فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۹۵ مورد.
۱.

شبدیز و گلگون، جلوه هایی از ایزد مهر و بهرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهر بهرام آناهیتا شبدیز گلگون روز و شب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۰ تعداد دانلود : ۱۵۲۷
شبدیز و گلگون، دو اسب زیبای دربار خسروپرویز، از دیرباز تاکنون زبانزد بسیاری از تاریخ نویسان بوده اند؛ به ویژه شبدیز که برخی منابع، این اسب را از شگفتی های دربار خسروپرویز برشمرده اند. آوازه و شکوه این اسب تاریخی آن را به دنیای اسطوره ها کشاند؛ به گونه ای که دست مایة بسیاری از آثار ادب فارسی گردید و شاعران بسیاری از آن برای آفرینش آثاری بی مانند بهره بردند. نام شبدیز در پیوند با شب و سیاهی است؛ به همین سبب درون مایه ای زیبا برای پرواز خیال شاعر در آسمان شب بوده است؛ البته خیال شاعر تنها به آسمان شب محدود نمی شد و آسمان روز نیز با همراهی گلگون در چیرة او بود. نظامی ازجمله شاعران توانمندی است که در این زمینه به زیباترین شکل، روایت این دو اسب زیبا را در قالبی از اسطوره غنا به تصویر کشیده است. داستان نمادین تول د شبدیز یادآور زایش میترا از سنگ است؛ هم چنین نشان دهنده پردازشی نو از اسطوره های کهنی است که بی تردید از باورهای آیینی گذشته در ترسیم روز و شب به صورت اسب سرچشمه گرفته است؛ گمان می رود نظامی شبدیز و گلگون را یادآور دو ایزد مهر و بهرام و نم اد روز و شب قرار داده است. گلگون، نماد روز و روشنایی و نقش آفرین و تجلی گر ایزد بهرام است؛ همتای او شبدیز نیز یکه تاز آسمان شب و نمادی از میترا، ایزد شب، است؛ گویی این دو مانند دو وجه یک گوی، مفهومی از زمان را در هاله ای از نمادها و تشبیهات بیان می کنند. جادوی کلام نظامی با حفظ چارچوب تاریخی و ساختار روایتی داستان، این دو اسب را به باورها و آیین ها و اسطوره های کهن گره می زند تا نام آن دو برای همیشه در ادب فارسی بدرخشد.
۲.

ریشه شناسی ستیز میان پیل و گوسپند در مَثَلی از گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مثل اسطوره گوسپندِ پاک پیل مردار بن مایه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۹ تعداد دانلود : ۷۶۲
دستان ها (مَثَل ها) چونان بخشی از فرهنگ و ساختار اندیشگانی مردمان کهن، بازگویه پندارها، دریافت ها و باورهای بسیاری است که در گذر روزگار پدید آمده است؛ از این رو، بازکاوی و گزارش مَثَل ها می تواند کم یا زیاد ما را تا سرچشمه-های اندیشگانی نیاکان رهنمون شود. گاه نیز اسطوره که با ناخودآگاه گروهی پیوندی رازناک دارد، در پیکره مَثل ها سربرمی آورد یا به سخن دیگر، گاه مَثَل ها، ناخودآگاهِ گروهی و به ویژه اندیشه های اساطیری را آینگی می کنند. یکی از این مثَل ها که به گمان نگارنده، بازگویه باوری بسیار کهن در فرهنگ ایرانی است، مَثَل «الشاةُ نظیفةٌ و الفیلُ جیفةٌ» (گوسپند پاک است و پیل مُردار) است که در حکایت سوم از باب نخست گلستان سعدی آمده است. در این پژوهش بن مایه اساطیری آن بازکاویده و نشان داده می شود که چگونه پیل چونان جانوری اهریمنی در برابر گوسپند، یکی از نیروهای اورمزدی، کارکرد می یابد و از کجا ستیز میان پیل و گوسپند، چونان اندیشه ای بنیادین در فرهنگ ایرانی، در پیکره یک مَثَل نمودار می گردد.
۳.

