فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۵۴۱ تا ۱۳٬۵۶۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در برخی مناطق به طرز شگفت انگیزی می توان پوششی متراکم از گونه های مرتعی را ملاحظه نمود که سبب پایداری خاک وکنترل نرخ رسوب زایی اراضی مارنی شده اند. به نظر می رسد که برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مارن ها از دلایل اصلی ایجاد چنین پوششی در مناطق تحت پوشش سازندهای مارنی باشد. این تحقیق با هدف بررسی دقیق و سیستماتیک گونه های گیاهی و تعیین نیاز رویشگاهی و نیز نقش حفاظتی آن ها درسه منطقه شرقی، جنوبی و غربی در شهرستان ایلام به مرحله اجرا درآمد. بدین منظور 48 نمونه نهشته مارنی از سه محدوده برداشت و بر روی 33 نمونه مارنی آزمایشات فیزیکی و شیمیایی انجام شد. بررسی های گیاه شناسی با استفاده از بازدیدهای مکرر صحرایی و پلات اندازی در 180 نقطه انجام و نمونه های گیاهی پس از انتقال به موزه گیاهی، شناسایی شدند. براساس نتایج آزمایشات نمونه های مارنی در این سه منطقه، با توجه به چینه شناسی سازندهای مارنی گورپی، پابده، گچساران و آغاجاری رسوبات این سه منطقه از نظر میزان شوری (EC)، جرم مخصوص ظاهری (BD)، سدیم (Na+) و درصد اشباع خاک (SP)و برخی پارامترهای فیزیکی از جمله ذرات شن، ماسه و سیلت دارای اختلافات معنی داری می باشند. این تفاوت می تواند به عنوان یکی از عوامل مؤثر در تنوع و اختلاف پوشش گیاهی رویش یافته در سه عرصه باشد. نکته مهم آن است که در هر دو تیپ منطقه شرقی و غربی شهرستان ایلام گونه فراوان و غالب Quercus brantii می باشد و بدون تردید می توان این گونه مرتعی را سازگارترین گونه گیاهی در نواحی تحت پوشش سازند های مارنی گورپی و پابده در این پهنه ها در نظرگرفت. گونه غالب دوم را No mu ، Ha sa و Zi nu به خود اختصاص می دهد که با پهنه مارنی جنوب شهرستان ایلام سازگار می باشد.
بررسی نقش زمین ساخت درروند تحول ژئومورفولوژیک پادگانه های رودخانه ی قزل اوزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۵
117 - 139
حوزههای تخصصی:
بررسی پادگانه ها از عمده ترین مباحث مربوط به ژئومورفولوژی رودخانه ای می باشد. آن ها سطوح با شیب کم هستند که به موازات محور دره ی رودخانه، در سطوح بالاتر از بستر امروزی درنتیجه ی برش بستر، توسط رودخانه و در انعکاس پاسخ به تغییرات عوامل خارجی مانند آب وهوا، تکتونیک و سطح اساس ایجادشده اند. رودخانه ی قزل اوزن به عنوان یکی از طویل ترین سیستم های رودخانه ای، به تغییرات عوامل خارجی (آب وهوا، تکتونیک و سطح اساس) به خوبی پاسخ داده است. به این منظور، پس از تقسیم بندی مسیر رودخانه به نه بازه، نیمرخ هایی بر روی پادگانه های مجاور گسل ها رسم گردید تا ازنظر تغییر ارتفاع سطوح و تقارن بررسی شوند. هم چنین برای ﺑﺮرﺳی میزان تأثیر فعالیت های ﺗکﺘﻮﻧیکی بر حوضه ی آبریز قزل اوزن، چهار زیر حوضه ی دیواندره، زنجان رود، قرنقوچای و هشتچین - طارم، به ترتیب از سر آب به پایاب، به کمک دو شاخص، ﮔﺮادیﺎن ﻃﻮل رودﺧﺎﻧﻪ (SL) و ﻧﺴﺒﺖ ﭘﻬﻨﺎی کﻒ دره ﺑﻪ ارﺗﻔﺎع دره (Vf) با مقاطع مشخص، بررسی شدند. نتایج بررسی ها نشان دهنده ی ارتباط ساختمان پادگانه ها با عامل زمین ساخت بوده است. به این معنی که فرم پادگانه ها در پایاب رودخانه بیشتر انعکاسی از اثرات نئوتکتونیک و زمین ساخت است درصورتی که در سر آب، بیشتر اثرات زمین ساخت اولیه را منعکس کرده اند. بازخورد چنین فعالیت هایی در پایاب حوضه به صورت مخروط افکنه های متداخل و جداره قائم پادگانه ها در سنگ بستر و در سر آب به شکل پادگانه های متداخل در رسوبات آبرفتی با کناره هایی کم شیب است.
