فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
101 - 128
حوزههای تخصصی:
دو اثر «جای خالی سلوچ» محمود دولت آبادی و «بدایه ونهایه» نجیب محفوظ از جمله رمان هایی هستند که شخصیت و شخصیت پردازی زن را به شکل برجسته تری در خود نشان می دهند لذا نویسندگان در این جستار نحوه شخصیت پردازی زن در این دو رمان را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهند. این بررسی نشان می دهد؛ شخصیت های فرعی زن در دو داستان بیش تر با شرح و توصیف مستقیم خود نویسنده و یا از زبان و زاویه دید شخصیت های اصلی داستان معرفی و پردازش شده اند و نویسندگان از تکنیک هایی چون گفت وگو و جریان سیال ذهن برای معرفی شخصیت های اصلی زن و بیان اعمال، افکار و احساسات درونی آن ها بهره گرفته اند که در این میان گفت وگو از بسامد بالایی نسبت به تکنیک های دیگر برخوردار است و محمود دولت آبادی و نجیب محفوظ برای نمایش بهتر درون مایه، گسترش پی رنگ و انتقال معانی و مفاهیم داستان به خواننده از عنصر گفت وگو بیش تر استفاده کرده اند.
تطبیق نقد جامعه شناختی داستان های أرض البرتقال الحزین اثر غسان کنفانی و مجموعه فقط عاشق زبان عاشق را می فهمد از قاسمعلی فراست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقد جامعه شناختی ادبیات که به بررسی محیط جامعه و اثر پرداخته و مهارت ادیب را در انعکاس حوادث جامعه و محیط نشان می دهد، پژوهش مذکور تلاش کرده تا با روش توصیفی- تحلیلی و براساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی داستان های کوتاه غسان کنفانی نویسنده ی برجسته ی فلسطینی و قاسمعلی فراست نویسنده ی شهیر ایرانی را از منظر نقد جامعه شناختی مورد بررسی قرار دهد تا تصویری از سال های(1948- 1967م.) از جامعه ی فلسطین و حوادث جنگ تحمیلی در ایران(1359- 1367 ه .ش) و سال های بعد از آن را در حوزه ی ادبیات جنگ و دفاع از لابه لای سطور به نمایش بگذارد. هدف آن است که روی کرد دوگانه یا همسوی دو مؤلف به مقولات آسیب زای اجتماعی واقتصادی از منظر نقد جامعه شناختی تبیین گردد. همچنین این پژوهش، نحوه ی کاربست عناصر فرهنگی ومؤلفه های معرفتی در نزد دو نویسنده، با تکیه بر نگاه نقادانه ی آن دو مورد واکاوی قرار میگیرد. نتایج میگوید هردو نویسنده باسبکی ریالیستی وانتقادی حوادث و اوضاع سیاسی، تاریخی و اجتماعی جامعه ی خود را به نمایش گذاشته و به نیروهای مسلح و نظامی، شخصیت زنان توجه داشته اند. غسان از اوضاع وخیم اقتصادی، دخالت عوامل بیگانه در جامعه و جهل و بی سوادی انتقاد می کند و فراست نیز از نتایج منفی دنیای مدرن، فاصله ی طبقاتی سخن گفته و در باب جنگ، حال و احوال رزمندگان و جانبازان را توصیف می کند. در زمینه ی فرهنگی هر دو نویسنده مقام شهادت را می ستایند و جلوه های عالم معنویت و آلام درونی انسان را گوش زد می کنند. درون مایه ی هر دو داستان ها استبدادستیزی و معضلات اجتماعی جامعه و رنج ها و ناکامی های انسان معاصر است.
تحلیل نشانه شناسی شخصیت های فانتزی حیوانی در ادبیات کودک فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
67 - 107
حوزههای تخصصی:
اهمیت داستان های فانتزی در پرورش ناخودآگاه کودک و پروراندن سوژه ها برای رساندن پیام یا برداشت های بهنجار و مفید برای زندگی است. در بسیاری از داستان های فانتزی، شخصیت های جاندار و بی جان همواره بخشی از افکار یا آرزوهای کودکان را در قالب شخصیت خود مجسم کرده و از طریق دراماتیزه شدن داستان در ناخودآگاه کودک وارد شده و تأثیر لازم را می گذارند. در این پژوهش ما به بررسی آثاری در زمینه ادبیات فانتزی کودک در دو زبان فارسی و انگلیسی پرداخته ایم و آن ها را از منظر تحلیل تطبیقی گفتمان بررسی کرده ایم. برای انجام این کار، مجموعه داستان های بیاتریکس پاتر را در زبان انگلیسی و مجموعه «قصه های کوچک برای بچه های کوچک» را در زبان فارسی انتخاب کرده ایم. به بررسی نشانه شناسی شخصیت های فانتزی پرداختیم نتایج بدست آمده نشان می دهد که فانتزی به عنوان یک شاخه از ادبیات، در زبان فارسی و انگلیسی متفاوت نمی باشد و تنها تفاوت بین داده ها، بازنمایی متفاوت شخصیت های فانتزی است.