مقایسه ماهیت پری در ایران باستان با ماهیت آن در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اوستا متون پهلوی ادبیات فارسی ماهیت پری جنّ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۴۸
ماهیت پری در منابع و مراجع فارسی، مبهم و درهم آمیخته است. یونانیان، ایرانیان دورة باستان و ایرانیان بعد از اسلام، هرکدام باورهای خاصی در باب پری داشته اند. تداخل این باورها، سبب ابهام ماهیت و مدلول پری در اذهان گردیده است. هدف این نوشتار، به دست دادن تصویری روشن از ماهیت پری است که به درک و فهم بیشتر و صحیح تر از متون ادبی و دینی و تاریخی کمک خواهد کرد. برای این کار، مدلول این واژه از قدیم ترین ایام تا دورة جدید، در منابع مربوط مورد مطالعه قرار گرفته و مدلول و ماهیت آن در دورة باستان و مدلول و ماهیت و معانی حقیقی و مجازی آن در ادبیات فارسی، نشان داده شده است. بر این اساس، «پری» در دورة باستان، موجودی اهریمنی، شرور و دشمن روشنان و مزدیسنان بوده و انواعی داشته است. از دورة باستان و میانه که به ادبیات فارسی رسیده، از موجودی شرور و منفی به موجودی مثبت و نیکوکار تغییر ماهیت داده است. «پری» در ادبیات فارسی، عمدتاً بر «جنّ مسلمان» اطلاق شده که موجودی مؤمن و نیکوکار است. می توان گفت که پری، تنها واژة بدبختی است که خوشبخت شده است، چراکه از تاریکی به روشنایی، از زشتی به زیبایی، از بدکرداری به نیکوکرداری و از یاوری اهریمن به پیروی از یزدان رسیده است. نتیجه اینکه هم آموزه های اسلامی مثبت گرا بوده و هم زبان فارسی، ظرفیت مناسبی را برای گنجاندن اندیشه ها و تصورات نو در قالب واژه های اصیل خود داشته است.
۴.

بررسی تطبیقی پایان جهان در اسطوره های ایران، هند و اسکاندیناوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران هند اسکاندیناوی اسطوره پایان جهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۹ تعداد دانلود : ۱۴۸۴
وجود پایانی برای هستی، از مهمترین درگیری های ذهنی انسان است. این دغدغه ذهنی، به نوعی در اسطوره ها نمود یافته است. بررسی نگرش به پایان جهان در اسطوره های ایران، هند و اسکاندیناوی، محور اصلی این پژوهش است. در این بررسی فرض بر این است با وجود تفاوت های ظاهری، این سه اسطوره اغلب دارای ساختار و بن مایه های مشترکی هستند. باور به دوری بودن آفرینش اساس وجود قیامت در هر سه اسطوره است؛ آفرینش از یک نقطه شروع می شود، از عصری طلایی عبور می کند و در طول زمان، به فرتوتی دچار می شود. خدایان با از بین بردن جهانِ فرتوت، جهانی نو و تازه می آفرینند. این فرتوتی در ایران به کامل شدن آفرینش منتهی می شود، در هند باعث از بین رفتن همه چیز و خلق دوباره کاینات می شود. در اسکاندیناوی، با از بین رفتن جهان و خدایان، دو انسان نجات می یابند و نسل جدید بشر، هستی می یابد. چرخه مرگ و آفرینش چرخه ای دایمی است و پایان جهان، پایان آفرینش نیست. در پایان جهان، با رسیدگی به اعمال انسان، بر دوری بودن این چرخه تأکید می شود. در این تحقیق کلیّت اسطوره ها به صورت تحلیلی مقایسه ای بررسی شد و شباهت ها و تفاوت ها مشخص گردید.
۵.

سگِ کیخسرو (نکته ای اساطیری در یکی از گزارشهای شفاهی- مردمیِ داستانِ غیبتِ کیخسرو)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه سگ کیخسرو جهان دیگر روایتهای شفاهی - مردمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات شفاهی
تعداد بازدید : ۲۵۴۳ تعداد دانلود : ۱۷۴۸
کیخسرو، پادشاه نامدار و دادگرِ کیانی، در شاهنامه پس از پیروزیِ نهایی بر افراسیاب از فرمانروایی دست می کشد و به کوهی می رود و غایب می شود. این سرانجامِ شگفت در سنّتِ شفاهی- مردمیِ ایران مورد توجّه قرار گرفته و روایتهای متعدّدی در این باره پرداخته و نقل شده است. در یکی از این گزارشها کیخسرو همراه «سگی» به غار می رود و ناپیدا می شود و مردم معتقدند که او با آن «سگ» در غار، زنده و جاویدان است. بررسیِ بعضی نمونه-های مشابه یا تقریباً همانندِ این داستان نشان می دهد که در آنها نیز در کنار کسانی که زنده به آسمان عروج می-کنند یا در مَغاک زمین (غار، جهان زیرین و...) جاویدانند و یا به جهانِ دیگر می روند و باز می آیند «سگ» به نوعی نقش و حضور دارد و چون این جانور در روایات و معتقداتِ باستانیِ بسیاری از مللِ جهان به شیوه های مختلف با آن دنیا مرتبط است و راهنما و نگهبانِ ارواح انگاشته می شود احتمالاً ملازمتِ آن با کیخسرو در روایتِ شفاهی- عامیانه ایرانی نیز برخاسته از همین باورِ مردمی است و در واقع «سگ کیخسرو» راهنما و محافظ او در غار و جهانِ دیگر دانسته می شده است.
۶.

