب این نوع بی عدالتی و شکاف درخصوص برخورداری یا عدم برخورداری شهرهای مختلف در دستیابی به خدمات موردنیاز شهروندان سبب ایجاد نوعی بی تعادلی در توزیع فضایی نظام شهری استان شده است. در این مقاله ابتدا وضعیت نظام شهری استان از نظر جمعیتی بررسی، سپس براساس شاخص های اصلی خدمات شهری، میزان برخورداری شهرهای استان کرمانشاه به نسبت میزان جمعیت آن ها سنجیده می شود. برای این کار از مدل های رایج در برنامه ریزی مانند تاکسونومی و تحلیل عاملی رتبه بندی استفاده شده است. شهرهای استان نیز با استفاده از مدل خوشه ای در 5 دسته (کاملاً برخوردار تا برخورداری خیلی ضعیف) طبقه بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین برخورداری و عدم برخورداری شهرها با جمعیت دریافت کننده خدمات شهری ارتباطی منطقی برقرار نشده است؛ به طوری که شهرهای کوچک تر نظام شهری استان در مقایسه با به شهرهای بزرگ تر، شرایط مناسب تری از نظر برخورداری از خدمات شهری دارند. نشانه این امر را می توان در مقایسه نوع و تعداد خدمات شهری موجود در شهر سومار با 9 نفر (رتبه اول) با شهر کرمانشاه و سایر شهرهای پرجمعیت استان مشاهده کرد.
پهنه بندی توسعه کارست سطحی با استفاده از مدل آنتروپی مطالعه موردی: توده کوهستانی پرآو بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توده های کارستی از اهمیت زیادی در تأمین آب سکونتگاه ها و زمین های کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک برخوردارند. بخش عمده ارتفاعات استان کرمانشاه از سازندهای کربناتی تشکیل شده است که توده کوهستانی پرآو - بیستون در زون ساختمانی زاگرس مرتفع (رورانده)، یکی از مهم ترین توده های کارستی است. اشکال کارستی دولین و اووالا و غارهای کارستی در این توده کوهستانی به دلیل وجود عوامل مؤثر در توسعه کارست همانند سازندهای کربناته، شرایط تکتونیکی، اقلیمی و ژئومورفولوژیکی مناسب تشکیل شده اند. هدف این پژوهش، پهنه بندی توسعه کارست سطحی در توده کوهستانی پرآو - بیستون با استفاده از مدل آنتروپی است. برای این کار از هفت عامل زمین شناسی، طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، بارش، دما و فاصله از گسل به منزله متغیرهای مستقل و عامل فروچاله های منطقه مطالعاتی به منزله متغیر وابسته استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان دهنده آن است که 39% منطقه در طبقات با توسعه کارست بسیار زیاد و زیاد قرار دارد و دقت سنجی مدل با استفاده از لایه فروچاله ها نشان دهنده وجود 98% از فروچاله های منطقه در این دو محدوده است؛ همچنین وجود تعداد زیادی چشمه کارستی (سرآو) در اطراف این توده کوهستانی نیز نشان دهنده تحول کارست در این منطقه است.
ارزیابی نگرش مدیریت راهبردی در شرح خدمات مطالعات آمایش سرزمین کشور
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷
219-231
حوزههای تخصصی:
قرن بیست و یک، قرن رویارویی با تغییرات شگرفی در حوزه های فن آوری، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که شاید هیچ نهاد و سکونتگاهی از تغییرات و رویدادهای آن ها مصون نباشد. مدیریت راهبردی یکی از موضوعات مهم سازمانی و نهادی است که طی دهه های اخیر در کانون توجه پژوهشگران و کارشناسان قرار گرفته است. افزون بر این مدیریت راهبردی در میان انبوهی از نظریه ها و رویکردهای جدید، در کشورهای پیشرفته و به تبع آن در سراسر جهان و از جمله ایران مطرح شده است که به نوبه خود انبوهی از چالش های جدید نظری و عملی را به همراه آورده است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی گفتمان و نقد چارچوب سعی شده است که مدیریت راهبردی را به عنوان مدیریتی نوین در شرح خدمات آمایش پیشنهاد گردد. لذا در گام نخست بخش های تشکیل دهنده مدیریت آمایش در شرح خدمات مورد بررسی قرار گرفته و سپس برنامه ریزی و مدیریت راهبردی و فرآیند مدیریت راهبردی به عنوان فرآیندی یکپارچه و عملی تشریح شده است و در پایان پیشنهاداتی برای رسیدن به مدیریت راهبردی در شرح خدمات آمایش ارائه شده تا با رسیدن به مدیریت یکپارچه در شرح خدمات آمایش شاهد عملی شدن برنامه های آمایش محور در سرزمین ایران باشیم.
