مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
جامعه برند
حوزه های تخصصی:
ادبیات سنتی ارتباطات برند، به الگوی ارتباطی بین شرکت و مصرف کنندگان توجه می کند، در حالی که «جامعه برند»، الگویی جدید از ارتباطات مصرف کنندگان باهم تلقی می شود. با گسترش رسانه های جمعی و بازاریابی مدرن، دسترسی گسترده و در حال رشد به جوامع مجازی شرکت ها افزایش یافته و مشتریانی که طرفدار این جوامع می شوند، تمایل به وفادار بودن و تعهد و قصد خرید مجدد دارند و بیش تر در معرض اطلاعات مربوط به برند هستند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی تاثیر فعالیت های خلق ارزش در رسانه های اجتماعی، بر خرید مجدد مشتریان از طریق وفاداری به برند انجام شده است. روش پژوهش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی-پیمایشی است. بدین منظور، اعضای جامعه مجازی برند نوین چرم در صفحه اینستاگرام، به عنوان جامعه آماری انتخاب گردیده و داده های پژوهش، از 381 نفر از اعضای جامعه جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید و مدل پیشنهادی پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری، مورد آزمون قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Amos استفاده شد. یافته های مطالعه حاکی از این است که فعالیت های خلق ارزش در جوامع برند، پیوندهای مصرف کننده-برند-مصرف کننده را تقویت می کند و سطح تعهد جامعه را افزایش می دهد؛ و سرانجام، وفاداری مصرف کننده نیز بالا می رود.
توسعه مدل اثر جامعه برند بر ویژگی های برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۳۹۶ شماره ۴۶
125 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و توسعه مدل اثر جامعه برند بر ویژگی های برند، با میانجی گری دلبستگی به برند و نقش تعدیل کننده شباهت جامعه – برند در صنعت پوشاک ورزشی داخلی و خارجی بود. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و ازنظر هدف، کاربردی بود. پژوهش به شکل میدانی انجام شد که مشتریان برندهای ورزشی داخلی و خارجی در سطح فروشگاه های شهر شیراز جامعه آماری آن بود. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه 34 سؤالی در مقیاس پنج ارزشی لیکرت بود. نتایج نشان داد که شباهت جامعه برند، رابطه بین تعهد به جامعه برند و دلبستگی به برند و رابطه تعهد به جامعه برند و تعهد به برند را تعدیل کرد؛ درحالی که شباهت جامعه برند نقش تعدیل کننده ای بین شناسایی و تعیین هویت جامعه برند و شناسایی و تعیین هویت برند نداشت. به طورکلی، اگر مشتریان جامعه برند ورزشی موفق را بپذیرند، آن جامعه برند ورزشی اثرگذارتر خواهد بود. ایجاد نگرش مثبت در ادراک مشتریان نیز زمانی روی می دهد که جامعه برند برمبنای خرید و رضایت از خرید مطرح شود و تنها، داشتن هویت جامعه برند و داشتن تعهد به جامعه برند برای ایجاد تغییر مثبت، مؤثر نیست.
ارائه مدل رفتار تعاملی اعضای جوامع برند مبتنی بر رسانه های اجتماعی (مطالعه موردی: هواداران باشگاه های حرفه ای فوتبال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مرداد و شهریور ۱۳۹۸ شماره ۵۵
189 - 208
حوزه های تخصصی:
اهمیت هواداران در توسعه ورزش حرفه ای جایگاه ویژه ای دارد. این درحالی است که جوامع برند و ویژگی های منحصربه فرد رسانه های اجتماعی، به خوبی دراختیار هواداران برند قرار گرفته اند. پژوهش حاضر با هدف ارائه یک مدل جامع از رفتار تعاملی هواداران باشگاه های فوتبال به عنوان اعضای جوامع برند مبتنی بر رسانه های اجتماعی انجام شده است. این پژوهش به روش همبستگی- پیمایشی انجام شد. نمونه ها از هواداران باشگاه های فوتبال حرفه ای فعال در رسانه های اجتماعی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های موردنیاز از پرسش نامه پژوهشگرساخته ای مشتمل بر 45 گویه استفاده شد. برای به دست آوردن روایی پرسش نامه، از روایی محتوایی و روایی سازه و برای بررسی پایایی آن، از آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین، برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که جامعه برند به عنوان متغیر مستقل، بر متغیرهای تعاملات میان اعضای جامعه، بلوغ ارتباط و راهبرد خلق ارزش، اثر مثبت و معناداری داشت و عامل راهبردهای خلق ارزش بر وفاداری و بلوغ ارتباط، اثر مثبت و معناداری داشت. بلوغ ارتباط نیز بر وفاداری اثر مثبت و معناداری داشت. نتایج پژوهش، مدل رفتار هواداران مبتنی بر رسانه های اجتماعی را با استفاده از مدل معادلات ساختاری تأیید کرد.
