فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
عنصر رنگ از مهم ترین عناصر آفرینش تصاویر هنری در شعر است. شاعران کودک با استفاده از معانی نمادین رنگ ها، از چشم انداز خود، دنیا را برای کودکان ترسیم و به رشد فکری، روحی و اجتماعی آن ها کمک می کنند؛ ازاین رو پژوهش حاضر با تبیین اهمّیّت رنگ در تصویرگری شعر کودک، بسامد و کارکرد عنصر رنگ را در شعر کودک سلیمان عیسی و مصطفی رحماندوست را بررسی کرده است؛ نتایج نشان داد رنگ سبز پربسامدترین رنگ در اشعار دو شاعر است که با بهره گیری از طراوت آن، نگرش مثبت القاکننده رویش، باروری و برکت را برای کودکانِ آینده ساز به نمایش می گذارند. هردو شاعر با آگاهی از تأثیر تنوّع رنگ ها بر روح شاد کودکان، از ترکیب رنگ ها استفاده کرده اند که در شعر رحماندوست از بسامد بالاتری برخوردار است؛ استفاده درست و مناسب هردو شاعر از رنگ ها، متناسب با تحلیل روان شناختی و دلالت های مشابه در بهره گیری از رنگ ، نشان از آگاهی دو شاعر از اهمّیّت و اهداف شعر کودک و توجّه ویژه آنان به آشناساختن کودکان با ارزش های دینی، اخلاقی و ملّی - میهنی دارد.
بینامتنیت اسطوره ای در شعر شاملو(بر اساس نظریه ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون اساطیری، یکی از متون پیشین است که پیوندی تنگاتنگ با شعر فارسی دارد. اسطوره ها ماهیت بینامتنیتی دارند، زیرا در متونِ زمان های گوناگون ادبیات زبانی و نوشتاری پی در پی بازگویی می شوند. بینامتنیت و اسطوره شناسی تطبیقی دو دانش پیوسته هستند. شاملو از شاعران ایرانی و برجسته پای بند به اجتماع در ادبیات فارسی است. او با بهره گیری از اسطوره های یونانی، دینی و ایرانی به بیان پرسمان های اجتماعی و سیاسی در شعر خویش پرداخته است. فرضیه پژوهش این است که شاملو دلباخته فرهنگ غربی، و متون مسیحی است؛ از این رو گفتمان بینامتنیت با متونی که از این فرهنگ ها سرچشمه می گیرد در شعر او کاربرد بیش تری دارد. در این پژوهش کوشیده شده است افزون بر شناسایی رهیافت بینامتنیت با تکیه بر نگاره های ژرار ژنت و اسطوره شناسی تطبیقی، به بیان چگونگی کاربرد آن در شعر شاملو پرداخته شود. بر پایه یافته های این پژوهش، بازگشت به پیش متن ها، پایستن وجود پیوند تاریخی میان اساطیر نخستین یونانی، مسیحی و ایرانی با سروده های شاملو و برون آوری رویکردهای شاعر از یک اسطوره، جستار و پایه پژوهش بینامتنیت اسطوره ای شعر شاملو را ساخته است. این پژوهش نظری، با روش واکاوی و توصیفی و با رویکرد تطبیقی انجام شده است.
سبک شناسی دیدگاه فمینیستی در کتاب «چراغ ها را من خاموش می کنم» بر اساس دیدگاه لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
309 - 329
حوزههای تخصصی:
با ظهور رنسانس، رمان به علت برخورداری از قابلیت نشان دادن واقعیت های زندگی، جای حماسه را می گیرد و در نیمه اول قرن بیستم، جورج لوکاچ ، رمان های رئالیستی را به عنوان اصلی ترین شکل اثر ادبی هم خوان با جامعه بورژوایی مطرح می کند. با پیوستن به مکتب مارکسیسم، دیدگاه های فمینیستی در آثارش نمود پیدا می کند. در ایران نیز رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم»، اثر زویا پیرزاد یکی از رمان های زن محوری است که در سال های اخیر با دغدغه بررسی دنیای زنان جای خود را در میان رمان های معاصر فارسی باز کرده است. با توجه به اهمیت این رمان در جریان نوشتار زنانه در ادبیات داستانی، این جستار به شیوه تطبیقی مبتنی بر مؤلفه های فمینیستی بر اساس دیدگاه لوکاچ تلاش کرده است به واکاوی عناصر سبکی نوشتار زنانه بپردازد و به این نتیجه دست یافته است که پیرزاد آگاهانه اغلب ویژگی های نوشتار زنانه را برگزیده و به کار گرفته است و نشان دهنده دیدگاه فمینیستی نویسنده به جامعه و مخصوصاً زنان است. یافته های پژوهش نشان می دهد در این رمان در سطوح مختلف متن، واژگان، جملات، گفتمان و دیدگاه زنانه نمود یافته است.