شناسایی پهنه های مناسب احداث ساختمان های بلندمرتبه شهری مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد فزاینده جمعیت شهری، محدودیت ارائه زمین و خدمات، تقاضا برای مسکن و محدودیت های اقتصادی و محیط زیستی، بلندمرتبه سازی راهکار مناسبی برای کنترل رشد کالبدی شهرهاست؛ از این رو شناسایی و معرفی پهنه های مناسب برای احداث ساختمان های بلندمرتبه ضروری است و برای توسعه مطلوب شهر اهمیت زیادی دارد. هدف اصلی این پژوهش، شناخت پهنه های مناسب با توانمندی بسیار برای احداث ساختمان های بلندمرتبه در شهر اردبیل است. در این پژوهش از روش های MCDM شامل VIKOR و ANP و همچنین از 19 زیرمعیار در چهارچوب 4 معیار اصلی برای تعیین پهنه های مناسب و در ادامه از نرم افزار های EXCEL، GIS و SELVA IDRISI برای داده پردازی و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد پهنه های شرقی، غربی و شمال شرقی شهر از توانمندی بیشتری برای احداث ساختمان های بلندمرتبه برخوردارند؛ به نحوی که ساخت بلند مرتبه در این پهنه ها، به توزیع متناسب و تراکم مناسب ساختمانی و جمعیتی در شهر منجر می شود. در پایان بر مبنای یافته ها، پیشنهادهایی برای استقرار بلندمرتبه ها در پهنه های مناسب ارائه شده اند.
تعیین پیشران های کلیدی موثر بر زیست پذیری شهری با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۶
27 - 41
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر در کنار توجه ویژه به دیدگاه های مرتبط با توسعه پایدار و پایداری شهری، نگرش بهبود کیفیت زندگی که از ملزومات زیست پذیری شهرهاست، جایگاه خود را در ادبیات برنامه ریزی شهری باز کرده است. هدف مقاله حاضر جستجوی پیشرانهای اصلی تأثیرگذار بر زیست پذیری شهری است. این مقاله یکی از مستعدترین شهرهای مرکزی کشور یعنی شهر کاشان را به عنوان محدوده پژوهش انتخاب نموده است. روش این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن به صورت «اسنادی و میدانی» است که از پرسشنامه محقق ساخته در آن استفاده شد و رویکرد آن مبتنی بر آینده پژوهی و افق آن سال 1415 است. جامعه آماری 15 نفر از خبرگان و متخصصان شهری بوده اند. به منظور سنجش و تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای آینده پژوهی شامل میک مک و سناریو ویزارد استفاده شده است. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که 5 سناریوی با ترکیب های متفاوتی از سه وضعیت، مطلوب، ایستا و بحرانی که احتمال وقوع در زیست پذیری شهر کاشان را دارند که 1/51 درصد وضعیت بحرانی، 8/17 درصد در حالت ایستا و 1/31 درصد وضعیت مطلوب صفحه سناریو را به خود اختصاص داده است و احتمال وقوع رخدادهای منفی (بحرانی) بیشتر از رخدادهای مثبت (مطلوب) می باشد.
