مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
برخورداری
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان بستر زیست انسان شهرنشین، نیازمند تامین استانداردهایی است که در یک نگاه می توان آن را استانداردهای کیفیت زندگی نامید. کیفیت زندگی در واقع مفهومی چندبعدی و پیچیده است که از سوی متفکران علوم شهری و سایر اندیشمندان علوم مختلف مطرح و مورد پژوهش قرار گرفته است. برای سنجش کیفیت زندگی از روش های مختلفی در سطوح جغرافیایی مختلفی استفاده می کنند که یکی از این روش ها روش موریس است. در این مقاله، هدف بررسی نواحی مختلف شهری ایران بر اساس شاخص های تعریف شده در رابطه با کیفیت زندگی است. روش این تحقیق، از انواع روشهای توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی است. حجم نمونه مورد مطالعه دراین پژوهش شامل 253 ناحیه شهری است. برای بررسی و تحلیل ابعاد کیفیت زندگی از آمارها و اطلاعات موجود در مرکز آمار ایران استفاده شده است. فرایند محاسبات در این مقاله بر اساس الگوی موریس است. با توجه به بررسی های صورت گرفته در این مقاله، می توان دریافت که نواحی مختلف شهری ایران دارای شکاف بارزی از منظر شاخص های کیفیت زندگی شهری است. از 253 شهر مورد بررسی تنها 24 شهر؛ یعنی 9.5درصد در سطح برخوردار قرار دارند. نزدیک به 50 درصد از نواحی شهری مورد مطالعه به عنوان نواحی محروم هستند. تهران به عنوان یک ناحیه شهری ناهمگن خود را از سایر نواحی شهری مجزا ساخته است.
تحلیل فضایی برخورداری استان های ایران در شاخص های سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت در بخش بهداشت و درمان به عنوان یک ارزش سعی در کاهش تفاوت های میان گروه های مختلف افراد درون جامعه دارد، و دسترسی عادلانه همه افراد جامعه به خدمات بهداشتی و درمانی پیش زمینه ایجاد عدالت در جامعه و موجب ارتقای سطح سلامت و ایجاد فرصت های برابر در جامعه خواهد شد. هدف این پژوهش تحلیل فضایی سطوح برخورداری استان های کشور از لحاظ برخورداری از شاخص های سلامت می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و متغیرها شامل 24 شاخص در زمینه شاخص های سیمای سلامت استان های کشور مربوط به سال 1387و 1385، که در نهایت به 6 عامل از طریق چرخش واریماکس در تحلیل عاملی تبدیل، که در مجموع 67/82 درصد از واریانس را می پوشاند. به منظور آگاهی از رتبه استان های کشور در عامل های بارگذاری از روش مؤلفه های اصلی و همچنین از تکنیک تحلیل خوشه ای جهت سطح بندی نهایی استان های کشور در عامل های تلفیقی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توزیع جغرافیایی شاخص های سیمای سلامت در بین استان های ایران به صورت نابرابر صورت گرفته است، به طوری که استان های سمنان، خراسان رضوی و یزد برخوردار و استان های سیستان و بلوچستان، کرمان، آذربایجان شرقی و لرستان محروم هستند. در پایان با استفاده از رگرسیون چند متغیر، نسبت به پیش بینی اولویت توسعه استان های کشور اقدام، که بر این اساس ضروری است که عامل های خدمات واحدهای بهداشت و درمان، خدمات حمایتی، خدمات مشاوره ای و اجتماعی، خدمات نهادی و نیروی انسانی، خدمات مراکز و پایگاه های بهداشت و خدمات نیروی انسانی متخصص در اولویت توسعه ی استان های کشور به ترتیب برای استان های خیلی محروم، محروم، کمتر برخوردار، تا حدودی برخوردار، برخوردار و خیلی برخوردار قرار گیرند.