پلنگ در باورهای اسطوره ای منطقه سمنان (بر اساس افسانه های عامیانه منطقه پرور و شهمیرزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پلنگ افسانه های عامیانه باورهای اسطوره ای افسانه پرور شهمیرزاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
تعداد بازدید : ۶۴۳۳ تعداد دانلود : ۱۳۹۱
افسانه های عامیانه، در مرز میان خیال و واقعیت، هم مرز با جهان اسطوره و همسایه با جهان حقیقی هستند. مضامین مشترک میان افسانه های عامیانه، حاکی از اشتراک بن مایه های اسطوره ای آنها است. تحلیل رمزها و نشانه های افسانه ها و اسطوره ها به درک سیر فرهنگی و عوامل شکل گیری آنها یاری می رساند. در این مقاله کوشیده ایم با تحلیل یکی از نشانه های رمزی در افسانه اسطوره های منطقة سمنان، به واکاوی یک نشانة مشترک در اسطوره های شرقی بپردازیم. عنصر «پلنگ» در دو افسانة روایت شده در منطقة شهمیرزاد و پرور (در استان سمنان)، شباهت های معنا داری به رمز پلنگ در قصه های مربوط به ایزدبانوان دارد. پلنگ در این افسانه ها با دور شدن از خوی طبیعی و وحشی خود و یافتن نقش نگهبانی و همراهی توأم با رمز و راز، در کنار شخصیت اصلی روایت که یک «زن» است، قرار می گیرد. این افسانه ها باورهای اسطوره ای مردمان مناطق مورد بررسی، دربارة این حیوان را بیان می کنند. با توجه به ارتباط میان پلنگ و ایزدبانوان در اسطوره ها، «پلنگ» می تواند در افسانة مربوط به پرور، نماد و رمزی از یک ایزدبانو و در افسانة رایج در شهمیرزاد، هم نمادی از یک ایزدبانو و هم نمادی از نگهبان و ملازم ایزدبانو باشد.
۷.

مطالعه کاشی نگاره های قاجاری خانه های شیراز از منظر سراسطوره شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیراز سراسطوره کاشی نگاری قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۴ تعداد دانلود : ۹۸۴
هنر دورة قاجار از لحاظ محتوا و ماده، همچنین موضوع و نحوة اجرا دارای ویژگی های متمایز و منحصر به فردی است. یکی از محصولات هنری در خور تأمل عصر قاجار، کاشی نگاره های فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی کاخ ها و خانه های اعیان و اشراف است که استفاده از آن به ویژه در دورة ناصری اوج گرفت. این کاشی نگاره ها نمایانگر علایق و سلایق دوران خود هستند و از لحاظ نحوة پرداخت به مضامین و شیوة اجرا و بیان در نقشمایه ها خصوصیات شایان توجهی دارند؛ به نحوی که با بررسی آنها شاهد حضور هویت ایرانی، اسلامی و فرنگی به طور هم زمان هستیم. درک این موضوع نیازمند شناخت مفهوم سراسطوره ها و عملکرد هم زمان اسطوره های چندگانه در فضای معناشناختی فرهنگ و هنر دورة قاجار است. این مقاله به تبیین مفهوم سراسطوره و بررسی سراسطوره های غالب در فرهنگ و هنر دورة قاجار با استناد به مجموعه ای بی بدیل از اسناد تصویری، یعنی کاشی های آرایندة خانه های به جا مانده از دورة قاجار در شیراز و مطالعة تحلیلی برخی از این کاشی نگاره های پر شمار، پرداخته است. هدف این پژوهش معرفی و ارائة مستندات تصویری است که نظریة معاصر سراسطوره ها را تشریح می کند.
۸.

