فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶٬۴۰۱ تا ۱۶٬۴۲۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مبسوط بیان مسئله: سرما و یخبندان از مهم ترین پارامترهای اقلیمی در زمینه اقلیم کشاورزی می باشد که آسیب های ناشی از آن ها، امکان تولید بسیاری از محصولات کشاورزی و باغی را در مناطق آسیب پذیر کاهش می دهد. سرما و یخبندان، یکی از مخاطرات اقلیمی است که همه ساله باعث ایجاد خسارت در فعالیت های مختلف می گردد. مهم ترین بخشی که آسیب جدی و بیشترین خسارت را از یخبندان می بیند، بخش کشاورزی است . سرما و یخبندان های شدید برای بسیاری از گیاهان زراعی و باغی نتایج زیان بار و نابود کننده ای را در پی دارد، به طوری که در برخی سال ها میلیاردها ریال خسارت به باغداران، زارعین و در نهایت منافع ملی کشور وارد می شود . با توجه به اینکه منطقه شمال غرب ایران هر ساله خسارات مالی زیادی را در اثر رخداد مخاطرات جوی بخصوص سرما و یخبندان متحمل می شود. شناسایی و پهنه بندی فضایی مناطق دارای پتانسیل بالای مخاطره سرما و یخبندان و پیش بینی زمان وقوع آن ها، می تواند اطلاعات مناسب و با ارزشی را در جهت پیشگیری و کاهش خسارات فراهم آورد که در این پژوهش با استفاده مدل جهانی HadCM3 تحت دو سناریوی A2 و B1 و مدل ریزمقیاس گردانی LARS-WG به این امر پرداخته می شود. روش تحقیق: بررسی زمان وقوع و پیش بینی تغییرات آن ها در آینده از اهمیت زیادی برخوردار است. بدین منظور مدل های گردش عمومی جو ( GCM ) طراحی شده اند که می توانند پارامترهای اقلیمی را در آینده شبیه سازی کنند. لذا در این پژوهش داده های خروجی مدل گردش عمومی HadCM3 تحت دو سناریوی انتشار A2 و B1 توسط مدل آماری LARS - WG در 21 ایستگاه سینوپتیک واقع در شمال غرب ایران ریز گردانی شد و نتایج حاصل از آن در دوره پایه (2010-1980) و دهه 2020 (2030-2011) برای دو متغیر اقلیمی دمای کمینه و دمای بیشینه مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس تاریخ وقوع اولین و آخرین یخبندان و سرمای پاییزه و بهاره استخراج و تاریخ وقوع آن ها در آینده محاسبه شد. نتابج و بحث: بررسی میانگین ماهانه دمای حداقل ایستگاه های مورد مطالعه در دهه 2020 و دوره پایه نشان می دهد که میزان دما بر اساس هر دو سناریوی مورد بررسی و در همه ماه ها و در بیشتر ایستگاه های مطالعاتی نسبت به دوره پایه افزایش یافته است. بیشترین تغییرات دمای کمینه در منطقه مورد مطالعه بر اساس متوسط سناریوهای مورد بررسی در این دهه مربوط به ایستگاه های ابهر، اردبیل، خوی و ارومیه به میزان 8/0 درجه سلسیوس می باشد؛ در واقع دماهای کمینه ای که در این ایستگاه ها در دوره پایه اتفاق افتاده است در دوره آینده مشاهده نشده و روند گرمایشی از خود نشان داده است که میزان آن در دوره آتی در سطح منطقه مورد مطالعه در دهه 2020 بین 4/0 تا 8/0 نسبت به دوره پایه خواهد بود. نتایج حاصل نشان از افزایش در میانگین ماهانه حداقل و حداکثر دمای روزانه در دوره آتی تا حدود 8/0 درجه سلسیوس دارد. نتایج حاصل از بررسی اولین و آخرین یخبندان در دهه 2020 نشان می دهد که در سطح منطقه مورد مطالعه اولین یخبندان زودرس پاییزه بین 2 تا 9 روز دیرتر اتفاق می افتد که کمترین تغییرات در تاریخ شروع یخبندان ها نیز مربوط به دو ایستگاه قزوین و مشکین شهر هر کدام با 2 روز تغییر نسبت به دوره پایه می باشد. آخرین یخبندان دیررس بهاره نیز بین 3 تا 10 روز زودتر در سطح منطقه به پایان می رسد که با این وصف طول دوره یخبندان ها در تمامی ایستگاه های مورد مطالعه کاهش خواهد که یافت که بیشترین کاهش مربوط به ایستگاه خوی با 16 روز و سپس ایستگاه های ارومیه و اردبیل هر دو با 14 روز و کمترین کاهش مربوط به ایستگاه مشکین شهر به 6 روز می باشد. بر اساس نتایج حاصل تغییرات در تاریخ شروع یخبندان های زودرس کمتر از تغییرات نسبت به یخبندان های دیررس می باشد. بر این اساس بررسی وضعیت یخبندان ها و سرماها نیز در بیشتر ایستگاه های مورد بررسی نشان می دهد که اولین سرما و یخبندان های پاییزه در دوره آتی دیرتر از قبل آغاز شده و سرما و یخبندان های بهاره نیز زودتر به پایان می رسند. کمترین تغییرات مربوط به جنوب شرق منطقه مورد مطالعه و مناطق مشکین شهر و سراب و بیشترین تغییرات طول دوره یخبندان مربوط به