مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
لرزه خیزی
حوزه های تخصصی:
با توجه به واقع شدن ایران بر روی یکی از دو کمر بند زلزله خیز جهان و وجود گسل های فراوان، وقوع زلزله در فلات ایران امری طبیعی است . ایران جزء ده کشور بلاخیز و ششمین کشور زلزله خیز دنیا است که زلزله مسبب بیشترین تلفات انسانی در آن می با شد و کمر بند زلزله 90 درصد از خاک کشور ما را دربر گرفته است؛ اما آنچه حائز اهمیت است، وضعیت اسف بار شهرها و کلان شهرهایی ( مثل تهران، تبریز ... ) است که بر روی گسل ها یا در مجاورت آنها ساخته شده و در معرض خطر زلزله قرار دارند، زیرا که ایران از جمله کشورهایی است که گسل های فراوان دارد و حرکت این گسل ها باعث رها شدن انرژی ذخیره شده و بروز زلزله های مکرر می شود و تلفات جانی و خسارت های مالی فراوانی را در مناطق شهری بدنبال می آورد. در این مقاله سعی بر آن است که علت زلزله خیزی فلات ایران و اثرات منفی فعالیت گسل ها روی برخی از شهرها به صورت نمونه بررسی و خطرات آنها یادآوری گردد.
تحلیلی بر لرزه خیزی و گسترش فضایی کلانشهر تهران
حوزه های تخصصی:
کلانشهر تهران، جزو بزرگترین شهرهایی است که بارگذاری مصنوعی و گسترش فضایی آن روی کمربند فعال زلزله آلپ هیمالیا صورت گرفته، که رعایت ضوابط علمی فنی در آن، موضوعی حیاتی است و نیازمند پژوهش های متعدد می باشد.
روش تحقیق در این مقاله بیشتر توصیفی – تحلیلی بود که در تحلیل برخی داده ها از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)نیز کمک گرفته شده است. گسلها و روند وقوع زلزله ها در تهران، بررسی روند تاریخی گسترش شهر و خصوصا ساخت و سازهای چند دهه اخیر مورد نظر بوده و نتایج بدست آمده، نشان داد که گسترش تهران در مسیر کمربند زلزله، بی قید و شرط، بدون پشتوانه علمی و کنترل نشده صورت پذیرفته و روند مذکور در موارد زیادی کماکان دنبال می شود. پژوهش در ابعاد متعدد زلزله خیزی تهران و تبعات آن می تواند، منجر به واقعیت نگری در بین مسوولین و مردم شده و تاثرات مثبتی بر روند شهرسازی و کاهش آسیب پذیری در برابر وقوع زمین لرزه بر جای بگذارد.
کتاب شناسی توصیفی پژوهش های زمین شناسی مکران، رشته پیوند نا گسستنی ایران و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
پهنه مکران با روند شرقی – غربی در دو کشور ایران و پاکستان گسترش دارد. ویژگی های زمین شناسی حاکم بر این منطقه موجب شده است که این پهنه از دیرباز مورد توجه زمین شناسان باشد. طول این پهنه حدود 900 کیلومتر و عرض آن در خشکی حدود 300 کیلومتر است. عمده مطالعات از دهه هفتاد میلادی شروع شده و تا کنون توسط زمین شناسان مختلف از سراسر دنیا ادامه یافته است . مطالعات کلیدی و اساسی مربوط به تحقیقات و پژوهش های سیستماتیکی است که مجموعه مکران را در بر گرفته و نتایج آن منجر به تهیه گزارش های زمین شناسی مکران و یا پروفیل های لرزه ای است که از بستر دریای عمان شده است . در این پژوهش ها روشن شدن وضعیت و موقعیت تکتونیکی مکران و آشکار شدن جهت و میزان حرکت نسبی صفحه عربی به سمت شمال ، کلیدی برای تجزیه و تحلیل های مختلف از جمله نئوتکتونیک ، سواحل بالا آمده ، سبک تغییر شکل رسوبات ، چین خوردگی ها ، ماگماتیزم و... در مکران می باشد. گستردگی و تنوع موضوعات زمین شناسی آن سبب شد تا پژوهش ها و مطالعات مربوط به آن را در قالب شش محور کلی « مطالعات کلی زمین شناسی »، « مطالعات تکتونیکی و ساختاری »، « مطالعات ژئوفیزیکی »، « مطالعات لرزه خیزی »، « مطالعات موادمعدنی و هیدروکربوری » و « مطالعات نئوتکتونیکی و سواحل بالا آمده » معرفی گردد.