بررسی تطبیقی عشق مجازی در اشعار حسین منزوی و نزار قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
311 - 340
حوزههای تخصصی:
عشق یکی از مقوله های پرتکرار و پرطرفدار در محدوده علایق و احساسات انسانی و خصوصاً در قلمرو زبان مکتوب بشری است. هر کسی از ظن خود و از نی خویش عشق را می سراید.گرچه از دو دریچه عشق حقیقی و مجازی به عشق نگریسته شده است و عشق مجازی صرفاً در هیأت معشوقی زمینی رؤیت شده، لکن گاهی عشق حقیقی در پیکره معشوق زمینی تجلی می یابد از قبیل عشق فرزند به مادر یا بالعکس. عشق مجازی در چارچوب عشق زمینی و معشوقه زیبارو خلاصه نمی شود، بلکه به موضوعات عمیق تری چون عشق به آزادی، وطن و فرزند و... گسترش می یابد. نزار قبانی و منزوی شاعران عاشقانه سرایی بودند صاحب سبک، که توانسته اند ادبیات کلاسیک را به ادبیات معاصر پیوند بزنند. هر دو شاعر در پی ایجاد زبان جدیدی برای بیان عشق هستند و عشق را امری مقدس می دانند. نگاه نزار قبانی به زن ارتباط نزدیکی با موضوع سیاست، وطن و آزادی دارد و سعی در متعالی کردن ارزش های انسانی زن دارد. زن در اشعار وی مصداق معینی ندارد و منظور او عموم زنان عرب است ولی در شعر منزوی از زنی مشخص سخن گفته می شود. هر دو جوهره اصلی اشعار خود را از مادر می دانند و اشعار زیبایی در وصف مادر، پدر، همسر و فرزند سروده اند.
بررسی تأثیر روان شناختی فصل ها بر آفرینش هنری احمد شاملو و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
363 - 393
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان و ادیبان زیادی در طول تاریخ با رویکردهای مختلف به تحلیل و تأویل آثار شعرا و نویسندگان پرداخته اند که به این سبب روش های مختلف نقد ادبی برای تحلیل محتوا و دست یافتن به جنبه های پنهان و مغفول آثار ارزشمند ادبی به وجود آمده است. در این بین، با کمی ژرف نگری می توان رد پای تغییر فصل ها را در آثار شعرا و نویسندگان و هنرمندان پیدا کرد. احمد شاملو و فروغ فرخزاد از شاعران برجسته معاصری هستند که تغییر فصل ها و عناصر مرتبط با آن ها تأثیر روان شناختی و عاطفی ویژه ای در آثار ایشان داشته است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روان شناختی فصول سال بر آفرینش هنری این شعرا انجام پذیرفته است. این پژوهش به ما این امکان را می دهد تا از منظر روان شناختی به تحلیل محتوای اشعار شاملو و فروغ بپردازیم و هرچه بیش تر به اندیشه و جهان عاطفی آن ها پی ببریم تا درک صحیح تری از آثار ایشان به دست بیاوریم. مطالعه دقیق این آثار نشان می دهد که تأثیر فصول سال و عوامل وابسته به آن ها نظیر رنگ های مختلف، گرمی و سردی و... در خلاقیت این دو شاعر تجلی بسیار گسترده ای دارد.