بررسی و تحلیل الگوی فضایی تغییرات درون دهه ای بارش های سنگین و فوق سنگین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارش از متغیرترین عناصر اقلیمی است. این تغییرات هم در بعد مکان و هم در بعد زمان در قالب اقلیم منطقه رخ می دهد. هدف از این مطالعه، بررسی خودهمبستگی فضایی تغییرات درون دهه ای بارش های سنگین و فوق سنگین ایران طی نیم قرن اخیر است. به این منظور، داده های بارش روزانه با استفاده از 664 ایستگاه همدیدی و اقلیمی طی دوره 1390-1340 استخراج و به عنوان پایگاه داده ها (داده های اسفزاری [1]) استفاده شد. به منظور دستیابی به تغییرات درون دهه ای بارش ایران از روش های زمین آماری، مانند خودهمبستگی فضایی از تحلیل لکه های داغ [2]، آماره گتیس- ارد جی (G *) و از امکانات برنامه نویسی در محیط Matlab وSurfer وGIs بهره گرفته شد .نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد ، که کرانه های ساحلی دریای خزر و امتداد دامنه های غربی زاگرس، دارای بیشنه وقوع بارش های سنگین و فوق سنگین است. الگوی فضایی بارش های سنگین نشان می دهد، بیشینه الگوی خودهمبستگی فضایی مثبت بارش های سنگین به لحاظ مکانی و زمانی با وجود اینکه در دوره های مختلف نوساناتی داشته است، اما بیشتر شامل نواحی غرب، شمال غرب و کرانه های ساحلی دریای خزر می شود. این در حالی است که الگوی خودهمبستگی فضایی منفی بارش های سنگین بیشتر مربوط به نواحی مرکزی و لکه هایی از شرق کشور به ویژه زابل است. الگوی بارش های فوق سنگین مشابه بارش های سنگین است. با این تفاوت که از گستره مکانی آنها کاسته شده است. [1] -این داده ها را با تفکیک مکانی 15 در 15 کیلومتر، دکتر مسعودیان در دانشگاه اصفهان تهیه کرده است. [2] -Hot Spot Analysis
طراحی مدل ساختاری-تفسیری (ISM) عوامل مؤثر بر ایجاد امنیت پایدار شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
111 - 125
حوزههای تخصصی:
حق حیات و امنیت ازجمله حقوق طبیعی و مقدم و اساس برخورداری از دیگر حقوق و آزادی های اساسی انسان است، امنیت به عنوان شرط بنیادین حیات انسانی در همه جای دنیا و اکثر اسناد بین المللی و قوانین اساسی کشورها قابل درک بوده و مورد تأکید قرارگرفته است. امنیت از جنبه های سنتی که بیشتر بر ابعاد فیزیکی و نظامی تأکید داشته فاصله گرفته است و ابعاد بیشتر و کامل تری از زندگی انسان را در برگرفته است. دراین بین امنیت پایدار شهروندی از مفاهیم نوینی است که ضمن در برگرفتن ابعاد قبلی، جنبه های مختلفی را در برمی گیرد و با مرجع قرار دادن انسان مستقیماً باکیفیت زندگی و کرامت انسانی در ارتباط است؛ مسئله اصلی شناسایی عوامل و شاخص های شکل گیری امنیت پایدار شهروندی است؛ تا با شناسایی این عوامل به وسیله مدل سازی ساختاری تفسیری ارتباط هم افزایانه بین عوامل مشخص گردد. ازنظر هدف کاربردی و ازنظر گردآوری اطلاعات از نوع پژوهش های کتابخانه ای و توصیفی است. عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری امنیت پایدار شهروندی بر اساس مطالعه ادبیات و اسناد بین المللی و مصاحبه با خبرگان مشخص گردیده و سپس با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) روابط بین عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شده است. درنهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، عوامل با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر عوامل، تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد که عوامل سیاسی و اقتصادی با بیشترین قدرت نفوذ، زیربنا و محرک اصلی شکل گیری امنیت پایدار شهروندی است و هرگونه اقدام برای ایجاد و ارتقای امنیت پایدار شهروندی، مستلزم اصلاحات در این 2 عامل است. عوامل پیوندی شاملِ اجتماعی، بهداشتی، غذایی، محیطی نیز با تعدد خود در این سیستم نقش حیاتی را بازی می کنند. عامل شخصی/فردی در این سیستم منفعل بوده و در ارتباط با مفهوم امنیت پایدار شهروندی تحت تأثیر سایر عوامل است.
تحلیل فضایی پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی (منطقه سبزوار- نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار نواحی روستایی به عنوان راهبردی جامع و پایدار منوط به وجود پایداری اقتصادی در کنار سایر ابعاد پایداری است. با این حال بی عدالتی اقتصادی، عدم ثبات سازوکارهای اقتصادی، سطوح پایین رفاه اقتصادی، فقر، بیکاری، نارضایتی شغلی و درآمدی، همواره پایداری اقتصادی نواحی روستایی را با تردید مواجه نموده است و سطوح مختلفی از نابرابری های فضایی را به همراه دارد. از آنجا که جلوه هایی از فقر، بیکاری، نارضایتی از اشتغال، درآمد و سطوح پایینی از رفاه اقتصادی، در منطقه سبزوار – نیشابور(غرب استان خراسان رضوی)، به چشم می آید، محقق با هدف تحلیل فضایی پایداری اقتصادی سکونتگاههای روستایی منطقه، با استفاده از 48 نماگر، در قالب 516 پرسشنامه در قالب 50 واحد پایه، تحلیل پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی منطقه را مورد توجه قرار داده است. جهت تعیین سطح پایداری اقتصادی، آزمون آماری تی تک نمونه ای و جهت الگوسازی اختلافات فضایی، خودهمبستگی فضایی در دو سطح عمومی (آماره موران و آماره G )، و محلی (آماره Gi* ) استفاده شده است. جهت ساخت واحدهای پایه نظریه MAUPT ، مدل چهار ضلعی بکار رفته است. نتایج حاکی است پایداری اقتصادی روستاهای منطقه کمتر از میانگین مورد انتظار است و در سطح ضعیف قرار دارد، همچنین ارزش هایی با مقادیر مشابه تمایل به تشکیل خوشه دارند، بنابراین مقادیر پایداری اقتصادی الگوی فضایی خوشه تشکیل داده اند. مقادیر آماره عمومی G ، نشان می دهد که تشکیل خوشه ها در سطح فضا ناشی از تمرکز مقادیر زیاد و یا کم نیست بلکه بصورت تصادفی است. همچنین تحلیل لکه های داغ در سطح محلی مبین این است که در قسمت شرق منطقه، لکه های داغ تشکیل شده و در نوار شمالی لکه های سرد تشکیل شده اند، که نشان دهنده میزان پایین پایداری اقتصادی در این مناطق نسبت به میانگین منطقه است.