مناطق خوی، ارومیه، تبریز و اهر می باشد با توجه به نتایج حاصل بیشتر مناطق مورد مطالعه به طور متوسط بین 10 تا 12 روز کاهش در طول دوره یخبندان را نسبت به دوره پایه تجربه خواهند کرد. نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان از افزایش در میانگین ماهانه حداقل و حداکثر دمای روزانه در دوره آتی تا حدود 8/0 درجه سلسیوس دارد. بر این اساس بررسی وضعیت یخبندان ها و سرماها نیز در بیشتر ایستگاه های مورد بررسی نشان می دهد که اولین سرما و یخبندان های پاییزه در دوره آتی دیرتر از قبل آغاز شده و سرما و یخبندان های بهاره نیز زودتر به پایان می رسند. ه
ارزیابی ریسک زیست محیطی تالاب بین المللی رودهای شور، شیرین و میناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوسیستم های تالابی، به ویژه تالاب های ساحلی دریایی از مهم ترین و در عین حال آسیب پذیرترین منابع محیط زیستی جهان محسوب می شوند که همواره به جهت حساسیت و شکنندگی بالای نوار ساحلی، تراکم بالای جمعیت و انجام فعالیت های شدید انسانی با خطر تخریب و نابودی مواجه بوده اند. مطالعه حاضر بر اساس روش های تصمیم گیری چندمعیاره با هدف شناسایی و تجزیه و تحلیل ریسک های تهدیدکننده تالاب بین المللی رودهای شور، شیرین و میناب در شمال خور هرمز واقع در استان هرمزگان صورت پذیرفت. بر این اساس جهت شناسایی ریسک های شاخص از روش شناسی دلفی، و به منظور اولویت بندی و تعیین عدد اولویت ریسک از روش های تصمیم گیری چند معیاره استفاده گردید. در نهایت با توجه به مخاطره پذیری ریسک ها، اولویت های مدیریتی تعیین شد. براساس نتایج، 32 عامل ریسک در دو گروه طبیعی و محیط زیستی بر اساس سه شاخص شدت اثر، احتمال وقوع و حساسیت محیط پذیرنده طبقه بندی شدند. نتایج حاکی از آن است که به ترتیب برحسب میزان نزدیکی ( Cj + ) چهار عامل آلودگی نفتی (91/0)، احداث سد در بالادست (81/0)، پدیده خشکسالی و تغییرات اقلیم (80/0) و قاچاق سوخت (75/0) در رده غیرقابل تحمل برای تالاب قرار دارند. بنابراین بدون تردید شناخت درست و دقیق از عوامل تهدید کننده تالاب ها بر اساس اهمیت و میزان تأثیرگذاری آن ها می تواند زمینه را برای جلوگیری و مقابله اصولی تر با این عوامل و نیز تهیه و اجرای دقیق طرح های حفاظت از تالاب ها و مدیریت محیط زیستی آن ها فراهم آورد .
ارزیابی آسیب پذیری ساختمان های شهری در برابر شدت های مختلف زلزله مطالعه موردی: منطقه 9 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰۸
165 - 181
حوزههای تخصصی:
زلزله مخرب ترین و شایع ترین سانحه طبیعی است که از گذشته تاکنون بیشترین آسیب جانی و مالی را بر شهرهای ایران وارد نموده است. منطقه 9 شهرداری تهران به دلیل فرسودگی شدید بافت مسکونی، نزدیکی به گسل شمال تهران و وجود کاربری های صنعتی، منطقه ای با آسیب پذیری بالا در برابر زلزله است. ضروریست جهت کاهش خسارات ناشی از زلزله در این منطقه قبل از ایجاد بحران، پهنه های آسیب پذیر مشخص و تمهیدات لازم انجام شود. در این راستا هدف اصلی پژوهش ارزیابی آسیب پذیری ساختمان های شهری در برابر شدت های مختلف زلزله می باشد. برای رسیدن به این هدف، 10 شاخص با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) وزن دهی و نتایج حاصل از آن روی لایه های مورد بررسی در محیط GIS اعمال و نهایتاً با تلفیق لایه های مورد بررسی نقشه آسیب پذیری کلی منطقه تهیه گردید. مدل بکاربرده شده برای استانداردسازی لایه ها فازی (Fuzzy) می باشد. در مرحله بعدی جهت پیش بینی میزان آسیب وارده به ساختمان های شهری، سناریوهای زلزله در شدت های مختلف 6، 7 و 8 مرکالی اصلاح شده، طراحی و بر روی نقشه آسیب پذیری کلی منطقه اعمال شد. درنهایت براساس نتایج حاصل میزان آسیب پذیری ساختمان ها در 5 گروه آسیب پذیری خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد طبقه بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان آسیب پذیری ساختمان های شهری در دامنه های آسیب پذیری خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد، در زلزله با شدت 6 مرکالی اصلاح شده به ترتیب 26، 56، 17، 1 و 0 درصد، در زلزله ای با شدت 7 مرکالی اصلاح شده به ترتیب 21، 10، 52، 16 و 1 درصد و در زلزله ای با شدت 8 مرکالی اصلاح شده به ترتیب 7، 4، 10، 61 و 18 درصد می باشد.