بررسی لرزه خیزی و نشانه های دال بر فعالیّت های آتشفشانی در منطقه ی آتشفشانی تفتان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهت بررسی فعالیّت های آتشفشانی تفتان و تبین ارتباط آن با لرزه خیزی منطقه، با در نظر گرفتن کارهای تقریباً مشابه انجام شده با موضوع مورد نظر ما در دنیا، نیاز به بررسی پارامترهای لرزه خیزی منطقه در زمان رخداد آتشفشانی و کل بازه زمانی مورد مطالعه وجود دارد. اطلاعات مورد نیاز پس از جمع آوری و تدوین کاتالوگ لرزه ای و رخدادهای آتشفشانی تفتان از پایگاه ها و مراکز معتبر در دنیا، تلفیق و با کمک فرمول های معتبر موجود پارامترهای لرزه خیزی منطقه در زمان رخداد هر واقعه آتشفشانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه ضمن تهیه کاتالوگی از فعالیّت های لرزه خیزی و آتشفشانی ثبت شده در منطقه و بررسی پارامترهای لرزه خیزی آن سعی در بررسی تأثیر فعالیّت های کنونی این آتشفشان بر لرزه خیزی آن شد. تلفیق اطلاعات به دست آمده و نتیجه گیری کلی، ناهنجاری خاصی را در مورد این آتشفشان نشان نداد اما تجزیه و تحلیل داده های لرزه ای موجود از منطقه تفتان، بیانگر رابطه گوتنبرگ- ریشتر به صورت logN=-0.3975 M+ 2.7489 می باشد که اوج فعالیّت های لرزه ای منطقه تفتان طیّ سال های سال های 1994- 1990 بوده است. اطلاعات آتشفشان شناسی در منطقه کافی نمی باشد با این حال بین فعالیّت های آتشفشانی سال های 1902،1970و 1993 با فعالیّت های لرزه ای ارتباط زمانی مشاهده می شود. بنابراین با توجه به اهمیت منطقه تفتان از دیدگاه مخاطرات طبیعی و کمبود اطلاعات موجود جهت بررسی های لازم، پایش های جامع لرزه زمین ساختی و آتشفشان شناسی در منطقه ی تفتان ضروری به نظر می رسد.
بررسی پتانسیل تخریب لرزه خیزی با به کارگیری مدل های چند شاخصه (مطالعه ی موردی: منطقه ی یک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای ایران دارای شواهد متعددی از لرزه خیزی، همچون گسله ها و شکستگی ها، به ویژه در زمین های آبرفتی است که با ایجاد سازه های سنگین شهری، ناپایداری بسترهای شهری را به ارمغان آورده است. این پژوهش با هدف تحلیل پراکنش تخریب ناشی از لرزه خیزی در محیط شهری انجام شده است. منطقه ی یک تهران از این نظر انتخاب شده است که در ناحیه ی البرز مرکزی، بر نهشته های کواترنری واقع شده است و دارای شواهد متعدد تکتونیکی، ازجمله وجود سازند هزار دره، وقوع زمین لرزه هایی با بزرگی بیش از ٧ ریشتر، چین خوردگی و گسلش در سازند هزاردره و وجود زمین لغزش های دامنه ای هستند. در این مطالعه به منظور بررسی پتانسیل تخریب ناشی از زمین لرزه در منطقه ی یک تهران، از نقشه ی توپوگرافی، پراکندگی گسله ها، کاربری تهیه شده از سوی شهرداری، تراکم جمعیت، داده های ارتفاعی (DEM) استفاده شده است. بر اساس داده های فوق با توجه به شرایط تکتونیکی منطقه ی یک تهران، معیار های ضریب خمیدگی، نوع آبرفت، ارتفاع زمین، تغییرات ارتفاعی، تراکم شبکه ی زهکشی، تراکم نسبی گسل، تراکم نسبی جمعیت و درصد فضای باز، شاخص های انتخاب شده ای است که می تواند بیانگر تخریب ناشی از لرزه خیزی در این منطقه باشد. پراکنش شاخص های مورد نظر با استفاده مدل تاپسیس از روش های تصمیم گیری چند شاخصه مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج مطالعات نشان داد که حداکثر پتانسیل لرزه خیزی در بخش شمالی منطقه ی یک، به دلیل بیشترین برون زدگی های آبرفت های قدیمی تر روی آبرفت های جدیدتر، حضور گسل های اصلی و لرزه زا، حداکثر ضریب خمیدگی و حضور شبکه های آبرفتی اصلی قرار گرفته است.