تحلیل نقش هیدروپلیتیک هریرود بر چالش های ایران و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگرش های نو در جغرافیای انسانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
1000 - 1023
حوزههای تخصصی:
امروزه رودخانه های مرزی با توجه به کارکردها در زمینه هایی مانند کشاورزی ، سدسازی ، انرژی ، نفت و صنعت و.. همواره به عنوان مهمترین منافع کشورها محسوب شده است. در طی سال های اخیر اختلافات گسترده ای را در حوزه های روابط بین الملل میان ایران و کشورهای همسایه خویش رخ داده است که بخش عظیمی از این اختلافات ، اختلافات بر سر رودهای مرزی بوده است و در این میان اختلافات ایران با کشور جمهوری افغانستان در این زمینه بیش از سایر کشورهای همسایه بوده است. از این رو پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی، به تبیین نقش هیدروپلیتیک هریرود بر روابط بین الملل (مطالعه موردی:ایران و افغانستان) پرداخته است . در راستای گردآوری اطلاعات و یافته های تحقیق ، از اسناد کتابخانه ای استفاده گردید . نتایج تحقیق نشان داد که مصرف آب هریرود در افغانستان بیش از سایر کشورهای منطقه می باشد و در زمینه هیدروپلیتیک نیز عوامل سیاسی بر افزایش اختلافات هیدروپلیتیک موثر می باشند که در این زمینه دیدگاه رهبران سیاسی ، احداث سدها و تغییرات مسیر رودخانه هریرود به منظور مصرف کشاورزی و توسعه اقتصادی افغانستان ، مشکلات سیاسی افغانستان و نیز دخالت کشورهای بیگانه در امور داخلی افغانستان از جمله چالش های هیدروپلیتیکی در سطح روابط بین الملل میان دو کشور ایران و افغانستان است .
فرآیند شکل گیری اجتماعات غیررسمی در محدوده پیراشهری مشگین شهر
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی اغلب با تصرف زمین غیر و بدون اخذ مجوزهای قانونی ایجاد می شود. الگوی واحدی برای چگونگی شکل گیری این اجتماعات نمی توان ارائه داد، معمولاً به شکل «تهاجم سازمان یافته»، «تصرف خزنده» و «بازتقسیم زمین فاقد مجوز» شکل می گیرد. سیزده اجتماع غیررسمی با 6251 نفر جمعیت و 89/74 هکتار مساحت در حواشی مشگین شهر (خیاو) در اواخر دهه 1370 و اوایل دهه 1380 به وجود آمده است. امروزه، تمامی این اجتماعات در محدوده خدماتی مشگین شهر قرار دارد. در این مقاله، فرآیند شکل گیری این اجتماعات بررسی شده است. داده و اطلاعات این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. برای تحلیل داده و اطلاعات گسترش این اجتماعات، از نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شکل گیری اجتماعات غیر رسمی مشگین شهر، در پی مهاجرت روستا-شهری، به ویژه مهاجرت از روستاهای شمال این شهر به حواشی آن ناشی شده است. این مهاجرت ها به تأثیر از عوامل منطقه ای (توسعه نامتوازن و مهاجرت های ناحیه ای و سکونتگاهی) و محلی (توسعه زیرساخت های خدماتی، قیمت ارزان زمین، ضعف مدیریت شهری، محورهای ارتباطی برون شهری) به وقوع پیوسته است. بر اساس یافته های این پژوهش، رایج ترین شکل تکوین این اجتماعات، تقسیم و بازتقسیم اراضی کشاورزی و بایر پیرامون این شهر است.