بررسی تطبیقی کارکرد حروف در تولید گونه های شعری جدید در ادب عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
155-178
حوزههای تخصصی:
برجستگی نقش حروف در بازی های شعری، فنون ادبی و صنایع بدیعی به گونه چشمگیری در ادبیات عربی به چشم می خورد. کاربرد حروف با آرایش خاص، منجر به تولید گونه های شعری جدید گشته است؛ از طرف دیگر، ارتباط میان ادب فارسی و عربی و تأثیر پذیری شاعران فارسی زبان از فنون و صناعات شعر عربی، پدیده ای انکارناپذیر است. در پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی/ تطبیقی، پنج گونه شعری مهم ماده تاریخ سرایی، محبوک الطرفین، قصیده مُعجمه و مُهمله، شعر هندسی و تطریز که با بهره گیری از ترفندهای خاص به کا رگیری حروف، در عهد مملوکی و عثمانی ادبیات عرب، تولید یا رونق یافته اند و نیز گستره و کیفیت وام ستانی ادیبان فارسی زبان در این زمینه، مورد واکاوی قرار گرفت. برآیند حاصل از این جستار، حاکی از آن است که بعضی از گونه های مورد بررسی با تأثیر از زبان عربی در زبان فارسی هم رواج یافته ولی برخی دیگر با تکیه بر پتانسیل های زبان عربی، به ادبیات این زبان اختصاص دارد و به ادب فارسی راه نیافته یا حروف در تولید آنها کارکرد خود را از دست داده اند.
مقایسه تطبیقی حماسه های آفریقای غربی و ایرانی (با تاکید بر حماسه رستم و اسفندیار و حماسه ماندینگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به معرفی حماسه «سونجاتا یا حماسه ماندینگ» و مقایسه جنبه های حماسی آن با نبرد رستم و اسفندیار در کتاب شاهنامه فردوسی پرداخته شده است. این دو داستان تفاوت و تشابهاتی باهم دارند که در حوزه مشترکات می توان به ناتوانی از شکست رقیب در نبرد آغازین و پی بردن به راز رویین تنی، خیانت عامل مشترک مرگ دو پهلوان، دل بستگی به قدرت و تخت و تاج ضدقهرمانان، رویین تن بودن آن ها، پیش بینی مرگ پهلوان رویین تن، انتخاب فرزندان برای ملاقات با رقیب و کشته شدن به وسیله تیری از جنس چوب، اشاره کرد. قوم ایرانی و آفریقای غربی، تفاوت فرهنگی و فاصله جغرافیایی با هم دارند. مقایسه داستان رزمی رستم و اسفندیار با سونجاتا و سوماورو، ازلحاظ جنبه حماسی چه شباهت و تفاوت باهم دارند؟ روش تحقیق در این مقاله اسنادی و از نوع توصیفی-تحلیل محتواست.
بررسی تطبیقی سوررئالیسم در دو داستان کوتاه «فی یوم مرح» زکریّا تامر و «سه قطره خون» صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرخوردگی و انزواطلبی برخی از روشنفکران غربی درنتیجه عواقب دردناک جنگ جهانی اوّل سبب شد که آنان درمقابل عقل گرایی و مادّه گرایی مدرنیست ها به تخیّل و ذهنیت گرایی تمایل یابند و با کاویدن ضمیر ناخودآگاه انسان، مکتبی به نام سوررئالیسم را بنیان گذاری کنند که بر ادیبان و نویسندگان شرق و غرب تأثیر بسیاری نهاد. نوشتار پیش رو که با رویکردی توصیفی - تحلیلی به واکاوی مؤلّفه های سوررئالیسم در دو داستان کوتاه «فی یومٍ مَرِح» (در روزی شاد) از زکریا تامر (نویسنده سوری) و «سه قطره خون» اثر صادق هدایت پرداخته، نشان داده است که این نویسندگان، فضایی کاملاً سوررئال را برای بیان ذهن خویش در داستان های یادشده خلق کرده اند و اصول این مکتب ادبی؛ یعنی نگارش خودکار، توجّه به عالم خیال و رؤیا، عشق، جذبه و جنون، طنز و هزل، تصادف عینی و امور شگرف و فراواقعی را در آثار خویش بازنمایی کرده اند. هدف اصلی تامر، اعتراض به بی مسئولیّتی نهادهای مرتبط با امنیّت جامعه و صدور حکم ازجانب افرادی است که صلاحیت قضاوت ندارند. هدایت با این داستان، درپی بیان وضعیّت بحرانی و آشفته ایران دوره پهلوی بوده است که هر وقت روشنفکران، نویسندگان و شاعران به آن اعتراض می کردند، عوامل قدرت، به روش های مختلف آن ها را سرکوب می کردند.