تطبیق نوع رفتار با بردگان در خمسه نظامی و رمان «کلبه عمو تُم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
131 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش کتابخانه ای بررسی رفتارهایی است که با بردگان در «خمسه» نظامی و رمان «کلبه عمو تم» نوشته هریت بیچر استو انجام شده است. طرز تلقی و نوع نگاه نظامی و استو به مسأله برده داری متأثر از دیدگاه عام تر جامعه آنان نسبت به برده داری است. با بررسی نوع رفتارهایی که اربابان با بردگان خود داشته اند به دو نگاه عام و متفاوت برمی خوریم؛ در آمریکای اواخر قرن بیستم بردگان از حداقل حقوق انسانی خود محروم بودند و به فجیع ترین شکل ممکن با آنان رفتار می شد ولی در «خمسه» نظامی برخوردهای چندان ظالمانه ای در قبال بردگان ملاحظه نمی شود چراکه بردگان زیر سایه اربابان زندگی راحتی را می گذراندند و حتی در مواردی نه چندان کم عضوی از خانواده نیز محسوب می شدند. در مقابل از چند مورد بی لطفی با بردگان نیز در «خمسه» سخن به میان آمده است که نسبت به رفق و مهربانی اربابان بسیار اندک است؛ از جمله این بی لطفی ها؛ تحقیر بردگان و خشونت علیه آن ها است. در رمان «کلبه عمو تم» نیز آزاد کردن بردگان و مهربانی با آن ها توسط اربابان بعضاً مجال طرح یافته است که حاکی از وجود انسان های وارسته ای است که در جامعه آمریکا زندگی می کرده و طرفدار الغای بردگی بوده اند.
« بررسی تطبیقی رمان حاجی بابای اصفهانی جیمز موریه و یکی بود یکی نبودجمالزاده ، با تکیه برشرق شناسی ادوارد سعید»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
205-222
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی رمان «حاجی بابای اصفهانی» ومجموعه «یکی بود یکی نبود» با تکیه بر دیدگاه های ادوارد سعید که شامل گفتمان های مرکز مدارانه شرق شناسی وتقابل های استعاری آن است، می پردازد. رمان «حاجی بابای اصفهانی» و مجموعه «یکی بود یکی نبود» با تأسی از گفتمان های یک سویه و مرکز مدارانه شرق شناسی، توصیفی به ظاهر واقعی از پدیده های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی ارائه می دهند و با نادیده گرفتن نقاط مثبت زندگی ایرانیان و با بی توجهی به شأن وتمدن تاریخی ایرانیان، در توصیفات بدبینانه خود از شخصیت های ایرانی تصاویر باور پذیری ازخلق وخوی مردم ایرانی وشرقی ارائه می دهند. در واقع این دواثرازنظرشگردهای روایت، دیدگاه های خاصی از واقعیت را به نمایش می گذارندکه ازلحاظ محتوا، ذهنیت و بافت،گرایش شدیدی به گفتمان های منفی انگارانه و کل نگرانه شرق شناسی دارد. نقدسیاست، فرهنگ، اجتماع و به طور مشخص اخلاق ایرانی، مهمترین مضامینی است که در محتوای این دو کتاب جلوه گر شده است. سبک و تفکر محوری در هر دو کتاب به یک نحو است و روش ها و نمودهایی که برای تحقیر شرقی ها به طور عام و ایرانی ها به طور خاص استفاده شده با نظام بندی خاصی که متأثر از روایت های شرق شناسانه است، ارائه شده است.
حکایة "الحمال مع البنات" فی نسخة ألف لیلة ولیلة الخطیة القاجاریة فی ظل التحلیل التناصی علی أساس النقد الجغرافی لبرتراند ویستفال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
39-9
حوزههای تخصصی:
تعتبر نظریة التناص من الاکتشافات المهمة للقرن العشرین والتی تقوم بتحلیل العلاقات المتشابکة بین النصوص حیث توصلت حتی الآونة الأخیرة وبعد اعتماد العدید من الباحثین علی فروعها المتنوعة إلی وجهات نظر حدیثة فی العلوم الإنسانیة بمختلف حقولها وخاصة الفنون والآداب. یتم ترکیز التناص فی النقد الجغرافی لبرتراند ویستفال بوصفه أحد أبرز فروع نظریة التناص علی أهمیة دور الفضاء والمکان والجغرافیا فی النتاجات الفنیة والأدبیة وذلک فی الفترة ما بعد البنیویة. وقبل هذه الفترة لم یتوسع دور الجغرافیا فی خلق المعرفة إلی هذه الدرجة. إن نسخة ألف لیلة ولیلة الخطیة القاجاریة لصنیع الملک فی قصر کلستان إحدی أکثر النسخ الخطیة ذات الرسوم واللوحات الفنیة تمیزا فی العالم إذ تحظی بمکانة تناصیة ممتازة من حیث حوارات النصوص الرئیسة والرسوم. هذا وإن النسخة المذکورة تتواءم والمبادئ النظریة والمنهجیة لبرتراند ویستفال حیث تتجلی فیها السیمیائیات والثقافات البینیة فی النقد الجغرافی بوضوح. فعلی أساس هذا المنهج وبعد اختیار سبع حکایات متداخلة من مجموعة "الحمال مع البنات" والتی تم رسمها الفنی بخمس عشرة لوحة من روایات صنیع الملک ذات الرسوم الفنیة فی النسخة المذکورة یقوم البحث بتحلیل هذا النتاج الأدبی والفنی ضمن حقل النقد الجغرافی لویستفال بالإضافة إلی دراسة المکانة التناصیة فی فترات تکوینها المختلفة. اعتمد الباحثون الأسلوب التحلیلی والتوصیفی إذ تم تطبیق هذا النهج فی استقصاء کل من النصوص والرسوم الفنیة. توصلت الدراسة إلی أن نسخة ألف لیلة ولیلة الخطیة القاجاریة لصنیع الملک نتاج متعدد الأصوات یخاطب جغرافیا إنسانیة ثقافیة لا حدود لها علی المستویین النصی والفنی.