بررسی تاثیر برندسازی مقاصد بر توسعه گردشگری شهری(مورد مطالعه کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری راهبردی جهت افزایش سرزندگی از طریق تشویق احیای اجتماعی و بهبود شرایط زندگی در مناطق شهری محسوب می شود. بر این اساس برنامه ریزان توسعه شهری برای دست یابی به این مزایا بر روی ابزارهای جدیدی در استراتژی های برنامه ریزی تمرکز نموده و به سمت استفاده از مفاهیم جدیدی چون برندسازی گام برداشته اند. چنین رویکردی بر اهمیت برندسازی در توسعه گردشگری شهری افزوده است. در این تحقیق تلاش شده است تا تاثیر برندسازی مقاصد بر توسعه گردشگری و ابعاد آن در کلانشهر تبریز، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری این تحقیق گردشگران ورودی به شهر تبریز در سال ۱۳۹7 است. حجم نمونه لازم با استفاده از فرمول کوکران و ۳۸۴ نفر در نظر گرفته شد. پرسشنامه مورد استفاده در تحقیق محقق ساخته است که شاخص های آن از مطالعات و پیشینه مرتبط اخذ و بومی سازی شده است. روایی و پایایی مدل تحقیق و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار SMART PLS انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که برندسازی مقاصد تاثیر مثبت و معنی داری بر توسعه گردشگری شهری و ابعاد آن( ارزش و فواید ادراک شده ، حمایت و مشارکت و پایداری توسعه گردشگری ) در کلانشهر تبریز دارد. همچنین نتایج حاکی آن بود که برندسازی مقاصد گردشگری شهری در کلانشهرها می تواند با افزایش ارزش و فواید ادراک شده، حمایت ذینفعان گردشگری از توسعه آن را افزایش داده و به پایداری آن کمک نماید.
بررسی خطا و عدم قطعیت در تهیه نقشه های موضوعی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و داده های محیطی مطالعه موردی: نقشه رقومی خاک دشت شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقشه های خاک به منزله یکی از نقشه های پایه در بسیاری از مطالعات مرتبط با محیط و منابع طبیعی اهمیت زیادی دارند. نقشه های رقومی خاک بر پایه ارتباط بین ویژگی های محیطی و خاک پایه ریزی شده اند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی خطا و عدم قطعیت کلاس های رقومی خاک پیش بینی شده در سطوح مختلف سامانه رده بندی آمریکایی با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی است. تعداد 120 خاک رخ برمبنای یک الگوی شبکه ای منظم در دشت شهرکرد حفر، تشریح و نمونه برداری شد. برای تخمین کلاس های خاک، دو گروه ویژگی های خاکی (کمّی و کیفی) و داده های کمکی (شامل نقشه زمین شناسی، نقشه شکل اراضی، نقشه فاز شکل اراضی، نقشه خاک سنتی منطقه، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی و بعضی مشتقات مدل ارتفاع رقومی) مدنظر قرار گرفت. پس از تهیه نقشه های ویژگی های خاک و اطمینان از صحت و دقت آنها، این نقشه ها به همراه داده های کمکی برای تخمین کلاس های خاک با مدل شبکه عصبی مصنوعی در محیط نرم افزار R استفاده شدند و درنهایت دقت و عدم قطعیت مدل مزبور به ترتیب با صحت عمومی و شاخص درهمی ارزیابی شد. نتایج نشان داد ورود جزئیات بیشتر در رده بندی خاک ها در سطوح پایین طبقه بندی، ضمن افزایش تعداد کلاس ها، کاهش صحت عمومی و افزایش عدم قطعیت را به همراه داشته است. با توجه به حد پذیرفته صحت عمومی (75درصد)، مدل شبکه عصبی مصنوعی از صحت لازم تا سطح گروه بزرگ برخوردار بوده است؛ اما عدم قطعیت زیادی را داشته است؛ بنابراین صرف توجه به صحت مدل در انتخاب آن برای مدل سازی مؤثر نیست؛ بلکه در کنار خطای مدل، توجه به عدم قطعیت آن نیز بسیار مهم است. بر این اساس، به کارگیری روش های دیگری از محاسبات نرم برای مدل سازی در مناطق دشت یا مناطق با ناهمواری های کم پیشنهاد می شود.
تحلیل شاخص های ذهنی مؤثر بر سنجش کیفیت زندگی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان سینا- شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درپی تحلیل شاخص های ذهنی مؤثر بر سنجش کیفیت زندگی در مناطق روستایی است؛ بنابراین کاربردی بوده و از نظر روش انجام توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری خانوارهای دهستان سینا در شهرستان ورزقان و از تعداد 266 پرسش نامه محقق استفاده شده است. ابعاد اصلی در تحلیل شاخص های ذهنی کیفیت زندگی در چارچوب ابعاد اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و کالبدی با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی در چهار مرحله آزمون شده است. نتایج مرحله اول نشان می دهد شاخص های استفاده شده دارای مقدار پایایی و روایی بالایی است. در مرحله دوم در آزمون ساختاری مدل با توجه به مقادیر آماره تی در ارتباط بیرونی بین متغیرهای پنهان تأثیر تمام شاخص ها اثبات می شود. در مرحله سوم در بررسی آزمون کیفیت مدل های اندازه گیری و ساختاری، مقادیر محاسبه شده در حد بالایی قابل قبول بوده و در نتیجه مدل اندازه گیری از کیفیت خوبی برخوردار است. نهایت در مرحله چهارم به بررسی مدل کلی آزمون ساختاری پرداخته شد. شاخص GOF این مدل مقدار 685/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل حکایت دارد. وجود رابطه مثبت و قوی بین شاخص های اندازه گیری شده با کیفیت زندگی جامعه روستایی مورد مطالعه نشان می دهد شاخص های بعد «بهداشتی– اجتماعی» شاخص های کلیدی در سنجش ذهنی کیفیت زندگی در نواحی روستایی منطقه مورد مطالعه هستند.