اثر هم هویتی برند بر بشارت برند تیم های فوتبال در شبکه های اجتماعی با نقش میانجی وفاداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هم هویتی برند بر بشارت برند تیم های فوتبال در شبکه های اجتماعی با نقش میانجی وفاداری است.جامعه آماری پژوهش دانشجویان رشته علوم ورزشی دانشگاه فردوسی مشهد و تعداد نمونه 350 نفر بود. برای دستیابی به اهداف پژوهش پرسش نامه هویتی با برند اسکالاس و بتمن (2003)، هم هویتی با سازمان آلجشیمر (2005)، هم هویتی با جامعه برند از پرسش نامه مائل و آشفورث (1992)، وفاداری به برند از پرسش نامه کیم و همکاران (2001)، و در نهایت تبلیغ مثبت و خشونت علیه تیم رقیب گریگور و فیشر(2006) مورد استفاده قرار گرفت. پرسش نامه ها با استفاده از نظر خبرگان بازاریابی ورزشی بومی سازی شد که روایی صوری و محتوایی آن از نظر متخصصین مدیریت ورزشی و روایی سازه آن با تحلیل عاملی تأیید شد.آلفای کرونباخ کلیه پرسش نامه ها بالای 0/8 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل عاملی تأییدی با کمک دو نرم افزار اس پی اس اس 20 و ایموس 22 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شش متغیر تحقیق همبستگی وجود دارد. یافته ها نشان داد، هم هویتی با برند، سازمان و جامعه برند بر وفاداری به برند به صورت مستقیم و به واسطه وفاداری بر تبلیغ مثبت تیم محبوب و تمایل به خشونت علیه تیم رقیب در شبکه های اجتماعی اثرگذار بودند.درصورت افزایش هم هویتی فرد با برند، سازمان و جامعه برند وفاداری هواداران افزایش یافته و از هواداران وفادار می توان به عنوان مبلغان باشگاه بهره برد و مانع از پراکنده شدن شایعه غلط علیه باشگاه در شبکه های اجتماعی شد.
شناسایی مولفه های موثر در ایجاد تعلق خاطر به یک مفهوم ناملموس در شرایط پیچیده اجتماعی حاکم بر جوامع برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
2599 - 2618
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و درک عمیق آن دسته از سازه ها و مؤلفه هایی است که منجر به ایجاد و یا تقویت دلبستگی و تعلق خاطر در جوامع یک برند، در محیطی که سطح بالایی از اضطراب و اجتناب از دلبستگی وجود دارد، می شود. همچنین به عنوان پیامدهای مطلوب آن، ایجاد تعهدی مستمر همراه با قصد طرفداری از آن برند در مشتریان را بررسی کردیم. برای رسیدن به این هدف از رویکرد روش پژوهش ترکیبی (اکتشافی – توسعه تاکسونومی) و در قالب دو بخش، یک روش پدیدارشناسی (با انجام مصاحبه های عمیق در قالب تکنیک زیمت) و یک روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار ایموس استفاده کردیم. برندها حتی در بازارهایی که به طور مستقیم در آن حضور ندارند نیز مشتریان دلبسته دارند که علاوه بر تعهدی مستمر، قصد طرفداری از آن برند در آن ها مشهود است. این در حالی است که سطح بالایی از اضطراب و اجتناب از دلبستگی توسط مشتریان این بازارها درک شده است.
شناسایی عوامل مؤثر بر هم آفرینی برند در جوامع برند رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه مدلی جامع از عوامل مؤثر بر هم آفرینی برند در جوامع برند رسانه های اجتماعی است. در این پژوهش از نمونه گیری دردسترس به روش تصادفی استفاده شد و از 384 دانشجوی دانشگاه مازندران که عضو دست کم یکی از رسانه های اجتماعی بودند، پرسشنامه تکمیل و جمع آوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد متغیرهای مشارکت مشتری در جوامع برند رسانه های اجتماعی و حمایت اجتماعی بر متغیر میانجی کیفیت ارتباط تأثیر مثبت و معناداری دارد و کیفیت ارتباط برهم آفرینی برند تأثیر مثبت و معنادار دارد. ازطرفی حمایت اجتماعی و مشارکت مشتری در جوامع برند رسانه های اجتماعی با وفاداری به برند تأثیر مثبت معنادار دارد و وفاداری به برند بر متغیر وابسته هم آفرینی برند تأثیر مثبت و معنادار دارد و رابطه ای معنادار بین کیفیت ارتباط و وفاداری وجود ندارد. نوآوری این پژوهش، طراحی مدلی جدید با درنظرگرفتن متغیرهایی است که در مدل های پیشین به طور یک جا در نظر گرفته نشده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد حمایت اجتماعی و مشارکت مشتری در جوامع برند رسانه های اجتماعی به کیفیت ارتباط منجر می شوند و بر وفاداری به برند نیز تأثیر مثبت دارند. همچنین، وفاداری به برند به طور معناداری با هم آفرینی برند رابطه دارد.