فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۸ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۹
23-41
حوزههای تخصصی:
اشعار مدحی بخش قابل توجهی از اشعار فارسی و عربی را به خود اختصاص داده اند. مدیحه سرایی به عنوان یکی از گونه های مختلف ادبی بارها مورد توجه شاعران پارسی زبان و عرب زبان در دوره های مختلف قرار گرفته است. عنصری شاعر پارسی گو، و بحتری شاعر عرب زبان، در این عرصه طبع آزمایی کرده اند. بحتری شاعر دربار عباسی، و عنصری شاعر دربار غزنوی، که هر دو به مدح خلفا، سلاطین، وزرا و کارمداران عصر خود پرداخته اند. بین دو شاعر مضامین مشترک و متفاوتی است که تحت تأثیر عوامل محیطی زندگی آن دو به وجود آمده است. این مقاله برآن است تا به این سؤال ها پاسخ دهد: هدف از مدح در اشعار دو شاعر چیست؟ آیا هر دو شاعر به مدح شخصیت های اساطیری، باستانی ایران و اکاسره ساسانی پرداخته اند؟ میزان اخلاص در مدح، در شعر دو شاعر در چه مرتبه ای قرار دارد؟ دو شاعر چهره ممدوح خود را چگونه ترسیم کرده اند؟
بررسی اصول مملکت داری و حکومت در نهج البلاغه و سیاست نامه(با تکیه بر امور نظامی و جنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
365 - 392
حوزههای تخصصی:
حکومت و مملکت داری، از آغاز زندگی اجتماعی بشری، مورد توجه انسان ها بوده و از زمان های دور در باب این موضوع، آثاری نوشته شده است. نظر به پیوند تاریخی- دینی ما ایرانیان با اعراب، پیوند میان زبان و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات عربی، بسی عمیق و ریشه دار است. تأثیر و تأثر آموزه های دینی، اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و حتی تجربیات حکومتی و مملکت داری در آثار ادبی هر دو ملت، بیان گر این پیوند است. این پژوهش، ضمن تأکید بر این اصل که برای تحقّق اهداف و آرمان های حکومت، وجود حاکمی با توانمندی های ویژه ضروری است، توانسته است با برشمردن اصول مهم کشورداری در بخشِ نظامی و شرح و تفصیلِ این اصول، با استناد به مطالب بدست آمده در این دو کتاب، تأثیر شیوه کشورداری امام علی(ع) را بر روش کشورداری خواجه نظام الملک و تألیف «سیاست نامه» به اثبات برساند.
بررسی تطبیقی یوتوپیای تامس مور با شهر نیکان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۸
91 - 109
حوزههای تخصصی:
تشکیل جامعه آرمانی از دغدغه های فکری بشر است که از دیرباز اندیشه او را به خود مشغول کرده است. کتاب «زرّین کوچک» تامس مور را می توان به عنوان شاهد مثالی بر این ادّعا ذکر کرد. در این کتاب، که از مشهورترین نمونه های آرمان شهر غربی به شمار می رود، نویسنده کوشیده است تا با توصیف جزئیات به خلق جهان مطلوب خود بپردازد. از سوی دیگر نیز یکی از آرمان شهرهای شرقی (ایران) شهر «نیکان» است که نظامی در آن به توصیف جامعه آرمانی خود پرداخته است. راقم این سطور سعی کرده است تا با بررسی این دو جامعه آرمانی تفاوت نگرش اندیشه های شرق و غرب و همچنین وجوه شباهت و افتراق این دو مدینه را بیان کند.