تحلیل تأثیر رسانه های جمعی بر کاهش اعتماد اجتماعی روستاییان (مورد مطالعه: روستاهای دهستان کنویست شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
462 - 477
حوزههای تخصصی:
وسایل ارتباط جمعی، از طریق معانی و ارزش هایی که در زندگی روزمره رواج می دهند، در ساخت واقعیت اجتماعی روستاها تأثیر به سزایی دارند. آن ها تمامی عرصه های فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده و نقش تعیین کننده و معناداری بر باورها، ایستارها و نگرش های اعضای جامعه دارند. رسانه های جمعی همچنین منبع مهمی برای تبلیغ و ترویج و یا تغییر ارزش های جامعه روستایی از جمله اعتماد اجتماعی به شمار می روند. لذا تحقیق حاضر به بررسی میزان تأثیر رسانه های جمعی در میزان اعتماد اجتماعی اجتماعات روستایی می پردازد. پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی است. جهت عملیاتی سازی مطالعه، دهستان کنویست به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید. برای تعیین تعداد روستاهای نمونه از تعداد 23 روستایی که بیشتر از 200 نفر جمعیت داشته اند 11 روستا که دارای بیشترین جمعیت را دارا بودند به عنوان روستاهای نمونه انتخاب گردید و حجم نمونه موردبررسی با استفاده از فرمول کوکران 196 نفر تعیین شد. اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه با استفاده از روش های تجزیه وتحلیل آماری در دو نرم افزار SPSS و GIS و تحلیل رابطه ARAS موردبررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد ابزار ماهواره بیشترین اثر را در کاهش میزان اعتماد اجتماعی روستاییان داشته است. بر اساس نتایج حاصل از رتبه بندی (ARAS) روستای شترک در رتبه اول و روستای کنار گوشه در رتبه آخر قرار گرفت که نشان دهنده آن است در روستای شترک رسانه های جمعی بیشترین تأثیر را در کاهش اعتماد اجتماعی روستاییان داشته است و کمترین تأثیر مربوط به روستای کنار گوشه است.
تحلیل نقش قابلیت پیاده روی در ارتقای سرمایه اجتماعی محله های شهری (مطالعه موردی: محله های کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
279 - 297
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری عرصه های زندگی اجتماعی و مکانی برای فعالیت های شهری، وابستگی اجتماعی، مبادله اجتماعی و برخورد رسمی با دیگران است. این فضاها با درنظرگرفتن ویژگی ها و کارکردهایشان و با توجه به میزان کیفیت خود، توانایی گسترش حوزه عمومی را دارند و قادرند بر شکل گیری پیوندها و معاهدات اجتماعی، اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی (مؤلفه های سازنده سرمایه اجتماعی) تأثیر مثبت یا منفی بگذارند. در این میان، یکی از عواملی که می تواند سبب افزایش سطح تعاملات شود، حرکت عابر پیاده در فضاهای شهری است. پژوهش حاضر با هدف کشف و تحلیل تأثیر قابلیت پیاده روی بر ارتقای سرمایه اجتماعی محله های نمونه کلان شهر تهران انجام شده است. در این پژوهش برای تعیین میزان این قابلیت از نرم افزار ArcGis و مدل های ویکور، آنتروپی شانون و AHP و برای سنجش متغیر سرمایه اجتماعی از پرسشنامه و نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به ضریب هم بستگی کم (144/0) میان دو متغیر قابلیت پیاده روی و سرمایه اجتماعی در هشت محله مورد بررسی رابطه معناداری وجود ندارد. درنتیجه فرضیه پژوهش رد می شود. هرچند نمی توان به صورت قاطع بیان کرد که به کمک فضاهایی با قابلیت پیاده روی موجود می توان به تقویت و افزایش سرمایه اجتماعی دست یافت، شاید بتوان گفت فضاهای موجود کیفیت لازم را ندارند؛ از این رو با ایجاد فضاهای پیاده مداری که کیفیت منطبق بر اصول طراحی شهری دارند، یا با بهبود کیفیت فضاهای موجود می توان به این مهم دست یافت.