تحلیل فضایی سطوح برخورداری مناطق کلانشهر تهران از منظر اقتصاد شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، توزیع فضایی متعادل خدمات و شاخص های اقتصادی و اجتماعی، یکی از مشکلات مدیریت شهری در پاسخ گویی به شهروندان است. رشد و گسترش کالبدی کلان شهر تهران و عدم توزیع امکانات و خدمات شهری متناسب و هماهنگ با آن، یکی از عوامل شکل گیری نابرابری در میان مناطق این شهر می باشد. لذا هدف این پژوهش، ارزیابی و تحلیل سطوح برخورداری مناطق کلان شهر تهران، از لحاظ برخورداری از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، فرهنگی، خدماتی و تفریحی است. برای تحلیل فضایی وضعیت عدالت در کلان شهر تهران، ابتدا با مدل تحلیل عاملی نوع R، شاخص های پژوهش به چهار عامل اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و فرهنگی- تفریحی، بارگذاری شد و سپس با توجه به امتیاز عاملی هر یک از شاخص ها، مناطق 22 گانه کلان شهر تهران با بهره گیری از مدل ترکیبی توسعه انسانی و تحلیل خوشه ای، سطح بندی شدند. نتایج پژوهش، حاکی از این هستند که از مجموع 22 منطقه کلان شهر تهران، منطقه 6 بالاترین درجه توسعه را به میزان 95/0 دارا می باشد و مناطق 3، 1، 2 و 7 مناطق نیمه برخوردار هستند. به طور کلی 55/4 درصد مناطق کلان شهر تهران، از لحاظ برخورداری از شاخص های تلفیقی، برخوردار، 18/18درصد، منطقه نیمه برخوردار و 27/77 درصد دیگر، محروم هستند.
سنجش و تحلیل سطوح توسعه یافتگی زیربنایی در نواحی روستایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای سنجش و سطح بندی توسعه یافتگی مناطق، شاخص های بسیاری وجود دارد. هر یک از این شاخص ها دارای ارزش و اهمیت خاصی است که با توجه به نوع هدف و روش مطالعه، مورد استفاده قرار می گیرد. به کارگیری این شاخص ها زمینه مناسبی برای ارائه راهبردها و به کارگیری برنامه های مناسب توسعه ی نواحی و همچنین پی ریزی و ایجاد توسعه ی یکپارچه ناحیه ای و تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی در سطوح نواحی می شود. پژوهش حاضر با استفاده از 13 شاخص زیربنایی، به دنبال سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های استان اردبیل و تعیین سطوح برخورداری آن ها بوده است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و داده های تحقیق به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. پس از جمع آوری داده ها، وزن شاخص ها با استفاده از آنتروپی شانون تعیین و به وسیله روش هایTOPSIS ، VIKOR، SAW و HDI رتبه بندی شده است؛ همچنین برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی تحت عنوان کپ لند استفاده گردید. یافته های حاصل از اجرای تکنیک کپ لند نشان داد که دهستان های پلنگا، محمود آباد و ویلکج جنوبی، به ترتیب در رتبه های نخست و دهستان های کلخوران، پایین برزند و انگوت شرقی به ترتیب در رتبه های آخر از لحاظ توسعه یافتگی زیربنایی قرار دارد.
تحلیل وضعیت برخورداری نظام شهری استان کرمانشاه از شاخص خدمات شهری با استفاده از مدل های تاکسونومی، تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
381 - 403
حوزه های تخصصی:
زمینه اصلی فعالیت شهرداری ها خدمات رسانی عمومی به شهروندان است که شامل طیف وسیعی از فعالیت ها از جمله بهداشت، سلامت، امنیت و عمران می شود. با این حال، بخش هایی از وظایف شهرداری های استان کرمانشاه به دلیل روشن نبودن قوانین مربوط مغفول مانده است. ضعف برنامه مدون و دقیق به همراه توزیع تسهیلات و خدمات که تنها با تصمیمات شخصی مدیران یا کارشناسان متناسب و مطابق است، از دیگر ضعف های گریبانگیر شهرداری های این استان به شمار می آید؛ بدین ترتیب این نوع بی عدالتی و شکاف درخصوص برخورداری یا عدم برخورداری شهرهای مختلف در دستیابی به خدمات موردنیاز شهروندان سبب ایجاد نوعی بی تعادلی در توزیع فضایی نظام شهری استان شده است. در این مقاله ابتدا وضعیت نظام شهری استان از نظر جمعیتی بررسی، سپس براساس شاخص های اصلی خدمات شهری، میزان برخورداری شهرهای استان کرمانشاه به نسبت میزان جمعیت آن ها سنجیده می شود. برای این کار از مدل های رایج در برنامه ریزی مانند تاکسونومی و تحلیل عاملی رتبه بندی استفاده شده است. شهرهای استان نیز با استفاده از مدل خوشه ای در 5 دسته (کاملاً برخوردار تا برخورداری خیلی ضعیف) طبقه بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین برخورداری و عدم برخورداری شهرها با جمعیت دریافت کننده خدمات شهری ارتباطی منطقی برقرار نشده است؛ به طوری که شهرهای کوچک تر نظام شهری استان در مقایسه با به شهرهای بزرگ تر، شرایط مناسب تری از نظر برخورداری از خدمات شهری دارند. نشانه این امر را می توان در مقایسه نوع و تعداد خدمات شهری موجود در شهر سومار با 9 نفر (رتبه اول) با شهر کرمانشاه و سایر شهرهای پرجمعیت استان مشاهده کرد.