بررسی نظام تقسیمات کشوری در ایران: مطالعه موردی استان سمنان در راستای ارائه یک مدل علمی بر مبنای متغیرهای جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام تقسیمات کشوری ایران یکی از مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر اقتصاد و سیاست و نیز توسعه و پیشرفت منطقه ای و ملی کشور به شمار می رود. معیارهای مختلفی مبنای این تقسیم بندی قرار گرفته است که از جمله می توان به فرهنگ، تاریخ، جغرافیا و تصمیمات سیاسی و نیز مصلحت اداره کشور اشاره کرد. هدف از این مقاله بررسی نظام تقسیمات کشوری در ایران با تأکید بر استان سمنان به منظور ارائه یک مدل علمی با توجه به متغیرهای جغرافیایی است. سؤال اصلی مقاله این است که نظام تقسیمات کشوری در ایران به طور کلی و به ویژه در استان سمنان دارای چه مبانی و ویژگی های جغرافیایی است؟ نتایج این مقاله دهد که متغیرهای جغرافیای طبیعی (زمین، آب و هوا، آب ها، خاک ها و سایر پدیده های طبیعی ) و انسانی ( پراکندگی انسان و فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی او) و رابطه ی بین این دو دسته از متغیرها و ساماندهی این رابطه و مدیریت و اداره این رابطه علت و العلل ساماندهی سیاسی فضا در یک کشور است. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات علمی و پژوهشی به تحلیل و تبیین نظام تقسیمات کشوری در ایران با تأکید بر استان سمنان به منظور ارائه یک مدل علمی با توجه به متغیرهای جغرافیایی پرداخته خواهد شد.
ارزیابی رابطه شاخص خط وارگی گسل ها با لرزه خیزی در محدوده خطوط ریلی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
111 - 124
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: گسل ها، مهم ترین عامل ایجاد زلزله هستند که توانایی های لرزه ای متفاوتی دارند و زلزله های کوچک و بزرگی را ایجاد می کنند؛ بنابراین شناسایی خطاهای موجود در هر منطقه و شناخت نوع و دامنه فعالیت گسل ها، آسیب های عملکرد آنها را به شدت کاهش می دهد. هدف: این پژوهش سعی دارد رابطه شاخص خط وارگی گسل ها را با لرزه خیزی در محدوده خطوط ریلی استان هرمزگان ارزیابی کند. روش: شاخص خط وارگی، معیاری کمّی از شدت گسلش هر منطقه، تابعی است که در پردازش آن تعداد، طول و تقاطع گسل ها در واحد سطح محاسبه مکانمند می شود. بدین منظور گسل های منطقه در فاصله 100کیلومتری از خطوط ریلی با استفاده از نقشه های زمین شناسی و تصاویر رادار استخراج، سپس شاخص خط وارگی[1] با بهره گیری از نرم افزار Arc GIS محاسبه و درنهایت با استفاده از این شاخص نقشه مکانی تهیه شد. نتایج: بررسی ارتباط داده های لرزه ای و تراکم گسلی با الگوی توزیع شاخص خط وارگی نشان دهنده همبستگی نسبی تراکم گسل ها و همچنین الگوی توزیع زلزله ها با شاخص خط وارگی در محدوده مطالعاتی است؛ به طوری که یافته های پژوهش نشان داد 33/15درصد از کل لرزه های رخ داده در منطقه (لرزه های بیش از 4 ریشتر) در طبقه شاخص Pf5 واقع شده اند که فقط 62/4درصد از کل مساحت منطقه را به خود اختصاص داده است؛ همچنین فقط 54/3درصد از زلزله های رخ داده در طبقه با شاخص Pf1 قرار گرفته اند که بیشترین درصد (07/27درصد) از منطقه را به خود اختصاص داده است؛ به بیان دیگر با افزایش شاخص خط وارگی، تراکم زلزله های رخ داده در منطقه نیز بیشتر می شود. نوآوری: این پژوهش به دلیل بررسی تراکمی گسل ها و همچنین بررسی رابطه مساحت خط وارگی گسل ها با تعداد زمین لرزه ها در نوع خود بی سابقه است.