بررسی آیین شمنی و سایر جادوها در داستان «رستم و اسفندیار»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه اسطوره رستم جادو اسفندیار آیین شمنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : ۲۸۰۳ تعداد دانلود : ۲۴۰۱
جادو و آیین های مربوط به آن، موضوعی است که همواره از جنبه های گوناگون مورد توجه انسان بوده است. در شاهکارهای ادبی از جمله شاهنامهفردوسی نیز، این موضوع به چشم می خورد. هدف این پژوهش، بررسی جادوها و آیین های جادویی در داستان رستم و اسفندیار است. بدین منظور، کوشیده شده است تا با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا، ضمن بررسی و تحلیل جادوهای این داستان و آیین های مربوط (مانند آیین شمنی و شمنیسم، جادو درمانی، سلاح جادویی، رویین تنی و شکست طلسم آن و سایر جادوها)، به بررسی تطبیقی این موارد در دنیای واقعی و نیز مقایسه آنها با اساطیر اقوام دیگر پرداخته شود. سپس، علل رویکرد بشر به امور جادویی و ماوراءالطبیعه و همچنین، میزان تاثیر قدرت های جادویی در جاودانگی یا فناپذیری دارندگان چنین قدرت هایی مورد بررسی قرار گرفته است. حاصل آنکه وجوه مشترکی میان جادوها و آیین های جادویی در این داستان با جامعه ایران باستان و سایر تمدن های باستانی و نیز، شباهت هایی میان اسطوره های داستان با برخی از اساطیر اقوام دیگر به چشم می خورد. دیگر آنکه از عمده ترین دلایل توجه و گرایش بشر به جادو و قدرت های ماورایی و خلق قهرمانان اسطوره ای، غلبه او بر ناتوانی خویش در مقابله با رنج ها و سختی های زندگی و دستیابی به بزرگترین آرزویش، یعنی حیات جاودانه است. همچنین درمی یابیم تحقّق این آرزو حتی در مورد اسطوره های ساخته ذهن بشر نیز علی رغم داشتن قدرت های جادویی و نامیرایی، امکان پذیر نیست و سرانجام آنها شکست و مرگ است.
۹.

بهرام از اسطوره تا تاریخ (جستاری در ویژگی های مشابه یک نام مشترک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهرام تاریخ باستان اساطیر و حماسه ملّی ایران خویشکاری مشابه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۴ تعداد دانلود : ۱۸۹۱
اغلب نام های مشترک در اساطیر کهن دارای سرانجام و تقدیر مشابه و متأثر از نمونه ازلی و کهن الگوی واحد هستند. نمونه این نامها در اسطوره های ایرانی و حماسه ملّی ایران فراوان به چشم می خورد. از جمله نام های بسیار پربسآمد که هم جنبه اسطوره ای و آئینی دارد، هم حماسی، نام «بهرام» است که در فرهنگ آریایی و تاریخ ایران باستان دارای خویشکاری هایی چون، خدای جنگ، ایزد پیروزی، موعود، منجی، شاه و پهلوان زیناوند و ارتشتار و پیروزمند است. در این جستار که به شیوه توصیفی و تحلیلی نوشته شده است، تلاش شده است شخصیت بهرام های مشهور در بستر اساطیر ایرانی و حماسه ملّی ایران، بیشتر شناسایی شود و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و اثبات گردد که مصادیق این نام در اساطیر و تاریخ ایران، تقریباً دارای ویژگی ها، خویشکاری ها و تقدیر و سرنوشت مشابه هستند.
۱۰.

دایانویای اسطوره چیست؟ پژوهشی در ساحت مغفول نظریه اسطوره شناختی نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره شناسی ساختار دوری و دیالکتیکی اسطوره میتوس دایانویا اصل جابه جایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱۰ تعداد دانلود : ۱۱۳۶
فرای با الهام از نگرش های اسطوره شناختی کاسیرر و الیاده و با به کارگیری دیدگاه های فریزر و فروید و از سویی دیگر با پی گیری آرای منتقدان حلقه نقد نو به دیدگاهی ژرف در باب ساختار دوری و دیالکتیکی اسطوره نایل شد که به موجب آن شکل گیری اسطوره محصول دو سازوکار متفاوت به شمار می رود: گرایش اسطوره به نقل روایت در نظام دوری؛ و جهت گیری اسطوره به سمت ساختارهای کلامی خودایستا. فرای این سازوکار دوم را ذیل وجه مضمون مدار اسطوره بررسی می کند و معتقد است دایانویا یا معنا ساختار دیالکتیکی اسطوره است که از طریق پیکره بندی، در هم تنیدگی و امتزاج تصاویر شکل می گیرد. با این همه، در قریب به اتفاق پژوهش هایی که به موضع نظری فرای می پردازند مبحث دایانویا عمدتاً مغفول مانده است. به این ترتیب، هدف از انجام این پژوهش آن است که با استخدام روش توصیفی-تحلیلی مبانی نظری فرای را در این باره نقد و بررسی کند و ضمن توجه به خاستگاه های نظری وی، سازوکار درونی دایانویا نیز تحلیل شود. در این بررسی مشخص می شود که دایانویای اسطوره با وجوه هیروگلیفی، هیراتیکی و دموتیکیِ بیان متلازم است و گذار اسطوره به سوی رُمانس، حماسه و نهایتاً تاریخ به واسطه عملکرد اصل جابه جایی ممکن می شود. در این گذار، اسطوره نامتبدل در نهایت به وجه واقع گرای ناتورآلیستی روی می آورد و اسطوره اگرچه پوشیده و نهفته می ماند اما هرگز از میان نمی رود. بنابراین، به زعم فرای حتی آثاری که اساساً با رویکرد تاریخی نگاشته شده اند این قابلیت را دارند که از طریق قرائت اسطوره شناختی تجزیه و تحلیل شوند.
۱۱.