بررسی محله های همگن اقتصادی-اجتماعی شهری با رویکرد برخورداری فضای سبز از منظر عدالت اجتماعی (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مقایسه استانداردهای شهرسازی در زمینه سطح کاربری فضاهای سبز در شهرهای مختلف ایران مشخص می شود بسیاری از شهرها با کمبودهای اساسی در این زمینه مواجه هستند. همچنین پراکندگی نامناسب و توزیع ناعادلانه آن نیز مشکلاتی را برای دسترسی آسان افراد به وجود آورده است؛ بنابراین محله های شهر که نقاط سکون و امنیت شهرها هستند، با نظام برخورداری و دسترسی به فضای سبز عادلانه همراه هستند تا شهر از بنیاد نیازهای بیولوژیکی و روان شناختی-اجتماعی تأمین شود و به توسعه همه جانبه دست یابد. با توجه به کالبد فیزیکی و بافت اجتماعی می توان محله ها آن را به دو نوع مهم تقسیم کرد: محله هایی که نوع تقسیم بندی آن ها بر مبنای طرح های کالبدی و جمعیتی است و تقسیم محله ها بر مبنای همگنی رفتار اجتماعی-اقتصادی براساس پایگاه اجتماعی-اقتصادی آن ها. هدف این پژوهش بررسی محله های همگن اقتصادی-اجتماعی شهر ساری بارویکرد برخورداری عادلانه کاربری فضای سبز و پارک هاست. برای بررسی و سنجش شاخص ها و محله ها از تکنیک دلفی و الگوریتم TOPSIS استفاده شد. نتیجه محاسبات نشان می دهد بخش 8 برخوردارترین محله همگن با مقدار ضریب نزدیکی 98/0 و پس از آن به ترتیب ضرایب ایده ال به نهضت- جام جم 84/0، امام زاده عباس جنوبی 83/0، پیوندی-میرزمانی 82/0، بافت مرکزی 51/0، طبرستان 47/0 و معلم شمالی 44/0 مربوط است. همچنین ضریب محله های پشت هتل و مهدی آباد حدود صفر است. این نتایج بیانگر بی تعادلی در برخورداری فضای سبز از منظر عدالت اجتماعی در محله های همگن اجتماعی-اقتصادی شهر ساری است.
سنجش و ارزیابی مولفه های موثر در مشارکت شهروندی و نقش آن در پایداری محله ای مورد پژوهی: محلات اوین و زعفرانیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
105 - 117
حوزه های تخصصی:
مشارکت شهروندی زمینه های شکوفایی توانمندی های فرد و بهبود عملکرد مدیران شهری و به تبع آن پایداری را به دنبال دارد. از این رو امروزه برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری جذب حداکثری مشارکت شهروندی را یکی از راهبردهای پایداری می دانند. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی مولفه های موثر بر مشارکت شهروندای و ارتباط میزان مشارکت شهروندان با پایداری در محلات اوین و زعفرانیه پرداخته است. در این پژوهش، نمونه گیری با استفاده فرمول کوکران و جامعه نمونه براساس آن انتخاب گردید. جهت تحلیل داده ها، از آزمون های آماری T دونمونه ای مستقل و آزمون پیرسون و رگرسیون توسط نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میزان مشارکت شهروندی در سطح محلات تفاوت معنادای باهم دارند. به عبارتی میزان مشارکت شهروندی در ابعاد گوناگون در محله اوین در سطح مطلوب تری نسبت به محله زعفرانیه قرار دارد. به تبع چنین شرایطی و با توجه به ارتباط میزان مشارکت و پایداری محله ای مشخص گردید که محله اوین از نظر شاخص های پایداری در وضعیت مطلوب تری نسبت به محله زعفرانیه قرار دارد. در نهایت با توجه به آزمون رگرسیون چند متغیره مشخص گردید که مولفه-های موثر بر مشارکت شهروندان به ترتیب، بستر سازی نهادی، ظرفی سازی اجتماعی، حکمروایی شایسته شهری، شکل گیری حکومت محلی و عدالت فضایی می باشد.