پراکندگی لرزه خیزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکتونیک فعال نوار لرزه خیز آلپ هیمالیا فلات ایران را شکل داده است که در مرز همگرایی بین ورقه های زمین ساختی اوراسیا عربستان قرار دارد. این فلات یکی از لرزه خیزترین نواحی جهان است و هر سال با زمین لرزه های متعددی مواجه می شود. در ایران، شرایط فعال زمین ساختی، وجود گسل ها و چشمه های لرزه زای متعدد و قرارگیری جمعیت فراوان در نواحی مستعد زمین لرزه توجه بیش از پیش به این سانحه ی طبیعی و لزوم مطالعات علمی را در زمینه ی تحلیل خطر زمین لرزه افزایش می دهد. در مقاله ی حاضر، علاوه بر مرور لرزه زمین ساخت و لرزه خیزی ایران از گذشته تاکنون، سعی شده است به مسئله ی تحلیل خطر زمین لرزه پرداخته و به وضعیت مدیریت سانحه، آسیب پذیری و بافت فرسوده در ایران اشاره شو
هندسه فرکتالی گسل ها و لرزه خیزی در شمال شرق ایران
حوزه های تخصصی:
بیشترین فعَالیت های لرزه ای درشمال شرق ایران، در اطراف سیستم های گسلی اصلی که اکثراً در راستایی تقریباً NW-SE توزیع یافته اند، مشاهده می شود. تحلیل های فرکتالی به روش مربع شمار در شرق ایران انجام شد که برای این منظور منطقه مطالعاتی را به (12) محدوده مجزا تقسیم و هر محدوده را بطور جداگانه تحلیل نمودیم. بعد فرکتالی بین مقادیر 0 تا 2 تغییر می کند اگر بعد فرکتال نزدیک به صفر باشد، نشان دهنده این است که گسلها و زمین لرزه ها در یک نقطه متمرکز شده اند و اگر بعد به عدد 2 نزدیک باشد نشان دهنده ی پراکندگی گسلها و زمین لرزها در کل محدوده است. در واقع این روش مقایسه ایی بین مناطق همجوار از لحاظ نرخ فعَالیت لرزه ایی می باشد. براساس نتایج بدست آمده با فاصله گرفتن از سیستم گسلی اصلی در منطقه که دارای روند NW-SE بوده، از میزان بعد فرکتال و در نتیجه لرزه خیزی کاسته می شود که این امر نشان دهنده وجود ناپیوستگی در سیستم های گسلی اصلی در منطقه می باشد. مقدار بالای بعد فرکتال در محدوده های قائن، بشرویه و تربت حیدریه و هم چنین کاهش در مقدار بعد فرکتال محدوده های بیرجند، گزیک و تایباد، پیشنهاد می کند که منطقه انتهایی سیستم های گسلی اصلی در شرق در منطقه ی محدوده های بیرجند و تایباد باشد. براساس تحلیل فرکتالی گسل های منطقه و بررسی داده های لرزه ای، عمده فعالیت لرزه ای درشمال شرق ایران با الگوی زمین لرزه های درون قاره ای با عمق کم (اکثرا بین 10- 20 کیلومتر) بوده و در ارتباط با چشمه های خطی (گسل های) اصلی در منطقه و یا شاخه های فرعی آنها رخ می دهد. هم چنین توزیع ابعاد فرکتالی حجمی و سطحی شمال شرق ایران نشان دهنده فعَالیت لرزه ای بالاتر در بخش های مرکزی و غربی آن نسبت به سایر مناطق مجاور می باشند.
تحلیل لرزه خیزی بخش آبپخش با استفاده از مدل های تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۳
125 - 140
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی با هدف مدیریت بحران و ارزیابی شدت و میزان لرزه خیزی مناطق مختلف جهت مقابله با خسارت های ناشی از لرزه خیزی همواره یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است. بخش آبپخش یکی از لرزه خیزترین بخش های استان بوشهر است که به علت وجود گسل های متعدد و فعال قطر- کازرون، برازجان، رگ سفید و زاگرس، همواره در معرض زمین لرزه های متعدد و گه گاه شدید با حداکثر بزرگای 5 ریشتر قرار گرفته است. به همین علت ﭘژوهش حاضر ﭘس از تهیه نقشه های ﭘایه لرزه خیزی چون، عمق کانون های لرزه خیزی، توان لرزه خیزی، شتاب و شدت زمین لرزه و عمق خاک اقدام به وزن دهی ﭘارامترها نموده و در نهایت با استفاده از سه مدل سیستم تحلیل سلسله مراتبی،Dematel و میانگین رتبه ها به بررسی، ارزیابی وضعیت لرزه خیزی بخش آبپخش و ترسیم نقشه پهنه بندی لرزه خیزی در این ناحیه پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که، توان لرزه زایی گسل و شدت زلزله به ترتیب با ( 086/0 و 063/0) تاثیر گذارترین عوامل و موادمادری و عمق خاک با (110/0) و شیب با (103/0) متعامل ترین ﭘارامترها در زمینه توان لرزه خیزی بخش آبپخش هستند. به عبارت دیگر در این ناحیه هر چه شیب زمین کمتر، مواد مادری مقاوم تر و عمق خاک کمتر باشد، تاثیر کمتری از ﭘارامترهای توان لرزه زایی گسل و شدت زلزله خواهد ﭘذیرفت و در نتیجه اراضی دارای این شرایط در بخش آبپخش در برابر زلزله مقاوم تر خواهند بود. البته در این زمینه نباید نقش عوامل انسانی را در تشدید شرایط لرزه خیزی نادیده گرفت.
