فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۱۱۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
جوامع در حال نوسازی برای تحقق توسعه به انسجام اجتماعی و بسیج ملی در پرتو ناسیونالیسم و به رهبری یک دولت ملی نیاز دارند. برای نقش و کارکرد دولت در توسعه، نظریه های گوناگونی مطرح شده اند؛ ولی همان طور که تجربه تاریخی ملل توسعه یافته نشان می دهد، ملت سازی در کنار صنعتی شدن برای تقویت بنیان های اجتماعی و مادیِ دولت و کشور ضروری هستند. در واقع، ناسیونالیسم، دولت ملی و مدرن، سرمایه داری و توسعه صنعتی در چارچوب آن، با یکدیگر ملازمه دارند. اما کشورهای جهان سوم از دوره سلطه استعمار تا دوره استقلال و تا کنون اغلب از چندپارگی قومی-قبیله ای و مذهبی رنج برده و فاقد هویت و همبستگی ملی و انسجام اجتماعی و در نتیجه دارای دولت های ضعیف، فاسد و ناکارآمد و شبه ملی بوده اند. این مقاله می کوشد رابطه مستقیم و مثبت بین ناسیونالیسم و توسعه را با نقش و کارکرد دولت ملی و توسعه خواه، برجسته سازد و بررسی نماید که چگونه فقدان انسجام اجتماعی و هویت همبستگی ملی در کنار دولت های ضعیف و فاقد مشروعیت، وضعیت توسعه نیافتگی را در بیشتر کشورهای جهان سوم تثبیت کرده است.
سیر تحول اتم برای صلح در عرصه بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هشتم دسامبر 1953 در حالی که هنوز بوی نیستی و نابودی از ویرانههای ناشی از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی توسط ایالات متحدة آمریکا بر میخاست و متفقین جنگ جهانی دوم، آمریکا و شوروی با در پیش گرفتن راه تفرقه و رقابت، جهان را دچار تب گرم جنگ سرد کرده بودند، از بیم بمباران احتمالی خاک آمریکا توسط شوروی و به هدف چرخش نیروی بالقوه عظیم اتمی در راهی صلح آمیز، رئیس جمهور آمریکا ژنرال آیزنهاور برنامة "اتم برای صلح" را رسماً در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، اعلام کرد. این برنامه باعث ایجاد "آژانس بینالمللی انرژی اتمی" انعقاد "پیمان منع اشاعه سلاحهای هسته ای،" تصویب "معاهدة منع کامل آزمایشات هسته ای" و بسیاری دیگر از اسناد بینالمللی گردید. نتایج عملی پیشنهاد آیزنهاور و این سازوکارهای بینالمللی در زندگی بشر، صلح و امنیت بینالمللی، عدم اشاعه سلاح های هسته ای، خلع سلاح و در واقع استفاده از اتم در راه صلح در این مقاله بررسی و تحلیل می شود.
جهانی عاری از سلاح های هسته ای: تاملات جدید در مورد منطقه عاری از سلاح های هسته ای در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایده ایجاد منطقه ای عاری از سلاح های هسته ای در خاورمیانه فکر جدیدی نیست و سابقه آن به سال های دهه 70 میلادی باز می گردد. با وجود این، چشم انداز امنیتی خاورمیانه امروز اغلب تحلیلگران را بر آن داشته است که نگاه تازه ای به این فکر و مفهوم بیندازند. از نظر اغلب آنها، مسابقه تسلیحاتی بالقوه در خاورمیانه، چشم اندازهای ثبات و توازن بلندمدت قدرت در این منطقه را به مخاطره می افکند. ظاهراً اسرائیل، ایران و مصر از جمله بازیگران اصلی و تعیین کننده در میزان موفقیت یا شکست این نوع تفکر طی چهل سال آتی هستند. عدم پیشرفت واقعی در مناقشه اعراب و اسرائیل و تردیدهای بین المللی نسبت به هرگونه تحرکی در این جبهه و نیز توجه شورای امنیت سازمان ملل به برنامه هسته ای ایران، که در آن ایران تا زمان اثبات بی گناهی خود همچنان گناهکار فرض می شود، ممکن است فرصتی برای تفکر خلاق و برنامه ریزی با هدف پیشبرد ایده ایجاد منطقه عاری از سلاح های هسته ای در منطقه خاورمیانه را فراهم کند.