بازخوانی واقعه غدیر در دو غدیریه احمد محمّد الشّامی و ادیب الممالک فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازخوانی رویدادهای مهمّ تاریخی و به ویژه مذهبی، ازجمله موضوعات مورد توجّه شاعران مسلمان است. واقعه غدیر خم، یکی از مهم ترین این رویدادهای تاریخی است که در شعر بسیاری از شاعران معاصر بازخوانی و تحلیل شده است. جستار پیش رو ضمن معرّفی دو شاعر شیعه عرب و فارس، یعنی احمد محمّد شامی و ادیب الممالک فراهانی، نحوه نگرش آن دو را نسبت به این رویداد مهم سنجش و ارزیابی کرده است. یافته های پژوهش که در چارچوب مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی و با روش توصیفی - تحلیلی انجام شده، بیانگر آن است که هردو شاعر، با هدف تأکید بر لزوم پیروی از حاکمان مسلمان از بُعد سیاسی زندگانی حضرت علی (ع)، ضمن بازخوانی این واقعه در کنار برشمردن برخی حوادث مهمّ روزگار حضرت علی (ع)، قصیده خود را به پادشاه روزگار خود تقدیم کرده اند؛ همچنین یافته ها نشان دهنده برخی تفاوت ها و شباهت ها در شعر دو شاعر است. مهم ترین شباهت های دو قصیده، مقدّمه غزلی و استناد به آیات قرآنی و احادیث است. درمورد تفاوت میان دو قصیده نیز می توان گفت احمد شامی بیشتر توجّه خود را به شخصیّت حضرت علی (ع) و صفات ایشان و نیز حوادث پیش و پس از واقعه غدیر معطوف کرده و کمتر به جزئیات آن پرداخته است؛ درحالی که ادیب الممالک، حادثه غدیر را با جزئیات بیشتری مطرح کرده و کمتر به حوادث دیگر اشاره کرده است.
رثای امام حسین (ع) در اشعار محتشم کاشانی و جناح الکاظمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
10.22126/jccl.2019.2270.1683
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد نگرشی جناح الکاظمی (متولّد 1949 م.) و محتشم کاشانی (905ه .ق. – 996ه .ق.) به مثابه شاعران اهل بیت، بیان مصیبت های امام حسین (ع) و یاران باوفایش در روز عاشورا، و به تصویرکشیدن مصیبت های بزرگی است که در صحرای کربلا بر اهل بیت (ع) گذشت. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و براساس نظریه ادبیّات تطبیقی اسلامی به واکاوی مهم ترین شاخصه های سوگ سروده های این دو شاعر در رثای امام حسین (ع) می پردازد که تجلّی شیفتگی این دو شاعر برجسته به اهل بیت و اندوه آنان نسبت به این تراژدی سوزناک است . یافته های پژوهش، بیانگر آن است که دو شاعر در رثای امام حسین (ع) مضامین مشترکی را به کار برده اند که مهم ترین آن ها عبارت اند از: تشنگی، اسارت، شهادت، بیان حزن و اندوه حضرت زینب (س) و... همچنین بررسی اسالیب به کار رفته در شعرهای ایشان نشان می دهد که هردو شاعر در استفاده از انواع صور خیال در راستای به تصویرکشیدن مصیبت کربلاء و لایه های سطحی این حادثه موفّق عمل کرده اند؛ امّا در بیان لایه های زیرین معرفتی و معنایی آن که همان تبیین اهداف بنیادین قیام کربلا است، توفیق چندانی نداشته اند.