ارزیابی خطر زلزله در منطقه عسلویه بر اساس مدل جنبش زمین (NGA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
131 - 146
حوزه های تخصصی:
زلزله ها را می توان به عنوان پرمخاطره ترین پدیده زمین شناختی معرفی کرد که خسارات زیادی را به شهرها، اماکن، تاسیسات و ... وارد می کنند. دانشمندان پیشرفت های چشم گیری برای پیش بینی زلزله داشته اند اما با این حال هنوز با عدم قطعیت های بسیاری مواجه می باشند. بهترین راهکار مطرح شده در این زمینه، مطالعه الگوهای منطقی و پارامترهای درگیر و تعامل متقابل بین زمین لرزه ها و سازه های شهری یا مقاوم سازی لرزه ای است. به منظور اجرا سازه های مقاوم لرزه ای، اولین قدم داشتن اطلاعات کافی در مورد وضعیت لرزه خیزی منطقه است که برآورد و تحلیل پارامترهای لرزه ای در ساختگاه ها، رویکردهای تجربی و کامپیوترمبنای زیادی ارائه گردیده که رویکردهای کامپیوترمبنا (شبیه سازی ها)، به دلیل دقت بالا و قدرت محاسباتی، امروزه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از جدیدترین رویکردهای مطرح به لحاظ شناسایی وضعیت لرزه خیزی مناطق مختلف، بکارگیری مدل های آنالیز نسل بعدی جنبش زمین (NGA) است. این مدل با تعریف روابط میرایی ناحیه ای، ضرایب لرزه خیزی را با دقت بالایی برآورد می کند. این مزیت امکان توصیف ساختارهای زمین شناسی و سایزموتکتونیکی مناطق مختلف در تاثیر پارامترهای لرزه خیزی را فراهم می نماید. در این مطالعه مدل NGA مبتنی بر شرایط زمین شناسی و تکتونیکی منطقه عسلویه تهیه گردیده و پارامترهای مهندسی طراحی لرزه خیزی به صورت مکانی برآورد شده و نقشه ی پهنه بندی لرزه ای منطقه تهیه گردیده است. بر پایه نتایج حاصل از تهیه مدل NGA برای منطقه عسلویه با شعاع km 100، پارامترهای PGA، PGV، PGD و PSA برای دوره بازگشت 100 ساله به ترتیبg 29/0، cm/s 2/18، cm 2/24 و g 19/0 برآورد گردیده است. بر اساس نتایج تحقیق، منطقه مورد مطالعه به 4 پهنه از نظر درجه خطر تقسیم شده و منطقه عسلویه در پهنه با خطر زلزله بالا قرار گرفته است.
ارزیابی وضعیت لرزه خیزی و آسیب پذیری کالبدی- جمعیتی شهر رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
123 - 150
حوزه های تخصصی:
شهرستان رفسنجان در شمال غربی استان کرمان واقع شده و از شمال به بافق در استان یزد، از جنوب به بردسیر و سیرجان از مغرب به شهر بابک و از مشرق به کرمان محدود می شود. با توجه به وضعیت لرزه خیزی استان کرمان، میزان آسیب پذیری لرزه ای شهر رفسنجان سوال اساسی این پژوهش بوده است. به همین علت این پژوهش سعی دارد وضعیت لرزه خیزی و آسیب پذیری کالبدی و جمعیتی شهر رفسنجان در برابر زلزله را ارزیابی نماید. نتایج نشان می دهد که 51/13 درصد از پارامترهای کالبدی و جمعیتی شهر رفسنجان از آسیب پذیری بالایی برخوردار می باشند که از این مقدار 38/7 درصد آن در پهنه با خطر لرزه خیزی متوسط و 13/6 درصد نیز در پهنه با خطر لرزه خیزی کم قرار دارد. همچنین از مجموع 41/36 درصد از پارامترهای کالبدی و جمعیتی این شهر که از آسیب پذیری متوسط برخوردار است، 61/19 درصد آن در در پهنه با خطر لرزه خیزی متوسط و 81/16 درصد آن در پهنه با خطر لرزه خیزی کم قرار دارد. از طرفی فقط حدود نیمی (08/50 درصد) از پارامترهای کالبدی و جمعیتی شهر رفسنجان از وضعیت آسیب پذیری کم و مناسب برخوردار است که از همین مقدار هم 37/25 درصد آن در پهنه با خطر لرزه خیزی متوسط قرار داشته و فقط 7/24 درصد آن در پهنه کم خطر از نظر لرزه خیزی قرار گرفته است. لازم به هرچند طبق نتایج شهر رفسنجان از خطر لرزه خیزی بالایی برخوردار نیست ولی نتایج تحلیل لرزه خیزی حاکی از آنست که احتمال وقوع زلزله هایی با بزرگی 7 ریشتر امکان پذیر است. به همین علت با توجه به اینکه حدود 50 درصد از مساحت این شهر از نظر کالبدی و جمعیتی آسیب پذیر می باشد بنابراین برنامه ریزی کاربردی جهت کاهش خطرات احتمالی از اهمیت بالایی برخوردار است.