نظامهای بین المللی تک قدرت محور: تک قطبی، هژمونی، امپراتوری
حوزههای تخصصی:
در سالهای آغازین قرن 21، مراکز دولتی و عمومی آمریکا موج گستردهای را در مورد خطر وابستگی این کشور به نفت کشورهای منطقه خلیج فارس به راه انداختند و خواستار اتخاذ سیاستهای دقیق و بلندمدت برای جلوگیری از خطرات ناشی از این وابستگی شدند. با توجه به اینکه واردات نفت آمریکا از منطقه خلیج فارس تنها 2/11% کل واردات نفت این کشور از جهان را تشکیل میدهد و ایالات متحده با اکثر کشورهای منطقه روابط استراتژیک دارد و پیوندهای عمیق و گسست ناپذیری بین آنها به وجود آمده، این پرسش مطرح میشود که دلیل اصلی این نگرانیها و سیاستگذاری در جهت کنترل بیشتر بر منطقه نفتخیز خلیج فارس چیست؟در این مقاله، به دلایل و اهداف بین المللی آمریکا از اتخاذ چنین سیاستی در قبال منطقه خلیجفارس اشاره میشود و پیامدهای آن برای این کشور و دیگر بازیگران جهانی و منطقهای مورد ارزیابی قرار میگیرد .کلیدواژگان: قدرت ، نظام بین الملل ، تک قطبی ، هژمونی ، امپراتوری
تروریسم در روابط بین الملل
منبع:
راهبرد ۱۳۸۰ شماره ۲۱
بازنگری مفاهیم و مبانی قدرت در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئولیت جمعی بین المللی در حمایت از حقوق بشر : درس هایی از تجربه آلمان
حوزههای تخصصی:
"پژوهش پیش روی در پی آن است تا تجربه دولت آلمان را در ارایه گزارش راجع به اعمال تعهدات بینالمللی حقوق بشری خود به نهادهای تخصصی بینالمللی، به تصویر بکشاند. نویسنده بر این باور است که گزارشدهی دولتها در این موارد، علاوه بر آشکارسازی مشکلات داخلی، ساختار حقوقی موضوع را نیز افشا مینماید. از نقطه نظر وی کمیته حقوق بشر با بهرهگیری از محتوای این گزارشها، موارد ضعف و قوت را تشخیص و راهکارهای موجود را در قطعنامههای تکمیلی خود توصیه مینماید.
تهیه و تنظیم گزارشهای حقوق بشری در کشور آلمان، با همکاری وزارتخانههای امورخارجه، دادگستری و وزارتخانههایی مانند آموزش و پرورش و یا بهداشت و درمان صورت میپذیرد. سازمانهای غیر حکومتی آلمانی و غیر آلمانی نیز در این زمینه مساعدت میکنند.
نگارنده امیدوار است که در آینده، تلاشهای جدی در جهت تبعیت از تصمیمات نهادهای حقوق بشری سازمان ملل متحد صورت بگیرد و مؤسسه حقوق بشر آلمان در این زمینه نقش مهمی در همآوردی اهداف دولت، مجلس، دانشگاه و جامعهی مدنی داشته باشد.
"
تحدید اعمال تحریم های اقتصادی در پرتو ضوابط حقوق بشر، قواعد رقابت و حقوق اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توجیه وضع و اعمال اکثر تحریم های اقتصادی با داعیه های حفظ حقوق بشر و اجبار به اجرای آن در دولت هدف (هدف وضع تحریم) است. با این همه نگاهی دقیق تر به آثار ناشی از تحریم ها و همچنین موفقیت یا شکست آنها در دستیابی به منظور خود، نمایان می سازد که تحریم ها ابزار مناسبی برای ارتقای حقوق بشر نیستند. این وسیله ناکارآمد، آثار سوئی دارد که می تواند به تنزل حقوق بشر در کشور هدف بینجامد. این اثر غالبا به دلیل وابستگی حقوق بشر به سطح درآمد دولت ها بروز می یابد؛ زیرا یک دولت باید منابع مالی کافی داشته باشد تا بتواند آموزش، بهداشت، اشتغال و سایر هنجار های حقوق بشری را ارتقا دهد. در این میان بدیهی است که تجارت اصلی ترین مسیر و اساسی ترین وسیله برای دست یابی به منابع ثروت است تا بتوانیم وضعیت حقوق بشر را در یک کشور ارتقا دهیم. لذا وقتی تحریم های اقتصادی این مسیر را سد می کند، نمی توان انتظار داشت به اعتلای حقوق بشر بینجامد. با توجه به این مسئله به نظر می رسد به ضوابط حقوق بشری و همچنین ضوابط حقوق رقابت و حقوق اجتماعی، باید از منظری نو نگریست؛ منظری که بتواند محدودیت بر سر راه اعمال تحریم های اقتصادی ایجاد کند.