چالش های منطقه راهبردی خلیج فارس از منظر ژئوپلیتیک زیست محیطی
حوزههای تخصصی:
ژئوپلتیک پیوند عمیقی با مسایل زیست محیطی پیدا کرده است چرا که، دولتها و ملتها پی برده اند که برای به دست آوردن صلح و آرامش و از بین بردن منازعات میان خود مناسب ترین راهبرد، رعایت مسایل زیست محیطی می-باشد. خلیج فارس به عنوان یک اکوسیستم منحصر به فرد و نیز به عنوان یک آبراه حیاتی بین المللی علاوه بر آسیبهای ناشی از تردد نفتکشها و نیز استخراج نفت از فلات قاره، جنگ اول و دوم خلیج فارس و نیز به، لحاظ رشد شهر نشینی، توسعه فعالیت های صنعتی و بهره برداری غیر منطقی از منابع شدیداً در زیر فشار قراردارد و این دریا به محل تخلیه حجم عظیمی از فاضلابهای شهری و صنعتی تبدیل شده است. لذا درجهت بهساز ی و پاکسازی این اکوسیستم از آلودگیها، همکاریهای زیست محیطی کشورهای پیرامون خلیج فارس در جهت تصمیم گیری صحیح و راهبردی ضرورت داشته و همچنین رعایت دقیق قراردادهای بین المللی، جلوگیری از آلودگی دریایی و ترابری صحیح قوانین و ضوابط محیطزیست دریایی جزء ملزومات هستند. در همین راستا پزوهش حاضر با رویکرد توصیفی –تحلیلی به روش اسنادی به بررسی اهمیت ژئوپلیتیک زیست محیطی خلیج فارس و اثرات آن بر امنیت ملی پرداخته است و نتایج حاکی از آن است که اکوسیستم خاص این منطقه به علت دارا بودن شرایط اکولوژیکی خاص و توانهای محیطی در معرض مخاطرات دائم و مستمر قراردارد، سهم اصلی آگاهی از حساسیت محیط زیست خلیج فارس در مقابل آلودگی ها و لزوم اعمال ضوابط دقیق جهت حفظ آن مربوط به کشورهای حوزه خلیج فارس می باشد. در نهایت راهکارهایی در جهت پایداری زیست محیطی خلیج فارس ارائه نموده-ایم.
سنجش پایداری حمل و نقل درون شهری مطالعه موردی: (محله های ولنجک، تجریش)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۷
53 - 68
حوزههای تخصصی:
حمل ونقل پایدار درون شهری در واقع تحرک روان وسایل نقلیه٬ مردم و کالاهاست که ضمن برآوردن آسان نیازهای دسترسی و جابجایی به پایداری محیط و عدالت درون و بین نسلی نیز توجه دارد. پژوهش حاضر با انتخاب محله تجریش (با دسترسی بیشتر به حمل ونقل عمومی و فعالیت ها و کاربری های متنوع) و محله ولنجک (با تسهیلات اندک شبکه حمل و نقل عمومی و توپوگرافی خاص) بر آن است تا با مطالعه ای تطبیقی، به سنجش میزان پایداری حمل و نقل درون شهری در این دو محله بپردازد. این پژوهش که بر اساس روش توصیفی – تحلیلی است در گام نخست، اقدام به تدوین و توسعه شاخص ها و زیر شاخص های حمل و نقل پایدار درون شهری در رخساره های اقتصادی، اجتماعی و محیطی نموده است. برای سنجش شاخص های پژوهش از نظر کارشناسان و ساکنان محلات استفاده شده است. مدل AHP جهت تحلیل نظرات کارشناسان و برای مطالعه میدانی از پرسشنامه بهره گرفته شده است. در نهایت، جهت تحلیل آن از آزمون های آماری آنالیز واریانس یکطرفه و جهت بررسی تطبیقی این شاخص ها در محلات از آزمون T-Test دو نمونه ای مستقل استفاده شده است. نتایج تحلیل شاخص ها در محلات نشان می دهد که در محله ولنجک شاخص محیطی حمل و نقل از وضعیت مطلوب تری و شاخص اجتماعی شرایط نامناسبی دارد. این در حالی است که میزان پایداری اجتماعی- اقتصادی حمل و نقل در محله تجریش بالاتر بوده ولیکن از لحاظ محیط زیستی در وضعیت نامطلوبی قرار دارد.