تحلیلی بر نابرابری های فضایی در برخورداری از کاربری های خدمات شهری در نفت شهر آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و همبستگی می باشد که جهت گردآوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی و با بکارگیری شاخص های خدماتی و اجتماعی- اقتصادی و همچنین بهره گیری از مدل های کمی و مدل های آمار فضایی در سال 1397 انجام شده است. هدف پژوهش تحلیل و ارزیابی نابرابری های فضایی در برخورداری از کاربری های خدمات شهری در نفت شهر آبادان می باشد. نتایج نشان داده که نواحی توسعه یافته به لحاظ اقتصادی- اجتماعی و توزیع خدمات شهری عمدتاً نواحی مرکزی اطراف پالایشگاه وابسته به صنعت نفت می باشند که صرفا بخاطر وابسته بودن به کارمندان شرکت نفت و حمایت های شرکت نفت و بهرمندی از استانداردها و امتیازات لازم در آن از بیشتر شاخص های لازم بهره مند هستند و در طرف مقابل دیگر نواحی شهر که به تبع فعالیت های صنعت نفت در کنار آنها به صورت ارگانیک بوجود آمده اند، فاقد و یا محروم از امکانات و خدمات شهری لازم هستند. از دیگر نتایج پژوهش وجود رابطه مثبت، قوی و معنی دار بین توسعه اقتصادی و اجتماعی با توسعه خدمات شهری در شهر آبادان است، به طوریکه وجود نواحی برنامه ریزی شده وابسته صنعت نفت که هم به لحاظ اقتصادی و اجتماعی مترقی تر هستند و هم به لحاظ کالبدی و خدماتی برنامه ریزی شده تر هستند و نیز وجود نواحی حاشیه ای به ویژه در نواحی شرقی شهر آبادان که هم به لحاظ اجتماعی و اقتصادی ضعیف و آسیب پذیر اند و هم به لحاظ توسعه کالبدی کمتر مورد توجه مدیریت شهری بوده اند، تأثیر اینگونه شکل از توسعه و توزیع نامطلوب و ناعادلانه شاخص های خدمات شهری منجر به نوعی جدایی گزینی و نابرابری های فضایی در شهر آبادان گردیده است.
تحلیل برخورداری و دسترسی به بوستان های شهری با رویکرد عدالت فضایی (مورد مطالعه: منطقه 20 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
257 - 276
حوزه های تخصصی:
بوستان ها از اجزاء اساسی چشم انداز شهری و واجد عملکردهای فراوان هستند. هرچه جوامع، شهرنشین تر و فشرده تر می شوند در اختیار بودن بوستان برای بهبود کیفیت زندگی شهری، اهمیت حیاتی تری می یابد. در این مقاله به روش ارزیابی- تحلیلی و نیز بر مبنای سنجه های مقاومت سفر و رویکرد حداقل فاصله با استفاده از تکنیک بافری در GIS، میزان برخورداری محلات شهری منطقه 20 شهرداری تهران از بوستان های شهری و دسترسی به این فضاها مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان داد که این منطقه با 87/6 درصد زمین تحت این کاربری و سرانه 47/4 مترمربع، در مجموع وضعیت متوسطی به لحاظ برخورداری از این فضاها داشته و در آن، قسمت های حاشیه ای نوساز وضعیت برخورداری و دسترسی بهتری را نسبت به بافت های قدیمی مرکزی منطقه نشان می دهند. در بیش از 90 درصد منطقه، فاصله تا نزدیک ترین بوستان کمتر از 400 متر است و هیچ پهنه مسکونی در آن بیشتر از 800 متر از بوستان فاصله ندارد. نیمی از پهنه های مسکونی حداقل به 4 بوستان، 2/62 درصد حداقل به 3 بوستان و نزدیک به 80 درصد حداقل به دو بوستان دسترسی دارند. با وجود برخورداری منطقه از بوستان های زیاد، توزیع جغرافیایی نامتوازن بوستان ها سبب شده که حوزه های پوششی بسیاری با یکدیگر همپوشانی داشته باشند به طوری که جاهایی حتی در همپوشانی حوزه پوشش 15 بوستان قرار دارد در حالی که 9/5 درصد جمعیت و 14/7 درصد از مساحت منطقه تنها در حوزه پوشش یک بوستان و 61/2 درصد مساحت و 27/0 درصد جمعیت تحت حوزه پوشش بوستان قرار ندارد. تغییر و تبدیل گورستان های متروکه واقع در محلات مرکزی به بوستان از پیشنهادهای پژوهش می باشد.