ارزیابی رابطه شاخص خط وارگی گسل ها با لرزه خیزی در محدوده خطوط ریلی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
111 - 124
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: گسل ها، مهم ترین عامل ایجاد زلزله هستند که توانایی های لرزه ای متفاوتی دارند و زلزله های کوچک و بزرگی را ایجاد می کنند؛ بنابراین شناسایی خطاهای موجود در هر منطقه و شناخت نوع و دامنه فعالیت گسل ها، آسیب های عملکرد آنها را به شدت کاهش می دهد. هدف: این پژوهش سعی دارد رابطه شاخص خط وارگی گسل ها را با لرزه خیزی در محدوده خطوط ریلی استان هرمزگان ارزیابی کند. روش: شاخص خط وارگی، معیاری کمّی از شدت گسلش هر منطقه، تابعی است که در پردازش آن تعداد، طول و تقاطع گسل ها در واحد سطح محاسبه مکانمند می شود. بدین منظور گسل های منطقه در فاصله 100کیلومتری از خطوط ریلی با استفاده از نقشه های زمین شناسی و تصاویر رادار استخراج، سپس شاخص خط وارگی[1] با بهره گیری از نرم افزار Arc GIS محاسبه و درنهایت با استفاده از این شاخص نقشه مکانی تهیه شد. نتایج: بررسی ارتباط داده های لرزه ای و تراکم گسلی با الگوی توزیع شاخص خط وارگی نشان دهنده همبستگی نسبی تراکم گسل ها و همچنین الگوی توزیع زلزله ها با شاخص خط وارگی در محدوده مطالعاتی است؛ به طوری که یافته های پژوهش نشان داد 33/15درصد از کل لرزه های رخ داده در منطقه (لرزه های بیش از 4 ریشتر) در طبقه شاخص Pf5 واقع شده اند که فقط 62/4درصد از کل مساحت منطقه را به خود اختصاص داده است؛ همچنین فقط 54/3درصد از زلزله های رخ داده در طبقه با شاخص Pf1 قرار گرفته اند که بیشترین درصد (07/27درصد) از منطقه را به خود اختصاص داده است؛ به بیان دیگر با افزایش شاخص خط وارگی، تراکم زلزله های رخ داده در منطقه نیز بیشتر می شود. نوآوری: این پژوهش به دلیل بررسی تراکمی گسل ها و همچنین بررسی رابطه مساحت خط وارگی گسل ها با تعداد زمین لرزه ها در نوع خود بی سابقه است.
تحلیل آسیب پذیری لرزه ای مساکن روستایی در شهرستان لامرد
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های روستایی در مقایسه با سکونتگاه های شهری به دلیل آنکه از پراکنش جغرافیایی بیشتری برخوردار می باشند، همواره آسیب پذیری بیشتری در برابر تهدیدات ناشی از زلزله دارند. با برسی وضعیت آمار وقوع زلزله در سطح استان فارس مشخص می شود که همواره شهرستان لامرد به عنوان یکی از کانون های مهم زلزله خیز به شمار می آید؛ به طوری که هرساله شاهد وقوع چند زمین لرزه در سطح این شهرستان هستیم. وقوع این حوادث گاه با خسارت های جانی و مالی فراوانی همراه می باشد. نوع این تحقیق از نظر هدف کاربردی – توسعه ای و روش آن توصیفی–تحلیلی است. محدوده مطالعاتی، روستاهای شهرستان لامرد در استان فارس می باشد. به منظور تحلیل آسیب پذیری مساکن مناطق روستایی این شهرستان، از مطالعات اسنادی که شامل زلزله های تاریخی، داده های جمعیتی و کیفیت مساکن روستایی در سطح این شهرستان می باشد، استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داده بیش ترین مصالح استفاده شده در سطح روستاهای این شهرستان، مصالح نیمه بادوام و کم دوام می باشد. همچنین در حریم 300 متری گسل های منطقه مورد مطالعه، 2 نقطه جمعیتی باغ دهنو و امامزاده شاه غیب قرارگرفته اند و در حریم 1000متری گسل های منطقه مورد مطالعه4 نقطه جمعیتی باغ سروستان، امامزاده شاه غیب، باغ دهنو و پشت آب قرارگرفته اند.
