مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
بین القصرین
حوزههای تخصصی:
اثر پیش روی به تحلیل تطبیقی مقامه نویسی در ادبیّات عربی و فارسی و تأثیرپذیری مقامه نویسی فارسی از نوعِ عربی آن اختصاص دارد، به همین منظور، پژوهش حاضر بر آن است میزان کمّی عنصر مکان و نقش کیفی آن را همراه با شخصیّت قهرمان در مقامات همدانی و حمیدی بررسی کند تا: 1. شناختی کامل از محلّ حکایت هر مقامه در دو سطح مکانی کلان و خرد به دست آورد. 2. عملکرد شخصیّت قهرمان و تغییر چهرة او را در پیوند با مکان های رخداد ماجرا تحلیل کند. 3. میزان توانایی و ابتکار دو نویسنده را در چهره سازی از قهرمان با هدف هماهنگی وی با محیط پیرامون و پیشبرد موضوع مقامات بسنجد.
یافته های پژوهش، نشان می دهد که همدانی و حمیدی تلاش کرده اند، تصویرگر زیست محیط، آداب، سنن، تمدّن و فرهنگ قلمرو اسلام باشند. همدانی با طرح معضل گدایی و نیرنگ بازی به دنبال افشای شیوه های طرّاری در ممالک اسلامی است. در مقابل، حمیدی، مقامات خود را تنها به قصد تقلید و معارضه با مقامات همدانی نگاشته است؛ به همین دلیل نتوانسته مانند همدانی از قابلیت های مکان در طرح داستانی مقامات خود بهره ببرد.
بررسی تطبیقی بومی گرایی در رمان (مطالعه موردپژوهانه: دو رمان «بین القصرین» نجیب محفوظ و «داستان یک شهر» احمد محمود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
82-103
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های بارز در آثار نویسندگان ریالیست، پرداختن به عناصر بومی است؛ به گونه ای که خواننده پس از مطالعه آن ها، با انبوهی از ویژگی های اقلیمی و منطقه ای روبه رو می شود که او را هرچه بیشتر با خصوصیات جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زمان و مکانی که داستان در آن روی می دهد آشنا می کند. «نجیب محفوظ» و «احمد محمود»، دو رمان نویس مشهور ریالیست مصری و ایرانی هستند که به خوبی توانسته اند عناصر بومی و اقلیمی را در آثار خود بازتاب دهند و می توان گفت که این ویژگی در دو رمان «بین القصرین» و «داستان یک شهر» از این دو نویسنده نمود بیشتری یافته است. این وجه مشترک بین دو رمان، موضوع مقاله حاضر است. مهم ترین نتایج به دست آمده بیانگر آن است که وصف طبیعت و کاربرد کلمات و واژه های محلی در هردو رمان وجود دارد و بیشترین بروز آن در رمان محمود در نام های اشخاص و فرهنگ و سنت های آنان است و در رمان محفوظ، بیشترین کاربرد بومی گرایی در اسامی مکان هایی چون مسجد و مدرسه است. روش کار در پژوهش حاضر، متکی بر مکتب تطبیقی آمریکایی، به صورت توصیفی - تحلیلی است، به این صورت که پس از استخراج تمامی نمونه های دو رمان، به تحلیل آن ها پرداخته شده است.
تحلیل تطبیقی رمانهای بینالقصرین نجیب محفوظ و زن درهم شکسته سیمون دوبووار براساس نقد فمنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان فمنیسم جنبشی سازمان یافته است که در اوایل قرن بیستم میلادی برای دفاع از حقوق زنان و حفظ موقعیت آنان دربرابر نظام مستبدانه مردسالاری و ازبین بردن سیطره تبعیض جنسیتی به وجود آمد. در سراسر جهان، پژوهشگران زیادی به فعالیت در این حوزه و دفاع از حقوق زن پرداختند. از میان این روشن فکران، نجیب محفوظ، نویسنده سرشناس مصری و برنده جایزه نوبل ادبیات، و سیمون دوبووار، نویسنده مشهور فرانسوی بودند که در آثارشان از ظلم بر زنان و مظلومیت آنان دربرابر فشارهای زندگی مردسالاری سخن به میان آورده اند. در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و در چارچوب مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی، جریان نقد فمنیسم در رمان های بین القصرین از نجیب محفوظ و زن درهم شکسته از سیمون دوبووار بررسی و وجوه اشتراک و افتراق این دو نویسنده درخصوص توجه به حقوق زنان بیان شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که هر دو نویسنده به نقد رفتارهای زنان و تن دادن به فرودستی، تسلیم آنان دربرابر نظام مردسالاری، فقر و فساد زنان و نیز تباه شدن حق و حقوقشان پرداخته اند. شخصیت زن در هر دو رمان، صرف نظر از تفاوت های موجود در شیوه زندگی شان، ضعیف، احساساتی، شکننده، وابسته و فرمان بردار ترسیم شده است که به راحتی تسلیم نظام مردسالاری می شود و به فرودستی تن می دهد. نظام مردسالاری در رمان بین القصرین با مشخصه هایی نظیر رفتار خشک پدر، مخالفت با ازدواج فرزندان با همسر مورد علاقه شان، اجازه ندادن به همسر و دختران برای خروج از خانه و... نمود پیدا می کند. در رمان زن درهم شکسته هم، اختیار کردن همسر و معشوق دوم بدون اطلاع همسر اول، منع فرزندان از ازدواج، عدم حضور زیاد در خانه و کنار همسر و... از نشانه های بارز نظام مردسالاری است. هر دو نویسنده ضمن انتقاد از نظام مردسالاری، جایگاه مقدس مادر و منزلت والای زن را به مخاطب معرفی می کنند.