دراسه مقارنه للمضامین الأنطولوجیه لمحمد علی شمس الدین وفرید الدین العطار النیسابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
147 - 163
حوزههای تخصصی:
إنَّ محمدعلی شمس الدین شاعر لدیه اتجاهات عرفانیه وهو متأثر من العطار النیسابوری ومن جمله هذه التأثرات إننا نجد مضامین وجودیه ومفاهیم حول وحده الوجود وکذلک الحیره العرفانیه والرؤی حول الموت والفناء فی أشعاره. ورغم من أهمیه المفاهیم حول المعرفه الوجودیه فی أشعار کلا الشاعرین والتألیفات التی دونت حول هذه المعرفه؛ ولکن لم یتم بحثاً وافیاً حول هذا الموضوع. من أجل هذه الغایه فإننا عمدنا إلی دراسه التأثیر والتأثر بین الشاعرین علی طریقه المدرسه الفرنسیه للأدب المقارن بشکل وصفی وتحلیل المحتوی فی أشعار هذین الشاعرین. ونظراً لتأثر شمس الدین من العرفان الإسلامی الإیرانی والمؤلفات حول العرفان فی الأدب الفارسی، فإننا حاولنا فی هذه الدراسه تبیین کیفیه التشابه والخلاف فی توظیف تلک المضامین من خلال المقارنه بین أشعار شمس الدین والعطار النیسابوری. تشیر النتائج الی أن کلا الشاعرین قد تشابها فی التعبیر عن وحدت الوجود و کذلک نظرتهما الی الموت فإنّها توحی بأنّ الموت ولاده جدیده.
سایه پتوفی بر سایه (نگاهی به تأثیرپذیری امیر هوشنگ ابتهاج از شاندور پتوفی، در اشعار انقلابی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
می توان گفت تمام انقلاب های سیاسی دنیا متشکل از امواج گوناگونی ازجمله موج اقتصادی، موج فرهنگی، موج اجتماعی (باهدف عدالت اجتماعی) و دیگر امواج و جریان ها می باشد. در این میان ادبیات موج عظیم و قدرتمندی است که علاوه بر تأثیرپذیری، توانایی تأثیرگذاری بر جریانات انقلابی و تهییج آن را نیز دارد؛ اما همیشه تکثر امواج موجب دخالت توده های مردمی شده و آثار ادبی و هنریِ شعله های هراس انگیز این انقلاب ها می تواند نماینده این توده ها باشد. در این مقاله سعی شده ت ا ت أثیرگذاری شاندور پتوفی، شاعر انقلابی مجارست ان بر اشع ار انقلابی- اجتماعی امیر هوشنگ ابتهاج «سایه» را نشان دهیم و علاوه بر این، به تشابهات زندگی و وضعیت جامعه این دو شاعر اشاره کنیم. جوامعی که سنگینی ناعدالتی و فقر را متحمل می شوند و درنهایت صدای امواج دریای خشم توده های خود را با دهان هنرمندان و مخصوصاً شاعرانشان به گوش آنان که در ساحل شاد و خندان نشسته اند، می رسانند.
