مقالات
حوزه های تخصصی:
در فضای شهرهای هوشمند بسیاری از الگوهای پیشین زندگی شهروندان دچار تغیرات اساسی شده است . هدف از تحقیق حاضر، تبین الگو های سیاست گذاری در ابعاد ملی و محلی(شهر) در این شهر ها و ارائه بهترین الگوی سیاست گذاری در کلیه ابعاد برای شهر های هوشمند می باشد و در جهت پاسخ به این سوال که الگوی مناسب سیاست گذاری بر شهر های هوشمند در ابعاد ملی و محلی کدام است؟ این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به شناسایی الگو های سیاست گذاری در شهر های هوشمند مبتنی بر الگوهای سیاست گذاری فضای سایبر در ابعاد ملی(حاکمیت کشور) و محلی(شهر) پرداخته است. در بعد ملی سه الگو(آزاد، مشارکتی و کنترلی) و در بعد محلی یک الگو(وب محور) شناسایی شده است و معایب و محاسن هر یک ذکر گردیده است . همچنین با توجه به اینکه شهر هوشمند مبتنی بر فضای جغرافیایی شهر های کنونی می باشد، الگوی ترکیبی در بعد ملی و شهری می تواند بهترین الگو برای سیاست گذاری، بر و در این شهر ها باشد. الگوی سیاست گذاری ترکیبی مجموع فرآیند های پیوند ساختاری میان فضای فیزیکی شهر و فضای هوشمند ناشی از به کارگیری فناوری های نوین مخصوصاً فضای سایبر را توصیف می کند. در این معنا پیوند ها و نسبت هایی که میان این دو فضا در سطوح ملی و محلی برقرار می شود بازیگران سیاسی را ملزم به اتخاذ الگوی سیاست گذاری ترکیبی می نماید.
تأثیر سیاست بر توسعه کالبدی فضایی شهر کرمان
حوزه های تخصصی:
نظام سیاسی حاکم نقش بسیار تعیین کننده ای در رشد و جهت توسعه فضایی شهرها دارند. نقش آفرینی سیاسی دولت ها از جنبه های مختلف می تواند در این امر مهم موثر باشد و در طی دهه های گذشته هم در عرصه سیاست گذاری، هم تخصیص منابع کمیاب از جمله زمین شهری نقش داشته است. شهر کرمان از سال ۱۳۰۷ تا ۱۳۵۷ دارای وسعت ۸ کیلومترمربع و ۱۴۰۷۶۱ نفر جمعیت بوده است که از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۵ به ۱۴۰ کیلومترمربع گسترش یافته و به جمعیت۵۳۷۷۱۸ نفر رسیده است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر تاثیر سیاست بر توسعه فضایی شهر کرمان بعد از انقلاب اسلامی می باشد. روش انجام این تحقیق توصیفی تحلیلی است. گردآوری داده ها مبتنی بر روش کتابخانه ای، اسنادی و میدانی می باشد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار GIS و SPSS و مدل های تحلیل توسعه فضایی استفاده شد. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون، نشان می دهد شهر کرمان طی سال های اخیر گسترش فضایی به صورت پراکنده و غیرمتراکم بوده است و به طور کلی شهر کرمان در سال های اخیر رشد پراکنده ای به خصوص در سال ۱۳۹۰ که مقدارآنتروپی برآورد شده برابر با ۴۶/۱ محاسبه شده، با توجه به اینکه حداکثر Ln(۴)=۱/۳۸ بوده است. نشانگر توسعه فضایی این شهر به صورت بی قواره (اسپرال) بوده است. همچنین با توجه به داده های کتابخانه ای و نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نیز نشان داد که تصمیم های سیاسی بعد از انقلاب اسلامی در کشور، همگی به نحوی بر توسعه کالبدی- فضایی شهر کرمان تاثیر گذار بوده است.