پایش تغییرات کاربری اراضی دریاچه ارومیه و محیط پیرامون آن با استفاده از روش های مختلف تئوری آموزش آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از قابلیت تکنیک های سنجش از دور تغییرات کاربری اراضی دریاچ ه ارومیه و محیط پیرامون آن در بازده زمانی بیست ساله (1989 تا 2019 م ) با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده ( MSS ، TM و OLI OLI ) مورد پایش قرار گرفته است . بررسی تغییرات کاربریاراضینشان داد : مساحت کاربری کشاورزیاز سال 1989 م تا سال تا 2019 م افزایش چشمگیری داشته که دلیل آن مساعد بودن منطقه برای زراعت، حفر چاه های متعدد و استفاده از سفره سفر ه آب زیرزمینی بوده است . همچنین نوسان های قابل ملاحظه ای در سطح آب دریاچه رخ داده است . به طوری که تغییرات سطح آب از سال 1989 م تا 2016 م از 5.348 به حدود 2.705 کیلومتر مربع رسیده است . اما از سال 2016 م تا 2019 م به به دلیل بارش ها 1644 کیلومتر مربع افزایش مساحت آبیداشته است . همچنین خطوط ساحلی به به ویژه در شرق و جنوب جنوب شرقی منطقه منطق ه مورد مطالعه ، پسروی بسیار قابل توجهی را نشان میدهد . به طوریکه از سال 1989 م تا 2000 م مساحت این کاربری378 کیلومترمربع افزایش داشته است و طیسال های2000 م تا 2016 م مساحت آن همچنان روند صعودیداشته و به 786 کیلومتر مربع افرایشیافته است .
بررسی تأثیرات کاربری زمین و پوشش گیاهی بر جزایر گرمایی شهری با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی به طور بی سابقه در سراسر جهان درحال رشد و توسعه است. یکی از تأثیرات کلیدی و مهم رشد سریع شهرنشینی در محیط طبیعی که توسط انسان تغییر یافته، جزایر گرمایی شهری است. تأثیرات ترکیب پوشش زمین بر روی دمای سطح زمین به طور گسترده بررسی شده است. اما در مطالعات محدودی به رابطه بین دمای سطح زمین و سنجه های سیمای سرزمین در کاربری های مختلف پرداخته شده است. به این منظور، در پژوهش حاضر، برای بررسی اثرهای کاربری زمین و پوشش زمین بر دمای سطح زمین از تصاویر لندست 8 و لایه های کاربری زمین مربوط به منطقه 6 تهران استفاده شده است که شامل پنج نوع کاربری مسکونی قدیمی، مسکونی جدید، بایر، صنعتی، و سازمانی است و از انواع پوشش زمین، پوشش گیاهی درنظر گرفته شده است. ارتباط زیاد دمای سطح زمین و سنجه های سیمای سرزمین نشان می دهد سیمای سرزمین نیز در ایجاد جزایر گرمایی شهری مؤثر است. براساس نتایج به دست آمده بعد از زمین های صنعتی، زمین های سازمانی بزرگ ترین عامل در ایجاد جزایر گرمایی شهری است. این نتایج نشان دهنده آن است که در عوامل کلیدی مؤثر بر دمای سطح زمین شهری نه تنها الگوی پوشش زمین و کاربری زمین، بلکه تأثیر عوامل انسانی نیز باید مورد توجه واقع شده و درنظر گرفته شود.بنابراین، توضیح جزایر گرمایی شهری توسط پوشش زمین (پوشش گیاهی) به تنهایی کافی نیست. این یافته ها برای درک بهتر محیط زیست شهری و همچنین برنامه ریزی برای نحوه استفاده از زمین به منظور به حداقل رساندن اثرهای محیط زیست شهری مفید است.
تحلیل آماری-همدیدی الگوهای سرماهای فراگیر غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
169 - 188
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از نمره استاندارد داده های دمای حداقل، مشخصه های آماری سرماهای فراگیر غرب ایران و شرایط همدید رخداد آن ها برای دوره 1992-2015 تحلیل شد. نخست با بررسی رخدادهای سرمایی و طبقه بندی آن ها و انتخاب آستانه معین برای تعیین سرماهای فراگیر، 176 روز سرد فراگیر در چهار ماه دسامبر، ژانویه، فوریه و مارس استخراج و سپس با استفاده از داده های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 850 هکتوپاسکال و با استفاده از روش همبستگی 5 الگوی گردشی در ایجاد این سرماهای فراگیر استخراج شد. در میان این الگوها، الگوی چهارم با 105 روز رخداد به عنوان الگوی اصلی و الگوی سوم فقط با 3 روز به عنوان رخدادهای تصادفی شناسایی شد. از لحاظ فراوانی ماهانه و سالانه، برخی از الگوها مانند الگوی سوم در سال 2006 و الگوی پنجم در سال 1996 و فقط در ماه ژانویه رخ داده اند. برخی دیگر نیز مانند الگوی دوم در سال 2006 و الگوی چهارم در بیشتر سال های دوره مطالعاتی و در هر چهار ماه رخ داده اند. الگوی اول نیز از سال 2001 به بعد و در ماه های ژانویه و فوریه رخ داده است. واکاوی همدیدی روزهای نماینده الگوها نشان داد که عامل اصلی ایجاد سرماهای فراگیر غرب ایران با توجه به مکان گزینی مراکز فشار، نفوذ سرما از سمت شمال شرق، شمال غرب و شمال به منطقه می باشد. بطوریکه در الگوی اول و دوم از سمت شمال شرق، الگوی سوم و چهارم از سمت شمال غرب و الگوی پنجم نیز از سمت شمال فرارفت هوای سرد به داخل ایران و منطقه پژوهش اتفاق افتاده است.