سنجش میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان بیجار با مدل HDI و مدل رتبه اندازه
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
432 - 444
حوزههای تخصصی:
نخستین گام درارزیابی نا برابری های فضایی روستایی شناخت ،دقیق ادبیات این حوزه و تبع آن،تبیین و تحلیل شاخص های توسعه پایدار روستایی است در این راستا پژوهش حاضر به بررسی و سنجش شاخص های توسعه انسانی دردهستان های شهرستان بیجار واقع در استان کردستان بر اساس مولفه های( محل خرید مایحتاج مردم، آموزشی، فرهنگی و رزشی، مذهبی،سیاسی-اداری،برق،گاز و آب، بهداشتی و درمانی، بازگانیو خدمات،محابرات و ارتباطات) پرداخته شد، روش انجام تحقیق حاضر توصیفی– تحلیلی است، گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته، مدل های مورد استفاده در این تحقیق مدل رتبه- اندازه و مدل HDI است که برای سنجش میزان تعدل فضایی بین توزیع خدمات و جمعیت در دهستان این شهرستان می باشد، بر اساس مدل رتبه –اندازه این پژوهش 728 /R= می باشد می توان گفت که دردهستان های شهرستان بیجار بین جمعیت و خدمات تعادل وجود دارد ، همچنین بر اساس مدل شاخص توسعه انسانی HDI به بررسی شاخص های انسانی دهستان های شهرستان بیجار پرداخته شد که به ترتیب دهستان کرانی،بابارشانی، خسروآباد، حومه،نجف آباد، خورخوره،سیاه منصور، پیرتاج، گرگین،سیلتان رتبه های اول تا یازدهم از لحاظ توسعه یافتگی هستند
تحلیل فضایی تصادفات موتورسیکلت سواران (موردمطالعه: منطقه (۶) شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۴
133 - 160
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون وسایل نقلیه باعث شده تا در کلان شهر تهران گرایش به استفاده از موتورسیکلت به شدت رواج یابد. به همراه رشد استفاده از این وسیله نقلیه، تصادفات و تلفات ناشی از آن نیز افزایش یافته و امروزه رانندگان موتورسیکلت از جمله آسیب پذیرترین کاربران ترافیک به شمار می آیند. در این پژوهش سعی شده تا با شناسایی نقاط حادثه خیز تصادفات موتورسیکلت سواران، گامی مؤثر در کاهش تصادفات این دسته از کاربران ترافیک برداشته شود. به همین منظور، ابتدا نقاط وقوع تصادفات موتورسیکلت سواران در سال (۱۳۹۴) در سطح منطقه (۶) شهر تهران از کروکی های پلیس راهور تهران استخراج و در یک بانک اطلاعاتی جمع بندی شد که در مجموع (۱۲۹۸) مورد تصادف در این منطقه ثبت شده است. از این میان تعداد (۳۱۴) مورد تصادفات خسارتی و (۹۸۴) مورد نیز تصادفات جرحی و فوتی بوده است. برای بررسی فراوانی و شدت تصادفات و اولویت بندی آن ها از تابع تراکم کرنل، شاخص نزدیک ترین همسایه، شاخص موران و ضریب گری (آماره عمومی G) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد نواحی میدان انقلاب، تقاطع بلوار کشاورز به سمت خیابان (۱۶) آذر، تقاطع بلوار کشاورز به سمت خیابان فلسطین، تقاطع (۱۶) آذر به سمت خیابان پورسینا، تقاطع کریمخان-حافظ، خیابان رودسر، تقاطع زرتشت-ولیعصر، تقاطع مفتح-طالقانی، تقاطع مفتح-سمیه، میدان هفت تیر، تقاطع میرزای شیرازی-بهشتی و تقاطع خالد اسلامبولی-بهشتی، هم از حیث فراوانی تصادفات موتورسیکلت و هم شدت تصادفات منجر به فوت و جرح، در ردیف حادثه خیزترین مناطق پرخطر با تراکم خیلی زیاد در منطقه (۶) هستند.
ارزیابی و سنجش شرایط اقلیمی برای فعالیت های گردشگری با رویکرد گردشگرمحور (مطالعه موردی: جزیره قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت عامل اقلیم در سنجش وضعیت مقصدهای گردشگری، توجه و ارزیابی به این عامل از طریق ارائه شاخص ها و دیدگاه های مختلف افزایش یافته است و در این میان تأکید بر داده ها و ارزیابی های میدانی مبتنی بر سنجش دیدگاه ها و رضایتمندی های گردشگران، در کنار توجه به شاخص های استاندارد اقلیم گردشگری و دیدگاه های کارشناسانه، می تواند تصویر واقع بینانه تری را از شرایط اقلیمی برای گردشگری ارائه دهد. با توجه به تفاوت های طبیعی و انسانی بین مقاصد گردشگری و بین گردشگران، هدف این پژوهش، سنجش شرایط اقلیمی برای گردشگران با ترکیب رضایتمندی گردشگران با داده های کارشناسی و اصلاح و بازبینی در شاخص های قبلی است و برای این منظور، جزیره قشم به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. به منظور ارزیابی شرایط اقلیمی، شاخص های PMV، PET و CIT به صورت ترکیبی برای ایستگاه ساحلی جزیره قشم و در دوره آماری 2003-2014 مورد سنجش قرار گرفت. نتایج ارزیابی ها، نشانگر نکته قابل توجهی بود. با وجود مطلوبیت اقلیم گردشگری برای ماه های سرد سال و ساعات شبانه در جزیره قشم، از منظر شاخص CIT، کلیه ماه های سال و همچنین کلیه مقاطع شبانه روز (به جز ساعات روزانه ماه های تابستان) از شرایط مطلوب یا قابل قبول برای گردشگری برخوردار بودند که کمی با شرایط منطقه ناسازگار به نظر می رسید. با توجه به تفاوت های طبیعی و انسانی بین مقصدها و بین گردشگران، بازبینی مختصری در شاخص CIT صورت گرفت و با ترکیب نتایج شاخص PMV و میزان رضایتمندی گردشگران از شرایط حرارتی مختلف، نتایج جدیدی برای اقلیم گردشگری جزیره حاصل شد که نشان می دهد جزیره قشم در نیمی از سال (از ماه می تا اکتبر) و کلیه ساعات شبانه روز در همین بازه زمانی، از شرایط مطلوب یا قابل قبول فاصله دارد. علت متفاوت بودن نتایج فعلی، دخالت دادن مستقیم رضایتمندی گردشگران در داده های اقلیمی است.