بررسی تاثیرات زیانبار تولید، تجارت و استفاده غیرقانونی سلاح های کوچک، اسلحه های سبک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو تاثیرات زیانبار اشکال گوناگون تجارت و استفاده غیر قانونی و نامشروع از سلاح های کوچک و اسلحه های سبک را بر زندگی انسان به پژوهش گذاشته است. با این هدف، نخست پس از ارائه تعریفی از سلاح های کوچک و اسلحه های سبک، اشکال غیر قانونی تجارت این سلاح ها بررسی می شود و ابعاد گوناگون تاثیر آنها را در منازعات مسلحانه بر شرایط زیستی زنان، کودکان، جمعیت های آواره، فعالیت های امداد رسانی و نهادینه شدن فرهنگ خشونت در جوامع درگیر مطالعه می کند. بررسی نقش سلاح های کوچک در تشدید خشونت های خانگی و شهری از دیگر موضوعات مورد توجه این نوشتار است.
خلع سلاح و کنترل تسلیحات کشتار جمعی پس از 11 سپتامبر: همکاری بین المللی یا یکجانبه گرایی؟
حوزههای تخصصی:
آنچه در تاریخ 11 سپتامبر در ایالات متحده رخ داد، یک رویداد یا حادثه بیش نیست. اما این حادثه یکی از مهمترین رویدادهایی است که در طول تاریخ بی سابقه بوده است و به دلایل مختلف از جهان سیاسی، اقتصادی و مالی، اجتماعی و اخلاقی حائز اهمیت ویژه می باشد....
مبانی بینا ذهنی هویت نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مکتب سازه انگاری، دولت ها کنش گران اقتصادی نیستند که بر اساس منطق پیامد، رفتار و تصمیم گیری میکنند، بلکه کنش گرانی اجتماعی به شمار میآیند که بر اساس منطق تناسب (متناسب با هویت خود) عمل میکنند. بنابراین، برای شناسایی یا تبیین سیاست خارجی آنها در نظام بین الملل، بایستی ابتدا به منابع بیناذهنی شکل دهنده به هویتشان توجه کنیم، منابعی که میتواند در دو سطح ملی و بین المللی بر شکل گیری هویت دولت تاثیرگذار بوده و باعث رفتار خاصی از سوی آن شود. هدف اصلی این مقاله، بررسی منابع بیناذهنی قوام دهنده به هویت نظام جمهوری اسلامی ایران با تمرکز بر سطح داخلی است. منابعی که این نوشتار آنها را به طورکل به دوبخش نسبتاً مجزا، اما دارای تاثیر متقابل بر یکدیگر تقسیم میکند.
بخش اول این منابع شامل هنجارها و آموزه هایی است که از فرهنگ مذهبی- اسلامی سرچشمه میگیرند و بخش دوم نیز شامل ایستارها و ادراکات موجود در فرهنگ سیاسی ایرانیان است.
سه مناظره در تحلیل جایگاه آمریکا در سیاست بین الملل
حوزههای تخصصی:
"با افول اتحاد جماهیر شوروی، پایان جنگ سرد و فروافتادن نظام دوقطبی در روابط بینالملل، ایالات متحدة امریکا به عنوان تنها ابرقدرت نظامی و اقتصادی رقابتناپذیر در جهان قد برافراشت. با این وجود، بحثها در خصوص وضعیت کنونی نظام بینالملل و چگونگی بازیابی نظم جهانی همچنان جریان دارد. آنچه میتوان اذعان داشت این است که قطع نظر از ساختار، شکل و صورتبندی هرگونه نظم تازهای در جهان، امریکا به عنوان تنها قدرت مسلط موجود جهان، در چنین نظمی نقش مهم و حیاتی خواهد داشت.