بررسی نوع وامواژه های معرب شده به عنوان سند غنای فرهنگی ایرانیان (بررسی موردی ده فرهنگ لغت عربی)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی بیش از هر فرهنگ و زبان دیگری بر زبان و فرهنگ عربی تأثیر گذاشته است. بررسی واژگان معرب از فارسی به عربی درده قاموس بزرگ«العین، جمهره اللغه، تهذیباللغه، الصحاح، المحکم، اساس البلاغه، المعرب، لسان العرب، تاج العروس و الألفاظ الفارسیهالمعربه»ودسته بندی انواع مختلف این واژگان نشان از غلبه فرهنگ فارسی نسبت به دیگر فرهنگهای تأثیرگذار بر فرهنگ عربی، آگاهی فرهنگ نویسان به زبان و فرهنگ فارسی و غنای زبان و ادبیات فارسی بویژه در حوزه های شهری دارد. این پژوهش به 1705وامواژه بدون تکرار در این قاموسها دست یافته که آنها در این جستار به 37دسته تقسیم شده است. اگر تکرار واژه ها در نظر گرفته شود تعداد این وامواژه ها به بیش از 3500 واژه می رسد. این پژوهش گوشه ای از غنای فرهنگی و واژگانی زبان فارسی و فقر واژگانی و فرهنگی زبان عربی را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با توجه به نقش برجسته واژه و زبان در تبادل فرهنگی به زاویه جدیدی از نفوذ فرهنگ و ادب ایرانی در ادب عربی اشاره شده است.
بررسی تطبیقی جنبه های معناشناسی و هستی شناسی زیبایی از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
203 - 229
حوزههای تخصصی:
معناشناسی زیبایی شاخصه اولی است که ابن سینا آن را به عنوان الگویی از زیبایی مطرح می کند. از دیدگاه وی زیبایی، غایت فی نفسه نیست و در ارتباط با خداوند است که دارای ارزش می شود، و منشأ همه زیبایی ها واجب تعالی است. همچنین نظم، تناسب و اعتدال شرایط تحقق زیبایی است و موجودی زیباست که کمال شایسته خود را داشته باشد و زیبایی مساوق با وجود و امری عینی و مشکک است. ملاصدرا زیبایی را عین وجود می داند و قائل به اصالت، تشکیک و اشتداد زیبایی است. از نظر وی منشأ همه زیبایی ها خداوند است و هر زیبایی و کمالی پرتوی از زیبایی و کمال خداوند است. بنابراین با وجود اینکه هر دو فیلسوف در مورد زیبایی غالباً نظرات مشابهی دارند اما با توجه به نظام فلسفی آن دو، در بعضی از موارد در بیان مسائل تفاوت هایی دیده می شود.
اتباع در سبک خراسانی و اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
437 - 454
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی چه در نظم و چه در نثر و همچنین در زبان محاوره اتباع بسیار به کار می رود. اینکه بکار بردن اینگونه ترکیب ها از چه زمانی در آثار کتبی و شفاهی ایرانیان آغاز شده است، هنوز مشخّص نیست. مطالعات پیشین فقط نمونه هایی از کاربرد این نوع ترکیب را در آثار گذشتگان ارائه کرده اند. با توجه به سیر اتباع در دوره های مختلف و کاربرد آن در زبان شاعران و نویسندگان سبک های متفاوت، می توان گفت که اتباع درآغاز با شکل کنونی آن که «اسم مهمل» نیز نامیده می شود، تفاوت دارد. غیر از بعضی ترکیب ها که از ابتدا بی معنی و یا مهمل بوده است، مانند «شکست و مکست» در دیوان رودکی ، که واژه تابع کاملاً بی معنی است و رودکی فقط یک بار آن را به کار برده، اکثر ترکیب ها هدفدار و با معنی انتخاب می شده است. در این تحقیق برای دستیابی به سیر بکارگیری اتباع و نحوه آغاز آن و چگونگی تبدیل آن به اسم مهمل، آثار شاعران و نویسندگان معروف دوره خراسانی و اصفهانی مطالعه و اتباع در آن ها بررسی گردیده است. یافته های این تحقیق از بکارگیری اسم مهمل یا تابع برای ایجاز در کلام حمایت می کند.