بررسی خاستگاه اسطوره ای نام در گستره ادبیات حماسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه اسطوره منظومه های پهلوانی نام طومار نقالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۱ تعداد دانلود : ۱۶۱۵
نام پوشی یا افشای نام یکی از بن مایه های برجسته در ادبیات حماسی است. هدف ما در این جستار بررسی نام از این منظر در شاهنامهفردوسی، منظومه های پهلوانی، و طومارهای نقالی است. بدین منظور این آثار با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا واکاوی شده اند. حاصل آنکه پهلوانان در رویارویی با دشمن چهار شیوه را در پیش می گیرند؛ در بیست وپنج مورد بی محابا و آشکارا نام خود را فاش می کنند، در پنج مورد با نامی جعلی با دشمن رویاروی می شوند، در یک مورد تنها به لقب یا کنیه خود اشاره می کنند، و در نُه مورد از افشای نام و کنیه خود پرهیز می کنند. با اینکه این چهار شیوه در ظاهر تناقض آمیز می نماید، همه خاستگاهی اسطوره ای و آیینی دارند و نه تنها نقیض یکدیگر نیستند، بلکه نشان دهنده جایگاه خطیر نام در باور پیشینیان هستند؛ در گذشته عده ای چنین می اندیشیدند که نام بخشی حیاتی از وجود هر فرد است و در صورت فاش شدن آن نزد دشمن، طلسم می شوند و دشمن بر آن ها چیره می شود؛ بنابراین، از افشای نام پرهیز می کردند، یا با نامی جعلی با دشمن رویارو می شدند؛ گروهی معتقد بودند که اگر نام دشمنان را بر زبان برانند، دشمنان جانی دوباره می یابند و به یورش بر آن ها برانگیخته می شوند و از این رو، گاه اگر دشمن نام پهلوان را بر زبان نمی آورد، پهلوان خود پیش دستی می کرد و با فریاد کشیدن نامش، دشمنان را مرعوب می کرد؛ وجه سوم اینکه کنیه یا لقب برخلاف نام، جزء حیاتی وجود پهلوان به شمار نمی آمد و می توانستند در مقابل دشمن، با پرهیز از افشای نام، به کنیه یا لقب خود اشاره کنند.
۱۲.

بررسی تطبیقی-ساختاری وضعیّت آغازین عالم هستی در اسطوره های جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آفرینش تاریکی آغازین آشوب آغازین آب و آفرینش تخم کیهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۲ تعداد دانلود : ۲۶۹۲
نگرش به هستی و چگونگی وضعیّت آغازین جهان، از موارد مهم مطرح شده در اسطوره ها است. اسطوره های آفرینش منعکس کننده ذهنیت انسان ابتدایی هستند، اما اغلب ساختاری هدفمند دارند و هدف آنها رفع ابهام از مرحله پیش از آفرینش است. اسطوره ها با رفع ابهام از ناشناخته ها تلاش می کنند با بیان فرایند آفرینش، انسان را وارد زمان بیکران کنند. مشخص کردن شباهت ها و تفاوت ها در بین اسطوره ها و تأثیر محیط جغرافیایی بر اسطوره ها از اهداف این مقاله است. برای رسیدن به این هدف اسطوره هایی از تمام قاره ها انتخاب شد. با بررسی وضعیّت پیش از آفرینش در اسطوره ها، وجوه مشترک و افتراق آنها مشخص شد. علی رغم تنوّع محیط جغرافیایی در اسطوره ها، در این بررسی مشخص شد اسطوره ها شباهت های زیادی با یکدیگر دارند. این شباهت ها نشان می دهد که انسان ها دغدغه های مشترکی دارند. تاریکی آغازین، وجود آب و فراگیر بودن آن در جهان، بی کرانگیِ زمان و وجود آشوبِ آغازین از نکات مهم و مشترک اغلب اسطوره ها است. هر چند اسطوره ها متأثّر از محیطی هستند که به وجود آمده اند، تأثیر محیط بر مرحله آغازین کمتر از بخش های دیگر اسطوره است.
۱۳.