هر یک از مناظرههای سهگانه در این نوشتار مقاصد و نقش امریکا در سیاست بینالملل را در گذشته و حال به نحوی جداگانه ترسیم مینماید. در مناظرة نخست که به نحلة فکری موسوم به نومحافظهکاران در امریکا متصف میباشد، با بهرهگیری از نگرشی تاریخی به تلاش برای توجیه نمودن نظم نوینی برپایة موقعیت منحصر به فرد هژمونیک برای امریکا پرداخته شده است.
مناظرة دوم نیز از منظری تاریخی و با نگاه به پیشینة مداخلات استعمارگرایانه، به نقد ماجراجوییهای امریکا در نقاط مختلف جهان از سدة 19 میپردازد. از نگاه این دسته، امریکا با هدف تحمیل ارزشهای مسیحی ـ پروتستانی و دستیابی به سهم بیشتر در بازارهای جهانی، مداخلات و دستاندازیهای خود را صورت داده است.
مناظرة سوم با تلاش برای در پیش گرفتن یک زمینة فکری بینابین، در عین وارد کردن ایراد و انتقاد به رویکردهای یکجانبهگرایانة جورج دبلیو بوش و زیانبار دانستن آن برای منافع ملی امریکا در جهان، بهرهگیری از مناسبات چندجانبه و نهادهای بینالمللی را برای تحقق یافتن رهبری امریکا در سیاست جهانی توصیه میکند.
"
تحریم منع گسترش در تئوری های روابط بین الملل (نظریه های سه گانه : منافع، نهادها و هنجارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی یک دهه گذشته استفاده از تحریم به عنوان ابزاری جهت مهار و جلوگیری از گسترش سلاح های کشتار جمعی به سرعت گسترش یافته و کاربرد آن دستخوش تحولات ژرفی شده است. به منظور درک نقش منع گسترش سلاح های کشتار جمعی در سیاست خارجی قدرت های بزرگ به طور عام و در اعمال تحریم از سوی اعضای دائم شورای امنیت به ویژه آمریکا و اتحادیه اروپا به طور اخص، می بایست پایه ساختار ادبیات گوناگون و مهم تر از همه مطالعات بر نظریه روابط بین الملل و تحریم ها بررسی شود. این مقاله تلاش دارد با توجه به شرایط حساس تحریم کشورمان این خلاء مطالعاتی را پر نماید. اگرچه دو ساختار تحریم و تئوری های روابط بین الملل دارای روابط غیرقابل انکاری هستند اما به بندرت به صورت پیوسته بررسی شده اند.
تروریسم : چشم انداز تئوری هویت
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نقش هویت شخصی، اجتماعی، و فرهنگی در اقدامات تروریستی با انگیزه مذهبی و قومی به اختصار بیان شده است. تروریسم عبارت است از تلاقی یک هویت فرهنگی مبتنی بر جمع گرایی و پایبندی اصولگرایانه به اصول مذهبی یا فرهنگی، تلاقی هویت اجتماعی مبتنی بر تضادهای شدید بین گروه خودی و گروه هایی که تهدید تلقی میشوند، و تلاقی یک هویت فردی تحمیل شده و اقتدارگرا، و یک هویت فردی سرگشته و بیهدف که معمولا کمتر اتفاق میافتد. در این مقاله، ضمن ارائه نمونه هایی از تضادهای مذهبی-افراط گرایانه که به تروریسم میانجامد، توصیه هایی در خصوص پرداختن به موضوع تهدید تروریسم و پیشگیری از آن مورد بحث قرار میگیرد.
تروریسم یک مسئله اجتماعی مهم در سطح جهان است که در دهه های اخیر به طور قابل توجهی مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است. اگرچه استفاده از تاکتیکهای تروریستی از مدت ها پیش رواج داشته است، اما استفاده فزاینده از تسلیحات پیچیده توسط تروریست ها و پیامدهای آن از نظر افزایش احتمال تلفات جمعی، محققین علوم اجتماعی و سیاسی را بر آن داشته است تا شناخت ""علل"" تروریسم و روش های پیشگیری از آن را در اولویت قرار دهند.