تأثیر رطوبت جو در برآورد مشخصه های وارونگی دمایی از تصاویر ماهواره ای MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وارونگی دمایی زمانی رخ می دهد که در تروپوسفر و تا ارتفاعی مشخص، با افزایش ارتفاع، دما افزایش یابد. از مشخصه های وارونگی دمایی، پارامترهای قدرت و عمق وارونگی دمایی است. قدرت وارونگی به اختلاف دمایی بین قلة وارونگی و سطح زمین اطلاق می شود و ارتفاع متناظر با این اختلاف دمایی، عمق وارونگی نام دارد. راهکار متداول برای تعیین این مشخصه ها، اندازه گیری های میدانی به وسیلة رادیوساند است، که نوعی اندازه گیری نقطه ای در جو قلمداد می شود. به منظور مدل سازی برای استخراج مشخصه های وارونگی دمایی از تصاویر ماهواره ای می توان ارتباط بین اختلاف دمای درخشندگی زوج باندهای مختلف با قدرت و عمق وارونگی دمایی منتج از داده های رادیوساند را به دست آورد. در پی شایع بودن پدیدة وارونگی دمایی در شهر تهران، ایستگاه هواشناسی فرودگاه مهرآباد تهران به عنوان منطقة نخست مورد مطالعه انتخاب شد. ضرایب همبستگی خطی به دست آمده بین اختلاف دمای درخشندگی زوج باندهای مختلف با عمق و قدرت وارونگی محاسبه شده از داده های رادیوساند بسیار ضعیف بود که می تواند ناشی از تغییرات زیاد بخارآب جو و قدرت و عمق وارونگی دمایی نسبتاً ضعیف روی داده در تهران باشد. برای اثبات فرضیة مذکور، در ادامة روند تحقیق حاضر، عوامل مؤثر در افزایش ضریب همبستگی خطی بین اختلاف دمای درخشندگی زوج باندهای مذکور با عمق و قدرت وارونگی محاسبه شده از داده های رادیوساند بررسی شدند. با توجه به روی دادن وارونگی های عمیق و قدرتمند تر در منطقة کرمانشاه درمقایسه با تهران، این منطقه به عنوان منطقة دوم مورد مطالعه انتخاب شد. افزایش ضرایب همبستگی محاسبه شده برای کرمانشاه نشان دهندة تأثیر عامل میزان قدرت و عمق وارونگی دمایی است. برای مثال، ضریب همبستگی بین BT 7.2 -BT 11 با قدرت و عمق وارونگی دمایی در تهران به ترتیب 16/0 و 32/0 و در کرمانشاه به ترتیب 51/0 و 70/0 است. به منظور بررسی تأثیر میزان بخار آب موجود در جو بر ضرایب همبستگی، با توجه به آنکه میزان بخار آب موجود در جو طی فصول سرد کمتر از فصول گرم است، داده های تهران و کرمانشاه به دو دستة تمام فصول و فصول سرد تقسیم شدند. افزایش ضرایب همبستگی محاسبه شده برای تهران و کرمانشاه طی فصول سرد نشان دهندة تأثیر عامل میزان بخار آب موجود در جو است. به عنوان نمونه، ضریب همبستگی بین BT 7.2 -BT 11 با قدرت و عمق وارونگی دمایی در کرمانشاه برای تمامی فصول به ترتیب 51/0 و 70/0 و طی فصول سرد به ترتیب 78/0 و 85/0 است.
دماوند، آنتی سیکلون ارضی حوضه هراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر ژئومورفولوژی را دانش تحلیل فرم و الگوهای فرمی بدانیم، می توان ادعا کرد که آتش فشان دماوند با دیگر آتش فشان ها چون اورست، کلیمانجارو، سهند، سبلان، تفتان، و بزمان، ازنظر فرمی تفاوت دارد؛ حال می توان این سؤال را مطرح کرد که این تفاوت فرمی ناشی از چیست و این تفاوت در الگوی فرمی چه تأثیری در توزیع انرژی و ماده و رفتار رودخانه ای داشته است. به علاوه، ساختار فرم زایی دماوند چارچوب ساختارهای تکتونیک منطقه را به کلی در هم ریخته و قاعده فرم زایی و رفتار رودخانه ای را نیز تغییر داده است. این مقاله حاصل تلاش فرصت مطالعاتی در دانشگاه اصفهان است که به اتکای اصول پدیدارشناسی و در چارچوب روش پدام و با تفسیر و تحلیل متغیرها در سه طیف خطی، نقطه ای، و سطحی با بینشی ساختارگرایانه انجام گرفته است و نتایج حاصل از آن نشان می دهد که ساختار فرمی دماوند از مدل چشم جغدی (کیاس تئوری) تبعیت کرده و آنتی سیکلون ارضی را به وجود آورده است. دماوند الگوهای توزیع انرژی و ماده در منطقه را دگرگون کرده و سبب اسارت رودخانه ای و گسترش شبکه هراز و تغییر رفتار رودخانه شده است. ساختار فرمی چشم جغدی (Owl's eye) دماوند هویت مکانی خاصی را در منطقه سبب شده است و سکونت گزینی را در این منطقه تعریف می کند.