مفهوم «درد و رنج» در اشعار غاده السَّمّان و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۶
157 - 185
حوزههای تخصصی:
«درد و رنج»، یکی از وجوه تراژیک زندگی، در کنار مرگ، تنهایی، آزادی و گناه از مسائلی است که هر انسانی در زندگی با آن روبه روست. این مسئله در هنر و ادبیات به ویژه ادبیات زنانه به گونه ای بازتاب دارد که بررسی و تحلیل آن، نیازمند تحقیقی وسیع و جامع است. ازسویی دیگر، مقایسه ادبیات ملت های مختلف اعم از تطبیق انواع ادبی یا تطبیق آثار دو ماتن اعم از مؤلف یا شاعر، بیش از هرچیز می تواند به کشف نقاط مشترک اندیشه های بشر کمک کند و از سرچشمه جریان های فکری و هنری ادبیات ملت ها پرده بردارد. موضوع این جستار، بررسی اشعار دو شاعره تأثیرگذار معاصر یعنی فروغ فرخزاد و غاده السّمّان از دو ملیّت مختلف (ایران و عرب)، با توجه به ماهیت، مفهوم و مصادیق مختلف درد و رنج و با تأکید بر مسئله وجودشناسی درد و رنج است. این مقاله به بررسی «درد و رنج» در نگاه این دو شاعر زن معاصر در ساحت (محور)های چهارگانه «ماهیت شناسی»، «وجودشناسی»، «غایت شناسی» و «وظیفه شناسی درد و رنج» پرداخته و علل، انواع و راه های گریز از «درد و رنج» را در ساحت وجودشناسی، تحلیل کرده است.
اخوان و ادونیس، بین سنّت و مدرنیته(تحلیل و نقد آراء با رویکرد فلسفی و روان شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنت و مدرنیته دو مقوله مهم در فلسفه و روان شناسی هستند که در ساختار شخصیت انسان و آینده او تأثیر بسزایی دارند. به تبع آن ها ادبیات بالأخص شعر نیز تحت تأثیر سنت و مدرنیته قرار می گیرد و بدون شناخت تأثیر سنت و مدرنیته در نوع نگرش شاعر و روشنفکر نمی توان به قصد و منظور اصلی آن ها پی برد. از آنجا که ادبیات و به طور کلی هنر به عنوان یکی از عناصر اجتماعی جامعه فارسی و عربی بنا بر اصل ارتباطات اجتماعی و تأثیر و تأثر فرهنگی، تحت تأثیر تمدن و فرهنگ غرب قرار گرفت شعر معاصر نیز در روند تأثیرپذیری از مدرنیته غربی رویکردهای متفاوتی داشته است. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی به بررسی آثار دو شاعر روشنفکر تاریخی جامعه معاصر ایران و عرب: ادونیس و اخوان پرداخته تا دیدگاه و نظر آن ها را در خصوص این دو مقوله تبیین نماید. این دو شاعر در آثار خود نه سنت را بر اطلاق، اصل قرار می دهند و نه مدرنیته را؛ بلکه سنت را در قالب مدرنیته و در پرتو عقل فلسفه عصر روشنگری برای تبیین معضلات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه به کار می گیرند و گذشته را پلی برای ورود به آینده می دانند.
حضور اساطیر حماسه ملی در شعر علی فوده و موسوی گرمارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
147 - 171
حوزههای تخصصی:
بر خلاف تصور برخی که اسطوره ها را عناصری خیالی می دانند، باید متذکّر شد که اسطوره ها نمادهایی ملّی هستند که در هر زمان و مکانی می توانند حضور فیزیکی داشته باشند؛ چراکه برخاسته از دل فرهنگ هر ملت هستند و تا زمانی که پای بندی مردم به فرهنگ وجود داشته باشد، اسطوره ها نیز در زندگی مردم جاری هستند. در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته تلاش بر آن است تا بازتاب اعمال چند تن از شخصیت های مبارز ملّی در ادبیات فلسطینی و ادبیات فارسی که به اسطوره هایی ماندگار در زمان خود تبدیل شده اند، با تکیه بر شعر علی فوده و علی موسوی گرمارودی نشان داده شود. هدف پژوهش حاضر نیز اثبات این مدّعا است که جنگ های ملّی و منطقه ای چگونه توانسته است در جاودانه سازی برخی افراد مبارز روزگار پر از آشوب خویش، موثّر باشند و آن ها را به اسطوره هایی تبدیل گردانند. هر دو شاعر با توصیف اخلاق و اعمال شخصیت های تأثیرگذار سیاسی و انقلابی سرزمین خود به عنوان اسطوره های مبارزه ملی، گامی بسیار مؤثر در آشکارسازی پیوند میان اسطوره و تاریخ برداشتند.