مضامین مشترک در شعر شاملو ، الوار و هیوز از منظر ادبیات متعهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعامل میان ادبیات دربین ملت ها از طریق مفاهیم مشترک و تأثیرپذیری شاعران در آثار ادبی ازهم درحوزه ادبیات تطبیقی مورد بررسی قرار می گیرد. بخشی ازشعرمعاصر در جامعه امروز برخواسته از زندگی اجتماعی است و تأثیر پذیری ازفرامتن های شعری در محیط های اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی حاکم بر جامعه است. شاملو، پل الوار و هیوز شاعرانی هستند که از سه فرهنگ متمایز و در قرنی مشترک و البته در محیط جغرافیایی متفاوت به شاعری می پردازند؛ زمینه های اصلی شعر این سه متأثر از زندگی اجتماعی است و هرسه در دوره ای از زندگی شعری شان به جریان های چپ گرایش داشته اند و همین گرایش ها مضامین مشترکی را در شعر ایشان پدید آورده است. مضامینی همچون آزادی ، عدالت ، ظلم ستیزی ، استبداد ستیزی، توجه به وضعیت زندگی کارگران،بازنمود آموزه های مارکسیستی و یاد مبارزانی که در راه این اهداف تلاش می کردند از جمله این اشتراکات است. به طوری که شعرآنها نمایانگر وضعیت و بحران های جامعه خود و جهان است. این پژوهش به شیوه توصیفی ، تحلیلی دیوان شاعران مورد بحث را برای استخراج این مشابهت ها و نقد و تحلیل آن برمبنای جامعه شناسی ذوق ادبی و هنری ایشان بررسیده است.
تأثیر زبان عربی بر اشعار قرن پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
297 - 310
حوزههای تخصصی:
زبان و ادبیات، بیان گر هویت و اصالت و شخصیت یک ملت است. پیوند و تأثیر و تأثیر میان زبان و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات عربی دوسویه بوده است. تأثیر زبان عربی بر زبان فارسی به قبل از ظهور اسلام برمی گردد. اما با ظهور اسلام این تأثیرگذاری در اندیشه و فرهنگ ایرانیان گسترش یافت اما قرن پنجم هجری که از قرون درخشان دوره اسلامی است، در این قرن تأثیر قرآن و زبان عربی بر اشعار فارسی نسبت به دوره های قبل بیش تر نمایان است. از آنجایی که ادبیات عربی موجب غنای زبان و ادبیات فارسی است، تأثیرگذاری آن در زمینه های مختلف ار جمله الفاظ و جمل و خیال و اندیشه و سبک بوده است. زبان عربی چون زبان قرآن و متون مقدس هست، ایرانیان و ادب فارسی توجه ویژه ای به آن نشان دادند و از آن تأثیر فراوانی پذیرفتند. این پژوهش با عنوان «تأثیر زبان عربی بر اشعار قرن پنجم» در صدد است که به بررسی و تحلیل تأثیر زبان عربی بر اشعار قرن پنجم پرداخته و همچنین گونه های تأثیرگذاری را نیز مورد مداقه قرار دهد. نتایج حاصله نشان می دهد که گونه های تأثیرگذاری زبان عربی بر اشعار قرن پنجم عبارت اند از بکارگیری واژگان و ترکیبات عربی، بکارگیری مضامین ابیات عربی ترجمه ابیات عربی، بکارگیری آرایه های بلاغی مانند پی آوری، تضمین و تشبیه.
بررسی اصول مملکت داری و حکومت در نهج البلاغه و سیاست نامه(با تکیه بر امور نظامی و جنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
365 - 392
حوزههای تخصصی:
حکومت و مملکت داری، از آغاز زندگی اجتماعی بشری، مورد توجه انسان ها بوده و از زمان های دور در باب این موضوع، آثاری نوشته شده است. نظر به پیوند تاریخی- دینی ما ایرانیان با اعراب، پیوند میان زبان و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات عربی، بسی عمیق و ریشه دار است. تأثیر و تأثر آموزه های دینی، اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و حتی تجربیات حکومتی و مملکت داری در آثار ادبی هر دو ملت، بیان گر این پیوند است. این پژوهش، ضمن تأکید بر این اصل که برای تحقّق اهداف و آرمان های حکومت، وجود حاکمی با توانمندی های ویژه ضروری است، توانسته است با برشمردن اصول مهم کشورداری در بخشِ نظامی و شرح و تفصیلِ این اصول، با استناد به مطالب بدست آمده در این دو کتاب، تأثیر شیوه کشورداری امام علی(ع) را بر روش کشورداری خواجه نظام الملک و تألیف «سیاست نامه» به اثبات برساند.