تطبیق رئالیستی در رمان های «سووشون» و «من چراغ ها را خاموش می کنم»بر اساس نظریه ی الین شوالتر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵
77 - 99
حوزههای تخصصی:
سیمین دانشور و زویا پیرزاد در سبک نوشتاری از مکتب رئالیست پیروی می کنند. این مقاله درصدد است با ارائه ی مباحث نظری در مکتب رئالیسم و انعکاس مضامین اجتماعی جامعه براساس نظریه ی الین شوالتر؛ منتقد آمریکایی، گرایش های رئالیستی این دو رمان را براساس سبک نوشتاری زنانه، برجسته کند؛ در حالی که در رمان این دو نویسنده به لحاظ رئالیسم، تجربه های خاص زنانه را با لحنی کاملاً زنانه که ویژگی هایش سادگی، روانی و بعضاً تلاش برای شکستن سنت های مردانه ی ادبی است، روایت می کند. از جمله شباهت هایی که می توان نام برد، رئالیسم اجتماعی و خانوادگی در آثار مذکور هر دو نویسنده است که فراوان دیده می شود. تفاوت های بارز این دو رمان در رئالیسم سیاسی در سووشون به علت حضور سیمین دانشور در عرصه ی اجتماع و سیاست می باشد. که نسبت به رمان پیرزاد بیشتر است. در مقابل، زویا پیرزاد در پرداختن به رئالیسم روان شناختی به واسطه ی کشمکش های داخلی و جدال عاطفی، توانمندتر است. روش تحقیق در این مقاله به صورت (تحلیلی توصیفی) و مطالعه براساس نظریه های مدرن ادبی و تحلیل متون و محتوا و نیز با توجه به ویژگی های رئالیستی و تقسیم رئالیست به بخش های گوناگون می باشد.
اسطوره در آثار صادق هدایت و ادگار آلن پو بر اساس رویکرد بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
115 - 149
حوزههای تخصصی:
امروزه پیوند ادبیات تطبیقی و بینامتنیت دستاوردی جدید است که تحلیل اثر در چارچوب الگوها و روش های آن آسان می شود. از مهم ترین عوامل تحلیل در حوزه ادبیات تطبیقی بررسی شباهت ها و تأثیرگذاری آثار بر یکدیگر و چگونگی تحقق یا انتقال یک موضوع و درون مایه است ولی خوانش بینامتنی دغدغه فرا رفتن از بررسی منابع مشابه و تأثیر و تأثر را دارد؛ متن بر پایه گفتمانی از پیش موجود بنا می شود و سپس آن گفتمان را از آن خود می کند و حتی موجب دگرگونی معنای متن محوری می شود. با توجّه به تأثیر اسطوره ها بر یکدیگر، این پژوهش کوشیده است، تا به مقایسه اسطوره های آثار ادگارآلن پو و صادق هدایت بپردازد. هدف تحقیق حاضر بررسی بینامتنی اسطوره و کارکردهای آن در آثار این دو نویسنده شهیر امریکایی و ایرانی است. پرسش محوری پژوهش حاضر این است که چگونه می توان با تکیه بر الگوی تحلیل بینامتنیت، نقش اسطوره ها در آثار داستانی ادگار آلن پو و صادق هدایت را مورد بررسی قرار داد؟ یافته های این تحقیق نشان داد که مشابهت های اسطوره شناختی و کارکردهای مشترک بینامتنی در حوزه محتوا و مضامین و هم در حوزه ساختار و سبک، قابل مشاهده است.
خیالِ رویِ تو در هر طریق همره ماست) بررسی جلوه های معشوق در اشعار سعدی و پترارک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
13 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، آشنایی با پترارک1 و شناخت سبک و سیاق و نگاه این شخصیت به معشوق و جلوه های آن در شاخه ی ادبیات غنایی و پیدا کردن وجوه مشترک و افتراق آن با سعدی که از بزرگان ادبیات زبان پارسی است، می باشد. در این مقاله با استفاده از منابع موجود، نظیر غزلیات سعدی و ترجمه ی بخشی از سروده ها ی فرانچسکو پترارک و دیگر منابع قابل دسترسی و با استفاده از گردآوری داده ها، تجزیه وتحلیل، بررسی تطبیقی صورت گرفته است. آشنایی با سبکی از ادبیات غربی و با هدف ارتقاء فرهنگ و زبان و ادبیات فارسی و شناخت بیشتر سنت ها ی ادبی از اهداف دیگر این پژوهش می باشد. در نتیجه این تحقیقات و پژوهش، مشترکات و تفاوت دیدگاه های این دو شاعر نسبت به معشوق و جلوه های آن شناخته خواهد شد. صعب الوصول بودن معشوق، شایستگی مقام معشوق و نگاه یکسان و مشترک آنان به معشوق در بعضی جهات از بارزترین شباهت ها و کلیت داشتن و جفاکار بودنِ معشوقِ سعدی و فردیت داشتن و مهربان بودنِ معشوقِ پترارک از تفاوت های اشعار این دو شاعر بزرگ می باشد.
تحلیل شخصیّت های اصلی در رمان کاندید اثر ولتر بر مبنای نظریه آبراهام مزلو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶
100 - 116
حوزههای تخصصی:
ﺷﺨﺼیﺖ ﻫﺎی داﺳﺘﺎﻧی، ﺑﺎزﻧﻤﺎی ﺷﺨﺼیﺖﻫﺎی واﻗﻌی ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻨﺎﺑﺮ شخصیتﭘﺮدازی ﻧﻮیﺴﻨﺪه، اﻃﻼﻋﺎت داﺳﺘﺎن ﻣﺴﺘﻨﺪﺗﺮ از اﻃﻼﻋﺎﺗی اﺳﺖ کﻪ اﻓﺮاد از ﺧﻮد ﺑﺮوز ﻣیدﻫﻨﺪ. ﻧیﺎزﻫﺎی اﺷﺨﺎص داﺳﺘﺎن، ناپایداری ها را ﺑﻪ وﺟﻮد می آورﻧﺪ و اﻧﺴﺎنﻫﺎ در ﺷﺮایﻂ ﺧﺎص، ﺑﺴیﺎری از ﺟﻮاﻧﺐ و زوایﺎی درون ﺧﻮد را ﺑﺮﻣﻼ میﺳﺎزﻧﺪ. داستانﻫﺎ ﻧیﺰ ﺑﺎزﻧﻤﺎی ﺷﺮایﻂ ﺧﺎص زﻧﺪﮔی اﻧﺴﺎن ها ﻫﺴﺘﻨﺪ؛ بنابراین، میﺗﻮان ﺑﺮاﺳﺎس نظریه های روان شناسی ﺑﻪ ﺗﺤﻠیل شخصیتﻫﺎی داﺳﺘﺎﻧی ﻫﻤﺖ ﮔﻤﺎﺷﺖ و ﺑﻪ ﻧﺘﺎیﺞ ﺑﻬﺘﺮی در ایﻦ ﺧﺼﻮص دﺳﺖ یﺎﻓﺖ. یکی از ایﻦ ﻧﻈﺮیﻪﻫﺎ، ﻧﻈﺮیه روان شناس انسانﮔﺮا، آﺑﺮاﻫﺎم ﻣزﻟﻮ میﺑﺎﺷﺪ. ﻫﺮم سلسلهﻣﺮاﺗﺐ ﻧیﺎزﻫﺎی ﻣزﻟﻮ، ﻋﻤﺪه ﻧﻈﺮیﺎت او را ﺷﺎﻣﻞ ﻣیﺷﻮد و میﺗﻮان ﺑﺎ اﺳﺘﻨﺎد ﺑﻪ ایﻦ ﻧﻈﺮیﻪ، ﺟﺎیﮕﺎه اﻧﺴﺎنﻫﺎ را در ﻫﺮم ﻣﺰﺑﻮر ﺗﻌییﻦ و ﺗﺒییﻦ ﻧﻤﻮد. از آﻧﺠﺎ کﻪ رمان کاندید اثر ولتر یکی از ﺑﻬﺘﺮیﻦ رمان های وی از لحاظ ﺷﺨﺼیﺖپردازی است، در ایﻦ ﮔﻔﺘﺎر ﺑﻪ ﺗﺤﻠیﻞ و ﺑﺮرﺳی ﺷﺨﺼیﺖ های اﺻﻠی داﺳﺘﺎن ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﻫﺮم ﻧیﺎزﻫﺎی ﻣزﻟﻮ، ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. بر اساس نتایج این پژوهش، میﺗﻮان ﮔﻔﺖ کﻪ در تمامی شخصیت ها اعم از کاندید، کانگاند، پانگلوس، پیرزن، مارتین و کاکامبو ﻏﻠﺒه ﻧیﺎزﻫﺎی ﻓیﺰیﻮﻟﻮژیکی و ﺳﭙﺲ ﻋﺸﻖ و ﻣﺤﺒﺖ دیﺪه ﻣیشود؛ و به دلیل مشکلات و مفاسدی که گریبانگیر جامعه اروپایی عصر ولتر بوده است، قهرمان داستان و شخصیت های پیرامون وی در ابتدا واجد شرایط لازم برای پرورش استعدادهای نهفته خود در جهت نیل به شکوفایی و کمال نبوده اند؛ لذا قهرمانان این رمان، اغلب آدم هایی درون گرا، منزوی، روان رنجور و شکست خورده اند که اهتمام بسیار می ورزند تا به خودشکوفایی و کمال برسند.
مقایسه تطبیقی ویژگی ها و زمینه های پیدایش حماسه و رمان از منظر لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لوکاچ فیلسوف، نظریه پرداز و منتقد ادبی برجسته دوران معاصر در آثار خود به تفصیل به صورت های گوناگون ادبی پرداخته و ویژگی ها و ساز و کارهای آن ها را بیان نموده است؛ به همین جهت لوکاچ را می توان فیلسوف و نظریه پرداز صورت های ادبی دانست. حماسه و رمان دو صورت ادبی مورد مطالعه وی است که در آثار خود از آن ها بحث نموده و ویژگی ها و بنیان های شکل گیری آن ها را بیان کرده است. یکی از مفاهیم اساسی در اندیشه لوکاچ ارتباط ساختارهای اجتماعی و ساختارهای ادبی می باشد و طبق این دیدگاه هر جامعه ای صورت ادبی خاص خود را خلق می کند. لوکاچ حماسه را صورت ادبی دوران باستان و رمان را صورت ادبی دوران معاصر می داند و بر این مبنا ویژگی ها و تفاوت های آن ها را بیان می کند. در این راستا تأکید پژوهش حاضر و نقطه عزیمت آن بازخوانی آراء لوکاچ در خصوص حماسه و رمان و مطالعه تطبیقی و بررسی وجوه اشتراک و تمایز این دو صورت ادبی و ویژگی های آن ها می باشد. بنابراین برای نیل به این اهداف از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و اطلاعات این جستار به شیوه کتابخانه ای اسنادی گردآوری شده اند.
بررسی و تحلیل ساختار شعر ابن حسام بر اساس نظریه جفری لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
371 - 401
حوزههای تخصصی:
پژوهش های سنتی در عین آنکه نارسا، پراکنده و فاقد مبانی نظری می باشند، در واقع جایی هستند که ادبیات به طور انتزاعی مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. در این شکل از مطالعه دیدگاهی تجویزی و گونه ای از باید و نبایدها درباره ادبیات مطرح می شود. پژوهش گران ادبی با ورود نظریه پژوهش های ادبی جنبه های گوناگون ادبیات را مورد بررسی قرار داده و با بکارگیری آن، آن ها را از مقام نظر به عمل آورده اند. فایده این نوع مطالعات عملی، به کار بستن و انطباق نظریه ها با متون ویژه است تا این نظریه ها ملموس و عینی شوند. در این پژوهش بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ (1969) که با دیدگاهی ساختارگرایانه طرح شده با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی هشت نوع هنجار گریزی(واژگانی، نحوی، آوایی، نوشتاری، معنایی، گویشی، سبکی، زمانی) در اشعار ابن حسام پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بسامد وقوع هنجارگریزی معنایی در سخن وی بیش از سایر هنجارگریزی هاست و هنجارگریزی نحوی، زمانی و واژگانی و آوایی و سبکی و گویشی ترتیب در جایگاه های بعدی قرار گرفته اند و هنجارگریزی نوشتاری که بیش تر مربوط به شعر نو است، بسامد صفر داشته است.
نقد و بررسی جلوه های رمانتیسم جامعه گرا در شعر شاعران معاصر مصر و ایران (مطالعه مورد پژوهانه: حلمی سالم و عارف قزوینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمانتیسم، جنبشی ادبی است که در اواخر قرن هجدهم از انگلستان آغاز شد. این مکتب، در میان سرزمین های عربی بعد از وقوع فاجعه فلسطین و در ایران در اوایل دوره مشروطه، تغییر یافت و به تدریج، از حالت فردگرایانه به سمت اجتماع سوق یافت. از جمله شاعران مصری که هنرمندانه در این وادی گام نهاده اند؛ حلمی سالم است که رمانتیسم وی در کنار عناصر عاشقانه و فردی، بیشتر صبغه اجتماعی و سیاسی دارد؛ از سوی دیگر، این رویکرد، همگام با سرزمین های عربی، در میان شاعران ایران نیز رواج بسیار یافت؛ از جمله شاعران ایرانی که تأثیرات مکتب رمانتیسم جامعه گرا در آثار وی به خوبی مشهود است، عارف قزوینی است. نگارندگان در این جستار، با رهیافتی توصیفی – تحلیلی، به معرفی برخی مؤلفه های رمانتیسم جامعه گرا در شعر دو شاعر یادشده پرداخته اند و نتایج پژوهش، بیانگر آن است که از جمله مؤلفه های رمانتیسم جامعه گرا در شعر این دو؛ احساسات ملی گرایانه، دلتنگی برای روزگاران باشکوه گذشته، ناهنجاری ها و مفاسد اجتماعی و... است و رمانتیسم سالم، بیشتر سیاسی است و وی بیشتر در این اشعارش زبانی نمادگونه دارد؛ در حالی که رمانتیسم عارف بیشتر جنبه انقلابی دارد و با به کارگیری زبانی صریح و عامیانه، اشعار خود را برای همگان قابل فهم می سازد.
تمثّلات الهُجنه فی روایه "ساق البامبو" لسعود السنعوسی؛ قراءه علی ضوء المبدأ الحواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
70 - 53
حوزههای تخصصی:
إنّ السرد باعتباره منتوجا ثقافیا تواصلیا، هو الظاهره الحواریه بامتیاز، والذی لا وجود له خارج نطاق الحوار والتواصل. جاءت روایه "ساق البامبو" لتتدفق فی فضاء ثقافی على درجه ملحوظه من الاتساع، لتحقق إبداعاً أدبیاً مقنعاً، بمقدوره التعبیر بجرأه عن التناقضات والتشظی لدى الشرائح المنبوذه فی المجتمعات. فهذه الروایه امتلکت القدره على طرح التعددیات من منطلق توسیع المحدودیات. فإنها تنبّئ عن الفضاء الثقافی المتنوع وما یتولّد عنه من وعی روائی جدید، حیث تحمل هاجس التخلّص من الصوت المسیطر الواحدی بخلق کیان نصی متعدد الأبعاد والأصوات، وهو وعی یمکن إدراکه فی النهایه المفتوحه للروایه، وفی اتساع النبرات والتطلعات المختلفه فی وعی بطل الروایه الذی یعبّر عمّا فی داخله عن "التیه" ویصف نفسه کشجره البامبو. فقد لفتت هذه الروایه انتباهنا حیث انفتحت فصولها فی المشهد الثقافی التعددی إیذانا بانفجار التناقضات التی تشکل العلامه الأهم فی مضمونها، فهی هازئه بالوحدویّه أی الشمولیّه. من هذا المنزع نهدف دراسه استطراق هذه الروایه للموضوعات المحرّمه بشکل ملحوظ، وقراءه سردها الذی وجّه سهامه نحو الأعراف والتقالید فی المجتمعات العربیه ونحو کل ما لا یجوز المساس به؛ ومن نفس المدخل نرمی إیضاح تمثلات الهُجنه فی الهویه باعتبارها منتوج ثقافی أی صُنعه ثقافیه. ذلک من خلال هذا النموذج الفنی الناجح، نؤکد علی قابلیه السرد الروائی فی إعاده قراءه القیم وقدرته علی تغییرها. فتمّت الدراسه بمنهج وصف – تحلیلی، واستناداً إلی نظریه "الحواریه"، کی تکشف عن تمثّلات الهُجنه فی الروایه. وما توصلنا إلیه عبر هذه القراءه، هو أنّ هذه الروایه جاء سردها على إیقاع محتج، غایته تدمیر التعالی الاستبدادی الذی یمارس طمس صوت الناس وتبدید أی فرصه للنمو بحریه. هذا ما لاحظناه فی هذه الروایه إذ قامت باختلاق فضاءً حواریاً، یقرّ بالتبادلیه، سواءً بدعوه القارئ فی التفاعل مع النص أو بتأسیس الهُجنه فی حبکه الروایه. فعلی العموم، وفق ما جاء به "باختین" من المعطیات النظریه، لاحظنا تحرّر هذه الروایه من جمود الأحادیه فی سبیل إعاده تفسیر وتقویم الهویه لدی الشخصیه المرکزیه للروایه. وهکذا وجدنا لها انتصاراً علی الصوت المرکزی المفرط، حیث یستخرج القارئ منها هُجنه المواقف والخیارات فی صفحاتها.
»تأثیر الثقافه الإسلامیه فی الکومیدیا الإلهیه لدانتی» فی مرایا النقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
21 - 32
حوزههای تخصصی:
إنّ للثقافه الإسلامیه أثراً کبیراً فی أدیان العالم و فی المعتنقین بها، إذ هی ثقافه غنیه لاتتحدّد فی حدودها الإسلامیه بل تتجاوزها و تشمل الحدود البشریه کلها، فلا غرو فی أن تؤثّر فی الآخرین خارج الحدود الإسلامیه أو یتأثّر بها الآخرون فیُروُوا غلیلَهم لحاجات الدنیا و الآخره. الدراسات عن «الکومیدیا الإلهیه» لدانتی تدلّ علی أنّها تأثرت بالثقافه الإسلامیه و استقی من مَعینها، ثم إنّ عمل دانتی هذا، وقَفَ شامخاً بین أعمال من سبقوه و من جاؤوا بعده. أمّا التأثر هذا، فبدأ بعدما عرف الغرب شیئاً من معارف «معراج النبی» محمد صلوات الله علیه، إذ کان فی العصور الوسطی علی اتصال وثیق بالثقافه الإسلامیه و کان علماء أوروبیّون یسعون للتزود من مناهل تلک الثقافه. فیمکن القول بأنّ دانتی تأثّر بثقافه العالم القدیم و کذلک بثقافه القرون الوسطی، و یبدو أنّ عمله هذا، مدین للثقافه الإسلامیه التی کانت مسیطره خلال القرون الوسطی. تهدف هذه المقاله دراسه کتاب «تأثیر الثقافه الإسلامیه فی الکومیدیا الإلهیه لدانتی» لصلاح فضل، شکلاً و مضموناً، متّبعه لمنهج الوصفی- النقدی- المقارنی. فممّا یتّضح من شواهد هذا الکتاب، عند مقارنته بین «القرآن الکریم» و «قصه معراج النبی (ص)» من جهه، و «الکومیدیا الإلهیه» من جهه أخری، أنّ هناک شبهاً کبیراً بین هذه النصوص؛ الأمر الذی یدلّ علی أنّ دانتی لم یکن فی أثره بمنأی عن تأثّر بالثقافه الإسلامیه.