پرتوی از دعای جوشن کبیر در غزلی از سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
377 - 401
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی تأثیر دعای جوشن کبیر بر غزل «ملکا ذکر تو گویم» از سنایی پرداخته شده است. سنایی در این غزل متأثر از آیات و روایات و دعای جوشن کبیر بوده و همانند این دعا، مناجات خود را با عشق و سوز نسبت به باری تعالی در سه مرحله بیان کرده است: ابتدا با ستایش خداوند، 55 صفت جمال و جلال الهی را برشمرده که بیان این میزان، پرتوی از هزار و یک صفت خدا در دعای جوشن کبیر است. پس از تسبیح و تنزیه خداوند و بیان توحید، ناتوانی خود را از توصیف ذات لایتناهی بیان می کند. در آخر سنایی بر خلاف نیایش های دیگر که مطلوبش، معشوق ازلی است، به تبع این دعا، خواهش خود را رهایی از آتش دوزخ بیان می کند، همان «خلصنا من النار یا رب» که در آخر 100 بند جوشن کبیر تکرار شده است. این شعر او همانند این دعا حاوی مضامین اخلاقی، معنوی و تربیتی فراوان است.
واژآمیزی شیوه ای در کوتاه کردن واژه ها
منبع:
ادبیات تطبیقی جیرفت تابستان ۱۳۸۶ شماره ۲
53 - 76
حوزههای تخصصی:
انگیزه های گوناگونی از دیرباز تاکنون باعث کوتاه کردن کلمات شده است. اصل کم کوشی و دوری از تکلّف و تسریع در امر انتقال و نیز بهره گیری از ظرفیت های طبیعی زبان به منظور قرینه سازی و هرگونه تمهیدات ایقاعی و ضرورت های شعری و به طور کلی استفاده در خور و بجا از ویژگی های هنری - تجمیلی - ادبی می تواند در زمره موجبات این امر قرارگیرد. تخصصی شدن شاخه های گوناگون و درهم تنیده علوم و فنون، که امروزه باکشف و ظهور یافته های نوپدید همواره فربه تر و پردامنه تر می شوند نیز بهره گیری از این ابزار را نه تنها مطلوب ترکه ناگزیرتر ساخته است. در میان شیوه های کوتاه کردن واژگان، امروزه دوشیوه، تداولی گسترده دارد. یکی اختصار، و آن دیگری واژآمیزی.
بررسی تطبیقی عشق در شعر سهراب سپهری وآنته هولسهوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۳
103 - 127
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر آن ایم تا به بررسی و مقایسه تطبیقی عشق در برخی از اشعار سهراب سپهری شاعر معاصر ایران زمین و آنته هولسهوف شاعره قرن نوزدهم آلمان بپردازیم. آنچه به جذابیت این مقاله اضافه می کند اشتراکات بسیاری هم چون تأسی هر دوی آنان از کتب آسمانی قرآن و انجیل، استفاده استعاری و تشبیهی از ارکان طبیعت، پیروی از قالب های شعری یکسان، تجربه وقایع تاریخی مشابه با وجود اختلاف زمان و مکانِ زندگی، نگرش اجتماعی هم سان در عین اختلافات فرهنگی و طول عمر برابر یعنی پنجاه و یک سال.
نمادگرایی در دو رمان «جزیره سرگردانی» و «حبی الأول»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۹
83 - 106
حوزههای تخصصی:
سیمین دانشور و سحر خلیفه ، دو نویسنده مشهور ایرانی و فلسطینی از جمله افرادی هستند که در آثارشان از نماد استفاده کرده اند. در این مقاله سعی شده است تا جنبه های نمادین مضامین مشترکی که هر دو نویسنده در اثر خود «جزیره سرگردانی» و «حبی الأول» از آن ها به عنوان نماد استفاده کرده اند و برخی معانی آن ها استخراج گردد. اینگونه برمی آید که هر دو نویسنده در آثار خود، موضع گیری صریحی نسبت به قضایای سیاسی و اجتماعی کشورشان داشته اند که با واقعیت موجود در جامعه همخوانی دارد و این موضع گیری در گفت وگو و شخصیت های داستانی نمایانگر است. گفت وگو با توجه به فضای داستان، نقش اساسی در معرفی شخصیت ها و خصوصیت های روحی و خلقی آنان دارد و به پیشبرد داستان کمک شایانی کرده است.