بررسی علل شکل گیری و راهکار مقابله حاشیه نشینی شهر زابل با تاکید بر توانمندسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
17 - 28
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی ایران همراه با مهاجرت روستاییان به شهرها باعث به وجود آمدن حاشیه نشینی به صورت گسترده شده است. اولین مبدا مهاجران روستایی و شهرهای کوچک مناطق مرزی شهرهای بزرگتر منطقه می باشد. شهر زابل به عنوان مادر شهر سیستان در سال های اخیر با رشد حاشینه نشینی به خصوص در محورهای مواصلاتی خود به مناطق و روستاهای اطراف مواجه بوده است. هدف این تحقیق بررسی جامعه شناختی عوامل موثرحاشیه نشینی شهر و ارائه راهکارهای مناسب جهت توانمندسازی آنها بوده و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. پرسشنامه هایی در 14 محله حاشیه نشین شهر زابل و به صورت تصادفی در بین 316 نفر از ساکنان حاشیه شهرزابل توزیع گردید. داده ها توسط نرم افزار Spss و Excel تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد از دلایل مهم حاشیه نشینی زابل می توان مهاجرت گسترده از روستاها و شهری کوچک منطقه ( 09/92 درصد) به دلیل کمی درآمد( 52/21 درصد)، خشک سالی ( 30/19 درصد) و بیکاری اشاره کرد. ساکنان مناطق حاشیه ای معتقدند که دادن وام های اشتغال در زمینه مهارت های آموخته شده ( 85/42 درصد )، کارآفرینی دولت ( 71/35 درصد)و آموزش مهارت های فنی ( 42/21 در صد ) زمینه اشتغال ساکنان حاشیه ای را با توجه به وضعیت موجود فراهم خواهد آورد. و اشتغال توانمندسازی حاشیه نشینان را نیز افزایش می دهد. کارشناسان و مدیران شهری اولویت های مهم مانند، تأمین منابع مالی توسط دولت و اعطای وام های بانکی به مدیرت شهری جهت اجرای طرح های توانمندسازی و بهسازی حاشیه ها ( 15/57 درصد ) واعطای وام بانکی به ساکنان این محلات برای اشتغال آن ها و همچنین بهسازی محلات( 85/42 درصد ) جهت توانمندسازی حاشیه نشینان مطرح کرده اند
توسعه پایدار در پرتو انتخاب معیار برتر مسئولیت اجتماعی از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از چالش های اساسی مدیران در عصر حاضر، تمرکز عمده بر موضوع توسعه پایدار است. توسعه پایدار با ابعاد مختلفی همچون پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی، پایداری سیاسی و پایداری محیط زیستی نیازمند نگرشی کل گراست، اما تقدم برخی برنامه ها و سیاست گذاری ها در هریک از محورهای توسعه پایدار متناسب با الزامات همان منطقه و کشور است. از طرفی مسئولیت اجتماعی سازمان ها و شرکت ها فقط یک الزام اخلاقی و یا بازاریابی اجتماعی تلقی نمی شود بلکه عنصر بزرگی در حلقه مفقوده رابطه سیاست های دولت و سیاست های شرکت هاست. این تحقیق که به منظور تعیین اولویت ابعاد توسعه پایدار و همچنین ابعاد مسئولیت اجتماعی مدیران با رویکرد دلفی خبرگان و روش تحلیل سلسله مراتبی صورت پذیرفته، با توجه به نظر خبرگان پایداری اجتماعی به عنوان برترین معیار توسعه پایدار و مسئولیت مدیریتی به عنوان گزینه ارجح، انتخاب شده است. بر این اساس می توان در جوامع کلان شهری و صنعتی با اولویت بخشیدن به پایداری اجتماعی و نیز دخالت دادن راهبردهای محیط زیستی در مسئولیت های مدیران، بازآفرینی در نقش مدیران انجام داد.
تبیین اثرات فضایی شبکه حمل ونقل بر توسعه روستایی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
33 - 46
حوزههای تخصصی:
تغییرات اجتماعی- اقتصادی دهه های اخیر عدم تعادل و تمرکز بیش از حد امکانات و خدمات در برخی نقاط و محرومیت دیگر نقاط را در پی داشته است. این مسئله در مناطق روستایی شدید تر بوده و عدم تعادل و توزیع عادلانه خدمات در آن ها مشهودتر است. یکی از خدمات اساسی و زیربنایی در این مناطق حمل و نقل و شبکه راههاست. هدف این پژوهش ، تبیین اثرات فضایی شبکه حمل و نقل بر توسعه روستایی است. روش تحقیق این مقاله از نوع تحلیلی است و تجزیه و تحلیل آن بر مبنای آمار فضایی است و با توجه به ماهیت مکانی داده ها و وابستگی فضایی این داده ها از تکنیک رگرسیون موزون فضایی استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه استان تهران و جامعه آماری پژوهش شامل تمام روستاهای بالای 20 خانوار استان تهران می باشد. از هر دهستان یک روستا بطور تصادفی انتخاب و براساس فرمول کوکران 380 خانوار بعنوان نمونه محاسبه گردید؛ با احتساب حد اقل 10 خانوار برای هر روستا جهت افزایش قابلیت تعمیم، حجم نمونه برابر با 717 خانوار گردید. در این مطالعه 45 شاخص مورد بررسی و با انجام عملیات میدانی و پیمایشی اطلاعات مورد نیاز جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد دهستان های شمالی و شرقی حاشیه کلان شهر تهران که تحت تأثیرشهر تهران می باشند و همین طور دهستان های شرقی استان، حمل و نقل بیشترین تأثیر را بر توسعه روستایی آن ها داشته و دهستان های غربی استان از کمترین تأثیر برخوردار می باشند.