تحلیل گفتمان انتقادی شخصیت زنان در داستان «مالیخولیای محبوب من»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
205 - 224
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از روش های تحلیل گفتمان و شیوه ای نو در بررسی مسائل اجتماعی است که از طریق مطالعات تحلیل متون ادبی و نقد ادبی با ادبیات مرتبط است. تحلیل گران گفتمان انتقادی بر این باورند که متون ادبی، داستان ها و رمان ها نیز مانند سایر متون در راستای برقراری ارتباط هستند. از این رو می توان با نگرش و روش انتقادی آن ها را تحلیل نمود. پژوهش حاضر با استفاده از راهکارهای ارائه شده در زمینه تحلیل گفتمان انتقادی و با توجه به الگوی ون لیوون (2008) که الگویی جامعه شناختی- معنایی است، به بررسی بازنمایی شخصیت زنان در داستان «مالیخولیای محبوب من» می پردازد. در این پژوهش، از روش کیفی استفاده شده است و همچنین جهت بررسی دقیق تر داده ها، از روش کمی نیز استفاده شده است. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل و تبیین چگونگی نگرش نویسنده داستان نسبت به بازنمایی شخصیت زنان جامعه امروزی به عنوان کنش گران اجتماعی است. نویسنده کتاب در پی این است که دختران امروزی در نسل بعدی، زنان قدرتمندتری به لحاظ عاطفی و اجتماعی باشند تا بتوانند پا به پای مردان از چالش های عاطفی عبور کنند.
بررسی تطبیقی مؤلفه های شعر پسامدرن ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
241 - 261
حوزههای تخصصی:
تأثیراتی که شعر پسامدرن ایران از مکاتب ادبی و فلسفی اواسط قرن بیستمِ غرب پذیرفته نیازمند بررسی موشکافانه تر است. پژوهش حاضر، پسامدرنیسم را در شعر دهه هفتاد ایران و در راستای یکی از برجسته ترین جنبش های شعر پسامدرن آمریکا، «شعر زبان»، تحلیل می کند. هدف از این مقاله بررسی دو مفهوم کلیدی در بوطیقای «شعر زبان» است که تأثیری انکارناپذیر بر شعرپردازی پسامدرن ایران داشته است: »روایت» و «روزمره پردازی». این بررسی تطبیقی از آن جهت حائز اهمیت است که هر دو سبک، روایت را خودزندگی نامه نویسی تجربه گرا می دانند که در آن تکه تکه های زندگی روزمره، تصاویر و اصوات برآمده از رسانه ها و فرهنگ مصرف گرا، خاطرات مبهم، اساطیر و ذهن ناخودآگاه هویت را درهم می تنند. تحلیل این دو سیاق شعری نشان می دهد که شعر پسامدرن ایران رویکردی ساختارشکن به رابطه شعر، روایت و هویت دارد. این بررسی از رسانه زدگی در خصوصی ترین لحظات زندگی فارغ از فرهنگ و جغرافیا پرده برمی دارد. شعر پسامدرن ایران با زدایش احساسات و تغزل، به قصه های رنگ باخته از روزمرگی می پردازد و از انواع حماسی، تعلیمی، عاشقانه و انقلابی، به نوعی از شرح حال نویسی ازهم پاشیده روی می آورد. این درجه از گسست در زبان و معنا بیانگر تغییرات سریع، فنّاورانه و روان پریشانه در زندگی معاصر چه در ایران و چه آمریکا است.
بررسی تطبیقی مؤلفه های مفهومی مقاومت در همنشینی با عنصر تکرارشونده کودکی با تکیه بر اشعار فارسی، عربی و فرانسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متن ادبی همواره انعکاس دهنده اندیشه ادیبان و شاعران بوده است. در این میان ادبیات تطبیقی یکی از حوزه های مطالعات ادبی است که به بررسی موارد تلاقی ادبیات در آثار مختلف و یافتن پیوندهای مشترک و قرابت ها در ادبیات و سایر مظاهر معرفت انسانی می پردازد. در حوزه شعر، همنشینی موتیف ها یا عناصر تکرار شونده با مؤلفه های مفهومی ملل مختلف، بیانگر اندیشه و هدف شاعران از سرایش است. کودک و کودکی از موتیف هایی است که مکرراً به اشعار ستیز و مقاومت ملل گوناگون راه یافته است. در واقع شاعران با آوردن موتیف کودک و کودکی در کنار مؤلفه های مفهومی، رویکرد خود را به مقوله کودکی و نقش کودک در جامعه ای که دچار مسیله ستیز شده یا در حال مقاومت بوده،نشان داده اند. برای پی بردن به ظرایف این تلاقی در میان متون ادبی ملل مختلف ابتدا اشعار مقاومت در سه زبان فارسی، عربی و فرانسه انتخاب شده و پس از تعیین مؤلفه های مفهومی موجود در آن، ارتباط کاربرد موتیف کودک و کودکی با این مؤلفه ها بررسی و تحلیل شده است. یافته های همسان در اشعار سه زبان و فرهنگ منتخب، بیانگر این نکته است که توانش فکری شاعران در کاربرد موتیف کودکی در اشعار ستیز و مقاومت به دلیل همسانی موقعیت ها به یکدیگر شبیه و نزدیک است تا جایی که مولفه های همانند و مشابه این موتیف را همراهی کرده است. این همنشینی نشان می دهد در اشعار منتخب، از کودک و مفهوم کودکی غالبا استفاده ابزاری شده و مفهوم کودکی در خدمت بیان اهداف بزرگسالان قرار گرفته است.