بررسی و تحلیل تطبیقی مضامین زهد در دیوان منسوب به امام حسین(ع) و دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۰
97 - 112
حوزههای تخصصی:
امام حسین(ع) سرور زاهدان و یکی از بزرگ ترین شخصیت های دینی است که اشعارش از جهت محتوایی بسیار ارزشمند بوده و بیش تر مضامین زهدیات ایشان، در دیوان حافظ نیز به چشم می خورد. از جمله این مضامین نکوهش دنیا و دنیاپرستی، پرهیز از ثروت اندوزی، نکوهش غرور، مرگ اندیشی، دوری از فساد و گناه، خضوع و افتادگی، توبه، قناعت و سرکوب هوای نفس است. گفتنی است که زهدیات امام(ع) و حافظ ، زبانی ساده داشته و ممتاز به ویژگی هایی چون کاربرد الفاظ و مضامین قرآنی، الفاظ ساده و روان و موسیقی دلنشین است. امام(ع) در اشعارشان کم تر از صور خیال بهره برده اند اما این تصاویر بیانی در شعر حافظ به وفور مشاهده می شود. بنابراین به خاطر ارزش محتوایی اشعار امام(ع) و حضور مضامین زاهدانه ایشان در دیوان حافظ و عدم تحقیق در این خصوص، این پژوهش، تلاش می کند که با روش توصیفی- تحلیلی، مضامین زهدیات ایشان را در دیوان حافظ مورد بررسی قرار دهد.
تحلیل و مقایسه عناصر داستان «یوسف و زلیخا»ی نورمحمّد عندلیب و عبدالرّحمان جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
173 - 206
حوزههای تخصصی:
رسالت ادبیات تطبیقی، تشریح خط سیر روابط و پیوندهای ادبی ملّت هاست که باید با شناساندن میراث های تفکّر مشترک، برای تفاهم و دوستی دیگر ملل کارآمد باشد. تقابل دو فرهنگ با دو دیدگاه و عوامل محیطی در پردازش داستان به گونه ای متفاوت، نمود پیدا می کند. در این جستار، عناصر تشکیل دهنده داستان: پی رنگ، شخصیت، زاویه دید و ...، همچنین شیوه پردازش دو سخنور با زبان و فرهنگ متفاوت با یاری جستن از رویکرد تطبیقی- تحلیلی، به روش کتابخانه ای مورد بررسی و تبیین قرار گرفته و «یوسف و زلیخا»ی عندلیب ، شاعر، نویسنده و مترجم(قرن دوازدهم) با «یوسف و زلیخای» جامی (قرن نهم) مقایسه شده است، تا وجوه افتراق و اشتراک این دو اثر ترکمنی و فارسی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج کلّی پژوهش: جامی با توصیفات زنده و گویا بر وسعت داستان می افزاید و عندلیب با آوردن مطالب بیش تری از رویدادها و وقایع، اثر خویش را می گستراند. هر دو راوی از زاویه دید دانای کل بهره برده اند. بسامد عوامل متافیزیکی در عندلیب نقش اساسی را در شکل گیری پی رنگ داستان دارد؛ ولی جامی در پردازش خود از طرحی باورمندانه و منطقی تر بهره برده است.