تطبیق لندفرمی و ارزیابی پتانسیل فعالیت های تکتونیکی و لرزه خیزی بخش شمالی زون گسلی قم- زفره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پتانسیل لرزه خیزی و فعالیت های تکتونیکی بخش شمالی سامانه گسلی قم- زفره، براساس روش های ژئومورفومتری و تطبیق لندفرمی، بررسی شد. برای تطبیق داده های به دست آمده، از شواهد میدانی و مورفوتکتونیکی موجود در منطقه استفاده شد. بدین منظور، از اندازه گیری برخی شاخص های ژئومورفیک و تطبیق آن ها با محل گسل های اصلی و کانون های لرزه خیز بهره گیری شد. شاخص های ژئومورفیک، که در مطالعات مربوط به ارزیابی فعالیت های تکتونیکی و لرزه خیزی مناطق بیشترین کاربرد را دارند، به دو بخش تقسیم شدند: بخش اول، شاخص های مربوط به دینامیک سطح؛ بخش دوم، شاخص های مربوط به دینامیک حوضه. از ویژگی های شاخص های ذکرشده حساسیت آن ها به حرکات گسل های شیب لغز و امتدادلغز است؛ از سوی دیگر، بیانگر غالب بودن پدیده های دگرشکلی و بالاآمده نسبت به پدیده های فرسایشی در مناطق فعال تکتونیکی اند. محدوده مورد مطالعه به 18 قطعه آبراهه ای تقسیم شد و شاخص های ژئومورفیک و نقشه های مورفوتکتونیکی آن جداگانه از طریق برنامه الحاقی TecDEM محاسبه و وزن دهی شد. نتایج اولیه به دست آمده نشان دهنده لرزه خیزی و فعالیت تکتونیکی بالا در نزدیکی گسل های اصلی بخش شمالی زون قم - زفره (جنوب و جنوب غرب استان قم) مانند گسل قم، گسل خورآباد، گسل بیدهند، و گسل کاشان است.
تحلیل خطر احتمالی ریسک محور زمین لرزه بندر سیراف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
61 - 82
حوزه های تخصصی:
با استفاده از روش های آماری و احتمالی تحت عنوان تحلیل خطر لرزه ای، می توان از ایمن بودن سازه ها در برابر زمین لرزه ها اطمینان حاصل نمود، ازاین رو هرساله تحقیقات فراوانی حاوی روش های جدید پهنه بندی خطر زلزله در سراسر جهان ارائه می شود؛ بنابراین ضرورت استفاده از روش های جدید و به روزی که بتوان بر اساس آن نقشه های خطر لرزه ای را در کشور به روز کرد قابل احساس است؛ ازاین رو در این پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیل خطر ریسک محور بر طبق استاندارد ASCE 07-10 به بررسی وضعیت لرزه خیزی ساختگاه بندر سیراف در استان بوشهر با استفاده رهیافت احتمالی پرداخته که بر اساس پارامترهای مربوط در این منبع نتایج حاصل از تحلیل خطر موردبررسی قرارگرفته است. در مطالعه حاضر، به منظور بررسی وضعیت لرزه ای ساختگاه مجموعه ای از داده های لرزه خیزی تاریخی و دستگاهی با پوشش زمانی تا سال 2019 تا شعاع 150 کیلومتری بکار گرفته شده و منابع لرزه زا مدل شده اند. بدین منظور منابع لرزه زا در گستره طرح با استفاده از نقشه های موجود، تعیین و پس از آن مدل مناسب از چشمه های لرزه زا به صورت خطی در منطقه ارائه شده است. فهرست زمین لرزه های رخ داده در گستره طرح از طریق اسناد و کتب تاریخی و ثبت دستگاهی جمع آوری شده و با استفاده از روش کیکوسلول، نواقص موجود در کاتالوگ برطرف شده است. جهت دستیابی به توزیع پوآسونی رویدادها با استفاده از دو روش پنجره زمانی- مکانی گاردنر و نوپوف و روش نظامند گرانتسال، حذف پیش لرزه ها و پس لرزه ها انجام شده است. در نهایت با ترکیب منابع لرزه زا و استفاده از روابط کاهندگی مناسب، پارامترهای لرزه خیزی با استفاده از روش گوتنبرگ- ریشتر و کیکوسلول، محاسبه و نتایج به صورت طیف خطر ریسک محور در سطح طراحی برای دوره بازگشت 2475 سال با استفاده از روش احتمالی تحلیل خطر لرزه ای برای بندر سیراف ارائه شده است. نتایج پژوهش حاکی است که مقادیر لرزه ای طیف به دست آمده بر طبق آیین نامه ASCE 07-10 از مقدار پیشنهادی برای این ناحیه در استاندارد 2800 متفاوت است، همچنین پیشنهاد شده است به دلیل لرزه خیزی بالای منطقه از روش های جدید و به روزی که در آن ها ثبت و برآورد زلزله به صورت مناسبی انجام شده است استفاده شود.