بررسی و تحلیل آشفتگی، نوسانات و جهش نواحی بارشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل آشفتگی، نوسانات و جهش نواحی بارشی ایران می باشد. برای این منظور داده های محیطی در دو بخش جمع آوری شده اند. در بخش اول داده ها حاصل میان یابی مشاهدات بارش روزانه 1434 ایستگاه همدیدی و اقلیمی از ابتدای سال 1340 تا 1383 از پایگاه داده های اسفزاری استفاده شده است. بعد از تشکیل پایگاه داده ای به منظور شناسایی نواحی بارشی ایران از تحلیل خوشه ای بر روی داده های میانگین و ضریب تغییرات بارش سالانه و ماهانه استفاده شده است. برای اعتبار سنجی نواحی بارشی ایران از تحلیل سیلهوته استفاده شده است. در ادامه به منظور بررسی آشفتگیها، جهش و نوسانات نواحی بارشی ایران پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای بیانگر این بوده است که نواحی بارشی ایران به شش طبقه قابل تقسیم بندی می باشند. در این بین نواحی خزری (ناحیه چهار) از بیشترین مقدار بارش و کمترین ضریب تغییرات برخوردار است. توزیع رژیم بارش در هر شش نواحی نشان می دهد که رژیم بارش ایران بیشتر در فصل زمستان و بهار و بعضا پاییز می باشد. بررسی و تحلیل آشفتگی بارش بیانگر این بوده است که بارش به جز در ناحیه چهار (ناحیه خزری) در سایر نواحی دیگر توزیع رخداد بارش همراه با آشفتگی بوده است. با وجود اینکه بیشترین آشفتگی ها در ناحیه زاگرسی رخ داده است اما بیشترین توالی آشفتگی ها مربوط به ناحیه بارشی پنجم می باشد. کمترین توالی آشفتگی ها در ناحیه مرکزی و شرقی کشور رخ داده است. نتایج حاصل از تحلیل جهش و نوسانات بیانگر این است که آشفتگی های بارش به جز در سالهای ابتدایی نواحی بارشی دو و پنج در سایر نواحی دیگر بارش فاقد جهش معنی دار بوده است این در حالی می باشد که نوسانات کوتاه مدت 3 تا 5 ساله بر بارش هر شش نواحی حاکم بوده است.
ارزیابی شاخص های کمی و کیفی مسکن شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن، مسئله ای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فراتر از آن مسئله یک حق است که به دلیل برتری منافع شخصی بر نفع جمعی (سیاست های بازار آزاد) این حق در اختیار صاحبان قدرت و سرمایه قرار گرفته و به عنوان یکی از چالش های اساسی نظام شهرنشینی جهانی بدل شده است. در ایران نیز ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر مسئله مندی مسکن مؤثر بوده و تقاضاهای سوداگرانه در بازار سرمایه، مسکن را به کالایی سرمایه ای بدل کرده است. ازاین رو در این پژوهش با نگاهی همه جانبه پس از بررسی بنیان های نظری و پیشینه ی پژوهش، شاخص هایی کمی و کیفی مسکن مورد بررسی قرار گرفت و چارچوب مفهومی موضوع استخراج شد. سپس در سطح کشور، رتبه بندی استان ها براساس شاخص های موجود توسط مدل تاپسیس و فازی صورت گرفت. نتایج این رتبه بندی نشان می دهد که تجمع ثروت در مناطق کلانشهری در کشور، افزایش مسکن سرمایه ای و رشد مسکن استیجاری و مسئله سکونت گروه های کم درآمد شهری و مسکن در استطاعت در این مناطق بیش از سایر استان ها بوده است به گونه ای که استان های دارای کلانشهر رتبه های اول تا دهم را به خود اختصاص داده اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد مسئله اصلی ریشه در ساختارهای مدیریتی دارد و تا زمانی که میان الیگارشی سیاسی و اقتصادی هم پوشانی باشد، امکان برون رفت از بحران فراهم نیست. همچنین توجه به رویکردهای نوین و نیز سلسله قوانین مالیاتی همراه با نظرات می توانند به عنوان یکی از گزینه های مهم در حل مسئله مسکن راهگشا باشد؛ چراکه افزایش هزینه های مالی عدم عرضه و نبود چشم انداز رشد برای عرضه کنندگان از ارزش مبادله ای و سوداگری در بازار مسکن می کاهد.