تأملی بر جلوه های فرّه باوری در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر اساطیری فره اندیشی حکومت غزنوی تاریخ بیهقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۱ تعداد دانلود : ۸۶۹
یکی از مفاهیم بارز اساطیری که در ایران پس از اسلام نیز در میان عموم مردم و آثار مکتوب به حیات خویش ادامه داد، فرّه باوری است. بررسی جلوه های این اندیشه که در روندِ دگردیسی خود از دوران باستان به بعد، تغییراتی گوناگون در کیفیّت و کارکرد یافته است، یکی از زمینه های جذاب و سودمند پژوهشی است که ارزش های تاریخی، جامعه شناختی، روانشناختی و حتی بلاغی بسیار دارد. بر اساس همین اهمیت، این مقاله بر آن است مهم ترین نمودهای خودآگاه یا ناخودآگاه اعتقاد به فرّه را در یکی از برجسته ترین آثار منثور ادب فارسی که هم ماهیتی تاریخی و هم صورتی ادبی دارد، بررسی کند. این اثر، تاریخ بیهقی است. هدف از این پژوهش، توصیف و تحلیل جزئیات فرّه اندیشی در معنا و صورت اثر مذکور است تا بدین ترتیب، سهم غالباً نیمه پنهان این اعتقاد باستانی در تشریح رویدادها و نیز برداشت از ماجراها و شخصیت ها آشکار گردد و تطوّر کارکرد آن تا دوره غزنویان شناخته شود. یافته ها نشان می دهند، فرّه باوری در این تاریخ، معمولاً در جریان رویدادهای کلان مربوط به شاهان و بعضی خصوصیات و رفتارهای آنان جلوه می کند. نمود آیین هایی چون جشن مهرگان نیز سهمی قابل توجه در این بروز دارد. رویکرد جبرگرایانه تاریخ بیهقی در مواضعی چون به قدرت رسیدن شاهان، حامل نمودهایی قابل تأمل از فرّه اندیشی است. جلوه های متعدد این تفکر در محتوا و فرم این اثر، انحراف کارکرد فرّه را از یک باور اساطیری به یک ابزار سیاسی- درباری، به خوبی بازتاب می دهند و تفاوت بعضی جزئیات آن را با صورت اصیل و باستانیش آشکار می کنند.
۱۴.

بررسی اسطوره شناختی جایگاه ایزدبانوان در جهان فکری- معنوی ایرانیان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره معنویت ایران باستان ایزدبانو مادرسالاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۴ تعداد دانلود : ۲۲۵۲
ایزدبانوان در زمره ایزدان تأثیرگذار و معنابخش در زندگی مردم روزگار باستان بوده اند. آن ها نه تنها در بیشتر تمدن های باستانی همچون یونان، بین النهرین و... مورد توجه بوده اند، بلکه به طور خاص، با اندیشه ایرانیان باستان ارتباط داشته اند؛ از این رو، درک جهان معنوی باستان بدون توجه به زنانگیِ آشکار این الهگان نارسا و ناقص خواهد بود. نگارندگان این پژوهش کوشیده اند با به کارگیری روش تحلیل محتوا با نظر به منابع تاریخی و اسطوره ای به بررسی دوره مادرسالاری و پرستش ایزدبانوان، جایگاه زن در اسطوره خلقت، و اسطوره های مادینه اهورایی بپردازند. به نظر می رسد که پرستش ایزدبانوان از نظر تاریخی و قوم شناسی همزمان با عصر مادرسالاری و یا مرکزیت گروه بر مدار مادر- زن بوده است. همزمانی این دو در زمانی پیش تر و بسیار جلوتر از عصر پدرسالاری گواهی است بر اینکه ایزدان تأثیرگذار در گذشته مؤنث بوده اند، اما به مرور، در جریان تحولات اجتماعی و تحت تأثیر انتقال قدرت از زنان- مادران به مردان- پدران از نقش آن ها کاسته شده است و با عبور از عصر مادرسالاری، اهمیت معنوی و ایزدگونگی خود را نیز از دست دادند.
۱۵.

«مرغ شُو» در باورهای کهن مردم جنوب کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره باورهای عامیانه خون آشامی مرغ شو مرگ آفرینی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه آیین ها و باورها
تعداد بازدید : ۲۰۲۱ تعداد دانلود : ۱۴۵۷
یکی از پر رمزورازترین باورهای عامیانه مردم جنوب کرمان در گذشتهاعتقاد به پرنده ای به نام «مرغ شُو» بوده است. مردم این ناحیه می پنداشتد که این مرغ رنگ زرد طلایی دارد، قادر است اندازه خود را تغییر دهد، به طور معمول در شب ظاهر می شود، و با مکیدن خون نوزاد سبب مرگ او می شود. داستان های مربوط به مرغ شُو در گذر زمان، با واقعیت و خیال درهم آمیخته اند و این پرنده که به گونه ای با موجودات اساطیریپیوند دارد، در باور مردم، به مرغی شگرف و هراسناک تبدیل شده است. نگارندگان این پژوهش کوشیده اند به شیوه توصیفی- تحلیلی، به معرفی این پرنده و ردیابی آن در اسطوره های سایر ملل بپردازند. حاصل آنکه این مرغ اساطیری بخشی از بن مایه های داستان سیمرغ، موجودی به نام خون آشام، مرغ کَمَک، گارودا در اسطوره های هندی، و استیمفالی در یونان، و لیلیت یا لیلیتو در اسطوره های بین النهرین را با خود همراه دارد. خون آشام بودن مرغ شو و مرگ آفرینی آن نیز با ناشناخته بودن برخی از بیماری ها برای مردم گذشته در پیوند است.
۱۶.