بررسی تطبیقی دو زندان سروده از ابن زیدون اندلسی و مسعود سعد سلمان لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فصلنامه علمی- پژوهشی پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره 10، شماره 3 پاییز 1401، صص112-138 کوشش حاضر به تحلیل تطبیقی دو زندان سروده از دو شاعر برجسته عرب و ایرانی یعنی ابن زیدون اندلسی (394-463) و مسعودسعد سلمان (439-515) در چارچوب ادبیات تطبیقی پرداخته است. این دو شاعر مدّتی از عمر خود را در زندان سپری کردند و چکامه هایی هنری در احوال اسارت خویش سرودند. نگارنده در این نوشتار، از هر سراینده یک زندان سروده را برگزیده و به شیوه توصیفی-تحلیلی، نقد و مقایسه کرده است. موقعیت متن سازِ مشابه و اغراض متجانس مندرج در قصاید از قبیل: شکایت، مهرجویی، فخرورزی و مدح، از دلایل گزینش این دو اثر برای هم سنجی است. پژوهش نشان می دهد که در قصیده ابن زیدون نسیب نمادین، نمایی دو بُعدی از غم عشق و اندوه اسارت را نشان می دهد. مهرجویی از ممدوح با نکوهشی نرم درآمیخته است. مدح، لحن موعظه دارد و فخرورزی بیش از خودستایی، دارای کنش ترغیبی است. در سروده مسعود، سوز و گداز یک زندانی جبراندیش که جهان را مظهر تنازع و تبعیض می بیند، در سطوح واژگان، اسلوب، تخیّل و بافت عمودی قصیده تجلّی یافته است. زندان طولانی مدّت، ذهن و زبان مسعود را بیش از حریف تازی اش با مادّه و مکان درپیوسته است.
مضامین تغزل اجتماعی در اشعار نزار قبانی و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۶
69 - 89
حوزههای تخصصی:
تغزل در ادبیات معاصر جلوه ای دیگر یافته است. زنان از موضوعات زیبایی شناختی به موجوداتی فعال بدل شده اند و در عرصه ادبیات هم آثار زندگی فعال و خلاقشان همه جا مشهود است. در شاخه ای از مطالعات ادبی با عنوان «ادبیات مقایسه ای» به مطالعه مشترکاتی در ادبیات ملل می پردازیم که حاصل تأثیر و تأثر ادبا از آثار یکدیگر نیست بلکه حاصل اشتراک در موقعیت و شیوه تفکر است. در این مقاله ده مفهوم مشترک در توصیف زن در شعر نزار قبانی شاعر معاصر عرب و احمد شاملو بررسی شده است. در دوره هایی از شعر هر دو شاعر، تغزل و مفاهیم سیاسی و اجتماعی با هم درمی آمیزد و عشق با دغدغه های دیگر شاعر در نوعی از توازن قرار می گیرد. دو رهیافت اساسی در شعر هر دو شاعر وجود دارد. در رهیافت اول، شور مبارزه و دغدغه اجتماعی شاعر، او را از تغزل بازمی دارد. در رهیافت دوم، عشق، به شاعر امید مبارزه می بخشد. معشوقه در لباس زنی کامل و پیامبرگونه منشأ نیکی و زیبایی در جهان شاعر است و همراه شاعر روزهای پیروزی را جشن می گیرد.
مقایسه رویکردهای ابن مقفع و جاحظ بصری در معرفی فرهنگ و تمدن ساسانی به خلافت عباسی*(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
261 - 288
حوزههای تخصصی:
از جمله مترجمان و دانشمندان معروف عصر نخست خلافت عباسی(232-132ق) ابن مقفع است. وی از آن دسته مترجمانی است که توانست در سیرت خلفا تأثیر بگذارد و نیز حرکت او سرآغازی بود برای شکل گیری نهضت شعوبیه و نهضت ترجمه که پاسداری از تمدن ایران و انتقال دستاوردهای مهم آن به دوران اسلامی از نتایج مهم آن است. جاحظ بصری نیز با آنکه معتزلی بود و نگرشی مذهبی داشت اما با ترجمه کتاب پهلوی تاج تلاش کرد تا نکات برجسته اخلاقی و اجتماعی ساسانیان را به عباسیان در جهت احیای ساختار حکومتی آنان تذکر دهد. این مقاله با استفاده از روش پژوهش تاریخی مبتنی بر توصیف و تحلیل و نیز با استناد به منابع معتبر تاریخی و ادبی، ابعاد و زوایای این موضوع را بررسی می نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد که ترجمه متون پهلوی توسط ابن مقفع و جاحظ در معرفی آداب و رسوم و سنن ایرانیان همچون عید نوروز، ورزش چوگان و نیز مسائل حکومتی مانند شیوه اخذ مالیات از مردم، نحوه برخورد با شورشیان و مخالفان حکومت و در نهایت تشکیلات سپاه به عباسیان نقش مهمی داشته است.