تخمین کدورت و غلظت کلروفیل آ در دریای خزر از طریق آنالیز چندزمانه تصاویر ماهواره ای مادیس و شبکه های عصبی موجکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وسعت جهانی منابع آب، اندازه گیری های زمینی از پارامترهای کیفی امکان پذیر نیست، همچنین نمونه برداری سنتی از آب و آنالیزهای آزمایشگاهی بسیار پرهزینه و زمان بر است. در مطالعات صورت گرفته، برآورد کدورت و غلظت کلروفیل آ به عنوان مهم ترین پارامترهای کیفی آب با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی با دقت مناسب توسط پژوهشگران انجام شده است. با توجه به مشکلاتی که در تهیه تعداد بالایی از داده های آموزشی در محیط های آبی وجود دارد استفاده از شبکه های ترکیبی مقاوم تری نظیر شبکه عصبی موجکی پیشنهادشده است. در این تحقیق انواع مختلفی از توابع موجک به عنوان تابع محرک شبکه مورداستفاده قرار گرفت و بهترین شبکه به منظور برآورد غلظت کلروفیل آ و کدورت به ترتیب شبکه های عصبی موجکی با تابع محرک مورلت و کلاه مکزیکی به دست آمد، داده های مورداستفاده محصول بازتاب اقیانوسی سنجنده مادیس است، به دلیل به کارگیری تصاویر چند زمانه نرمال سازی رادیومتریک داده ها انجام شد و نتایج نسبت به زمانی که از تصاویر نرمال نشده استفاده شده است، به صورت قابل توجهی بهبود یافت. در حالت چندزمانه علاوه بر افزایش تعداد داده های آموزشی، قابلیت تعمیم پذیری شبکه به سایر روزهایی که در آن تعداد داده میدانی کافی موجود نیست، فراهم شده است و دقت شبکه در این حالت در مقایسه باحالت تک زمانه افزایش یافت، درنهایت RMSE برای بهترین مدل به منظور برآورد کدورت و غلظت کلروفیل به ترتیب 047/0 و 071/0 به دست آمد که در مقایسه با دقت اندازه گیری میدانی 1/0، قابل قبول بوده و می تواند جایگزین مناسبی برای اندازه گیری های میدانی باشد.
طراحی الگوی معیارهای ارزیابی عملکرد بازاریابی در صنعت گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
61 - 82
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد یکی از مهمترین دستور کارهای مدیریت است؛ زیرا کلید دستیابی به بهبود مستمر در توانایی ارزیابی و سنجش مداوم عملکرد است. بسیاری از صنایع نیز اهمیت ارزیابی مداوم عملکرد را درک کرده اند و سیستم های ارزیابی عملکرد متنوعی در صنعت به کار می برند. امروزه گردشگری به عنوان یک صنعت قوی شناخته شده است که در تغییر شرایط اقتصادی سراسر دنیا تأثیر چشمگیری دارد. بنابراین برای موفقیت در این صنعت اندازه گیری عملکرد ضرورتی غیرقابل اجتناب است؛ لذا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی معیارهای ارزیابی عملکرد بازاریابی در صنعت گردشگری ایران است. این پژوهش، از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی و صنعتی بوده است. این افراد از دانشگاه ها و فعالین حوزه گردشگری در ایران شناسایی شدند که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند در مجموع تعداد 15 نفر به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها از روش بازبینی و بررسی نظر مشارکت کنندگان استفاده شد. نتیجه این پژوهش ارائه الگوی معیارهای ارزیابی عملکرد بازاریابی در صنعت گردشگری ایران با 10 مقوله اصلی (بعد)، 42 شاخص شد. معیارهای ذی نفعان و مسئولیت اجتماعی، مالی، برند، بازار، گردشگر، عوامل سازمانی و فرآیندی، رشد و یادگیری، کارکنان، زیرساخت های مرتبط با گردشگری و در نهایت معیار تکنولوژی به عنوان معیارهای ارزیابی عملکرد بازاریابی در صنعت گردشگری شناخته شده اند که برای هرکدام از آن ها شاخص هایی تعریف شده است و از انتها به سمت ابتدا دارای روابط علی و معلولی می باشند.
نقش مدیریت شهری بر پایداری محیط زیست (مطالعه ی موردی: منطقه 2 شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
115 - 128
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عملکرد شهرداری به منظور پایداری محیط زیست در منطقه 2 شهری اهواز صورت گرفته است (N=97458).از نظر ماهیت، نظری-کاربردی و از لحاظ روش مطالعه، توصیفی-تحلیلی می باشد حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 384 نفر برآورد شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه در این تحقیق از آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب پایایی آن 84/0 به دست آمد. به منظور آزمون فرضیات از آزمون مقایسه میانگین استفاده شد. یافته ها نشان داد که میانگین عملکرد شهرداری در مسیر پایداری محیط زیست منطقه 2 شهر اهواز، 56/3 با انحراف معیار(68/1) است. نتایج آزمون مقایسه میانگین شاخص ها را نشان می دهد که مقدار سطح معنی داری تمام شاخص ها کوچکتر از 05/0 است. سپس برای رتبه بندی میزان نقش شهرداری در بهبود این هشت شاخص از مدل تاپسیس استفاده شده است. و با استفاده الویت بندی که از نتیجه مدل تاپسیس شاخص های، فضای سبز، خاک و صوتی با میانگین ضریب الویت 0.50 بالاترین سطح و فاضلاب و مدیریت شهری با میانگین ضریب الویت 0.25 سطح متوسط و همچنین شاخص های استفاده از حمل ونقل، مشاغل آلاینده و آلودگی آب با میانگین ضریب الویت 0.08 در سطح پایین نقش مدیریت در پایداری این سه شاخص قرار گرفتند.