بررسی میزان برخورداری شهرستان های استان اصفهان از خدمات بهداشتی – درمانی با استفاده از تکنیک پرومته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال شانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
75 - 90
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف سطح بندی شهرستانهای استان اصفهان در بهره مندی از شاخصهای ساختاری بهداشتی – درمانی انجام گرفته است و از نوع توصیفی بوده که به بررسی وضعیت شاخص های بهداشتی و درمانی در شهرستان های استان اصفهان در سال 1393 پرداخته است. داده های مورد نیاز در سه گروه شاخص های نهادی، نیروی انسانی و بهداشت روستایی جمع آوری گردید. شاخص ها با استفاده از تکنیک AHP وزندار و سپس با استفاده از تکنیک پرومتی شهرستان ها سطح بندی شدند و در نهایت ترسیم نقشه نیز توسط نرم افزار Arc GIS انجام گرفت.در مجموع محرومیتی کلی در سطح استان از لحاظ برخورداری از شاخص های بهداشتی و درمانی حاکم است.شهرستان نایین و اردستان با توجه به میزان جمعیتشان(سرانه شاخص ها) با کسب رتبه 1 و 2 به ترتیب بیشترین امتیاز و شهرستان خمینی شهر و برخوار نیز از لحاظ جمعیت ساکن در این مناطق با رتبه 22 و 23 ، کمترین میزان بهره مندی از شاخص های ساختاری بهداشت و درمان را به خود اختصاص دادند. از بین شاخصهای مورد بررسی، بیشترین میزان برخورداری مربوط به شاخص های نهادی و کمترین میزان، مربوط به شاخص های بهداشت روستایی بود.
ارزیابی میزان برخورداری گردشگران از خدمات گردشگری شهری، مطالعه موردی: مناطق ده گانه شهرداری تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
99 - 124
حوزه های تخصصی:
برخورداری از خدمات شهری را می توان، داشتن حقوق شهروندی یک شهروند، بدون توجه به نژاد، جنسیت، مکان و... در برخورداری از امکانات شهر دانست. رتبه بندی مناطق شهری از بعد خدمات گردشگری، معیاری برای تعیین زیرساخت های مورد نیاز و تعدیل نابرابری بین مناطق شهرداری است. در همین راستا اولویت بندی مناطق شهری که بتواند چارچوب مؤثری برای توزیع خدمات به منطور استفاده گردشگر باشد، ضروری است. با توجه به اهمیت صنعت گردشگری و وجود پتانسیل های گردشگری در شهر تبریز، تعیین میزان برخورداری مناطق مختلف این شهر جهت انجام برنامه ریزی های مناسب و کارا به منظور خدمات رسانی بهتر و جلب رضایت گردشگران در مناطق مختلف ضروری می نماید. بدین منظور میزان برخورداری از عناصر گردشگری در خدمات شهری مورد ارزیابی قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی- مقایسه ای و نوع آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات نیز میدانی-اسنادی است. در ابتدا نحوه پراکندگی عناصر در مناطق ده گانه با استفاده از روش تراکم هسته ای kernal density)) مورد ارزیابی قرار گرفت. در ادامه برای رتبه بندی عناصر بر اساس میزان اهمیت، عناصر با استفاده از مدل AHP وزن دهی و رتبه بندی شدند و سپس در مرحله بعدی با استفاده از مدل TOPSIS اقدام به تعیین میزان برخورداری مناطق از خدمات گردشگری شهری بر اساس میزان اهمیت عناصرگردید. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل، منطقه 8 با ضریب تاپسیس0.836523 در رتبه اول و منطقه 7 با ضریب 0.065989 در رتبه آخر از نظر میزان برخورداری قرار دارند.