بررسی تطبیقی مولفه «چندصدایی» در رمان های معاصر عربی و فارسی با تأکید بر نظریات باختین (سووشون سیمین دانشور- میرامار نجیب محفوظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
113 - 146
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بهره گیری از آراء میخائیل باختین و به طور خاص نظریه چندصدایی، سعی دارد به صورت تطبیقی گفتمان های موجود در رمان های سووشون اثر سیمین دانشور و میرامار اثر نجیب محفوظ را واکاوی نماید و با استفاده از روش توصیفی _تحلیلی به بازتاب چندصدایی در این رمان ها بپردازد. نگارنده بر اساس منطق مکالمه ای باختین و مؤلفه های موجود در آن این رمان ها را مورد ارزیابی قرار می دهد و در ضمن پژوهش به این پرسش پاسخ داده است که چگونه چندصدایی در رمان های منتخب بازنمایی شده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که در داستان های فوق ما شاهد چندصدایی هستیم، اما شکل و نحوه بیان این چندصدایی باهم متفاوت است و در هر داستان عواملی چون: جنسیت ، ساختار اجتماعی و اقتصادی، جریانات روشنفکری در قالب دو قطب خودآگاهی و ازخودبیگانگی فرهنگی، در به ثمر رسیدن چندصدایی در قالب مؤلفه ها خود را بیش از سایر عوامل بازنمایی می کنند. زنان غالباً نقش دنباله رو اندیشه ای که از مرجع اخلاقی داستان صادر می شود، دارند و عموماً با سبک بخشی موجب تقویت چندصدایی در داستان می شوند. ساختار اجتماعی و اقتصادی و تقابل و تضاد طبقاتی و جریانات روشنفکری در داستان ها هرکدام با ایجاد دو قطب متقابل به عنوان دیگری، زمینه تنوع گفتمانی را ایجاد می کنند.
وحدت؛ گفتمانی در بستر ادبیات پایداری؛ با تأملی در شعر معاصر فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
335 - 355
حوزههای تخصصی:
دعوت به وحدت و انسجام ملی، از درونمایه های اصلی در ادب پایداری است. از همین رو، یکی از گفتمان های مورد توجه در میان شاعران بیداری اسلامی در شعر معاصر فارسی و عربی، موضوع اتحاد و دعوت همگانی به همبستگی و تشکیل صف واحد در برابر دشمنان است. این مقوله مهم سیاسی- اجتماعی که سرچشمه های اصلی آن، رهنمودهای قرآن کریم و احادیث نبوی(ص) است، در دوره معاصر و در سروده های شاعران دو زبان، بازتاب گسترده ای دارد؛ به نحوی که این شاعران، عامل اتحاد در زمینه های دینی و نیز ملی را یکی از اصلی ترین عوامل پیروزی و موفقیت مسلمانان در صحنه های سیاسی و اجتماعی خود می دانند. در این جستار با گذری بر اشعار مهم ترین سرایندگان معاصر فارسی و عربی در عرصه ادب پایداری، به بررسی و تحلیل دیدگاه آنان درباره مسأله وحدت خواهیم پرداخت. رهیافت این پژوهش گویای آن است که این شاعران، ضمن برشمردن خطرات تفرقه و دودستگی، اتحاد را در دو حوزه اسلامی و ملی آن، اساس رسیدن به اهداف و شکست توطئه ها و نقشه های دشمن می دانند.