بررسی میزان تاثیر عوامل طبیعی در امنیت مرزهای شرقی ایران با استفاده از سنجش از دور (نمونه موردی منطقه مرزی خراسان رضوی-افغانستان)
حوزه های تخصصی:
استقرار امنیت درمناطق مرزی به دلیل ویژگی ها و شاخص های این مناطق از اولویت بیشتری برخورداراست، از آن روی هرگونه ناامنی در مناطق مرزی می تواند امنیت را در داخل کشور در ابعاد مختلف مورد تهدید جدی قرار دهد. استقرار امنیت در مرز ومناطق مرزی در درجه اول مستلزم بررسی و شناخت ویژگی های طبیعی و انسانی مناطق مرزی می باشد. شناخت ویژگی های طبیعی و جغرافیایی مناطق مرزی به دلیل نقش مهم و بسترساز این گونه بنیادهای زیستی درحیات اجتماعی و توسعه مناطق مرزی از اهمیت زیادی برخوردار است، ضمن اینکه پدیده های طبیعی و عوارض جغرافیایی نقش مهمی در سیستم های پایش، مدیریت و کنترل مرزها دارند. بر این اساس این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که پدیده ها و عوارض طبیعی منطقه مرزی استان خراسان رضوی و افغانستان شامل رودمرزی، توپوگرافی، پوشش گیاهی درچه وضعیتی قرار دارند و چه تاثیری بر امنیت مرز و مناطق مرزی دارند؟ مواد و روش: جهت استخراج، بررسی و تحلیل اطلاعات مورد نیاز از تصاویر ماهواره لندست، سنجنده OLI در سال۲۰۱۸، نرم افزارهای ENVI۵.۳ و فنون RS& GIS استفاده شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد، کم آبی و عمق کم رودخانه مرزی هریرود در بیشتر ایام سال، موجب افزایش امکان تردد غیرمجاز و قاچاق کالا و مواد مخدر از مرز شده و بر امنیت مرز تاثیر منفی دارد. وضعیتی که در مورد دریاچه فصلی نمک زار در منطقه مرزی مشترک بین دوکشور نیز صدق می کند. در مورد عامل توپوگرافی هم با توجه به نقشه های موجود می توان گفت وجود ارتفاعات در جوار مرزهای دو کشور و علاوه بر این تداوم و پیوستگی برخی ارتفاعات در آن سوی مرز در کشور افغانستان در مجموع بر امنیت مرز تاثیر منفی داشته است .
نقش موقعیت جغرافیایی شهر تلمسان در تاب آوری و پایایی دولت زیّانی
حوزه های تخصصی:
هر حادثه یا روند تاریخی در کنار زمان، محدود به مکان و جغرافیا هم هست. در واقع جغرافیای تاریخی بررسی نقش عوامل و پدیده های جغرافیایی به ویژه جغرافیای طبیعی در شکل گیری رویدادهای تاریخی است. به عنوان نمونه مطالعه دقیق موقعیت برخی از شهرها نشان می دهد که انتخاب محل آن ها به هیچ وجه اتفاقی نبوده و ظاهرا طی فرآیندی کاملا دقیق صورت گرفته است. تلمسان، شهری در شمال آفریقا که در قرون میانه به پایتخت مغرب اوسط مشهور شده بود نمونه ای از یک شهر استراتژیک با قدرت مقاومت کم نظیر است. این شهر که بیش از سه قرن پایتخت دولت زیّانی یا بنوعبدالواد بود، (دولتی که از همه سو با دول متخاصم محاصره شده بود)، رکورد بیش ترین و طولانی ترین محاصره های نظامی و اقتصادی در شمال آفریقا را به خود اختصاص داده است اما در اکثریت قریب به اتفاق این حملات و محاصره ها، تاب آوری بالایی از خود نشان داده و همین تاب آوری به پایایی و تداوم دولت زیانی به مدت سه قرن انجامیده است. به نظر می رسد موقعیت منحصر به فرد جغرافیایی و موانع طبیعی دفاعی، در کنار قرار گرفتن بر سر چهار راه های مهم تجاری که موجب افزایش ثروت عمومی و سطح رفاه اجتماعی بوده است، به علاوه منابع سرشار آبی و دشت های حاصل خیز و زمین های کشاورزی که تامین آذوقه مورد نیاز مردم را تا حدود زیادی تضمین می کرد، عامل اصلی این تاب آوری شهری و در نتیجه پایایی و تداوم دولت زیانی به رغم دشمنان فراوان گردیده که در این مقاله ابعاد آن بررسی می شود.