تحلیلی بر نارسایی نظام سیاست گذاری برنامه ریزی روستایی باتاکید بر عدالت فضایی (مطالعه موردی: استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر دارای هدف کاربردی و با روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. در این مقاله برای رتبه بندی دهستان ها از روش ویکور، تحلیل پهنه ای خدمات از روش بیضی انحراف معیار، برای تحلیل خوشه ای و تمرکز تسهیلات از روش موران و برای تحلیل ارتباط بین متغیرها از روش همبستگی چند متغیره استفاده شده است. نمونه های موردی تحقیق روستاهای استان خراسان شمالی که در مقیاس دهستان تجمعیع یافته شده اند با توجه به نتایج به دست آمده از رتبه بندی روش ویکور دهستانهای آلاداغ و بدرانلو در طبقه بندی کاملا برخوردار، دهستان های اترک، گرمخان، آذری، روئین، جرگلان و جیران سو در گروه نسبتا برخوردار، دهستان های آلمه، حصارچه، شیرین سو، گیفان، باباامان، سیوکانلو، زیارت، حومه، شاه جهان، فاروج، بام و صفی آباد در گروه متوسطو بقیه دهستان ها در گروه نسبتا نابرخوردار ونابرخوردار طبقه بندی شده اند. با بررسی نتایج می توان دریافت دهستان هایی که در نزدیکی مرکز استان قرار دارند جزء دهستان های برخوردار محسوب می شوند و دهستان های با فاصله از مرکز استان در طبقه بندی نابرخوردار قرار گرفتند. همچنین تحلیل همبستگی چندمتغیره نشان می دهد که بین نزدیکی به مرکز استان با میزان برخورداری رابطه معکوس وجود دارد، بدین صورت که هر چقدر از مرکز استان فاصله زیاد شود میزان برخوداری روستاها کمتر شده است. در مورد ارتباط بین جمعیت و میزان برخورداری نشان دهنده همبستگی مستقیم و مثبت می باشد که هر چقدر تعداد جمعیت روستا افزایش یابد میزان برخورداری دهستان ها نیز بیشتر می شود
بررسی ارزیابی توسعه روستایی با استفاده از PCA و تحلیل تاکسونومی عددی (موردی دهستان انزل شمالی و جنوبی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۱۰۰-۸۷
حوزه های تخصصی:
توسعه روستایی فرایند پیچیده ای در راستای بهبود افزایش استاندارد زندگی مردم در روستاست. شناسایی امکانات روستایی در بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیربنایی مناطق روستایی اولین گام در برنامه ریزی پایداری و توسعه روستایی است. با توجه به وابستگی زیاد ارومیه به اقتصاد روستایی، لزوم توجه به توسعه پایدار روستایی اهمیت مضاعفی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی طبقات و میزان برخورداری روستاهای دهستان انزل جهت ارائه راهکارهای علمی و اجرایی در بخش توسعه روستایی است. روش انجام این تحقیق توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای است. بدین منظور، در ابتدا داده های شاخصهای مختلف برخورداری از سالنامه آماری استخراج شدند. سپس، ماتریسی از داده ها با ابعاد 40 روستا و 31 ستون (متغیر) تنظیم شد. با استفاده از دو تکنیک آماری تحلیل مولفه های مبنا (PCA) و آنالیز تاکسونومی عددی گروه بندی و سطح برخورداری روستاها ارزیابی شد. بانک اطلاعات و پردازش داده ها در نرم افزارهای Excel، SPSS و Idrisi انجام شد. براساس نتایج PCA، تعداد 36 روستای کم برخوردار در یک گروه واقع شدند. مطابق آنالیز تاکسونومی روستاهای قره باغ، قولنجی و کهریز حد بالای ناهمگنی و برخورداری بالا را داشتند. تعداد 28 روستا در طبقه چهارم و کم برخوردار هستند و رشد جمعیتشان به کندی و یا کاهش دارد. نتایج حاصل از هر دو مدل، اندکی تفاوت در تعداد و ترتیب اعضای طبقات دارد. بر اساس مشاهدات میدانی، مدل PCA واقعیت موجود و نتایج دقیق تری را نشان داد. از اینرو، فرض اول محقق پذیرفته شد. با توجه به نقش مرکزیت روستای قره باغ و کهریز و فاصله نسبتاً زیاد آنها از جاده بین شهری، فرض دوم پذیرفته نشد.