سنجش رضایتمندی گردشگران از کیفیت خدمات شهری با استفاده از مدل کانو (مطالعه موردی بوستان نهج البلاغه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
121 - 134
حوزههای تخصصی:
بوستان نهج البلاغه کلان شهر تهران به دلیل جاذبه های گردشگری و تفریحی، توانمندی بسیار بالایی در جذب گردشگر دارد. و علیرغم دارا بودن زمینه های مناسب برای جذب گردشگری شهری، متأسفانه هنوز از جایگاه مناسبی برای افزایش و توسعه گردشگری شهری برخوردار نیست. یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در این مقوله، نارضایتی گردشگران از کیفیت خدمات شهری در فضای بوستان نهج البلاغه است.این پژوهش در پی بررسی سنجش رضایتمندی گردشگران از کیفیت خدمات شهری بر اساس مدل کانو در سه طیف نیازهای انگیزشی، اساسی و عملکردی گردشگران است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش گردشگرانی هستند که برای گذران اوقات فراغت به بوستان شهری نهج البلاغه مراجعه می نمایند. تعداد نمونه بر اساس روش کوکران 360 نفر تعیین شدند. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای-پیمایشی است. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه مدل کانو بعد از کد گزاری در نرم افزار SPSS واردشده و از آمار ناپارامتری و پارامتری جهت تحلیل یافته ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، گردشگران از بازدید از بوستان نهج البلاغه در زمینه تأمین نیازهای اساسی، با سنجش شاخص های امنیت (۶۱۵/۰)، کیفیت شرایط زیست محیطی مناظر و چشم اندازها (۶۱۰/۰) و زیبایی و طراحی محیط بوستان نهج البلاغه (۶۰۳/۰) بیشترین رضایتمندی را داشته اند و کمترین رضایتمندی در قالب نیازهای عملکردی با شاخص نیازسنجی رفتار فضایی گردشگران (۴۹۳/۰) فضای آرام همراه بانشاط (۴۲۸/۰) و برپایی نمایشگاه های هنری و صنایع اقوام مختلف (۴۷۰/۰) اظهارشده است.بیشترین نارضایتی گردشگران در ردیف نیازهای عملکردی طبقه بندی می شوند، همچنین تحلیل آماری آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که، همبستگی معناداری بین شاخص امنیت (۹۲/۰)، کیفیت و شرایط محیطی (۸۴۳/۰) و زیبایی طراحی بوستان (۶۱۸/۰) وجود دارد.
مقایسه و ارزیابی روش های طبقه بندی نظارت شده در استخراج و آشکارسازی تغییرات لند فرم های ژئومورفولوژی حوضه آبریز سجاسرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت لند فرم های ژئومورفولوژی و بررسی تحولات و تغییرات آن در همه مناطق بخصوص مناطق کوهستانی در جهت مدیریت محیطی در زمینه های مختلف از نیازهای مهم و ضروری علم ژئومورفولوِژی است. عوامل دینامیک درونی و بیرونی زمین دائماً باعث ایجاد تغییرات در لند فرم های ژئومورفولوژی می شوند. بنابراین شناخت این تحولات و تغییرات جهت مدیریت بهتر در زمینه های مختلف طبیعی و انسانی ضروری است. مناطق کوهستانی به علت صعب العبور بودن مطالعات میدانی را دچار چالش می کنند. علم ژئومورفولوژی نیز همگام با سایر علوم از فنّاوری های روز دنیا مانند علم سنجش از دور جهت تسریع در پیشبرد اهداف و نیازها استفاده می کند. در همین راستا جهت شناسایی لند فرم های سطحی و مهم حوضه آبریز سجاسرود و بررسی روند تغییرات آن در طول سال های 1986 تا 2018 از تصاویر ماهواره ای لندست TM و OLI استفاده گردید. جهت شناسایی لند فرم ها، ضمن بررسی های میدانی از تصاویر نرم افزار گوگل ارث و نقشه های توپوگرافی کمک گرفته شد. سپس از طریق روش های طبقه بندی نظارت شده حداکثر احتمال، شبکه عصبی و ماشین بردار پشتیبان لند فرم های اصلی استخراج گردید. نتایج ارزیابی دقت طبقه بندی را نشان داد. روش حداکثر احتمال با صحت کلی 70/97 و ضریب کاپای 96 درصد در سال های 1986 و 2018 نسبت به دو روش دیگر عملکرد بهتری در تهیه نقشه ژئومورفولوژی و روند تغییرات دارد. برای بررسی روند تغییرات لند فرم ها و آشکارسازی تغییرات در بازه زمانی 32 ساله از نقشه طبقه بندی حداکثر احتمال و الگوریتم MNF در محیط نرم افزار ENVI استفاده گردید. نتایج نهایی نشان داد، پهنه های پوشش گیاهی و دشت آبرفتی به ترتیب با 159/479 و 26/572 درصد افزایش مساحت داشتند. در مقابل کوه ها و تپه ها، پادگانه های آبرفتی، مخروط افکنه ها و آبرفت های جدید با کاهش مساحت مواجه بودند. همچنین نتایج الگوریتم MNF نشان داد بیشترین شدت و سرعت تغییرات مربوط به دشت های آبرفتی، کوه ها، تپه ها و کمترین سرعت تغییرات مربوط به مخروط افکنه ها است.