تطبیق نمادها در دو اسطوره نارنج و ترنج و آزیریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۸ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۹
129-151
حوزههای تخصصی:
ادبیات وقصه های عامیانه می تواند ترکیبی از عناصر مذهبی یا اسطوره ای داشته باشد که به مسائل روزمره زندگی توجه نشان می دهد.مقال حاضر در پی بررسی مقابله ای و تطبیقی داستان کهن «نارنج و ترنج» ایرانی در دو نسخه روایی لارستان و الموت قزوین با اسطوره «آزیریس مصری» با محوریت خدایان نباتی به صورت قهرمانان داستان، و نمادها در هر سه داستان است. برجسته ترین نتایجی که از این پژوهش قابل توجه است عبارت اند از چگونگی زایش، مرگ و رستاخیز قهرمانان داستان، تجلی خدایان نباتی در گیاهان و باور به جاودانگی روح و در نهایت اهمیت پوشش گیاهی به ویژه درخت سدر(کُنار) در اسطوره عامیانه لارستانی و اسطوره آزیریس مصری.
بررسی تطبیقی سیمای شیرین در «شیرین و خسرو» و «خسرو شیرین»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۳
53 - 69
حوزههای تخصصی:
شیرین همسر خسرو پرویز ساسانی از معشوقه های مشهور و کامروای ادبیات فارسی است. دختری طنّاز و آشنا به رموز دلبری که پادشاه قدرتمند ساسانی را وادار می کند در برابر خواست او سر تعظیم فرود بیاورد. شهرت عشق جاودانی شیرین و خسرو حاصل تلاش نظامی کبیر است. امیرخسرو دهلوی شاعر پارسی گوی غیر ایرانی نیز با اقتباس از این اثر والا به خلق منظومه «شیرین و خسرو» پرداخته است. این نوشته سعی دارد شخصیت شیرین را در «شیرین و خسرو» امیرخسرو دهلوی به لحاظ صورت و سیرت بررسی نماید. همچنین مقایسه ای بین چهره شیرین در منظومه امیرخسرو و نظامی انجام دهد. مسأله ای که نگارنده را وادار به گزینش این موضوع برای نگارش مقاله نمود پنهان ماندن نقش چندبعدی زنان در اندیشه و افکار شعرای پارسی گوی کهن است. این مقاله با روش کتابخانه ای و با استفاده از کتاب های معتبر موجود در کتابخانه های ایران و تاجیکستان نوشته شده است.
نگاهی تطبیقی به شیوه تاریخ نگاری «طبری» و «مسعودی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
14 - 27
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری ایرانی، به مثابه بخشی از سنت تاریخ نگاری اسلامی، در قرون نخستین به ثمر نشستن دین مبین اسلام از دل مکتب تاریخ نگارانه عراق برآمد و برخی از بزرگ ترین مورخان مسلمان را در دل خود پروراند. هرچند تاریخ نگاری اسلامی ، هم زمان با تکوین تمدن اسلامی به سرعت رو به رشد نهاد، اما پویایی و رشد فلسفی چندانی نداشت. در بهترین حالت با رویکردی کلامی و با روشی متأثر از قاعده علوم حدیث و رجال بررسی می شد. البته چهره هایی استثنایی همانند طبری و مسعودی تا حدودی متفاوت تر از دیگران عمل کرده و نگاه مشخص تری به موضوع داشته اند . یکی از دلایل معروف بودن طبری را در طی قرون متوالی، می توان ثمره روش تاریخ نگاری او دانست؛ روشی که به شدت متاثیر از روش محدثان است؛ هم در جمع آوری داده های تاریخی و هم در نگارش آنها. از طرف دیگر مسعودی مورخ برجسته سده های سوم و چهارم هجری،یکی از بنیان گذاران تاریخ نگاری تحلیلی و عقلی به شمار می رود که با تالیف آثار خود، نگرش خاصی در تاریخ نگاری تحلیلی بر پایه عقل اعمال نمود. بر این مبنا در این پژوهش سعی خواهیم کرد با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی به مقایسه سبک تاریخ نگاری طبری و مسعودی بپردازیم.