بررسی مقایسه روایت شاهنامه از «پادشاهی بهمن تاآغاز اشکانیان» باکتب تاریخی مستقل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فردوسی بزرگ ترین ستون زبان وادبیات فارسی ایران و شاهنامه نامی وی، یکی از بزرگ ترین کتب حماسی وادبی ایران وجهان است. شاهنامه ای که در سه بخش اساطیری، حماسی و تاریخی دورنمای کلی دارد ودر دوره تاریخی نمود خود را از پادشاهی شاهان ایرانی نشان می دهد. یکی از بخش های که مورد بی مهری فردوسی پژوهان قرارگرفته است بخش تاریخی شاهنامه است که البته علت اصلی آن، کم توجهی و بی میلی فردوسی به ادامه روایت هاست. سؤال اصلی تحقیق این است که زبان وفردوسی در بیان معرّفی قهرمانان دوره تاریخی چگونه است؟ فردوسی در نگارش این بخش هم به روایت های شفاهی بیشترتوجه دارد تا اصالت موضوعات و تواریخ مستقل. او براساس احساسات شاعرانه و میزان مطابقت شاهنامه با کتاب های تاریخی تا چه حد است؟ این مکتوب که با روش توصیفی -تحلیلی صورت گرفته است، نشان می دهد که با دیگران تفاوت دارد و شاید از افراط ها و تفریط ها در آن ابایی نداشته باشد و از طرف دیگر شخصیت ملی گرای فردوسی از منابع اصلی تاریخی کم بهره برده است. دراین پژوهش، روایت شاهنامه با بعضی کتب تاریخی مستقل چون تاریخ کامل ابن اثیر، مسعودی، ثعالبی، یعقوبی وفرهنگ های شاهنامه، دهخدا، معین و ... مقایسه شده است. اگرچه اختلاف روایت شاهنامه با کتب مذگور در وجود شخصیّت ها، اسامی افراد، محلَ وقوع حوادث، تعداد پادشاهان و مدَت زمان پادشاهی آنان است، بیشتر با روایت ثعالبی مطابقت دارد. در عمده ترین شباهت میان کتب تاریخی با هم مطابقت داشتن کلَیت وقایع و داستان های این کتاب هاست.
بازتاب فرهنگ و ادب عربی در منظومه رونق المجالس نصیبی کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاعران بزرگ دوره بازگشت ادبی و عهد قاجار، میرزا محمّدخان موسی بیگ کرمانشاهی، معروف به نصیبی کرمانشاهی است؛ ازجمله آثار متعدّد این شاعر کرمانشاهی، مجموعه رونق المجالس است که شاید تنها منظومه مفصّلی باشد که برمبنای مبانی قرآنی و مستندات مُتقن حدیثی و روایی شیعی سروده شده است؛ امّا هنوز به صورت منقّح و علمی، احیاء و زینت بخش محافل علمی و ادبی نشده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که این اثر عظیم در ساحت هنری و معنایی خود، تأثیرات فراوانی از آیات قرآنی، روایات و احادیث فرقانی و ادبیّات عرفانی عربی پذیرفته است؛ همچنین با توجّه به تحوّلات سیاسی، اشاعه و ترویج فرهنگ شیعی و بازگشت شاعران دوره قاجار به استفاده از تلفیق دو سبک خراسانی و عراقی و از همه مهم تر، آشنایی خاصّ نصیبی نسبت به فرهنگ و ادب عرب، باعث شده است که اثرپذیری وی در ساخت ترکیبات نو و نوآوری در ترجمان و کاربرد واژگان و ترکیب های عربی در فارسی و فخر و خودستایی به سبک شاعران عرب و هم اندیشی یا بیان آموزه های تعلیمی به سبک اندیشه آنان، درخور توجّه باشد.