مسیریابی بهینه خطوط لوله انتقال گاز طبیعی به کمک روش LCPA. منطقه مورد مطالعه: دهنه زاو استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۷
77 - 100
حوزههای تخصصی:
در پروژه های مربوط به زیر ساخت های خطی مانند خطوط لوله ی انتقال گاز طبیعی، به منظور کاهش آسیب رسانی به منابع محیط زیستی و نیل به اهداف توسعه ی پایدار، ناگزیر باید مشخصه های محیط زیستی دخالت داده شوند. این در حالی است که در روش های سنتی، بیشتر به ملاحظات فنی و مهندسی پرداخته می شود و مشخصه های محیط زیستی محدودی لحاظ می گردد. امروزه، سامانه های اطلاعات جغرافیایی ابزارهای موثر و کارآمدی برای تصمیم گیری و مشاوره ی کارشناسان در طراحی زیرساخت های خطی به شمار می روند. یکی از سودمندترین کاربردهای سامانه ی اطلاعات جغرافیایی ، تعیین کم هزینه ترین و کم اثرترین مسیر به منظور اتصال دو مکان است. در پژوهش حاضر، این فرآیند توسط روش تحلیل کم هزینه ترین مسیر بر روی ترکیبی از معیارهای متعدد به کمک ارزیابی چند معیاره انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد از میان 20 معیار (فاکتور و محدودیت) مورد بررسی، مسیر پیشنهادی حاصل از روش تحلیل کم هزینه ترین مسیر در 12 معیار سنگ بستر، هدایت الکتریکی خاک، بافت خاک ، فاصله از چشمه، خطر سیل خیزی، خطر یخبندان، ارتفاع، شیب، فاصله از خط الراس، تیپ جنگلی، مطلوبیت زیستگاه، پوشش/ کاربری زمین از مسیر پیشنهادی شرکت گاز مناسب تر است و در چهار معیار اسیدیته ، عمق و فرسایش خاک و فاصله از چاه دو مسیر مطلوبیت یکسانی دارند. از آنجای که این روش با در نظر گرفتن تعداد معیارهای بیشتری توجه مضاعف به جوانب محیط زیستی این گونه توسعه دارد، بنابراین، می تواند اثرات احتمالی منفی محیط زیستی ناشی از این توسعه را کاهش دهد و هم زمان از هزینه ها بکاهد. نتایج حاصل از این روش می تواند به عنوان چارچوب اولیه در مسیریابی زیرساخت های خطی مورد استفاده طراحان و مدیران قرار گیرد
ارزیابی شاخص های توسعه پایدار در منطقه خاورمیانه با تاکید برکشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
99 - 114
حوزههای تخصصی:
امروزه مبحث توسعه ی پایدار به عنوان یکی از کلیدی ترین دغدغه های مهم در جامعه بشری مطرح می باشد به طوری که اکثر کشورهای جهان سعی می کنند در این زمینه پیشگام باشند. به همین منظور، اغلب این کشورها برای رسیدن به این مهم، دست به تغییر و تحولات در بعد جهانی می زنند. با توجه به اهمیت وضرورت توسعه پایدار کشورها وهمچنین لزوم توجه به این امر در کشور ما باید به عواملی که این توسعه را به همراه دارند اهمیت وتوجه کافی را داشت. این پژوهش با هدف بررسی جایگاه 16 کشور خاورمیانه از لحاظ وضعیت توسعه پایدار با استفاده از 32 شاخص توسعه پایدار با تاکید بر کشور ایران از سال 2006 تا سال 2012 تهیه شده است. نوع تحقیق کاربردی وروش آن نیز تحلیلی- مقایسه ای می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روش ویکور(VIKOR) که یکی از روش های تصمیم گیری چندمعیاره می باشد استفاده شده است. با توجه به نتایج بدست آمده در سال 2006 با توجه به شاخص های مورد مطالعه کشور تونس، کویت و مصر، در سال 2008 کشورهای کویت، تونس و ترکیه، در سال 2010 کشورهای مصر، ترکیه و ایران و در سال 2012 نیز به ترتیب کشورهای ترکیه، کویت و تونس در جایگاه های اول تا سوم قرار گرفته اند. همچنین با توجه به نتایج کشور ایران در سال 2006 در جایگاه چهارم، در سال 2008 با یک رتبه صعود در جایگاه چهارم، در سال 2010 نیز با یک رتبه صعود نسبت به سال 2008 در جایگاه سوم و بلاخره در سال 2012 با یک رتبه نزول دوباره در جایگاه چهارم در میان 16 کشور مورد مطالعه در خاورمیانه قرار گرفته است. همچنین با توجه به داده های بین المللی کشور ایران از لحاظ شاخص های؛ میزان گازهای گلخانه ای، میزان اشتغال و انرژی تجدید پذیر در سطح بین المللی وضعیت مطلوبی نداشته است که علت اصلی آن نیز افزایش بی رویه جمعیت و اقتصاد نفتی این کشور می باشد.
کاربست رهیافت برنامه ریزی وکالتی در طرح های شهری ایران (نمونه مطالعاتی: طرح های انطباق کاربری اراضی شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری رهیافت های با نگرش برنامه ریزی وکالتی را می توان به وجود و تداوم نابرابری فضایی و اجتماعی – اقتصادی و شکست ساز و کارهای مرسوم برنامه ریزی مرتبط دانست. در ایران، برنامه ریزانی که به عنوان مهندسین شهرساز در غالب شرکتهای مهندسین مشاور و یا بصورت شخصی در حال فعالیت هستند، می توانند از تخصص خود جهت احقاق حقوق شهروندان و مشارکت بیشتر آنها استفاده کنند. هدف این مقاله، ضمن مرور کوتاهی بر ادبیات برنامه ریزی وکالتی، کاربست این رهیافت را در طرح های انطباق کاربری اراضی در مقیاس شهری دنبال می کند و به این سوال پاسخ دهد که ارتباط میان طرح های انطباق کاربری ارضی در مقیاس شهری و نظریه برنامه ریزی وکالتی در سه مبحث موضوع، روشها و اهداف (ارتباط نظریه و عمل) چگونه است. روش شناسی پژوهش، کیفی است و داده های کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و سنجه های غیر واکنشی(ثبت های آرشیوی) گردآوری شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی از روش ن ظری ه زمینه ای استفاده شده است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی نمونه گیری مورد نوعی و گلوله برفی و نیز معیار اشباع نظری، از نظرات سی و پنج نفر از صاحبنظران عرصه شهرسازی در این مطالعه بهره گرفته شده است و ادراک آنها نسبت سوالات تحقیق مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت؛ با استفاده از روش “نظریه زمینه ای” و کدگذاری داده ها، نه مقوله هسته از یافته های اولیه استخراج شدند. نتیجه بدست آمده از تحقیق پیش رو با توجه به مقوله هسته نهایی این است که، “طرح های انطباق کاربری اراضی در مقیاس شهری بسیاری از ابعاد موجود در نظریه وکالتی در شهرسازی را پوشش داده و از این رو می توان آن را از بسیاری جهات به عنوان بعد اجرایی و عملی نظریه برنامه ریزی وکالتی دانست" و پاسخ های بدست آمده ارتباط بین نظریه برنامه ریزی وکالتی و طرح های انطباق کاربری اراضی در مقیاس شهری را بصورت عمیق نشان می دهد.
ارزیابی کمّی فرسایش آبی خاک با مدل EPM (مطالعه موردی: حوضه آبخیز بدرانلو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک از مشکلات زیست محیطی موجود در استان خراسان شمالی و حوضه آبخیز بدرانلوست. بررسی ها نشان می دهد سالیانه حدود 461574 تن خاک از زمین های حاصلخیز لُسی حوضه بدرانلو فرسایش می یابد که به کاهش حاصلخیزی خاک و انباشت رسوبات منجر شده و رسوبات حاصل از فرسایش موجب کاهش عمر مفید سدها و سازه های آبی بخش پایاب حوضه می شود. در این پژوهش که با هدف ارزیابی کمّی فرسایش آبی در حوضه بدرانلو انجام شده، از روش تجربی پتانسیل فرسایش([1]EPM ) استفاده شده است. در پژوهش حاضر ضمن ارزیابی کمّی فرسایش آبی خاک، مقدار رسوب ویژه برای زیرحوضه ها و کل حوضه آبخیز بدرانلو در نرم افزار ILWIS 3.3 محاسبه و نقشه مقدار رسوب ویژه حوضه (GSp) تهیه شد؛ سپس ضمن تحلیل فرسایش زمین شناسی و فرسایش تشدیدی در آنالیز آماری و بررسی نقش عوامل توپوگرافی در شدت فرسایش خاک، از روش ANOVA در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج به دست آمده وضعیت نگران کننده ناپایداری بوم شناختی را در سطح حوضه گوشزد کرده است؛ به گونه ای که میانگین سالیانه فرسایش آبی خاک در حوضه حدود 73/23 تن در هکتار است. در بین زیرحوضه ها، زیرحوضه 4 واقع در مرکز حوضه با سالیانه حدود 89/63 تن در هکتار بیشترین میزان فرسایش خاک را دارد. فرسایش شیاری و توده ای، فرسایش آبی متداول در سطح حوضه است. علاوه بر شرایط لیتولوژی و تغییر کاربری اراضی، در بین عوامل توپوگرافی، شیب و جهت شیب با توجه به همبستگی زیاد بیشترین تأثیر را در شدت فرسایش خاک حوضه دارند.
ارزیابی و تحلیل توسعه پایدار روستاهای پیرامونی کانون های گردشگری در ناحیه اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۴
169 - 188
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه به عنوان یک فرآیند، مهم ترین بحث کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه است، مهمترین هدف توسعه پایدار برطرف کردن احتیاجات و بهبود بخشیدن به شرایط کیفی زندگی انسانی می باشد. تحقیق حاضر بر آن است به ارزیابی و تحلیل توسعه پایدار روستاهای پیرامونی کانون های گردشگری در ناحیه اردبیل بپردازد. برای این منظور روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مورد توجه قرار گرفت. ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق به عملیاتی نمودن مفاهیم و متغیرهای مطرح در سؤالات پرداخته شده و روایی آن به روش نظرسنجی از نخبگان مورد ارزیابی قرار گرفته و پایایی آن نیز به روش آلفای کورنباخ 80 درصد محاسبه گردیده است. سپس برای ارزیابی توسعه پایدار گردشگری، از تکنیک فرآیند شبکه ای با بهره گیری از نرم افزار Super Decisions استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را 79 روستای پیرامون 5 کانون گردشگری ناحیه اردبیل تشکیل می دهد که داده های لازم به صورت تمام شماری از مدیران محلی جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که کانون های گردشگری اردبیل، سرعین و نمین در وضعیت نسبتاً پایدار و کانون های گردشگری نیر و هیر در وضعیت پایداری متوسط قرار دارند. از کل روستاهای موردبررسی در ناحیه اردبیل17روستا در وضعیت پایدار، 25 روستا در وضعیت نسبتاً پایدار، 28 روستا در وضعیت متوسط پایداری و 9 روستا در وضعیت نسبتاً ناپایدار قرار دارند.
تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی شهر خلاق (مطالعه موردی: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق به عنوان مراکز نوآوری، خلاقیت و تبدیل ایده به ثروت شناخته می شوند. از آنجا که ایده و نوآوری، عناصر اصلی رقابتی در عصر جهانی شدن هستند، داشتن شهر خلاق، آرمان هر جامعه ای به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در برنامه ریزی شهر خلاق با تأکید بر شهر ارومیه است. نوع پژوهش کاربردی است و به روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری آن سی نفر از استادان، متخصصان و کارشناسان حوزه برنامه ریزی شهری هستند. گردآوری داده ها برای بررسی مؤلفه های شهر خلاق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) صورت می گیرد. این مؤلفه ها و معیارها عبارت اند از: مقیاس، صنایع خلاق، طبقه خلاق، زیرساخت های خلاقیت، کارایی و اثربخشی، سرزندگی، فناوری ارتباطی، تنوع اجتماعی، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی که برای این منظور، 16 زیرمعیار و 106 متغیر با بررسی دقیق منابع خارجی و داخلی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه و مصاحبه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های پنل خبرگان، تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار میک مک به صورت ترکیبی استفاده شد. نتایج پژوهش و نحوه توزیع و پراکنش متغیرها در صفحه پراکندگی، نشان دهنده ناپایداری سیستم است. با توجه به نتایج نرم افزار میک مک، پانزده عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شدند که بیشترین تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم را داشتند. از میان این عوامل، شش عامل به طبقه خلاق و سه عامل به زیرساخت های خلاقیت مربوطند که بیشترین تأثیر را بر قرارگرفتن ارومیه در مسیر تحقق شهر خلاق دارند.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه یافتگی محلات شهری از منظر عدالت فضایی (نمونه موردی: مقایسه تطبیقی محله ارم و ابیوردی- شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ایجاد عدالت فضایی در محلات به یکی از بزرگ ترین چالش های مدیران و برنامه ریزان شهری تبدیل شده است. در حالی که پیشرفت نامتوازن محلات در شهر، یکی از موضوعات است که سبب توسعه ناهمگون محلات می شود. پژوهش حاضر با انتخاب دو محله در شهر شیراز با موقعیت مکانی و امکان برخورداری از خدمات شهری در شرایط تقریباً مساوی، مجموعه عواملی که منجر به توسعه نامتوازن آنها شده است را مورد ارزیابی قرار می دهد. در گام نخست، این دو محله از نظر شعاع دسترسی به امکانات شهری مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس با استفاده از روش کیفی شامل انجام مصاحبه با جامعه آماری 179 نفره که متشکل از ساکنین هر محله، مدیران و کارشناسان مرتبط با امور شهری، متخصصین در امور املاک و مردم ساکن در سایر محلات شهر، به استخراج مجموعه عوامل عدم رشد مساوی در این دو محله پرداخته شد. در ادامه با استفاده از آزمون تحلیل عاملی، به وزن دهی داده های تحقیق پرداخته و در نهایت از میان مجموعه عوامل مربوط به حوزه های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، مهم ترین عوامل توسعه و یا عدم آن، در دو محله استخراج گردید. نتایج نشان داد که محله ابیوردی، علیرغم همجواری با محله ارم، از منظر توسعه فضایی از سطح پایین تری برخوردار است. از جمله علل توسعه یافتگی محله ارم نسبت به محله ابیوردی در بعد کالبدی می توان به وجود قطعات بزرگ زمین، وجود فضای سبز مناسب و سیمای بصری زیبای این محله اشاره نمود. در بعد اجتماعی نیز افزایش نسبی امنیت در محله ارم، وجود عناصر هویت بخش در این محله از جمله عوامل توسعه یافتگی تبیین شده اند. در زمینه اقتصادی نیز، تمایل سازندگان به سرمایه گذاری به دلیل استقبال مردم و توجیه پذیر بودن آن، سبب پایدارتر شدن این محله شده است. با این حال چنین به نظر می رسد که توجه توامان به سه شاخص کالبدی، اجتماعی و اقتصادی در سطح محلات، می تواند زمینه رشد متوازن و برقراری عدالت فضایی را در سطح محلات شهری فراهم آورد
ارزیابی و پهنه بندی خطر آتش سوزی جنگل با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگل ها به عنوان ریه های تنفسی زمین، بخشی از منابع طبیعی ما بوده که نقش مهمی را در سلامت جسمی و روانی موجودات زنده ایفا می کنند. آتش سوزی جنگل در ایران و به ویژه در جنگل های شمالی، آثار مخربی را در سیمای ظاهری این مناطق به جای گذاشته است. یکی از روش های پیشگیری و مدیریت مخاطرات ایجاد شده در زمینه آتش سوزی جنگل، تعیین محدوده خطر آتش سوزی می باشد. هدف از این تحقیق تعیین مناطق حساس به آتش سوزی در جنگل های نوشهر می باشد. پس از شناسایی عوامل مؤثر در آتش سوزی (شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، پوشش زمین، دما، بارندگی، فاصله از سکونتگاه، فاصله از جاده)، وزن هرکدام از معیارها و زیر معیارها با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره محاسبه و نقشه آتش سوزی در محیط نرم افزاری ARC GIS تهیه شد. نتایج نشان داد که 32/17 درصد از مساحت منطقه که 8/311 کیلومتر مربع را شامل می شود، در کلاس های خطر زیاد و بسیار زیاد و 82/47 درصد از مساحت منطقه که 67/860 کیلومتر مربع را شامل می شود، در کلاس های خطر کم و خیلی کم قرار گرفته است. همچنین ارزیابی نتایج به دست آمده با استفاده از ضریب آماری کاپا نشان می دهد که روش مورد استفاده با ضریب 64/0 از دقت خوبی در پهنه بندی خطر آتش سوزی جنگل برخوردار می باشد.
اخراج گردشگران خارجی در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
124 - 144
حوزههای تخصصی:
گسترش کیفی و کمی وسایل نقلیه منجر به رشد صنعت گردشگری شده است. حضور گردشگر خارجی در برخی شرایط ممکن است زمینه ساز اخلال در نظم عمومی کشور میزبان گردد، لذا هرگاه کشوری حضور گردشگر خارجی را در تضاد با منافع و مصالح خویش قلمداد کند، می تواند وی را حتی در صورت عدم ارتکاب جرم از ادامه حضور در داخل مرزهای خود منع کند. اخراج گردشگر خارجی در نظام حقوقی ایران بر دو نوع اداری و قضایی است. اخراج به صورت اداری، اقدامی تأمینی توسط مقامات اداری در جهت حفظ منافع ملی به شمار می رود. مرجع صدور دستور اخراج اداری، نیروی انتظامی است که می بایست طبق موازین قانونی با ابطال پروانه اقامت و رعایت سایر تشریفات، اقدام به اخراج گردشگر بیگانه کند. نوع دوم اخراج که برای نخستین مرتبه با تصویب قانون مجازات اسلامی 1392 و به عنوان مجازات تکمیلی وارد نظام حقوقی کشور شد، اخراج قضایی است که با حکم دادگاه صالح همراه است و لزوماً زمانی معنا می یابد که گردشگر خارجی مرتکب جرم شود. طبق ماده 35 قانون اخیر اخراج قضایی بر دو نوع موقت و دائم است. این مقاله سعی دارد تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به تجزیه و تحلیل نظام حقوقی اخراج گردشگران خارجی با اتکا به قانون راجع به ورود و اقامت اتباع خارجه در ایران مصوب 1310 و قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 بپردازد تا از این طریق چالش های حقوقی موضوع مزبور را روشن کرده و با ارائه پیشنهادهایی در مرتفع ساختن آن ها گامی برداشته باشد.