نظریه گریز (تبیین واگرایی در نظامهای سیاسی – اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
173 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، وضع نظریه گریز است. این نظریه، قابلیت تبیین رفتارهای نظام های منطقه ای و هرگونه نظام/سیستم/تشکل/ائتلاف اجتماعی-سیاسی و نیز پیش بینی سرانجام آنها را دارد. در خصوص نظام های منطقه ای به عنوان ائتلاف های جغرافیایی، هدف نظریه گریز تبیین فرایند شکل گیری چالش های واگرایی در این نوع نظام ها است. این نظریه با معرفی مفروضات منطقی، الزامات و مقتضیات گریز یک عضو از ائتلاف های منطقه ای را شناسایی کرده است و با معرفی اصول، مفروضات بنیادی، شاخص ها و عوامل، مقیاس تحلیل و حوزه ها، چارچوبی نظری برای مطالعه، فهم و پیش بینی کنش ها و وضعیت آینده نظام های منطقه ای ارائه داده است. به دیگر سخن، نظریه گریز به این پرسش های بنیادی پاسخ داده است؛ چرا و چگونه در یک نظام منطقه ای، گسست به وجود می آید؟ با مطالعه رفتار نظام های منطقه ای، چگونه می توان به پیش بینی نوع و نحوه رفتار آن ها در آینده دست یافت؟ برخورداری از چه شاخص ها، وضعیت و عرصه هایی می تواند بسترهای گسست و جدایی یک یا چند عضو از یک نظام منطقه ای را محقق سازد؟ چه نمونه های تاریخی را در راستای نظریه گریز می توان به عنوان شاهد ذکر کرد؟ در نظام های منطقه ای موجود، چه پیش بینی هایی را می توان درباره آینده این نظام ها بهدست داد؟ نظریه گریز با مقیاس تحلیلی میان فردی تا جهانی، می تواند نوع و نحوه گسست در تشکل ها، نهادها و سیستم های اجتماعی-سیاسی را تبیین و رفتارهای احتمالی آن در آینده را پیش بینی کند.
تحلیل پوششی داده ها در تعیین کارایی دفاتر تحقیقاتی استانی ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسالت و هدف هر سازمان، بهره برداری مؤثر و کارآ از منابع در اختیار و درنهایت افزایش کارایی آن است و پژوهشگاه علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی ناجا نیز از این مهم مستثنی نیست. عدم دسترسی به عملکرد پژوهشی دفاتر تحقیقات استانی متناسب با ورودی ها، برای ارزیابی میزان کارایی این دفاتر، مسئله اساسی این پژوهش است؛ بنابراین هدف پژوهش آن است که تا با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها، کارایی دفاتر تحقیقات استانی پژوهشگاه علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی سنجش شود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی است که بر اساس مستندات (آمار عملکرد) موجود در پژوهشگاه علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی ناجا، استخراج و به کمک روش تحلیل پوششی داده ها، کارایی دفاتر محاسبه شده است. جامعه موردمطالعه تحقیق، شامل (۳۳) دفتر تحقیقات در فرماندهی انتظامی استان ها با حوزه های مطالعاتی مختلف است. تحلیل پوششی داده ها، روشی غیر پارامتری است که کارایی نسبی مجموعه ای از واحدهای تصمیم گیری متجانس با چندین ورودی و چندین خروجی را اندازه می گیرد. ازاین رو، در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از روش تحلیل پوششی داده های خروجی گرا، کارایی (۳۳) دفتر تحقیقاتی استانی را مورد ارزیابی قرارداد. در این پژوهش بر اساس ۶ ورودی (منابع انسانی (تعداد اعضای هیئت علمی، کارکنان رسمی و قراردادی، کارکنان وظیفه) و منابع فیزیکی (تعداد کتب کتابخانه، تعداد رایانه، تجهیزات اداری)) و ۵ خروجی (تعداد طرح های تحقیقاتی، تعداد کتب چاپ شده، تعداد ترجمه ها، تعداد پایان نامه های حمایت شده، تعداد طرح های کسر خدمت)، کارایی دفاتر تحقیقات استانی محاسبه که درنهایت مشاهده شد از مجموع (۳۳) دفتر تحقیقات استانی، (۱۴) دفتر کارآ و (۱۸) دفتر در مرز کارایی و در (۱) دفتر با ناکارایی مواجه است.
ارزیابی کارایی انرژی در مقیاس محله ای با استفاده از مدل لید در راستای توسعه پایدار (مطالعه موردی: محله ولنجک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها، منجر به افزایش مصرف و تقاضا برای منابع انرژی شده است که این امر محدود شدن انرژی مورد مصرف و آلودگی های زیست محیطی ناشی از مصرف سوخت های فسیلی را در پی داشت؛ از این رو، امروزه، یکی از چالش های پیش روی دولت ها در سراسر جهان، ایجاد شهرهایی است که از نظر مصرف انرژی بهینه باشد. در این زمینه، برنامه ریزی کاربری زمین، نقش مؤثری در کاهش مصرف انرژی ایفا می کند. پژوهش حاضر تلاشی است در جهت برنامه ریزی کاربری اراضی و ارتباط آن با بهینه سازی مصرف انرژی در جهت توسعه پایداری شهری. در همین راستا، با استفاده از مدل لید به ارزیابی کارایی انرژی در محله ولنجک شهر تهران پرداخته شد. نوع تحقیق کاربردی و روش مطالعه توصیفی- تحلیلی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و داده های طرح تفصیلی منطقه یک شهرداری تهران بوده و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل LEED و نرم افزارهای EXCEL و GIS صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان دهنده وجود ارتباط مستقیم بین برنامه ریزی کاربری زمین و میزان مصرف انرژی بوده و دو بخش ساختمان و حمل ونقل، دو مؤلفه تأثیرگذار در مصرف و کارایی انرژی به شمار می روند. در مجموع امتیاز محدوده مورد مطالعه از 43 امتیاز ممکن حدوداً 20 امتیاز را بدست آورده است که نشان دهنده وضعیت متوسط (و نه چندان مطلوب) محله است. با سیاست گذاری و برنامه ریزی می توان شهرهای ما را به سمت فضاهای با کیفیت تر و با کارایی انرژی سوق داد.