دگردیسی اسطورة آفرینشِ مهری در عرفانِ ایرانی- اسلامی (با تکیه بر اشعارِ مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره عرفان ایرانی اسلامی آیینِ مهر گاوکشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان میترائیسم
تعداد بازدید : ۱۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۸۵۴
یکی از اصلی ترین جایگاه های بازتولید اسطوره ها، نحله های فرهنگی اعتقادی در بسترِ دین و فرهنگِ جدید است. در این گرایش های فرهنگی نو، بازتولیدِ اسطوره گاه آگاهانه است و گاه ناآگاهانه؛ گاه به صورت مستقیم و با همان شکل است و گاه با جرح و تعدیل و به شکل های مختلف که معمولاً برای ادامة حیاتِ خود به لایه های ژرف ترِ فرهنگِ جدید پناه می برد. این پژوهش با روشِ تطبیقی تحلیلی بر آن است تا چگونگی دگردیسی و بازتولیدِ اسطورة آفرینشِ مهری (میتراییسم) را در عرفانِ ایرانی اسلامی نشان دهد. به نظر می رسد اسطورة آفرینشِ مهری از طریق لایه های نهانِ فرهنگی، در  عرفانِ ایرانی اسلامی تبلور یافته است و به شکلِ کشتنِ گاوِ نفس و گاوِ تن در عرصة عرفان حیاتِ خود را در کالبَدی جدید ادامه می دهد.
۱۷.

دماوند در اساطیر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم فریدون دماوند البرز جمشید ضحّاک دیو سپید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸۸ تعداد دانلود : ۱۴۵۲
دماوند در اساطیر ایرانی مرکز جهان و جایگاه میترا و گیومرد، نخستین انسان، پنداشته شده است. جمشید سوار بر گردونه ای که دیوان آن را می کشیدند، سفری هوایی از دماوند به بابل داشت. ضحاک در دماوند به جمشید تاخت. فریدون در روستایی نزدیک دماوند به دنیا آمد؛ زیرا مادرش به آنجا پناه برده بود. ضحاک تا پایان جهان در دماوند زندانی است. منوچهر در دماوند زاده شد و آرش کمانگیر تیرش را از کوه دماوند پرتاب کرد. دیو سپید در دماوند مسکن دارد و دخترش در صخره های آن می زید و سرگرم نخ ریسی است. اژدها در نزدیکی همین کوه در خواب به رستم بر می خورد. چکاد هرا یا قله البرز 180 روزنه در خاور و 180 روزنه در باختر دارد که خورشید هر روز از یکی از روزن های خاور به روزنه ای در باختر رهسپار می شود. در این جستار به بررسی و تحلیل جنبه های گوناگون اساطیری کوه دماوند و شخصیت های مرتبط با آن می پردازیم.
۱۸.

تحلیل عناصر آشوب ازلی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسطوره آشوب ازلی آب زمان تاریکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۵ تعداد دانلود : ۱۰۰۷
اساطیر از دیدگاهی، روایت هایی مقدّس دربارة مبدأ و مقصد جهان و توجیه امور مهم هستی اند. در اساطیر ملل با آنکه دیدگاه های ظاهراً متفاوتی دربارة چگونگی و مبدأ و مادّة آفرینش وجود دارد امّا این دیدگاه ها در ژرف ساخت، بسیار مشابه و حتی یکسان اند. این داستان ها بر مبنای الگویی کهن پرداخته شده اند؛ بدین گونه که قبل از آفرینش، فقط آشوب و نابسامانی است و دیگر هیچ. از دلِ این آشوب، نخستین موجود پیدا می شود و دیگر چیزها نیز از آن آفریده می شوند. چرخة پیدایش آشوب و تبدیل آن به نظم همواره در زندگی عینی و ذهنی بشر در جریان است و در داستان ها به صورت اژدها یا دیو، نمادینه شده است. با پیدایش دیو و اژدها سامان هستی از میان می رود امّا با کشته شدن آن، موانع برقراری نظم بر طرف می شود و اوضاع نخستین یعنی آرامش باز می آید. در پژوهشِ تطبیقی و تحلیلی اساطیرِ برخی ملل، مشخص شد که فرایندِ پیدایشِ آشوب و انتقال از آن به نظم، عملی روانی و شناختی است و به دلیل اشتراک قوای شناختی انسان ها، اسطوره های بسیاری در میان ملل گوناگون یافت می شود که از لحاظ بن مایه و هدف و کارکرد یکسان و تنها از لحاظ بیان متفاوت اند از جمله اسطورة آشوب.
۱۹.