نقد پسااستعماری رمان «رازهای سرزمین من» رضا براهنی و «بین القصرین» نجیب محفوظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ادبیات پسااستعماری، به شاخه ای از ادبیات معاصر گویند که در زمان سلطه استعمار یا پس از آن، با هدف رهایی از یوغ آن در کشورهای مستعمره ظهور کرده است. از درون مایه های مهم این ادبیات، تقابل شخصیت ها و موضوعاتی است که «من» شرقی نویسنده را در تقابل با «دیگری» غربی و تعامل آنها را با هم، نشان می دهد. در ادبیات داستانی ایران و مصر، نویسندگان بسیاری در این زمینه قلم فرسایی کرده اند. پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی دو رمان «رازهای سرزمین من» از رضا براهنی و «بین القصرین» نجیب محفوظ است. زمان رخدادهای هر دو اثر به اشغال غربی ها در سرزمین هایشان برمی گردد. یافته های این پژوهش که به شیوه تحلیل محتوایی و با رویکرد تطبیقی است، حاکی از آن است که نویسندگان با بیان و ارزیابی مفاهیم بنیادین پسااستعماری چون دیگری سازی، متن و حاشیه، جنسیت، اعتقادات، آزادی خواهی و استعمارستیزی، در پی نشان دادن«خود» و «دیگری» یا «متن» و «حاشیه» بوده اند.
دراسه مقارنه بین الروایات العربیه والفرنسیه المعاصره من وجهه نظر الواقعیه النقدیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال هشتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۲
9 - 27
حوزههای تخصصی:
ظهرت المدرسه الواقعیه النقدیه فی فرنسا وهی تقوم بالتعبیر عن حقائق المجتمع. بما أنَّ هذه المدرسه برزت معالمها فی الروایه من جههٍ، ومن جههٍ أخری قد استخدم کلٌّ مِن نجیب محفوظ رائد الروایه المصریه الحدیثه، و رومان رولان الراوی الفرنسی المعاصر، أسلوب الواقعیه النقدیه فی الأدب القصصی، لذلک فإنّ هذه الدراسه حاولت مستخدمهً المنهج الوصفی- التحلیلی وعلی إطار المدرسه الأمریکیه للأدب المقارَن، القیام بمعالجه تیار الواقعیه النقدیه فی روایتی «بین القصرین» لنجیب محفوظ و «جزیره فی العاصفه» لرومان رولان . تمّت کتابه الروایتین الاثنتین بناءً علی أحداث مصر وفرنسا خلال سنوات1914 إلی 1919م؛ یعنی السنوات التی دارت فیها الحرب العالمیه الأولی.
التحلیل النفسي للشخصیة الخاضعة في روایة "بین القصرین": شخصیة أمینة نموذجاً (على أساس نظریة کارین هورني)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعتبر النقد النفسی الیوم من أهم مقاربات النقد الأدبی. کانت کارین هورنی طالبه فروید؛ وقد انتقدت بعض نظریاته على الرغم من تأثرها به. ذکرت هورنی فی نظریتها عن التناقض الأساسی أن المرض النفسی هو نتیجه علاقات عنیفه وغیر طبیعیه بین الناس والأطفال. لذلک، وفقاً لنظریه هورنی، فإن الطفوله هی العامل الأکثر تأثیراً فی ظهور أنواع الشخصیه (العاطفیه -الدیکتاتوریه- الانعزالیه)، والتی أصبحت فیما بعد أساساً لتحلیل بعض الأعمال الأدبیه. یعد نجیب محفوظ أحد أبرز الکتاب فی العالم العربی، فقد قام بتألیف روایات تتوافق فیها العدید من الشخصیات مع نمط هورنی بسبب الصراع الداخلی. فی هذا البحث، سنقوم بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی لمحاوله فحص الأبعاد النفسیه المختلفه لإحدى الشخصیتین الرئیسیتین فی الروایه الأسریه والاجتماعیه «بین القصرین» وهی أمینه أم الأسره تُعرف بالشخصیه الخاضعه. تشیر النتائج إلى أن أمینه هی مثال واضح على نوع الشخصیه الخاضعه. من سمات الشخصیه الخاضعه، الاستسلام وضعف الثقه بالنفس أو انعدامها، وهو نوع من العلاقه بین العله والمعلول، وهی تتجلى أکثر من غیرها فی شخصیه أمینه.