ارزیابی و مقایسه کارایی روش های کمی فرکتال و آنتروپی در تحلیل وضعیت لرزه خیزی زاگرس شمال غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
147 - 168
حوزه های تخصصی:
زمین لرزه ها حاصل گسلش و پویایی زمین ساختی هر ناحیه هستند و نسبت به بزرگا، فضا و زمان توزیع فرکتالی دارند. در این تحقیق پارامترهای لرزه خیزی b-value و FD به عنوان رویکرد کمی فرکتالی در تحلیل لرزه خیزی زاگرس شمال غرب بکار رفته است. پارامتر b با توزیع فراوانی-بزرگای گوتنبرگ-ریشتر و پارامتر FD به روش مربع شمار محاسبه و همچنین با استفاده از 30 خوشه تمرکز زمین لرزه و عوامل مهم، پهنه های لرزه خیز با روش آنتروپی مشخص شدند. کاهش b-value رخداد زمین لرزه های با فراوانی کم و بزرگای بالا و افزایش FD عدم خوشه بندی و توزیع یکنواخت زمین لرزه ها را نشان می دهد. همبستگی منفی این دو مؤید زمین ساخت فعال است. نتایج نشان می دهند که افزایش FD با کاهش b-value (همبستگی منفی 60 درصد) همراه است. منطقه A (غرب کرمانشاه) ، بالاترین میزان (FD (1/02 و پایین ترین میزان b (0/78) را داراست که به معنی توزیع بالای تنش در منطقه (و شاهد آن زمین لرزه اخیر کرمانشاه با بزرگای 7/3) است. منطقه E (محل اتصال گسل های جبهه کوهستان و بالارود)، مشابه A است اما زمین لرزه های آن بزرگای کمتری دارند (5 و 6 ریشتر). منطقه F (محل پیوند گسل های اصلی و جبهه کوهستان زاگرس)، با وجود تراکم بالای گسل و زمین لرزه، نقطه مقابل A است که بیانگر رها شدن تنش در قالب زمین لرزه هایی کوچک است. منطقه C (حاشیه غربی با کمترین تمرکز گسل و فراوانی زمین لرزه)، مشابه F است. مناطق D و B (مجاور گسل های معکوس و رورانده زاگرس، شرایطی زمین ساختی متوسطی دارند. نتایج مدل آنتروپی نتایج FD را تأیید می کند و رابطه معکوسی با مقادیر b دارد.
مطالعه اثرات ژئومورفولوژیکی و نئوزمین ساخت با تأکید بر توان لرزه خیزی گسل ها و مخاطرات ناشی از آن ها (مطالعه موردی: نمین، آستارا، تالش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
1034 - 1054
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی فعالیت های نئوزمین ساختی بویژه توان لرزه زایی گسل ها و مخاطرات ناشی از آن است. منطقه مورد مطالعه منطقه آستارا در شمال غربی گیلان می باشد. نتایج نشان می دهد، شاخص های ژئمورفولوژیکی، تصاویر ماهواره ای لندست 8 مربوط به سال2020، عکس های هوایی، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی منطقه؛ گسل های آستارا، هیر، نئور و سنگور به ترتیب توان لرزه زایی برابر با 031/6، 877/5 ، 103/9؛ 834/5، 701/5، 094/7؛ 031/6، 877/5، 103/9 و 497/5، 400/5 و 660/3 ریشتر را دارند. بر اساس نتایج حاصل از نقشه پهنه بندی خطر زمین لرزه، شهرهای نمین، عنبران، لوندویل و اسالم در پهنه خطر بسیار زیاد زمین لرزه قرار دارد. هم چنین، شهر آستارا در پهنه خطر زمین لرزه زیاد قرار گرفته است. علاوه براین، شهرحویق در پهنه خطر متوسط و شهرهای هشتپر و ابی بیگلو در پهنه خطر بسیار کم قرار گرفته است. شهر آستارا در پهنه خطر زیاد حرکات دامنه ای و شهرهای هشتبر، حویق و آبی بیگلو در پهنه خطر متوسط حرکات دامنه ای قرار گرفته است. با توجه به نتایج حاصل از پهنه بندی خطر فرسایش، شهرهای اسالم، لوندویل، عنبران و نمین در پهنه های خطر بسیار زیاد قرار گرفته اند. هم چنین، شهر آستارا در پهنه خطر زیاد قرار گرفته است. هم چنین، شهر آبی بیگلو در پهنه خطر متوسط و شهرهای حویق و هشتبر در پهنه های خطر کم قرار گرفته اند. با توجه به نقشه پهنه بندی خطر سیلاب، در محدوده مورد مطالعه شهرهای نمین و عنبران در پهنه خطر بسایر زیاد، شهرهای آستارا، لوندویل و اسالم در پهنه خطر زیاد و شهرهای هشتپر، آبی-بیگلو و حویق در پهنه خطر متوسط قرار گرفنه اند.