ارزیابی نگرش مدیریت راهبردی در شرح خدمات مطالعات آمایش سرزمین کشور
حوزه های تخصصی:
قرن بیست و یک، قرن رویارویی با تغییرات شگرفی در حوزه های فن آوری، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که شاید هیچ نهاد و سکونتگاهی از تغییرات و رویدادهای آن ها مصون نباشد. مدیریت راهبردی یکی از موضوعات مهم سازمانی و نهادی است که طی دهه های اخیر در کانون توجه پژوهشگران و کارشناسان قرار گرفته است. افزون بر این مدیریت راهبردی در میان انبوهی از نظریه ها و رویکردهای جدید، در کشورهای پیشرفته و به تبع آن در سراسر جهان و از جمله ایران مطرح شده است که به نوبه خود انبوهی از چالش های جدید نظری و عملی را به همراه آورده است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی گفتمان و نقد چارچوب سعی شده است که مدیریت راهبردی را به عنوان مدیریتی نوین در شرح خدمات آمایش پیشنهاد گردد. لذا در گام نخست بخش های تشکیل دهنده مدیریت آمایش در شرح خدمات مورد بررسی قرار گرفته و سپس برنامه ریزی و مدیریت راهبردی و فرآیند مدیریت راهبردی به عنوان فرآیندی یکپارچه و عملی تشریح شده است و در پایان پیشنهاداتی برای رسیدن به مدیریت راهبردی در شرح خدمات آمایش ارائه شده تا با رسیدن به مدیریت یکپارچه در شرح خدمات آمایش شاهد عملی شدن برنامه های آمایش محور در سرزمین ایران باشیم.
تحلیل تحولات جمعیت شهری استان تهران و پیامدهای آن درنظام شبکه شهری منطقه طی سال های (1395-1355)
حوزه های تخصصی:
استان تهران به دلیل استقرار پایتخت، کلان شهر تهران بیش ترین تغییرات شهر و شهرنشینی را به خود دیده است. سوال این است که تحولات جمعیتی شهری استان تهران چه پیامدهایی داشته است؟ بنابراین این پژوهش سعی دارد پیامدهای تحولات جمعیتی استان تهران بر شبکه شهری آن را طی سال های 1355-1395 بررسی نماید. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و نوع آن استنباطی است . داده ها به شیوه کتابخانه ای استخراج و با استفاده از مدل های برنامه ریزی منطقه ای ازجمله رتبه-اندازه شهر و شاخص نخست شهری، ضریب آنتروپی و نخست شهری و منحنی لورنز و ضریب جینی تحلیل شده اند . نتایج یافته ها نشان می دهد، افزایش جمعیتی شهری در استان تهران برخاسته از پراکنده رویی کلانشهر تهران است و تمرکز جمعیت شهری در قسمت غربی استان به تبعیت از راه های ارتباطی بیشتر از جهات دیگر آن بیشتر است با این که شهرهای متوسط تا حدودی گسیختگی فضایی در شبکه شهری استان را ترمیم کرده، با توجه به مدل رتبه-اندازه هم چنان فاصله بین کلان شهر تهران با سایر شهرهای استان بسیار زیاد است و تعادل در شبکه شهری استان وجود ندارد. ضمن آن که جمعیت شهری نه به صورت یکنواخت بلکه به صورت خوشه ای در پیرامون کلان شهر تهران و در مرتبه بعد شهرهای متوسط مستقر شده اند.