بررسی ارتباط بین شرایط مورفومتریک حوضه و منابع آب زیرزمینی : مطالعه ای موردی حوضه ای کامیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل های مورفومتریک به عنوان یک روش کم هزینه، سریع و قابل اعتماد، امروزه در جنبه های مختلف مطالعاتی حوضه ها همچون بررسی سیل خیزی، فرسایش، تغییرات کاربری اراضی، مطالعات منابع آب، مدیریت محیط و اجرای پروژه های آبی مورد استفاده قرار می گیرند. حوضه ای کامیاران از تنوع لیتولوژیکی زیادی، ناشی از قرارگیری در زون های زمین شناسی زاگرس مرتفع و سنندج - سیرجان برخوردار بوده و این امر باعث ایجاد شرایط مورفومتری خاص در نواحی مختلف این حوضه گردیده است. تفاوت در شرایط مورفومتری مناطق مختلف حوضه تأثیراتی بر منابع آب زیرزمینی حوضه ای کامیاران داشته و هدف این پژوهش شناخت این تأثیرات می باشد. شبکه ی زهکشی حوضه کامیاران از DEM ده متر منطقه استخراج شده و از هفت پارامتر مورفومتری خطی، هفت پارامتر مورفومتری سطحی و سه پارامتر مورفومتری ناهمواری، برای ارزیابی مورفومتری این حوضه استفاده شده است. در ادامه نتایج پارامترهای مورفومتری سه گانه، در نواحی مختلف حوضه با پراکنش چشمه ها و میزان آبدهی آنها تطبیق داده می شود. نتایج نشان می دهد، که حوضه ای کامیاران در مراحل آخر جوانی سیکل فرسایش قرار داشته و مقادیر پارامترهای مورفومتریک خطی، سطحی و ناهمواری بیانگر تأثیر شرایط لیتولوژیکی بر پارامترهای مورفومتریک است. نواحی شمالی و مرکزی حوضه دارای پتانسیل کم و مناطق کارستی جنوب حوضه دارای پتانسیل بالای آب زیرزمینی می باشند. در واقع پتانسیل منابع آب زیرزمینی در حوضه ی کامیاران از شرایط مورفومتریک حوضه تأثیر پذیرفته و پارامترهای مورفومتریک نیز تحت تأثیر شرایط زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی حوضه هستند.
شناسایی و تحلیل عوامل موثر در شکل گیری حس مکانی در فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی: فرهنگسرای نیاوران، موزه هنرهای معاصر، تئاتر شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس مکانی مفهومی است کلی و پیچیده که در ارتقای کیفیت محیطهای انسانی و در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان از محیط و فضا تاثیر و نقش بسزایی دارد. با توجه به اهمیت موضوع در مقاله حاضر، با هدف بررسی عوامل شکل دهنده حس مکانی و سنجش معیارهای شناسایی شده در فضاهای عمومی شهری(تئاتر شهر، فرهنگسرای نیاوران، موزه هنرهای معاصر) صورت گرفته است. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی – تحلیلی و بر اساس مرور منابع کتابخانه ای و نظرسنجی از کارشناسان و متخصصین امر به روش میدانی انجام گرفته است. از مدلهای تحلیل عاملی و سنجش سطح جذابیت به تحلیل داده های گردآوری شده پرداخته شد. نتایج حاصل از مدل نشاندهنده آنست که مهمترین عوامل تأثیرگذار در فرآیند شناخت، ارزیابی و ایجاد حس مکانی در فضاهای عمومی شهری، عامل کالبدی- محیطی، اجتماعی – فرهنگی و ذهنی – تجربی بوده و در فرآبند ایجاد حس مکانی عامل حس مکانی نسبت به عوامل دیگر شناسایی شده تأثیر بیشتری داشته و در ادامه نتایج حاصل از مدل سنجش سطح جذابیت نشان داد که در فرهنگسرای نیاوران و موزه هنرهای معاصر با توجه به عوامل شناسایی شده، رابطه عاطفی پیچیده ای فرد با فضا ایجاد می کند و فرد به مکان معنا می دهد و مکان برای او معنا دارد، ولی در تئاتر شهر، فرد با وجود اینکه میداند در یک مکان متمایز قرار گرفته است و نمادهای مکان را تشخیص می دهد ولی هیچ احساسی که او را به آن مکان متصل کند دیده نمیشود.
نمود هندسه ادراکی بر سیر تکامل شهر ایرانی در ادوار مختلف شهرسازی مطالعه موردی: شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
53 - 68
حوزههای تخصصی:
این نوشتار بر پایه تحلیل و بررسی هندسه ادراکی، قصدِ بر توضیح، تحلیل و نمایش نظامِ هندسه شکل گیریِ شهر با توجه به ادوار گوناگون و عوامل تأثیرگذار بر آن را دارد. هندسه ای که فراتر از ابعاد و مقیاس، عوامل و آثاری را که در نظامی کاملاً منظم در ذات و نامنظم در ظاهر است را در جهتِ تَحقُق و تکامُل موضوع، تحتِ سیطره خود به کار می بندد. در این جایگاه موضوع شهر و ارتباطِ ادراکی آن با چَمَن (مرکز محله در همدان) و نحوه شکل گیری و نوع تداوم آن مدنظر می باشد. شهر همدان با سابقه تاریخی و با توجه به نوع بافتِ شهرسازی آن و همچنین وجود مرکز محله های خاص مربوط به خود، به عنوان نمونه موردی در خصوص مطالعه و بررسی در حوزه هندسه شکل گیری می باشد. در این نگارش با توجه به جمع آوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ایِ وسیع و همچنین تحلیل و بررسی اسناد، مدارک و مُستندات باقی مانده از روشِ تحقیقات پژوهشی_بنیادی و براساس تحلیل و تفسیر اطلاعات پژوهشی به دست آمده به شرح و تفضیل چگونگی و نحوه شکل گیری هندسه شهرِ همدان و ارتباط آن با چَمَن ها با توجه به نمایش گرافیکی ادوار گوناگون این موضوع تا زمان معاصر پرداخت شده است. رهاوردِ این نگارش به دست آمدنِ عوامل اساسی در شکل گیری و توسعه شهر و نوع ارتباط آن با چَمَن ها با توجه به هندسه ایاست که در واقع تحتِ سیطره نیاز و دیگر عوامل وابسته به سکونت بشر، ارتباطاتِ معنایی نظامِ شهری را ایجاد و گسترش می دهد. یافته های اساسی تحقیق در خصوص شناسایی این هندسه و نحوه به کارگیری آن با توجه به اصلاح نظام شهرسازی شامل چنین مواردی می باشد: نمایش فرآیند تغییرات بر طبق هندسه رُشد، شناسایی و بررسی دلایل سامان بخشِ هندسی در نظام شهرسازی، نحوه و چگونگی تَطابُق دِهی هندسه ادراکیِ اساسی با هندسه حاضر به همراهِ مؤلفه های کنونی روز شهرسازی. براین اساس گُنجاندن نوع هندسه ادراکی جاری مطلوب در نظام شهرسازی، مؤلفه ای است که با ایراد آن در خُردترین قسمت شهر چون مراکز محلات تا کَلان ترین آن، می تواند بهبود دهنده روند شهرسازی حال و آینده گردد. این پژوهش به دلیل بررسی شهرسازیِ شهر از نقطه نظری خاص که به دنبال اصلی ادراکی در شکل گیری و تداوم روابط علّت و معلولیِ موضوعیتِ تحتِ عُنوانِ خود، هندسه است، گامی نوین به همراه اصولِ خودشناسی در جهتِ شهرسازی مطلوب می باشد.