ارزیابی خطر لرزه ای به روش های تحلیل سلسله مراتبی و شاخص فعالیت نسبی زمین ساختی، جنوب خاوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی خطر زمین لرزه همواره نیازمند شناخت دقیق رفتار گسل ها می باشد. گستره جنوب خاوری کشور با دارا بودن مجموعه ای پیچیده از گسل های فعال و لرزه زا، همواره شاهد رویداد زمین لرزه های مهیب در اعصار گذشته بوده است. به همین رو در این مطالعه، ضمن محاسبه تعدادی از شاخص های ریخت زمین ساختی مهم در منطقه مطالعاتی، با استفاده از دو روش شاخص زمین ساخت فعال و تحلیل سلسله مراتبی، به بررسی و شناخت میزان فعالیت زمین ساختی گسل های منطقه پرداخته شده است. نتایج این تحقیق منجر به شناسایی مناطق با بالاترین میزان خطر رخداد زمین لرزه گردید. در مقایسه دو روش یاد شده با پارامترهای زمین ساخت فعال و شواهد صحرایی، به روشنی می توان برتری روش تحلیل سلسله مراتبی نسبت به شاخص زمین ساخت فعال را مشاهده نمود. براساس نتایج حاصل از تحلیل سلسله مراتبی، چهار پهنه زمین ساختی مهم در این بررسی تعیین گردید. از این میان، دو دسته حوضه با فعالیت زمین ساختی بسیار بالا شناسایی شد که یکی در شمال خاوری منطقه در راستای گسل هایی چون گوک و کوهبنان و دیگری در جنوب باختری محدوده و در جوار گسل هایی مانند ساردوئیه، لاله زار و رفسنجان قرار دارند. به علاوه حوضه های با فعالیت زمین ساختی بالا نیز در راستای گسل های مهم اما با سابقه لرزه خیزی کمتر مثل گسل های نایبند، ماهان-جوپار، راین و دلفارد قرار گرفته اند. قرارگیری مراکز جمعیتی در حوضه های با فعالیت زمین ساختی بسیار بالا تا بالا و همجواری با گسل های فعال و شناخته شده منطقه، لزوم توجه بیشتر به ساخت و ساز در این محدوده را نشان میدهد.
بررسی سکونتگاه های انسانی واقع در حریم گسل های فعال (مورد مطالعه استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
.وجود گسل های متعدد و فعال، استان کرمان را از جمله مناطق لرزه خیز قرار داده است. گسل کوهبنان، لکرکوه و نایبند در شمال کرمان، گسل گوک و شهداد در مرکز و گسل های بم و سبزواران در جنوب استان جنباترین گسل های منطقه را تشکیل می دهند. آنچه در مورد گسل اهمیت دارد، بزرگی زمین لرزه احتمالی در اثر جنبش یک گسل و توان لرزه زایی گسل می باشد، تعیین حریم و پهنای گسل برای سکونتگاه های شهری و روستایی دارای اهمیت فراوان می باشد. وجود چندین شهر و هزاران روستا در حریم گسل و یا در شعاع چند کیلومتری آن در منطقه، که در خطر زلزله و مخاطرات ناشی از آن واقع شده اند ضرورت بررسی و تعیین حریم گسل ها را بیان می کند. تعیین حریم گسل بر اساس راستای حرکت و نوع گسل به دو روش IBC و پهنه بندی انجام می شود. در این پژوهش پس از شناسایی و بررسی گسل های فعال منطقه با تحلیل آماری توان لرزه زایی گسل ها با توجه به فرمول MS= logL + 5/4، محاسبه شد. همچنین با تاکید بر راستای جابجایی گسل ها (راستالغز، کششی، معکوس) نقشه پهنای حریم گسل های مختلف به روش دوم (پهنه بندی) ترسیم گردید. سپس با انطباق حریم گسل ها و موقعیت قرارگیری مراکز جمعیتی شهری و روستایی، مناطق در معرض خسارات زلزله مشخص گردید. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد شهرهای کوهبنان، کیانشهر، هجدک و بروات درست در حریم گسل و شهر گلباف در نزدیکی حریم گسل و همچنین صدها روستا در حریم گسل ها استقرار یافته اند.