پراکنش غیرتصادفی مکان های جغرافیایی در ایران که در نام آنها «دیو» وجود دارد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایران مازندران دیو گیلان جغرافیا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۴۶۴ تعداد دانلود : ۱۰۷۶
اجداد هندیان و ایرانیان به دو گروه از خدایان (اهورا و دیوای اوستایی) اعتقاد داشتند. در ایران دیوها از مقام خدایی به ضد خدایی تنزل مرتبه می یابند و اهوراها در مقام خدایی باقی می مانند و در هند عکس آن اتفاق می افتد. با توجه به سیر بسیار کند تغییر در اعتقادات و نگرش ها، آیا ممکن است قومی که در گذشته اعتقاد به خدایی دیوان داشته، چنان تغییر عقیده داده باشد که هیچ قرینه ای بر خدایی دیوان نتوان یافت؟ شواهدی وجود دارد که نشان می دهد دیوها برای قرن ها توسط اجداد ما پرستش می شده اند. به منظور آشکار کردن یکی از این شواهد به بررسی نام محل های جغرافیایی پرداخته شد. انسان ها برای محل زیست و عوارض طبیعی پیرامونشان نامی بر می گزینند. این نامگذاری ها تصادفی نبوده اند (وجه تسمیه ای داشته اند)، گرچند با گذر زمان وجه تسمیه به دست فراموشی سپرده می شود. «دیو» به صورت پیش وند و یا پسوند در ساختار نام تعدادی از روستاها، شهرها و عوارض طبیعی ایران وجود دارد. از 130 مورد نام جغرافیایی یافت شده که دیو در ساختار آنها حضور دارد، 34 مورد مربوط به دو استان گیلان و مازندران است و 96 مورد دیگر در سایر نقاط کشور پراکنده شده است. این تفاوت از نظر آماری معنادار است یعنی نام های یافت شده به طور غیر تصادفی در دو استان شمالی کشور قرار گرفته اند (2=27.19, df=1, P<0.001). یافته پژوهش حاضر که نشان دهنده حضور بسیار معنی دار و غیر تصادفی واژه «دیو» در نام محل های جغرافیایی مازندران و گیلان است، شایان اهمیت است و بررسی های بیشتری می طلبد.
۲۰.

علل دگردیسی ریشه های اساطیری شخصیت سودابه در داستان سیاوش شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه سیاوش کیخسرو سودابه الهه آب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : ۱۴۲۵ تعداد دانلود : ۱۶۴۷
پژوهش حاضر بر آن است که علل و عوامل تغییر و دگرگونی عظیم الهه باستانی آب را مورد بررسی قرار دهد. در عصر ماقبل تاریخ، بر اثر پدیدة وام گیریِ اسطوره، باورها و آیین های مربوط به الهه آب به ماوراءالنهر کشیده شده است. هم زمان با شکل گیری نهایی داستان های حماسی در ایران این الهه علاوه بر تحولات اجتناب ناپذیر اساطیری در جریان تلفیق و هماهنگی با الگوهای مردسالارانة قبایل هندوایرانی کهن و تطبیق با سنت های اجتماعی رایج آن سامان، در افواه نقالان و گوسانان دربارهای پارتیان اشکانی و کوشانیان به جایگاه بس فروتری هبوط کرد تا جایی که به طور کلی از جهان خدایان پایین آمد. الهه آب با فراموش شدن ریشه و اصل آسمانی اش و تحت تأثیر خوارمایه انگاری زن و تغییرات متعدد سرانجام در شاهنامهخصوصیات نو پذیرفت و به صورت سودابه درآمد. از سوی دیگر دُموزی ایزد نباتی ِمرتبط با الهة بین النهرینی نیز در اساطیر ایران بر اثر عامل شکستگی به دو تن تبدیل شد: یکی سیاوش که نقش و خویشکاری او همانند ایزد مقتول نباتی بین النهرینی است و دیگری کیخسرو که نقش ایزد بازآینده و تجدید حیات کنندة سیاوش را دارد. این شخصیت ها به صورت داستان سیاوش و سودابه و همچنین کیخسرو به شاهنامةابومنصوری و از آنجا نیز به شاهنامهفردوسی راه پیدا می کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان