فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۵٬۲۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
کشور پاکستان همواره از اهمیت ژئوپلیتیکی و جایگاه استراتژیکی خاصی، چه در دوران جنگ سرد و چه پس از جنگ سرد نزد امریکا برخوردار بوده است، طوری که اسلام آباد به عنوان یکی از مهم ترین سرپل های امنیتی و ارتباطی در سیاست های منطقه ای واشینگتن مطرح شده بود. اما با وقوع رویداد 11 سپتامبر 2001 و طرح استراتژی مبازه با تروریسم به عنوان مفهومی جدید جهت حفظ ثبات استراتژیکی ایالات متحده امریکا، پاکستان با نام خط مقدم جبهه مبارزه علیه تروریسم مورد توجه خاص دولتمردان کاخ سفید قرار گرفت. در حقیقت، امریکا با قرار دادن پاکستان در لبه پرتگاه جنگ و عملیاتی کردن سیاست چماق و هویج، اسلام آباد را وادار به شرکت در ائتلاف ضد تروریسم و همکاری با واشینگتن جهت مجازات عاملان حادثه تروریستی 11 سپتامبر نمود. اما به رغم پیوستن پاکستان به ائتلاف ضد تروریسم و تعهد برای نبرد با افراط گرایی، زمزمه هایی مبنی بر حمایت مخفیانه این کشور از طالبان مطرح می باشد.
تعامل و تقابل پیرامون گرایی و غرب گرایی در سیاست خارجی ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه 1990 رویکرد غرب گرایانه بر سیاست خارجی ترکیه حاکم بود. حاکمیت این رویکرد در سیاست خارجی ترکیه در دهه 1990، در حقیقت استمرار دیدگاه غرب گرایانه حاکم بر سیاست خارجی ترکیه در طول جنگ سرد به حساب می آید. بر مبنای این رویکرد در سیاست خارجی، این کشور در طول دهه 1990 دخالت حداقلی را در امور منطقه ای در پیش گرفت. استدلال اصلی مقاله حاضر این است که با به دست گرفتن قدرت توسط حزب عدالت و توسعه از سال 2002 در ترکیه، با وجود استمرار در نوع نگاه این کشور به غرب، تعامل ترکیه در معادلات مناطق پیرامونی اش شدت بیشتری یافته است. تعامل ترکیه در معادلات منطقه ای و برقراری روابط نزدیک با کشورهای پیرامونی اش بعد از جنگ سرد، دارای دلایل، ابعاد و پیامدهای خاصی است که در این مقاله به بررسی برخی از آنها پرداخته می شود.
خلافت و حکومت مردم
حوزههای تخصصی:
انتخابات و شکل گیری هویت ملی عراق
حوزههای تخصصی:
معرفی کتاب
مدل ژئوپلیتیکی امنیت منطقه ای: مطالعه موردی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه گرایی از اواخر دهه 1980 در سیاست جهانی و تئوریهای روابط بین الملل نمود بارزی یافت اما ادبیات مطالعات منطقه ای و بویژه امنیت منطقه ای مدل مورد نیاز را برای تحلیل امنیت منطقه ای ارایه نمی نماید. از این منظر هدف مقاله ارایه چارچوب یا مدل تحلیلی امنیت منطقه ای است. اصولا در سیستم پیچیده درک امنیت واحدها بدون توجه به شبکه منطقه ای امکان پذیر نمی باشد. به این دلیل مقاله بر اساس تئوری شبکه و همچنین پارادیم ژئوپلیتیک، مدلی را طراحی می نماید که درک پیچیدگی های امنیت منطقه ای را امکانپذیر ساخته و چگونگی ارتباط اجزا متفاوت آن با یکدیگر را نشان می دهد. سرانجام نیز شبکه خاورمیانه به عنوان یک نمونه موردی تجزیه و تحلیل خواهد شد
گفت و گو: تحولات کردستان عراق پس از انتخابات
حوزههای تخصصی:
تحول در فدرالیسم روسی؛ مطالعه تطبیقی دوره یلتسین و پوتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه اتحاد شوروی با دغدغه ناشی از هراس تکرار سناریوی فروپاشی اتحاد شوروی برای رهبران جدید فدراسیون روسیه، همراه بوده است. در نخستین سال های پس از استقلال روسیه، رهبران جمهوری های خودمختار و استان ها، با استفاده از ضعف قدرت مرکزی، تقاضاهای استقلال طلبانه خود را افزایش دادند. یلتسین در دوران اتحاد شوروی با رهبران مناطق ائتلافی گسترده ایجاد کرده بود، که پس از فروپاشی هم ادامه یافت. تفاوت سطح توسعه، ظرفیت ها و توانایی های هر یک از مناطق، سبب تشدید دشواری شرایط پس از فروپاشی شد. سیاست های اقتصادی افراط گرایانه برای انتقال به نظام اقتصاد بازاری، بر وخامت اوضاع افزود. در دوره یلتسین جمهوری های خودمختار توانستند نهادهای تقنینی، اجرایی و قضایی خود را حفظ کنند. ولی با به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین، دگرگونی در نظام فدراتیو روسیه با سرعت و شدت گسترش یافت. تهدیدهای امنیتی به ویژه در مناطق مسلمان نشین، زمینه را برای تمرکزگرایی جدید پوتین و عبور او از موازین فدرالیسم هموار ساخت. در این مقاله تحول در نظام فدرال روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی، با تمرکز بر تفاوت های دوره یلتسین و پوتین مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از انجام این پژوهش روشن کردن روند های تداوم و تغییر در نظام فدرال روسیه است. مفروض اصلی این نوشتار این است که در پی نابودی نظام کمونیستی و با سپری شدن دوره زمامداری یلتسین، پوتین روند تمرکزگرایی و عبور از استانداردهای نظام فدرال در روسیه را تقویت کرده است.
تبیین روابط چین و آمریکا در برابر سازمان همکاری شانگهای؛ براساس نظریه موازنه قوای نرم
حوزههای تخصصی:
پس از یک دوره کشمکش روسیه و غرب، اکنون شواهد تازه ای از رویارویی آمریکا و چین نمایان شده است. چین به عنوان پرجمعیت ترین کشور جهان با داشتن بالاترین نرخ رشد اقتصادی در سطح نظام بین المللی، از جمله کشورهایی است که قدرت هژمونی ایالات متحده آمریکا را برنمیتابد، لکن قصد رویارویی مستقیم با آن کشور را نیز ندارد، بلکه سعی میکند با افزایش هزینه های رهبری ایالات متحده آمریکا در سطح نظام بین المللی، بدون رویارویی مستقیم، به کسب جایگاه خود در سطح نظام بین المللی بپردازد. یکی از این ابزارها سازمان همکاری شانگهای است که در واقع یک موازنه نرم در برابر هژمونی ایالات متحده آمریکا در عرصه نظام بین المللی است. آنچه که در این نوشتار به آن توجه خواهد شد، رویکرد چین و آمریکا به سازمان همکاری شانگهای و تقابل این دو کشور در چارچوب این سازمان براساس نظریه موازنه قوای نرم است.
همکاری در بخش مبادلات الکتریسیته بین ایران و کشورهای منطقه آسیای مرکزی
حوزههای تخصصی:
می توان ادعا کرد که بخش سوخت و انرژی در توسعه کشورها و بهبود سطح زندگی مردم نقش حساسی داشته و از ارکان اصلی توسعه اقتصادی کشورها محسوب می شود. انرژی برق نیز در هر کشوری به عنوان زیر بنای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به حساب می آید، به طوری که رشد انرژی الکتریکی به عنوان شاخصی جهت اندازه گیری رشد تولید ناخالص داخلی ارزیابی می شود. با توجه به اهمیت این موضوع باید گفت که منطقه آسیای مرکزی دارای ظرفیت های فراوان اقتصادی در بخش های گوناگون از جمله بخش انرژی الکتریکی است. این موضوع با توجه به موقعیت منحصر به فرد ایران در بحث اقتصاد منطقه ای می تواند زمینه شکل گیری یک گروه بندی تولید و توزیع انرژی را در منطقه آسیای جنوب غربی فراهم کند. بنابراین در این مقاله تلاش می شود ظرفیت ها و ظرفیت های کشورهای ترکمنستان، تاجیکستان و قرقیزستان در آسیای مرکزی و ج. ا. ایران در زمینه ظرفیت تولید و توزیع انرژی الکتریکی با توجه به موقعیعت ترانزیتی ایران و بازار مناسب کشورهای منطقه از جمله افغانستان و نیاز روزافزون کشورهای غرب و جنوب آسیا مورد بررسی قرار گیرد.
تداوم و تغییر در سیاست داخلی و خارجی ترکمنستان در دوره قربان قلی بردی محمداف
حوزههای تخصصی:
ترکمنستان با اقتصادی رانتی و وابسته به صادرات گاز طبیعی پس از استقلال از اتحاد شوروی تحت رهبری صفرمراد نیازاف به صورت کشوری غیرمردم سالار اداره می شد. در صحنه خارجی نیز سیاستی مبتنی بر عدم مشارکت در هرگونه اتحادیه و پیمان بین المللی داشت. این مقاله سیاست داخلی و خارجی ترکمنستان را در دوره ریاست جمهوری جانشین او، بردی محمداف بررسی می کند. ابتدا به ماهیت رانتی اقتصاد ترکمنستان می پردازد و اثر آن را بر سیاست های داخلی و خارجی بررسی می کند و سپس نشان می دهد که در دوره ریاست جمهوری بردی محمداف سیاست داخلی آن کشور به طور کلی تداوم یافته، اما در سیاست خارجی آن تغییر ایجاد شده است که به شکل مستقیم بر روابط ترکمنستان با منطقه و جهان اثر گذاشته است.
اندیشه سیاسی طیب تیزینی
حوزههای تخصصی:
بررسی علت های شکست دولت برآمده از تحولات موسوم به انقلاب رنگی در قرقیزستان
حوزههای تخصصی:
تحولات اخیر در قرقیزستان و دیگر کشورهای آسیای مرکزی، برای ناظران سؤال های زیادی ایجاد کرد و بحث در مورد علت های این حوادث از موضوع هایی است که توجه تحلیل گران زیادی را به خود جلب کرده است. هدف این مقاله، بررسی علت های مؤثر بر شکست دولت برآمده از تحولات سیاسی موسوم به انقلاب رنگی در قرقیزستان است، که منجر به انتقال قدرت از دولت قربان بیک باقییف به دولت موقت، به رهبری رزا آتنبایوا شده است. مقاله در پاسخ به چرایی این شکست، نخست به بررسی مختصر پیشینه تاریخی این کشور میپردازد و سپس علت های این شکست را، به دو دسته داخلی(سیاسی، اقتصادی، فرهنگی) و بین المللی (سازمان های غیردولتی، آمریکا و روسیه) تقسیم کرده و در پایان به نقد و ارزیابی مباحث طرح شده پرداخته است. به هر حال درک واقع بینانه از علل این تحولات مستلزم بهکارگیری رهیافتی چند علتی و نگرش جامع و کامل به این کشورها است.
نظریه ضد امریکاگرایی؛ روند تحول از ژورنالیسم تا نظریه علمی با تأکید بر ضد امریکاگرایی اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ضد امریکاگرایی» تا پایان جنگ سرد از جمله مقوله هایی بود که به طور عمده در چهارچوب مباحث ژورنالیستی بر واکنش و رفتارهای (مقطعی) اعتراض آمیز برخی دولت ها، گروه های روشنفکری وگروه های مردمی علیه رفتار خارجی امریکا تمرکز داشت. به دنبال تحولات دهه نود و به ویژه حادثه یازدهم سپتامبر، عرصه نظریه پردازی در این زمینه از سوی تحلیلگران مسائل سیاست خارجی امریکا با استقبال خوبی مواجه شد؛ روندی که در پی تهاجم نظامی به عراق در سال 2003 با تحول ماهوی خاصی روبه رو شد. در واقع، دوره رهبری بوش و همراهان نومحافظه کارش بر این دولت که با شاخصه هایی چون یک جانبه گرایی و اتکای فزاینده بر شیوه های امنیتی ـ نظامی همراه بود، به مقدمه ای برای تقویت امواج ضد امریکا گرا تبدیل شد؛ جریانی که دامنة هستی شناختی آن به محافل دانشگاهی و تحقیقاتی نیز کشیده شد. در این نوشتار، ضمن بررسی خاستگاه نظری این مقوله (ضد امریکاگرایی) که به چهارچوب تحلیلی «چیره طلبی» (هژمونیسم) بازمی گردد، روند تحول (نظری) آن در دوره های جنگ سرد و پس از آن مورد توجه قرار می گیرد. در همین راستا، بر آرای نظریه پردازان و سیاست مداران اروپایی در مورد رویارویی با رفتار و الگوی نقش آفرینی امریکا خاصه در دوره بوش در قالب «ضد امریکاگرایی اروپایی» تأکید می شود.