آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

هدف از پژوهش حاضر مطالعه ی رهاوردهای نظریه ی تمرکززدایی (نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی) برای ایدئولوژیهای جنسیتی در افسانه ی ""لجباز""، از مجموعه قصه های صبحی است و از این رو به پرسشهای سه گانه ی زیر پاسخ دهد: 1- کارکرد(های) این مکانیزم شناختی برای ایدئولوژیهای جنسیتی چیست؟ 2- در پرتو فرآیند شناختی نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی، ""شناخت عاطفه"" ی شخصیت برای دستیابی به هدف، با ایدئولوژیهای جنسیتی ، چگونه برهمکنشی دارند و و ویژگیهای جایگاه سوژی برآمده از این برهمکنشها چگونه است؟ 3- در پرتو این مکانیزم شناختی، همدلی خواننده با افسانه چگونه است؟ این پژوهش نشان داد، مکانیزم شناختی نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی، همزمان، منجر به القا و لغو ایدئولوژیها و خوانش انتقادی می شود. همچنین در پرتو این رویکرد، شناخت و عاطفه درهم تنیده و به گونه ای یگانه هستند و برهمکنش ""شناخت-عاطفه"" و ایدئولوژی به این صورت است که شناخت دقیق از مبانی انگیزشی زیربنایی ایدئولوژیهای جنسیتی، عاطفه ی متناسب با موقیعت را فرامی خواند و تمرکززدایی توامان این دو در مقام یک کل، با تغییر در رفتار به دستکاری ایدئولوژی و در نتیجه دستیابی به هدف می انجامد و سرانجام در پرتو این فرآیند شناختی، خواننده ی ثابت و ازپیش تعیین شده ای وجود ندارد بلکه خواننده ای در نوسان و جاری ساخته می شود که در یک بازی پیوسته میان ساختن و ساخت زداییِ همدلی با روایت در نوسان است. با به مرکزآوردن این نظریه، متن، نویسنده و خواننده یگانه می شوند و بدین شکل مبنای تازه ای برای درک لذت بخشی متن های ادبی کودک فراهم می آید.

تبلیغات