کاربست نقد جغرافیایی در خوانش دو رمان "سرانجام شری" و"الحیّ اللاتینی"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد جغرافیایی یکی از رویکردهای نوین در حوزه ی ادبیات تطبیقی معاصر می باشد که به مطالعه ی فضا و مکان در آثار ادبی می پردازد و نحوه ی نگرش چند نویسنده ی بومی و غیربومی را نسبت به مکانی مشخص بررسی می کند. زمانی که مکان یک رمان، شهر یا مکانی واقعی باشد، مکان داستانی و مکان واقعی در چالش قرار می گیرند که نتیجه ی آن، ارائه دادن تصاویر ادبی از یک شهر خاص می باشد. شهر پاریس نقطه ی مشترک ادبی میان رمان «الحیّ الاتینی» اثر سهیل ادریس ورمان « سرانجام شری» اثر گابریل کولت می باشد، پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی و از منظر نقد جغرافیایی به بررسی این شهر در این دو رمان پرداخته است. نتایج به دست آمده ی این پژوهش حاکی از آن است که نگاه نویسنده ی غیر بومی در رمان الحیّ الاتینی به پاریس، نگاهی است که شیفته ی مظاهر تمدن و فرهنگ و آزادی در غرب شده است و می کوشد ریشه های خویش را در شرق فراموش کند؛ به همین جهت تصاویری که نویسنده از مکان ها ارائه می دهد –از سینما گرفته تا هتلی که شخصیت اصلی در آن اقامت دارد – مطابق با سیر روایی داستان و افکار قهرمان اصلی آن می باشد ؛ اما نویسنده ی بومی در رمان سرانجام شری، نگاه واقع بینانه به پاریس دارد و با به تصویر کشیدن آن به نوعی می خواهد اوضاع و احوال افراد بعد جنگ جهانی اول را که دراین کشور دچار یأس، بیمعنایی و ناامیدی شده اند را نشان دهد و بخشی از تاریخ پاریس را به تصویرکشد.
مقایسه تطبیقی اعیان ثابته و وحدت وجود در اندیشه های عرفانی عطار و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و مفهوم اعیان ثابته و وحدت وجود، اندیشه های محوری عرفان عطار و ابن عربی را تشکیل می دهند. این نوشتار بر آن است تا بر اساس مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی، وجوه تشابه اندیشه های مذکور را از منظر کهن الگوها بررسی نماید. مطابق نتایج، عطار و ابن عربی در مقوله های اعیان ثابته و وحدت وجود اشتراک دارند. ﻻیﻪﻫﺎﻯ ﺯیﺮیﻦ این تشابه را می توان در ضمیر ناخودآگاه جمعی و کهن الگوی خویشتن دانست. سیمرغ یا اعیان ثابته همان نمونه خداگونه و آغازین در آفرینش موجودات هستند که بیانگر نخستین تجلی و مظهر اسماء الهی اند و به همین جهت ارزشمندند و یگانگی با آن بیانگر غایت رشد انسان است. اما به تناسب تفاوت در محیط فرهنگی، هر یک از شخصیت های مذکور ابتکاراتی داشته اند: ابتکار ابن عربی را می توان در وضع اصطلاح اعیان ثابته با دو تجلی فیض اقدس و فیض مقدس دانست و ابتکار عطار آن است که در تناظر انسان و جهان از جنبه جزئی تمثیل ابتکاری "ذره و خورشید" و "ذره و عالم" را در مقابل تمثیل تکراری فلسفی اندام وارگی جهان ابن عربی ابداع کرده است و از جنبه کلی هم تمثیل جامع تناظر سی مرغ با سیمرغ را خلق نموده است که حاوی اندیشه عرفانی وحدت وجود با زیر مجموعه هایی چون وحدت در کثرت، تفاوت جزئی جهان سایه ای و مثالی، تناظر جهان سایه ای و مثالی، کمال گروهی سالکان و شعور کیهانی است و همه زیر مجموعه های مذکور در عرفان ابن عربی نیز وجود دارند که بیانگر یگانگی اندیشه های بشری است.